💠تمدن بندر سیراف مروارید خلیج فارس(بخش دوم)💠
✨بندر سیراف در دوره آل بویه
🔴در زمان آل بویه، بندر سیراف رونق فراوان یافت.در روزگار دیلیمان سیراف معتبرترین بندر تجاری ایران بود. در اوایل قرن چهارم هجری با ایجاد آرامش نسبی و تأمین امنیت ، زمینه برای بازرگانی و تجارت دریایی سیراف فراهم شد و بازرگانان و تجار به دلیل ناامنی سیاسی در بنادری چون ابله توجه خود را به بندر سیراف معطوف کردند. در این دوره به دلیل رویکرد عضدالدوله دیلمی به تجارت دریایی فعالیتهای بازرگانی در بنادر فارس و به ویژه سیراف رونق فراوانی یافت
🟠مسعودی کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر را در حدود سال ۳۲۰ هجری، یعنی آغاز به کار دودمان آل بویه نوشته و شخصاً به سیراف رفته و با کشتی های سیرافی به نقاط دیگر عالم مسافرت کرده است، ذکر می کند که کشتی های مسلمانان سیراف و عمانی به چین رفت و آمد می کردند؛ این کشتی ها از بصره به سیراف و عمان و شهر خانفو (کانتون) در چین در رفت و آمد بودند.اصطخری صاحب حدود العالم ، ابن بلخی و ابن حوقل از عظمت اعتبار و آبادانی و رونق تجارت سیراف یاد کرده و سیراف را بزرگ ترین بندر نجاری فارس معرفی کرده اند.
🟡عظمت و رونق سیراف بستگی مستقیم به تجارت دریایی آن داشت. اصطخری می نویسد:
مردمان سیراف را از بازرگانی و دریانوردی روزی تمام هست اهل سیراف و سواحل دریا گذار باشند شنودم کی مردی از سیراف به بازرگانی دریا شد و چهل سال در کشتی بماند به خشکی نیامد و چون به کنار دریا رسیدی به شهرها دلش نخواستی که از دریا برون آید.
🌹@HistoriumClub🌹
#حکایت
✨هرمز (جانشین انوشیروان دادگر) را گفتند: وزیران پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی؟ گفت: خطایی معلوم نکردم، ولیکن دیدم که مهابت من در دل ایشان بی کران است و بر عهد من اعتماد کلی ندارند، ترسیدم از بیم گزند خویش آهنگ هلاک من کنند. پس قول حکما را کار بستم که گفته اند:
🔸از آن کز تو ترسد بترس اى حکیم
🔹وگر با چون او صد برآیى بجنگ
🔸از آن، مار بر پاىِ راعى زند
🔹که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
🔸نبینى که چون گربه عاجز شود
🔹برآرد به چنگال، چشم پلنگ
📚 گلستان سعدی، باب اول ، در سیرت پادشاهان، حکایت ۸
🌹@HistoriumClub🌹
💠شبیه خوانی واقعه کربلا در دوره آل بویه💠
🔴در روز عاشورا اهالی محله کرخ بغداد دسته راه می انداختند و به طور سیار عزاداری میکردند. به طوری که از متحوای نوشته ابن اثیر و ابن کثیر معلوم میشود شیعیان محله کرخ شبیه واقعه کربلا را نشان میدادند. این دو مورخ در وقایع سال ۳۶۳ گویند : در عاشورای این سال فتنه بزرگی میان سنی و شیعه واقع شد به این علت که اهل محله سوق الطعام که سنی بودند دسته راه انداختند و برای نشان دادن واقعه جمل ( به احتمال قوی در مقابل شیعه که واقعه کربلا را نشان میدادند) زنی را سوار شتر کردند و نام او را عایشه گذاشتند، مردی خود را زبیر و دیگری خود را طلحه خواند و میگفتند که ما به جنگ یاران علی می رویم ؛ دو دسته در راه یکدیگر برخوردند و نزاع در گرفت. این وضع سالها برقرار بوده است.
🟠ذهبی در وقایع سال ۳۶۴ چنین گوید :
در این سال شیعیان طبق عادت مستمر خود برای حسین سوگواری کردند . این جریان بعد از آل بویه نیز کم و بیش در روزهای عاشورا وقوع می یافت و اغلب میان سنی و شیعه نزاع و زد و خورد اتفاق می افتاد که در یکی از این وقایع اهل تسنن حرم امام موسی کاظم را غارت و خراب کردند. چند بار هم سنی و شیعه با یکدیگر آشتی نمودند که یک مورد سال ۵۰۲ بود .
📚منبع
📙شاهنشاهی عضدالدوله دیلمی، علی اصغر فقیهی، ص ۱۱۹ و ۱۲۰
🌹@HistoriumClub🌹
💠ریشه های عزاداری محرم و عاشورا 💠
🔴شعار هایی که چند قرن است شیعیان برپا میدارند، به وسیله آل بویه آغاز گردید. توجه آل بویه به شعارهای مذهب شیعه و برپا داشتن آنها ، ناشی از علاقه نسبت به اهل بیت و ضدیت با اعمال بنی امیه بود. از جمله کارهای بنی امیه این بود که روز عاشورا را عید میگرفتند و خوشحالی میکردند. این امر بر شیعه و پیشوایان شیعه بسیار گران و تأثر آور بود. آل بویه نخست به این امر توجه کردند که روز عاشورا را روز عزا اعلام نمایند تا این سنت منحوس بنی امیه از میان برده شود. تعطیلی و عزاداری عاشورا با کیفیتی که از قرنها قبل معمول بوده اکنون نیز معمول است از زمان آل بویه آغاز گردید.
🟠آنان به یاد واقعه کربلا و به مناسبت عظمت و اهمیت این روز دستور دادند در روز عاشورا تعطیل عمومی شود. حتی نانوایی ها و دکان هایی که مواد خوراکی مردم را میفروختند بسته شود مردم لباس عزا بپوشند زن ها شیون کنند و این رسم سالها اجرا گردید .در زمان آل بویه ساکنان محله کرخ از محله های بزرگ و قدیمی بغداد (که اکنون نیز همین نام معروفست) چون شیعه بودند در روز عاشورا عزاداری میکردند به این نحو که دسته جمعی در کوچه و بازار حرکت مینمودند .دستور عزاداری و تعطيل عاشورا را اول بار معزالدوله در سال ۳۵۲ ه.ق صادر کرد .
🟡یافعی در این باره گوید : در این سال (۳۵۲) در روز عاشورا معزالدوله به اهل بغداد دستور داد ماتم به پا دارند و نوحه گری کنند دکانها را ببندند و جلو در آنها پلاس آويزان نمایند ، طباخان را از پختن طعام منع فرمود زنها موی کنان و مویه کنان بیرون آمدند گویند این نخستین روز بست که بر شهدای کربلا عزاداری شد.ابن جوزی در وقایع سال ۳۵۲ گوید: معزالدوله دستور داد مردم در عاشورا گرد هم برآیند و اظهار حزن کنند در این روز بازارها بسته شد ، خرید و فروش تعطیل گردید . فصابان گوسفند ذبح نکردند . در این روز بر حسین نوحه گری شد و ماتم به پا گردید.ابن کثیر در وقایع همین سال گوید : که اهل تسنن قدرت منع شیعه را از این کار نداشتند زیرا عده شیعه بسیار ، نیروی پادشاه با ایشان بود . از این تاریخ بعد تا اواخر آل بویه این مراسم هر سال اجرا میشد .
