🔴 تناقض در سخن و عمل
✍شهاب الدین حائری شیرازی
رهبر انقلاب: حوزههای علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیدههای جدید و مختلفی همچون مسائل پولی و اقتصادی و رمزارزها نظر بدهند
دین درباره همه این مسائل، فکر، راهنمایی و منطق و سرمشق دارد؛ باید این سرمشق را پیدا و روی آن کار کرد. 1403/8/30
دیدارنیوز
📌حاشیه
خوب؛ بنده به عنوان کسی که شورای نگهبان همین نظام در انتخابات خبرگان سال 94 اجتهادش را تایید کرده(مفصل به ترتیب اینجا و اینجا توضیح دادم) وقتی به نقد شیوه حکمرانی در کانال ویرایش ذهن پرداختم و شیوه های کنونی را دقیقا با اشاره به متون دینی و منابع فقه مورد نقد قرار دادم، اداره اطلاعات شیراز برایم پرونده قطوری درست کرد که چرا سیاستهای نظام را داری زیر سوال می بری؟!
آیا ورود حوزه به مباحث شیوه حکمرانی به معنای مدح و ثنای شیوه فعلی است؟!
نقدهای بنده دقیقا متوجه نقائص شیوه فعلی حکمرانی مثل ستیزه با غرب یا امنیتی کردن فضای جامعه یا بستن دهان منتقدین و....بود آیا اگر کسی شیوه های فعلی را که نتیجه آن فقر و فلاکت و نارضایتی عمومی است نقد کند، مانند بنده، بایست خالص سازی شود و از مشاغل طرد گردد و به زندان محکوم شود؟
خوب اگر روال این است، چرا می گویید حوزه به نقد شیوه حکمرانی و ارائه طریق ورود کند؟
آیا این تناقض و آشفتگی در سیاست و عملکرد نظام نیست که از یک طرف دعوت به نظریه پردازی می کند و سپس نظریه پرداز را از حقوق اولیه نظیر شغل و آزادی محروم می کند؟
نمونه نقدهای بنده را که همه مستند به ایات و روایات و دلیل عقل است را اینجا و اینجا و اینجا و اینجا ببینید و با سرچ کلمات کلیدی در کانال ویرایش ذهن به موارد بیشتر دسترسی پیدا کنید.
ضمنا چنانچه دیروز اطلاع رسانی کردم در پروند جدیدم به خاطر نقد سیاستها به یکسال و سه ماه حبس محکوم شدم که اگر در تجدید نظر خواهی، تایید شود دوسال حبس محکومیت سال گذشته که تعلیقی است که باز به خاطر متنهای دلسوزانه ام بود به ان اضافه میشود.
جمعا سه سال و سه ماه حبس به خاطر احساس مسئولیت نسبت به مردم و مملکت و دین و نظام.
30 آبان 1430
/channel/virayeshe_zehn
⭕️ حجت الاسلام حائری شیرازی به 1 سال و سه ماه حبس محکوم شد!
حجت الاسلام حائری شیرازی از دیگر منتقدین جدی حاکمیت و سیاست های کلان آن است که بهتازگی محکوم به زندان گردیده. وی در کانال تلگرامیاش چنین نوشته:
«امروز بنده به دادگاه ویژه خواسته شدم و مطلع گردیدم برای امر به معروفها و برای دفاع از حق این ملت مظلوم در پرونده جدید به یک سال و سه ماه حبس محکوم شدم.سال گذشته در پرونده ای مشابه به دوسال حبس تعلیقی محکوم شده بودم.
29 ابان 1403 شیراز»
#زندانی_سیاسی
#آزادی_بیان
@AkbarNejad_ir
/channel/virayeshe_zehn
🧮 هر که کتاب دستدو خرید
منت قیمت هنگفت کتب را نکشید
📚کتاب فرصت
ارائهی کتابهای دستدو مطرح قدیمی و جدید
با قیمت مناسب 💸
📕 @ForsatBook 👈
📕 @ForsatBook 👈
📕 @ForsatBook 👈
چرا نظریه راهبردی "گفتمان ملی، از تاجزاده تا شاهزاده" مهم است؟
آرش پژوهنده
گفتگوی آقایان مهدی نصیری و دکتر زیباکلام یک بار دیگر بحث تقابل یا تعامل طیف های متنوع و گوناگون سیاسی از اصلاح طلب گرفته تا مشروطه خواه را پیش روی ما قرار داده است. عنوان "از تاجزاده تا شاهزاده" به قدری پرسش برانگیز است که عده ای را بی مهابا به طرد و رد هر گونه امکان تعامل و گفتگو میان دو طیف اصلاح طلب و برانداز وا می دارد و عده ای را بر می انگیزاند تا مطالعه و دقت بیشتری در محتوای این گفتمان داشته باشند.
در وهله اول این پرسش به ذهن متبادر می شود که چرا عنوان "از تاجزاده تا شاهزاده" انتخاب شده است. آیا این انتخاب صرفا از روی قافیه پردازی بوده؟ و یا محتوای در خور اعتنا و قابل توجهی در پس این عنوان لحاظ شده است. در این مورد باید گفت هر چند میان دو کلمه "تاجزاده" و "شاهزاده" تصادفا نوعی شباهت و قرابت لفظی وجود دارد اما در عین حال نوعی موضوعیت محتوایی نیز در آن دیده می شود. آقایان تاجزاده و شاهزاده هر یک به تنهایی نماینده نوعی گفتمان راهبردی سیاسی هستند که عملا در تضاد و تقابل یک دیگر قرار گرفته اند.
