من بی تو...
یک واژهی ساده بیش نیستم،
اما کنارت، همچون...
یک کتاب عاشقانه آرام میشوم،
ورق بزن مرا...
که سطر به سطرم...
پر از دوستت دارم است ...
#مانی_دانته
@Navay_Deli
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈••••••••••••••••••••
دل ز من بردی ؟ ببر ، باشد ندارد قابلی
بعد از این دریای غم هایم ندارد ساحلی
بی سبب عمری در این خانه را میکوفتیم
آب در هاون بکوبیدن ندارد حاصلی
#محمد_سبحان_مهنام
#تشنهلب | @Teshnelaab
یکی از همین روزها، می بینی کسی دارد از تو می خواند.
به شکوفه های یاس تشبیهت می کند. به آواز باد و رقص شاد کاج ها. به زمزمه ی ماهی ها در دل اقیانوس آرام.
حتا به تمام چیزهایی که در دنیا وجود ندارد.
به خودت که می آیی، می بینی ترانه شده ای و همه ی آدم ها دارند تو را زمزمه می کنند.
چرا که کسی که عاشق توست، شاعر از آب درآمده.
✍🏾#شیما_سبحانی
📘خیالبافیها
@Navay_Deli
🌸🍃زندگی چیزهایی نیست
☕️که جمع میکنیم
🌸🍃زندگی قلبهایی است
☕️که جذب میکنیم
عصر_پاییزیتون سرشار
🌸🍃از حس خوب زندگی☕☕🫖
نوازش کن نگاهم را، مرا گر مست میخواهی
بساط میکده با گوشهٔ چشمی مهیا کن
#مجید_یغمایی✨🍃
#ن
#فردوسی
# چو ایران نباشد تن من مباد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
گویندگان :
روشنک میرفخرایی
لادن میرفخرایی
✨
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینی دردی که نمیدانی
دل با من و جان بیتو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهیجویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی
#رهی_معیری
◇🎼 ▬═✌️
👉@p_ramiin
" آذر"
باید بانویی باشد با گیسوان طلایی
که هر روز و هر شب
دامن نارنجی اش را
می تکاند بر زمین تشنه
باران می بارد ،
برف می بارد ،
عشق می بارد ...
گاه طعم گس خرمالو را
با شیرینی انار در هم می آمیزد
و گاه لذت نیمکت نشینی های عصرانه را
با اندوه دوری و تلخی صبوری ...
حالا دوباره " آذر "
مهمان دلهای ما و شماست
بیایید عاشقانه های تازه ای بسازیم
برای خاطره بازی با واپسین فرزند پاییز !
#طیبه_قادری
آذر می آید
که روی لبهای پاییز
انار بگذارد و او را
به دستهای یلدا بسپارد
آمدن آخرین ماه پاییز،
بر شما خجسته و پر برکت باد" 🍂🌼🍁
📚قاب
این دنیا برای قلب بزرگ تو
کوچک است
به من گفتهاند قرار است بروی
بروی به جایی که درختی باشی
پروانهای روی مژههایت بنشیند
و لالهای زیر سایهات دلخوش کند
اگر عجله نکنی
امروز یا فردا من هم خواهم آمد
شاید عکاسی باشم که عکس تو را
در قاب جدیدی بگذارد
🖋م. قاصدک
دوام بیاور؛
در مقابل دوست داشته نشدن!
در مقابل تغییر واکنشها و رفتارها!
در مقابل نادیده گرفته شدن و کنار گذاشتهشدنهای ناگهانی...
تمرین کن روی هدفهای خودت متمرکز شوی و آنقدر عمیق و حسابشده کارهای خودت را به سمت موفقیتهای بزرگ و رضایتبخش پیش ببری که هیچ زمانی برای گلایهگزاری و دلخوری و اندوه باقی نمانَد.
