دوست گرامی،
سلام و درود به شما.
از سوء حکمرانی یاد کرده اید.
سوء حکمرانی مشکلِ مضاعفی است که ما ایرانیان داریم. اما این مشکل در سراسر جهان هم ساری و جاری است، اما "شاید" نه به این شدت.
اما حکمرانیِ نیک چیست؟
در متن جلد اول و بهخصوص در پیوستهای جلد دوم کتاب سارودایا به انواع مختلفِ راهحلهای جایگزینی اشاره شده که میخواسته و میخواهند اقتصاد و حکمرانیِ درست را هدف بگیرند. وجه مشترکِ این تکاپوها، دل شستن از خیراتِ "وحشِ بزرگ" یا "غولِ نادانِ" دولت است. دولتها در همهی دنیا "حیفِ نان" هستند، از بهترینها تا بدترینهای موجودشان. نوآوریها و ابتکاراتی که در این کتاب اشاره شده اند، همگی در عینِ تعهد به مطالبهگریِ ریشهای و جدی، به "خود توانمند سازی"، "خودیاریگری"، "خودتوانبخشی" و "خودآستینبالازنی" تاکید دارند؛ شاید بتوان گفت، اول به منشور وظایف بشر، و بعد بلافاصله به منشورِ حقوقِ بشر توجه دارند. باید تجدیدِ نظری اساسی در اسطورهی بدیهی و ابدی-ازلی انگاشتهشدهی "دولت-ملت" انجام داد.
عنوانِ بعضی از این تکاپوهای فکری و اجرا شده در زیر میآیند.
(نکته این که این مباحث به هیچ وجه به ترتیبِ اهمیت فهرست نشده اند).
مطلب زیر تقدیم میشود به
کسانی که از درد میگویند، و
راه حل میجویند.
===================ه
- بومروستا
- شبکهی جهانی بومروستا (جی ای ان)
- سازمانِ همسود اسکات بادِر (به معرفیِ شوماخر)
- گِرَمین بانک
- خُردِهاعتبار (خُردِه وام)
- کیوا (شبکهی جهانیِ خرده اعتبار)
- بنگاههای تامینِ خدماتِ دو سویه
- تعاونیها
- اقتصادِ سوسیال (کاملا متفاوت با اقتصاد سوسیالیستی)
- شهر گذار
- پولهای محلی
- اقتصادِ محلی – خرید محلی
- اقتصادِ محلی – تولید برای محل
- دولتِ محلی
- محلیگرایی
- بودجهبندیِ مشارکتی
- تولیتِ زمینِ جماعتی
- مالکیتِ مشارکتیِ مسکن
- همزیستی
- همخانهگی
- اَبَرخِشت برای مَسکن
=================ه
- نگاهی به تاریخِ کُلخوز، سُوْخوز، کیبوتس و مُشاو – تلاشی فراگیر برای عدالتِ تولیدی و توزیعی
- کلخوز - راهحلِ ایدئولوژیکِ مهندسیِ اجتماعیِ کلان – سازمانی مردمی
- سُوْخوز - راهحلِ ایدئولوژیکِ مهندسیِ اجتماعیِ کلان – سازمانی دولتی
- کیبوتس - راهحلی داوطلبانه و ایدئولوژیک
- مُشاو - راهحلی تعاونی و داوطلبانه
- تجربهی روژاوا
- بومگردانهای زاپاتیستا
=================ه
- سادهزیستی
- اقتصاد جایگزین ثورو
- خوسه موخیکا – اقتصاد سیاسی
- جِین گودال – اقتصاد سیاسی
===================ه
- ارنست فردریک شوماخر
- مرکز شوماخر برای اقتصاد نو (نو-اقتصاد)
- کوچک زیباست، نوشتهی شوماخر
- سازمانِ همسود اسکات بادِر (به معرفیِ شوماخر)
=================ه
- سوسیالیسم آزاداَندیش (لیبرتاریَن سوسیالیسم)
- مورِیْ بوکچین (بومگردانیِ آزاداَندیش)
- کامیونالیسم (کمونمداریِ نوین)
- سوسیالیسم سبز یا اکو سوسیالیسم
- اِکو کامیونالیسم
- پیتر کروپوتکین (یاریگریِ دو سویه)
- آپشینا و میر (کمونِ سنتیِ دهقانانِ روس)
===================ه
- تغییرِ اجتماعیِ تحولساز
- جماعتِ هدفمند (جماعتِ تصمیمی)
- سازماندهیِ جماعت
- جماعتسازی
- جماعتگرایی
- جهانی-محلیگردانی
- سوسیوکراسی (بی ربط با سوسیالیسم)
- محلیگرایی
- دولتِ محلی
- بومگردان (شهرداری)
- دو سویهگرایی یا دو سویهگی (نظریهی اقتصادی)
- یاریگریِ دو سویه، پیتر کروپوتکین
- ریزوم و ژیلدلوز
====================ه
- نظریهی توسعه
- پساتوسعه
- نظریهی پساتوسعه
- توسعهی پایدار
- مجید رهنما
- ایوان ایلیچ
- هلنا نوربرگ هاج
- سرژ لاتوش
- جهانی-محلیگردانی
- رشدِ معکوس (ضدِ رشد)
- برونفکندهها (اثراتِ جانبیِ محاسبهنشده در قیمتِ یک واحدِ کالا یا خدمت)
- تغییرِ جهتِ مدلواره (تغییرِ جهتِ پارادایم)
- ریزوم و ژیل دِلوز
- همدارها (مشاعات)
شرح کوتاهشدهای از این مباحث در فایل پیوست بالا قابل خواندن است.
اصل کتاب در سایت عدم خشونت قابل دانلود است:
www.ghkeshani.com/translations
گروه تلگرامیِ تخصصیِ
مدرسه محوری / مدرسه زدایی:
ادمین: غلامعلی کشانی
مدرسه محوری / مدرسه زدایی
گروهی فقط برای طرح پرسشها و تجربهها در زمینهی راههای پیشنهادی برای
- آموزشِ آزادانهی نسلهای امروز و فردا؛
- مدرسه محوری؛
- مدرسه زدایی،
- آموزش در خانه؛
- ٱموزش برای زیستن؛
- آموزش در بطنِ زندگی؛
- آموزشِ همهجانبه (دستورزی، مغزورزی، جانورزی و ...)
- آموزشِ آزاد؛
- آموزش در طبیعت، و انواعِ دیگرِ آموزشهای نوین (برای آشنایی با هریک از آموزشهای بالا، نک: ویکیپدیا و سایتهای معتبرِ علمی و پژوهشی)
در این گروه امکانِ چت کردنِ بلافاصله نیست و این کار لازم و مفید هم نیست. هر چه تامل بیشتر، عمیقتر.
اعضا یا
- منابع، مقالات و نوشتههایی را معرفی میکنند، یا
- نظرِ تخصصی یا شخصیِ خود را میدهند، یا
- نقدِ نظر میکنند و یا
- فقط میخوانند و از بحثها، نظرات و منابعِ معرفیشدهی دیگران استفاده میکنند.
اما در همهحال، آستینِ خود را بالا میزنند تا، در حدّ توان، به پیشبردِ بحثها کمکی بکنند.
/channel/madrese_zodaaee
(برای والدین و نزدیکان والدین و جوانان و دلسوزان تربیت خود ما و نسل تازهی فعلی و آتی)
✳️ گفتگوهای مهم و
تربیتِ فاشیستی!
✅ احتمالا تمامیِ دولتها، از جمله ژاپن، ترکیه، روسیه، مغولستان، افغانستان صربستان و دشمناناش و ... آموزشِ رسمیِ درسی را به اسم تاریخ، اما در واقعْ "تاریخ گزینشی"، به مغز کودک و نوجوان دارند.
