❇️ بنیان اصلی فکر پنجاهوهفتی
❇️ در اثبات این که انقلاب پنجاه و هفت، اصالتا ماهیت چپ داشت!
از حدود دو قرن پیش که حوزۀ علمیۀ نجف (در شکل جدیدش) با ظهور افرادی چون شیخ مرتضی انصاری و آخوند خراسانی به راه افتاد، و از حدود یک قرن پیش که حوزۀ علمیۀ قم را شیخ عبدالکریم حائری یزدی تأسیس کرد و افرادی چون آیتالله حسین بروجردی در آن به تربیت عالمان دینی پرداختند، در میان دهها آیتالله صاحبرساله، حتی یک نفر هم معتقد به فعالیتهای انقلابی و برقراری حکومت نبود و نشد.
اقلیت جوان و میانسالی از این قوم که به این ایدهها رو کردند، بخش مهمی از عقاید و انگیزههای خود را از محافل روشنفکری چپگرا اخذ و اقتباس کرده بودند؛ چنانکه یکی از آنان، از ماجرای دیدار خود با آلاحمد و خواندن کتاب غربزدگی خبر داد؛ و دیگری در خطابههای خود، از علی شریعتی با عنوان «بهقول آن محقق بزرگ» نقل قول میآورد. نیز اینان با محافلی چون کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور، و حتی با گروههایی چون مجاهدین ارتباط داشتند.
مهمتر و کلیتر از این موارد اینکه: اقلیت مزبور، اغلب درسهای حوزه را خوانده و نخوانده، از آن فاصله گرفته؛ و با آموزههای انقلابی در سطح منطقه و حتی جهان، و فکر و فضای سیاسی مسلط آن دوره انس گرفته، و در فرایند تولید نوعی سوسیالیسم مشارکت میکردند. سوسیالیسمی که تلاش میشد با بهره گیری از اسطورههای آیینی مذهبی، زیر نامهای عدالتخواهی، ظلمستیزی، درافتادن با طاغوت و استکبار و نظایر اینها، پشتوانههایی برای آن دستوپا شود. بهعبارتی: کمتر کسی ابتدا به ساکن در ادبیات آیینی مذهبی به برابری و مبارزه و انقلاب و ... برخورده بود. عموماً ابتدا در فرهنگ سیاسی مارکسیستی زمانه با این مفاهیم آشنا شده، و سپس بسا به دلایل تاکتیکی، به تطبیق آن با آیین رو کردند.
روحانیت سنتی علاقهای نداشت که دم و دستگاه مسجد و محراب و منبر خود را همچون یک شبکۀ سازمانی در اختیار اقلیت آخوند سیاسی (یا بهتعبیری سیاسیِ ملبسشده به لباس آخوندی) قرار دهد که هر کدام دیگری را خارج از صراط مستقیم میدانست. ولی با گسترش ناگهانی عقاید انقلابی در میان مردم - خصوصاً جوانان - اینان پشتوانهای پیدا کردند و روحانیتِ سنتیِ نامعتقد به انقلاب و انقلابیگری را، تقریباً به زور، از مساجد بیرون راندند یا ساکت کردند و خود بر امور مسلط شدند. مساجد، مرکز انقلاب نبودند؛ بلکه به وسیله جوانان انقلابی و اقلیت کوچک طلاب سیاسی تسخیر شدند. بخش مهمی از روحانیت سنتی، حتی پس از ۵۷ هم با آن چندان از در آشتی در نیامد و کموبیش حاشیهنشین شد؛ ولی بخشی هم این روایت جدید از آیین را همچون یک واقعیت پذیرفت و حتی کوشید از نمد آن، کلاهی هم برای سر خود بسازد.
اشتباه نکنید. در پی تکرار آن توضیح نیستم که: «دو روایت از آیین هست: یکی بد و دیگری خوب.» هرگز! آیین هرچه بود، بود؛ اما نسبتی با انقلابيگری، تشکیل حکومت، ضدیت با امپریالیسم، و وحدت با روسیه و چین نداشت.
شیخ مرتضی انصاری، ولایت سیاسی را انکار کرد. آخوند خراسانی وجود فقها در مجلس شورا را پذیرفت؛ ولی دادن حق وتو به آنان را ناروا دانست. سید ابوالحسن اصفهانی (رییس حوزۀ نجف) دستور داد نواب صفوی را از عراق سوار ماشین کرده و در مرز ایران پیاده کنند. شیخ عبدالکریم حائری در خصوص رفتار تند #رضاشاه در قم (در برخورد با یک معمم) فتوا داد حرام است کسی کلمهای راجع به آن صحبت کند. سید حسین بروجردی امر کرد نواب و یارانش را به زخم چوب از فیضیه بیرون انداختند؛ و با دربار ارتباطی مسالمتآمیز داشت. سید ابوالقاسم خویی (مرجع شیعه) برای شاه انگشتر متبرک فرستاد. با توجه به اینموارد، به گمانم سخت نیست پذیرفتن این که: «از چنین نهادی، انقلاب و حکومت دینی بیرون نمیآمد.»
مهدی بازرگان پس از برکناری گفت: «چهل سال ما اسبی را زین کردیم؛ ولی فلان و فلان نرسيده، پریدند روی آن و تاختند.» راست میگفت؛ الا اینکه زین و یراق کردن آن اسب، کمتر بر عهدۀ افرادی چون او بود. زینکننده اصلی، چپهایی بودند که دائم او را از جهت «به قدر کافی انقلابی نبودن» طعن و لعن میکردند؛ از جمله دانشجویان چپ مذهبی که برای جلو زدن در چپ بودن (نسبت به چپهای لامذهب) سفارت آمریکا را اشغال کردند.
مهمترین دانشگاه فنی ایران به نام یک چریک چپگرای مذهبی است (دانشگاه شریف). در تهران، دو اتوبان به نام نواب صفوی و فداییان اسلام وجود دارد و حتی خیابانهایی به نام پاتریس لومومبا (مبارز چپگرای افریقایی) و سیمون بولیوار (انقلابی ضداستعمار امریکای جنوبی) وجود دارد؛ ولی خیابانی به نام هیچیک از مراجع شیعی که گفتیم، در تهران نیست.
این موارد، گویای چیزی در خصوص ماهیت اصالتاً چپ ۵۷ نیست؟
✍️ مرتضی مردیها
🔶 @shak_gerayi
/channel/iranazadvaabad
این که بد اعترافی است!
در بیانیهای منسوب به بشار اسد، او گفته است که قصد خودش ماندن در سوریه بوده اما روسها وی را از کشور خارج کردهاند!
اگر این بیانیه واقعاً از اسد باشد، به قول مرحوم پدرم "ای دودَسیّا تو سرت!" مثلاً خواسته از خودش دفاع کند؟ اگر میگفت که مثلاً برای جلوگیری از خونریزی بیشتر به ارادۀ خودش کشور را ترک کرده است، هزار بار شرافتمندانهتر از این بود که بگوید به رغم میل و ارادۀ شخص خودش، روسها او را از سوریه خارج کردهاند! این که اعتراف به تحتالحمایگی رسمی روسهاست!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
/channel/iranazadvaabad
📿 تجمع حامیان امر به معروف و نهی از منکر: به مسئولین دستور میدهیم که تل آویو و حیفا را با خاک یکسان کنید!
▫️ به نظرم در هر وعده صادقی باید چندتا اینا رو هم میبستن به موشک و بعد پرتاب میکردن سمت اسراییل.
abandokht70
▫️ همونجا اعلام میکردین هر کس میخواد تل آویو و حیفا با خاک یکسان بشه، بیاد سوار اتوبوس بشه بریم باهاشون بجنگیم. هیچ کدوم نمیومدن
mili_i_am
▫️ #الو اون ویدیوی نایب امام زمان شون که اومد گفت «آسمانها بسته بود، زمین بسته بود، امکان نداشت» رو به اینا نشون دادن. یا اگه نشون دادن یکیشون گفته هوش مصنوعیه. بقیه باور کردن.
▫️ فرمانده کل نیروهای مسلح مگه خامنهای نبود؟ که اینا درخواست برکناریش رو دارن میدن :))
@mamlekate
/channel/iranazadvaabad
🏠🏢🏘🌆
سپهر بالابر ایمن سازنده ونصب کننده انواع آسانسور و بالابر هیدرولیک و وینچی درمدلهای متنوع
مهندس فیض
❇️+989121797150
❇️02166292861
https://instagram.com/sepehr_balabar?igshid=MGNiNDI5ZTU=
پهن کردن چتر تقدس بر سر نظام سیاسی یک سرزمین ، یکی از صدها اشتباه هولناکی هست که هرگز ترمیم نمی شود.
زیرا چه آنهایی که این چتر را باز می کنند و چه توده مردمی که در ابتدا آن را می پذیرند ، نمی دانند حکومت دستاوردی بشری ست و حاکمان نیز انسان هایی اند که شاید به انواع خطاها آلوده باشند.
این اشتباه هولناک صاحبان قدرت را از دایره نقد بیرون می برد و لباسی آسمانی بر قامتشان می دوزد.
وقتی نظام سیاسی مقدس شود دیگر نمی توان از کاستی های آن سخن گفت و هنگامی که اربابان قدرت مشروعیت خود را نه از سوی زمین ، بلکه از آسمان دانستند؛ مسلما خود را پاسخگو به جامعه هم نمی دانند و به واسطه این توهم از مردم اطاعت مطلق و بی چون و چرا را طلب می کنند !
👤:جورج ریتزر
📗:نظريه جامعه شناسی دوران معاصر
/channel/iranazadvaabad
کیهان خوانی ...
✅ بعضیا فکر میکنند که دوران نشریات کاغذی به سر آمده و همه ی خبرها توی فضای مجازی و اخبار گوشیهاست . راستش من خودم هم تا ۲۴ آذر همین نظر را داشتم تا اینکه آنروز که از کنار یک دکه ی مطبوعات رد شدم چنان چش و چالم رفت توی روزنامه ی کیهان که عمرا اینطوری رفته باشد تو فضای مجازی ! نه تنها من که خیلی های مثل من در کنار دکه ی مطبوعات نگاههای خود را به تیتر روزنامه ی کیهان منگنه کرده بودند و هی میخواندند و هی سیگار میکشیدند و چه سکه شده بود بازارِ سیگارِ مطبوعاتیه !
✅ برادر حسین روز قبل از ۲۴ آذر نگاهی به حوادث روز کرده بود و بعد از خاراندن پیشانی از خودش پرسیده بود خوووب برای فردا چه تیتری بزنم در روزنامه ی وزینم که رسیده بود به این تیتر " سوریه اسلحه را زمین گذاشت ۱۱ روزه سقوط کرد و ۳ روزه ویران شد "
✅ خوووب از دو حالت خارج نیست حالت اول این است که برادر حسبن خواسته با این تیتر بشار اسد را مورد مواخذه قرار دهد که این چه ارتشی بودی داشتی ؟ خیر سرت تو را الگوی جهان عرب به شمار می آوردیم ! در این وانفسا اسلحه گذاشتنت چی بود و جستنت چی بود به سرزمین ولادیمیر . که البته این احتمال ضعیفی ست که منظور برادر حسین از این تیتر این باشد چرا که به پر و پای بشار اسد بپیچدن در مرام برادر حسین نیست !
✅ حالت دومش که غریب به یقین منظور برادر حسین بوده این است که خواسته با این تیتر کنایه بزند به مسعود پزشکیانی که چند وقت پیشا صحبت از اسلحه زمین گذاشتن کرده بود مشروط به اینکه اول اسرائیل اسلحه اش را زمین بگذارد که بابت این اظهار نظر مورد هجمه ی جریان تندروی انقلابی قرار گرفته بود . حالا روزها بعد از آن روزها کیهان بهانه دستش آمده تا با وارونه نشان دادن آنچه پزشکیان گفته بود برای خودش و مخاطب اقلیتش برگ برنده ای بسازد و اسلحه گذاشتن سوریه را به اظهارات پزشکیان ربط داده !
✅ خوب دیگر از برادر حسین تعجبی ندارد مطلبی را جوری روایت کند تا معنای مورد نظر خودش عایدش شود اما مسئله این است که حتی اگر بخواهیم به برادر حسین بابت این تحلیلش حق بدهیم که مستشاران و بر و بچه های مقاومت تحت تاثیر پزشکیان اسلحه را زمین گذاشتند متوجه میشویم که برادر حسین با این تحلیل آبکی مسعود پزشکیان را به مقامی اراتقا داده که حرف و نظرش به دستور اجابت شده ای از طرف محور مقاومت تبدیل شده و آنان به تبعیت از پزشکیان اسلحه وا نهادند و انگار نه انگار که عمق راهبردی به نام سوریه موجودیتی داشته است !
✅ خوب دیگر اینهم نوعی نگاه ست به وقایع به روش برادر حسین و البته تلاشی ست نافرجام که خواسته با تیتری از شکست پیروزی بسازد که البته زور آگاهی مردم به تلاش ناشیانه ی برادر حسین چربیده بود و این از اینجا معلوم بود که مردم کنار دکه که من یکیشان بودیم از ساده انگاری این تیتر نویس به سیگار پناه برده بودند و هی سیگار دود میکردند و هی افسوس میخوردند به آنهمه سرمایه ی بی زبانی که در سوریه مثل این سیگارها دود شده بود ...
علی قاینی
/channel/iranazadvaabad
🔴 جنگ برای نفس خدا تا نفس آخر ملت
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 او بی مدد اطرافیان و حامیانش نمیتوانست، خود را نماینده خدا و حتی دم خدا بنامد که بر مردم کشورش جاری شده است. این الهیدانان اطرافش بودند که نطقهایش را برایش آماده میکردند و تردید حامیان را به باور فرا میخواندند که شک نکنید! «باور کنید که این جنگ را تا آخر میجنگیم». «قیصر ویلهلم» اگر این حلقه اطراف خود را نداشت، هرگز نمیتوانست تا این اندازه نظامیگری و جنگ جهانی اول را آغاز کند و ادامه دهد.
⬅️ اینان نه تنها نظامی گری را تقدیس می کردند که ادعا می کردند، «بدون نظامیگری آلمان، فرهنگ آلمان، مدتها پیش از کره زمین پاک شده بود» و بدون این جنگ طلبیها تمام کشور در معرض نابودی قرار می گیرد. خونریزی و کشتار، مقدس شده بود و در حالی که سنگرها از اجساد انباشته شده بود، کاری که به افرادی چون «هرمان کوهن» الهی دان بزرگ واگذار شده بود، «تنظیم عالمانه ترین، خونسردترین و رقت انگیزترین دفاع از تلاش آلمان برای جنگ بود»، گویی این صحنههای هولناک بخشی از مسیر مقدس بود!
⬅️ چه وحشتناک است، وقتی برخی چشم و گوششان بر روی واقعیتهای اطراف کور و کر است و آنچه میخواهند، میبینند و آنچه میطلبند، میشنوند. جایی که کفر را ایمان و ایمان را جرم میانگارند، ایمانی که مقابل کفر آنها میایستد، وقتی فریاد برمیآورند، «نه تنها قیصر و رایش را داریم و احساس میکنیم، بلکه نفس زنده خدا را نیز داریم». وقتی مجیز، مدح، قدسیت و تحمیق را با هم گره میزنند و مدعیاند که «آمیزهای از احترام و امید، مراقبت و ایمان، احساس قدرت مطلق خدا در میان ما جاری است». اینها سخنان «ارنست ترلچ» متأله آلمانی است که به جنون ویرانگر کشیده شده است و قیصر را خدا میانگارد.
⬅️ فقط شکستی تلخ و نابود کننده باید رخ میداد تا اینها را به خود آرد، بندگان خدایی خودساخته که گرچه همگی ظاهر ایمان را به تصویر میکشیدند؛ اما تجلی باطنی بتپرستی بودند. قیصر و رایش را خود تا خدایی برکشیدند و سپس بنده و مطیع او شدند و در این فرمانبری، تا آخر جنگیدند و ضمن دو جنگ ویرانگر جهانی و کشتارهای میلیونی انسانها، کشور و ناموسشان، جولانگه فاتحان و خاک تجزیه شدهشان غنیمت جنگی آنها شد، جنگی برای نفس خدا تا نفس آخر یک ملت.
/channel/M_Hajihashemi_iran1
/channel/iranazadvaabad
نگاهی به شمارهی تازهی نگاهنو
فصلنامهی نگاهنو
شماره ۱۴۳ - پاییز ۱۴۰۳
مدیرمسئول و سردبیر: علی میرزایی
*موسیقی: چهار فصل اثر ویوالدی
میهننامه
T.me/mihannameh
📝📝 بیانیه جمعی از جامعهشناسان ایران در اعتراض به مصوبهی عفاف و حجاب
✅جمعی از جامعهشناسان ایران در اعتراض به مصوبهی عفاف و حجاب در مجلس بیانیهای صادر کردند.
☑️به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن این بیانیه در پی میآید:
تصویب شبه قانون «حمایت از خانواده با ترویج عفاف و حجاب» که برخلاف اصول اولیه فلسفه قانون گذاری است با محتوای مجرمپنداری جامعه و تجویز خشونت نسبت به شهروندان از سوی نهاد قانونگذاری که قرار بوده خانه ملت باشد، موجب شگفتی و اعتراض جامعه مدنی و اندیشمندان حوزههای مختلف شده است.
ما جمعی از جامعهشناسان ایران، ضمن تصریح نکات زیر، قاطعانه خواستار ابطال و لغو این فرمان و پایان دادن به استمرار تبعیض و مزاحمت نسبت به خانوادههای این سرزمین بهویژه زنان جامعه؛ در پوشش قانون هستیم.
۱- قانون باید بر سازنده یا پشتیبان هنجارهای معقول و رشد دهنده جامعه باشد و هر مصوبهای که موجب تشدید ناهنجاری باشد، فاقد اعتبار قانونی است.
۲- این مصوبه به طور آشکار، بیانگر مداخله حکومت و دولت در زیست فردی و حقوق شهروندی ایرانیان بوده و حقوق انسانی آنان بهویژه زنان را دچار محدودیت، ناامنی و تبعیض میسازد.
۳- برونداد اجرای این مصوبه؛ عادی سازی خشونت، ناامنی زیستی، نابرابری، رویکرد امنیتی و کنترلگری شهروندان بهویژه زنان ایران است.
۴- موجب آزار روانی دین باوران و اعتراض و خشم آنان بخاطر استفادهی ابزاری و سیاسی از حجاب است.
۵- این قبیل مصوبات تحت پوشش قانون، موجب تنزل سرمایه اجتماعی و تضعیف انسجام اجتماعی و وحدت ملی است که پیامدهای امنیتی خطرناکی نیز خواهد داشت.
۶- تشدید کنندهی اعتراضات سرکوب شده پیشین در قالب آشفتگی و از هم پاشیدگی اجتماعی همراه با خشونت است.
۷- موجب ترویج قطبی سازی و نفرت در بطن جامعه و تشدید بحرانهای اجتماعی- سیاسی و گسست اجتماعی است.
بیستم آذر ۱۴۰۳
امضاکنندگان به ترتیب الفبا:
پرویز اجلالی، آرش احدی مطلق، شیرین احمدنیا، امیر اراوند، اسماعیل آزادی، محمدکریم آسایش، معصومه اشتیاقی، ریحانه اصلانزاده، شهرام اقبال زاده، حسن امیدوار، نرگس ایمانی، عمادالدین باقی، احمد بخارایی، سمیه بیابانی، فهیمه بهرامی، زهرا پلمه، احمد جعفری، انسیه جلالوند، حسن چاوشیان، لیلی حاجی آقایی، محدثه حاجی حیدری، حمیرا حاجی محمد کاظمی، حسین حجت پناه، الهام حسینقلی زاده، عبدالعلی حسینیون، گیتی خزاعی، سید مجید خلیلی امین، نازنین دلنواز، محترم رحمانی، نرگس رحمانی، محسن رضوی نیا، پرنیا رضی پور، پیام روشنفکر، سیمین زمانی، زهره سروشفر، حسام سلامت، مهدی سلیمانیه، علی سمیعی، ژاله شادی طلب، ثریا شارقی، مرجان شجاعی، عالیه شکربیگی، مینا شیروانی ناغانی، الناز شیری، سید هاشم صاحبداد، حسن صارمی، ریحانه صارمی، وحید صدر فضلایی، مهران صولتی، سحر طالبی، رضا طالشیان جلودارزاده، مرضیه فتحی، اسماعیل فکوری، ساناز قربانی، حسین عبدالهی، زهره عزیز آبادی، امیر عظیمی، فاطمه علمدار، محمد علی پور، رضا علیزاده، مهناز علیزاده، عزیزاله علیزاده، مریم غلامی، مرتضی قلبی، نعمت اله کاظمی فرامرزی، فاطمه کبیرنتاج، علیرضا کرمانی، امین کنزی، لیلا کریمی، ندا گل بهاری، پوریا گل محمدی، رحیم محمدی، شایان محمدی، مریم محمدی، بیتا مدنی، میترا معدنی، سعید معیدفر، علی ملک پور، امید منصوری، فاطمه موسوی میرک، فاطمه موسوی ویایه، هاشم موسوی، سمیه مومنی، بیدا میرحسینی، سید مجتبی میرهمایونی، ندا میلانی، مهرداد ناظری، زمینه نژاد اصغری، الهام نظری، فریبا نظری، فهیمه نظری، علی اصغر نظری، عباس نعیمی جورشری، علی نوری، حمیدرضا نوری فرد، زهرا وکیل، محبوبه سادات هدی، مجید یونسیان.
#بیانیه_جامعهشناسان
#ابطال_و_لغو_شبهقانون_عفاف_و_حجاب
https://ensafnews.com/566494
@ensafnews
/channel/Sociologyofsocialgroups
پيامبر اکرم(ص):
إنّ النّاس إذا رأوا الظّالم فلم يأخذوا على يديه أوشك أن يعمّهم اللَّه بعقاب منه
مردم آنگاه كه ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار مىرود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.
_نهج الفصاحه ص 323 ، ح 833
💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین " حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی
🔸آدرس اینستاگرام 🔸آدرس ایتا
📍آدرس تلگرام :
/channel/majmaqomh
🔹 گفتوگو هدف است یا وسیله؟
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ امروز که در جلسهای گفتوگو محور پیرامون آسیبشناسی فرهنگی ایرانیان حضور داشتم فحوای کلام برخی از حاضران نشانی از این پرسش در خود داشت که فایده این گفتوگوها چیست؟ برخی هم عجالتا به دنبال راهکارهایی بودند که بتوانیم از وضعیت کنونی رهایی یابیم. البته آنچه همگان درباره آن اشتراک نظر داشتند این بود که اگر گفتوگو درست صورت پذیرد و ساختار سیاسی هم شنونده خوبی برای سخنان مطرح شده باشد، میتوان به سوی بهبود اوضاع کشور حرکت کرد. به عبارت روشنتر همگی همچنان نگاهی ابزاری به مقوله گفتوگو داشته و بر آن اصرار میورزیدند. اما در این یادداشت قرار است بر این گزاره تاکید کنیم که؛ گفتوگو هدف است نه وسیله!
✅ گفتوگو اگر به نحوی مناسب سامان پذیرد نشان از آن دارد که برخی از مقدمات آن به درستی تدارک شده است؛ دوطرف پذیرفتهاند که برای کشف حقیقت به یکدیگر نیازمندند، به حقوق یکدیگر احترام میگذارند، استدلال قوی را به جای اعمال قدرت برگزیده، و در پی گام برداشتن به سوی فهم و درک بهتر از مخاطب خود هستند. روشن است که شکلگیری چنین گفتوگویی دیگر در سطح ابزاری باقی نمانده و خود به هدف بهزیستی میان انسانها تبدیل میشود.
✅ پیوند وثیق پدیدار شده میان توسعهیافتگی و سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر نشان میدهد که هدف از توسعه نه صرفا رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی بلکه توسعه انسانی و بهبود همزیستی متکی بر ارتباطات اجتماعی و اعتماد عمومی میباشد. به عبارت دیگر توسعهای مطلوب است که بتواند به افزایش مدارا، احترام متقابل و نیاز به دیگری متفاوت منجر شود. تمام مولفههایی که میتوان آنها را در یک گفتوگوی سازنده و ثمربخش پیدا کرد.
✅ نباید گمان کرد که گزاره گفتوگو به مثابه هدف نه وسیله، تنها راه بهبود شرایط موجود کشور را در مذاکره میان سیاستمداران میجوید و از سایر مسیرهای کنشگری موثر غافل شده است، بلکه تلقی گفتوگو به مثابه هدف بر این امر تکیه میکند که تعبیه هر مسیری برای مبارزه مدنی فینفسه نمیتواند با به رسمیت شناختن حق مخالفان، حفظ کرامت انسانی، خشونتپرهیزی، و تعهد نسبت به سرنوشت دیگران بیگانه باشد.
✅ برای جامعه قطبی شده در ایران امروز آغاز گفتوگو نوید بخش تحولات بسیاری است؛ اینکه دیگر هیچ طرفی سودای گزاف حذف طرف مقابل را در سر نمیپرورد، بحرانهای انباشت شده جز با بهرهگیری از توان ملی قابل حل نیست، قانون باید متکی بر حقوق شهروندان باشد نه فرمان حاکمان، و بسیاری از انگارههای ایدئولوژیک اکنون دیگر دود شده و به هوا رفتهاند. امری که نشان میدهد نظام به سمت یک پارادایم شیفت حرکت کرده و برای پرسشهای نو به دنبال پاسخهای کهنه نمیگردد.
🔹 نکته پایانی: به تاخیرافتادن فرآیند توسعهیافتگی در کشور که در سالهای اخیر با ناامیدی نسبت به تحقق آن نیز همراه شده است بهحق عطش شهروندان برای جستوجوی راههای برون رفت از وضعیت کنونی را برانگیخته است؛ اینکه نباید زمان را برای انجام کنشی لوکس بهنام گفتوگو هدر داد. اما واقعیت ایناست که گسترش دیالوگ در جامعه بهویژه میان حکومت و مردم نشانهای واضح از حرکت به سوی خروج از همان موقعیت ناگواری است که در آن بهسر میبریم.
@solati_mehran
/channel/iranazadvaabad
سلام هموطنان
عدالتنامه راهیست هموار
به سوی عدالت
عدالتنامه را بخوانید
اگر با ما همفکر هستید
برای رسیدن به هدف
با ما همراه شوید
عدالتنامه
🔻کانال مهدی نصیری با داشتن مخاطبانی متنوع و گسترده در زمینه موضوعات فرهنگی، اجتماعی، هنری و اقتصادی آگهی می پذیرد.
متقاضیان برای اطلاع بیشتر با آیدی زیر تماس بگیرند👇
@hmostafavy
📚تازههای نشر
قصهی برن و لوتین عنصری اسای در سیر تکامل سیلماریلیون بود، اسطورهها و افسانههای دورانِ اولِ جهانی که جی. آر. آر. تالکین آنها را خلق کرد. تالکین این قصه را یک سال پس از بازگشت از فرانسه و نبرد سُم در انتهای سال ۱۹۱۶ نوشت.
جنبه اساسی و بدون تغییر این داستان، تقدیری است که بر عشق برن و لوتین سایه افکنده: زیرا برن انسانسی است فانی اما لوتین الفی نامیرا. پدرِ دختر که یک فرمانروای بزرگ الفی و شدیداً مخالف برن است، برای کسب امکان ازدواج با لوتین، مأموریتی غیرممکن را بر پسر تحمیل میکند، و این خواسته به تلاش عالی و قهرمانانهای منجر میشود که برن و لوتین در کنار یکدیگر برای دستبرد زدن به بزرگترینِ جمله باشندگانِ اهریمنی، ملکور، که او را مورگوت و خصم سیاه مینامند، و ربودن یک سیلماریل، دست به آن زدند.
نام کتاب: برن و لوتین
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین به کوشش کریستوفر تالکین
مترجمان: رضا علیزاده،محمدحسین شکوهی، ناهید خسروی
قطع: رقعی
چاپ: اول
تعداد صفحات: ۳۰۰
🛒 خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
▫️تلگرام نشر روزنه
🚫 مال دزدی برکت ندارد!
🖌 صالح علوی
یکی از عوامل مهمی که موجب شده هزینههای هنگفت حکومت موسوم به جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف خارجی، نتیجه و دستاورد ماندگاری نداشته باشد و حتی در مواردی نتیجه معکوس به بار بیاورد، آن است که منابع مالی این فعالیتها همه از محل بیت المال مسلمین و بدون اجازه از آنها و بدون در نظر گرفتن منافع صاحبان اصلی این اموال و بدون کوچکترین تلاش برای تامین حداقل معیشت و رفع فقر مطلق از گوشه و کنار این کشور ثروتمند و فقیر؛ نابخردانه در جای دیگری هزینه میشود، بدون آنکه نظر و منافع صاحبان اصلی حق و مال مورد توجه قرار گرفته باشد؛
مانند آن شخص ظاهرالصلاح که در دوره امام صادق علیه السلام برای خودش دکانی از ریا و تظاهر به پا کرده بود و روزی چند میوه و خوراکی میدزدید و آنها را صدقه میداد و در پاسخ به امام ع که علت این کار عجیب او را سوال کرده بود، با غرور و لحن حق به جانب پاسخ داده بود: «مگر در قرآن نخواندهاید که کار بد تنها یک کیفر دارد و کار خوب، ده پاداش؛ من ۴ میوه دزدیدم و چهار گناه کردم اما آنها را صدقه دادم و ۴۰ ثواب کردم و باز هم ۳۶ ثواب از خداوند طلبکارم!»
و امام علیه السلام در جواب این مغلطه او با لحنی قاطع و ویرانگر فرمودند: «تو مگر این آیه از قرآن را نخواندهای که: خدا تنها از پرهیزگاران و پاکدستان عمل خیر را میپذیرد؛ «انما يتقبل الله من المتقين»؛
و این گونه است که هیچ کارتان برکت ندارد.. هزینههای چهل ساله از پولهای مسروقه ملت فقیر نگه داشتهشده ایران، حتی در جایی مثل فلسطین و لبنان (که لااقل در نگاه اول، در مسیر مقاومت و مبارزه با اسرائیل به نظر میرسد)، ظرف چند روز و چند هفته دود میشود و به هوا میرود؛
چه برسد به اموالی که در سوریه و برای سرپا نگه داشتن جنازه نیمهجان دیکتاتوری سرکوبگر؛ آن هم به بهانه مقدسی چون دفاع از حرمها، چشمبسته یا خائنانه هزینه شده است.
دزدی عاقبت ندارد، آن هم از اموال ملتی ثروتمند اما محروم از ثروت خویش، که حالا بخش زیادی از آنها به برکت! حکومت مدعی دین، محتاج نان شب شده اند.
/channel/iranazadvaabad
فرض بگیریم که این، آن نشود
✍رضارضائی ۱۴۰۳/۹/۲۶
آیا فرضکردن، پیشبینیکردن یا دو دوتا کردن برای رسیدن به واقعیت، جرم یا خطا است؟
مقدمه: اگر فرض کنیم که شعارها و القائات پیش از #انقلاب، از ما دشمنان #لیبرالیسم و #دموکراسی نمیساخت، انقلاب سال 57 به دنبال تحقق مشارکت عمومی در همهی امور و رسیدن به #عدالت و #آزادی بود، یا فرض کنیم که اگر با شروع انقلاب شعارها به سمت مبارزه با #امپریالیسم و #اشغالگری سوق پیدا نمیکرد و قانون اساسی بر اساس آن ساخته نمیشد و سفارت آمریکا اشغال نمیشد، پس ما نه جنگی داشتیم و نه شرکت در منازعات منطقهای و نه #تحریم و نه دشمنتراشی و نه #جنگ_طلبی و کشوری میشدیم با صنایع ساحلی و کشاورزی محصولات کم آب بر و برخوردار از انرژیهای پاک و #حفظ_محیط_زیست.
✅یکم: بر اساس این فرضها، رسیدن به یک حاکمیت و حکومت مردمی، غیردینی، مردمسالار که دارای چرخهی دائم نخبگان است که حاصل آن، نظامیان مشغول وظایف ذاتی خود بر اساس قوانین و مقررات بوده و روحانیت نیز به ترویج ارزشهای انسانی ادیان مختلف مشغول و تبدیل میشدیم به ایران بهعنوان مرجع صلح ادیان و اعتقادات و نگرشها و سبکهای زندگی دلخواه مردم؛
✅ دوم: بر اساس فرضهای بالا، وقتی که قانون اساسی داشتیم که فارغ از حکومت فردی و مبتنی بر مشارکت مردمی میشد، دیگر از اینهمه نهاد و شورا و حوزه و مدرسه و فرقه پروری و محدودیت اقوام و زنان خبری نبود و میشدیم کشوری رنگینکمان از مدیریتهای علمی و تجلی خردورزی جمعی؛
✅ سوم: بر اساس فرضیات و پیشبینیهای آن، وقتی در کشور به دنبال نظامیگری و مقابله با دشمنان مختلف نبودیم، تبدیل میشدیم به کشوری دانشبنیان که از فناوریهای روز در حوزهی هستهای، ژنتیک، هوش مصنوعی، نانویی برخوردار شده و از سوی دیگر مسلح به سلاحهای مدرن می شدیم که فقط در جهت بازدارندگی و حفظ تمامیت ارزی از آن استفاده میشد و نه تهدیدی بودیم و نه دشمنی، بلکه شریک تجاری مطمئن و سر زمینی میشدیم جاذب برای جذب سرمایه و توریست.
به اعتقاد این کنشگر مدنی:
1⃣ به نظر میرسد که تغییرات سریع و گستردهی جهانی، به این حکومت یا حکومت بعدی درس #هم_زیستی_مسالمتآمیز و تلاش برای صنعتیشدن و رفاه مردم را خواهد آموخت؛
2⃣ به نظر میرسد که امید و تلاش مردم برای همگونی و همرنگی با نظامهای نوین جهانی، بیشازپیش گسترشیافته و مقاومت درونی کهنهپرستان را در هم خواهد شکست؛
3⃣ به نظر میرسد که نسلهای پیش از انقلاب، همراه انقلاب و متولدین پس از انقلاب، دیگر علاقه و دلبستگی به مفروضات حکومت ساختهی دوران انقلاب نداشته و خواستار جهانی نو مبتنی بر ابر انسانهای خردمند جهان جدید هستند.
فراموش نکنیم که بسیاری از فرضیات، شعارها، موضعگیریها، استراتژیها و اهداف ساختهشدهی قبلی، اشتباه از آب در آمدند و کشور غرق در فساد و تباهی و فلاکت شده و حالا دوران نوسازی با تغییر قانون اساسی و نظام حکمرانی و ایجاد امید و شادی در مردم رسیده است.
بهخاطر داشته باشیم که #سقوط دولتها در کشورهای دور و نزدیک یک امر خجسته و در جهت حرکت به سمت برندهشدن انسان در مقابل #هوش مصنوعی و به خدمت گرفتن آن در جهت تعالی #انسانیت و بشریت است و هر مقاومتی در هم شکسته خواهد شد.
پاینده باد ایران آزاد، آباد، متحد و شاد. برقرار باد صلح جهانی
/channel/pezhvakeghalam
🔴 از نان خشک خوردن و لنگ به کمر بستن تا دو درجه کمتر!
✍#اجلال_قوامی
🔸سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک پیام ویدئویی از مردم خواست به کمپین "دو درجه کمتر" برای صرفه جویی در مصرف گاز و برق بپیوندند.پس از دیدن این پیام و درخواست وزیر فرهنگ یاد سخنان دو سال پیش علی اکبر ولایتی وزیر اسبق امور خارجه افتادم که در ستایش از حوثی های یمن به مردم ایران توصیه کرد مقاومت را از حوثی ها بیاموزند که با نان خشک و لنگ به کمر بستن و دمپایی به پا به جنگ قدرت های بزرگ منطقه و استکبار و اسرائیل رفته اند.توصیه به ریاضت و مقاومت و دو درجه کمتر در مصرف انرژی البته فقط برای مردم است و حضرات مسئول و آقازاده های شان یا در فرنگ مأوا و مسکنی دارند و یا در همین ایران بر خوان رنگارنگ رفاه و زندگی آن چنانی نشسته اند.اگر نگاهی کوتاه به زندگی همین توصیه کنندگان به ریاضت و مقاومت بیاندازیم لیست بلند بالایی را خواهیم دید که نشان می دهد آنچه نادیدنی است آن دارند.برای خرید سیسمونی به ترکیه می روند و برای تفریح و گردش هم پاریس و لندن و واشنگتن و همین بلاد کفر به قول خودشان.مانده ایم کدامش را باور کنیم توصیه ها و موعظه های اخلاقی و معنوی شان یا بهره مند بودن شان از زندگی و رفاه آن چنانی.البته همه نیک می دانیم که این وعظ و خطابه ها در منبر برای مردم است و در خلوت این چنین و آن چنان هستند.