مارکسیسمانقلابی در گذر از سَرندِ "مکتب فرانکفورت"
✍ #علیصاحبالحواشی
"مد زمانه" امروز بدجوری از مارکسیسم عبور کرده و حتی از آن منزجر گشته است. اما مارکسیسم را باید بهجد "فهمید"! زیرا ما به "فهمیدنِ" ژرفاییِ معنای "مدرنیته" و تبعاتی که برآورد، نیازمندیم. فهم مارکسیسم، مدخل خوبی برای فهم عمیق "مدرنیته" است.
نطفه "مکتب فرانکفورت" به سال ۱۹۲۳ در "موسسه تحقیقات اجتماعی" دانشگاه گوتهی شهر فرانکفورت، منعقد شد. این مکتب متشکل از اندیشمندان اجتماعی مارکسیست بود که از "نظریه انقلاب" مارکسیستی مرتد شده بودند، اما شالوده نظری مارکسیسم را به عنوان رهیافتی در فهماجتماعی، همچنان معتبر میدانستند. بیتردید تئودور آدورنو ستاره بیبدیل و "عقلمنفصل" این مکتب بود.
آن سخنِ مارکس که در "مانیفستحزب کمونیست" نوشت: "فیلسوفان تاکنون درپی توصیف جهان بودهاند، لیکن سخن بر سر تغییر جهان است!" - بهرغم عبورِ اصحاب مکتب فرانکفورت از انقلابسیاسی - همچنان پژواک بسیار بلندی در نگاه آنان به مقولات اجتماعی داشت؛ همین هم بود که آنان در قامتِ "پیامبرانِ سکولار" ظاهر شدند،...
ادامه مطلب
کانال نویسنده
📣فروش فوق العاده کتاب📣
⚠️به جرات ادعا میکنیم ارزان فروش ترین کتابفروشی ایران هستیم😎
📚کتاب ها با موضوعات تاریخی. ادبیات. عرفانی. فلسفی. رمان. مذهبی. و...
برای مشاهده کتابها عضو کانال ما شوید👇
/channel/entesharatesmailia
هر روز کلی کتاب بارگذاری میشه
آدرس : قم. خیابان معلم. انتشارات دارالتفسیر
☎️۰۲۵۳۷۷۴۴۲۱۲
پایان سریال
"سنتصر قطعا"؛ " اکنون بخندید که به زودی بسیار گریه خواهید کرد"؛ "ما پیگیر آنیم که یک سرباز اسرائیلی پایش به درون لبنان برسد و نمی یابیم"؛ این جملات همگی بخش هایی از سخنان آتشین شهید سید حسن نصرالله هستند.
احدی نیست که رهبر، فرماندهان و لشگریان حزب الله را ترسو و بزدل و مرعوب بداند؛ سهل است که حزب الله توانمندترین و آفندی ترین سازمان نظامی غیر دولتی جهان و ماهرترین است. با این همه حزب الله نتوانست به اهدافش دست یابد.
کارل فون کلازویتس استراتژیست آلمانی از پیروزی و شکست نظامی چنین تعریفی ارائه میدهد: پیروزی یعنی دستیابی به اهداف تعیین شده و شکست به معنای ناتوانی در رسیدن به منظورهای نبرد است. این تعریف از سوی مولتکه، لیدل هارت و تقریبا همه استراتژیست های برجسته پذیرفته شده است. آتش بس جنوب لبنان حتی با فرض موقت بودنش حاوی چه پیام هایی است:
۱- بر خلاف انتظار، با آتش بس، غزه و حماس تنها می مانند. همه فرماندهان کشته شده و زنده، بر تداوم جنگ از سوی حزب الله تا جاری بودن نبرد غزه مصمم بودند. چه شد؟!
۲- حزب الله قصد عقب نشینی تا پشت رود لیتانی را نداشت. ولی ناگزیر به پذیرفتن این شرط شد؛
۳- مهمتر از آن تغییر رویکرد کلان حزب الله از آفندی به پدافندی است. چنان که حزب الله افزون بر عقب نشینی تا جنوب لیتانی، حق بازسازی زیرساخت های نظامی خود را نداشته و طی دوره ای ۶۰ روزه ارتش لبنان با اعزام ۵۰۰۰ نیرو به خط آبی(محور صفر مرزی) همراه با یونیفل کنترل مرز را در دست خواهد گرفت؛
۴- دستاورد اسراییل(اشغالگر) ایجاد امنیت برای شهرک های شمالی اسرائیل و بازگرداندن بیش از ۶۰۰۰۰ شهروند به منازل خود است. پایان موشکباران شمال اسرائیل خواسته مهم کابینه بی بی بود؛
۵- کشته شدنبیش از ۴۰۰۰ تن، ۱۶۰۰۰ مجروح و خسارت بیش از ۲۰ میلیارد دلاری لبنانی ها نسبت به تلفات و خسارات اسرائیل چندین برابر است؛
۶- برای حزب الله، لبنانی ها و ارتش های جهان روشن شد که علت تلفات گسترده حزب الله از دیدگاه نظامی سه کاستی بارز بود: نخست سیستم پدافند ناطراز حزب الله؛ دوم، سیستم هوا پایه کاملا نابرابر؛ سوم سیستم اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی ضعیف تر در برابر اسرائیل. تا هنگامی که این مثلث ضعف برطرف نشده، این نابرابری همچنان بر فضای تقابل به نفع اسرائیل چیره خواهد بود؛
۷- به نظر می رسد این آتش بس رساننده این پیام است که لبنانی ها زین پس سخت و بلکه ناممکن می نماید موافق ورود حزب الله به درگیری مجدد با اسرائیل به نفع رویکرد محور مقاومت باشند.بعید نیست هر گونه اقدام بعدی حزب الله با رویکرد و اهداف نظامی پیشین با گونه ای جنگ داخلی همراه باشد؛
۸- مهمترین پرسش پیش روی آن است که زین پس سرنوشت و نقش حزب الله به عنوان پرچم و توانمندترین تشکیلات در چرخه محور مقاومت چگونه تعریف پذیر است؟!
