ادمین، درخواست تبلیغات و فیلم : @g_rahimimanesh @cafe_honar_ads : تعرفه تبلیغات آدرس فیلم های ارائه شده: @List_Adres 🎞️ سفارش و درخواست فیلم پذیرفته می شود. اینستاگرام : instagram.com/_u/honar7modiran
در صحنه ای قبل از اينكه آليشيا متوجه جريان مسموميت خود شود زاويه دوربين هيچكاك تصوير چهره او را از پشت فنجان حاوي سم به زيبايي تمام نشان مي دهد و تماشاگر اثر سم را در چهره او به خوبي مي بيند.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
#Gif
❗️آلفرد هیچکاک و بن هچت از دکتر رابرت میلیکان که برنده جایزه نوبل بود، سوال کرده بودند که چطور می شود یک بمب اتم ساخت! اما میلیکان از پاسخ دادن به آنها خودداری کرد اما ظاهرا به آنها گفته بود که باید مقداری اورانیوم را داخل یک بطری شراب بریزند!
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
آلفرد هیچکاک به دلیل استفاده از اورانیوم در فیلم "Notorious" به مدت ٣ ماه توسط پلیس FBI تحت نظر بود.
یک سال پیش از بمباران هیروشیما و در زمانی که کمتر کسی از امکان وجود پدیدهای به نام بمب اتم خبر داشت، «آلفرد هیچکاک» به همراه فیلمنامهنویسش به دیدار یکی از دانشمندان موسسه کلتک رفته و از او درباره اورانیوم میپرسد.
اورانیوم به عنوان مک گافین نه تنها رضایت «دیوید سلزنیک» تهیهکننده فیلم - که درکی از اهمیت آن نداشت - را کسب نکرد بلکه باعث شد افبیآی فعالیتهای هیچکاک را زیر نظر بگیرد.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
#کارگاه_تفسیر_برگه_آزمای
✅ آزمایشهای تیروئید(TSH_ T3_T4)
✅برسی کم خونی(CBC_Hgb_ RBC_Hct_MCV و....)
✅برسی ایمنی بدن(WBC_Mono_Eos. و....)
✅برسی قند خون(FBS_ BS_ GTT_ A1c و....)
✅تستهای کلیه(BUN_Cr_ GFR. و....)
✅تستهای کبد(ALT_AST_Bill و...)
✅ویتامینها(B12_ D و...)
✅آهن(فریتین_ترانسفرین)
✅املاح و الکترولیتها(سدیم_ پتاسیم_ منیزیم_کلسیم و....)
✅بیوشیمی ادرار(قند_ پروتئین_ الکترولیتها و...)
✅برسی میکروسکوپی و ماکروسکوپی ادرار
✅آزمایشهای انعقادی(PT_ PTT_ INR_ D_Dimer)
✅ برسی ESR و CRP
✅و ده ها آزمایش دیگر
........................................................
🧪همراه با تحلیل برگه های آزمایش
🗓 تاریخ برگزاری(پنج شنبه ها):
4 بهمن(پنج شنبه)،
11بهمن(پنج شنبه)،
18بهمن(پنج شنبه).
⏰ ساعت: 7 تا 8/5 شب.
⚠️همراه با جزوه و وویس ضبط شده کارگاه
🆔 @abolfazl_j1403
🎬اکران و نقد چهار فیلم کوتاه خارجی
🎥 Les mistons 1957 / دردسرسازان
کارگردان: فرانسوا تروفو
(18 دقیقه)
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🎥 un chien undalou 1929 / سگ آندلسی
کارگردان: لوییس بونوئل
(13 دقیقه)
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🎥 The case of mr. Pelham 1955 / مورد عجیب آقای پالهام
کارگردان: آلفرد هیچکاک
(23 دقیقه)
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🎥 Pay day 1922 / روز پرداخت حقوق
کارگردان: چارلی چاپلین
(25 دقیقه)
📆 جمعه ۲۸ دی ، ساعت ۴:۳۰ عصر
به همراه نقد و بررسی
(با هدایت یاشار یوسفی)
🏢در سینماتک گالری رج (خیابان بهشتی)
🎞 در این جلسه قرار است چهار فیلم کوتاه از چهار فیلمساز مولف ببینیم و آنها را با فیلمهای بلند بعدی کارنامه ی آنها مقایسه کنیم.
بعد از اکران فیلم ها هم جلسه ی نقد و بررسی آنها را خواهیم داشت.
این برنامه علاوه بر مخاطبین سینما، به فیلمسازان فیلم کوتاه هم پیشنهاد می شود.
📎لینک خرید بلیت از سایت تیوال و اطلاعات بیشتر ( آدرس دقیق، سالن نمایش فیلم و ... ) :
tiwall.com/p/directors.shortfilms
به دلیل ظرفیت محدود صندلی خود را زودتر رزرو کنید.
📎برای اطلاع از اکران ها در کانال ما عضو شوید:
/channel/NostalgiaCinematheque
#کارگاه_تفسیر_برگه_آزمای
✅ آزمایشهای تیروئید(TSH_ T3_T4)
✅برسی کم خونی(CBC_Hgb_ RBC_Hct_MCV و....)
✅برسی ایمنی بدن(WBC_Mono_Eos. و....)
✅برسی قند خون(FBS_ BS_ GTT_ A1c و....)
✅تستهای کلیه(BUN_Cr_ GFR. و....)
✅تستهای کبد(ALT_AST_Bill و...)
