🔻 "ولی فقیه مصلحت دیده فعلا انتخابات باشد"
آیت الله خامنه ای امروز در کنار دفاع مجدد و سرسختانه از شورای نگهبان، یک جمله مبهم را هم بیان کرد: "بنده ممکن است با بعضی از نظرات شورای محترم نگهبان، مثلاً در باره یکی دو مورد یا کمتر و بیشتر موافق نباشم، اما اعضای محترم این شورا را افراد متشرع، پرهیزگار و مقید به وظیفه دینی میدانم که بر طبق قانون و وظیفه دینی عمل میکنند."
سخنانی که یادآور اشاره -تلویحی- ۱۴ خرداد آقای خامنه ای به اتهاماتی بود که در جریان رد صلاحیت علی لاریجانی علیه او مطرح شده بود : "در جریان عدم احراز صلاحیّت، به بعضی از کسانی که صلاحیّتشان احراز نشده بود جفا شد، ظلم شد... متأسّفانه در فضای مجازی... بدون هیچ قید و بندی این چیزها را منتشر کردند.... مطالبهام از دستگاههای مسئول این است که جبران کنند." هرچند ساعاتی بعد از آن، مشخص شد نهایت "جبران" مورد نظر، بیانیه شورای نگهبان در انتقاد از "هتک حرمت و حیثیت داوطلبان و خانوادههای ایشان" است.
این واقعیت که رهبر، هر از گاه چیزهایی میگوید که از آن معانی لفظی خاص برداشت میشود ولی در عمل، از سیاستهای دیگری حمایت می کند، ریشه در "تئوری محذوریت رهبری" دارد که پیشتر، در مقاله ای به بهانه درگذشت محمدتقی مصباح یزدی، یادآوری شده بود. مصباح یزدی یکی از شارحان صریح الهجه تئوری مزبور بود که میگوید ولی فقیه به خاطر مسئولیت رسمی خود، دارای محذوریت های متعددی است و در نتیجه، امکان بیان همه دیدگاه های خود را ندارد. نتیجه آنکه پیروان رهبر، نباید تنها ظاهر سخنان وی را مبنای عمل قرار دهند و باید بکوشند با پی بردن به "خواسته های قلبی" ولی فقیه، این خواسته ها را برآورده کنند. نقل قولِ –بدون شرحِ- بخشی از مقاله "مصباح یزدی، مفسرِ بیمحذوریتِ ناگفتههای رهبر"، جنس پدیده فوق را بهتر توضیح می دهد:
[آغاز نقل قول] «... مصباح یزدی از جمله در ۱۶ مرداد ،۸۶ تصریح کرد که "فهمیدن نظرات مقام رهبری معظم انقلاب کار سادهای نیست و باید از طریق قراین و سخنان از اصل نظراتشان مطلع شد". او در سخنرانی دیگری در ۱۰ دی ۸۸، در پاسخ به این سوال که "چرا مقام معظم رهبری آنجاهایی که ما حتی یقین داریم که فردی صالح نیست، ایشان باز هم در شرایطی به صورتی [از آن شخص] حمایت میکنند" اظهار داشت: "در یک کلمه باید گفت: ایشان افقی را میبیند که حفظ یک مصلحت اقوا [قوی تر] و اهمّ [مهم تر] دینی است. این مسأله باید به جایی برسد که همه مردم حقیقت را بفهمند."
محمدتقی مصباح یزدی در جای دیگر، با روایتی خاص از ماجرای قتل عثمان بن عفان خلیفه سوم، منظور خود از جنس رابطه رهبر و پیروانش را شفافتر کرد. او در سخنرانی ۱۰ دی ۸۸، در تفسیری معنی دار از محذوریت های رهبران در دیدگاه عقاید واقعی خود گفت: "در نھج البلاغه تعبیری دارد که مضمونش این است: من به کشتن عثمان امر نکردم، نھی ھم نکردم. اگر امر کرده بودم، قاتل او بودم."
مطابق تفسیر مصباح از روایت فوق: "گاھی رفتاری از یک شخصی [رهبر] یک معنایی دارد و از دیگران معنای دیگری. این رفتار از آن شخص کاملاً صحیح و بهجاست، اما دیگران نباید از آن تقلید کنند... این گونه رفتار مقتضای آن مقام است، نه مقتضای حق آن شخص." این نظریه پرداز نهایتا نتیجه میگرفت که پیروان رهبر به جای معطل ماندن در ظواهر اظهاراتش "باید زمینه را فراھم کنند، برای این که او بتواند آنچه را مصلحت اصلی می داند، اعمال کند".
بر همین مبنا، به تاکید آقای مصباح برخی اظهارات بنیانگذار جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب راجع به دموکراسی و رای مردم هم، صرفا بنا بر مصالح سیاسی بیان شده بود. به بیان او: "امام روی حرف مردم تکیه میکردند، در مقابل تبلیغاتی که غربی ها می کردند که شما یک حکومت فاشیستی را سرکار می آورید و دم از چیزی میزنید که مال ۱۴۰۰ سال پیش بود. امام برای اینکه با ادبیات خودشان سخن بگویند گفتند شما در دموکراسی می گوید نظر مردم معتبر است، ما هم این حرف می زنیم."
او در اظهارنظری مرتبط در ۷ دی ۸۴ تاکید کرد: "اگر در جمهوری اسلامی تا کنون سخن از انتخابات بوده است، صرفا به این دلیل است که ولی فقیه مصلحت دیده است فعلا انتخابات باشد و نظر مردم هم گرفته شود. ولی فقیه حق دارد و میتواند هر زمان که اراده کند و مصلحت بداند نوع دیگری از حکومت را که در آن چه بسا اصلا به رای مردم مراجعه نشود انتخاب کند."... »
🔻 متن کامل مقاله "مصباح یزدی، مفسرِ بیمحذوریتِ ناگفتههای رهبر"، منتشر شده در ۱۳ دی ۹۹، در اینجا در دسترس است:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55517050
-
@HosseinBastaniChannel
🔻 درگیری قابل انتظار در دفتر رهبر جمهوری اسلامی
یادداشت نامتعارف وحید حقانیان معاون امور ویژه دفتر رهبری در مورد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و واکنش تند خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه به آن، شگفتی مخاطبانی را به دنبال داشت که به تقابلهایی علنی در این سطح عادت نداشتند. توضیح آنکه حقانیان در یادداشت خود حضور رضایی، قاضی زاده هاشمی و همتی را "امداد الهی" دانسته و نوشت: "اگر بعد از کنار کشیدن نامزدهای پوششی، این سه نفر نیز اعلام انصراف کرده بودند، ولو وزارت کشور هم قبول نمی کرد یقینا چالش بزرگی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی بهوجود میآمد." تسنیم اما با انتقاد شدید از این یادداشت، خطاب به حقانیان گوشزد کرد: "خنّاسان و مغرضان با سوءاستفاده از مفاد تحلیل شخصی شما، علیه دفتر رهبری... عقدهگشایی کرده و تلاش کردند انتقام مشارکت معنادار مردم در انتخابات... را با طرح اتهام مهندسی انتخابات از مردم و رهبر معظم انقلاب اسلامی بگیرند."
به نظر می رسد تقابل اخیر، نشانه ای از پدیده ای باشد که اردیبهشت سال پیش -در یادداشتی تحت عنوان "افزایش اهمیت 'دفتر رهبری' با افزایش سن آیتالله خامنهای"- مورد گمانهزنی قرار گرفته بود. نقل قولِ –بدون شرحِ- بخش پایانی آن یادداشت قدیمی، جنس پدیده فوق را بهتر توضیح می دهد:
[آغاز نقل قول] «نمیتوان فراموش کرد که چگونه پس از درگذشت آیتالله خمینی، نیروهای تاثیرگذار بیت او به تدریج از صحنه سیاست ایران حذف شدند یا اگر نشدند، به شدت از نفوذ حکومتی شان کاسته شد. اگرچه این احتمال منتفی نیست که جانشین آیتالله خامنهای، با طیفی از مدیران فعلی دفتر او همسو باشد، ولی دلیلی وجود ندارد که انتخابهای اصلی این جانشین، همانهایی باشند که در زمان حاضر مسئولیتهای کلیدی دفتر را بر عهده دارند. به بیان سادهتر، چهرههای قدرتمند دفتر آقای خامنهای در شرایط فعلی، اطمینانی ندارند که قدرت و نفوذ خود را در زمان جایگزین او هم حفظ کنند.
نتیجه آنکه سالهای پایانی عمر آیتالله خامنهای، ممکن است "آخرین فرصت" مدیران تاثیرگذار دفتر او برای تضمین آینده سیاسی خود باشند و قابل تصور خواهد بود که این مدیران، با استفاده از رانتهای حکومتی و اطلاعاتی خود، از چنین فرصتی استفاده کنند. درست به همان ترتیب که افرادی که خود را در معرض جانشینی آقای خامنهای میبینند نیز، قاعدتا از این فرصت برای یارکشی در نهادهای حکومتی و ازجمله دفتر او استفاده خواهند کرد.
سناریوی اخیر، به ویژه از آن رو موضوعیت دارد که مجموعه دفتر آیتالله خامنهای به نهاد عظیمی تبدیل شده که مدیران آن، مانند مدیران هر ساختار بزرگ حکومتی دیگر، دارای دیدگاهها و منافع یکسانی نیستند و بر همین مبنا، در موضوعات حساس و احتمالا در مقوله جانشینی موضع یکسانی ندارند.
به عنوان نمونه، علی رغم آنکه به وضوح قرار نبوده که مدیران دفتر آقای خامنهای -هرچند نه مشاورانش- حضور چندانی در فضای رسانهای داشته باشند، ولی در سالهای گذشته، هر از گاه اخبار جسته و گریختهای به رسانهها راه یافته که نشان دهنده جنس رقابتهای موجود در بیت بوده است.
درگیریهای دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، که زمینه ساز "مسالهدار شدن" و حذف تدریجی علی اکبر ناطق نوری رئیس وقت "بازرسی ویژه دفتر رهبری" و حتی کمرنگ شدن موقتی اصغر حجازی شد (که ظاهرا با رئیس جمهور وقت میانه خوبی نداشت) از جمله نمودهای قدیمیتر این رقابت بوده. تشدید جنگ قدرت بر سر صداوسیما، که به برکناری محمد سرافراز، افشاگریهایش علیه حسین محمدی معاون بررسی بیت و گسترش درگیری میان موافقان و مخالفان اقای محمدی انجامید، از جمله نمودهای جدیدتر چنین رقابتی محسوب میشود.