با فرض پایدار بودن حزب الله و اسرائیل به مفاد آتش بس، دیگر دودی از نبطیه، صور و صیدا و... در جهت کمک به این محور بر نخواهد خواست است.
روزها و هفته های آینده پاسخ عینی این پرسش لمس خواهد شد. ولی تا همین جای کار هم کمتر برآورد پذیر است که جمهوری اسلامی در پی تداوم نبردهای پینگ پنگی باشد.
به هر روی آتش بس حزب الله و دور شدن قویترین شمشیر آخته محور مقاومت از میدان، حتی با فرض عملی موقت، بستر مناسبی را برای آغاز مذاکره جامع با ایالات متحده مهیا ساخته است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
سیاستگذاری های زن ستیزانه اصلاح شوند
سالهای متمادی است که نهادهای بینالمللی خشونت علیه زنان را مورد توجه قرار دادهاند. این توجه به تدوین کنوانسیون هایی انجامیده است که کشورهایی که درگیر این آسیب اجتماعی هستند با پیوستن به آنها با خشونت علیه زنان مقابله کنند.
فارغ از اینکه در ایران برای پیوستن به هر کنوانسیونی از این دست مقاومتهایی وجود دارد که مانع از الحاق ایران به آنها می شود، در قوانین ایران نیز ظرفیت هایی برای این مقابله وجود دارد. قوانینی که یا زنان خشونت دیده نسبت به آن اگاهی کافی را ندارند و یا اگر هم دارند، به دلیل فقدان امنیت، نسبت به کارآمدی آنها به حدی تردید دارند که عطای شکایت را به لقای آن ترجیح می دهند و با خشونتها علیه خود به همزیستی و سازگاری می رسند.
در واقع حتی خانه های امن و سا تلفنهایی که برای کمک به انها در نظر گرفته شده نیز کارآیی لازم از حیث تامین امنیت آن ها پس از شکایت را ندارند. به همین دلیل هم هست که بسیاری از زنانی که اقدام به شکایت از افراد خانواده به دلیل اعمال خشونت می کنند، در همان ابتدای کار شکایت خود را پس می گیرند و خیلی از موارد هم در نهایت با مهر طلاق از نوع مهرم حلال و جانم آزاد مختومه می شود.
در واقع قوانین و تمهیدات موجود هیچیک نتوانسته است از میزان خشونت علیه زنان در ایران بکاهد و باز هم به همین دلیل است که در بحران هایی نظیر فقیر تر شدن جوامع و جنگ و تحریم این خشونت ها روندی مضاعف به خود میگیرد. اما همان طور که در نوشته های پیشین به آن پرداخته ام، صورت مسئله خشونت علیه زنان، نظیر قتلهای ناموسی در ایران با اینکه قوانین کفایت لازم را برای مهار خشونت از نظر حقوقی ندارند، اما در صورت وجود قوانین مطلوب نیز، آنها شرط لازم برای حمایت از زنان خشونت دیده محسوب نمی شوند. مسئله اصلی به بازتولید فرهنگی بر میگردد که در آن زن به خاطر زن بودن اساسا شهروند درجه دوم تلقی می شود. این فرهنگ در آموزههای رسمی و غیر رسمی ما مدام در حال بازتولید است.
فرهنگی که زن را به جنس یا کالایی در اختیار مرد مبدل می سازد که برای حفظ آن به نفع خود می تواند از قدرت خود که شهروند درجه یک است استفاده کند که متاسفانه رویکردها و باورهای طالبانی هم در این زمینه به وسیله خوبی برای توجیه و تداوم این رفتارها تبدیل شده است.
از همان ابتدا که دختران و پسران ما خواندن و نوشتن می آموزند این تفکیکها و تبعیض ها به آنها آموزش داده می شود. «آن مرد با اسب آمد» در مقابل: «مادر آبگوشت می پزد»، «دارا با میخ و تخته میز می سازد»در مقابل «سارا با سوزن دامن می دوزد»و… این تمایز و قدرت برتر سازی جزئی از فرهنگ و باورهای جامعه ایران شده است و در تمامی مراحل آموزش های رسمی نیز تکمیل می شود.
در آموزش های غیر رسمی نیز این فرهنگ سازی با شدت و قدرت بیشتری ادامه پیدا می کند. خانواده ای را به تلویزیون دعوت می کنند که هنر مرد اعمال خشونت علیه همسر خود است و حسن زن نیز کوتاه آمدن و کنار آمدن با این خشونت است. فراگیرترین رسانه دیداری ما و برخی از تریبون داران مذهبی، رسما خشونت علیه زنان را تئوریزه و عادی سازی می کند و تمامی این تصاویر در کوتاه مدت و دراز مدت یک واقعیت را به زنان و مردان ایران القاء می کند؛ مرد جنس اول است و زن جنس دوم.
از این دست بی شمار می توان مثال زد. زنان ایران در نهادهای قدرت به دلایلی واهی تا کنون متناسب با ظرفیت های علمی و تخصصی به رسمیت شناخته نشدند و هنوز پس از سالها بر سر واژه رجل سیاسی بودن آنها هم توافقی در ساختار حاکمیت شکل نگرفته است. قانوننویس و مدیر و برنامه ریز و برنامه نویس و سیاستگذار و… ما که همگی مردان هستند نیز در همین ساختار آموزشی تربیت یافتهاند.
مقاومت های که در برابر قوانین رفع تبعیض ها علیه زنان دیده می شود نیز ناشی از همین فرهنگ است که متاسفانه از دین نیز بسته به شرایط برای این مقاومت وام می گیرد. در کنار اصلاح قوانین بیش از پیش باید باورهای مردسالارانه را از جامعه ایران زدود و زنان ایران باید با این رویکرد با حضور مؤثرتر در عرصه عمومی بتوانند سیاستگذاری های زن ستیزانه را اصلاح کنند.