✅ویتامینها(B12_ D و...)
✅آهن(فریتین_ترانسفرین)
✅املاح و الکترولیتها(سدیم_ پتاسیم_ منیزیم_کلسیم و....)
✅بیوشیمی ادرار(قند_ پروتئین_ الکترولیتها و...)
✅برسی میکروسکوپی و ماکروسکوپی ادرار
✅آزمایشهای انعقادی(PT_ PTT_ INR_ D_Dimer)
✅ برسی ESR و CRP
✅و ده ها آزمایش دیگر
........................................................
🧪همراه با تحلیل برگه های آزمایش
🗓 تاریخ برگزاری(پنج شنبه ها):
4 بهمن(پنج شنبه)،
11بهمن(پنج شنبه)،
18بهمن(پنج شنبه).
⏰ ساعت: 7 تا 8/5 شب.
⚠️همراه با جزوه و وویس ضبط شده کارگاه
🆔 @abolfazl_j1403
اضافه بر تمام مشخصههای ریزوُدرشتی که ساختههای هیچکاک را در تاریخ سینما به جایگاهی ممتاز رساندهاند، آقای مؤلف از طریق دیگری نیز امضای خاص خود را پای فیلمها میگذاشت و آن حضورهای بسیار کوتاه در آثار خودش بود. بدنام هم از قاعدهی مذبور مستثنی نیست. در فیلم، هیچکاک کبیر را در دقیقهی شصتوُدوم [طی سکانس ضیافتِ معارفهی پس از ازدواج آلیشیا و سباستین] روی پرده میبینیم درحالیکه گیلاسی سر میکشد و قاب را ترک میکند(!)؛ حضوری که ۴ ثانیه بیشتر از بدنام را شامل نمیشود.
نکتهی حاشیهای و طنزآلودی که در ارتباط با بدنام وجود دارد، این است که فیلم باعث میشود پی ببریم عروسوُمادرشوهربازی فقط مخصوص ما جهانِ سومیها نیست و در ۷۰ سال پیش هم بین خانوادههای آلمانی ساکن ریودوژانیرو رواج داشته! مادر سباستین (با بازی لئوپولدین کنستانتین) وقتی قرار است بشنود آلیشیا مأمور مخفی بوده و تماممدت داشته نقش بازی میکرده است، گل از گلاش شکفته میشود و خطاب به پسر فریبخوردهی خود میگوید: «منتظر این لحظه بودم! میدونستم! میدونستم!» (نقل به مضمون)
در سکانس پراهمیت ضیافت، تعلیق اصلی حولوُحوش یک کلید اتفاق میافتد؛ کلید سرداب شراب که آلیشیا از دستهکلید الکس جدا کرده است و هر آن احتمال دارد فقداناش [بهدلیل تمام شدن شامپاین و اقدام آقای خانه برای آوردن بطریهای تازه] برملا شود. نکتهی جالب توجه درخصوص سکانس مدّنظرمان این است که هیچکاک دلهره را به سادهترین [و کارآمدترین] طرقِ ممکن به جان بیننده میاندازد مثلاً از راه سه نوبت نشان دادن بطریهای شامپاین درحالیکه هربار تعدادشان کمتر میشود؛ بطریها در پلان اول ۷، بعد ۵ و سرآخر ۳ عددند."
ممکن نیست از بدنام نوشت و نسبت به مشهورترین پلاناش بیتفاوت ماند! در بدو سکانس ضیافت معروف عمارت سباستین دوربین آرام به سمت راست حرکت میکند، از کنار چلچراغ میگذرد و زمانی میایستد که میزبانان مراسم [آلیشیا و سباستین] تقریباً در مرکز کادر قابلِ رؤیت باشند؛ پس از مکثی کوتاه اینبار بهآهستگی به زن و شوهر نزدیک میشویم، طبیعی است که فکر کنیم مقصود نهاییِ نما، در قاب گرفتن سباستین و تازهعروساش است [که با مهمانها مشغولِ خوشوُبش کردناند] اما گمانهزنی ما غلط از آب درمیآید، مرد از کادر بیرون میرود، پیشروی ادامه مییابد تا زمانی که دست چپ آلیشیا کلّ قاب را پر میکند، دستی که سعی در مخفی کردن کلید سرداب دارد. این کلید، مهمترین شئ در بدنام است؛ حتی مهمتر از بطریهای حاوی شامپاین و اورانیوم. بهواسطهی همین کلید و ناپدید شدناش، دست آلیشیا پیش سباستین رو و درنتیجه، اسباب سکانس پرتعلیق پایانی فراهم میشود.
✍ #پیمان_عباسی_نیا
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
⚠️ توجه: تحقیق و بررسی صحت و سقم آگهی به عهده مخاطب می باشد.⚠️
Читать полностью….
🌟 آیا میخواهید مکالمات انگلیسی خودمانی، خیابانی و اسلنگ را یاد بگیرید و منظور افراد بومی انگلیسی زبان را بفهمید؟ 🌟
📢 کانال تلگرام ما را دنبال کنید: PracticeSlangEnglish 📢
🔹 چه چیزی از کانال یاد میگیرید؟
📚 اصطلاحات و لغات اسلنگ روزمره
🗣 نحوه استفاده صحیح در مکالمات واقعی
🎯 تمرینهای تعاملی و جذاب
🕒 آموزشهای روزانه و بهروز
🔍 مثالهای کاربردی و ملموس
🚀 مهارت مکالمهای خود را به سطح جدیدی ببرید! 🚀
آدرس کانال
Link to join👇
🔗 PracticeSlangEnglish
.
