نوشتههایی دربارهی جامعهی سیاسی ایران و غیره. 🍀 نقد و نظر خود را دربارهی مطالبی که اینجا منتشر میشود میتوانید از طریق این نشانی با نگارنده در میان بگذارید: @hamidrezajalaeipour
سخنان امام خمینی بنیانگذار ج.ا.ا. دربارهی رابطه با آمریکا
@hamidrezajalaeipour
در پاسخ به روبیو:
ترجمه:
ادعای روبیو مبنی بر اینکه ایران تنها کشوری است که بدون داشتن سلاح هستهای به غنیسازی اورانیوم میپردازد، کاملاً نادرست است.
کشورهایی مانند ژاپن، آلمان، هلند و برزیل بدون آنکه سلاح هستهای در اختیار داشته باشند، برنامههای غنیسازی اورانیوم دارند. در این میان، مورد آفریقای جنوبی قابلتأملتر است: کشوری که در اوایل دهه ۹۰ میلادی زرادخانه هستهای خود را برچید، اما برنامه غنیسازیاش را تحت نظارت بینالمللی ادامه داد. اکنون این پرسش مطرح میشود: چگونه کشوری که پیشتر دارای سلاح هستهای بوده میتواند همچنان غنیسازی کند، اما ایران — که هرگز چنین سلاحی نداشته — از این حق محروم شود؟
تنها راه رسیدن به توافق، کنار گذاشتن این تصور نادرست است که با ایران میشود به عنوان یک «استثنا» رفتار کرد.
«تقریباً هر شب... حتی در دوران بستری بودنش در بیمارستان، پاپ فرانسیس هر روز به تنها کلیسای کاتولیک نوار غزه تلفن میزد تا از سلامت و امنیت آنها مطمئن شود و برایشان دعا کند. آخرین اقدام عمومی او درخواست آتشبس در غزه بود.»
یادش زنده و روحش شاد
@jalaeipour
رشته توییت هم گروهی عزیز دکتر آریابرزن محمدی:
چرا احتمال صلح عادلانه میان ایران و آمریکا در آینده نزدیک بیشتر است؟
به چند دلیل، که در این رشتو اختصارا به آنها اشاره خواهم کرد:
۱-کلان استراتژی سیاست خارجی ترامپ مهار چین است، آغاز جنگ در خاورمیانه آمریکا را وارد باتلاق میکند
ترامپی که حاضر شد برای خلاصی یافتن از افغانستان شخصا تلفنی با ملابرادر مذاکره کند خود را درگیر قمار بشدت پر ریسکتر و ورود به جنگ با ایران نخواهد کرد.
۲-آمریکا احساس میکند در حال حاضر خطر وجودی وموجودیتی عاجلی اسرائیل را تهدید نمیکند و نسبت به قبل از ۷ اکتبر اسرائیل در وضعیت بهتری از لحاظ موازنهگری قرار دارد بنابراین استدلال تهدید موجودیت اسرائیل قابلیت فروش به ترامپ (از سوی نتانیاهو و لابی اسرائیلی) را ندارد.
۳-آمریکا تلاش میکند با پیشبرد روند عادی سازی نخست با عربستان و سپس با لبنان و سوریه صورت مساله عینی مقاومت در لبنان را پاک کند.اگر لبنان اسرائیل را به رسمیت بشناسد حمله حزب الله به اسرائیل اگر نگوییم غیر ممکن، هزینههای آن برای حزب الله به مراتب هنگفتتر از جنگ آخیر خواهد بود
۴- ایران عملا هستهای شده و ترامپ به خوبی میداند ایران هر زمان اراده کند بمب را ساخته، بنابراین ایران را بسوی مسلح شدن سوق نخواهد داد،چون در آنصورت خود را در موقعیت ورود به جنگ خواهد یافت و با توجه به مورد اول ، اولویت قطعی ترامپ این است که خود را درگیر جنگ در خاورمیانه نکند
۵- به نظر میرسد توقف رابطه ایران و آمریکا در وضعیت شبح جنگ مطلوب طرفین نیست، به نظر میرسد ایران از قدرت افکنی ژئوپولتیک به قدرت افکنی ژئواکونومی و ژئوکالچر چرخش کند؛ آمریکا مجبور است این نوع بازیگری را بپذیرد.حمایت از فلسطین نبز از مسیر همگرایی با کشورهای منطقه دنبال خواهد شد
https://x.com/ariabarzan/status/1913935549494067361?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA
سناریوهای مذاکرات ایران و آمریکا
کیومرث اشتریان
اگرچه در جریان مذاکرات، طرفین مواضع و خط قرمزهایی دارند اما همواره فرصتهای جدیدی نیز پدیدار میشود. یک یافته مهم در مطالعات تصمیمگیری آن است که «ترجیحات بازیگران در تصمیمگیری عموما ابهامآمیز است: (problematic policy preferences)». یعنی اغلب، مذاکرهکننده درک دقیقی از اولویتهای خود یا دیگری ندارد، بلکه بهتدریج درمییابد که «چه چیزی را بخواهد». به دیگر سخن، فرایند تصمیمگیری حسابوکتاب دقیقی ندارد و ضرورتا از «الگوریتم عقلانی» پیروی نمیکند. تصمیمگیری در یک فرایند سیال و پویا اتفاق میافتد. نمایندگان دولتها، خود و دیگری را در جریان مذاکرات «کشف» میکنند؛ «پایهپایه رفت باید سوی بام/ هست جبریبودن اینجا، طمْعِ خام» (مولوی). این یک مسئله مهم برای مذاکرهکنندگان ماست؛ که البته مستلزم اختیار و اعتمادبهنفس است. مذاکرات بینالمللی فرایندی دائما دگرگونشونده است؛ این فرایند، دو صد تابوتب و کشمکش دارد و هزار فرصت در خم گیسوی سازش پنهان است. برای آنکه این ابهام و سیالیت فرصتساز باشد و نه فرصتسوز، پیشگوییهای چندپهلو به کار نمیآید بلکه باید سناریوهای گوناگونی را برای خود مرور کنیم تا آماده بهرهبرداری از فرصتها باشیم. شاید بتوانیم «آینده را بسازیم»:
1- نخستین سناریو، «عدم توافق» است که پیامدهایی دارد: از «اسنپبک» تا جنگ یا هر دو. پیشازاین در مقاله «تخریب سریع» به این موضوع پرداختهام. این سناریو احتمال رخداد جنگ را افزایش میدهد و محتملا تجدیدنظر در راهبرد اتمی را تقویت میکند، یعنی بهناچار موازنه اتمی را بر موازنههای دیگر اولویت میبخشد. بهویژه آنجا که «حفظ نظام از اوجب واجبات» باشد. هرچه موضعگیری سیاست خارجی به موجودیت رژیم های سیاسی پیوند بخورد، امکان وقوع سناریوی نخست بیشتر است. مقصر واقعی از نظر من جنگطلبان آمریکاییاند که به نرمشهای ایران در توافق هستهای پاسخی درخور نمیدهند؛ و البته مقصر دیگر باند تبهکار بینالمللی آپارتاید اسرائیلی است. اما فارغ از مقصر، این سناریو «میتواند» توسعه کشور را در همه ابعاد آن به تعلیقی تاریخی ببرد، چالشهای بزرگ امنیتی-اقتصادی برای نظام بینالملل، نفت خاورمیانه و اعراب خلیج فارس برسازد و امنیت ایران و اسرائیل را به مخاطرهای دائمی بیندازد.