✅ دولتِ ژاپن ممکن است هیچوقت حاضر نشود از جنایات ارتکابی در نانکینگ و منچوری و اندونزی و ویتنام و ... و تجاوز جنسی ژاپنیها در کره در کتابهای تاریخ اسم ببرد.
✅ همینطور نیروهای آمریکایی، نیروهای مشترکالمنافع انگلیس، روسی، آلمانی و ... کمابیش همین تجربهها را علیه دیگران داشته اند. تاریخ پر است از تجاوز جنسیِ چندمنظورهی فاتحان کوچک و بزرگ.
✅ چیزی که کتابهای آموزش رسمی از کشورگشاییها و تجاوز به سرزمینهای دیگر تعریف میکنند، دفاع از منافع ملی، کسب افتخار، سرکوبِ دشمنان و امثال اینها است و دیگر هیچ!
✅ دولت ژاپن به تازگی مسئولیتِ تجاوز جمعی به زنان شوربختِ کرهای را پذیرفته. اما طبیعی است که این شرمساریِ تاریخی را حاضر نشود در کتابهای درسی بگنجاند و به کودک بفهماند که "ما تاریخی داشتهایم که خونخوارها و جانیهای زیادی هم داشته است."
محمدرضا نیکفر (در خشونت، حقوق بشر، جامعه مدنی) میگوید:
بشر موقعی آرام میگیرد که همهی بزرگان قومها دور هم جمع بشوند و یکییکی از جانیانشان اسم بیاورند، نه این که فقط رزومه و افتخارات ردیف کنند.
یکی بیاید و بگوید ما چنگیز و تیمور داشتیم، دیگری از هیتلرشان بگوید و دیگران هم از شاپور ذوالاکتاف و نرون و آتیلا و صدام و نادر و استالین و آغامحمدخانشان و ازخیلیهای دیگر که فقط بدنامهای مشهور اند، در حالیکه بدون سکوت اکثریت و حمایتِ جانیهای یکدرصدی و ۵ درصدی و ۱۰ درصدی و ۵۰ درصدی هیچ بودهاند، هیچ!
✅ در فرستههای زیر میبینیم که درس تاریخ آموزش رسمی چه بلایی بر سر فرشتههای کوچک میخواهد بیاورد. لابد میخواهد حداقل هم که شده، سربازهای سربهراه، ماشین کوکیها و جانیهای یک درصدی تولید کند و شاید هم جانیِ ۵۰ درصدی و ۱۰۰ درصدی!
✅ و این بار تدریس تاریخ به روایتِ ولادیمیر پوتینِ روسیهی بزرگ، با عنوان "گفتگوهای مهم":
radiofarda.com/a/changes-in-school-curriculum-russian-kids-will-be-brainwashed-since-kindergarten/33171419.html
✅ آیا باید تاریخ را در مدارس بهشیوهی ملیگرایانه آموزش داد؟:
aasoo.org/fa/articles/4101
✅ برای تغییر دادن آیندهی خود، باید شیوهی آموزش تاریخ به کودکان را تغییر دهیم:
aasoo.org/fa/articles/4326
✅ اما شاید راهحل همان باشد که آموزشِ متمرکزِ یکسان و رسمی بهکلی کنار گذاشته بشود و تعیین تکلیف نحوهی تربیت و یادگیری به ذینفعان یعنی والدین و شوراهایی که خودشان تشکیل میدهند سپرده بشود. این در واقع مدرکزدایی از تربیت و آموزش است و همان مدرسه زدایی از جامعه (نک: ایوان ایلیچ).
✅ طبیعی است که تعیین تکلیف برای چگونگی این گذار بزرگ، باز هم بهعهدهی خود ذینفعان واقعی است و نه دولتها- که همیشه برای استفادهی سیاسی از کودکان آماده بهخدمت اند.
✅ این خودِ جماعتهای والدین اند که باید با آگاهی تعیین کنند که چگونه راه را برای شکوفاییِ توانمندیهای نهفتهی کودک باز نگهدارند و بس، آیا کمکم قطع رابطه کنند یا بهیکباره.
✅ پرسش بالا، پرسشی است که ممکن است فعلا کسی پاسخی فوری و روشن برایش نداشتهباشد، اما باید با تلاش خود ما کشف شود و همینطور با درانداختن این پرسشِ اساسی در کل جامعه تا
خرافهی مدرکگرایی برای عموم مردم حلاجی بشود و راهحلهای جایگزین کمکم کشف بشوند.
✅ باز هم این نکته را میتوان یادآوری کرد که عشق به طبیعت، تماس با طبیعت، آموزش در طبیعت و آموختن از طبیعت کاری است که میتواند در همین وضعیتِ فعلی همْ حرکت در مسیر گذار را شروع کند و این تربیت، اول از همه تربیتِ والدین و تسهیلگران را لازم دارد تا الگویی واقعی برای نسل بعدی بشوند.
✅ پدر یا مادری که اکراه دارد از دیدن کرمِ سیبی که در خانه خورده میشود، یا با دیدن عنکبوت وحشت میکند، طبعا نهالِ تنفر و ترس را در کودک و نوجوان میکارد.
طبیعت دور نیست، بلکه در همین نزدیکی و حتی در خانه و کوچه و بازاری که بهشدت به آهن و سیمان و آسفالت آلودهاست هنوز هم وجود دارد.
حتما لازم نیست برای آموختن از طبیعت به سفری گرانقیمت و دور دست رفت.
✅ در طول هفته، پدر و مادر و تسهیلگر میتوانند برنامههایی فردی یا جمعی را برای خود، و ترجیحا چند خانوار (به نوبت و با مدیریت حسابشدهی جمعی) و برای نسل نو ترتیب بدهند.
دست ما، مایی که آسیب آموزش جهتدار را داریم میخوریم، کاملا قطع نیست!
همیشه، و در تنگتربن فضاها، هنوز میدانی برای بازیِ انسانِ عامل باقی میمانَد.
✳️ در آن میدانِ باقیمانده باید حداکثر تحرک را داشت و فرصت هستیِ فرزندان را از دست نداد!
معرفی این کانال
دوستان سلام!
این کانال از 8 مهر ماه 1394 یاداشت دارد.
مطالباش خبری نیستند. با موجها و مد روز نوسان نمیکنند (البته تا حد توان).
سعی میشود فایدههای دراز مدت فردی، خانوادگی، جماعتی، اجتماعی، ملی و جهانی در نظر باشند تا شاید (و فقط شاید) گِرهای از اَبَربحرانهای شخصی، کوچک یا جهانی باز بشود.
پس میتوانید از اول اول شروع کنید، بدون نگرانی از «اضطراب از دست دادهگی».
شاید یک نکتهای در هزارتوهای 8 سال پیش بهکار بخورد.
لینک معرفی کانال را میتوانید بخوانید و بروید اول اول:
/channel/GahFerestGhKeshani/4227
اگر مطالب را مفید دیدید، حتما به شکرانهی یکی از همان مطالب، کانال را به حداقل 10 نفر دیگر از نزدیکان معرفی کنید. ضرری ندارد،
چون
اگر شراب خوری، جرعهای فشان بر خاک،
از آن گناه که نفعاش رسد به غیر چه باک!
دورهی فوق لیسانس و دکترای
توسعه محلی و روستایی و توسعه اجتماعی،
البته با رعایت شرط مهم تلاش برای آدم شدن
==================ه
کانال گاه فرست و گروه مدرسه محوری / مدرسه زدایی، در بارهی نقد رادیکالِ (ریشهایِ) آموزش دانشگاهی مطالب متنوعی در خود دارند.
از جمله، تعبیرِ تلویحی، نمادین و حداکثریِ ایوان ایلیچ، این فیلسوفِ همهچیزدانِ اتریشی:
درِ دانشگاهها و بیمارستانها را ببندید تا نسلی سالم و فرهیخته تحویل بگیرید.
البته این عین تعبیر او نبوده. اما او معتقد به تمرکززدایی عمیق از آموزش و جماعتمحور شدن آن به شکل ریشهای بوده.