این رقابتها، تا زمانی که شخص اول حکومت ایران از نظر سلامت جسمی و آمادگی روحی در شرایط مطلوب قرار داشته باشد، به طور کلی تحت کنترل خواهند بود. اما در صورتی که وی به هر علت، اعم از بیماری یا کهولت سن، دیگر در چنین شرایطی نباشد، میتوان پیش بینی کرد که نشانههای اختلاف، در سطوح رسمی و غیررسمی آشکارتر شوند.
بر همین مبنا، اختلافات یا افشاگریهای مرتبط با زیرمجموعهها و مسئولان دفتر آیتالله خامنهای، از جمله علائمی هستند که رصد کردن آنها در فضای سیاسی ایران، از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. چرا که بخشی از این اختلافات، ممکن است از تشدید جنگ قدرت در میان نیروهایی حکایت داشته باشند که به هر علت، به این نتیجه رسیدهاند که باید خود را برای دوران گذار آماده کنند. نیروهایی که از هم اکنون به خوبی میدانند در دوران پس از آقای خامنهای، عدهای از آنها جایگاه حکومتی خود را حفظ میکنند، و عدهای دیگر این جایگاه را از دست میدهند.»
🔻 متن کامل یادداشت ۱۶ اردیبهشت ۹۹ را اینجا ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-52550129
-
@HosseinBastaniChannel
🔻 حکومت یکدست شد؟
در ماههای اخیر، این بنده متوسط -به هر ترتیب که بود- "کظم تلگرام" و "کظم توییت" و "کظم کلابهاوس" کرد تا وارد بحث "انتخابات" نشود. که البته در غیر آن صورت هم، احتمالا در فضای خاص ماههای اخیر، گوش شنوایی وجود نداشت.
در فردای "انتخابات" اما، نکته قابل عرض این است که تصور نمیکنم که حکومت، در نتیجه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ یکدست شده باشد. به این علت مشخص که مشکلات ساختاری جمهوری اسلامی در حدی است که "هر" رئیس جمهوری، لاجرم و سرانجام با بقیه حکومت درگیر جنگ قدرت میشود.
وقتی پای زدنِ "غیرخودیها" در میان باشد البته، حکایت دیگری است: آنجا استثنائا، همگی متحد خواهند بود.
@HosseinBastaniChannel
📌 این روزها نام حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات در خبرها به چشم میخورد.
🔹 فکتنامه پیشتر در مقالهای با عنوان حیدر مصلحی، افشاگر «نقش صهیونیستها در روی کار آمدن معاویه» به کارنامه برخی از فعالیتهای او پرداخته است.
👈 لینک دسترسی به مقالات «مروجان تئوری توطئه در ایران» در وبسایت فکتنامه
👈 متن کامل مقاله را همراه با منابع در سایت فکتنامه بخوانید
👈 در تلگرام بخوانید
✅ @Factnameh
🔻پاسخگویی به روش قوه قضاییه: حکم زندان و شلاق برای نرگس محمدی
نرگس محمدی که در مهرماه گذشته، پس از ۸ سال و نیم حبس از زندان آزاد شده بود، به ۲ سال و نیم حبس جدید، ۸۰ ضربه شلاق تعزیری، و پرداخت جزای نقدی محکوم شده. دستگاه قضایی بخش اصلی این حکم را، به خاطر اعتراض خانم محمدی به بدرفتاری شدید ماموران قضایی و امنیتی و افشاگری او علیه مسئولان وقت زندان اوین صادر کرده است.
این فعال حقوق بشر در اسفندماه با انتشار یک ویدیو و بیانیهای مکتوب، به افشاگری علیه مسئولان زندان پرداخت و نسبت به آزار جنسی زندانیان زن در بازداشتگاههای ایران هشدار داد. نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در اظهارات خود، از جمله گفت که مسئولان زندان اوین و رئیس وقت زندان غلامرضا رضایی، در هنگام انتقال اجباریش به زندان زنجان در ۳ دی ۹۸، اقدام به لمس نامتعارف و ضرب و جرح وی کرده اند. این زندانی سابق همچنین روایت کرد که به دنبال درگیری فوق و در شرایطی که مجروح بوده، آقای رضایی با بیان اشارات جنسی خاص در صدد آزار او برآمده است.
نرگس محمدی در بخشی از بیانیه خود، در مورد وقایع ۳ دی ۹۸ توضیح داد: "با حمله ناگهانی و شدید ریاست زندان شوکه شدم. در حالیکه ازحمله ایشان عصبانی بودم و فریاد میکشیدم، تذکر دادم که حق نداشتند به من دست بزنند... [اما] با حمله مردان و کشیدن، پرت کردن، با زور بالا کشیدن از پله ها مواجه شدم." خانم محمدی افزود: "شال و کتم روی زمین افتاده بود و من با بلوز و شلوار بودم. چندین بار در اعتراض به بی حرمتی و تعرض وحمله های مردان و در تقلا برای بیرون رفتن از ساختمان، زمانی که دستانم را با فشار شدید از دستگیره جدا کردند، دستم را محکم به در کوبیدم و شیشه ها شکستند و دستانم مجروح شدند."
او توضیح داد وقتی فهمیده قصد انتقال به زور او به داخل یک اتومبیل پژو را دارند، روی پاهای خود به صورت چمباتمه نشسته تا نتوانند به راحتی حرکتش بدهند: "ناباورانه رییس زندان با دو دستشان بدنم را گرفتند و درست حالت پرت کردن یک حیوان به پشت وانت، با سر به داخل پژو پرتاب کردند... من هنوزمقاومت میکردم و نیمی از بدنم بیرون بود. رییس زندان به وقیحانه ترین و شرم آورترین شکل ممکن پایین بدنم را گرفتند و به داخل ماشین هل دادند و بلافاصله روی پاهایم نشستند."
این زندانی سابق در ادامه اظهار داشت در داخل ماشین، رئیس وقت زندان اوین به راننده اش دستور داده دو نخ سیگار بیاورد: "آقای رئیس که دهانش لای موهایم و کنار گوشم بود دستور داد که نرگس سیگارها را روشن کن تا سیگار بکشیم. از شدت بغض و خشم دستانم را که خونریزی میکرد به هم فشار میدادم. سکوت کردم. با تحقیر دستور داد که اگر خودت نمیکشی، سیگار من را روشن کن."
خانم محمدی روایت کرد که بعد از ورود به زندان زنجان به طرح شکایت پرداخته و بعدا مورد معاینه پزشک قانونی قرار گرفته. او با اشاره به گزارش پزشکی قانونی در زندان زنجان افزود: "۲۳ الی ۲۴ مورد آثار کبودی -از گردن و سینه تا ران پای من- که جای دست مردان حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده ثبت و ضبط شده."
نرگس محمدی با اشاره به بی نتیجه ماندن شکایتهای زنان زندانی از موارد مشابه یا حتی بدتر، شهادت داد: "من بارها و بارها چه در سلول های انفرادی و چه در بند عمومی زندان اوین، حتی در بند عادی زنان زندان زنجان، روایت هایی از تعرضهای مردان حکومت جمهوری اسلامی ایران نسبت به زنان را شاهد بوده ام و شنیده ام." وی هشدار میدهد: "اجازه نمیدهیم این تعرض را شما به نام حکومت، به نام نظم، به نام قانون یا به نام دین علیه ما زنها اعمال بکنید."
نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر با انتقاد از اینکه شکایت او از غلامرضا رضایی رئیس سابق زندان اوین مورد رسیدگی قرار نگرفته خاطرنشان کرد: "اما شکایت وزارت اطلاعات آقای روحانی و رئیس زندانِ آقای رئیسی منجر به محاکمهٔ اینجانب شده است." این فعال حقوق بشر با تصریح بر آنکه "من به دلیل دروغ، نیرنگ، توهین، و تعرض مردان اوین و در اعتراض به دست درازی، حملات و رفتارشان شیشههایِ در و پنجره ساختمان ریاست زندان را شکستم" گفت: "نه چنین نظامی، نه چنین زندانهایی و نه نظم چنین زندانهایی را به رسمیت نمیشناسم."
🔻لینک زیر، متن کامل گزارشی است که ۹ اسفند ۱۳۹۹، بر مبنای بیانیه و ویدیوی افشاگرانه نرگس محمدی، روایتهای مندرج در کتاب "شکنجه سفید" خانم محمدی از آزار جنسی همبندان او و نیز شهادتهای جداگانه برخی دیگر از زندانیان زن منتشر شده بود:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55379872
-
@HosseinBastaniChannel
🔻برگی از یک دفتر خاطرات فرضی
«صبح در میتینگ انتخاباتی تهران سخنرانی تندی کردم گفتم اگر انتخاب شوم اجازه نمیدهم کسی از جایگاهش سوء استفاده کند. جمعیت خیلی تشویق کردند.
ظهر برگشتم دفتر ریاست قوه. بچه های دفتر گفتند کلی شکایت از ستاد انتخاباتی ما شده که تمامش هم بیمورد است. معلوم شد دشمنان دارند جوسازی میکنند.
عصر با فعالان ستاد جلسه خوبی داشتم. واقعا آدم لذت می برد که این جوانهای انقلابی اینطور برای خدمت در جایگاههای مهم شور و شوق دارند. گفتم تا روز انتخابات یک کم بیشتر مواظب باشند بهانه دست کسی ندهند.
شب با شش حقوقدان شورای نگهبان جلسه مفیدی داشتیم. نصفشان را سه سال پیش به مجلس معرفی کردم و نصف دیگرشان باید همین تابستان به مجلس معرفی شوند. گوشزد کردم دقت کنند انتخابات خوب برگزار شود...»
@HosseinBastaniChannel
🔻 "رهبر نه می تواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند"؟
آیت الله خامنه ای امروز یکشنبه ۱۲ اردیبهشت لازم دید در واکنش به صحبت های منتشر شده از محمدجواد ظریف اعلام موضع کند: "سیاست خارجی در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی وزارت امور خارجه است. مجامع بالادستی، مسئولین عالی رتبه کشور، آنها هستند که سیاست خارجی را [تعیین میکنند].البته وزارت خارجه هم مشارکت دارد در اینها، لکن اینجور نیست که تصمیم گیری تابع وزارت خارجه باشد، نه! وزارت خارجه مجری است... در کشور ما هم همین جور است. [سیاستگذار] شورای عالی امنیت ملی است."
۱- فارغ از اینکه حکومت ایران تا چه حد به "همه جای دنیا" شباهت دارد، طبق اصل صد و هفتاد و شش قانون اساسی، مصوبات شورای عالی امنیت ملی تنها پس از تأیید شخص رهبر قابل اجرا هستند و این شورا منطقا امکان تصویب تصمیمی که همسو با دیدگاه های رهبر نباشد را ندارد. در نتیجه شاید بیان دقیقتر اظهارات امروز آقای خامنهای این باشد که سیاست خارجی را "مسئول عالی رتبه کشور" تعیین میکند.