2- سناریوی دوم «توافق حداقلی» است که میتواند شامل غنیسازی محدود ایران، حل مسئله دریای سرخ و لغو برخی تحریمها باشد. در این سناریو دو طرف روایت پیروزی برای خود برمیسازند اما درواقع چالش به صورت اساسی حل نمیشود و توافق همچنان در محاق کنگره آمریکا و آتشافروزی اسرائیل میماند. چنین است که احتمال حملات بعدی اسرائیل (و پاسخهای ایران) بیشتر خواهد شد و استخوانِ «اسنپبک»، در نسخهای جدید، همچنان لای زخم اقتصاد ایران خواهد ماند. کارکرد توافق حداقلی این است که خطر گسترش جنگ به دیگران را کاهش خواهد داد؛ حضور وزیر دفاع عربستان در تهران را میتوان در همین راستا تلقی کرد. به طریق اولی، در یک توافق حداقلی پایگاههای آمریکایی از خطر تلافی ایران در برابر حملات اسرائیل در امان خواهند بود؛ چون طرف شما دیگر فقط اسرائیل خواهد بود و نه آمریکا یا کشورهای خلیج فارس. جریان نفت هم برای چین در تنگه هرمز دچار چالش نخواهد شد و این سطح از تنش، چینِ ناخرسندی به پیشانی چین نمیآورد. روسیه هم تکلیف روشنی دارد و در این منازعه دخالت معناداری نمیکند.
3- سناریوی سوم، خیلی دور-خیلی نزدیک، «توافق حداکثری» است؛ یعنی که توافق بین ایران و آمریکا دامنهای گستردهتر یابد و ایران در اقتصاد و تجارت بینالملل قدر و سهم لازم را بیابد و بپردازد. تضمین اقتصادی قراردادهای سیاسی-امنیتی نافذتر از تضمینهای حقوق بینالملل است. توافقهای پایدار معمولا باید به شبکهای از ارتباطات تجاری، منافع چندجانبه اقتصادی و موازنههای امنیتی متصل باشد. اگرچه این سناریو دور به نظر میرسد، اما مستلزم جسارت برای تصمیمهای بزرگ و نرمشهای سیاسی از دو سوی ماجراست تا «کاسبی تحریم» به «کاسبی صلح» تغییر یابد. چنین توافقی نگرانیهایی را در برخی اصحاب قدرت و نیروهای اجتماعی حامی پدید میآورد. اینکه وفاق درونحاکمیتی بتواند این نگرانیها را رفع کند و سهم و سفره همه را تضمین کند، موضوعی مهم است. میدانم اینگونه سخنگفتن از «سهم و سفره و کاسبی» تلخ است، ولی به نظرم واقعیتی است که دیگر نمیتوان آن را انکار کرد. کافی است آمریکا به صورت مستقیم و نامستقیم سرمایهگذاری مثلا 200 میلیارددلاری را بالمناصفه!! با دو سوی جناحهای داخلی اجرائی کند «جهانبینیها» تفاوت خواهند کرد؛ بزرگترها توجیه میشوند؛ گروههای فشار محدود خواهند شد؛ جوانترهای مدعی با افسانههای جدیدی افسون خواهند شد؛ اصلاحطلبان فرصتهای اقتصادی-سیاسی بیشتری پیدا میکنند و انگیزه کمتری برای
👁🗨 نگاه تحلیلگران: تا اینجای مذاکرات هستهای
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ انجام دو دور مذاکرات ایران و آمریکا به میانجیگری عمان تا همینجا هم دستاوردهای مهمی داشته است.
✍ اول اینکه، تابوی مذاکره با آمریکا ولو فقط در یک قضیه آنهم موضوع مهمی مثل هستهای پس از چند سال کدورت و نقار بین دو کشور فرو ریخته است.
✍ دوم اینکه، #ترامپ در عمل یعنی در میدان دیپلماسی از خواست حداکثری چند سال پیش #مایک_پمپئو وزیر سابق خارجه خود به خواست حداقلی مذاکره فقط هستهای رسیده است.
✍ سوم اینکه، دل و دماغی برای براندازهای بدشانس نمانده است. آنان بد جوری به ترامپ امید داشتند تا شاید از قبل او به نوایی برسند.
✍ چهارم اینکه، تا همین جا بازار چراغ سبز به تحولات هستهای داشته است و شیب نزولی قیمتهای طلا و سکه و دلار که ظرف چند ماه سر به فلک کشیده بود، ادامه دارد.
✍ پنجم اینکه، قرائن و شواهد نشان میدهد اینبار قرار است هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد.
✍ ششم اینکه، معلوم شد تلفیق نرمافزار قدرت یعنی مشارکت قابلتوجه مردم در عرصه سیاست مثل موضوع انتخابات ریاستجمهوری و هم سختافزار قدرت یعنی سلاح نظامی میتواند هر قدرت جهانی را به فکر وادارد تا زیست مسالمتآمیز را بر برتری نظامی و سیاسی ترجیح دهد.
@javadrooh
🎥 ویدئوی کامل گفتگوی زنده عراقچی با صدا و سیما
وزیر خارجه:
🔹موفق شدیم در خصوص یکسری اصول و اهداف به تفاهم بهتری برسیم و وارد مرحله بعدی بشویم و جلسات کارشناسی شروع شود
🔹از چهارشنبه مذاکرات فنی و کارشناسی در عمان آغاز خواهد شد .
🔹شنبه آینده در عمان کار کارشناسان را بررسی خواهیم کرد.
🔹هیچ گمانه زنی را تایید نمی کنم و بهتر است توجه نکنیم
@Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
♦️با سخنان امروز رهبری اکنون کاملا انحرافی بودن خط تحمیل مذاکره به ایشان و افتراق میان رهبری و دفتر رهبری روشن و واضح است.