📚منبع
📗شاهنشاهی عضدالدوله دیلمی، علی اصغر فقیهی، ص ۱۱۷ تا ۱۱۹
🌹@HistoriumClub🌹
💠آموزش و پرورش در دوره ساسانیان (بخش ۳ و پایانی)💠
🔴در واقع پلوتارک و در پیروی از او بعضی از دانشمندان غربی مانند ویل دورانت اظهار نظر کرده اند که سواد داشتن در ایران باستان منحصراً مخصوص طبقه ی اشراف و بزرگان بوده است و طبقات دیگر مردم به هیچ وجه از آن بهره مند نبوده اند. گمان میرود اگر پلوتارك امروز زنده بود و دسترسی بیشتری به مدارک تازه تر و اکتشافات نوین باستان شناسی داشت از عقیده ی خود عدول میکرد.… و همچنین اگر آقای ویل دورانت نیز با مطالعات بیشتر و بررسی های علمی تری به حقایق نظر افکنده و از دیدگاه مثبت و واقع بینی و بررسی های نوین و تجزیه و تحلیل منطقی بدون استناد به گفته ی پلوتارك میخواستند تحقیق بیشتری در این باره بنمایند، مسلماً نظرشان غیر از این بود.
🟡از دیگر عوامل گسترش و عمومیت آموزش در ایران باستان توجه دین بهی و تعالیم زرتشت به دانش و آموزش فرزندان و نوباوگان است که در اوستا به کرات بدان اشاره و توصیه شده و تقریباً سواد آموزی از فرایض دینی محسوب میشود لذا هر زرتشتی از هر صنف و طبقه یی ، موظف بوده تا آنجا که امکان داشته خواندن و نوشتن را به فرزندان خود بیاموزد. در گاتها آمده است: « هر مرد و زن و یا پسر و دختر باید در راه دانایی و بینایی خود بکوشد ، چه دانش دیده ی بیناست و هر که دانشمند نباشد کور و ناتوانست بخصوص درباره ی آموزش دختران دستورات و دقت خاص اعمال میشده است .
🟢در آئینه ی آئین مزدیسنی چنین گفته شده : «بر گردن پدر و مادر است که فرزندان خود را به فراگرفتن دانش بگذارند به ویژه برای پرورش دختران و دانش یاد گرفتن آنان بیشتر کوشش نمایند. در آیین بھی ارزش و احترام خاصی برای آموزش و دانش دختران قائل شده اند چنانکه در اوستا فرشته دانش به نام «چیستا» که اسم مؤنث است ذکر شده است .دختران ، علاوه بر آموزش های مقدماتی ، ادبیات ، موسیقی و تحصیلات عالی نظری را نیز پابه پای پسران فرا میگرفته و به درجات عالی دانش نایل میشدند.
📚منابع
📕آموزش و پرورش در ایران باستان، دکتر علیرضا حکمت، ص ۳۷۹ تا ۳۸۳
🌹@HistoriumClub🌹
💠آموزش و پرورش در دوره ساسانیان (بخش ۱)💠
🔴نظری به ساختار دربار و سازمان اداری ساسانیان روشن میدارد که تحصیلات نمی توانسته فقط ویژه شاهزادگان و اشراف زادگان باشد. زیرا فقط دربار پادشاه نیازمند دبیران نبوده است کشور به افرادی نیاز داشته که بتوانند سایر وظایف را مانند کارهای اداری و قضایی تاریخ نگاری و ثبت وقایع حسابداری و نسخه برداری از کتابها و غیره را انجام دهند این طبقه مهم دبیران نامیده میشدند و یکی از طبقات مهم اجتماعی ساسانیان به شمار می آمدند.
🟠همین دبیران اگر در دربار راه می یافتند نقش بزرگی در امور سیاسی کشور و تصمیم گیری های مهم داشتند و اغلب همراه با موبد موبدان مورد مشورت پادشاه در امور مهم قرار می گرفتند به طبع برای آموزش دبیران و کسانی که آنان را در وظایفشان یاری دهند نیاز به وجود افراد تحصیل کرده و درس خوانده بوده و بدین ترتیب، تحصیلات فقط در علوم دینی خلاصه نمی شده است. بر اساس متون پهلوی دبیران در مدارسی ویژه که دبیرستان نامیده میشد توسط آموزگار آموزش میدیدند.
🟡افزون بر دبیران گروه های بزرگ دیگری از پیشه وران تاجران صنعتگران و دهقانان بوده اند که آنان نیز در زندگانی هر روزه نیاز به سواد داشته اند. کریستن سن معتقد است: جماعت بسیاری از تجار شهرها لااقل قرائت و کتابت و حساب را میدانستند. از این رو میتوان استنباط کرد که آموزش های مقدماتی را بیشتر ، جماعت شهرنشین می آموخته اند که پس از گذراندن دوره ی ابتدایی، عده ای به منظور اشتغال به مشاغل آزاد ترك تحصیل میکردند و دسته یی بسوی آموزشگاه های حرفه یی کشیده میشدند. گروهی نیز خود را برای آموزش بالاتر در مدارس عالی مانند دانشگاه جندی شاپور
آماده میکرده اند.
🟢در ادبیات پهلوی از محلی به نام فرهنگستان نام برده میشود که همان مدرسه معمولی و به ظاهر محل آموزش مطالب عمومی بوده است کسانی که در این مدارس تدریس میکردند فرهنگ بد نام داشتند. بیشترین مدارک را در زبان پهلوی برای نوعی مدرسۀ دینی به نام هیربدستان در دست داریم که محل تربیت مربیان مذهبی بوده است. هیربد آموزگار دینی بود که سوای حفظ کردن اوستا به زند نیز آگاهی دقیق داشت و میتوانست به شاگردان خود معانی دقیق متون مذهبی را بیاموزد.
📚منابع
۱.تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، احمد تفضلی به کوشش ژاله آموزگار، ص ۱۸ تا ۳۷
۲. ایران در زمان ساسانیان ، آرتور کریستن سن ، ص ٤٣٨
۳.آموزش و پرورش در ایران باستان، دکتر علیرضا حکمت ، ص ۳۷۷
🌹@HistoriumClub🌹
💠نخست وزیری که از خود خانه نداشت💠
✨هویدا در آن زمان (۱۳۴۸) خانهای در تهران نداشت. فریدون برادر هویدا و خانوادهاش آن روزها در تهران و در منزل مادر هویدا زندگی میکردند و امیرعباس هم ناچار شد به اطاقی در دفتر کارش نقل مکان کند. پس از چندی شاه دستور داد که دولت یکی از کاخهای یکی از خواهرانش را بخرد و آن را به مسکن رسمی نخستوزیر بدل کند. هویدا بعدها در این مسکن رسمی زندگی میکرد.