#Gif
از ماندگارترین صحنه های فیلم بدنام
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
پاسكال بونتيزر: ْ
مسئله حائز اهميت در بدنام اين نيست كه بطري هاي شراب، حاوي مواد معدني هستند، بلكه اين است كه شراب در زيرزمين قرار دارد، كه در زير زمين با كليد قفل مي شود، كه كليد نزد شوهر است، كه شوهر دلباخته ي همسرش است، كه همسر مرد ديگري را دوست دارد، كه مرد مي خواهد بداند در زير زمين چه چيزي وجود دارد.ْ
بله مسئله ى حائز اهميت در بدنام جاسوسي نيست بلكه عشق دو مرد به يك زن واحد است، عشق مخربي كه براي هر دو عاشق چيزي جز دردسر و پريشاني به همراه نمي آورد.
درونمايه فيلم برخلاف ظاهرش كه مبتني بر روابط علي و معلولي افراد است كاملا بر روابط احساسي اشخاص استوار است.
در ظاهر سباستين دوست پدر آليشيا است و قبلا از او خواستگاري كرده ولي جواب منفي شنيده است. پس زمينه ي عشقي بوجود آمده در ظاهر بين اين دو كاملا تعريف مي شود.
روابط دولين و آليشيا نيز در ظاهر كاري است و تعريف شده. دولين مسئول مستقيم آليشيا است و آليشيا زير نظر او كار مي كند. آليشيا عشق خود را به دولين نشان مي دهد ولي چيزي از او نمي بيند و اين موضوع او را سرخورده مي كند و او خود را كاملا وقف كاري مي كند كه نه تنها هيچ علاقه ي به آن ندارد بلكه از آن متنفر است و فقط چون در جريان بازي است نمي تواند دست از بازي بردارد. وي در حقيقت با غرق كردن خود در كار سعي در پنهان كردن عشق خود نسبت به دولين و سرخوردگي ناشي از آن دارد. دولين هم با پنهان كردن خود در زير چهره اي خشك و جدي سعي در پنهان كردن عشق خود نسبت به آليشيا و عصبانيتي كه نسبت به مجموعه كارهايي كه صورت گرفته تا آليشيا را هر چه بيشتر از او دور كند ( همانند ازدواج سباستين با آليشيا ) دارد. سباستين شايد تنها آدمي است كه در بيشتر زمان فيلم بر پايه ي احساساتش عمل مي كند. او واقعا عاشق آليشيا است و هر كاري مي كند تا او را راضي نگاه دارد براي نمونه با مادرش كه يكي از وحشتناك ترين مادران هيچكاكي است ( به استثناي مادر فيلم بيمار رواني ) به خاطر آليشيا دعوا مي كند و بسياري از اختياراتي را كه قبلا مادرش بر عهده داشته به آليشيا واگذار مي كند در حقيقت خانمي خانه را از مادر مي گيرد و به آليشيا واگذار مي كند.
🔘 هیچکاک هنگام ساخت فیلم بدنام، به تهیهکنندهی فیلم گفته بود که همیشه دلش میخواسته فیلمی براساس باجگیریهای جنسی بسازد. هیچکاک برای عملی کردن این ایده جهانی با زیرمتنهای سیاسی و تعلیقآمیز خلق کرده و با بکارگیری مضامین روانشناسی روایت خودش را پیش برده است.
دولین در این فیلم عنصر و بازگوکنندهی ایدههای روانشناسانهی قصه میشود. هیچکاک با طراحی این کارکتر و با الهام از عقدهی مدونای فروید، شخصیتی را خلق کرده که باعث شکلگیری داستانی جاسوسی شده و در جایگاه یک نیروی پیشبرنده قرار میگیرد.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
🎬اکران و نقد چهار فیلم کوتاه خارجی
🎥 The killers 1956 / قاتلان
کارگردان: آندری تارکوفسکی
(20 دقیقه)
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🎥 The bakery girl of monceau 1963 / دختر قنادی مونسو
کارگردان: اریک رومر
(25 دقیقه)
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🎥 Day of the fight 1951 / روز مبارزه
کارگردان: استنلی کوبریک
(15 دقیقه )
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🎥 A therapy 2012 / تراپی
کارگردان: رومن پولانسکی
(۵ دقیقه )
📆 جمعه ۲۱ دی ، ساعت ۴:۳۰ عصر
به همراه نقد و بررسی
(با هدایت یاشار یوسفی)
🏢در سینماتک گالری رج (خیابان بهشتی)
🎞 در این جلسه قرار است چهار فیلم کوتاه از چهار فیلمساز مولف ببینیم و آنها را با فیلمهای بلند بعدی کارنامه ی آنها مقایسه کنیم.
بعد از اکران فیلم ها هم جلسه ی نقد و بررسی آنها را خواهیم داشت.
این برنامه علاوه بر مخاطبین سینما، به فیلمسازان فیلم کوتاه هم پیشنهاد می شود.
📎لینک خرید بلیت از سایت تیوال و اطلاعات بیشتر ( آدرس دقیق، سالن نمایش فیلم و ... ) :
https://www.tiwall.com/p/raj.short.film.collection
به دلیل ظرفیت محدود صندلی خود را زودتر رزرو کنید.