جناب تاجزاده آن چنان که خود بارها گفته است یک اصلاح طلب است. وجه مشترک تاجزاده با سایر اصلاح طلبان در این است که براندازی را نه ممکن می داند و نه مفید. او بارها تاکید کرده است که هر چند اعتراضات خیابانی را حق مردم می داند اما بر این عقیده است که اعتراضات خیابانی هزینه بسیار دارد و منفعت اندک. و چه بسا پیامدهای زیانبار دیگری همچون احتمال هرج مرج و سوریه ای شدن را نیز می تواند در بر داشته باشد. تاجزاده همچون بسیاری از اصلاح طلبان دیگر بر این عقیده است که شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیش رو خود به خود جمهوری اسلامی را در وضعیتی قرار خواهد داد که ناچار به پذیرش اصلاحات خواهد شد. اما سوال اینجاست که "پس تفاوت تاجزاده با سایر اصلاح طلبان چیست؟
متن کامل در لینک زیر:
https://B2n.ir/g39836
🟣
☑️ گروه گفتمان
«گفتمان» مکانی است برای تلاقی و تضارب گفتمانها. مجموعهای منسجم و مرزبندیشده از نظرات، احکام و گزارههای فلسفی، سیاسی، علمی و اجتماعی.
🟣
@DISCOURSJ :لینک گروه ☑️
@Discourseees :لینک کانال ☑️
@Livre_de_discours
.#گفتمان (دیسکورث)، از جمله کانالهاییست که منِ کمترین نیز، نگاه ویژهای به مطالب و پستهای کاربردیِ آن دارم.
🔗لینک ورود ⬇️⬇️
@Discourseees
@Discourseees
در رتبه بندی ده کشور برتر جهان از حیث منابع طبیعی، ایران با ۲۷/۵ تریلیون دلار ثروت طبیعی، پنجمین کشور ثروتمند جهان است
این حجم از دارایی ها در کنار آمار ناترازی ها و فقر و عقب ماندگی های محیرالعقول ایران، حکایتگر مدیریت بسیار نامطلوب و فاجعه بار حاکمیتی است که در امر مدیریت منابع و سیاستگذاری ها، بغایت بد عمل کرده و فقر و فسادِ تعمیق یافته در جای جای کشورمان نتیجه طبیعی این سوءمدیریتی است که با تکیه بر سیاستگذاریهای غلط ضمن ویران کردن ایران، زمینه ساز انواع بیچارگیها شده و اکثریت ملت را ناراضی و عصبانی کرده است
حق ما یکدرصد جمعیت جهان که ۷ درصد ثروت دنیا را داریم و پنجمین کشور ثروتمند کره زمین ایم این نیست که در دام سوءمدیریت و سیاستگذاریهای لجوجانه فقهاء و مجتهدینی که عمری دم از تقوا و عدالت میزدند، چنان گرفتار شویم که...
ایکاش بعد از ۴۵ سال تجربه ناموفق حکمرانی حوزویان، رضایت به تغییر ساختار مدیریت کشور میدادید تا ضمن آباد کردن ایران و توسعه متوازنی که اتفاق میافتد همگی از تمکّن و رفاهیات حاصله لذت ببریم و باب دین ستیزی ها نیز بسته شود.
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۲۸آبان ۱۴۰۳
/channel/NegahyDigarNew
ایران و جمهوریت
پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
/channel/iranazadvaabad
🔴 مکتب پرستان تنگ نظر و خداپرستان بالغ
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 مخاطبی عزیز در پی پرسش انتهایی یادداشت پیشین که «با کدامین خدا پایان خشونت و فساد دینی رقم خواهد خورد؟»، جویای پاسخ از منظرگاه نویسنده شد. برای پاسخ به این پرسش شاید نیاز به یادآوری نباشد که منظور از کدامین خدا، کدام فهم و دریافت از خداست و فرض بر این است که الهیات سیاسی که معطوف به خشونت و فساد باشد یا امکان توجیه و چشم پوشی از آن را فراهم کند، نمیتواند منتسب به الاه باشد؛ هرچند متألهان یا روحانیان مدعی آن باشند.
⬅️ این بسیار مهم است که چه فهمی از خدا داشته باشیم و چه مکتبی حول این فهم شکل بگیرد. «لوتر» آن زمان که تعریفی از خدا ارائه داد تا دینداران را از قید و بند غیر خدا، روحانیان و نهاد و تشکیلات عریض و طویل و دنیا زده دین براند و آزاد و مستقل کند، هرگز نمیدانست، این فهم جدید از خدا، خدای قادر مطلقی که اراده بشر در اراده بیمنتهای او محو میشود و مسلوب الاختیار است، خود موجب ظهور خشنترین حکومت دینی تاریخ توسط «کالون» میشود. لوتر با این فهم جدید از خدا میخواست، چنین نتیجه بگیرد که تنها خدا شایسته اراده کردن و فرمانبری است؛ «بنابراین فرمانبری اراده بشری از اراده الهی، مسیحیان را از همه اشکال تعهد میرهاند».
⬅️ فساد عالیترین مقامات روحانی، انزجار لوتر را برانگیخت و تردیدهای عمیقی را در باب اقتدار آنها نه تنها در زمینه سیاسی که به عنوان متولیان نهاد دینی در او ایجاد کرد. آنچه به عنوان مکتب لوتری مبتنی بر فهم جدیدش از خدا شکل گرفت، میتوانست، توسط کشیشی که خود را از مصلحان دینی میدانست، به چنان اقتدار هول انگیزی درافتد که هرگز لوتر تصور نمیکرد و جالب اینکه قرنها بعد، آنچه به عنوان مکتب کالونی گسترش یافت، از محتوای خشن خود خالی و آموزههای آزادی بخش لوتری آن برجسته شد.