۲- آیت الله خامنه ای که امروز توضیح داده وزارت خارجه مجری منویات "مسئولین عالی رتبه" است، همان مقامی بود که وقتی اجرای برجام به مشکل خورد، مصلحت دانست با انکار انتساب "تصویب برجام به رهبری" بگوید: "آنطور که برجام عمل شد، من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به رئیسجمهور و وزیر خارجه گفتیم و تذکر دادیم." (۱ خرداد ۱۳۹۸) آن هم در شرایطی که "اجرای" توافق هستهای، موکول به تصویب آن در جلسه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ مجلس بود که شب قبلش، اصغر حجازی از بیت رهبری، با رئیس مجلس و دبیر شورای امنیت ملی جلسه گذاشت تا مقرر کند اجرای برجام به سرعت به تصویب برسد. طبیعتا هم اجرای توافق هسته ای در عرض ۲۰ دقیقه به تصویب مجلس نهم رسید.
۳- گوینده روایت "مسئولین عالی رتبه تعیین می کنند و وزارت خارجه مجری است"، در عین حال همان کسی است که در ۲۴ مهر ۱۳۹۰، در پاسخ به کسانی که "دوست دارند بگویند فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود" مدعی شد اساسا امکان دخالت در وظایف "مسئولین" را ندارد. او به طور مشخص تعریف کرد: "مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیتهای مشخصی دارند... در همه اینها رهبری نه می تواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلا امکان ندارد." / بدون شرح.
@HosseinBastaniChannel
🔻منبع ارسال فایل؟
- «فایل صوتی ظریف را فلان حلقه حکومتی به بیرون فرستاده، چون 'منطقا' نفعش در این کار است.»
از دیروز تا به حال، مشابه این استدلال هر از گاه در تحلیل ماجرای فایل مطرح شده است.
اینکه منبع اولیه ارسال فایل از داخل کجا بوده را نمیدانیم، ولی «روش استدلال» منطق-محور فوق، یک ایراد ساختاری دارد: فرض را بر «عقل متعارف» حلقههای حکومتی قرار میدهد، که تجربه نشان داده -الزاما- فرض صحیحی نیست.
@HosseinBastaniChannel
🔻لغزش یا رویه؟
مجری خود-طناز-پندار ِتلویزیون، با سرخوشی به استاد نقاشی که مشکل جسمی دارد میگوید: "متراژ دست و پای خانمت مثل خودته یا مثل ماهاست؟"
استفاده از این ادبیات، شاید در توضیحات "رسمی" روزهای آینده به حساب لغزش کلامی مجری گذاشته شود. بهواقع اما، نمونهای آشنا از رویه رسانهای متصل به بیتالمال است که در آن، جز "شهروندان درجه یک" کسی حرمت ندارد.
* در توجیه بیان تمسخرآمیز مجری، گفته شده کلمه متراژ را قبلا خود مهمان هم به کار برده. این توجیه مانند آن است که در گفتگو با کسی گفته شود: "به عقیده بنده حقیر ... " و شخص پاسخ دهد: "به عقیده توی حقیر...". طبیعتا نه آن مجری و نه ما در "هیچ" شرایطی حق نداریم در مورد مشکل جسمانی دیگران با چنین لحنی سخن بگوییم.
** خوب، بحمدلله حضرات، ساعتی پیش این مشکل را نیز به شیوه خود حل کردند: مهمان برنامه جلوی یک دوربین "اعتراف" کرده که به او توهین نشده. مشابه همان رویه ای که چند روز پیش، در مورد صیاد هرمزی نیز مورد استفاده قرار گرفت (لینک زیر):
/channel/HosseinBastaniChannel/2508
@HosseinBastaniChannel
🔴نکتهای تازه و جنجالی از ویدیوی واکسن #فایزر در ایران؛ پای یک شرکت اصفهانی یخچالسازی صنعتی و پزشکی وسط است
▪️در لحظه ۲:۳۳ ویدیو، بالای صفحه دستگاهی که دمای یخچال ویژه واکسن را نشان میدهد، نشانی اینترنتی وبسایت «شرکت مهندسی فراتجهیز آرمانپژوه» مشخص است.
▪️این شرکت که دفترش، اصفهان است، بنابر آنچه در وبسایتش آمده ازجمله یخچالها، فریزرها و محفظههای تست دمایی برنامهپذیر و دما ثابت از دمای 80- تا 180 + درجه سانتیگراد با کاربردهای پزشکی، آزمایشگاهی، صنعتی تولید میکند.
👈 ماهها چهرههای علمی یا مدیریتی ستادملی کرونا و نیز برخی مسوولان وزارتبهداشت مدعیبودند، امکانات نگهداری واکسن فایزر در دماهای بسیار پایین در ایران وجود ندارد.
@roozArooz_media
🔴 احتمال بروز فاجعه!
سرعت افزایش آمار در موج چهارم کرونا در ایران به صورت خطرناک و بیسابقهای بیشتر از قبل است. اگر سرعت افزایش آمار در موجهای دوم و سوم با استناد به آمار به طور متوسط ۳٫۴ مورد افزایش فوت و ۲۲ مورد افزایش بستری در روز بوده، این مقدار در موج چهارم ۱۴٫۸ مورد افزایش فوت و ۱۴۷ مورد افزایش بستری در روز است.
به بیان دیگر سرعت افزایش آمار روزانه بستری و فوت در خیز چهارم نسبت به موارد قبل به ترتیب ۶ و ۴ برابر است!
🔴 سرعت افزایش آمار در موج چهارم به گونهای است که در صورت عدم مداخلۀ فوری شامل محدودیت اجتماعی، واکسیناسیون و پرهیزِ خودخواسته نسبت به رفت و آمد، بارِ بیماری به زودی از ظرفیتِ نظام درمان فراتر رفته و فاجعه میآفریند.
👇 متن کامل یادداشت علیرضا کدیور در این مورد را با لمس گزینه Instant View در پایین صفحه مطالعه کنید.
▫️لینک وبسایت: d-mag.ir
@dmag_ir
🔻وقتی ناباوران به مستعان ۱۱۰ "حقیر و مستاصل" توصیف شدند
در سالگرد رونمایی از "مستعان ۱۱۰"، یادآوری چهار ویژگی تاریخی از ماجرای این "کرونایاب" جعلی مفید خواهد بود:
۱- در مراسم رونمایی از مستعان ۱۱۰ در ۲۷ فروردين ۹۹، حسین سلامی فرمانده کل سپاه، غلامرضا سلیمانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین، احمد عبداللهی معاون سلامت، آموزش پزشکی و پدافند زیستی سپاه و علیرضا جلالی فرمانده دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله سپاه حاضر شدند. حضور مقام هایی در حد فرماندهان کل سپاه و بسیج جلوی دوربین صداوسیما برای تبلیغ "اختراعی" که جعلی بودن آن به سرعت خبرساز شد، در بهترین حالت نشان دهنده آسیبپذیری شدیدِ فرماندهان ارشد در مقابل ساده ترین انواع "فریب" بود.
۲- فرمانده کل سپاه در مراسم رونمایی از مستعان، آن را یک "پدیده علمی و فناوری نوظهور" توصیف کرد که به دست "بسیجیان دانشمند و با اخلاص" ساخته شده. سرلشکر سلامی سپس، ادعاهای نامفهوم این "بسیجیان دانشمند" را چنین تکرار کرد: "اساسش این است که با استفاده از ایجاد میدان مغناطیسی یعنی استفاده از ویروس دوقطبی ای که داخل این دستگاه تعبیه می شود، هر نقطه ای از محیط تا شعاع صد متر که آلوده باشد، آنتن این دستگاه درست در مقابل آن نقطه قرار می گیرد و در عرض حدود پنج ثانیه موفق می شود نقطه آلوده را کشف کند.... حُسنی که این دستگاه دارد این است که نیاز به خونگیری ندارد، کاملا از راه دور این کار را انجام میدهد و هوشمندانه عمل می کند.... یک پدیده شگفت انگیز علمی است." توصیفاتی از این جنس، به وضوح از بیپروایی فرماندهان در ورود به عرصههایی حکایت داشتند که کوچکترین درکی از آنها ندارند.
۳- رمضان شریف سخنگوی سپاه، یک روز بعد از رونمایی از "مستعان ۱۱۰" مدعی شد این دستگاه "قبل از رونمایی رسمی بیش از ۱۰ روز در حداقل ۱۰ بیمارستان و مرکز درمانی درگیر بیماران کرونایی در کشور، تست و آزمایش شده". سرتیپ شریف همچنین تاکید کرد: "سطح و میزان دقت این سامانه در تشخیص و کشف کرونا بین ۷۰ تا ۸۰ درصد مورد اذعان متخصصین و پزشکان قرار گرفته است که در صورت نیاز اساسی بیمارستانها و پزشکان منتشر خواهد شد." او حتی وعده داد: "به زودی فرآیند تولید و مختصات و قابلیت های فنی این سامانه تشخیصی غربالگر با حضور اصحاب رسانه توسط متخصصین مرجع تشریح خواهد شد." طرح ادعاهای بسیار مشخصی مانند آزمایش مستعان ۱۱۰ "بیش از ۱۰ روز در حداقل ۱۰ بیمارستان"، یا دقت "۷۰ تا ۸۰ درصدی" آن "به اذعان متخصصین و پزشکان"، یا جلسه قریبالوقوع "متخصصین مرجع" با رسانه ها برای توضیح ابهامات، نمونههایی مثال زدنی از رویه اشاعه اطلاعات ساختگی در پوشش گزاره های -به ظاهر- مستند بودند.