✍آذر منصوری
🕯 یا قدیم
📚کتابفروشی کهنفرصت📚
📌ارائهی کتابهای چاپ قبلانقلاب، کمیاب و نایاب
گر یارِ نو آمدت در آغوش
از یارِ کهن مکن فراموش
📗 @kohanforsat 👈
📘 @kohanforsat 👈
📕 @kohanforsat 👈
🏠🏢🏘🌆
سپهر بالابر ایمن سازنده ونصب کننده انواع آسانسور و بالابر هیدرولیک و وینچی درمدلهای متنوع
مهندس فیض
❇️+989121797150
❇️02166292861
https://instagram.com/sepehr_balabar?igshid=MGNiNDI5ZTU=
۵- سفرنامه خارجۀ حاج سیاح بخش ششم - نوشته حاج محمد علی سیاح محلاتی
با صدای: ح. پرهام
ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد
موزیک: ب. شاهیده
t.me/PersianAudioBooks1
📚 پیشنهاد کتاب: مرگی کوچک
این کتاب داستانی است از زندگی و حیات عارف صاحبنام محییالدینبن عربی که همنواز با بانگ چنگ و چگور خنیاگران فتّان بهشتی با نوای ترجمان الاشواق و فتح فتوحات و حکمت فصوص خود در کنارمان قرار میگیرد و با سفری از مرسیه تا دمشق همگاممان میشود و میگوید آنکه ترک سفر کند راکد میشود و آنکه راکد شود به عدم و نیستی خواهد پیوست.
و در همین سفرهای آکنده از کشف و شهود و مبارزه با نمایندگان زهد ریایی و دینفروشان بیگانه با مذهب است که به ما تعلیم میدهد “عشق مرگی است کوچک” و در خلال همین سفرها و پویشها در منازل و زمین بود که به ما این پیام را داد که
گفت حق اندر سفر هر جا روی
باید اول طالب مردی شوی
که بکاری بر نیاید گندمی
مردمی جو مردمی جو مردمی
نام کتاب: مرگی کوچک
نویسنده: محمدحسن علوان
مترجم: حمیدرضا مهاجرانی
قطع: وزیری
چاپ: اول
تعداد صفحات: ۵۸۶
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
🔺یا از آقای سیستانی شیعه تر هستید؟
یا چی؟
▫️شهناز رمارم در صفحه اینستاگرامش نوشته: جوانان کشور همسایه و مسلمان و حتی با اکثریت شیعه، ساده و بیتکلف در کنار هم شادی میکنند و باحجاب و بیحجاب آواز میخوانند و تاکنون صدای مرجعیت عظمای شیعه آیت الله سیستانی هم بلند نشده است.
▫️رگ گردنی باد نمیکند و کفنی پوشیده نمیشود و فریاد وا اسلامایی سر داده نمیشود و می بینید که بدون تخصیص بودجه برای کلینیک ترک بیحجابی و گشت ارشاد، بیشتر دختران جوان هم حجاب کامل دارند.
▫️آهای آن ها که سر در برف کرده اید و نگران تشویش اذهان عمومی و امنیت روانی جامعه مسلمین میشوید!
کلاهتان را قاضی کنید، کافیست!
@WomenDemands
@hooreechannel 🌹
🔴 مردم لبنان جنگ نمی خواهند
✍ اجلال قوامی
🔸۲۶ نوامبر در حافظه تاریخی مردم لبنان به ویژه جنوب بیروت به یادگار خواهد ماند.روزی که تلاش های نبیه بری و دیگر چهره های مخالف جنگ با همکاری کشورهای غربی به ثمر نشست و ِفتیله جنگ پایین کشیده شد.جنگ اخیر اسرائیل و حزبالله حاوی نکات و درس هایی است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت و منطقه تغییرات و تحولات عمیق تر ی را به خود خواهد دید.اما جدای از این درس ها و پندها این جنگ نشان داد سپهر سیاست و افکار عمومی در لبنان دچار تحولاتی شده است که بازیگران عرصه سیاست در این کشور نمی توانند از آن گریزی بزنند و واقعیت های موجود را نادیده بگیرند.
۱- مردم لبنان خواهان جنگ نیستند و در جنگ اخیر هم افکار عمومی و هم جریان های سیاسی همسو و غیر همسو با حزب الله موافق جنگ و ویرانی نبودند و فشار افکار عمومی و دیگر جریان های سیاسی هم بر حزب الله این واقعیت را آشکار ساخت.
۲- در جنگ اخیر اسرائیل دست بالا را داشت و تقریبا توانست آسیب های جدی مالی و نظامی بر بدنه حزبالله وارد نماید و از قدرت و هیبت آن در لبنان بکاهد.
۳-مواد ۱۳ گانه آتش بس به خوبی نشان می دهد که طرف اسرائیلی خواسته های خود را به کرسی نشانده و حزبالله در شرایطی نبوده که بتواند ادامه جنگ دهد و دست برتر را داشته باشد.در واقع در این جنگ عزم و اراده اسرائیل برای تضعیف حزبالله نیرومند بود و نشان داد تا دست یابی به اهداف خود کوتاه نمی آید.کوتاه آنکه پس از پذیرش این قطعنامه آتش بس صحنه سیاست در لبنان چهره دیگری خواهد یافت و بازیگران سیاسی منطقه ای و فرا منطقه ای هم نقش و بازی جدیدی را در جغرافیای لبنان ایفا خواهند کرد.
#جنگ_لبنان
#صلح
#سیاست
#خاورمیانه
مهدی افراز، مدیر پژوهشکده باقرالعلوم، گفت «قدرت نظامی اسرائیل قدرت نظامی غرب است، و اصلا شوخیبردار» نیست در حالی که «دوستان فکر میکنند کار نظامی کردن با اسرائیل پلیاستیشن بازی کردن است».
به گفته او: «آوارگان شیعه علاقهمند به حزبالله، که الان در هتلهای دمشق ساکنند بالا تا پایین همه جا را فحش میدهند، و اول هم ایران را». افراز افزود همانند حزبالله «پدافند ویژهای نداریم».
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
- روشنفکران گمراه!
خیلی بیمقدمه خدمتتان عرض میکنم که بدا به حال آن مملکتی که روشنفکرانش به بیراهه رفته باشند. امروز داشتم کتابخانهام را مرتب میکردم و چشمم خورد به کتابهایی که براهنی و ساعدی و شاملو و پرهام و... در دههٔ پنجاه نوشته یا ترجمه کرده بودند.