⬅️ «استفان تسوایگ» بر این باور است، «کمابیش هیچ گاه نبوده است که آموزههای یک مکتب پس از گذشت یک سده، همانی بماند که آموزگار آن در آغاز طلب میکرد»، همین گونه است در مورد ادیان و یا حتی مکاتب غیر الهیاتی، فلسفی و ماتریالیستی. حتی این در مورد رهبران انقلابها نیز دیده میشود که پس از انقلاب، ممکن است، بنیادگرایانهترین یا نوگرایانه ترین برداشتها از اندیشههای یک رهبر انقلابی صورت بندی شود و حول آن احزابی شکل بگیرد که در تضاد معناداری نسبت به یکدیگر به رقابت بر میخیزند.
⬅️ خدای کالون، همان خدای لوتر بود؛ اما چون خدای قادر مطلقی بود که هرچه بخواهد، میکند و انسان در برابرش هیچ اراده و آزادی عملی ندارد، کافی بود، در این میان، یکی توهم جانشینی این خدا را بر روی زمین در سر بپروراند و در هیبت یک رهبر خشک اندیش، عنان گسیخته و فساد پرور، چون کالون ظاهر شود، کسی که «به طور طبیعی، همه نویسندگان و گویندگانی را که طوطی صفتانه به تکرار آموزههای مکتبی او نپردازند، کج اندیش و گمراه میداند»؛ در حالی که تاریخ جهان ثابت کرده است، بسیاری از گمراهان دور از خدای حقیقی، همینهایی هستند که خدا را به قدر ذهن محدود خود تصور کرده و خود را نماینده مکتب الهی میدانند، مکتبی که آن را حقیقت محض دانسته و تنها خویش را بر حق و لا غیر.
⬅️ می توان ادعا کرد، دور از باور است که خدا انسانها را دو پاره و چند پاره و در ستیز بخواهد، جایی که خود حتی از پیروان ادیان مختلف میخواهد، کافیست همه شما حول نام من و پرستش من متحد شوید، چونان پرتوهای خورشید که همه در یک منبع، یگانه هستند. به تعبیر تسوایگ « همه بدبختیها از مکتب پرستان تنگ نظر برآمده است که نابردبارانه، اندیشههایشان و جهان نگریشان را یگانه، درست دانستهاند. تنها این متعصبان خویشتن ستای یک سویه اندیشند که با ستیزه جوییهای متکبرانه، صلح و آرامش جهان را هم میزنند و یکپارچگی طبیعی آدمیان را به یکدیگر ستیزی و دو پارگی بدل میکنند».
⬅️ لذا تنها میتوان با خدایی، جهان را یگانه دید که آن خدا را به باور «مولانا» در میان جانمان حاضر ببینیم، خدایی که به تعبیر خودش «از رگ گردن به ما نزدیکتر» است و شاید بتوان او را همان خدایی دید که در دوران بلوغ بشر و در دوران مدرن، خدایی شبیه خدای «هگل» یا خدای «کانت» باشد. اینجاست که حتی اگر احساس نیازی به الهیات سیاسی شد، آن یک الهیات سیاسی مدرن، متناسب با جامعه هست که در آن باورمندان و خداپرستان بالغ و آگاه به خویشتن، از درون، توسط عقلانیت و اخلاق کانتی یا روح هگلی یا همان خدایی در میان جانشان، هدایت و رشد یافته و اکنون خویش، حاکم بر سرنوشت سیاسی خویش هستند؛ نه الهیات سیاسی سنتی که میتواند، توجیه گر هر خشونت و فساد برای حاکم ساختن قیومیت خدای خویش بر انسان نابالغ باشد و او را تا مرز کفر برآشود.
/channel/M_Hajihashemi_iran1
🔴 مصائب رهبران متوهم
✍ اجلال قوامی
🔸یکم: نگاهی کلی و اجمالی به تاریخ نشان می دهد که فجایع و مصائب بزرگ را کسانی به وجود آورده اند که در این توهم بوده اند خداوند آنها را برای انجام یک ماموریت ویژه به زمین فرستاده است.این گونه خاص از آدمها وقتی به این ایمان راسخ خود رسیدند از انجام هر کاری ابایی ندارند.آنها برای این عقیده که برای اصلاح انسانها روی زمین افتاده اند حاضرند دنیا را به نابودی بکشانند.خود را ناجی ملت ها می دانند و تمامی اعمال و کردار ضد بشری خود را هم ماموریتی از جانب خدا می خوانند و خود را مامور ویژه این اصلاح! می خوانند.از هیتلر و موسولینی گرفته تا استالین و فرزند خوانده های آنان با القاب و اشکال گوناگون که در هر عصری به هیئتی در می آیند و دعوی نجات بشر دارند.
🔸دوم: این متوهمان هوازی حکومت کردن و در قدرت بودن را تا ابد حق مسلم خود می دانند.این متوهمان هوازی از کشتن و خشونت ابایی ندارند و روز به روز دایره تعدی و تجاوزشان به حقوق مردم گسترده تر می شود.
🔸سوم: یکی دیگر از ویژگی های این متوهمان به اقناع رساندن برخی از لایه های جامعه به این باور که این رهبران متوهم دارای قدرت متافیزیکی هستند و قدرت و جایگاهشان از آسمانها سرچشمه می گیرد، است.وقتی این باور در بخش هایی از جامعه رسوخ پیدا کرد دست درازی و سرکوب و تهدید مشروع می شود.از این روی تحمل هیچ انتقاد و مخالفتی را ندارند و هر صدای مخالفی را به بهانه ای خفه می کنند.