@saeidajorloo_ir
📝همسویی اجتماعی با رفع تنشها
✍🏻حمیدرضا جلائی پور
مصاحبه با دنیای اقتصاد
۲۴/۱/۱۴۰۴
❓سوال: در زمان روحانی و پس از مذاکرات مردم به شدت امیدوار شده بودند. شما شرایط را در آن دوره چطور دیدید؟ آیا این بار هم مردم امیدوار هستند در صورت مذاکره یا عدم مذاکره شرایط را چطور میبینید؟
❇️سوال کردید که مردم امیدوارند؟ خب مذاکره یک ساعت هست که شروع شده. و این اولین دور مذاکرات هست هنوز چیزی روشن نشده. لذا اگر مذاکرات جلو بره، و کمی نتایج معلوم بشه تازه میشه صحبت کرد.
❇️حتی مذاکره هم جلو بره اونوقت هم ما نظر مردم را نداریم. برای دانستن نظر مردم به پیمایش و نظر سنجی نیاز داریم.
❇️هم اکنون چیزی که میشه میگفت این هست که بعد از چند ماه هارتپورت مخالفان ایران، جمهوری اسلامی عزتمندانه داره از «مکانیزم مذاکره و دیپلماسی» در عمان استفاده میکند. این کار خیلی ارژشمند است. چون «مذاکره و دیپلماسی» مثل قدرت نظامی و مثل قدرت اقتصادی از ابزارهای دفاع از منافع ملی کشور است.
❇️درباره عدم مذاکره سوال کردید، پاسخ این است که فعلا جمهوری اسلامی دارد مذاکره میکند با ذهن باز باید ببینیم فرایند مذاکره به کجا میرسد.
❇️سوال کردید زمان روحانی، مردم در مذاکره برجام به شدت امیدوار بودند. بله واقعا مردم امیدوار بودند . اما در دور قبل همین ترامپ در ضدیت با اوباما از برجام یک طرفه خارج شد. اما هم اکنون ترامپ هم برای مذاکره آماده شده. این فرایند علیالاصول مثبت است.
❇️سوال کردید شرایط زمان برجام چگونه بود؟ در آن زمان وقتی برجام به نتیجه رسید بخشی از حاکمیت با برجام همراهی نکرد و نشد ایران وارد فعالیت اقتصادی با جهان بشود و بعد از خروج ترامپ از برجام تحریمها تشدید شد و امید مردم نپایید.
❇️اما هم اکنون دو تفاوت با زمان برجام هست. اول این که همه بخشهای حکومت با انجام مذاکره موافقاند. دوم این که نظام سیاسی کشور داره از فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی حتی با آمریکا دفاع میکند. این دو تفاوت و تغییر خیلی مهم است.
❇️و روشن است که حکومت هم این بار داره کار درستی میکند. چون تحریمها باید رفع یا محدود بشود. ایران باید بتونه تورم دو رقمی را مهار کند و در سرمایهگذاری در زیربناها کار کند. ایران دارد از طریق ترکیه از طریق کریدورها و هاب گازی دور زده میشود-این یک زیان راهبردی علیه مصالح کشور است. در صورتی که لازم است ایران «هاب کریدورها و گاز» منطقه بشود.
❇️الان که داریم مصاحبه میکنیم خبر از اتاق مذاکره نداریم، و چیزی که الان میتوانیم بگوییم این که میتوانیم به دلایل فوق' محکم از دیپلماسی مذاکره عمان دفاع کنیم. البته به نتیجه رسیدن کار سختی است و موانع زیاد است و ترامپ هم قابل اعتماد نیست. اما کار ایران در انجام مذاکره کار درستی است. و من ناامید نیستم.
@hamidrezajalaeipour
https://x.com/jzarif/status/1911275184708874395?s=52
Читать полностью…👁🗨 نگاه تحلیلگران: برای ایران
▪️درباره اهمیت رایی که به #مسعود_پزشکیان دادیم
👈 مسعود سالاری، تحلیلگر و کنشگر سیاسی، در شماره امروز #هفته_نامه_صدا نوشت:
✍ در ایران رئیسجمهور برای انجام امور اصلاحی ظرفیت قانونی محدودتری نسبت به قوه قانونگذاری و محدودیتهای ایدئولوژیک بیشتری نسبت به دیگر نهادها دارد؛ بهویژه این محدودیتها از دوره آقای خاتمی به بعد بهمراتب بیشتر هم شد.
✍ اما ظرفیت واکنشهای مخرب و بیراهه رفتن رئیسجمهور در ایران نامحدود است.
✍ در انتخابات ریاستجمهوری تیرماه سال۴۰۳ اکثریت رایدهندگان از ترس تصمیمات و واکنشهای مخرب نامحدود احتمالی رویکرد رقبا، با استقبال از شعار #برای_ایران به پزشکیان که تنها گزینه واجد پرهیز از واکنشها و تصمیمات مخرب نامحدود بود، رای دادند.
✍ فصل مشترک بخش بزرگی از رایدهندگان به پزشکیان که نه برنامه جدیدی اعلام کرده بود و نه قولی قطعی داده بود، در پرتو شعار #برای_ایران سه مورد زیر بود:
الف/ دعوا نکنیم که همان بنمایه وفاق بود.
ب/ تصمیم و اقدام براساس نظر کارشناسان خواهد بود.
ج/ براساس برنامه توسعه و چشمانداز مورد تایید رهبری پیش خواهم رفت.
✍ اما امروز که از وحشت رویکرد تصمیمساز مخرب و نامحدود #سعید_جلیلی عبور کردهایم، انتظارات روی ظرفیت محدود پیشبرد اصلاحات رئیسجمهور متمرکز است، نه روی پرهیز از ظرفیت نامحدود واکنشهای مخرب. بهویژه که با رویکرد ویرانگرانه پدیده #ترامپ همزمان شده است.
✍ امروز علیرغم اینکه اصلاح امور چشمگیر نیست؛ ولی انصافا در دوره آقای پزشکیان، سطح بیراههروی و واکنش مخرب واقعا در حد ناچیز است؛ مخصوصا در سیاست خارجی.
✍ این دستاورد کمی نیست. ما دیدیم که ویرانهای که #محمود_احمدی_نژاد با واکنشها و تصمیمات مخرب بر جای گذاشت؛ #حسن_روحانی با همه کیاست و پختگی علیرغم تلاش زیاد و پیشبرد درست سیاست خارجی برای رفع تنشها، علیرغم مذاکرات نفسگیر که منجر به توافق بر برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» شد، هنوز مهر آن خشک نشده بود که با آمدن پدیده منحصربهفردی به نام ترامپ در آمریکا، نتوانست برنامه را پایدار نگه دارد تا از آن پدیده عبور کند.
✍ در این هنگامه، قانون موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریمهای مجلس یازدهم سنگ بزرگی در مسیر آن قرار داد تا دوره ریاستجمهوری آن به سر آید.