٤- در ۲۸ فروردين ۹۹، رمضان شریف سخنگوی سپاه انتقاد از مستعان ۱۱۰ را نشانه "حیرت و عصبانیت دشمنان و بدخواهان داخلی و خارجی" و "ناشی از احساس ضعف، حقارت و استیصال از اقتدار و اراده ایرانی برای حل مشکلات" دانست. سخنگوی سپاه با تاکید بر اینکه "سپاه و بسیج همواره از استعدادها و خلاقیت ها و ابداعات جوانان عزیز این مرز و بوم به ویژه طی سالیان اخیر حمایتهای همه جانبه ای داشته و هیچ پیشنهاد علمی مبتنی بر پشتوانه های مستحکم و معتبر را بیپاسخ نگذاردهاند" وعده داد که به زودی "نقشهای موثر و تعیینکننده سامانه [مستعان ۱۱۰] در کمک به مدیریت و پیشگیری از ادامه شیوع کرونا ملموس و آشکار خواهد شد." به عبارت دیگر، موضع رسمی سپاه –مانند طیفی از پرونده های مشابه– این بود که باور کردن روایات ساختگی فرماندهان، حتی داستان هایی در حد مستعان ۱۱۰، ملاک تشخیص "دشمنان و بدخواهان" ایران از باورمندان به "استعدادها و خلاقیت های" ملی است.
https://bit.ly/3g9lPvT
@HosseinBastaniChannel
🔻 حکایت همچنان باقی است
- "اگر مرجعی قاطع برای بررسی خطاها و ضعفها و تقصیرات منجر به شکستهای پی در پی در دو سال اخیر... وجود داشت... اوضاع جنگ و جبههها بهتر از حال بود… متأسفانه همه تشویق و تقدیر ما متوجه سپاه با همه خط بازیها و جنگهای سیاسی موجود در آن شد." (نامه آیت الله منتظری به رهبر وقت، ۱۶ مهر ۶۴)
- "مسئول عملیات قرارگاه حمزه [سپاه]، نوارش هست، ویدیوش هست- میگوید که طرح عملیات والفجر۲ که صورتجلسه شده بود، صورتجلسه ای که قرارگاه حمزه امضا کرده [را] توی پادگان حاج عمران [عراق] گرفته ایم. حفاظت [سپاه] باید برود آن را بررسی کند... چه جوری آخر قرارگاه حمزه یک چیزی امضا کرده رفته آنجا [عراق]؟... ... مطمئن باشید که از برادران حفاظت اطلاعات -یک تعدادیشان را عرض می کنم- نمی ترسیم... اینکه شب بریزند خانه حسن، تقی، نقی، این مطلب را حل نمی کند." (صحبتهای منصور کوچک محسنی در جلسه ۵ آذر ۶۳ سپاه)
- "چرا هر کدام اینها [که] میرسند و کارایی هم ندارند، بلد هم نیستند، نمی دانند مسائل را، می آیند مسئولیت اصلی را میگیرند؟ و در نتیجه شما می بینید که ستاد اصلی سپاه از نظر کیفیت و قدرتش فاجعه آور است ... در نتیجه، قرارگاهها میشود کاغذی، سازماندهی میشود کاغذی." (صحبتهای حسن بهمنی در جلسه ۵ آذر ۶۳ سپاه)
https://www.bbc.com/persian/iran-features-53961947
#کودتای_خزنده
@HosseinBastaniChannel
ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی، ۱۶ اسفند ۱۳۹۹:
اینترنت ایران فیلترشدهترین اینترنتها در جهان است. جزو ده کشور اول جهان هستیم از لحاظ اینترنت فیلتر شده
علی خامنهای، ۱ فروردین ۱۴۰۰:
متاسفانه فضای مجازی کشور ما ول است. افتخار میکنیم که فضای مجازی را ول کردیم، افتخار ندارد
Twitter
@hafezeye_tarikhi
🔻حضور خیابانی ارتش در “دیماه ۹۷”؟
اظهارات اخیر کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش در خصوص مشارکت این نیرو در مقابله با اعتراضات مردمی، اطلاعاتی نه چندان جدید و ابهاماتی جدید را پیش روی مخاطبان گذاشته است.
سرتیپ حیدری در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، با تاکید بر اینکه نیروی زمینی ارتش به خواست خود در مقابله با "ناآرامیهای دیماه ۹۷" مشارکت داشته، روایت کرده: "آمادگیمان را به سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کردیم و به ایشان گفتیم که فعلاً نیروی زمینی مأموریتی ندارد، ولی با توجه به نیروهای آموزشدیده و ولایی که داریم، الآن بهترین فرصت است که ما به نیروهای امنیتی کشورمان کمک کنیم." فرمانده نیروی زمینی افزوده: "خوشبختانه ایشان پذیرفت و ما توانستیم در برقراری امنیت در داخل شهرهایی که دچار ناآرامی شده بودند، تأثیر بسزایی داشته باشیم. گزارش آن به استحضار رهبر انقلاب هم رسید که اوامر ویژهای در اینباره صادر کردند که حتماً در آینده برای ما نصبالعین خواهد بود."
روایت کیومرث حیدری، به ویژه با توجه به محل انتشار آن، مورد توجه گسترده رسانه ها قرار گرفته، هرچند ذکر "دی ۹۷" به عنوان زمان مداخله ارتش سردرگم کننده بوده است. چون اگرچه در سال ۹۷ شهرهای مختلف ایران شاهد تجمعات و تظاهرات مختلف بودند، ولی تظاهرات اصلی آن سال در فصل تابستان برگزار شدند. البته در دی ماه ۹۷ نیز در برخی از نقاط ایران حرکت های اعتراضی صورت گرفتند که مهم ترین آنها تجمعات کارگری خوزستان بودند، اما ابعاد این حرکت ها کمسابقه نبود که تصور شود برای سرکوب آنها، نیاز به مشارکت نامتعارف ارتش بوده است.
این در حالی است که قبل و بعد از تجمعات سال ۹۷، اعتراضات بسیار گسترده تر دی ۹۶ و آبان ۹۸ رخ داده بودند که به لحاظ تعداد شهرهای درگیر در آنها، در دوره رهبری آقای خامنه ای استثنایی محسوب میشدند. بر همین مبنا، اگر قرار بر دخالت ویژه ارتش در عملیات سرکوب بود، محتمل تر مینمود که این دخالت برای مقابله با حرکتی در حد اعتراضات دی ۹۶ یا آبان ۹۸ باشد.
آنچه این برداشت را تقویت می کند، اظهارات صریح حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی در مورد نقش ارتش، به تاریخ ۲۱ آذر ۹۸ است. سرتیپ اشتری کمتر از یک ماه پس از اعتراضات ۹۸، در جریان دیداری با عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش گفت: "اغتشاشات اخیر متفاوت از گذشته و به صورت پراکنده بود که به یاری خداوند مدیریت شد که جا دارد از همکاری سایر سازمانها و دستگاههای امنیتی مخصوصاً ارتش جمهوری اسلامی ایران تقدیر و تشکر کنم."
در این اظهارات، به نوع مشخص "همکاری" ارتش اشاره نمیشد، اما عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور در اظهاراتی جداگانه در ۴ آذر ۹۸، نقش ارتش را تدارکاتی و حفاظت از ساختمانهای حساس ذکر میکرد. او در گفتگویی تلویزیونی در مورد نقش نهادهای مختلف در سرکوب آبان ۹۸ میگفت: "ارتش برای حمل و نقل نیرو، برای لجستیک و کمکرسانی [وارد صحنه شد]. ما در برخی موارد که کمبود نیرو داشتیم ارتش را آوردیم برای حفاظت از اماکن و مناطق حساس، که از آن اماکن حفاظت کنند تا نیروی انتظامی آزاد باشد."
لازم به ذکر است که به دنبال نوبت قبلی اعتراضات سراسری ایران در دی ماه ۹۶، عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش در پیامی به حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی نوشته بود: "همانطور که بارها اعلام آمادگی کردیم، مطمئن باشید اگر لازم میشد همرزمان شما در ارتش جمهوری اسلامی ایران بازو در بازوی دلاوران آن نیروی سربلند [ناجا] رودرروی فریبخوردگان شیطان بزرگ میایستادند." سرلشکر موسوی در ادامه، بر "آمادگی کامل ارتش" برای "اجرای دستورت رهبر "در هر مأموریت ابلاغی" تأکید کرده بود.
از پیام فوق چنین برداشت میشد که ارتش، به ادعای فرمانده کل آن، در مقابله با اعتراضات دی ۹۶ نقشی نداشته ولی آماده بوده تا از آن پس، در چنین مقابلهای مشارکت داشته باشد.
مشارکتی که تا این لحظه، اثبات شده حداقل در جریان حرکت اعتراضی آبان ۹۸ صورت گرفته. هرچند فرمانده نیروی زمینی ارتش در مصاحبه اخیر -احتمالا در لغزشی کلامی- آن را دی ۹۷ ذکر کرده است.
@HosseinBastaniChannel
🔻راه حل شاعر معتمد رهبر برای مشکل پول ملی ایران
علیرضا قزوه هماهنگ کننده جلسات شعر دفتر رهبری، در نامهای به ابراهیم رئیسی پیشنهاد داده که برای حل مشکلات پول ملی، به سرعت بر روی اسکناسهای کشور عکس قاسم سلیمانی و مصطفی چمران چاپ شود.
ایشان در پیشنهاد اقتصادی خود مشخصا نوشته: "استدعای من آن است که در همین یکی دو سال آینده اسکناسهای ایران عزیزمان منقش به تصویر این دو بزرگمردی باشد که دیناری به دنیا دلبستگی نداشتند. شاید به برکت این دو نام عزیز و مرام آنها پول ملی ما از شر شروران اقتصادی و پولشویان و رانت خواران به دور بماند."
علیالظاهر این شاعر معتمد نظام معتقدند عکس قبلی "برکت" لازم را نداشته و راه حل، چاپ عکس جدید روی اسکناسهای ایران است.
@HosseinBastaniChannel
علی خامنهای، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۰:
ننگ است برای یک ملتی که در انتخابات ریاست جمهوری ۳۵ درصد، ۴۰ درصد شرکت میکنند. پیداست مردم به نظام سیاسىِشون نه اعتماد دارند، نه اعتنا دارند، نه امید دارند
به شهروندان آمریکایی گفتند به چه کسی رای میدهید؟ گفته بودند چه فایده، چه فرقی میکند؟ به هیچکس
Twitter
@hafezeye_tarikhi
چند روایت از فروش واکسن فایزر در تهران
گزارش روزنامه همشهری:
بررسیهای همشهری نشان میدهد، بازار غیررسمی فروش 25 تا 60میلیون تومانی واکسن کرونای آمریکایی «فایزر» در تهران راه افتاده است که به صورت قاچاق وارد میشود؛ بازاری که با توقف واکسیناسیون در ایران، کمبود واکسن و جاماندن خیلیها از دوز دوم، از سوی بازاریابها، با جذب متقاضیان واکسن، رونق گرفته است. تمام سازوکار جذب متقاضی، به شکل محتاطانه و درصورت معرفی از سوی افراد مورد اعتماد آنها، با ارائه کدملی، شماره گذرنامه و تشکیل یک گروه 5 تا 6نفره انجام میشود. این افراد در چند نقطه شهر، دفاتر و مطبهایی دارند که فعالیت عمده آنها، فروش و تزریق واکسن است. در این دفاتر و مطبها، یخچالهای پیشرفتهای برای نگهداری از این واکسنها که ادعا میشود فایزر است قرار دارد، تزریق واکسن از سوی افرادی که در کار تزریقات هستند انجام میشود و همان جا هم کارت واکسن که مهر وزارت بهداشت کردستان عراق را دارد، به افراد داده میشود.