🔸چهارم: تنها راه علاج این متوهمان هوازی این است که زمینه ها و ظهور پیدایش اینگونه افراد در هر جامعه ای از بین برود.نهادهای دموکراتیک و حکومت دموکرات مبتنی بر ارزش های جهانشمول حقوق بشری سدی است در برابر رشد این متوهمان.متوهمان هوازی که جز خسران و فقر و خشونت و تنفر دستاوردی ندارند.
📚 تازههای کتاب: سفرنامه دور دنیا با دوچرخه
همه چیز از آنجایی آغاز شد که بعد از چند ماه تحقیق – پژوهش – پیگیری و مطالعه در خصوص پیشین دوچرخه و ورزش دوچرخهسواری در ایران، به این نتیج ناخوشایند دست یافتم که هنوز ایرانیها دورِ دنیا را رکاب نزدهاند!
از اینرو با خودم عهد بستم که باید یک مسیرِ دورِ دنیا را برای ایران رکاب بزنم. آن روزها فقط ۲۰ سال سن داشتم.
نام کتاب: سفرنامه دور دنیا با دوچرخه
نویسنده: عباس رزاقی
قطع: وزیری
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۸۱۶
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
#انتشارات_روزنه
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
به نام خدا
مصطفی مهرآیین، بیدارگر توده ها
✍ احمد خواجه حسنی (نویسنده و روزنامه نگار) _ بوشهر
🌓 این روزها ندای رسا و پر شور و شرش به مثابه بیدار گر توده ها، شاخک های تشنگان حقیقت و جویندگان آگاهی را حسابی حساس کرده ، مصطفی مهرآیین استاد جامعه شناسی که دیوار هم نوایی و انفعال را فروپاشیده، با گفتمانی همه شمول و جامعه پسند و با شهامت، دلیر است در به کارگیری فهم خویش ، و بر آن است تا راه درست اندیشیدن در باب مسائل و مباحث سیاسی و اجتماعی را بیاموزد.
✨ روشن فکر راستینی که ایستاده مردن را به از زانو زده زیستن دریافته، به تازگی از توهین ، تهدید و ایجاد ترس در محل زندگی اش گفته ، هم چنان که پیش تر نیز از حادث شدن این قبیل اتفاقات نابسامان خبر داده بود ، گناه نابخشودنی استاد مهرآیین افزون بر این که جامعه شناس است و جامعه شناسی ذاتاً دانشی انتقادی است امّا به اعتبار سخن فوکو با زیست جهان روشن فکری تلفیق و تکمیل می گردد، مشخصاً آن جا که فوکو مرقوم داشته، روشن فکر ، پیرامون همه چیز گناه کار است هم آن جا که حرف خود را می زند و هم آن جا که سکوت می کند ، هم آن جا که هیچ کاری انجام نمی دهد و هم آن جا که خود را درگیر همه چیز می کند، خلاصه این که روشن فکر مادّه ی خامی است برای داوری ، رأی صادر کردن محکوم و محروم کردن...
🔰 از دیدگاه فوکو ، روشن فکرِِ روشن ضمیری چون مهرآیین، حقیقت را به کسانی می گوید که هنوز آن را نمی بینند و به نام کسانی می گوید که قادر نیستند آن را به زبان آورند.
✅ مهرآیین از رخدادی تازه سخن می گوید و در تلاش است تا انسان بودگی و عظمت بشری را به ما گوش زد کرده و به نوعی معنای فراموش شده ی زندگی را تذکار دهد ، اکت ها و کنش های فرهیخته ای که به زبان ادوارد سعید در امور مربوط به منافع و مصالح عمومی جامعه دخالت می کند و از خود واکنش نشان می دهد، حساسیت برانگیز است و طبعاً نظام قدرت چنین دخالت و واکنشی را صد در صد تایید نخواهد کرد به همین دلیل است که حتی در دموکراتیک کشورهای جهان آثار این گونه روشن فکران به دیوار سانسور و ممیزی برمی خورد ، سعید بر این باور مؤمن است که اصحاب قدرت سعی دارند از ابراز وجود و خود نمایی روشن فکران در میدان سیاست و تاثیرگذاری اجتماعی آنان بر افکار عمومی پیشاپیش جلوگیری کنند ولی دست کم تاریخ چند صد ساله اخیر ثابت کرده است که این گونه اعمال نتیجه عکس بر جای خواهد نهاد و دست بر قضا اقبال افکار عمومی به این آثار و آفرینندگان آن ها افزایش می یابد.
🔅 مفروض بر این که روشن فکر باید فعالانه نارسایی های وضع موجود را به نقد بکشد، در اصلاح آن بکوشد و برای سازندگی فردا به مسائل و مشکلات امروز بپردازد ، مهرآیین از متفاوت بودن، جور دیگری فکر کردن و ضرورت پرسش گری سخن می راند ، در این باب ، مهرآیین پدیده ای است که به سبک هایدگر، ما را به زاویه ی های ملموس تر زندگی روزمره نزدیک تر می کند و برای وقوف به کنه ی آسیب ها، نابسامانی ها و چالش های پیش رو، بر خلاف برخی اساتید که قبای عافیت گزینی به تن کرده و منفعل عمل می کنند خطرپذیر و با استقلال فکری ابراز وجود می کند کما اینکه بایستی اقرار داشت استقلال فکری ایشان را هم به نحوی از انحاء به شدت مجروح کرده اند...
🌐 به زبان ادوارد سعید، مهرآیین نماینده ی آگاهی جامعه ، و فردی است که علّت وجودی اش نقش آفرینی به عنوان نماینده ی همه آن مردم و مباحثی است که در فرآیند جریان عادی، یا فراموش شده و یا به زیر قالی چه رانده شده اند، فردی با یک قوه ی ذهنی وقف شده، برای فهماندن، مجسّم کردن، و تبیین یک پیام ، یک نظریه، یک رویه، فلسفه یا اندیشه هم برای همه گان و هم به همه گان.