📚منبع
📕معمای هویدا، عباس میلانی، ۱۴۰۰ ، ص ۳۲۹
🌹@HistoriumClub🌹
💠میراث فرهنگی باوندیان(بخش ۲)💠
✨باوندیان پاسداران فرهنگ و هنر ساسانیان
🔴باوندیان در طول هشت قرنی که درگیر و دار انواع جنگها و حوادث روزگار دوام آوردند، اکثرا از نام های ایرانی برای خود و فرزندانشان بهره جستند. به گونه ای که از بیست و شش شاه باوندی از نسل باو، بیست و یک نفر نام پارسی و ایرانی داشتند و تنها ۵ نفر از آنها دارای اسامی عربی بودند.از دیدگاه معماری و هنر نیز ساختار ابنیه باقیمانده از باوندیان نشان دهنده پایبندی آنها به فرهنگ کهن ایرانی است.
🟠 نمود این معماری در برج رسکت در جنوب ساری با معماری نزدیک به طاق کسری و برج لاجیم در سوادکوه، هر دو متعلق به سده پنجم هجری و دارای کتیبه هایی به خط کوفی و پهلوی هستند. برج لاجیم گویا به دستور یک شاهدخت باوندی به نام چهرزاد احداث شده و پسرش شهریار ابن عباس باوندی در این مکان مدفون است.برج رادکان در شرق مازندران نیز که مدفن یک شاهزاده به نام سپهبد ابو جعفر محمد ابن ونداد باوند می باشد بی شباهت به معماری دوره ساسانیان نیست. همچنین در شیوه ساخت پایتخت نیز باوندیان همچون ساسانیان عمل میکردند.
🟡 مهمترین سازه های شهری دوران ساسانی، ارگ و کاخ شاهی در مرکز شهر میدان گرمابه و بازار در پیرامون آن و نهایتا منازل مسکونی کشاورزان و اقشار طبقه پایین شهر در گرد آنها بود میبینیم که پس از پیروزی سرخاب پسر باو بر بلاش و بازپس گیری قدرت توسط او دستور داده می شود تا در پریم، نخستین تخت گاه باوندیان، کاخ و میدان و گرمابه ای ساخته شود که بعدها اسپهبد شروین باوندی بر آنها افزوده و پایتخت باوندیان را مجلل تر می کند.نمونه چنین معماری شهری را پنج قرن بعد و در زمان پادشاهی حسام الدوله اردشیر باوندی نیز مجددا مشاهده میکنیم.
🟢 باوندیان با پایبندی به رسوم کهن ایرانی صیانت از دین زرتشتی و انجام فرائض دینی مزدیستا تا سده سوم، عدم تکلم به زبان عربی و پافشاری بر پارسی گویی، استفاده از نام های ایرانی و تداوم معماری ایران باستان در سالهای پس از اسلام سهم به سزایی در استمرار فرهنگ ایرانی داشته اند. نکته مهم تر آن که با تغییر دین باوندیان از زرتشتی به تشیع در سال ۲۲۷ق نه تنها روند پارسی گویی استفاده از اسامی ایرانی و تداوم معماری ایرانی متوقف نشده بلکه با جدیت بیشتری این بار در جامعه ی اسلامی و شیعی دنبال شد و موجبات تلفیق آداب و رسوم ایرانی با تشیع را پدید آورد.
📚منبع
📕مقاله عوامل پایداری باوندیان، بهمن انصاری ، فصلنامه علمی تخصصی تاریخ اندیش، ۱۳۹۷
🌹@HistoriumClub🌹
💠مذهب باوندیان _ (بخش دوم _ دوران شیعه شدن باوندیان)💠
🔴 کوه های صعب العور طبرستان مأمن مناسبی برای پناه گرفتن شیعیان ناراضی از گزند خلفای عباسی بود. از همین روی هر سال به جمعیت مهاجران شیعی کوچ کرده به منطقه امن طبرستان افزوده می شد و منطقه بیشتر و بیشتر رنگ و بوی شیعی میگرفت در این جو اجتماعی جدید بود که باوندیان دریافتند برای استمرار حکومت خود نیازمند همسویی با مذهب جدید رعایا هستند.در سال ۲۲۷ق اسپهبد قارن باوندی نوه یا نبیره اسپهبد شروین که پس از کشته شدن مازیار قارن وندی، پادشاه کل طبرستان گردیده بود قبول اسلام کرد. او نخستین فرد از خاندان باوندی است که رسما دین زرتشت را رها کرده و مسلمان شد.
🟠جدا از تاکید غیر مستقیمی که در برخی منابع مبنی بر کوچ مستقیم باوندیان از دین زرتشتی به مذهب تشیع شده است. توجه به روند نفوذ مذهب تشیع در طبرستان و حمایت اولیه ی قارن از حسن بن زید داعی کبیر به عنوان امام شیعه زیدی، احتمال شیعه بودن او را افزایش می دهد. این تغییر دین و مذهب که بدون واسطه از زرتشتی به تشیع صورت گرفته دلیلی شد تا باوندیان با عمل کردن به مثل معروف همرنگ جماعت شدن و جایگزینی دین کهنه و فراموش شده زرتشتی با دین تازه نفس و پر طرفدار اسلام هم در مقابل فتواهایی که به نام جهاد با کفاره صادر میشد مصونیت یافته هم از پرداخت جزیه خود را برهانند و هم مذهبی داشته باشند که در تضاد چشمگیری با مذهب خلیفه در دارالخلافه بغداد باشد.
🟡بدین صورت با کشیدن خط قرمز هوشمندانه ای میان خود و حکومت های وابسته به خلیفه، استقلال خود را همچنان حفظ کردند. از این پس باوندیان تا سده هشتم و انقراض حکومتشان همواره پایبند به تشیع بودند. رستم نوه قارن و جانشین او به دلیل شیعه مذهب بودن چندباری از داعی کبیر حمایت کرد.حکومت آل بویه پس از فتح بغداد به آرامی مذهب خود را از شیعه زیدی به شیعه امامی تغییر داد. این تغییر مذهب در طبرستان نیز اثر گذاشت و با توجه به انقراض تدریجی حکومت علویان زیدی که پیش تر اتفاق افتاده بود شیعیان طبرستان امامی مذهب گشتند.با مستحکم شدن حکومت باوندیان در طبرستان در زمان سلطنت شاه غازی رستم ، او که تعصب شدیدی بر مذهب تشیع امامی داشت مجال یافت تا با سرکوب و اعمال خشونت علیه مذاهب دیگر، پایه های تشیع اثنی عشری را در منطقه تحت سلطه اش تثبیت کند.