قیمت هر دو دوز واکسن 25 تا 60میلیون تومان با توجه به معرف و بازاریاب و محل تزریق متفاوت است. همه اینها در شرایطی است که با توجه به حفظ زنجیره سرد این واکسن و نگهداری آن در مخازن سرمایشی پیشرفته، حالا هشدارها نسبت به کیفیت این واکسنها و تقلبیبودن آنها بالا رفته است و همه اینها در حالی است که سخنگوی سازمان غذا و دارو به همشهری میگوید هرگونه تزریق واکسن فایزرممنوع است و واردکننده و تمام عوامل آن قاچاقچی به شمار میروند.
همشهری در این گزارش میدانی- تحقیقی، جزئیات قابلتوجهی از فعالیت مافیای تزریق واکسن بهدست آورده است.
...
مکان یک واحد اداری در ساختمانی نیمهاداری در یکی از خیابانهای شمال تهران است. افراد با هماهنگی قبلی و با نام بردن معرف که همان بازاریاب است، اجازه ورود پیدا میکنند. شرط ورود، حضور 5نفر برای انجام اقدامات اولیه واکسیناسیون است، هر ویال(شیشه واکسن) برای 5 تا 6نفر مورد استفاده قرار میگیرد و بهگفته متصدی مرکز، اگر تعداد کمتر از این باشد، امکان واکسیناسیون وجود ندارد. متقاضیان با کارتهای پرپول، دور میزی در یکی از اتاقها جمع میشوند، کارت ملی و گذرنامهشان را ارائه و توضیحات اولیه را گوش میدهند؛ توضیحات را متصدی اصلی این دفتر که با واسطهها در ارتباط است، ارائه میکند: «هر ویال واکسن فایزر برای 5نفر و هر نفر 25میلیون تومان برای دو دوز تخفیف هم نمیدهیم. 16میلیون برای تزریق دوز اول و بیعانه پرداخت میشود، 21روز بعد برای دریافت دوز دوم، مابقی پول که 9میلیون تومان است، گرفته میشود. »
...
هر نیمساعت، به گروهی وقت واکسیناسیون داده شده است و افراد در قالب گروههای 5نفره وارد میشوند.
....
در هر ظرف 2 تا 3 ویال قرار دارد که هر ویال برای 5 تا 6نفر مورد استفاده قرار میگیرد. ظرفها بارکد مخصوص دارند و با اسکن آنها تمام مشخصات واکسن تولیدشده روی سایتFDA (سازمان غذا و داروی آمریکا) باز میشود و البته برگه اطلاعات برای دریافتکنندگان واکسن فایزر به همه زبانها حتی فارسی وجود دارد.
....
زنگ در به صدا درمیآید؛ زن جوانی ماسکزده وارد میشود. او یکی از همان واسطههاست که قرار است گروه 5نفرهاش تا دقایقی دیگر از راه برسد. ... خودش را کارشناس ارشد پرستاری معرفی میکند: «من تمام کسانی را که نیاز به واکسن دارند یا بیمار خاص هستند، همین جا واکسن زدهام. آنطور که متوجه شدم تنها واردکننده فایزر همین شرکت است و این قیمتی هم که اعلام کردهاند اصلا جای دیگری پیدا نمیکنید حتی درباره واکسنهای معمولیتر. یکی از بیماران من آسترازنکا خواسته که اصلا قابل مقایسه با فایزر نیست قیمتش 160میلیون تومان است. [؟!] سینوفارم را 18میلیون میزنند. اسفند سال گذشته هم فایزر بود و با 80میلیون تزریق میکردند اما الان 25میلیون تومان قیمت خوبی است.»
....
فروش و تزریق غیرقانونی واکسنهایی که ادعا میشود فایزر است تنها در این مرکز انجام نمیشود. در یکی از مطبهای خصوصی هم تزریق واکسن فایزر به قیمت بسیار بالاتری انجام میشود. این واکسنها از امارات وارد ایران میشود و 2دوز آن 30میلیون تومان است.
....
در یکی از باشگاههای ورزشی تهران هم، در یکماه و نیم گذشته، چندین نفر میگویند: واکسن فایزر تزریق کردهاند. بهگفته خودشان بعد از تور واکسن که نوروز برگزار شد، یکی به آنها پیشنهاد داده که با هزینه کمتر از سفر به یکی از کشورهای خارجی در همین تهران واکسن بزنند. قیمت هم از هزار تا 3هزار دلار متفاوت بوده است.
...
hamshahrionline
📡 @VahidOnline
🔻 "اگر نشد می توانیم آقای اراکی را مرجع معرفی کنیم"
آیت الله خمینی در شامگاه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ از دنیا می رود، هرچند خبر آن روز بعد اعلام میشود. آخرین نسخه های روزنامه های کیهان و اطلاعات پیش از درگذشت او، عصر همان روز توزیع میشوند و برخلاف آنچه در حال وقوع بود، حاوی مطالبی با ادعای بهبود حال رهبر وقت هستند.
مثلا در اطلاعات شنبه ۱۳ خرداد، به نقل از اطلاعیه روز جمعه تیم پزشکی آیت الله خمینی، "وضع عمومی" رهبر وقت "رضایت بخش" اعلام شده، و اظهارات روز پنجشنبه پزشکان معالج هم به چاپ رسیده که از "بهبود سریع" او پس از یک عمل جراحی خبر میدهند. همزمان، خبرهای متعددی از برگزاری مراسم شکرگزاری اقشار مختلف به خاطر عمل "جراحی موفقیت آمیز" رهبر و حتی "بهبودی کامل" او منتشر شده است.
در همین نسخه، اخباری نیز در مورد آقای خامنه ای رئیس جمهور وقت به چاپ رسیده که در تمامی آنها، وی با لقب "حجت الاسلام" مورد اشاره قرار گرفته. مثلا، خبر سخنرانی "حجت الاسلام سیدعلی خامنه ای" در ضیافت شام رئیس جمهور تانزانیا که به ایران سفر کرده، یا خبر خطبههای "حجت الاسلام و المسلمین خامنه ای" در نماز جمعه تهران.
تیتر اصلی روزنامه عصر کیهان ۱۳ خرداد، که ساعاتی پیش از درگذشت آیت الله خمینی به چاپ رسیده، به اظهارات علی مشکینی رئیس شورای بازنگری قانون اساسی اختصاص دارد که از جمله، خبر میدهد: "شرط مرجعیت از رهبری حذف خواهد شد". شورای بازنگری، شش هفته پیش از درگذشت آیتالله خمینی، به فرمان او تشکیل شده و قرار است مصوبات آن، بعدا در قالب متن بازنگری شده قانون اساسی به همه پرسی گذاشته شود.
به دنبال انتشار خبر درگذشت آیت الله خمینی در روزنامه های ۱۴ خرداد و وقفهای یک روزه در انتشار روزنامه ها (به خاطر تعطیل عمومی پانزدهم)، در روز ۱۶ خرداد خبر انتخاب علی خامنه ای به سِمت رهبری در روزنامه ها منتشر می شود. از همان روز، وی به ناگاه به عنوان "آیت الله خامنه ای" مورد اشاره قرار می گیرد.
۲۰ خرداد، تیتر اول کیهان به صحبت های اکبر هاشمی رفسنجانی تحت عنوان "گزارش به مردم از چگونگی انتخاب رهبر" اختصاص دارد که در آن، از جمله راجع به "نظر امام پیرامون مرجعیت و رهبری" و "جزئیات نشست مجلس خبرگان برای انتخاب رهبر" صحبت کرده است. ذیل تیتر اصلی کیهان، از قول هاشمی رفسنجانی نقل شده: "یکی از حرف هایی که امام زدند در باب اجتهاد بود. اجتهادی که مدیریت جامعه را میخواهد داشته باشد با آن اجتهادی که در حاشیه جامعه و به صورت مصطلح می خواهد بیرون بیاید، بین این دو اجتهاد تفاوت گذاشتند."
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۸ خرداد خود، از ملاقات با ابراهیم امینی نایب رئیس دوم مجلس خبرگان خبر می دهد که ظاهرا با هدف "تایید" گرفتن برای آقای خامنه ای، نزد آیت الله منتظری -به عنوان مهم ترین مرجع تقلید شیعه مقیم ایران- رفته و نتیجه نگرفته. هاشمی رفسنجانی به آقای امینی میگوید چنانچه آیت الله منتظری تایید نکرد، باید دنبال راه حل دیگری رفت.
راه حل پیشنهادی آقای رفسنجانی این است: "اگر نشد می توانیم آقای اراکی را مرجع معرفی کنیم که بقاء بر تقلید میت را، حتی در مسائل عمل نشده جایز می داند." درحقیقت به اعتقاد آقای اراکی، مقلدان آیت الله خمینی میتوانستند در تمام احکام شرعی کماکان از او تقلید کنند تا به این ترتیب، اساسا نیازی به جایگزینی -پیچیده- یک مرجع تقلید جدید نباشد. هاشمی در ۲۰ خرداد، از ملاقات با عده ای مینویسد که از قم آمده اند و خبر از "آمادگی" آقای اراکی برای همکاری می دهند: "از قم برای مسأله مرجعیت و رهبری و آمادگی آیتالله اراکی برای تایید رهبری آیتالله خامنهای و بقاء بر تقلید امام و تأیید نمایندگان امام آمدند."
روز بعد، در صفحه اول و نیز صفحه ۳ کیهان ۲۱ خرداد، خبر "پشتیبانی آیت الله العظمی اراکی از رهبری آیت الله خامنه ای" منتشر میشود. در متن پیام منتشر شده به نقل از آقای اراکی آمده: "در موقعیت حساس کنونی، حفظ نظام جمهوری اسلامی که از اهم واجبات شرعی است متوقف بر این امر مهم [رهبری آقای خامنه ای] می باشد."