✓ مهرآیین چشم بینا ، گوش شنوا و زبان گویای جامعه است ، با مهرآیین ، که سرشت اش مهرورزی و آیین اش حق طلبی است ، بی مهری نکنید و به شعار وفاق ملّی پای بند باشید و بدانید که ؛
حال ما یک چند دیگر گر بدین سان بگذرد
بدتر از ماضی شود ایام استقبال ما...
خرد یارتان.
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
زندان، اعدام، حصر
کی تمام میشوند؟
✍️ رحیم قمیشی
هنوز زندانیان بیگناه آزاد نشده، در دو پرونده جداگانه دوستان عزیزم آقایان حائری شیرازی و ناصر دانشفر به زندان محکوم شدند.
آقای حائری مجموعا به سه سال و سه ماه.
آقای دانشفر به شش ماه.
جرم هر دو تبلیغ علیه نظام و نوشتن حقایق است.
آقای اکبرنژاد هم که هر روز در رفت و آمد به دادگاه است و منتظر حکمش!
آقایان قدیانی و تاجزاده و مدنی که هیچ خبری از آزادی و حتی مرخصیشان نیست، مثل خانم محمدی و خانم سپهری و دادخواهان پویا بختیاری و دهها و صدها زندانی دیگر.
کدامیک از این متهمین اسلحه برداشته بودند؟ کدامیک از دایره منطق و ادب خارج شدند؟ کدامیک اختلاس کردند؟ کدام از خزانه کشور خوردند.
چرا شما خجالت نمیکشید.
بابک زنجانی با عفو چه کسی آزاد شد؟
کدام دادگاه برای آنکه باغ ازگل را به نام خود زده بود تشکیل شد؟
آیا دادگاهی برای شکایت دکتر تاجزاده از آقای جنتی هرگز تشکیل شد؟
افشاگریهای اخیر که در مغز مردم سوت میکشد به کجا رسید؟
پرونده میلیارد دلاری دبش چه شد؟
چرا حیا نمیکنید!
شما که آفتاب عمرتان لب گور است، نمیترسید واقعاً آن دنیایی باشد و خدایی.
۱۴ سال حصر خانگی آقای میرحسین و خانم رهنورد و آقای کروبی کی قرار است تمام شود؟ کینهتان تمام نشد!
چند صد نفر بدون جرم قتل در صف اعدامند؟
در پرونده اکباتان چند نفر را به اعدام محکوم کردید؟
اخباری که از زندانهای زنان میرسد همهاش دروغ است؟
من اگر بسیاری را از دور میشناسم در مورد آقایان حائری و دانشفر که چند سال است از نزدیک با آنها هستم، بگویم از آنها شریفتر، پاکتر، خوشقلبتر، دلسوزتر برای ایران و مردم مظلومش، بین فعالین سیاسی، سراغ ندارم.
مگر مخالفت با نظام جرم است؟
مگر گفتن دردهای مردم جرم است؟
نوشتن برای ایران جرم است؟
چرا متوجه نیستید مردم به حد انفجار رسیدهاند.
نمیشود ظلم کرد و از عواقبش در امان بود.
شما که به مخالفان خوش اخلاق و دلسوز و نرم خو ترحم نمیکنید، نام خود را از انسانیت خط بزنید!
شما نمیتوانید میلیونها ناراضی را به زندان ببرید!
شما نمیتوانید جلوی همه مردم بایستید.
شما نمیتوانید ظلم را تا بینهایت ادامه بدهید.
ما خشونتطلب نیستیم
اما درد داریم
ما میبینیم و میشنویم
اما صبر داریم
ما هرگز فراموش نمیکنیم
اگر همه ما را هم زندان کنید
خرابیهای کشور
با زندان و اعدام و حصر
درست نمیشوند!
و بدنامی تا ابد
بر پیشانی حکومت دینیتان
باقی خواهد ماند.
@ghomeishi3
/channel/iranazadvaabad
🔺سیاستگذاری فضای مجازی: اخلاق یا قانون
✍️علی میرزامحمدی(جامعه شناس)
@iransocialproblems
🔺این روزها رفع احتمالی فلیترینگ فضای مجازی، مخالفت برخی خطیبان مذهبی را در پی داشته است. اما پرسش این است که آیا فیلترینگ راهکار مناسبی برای کنترل ناهنجاریهای فضای مجازی است؟؛ ناهنجاریهایی که این طیف با کلیدواژه «ولنگاریهای فضای مجازی» از آن نام میبرند.
در این زمینه، چند نکته قابل ذکر است:
🔹نکته اول اینکه، فیلترینگ دو کارکرد مهم برای حامیان آن دارد:
🔺اول اینکه با اینکار می توانند در مواقع لازم به پیام رسانهای فلیتر شده بر چسب ضدیت با حاکمیت بزنند. این برچسب زنی، تداوم فلیترینگ را هم در افکار عمومی و هم در میان تصمیمسازان رسانهای قابل توجیه جلوه می دهد.
🔺دوم اینکه حامیان فیلترینگ به خوبی اطلاع دارند که به رغم این فلیترینگ، کاربران، راههایی برای استفاده از این پیام رسان ها خواهند یافت. در نتیجه چرا از این مساله به عنوان فرصتی برای درآمدزایی استفاده نکنند!؟ بر این مبنا، این مساله موضوعی دو سر برد برای حامیان فیلترینگ است.