🟢به این منظور با تمام قوا به نبرد با اسماعیلیان رخنه کرده در طبرستان پرداخت. در یکی از این جنگها پس از تصرف قلعه ای کوهستانی در رودبار، هجده هزار اسماعیلی را گردن زد و با سرهایشان مناره ساخت. این کشتارها موجب شد تا اسماعیلیان نیز دست به انتقام زده و پسر او را در خراسان ترور کنند. به زودی با بخشیدن ری توسط سلیمانشاه سلجوقی به شاه غازی او شروع به اشاعه مذهب شیعه در ری کرد و گماشت. حسام الدوله اردشیر نوه غازی رستم نیز پای بندی شدید به مذهب تشیع امامیه داشت. او سالانه به بزرگان و پیشوایان شیعه مبالغی پرداخت میکرد و در بارگاهش افزون بر علما و ادبا و شعراء همواره سادات نیز حضور داشتند.
🔵 همچنین مستمندان و شیعیان عراق و مصر و حجاز هر زمستان به دربار او می آمدند و طعام و لباس می گرفتند و همواره معتقد بود که در زمان خود جز در گاه او، شیعیان را هیچ درگاه امیدی نیست.از مهمترین اقدامات مذهبی حسام الدوله اردشیر، هزینه کردن برای مقابر امامان شیعه همچون ده هزار دینار برای مقبره امام علی(ع) در نجف شش هزار دینار برای مقبره امام حسین(ع) در کربلا، سه هزار دینار برای مقبره امام رضا(ع) در مشهد و ...
ادامه دارد.....
🌹@HistoriumClub🌹
💠باوندیان طبرستان بازماندگان ساسانیان در طبرستان(بخش دوم)💠
🔴مشهور ترین فرمانروای شاخه کیوسیه شروین باوندی معروف به شروین بزرگ بود که توانست با اتحاد ونداد هرمز قارن وندی سپاه خلیفه عباسی را شکست دهد و اعراب را از طبرستان بیرون و مستقل حکومت کند.پسرش شهریار نیز چون پدر مستقلا سیطره خود بر اتمام طبرستان را حفظ نمود. فی الواقع شروین و شهریار توانستند در روزگاری که تقریبا تمام فلات ایران تحت لوای هارون الرشید قرار داشت با سیاست های بجا و زیرکانه استقلال خود در طبرستان را حفظ کنند.
🟠شاخه اسپهبدیه: مشهورترین حاکم این شاخه شاه غازی رستم بودهاست. دوره او دوران اوج قدرت باوندیان بود. قدرت شاه غازی به اندازه ای بود که سلیمانشاه سلجوقی با کمک او به سلطنت رسید. از این پس ری نیز به مناطق تحت نفوذ باوندیان اضافه شد. غازی رستم همچنین بارها با اسماعیلیان به جنگ پرداخت و آنها را شکست داد.پس از مرگ او به ترتیب پسر و نوه اش علاء الدوله حسن و حسام الدوله اردشیر بر جایگاه اسپهبدی بنشستند.
🟡اردشیر با صلاح الدین ایوبی سرسلسله حکومت ایوبیان مصر و الناصر لدین الله سی و چهارمین خلیفه عباسی، تکش خوارزمشاهی و همینطور سلاطین سلاجقه روم روابط حسنه داشت.با سلجوقیان نیز کما فی السابق اوضاع به خوبی پیش میرفت.آخرين فرد از این خاندان شمس الملوک رستم باوندی بود که چهار سال شاهی کرد با کشته شدن او شاخه دوم باوندیه نیز منقرض شد.در دوران غیبت ۳۰ ساله ی باوندیان در طبرستان اوضاع ایران دچار دگرگونی هایی شده بود. خوارزمشاهیان منقرض شده و مغولان ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند.
🟢شاخه کینخواریه : در سال ۱۳۶ ق حسام الدوله اردشیر دوم باوندی پسر شهریار کینخوار خروج کرده و به ترمیم خرابی های ناشی از یورش مغولان پرداخت. از این زمان شاخه سوم از باوندیان با نام کینخواریه رسما پا به عرصه سیاست گذاشت. در این اثناء، هلاکوخان مغول با لشگری وارد ایران شد و سلسله ایلخانان را بنیانگذاری نمود.اسپهبدان بعدی باوندیه به ترتیب علاء الدوله على [دوم] که چهار ماه حکومت کرد تاج الدوله یزدگرد که ٤٩ سال حکومت کرد.
🔵 شرف الملوک که شش سال حکومت کرد و فخرالدوله حسن، آخرین فرمانروای دودمان کهنسال باوندی که ۲۶ سال حاکم منطقه بود. او در دوران اسپهبدی خود در جنگی بر سربداران پیروز شد و رقبای محلی را نیز کنار زد اما نهایتا در سال ۷۵۰ ق توسط یکی از همین رقبای محلی به نام کیا افراسیاب چلایی کشته شد.با مرگ او، سلسله کهنسال باوندی پس از هشت قرن پایداری در میان فراز و نشیب های تاریخ، منقرض شدند.
ادامه دارد....
🌹@HistoriumClub🌹
💠شخصیت انوشیروان دادگر در تاریخ نگاری اسلامی (بخش دوم)💠
🟢 ثعالبی : (( انوشیروان بهترین پادشاهان و خردمندترین و دادگرترین و داناترین شان بود که از سعادت بهره یی بیشتر داشت.))
📚ثعالبی، غرر الاخبار ملوک الفرس و سیرهم، ۱۳۶۸، ص ۳۹۰
🔵مقدسی نیز گفته است : ((وی پادشاهی نیک سیرت بود )).
📚مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴، ص ۶ تا ۸ و ۵۱۹
🔴بیشترین شرح و توضیح درباره ی انوشیروان
در تجارب الامم ابوعلی مسکویه آمده که وی را پادشاهی معرفی می کند که (( کار کشور را با کوشایی و کاردانی و دوراندیشی به دست گرفت نیک رای بود. درست اندیش و پراندیش بود و رای خواهی بسیار میکرد.))
📚ابوعلی مسکویه رازی، تجارب الامم، ۱۳۶۹، ص ۱۶۹
🟠مؤلف مجهول مجمل التواریخ و القصص : ((انوشیروان به داد و عدل و سیرت خوب و قاعده ی پادشاهی و سخن های حکمت مشهور است و جهانیان را امید کرد به همه خوبی.))
📚مجمل التواریخ و القصص، مولف ناشناس، ۱۳۱۸ ، ص ۷۴
🌹@HistoriumClub🌹
💥به مناسبت روز ملی دماوند شعر زیبای دماوندیه ملک الشعرا بهار💥👇👇👇
ای دیو سپید پای در بند!
ای گنبد گیتی! ای دماوند!
از سیم به سر یکی کله خود
ز آهن به میان یکی کمر بند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیومانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی، تو ای دماوند!
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشت زمین! بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نی نی، تو نه مشت روزگاری
ای کوه! نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهی زمینی
از درد ورم نموده یک چند
شو منفجر ای دل زمانه !