بیاغراق همهٔ کتابها یک مضمون واحد را دنبال میکرد و آن امپریالیسمستیزی و استعمار ستیزی است.دریغ از یک کتاب تألیفی یا ترجمهای دربارهٔ دموکراسی. این واقعیتی است که در دههٔ پنجاه خورشیدی، مفهوم دموکراسی هیچ نقشی و هیچ جایگاهی در ذهنیت روشنفکران ایرانی نداشت. اصلاً در مواردی دموکراسی یک ارزش منفی شمرده میشد و به نظرم یک دلیل عمدهاش این بود که حامیان نظام شاهنشاهی در جهان عمدتاً کشورهای دموکراتیک غربی بودند و البته دلیل دیگرش هم تأثیرپذیری تقریباً همهٔ روشنفکران ما، و حتی اندیشمندان مذهبی ما، از کمونیسم و مارکسیسم بود.
به هر حال انقلاب اسلامی که رخ داد دقیقاً همان چیزی را به روشنفکران داد که آنها تقریباً یک دهه دربارهٔ ارزشمندی آن نوشته و گفته بودند. نظامی روی کار آمد که امپریالیسمستیز و آمریکاستیز بود. جالب است که در یکی دو سال اول، باز همین روشنفکران همچنان بر باورهای قدیمی خود تأکید میکردند و حتی حکومت جمهوری اسلامی را متهم میکردند که به اندازهٔ کافی امپریالیسمستیز نیست.
یادمان نرفته که اولین بار یک سازمان چپگرا، که مورد تأیید تقریباً عموم روشنفکران ما بود، سفارت آمریکا را اشغال کرد و یادمان نرفته که پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام، شاملو و ساعدی و پرهام و دیگر بزرگان الیت روشنفکری کشور نامهٔ تأییدآمیزی بر این حرکت نوشتند و منتشر کردند. یادمان نرفته که چپیها روی دیوارها مینوشتند سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید و یا مینوشتند همهٔ ساواکیها اعدام باید گردند.
خلاصه میخواهم بگویم دیگ تندروی و آمریکاستیزی را همین روشنفکران عزیز هم میزدند و جمهوری اسلامی نیز برای اینکه اینها را از حیث شعاری خلع سلاح کند مدام مرتکب اعمال آمریکا ستیزانهٔ افراطیتر میشد و آنقدر در این کار پیش رفت که روی حضرات روشنفکر کم شد.
خلاصه چپیهای ما کاری کردند که لیبرال تبدیل به یک فحش ناموسی شد و حرف زدن از مزایای دموکراسی عملی مستوجب شماتت و احیاناً زندان. و نتیجه میگیرم که گناه همه گرفتاری های امروز ما را نباید صرفاً سر «آخوندها» انداخت. گناه روشنفکران دههٔ پنجاهی بیشتر نباشد کمتر نیست.
بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
تضعیف حزب الله به سود کیست؟
📝 مهدی سلیمی
عقب رفتن حزب الله از مرز با اسراییل و تضعیف آن بیش از اسراییل به سود مردم لبنان است. مردمی که خواهان جنگ نیستند و توسط این گروه نیابتی جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده اند و ماههاست درگیر ناامنی و یک جنگ نابرابر با اسراییل شده اند بدون آنکه بخواهند
طبق آخرین آمار اعلامی سازمان بهداشت جهانی ۳۷۶۸ نفر آمار کشته شدگان جنگ با اسراییل بوده که درست است اکثریت آنان از اعضا حزب الله هستند اما دستکم ۱۳۱۸ غیر نظامی لبنانی که اکثریت هم سپر انسانی حزب الله بوده اند قربانی های بیگناه این تقابل بوده اند و همچنین ۸.۵ میلیارد دلار خسارت لبنان از این جنگ بیحاصل بوده است. این خسارات توسط گروهکی بر مردم لبنان تحمیل شده است که ارتش رسمی این کشور نیست
تضعیف حزب الله همچنین به سود مردم ایران است که بدون رضایتمان و در سخت ترین شرایط اقتصادی خرج چندین ارتش از ثروت ما پرداخت میشود و هزینه توهمات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را میپردازیم پس حتما از تضعیف، شکست و حتی نابودی این گروهها بدون لکنت زبان اعلام خرسندی کنیم. من نمیخواهم مثل یک هوادار نوجوان فوتبال به کری خوانی در مورد پیروز و شکست خورده جنگ صحبت کنم که آمار و ارقام خود گویاست فقط آنچه روشن است نه حزب الله تامین کننده منافع مردم لبنان است و نه جمهوری اسلامی هرگز ایران برایش در اولویت بوده است ما طرف اسراییل نیستیم اما حتما در روبروی رژیم و نیروهای نیابتی آن قرار داریم
گناه مومنانه 👇
/channel/salimimeh
/channel/iranazadvaabad
🔴 نهادهای فاسد تحت قدرت حاکم
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در سالهای اخیر، برخی در مقابل هر انتقاد و اعتراضی نسبت به رابطه تقابلی پرهزینه با محور توسعه یافته لیبرال دموکراسی غرب، بر طبل رویکرد شرق محور خویش کوبیدهاند و رویای «چین» شدن را در سر پرورانده اند؛ اما آیا به واقع ما در این سال ها در حال چینی شدن بودیم و آیا چین تا کجا قادر است با مدل رشد اقتدارگرایانه خود ادامه دهد؟
⬅️ رشد اقتصادی چین در سالهای اخیر چشمگیر بوده و شهرهای چین، در روندی سریع، پس از دهه ۱۹۹۰ چهرهای کاملاً توسعه یافته به خود گرفته است. از طرفی همه چیز هنوز در انحصار طبقه محدود حاکم به نام «حزب» است که سیطره آن بر رسانهها به ویژه اینترنت که بستر رشد آگاهی جامعه محسوب میشود، بیمانند است. بخش عمده این سیطره، از طریق خودسانسوری اعمال میشود. دولت چین بدون تردید برای سانسور و سرکوب ابزاری گسترده به کار گرفته است. در این زمینه «میتوان به پلیس اینترنت اشاره کرد که گفته میشود، تعداد اعضای آن به میلیونها نفر میرسد»، لشکری سایبری و اجیر شده توسط ایدئولوژی سرکوبگر.