📎برای اطلاع از اکران ها در کانال ما عضو شوید:
/channel/NostalgiaCinematheque
📘 گروه کتابخوانی اروین یالوم
🤩 بهخاطر استقبال و درخواستهای مکرر شما این فرصت ازدستندادنی را در روز و ساعتی دیگر تکرار میکنیم!
✅ جلسات ضبط میشود و برای استفادهی شخصی بهطور همیشگی در دسترس شما قرار میگیرد.
👌 داریم با جمعی جدید از دوستان نوشتههای اروین یالوم را باهمخوانی میکنیم: وقتی نیچه گریست، مسئلهی اسپینوزا، درمان شوپنهاور، مامان و معنای زندگی، خیره به خورشید، من چهگونه اروین یالوم شدم؟، و رواندرمانی اگزیستانسیالیستی.
👤 تسهیلگر: محمدرضا ایرانزاده
📅 روزهای یکشنبه
⏰ از ساعت ۲۱:۰۰ تا۲۲:۳۰
💻 آنلاین - در گوگلمیت
✅ این گروه از هفتهی آخر دیماه فعالیتش را شروع میکند. مخاطبش عام است و برای شرکت در آن پیشنیازی لازم نیست.
🔓 قفلها و گرههایی در ذهن هر کدام از ما هست. ترسها و دغدغههایی کل زندگیمان را تحتالشعاع قرار داده. مسئلهی رنج، مسئلهی عجز و ناتوانی، مسئلهی مرگ و معنای زندگی، مسئلهی آزادی و انتخاب و اختیار و تصمیمگیری.
❓ذهن هر کدام از ما بهنوعی درگیر هر یک از این موضوعهاست؛ موضوعاتی وجودی و انسانی: موضوعات اگزیستانسیالیستی… .
📚 با همخوانی آثار اروین یالوم تلاش میکنیم راهی به رهایی پیدا کنیم. دغدغهها و مسائلمان را مطرح میکنیم و تلاش میکنیم راهحلها و چارههایی برایشان بیابیم.
📌 ظرفیت این گروه ۱۵ نفر است و اولویت با کسانی است که زودتر اعلام حضور کرده باشند.
💌 برای اعلام عضویت و کسب اطلاعات بیشتر با آیدی زیر در ارتباط باشید:
- @Noora_7575
▫️ آدرس کانال:
@MohammadRezaIranZade
من قبل از تو اونو دیدم
و قبل از تو اونو دوست داشتم،
ولی به خوششانسیِ تو نبودم...
🎥 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
#زیبایی_شناسی طراحی صحنه در فیلم بدنام
🔊ویدئو حاوی توضیحات شنیداری می باشد.
@Shortcuts_7
Join 👉 @honar7modiran
شاید فیلم سرگیجه به لحاظ انتقال احساس بهترین فیلم کارنامهی آلفرد هیچکاک باشد اما به لحاظ هنری و ارزشهای سینمایی فیلم بدنام، اثر کاملتری است.
قطعا پس از تماشای فیلم سرگیجه احساس منقلب شدهای داریم و چند قطره اشکی هم برای خودمان و البته شخصیتها ریختهایم اما درک عمیق قربانی شدن عشق میان دو شخصیت اصلی فیلم بدنام، در میانهی یک جنگ خانمانسوز، آن هم در شرایطی که خودمان محال است آن شرایط را تجربه کنیم، دقیقا همان کاری است که فقط سینما میتواند برای آدمی انجام دهد.
بسیاری فیلم بدنام را بهترین فیلم آلفرد هیچکاک میدانند، حتی در جایگاهی بالاتر از فیلم سرگیجه. دلیل دیگر این امر در رسیدن به کمال مطلق در همهی اجزای فیلم بازمیگردد؛ کارگردانی آلفرد هیچکاک در اوج است و شیمی بازیگرانش هم به درستی کار میکند. بدون شک هم اینگرید برگمن و هم کری گرانت بهترین هنرنمایی خود را در این فیلم به نمایش گذاشتهاند. فیلمنامهی بن هکت یکی از بهترین کارهای او است و هیچکاک هم موفق شده به خوبی لحن عاشقانهی اثر را در دل یک درام جاسوسی حفظ کند.
اتفاقا ویژگی معرکهی فیلم هم همین است که فیلم بدنام مانند هر هنر والای دیگری دغدغهی اصلیاش، خود انسان و مصائب او است، نه دنیای پست سیاست و دغلکاری آدمهای آن؛ بلکه برعکس اگر دغلکاری هم وجود دارد، تأثیر آن بر وجود آدمی است که مورد کنکاش فیلمساز قرار میگیرد. در واقع فیلمساز از جهان پست سیاست شروع میکند، از آن میگذرد و به بررسی سیستمی میپردازد که آدمی را در منگنه قرار داده و سپس از آن هم میگذرد و در نهایت به عمق وجود آدمی میرسد. از این منظر نه تنها هیچکدام از فیلمهای آلفرد هیچکاک بلکه اساسا کمتر فیلمی چنین بی نقص ساخته شده است.
