نوروز بهار می آورد وبهار شادی را🌸
زمان سالی دیگر ازعمرمانرا ورق زد ، دراين یکسال چه خبرهای بد و ناامیدکننده ای که بمانرسید 🌻🌷🌻
ازدادار مهرآفرین میخواهم کشور مارادرسال جدید از شّرعفریت مرض ودیو خشک سالی، سیل وزلزله مصون بدارد.☘
یزدان پاک دراین لحظات تورا به خرد سوگند میدهیم مارا درترویج گفتارنیک ، کردارنیک و پندار نیک یاری بفرما. 🍀
هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز
کاظم مزینانی 🌻🌷🌻
@goshetarikh
شبی یک سرگذشت : امشب
تاریخ آل مظفر
قبلا گفتیم بامرگ سلطان ابوسعید
بهادرخان کشور ایران قطعه قطعه
گردید وهرسرداری دریک گوشه ازکشورهای کوس شهریاری میزد،اینک به گروه دیگری از حکومت های نوپای میپردازیم : آل مظفر:
لقب خودشانرا ازامیرشرف الدین مظفر
گرفته اند، مظفر فرزند منصوربن غیاث الدین حاجی خوافی بودکه در حمله مغول به یزد هجرت کردوفرزندانش درخدمت اتابکان آن شهردر آمدند.
امیرشرف الدین مظفرکه دردستگاه اتابکان یزد شهرتی حاصل کرده بودبعدها به خدمت ارغون خان رفت وبعد ازاو درخدمت گیخاتو و غازان و الجایتو بااحترام میزیست وایلخان اخیر اورا حکومت میبد و راهداری بین کرمان ولرستان وهرات ومرو وابرقوعطاکرد و بعدهاخدمت دیگری هم که ازآن جمله آرام کردن قبایل شبانکاره بود بوی رجوع شدتاآنکه در سال (۷۱۳)درگذشت ، پسرش امیرمبارز الدین محمد هم مانند پدرمنظورنظرالجایتووسلطان ابوسعید بهادرخان بودواودرسال(۷۱۸) هجری به همراهی امیر غیاث الدین کیخسرو واینجوبرادرشاه شیخ ابواسحاق حاجی شاه آخرین اتابک یزد را برانداخت واز طرف سلطان ابوسعید به حکومت یزد منصوب گردید.
از این وقت حکومت رسمی آل مظفر شروع
شد، بعد از وفات سلطان ابوسعیددرسال(۷۳۶)
امیر مبارزالدین پرچم اسقلال برافراشت
سیستان وفارس کرمان وعراق رادرتصرف
آوردودرفکرتصرف آذربایجان افتاد،بسال
(۷۵۴) که امیرمبارزالدین ازفتوحات عراق و
آذربایجان به شیراز بازمیگشت به سبب تندی و خوشونتی که نسبت به پسرانش کرده بود دچار توطئه وطغیان آنان گشت چنانکه اورامقید و محبوس سپس نابینا نمودند تاسال(۷۶۵) بمرد امیرمبارزالدین مردی شجاع جنگاور متدین وعلاقمند به سادات وعلمای دین ومتعصب دراجرای احکام شرعی بود ، بعدازمقیدکردن امیر مبارزپسرش شاه شجاع به سلطنت رسیدباانکه گرفتارطغیانهای پی درپی برادران و برادرزاده خودیحی وبعضی ازاطرافیان شدبااینحال
از(۷۶۰)تا(۷۸۶)تاحدودی باموفقیت سلطنت کرد درپایان عمرپسروبرادرانش رابه امیر تیمور سپردچنانکه دیدیم حکومت این خاندان که به اختلاف وتجزیه بین برادران وبنی اعمام افتاد درضمن یورش های ویرانگر تیمور به سال (۷۵۹)برچیده شد*
کاظم مزینانی تامطلبی دیگربدرود *
ماخذ*
تاریخ آل مظفر*
تاریخ ادبیات ایران دکترذبیح الله
صفا ص۲۸و۲۹*
تاریخ ایران پژوهش ازدانشگاه کمبریج
دکتر آژند ص ۶۹تا۷۹ *
روزگاران دکتر زرین کوب
@goshetarikh
شبی یک سرگذشت : امشب
حکومتهای محلی بعد از ایلخانان *
سال ۶۱۶ توفان زرد بافرار سلطان محمد خوارزمشاه از برابر مغولان آغاز گردید،دیدیم بر ایران رفت آنچه نباید میرفت بتدریج میرفت اوضاع آرام وفتنه مغولان فروکش کند ، هنوز ایرانیان کمر راست نکرده بودند ، بناگاه غولی بنام( هولاکو) ازشیشه تاریخ بيرون آمدکه نه تنهاایران رادر نوردید بلکه به نهضت دوقرن خوف و وحشت اسماعیلیان پایان داد ، همچنین حکومت ظلم وجور پانصد ساله عباسی رابرای هميشه ازصفحه تاریخ محو کرد ، هولاکو سلسله ای بنیاد نهاد که درتاریخ به ایلخانان مشهور و آخرین فرد این سلسله بنام ایلخان مقتدر ابوسعید درسال(۷۳۶) چشم از جهان بست وامپراتوی ایلخانیان قطعه قطعه گردید گرچه سرداران و وابستگان مغولها تاسال(۷۵۶) ایلخانی شخصی بنام (انوشیروان عادل)را به ایلخانی برداشته بودند ولی با مرگ انوشیروان عمر ایلخانان بپایان رسید ، حکومتهای محلی بنام های سربداران ، آل جلایر، چوپانیان، قراقویونلو، ایلخانان طغاتیمور، آل کرت ، آل اینجو ، آل مظفر ، اتابکان لر بزرگ، ملوک شبانکاره ، سادات مازندران را بوجودآوردند دراين مدت حدود نیم قرن ایران صحنه تاخت وتاز این قدرتهای نوظهور شده بود ، هیج کدام نه تنهاچشم ديدن یک دیگر رانداشته بلکه مخالفت در درونشان باعث یکسری جايگزينی قدرت انجام میگرفت که منجر به کشتن افراد وغارت میشد بیچاره مردم ایران که هميشه مورد ظلم قرار میگرفتنداين وضع تا برآمدن تیمور گورکانی(تیمورلنگ ۷۸۱)همچنان ادامه داشت تا اینکه او به اين زدوخورد ها خاتمه داد وایرانرا تسخير کرد.
اینک برای شناخت این حکومتهای محلی کوچک وبزرگ از فرداشب به تک تک این امارت ها میپردازیم.
کاظم مزینانی تاشبی دیگر بدرود*
@goshetarikh