⬅️ خودسانسوری به حدی شدید است که هیچ رسانهای جرأت افشای فساد مالی اعضای ارشد حزب را ندارد؛ چون نمونه این افشاگری ها با پاسخ سختی مواجه شده است، آنچه که «جورج اوول» در آثارش به نمایش درآورده است. «وبلاگ نویسها در صورت انتقاد از سیاستهای حکومت، به زندانهای طولانی مدت محکوم میشوند و روزنامه نگارها به جرم لو دادن اسناد دولتی زندانی». این است، آنچه در چینی شدن، برخی رویای آن را حریصانه در ذهن میپرورانند، مدل اقتدار چینی که سخت شکننده مینماید.
⬅️ چرا شکننده؟ اقتدار چینی تنها نقطه قوتش، همان رشد اقتصادی است و بر شکوفایی اقتصادی استوار مانده است. بدون شک تداوم «این شکوفایی نیازمند جریان آزاد اطلاعات است»، آنچه که بدون آن «دیر یا زود این اقتصاد به تلاطم خواهد افتاد» و با امواج سهمگین این جریان آزاد اطلاعات نیز اقتدار چینی، چنان تندیسی چینی فرو خواهد شکست. رویا پردازانی که از مدل چینی، تنها اقتدار آن را دست یافتنی دیده و رشد اقتصادی را دور از ذهن، باید بدانند، «نخبگان چین، سوار اسبی چموش شدهاند و خود از این مسئله آگاه هستند. آینده هر بلایی بر سر این ساختار قدرت منسوخ بیاورد، این کشور نخواهد توانست، مثل «کره شمالی» یا «کوبا» راه فراری از دموکراسی در قرن بیست و یکم پیدا کند»؛ هرچند آن را به تاخیر بیندازد.
⬅️ از سالها پیش برخی از این نخبگان که دارای حق رأی در «حزب کمونیست» نیز هستند، خطرات پیش رو را تشخیص دادند و «در حال طرح اندیشه لزوم اصلاحات سیاسی» در گوشه و کنار هستند تا چین بتواند، این گذار و اصلاحات را با درد هرچه کمتری سپری کند؛ اما هنوز ترس بسیار زیادی از آزادی جریان اطلاعات دارند؛ زیرا ممکن است، قربانیهای زیادی از همین نخبگان طبقه حاکم بگیرد.
⬅️ برخی که مدل چینی رشد اقتدارگرایانه را پیشنهاد میدهند و آگاهتر مینمایند، بر «نظریه نوسازی» تاکید و استناد دارند، نظریهای که ادعا میکند، رشد اقتدارگرایانه در انتها به دموکراسی و تکثرگرایی سیاسی منجر میشود. حتی اگر به لحاظ نظری چنین ادعایی را بپذیریم، نمیتوان از این مدل، تنها اقتدار و سرکوبگری را برگزید و با سیاستهای تنش زای منطقهای و بین المللی، راههای تعامل با دنیا را که پیش نیاز هر میزان رشد اقتصادی پایدار است، مسدود کرد.
⬅️ چنین به نظر می رسد، مسئله اصلی این است که مدل چینی از آنجایی که تأمین کننده منافع اقتصادی و سیاسی طبقات مسلط، بلوکهای قدرت و باندهای مافیایی اقتصاد در کشورهایی است که خواهان طی مسیر توسعه هستند و خدشهای بر منافع آنها از هر حیث وارد نمیکند، بسیار اغواگر و مورد پسند طبع انحصار طلبانه و خودکامه آنهاست و به عنوان الگویی در کشورهای «آمریکای لاتین» و «آسیا» به شدت مورد رغبت است، آنچه که نهادهای فاسد تحت قدرت حاکم را در فضای بسته اطلاعاتی، همچنان یکه تاز زد و بندهای پیچیده سیاسی - اقتصادی رها میکند.
/channel/M_Hajihashemi_iran1
میخوای بدونی
چی راسته؟ ✅
چی دروغ؟❌
فکتیار بهت کمک میکنه تا اخبار جعلی رو بشناسی!
جمعی از دانشجویان و متخصصان رسانه در فکتیار، اخبار و شایعاتی که مشکوک بهنظر میرسه رو راستیآزمایی میکنن و با سند و مدرک اعلام میکنن که خبر درسته یا نه! 📝
پس بهشون اعتماد کن تا توی اقیانوس شایعات غرق نشی.
📎کانال تلگرام فکتیار
📎اینستاگرام فکتیار
📎توئیتر فکتیار
📍فکتیار؛ رسانه مستقل راستیآزمایی اخبار و اطلاعات
@factyar
🔵 فاطمه ملکی (همسر محمد نوریزاد)
۶ آذر ۱۴۰۳
به نام خدای آزادی
« تو پیروزی محمد! »
ابتدا، بخشی از مقدمه رمان ۷۰۰۰ صفحه ای محمد نوری زاد که در سالهای بودن در زندان نوشته شده را بخوانید تا بعد.
« آموختم، یا بهتر بگویم: آموخته ام که از دست تنهایی های گزنده می شود رهید. می شود دردانه های پر بهایی نیز از چنگش ربود. آنکه تنهاست، اگر بتواند از ناخن های خراشنده تنهایی نهراسد؛ و نیز اگر بتواند به او بخندد؛ می تواند در دل تنهایی شناور شود. از میان خیزاب های خروشنده و پرخاشگرش،گوهرهای شاهواری بر آورد.
و من «تنها» بودم. ناگزیر بودم که تنها باشم. به یاد دارم در روز نخست تنهایی ام، بر پیشانی درهم تنهایی نوشتم:
«تو پیروزی محمد!».