بدنام یک نوآر جاسوسی است. برخوردار از داستانی که انگار شخصیتهای آن در یک هزار توی بیسرانجام که نه راه پس دارد و نه راه پیش، گرفتار شدهاند. آنچه که در این وسط قربانی این محیط یخزده و وهمآلود میشود عشق زن و مردی به یکدیگر است که مسألهای ملی و حتی جهانی به آن پیوند خورده است. چه خوب که آلفرد هیچکاک و تیم سازندهی فیلم به خوبی میدانند ارزش حفظ این عشق از همهی سیاست ورزی سیاستپیشگان میان مایه بیشتر است. فیلم قایق نجات را به یاد بیاورید؛ حال متوجه خواهید شد که آلفرد هیچکاک با چنین پرداختی چگونه جهان معترض آن فیلم را کامل میکند. آلفرد هیچکاک درست در میانهی جنگ جهانی دوم فیلمی با محوریت این جنگ و نفوذ جاسوسهای آلمانی ساخته است؛ چنین موضوعی ممکن بود فیلم را به ورطهی شعار زدگی و سستی بغلتاند. اما فیلمساز بزرگی مانند هیچکاک نیک میداند که در دل هر داستانی اول از همه این آدمها هستند که ارزش دارند و باید به آنها پرداخت. همینجا است که فرصت هنرنمایی برای دو بازیگر فیلم فراهم میشود.
کری گرانت و اینگرید برگمن آنچنان نگاه را به سمت خود برمیگردانند و دشواری عشق و انجام وظیفه را به تصویر میکشند که مخاطب به خوبی آنها را درک میکند و برایشان دل میسوزاند و نگران سرنوشت آنها میشود؛ به ویژه اینگرید برگمن که نه تنها بهترین بازی کارنامهی خود، بلکه بهترین بازی یک بازیگر در کل فیلمهای آلفرد هیچکاک را به اجرا گذاشته است. حضور او انتهای هنر بازیگری است و قطعا جایی در کنار بهترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما خواهد داشت. چنین نقشآفرینیهایی است که فیلم بدنام را به چنین جایگاهی، به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما میرساند.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
📻 #درسگفتارهای_سینما
🎙نقد و تحلیل فیلم « بدنام »
و بررسی عوامل دوبله فیلم
#علی_باقرلی
Join 👉 @honar7modiran
اگر نگاهي دقيق بيفكنيم به آغاز و فرجام زنان در بعضي فيلمهاي هيچكاك متوجه شاخص مهمي از زندگي زنان ميشويم كه ناشي از گونهاي گذر از شكل سنتي به سمت مدرن است. گذشتن از هنجارهاي مرسومي كه وابستگي بيش از حد به خانه و كاشانه و دور نشدن از محيط خانواده و همچنين تابع بودن بيقيد و شرط از والدين و در حالت كلي «بزرگترها» بخشي از آن محسوب ميشود.
بر خلاف زندگی مدرن در دنياي سنتي، زنان براي مدت محدودي از خانه به همراه يكي از بزرگترها بيرون ميآيند و سپس در مدتي مشخص و قراري معلوم راهي خانه ميشوند و در يك جمله زمان خروج و مبدأ ومقصد تحرك معلوم است.
هيچكاك اين تغيير زندگي زنان را به شيوههاي بسيار جذاب در سرتاسر داستان فيلمهايش پيميگيرد و اتفاقاتي كه كاراكترهاي زن يا حتي مخاطبان را تحت تاثير قرار ميدهد بر اثر همين آسيب زندگي مدرن روي ميدهند. زنان در اين فيلمها با رفتارهايي كه تاحدودي حكايت از خامي و كودكانه بودن ميدهد سفري آغاز ميكنند كه ريسك بالايي دارد و بدون توجه به سرانجام كارها طرح همراهي عشق و دوستي ميريزند كه سرانجام بيشترشان مرگ حتمي يا اتفاقات ناگوار است.
در خرابكار، دختري كه راهي يك سفر ميشود تا دايي نابينايش را ببيند بعد از برخورد با مرد ناشناسي كه به خاطر جرمي كه مرتكب نشده است تحت تعقيب پليس است با او آشنا ميشود و از سر دل صاف و سادگياش با او سفر و تحركي ديگر را تجربه ميكند و با حوادثي همراه ميشود كه...
در رواني هم داستان با تحرك يك زن شروع و با سفر به مناطقي دور پايان ميپذيرد وسرانجامش مرگ فجيع اوست.
شايد از ميان اين فيلمها و در رابطه با همين شاخص زندگي زنان مدرن است كه بايد به فيلم «بدنام» توجه ويژه داشت؛ فيلمي كه به قول «فرانسوا تروفو» هيچكاكيترين كار استاد است. سوژه با سفر و سرسپردن به مردهاي سوءاستفادهگر و منفعتطلب روبهرويي با بدترين و پردردسرترين ابژه شروع ميشود كه همان جاسوسي و راز اورانيوم است پس چگونه هيچكاكيترين زن نباشد؟
هيچكاك در گفتوگو با تروفو: داستان بدنام مبارزه قديمي بين عشق و وظيفه است. شغل كاري گرانت در وضعيت مسخرهاي ايجاب ميكند كه برگمن را به عشق كلود رينز بيندازد و در نتيجه بديهي است كه او در تمام ماجرا دلخور و بداخم باشد.