عمیق و وسیع که باشی؛ به هر تکان کوچکی به هم نمیریزی!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Silencedd
📚راهنما
🖊#شعر_نو
بگذار امشب
از نردبان مهتاب بالا برویم
شب را در سینه نگه داریم و
در مردمک آسمان گم شویم
خانهای بسازیم و
با لبهایت که انجیر است از من پذیرایی کنی
آن پایین را ببین
زمین
توپیست در دستهای تو
روی انگشتهایت بچرخان تمام جغرافیا را
ای زیباتر از کازا میلا
اسپانیا را در معماری چشمهایت جا بده
اقیانوسها را
قارهها را در کیفات بگذار
تا چیزی باقی نماند
میخواهم عطر سیب درونت را ببویم
خاطرات جامانده روی زبان و
میان دندانهایت را بشنوم
صد پروانهی اطلسی در باغ پیشانیات بال میزنند
و آن لحظه که من دستهای تو را میگیرم
همهچیز به یکباره آرام میشود
دستهایی که التیام روح و دشمن مرگ است
و نگاه تو میان باد و پرچم
که زیباتر از یاس و مریم است
نوریست در آستین تاریکی
که راهنمای من است
🖋محمددانیال خیاطی
(م. قاصدک)
#یک_ماه_غزل
نبودی در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی!
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی!
صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لب ایوان و، ایوان شد چه ایوانی!
نبودی بغض کردم... حرف ها را... خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد، چه ویرانی!
گوزنی پیر بر مهمان سرای خانه ی خانی
به لطف سرپُری تک لول مهمان شد، چه مهمانی!
یکی مثل من بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگی آغوش زندان شد، چه زندانی!
هلا ای پایتخت پیر، تای دسته دارت کو؟
بگیرد دست من را آه، "طهران" شد چه "تهرانی"
پس از یوسف تمام مصریان گفتند: عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد، چه کنعانی
من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" فصل پایان شد، چه پایانی...
#حامد_عسکری
@mahghazal
تمام عشقها پیش از تو مثل رودها بودند
که باید میرسانندم به تو، آری به دریایم!
#منزوی
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈••••••••••••••••••••
عطشان عشق ها که ترحم نمی خرند!
سیل غــــم است عاری باران گریه ها
ترحم خریدن : اظهار عجز و ناتوانی
عاری : بی نیاز
#محمد_سبحان_مهنام
#تشنهلب | @Teshnelaab
و اگر از من دربارهی تو بپرسند
خواهم گفت :
وطنی به زیباییِ یوسف
و اندوهِ پدرش،
که بسیار از آن دور افتاده ام.
~ سیدعلی صالحی✨🍃
#واو
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما، نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده در افتد، نه تو مانی و نه من
#ابوسعید_ابوالخیر
@Navay_Deli
امروز خوشبختی رو با یه بیت از مولانا کپشن کن :
گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن...
به دشواری زلیخا داد از کف دامن یوسف
به آسانی من از کف چون دهم دامان فرصت را
#صائب_تبریزی✨🍃
#ب
میپرسد ناهار خوردهام یا نه.
جواب میدهم: «نه هنوز.»
قفل مغازهاش را برمیدارد و میگوید: «راه بیفت.»
میپرسم: «کجا؟»
-«بریم برات ناهار بخرم…»
متعجب میگویم: «قربان محبتتون ولی… آخه چرا؟»
میگوید: «دلم خواست برات مادری کنم…»
چانه میزنم و قسم قرآن میخورم که دیر صبحانه خوردهام و سیرم تا اینکه بالاخره کوتاه میآید. عکسش را برمیدارم و دور میشوم.
جان کلامش را فهمیدهام. گاهی اینطوری میشود؛ چیزی در آدم میجوشد؛ بی آنکه سوژهای برایش داشته باشی. گویی در دستانت دستهی نرگسی باشد که گلدانی برایش نیابی! ترانهای در سینه داشته باشی بیآنکه به محبوبی تقدیم شود. دلتنگیای گیج و گنگ و بیصاحب در سینهات باد کرده باشد و عشقی توی تنت ول بگردد که معشوقش را ندیده باشی. بله؛ گاهی اینطوری میشود. دلت میخواهد برای عابری مادری کنی، به غریبهای بگوییی دوستش داری و با ترانهای عاشقانه بغض کنی؛ بیآنکه تو را یاد کسی انداخته باشد!