🔺حامیان فلیترینگ، به خوبی می دانند که فلیترینگ هیچ تاثیری در کنترل ناهنجاریهای فضای مجازی ندارد، اما اینکار حلقههایی را خواسته یا ناخواسته شکل داده است که از آن بهرههای کلانی میگیرند. در این حلقه، منافع برخی نهادهای غیر دولتی و حتی دولتی و فرادولتی در هم آمیخته است. به واقع، فلیترینگ و اجبار کاربران ایرانی به بهره بری از فلیترشکن، کارکردی همانند مالیات غیر مستقیم و باجگیرانه پیدا کرده است که کاربران ایرانی مجبور به پرداخت آن هستند.
🔹نکته دوم آنکه، اگر دغدغه واقعی کنترل ناهنجاری فضای مجازی، در خطیبان مذهبی و نخبه های سیاسی وجود دارد، منشاء مشکل را باید در جایی دیگر جستجو کنند. فضای مجازی، در وجود هنجارها و ناهنجاریها شباهت بسیار زیادی به فضای عینی و چهره به چهره جامعه دارد.
در این فضا، رذایل اخلاقی چون دروغ، چشم هم چشمی، تفاخر، فساد، ذلت و خواری، تملق و چاپلوسی، کبر، خشم، بی غیرتی، نمّامی، فحاشی، نفاق و دوروئی، حفظ ظاهر برای جلوهگری و فریب مردم، نامجوئی و شهرت طلبی، افشاء راز، حسد، سبکی و جلفی، تهمت، ریختن آبروی دیگران و ...همانند فضای واقعی قابل رصد است.
اما برای بسیاری از این موارد نمیتوان جرم انگاری نمود. این رذایل بیشتر در حیطه مسایل اخلاقی و فرهنگی قرار دارند. در نتیجه کنترل آنها، نیازمند طرح مباحث و بایدها و نبایدهای اخلاقی است و ارتباط چندانی با فیلترینگ ندارد. به عبارت صریح تر با وجود فیلترینگ همچنان این مسایل ادامه خواهند یافت.
🔹نکته سوم آنکه، اگر علمای اخلاق ورود به این فضای مجازی را در شان خویش نمیبینند چگونه میتوانند با دور بودن از آن و عدم لمس و رصد مسایل آن ، برای کنترل رذایل اخلاقی رشد یافته در آن، رهنمود ارائه نمایند.
🔺متاسفانه به این مساله توجه نمیشود که هرچند اخلاق از منظر اسلامی از اصول ثابت، عام، فراگیر و همگانی برخوردار است، اما برساخت مسایل اخلاقی در فضای مجازی و فضای واقعی از دیدگاه افراد یکسان نیست.
در نتیجه افراد به زعم خود، نتیجه گیری اخلاقی متفاوتی درباره یک موضوع واحد در فضای چهره به چهره و مجازی دارند. بر این مبنا برخی تصور می کنند که مجازی بودن، چونان دیوار و پردهای است که موجب میشود ماهیت رذایل اخلاقی در آن- اگر نگوییم دگرگون- دست کم، کمرنگ میشود.
🔺عدم توجه نهادهای مذهبی- فرهنگی به تفاوت برساخت مسایل اخلاقی در فضای مجازی و واقعی و دون شان دانستن ورود علمای اخلاق به فضای مجازی موجب شده است رذایل اخلاقی این فضا به درستی تبیین نشود. متاسفانه این نهادها و برخی خطیبان مذهبی بیآنکه مسایل این عرصه را به درستی رصد و تبیین کنند تصور میکنند به صرف دوری و فیلترینگ و تاکید صرف بر جرم انگاری، مسایل آن کنترل خواهد شد.
🔹نکته آخر آنکه، در حال حاضر بیشتر نهادها و صنفهای شغلی، کدهای اخلاقی برای شاغلان رشته خود تدوین کرده اند که فارغ از قانون و به واسطه ارزشهایی که افراد از دوران کودکی با آنها بزرگ شده اند آنها را دعوت به رعایت اصول اخلاقی در قالب احترام به حقوق خود، دیگران، و محیط زیست میکند. جامعه ایرانی نیز در فضای مجازی نیازمند تدوین این کدهای اخلاقی و تشریح و توسعه آنها میباشد.
🔺تا زمانی که این بستر اخلاقی در فضای مجازی ایرانیان توسعه پیدا نکند هرگونه قانونگذاری و جرم انگاری از طرف طیفی از تصمیم سازان به اقدامی خشن و ضد مدنی تعبیر و تفسیر خواهد شد.
🔺از طرف دیگر اگر به مسایل فضای مجازی، خارج از نگاه امنیتی و سیاسی، نگاهی فرهنگی و اخلاقی داشته باشیم، میشود در تدوین کدهای اخلاقی فعالیت در این فضا، با مالکان و مدیران پیام رسانهای مطرح جهانی چون اینستاگرام و تلگرام رایزنی نمود تا این محیطهای رسانه ای به محیط بهتر و امن تری تبدیل شوند.
🔝 سیدعلی خامنهای
«در یک جامعه، اگر مردم از اخلاق خوب برخوردار نبودند، اگر فساد در میان مردم رواج داشت، اگر مردم تعلیم و تربیت را درک نکردند، اگر سطح سواد در میان مردم پایین و ساقط بود و اگر رشد و آگاهی سیاسی به قدر کافی در مردم نبود، مردم آن جامعه را نمیشود ملامت کرد، حکومت و حاکمان جامعه را باید ملامت کرد، زمامدارانی که سررشته ثروتهای مادی و معنوی دست آنهاست، باید مورد شماتت مواخذه و عقوبت قرار بگیرند....
#حکومت_اسلامی
#سیدعلی_خامنهای
#ولایت_فقیه
#گشت_ارشاد
#تورم
#آبان۹۸
#فقر
جوش دریا
/channel/iranazadvaabad
🍉اگر مدیر مجموعهای هستید،
یلدا، فرصت مناسبی برای قدردانی از افرادیاست که به رشد کسبوکارتان کمک کردهاند..