اكنون نوبت آن است كه دوباره به نظر پرمعناي تروفو برگرديم كه معتقد است «بدنام» هيچكاكيترين فيلم استاد است؛ همه ما با اين حقيقت آشنا هستيم كه هيچكاك در تاريخ سينما بيشتر به مساله دلهره و همچنين تعليق، شهرت فراوان دارد و حتي ميتوان همين دو مورد (دلهره و تعليق) را شاخص كار هيچكاك به حساب بياوريم. براساس همين منطق ميتوانيم گفت «بدنام» تقريبا از فيلمهاي رده اول هيچكاك است. به سبب حساسيت مساله كشف ممكن راز هستهاي آلمانيها، بخشهاي داستان و روايت را با تعليقهاي جذاب و عجيب به هم پيوند ميدهد؛ تعليقهايي كه همراه با عنصر اصلياش (انتظار) دلهره را همچنان با خود همراه ميآورند. دلهرههاي ديگري هم وجود دارند كه همه حول همين موضوع كشف راز هستهاي كشور آلمان توسط امريكاييها ميچرخد و آن هم موجوديت كوچك اما بزرگ كليد در سردخانهاي است كه جايگاه پنهان كردن اورانيوم است. شيوه دستيابي به اين كليد در فيلم با دلهره و تعليق بينهايت ظريف و فني نمايش داده شده است چون قفل باز شدن راز مهم با همين كليد باز ميشود و هيچكاك متناسب با اين موضوع مهم و دلهرهآور، نمايشي فوقالعاده ارايه داده است. هنگامي كه كلود رينز در اتاق خودش است و برگمن از روي سايه شوهرش كه بر ديوار ميافتد ميفهمد او مشغول لباس پوشيدن است و كمكم همراه با چشم بيننده و دوربين زوم ميكند به كليدي كه روي ميز است و تنظيم دوربين و نماهاي تصوير سوژه باتوجه به بيشتر شدن دلهره و حساستر شدن دستيابي به كليد به بهترين نحو انجام ميگيرد. زن سايه را نگاه ميكند و از روي حركت سايهاي كه انگار به جاي شخص حقيقي با ما در ارتباط است در اتاق ميفهمد كه مرد فعلا بيرون نميآيد و سايهاش دورتر و كوچكتر ميشود و متناسب با اندازه اين سايه، نمايش زن در قالب نماي متوسط است و نور تند هم مستقيما روبهرويش ميتابد تا حركت چشمهايش ميزان نگراني و دلهرهاش را نمايش دهد و زن در فرصتي شروع به درآوردن كليد ميكند و با نزديكتر شدن و بزرگتر شدن سايه كه وجود ما و حتي زن را بيشتر به ترس مياندازد نماي سوژه هم بزرگتر و تبديل به نماي نزديك (كلوزآپ) ميشود تا ترس و اضطراب هم بيشتر نشان داده شود. زن سرانجام موفق ميشود كليد را به دست آورد و سپس با نمايش ترفندي دلهرهآور ديگر در لحظهاي كه شوهرش بهطرف او ميآيد نميگذارد شوهرش كليد را در دستان او ببيند و سرانجام دلهره پايان ميپذيرد.
✍ #کامل_حسینی
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
كلید در فیلم بدنام یك عنصر اساسی است چون كلید سرداب شراب رهگشای راز خانه الكس است و اهمیت كلید سرداب در فیلمبرداری هیچكاك تاكید می شود.
بعد از پايان فيلمبرداري بدنام اينگريد برگمن كليد معروف UNICA را پنهان و عمدا براي يادگاري نزد خود نگه مي دارد تا اينكه ٣۴ سال بعد در سال ١٩٨٠ درست چند ماه قبل از مرگ هيچكاك در مهماني كه تمام دوستان و بازيگران قديمي هيچكاك جمع شده بودند آنرا به عنوان يك هديه مخصوص به هيچكاك هديه مي كند كه باعث شادي و گريه هيچكاك مي شود.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
🎞
کری گرانت بازیگری که انستیتوی فیلم آمریکا در سال 1999 او را در در رده دوم برترین هنرپیشگان مرد تاریخ سینما بعد از همفری بوگارت قرار داد.
Join 👉 @honar7modiran
حضور هیچكاك در فیلمهایش
هيچكاك به عنوان امضا در اكثر فيلمهايش در نمايي كوتاه از فيلمش ظاهر مي شود و اين ويژگي عجيب خاص فيلمهاي اوست.
این ویدیو با موسیقی فیلم شمال به شمال غربی ساخته برنارد هرمن مروری دارد بر این موضوع.
در فيلم بدنام هم در جايي كه اليشيا و دولين نگران تمام شدن زودتر از موعد شراب در مهماني هستند و اليشيا مرتبا مهمانان در حال نوشيدن را نگاه ميكند هيچكاك در نهايت بيرحمي در هنگام ورود آنها به اتاق يك گيلاس كامل شامپاين را سر مي كشد و صحنه را ترك مي كند !
Join 👉 @honar7modiran
.
از میزانسن اعجاب آور هیچکاک لذت ببرید.
این سکانس مربوط به "بدنام" هیچکاک است.
فیلم بعد از پایان جنگ دوم جهانی در ۱۹۴۶ ساخته شد و به زندگی افسران نازی میپرداخت که پنهان شدهاند و طرحی خبیثانه در سر دارند.
این صحنه کلیدی فیلم است.
برگمن کلید زیرزمینی را کش رفته است تا به گرانت بدهد.