آقای اراکی در این نامه، البته رهبر جدید را "حجت الاسلام والمسلمین" خطاب میکند، هرچند بعدها -مثلا در پاسخ به نامه رهبر به مناسبت درگذشت آیت الله گلپایگانی- برای آقای خامنه ای لقب "آیت الله" را به کار میبرد... [ادامه دارد]
🔻 متن فوق، بخشی از مقاله "مستندات یک عملیات رسانهای: تثبیت رهبری آیتالله خامنهای" است که پیشتر، در سیامین سالگرد رهبر شدن علی خامنه ای منتشر شده بود. مقاله کامل را در اینجا بخوانید:
https://www.bbc.com/persian/iran-48351971
- - -
@HosseinBastaniChannel
🔻 ادعاهای اقتصادی آیت الله خامنهای از چه نوع منابعی میآیند؟
در مناظره اقتصادی شبکه دوی سیما در ۲۷ اردیبهشت، حجتالله عبدالملکی از اقتصاددانان مورد وثوق رهبر جمهوری اسلامی مدعی شد اقتصاد ایران زیادی "باز" است و باید فکری برای این وضعیت کرد. او برای مستند کردن ادعایش اعلام کرد: "ما به لحاظ معیارهای بازبودن اقتصاد از اقتصاد چین بازتر هستیم." بعد که این ادعا، با شگفتی صاحبنظران مواجه شد، برای اثبات آن تصاویری از یک جدول را در توییتر خود به نمایش گذاشت که به غلط تصور میکرد جدول رده بندی کشورها بر مبنای بازبودن اقتصاد است (اینجا را ببینید). عجیب آنکه برای این "استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق"، حتی این پرسش مطرح نمیشد که چطور در جدولی که تصور میکند موضوع آن "باز بودن اقتصاد" کشورهای جهان است، نه تنها چین، که کشورهایی همچون فرانسه، بریتانیا، ژاپن و آمریکا در رتبه هایی پایین تر از ایران هستند. (رتبه آمریکا، در جایگاه یکی مانده به آخر جدول یعتی قبل از سودان قرار دارد!)
به وضوح، چیزی که باعث اشتباه آقای عبدالملکی شده بود، نام انگلیسی جدول یعنی Trade Openness بود که کلمه Openness در آن، معنی "باز بودن" میدهد اما هیچ ربطی به "باز بودن اقتصاد" ندارد. چون طبق تعریف، شاخص Trade Openness عبارت است از "مجموع صادرات و واردات یک کشور تقسیم بر میزان تولید ناخالص داخلی". اما ظاهرا این "استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق" نه تنها چنین شاخصی را نمیشناخت واز توضیح انگلیسی آن هم سر در نمیآورد، که چه بسا تصور می کرد اقتصاد ایران به لحاظ "باز بودن"، در جایگاهی به مراتب بالاتر از بزرگترین اقتصادهای لیبرال غرب قرار دارد.
"دکتر حجت الله عبدالملکی"، با این سطح از تصورات اقتصادی، از اقتصاددانان برگزیده ای است که دیدگاه هایش، به عنوان مرجع در سایت رسمی آیت الله خامنهای منتشر می شوند (به عنوان نمونه اینجا را ببینید). برای درک بهتر میزان نفوذ امثال او بر تفکرات مقام اول حکومت، بازخوانی روایت عبدالملکی از گفتگوی خصوصی خود با آقای خامنه ای در جریان دیدار "اساتید" برگزیده دانشگاه با رهبر در ماه رمضان ۱۳۹۵ مفید خواهد بود. در این جلسه، که شرح آن در ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ در خبرگزاری فارس و تحت عنوان "افطاری اقتصادی با آقا" منتشر شده، آقای عبدالملکی برای رهبر تعریف می کند که جمهوری اسلامی ایران میتواند به "سومین قدرت اقتصادی جهان بعد از آمریکا و چین" (یعنی مثلا حتی بالاتر از ژاپن، آلمان، بریتانیا، فرانسه) تبدیل شود و او را به هیجان میآورد. بعد، گفتگوی زیر میان حجتالله عبدالملکی و آیتالله خامنه ای در می گیرد که به وضوح، حالا و هوای بحثهای اقتصادی "تخصصی" جاری در اطراف رهبر جمهوری اسلامی را نشان میدهد:
[آغاز نقل قول مستقیم از گزارش عبدالملکی]
«- فرمودن: خوب این در چه افق زمانی می شه؟
- عرض کردم: بین 10 تا 25 سال شدنیه، بسته به همت خودمون.
- فرمودن: برای اینکه به اون سطح برسیم چی کم داریم؟
- عرض کردم: یکی جمعیت و یکی فرهنگ مناسب.
- فرمودن: خوب جمعیت که کار یک شب نیست!
- عرض کردم: بله، به خاطر همین می گیم بلند مدت.
- فرمودن: برای این اتفاق احتیاج به چه چیزهایی داریم؟ علیالقاعده زیرساخت هایی لازمه. محاسبه کردید؟
- عرض کردم: به طور کلی عملیاتی بودن این موضوع را مطالعه و تحلیل کردیم. به دنبال محاسبات دقیق تر هستیم برای نیازمندیها. اما به طور کلی شدنیه.
- فرمودن: اینها را محاسبه کنید، وگرنه در حد روی کاغذ باقی میمونه!
- عرض کردم: آقاجان مساله دوم فرهنگ اقتصادیه.
(به حالت اینکه بخوان ادامه اش را بشنون به من خیره شدن!)
- عرض کردم: مهم ترین چیزی که ما کم داریم، یه فرهنگ اقتصادی مناسبه، فرهنگی که تقویت کننده و به نفع تولید باشه.
(با حرکت سر تایید کردن.)
- عرض کردم: ما با فرهنگ اقتصادی اسلامی می تونیم به پیشرفت های شگفت انگیزی برسیم.
/مثال زدم از صدر اسلام که پیامبر اعظم با تحول فرهنگی که ایجاد کردن در مدینه النبی، رشد های اقتصادی شگفت انگیزی ایجاد کردند که گاهی تا چند صد در صد هم برآورد شده.
-آقا با تعجب پرسیدند: واقعا کسی حساب کرده؟!
- عرض کردم: بله.... پیامبر اقتصاد ربوی مدینه رو تبدیل کردن به یک اقتصاد تولیدی. از طرف دیگر فرهنگ اقتصادی مردم متحول شد، به نحوی که تولید و کار اقتصادی رو عبادت می دونستن و همین بسیار اثرگذار بود در شکوفایی اقتصاد مدینه.
- آقا با قاطعیت (هم با کلام و هم با حرکات سر) تایید کردن و فرمودن: بله، اینجوری میشه.
/ احساس کردم حالا دیگه پذیرفتن که امکان اقتصاد دوم یا سوم جهان شدن وجود داره.»
[پایان نقل قول مستقیم]
@HosseinBastaniChannel
لحظه انهدام مقر رسانههای بینالمللی در غزه، از جمله شبکه الجزیره و خبرگزاری آسوشیتدپرس، با حمله هوایی ارتش اسرائیل.
ارتش اسرائیل تنها یک ساعت پیش از انهدام این برج ۱۲ طبقه -که شماری واحد مسکونی نیز در آن قرار داشت- به ساکنان آن هشدار داد محل را تخلیه کنند.
گری پرویت، مدیرعامل خبرگزاری آسوشیتدپرس در بیانیه ای گفته: "ما از این که ارتش اسرائیل ساختمان دفتر این خبرگزاری و سایر خبرگزاری ها را در غزه هدف حمله قرار داده، شوکه و وحشت زده شده ایم. آنها (اسرائیل) مدت هاست که محل استقرار دفتر ما را میدانند و درجریان هستند که خبرنگاران ما در آنجا هستند."
در بخش دیگری از بیانیه تاکید شده: "این تحولی فوق العاده نگران کننده است. به سختی جانمان را نجات دادیم. شماری از خبرنگاران آسوشیتدپرس و خبرنگاران آزاد در داخل ساختمان بودند و خوشبختانه توانستیم ساختمان را به موقع تخلیه کنیم."
در این بیانیه همچنین آمده: "به دلیل آن چه که امروز اتفاق افتاد، جهان درباره آن چه که در غزه اتفاق میافتد، اطلاعات کمتری خواهد داشت."
@HosseinBastaniChannel
🔻 وقتی پورزند را در سیسییو مجبور کردند از "محبت و صمیمیت" بازجویانش تمجید کند
ده سال پیش در چنین روزی، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰، سیامک پورزند که سالها در منزل تحت نظارت ماموران امنیتی بود، برای رها شدن از دست آنان از پنجره اتاقش به بیرون پرید و به زندگی خود خاتمه داد. پورزند، در شرایطی خودکشی کرد که در یک دهه قبل، تجربیات دردناکی را از زندان، شکنجه، اعتراف اجباری، زندان مجدد و سرانجام بازداشت خانگی در حضور ماموران پشت سر گذاشته بود.
در دهمین سالگرد درگذشت سیامک پورزند، بازخوانی بخشیهایی به یاد ماندنی از یک "مصاحبه" خبرگزاری فارس وابسته به سپاه با او (به تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۸۳) مفید خواهد بود. این مصاحبه، در شرایطی صورت میگیرد که پورزند بر اثر شدت فشارهای روحی و جسمی در سیسییو بستری شده و "خبرنگار" فارس، در همان شرایط به سراغش رفته تا "اعتراف" بگیرد شکنجه نشده است.
فارس در مقدمه "مصاحبه"، مدعی می شود که پورزند از آذرماه ۱۳۸۰ به اتهام ارتباط با سلطنت طلبان و دست داشتن در "كودتاهای مختلف" (!) در زندان به سر میبرد و در "دوره مرخصی از زندان" به بخش سیسییو منتقل شده.
در ادامه متن، فارس با ذکر اینکه "پورزند میگوید میخواهد حرفهایی بزند كه تاكنون با كسی در میان نگذاشته" آورده: "وی نحوه رفتار ماموران و رییس زندان، مسئولان بیمارستان و مسوولان انتظامی با خود را عالی، فوقالعاده و بینظیر توصیف میكند. پورزند همچنین به مصاحبه تلویزیونی خود [اعترافات اجباری] اشاره و انجام آن را بر اساس خواست و علاقه شخصی خود عنوان میكند و هر گونه فشاری برای بیان مطالب را رد میکند."
خبرگزاری وابسته به سپاه به نقل از زندانی می افزاید: "تأكید میكند در طول مدت بازداشت هیچگاه شكنجه نشده و در شرایط كاملاً عادی قرار داشته است. وی میگوید كه از مسوولان قوه قضاییه و از كادر و مسئولان زندان جز محبت، صمیمیت و خدمت چیزی ندیده است... معتقد است نهایت صمیمیت را در خدمتگذاری [خدمتگزاری] و عطوفت مسوولان زندان دیده."
فارس در نهایت، در رد شکنجه سیامک پورزند می نویسد او با رد "شایعات مبنی برعدم رعایت حقوق بشر در ایران" و با اشاره به مسائل مطرح شده در مورد خود می گوید: "اگر می خواستند از شكنجه استفاده شود، نه جسم من تاب آن را داشت و نه دوره بازجویی لازم بود چند ماه طول بكشد."