✍ در دوره #رئیسی هم تلاش موثری برای بهبود روابط خارجی نشد و با دیپلماسی ضعیف تبعات حمله ۷اکتبر حماس و جنگ اوکراین و روایتسازی دخالت مستقیم ایران در هر دو مورد و نیز تندرویها در داخل خنثی یا تعدیل نشد. بلکه مسیر تشدید پیموده شد.
✍ کمترین نتیجه آن رویکرد و واکنشها، سطح تهدید و تهاجم امروز اسرائیل و آمریکاست. روابط ایران با غرب و آمریکا و اسرائیل هیچگاه تا قبل از سال۱۳۸۴ به سطح تهدید و تهاجم مستقیم نرسیده بود، و از سال۱۴۰۰ به این سو، برپایه دستاورد همان واکنشها و سیاستهای غلط، یعنی قطعنامهها و تحریمهای مالی، تهدید و تهاجم به سطح عمل و با آمدن ترامپ همانطور که در زمان انتخابات ایران با نگرانی پیشبینی میشد و شعار «برای ایران» هم همین حالت هشدارآمیز را در خود مستتر داشت، امروز به حقیقت پیوسته و به نقطهجوش خود رسیده است.
✍ تغییر قدرت اجرایی کشور از ظرفیت نامحدود واکنشهای مخرب، ولو اینکه در ریل اصلاح پیشرفتی نکرده باشد و مهمتر اینکه دستگاه دیپلماسی کشور در چنین شرایطی به تیمی کاربلدتر و پختهتر سپرده شده است، بسیار متفاوت است که چنین تغییری صورت نمیپذیرفت.
✍ رویکرد عدم تشدید تقابل بیحساب و بیگدار در این دولت و این تیم دیپلماسی برای عبور دادن کشور از این پیچ خطرناک و از این نقطهجوش، که تا اینجا تعدیلدهنده تندرویهای داخلی و خارجی و نیز دامگریز در موارد زیادی از شیطنتها و دامگستریهای #نتانیاهو بوده، نیاز به حمایت اجتماعی و پرهیز از یاسپراکنی و ناامیدی از عدم پیشرفت در ریل اصلاح امور جاری و معیشتی دارد.
✍ این حمایت «برای ایران» است؛ نه صرفا از دولتمردان و این تشدید سختی معیشت امروز قبل از اینکه به عملکرد دولت برگردد، ریشه در روابط خارجی دارد که سیر وخامت آن در ابتدای کار این دولت و با ظهور مجدد ترامپ به نقطهجوش خود رسیده است.
✍ موثرترین عنصر بازدارنده این تهاجم که در حال عبور از تلاشهای دیپلماتیک است و به کمک این تلاشها خواهد آمد، اولویت دادن به موجودیت کشور در مقابل سختیهای معیشتی و پیام انزجار اجتماعی و انسجام ملی و انعکاس گسترده آن از هر طریق ممکن (رسانه، مصاحبه، گفتوگو در گروههای اجتماعی، امضای کارزارهای مجازی، بیانیه احزاب و سمنها و ...) از سیاست فشار حداکثری و تهدید تهاجم امریکاست.
@javadrooh
چالشها و فرصتهای ایران در صحنه بینالملل
Читать полностью…ا📰
جهانگیری: مذاکرات با تدبیر بالاترین سطوح تصمیمگیری آغاز شده است
در چه شرایطی سید علی مدنیزاده گزینهی مناسبی برای وزارت اقتصاد خواهد بود؟
نویسنده: فاطمه نجفی
▪️اجازه دهید ابتدا نگاهی بیندازیم به تاریخ و دو نمونه از موفقترین مجموعه اصلاحات اقتصادی در جهان بیندازیم:
• اصلاحات اقتصادی کمال درویش در ترکیه (۲۰۰۱)
• اصلاحات اقتصادی مانموهان سینگ در هند (۱۹۹۱)
در هر دو کشور، بحران اقتصادی ساختاری بهوجود آمده بود که نیازمند تغییر پارادایم در سیاستگذاری اقتصادی بود. این اصلاحات شامل حرکت بهسمت اقتصاد بازارمحور، اصلاح نظام پولی و بانکی، بهبود ساختار مدیریت مالیه عمومی، و اتخاذ رویکردی بروننگر در تجارت و رشد اقتصادی بود.
اما چیزی که این اصلاحات را ممکن کرد، پذیرش اجتماعی آنها در سایهی یک چشمانداز روشن سیاسی برای پیوستن به اقتصاد جهانی بود؛ مردم حاضر به پذیرش هزینههای این اصلاحات شدند، چون افق روشنی پیش رویشان قرار داشت.
▪️قصهی ترکیه:
در سال ۲۰۰۱، ترکیه دچار بحرانی شدید در نظام بانکی و مالی شد. دلایل بحران شامل کسری بودجه بالا، سیاستهای پولی ناکارآمد، فساد ساختاری، و نبود شفافیت بود. نرخ تورم به بالای ۶۸٪، نرخ بهره به ۱۲۰٪ و تولید ناخالص داخلی تقریباً ۱۰٪ کاهش یافت. در چنین شرایطی، دولت وقت کمال درویش، اقتصاددان برجسته و معاون پیشین بانک جهانی را به عنوان وزیر اقتصاد منصوب کرد.
او با برنامهای ساختارمند وارد شد که در دو بُعد قابل تحلیل است:
➖بعد اول: ماهیت اقتصادی اصلاحات
• تثبیت نرخ ارز و حذف نرخهای چندگانه
• استقلال بانک مرکزی
• اصلاح نظام بانکی و بستن بانکهای ورشکسته
• اصلاح بودجه و کاهش هزینههای جاری دولت
• آغاز خصوصیسازی در مقیاس واقعی
• اصلاحات نظارتی و شفافیت مالی
• جذب سرمایهگذاری خارجی
➖بعد دوم: تغییر پارادایم و پذیرش اجتماعی
این اصلاحات با امید به پیوستن به اتحادیه اروپا همراه بود. جامعه ترکیه، اصلاحات دردناک اقتصادی را بهعنوان بخشی از این مسیر بزرگ و معتبر پذیرفت. در واقع سیاست اقتصادی جدید، بخشی از یک پارادایم سیاسی بزرگتر بود.
▪️قصهی هند:
بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱، همزمان با فروپاشی بلوک شرق، بحرانهای متعددی اقتصاد هند را فرا گرفت. جنگ خلیج فارس، وابستگی به ارزهای خارجی، و بیثباتی سیاسی (سه دولت در سه سال) باعث افت شدید رتبه اعتباری و خروج سرمایهها شد. دولت هند حتی مجبور شد ۶۷ تن طلا را برای دریافت وام ۲.۲ میلیارد دلاری از IMF به لندن ارسال کند.