وآن آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین، سخن همی گوی
افسرده مباش، خوش همی خند
ای مادر سر سپید! بشنو
این پند سیاه بخت فرزند
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند
ترکیبی ساز بیمماثل
معجونی ساز بیهمانند
از آتش آه خلق مظلوم
وز شعلهی کیفر خداوند
ابری بفرست بر سر ری
بارانش ز هول و بیم و آفند
بشکن در دوزخ و برون ریز
بادافره کفر کافری چند
ز آن گونه که بر مدینهی عاد
صرصر شرر عدم پراکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا، که باید
از ریشه بنای ظلم برکند
زین بیخردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند
🌹@HistoriumClub🌹
💠ریشه جشن تیرگان💠
✨روز ۱۳ تیر عید تیرگان است سبب این جشن رخداد آرش کمانگیر در تاریخ ایران است. که چون افراسیاب در جنگی بر منوچهر چیره گشت در طبرستان ، منوچهر خواهشی کرد تا کمانی بسازند و تیری از آن رها سازند هر کجا که تیر فرود آمد مرز ایران و توران گردد، منوچهر این کار را به آرش که مردی با دیانت بود سپرد، آرش مردی سالم بود اما آنقدر در پرتاب تیر رشادت نشان داد تا مرز ایران را هر چه گسترده تر سازد. پس به منوچهر گفت که خود را فدای ایران می سازد زیرا پس از پرتاب تیر او پاره پاره خواهد شد. تیر از سپیده دم تا نیمروز در راه بود و سپس بر درختی بزرگ فرود آمد در ناحیت خراسان، حدود هزار فرسخ و مردم این روز را که روز صلح منوچهر و افراسیاب بود جشن گرفتند.
📕آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی ، ص ۲۸۹
🌹@HistoriumClub🌹
💠تمدن بندر سیراف مروارید خلیج فارس( بخش یکم)💠
✨بندر سیراف در دوره باستان
🔴بندر سیراف در جنوب شرق شهرستان کنگان در فاصله ۲۴۰ کیلومتری بندر بوشهر قرار دارد یاقوت حموی از جغرافی نویسان قدیم که خود شهر سیراف را دیده دربارهٔ وجه تسمیه و قدمت این بندر مینویسد:
فارسیان در کتابشان موسوم به اوستا که کتابی به گونه انجیل و تورات است آورده اند که کیکاووس خواست به آسمان صعود کند و چون با تخت و بر بال مرغان بسته اش صعود نمود و از چشم مردمان پنهان شد خداوند باد را فرمود که او را فرو اندازد؛ پس فرو افتاد و گفت به من آب و شیر دهید و او را شیر و آب ،نوشانیدند از آن جهت است که نام شهری که کیکاووس در آن فرود آمده شیرآب شد و صورت سیراف در آمد و شهری در کوره اردشیر خوره از شهرهای پارس است و بازرگانان آن را «شیلاو» گویند.
🟠مقدسی که کتاب خود را در نیمه دوم قرن چهارم هجری نوشته معتقد است که پس از نمرود سیراف پسر فارس کوره اردشیر خوره را آباد کرد.یک سکه مسی کوچک مکشوفه در سیراف با خط پهلوی دوره ساسانی، عنوان «شیراف» یا «شیلاو» را بر خود دارد عده ای نام این بندر باستانی را مأخوذ از نام درۀ شمالی آن یعنی «شیلاو» می دانند. بی تردید این بندر مهم در دوره ،باستان محل داد و ستد کالاهای جهانی بوده و بازرگانان در مسیر این بندر به مناطقی چون اندونزی شرق آفریقا و بندر کانتون در چین سفرهای دریایی داشتند.
🟡برخی از مورخان اعتقاد دارند که سیراف در دوره ساسانی گسترش یافته و اوج درخشش این بندر در زمان پادشاهی اردشیر بابکان و شاهپور دوم ساسانی بوده است مطالعات لویی واندر برگ در سال ۱۳۳۸ خورشیدی و کشف راه سنگ فرش بندر سیراف به فیروزآباد فارس و کاروانسرای دوره ساسانی با حفاریهای علمی باستان شناسی دکتر وایت هاوس ، کشف آثار دژ ساسانی و آثار دیگر تأیید کننده این مدعا است.
🟢در شاهنامه فردوسی از بندر سیراف یاد شدهاست، وستای یزدانپرست پهلوان دوره هرمزد پسر انوشیروان را از این شهر میداند. زمانی که خسرو پرویز از دست و هرمزد پسر انوشیروان فرار میکند گروهی از بزرگان به یاری خسرو پرویز میشتابند و او را شاه ایران میخوانند. که وستای از شهر سیراف از این جمله بود.
ز سیراف وستای یزدانپرست
ز عمان چو خنجست چون پیل
مستز کرمان چو بیورد گردِ
سوارز چون سام اسپندیار
یکایک به خسرو نهادند روی
سپاه و سپهبد همه شاهجوی
همیگفت هرکس که ای پور شاه
تو را زیبد این تاج و تخت وکلاه
🌹@HistoriumClub🌹
💠برزویه دانشمند و پزشک نامدار دوره ساسانی💠
🔴برزویه از بزرگ ترین پزشکان ایران در دوره ساسانی بوده که جایگاه پیشوای پزشکان را در آن دوران داشته است.این پزشک نامدار در کنار پزشکی کارهای ارزندهای مانند ترجمه انجام داده است.«کلیله و دمنه» از برجسته ترین ترجمه هایش است که نشانگر دانش بالای وی و آگاهی او از دیگر زبان ها می باشد.
🟠 او در انتخاب شیوه زندگی بین انتخاب چهار چیز دچار تردید میشود: لذت، پول، شهرت و یا ثواب اخروی. این فرزانه ایرانی پس از چالشهای فکری بسیار در نهایت راه آخرت و زهد را بر میگزیند و برای کسب رضایت حق به معالجه بیماران میپردازد. ولی پس از مدتی، دردهای روحی مردم را مهمتر میبیند و به همین سبب به تحقیق در ادیان میپردازد. قدر مشترک همه ادیان یعنی خودداری از رذایل اخلاقی و اقدام به اعمال صالح را بر میگزیند و در شرح و بیان آن از تشبیههای تمثیل و پندهای حکیمانه برای نشان دادن بیارزشی دنیا و اعتبار آخرت استفاده فراوان میکند.
📚منبع
📙- وحید سبزیان پور، امیر اصلان حسن زاده. «مقدمه کلیله و دمنه و باب برزویه طبیب دریچه ای بر فرهنگ و تربیت در ایران باستان». ص ۱۰۷-۱۰۸.