تا نوشتم؛ تنهایی خنده اش گرفت. که: «خواهیم دید!» من با آن نوشته ی نخستین، پیشاپیش به تنهایی گفتم: «باش و ببین! آنکه در این کشاکش پیروز است؛ منم، نه تو!». او - تنهایی- سپاه سرسام آور خود آراست؛ و من، به پای پایداری ام بوسه زدم دستش گرفتم برخیزاندمش……..»
اگر شمای زندانبان هم خواندی؟ باید بدانی که محمد تنهایی و ترس را مچاله کرده، حالا تو هی بیا و تلفنش را قطع کن.
امروز شاید بیشر از ده بار آقای نوری زاد تماس گرفتند؛ حتی نگذاشتید صدای « این تماس از زندان اوین می باشد.» به گوش ما برسد،؛ مرتب قطع می کردید. البته این روال چند ماهه اخیر شما بوده ولی امروز دیگر نوبر بود.
با روان زندانی بازی نکنید.خجالت بکشید؛ شرم کنید.
چند ماه که تلفنش کامل قطع بود؛ بعد هم که فقط شماره منزل وصل شد و یکی از خواهران و بعد از مدتی تلفن دخترم و چندین بار درخواست وصل شماره موبایل مرا دادند پاسخی دریافت نکردند. به قدرت پوشالی خود ننازید که به یک شبی بند است.
در این مدتی که ننوشتم؛ احساس کردم شاید سخن گفتن از وضعیت زندانی در این روزهای پر آشوب گزافه گویی باشد ولی چاره چیست وقتی عرصه را بر زندانی و خانواده اش تنگ می کنند.
شنبه ۱۹ آبان بود که حال مادر آقای نوری زاد بشدت وخیم شده بود، بناچار به ایشان گفتیم شما برای دیدن مادرتان در خواست مرخصی بدهید؛ از ما اصرار و از ایشان انکار. نمی پذیرفتند؛ می گفتند: آنها منتظرند که من درخواست بدهم؛ نه بگویند. گفتم: باشد شما وظیفه دارید در لحظاتی که مادر شما حال مساعدی ندارد در کنارشان باشید. آنها هم اگر بویی از انسانیت برده باشند؛ به وظیقه شان عمل می کنند. قبول نمی کردند نهایتا با اصرار من و دخترم قبول کردند نامه ای نوشتند. روز یکشبه آقای آقاسی برای دریافت پاسخ به دادسرای اوین رفتند و نامه ای خطاب به اداره پزشکی قانونی واقع در خیابان طالقانی را دریافت کردند. ایشان نامه را به من رساندند.
روز دوشنبه ۲۱ آبان ساعت ۸ صبح به اداره پزشکی قانونی رسیدم. ورودی کوچکی داشت با یک کیوسک شیشه ای. یکی از دو آقایی که آنجا بود نامه را گرفت؛ در حالیکه مخاطبش او نبود؛ نامه را باز کرد؛ تعجب کردم! تماسی تلفنی گرفت و به من گفت: شما باید مادر را به پزشکی قانونی غرب ببرید. پرسیدم: پزشک منزل نمی آید؟ گفت: ایشان را ببرید بهتر است.
بسمت منزل مادر حرکت کردم. ساعت ۹ رسیدم. مادر را بسختی در ویلچر نشاندیم.
همراه خواهر آقای نوری زاد و همسرشان به پزشکی قانونی غرب رفتیم. ساعت ۱۰ شده بود. تا ساعت یک آنجا بودیم؛ مادر با آن پای آسیب دیده و زخم بستر سخت، داشت از حال می رفت؛ که برگشتیم. بی نتیجه.
چقدر بالا و پایین رفتم با وجودیکه فقط دو ویلچری بود و سالن پر از جمعیت. کار ما به درازا کشید. دکتر پایین آمد. بسختی مادر را از ویلچر بلند کردیم تا آقای دکتر و دستیارانش زخم بسترش را ببینند. وحشت کردند از عمق زخم.
مادری که نود و یکسال عمر کرده و اکنون با پاهای از کار افتاده و بدن زخم و حواس پریشان، منتظر دیدن عزیزش است باید اینگونه به تماشایش بنشینند و در انتها بگویند بروید به پزشکی قانونی شریعتی، پیش پزشک معتمد ما.
عصبانی شدم گفتم: چرا از اول نفرستادید.
فهمیدم سرکاریست.
مرخصی بی مرخصی. آقای نوری زاد حق داشت.
مادر کمی بهتر شدند تا دیشب که دوباره حالشان بد شده و نفسهایشان به شماره افتاده.
این همه ظلم، مگر می شود؟! به درازای تاریخ شما ظلم کردید، بس کنید. بس کنید.
شرم بر شما!
/channel/baygani_mahdavifar/1876
فرصتهای از دست رفته و کشور و مردمی که فرسوده شدند!
✍ حبیب رمضانخانی
در ادامه داستان ۲۱ سال مذاکرات کشدار و فرسایشی هستهای، که تا امروز صدها میلیاردها دلار مستقیم و غیرمستقیم برای کشورمان هزینه و خسارت ایجاد کرده، رسما اعلام شد که مذاکرات هستهای با اتحادیه اروپا مجدد از سرگرفته خواهد شد!
با نگاهی به فضای سیاسی و اجتماعی کشورها و مقایسه و تامل در علاقهمندی و دغدغههای آنها، بیشک شاهد تفاوتهای اساسی در نوع دلمشغولیهای آنها با خود خواهیم بود.
مثلا در کشورهای همسایه خودمان، امارت متحده عربی و ترکیه، واژگان پرتکرار و مورد توجه مردم و دولتمردانشان؛ صنعت گردشگری، هوش مصنوعی، خدمات هوایی برتر، تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه، شاخص توسعه انسانی و دغدغههای مشابه در جهت رشد و توسعه اقتصادی و بالا بردن سطح رفاه شهروندان و برجسته شدن کشورشان است.