در این شرایط، مانموهان سینگ با حمایت نخستوزیر ناراسیما رائو اصلاحاتی گسترده را آغاز کرد:
➖بعد اول: اصلاحات ساختاری
• آزادسازی تجارت خارجی
• حذف کنترل ارز و تثبیت نرخ
• کاهش مداخله دولت در قیمتگذاری
• خصوصیسازی بنگاههای دولتی
• جذب سرمایهگذاری خارجی
➖بعد دوم: پذیرش اجتماعی
اصلاحات با امید به پیوستن به اقتصاد جهانی و تبدیل هند به یک قدرت اقتصادی رقابتی همراه بود. همین افق روشن باعث شد مردم و نخبگان از اصلاحات حمایت کنند.
➖پشتوانه نظری
• تأثیر اندیشههای مکتب شیکاگو
• نقش فکری افرادی چون جگدیش بهاگواتی و آرویند پانگاریا
▪️در هند و ترکیه (و کشورهای مشابه دهه ۹۰ میلادی)، تغییر پارادایم سیاسی و اقتصادی نقش محوری داشت. مثلاً در ترکیه، پایان دادن به نظام چندنرخی ارز نه به عنوان نشانه ضعف دولت، بلکه به عنوان حرکتی در مسیر استانداردهای اتحادیه اروپا درک شد. یعنی مردم اصلاحات اقتصادی را هزینهی طبیعی یک پارادایم سیاسی بزرگتر میدانستند.
در همه این موارد، سیاستگذار اقتصادی باید ترجمان فنی و آکادمیک این تغییر پارادایم باشد. کسی که فهم نظری و تجربه عملی کافی برای مدیریت تغییرات ساختاری داشته باشد.
▪️در ایران امروز، سه بحران اصلی ساختاری داریم که وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بانک مرکزی مسولیت مستقیم حل و فصلشون را دارند:
1. بحران بانکی
2. بحران مدیریت مالیه عمومی
3. بحران صندوقهای بازنشستگی
حل این مسائل نیازمند اصلاحات ساختاری است. اما این اصلاحات فقط وقتی امکانپذیرند که جامعه یک افق سیاسی روشن جلوی خود ببیند. امروز رفع تحریمها میتواند آن افق سیاسی (یا «بعد دوم») باشد.
به شرطی که:
• مانند تجربه دولت روحانی، پنجرههای کوچک باز شده صرفاً صرف کنترل نرخ ارز نشود. و سیاستمدار خود را از مشورت با تکنوکراتها بینیاز نبیند.
تکنوکراتهای قابلی مانند سید علی مدنیزاده میتوانند در قامت کمال درویش، مانموهان سینگ یا راجان ظاهر شوند، اما به شرطی که نقش خود را به عنوان تکنوکراتی تمامعیار در یک پارادایم جدید سیاسی ایفا کنند.
اگر این شرط فراهم نباشد، بهتر است یک بروکرات کهنهکار یا اقتصاددان محافظهکارسیّاس خوشنام بیاید و فقط این ماشین فرسوده را تا سه سال آینده، بدون ریسک و تغییر پارادیم با روغنکاری مستمر، به خط پایان برساند.
نشانهشناسی شکست آموزش و پرورش
دیروز ویدیویی از وزیر آموزش و پرورش منتشر شد که در آن خود را سرباز سردار رادان میخواند.
علیرضا کاظمی به اعتبار شخصی حق دارد، سرباز هر که دوست دارد باشد و هر کسی را دوست دارد، بستاید، اما آیا به اعتبار وزارت آموزش و پرورش هم چنین حقی دارد؟
فکر میکنم این سخنان نشاندهندهی نادیده گرفتن اهمیت جایگاهی است که به آن تکیه زده است.
آموزش پرورش رسمی و غیررسمی در ایران بسیار مهم و تاثیرگذار است. فردوسی و خیام و سعدی و حافظ و خوارزمی و اینسینا و بسیاری از بزرگان را در دامن خود پرورده است.
وزارت آموزش و پرورش - در وضعیت مطلوبش- تنها وزارتخانهای است که پرورش و آموزش فرزندان ایران در دستان او است. جانشینان احتمالی ممدوحش و بسیار بزرگتر از او هم اکنون در مدارس همین آموزش و پرورش مشغول تحصیلند. او نمایندهی دولتی است که عدهای از مردم به آن رای دادهاند که نه تنها بسیاریشان چنان تصویر اغراقآمیزی از ممدوح وزیر ندارند که ممکن است منتقد عملکرد او باشند. او نمایندهی هزاران آموزگاری است که چنین ادبیاتی توهین به جایگاه و شان آنان است.
جایگاه او در موقعیتی بسیار بالاتر از ممدوحش قرار دارد. خوشبختانه گوش دانشآموزان به مقامات آموزش و پرورش بدهکار نیستند، وگرنه این درسی ناپسند برای آنان بود.
اوضاع وقتی نگران کننده است که روندی برعکس آنچه باید جریان داشته باشد، جریان دارد.
معمولا آنجا که سیاستهای انتظامی و امنیتی کردن فضا پاسخ نمیدهد، سراغ رویکردهای فرهنگی و اجتماعی میروند، اما پیشنهاد وزیر این است که برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی در میان دانشآموزان پای نهادهای انتظامی وسط بیاید. این سیاستی بسیار خطرناک است.
سپردن بخشی از ساز و کار پرورش دانش آموزان به نهادی انتظامی، معنایش این است که نه تنها فهم نهادی از مخاطبان و مسائلشان در وزارت عریض و طویل آموزش و پرورش وجود ندارد که هیچ شناختی از سلسلهی ناکامیهای اجتماعی و فرهنگی نیز وجود ندارد و هزاران بار آزموده دوباره آزمایش خواهد شد. این یعنی شکست کامل آموزش و پرورش!
این افراد پنبه مذاکرات را میزنند
نویسنده: مسعود رضوی
https://www.ettelaat.com/news/90799/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D9%86%D8%AF
ائتلاف با نیروهای خارج از نظام خواهند داشت و... . در این سناریو هزینههای جنگ برای اسرائیل بیشتر میشود؛ البته بدون آنکه خطر آن به کلی رفع شود. چنین موازنهای درصورتیکه بخواهد منافع چین و روسیه را در بر گیرد، مستلزم بندبازی تجاری-نظامی وسیعتر و سیاست موازنه مثبت گستردهتری است تا «اصطکاک استراتژیک» را به حداقل برساند.
4- در «سناریوی افسانهای تکمیلی» گستره دامنه توافق از ایران و آمریکا فراتر میرود و اروپا و همسایگان خلیج فارس را در بر میگیرد. طبعا چنین توافقی با همان منطق قبلی استحکام بیشتری مییابد. در این سناریوی «خیلی دور، خیلی نزدیک» همه ماجرای انزوای بینالمللی دچار دگردیسی اساسی خواهد شد و شما میتوانید انتظار داشته باشید که سیاست «موازنه مثبت»، ایران را به چهارراه فرصتهای جهانی تبدیل کند. شطرنج عجیبی است؛ گاهی یک بازیگر در ضعف است اما حوادث به گونهای رقم میخورد که در موقعیت برتر قرار میگیرد؛ حتی اگر مهرههای چندانی نداشته باشد. رنج شطرنج از گنج تهی نیست. هرچه موضعگیریهای سیاست خارجی کمتر به موجودیت رژیم های سیاسی پیوند بخورد، امکان بهرهمندی از فرصتها در روابط بینالملل بیشتر میشود.