🎥 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
✅ دعوت به همکاری
یک شرکت دانش بنیان برای تکمیل تیم کاری خود
در حوزه «برندینگ و دیجیتال مارکتینگ» در اینستاگرام
🔗کار کاملاً به صورت حضوری میباشد؛
به صورت تمام وقت و پاره وقت
شرایط کاری:
◾️تعهد بالا
✅آموزش پذیر
🔘فقط ساکنین تهران
➕سن: ۱۸+ سال تا ۵۰ سال
دیپلم به بالا
📌اگر انگیزه فعالیت سوشال مدیا دارید ولی فاقد تجربه هستید، صفر تا صد آموزش داره میتونین یادبگیرین؛ پس از یادگیری در صورت بلد بودن شما به این آموزشها، براتون مزایا در نظر گرفته میشود
عزیزانی که تمایل به همکاری در شرکت را دارن شماره تماس و اسم کامل را به آیدی زیر ارسال بکنن 👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @Amirali_khatami
📸 #پشت_صحنه
"آلفرد هیچکاک" در حین فیلمبرداری فیلم "بدنام" بر فریم زوم شده روی دست "اینگرید برگمن" (که کلید مخفی یک انبار شراب را در دست داشت) نظارت می کند.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
🎞📺
سکانس فراموش نشدنی فیلم بدنام
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
معروف است که هیچکاک به جزئیات بصری توجه زیادی دارد. او قبل از فیلمبرداری، استوری برد صحنه ها را ترسیم میکند و هنرمندانه بدون تاثیر پذیری از کارنامه ابر ستاره ای مانند کری گرانت و اینگرید برگمن، آنها را ملزم می کند تا طبق فرمول و اسلوب او پیش بروند!
🎬 بدنام
Join 👉 @honar7modiran
آليشيا در ديدار بعدي گزارشات را با دولین در ميان مي گذارد اما باز هم متلك پراني عشاق سابق ادامه دارد
دولين: خوب مگه تو زنش نيستي؟ كليد سرداب رو ازش بگير ببين تو سرداب چه خبره.
- آليشا: من فكر نمي كنم الان وقتش باشه. يه خورده زوده.
- دولين: اه. پس ماه عسل هنوز تموم نشده. زيباييت رو دست كم نگير خانم جون. خوب ميتوني رامش كني. قبلا ها كه خوب اين كارها رو ميكردي
- آليشيا: شوخي نكن. من كه تخصص ندارم. از نظر من بطري هاي شراب همشون شبيه همديگن.
آلیسیا به دِولین میگوید کلیدِ درِ سرداب شرابخانه در دستهکلیدی که شوهرش به او داده نیست. این موضوع و ماجرای بطری شراب در شب مهمانی، باعث میشود. دولین با شنیدن این خبر راهی برای وارد شدن به خانه و رفتن به سردابه طراحی میکند. پیشنهاد میکند که سباستین یک مهمانی به افتخار تازهعروس خود ترتیب دهد و دولین هم برای دیدن زندگی زناشویی خوشبخت او دعوت شود. این صحنه آغازگر یک راهیابی به ژرفترین غار پرتعلیق است.
سرانجام به پيشنهاد دولين قرار مي شود كه شب قبل از مهماني ازدواج آليشيا و الكس- آليشيا كليد را از دسته كليد الكس بدزدد و حین مهماني به دولين برساند تا او سرداب را وارسي كند.
اليشيا با زيركي قبل از مهماني كليد را از دسته كليد الكس برمي دارد و منتظر ورود دولين مي ماند، در مهماني الكس مثل يك عقاب پير دائما آليشا را مي پايد.
يكي از معروف ترين سكانسهاي تاريخ سينما صحنه حركت دوربين فيلم بدنام از چلچراغ سقف سالن مهماني و حركت پيوسته و آرام آن به پايين است. پلان با نمایی نزدیک از کلیدی که الیشا با نگرانی در دست گرفته است و منتظر ورود دولين به مهمانی است.
هيچكاك در اين باره گفته است: مي خواستم ابتدا با نشان دادن فضاي مهماني و سرگرم بودن مهمانها و سپس حركت طولاني دوربين و زوم كردن عميق آن بر روي كليد وجود درام ديگري را در داخل درام ظاهري مهماني نشان بدهم. جايي كه درام اصلي ماجرا در جريان است همين كليد است اما ديگران سرگرم تفريحات خويش هستند و از آن خبر ندارند.
دولين هشدار مي دهد كه بايد مواظب موجودي شراب مهماني باشيم چون اگر تمام شود ممکنه الكس و پيشخدمت بخواهند از سرداب شراب بيشتري بياورند.
آنها نگران از موجودي شراب در مهماني منتظر فرصت مناسب مي مانند تا الكس متوجه غيبت آنها نشود. در انبار سردابه با کلید باز میشود و الیشا و دولین به آنجا میروند تا از راز سباستین سر درآورند. در یکی از شیشهها به جای نوشیدنی مواد رادیواکتیو است که در بمبها مورداستفاده قرار میگیرد. البته محتوا میتوانست شامل هر چیزی باشد – نقشه، رمز، الماس – زیرا نوشیدنی یک مکگافین است (نامی که هیچکاک بر روی عناصر گذاشته است که همهچیز در فیلم به آن مربوط میشوند، با این حال هویت اصلی آن اهمیتی ندارد).
اما در اين ميان الكس و پيشخدمت براي جبران كمبود شراب مهمان ها دارند به زير زمين مي آيند. آليشيا و دولين به سرعت از سرداب خارج مي شوند اما الكس آنها را مي بيند:
اليشيا: الكس ما رو ديده. اون حتما فهميده..
دولين: نه. صبر كن. زود باش منو ببوس. اون بايد فكر كنه ما براي اين كار اينجا هستيم.
اليشيا: نه. نه. ولي ....
الكس: ببخشيد كه محفل عاشقانه شما را به هم مي زنم. تو اينجايي اليشيا ؟!