=============ه
در ویدئوی پیوستِ بالا هم میبینیم که یک متخصص هم، مثل دهها متخصصِ صادق و هشیار، از نقص بسیار بزرگِ آموزش دانشگاهی با تاسف و نومیدی یاد میکند.
با توجه به این پیشزمینهها، دانشآموز (یا والد) یا دانشجوی (یا دانشجو-بعداز اینِ) فعلی که در گیرِ آموزش رسمی است باید چه راهی در پیش بگیرد؟
اگر بخواهد به همین ترتیب ادامه بدهد، برای این که نقطهی نومیدی ویدئوی بالا را تکرار نکند، فقط یک راه در پیش دارد:
به راههای جایگزینِ خودآموزیِ مستقل، زاینده و تربیتکننده تکیه کند. به مشق و مقاله و تکلیف و معلم و دبیر و استاد اکتفا (با تاکید بر اکتفا) نکند. به راههای "خود شدن" و نه "کسی شدن" فکر کند. به تربیت خود فکر کند، چه این تربیت، مهارتِ عشق به طبیعت و حرمت حیات و طبیعت باشد یا ساعتها مشاهدهی دقیقِ علمی در میکروسکوپ. مقاله و مدرک را هدف نگیرد، بلکه بگوید: چون که صد آید نود هم پیش ما است.
==============ه
با این همه مقدمه، برای دوستانی که به توسعهی محلی و روستایی و توسعه اجتماعی علاقهمند اند، پیشنهاد زیر 👇میتواند قابل تامل باشد، چرا که آشنایی واقعی با این دو نیاز مردم ما هستند، منتها با عمل به همان شرطهایی که در بالا اشاره شد.
به قول معروف، "اینطور نباشد که" واحدها پاس بشود و هیچ تلاشی برای رفتن به عمق بحث و فایده رسانی به مردم انجام نشود.
یادمان هم باشد که در همین کانال، خوانندهای گرامی حضور دارند که بدون الزام دانشگاه، به اندازهی یک پژوهشگر جدی دانشگاهی در زمینهی توسعهی رادیکال و پساتوسعه در حال پژوهش اند.
این یعنی خودآموزیِ جدی، که امروزه امکانپذیرتر هم شده!
این پیشنهاد دغدغهمندانه را سرکار خانم الهام مراد، از کانال "کار برای زندگی" داده اند.
امیدوارم روزی را ببینیم که به کمک همین داوطلبانِ جدیِ "کار برای زندگی" و توسعهی محلی و روستایی سرزمین خشک و کمآبِ ما، با سازماندهیِ صدها هزار هستهی آبخیزداری (بهعنوان مثال)، چهرهی نویی در کوهها و دشتهای لختِ خود پیدا کند، بدون آنکه آسیبی به جاهای دیگر بزند: 👇
/channel/enterprise_facilitation/354
لینک مرتبط: کتاب خودگردانی روستایی، ماهاتما گاندی، غلامعلی کشانی:
/channel/GahFerestGhKeshani/5991
✅ با سلام و درودها،
✳️ کلامی با شما خوانندهی گرامی قدیمی و تازهپیوسته،
مقدمتان بهخیر باد!
امید که مطالب گاه فرست مایهی فایده و نشاط در زندگیِ شما بشوند.
==============ه
لینک دسترسی به بخشهای مختلف کانال گاه فرست:
/channel/GahFerestGhKeshani/4226
لینک اولین فرستهی کانال:
http://t.me/gahferestghkeshani/5
==============ه
معمولا از رسانه های مجازی انتظار می رود که فعال باشند.
معنای "فعالْ" با توجه به هر رسانه کمی فرق می کند. در مورد تلگرام، فعال بودن لابد انتشار روزانه یک یا چند فرسته است.
کانال گاه فرست با این تعریف، لابد «فعال» نیست.
این کانالِ «غیر خبری» تا الان بیشتر از 5000 فرسته داشته است.
این فرسته ها در باره ی موضوعات خیلی متنوعی بودهاند که در عینِحال در رعایت چند اصل با هم اشتراک داشتهاند.
یکی از مهم ترین این اصل ها، کاهش درد و رنج بشری بوده؛
یکی دیگر توجه به عینی ترین مسائل ملموس و مکرر روزمره ی همگانی بوده؛
و همینطور در اصولی دیگر.
صاحب این کیبورد، فکر می کند که مگر آدم چقدر حرف باید داشته باشد که هر روز بخواهد و بتواند حتما یک روضهی تازه سرِ مِنبر بخواند؟
درست است که ما با بمباران و انفجار اطلاعاتی روبرو هستیم، اما این هم درست است که لازم نیست با آن هم سرعت بشویم.
خیلی از مطالب، حتی مطالب غیر خبری، تکرار مکررات حکیمانه یا مکرراتِ یاوه است که میشنویم و برای دیگران تعریف میکنیم یا بازفرست میکنیم.
پس بد نیست اساس را بر کمگویی و کمشِنَوی و گزیدهگویی و گزیدهشنوی بگذاریم و
جان و روح و وقت و «عمل» و رفتارِ خویش ازین ورطه برهانیم.
اما بهجای آن در فکرِ عملِ فردی و جمعی به یکانیکانِ حکیمانهترین و واجبترین آموزههایی باشیم که در معرضشان قرار گرفتهبودهایم و فقط لحظاتی به آنها فکر کردهایم و پشتِگوش انداختهایم.
دوستانی که به تازگی به این کانال می پیوندند همان حرفهایی را که صاحب این قلمْ در طول دو سه سال لازم به انتشار میدیده، میتوانند با کلیککردن روی آدرس زیر بخوانند و به یادداشتهای بالا و پایین آن ها هم سر بزنند، و اگر یاوه نبودند و چیز دندانگیری دیدند، سر نخ را بگیرند و خودشان در عمل و نظر دنبال کنند و بیشتر بکاوند:
__ه
این کانال، بیشتر به نیازهای عملی و مفیدِ زندگی میپردازد، چیزهایی که در زندگیِ واقعی و عملی بهکار بیایند و به «خودپالایی»، «خودتوانمندسازی»، "خودآستینبالازنی" و «خودتوانبخشیِ» فردی و جمعیِ ما ملتِ «درخودمانده» توجه میکند،
به تقلیل مرارت و تقریر حقیقت؛
و طبعاً و قطعاً به «برونآمدنِ دستی از غیب» و بیرون باور ندارد!
=================
آدرسهای دیگر:
کانال آهستگی سادگی:
/channel/AhestegiSadegi
گروه تلگرامیِ تخصصیِ مدرسه محوری / مدرسه زدایی:
/channel/madrese_zodaaee
سایت عدم خشونت (نوشتهها و دانلود کتابهای رایگان، از سال ۱۳۸۰):
http://ghkeshani.com
اجازه هست شما را با خودم به کشتن بدهم؟
داستان حماس و اسرائیل و مردم غیرنظامیای که حتی فرار هم نمیتوانند کنند
۱۸ آبان ۱۴۰۳
اصل نوشته در فرستهی قبلیِ سومی یا لینک زیر:
/channel/GahFerestGhKeshani/6022
شرح عکس:
لشکر تکنفرهی گاندی، راهپیماییِ مرگ در میانهی قتلعامهای دوطرفهی مسلمان-هندو - نوامبر ۱۹۴۶
اجازه هست شما را با خودم به کشتن بدهم؟
داستان حماس و اسرائیل و مردم غیرنظامیای که حتی فرار هم نمیتوانند کنند
۱۸ آبان ۱۴۰۳
اصل نوشته در فرستهی قبلی یا لینک زیر:
/channel/GahFerestGhKeshani/6022
شرح عکس: خودسوزیِ یان پالاش (پالاخ)، دانشجوی چکاسلواک، در اعتراض به مردمِ تسلیم، حکومت چک و شوروی، ۱۹ ژانویه ۱۹۶۹
دوستان،
قبلا یک رشته مطلب در بارهی زنان، این نیمهی برابر بشریت، در کانال آمده بوده. یکی از آنها در بارهی خاطرهی فراموشنشدنیِ خواهران میرابال (پروانههای فراموشنشدنی) بود. در آدرسِ زیر:
/channel/GahFerestGhKeshani/5849
اما در همین باره:
بنگرید به
دو اپیزودِ
پادکستِ شوخی با تاریخ
- اپیزود ۵۸، تروخیو، مردی در خدمت کوسهها
- اپیزود ۵۹، پزشکی که با سگهای سیاه میجنگید
تا ببینید آسمان بعضی دنیاهای دیگر را که آیا همین رنگ است یا بدتر یا بهتر یا شبیه همین آسمانِ ما:
"من اینجا بس دلام تنگ است،
و هر سازی که میبینم بدآهنگ است.
بیا ره توشه برداریم،
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم.
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟" (اخوان ثالث)
و آگاهی از تاریخ سرزمینهای دیگر، به ما کمک میکند، تا آنجا که ممکن است، تلخیهایش را تکرار نکنیم و آسمانِ بهتری را برای خود رقم بزنیم.
(برای شنیدنْ یا گوگل کنید، یا از برنامکهای پادگیر استفاده کنید، مثل برنامکِ (اَپِ) کستباکس یا گوگلکست)
پ. ن.:
- به یمن و منتِ صنعت باشکوه، افتخارآمیز و خوشنامِ فیلترِ اینترنت، و فروش فیلترشکن همان اینترنت (که خدا را شکر، مکملِ هم اند!) بعضی پادکستها هم فیلتر اند. پادکست شوخی با تاریخ هم فیلتر است.
- پادکست گوش کردن، هر چه باشد، بهتر از غرقشدن بیفایده در شبکههای مجازی است. چون حداقل فایدهاش، تخریب کمتر چینوچروکها و نورونها و سیناپسهای اعصاب مغز است؛ و همینطور، بالابردن قدرت تمرکز و صبوری و حتی کاهش خشونت.
شاید اصطلاح انسان چندسطری یا چندثانیهای را شنیده باشید.
ما ها دیگر تحمل تمرکز بیشتر از چند سطر و چند ثانیه را نداریم.
پادکستْ عادتِ صبوری و گوشکردن عمیق به حرف دیگری را میتواند یاد بدهد و نهادینه کند، عادتی که از مهمترین لوازم مدارا و دمکراسی است.
پادکست اما، مثل هر چیزی آسیبهایی هم میتواند داشته باشد: در آدرس زیر با عنوانِ:
پادکست فارسی -نقش آموزشی و آسیبشناسیِ آن
/channel/GahFerestGhKeshani/5965
#زن
#زنان
پادکست مدرسه زندگی فارسی
اپیزود ۳۵۴- هیچکس شدن
تو مگو همه بهجنگ اند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری! تو چراغ خود بیفروز!
- چگونه سلوک کنم؟
- به مردم خدمت کن!
- چگونه آزاد بشوم؟
- به مردم خدمت کن!
- چگونه روشنییافته بشوم؟
- به مردم خدمت کن!
در این اپیزود با خودِ خودمان روبرو میشویم تا تکلیفمان کمی با خودمان و جهانِ بیرونمان روشنتر بشود. مثلا آیا ریشهدارترین عادت منفی را -که "همیشه حقبهجانببودن" است- ادامه بدهیم یا نه؟ مثلا با عزیزِ در حال مرگمان یا با خودمان که امروز یا فردا میمیریم چگونه روبرو بشویم؟
آیا با صرفا مراقبه و یوگا و تمرینهای تنفسی یا با مصرف الاسدی و روانگردانها یا «چپق وحدت»های کهنه و مدرن میتوانیم کمی از این پرسشهای وجودی را جواب بدهیم؟
در پایان است که پرسشِ "چگونه سلوک کنیم؟" کمی باز میشود و به تفاوت پاسخ احتمالیِ این پرسش با سلوکهای متعارفِ و مرسوم نزدیک میشویم.
قابلِ توجه اینکه:
بحثهای این اپیزود، بههیچوجه از جنسِ "هورقلیایی" و "کنج عزلت" و «برج عاجنشینی» و از این قماش نیستند و به همین دنیای پر از رنج و مشکلاتِ روزمرهی ما متعلق اند.
گوش دادن در: خود سایتِ پادکست مدرسه زندگی فارسی یا در لینکِ زیر:
https://castbox.fm/vb/737453625
یا در سایر برنامکهای پادکستی (پادگیرها)
باز هم از جین گودال بشنویم
کتابی که خواندناش تکاندهنده بود. تکاندهنده از این نظر که به خواننده نشان میدهد که
چگونه لمس و تماس با طبیعت و عشق به آن میباید و میتواند از کودکی، حتی از لحظهی تولد به بعد در جان انسان ریشه کند و زندگیِ آیندهاش را کاملا متحول کند.
طبیعی است که زندگی و ارتزاق در طبیعت یک چیز است و عشق به آن چیزی دیگر.
تلنگرِ اصلیِ کتاب به کسانی است که دلنگران سرنوشتِ نسل آینده یا فرزندِ خود و نزدیکان اند اما هنوز هم مردّد هستندْ تا بهخود بیایند و تا دیر نشده کاری بکنند،
و کسانی که منتقدِ ریشهایِ وضع فعلی محصولاتِ نظام پرورشیِ رسمی هستند، چه ۲۰ ساله باشند یا ۸۰ ساله،
و مخاطب سوم خودِ کودکان.
در کتاب میبینیم که چگونه حتی یک تلنگرِ مادری شجاع و آگاه، یک پدر حمایتگرِ آگاه، یک عروسک، یک کتابِ خوب میتواند جانِ یک کودک دو-سهساله را زنده کند و اثری بگذارد تا آخر عمر!
و این چنین بوده داستان واقعیِ جِیْن گودال، که بزرگترین معلم دائمیاش سگ اوست.
بیشتر: همین کانال، و اینترنت
"من جین گودال" از مجموعهی "آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند"،
نشر پرتقال، تلفن: ۰۲۱۶۳۵۶۴
عنوان: Jane's Journey (سفر جین)
مدت زمان: 107 دقیقه
- در این فیلم آنجلینا جولی و پیرس برازنان دربارۀ تأثیر گودال صحبت میکنند.
"سفر جین" مستندی الهامبخش دربارۀ زندگی و تلاشهای جین گودال، دانشمند و فعال محیط زیست مشهور است.
زیرنویس فارسی
/channel/DoCsOnNature/1653
+++++++++++++++++++++++++
فیلم مستند «جین»
زندگی و آثار دانشمند بنام نخستیشناسی،
جین گودال را بررسی میکند و به پژوهش ویژه
او دربارهی شامپانزهها میپردازد.
Eng Sub:
/channel/DoCsOnNature/187
✳️ تاگور و مدرسهی طبیعت
✅ کلمات فرستهی بالا، یا آدرسِ زیر 👇
/channel/GahFerestGhKeshani/6007
در نظر اول، شعری است ناب از شاعر! (لقب کوتاه رابیندرانات تاگور در هند)
✅ اما هشداری هم هست به ما که بهجای نگاه عمیق ثورو وار به طبیعت و اعتنای فراگیر سیمون ویگرا به محنتزدهگان و مردم و هستی، شهوت و میل شدید به اقدامهای پرخرج و صرف عمر برای تنوعهایی داریم که عموما بدون تامل و نظارهی عمیق اند و یا تکلفاند و تجمل.
✅ باز هم هشداری است به ما والدین و تسهیلگران که طبیعت، حتی در شهرهای دودآلود و سیمان و آسفالت و بتونزده، در نزدیکی ما است و به خوبی میتوانیم کودکان و نوجوانان و جوانانمان را از حرص کسب مدرک، به عشق و احترام به طبیعت گذار دهیم.
✅ مشهور است که داروین 10 سالهی عاشق طبیعت دو سوسک پیدا کرده بود و به سومی رسید. دو دستش گیر بود. فکری به نظرش رسید. یکی را در دهان جا داد و سومی را در دستاش؟
راستی اگر ما جای او بودیم چه میکردیم؟
حالا آیا انتظار داریم از نسل بعدیمان داروین هم در بیاید؟
✅ کرمی در گوجه یا سیب میبینیم. همگی با انزجار از آن فرار میکنیم.
سگی، عنکبوتی، مگسی، کرمهایی در سطل زبالهمان، یا خطی دراز از مسیر چند نوع مورچهی در حال خانهتکانی.
چه میکنیم؟
آیا با شگفتی مینشینیم و با بچهمان مدتی یا مدتها به نظارهی این معجزت هستی مینشینیم یا هر چه سریعتر دست او را میگیریم و میکشیم تا به نمرهی بیست فردایش یا به رتبهی جهنمی و مافیایی کنکورش و مدرکهای قابل فروش دکترایش لطمه نخورد؟
✅ این نگاههای عاشقانه و عمیق مال امثال جِیْن گودال و فرانس دووالها است که با انباشت تدریجی تجربههایشان در طول عمر، هم به معماری و تعالی روح و شخصیت عادیشان میپردازند و هم اثری بزرگ در جامعه، روانشناسی، علوم تکاملی و تاریخ علم باقی میگذارند.
اینها آدمهایی عادی بودند، اما کمکم در طبیعت و از طبیعت آموختند.
✅ بهانه نیاوریم!
طبیعت دور نیست،
چنانکه زندهیاد تاگور میگفت و شاعر ما هم گفت:
آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم!
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم!
✅ یادمان باشد که بحث دلسوزانه و جدی بر سر اصلاح این یا آن فساد و کاستی در آموزش رسمی فقط بحثی درونساختاری است و به بازتولید آن رضایت میدهد.
راه حلها از مسیر اصلاح نگرش خرافی و اقدام به عمل مستقل ذینفعان (والد، تسهیلگر، معلم و استاد فعلی و علاقهمندان و کنشگران و اصلاحگران) در جهت رفع کاستیها در بیرون این سیستم میگذرد.
باید راه را ذره ذره از بیرون این ساختار کشف کرد.
✅ شاید متوجه شده باشیم که:
بسیاری از افراد شاخص در ذهن ما (با سواد یا بیسواد)، در طول تاریخ یا زندگی نزدیک و دور، تحصیلات کلاسیک این 400 سالهی اخیر را نداشتهاند، اما به مجسمهی معنوی و مادی خود را از سنگ نتراشیدهی وجود خود شکل داده اند.
باید راهی خلاقانه جست، و خلاقیت یعنی فکر کردن به راههایی غیر از آنچه که تابهحال رفتهایم.
✅ برای آشنایی با یکی از راههای گذار از بیماری و صنعت کنکوریسم و بیستگراییِ منحط لطفا بنگرید به:
کارهای عبدالحسین وهابزاده:
===========ه
✳️ سرچ در گوگل:
تماشاخونه (نه تماشاخانه)
سرچ وهابزاده
مَستر کلس
یا
✳️ سرچ در یوتیوب:
وهابزاده - مَستر کلس
===========ه
✅ برای آشنایی با جِیْن گودال:
بنگرید به: همین کانال و فیلم سیاحت جِیْن
ساختهی اَنجلینا جولی و پیرس برازنان در فرستهی زیر:
تاگور
سالهای دور و دراز
با هزینههایی هنگفت
به کشورهای بیشماری سفر کردم
به تماشای کوههای بلند رفتم
به تماشای اقیانوسها رفتم
اما ندیده بودم
در همین یکقدمیِ خانهام
دانهی درخشانِ شبنم را
که بر زلفِ ذرّت نشسته است.
(علم شادکامی، از اشتفان کلاین، ترجمهی نغمه صفاریانپور، ص ۲۲۱)
ولتر، مدارا و روشنگری
وُلتِر (زادهٔ ۲۱ نوامبر ۱۶۹۴ – درگذشتهٔ ۳۰ مه ۱۷۷۸) از نامدارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی عصر روشنگری است. شهرتاش بهسبب هوش شگفتانگیز، مخالفت با کلیسای کاتولیک، حمایت از
- آزادی مذهب،
- آزادی بیان، و
- جدایی دین از سیاست، و
- شجاعت در بیپرده نظر دادن است.
نمایشنامهها و رمان کاندید (ساده لوح) او خیلی مشهورند.
ولتر یکی از چند همکار دانشنامهی عصر روشنگری در فرانسه بود، مجموعه کتابی که، در جهان اندیشه، نقطهی عطفی بهحساب میآید.
دو کتاب ارزندهی او، با گزینشی حسابشده و به قلم احسان دستغیب به فارسی ترجمه شده اند:
- رساله ای در باب مدارا و بردباری و حالا:
- مرد چهل سکهای
نشر نگاه معاصر:
02122831715
سایت عدم خشونت
از سال 1380
دربرگیرندهی مقالات اصلی، نوشتهها و دانلود کتابهای رایگان:
ادمین: غلامعلی کشانی
http://ghkeshani.com
کانال آهستگی سادگی:
ادمین: غلامعلی کشانی
کانالی رو معرفی می کنم به اسم «آهستگی سادگی» که فقط اختصاص داره به معرفیِ متفکرین و منابع فارسی و انگلیسیِ بحث های زیر:
-سادگی (طبیعی زیستنِ رواقی)،
- ساده زیستی،
- آهستگی،
- رایگان بخشی
- کمینهگرایی (مینیمالیسم)
- نقد پیامد های توسعه (پساتوسعه)،
- نقدِ مذهب مصرف،
- نقدِ روالِ تولید انبوه برای فروش انبوه،
- نقدِ روال مصرف انرژی در جهان امروز،
-نقد روال حاکم بر بازارهای تولید انبوه،
- نقدِ آسیبِ نابرابری، بیکاری و از خودبیگانگیِ حاصله از تولید انبوه
- نقدِ محیط زیستانه ی تولیدو مصرف،
- بررسیِ تاثیر همه ی این عوامل بر روی خشنودی و «نیک بودیِ» فردی و جمعی،
- طرح پیشنهادهای ممکن برای نابسامانی های پیش گفته،
- و...
از همه ی مخاطبین گرامی هم درخواست می شود برای غنی سازی این مخزن اطلاعاتی، دانسته های خود را با ادمین مطرح کنند تا «با نام» یا «بی نام» در همین کانال گذاشته شود.
معرفیِ این کانال به نزدیکان و دوستان، تلاشی است کوچک، اما شاید موثر برای پیشبرد امر بسیار مهمِ خشنودی و «نیک بودیِ» بشری.
t.me/AhestegiSadegi
با احترام و سپاس پیشاپیش.
جانک دیدی، خواهری بزرگ برای دختران قبایل ایندور
تلاشهای جانک دیدی و افرادی که به مرور به او پیوستند به ایجاد موسسه بارلی منجر شده که پس از تقریبا ۴۰ سال، در حالی که چندین هزار فارغالتحصیل داشته است، هر سال ۲۶۰ دختر جدید از قبایل اطراف را پذیرش میکند تا در دورههای ششماهه به آنها خواندن، نوشتن، خیاطی، مکالمه به زبان هندی، بهداشت، کشت محصولات مورد نیاز، و کار با اجاق خورشیدی بیاموزد.
/channel/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/838574/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
مراقب بیمار
رادیو مرز 72
شتری که امروز یا فردا، دور یا نزدیک، دم در خانهی «من»ها هم زانو میزند،
حالا چه بیمار باشیم یا مراقب!
فرقی نمیکند!
رادیو مرز باز هم رفته به سراغ بیسخنگویان.
کسانی که وجود دارند، در همین دور و برهای ما، اما نمیبینمشان یا زیر فرش جاروشان میکنیم.
در یادداشتی، چند سال پیش در سایت عدم خشونت، از آنان و از صاحبان عزا (هر عزایی) یاد کرده بودم و از تنهایی خاص آنان.
این بار مرزی را میشنویم که بین ما و آدمهایی کشیده میشود که شاید تا آخر عمرْ بیمارشان به او سنجاق میشود و جزیی از هویت او.
زلزلهای در زندگیاش رخ میدهد، اما کسی دیگر آن را حس نمیکند. الباقی نزدیکان و فامیل و دوستان و آشنایان لیز میخورند و به کارهایشان مشغول.
بعضی روایتهای این اپیزود تکاندهنده اند.
و بدتر از همه آنکه کسی هم به رسمیتشان نمیشناسد. یعنی با زبان خشک و خالی هم نمیگوید که:
«میفهمم که تو چه میکشی!» یا
«این روزها چی از سر میگذرونی؟»
انگار نه انگار!
و
البته که این آدمها بیشتر و بیشترْ از جنس زن هستند که این مراقبتها را یا با دلرحمی و همدلی میپذیرند و یا فقط از آنان است که انتظار میرود که «تمام شیفت» و «تمامعمر» به پای بیمارِ بیدرمان بنشینند.
رادیو مرز بارها به پای صحبت کوتهدستان نشسته است.
امید آنکه باز هم به این رسماش وفادار بماند تا دیگران هم یاد بگیرند و
در این هیاهو و جنجالهای ظاهرا سیاسیِ، اما پوک و ...، صداهای کوتاه دیگری را (تا حد ممکن) از اعماق جامعه به گوش مردم برسانند.
پادکست رادیو مرز 72
مراقب بیمار :
https://castbox.fm/vb/752240511
و اپیزود بعدی همموضوع:
پادکست مدرسه زندگی فارسی
غمهای محروم از تایید اجتماع - اپیزود 329
https://castbox.fm/vb/709317834
برای باز شدن لینک در گوگل، باید آن را کپی کرد. برای گوش کردن فوری باید برنامک کستباکس را از گوگل پلی یا سایت کستباکس روی موبایل نصب کرد.
================ه
کاشفان فروتن شوکرانِ سیاستِ غیر پوک هم میتوانند در این کانال به هاول یا گاندی یا فرهاد میثمی نگاه کنند یا کتابهای سهگانهی معرفیشدهی فرهاد میثمی را در همین کانال جویا بشوند.
==========ه
باز هم بیشتر در سایت عدم خشونت:
https://ghkeshani.com/disabledelderly/
دکتر شدن هدف نیست، زندگی کردنِ صحیح هدفه!
دمبریده بودن و ناقص بودنِ آموزش رسمی به روایتِ دکتر علیرضا یلدا، استاد بیماریهای عفونی (۱۳۰۹-۱۳۹۶)
==================ه
تربیت مقدم بر آموزش است!
عشق به طبیعت از کودکی باید نهادینه شود!
(عبدالحسین وهابزاده)
اگر دغدغهی آموزش فرزند خود یا آموزش خود را دارید، یا در نزدیکیتان پدرومادر یا دانشجویی یا آدم دغدغهمندی را میشناسید، این ویدئو را به او هم برسانید، شاید خرافهی آموزش رسمیِ متمرکزِ مدرکگرا برایشان واضح شود و راهی بجویند
میتوانید عبارت مدرسه محوری را در تلگرام سرچ کنید، به گروه مدرسه محوری / مدرسه زدایی بپیوندید و مطالباش را از اول اول بخوانید، گروهی که اصلا خبری نیست و هدفاش نقد و بررسی، جستجو و کشفِ راههای تربیت درستتر و بعد آموزش درستتر است.
شروط ضمن عقد
پادکست رادیو مرز ۷۱
در جامعهای که ملوکالطوایفی است و هر کس قانون را بهشرحی که خود میخواهد تفسیر و اجرا میکند، سخت است که از حقوقِ قانونیِ خود بتوانی استفاده کنی. بدتر از این، ساخت حقیقیِ جامعه (عرف و سنتِ نامکتوب، اما حاکم) است که پذیرای همان ساختِ حقوقی (یعنی قانون مصوب) هم نیست و تو را سرزنش میکند که چرا در منطقهالفراغِ خودت (یعنی در فضای آزاد شرع و قانون، در محدودهی مباحات) این یا آن تصمیم را گرفتهای و به میل خودت عمل کردهای.
قانون به مردان و زنان اجازه داده که عقدِ ازدواجِ دائم را با شرطهایی همراه کنند که بر سرِ یک یا چند حقِ دیگر توافق کنند. این اجازه بهدلیل تعارضاتی که در جامعهی در حالِگذارِ ما پیش آمده مخصوصا برای تامین رضایت زنان داده شده و قانونگذار را واداشته تا برای کم کردنِ درگیریهای خانوادگی این مجوز را به زنان بدهد.
زنان در روی کاغذ میتوانند این جواز را داشته باشند تا شرطهایی را تعیین کنند که فکر میکنند منافع و حقوقشان را تامین میکند.
به این ترتیب با چشمهایمان میبینیم که تا ساخت حقیقی تغییر نکند، تغییر همهی ساختهای حقوقی کمتر از یاوهای بر کاغذ است. جامعه قانونهای مخفی خودش را دارد و آن قانونها هستند که چرخ لنگِ همین جامعه را با همهی اصطکاکهای مفید و مخرباش میچرخانند.
پس راهی که میماند، فقط تغییر ساختِ حقیقی است که با کمک جنبشهای فرهنگی و اجتماعی و به کمک وجدانهای پیشاهنگ و پیشرو اتفاق میافتد.
رادیو مرز باز هم مثل اپیزودهای قبلیاش جسارت کرده و به این مرز وارد شده.
در این اپیزود میبینیم که راه آنقدرها هم که فکر میکنیم صاف نشده!
یعنی دقیقا تکرارِ ضربالمثلِ "شاه میبخشد، وزیر نمیبخشد!"
برای گوش دادن میتوانید لینک زیر را اول کپی و بعد گوگل کنید یا از برنامکهای پادگیر، مثل کست باکس یا گوگل کست استفاده کنید: 👇
castbox.fm/vb/744113296
هشدار: اگر حساس به خشونت هستید، ۶ دقیقه در وسطهای این اپیزود ناراحتکننده است و بهتر است جلو بزنید تا اذیت نشوید.
برای خواندن مطالبِ بیشتر: سرچ همین کانال با کلمهی عقد
اجازه هست شما را با خودم به کشتن بدهم؟
داستان حماس و اسرائیل و مردم غیرنظامیای که حتی فرار هم نمیتوانند کنند
۱۸ آبان ۱۴۰۳
اصل نوشته در فرستهی قبلی دومی یا لینک زیر:
/channel/GahFerestGhKeshani/6022
شرح عکس:
خودسوزیِ نشستهی تیک کوانگ دوک، راهب بودایی، در اعتراض به جنگ ویتنام و حکومت، ۱۱ ژوئن ۱۹۶۳
اجازه هست شما را با خودم به کشتن بدهم- حماس، اسرائیل و مردم بیفرار
به فرستههای زیرتر هم نگاه کنید! تکاندهنده اند!
جنبشهای اجتماعیِ نو
بهقولِ ویکیپدیای انگلیسی
اصطلاح «جنبشهای اجتماعی نو (ان.اس.ام.)» نوعی تئوری در مورد جنبشهای اجتماعی است که تلاش میکند تا انبوهی از جنبشهای تازهای را توضیح بدهد که تقریباً از اواسط دهه 1960 (یعنی در یک اقتصاد پساصنعتی) در جوامع مختلف غربی پدید آمدهاند. ادعا میشود که این جنبشها بهطور قابل توجهی از الگوی متعارف جنبشهای اجتماعی خارج میشوند.