🌹@HistoriumClub🌹
💠عزاداری محرم در دوره صفویه💠
🔴 فیگوئرا سفیر اسپانیایی در سفرنامه خود در باب عزاداری ایرانیان در ایام محرم در دوره صفویه مطالبی گفته است. او در زمستان (۱۰۲۸ق / ١٦١٩م) شاهد عزاداری ایرانیان برای امام حسین بوده است. او در این زمان در اصفهان منزلی نزدیک مسجد بزرگ شهر داشت و به راحتی میتوانست شاهد مراسم عاشورا باشد:
.... در این ایام مقدس ده تا دوازده روز در همه ی مساجد و بازارها و دیگر اماکن عمومی مراسم عزاداری برپا میشد زن و مرد و پیر و جوان در آن شرکت می کردند.
🟠وی در ادامه می گوید: در آخرین روزهای عزاداری همه مردم خرده پای شهر در حالی که پرهایی به عمامه زده اند با طبل و سنج و سلاح هایی در دست گرد می آیند. دسته دسته در محله ها و میدانهای عمومی شهر حرکت میکنند در این گونه روزها اتفاق می افتد اجتماع کنندگان با هم برخورد کنند. آنچه از نوشته های سفیر بر می آید این است که او متوجه ی نمایشی بودن این آیین نبوده است. نکته ی جالب اشاره ی وی به اجرای آهنگ و اشعار موزون است که از اجزای عزاداری است.
📚منابع
۱.سفرنامه ی فیگوئرا، ص ۲۰۷
۲.صفویه در گذرگاه تاریخ ، حمیدرضا صفا کیش، ص ۴۳۹ و ۴۴۰
🌹@HistoriumClub🌹
💠۵ مرداد سالروز درگذشت محمدرضاشاه پهلوی اخرین شاهنشاه ایران💠
✨سخنان انور سادات رییس جمهور مصر تنها دوست روزهای سخت محمدرضاشاه که برای درمان در کشورش پناه داد و با آنکه محمدرضاشاه وصیت کرده بود تشیع جنازه ساده ای برای او گرفته شود اما انور سادات تشیع جنازه باشکوهی برای او گرفت و در مسجد الرفاعی یکی از مهمترین مساجد مصر دفن کرد.
🌹@HistoriumClub🌹
💠 آکی ئو کازاما نخستین وزیر مختار ژاپن در وصف رضاشاه بزرگ 💠
💥رضاشاه یک تنه و بی هیچ وسیله در ایران، که مساحتی حدود سه برابر فرانسه دارد و کشوری بسیار پهناور است، سلسله پهلوی را بنیان کرد، به راستی ناپلئون عصر جدید بود. او با جوار و همت خود، میهنش را از ضعف و زبونی رها ساخت. به این ملاحضه، در میان خودکامگانی که امروز در جهان فرمان می رانند، همچون موسولینی در ایتالیا و هیتلر در آلمان، شاید که کسی لایق باز کردن بند کفش رضاشاه هم نباشد.
🖤 ۴ مرداد سالروز درگدشت رضاشاه بزرگ🖤
📚منبع
📕سفرنامه آکی ئو کازاما، آکی ئو کازاما وزیر مختار ژاپن ، ص ۵۴
🌹@HistoriumClub🌹
💠آموزش و پرورش در دوره ساسانیان (بخش ۲)💠
🔴در میان متون پازند به دو رساله کوچک دربارۀ تحصیل کودکان در مدرسه بر میخوریم:
خویشکاری ریدگان و اندرز خوبی کنم به شما کودکان. این دو رساله که مطالبی شبیه به هم و گاه یکسان دارند شامل اندرزهایی درباره وظایف کودکان است که از هنگام برخاستن از خواب و رفتن به مدرسه تا هنگام خوابیدن را در برمی گیرد از جمله وظایف دینی صبحگاهی ، فرمانبرداری از پدر و مادر و نیازردن ایشان ، رفتار ایشان در خیابان و در راه مدرسه ، احترام به آشنایان ، رفتار با آموزگار و آداب غذا خوردن. در اندرز خوبی کنم به شما کودکان چنین توصیه شده است چون که به روز نشوید به دبیرستان به شبان شوید به نزد استاد.
🟠مطلب دیگری که در آثار پژوهندگان آموزش و پرورش در ایران باستان به آن اشاره میشود انحصار یادگیری در فرزندان طبقات بالای جامعه است باید پذیرفت که اگر چنین سنتی هم وجود داشته کم کم از میان رفته و در اواخر دوره ساسانی منعی برای رفتن اطفال عادی به مدارس نبوده است هیچ یک از رسالات پهلوی که در بالا به آنها اشاره کردیم اشاره ای به انحصار رفتن مدرسه به طبقه ویژه ای ندارد به طبع در آن دوران آموزش و پرورش به مانند امروز شیوع نداشته، ولی این امر ویژه ایران نبوده است و اصولاً در جهان تا قرن های اخیر مسأله ای به نام آموزش و پرورش عمومی یا اجباری وجود نداشته است.
🟡کسانی که بر منع تحصیل برای کودکان طبقات عادی در زمان ساسانیان پافشاری می کنند داستان خسرو انوشیروان و فرزند کفشگر را که در شاهنامه آمده است گواه می گیرند. در حالی در این داستان در اصل انوشیروان اجازه نمی دهد که فرزند کفشگر به سبب پول ثروت پدرش دبیر شود و به نوعی با رشوه دبیر شود. این داستان حتی اگر حقیقت داشته باشد بیش از آنچه بازتاب وضع تحصیل فرزندان مردم عادی باشد گویای جدایی طبقات اجتماعی در عصر ساسانیان است. به ویژه که فردوسی کسی را چون کفشگر که در ادبیات پهلوی نماینده پایین ترین طبقات است برگزیده باشد؛ وگرنه تحصیل در فرهنگستان که نوعی مدرسه معمولی برای مردم عادی بوده نمی بایست نیازی به آن داشته باشد که کفشگری مخارج سنگین جنگ ایران و روم را تحمل کند.
📚منابع
۱.آموزش و پرورش در ایران باستان، دکتر علیرضا حکمت، ص ۳۷۷
۲.اندرز کودکان (مجله چیستا) ، کتایون مزدا پور، ص۶
۳.تاریخ جامع ایران، ج ۴ ، بخش آموزش و پرورش در ایران باستان، فریدون وهمن ، ص ۳۰۹ تا ۳۱۲
🌹@HistoriumClub🌹
💠معرفی مسجد کبود تبریز💠
✨مسجد کبود معروف به عمارت مظفریه یا مسجد جهانشاه از مسجدهای تاریخی تبریز مربوط به دوران حکمرانی قراقویونلوها در قرن نهم هجری است. نام اصلی این بنا به آنچه که در سردر آن و نیز وقف نامه و شناسنامه این بنا آمده عمارت مظفریه است.(عمارت المبارکه المظفریه)این مسجد طبق کتیبهٔ سردر آن، در سال ۸۴۵ هجری شمسی و در زمان سلطان جهانشاه، مقتدرترین حکمران سلسلهٔ قراقویونلوها و به دستور دختر او، صالحه خانم بنا شدهاست. همچنین قبر سلطان جهانشاه قراقویونلو و دخترش در این مسجد است در زلزله سال ۱۱۵۸(۱۷۸۰ میلادی) آسیب فراوانی به مسجد وارد آمد و در اثر این زلزله گنبدهای مسجد فرو ریخت که بعد ها مرمت شد.