روزنامه شرق یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
ترجمه:
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
دور دوم مذاکرات در رم یک قدم به پیش بود.
▪️تاحالا و به رغم این که اوضاع مردم در سختی است، ولی خوشبختانه دیپلماسی ایران داره متوازن پیش میره:
دیپلماسی به طرف روسیه یا چین غش نکرده و "آمریکا ستیز" هم نیست.
دیپلماسی با دولتهای عرب هماهنگی کرده.
تیم مذاکره، نماینده همه بخشهای حاکمیت است.
صداسیما در خدمت تیم مذاکرات است.
▪️با این همه هنوز دیپلماسی اول راه است. حتی راه سختی برای رسیدن به یک «معامله موقت» هست. (عادی شدن روابط ایران و آمریکا که فعلا دور از دسترس است).
▪️در روزهای پیش رو خیلی باید نگران بود که نتانیاهوی «جنایت پیشه و بدتر از هیتلر» بازی رو بهم نزنه.
حمیدرضا جلائیپور
٣٠/١/١۴٠٣
@hamidrezajalaeipour
✍️پاسخ عبدالکریم سروش به هجمهها در پی سخنان اخیرش علیه ایران ستیزها و جنگطلبها
🔹 اینها هم اسلام ستیز هستند، هم ایران فروش و هم بیگانه پرست!
🔹برخی استدلال کردند که تکیه بر بیگانه و دعوت او به خانه برای ویران کردن آشیانه کاری نیکو و خردمندانه است! همین برای نشان دادن پستی و پلشتی اینها کافی است.
🔹اینها نمیاندیشند که اگر من با برادر خود نزاعی دارم دشمن را دعوت نمیکنم که خانه را بر سر پدر و مادر و برادر و خواهر من خراب کند.
🔹این نزاع های داخلی نباید به بیگانه پرستی و ایران فروشی و ایران ستیزی منتهی شود.
🔹البته پارهای از اینها اینقدر متوهم هستند و دور از واقعیت زندگی میکنند که گمان برده اند که صلاح ایران و ایرانیان در این است که دست از اسلام بشویند و وقتی این کار را کردند دست از روحانیت خواهند شست، آنگاه دست از ولایت فقیه خواهند شست، آنگاه بر روحانیت خواهند شورید و آنگاه وطن آزاد خواهد شد و پس از آزادی وطن مردم مختارانه و مشتاقانه زمام امر را به این بیگانه پرستان، اسلام ستیزان و ایران فروشان خواهند داد و به خیال خودشان یک نظم سکولار را برقرار کنند؛ زهی خیال باطل!
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗واتساپ | 🔗تلگرام
https://x.com/milanimohsen/status/1911528259788873919?t=JbhqyruxhVNEKvubNhwWEQ&s=19
Читать полностью…گفتوگو با خبرآنلاین در مورد مذاکرات عمان:
رضا نصری
✅ اول اینکه ایران با اعتماد به نفس وارد مذاکره شد. ترکیب هیات همراه وزیر امور خارجه و میزان آمادگی آنها، نشاندهنده جدیت ایران بود. در واقع، تیم مذاکرهکننده هم آمادگی بالایی داشت و هم با شناخت کامل نسبت به چالشها و عواملی که ممکن است در واشنگن در فرایند مذاکراتی اخلال ایجاد کنند، وارد میدان شد. دوم اینکه مذاکرات مطابق معیارها و پارامترها ایران برگزار شد؛ یعنی مذاکره به صورت غیرمستقیم بود، زبان تهدید و تحمیل از طرف هیات آمریکایی کنار گذاشته شد، هیات آمریکایی رفتار محترمانهای داشت، بحث «جمعآوری تاسیسات هستهای» (Dismantlement) مطرح نشد و مبانی مشترکی برای ادامه مذاکرات به دست آمد. اینکه موقع خروج طرفین با آداب و نزاکت دیپلماتیک با یکدیگر برخورد کردند هم نشان میدهد سطحی از تفاهم بدست آمده است.
✅ بسیاری از رسانهها ارزیابی مثبتی داشتند و بیانیه رسمی کاخ سفید هم لحن سنجیده و محترمانهای داشت. اما باید انتظار داشت در روزهای آتی، در برخی رسانههای آمریکا، هجمهها و تخریبهای گستردهای علیه ویتکاف آغاز شود، اخبار جعلی و تحلیلهای مغرضانه - با هدف تاثیرگذاری بر فضای داخلی ایران - منتشر شود و حتی اتهامات جدیدی از سوی اسرائیل علیه ایران مطرح شود. از طرف دیگر، باید انتظار داشت شبکههای فارسیزبان خارج از کشور نیز – مانند ایراناینترنشنال – تلاش کنند هرگونه نشست و تعامل یا توافق را به نحوی «شکست ایران» جلوه دهند تا افکار عمومی را نسبت به دستآوردهای احتمالی بدبین کنند. باید با آگاهی، شناخت و هوشمندی با این فضاسازیها برخورد کرد.
✅ در مورد مخالفان داخلی نباید همه را به یک چشم نگاه کرد. برخی از آنها بر این باورند که نباید انتظارات عمومی را بیش از حد بالا برد تا در صورت عدم دستیابی به نتیجه، فضای سرخوردگی و یاس بر فضای کسبوکار سایه نیندازد. الزاماً همه مخالفان داخلی نیت تخریب یا اهداف جناحی ندارند و باید با همدلی و درک متقابل با آنها تعامل کرد.
✅ در سال ۲۰۱۲، گفتوگوهایی میان ایران و آمریکا در عمان صورت گرفت که در آن کشورهای اروپایی، چین و روسیه حضور نداشتند. این مذاکرات در نهایت پایهای برای رسیدن به توافق برجام شد. امروز هم عدم حضور چین و روسیه به معنی بی اعتمادی ایران به آنها نیست. ایران و آمریکا صرفاً از الگویی پیروی میکنند که در گذشته موفقآمیز بوده است. نباید نشست غیرمستقیم میان ایران و آمریکا را اقدامی علیه چین و روسیه تفسیر کرد. کشورهای اروپایی نیز – که در گذشته گاه با اتخاذ مواضع و ادبیاتی تند میکوشیدند نشان دهند همچنان در معادلات بینالمللی نقش دارند – امروز دریافتهاند که نمیتوانند در قبال ایران رویکردی تندتر از ایالات متحده اتخاذ کنند.