دو ادعای اصلی در نظریهی "ان.اس.ام." وجود دارد. اول اینکه ظهور اقتصاد پساصنعتی، مسئول موج تازه از جنبشهای اجتماعی است و دوم اینکه این جنبشها با جنبشهای اجتماعی گذشتهی اقتصاد صنعتی تفاوت قابل توجهی دارند. تفاوت اصلی در اهداف آنهاست، چون جنبشهای تازه نه بر موضوعات مادی مانند رفاه اقتصادی، بلکه بر مسائل مربوط به حقوق بشر (مانند حقوق همجنسگرایان یا صلح طلبی) تمرکز دارند.
این جنبشها را با فرضیهی «پسا-مادیگرایی» و مدل طبقهی جدید که توسط رونالد اینگلهارت مطرح شده است، مرتبط میدانند.
ادامه در فایل پیدیاف بالا
دوستان ارجمند سلام!
در پاسخ به فرستهی قبلی (فیلم سفر جِیْن) دو نظر از دوستان خواننده، در نظرگاه کانال دریافت شده. (سه فرسته بالاتر)
/channel/GahFerestGhKeshani/6011
به نظرهای سایر دوستان با کمال میل خوشامد گفته میشود:
===========ه
۱ - همین مونده بوده که آنجلینا جولی در مورد فعالیتهای جین گودال برامون صحبت کنه!
۲ - سلام،
معمولا این سلبریتی ها به زندگی پر خرج و آلاینده ی محیط زیست و افکار انسانی ادامه ميدند تا یه سنی، بعدش تصمیم میگیرند بچهی بیسرپرست به فرزندی بگیرن و کارای خیریه و ...
خلاصه که سراسر ویترین و خودنمایی و البته با کمی مزایای اجتماعی.
در ضمن سال ۲۰۲۲ خود خانم جین گودال هم در کمال تعجب با موسسه باربی (عروسک معروف کاپیتالیسم) همکاری داشته چرا كه این موسسه عروسکی از خانم گودال به مجموعه اش اضافه کرده (تماماً پلاستیکی و با مراحل تولید آلاینده!!!).
با کمال احترام به فعالیتها و آنچه که بانو گودال به دنیا افزودند.
______ه
دوستان!
توجه بفرمایید:
هفت فرستهی بالا از نظر محتوا و روحِ گفتگو همگی به هم مربوط اند.
پیشنهاد میشود از اول مرور شوند و لینکها هم مثل همیشه دنبال بشوند.
بلای کوتاهخوانی و تمرکز نداشتن و بیصبری و بلعیدن اطلاعات زیاد، سونامی و "همهگیریِ جهانیِ (پَندِمی)" شبکههای مجازی است که چینها و لایهها و سیناپسهای مغز ما را توانسته دستکاری کند.
اما مطالبِ این کانال بدون تامل در لینکها ناقص میشوند. پس لطفا صبوری کنید و با این سونامیبیشتر مبارزه کنید. با سپاس!
نظر جناب آقای رضا شایگان، از دوستان عضو کانال در این باره:
بسوزد از شر بشر یک سر
خشک و تر،
نماند آخر زین حیوان اثر...
بندی از یک ترانه قدیمی
خوبی و بدی نسبی است.
اما آدمهای خوب و بد را که روی هم بریزیم، برآیندشون، متاسفانه نکبت هست و بدی.
وضعیت کنونی جهان هم دلیلی بر این مدعا.
بنظرم این موجود ناخلف، اسفل مخلوقات هم نیست.
اگه کرونا موفق شده بود و نسلش منقرض می شد،
اندک، اندک، ، حیات گیاهی و جانوری رونق می گرفت. جنگل ها احیا می شد. هوای پاک به آسمان باز می گشت.
تولید آلاینده های زیست محیطی از پساب ها و زباله ها گرفته تا سوخت های فسیلی و زباله های اتمی متوقف می شد.
کارخانه های تسلیحاتی و تولیدات بنجل از کار می افتاد.
خلاصه هزاران، هزار... کاری این آدم دوپا متوقف می شد و اندک اندک آرامش و زندگی به طبیعت باز می گشت.
/channel/c/1359541964/2617
خطرناکترین و درندهترین موجود این کرهی خاکی
آیا میدانید خطرناک ترین و درندهترین موجود زندهی دنیا چیست؟
اگر میدانید، بد نیست این فایل را هم ببینید، شاید که هم نظر باشید،
اگر هم که نمیدانید، باز هم بد نیست بدانید، چون ممکنه شما رو هم بهفکر بیاندازه:
https://ghkeshani.com/mostdangerous/
یا سرچ این عبارت در گوگل:
سایت عدم خشونت - خطرناکترین و درندهترین موجود این کرهی خاکی
تاگور
سالهای دور و دراز
با هزینههایی هنگفت
به کشورهای بیشماری سفر کردم
به تماشای کوههای بلند رفتم
به تماشای اقیانوسها رفتم
اما ندیده بودم
در همین یکقدمیِ خانهام
دانهی درخشانِ شبنم را
که بر زلفِ ذرّت نشسته است.
(علم شادکامی، از اشتفان کلاین، ترجمهی نغمه صفاریانپور، ص ۲۲۱)
(از کانال "ایرج شهبازی")
================ه
✳️ تاگور و مدرسهی طبیعت
✅ کلمات فرستهی بالا👆،
در نظر اول، شعری است ناب از شاعر! (لقب کوتاه رابیندرانات تاگور در هند)
✅ اما هشداری هم هست به ما که بهجای نگاه عمیق ثورو وار به طبیعت و اعتنای فراگیر سیمون ویگرا به محنتزدهگان و مردم و هستی، شهوت و میل شدید به اقدامهای پرخرج و صرف عمر برای تنوعهایی داریم که عموما بدون تامل و نظارهی عمیق اند و یا تکلفاند و تجمل.
✅ باز هم هشداری است به ما والدین و تسهیلگران که طبیعت، حتی در شهرهای دودآلود و سیمان و آسفالت و بتونزده، در نزدیکی ما است و به خوبی میتوانیم کودکان و نوجوانان و جوانانمان را از حرص کسب مدرک، به عشق و احترام به طبیعت گذار دهیم.
✅ مشهور است که داروین 10 سالهی عاشق طبیعت دو سوسک پیدا کرده بود و به سومی رسید. دو دستش گیر بود. فکری به نظرش رسید. یکی را در دهان جا داد و سومی را در دستاش؟
راستی اگر ما جای او بودیم چه میکردیم؟
حالا آیا انتظار داریم از نسل بعدیمان داروین هم در بیاید؟
✅ کرمی در گوجه یا سیب میبینیم. همگی با انزجار از آن فرار میکنیم.
سگی، عنکبوتی، مگسی، کرمهایی در سطل زبالهمان، یا خطی دراز از مسیر چند نوع مورچهی در حال خانهتکانی.
چه میکنیم؟
آیا با شگفتی مینشینیم و با بچهمان مدتی یا مدتها به نظارهی این معجزت هستی مینشینیم یا هر چه سریعتر دست او را میگیریم و میکشیم تا به نمرهی بیست فردایش یا به رتبهی جهنمی و مافیایی کنکورش و مدرکهای قابل فروش دکترایش لطمه نخورد؟
✅ این نگاههای عاشقانه و عمیق مال امثال جِیْن گودال و فرانس دووالها است که با انباشت تدریجی تجربههایشان در طول عمر، هم به معماری و تعالی روح و شخصیتِ عادیشان میپردازند و هم اثری بزرگ در جامعه، روانشناسی، علوم تکاملی و تاریخ علم باقی میگذارند.
اینها آدمهایی عادی بودند، اما کمکم در طبیعت و از طبیعت آموختند.
✅ بهانه نیاوریم!
طبیعت دور نیست،
چنانکه زندهیاد تاگور میگفت و شاعر ما هم گفت:
آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم!
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم!
✅ یادمان باشد که بحث دلسوزانه و جدی بر سر اصلاح این یا آن فساد و کاستی در آموزش رسمی فقط بحثی درونساختاری است و به بازتولید آن رضایت میدهد.
راه حلها از مسیر اصلاح نگرش خرافی و اقدام به عمل مستقل ذینفعان (والد، تسهیلگر، معلم و استاد فعلی و علاقهمندان و کنشگران و اصلاحگران) در جهت رفع کاستیها در بیرون این سیستم میگذرد.
باید راه را ذره ذره از بیرون این ساختار کشف کرد.
✅ شاید متوجه شده باشیم که:
بسیاری از افراد شاخص در ذهن ما (با سواد یا بیسواد)، در طول تاریخ یا زندگی نزدیک و دور، تحصیلات کلاسیک این 400 سالهی اخیر را نداشتهاند، اما به مجسمهی معنوی و مادی خود را از سنگ نتراشیدهی وجود خود شکل داده اند.
باید راهی خلاقانه جست، و خلاقیت یعنی فکر کردن به راههایی غیر از آنچه که تابهحال رفتهایم.
✅ برای آشنایی با یکی از راههای گذار از بیماری و صنعت کنکوریسم و بیستگراییِ منحط لطفا بنگرید به:
کارهای عبدالحسین وهابزاده:
===========ه
✳️ سرچ در گوگل:
تماشاخونه (نه تماشاخانه)
سرچِ وهابزاده
مَستر کلس
یا
✳️ سرچ در یوتیوب:
وهابزاده - مَستر کلس
===========ه
✅ برای آشنایی با جِیْن گودال:
بنگرید به: همین کانال
✳️ تربیت و شکاف نسلی
✅ در طول زندگیِ جمعی-خانوادگی چندین هزارسالهی بشر، دورانِ نوجوانی یک واقعیت متفاوت بوده، آنچنانکه در انواع فرهنگها برای شناسایی گذار از آن، و ورود به مرحلهی پسا-بلوغ مراسم متنوعی ابداع شده.
✅ همهی کودکان در طول این تاریخ، از لحظهی لقاح تا زمان تولد و تا حدود سهسالگی و تا حدود ششسالگی و تا حدود 12 سالگی تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، عوامل خیلی مهم فرا ژنتیک (اپیژنیک)، عوامل محیطی کلانتر و بارزتر و تربیت مستقیم و غیرمستقیم بودهاند.
✅ هر یک از این مراحل نقشهای برگشتناپذیری در رشد بشر بالغ دارند. بههمین دلیل خیلی حساس و خطیر اند و اشتباه والد و تسهیلگر جبرانناپذیر.
✅ ما از تفصیل دقیق چگونگیِ این گذار در طول تاریخ بیخبریم. اما میتوانیم حدس بزنیم که جوشش انرژیها و انگیزشهای بالا همیشه میتوانسته فاصلههایی بین دو نسل بیندازد.
✅ اما در عصر کهکشان چاپ (گوتِنبرگ) و بعد از آن، در عصر کهکشان امواج رادیویی (مارکونی) و پس از آن، و در عصر اطلاعات و دیجیتالْ عواملی دیگر به روی انرژیهای موثر بر این گذار سوار شده.
✅ حالا کودک و نوجوان در کسری از ثانیه میتواند تحت تاثیر انواع عناصر فرهنگیِ ناشناخته قرار بگیرد. عناصری که حس فاصله بین والد-نوجوان را سرعت و شدت میبخشد.
✅ والد فورا حس میکند که فرزند از فرهنگ و هویتی که در آن زیستهْ دارد به سرعت دور میشود. انگار که دیگر خودی نیست؛ انگار که غریبه است و از سیارهای دیگر.
کودک-نوجوان هم بهشدت حس جداشدگی از دنیای والد را پیدا میکند.
✅ شاهد بودهایم که در سرزمین خودمان، سه-چهار نسل پیش با این شدت از هم فاصله نداشتند. میتوان احتمال داد که در پنجاه نسل پیشتر، شکاف نسلی از همان هم خیلی کمتر بوده. چرا که تحرکات و انتقالهای فرهنگی خیلی خیلی کندتر رخ میدادهاند.
اما الان کهکشان دیجیتال است که چگونگیِ چینخوردگیها و سیناپسهای مغز را تعیین میکنند.
به این ترتیب میبینیم که در خیلی از خانوادهها در سراسر دنیا، و از جمله در ایران، دچار حس شدید شکاف نسلی میشوند.
✳️ پادکستِ رادیو مرز،
اپیزود تینیجرها - شماره 68
تلاش میکند مواردی از این تجربهها را به ما نشان بدهد، چه از زبان نوجوان و چه والد.
روشن است که آموزش و پرورش رسمی، حتی در سالمترین و بالاترین کارکرد خود، اصلا قَدّش به اینجاها نمیرسد که بتواتد فکری برای این دغدغهها بکند و نوجوانان را به حداکثر ظرفیت شکوفایی فردیشان نزدیک کند.
اینجا است که دوباره نقشِ جماعت والدها و تسهیلگران و تکتک والدها از قبل هم پررنگتر و پراهمیتتر میشود تا چارههایی برای کمکردن این گسلها پیدا کنند و راه را برای رشد و نموّ بههنجار و سالم و متنوع نوجوانان صاف کنند.
این اپیزود رادیو مرز تلاشی است اولیه برای طرح صورت مسئله و جلب نگاهها به این رنج مشترک!
باشد تا افکار و دستهای کوچک و بزرگ در عرصهی تربیتْ فکرها و عملهاشان را روی هم بریزند، چارهجویی کنند و اقدامهای متنوع عملی را کشف کنند.
=================ه
✳️ برای گوش کردن، لطفا:
گوگل را بگردید یا
از اپلیکیشنهای پادگیر مثل cast box یا google podcast بشنوید.
این هم لینک اش:
https://castbox.fm/vb/718109889
(ممکن است لینک تعارض داشته باشد و در موبایل کار نکند. لطفا در مرورگر موبایل و لپتاپ کپی کنید)
✳️ با ۳۰ میلیارد تومن چه کارهایی میشود کرد؟
✅ امروز (اواخر مهر ۱۴۰۳) از خیابان عباس آبادِ تهران رد میشدم. پر شده بود از بنگاههای ماشینهای گران قیمت. بنزی دیدم کوپه (دو نفره).
یک ساعت بعد، از دوستی که در همان دور و برها در موسسهای خیریه بود، پرسیدم فکر میکنی چند باشد. گفت احتمالا ۸ میلیارد.
از این تخمین راضی نشدم.
در راه برگشت جسارت زیادی کردم و با سرووضع یک آدمِ کاملا بیربط به اینجور بنگاهها رفتم توو تا قیمت را بپرسم.
رئیس کارمندان با روی خوش برخورد کرد.
گفتم من قدیمها تووی این خیابان رفتوآمدهایی داشتهام، زمانی که بیشتر تپه بود و چندتایی ساختمان و بعدها بنگاه کاملا شاخص رضاپور.
حالا بعد از چند سالْ افتخار حضور دوباره پیدا کردهام در این خیابانِ از ما بهتران. میخواهم برای دیگران پز بدهم که از کنار چه ماشینهایی رد شدهام، مخصوصا که این ماشین شبیه پژوی کوپهی یکی از شاهپورهای زمان شاه است که داستانی هم با آن ماشین داشتهام.
رئیس خندید و گفت مالِ ۲۰۱۲ است، قیمتاش هم ۱۳۰ تا ۱۴۰ میلیارد.
✅ ادامهی مطلب در فرستهی قبل:
/channel/GahFerestGhKeshani/6001
بیشتر، نک: فرسته بالاتر