حال این را مقایسه کنید با دغدغهها و دلنگرانیهای مردم ایران که در تمام این دو دهه شده حول واژگانی چون؛ غنیسازی، تحریم، قطعنامه، قیمت دلار، تورم، مهاجرت، خط فقر، بیاعتمادی اجتماعی و مشکلات مشابهی که آینده مبهم و ناامید کنندهای را ترسیم میکند.
به طوری که اکنون مردم ایران، طرز تهیه و فرآوری کیک زرد را بهتر از کیک تولد، آب سنگین را بهتر از آب معدنی، شهر ژنو را بهتر از شهر و روستای زادگاهشان، غنی سازی اورانیوم را بهتر از غنیسازی اوقات فراغت و سبد غذایی خود وارد و توانمند هستند...
چکیده کلام: دو دهه از بهترین دوران این ملک، با آن فرصتهای بینظیر و آن نیروی جوان و تحصیلکرده، به پای برنامه هستهای و قطعنامهها و تحریمهای کمرشکن از دست رفت و از محیط زیست تا تولید و نهایت مردم را فرسوده کرد. مردمی که تنها خواسته آنها داشتن یک زندگی عادی و بدون استرس با آیندهای روشن بود که بتوانند برای فردای خود و فرزندانشان برنامهریزی کنند... ولی افسوس که با اصرار بر این مشی، باید از قول شاعر گفت: خستهام، خسته از تکرار فرداهای بیحاصل...
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
برگ ریزان ...
✅ این روزها قدم زدن در پارک ملت مشهد لذت خاص خودش را دارد . جدا از زیبایی خیره کننده ی برگهای رقصان ، صدای قار قار کلاغها با خش خش برگهای خشک در هم می آمیزد و موسیقی این روزهای پاییز را می سازند . در این فضای شاعرانه آدمهای جور وا جوری از کنارت میگذرند یا تو از کنارشان میگذری .
✅ آدمهایی که بعضیهایشان مَردند و بعضی زنند و زنهایی که بعضیهایشان حجاب دارند و بعضیهایشان ندارند و چه عجیب که در قلمرو علم الهدی باشی و ببینی بی حجابانی در پارک ملت و زیر درختان چنارش به گشت و گذار مشغولند .
✅ مقابل نگاهت را که نگاه میکنی برگهایی را می بینی که در حال افتادن هستند همانهایی که انگار همین دیروز بود که از شاخه ی عریان سر درآوردند و پارک ملت مشهد را برای ملتی که بعضیهایشان مشهدی و بعضی دیگرشان زوار امام رضا بودند اردیبهشتی کرده
بودند . برگهایی که هر کدامشان مامور به چیزی بودند ، مامور به اکسیژن سازی زیباسازی سایه سازی آشیان سازی و خیلی ماموریتهای خوب و درجه ی یک دیگر و حالا با اذن خدا داشتند به زمین می افتادند .
✅ نمیشود در پارک ملت باشی و گربه های خوشکلی را نبینی که در لابه لای برگهای زرد پی طعمه میگردند . گربه هایی که چون میلیونها مخلوق خدا جلوه ای هستند از آفرینش پر رمز و راز خدا و آیتی هستند از آیات آفرینش . آیت هایی که نشان از خدا و عظمتش دارند . آیت هایی که میو میو کنان خدا را نشانت میدهند و به تفکر در آفرینش وادارت میکنند و به عبادت مشغولت میکنند که تفکر در آفرینش از والاترین عبادات است . و البته همه میدانیم که خدا نوع دیگری آیت و نشانه دارد که به چهار هزار متر زمینِ بی صاحب طمع میکند !
✅ هر یکمان با یک ایدی برگی هستیم بر شاخه ی فضای مجازی . اینکه چه کردیم و چه چه کارنامه ای داشتیم بعد از آن معلوم میشود که صادقانه از خودمان حسابکشی کنیم که آیا توانستیم آنگونه که در دنیای حقیقی برگ به طبیعت فایده میرساند ما هم با نقدهای هدفمندمان به فضای مجازی قیمت بدهیم ؟ آیا توانستیم با حرف و کلمه ای و لایک و واکنشی و خواندن و فورواردی ثمره ای داشته باشیم به مانند ثمره ای که برگ در دنیای حقیقی دارد ؟ آیا توانستیم از چنارهای سیاست و پاچوشهایش سوژه بسازیم برای مطلب نویسی برای نقد نویسی برای پاسخ ستانی . چونان که بعضی ها فضای مجازی را فرصتی طلایی دانستند برای گفتن ناگفته ها و روشنگریها .
✅ شاید برای همین نقد نویسیها بود که بودنمان بر شاخه ی فضای مجازی تحمل نشد و با طوفان صیانت و فیلترینگ خواستند از شاخه جدایمان کنند که دیگر پاپیچ چنارها و پاجوشها نشویم که نتوانستند و البته در این نتوانستن توانستند بازار فیلتر فروشی را سکه کنند . کار خدا را ببین از جایی صاحب ثروت شدند که فکرش را نمیکردند !
✅ این روزهای زیبای پارک ملت حال میدهد که بنشینی روی نیمکتی و شروع کنی به نوشتن و بنویسی "برگ ریزان ... ✅ این روزها قدم زدن در پارک ملت مشهد لذت خاص خودش را دارد . جدا از زیبایی خیره کننده ی برگهای رقصان ...
علی قاینی
/channel/iranazadvaabad
❌خواندن این متن ممکن است برای برخی ناراحت کننده باشد❌
📝📝« ملاحظاتی بر تغییرات کمی و کیفی پدیدهی خودکشی در ایران »
✏️از ابتدای سال جاری فراوانی خبرهای متعدد از پایان زودهنگام زندگی عدهای از هموطنان در کشور با عنوان خودکشی، نگرانی و پرسش های زیادی را در جامعه بهویژه پژوهشگران علوم اجتماعی بوجود آورده است. در بررسی هایم متوجه تغییرات کمی و کیفی این پدیده در ایران در طی چند سال اخیر شدم.