اليشيا: اوه الكس. منو ببخش. دولين خيلي مست بود و به زور منو اورد اينجا. من نتونستم. الكس براي آبرو داري در مقابل مهمانها از آليشيا مي خواهد كه فعلا پيش مهمانها برود تا امشب در اين باره صحبت كنند و خودش دوباره براي بردن شراب راهي سرداب مي شود. در مقابل در سرداب او كليد سرداب را در دسته كليدش نمي بيند و ناگهان با نگاه به همانجايي كه اليشيا را با دولين ديده است همه چيز را حدس مي زند اما به روي خودش نمي آورد.
شب قبل از خواب دسته كليد را عمدا در دسترس اليشيا مي گذارد و نيمه شب با ديدن كامل شدن دسته كليدش شك او در مورد اليشيا به يقين مبدل مي شود.
وقتی به سرداب میرود، شیشهٔ شکسته و ماسههای بطری را میبیند.
نيمه شب مادرش را كه زن حيله گر و تيزهوشی است بيدار مي كند تا جريان را به او گفته و چاره جويي كند:
- الكس: مادر من با يك زن جاسوس ازدواج كرده ام.
الكس مي گويد كه او را امشب در خواب خفه ميكنم. " آليشياي لعنتي....نبايد گول اون چهره رو مي خوردم.."
سباستین از این بیمناک است که اگر دیگر جاسوسان به اشتباهش در اعتماد کردن به آلیشیا پی ببرند سرنوشت بدی در انتظار او باشد. مادرش نقشهای میکشد تا بهآرامی و بیآنکه سوءظنی برانگیخته شود از شر آلیشیا خلاص شوند تا ساير آلماني ها هم بويي از اشتباه مهلك الكس نبرند: آلیشیا رو طوري به تدريج مسموم مي كنيم كه كسي بويي نبره .... اينو بزار به عهده من. ...
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
دولین: یک مرد نمیتونه به یک زن بگه چکار کنه یا نکنه. خودش باید اینو بگه.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
بدنام یكی از بهترین عاشقانه های تاریخ سینما و یكی از بهترین آثار هیچكاك است. اثری كه علیرغم پرداخت به صورت یك تریلر جاسوسی در بسیاری از صحنه ها به یك ملودرام عاشقانه تبدیل می شود. پرداخت عاشقانه در زیر حالت جاسوسی فیلم نه تنها باعث جذابیت فیلم شده بلكه تبدیل به نوعی بازی در بازی شده است.
زنی كه اصالت آلمانی دارد علیرغم اینكه پدرش را آمریكاییها به زندان محكوم كرده اند فقط به خاطر عشق به یك جاسوس آمریكایی حاضر می شود بر ضد هموطنان خود اقدام كند و حاضر می شود تمام آرمانهای كه پدرش به خاطر آنها مبارزه كرده و به خاطر آنها به زندان افتاده است را زیر پا بگذارد.
آلیشیا( اینگرید برگمن ) حتی حاضر است برای رضای معشوق دولین ( كاری گرانت ) و به خاطر وظیفه ای كه بر عهده ی دولین است با مرد دیگری ازدواج نماید. وی مجبور است علیرغم احساسات باطنی خود خود را عاشق سباستین ( كلود رینز ) كه در حقیقت مامور نازی ها است نشان دهد تا اطلاعاتی را كه دولین از او می خواهد به دست آورد.
درونمایه فیلم برخلاف ظاهرش كه مبتنی بر روابط علی و معلولی افراد است كاملا بر روابط احساسی اشخاص استوار است. در ظاهر سباستین دوست پدر آلیشیا است و قبلا از او خواستگاری كرده ولی جواب منفی شنیده است. پس زمینه ی عشقی بوجود آمده در ظاهر بین این دو كاملا تعریف می شود.
روابط دولین و آلیشیا در ظاهر كاری است و تعریف شده. دولین مسئول مستقیم آلیشیا است و آلیشیا زیر نظر او كار می كند. آلیشیا عشق خود را به دولین نشان می دهد ولی چیزی از او نمی بیند و این موضوع او را سرخورده می كند و او خود را كاملا وقف كاری می كند كه نه تنها هیچ علاقه ی به آن ندارد بلكه از آن متنفر است و فقط چون در جریان بازی است نمی تواند دست از بازی بردارد.
وی در حقیقت با غرق كردن خود در كار سعی در پنهان كردن عشق خود نسبت به دولین و سرخوردگی ناشی از آن دارد. دولین هم با پنهان كردن خود در زیر چهره ای خشك و جدی سعی در پنهان كردن عشق خود نسبت به آلیشیا و عصبانیتی كه نسبت به مجموعه كارهایی كه صورت گرفته تا آلیشیا را هر چه بیشتر از او دور كند ( همانند ازدواج سباستین با آلیشیا ) دارد.
سباستین شاید تنها آدمی است كه در بیشتر زمان فیلم بر پایه ی احساساتش عمل می كند. او واقعا عاشق آلیشیا است و هر كاری می كند تا او را راضی نگاه دارد برای نمونه با مادرش كه یكی از وحشتناك ترین مادران هیچكاكی است ( به استثنای مادر فیلم بیمار روانی ) به خاطر آلیشیا دعوا می كند و بسیاری از اختیاراتی را كه قبلا مادرش بر عهده داشته به آلیشیا واگذار می كند در حقیقت خانمی خانه را از مادر می گیرد و به آلیشیا واگذار می كند.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran