gholamrezatarighi | Unsorted

Telegram-канал gholamrezatarighi - غلامرضا طریقی

1274

کانال شعرها و نوشته های غلامرضا طریقی

Subscribe to a channel

غلامرضا طریقی

📍

زیبایی این قصه
از آغاز... تو بودی


@gholamrezatarighi

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

بگذار پس از این‌همه دلتنگی و دوری
چون آینه در حال تماشای تو باشم 

«آینه» تنها تماشا می‌کند بی‌آنکه در منظرهٔ روبرو دخالتی داشته باشد و دستی ببرد. 
درست مثل عاشقی که بی‌چشم‌داشت، تنها به حضور در شعاع دید دوست، قانع است.
قناعت به تماشا، مرتبه‌ای است در عاشقی که هر دلی را یارای رسیدن به آن نیست. 
بی‌صدا، بدون حضور محسوس و...
چنین عاشقی برای عطش داشتن هم از معشوق رخصت می‌خواهد و بعد تا هست، تنها تماشا می‌کند و بس. 
گیرم با دلی خون... گیرم با جانی ویران...
راستی شما هیچ‌وقت آرزو نکرده‌اید آینهٔ خانه کسی باشید و در سکوت و سکون، شبانه‌روز فقط تماشایش کنید؟

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

حافظ شطرنج‌بازی قهار است!

سی‌شب، سی پل به جزیره‌ی اسرارآمیز حافظ …
سومین پل: #دو_روی_سکه

ویژه برنامه #پل_حافظ با بازخوانی #غلامرضا_طریقی به‌مناسبت #ماه_مبارک_رمضان را هر شب در صفحات مجازی خانه شعر و ادبیات دنبال کنید.

#خانه_شعر_و_ادبیات
‏@khanehadabiat 📄

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

حافظ شاعری نیست که بشود با تغییر یک کلمه شکل بهتری از شعرش ارائه کرد!

سی‌شب، سی پل به جزیره‌ی اسرارآمیز حافظ …
پل دوم: #نُسخ

ویژه برنامه #پل_حافظ با بازخوانی #غلامرضا_طریقی به‌مناسبت #ماه_مبارک_رمضان را هر شب در صفحات مجازی خانه شعر و ادبیات دنبال کنید.

#خانه_شعر_و_ادبیات
‏@khanehadabiat 📄

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

ببند زخم مرا
که این پیالهٔ خون
دخیلِ بستن توست

ببند زخم مرا
که آنچه می‌کُشَدَم
غم شکستن توست


#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

آورده‌اند که آهویی
از بیم سگ گریخت به غاری که بر درش
شیری نشسته بود

#عمران_صلاحی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

همه آهوان صحرا سر خود گرفته بر كف
به‌اميد آن‌كه روزی به شكار خواهی آمد
 
كششی كه عشق دارد نگذاردت بدين‌سان
به‌جنازه گر نيایی به مزار خواهی آمد!

#امیرخسرو_دهلوی

×اینجا مزار امیرخسرو دهلوی است.
قرن‌هاست که روزی صدها نفر به زیارتش می‌آیند. کسی نمی‌داند روزگاری آن که امیرخسرو چشم به راهش بوده آمده است یا نه....

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

«شبه ... خیلی شبه ... خورشید رفته یه جایی پشت کوه سنگر گرفته
یه‌جوری شب که حتی مرغ شبخون از این تاریکخونه پر گرفته»
@ehsanname
🔸شعر و صدای #غلامرضا_طریقی عزیز (+)

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

گفت: وقتی دادوبی‌داد می‌کنی ازت می‌ترسم

گفتم: از من، وقتی دادوبی‌داد می‌کنم نترس!
وقتی دادو‌بی‌داد می‌کنم یعنی هنوز دارم دست‌وپا می‌زنم که شرایط رو تغییر بدم. یعنی هنوز ته‌‌ قلبم، وسط خشم و سوختن، ته‌مونده امیدی هست به این‌ که شاید با اعتراض چیزی عوض بشه!
از من وقتی سکوت می‌کنم بترس!

#رنجین_کمان

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍
.
جعفر آدم آرامی بود. شاگرد مکانیک سی‌ساله‌ای که با لباس و دست کثیف هر صبح از کوچه تنگ‌وترش‌مان در جنوب شهر زنجان بیرون می‌رفت و کمی بعد از غروب برمی‌گشت. هر چند ماه یکبار اما این آرامش جایش را به گریه می‌داد. آن شب‌های خاص جعفر وقتی به کوچه قدم می‌گذاشت، تلوتلو می‌خورد و گریه می‌کرد. ماها که کم‌سن‌تر بودیم در این حالت از او می‌ترسیدیم و دور می‌شدیم تا رد شود و برود.
حرفش بود که او عاشق دختری به نام رویاست که در محله «کوچه‌مشکی» زنجان زندگی می‌کند. فرجام چنین عشقی حتی روی کاغذ هم معلوم بود. از این سر شهر تا آن سر شهر راه نزدیکی نبود.
جعفر هر چند ماه یکبار مست می‌کرد و اشک می‌ریخت و دوباره از فردا به سربه‌زیری عادی‌اش برمی‌گشت.
یکبار، آمده بود ماشین همسایه بغلی‌مان را تعمیر کند که در عالم بچگی دل زدم به دریا و دلیل گریه‌هاش را پرسیدم. طول کشید تا آدم حسابم کند. اما بالاخره گفت آن وقتهایی که به هم می‌ریزد و به گریه و مستی پناه می‌برد وقتهایی است که می‌شنود بابای رویا یک ماشین یا یک خانه یا مغازه جدید هم خریده و به اموالش اضافه کرده و او گریه می‌کند. نه از روی حسادت... بلکه از روی این حس که می‌داند با هر کدام از این خریدن‌ها یک قدم دیگر از رویا دور می‌شود.
گفتم: مگه وقتی مغازه‌هاشون یا ماشین‌هاشون یکی کمتر بود بهت می‌دادن رویا رو؟
گفت: نه!
گفتم: خب پس چرا ناراحت می‌شی؟ وقتی در هر صورت بهش نمی‌رسی چه فرقی می‌کنه یکی کمتر داشته باشن یا بیشتر؟
گفت: می‌دونم که محاله برسما اما هر روز که می‌رم سرکار و... همه‌‌ش امیدم به اینه اونقدر کار کنم که یه روز مثلا قد اونا خونه و ماشین داشته باشم تا بتونم برم خواستگاری رویا... اما من هنوز به اولی نرسیده اونا یکی دیگه می‌خرن... من گریه‌م می‌گیره که قد یه ماشین یا یه خونه دیگه از رویا دورتر می‌شم.

دیروز وقتی همکارم درباره قیمت جدید دلار و سکه حرف می‌زد غمم گرفت. 
پرسید: مگه شما می‌خواستی سکه‌ بخری... دلار بخری یا ملکی چیزی....
گفتم: نه... 
گفت: پس چرا حالت بد شد
گفتم: حس می‌کنم همه‌مون یه پا جعفر شدیم.
پرسید: جعفر کیه؟
گفتم: قصه‌ش طولانیه... بگذریم...

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

ای شیخ اگر ربیع تویی من محرمم
خصم توام! بهشت که باشی جهنمم

از کشته‌مرده‌های بهشت تو نیستم
میراث‌دار دوزخیان دو عالمم

من حکمران هیزی گل‌های نرگسم
من فاتح بکارت گل‌های مریمم

شاباش‌های هر دو جهان مفت چنگ تو
من یک جهان دریغم من یک جهان غمم

مؤمن تویی که در ره دینت مرددی؟
یا من که در تداوم کفرم مصممم؟

مؤمن اگر تویی... به محمد! ابولهب
مؤمن اگر تویی... به علی! ابن‌ملجمم

#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

ای از شراب بر‌ لب مؤمن حرام‌تر
می‌بوسمت اگر بتوانم... چگونه‌ای؟

می‌نوشمت چنان که بچرخی و گم شوی
تا روز حشر در رگ و جانم... چگونه‌ای؟


#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

نیمه‌شب چینی اگر پیرهنت بردارد
باد دزد آمده از عطر تنت بردارد

رعدوبرقی اگر از پنجره آمد بی‌شک
آسمان خواسته عکس از بدنت بردارد


#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

هر کس که ما بدون چرا گله‌اش شدیم
یک شب به کوه رفته و پیغمبر آمده!


#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

اونایی که دیشب مُردن
جون به سلامت بردن!


#محمدعلی_بهمنی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

‏مرد هشیار سخن‌دان چه سخن گوید؟
با گروهی همه چون غول بیابانی

آن همی گوید امروز مرا بددین
که به جز نام نداند ز مسلمانی

‎ناصر خسرو

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

قطعه شیدا
خواننده: علیرضا قربانی
آهنگساز و تنظیم کننده: حسام ناصری
شاعر: غلامرضا طریقی
@gholamrezatarighi

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

ظرف عسل! دریچهٔ کندو!
آمیزش حیا و هیاهو!

دمسردِ تفته! شادِ غم انگیز!
خورشیدِ کهربایی پاییز!

میدان! سراچه! کوی! خیابان!
دریا! کویر! باغ! بیابان!

چون رنگ جام‌های به ظاهر
با رنگ جامه‌ها متغیر،

گاهی به رنگ سرخِ حنایی!
گاهی به رنگ زردِ طلایی!

زیر هزار طاق سلیمان!
مهراب کفر! مسجد ایمان!

بیدار خواب قابِ مورّب!
آیینهٔ درشت محدّب!

آونگِ انتظار دقایق!
تا فصل انتشار شقایق!

گردونهٔ شمارش معکوس!
تا انفجار قطعی فانوس!

فانوس آفتابی دریا!
دریاچهٔ سرابی صحرا!

آهوی دشت‌های تتاری!
ای چشم دوست! با توام آری.

#حسین_منزوی
@chaaregi

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

شگفت‌آور این‌ست؛ به همان‌گونه که نفرات قبلی شعر گفته‌اند، صحبت نکرده است!

سی‌شب، سی پل به جزیره‌ی اسرارآمیز حافظ …
پل اول: #دریچه

ویژه برنامه #پل_حافظ با بازخوانی #غلامرضا_طریقی به‌مناسبت #ماه_مبارک_رمضان را هر شب در صفحات مجازی خانه شعر و ادبیات دنبال کنید.

#خانه_شعر_و_ادبیات
‏@khanehadabiat 📄

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

سی‌شب، سی پل به جزیره اسرارآمیز حافظ …

ویژه برنامه #پل_حافظ با بازخوانی #غلامرضا_طریقی به‌مناسبت #ماه_مبارک_رمضان را هر شب در صفحات مجازی خانه شعر و ادبیات دنبال کنید.

#خانه_شعر_و_ادبیات
‏@khanehadabiat 📄

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

اگر برای دیگران
با تو بودن خوب است...
برای من
خوب بودن با تو است...

#مفتون_امینی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

برای ما که پروبال کوچکی داریم
شکستن قفس از ابتدا درست نبود

من و تو زود شکستیم و دیر فهمیدیم
که آسمان گذرِ بال‌های سست نبود

#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

دوباره می‌خندم

با صدای: احمدرضا خسروانی
موسیقی: حسام ناصری
شعر: غلامرضا طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

من و تو ماهیای قرمز یک چشمهٔ نوریم
که حالا هر یکی زندونی یک تُنگ بلوریم
یه روزی باهم‌دیگه تو رودخونه سفر می‌کردیم
اما امروزو بگو این‌همه از همدیگه دوریم

زندگی دوس نداره جفتا رو پیش هم ببینه
زندگی دوس داره دیوار بشه بینشون بشینه

هی سفر می‌کردیم و هی گل آرزو می‌کاشتیم
وقتی خسته می‌شدیم سر روی دوش هم می‌ذاشتیم
فکر این بودیم که باهم‌دیگه دریا رو ببینیم
آخه ما که خبر از بازی زندگی نداشتیم

زندگی دوس نداره جفتا رو پیش هم ببینه
زندگی دوس داره دیوار بشه بینشون بشینه

#حسین_منزوی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

در داغ آفتاب به مهتاب دلخوشیم
پس، از کسی مخواه که شق‌القمر کند

#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

با بی ستاره‌‌های جهان گريه کرده‌ام
يک آسمان ستاره گواه هميشگی


#منوچهر_نیستانی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

سلام ای که شکستی بلور جان مرا
زدی به خون جگر لقمه‌لقمه نان مرا

سلام ای که سپردی به جرم خیره‌سری
زمانه تخته کند دَکّهٔ دهان مرا

به دست چرخ فلک پتک آهنی دادی
که تکه‌تکه کند مغز استخوان مرا

به مرغ هم‌قفسم وعده‌ٔ جنان دادی
که تنگ‌تر بکند حیطه‌ٔ جهان مرا

به نام عشق مرا از خودم بریدی و بعد
گره به سنگ زدی قلب مهربان مرا

چه بود نیتت از خلقتم که این‌همه سال
به سنگ‌ها زده‌ای چشمه‌ٔ روان مرا

بیا تمام کن این قهر را و از سر مهر
به احترام سلامم بگیر جان مرا

#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

کاش می‌شد دقایقی از روز
وسط ساعت اداری نیز
طبق قانون کار گریه کنیم


#غلامرضا_طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

من اگر روزی امکان سفر داشته باشم حتما اولین گزینه‌ام «تاجیکستان» خواهد بود.
دیدار خجند و... وسوسه‌ای نیست که به راحتی بتوانم از آن بگذرم.
اما تا امروز این امکان برایم فراهم نشده است. 

اخیرا هم برای سفری گروهی به این دیار آشنا دعوت شدم که به دلیل مشغله‌های مختلف عذرخواهی کردم.

امیدوارم روزی روزگاری این بخت را داشته باشم که تاجیکستان زیبا را از نزدیک ببینم.

با احترام غلامرضا طریقی

Читать полностью…

غلامرضا طریقی

📍

نشسته‌ایم که طوفان درو کند ما را
امید باد به جز دستبرد خرمن نیست

#سیاوش_مطهری

Читать полностью…
Subscribe to a channel