و چه هدیهای مناسب تر از آجیل🌾
تنوع در ترکیب آجیل،
تنوع در قیمتگذاری
🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei
لینک کانال خشکبار دیزه @DailyDize
🔻کانال مهدی نصیری با داشتن مخاطبانی متنوع و گسترده در زمینه موضوعات فرهنگی، اجتماعی، هنری و اقتصادی آگهی می پذیرد.
متقاضیان برای اطلاع بیشتر با آیدی زیر تماس بگیرند👇
@hmostafavy
📚 پیشنهاد کتاب: توسعه در تاریکی
بیش از یکونیم سده است که آبادانی مهمترین دغدغۀ نظام حکمرانی و مدیریتی این سرزمین بوده و برای نزدیک به هفت دهه نیز ثروت حاصل از فروش نفت به کمک تحقق رؤیای آبادانی آمده است. علیرغم تمامی کوششها بعید میدانم امروزه کسی ایران را کشوری توسعهیافته بداند. خصوصاً اگر از خسارتهای وارده بر اثر کنش این دوران چشم نپوشیم و آنها را در ترازوی هزینه فایده بگذاریم.
بر آنم که این روند تغییر نمیکند مگر آنکه زمینه طبیعی و تاریخی و فرهنگی ایران مدنظر قرار گیرد؛ چیزی که به زعم من کاملاً مغفول مانده است. اکتفا به زمین و امتناع از زمینه مهمترین ابتلائی است که مدیران و برنامهریزان خصوصاً در هفت دهه اخبر بدان دچار شدهاند. و اگر همچنان قصد زیستن در این سرزمین را داریم، راهی نیست جز آنکه دوباره به مطالعه تجربه تاریخی زیست در این سرزمین پررمز و راز بپردازیم.
نام کتاب: توسعه در تاریکی (توسعه در ترازوی فرهنگ)
نویسنده: سیدمحمد بهشتی
قطع: رقعی
چاپ: اول
تعداد صفحات: ۴۵۰
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
دین فربه شده اخلاق را هم می خورد!
تا جایی که به یاد دارم ایام عزاداری برای اهل بیت دهه اول محرم بود و سه روز فاطمیه. عزاداری در بقیه مناسبتها مخصوص بیوت علما و مراجع بود و شاید مختصری در مساجد. البته خیلیها روضه خانگی داشتند و ماهی یکبار روضه خوانی به خانه می آوردند و برای تیمن و تبرک خانه و خانواده روضه مختصری برپا می شد و ذکر مصیبتی از امام شهید به میان می آمد. شیخ مندلی که آن روزها جوان بود و درس طلبگی می خواند پای ثابت دعوت زنان برای روضه های خانگی بود. بنده خدا نابینا بود. خواهر یا برادر کوچکترش دستش را می گرفت و این خانه و آن خانه می برد برای روضه خواندن. خانه ما هم می آمد. لازم هم نبود مستمعی باشد. همین که صاحب خانه و بچه ها بودند کفایت می کرد. شیخ مندلی روضه و مصیبتش را می خواند و مامان یک تومنی کف دستش می گذاشت و می رفت تا ماه بعد.
بعدها ملای دیگری از روستا آمد که مساله دان هم بود. زن بود. همین باعث شد کارش بگیرد. برخی که به دنبال دانستن احکام شرعی و آموختن آن بودند از ملا حافظی دعوت می کردند بیاید برایشان مساله بگوید. این جلسات شلوغتر از روضه های خانگی بود. زنها پیش او قرائت نمازشان را درست می کردند. ملا هم به آنها قرائت قرآن یاد می داد و چند تا مساله شرعی برایشان می گفت. کم کم زنان که اکثرا بیسواد بودند و دوست داشتند حالا که تمام وقتشان به شست و شو و روفت و روب و پخت و پز و بچه داری می گذشت کمی هم به اطلاعاتشان اضافه کنند، پایشان به این جلسات باز شد.
علاوه بر اینها در ماه مبارک رمضان هم مردم برای شنیدن سخنرانی به مساجد می رفتند. سخنرانی هایی که عموما اخلاقی بود و سیاست در آن راه نداشت. مناسک مذهبی بیش از این نبود. دعای کمیل و ندبه و سمات و ...در برخی خانه ها با تعدادی محدود برگزار می شد. هیچ مراسمی به جز سخنرانی های مذهبی در ایام خاص که از رادیو پخش می شد دولتی نبود. همه آن مراسم با هزینه شخصی افراد انجام می شد.
پس از انقلاب اما آنچنان مناسک مذهبی فربه شد که تمام فضای شهرها و روستاها را پر کرد و کمتر جایی از شعائر مذهبی خالی ماند. از در و دیوار گرفته تا بدنه اتوبوسها و تا تمام کانالهای رادیویی و تلویزیونی تبلیغ دین کردند و دعوت به دینداری. عزاداریها به تمام ایام سال به جز ایامی محدود گسترده شد. یک هفته قبل از محرم و چند روز بعد از صفر، ۲ ماه فاطمیه و سپس محسنیه و اخیرا عزای ام البنین و سکینه و رقیه و ... به ایام مصیبت اصافه شد و سفره مداحان را رنگین کرد تا جایی که دین نزد جوانان یادآور غم و سوگواری شد و مخالف شادی!
زنان طبقات میانی جامعه از مستمعان پر و پا قرص این مجالس شدند و حاکمیت صحنه گردان اصلی این فضا! چون ثابت شده که مردم سرگرم مناسک ظاهری و دلبسته ثواب اخروی، کمتر به علت اصلی بدبختی های خود فکر می کنند و کمتر مزاحم سفره های رنگین حاکمان می شوند!