🌹@HistoriumClub🌹
💠برج لاجیم از آثار باوندیان در سوادکوه مازندران با دو کتیبه به خط کوفی و پهلوی💠
🌹@HistoriumClub🌹
💠 میراث فرهنگی باوندیان (بخش ۱)💠
✨باوندیان پاسداران فرهنگ و هنر ساسانیان
🔴 باوندیان، توجه ویژه ای به سنن و رسوم اجدادی خود داشتند. استمرار حکومت باوندی موجب شد تا این دودمان؛ نقش پررنگی در حفظ و استمرار فرهنگ ایران باستان تلفیق آن با فرهنگ اسلامی و انتقال آن به دوره جدید را داشته باشند. ارتباط تنگاتنگ سر سلسله های باوندی پیش از اسلام با حکومت مرکزی دلیل موجهی است بر ایران دوستی و فرهنگ دوستی اخلاف باوندیان در سده های پس از اسلام باو یکی از مهمترین رجال سیاسی ساسانیان در سالهای واپسین حضور این سلسله در صحنه سیاسی ایران بود.
🟠او در زمان پادشاهی خسروپرویز سپهسالار او بود و پس از مدتی گوشه نشینی، بار دیگر در زمان پادشاهی یزدگرد سوم به صحنه سیاست بازگشته و تا روزهای آخر حیات ساسانیان همچنان در کنار شاه فقید ساسانی حضور داشتند. پس از اسلام نیز در طی سالهایی که باو زنده و در طبرستان فرمانروایی می کرد مردم او را به چشم یک شاهزاده ساسانی نگریسته و مورد احترام قرار می دادند.این رویه پس از مرگ او نیز دنبال شد و بزرگان منطقه پس از آگاهی از زنده بودن تنها پسرش سرخاب، او را یافته و در پریم بر تخت فرمانروایی نشاندند.
🟡 عزت و احترام باوندیان به عنوان یادگار ساسانیان همواره حفظ می شد. همچنین باید توجه داشت، باوجودی که از همان نخستین سالهای فتح ایران اعراب برای قطع ارتباط ایرانیان با گذشته آتشکده ها را تخریب و به جای آنها مساجد را برپا میساختند. اما در طبرستان تا سده چهارم هجری هنوز آتشکده های زرتشتی برپا بود.این نشان دهنده تداوم حضور زرتشتیان در طبرستان و بالطبع، تداوم رسوم ایرانی در قالب دین زرتشتی میباشد. تداوم دین زرتشتی در گوشه و کنار ایران باعث زنده ماندن برخی رسومات و اندیشه های ایرانی در کوران حوادث تاریخی بود.لذا تاکید بر دین زرتشتی توسط باوندیان تا سده سوم هجری در کنار پایبندی ایرانیان دیگر شهرها به دین زرتشتی بدون تردید نقش بسیار مهمی در ازنده ماندن آثار مکتوب ایرانی زرتشتی داشته است.
🟢شاخصه مهم دیگر باوندیان سخن گفتن به زبان فارسی است. با وجودی که در قرون دوم و سوم هجری پادگان های عرب در منطقه ایجاد شده و مدتی نیز علویان عربی نژاد در منطقه صاحب قدرت می شوند، اما باوندیان همچنان به پارسی با گویش طبری سخن میداندند و حتی تالیفات مهمی نیز به فارسی و طبری داشتند و شاهان هر سه شاخه باوندی پارسی گو بودند از جمله آثار باوندیان کتاب مرزبان نامه از مرزبان بن رستم باوندی است.روایت مشکوک سفر حکیم فردوسی به طبرستان و ملاقات او با شهریار سوم باوندی آخرین شاه شاخه کیوسیه و هدایایی که شهریار نثار فردوسی کرد حتی اگر مجعول باشده باز هم حاکی از دو نکته مهم است که اولا شاهان باوندی پارسی گو بودند و ثانیا به فرهنگ کهن ایرانی علاقمندند. چه اگر جز این بود سازنده این داستان، فردوسی را که از محمود غزنوی نامید گشته بود، مجددا به دربار پادشاهی غیر پارسی گو و غیر فرهنگ دوست اعزام نمی کرد.
🌹@HistoriumClub🌹
💠مذهب باوندیان( بخش یکم_ دوران زرتشتی باوندیان)💠
🔴یکی از عوامل مهم پایداری و بقای طولانی مدت باوندیان استفاده درست و بجا از دین و مذهب بود. شاهان باوندی متناسب با زمان و شرایط نخست با تکیه بر دین زرتشتی ، سپس با استمداد از مذهب تشیع امامی ، حکومت سیاسی خود را با شرع مورد قبول عامه مردم منطقه پیوند زده و به نوعی مشروعیت عمومی دست یافتند. فی الواقع تلاش باوندیان در انطباق و همسویی دینی و مذهبی با رعایایشان از مهمترین عوامل گسترش مقبولیت آنان در نزد عامه مردم و در نتيجه استمرار پایداری آنان بود.
🟠همانطور که گفتیم باوندیان از نسل کیوس شاهزاده ساسانی بودن که یک مزدکی بود اما با کشته شدن کیوس و حضور پسرش شاپور در پایتخت ساسانیان و رشد کردن باو پسر شاپور در دربار ساسانی تمایلات مزدکی کاملا در میان فرزندان کیوس از بین رفته و این دودمان تبدیل به زرتشتیان متعصبی می شوند باو که در زمان پادشاهی خسروپرویز، امین او و سپهسالار فردی به شدت مقید بر دین زرتشتی بود به گونه ای که در تمام دوران پس از مرگ خسروپرویز تا بر تخت نشستن یزدگردسوم، در استخر به آتشکده ای نشسته و سالهای میانسالی خود را به عبادت گذراند.
🟡حتی پس از سقوط مدائن و متواری شدن یزدگرد باو در میانه راه او را رها کرده و مقیم آتشکده اجدادی اش در طبرستان میشود. شروین نواده باو که به نوعی بزرگترین اسپهبد شاخه کیوسیه نیز میباشد به سان اجداد خود زرتشتی بود. مولف ناشناس كتاب حدودالعالم من المشرق الى المغرب می گوید: ((مردم و پادشاهان باوندی در ملیت و مذهب و آداب و رسوم همچون ساسانیان روزگار می گذراندند و بیشتر مردم این ناحیه گبرکان (زرتشتیان) هستند.))این روند تنها مختص به خاندان باوندی نبود. با وجودی که از سده دوم هجری از یکسو گماشتن کارگزاران اهل تسنن خلیفه و از سوی دیگر پناهنده شدن شیعیان علوی در کوه های امن البرز آغاز گردید، اما هنوز اکثریت غالب طبرستان زرتشتی بودند و در مقابل دین اسلام جبهه می گرفتند.