✍🏻#سهیل_سرگلزایی
#متن_ناب
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
@MehrBanooo_2018
🎼
ای یاد دور دست که دل می بری هنوز ...
عاشقانه های حسین منزوی
شعر خوانی : فرخ نعمتی
به بهانه زادروز فــــــرخ نعمتــــی
هنرمند و بازیگر ایرانی
ای یاد دور دست که دل می بری هـنوز
چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز
هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان
در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز
سـودای دلـنـشـیـن نـخـستین و آخرین!
عـمـرم گذشت و باز تـوام در سـری هـنـوز
ای چلچراغ کهنه که زآن سوی سال ها
از هـر چـراغ تـازه، فـروزان تــری هـنــوز
بـالـیـن و بـسـتـرم، هـمـه از گل بیاکنی
شب بر حریم خوابم اگر بـگـذری هـنـوز
ای نـازنـیـن درخـت نـخـسـتین گناه من!
از مـیـوه هـای وسـوسـه بــارآوری هنوز
آن سیب های راه به پـرهـیـز بـسـتـه را
در سایه سار زلف، تو مـی پـروری هنوز
وآن سـفــره شـبــانــه نـان و شـراب را
بر میزهای خواب، تو می گستری هنوز
با جرعه ای ز بوی تو از خویش می روم
آه ای شراب کهنه کـه در ساغری هنوز
🎼 با کاروان شعر و موسیقی 🎼
🥀🖤💔
امشب راهمو میگیرم و میرم
حسابم بمونه برای روز قیامت
از همه چیز دست میکشم و میرم
سرو صدای زیادی نمیکنم
زحمت بلند شدن از جات رو به خودت نده ....!!
😢😔
آه از رفتگان بی برگشت
🎵🎵🎵🕊
ز من اقرار با اجبار میگیرند، باور کن
شکایتهای من از عشق، ازایندست اعترافات است...
#فاضل_نظری
@mahghazal
#فیدان
#سکوتت
سکوتت حال من را بدترش کرد
زمانه شعر ما را ، دفترش کرد
چُنان شعمی که در پای تو میسوخت
شدم پیر و ، ز تن میرفت جانم
اگر شعری سرودم نامش از توست
شرابی گر بنوشم، جامش از توست
تو میدانی دلم بشکسته، ای دوست
ولی از خود ، نمیدادی نشانم
اگر دیوار بودم ، می شکستم
خیالی بودم آخر ، می گسستم
نمیدانستم آخر در چه حالی
ندانستم بمانم یا نمانم
زمان هم حال من را خوش نمی کرد
از عشق یار ، بر من مانده این درد
ز حالت بی خبر بنهادیَم چون
نمیخواهی که رازت را بدانم
همه رفتند از شهر و دیارم
من اینجا در پی دیدار یارم
من اینجا مانده ام شاید که روزی
سلامی از تو بر آنها رسانم
#مهران_بدیعی
/channel/badieepoem
من بودم و تو بودی و آن برق نگاهی
آن برق نگاهی که برد سوی تباهی
تا پلک به هم بستم و تا چشم گشودم
تو رفتی و من ماندم و هر ثانیه آهی
این آه جگر سوز من خسته ی عاشق
در جان تو افتد چه بخواهی چه نخواهی
این شعر و غزل راز دلم کرده هویدا
یا رب من رسوا شده را پشت و پناهی
حالم متحول شد و چون یوسف بیچاره
از چاله برون آمده افتاده به چاهی
ح.عزیزی
در این شهر بزرگ
و کوچههایش که تو حتی
یک روز هم در آن پا نگذاشتهای
نمیدانی که دنبال تو گشتن
چقدر غمانگیز است
#جاهدظریفاُغلو
🎼
طلــــوع
نوازنده کمانچه : اردشیر کامکار
به بهانه زادروز اردشیــــــــر کامکار
آهنگساز و نوازنده زبردست کمانچه
🎼 با کاروان شعر و موسیقی 🎼