خبرگزاری فارس، در اینجا ظاهرا بدون آنکه متوجه باشد چه میکند، از قول پورزند روایت میکرد که "جسمش تاب شکنجه را ندارد"، آن هم در شرایطی که گوینده، این مصاحبه را در مکانی نمادین (سیسییو) انجام می داد که به گویاترین شکل، وضعیت جسمانی او را نشان می داد.
@HosseinBastaniChannel
برهان ریاضی علیه سرزنش آدمهای بدشانس 🔻
📈 در سال ۲۰۱۴، مرکز تحقیقات پیو گزارش داد که ۳۹ درصد از آمریکاییها معتقدند که علت فقر و تنگدستی بعضی افراد، عدم تلاش کافی از جانب خود آنها است. بسیاری از ما، وقتی «تلاش» را فرایندی جدا از توانایی برآورد ریسک موجود در یک تصمیم در نظر میگیریم، معمولاً فکر میکنیم که آدمها خودشان مسئول بدبختی خودشان هستند. من مخالف این نظر هستم، و ماهیت دلایلام نیز فقط سیاسی یا اخلاقی نیست بلکه مبتنی بر بینشهای حاصل از دانش پیشرفته ــ بهویژه نظریهی پیچیدگی محاسباتی (computational complexity) ــ هم هست. چنین دانشی به کمک ریاضیات نشان میدهد که ظرفیت ما برای محاسبهی دقیق و درست ریسک بسیار محدود است. اغلب حصول درکی منطقی از آنچه در آینده رخ خواهد داد، ناممکن است؛ بنابراین، منصفانه نیست که افراد خوشنیّتی را که ناگهان به سبب شرایطی غیرقابلپیشبینی، همه چیز خود را از دست میدهند نکوهش کنیم. یعنی رفتار ما، در مورد کسانی که با صداقت و ایمان تلاش میکنند، اما باز هم گرفتار شکست و ناکامی میشوند، باید توأم با شفقت و همدردی باشد و نه سرزنش و بدگویی.
📈 همانطور که اقتصاددانانی مثل آن کیس و اگنوس دیتون نشان دادهاند، از سال ۲۰۰۰ به این طرف، امید به زندگی در ایالات متحده به طرز چشمگیری کاهش یافته است، کاهشی که مستقیماً علت افزایش پدیدهای بوده که «مرگ از ناامیدی» نامیده شده و ناشی از زیادهروی در مصرف مواد مخدر یا خودکشی بوده است. نومیدی جایی رشد میکند که همدردی از میان میرود. همین حالا هم فقدان شفقت و همدردی نسبت به یکدیگر، دارد ما را از پا در میآورد.
📈 معکوسکردن این روند مستلزم وجود سیاستی پاسخگو و نیز محتاج تغییر نگرش خود ما است، بهویژه در مورد کسانی که در نتیجهی تصمیمات با حسننیت اما پُرمخاطره، کارشان به شکست میکشد. نفس ناتوانی ما از تبیین ساختار علّی پیچیدهی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، مستقیماً به این نتیجه منتهی میشود که سرزنشکردن کار درستی نیست. هرقدر خود را زرنگ بشماریم، باز هم نمیتوانیم از همهچیز باخبر شویم؛ و این امکان هست که به راحتی همهچیز خود را از دست بدهیم. مسئولیت ما نسبت به خودمان و دیگران این است که بکوشیم دنیای مهربانتری بسازیم.
@NashrAasoo 💭
🔻"حل مشکل" به روش برادران
چند روز بعد از روایت خبرساز این صیاد ساکن جزیره هرمز از وضعیت دشوار زندگی -از جمله اینکه چند سال است گوشت قرمز نخورده- حالا ویدیویی جدید از او منتشر شده. در ویدیوی جدید، به شیوه مشابه اعترافات تلویزیونی دارد برای برادر دوربین به دست تعریف میکند که: “ما از مملکتمان راضی هستیم. همه چیز الحمدلله فراوان است".
@HosseinBastaniChannel
🔻 ممنوع الورودی حامیان تحریم؟
امروز یک عضو هیات رئیسه مجلس از وصول طرحی با عنوان "ممنوعیت ورود خبرنگاران آمریکایی و بریتانیایی حامی تحریم به ایران" خبر داد.
زمانی یکی از معروفترین ناظران تحریم های ایران، پای تریبون اعلام کرد: "تحريم به سود ما تمام شد، ما بايد از آمريكایىها از اين بخش تشكر كنيم".
البته گوینده سخنان فوق –و مجموعه ای از اظهارات مشابه دیگر– "خبرنگار" نبود، رهبر جمهوری اسلامی ایران بود.
https://www.bbc.com/persian/iran/2016/05/160430_l39_file_khamenei_sanctions
@HosseinBastaniChannel
-
🔻بازخوانی مواضع ولایی-کروناییِ وزیر بهداشت در ده ماه گذشته
- هدایت داهیانه رهبری باعث حماسه آفرینی در مهار ویروس کرونا شد. (۱۱ خرداد ۹۹)
- [نامه سعید نمکی به رهبر]: تا خدا هست و دعای شما ، هراسی از ویروس کرونا نداریم. (۲۲ تیر ۹۹)
- رابطه من و رهبر، رابطه مرید و مراد بود اما الان به عاشق و معشوق تبدیل شده. (۳۱ شهریور ۹۹)
- عهد بسته ام کمتر گله کنم تا مبادا سبب رنجش رهبر معظم و مردم شوم. (۱ مهر ۹۹)
- رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی باعث ضرر ما شده و مراعات کننده ترین فرد کشور مقام معظم رهبری بوده. (۷ آبان ۹۹)
- توصیه رهبری در خصوص منع واردات واکسن کرونای آمریکا و انگلیس کاملا دلسوزانه و علمی بود. (۲۱ دی ۹۹)
- هر وقت فکر میکنم شاید این مرد بزرگ [علی خامنهای] را برنجانم، بغض گلویم را میگیرد. (۲۳ فروردین ۱۴۰۰)
- نمیخواهم خیلی به کالبد شکافی موچ چهارم کرونا بپردازم، زیرا غصهای بر غصههای رهبری اضافه میکند. (۲۷ فروردین ۱۴۰۰)
🔹منبع: سحام نیوز
-
🔻 'چندین هزار سانتریفیوژ در نطنز از بین رفته است'
علیرضا زاکانی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ایران میگوید در مرکز غنیسازی اورانیوم نطنز "چندین هزار" دستگاه سانتریفیوژ آسیب دیده و از بین رفته است.
فریدون عباسی دوانی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم از وقوع انفجار در سیستم توزیع برق سانتریفیوژها در این حادثه خبر داده و درباره این عملیات گفته "طراحی دشمن خیلی قشنگ بود."
روز یکشنبه ۲۲ فروردین مقامهای ایران اعلام کردند که حادثهای در شبکه برق مرکز غنیسازی نطنز رخ داده و بعد از ساعاتی آن را "اقدام علیه" این مرکز و "تروریسم هستهای" عنوان کردند.
علیرضا زاکانی، نماینده و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، با انتقاد شدید از تدابیر امنیتی در مراکز هستهای ایران این سوال را مطرح کرده که چرا از بین رفتن "بخش عمدهای از امکانات غنیسازی ما" در اثر خرابکاری در سیستم برق تاسیسات نطنز با حساسیت لازم دنبال نمیشود.
آقای زاکانی در برنامه "جهانآرا" در تلویزیون ایران گفت بعضی نمایندگان مجلس در واکنش به خرابکاریها در این تاسیسات از شدت ناراحتی "خون گریه میکردند."
رسانههای آمریکایی و اسرائیلی ساعاتی بعد از اعلام خبر "حادثه" در نطنز از دست داشتن موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل، در این حمله و سنگین بودن خسارات واردشده به مرکز نطنز گزارش دادند و روز دوشنبه وزارت خارجه ایران هم اسرائیل را به عنوان مسئول این حادثه معرفی کرد.
مقامهای هستهای ایران به تازگی از راهاندازی دوباره بخشی از این تاسیسات بعد از انفجار تیر ماه خبر داده بودند.
نیویورک تایمز گزارش داد که انفجار روز یکشنبه نطنز "چنان ضربه شدیدی به توانایی غنیسازی اورانیوم ایران وارد کرده که احیای تولید در نطنز ممکن است دست کم ۹ ماه طول بکشد."
"کار گذاشتن مواد منفجره در میز کار "
فریدون عباسی دوانی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس ایران هم برای اولین بار کار گذاشتن "مواد منفجره از طریق جاسازی در یک میز سنگین و وارد کردن آن به سایت نطنز" را عامل انفجار تیرماه گذشته عنوان کرد.
علیرضا زاکانی در مصاحبه در تلویزیون ایران گفت دستگاههایی را که برای تعمیر به خارج از ایران فرستاده بودند با "۳۰۰ پوند مواد (منفجره)" به ایران بازدگرداندهاند و از بیتوجهی سیستم امنیتی به این مسئله به شدت انتقاد کرد.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ایران از کار گذاشتن مواد منفجره در "میز کار لوازم حساس" در نطنز خبر داده که احتمالا به انفجار قبلی در ۱۲ تیر سال گذشته مربوط میشود.
فریدون عباسی دوانی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس ایران هم روز دوشنبه برای اولین بار کار گذاشتن "مواد منفجره از طریق جاسازی در یک میز سنگین و وارد کردن آن به سایت نطنز" را عامل انفجار تیرماه گذشته عنوان کرد.
آقای عباسی دوانی درباره اتفاق روز یکشنبه به خبرگزاری تسنیم گفت که طی عملیاتی پیچیده "از طریق انفجار در سیستم توزیع برق و کابلهای مربوط به باتریهای برق" که جریان برق در سانتریفیوژها قطع شده است.
به بیان او این انفجار در حالی صورت گرفته که پست برق سایت نطنز "جریان برق را به حدود ۴۰ تا ۵۰ متری زیرزمین میفرستد؛ محلی که مستحکم ساخته شده تا حملات هوایی و موشکی نتواند این مکان را از بین ببرد."
فریدون عباسی دوانی افزود که ۹ سال پیش عملیات مشابهی در سایت هستهای فردو هم اجرا شده بود.
به گفته این نماینده مجلس: "در ماجرای فردو نیز که در سال ۹۱ رخ داد، برق را از ۴ کیلومتری قم یا ۳۰ کیلومتری فردو قطع کردند. دکلها و کابلهای برق را با مواد منفجره قطع کردند و نفوذیها در داخل از قسمتهایی که دوربین نبوده، آن بخش باطریها را منفجر کردند. یعنی همزمان که برق قطع شد، باطریها را هم قطع کردند".
🔻متن خبر:
https://www.bbc.com/persian/iran-56728907
-
#اختصاصی
✅تشریح وضعیت پرونده دو دانشجوی بازداشتی شریف از سوی وکیل/ نیلی: روند رسیدگی عادلانه به این پرونده با موانعی روبروست/ دادگاه امروز برگزار نشد
🔺وکیل علی یونسی از دانشجویان نخبه دانشگاه صنعتی شریف که سال گذشته را به همراه یکی از هم دانشگاهی های خود در زندان سپری کرده است، در گفت و گو با امتداد آخرین وضعیت پرونده آنها را تشریح کرد.
📌مصطفی نیلی، وکیل دادگستری در گفت و گو با امتداد با اشاره به جلسه دادگاه موکل خود گفت:
📌موکل اینجانب به همراه یکی از هم دانشگاهیهایش آقای امیرحسین مرادی در تاریخ ۲۲ فروردین سال گذشته بازداشت و تا امروز با گذشت یکسال تمام، همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین (بازداشتگاه امنیتی) در بازداشت هستند. مدتی از این ایام را در سلول انفرادی و سپس در بند عمومی ۲۰۹ نگهداری شده اند.
📌پرونده پیش از عید، به شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، ارجاع شد که جلسه رسیدگی به تاریخ امروز (۱۴۰۰/۰۱/۲۲) تعیین و ابلاغ گردیده بود.
از آنجائیکه اتهام منتسبه به متهمین این پرونده، افساد فی الارض است و ملازمه قانونی تشکیل جلسه، با تعدد قاضی و تشریفات قانونی دیگری نیز دارد لذا رعایت اصول شکلی و تشریفاتی امری غیر قابل عدول است.
📌علیرغم ابلاغ به حضور ما وکلای پرونده و موکلین، متاسفانه به جهت عدم اعزام ایشان به دادگاه، جلسه رسیدگی تشکیل نشد. متاسفانه از ابتدا در این پرونده با مسائل عجیب و نامتعارفی مواجه شده ایم.
📌به عنوان مثال، برگزاری یک ملاقات میان موکل من و متهم دیگر پرونده با نمایندگان تشکل های دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف با حضور کارشناس پرونده -بازجو- و نماینده دادستانی، در سالن عمومی دادستانی تهران یکی از این موضوعات است که با هیچ عیار قانونی، اخلاقی و شرعی قابل سنجه نیست!
📌متهمین را به محل برگزاری این جلسه نامتعارف آوردند و با پخش فیلم هایی، آنها را مقابل دانشجوهای دیگر که از دوستان و همکلاسی های آنها بودند قرار دادند. توجه بفرمائید که برگزاری چنین ملاقاتی، در شرایطی صورت گرفته است که تا همین لحظه، علیرغم درخواست و پیگیری های متعدد، هیچ مجوزی جهت ملاقات متهمین و وکلای ایشان طی یکسال! بازداشت موقت صادر نشده است! و متهمین از یکی از بدیهی ترین حقوق اولیه خود محروم مانده اند!
📌پس از هر مرتبه که درخواست ملاقات با موکلین را به دادیار ناظر بر زندانیان امنیتی، سیاسی و عقیدتی تقدیم داشته ایم، ایشان موضوع را به شعبه رسیدگی کننده ارجاع می دهد. پاسخ شعبه رسیدگی کننده نیز تنها تأکید بر عدم تکلیف قانونی در اعطای مجوز ملاقات است و پیگیری موضوع را در صلاحیت دادستانی می دانند! بر اساس قانون، صدور مجوز ملاقات وکیل با موکل، از وظایف دادیار ناظر زندان است که آخرین پاسخ این مقام در این خصوص لزوم استعلام از دادستان تهران است چراکه در صلاحیت خود نمی دانند.
📌متأسفانه تنها موضوع مشخص عدم امکان ملاقات یا حتی مکالمه فیمابین وکلا و (موکلین)متهمین است. با اینکه مدت یکسال از بازداشت این افراد می گذرد و تحقیقات مقدماتی مدت هاست که پایان یافته و با صدور کیفرخواست پرونده جهت رسیدگی در دادگاه است اما هنوز موکلین در بازداشتگاه امنیتی، در بند ۲۰۹ نگهداری می شوند.
📌بحث نگهداری در سلول انفرادی یا بندهای امنیتی از مواردی است که نقض حقوق متهم شناخته می شود و چه اینکه در موارد متعدد این اقدام می تواند از مصادیق شکنجه تلقی گردد و متاسفانه موکلین با وجود ایرادات متعدد، همچنان در بازداشتگاه امنیتی بوده و حتی تماس آزادانه ای با خانواده خود ندارند. ما به عنوان وکلای ایشان نیز تا این لحظه به هیچ وجهی اعم از حضوری یا تلفنی حتی یک کلمه! امکان صحبت نداشته ایم.
📌به نظر می رسد که روند رسیدگی عادلانه در این پرونده با موانعی رو به روست لیکن ما به برخورد قاطع و قانونی مرجع قضائی با این موارد و ناقضان قانون، امیدواریم.
✅برای خواندن متن کامل این گفت و گو روی لینک زیر بزنید:
http://emtedad.news/?p=2025
#امتداد
@emtedadnet
🔻 "حتی کسانی که رهبر را قبول ندارند"
آیت الله خامنه ای امروز اول فروردین ۱۴۰۰ در مورد انتخابات گفت: "همه، حتی کسانی که ممکن است رهبری را نیز قبول نداشته باشند، ایران قوی را بهعنوان راه مقابله با دشمنیها قبول دارند که یکی از راههای مهم قوی شدن ایران، مشارکت در انتخابات است."
آقای خامنه ای ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، با درخواست از مردم برای شرکت در انتخابات قبلی همین جمله را با اندکی تفاوت تکرار کرده بود: "ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید."
رهبر ۱۹ دی ۱۳۹۴ هم در آستانه انتخابات مجلس گفته بود: "حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند، برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، عیبی ندارد."
البته در فقره سال ۱۳۹۴، روایت "ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد" بعضی از تحلیلگران را هیجان زده کرد که انگار تصور داشتند تغییری در رویه نظام ایجاد شده. ولی آقای خامنه ای، به سرعت این سوء تفاهم را تصحیح کرد.
او در سخنرانی دیگری در ۳۰ دی ۹۴، با اشاره به اظهارات قبلی که حتی کسانی هم که با نظام مساله دارند در انتخابات شرکت کنند تذکر داد: "این سخن به معنای آن نیست که بخواهند کسانی که نظام را قبول ندارند به مجلس بفرستند."
ترجمه ساده اش می شد اینکه غیرخودی های نظام باید رای بدهند، اما طبیعتا قرار نیست به کسی که دوست دارند رای بدهند.
@HosseinBastaniChannel
🔻معامله عجیب مدافعان حق رای زنان در بریتانیا
در دومین سال جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا دریافت که با توانایی موجود خود در تولید اسلحه و مهمات، شانسی برای پیروزی در مقابل ماشین جنگی عظیم آلمان ندارد. در چنان شرایطی، دولت مشخصا به این نتیجه رسید که تنها شانس بریتانیا برای اجتناب از شکست، بسیج شدن زنان برای پشتیبانی جنگ و بهویژه حضور فراگیر در کارخانههای اسلحه سازی است.
مشکلی که وجود داشت این بود که دولت، رابطه بهشدت متشنجی با رهبران جنبش زنان داشت: مهم ترین خواست این جنبش در آن زمان، به دست آوردن "حق رای" برای زنان بود که دولتمردان زیر بارش نمی رفتند و حتی بسیاری از فعالان جنبش حق رای موسوم به "سافرجت" ها را به زندان انداخته بودند. بحران میان دولت و فعالان حقوق زنان در سطحی قرار داشت که حتی رهبر معروف سافرجت ها، املین پنکهرست، با انداختن بمب به منزل دیوید لوید جورج، وزیر وقت مهمات سازی، جانش را تهدید کرده بود.
اما وقتی کار جنگ گره خورد، لوید جورج تصمیم گرفت با همان کسی که بمب به داخل خانه اش انداخته بود پای میز مذاکره بنشیند. او در جلسه ای محرمانه در ژوییه ۱۹۱۵، به نمایندگی از دولت از املین پنکهرست خواست که با کمک به بسیج کردن زنان پشت جنگ، به یاری دولت بیاید. در عوض، تعهد کرد که دولت از مقاومت در مقابل حق رای زنان عقبنشینی کند. معامله، انجام شد.
تنها چند روز بعد، پنکهرست و سایر رهبران جنبش حقوق برابر برای زنان، در لندن تظاهراتی سی هزار نفره علیه دولت بریتانیا به راه انداختند. موضوع این تظاهرات، اعتراض به تبعیض جنسیتی با دریغ شدن حق زنان برای "خدمت به کشور" بود؛ هرچند شرکت کنندگان در آن، خبر نداشتند که مخارج برگزاری تظاهرات، از طرف خودِ دولت تامین شده است.
در اجرای توافق دو طرف، زنان بریتانیا به طور گسترده پشت جنگ بسیج شدند و میزان تولید اسلحه و مهمات به شدت افزایش یافت. در حالی که دشمن اصلی بریتانیا در جنگ یعنی آلمان، در حالت کلی ظرفیت تولید صنعتی و تسلیحاتی بسیار بالاتری از بریتانیا داشت، اما مشارکت بهشدت موثر زنان بریتانیایی در جنگ، در حالی که همتایان آلمانیشان عمدتا مشغول خانه داری بودند، معادلات را به نفع لندن تغییر داد.
از سوی دیگر دیوید لوید جورج هم، که ازقضا یک سال بعد -در سال ۱۹۱۶- به مقام نخست وزیری رسید، در اجرای تعهدات متقابل دولت کوتاهی نکرد.
نتیجه آنکه در ۶ فوریه ۱۹۱۸ و در حالی که هنوز ۹ ماه تا پایان جنگ جهانی اول باقی بود، نخستین گروه از زنان بریتانیایی حق رای خود را به دست آورند. بنابر قانونی که با پشتیبانی دولت به تصویب مجلس رسید، زنان بالای ۳۰ سال که خود یا همسرشان صاحب مِلک بودند، می توانستند در انتخابات سراسری رای بدهند.
البته، هنوز ۱۰ سال دیگر لازم بود تا زنان بریتانیایی، از حقوق مساوی برای رای دادن برخوردار شوند: در ژوییه ۱۹۲۸، تمام زنان مالک یا غیرمالکِ بالای ۲۱ سال، مانند مردان دارای شرایط مشابه، از حق رای برخوردار شدند.
#روز_جهانی_زن
@HosseinBastaniChannel