✅ لگوی توافق به احتمال زیاد همان است که در برجام بود؛ یعنی رفع نگرانی در برابر رفع تحریم. اما تا زمانی که شکل و قالب توافق احتمالی روشن نشده، نمیتوان بهطور دقیق درباره ابعاد حقوقی آن اظهارنظر کرد. هنوز مشخص نیست که این توافق بهصورت یک معاهده دوجانبه تنظیم خواهد شد، در قالب یک توافق سیاسی شکل میگیرد، یا اینکه طرفین بهدنبال الگوی دیگری هستند. این موارد در طی مذاکرات روشن خواهد شد و آنگاه میشود نسبت به ملاحظات حقوقی به شکل دقیقتر اظهارنظر کرد.
https://www.khabaronline.ir/news/2048896/%D8%A8%D8%B1%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86
ایران با آرامش و عزم راسخ به پای میز مذاکره میآید. موضع آن نشاندهنده اعتماد به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای، رویکرد اصولی به صلح و ثبات منطقهای، پایبندی به قوانین بینالمللی و درک روشن از نقش مخرب اخلالگران است.
جدیت ایران در ترکیب هیئت نمایندگی، عمق آمادگیها، همسویی با نهادهای حاکمیت و حمایت عمومی آن منعکس شده است.
خطوط قرمز ایران کاملاً مشخص است:
مذاکرات صرفاً درباره هستهای و رفع تحریمهاست؛ کل برنامه هستهای ایران، شامل چرخه غنیسازی و تمام اجزای ضروری آن، باید به طور کامل حفظ شود.
🔺فردا چه اتفاقی میافتد؟
امروز چه اسرائیل به عنوان مخالف جدی مذاکرات فردا شنبه در عمان میان تهران و واشنگتن و چه مخالفان و موافقان آن در ایران و آمریکا چشم به نتایج آن دوختهاند و بازار تحلیل و گمانهزنی داغ است. از این رو پرسش کانونی ساعتهای مانده به مذاکرات مسقط درباره نتایج آن و دورنمایی اولین دور دیپلماسی هستهای با ترامپ است.
پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است و خط خبری تحلیلی کاخ سفید و ناظران نزدیک به آن در سایه وجود رئیسجمهوری پیشبینیناپذیر هم کمکی نمیکند. با این حال، نگارنده معتقد است که اولا مذاکرات فردا دور اول و آخر نخواهد بود و در این دور بیشتر درباره شکل و دستور کار گفتگو خواهد شد.
ثانیا احتمالا دو طرف پس از پایان این دور از مذاکرات خواه یک روزه باشد یا دو روزه تلاش خواهند کرد که تصویری نسبتا مثبت ارائه کنند؛ حتی اگر پیشرفتی واقعی هم در کار نباشد. علت هم این است که هر دو طرف به تداوم این مذاکرات نیاز دارند و قبل از شروع مذاکرات فردا به احتمال زیاد، هم تهران هم ترامپ میدانند که در این گفتگوی چند ساعته نمیتوان به نتیجه خاص و پیشرفت بزرگی رسید و با این علم، مذاکرات را شروع میکنند که ادامهدار خواهد بود.
ادامه مذاکرات هم میطلبد دستکم تصویری منفی از مذاکرات فردا ارائه نشود و برای ریلگذاری جهت تداوم آن، واجد چشمانداز معرفی شود.
در این میان به نظر میرسد طرف ایرانی همچنان در پیوست رسانهای خود بسیار محتاطانه عمل کند و منتظر موضعگیری و واکنش تیم آمریکایی و کاخ سفید بماند؛ مگر این که تجربه این مدت و نگرانی از موجسواری مجدد رئیس جمهور آمریکا موجب بازنگری در این رویه قدیمی و کلیشهای شده باشد.
به احتمال زیاد ترامپ فردا چه در اثنای مذاکرات و چه بعد از آن در ارتباط نزدیک و سریع با استیو ویتکاف فرستاده خود باشد. ویتکاف نیز بعید است که یک نوع جمعبندی را ارائه کند که حکایتگر شکست زودهنگام ماموریتش باشد. بنابراین همچنان که ترامپ با پیوست رسانهای غافلگیر کننده برای اولین بار از نشست فردا شنبه در شامگاه دوشنبه گذشته خبر داد، ممکن است همین رویه را نیز پس از مذاکرات مسقط در پیشگیرد.
اما اگر هم ترامپ فرضا تصویری خوشبینانه درباره نتایج این مذاکرات و دورنمای آن ارایه دهد و حتی از قریب الوقوع بودن توافق سخن گوید، لزوما به این معنا نیست که عملا چنین است و این اتفاق میافتد. او همین رفتار را هم در قبال مذاکرات خود با روسیه و اوکراین در پیش گرفت و بدون این که اساسا پیشرفتی جدی در کار باشد، از صلح قریبالوقوع و غیره گفت و خیلیها هم باور کردند؛ اما گذشت اندک زمانی نشان داد که سخنان ترامپ نوعی خوشبینی فاقد پشتواند عملی بوده است.
اما یک تفاوت جدی این مذاکرات ایران با غرب با دورهای قبلی در عهد بایدن و اوباما این است که ترامپ کلا اروپا را بیخبر از گفتگوهای خود با تهران گذاشته و هماهنگی خاصی با آنها در این باره انجام نمیدهد. به نوعی میشود گفت که ترامپ همزمان خود نقش پلیس خوب و بد را ایفا میکند و پیوست رسانهای را هم در انحصار خود گرفته است و نقش سخنگو را هم بازی میکند.
بعدا درباره جوانب مثبت و منفی این سیاست در قبال اروپا خواهم نوشت.
تا ببینیم نتیجه مذاکرات فردا چه میشود و جمعبندی ترامپ درباره آن چه خواهد بود.
اگر دو طرف بتوانند در مذاکرات به یک جمعبندی درباره دستور کار برسند، بعدا بهتر میتوانست درباره چشمانداز و احتمالات پیشرو سخن گفت.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
چالشها و فرصتهای ایران در صحنه بینالملل
✳️ایران در یکی از حساسترین شرایط خود در چهار دهه گذشته قرار دارد. عبور ایمن از این شرایط، نیازمند همفکری دلسوزان ایران به منظور یافتن راهکارهای سنجیده و واقعبینانهای است که نهتنها کشور را از وضعیت پیچیده و دشوار فعلی خارج کند، بلکه افقهای جدیدی را پیشروی آحاد جامعه بگشاید و ایران را به جایگاه شایسته خود بازگرداند.