به عقیده جامعه شناسان، بهترین آموزه اخلاقی هم اگر مکررا گفته و شنیده شود نه تنها تاثیر گذاری خود را از دست می دهد بلکه به ضد خود تبدیل می شود. بخصوص وقتی منادیان دین مردم را به صبر در مقابل کمبودها دعوت کنند و خود از چرب و شیرین دنیا بهره مند باشند! پس با پمپاژ دین و آموزه های آن به وسیله تمام امکانات تبلیغی و رسانه ای، نه تنها جامعه سالمتر و اخلاقی تر نشد که شاهد فروپاشی اجتماعی گسترده و دین گریزی نسل جوان و بی اخلاقی های فراوان هستیم و همه اینها با سرمایه مردمی انجام شد که پیش از پر کردن دل و ذهنشان با دین، نیاز به سیر شدن شکمشان با نان داشتند که گفته اند، فقر که از دری وارد شود دین از در دیگر می رود. و چه ساده لوح بوده و هستند آنان که می پندارند ملت گرسنه تا پای جان از آرمان حاکمان حمایت می کند و در مقابل بیگانگان مقاومت!
✍فرشته مزینانی
@hooreechannel 🌹
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
سویه کلی مرز و مرزبانی
مگر نه این است که:
۱- با کویت و عربستان بر سر برخی قلمروهای دریایی اختلاف داریم؟
۲- با امارات بر سر جزایر در مناقشه بوده ایم؟
۳- اختاف کارکردی در مرز با پاکستان برقرار است و گاه به تنش و حتی منازعه رسیده است؟
۴- با افغانستان نیز درگیر چندین گونه اختلاف مرزی مانند حقابه، گذر غیر رسمی از مرز، قاچاق، مهاجرت، قاچاق و..می باشیم؟
۵- با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان و در مقیاسی فراگیرتر، پنج دولت پیرامونی خزر هنوز در مورد مرزها یا قلمروهای دریایی به توافق دست نیافته ایم؟
۶- با باکو بر سر کریدور زنگزور تنش داریم؟
۷- پس از ۸ سال جنگ، هنوز با عراق به توافق قطعی دست نیافته ایم؟
در این زمینه چند پرسش به چشم می خورد:
الف- چرا تقریبا با همه کشورهای همسایه دارای گونه ایی اختلاف مزمن هستیم؟ و چرا به گونه ای اصولی پیگیر حل وفصل آنان نبوده ایم؟
ب- با وجود اختلاف ۳۶۰ درجه ای پیرامونی، یعنی در درازای بیش از ۸۰۰۰ کیلومتر مرز، محورهای پشتیبان ما چه دولت های قدرتمندی هستند؟ آیا ایران قرار است یکه و تنها در برابر آن ها بایستد؟
پ- جمهوری اسلامی در برابر استراتژی سه مرحله ای امارات و شورای همکاری، شامل "تعدد در موضع"، "تحول در اقدام" و "اقدام به زور"، با پشتوانه فراگیر جهانی، از چه استراتژی قابل قبول و داینامیکی برخوردار است؟
کوتاه آن که نه تنها ایران، بلکه حتی توانمندترین کشورهای جهان، مثلا ایالات متحده، به تنهایی قادر به پاسداری از امنیت ملی خود نیستند. یعنی احدی از ملت ها در تاریخ، تنها با اتکای به قدرت درونی توانایی تداوم حیات نبوده اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
/channel/iranazadvaabad
انتظار قائم در ۹۰۰ سال پیش
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
ابن بابا کاشانی که حدود ۹۰۰ سال پیش میزیسته میگوید برخی از همشهریانم هر روز صبح علیالطلوع خود را به شمشیر و سلاح تجهیز کرده و سوار اسب میشوند و از خانههای خود به سمت بیرون شهر میروند تا بلکه قائم ظهور کند و اینان پا در رکابش شوند! (انگار هر روز به آنان الهام میشود که امروز دیگه حتما میاد) و چون آفتاب برآید، دستِ خالی باز میگردند و میگویند: امروز هم نیامد:
(... وألّف أحمد بن عليّ ابن بابه القاشاني كتابا ذكر فيه فرق الشيعة ، فلمّا انتهى إلى الإمامية وذكر المنتظر قال: من العجب أن في بلادنا قوما، وأنا شاهدتهم على هذا المذهب، ينتظرون صباح كلّ يوم طلوع القائم عليهم، ولا يقنعون بالانتظار بل يركبون خيلهم متوشّحين بالسيوف شاكين السلاح، ويخرجون من مساكنهم إلى خارج البلد مستقبلين للإمام، كأنّهم قد أتاهم بريد أخبرهم بوروده، فإذا طلع النهار عادوا متأسّفين وقالوا: اليوم أيضا ما جاء! -آثار البلاد و اخبار العباد زکریا قزوینی ج ۱ ص ۴۳۲-).
پس این بساط (گره زدن زندگی و سیاست به ظهور قائم) از نهصد سال پیش هم وجود داشته؛ آنهم با چه خلوص بیشتری.
گمانم اما اگر اینهمه عزم و تلاش و خلوص را از همان زمان صرف پیشرفت بر اساس عقول و داشتههای خدادادی میکردند اینک پس از ۹۰۰ سال به تمام اهداف ظهور رسیده بودند.
از حق نگذریم آنان باز اینقدر معرفت داشتند که دستِکم سایر مردم شهر را وادار به همراهی با خود در راه و سیاستشان نکنند اما امروزه برخی سیاستهای آخرالزمانی گریبان عموم مردم را چه بخواهند چه نخواهند گرفته است.
/channel/baznegari/1496