🟢 نمونه ای از این مقاومت ها ماجرای گردن زدن مسلمانان در اواخر سده دوم هجری به فرمان شاه باوندی ، عدم پذیرفتن دعوت خلیفه مبنی بر اسلام آوردن قارن پسر ونداد هرمز و قبول صوری اسلام توسط مازیار ابن قارن برای رسیدن به سلطنت طبرستان و سپس خلع طاعت او و بستن زنار زرتشتی میباشد.در واقع در سده های نخست پس از یورش عرب باوندیان و چند خاندان ایرانی دیگر در طبرستان با حربه ای هوشمندانه برای جلوگیری از حل شدن در حکومت مرکزی اسلامی بر روی دین زرتشتی که به نوعی نمادی از فرهنگ ایران باستان و سالهای پیش از سقوط امپراطوری ساسانی بود تمرکز کردند. این روند تا اوایل سده سوم هجری دنبال شد و اکثر دودمانهای ایرانی طبرستان حاضر به پذیرفتن اسلام نشدند.
🌹@HistoriumClub🌹
💠 باوندیان طبرستان بازماندگان ساسانیان در طبرستان (بخش یکم)💠
🔴باوندیان دومین سلسله طولانی تاریخ ایران پس از سلسله پادوسبانیان است و خاندانی ایرانی از پادشاهان طبرستان بودند که در حدود ۷۰۰ سال، بیشتر در مناطق کوهستانی آن ناحیه، فرمان راندند. باوندیان به همراه گاوبارگان و پادوسبانیان از جمله سلسله های ساسانی تبار شمال ایران است. شاهان باوندی با نامهای «اسپهبد» و «ملک الجبال» شناخته میشدند. نام این خاندان برگرفته از لقب مؤسس این دودمان، باو پسر شاپور پسر کاووس یکی از شاهزادگان ساسانیاست که در خدمت پادشاهان ساسانیان بوده است.
🟠 باوندیان اغلب حکومتی مستقل بودند ولی بعضاً تحت انقیاد خلفا و سلاطین معاصرشان نیز قرار گرفتند. آل باوند از سه خانواده خويشاوند کیوسيه ، اسپهبديه و کينخواريه تشکيل می شود. مهمترین عوامل پایداری باوندیان به سیاست خارجی آنها در برابر قدرت های موازی باز می گردد. تعامل مثبت، پرهیز از درگیری و اختلاف تا حد امکان عدم ورود به کشاکشهای منطقه ای میان دیگر قدرتها، برقراری روابط خانوادگی و ازدواجهای سیاسی با دیگر خاندانهای حکومت گر پرداخت به موقع خراج در زمانهای خاص و... همه دست در دست هم داد تا این دودمان سده ها در عرصه سیاست منطقه حضور داشته باشند.
🟡شاخه نخست آل باوند که به کیوسیه مشهور است با بر تخت نشستن باو در طبرستان آغاز شده و تا سال ۳۹۷ق ادامه یافت. با سقوط ساسانیان و آغاز فتوحات اعراب در ایران از سالهای ١٤ تا زمان مرگ یزدگرد در سال ۳۱ق همچنان که شهرهای ایران یک به یک سقوط می کردند، اما طبرستان تحت تدبیر باو از خطر سقوط نجات پیدا کرده و در تمام دوران پانزده سال حکومت او آرامش و امنیت بر منطقه حاکم بود. تا زمانی که باو زنده بود در راس قرار داشت و دیگر خاندانها و بزرگان طبرستان به حاشیه رانده شده بودند.
🌹@HistoriumClub🌹
💠شخصیت انوشیروان دادگر در تاریخ نگاری اسلامی (بخش سوم و پایانی)💠
🔴منهاج السراج جوزجانی در طبقات ناصری با ذکر این حدیث از پیامبر که ایشان در زمان ملک عادل به دنیا آمده اند بر عدالت پیشگی انوشیروان صحه گذاشته است و از او به عنوان پادشاهی نیکو سیرت یاد می کند.
📚طبقات ناصری، منهاج السراج جوزجانی، ۱۳۴۲ ، ص ۱۶۵ و ۱۶۶
🟢 مؤلف تاریخ گزیده نیز با ذکر سخن های حکمت آمیز انوشیروان درباره عدالت بر برداشت خود از عدالت پیشگی انوشیروان و این که وی ((عادات و آیین نیکو داشت.)) مهر تأیید زده است.
📚تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی، ۱۳۶۲، ص ۱۱۷
🔵 میرخواند مؤلف روضه الصفا نیز با انتخاب عنوان عادل برای انوشیروان بر ((حسن تدبیر و لطف تقریر و مکارم اخلاق و رعایت رعايا)) توسط وی تأکید کرده است.
📚تاریخ روضه الصفا، محمد میرخواند، ۱۳۸۰، ص ۹۱۷
🟣 خواندمیر معتقد به همین دیدگاه بوده و انوشیروان را «پادشاهی عالی جاه در تمهید بساط معدلت و رعیت پروری و تشیید اساس مکرمت و مرحمت گستری و فراغ حال عامه ی رعایا و ...» دانسته است.
📚تاریخ حبیب السیر، غیاث الدین خواندمیر، ۱۳۳۳، ج ۱ ، ص ۲۴۱
🌹@HistoriumClub🌹
💠شخصیت انوشیروان دادگر در تاریخ نگاری اسلامی(بخش یکم)💠
🔴دینوری: (( قباد چند پسر داشت، ولی هیچ یک از آنان در نظرش گزیده تر از خسرو نبودند که تمام آثار شرف و بزرگواری در او جمع بود)).
📚دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۴۶، ص ۹۶
🟠یعقوبی: (( انوشیروان به مردم وعده نیکی داد و به آنچه خیرشان در آن است امر فرمود و خیرخواهی و فرمانبری را در عهده ی آنان نهاد و مخالفین خود را بخشیده))
📚یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۶، ص ۲۰۲
🟡 بلعمی : ((مردمان به وقت پدرش او را عاقل دیده بودند و کار بدو سپردند و تاج بر سرش نهادند چون به پادشاهی ،بنشست، مردمان شاد شدند و سوی او آمدند)) و (( او را انوشیروان عادل گفتندی و اندر همه ملوک عرب و عجم پادشاه نبود از او عادل تر ، ... و پیامبر ما چنین گفت که من در زمان ملک عادل زاده شدم ))
📚بلعمی، تاریخ بلعمی، ۱۳۸۰، ص ۶۷۹ و ۶۸۰
🟣گردیزی : (( او را انوشیروان عادل نام کردند که مرد عادل بود و ستم از هیچ کس نپسندید و اندر داد رسم ها آورد که هیچ کس پیش از وی نیاورده بود))
📚گردیزی، زین الاخبار، ۱۳۴۷، ص ۸۱
🌹@HistoriumClub🌹