✳️در این متن،ابتدا به تحلیل رفتار دولت ترامپ و دولت چین در بستر گستردهتر جهانی میپردازیم. سپس نقش سایر بازیگران بینالمللی و منطقهای را تحلیل کرده و در نهایت جایگاه ایران و مذاکرات هستهای را در این معمای پیچیده مورد بررسی قرار میدهیم.
✳️در بخش نخست عنوان شد که سه اولویت اصلی دولت ترامپ کاهش کسری بودجه، مقابله با چین و حذف ریسک حمله هستهای است. در مقابل چین به دلیل وابستگی شدید به واردات نفت و غذا و آسیبپذیری در تنگههای مالاکا و هرمز، تمایل دارد از درگیریهایی که اقتصادش را تهدید کند، اجتناب کند. اگر تحریمهای آمریکا باعث تشدید کنترلها در تنگه مالاکا شود، چین ممکن است واردات نفت از ایران را کاهش جدی دهد یا ایران را به توافق با آمریکا ترغیب کند. همچنین، جنگ اوکراین و رشد اقتصاد هند باعث افزایش تقاضای اروپا و هند برای تامینکنندگان جدید نفت و گاز شده است. اما این مشتریان بالقوه نفت ایران نیز تحت تاثیر سیاستهای تحریمی واشنگتن قرار دارند، بنابراین مذاکره با آنها نمیتواند جایگزین حل معضل تحریمهای آمریکا شود.
✳️در بخش دوم، مزیتهای رقابتی ایران در عرصه بینالمللی مورد بررسی قرار گرفت و عنوان شد که تنها با در نظر گرفتن همزمان سه مزیت اصلی ایران یعنی منابع عظیم هیدروکربنی، نیروی انسانی متخصص در داخل و خارج از کشور، و موقعیت ژئوپولیتیک حساس ایران، میتوان به تدوین برنامهای متوازن، زمانمند و پایدار برای کاهش تحریمها و حرکت بهسوی توسعه پایدار دست یافت.
1️⃣نادیده گرفتن منابع عظیم هیدروکربنی، ایران را در سالهای پیشرو از یکی از مهمترین منابع درآمدهای ارزیاش محروم خواهد کرد. بااینحال، رشد صرفاً مبتنی بر منابع طبیعی، موقتی بوده و در میانمدت، با همراهی نکردن روسیه، کشورهای منطقه و حتی آمریکا در بازگشت ایران به اقتصاد جهانی مواجه میشود.
2️⃣در میانمدت، این نیروی انسانی متخصص در داخل و خارج کشور است که میتواند نقشی کلیدی در توسعه پایدار و ایجاد توازن قدرت میان مردم و حکومت ایفا کند.
3️⃣همچنین، بهرهبرداری درست از موقعیت ژئوپولیتیک ایران میتواند به ابزاری موثر برای جلب همراهی روسیه و دیگر صادرکنندگان نفت منطقه در مسیر توسعه کشور بدل شود.
⬅️در کنار در نظر گرفتن نقش ایران بهعنوان حلقه اتصال میان روسیه، آسیای میانه، هند و جنوب شرق آسیا، سرمایهگذاریهای مشترک شرکتهای آمریکایی-هندی، آمریکایی-اروپایی و چینی در توسعه صنعت نفت و گاز ایران نیز میتواند زمینهساز حمایت قطبهای اقتصادی جهان از مسیر توسعه ایران باشد. همچنین در این بخش به نقش تمدن هفتهزارساله ایران در تسهیل بازسازی سرمایه اجتماعی در داخل و وجهه بینالمللی در خارج اشاره شد. در پایان بخش دوم هم به برخی فرصتهای همکاری مشترک میان ایران و سایر کشورهای منطقه پرداخته شد.
✳️در بخش سوم بر موضوع پرونده هستهای ایران تمرکز شد. در این بخش بیان شد که موفقیت مذاکرات با واشنگتن تابع وضعیت اقتصادی و اجتماعی داخلی، داشتن برنامه توسعهای مشخص برای کشور و توان ترسیم افقی جدید برای نقش ایران در توسعه خودش و منطقه در دوران پس از تحریم و در نهایت سازگاری زمانی مذاکرات است:
1️⃣همانگونه که تجربههای مذاکرات علنی و محرمانه قبلی نشان داده، شرایط ناپایدار اقتصادی یا اجتماعی داخلی امکان هرگونه توافق را بهشدت کاهش میدهد. در نتیجه در بعد اقتصادی انجام برخی اصلاحات حداقلی در حوزه انرژی و ارز در اسرع وقت اجتنابناپذیر است.
2️⃣همچنین توافق بر سر سازوکاری رسمی برای نحوه هزینهکرد درآمدهای ارزی حاصل از رفع تحریمها برای سرمایهگذاری -بهخصوص در بالادست نفت و گاز و بهینهسازی مصرف انرژی- و تعریف پروژههای توسعهای مشترک در منطقه نقش مهمی در پیشبرد مذاکرات خواهد داشت.
3️⃣در نهایت سازگاری زمانی مذاکرات نیازمند برنامه مرحلهبهمرحله و زمانمند برای افزایش تعهدات هستهای ایران و کاهش تحریمها و افزایش سرمایهگذاریها در ایران است. در بلندمدت انگیزههای اقتصادی نقش مهمی در کاهش پایدار تحریمها خواهند داشت. اما بیش از یک دهه تحریمها موجب شده که اقتصاد ایران حتی در صورت کاهش تحریمها هم آماده ورود یکباره به اقتصاد جهانی نباشد و در نتیجه ایجاد انگیزههای اقتصادی برای تداوم کاهش تحریمها فرآیندی زمانبر خواهد بود.
⭕️ گسترش دایرهٔ برندگان و اعتبارگیرندگانِ هر نوع توافق، افزایندهٔ احتمال توافق خادمِ منافع ملی و ضامن پایداری بیشتر آن است و ترویج هر روایتی که تسلیم/باخت/عقبنشینی را به هر بخشی از تصمیمگیرندگان نسبت دهد قربانیکنندهٔ امنیت و منافع ملی در پای «بازی ملامتِ» کودکانه است. پیشگیری از جنگ نظامی و اقتصادی و تامین پایدارترِ امنیت و گشایشهای ملی، چنان بزرگ و ارزشمند است که همهٔ نیروهای تمهیدکنندهٔ آن شایستهٔ تقدیر اند و همهٔ سوارانِ کشتیِ ایران برندهٔ آن. تفاوت نیروهای سیاسی ملی و دغدغهمند حل مسایل و خیر همگانی با نیروهایی که اسیر بُردهای کوتاهمدت کوچک در «بازی ملامت»اند، از جمله در نوع کنش و موضع در چنین بزنگاههای ملی آشکار میشود.
@jalaeipour
https://x.com/emad_bahavar/status/1909889939120021964?s=52
Читать полностью…https://x.com/mazyarbaalaei/status/1909839802867892504?s=52
Читать полностью…