اما چند ملاحظه در مطالعات پدیدهی خودکشی در ایران این بررسی ها را تحت تأثیر قرار میدهد:
⬅️ تفاوت آمار اعلام شده خودکشی ازسوی نیروی انتظامی و پزشکی قانونی
⬅️ انگ و برچسب اجتماعی و فرهنگی پدیدهی خودکشی در جامعه
⬅️ نگاه امنیتی و محرمانگی در آمار و اطلاعات مربوط به خودکشی
✏️تغییرات پدیدهی خودکشی در ایران عبارتند از:
۱- افزایش نرخ خودکشی؛
نرخ خودکشی منجر به فوت از ۴.۱ نفر در سال ۱۳۸۸ به ۷.۴ نفر در سال ۱۴۰۱ رسیده و در واقع ۳.۳ نفر در هر ۱۰۰ هزار طی ۱۴ سال رشد داشته است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی منجر به مرگ بین ۲۰ تا ۳۰ برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال ۱۴۰۱ بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار اقدام به خودکشی داشتیم( عصر ایران،۱۴۰۳).
۲- تغییر در ترکیب سنی افراد؛
بررسیها نشان میدهد که سن خودکشی در ایران کاهش یافته و به کودکان زیر ۱۸ سال رسیده است. از ۱۹۶ خودکشی انجام شده در بازه زمانی ۵ سال گذشته، ۱۳۰ مورد به کودکان دختر، ۴۷ مورد کودکان پسر است(امتداد، ۱۴۰۳).
تنها از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون ۱۶ دانش آموز زیر ۱۸ سال اقدام به ختم زندگی خود کردهاند که از این تعداد ۱۳ کودک درگذشتهاند. این آمار بجز مواردی است که رسانهای نشده و در آمار لحاظ نشده است.
۳- تغییر در ترکیب تعلق گروهی اقدام کنندگان؛
این پدیده طیف وسیعی را شامل میشود: پزشکان جوان، سربازان، دانشجویان، دانشآموزان، کارگران، زندانیان سیاسی.
۴- افزایش خودکشی خانوادگی؛
خودکشی مادر ۴۰ ساله با دو فرزندش در رضوانشهر گیلان( ۱۳۹۶).
خودکشی زن و شوهر در ایلام( ۱۳۹۷).
خودکشی مادر و سه فرزندش در لرستان( ۱۴۰۲).
خودکشی جمعی پنج عضو خانواده در نجف آباد(۱۴۰۱).
۵- خودکشی همراه با دیگرکشی؛
خودکشی یک مرد پس از قتل عام خانوادگی در ۱۴۰۱ ایلام، خودکشی کارمند بانک در محل کار پس از کشتن همسر و فرزندانش در ۱۳۹۹ ایلام، خودکشی یک جانباز در کازرون پس از قتل امام جمعه در پاییز ۱۴۰۳، خودکشی پدر۴۰ ساله پس از قتل دو فرزند خردسالش در شهریور ۱۴۰۳ در پرند.
۶- تغییر در بافت جغرافیایی مناطق اقدام به خودکشی؛
بررسیها نشان میدهد خودکشی در مناطقی مانند روستاها و شهرهای کوچک که بافت فرهنگی سنتی دارند و همبستگی میان آنها از نوع مکانیکی است، رواج پیدا کرده است.
مدیر کل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت اذعان دارد: ۲۰ درصد از کل موارد خودکشی ثبت شده تا سال ۹۱ در کشور را مربوط به مناطق روستایی بیان کرد و حدود۸۰ درصد موارد خودکشی در شهرها بوده و از سال ۹۱ میزان شیوع آن در روستاها افزایش یافته و به نسبت ۳۰ به ۷۰ درصد رسیده است( آنا، ۱۳۹۵).
خودکشی ۷ روستایی در اهر و هریس طی سال ۱۳۹۸.
خودسوزی مرد روستایی در محمودآباد در سال ۱۴۰۲.
خودکشی دختر ۱۶ساله روستایی در گیلان( ۱۴۰۳).
خودکشی تعداد زیادی از دختران در مناطق روستایی - عشایری دیشموک کهگیلویه و بویراحمد در یک دههی اخیر. تنها در شش ماهه سال ۱۳۹۸، ۱۱ زن در این منطقه خودسوزی کردهاند (عصرایران).
خودکشی پسر۱۴ساله روستایی در قروه( ۱۴۰۳).
خودکشی سه عضو خانواده روستایی در مهاباد( ۱۴۰۰).
۷- برآوردها حاکی از آن است که در هر مورد خودکشی، دست کم ۷ تا ۱۰ نفر که با فرد اقدام کننده رابطه عاطفی داشتهاند، درگیر میشوند و سلامت آنان در معرض آسیب قرار میگیرد.
✏️این تغییرات و موارد دیگری که ممکن است در بررسیام لحاظ نشده باشد، بیانگر نکات مهمی است:
1️⃣ انکار تغییرات پدیدهی خودکشی در ایران، واقعیت روند افزایشی آن را کاهش نداده و رفع نمیکند.
2️⃣ ضرورت مداخلات فوری و اورژانسی در پیشگیری از این پدیده، کاملا محسوس است.
3️⃣ سیاستگذاری ها در زمینهی پیشگیری از خودکشی نیاز به تغییر و اصلاح فوری دارد.
4️⃣ خودکشی قابل پیشگیری است، برای جلوگیری از خودکشی و اقدام بدان باید اقداماتی را در سطح جمعیت، خرده جمعیت و فردی انجام داد.
5️⃣ تلاشهای پیشگیری از خودکشی نیازمند هماهنگی و همکاری بین بخشهای مختلف جامعه، از جمله بهداشت و سایر بخشها مانند آموزش، کار، تجارت، عدالت، قانون، دفاع، سیاست و رسانه است. این تلاشها باید جامع و یکپارچه باشند، زیرا هیچ رویکرد واحدی به تنهایی نمیتواند بر موضوع پیچیدهای مانند خودکشی تأثیر بگذارد.
✍️فریبا نظری
۵ آذر ۱۴۰۳
#تغییر_پدیده_خودکشی_در_ایران
#اصلاح_سیاستگذاریهای_کلان_حکمرانی
#فوریت_مداخلات_پیشگیرانه_از_خودکشی
/channel/Sociologyofsocialgroups