📚"To live is the rarest thing in the world. Most people exist, that is all."
— Oscar Wilde
"زندگی کردن کمیابترین چیز در جهان است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین."
Hello dear friends
Climbing to Sabalan's Mountain in Ardebil with my academic friends in 13 shahrivar.
اموزش وتربیت مدرس (TTC) توسط اساتید دکترای دانشگاه جهت تدریس زبان انگلیسی از مبتدی تاپیشرفته روزهای پنچشنبه بعداز ظهرها
44825099
واتساپ و تلگرام: ۰۹۳۰۷۴۳۷۲۲۳
اموزش وتربیت مدرس (TTC) توسط اساتید دکترای دانشگاه جهت تدریس زبان انگلیسی از مبتدی تاپیشرفته روزهای پنچشنبه بعداز ظهرها
44825099
واتساپ و تلگرام: ۰۹۳۰۷۴۳۷۲۲۳
اموزشگاه زبان های خارجی و علمی ایرانفر:
با سلام و احترام
بدینوسیله به اطلاع می رساند زبان های انگلیسی، فرانسه، المانی، عربی و ترکی استانبولی و همچنین دروس علمی در اموزشگاه زبان های خارجی و علمی ایرانفر تدریس می شود. لذا از مدرسین خانم و اقا باسابقه و بدون سابقه جهت تدریس دروس مزبور دعوت به عمل می اید. جهت اطلاع از جزییات اموزشی با شماره های ذیل تماس گرفته شود.
تلفن: 02144825099
شماره تلگرام واتساپ:
09307437223
لطفا عضو کانال تلگرامی تخصصی اموزشگاه زبان های خارجی و علمی ایرانفر شوید: 👇👇👇👇
/channel/irfar
اموزش و تربیت مدرس (TTC) توسط مدرس خارجی نتیو اسپیکر و اساتید دکترای دانشگاه جهت تدریس زبان انگلیسی در اموزشگاه زبان های خارجی ایرانفر و معرفی به اموزشگاه های زبان
Читать полностью…تعابیرو اصطلاحات در زبان انگلیسی
Should’ve let it stay buried
باید میزاشتم زیرخاک بمونه
Oh, what a valiant roar
چه فریاد شجاعانه ای
What a bland goodbye
چه خداحافظی ملایمی
The coward claimed he was a lion
بزدلی که ادعای شیر(شجاع) بودن داشت
I’m combing through the braids of lies
دارم با شونه، بافت دروغ ها رو باز میکنم
(لا به لای بافت ها کلی دروغ هست که تیلور متوجهشون نشده بوده، الان داره با شونه این بافت هارو باز میکنه و متوجه میشه که چقدر بهش دروغ گفته شده)
“I’ll never leave” …
هیچوقت ترکت نمیکنم
“Never mind”
بیخیال
Our field of dreams, engulfed in fire
زمین و میدانی که پر از رویا بود توی اتیش سوخت
Your arson’s match your somber eyes
کبریتی که تو روشن کردی، چشم های غمگینت (رویاهارو طرف مقابلش آتیش زده بود)
And I’ll still see it until I die
و من همچنان تا روزی که بمیرم میبینم
You’re the loss of my life
که تو باخت زندگی من هستی!
@irfar
سلام و درود
اموزشکاه زبان های خارجی ایرانفر از مدرسین خانم و اقا جهت تدریس زبان انگلیسی برای کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان (از مبتدی تا پیشرفته) دعوت به همکاری می نماید.
۴۴۸۲۵۰۹۹
۰۹۳۰۷۴۳۷۲۲۳
واتساپ و تلگرام
🅾 کاربرد Be about to در زمان حال وگذشته 🅾
🔵 این عبارت در زمان گذشته به معنی " فلان چیز داشت رخ میداد" / کم مونده بود رخ دهد/ تقریبا" فلان کار انجام شده بود/ داشت رخ میداد، است
💥مثال💥
🔴 The ceremony was about to begin
🔴 مراسم داشت شروع میشد.
🔵 We arrived just as the ceremony was about to begin.
🔵 ما درست موقعی رسیدیم که مراسم داشت شروع میشد.
🔴 I was about to get undressed when there was a knock on the door.
🔴 تقریبا" لباسهام رو در آورده بودم وقتی که در به صدا در آمد.
🔵 The train is just about to leave.
🔵 قطار همین الان داره میره.
🔴 I was about to be promoted when the new boss took over.
🔴 داشتم ترفیع میگرفتم که رییس جدید سر و کله ش پیدا شد.
🔵 We were just about to leave when Mori arrived.
🔵 ما داشتیم میرفتیم که موری سر رسید.
🔴 Work was about to start on a new factory building.
🔴 کار دیگه داشت در ساختمان جدید کارخانه شروع میشد
🔵 The ferry is about to leave.
🔵 قایق دیگه تقریبا" داره از انجا میره (از اِسکله مثلا")
🔵 I'm about to eat my dinner.
🔵 من دارم شروع میکنم که ناهارم رو بخورم.
🔴 I am about to leave for Madrid.
🔴 به زودی من دارم میرم مادرید.
/channel/irfar
join us AAAAAEXnoyUiJhOwKQ6nmA
🆔 @irfar
🅾 همه زمانهای انگلیسی در یک نگاه
💥 English tenses 💥
🅾▶️ Present simple حال ساده
⏩ S + شکل ساده فعل (مصدر بدونTo)
🔵 I go.
🔵 من میروم.
..................................................
🅾▶️ Present continuous
حال استمراری
⏩ S + am/is/are + فعل ing دار
🔵 I am going.
🔵 من دارم میروم.
🔴 You are going.
🔴 تو داری میروی.
...................................................
🅾▶️ Past simple گذشته ساده
⏩ S + شکل گذشته فعل
🔵 I went.
🔵 من رفتم.
..................................................
🅾▶️ Past continuous
گذشته استمراری
⏩ S + was /were + فعل ing دار
🔵 I was going.
🔵 من داشتم میرفتم.
🔴 You were going.
🔴 تو داشتی میرفتی
...................................................
🅾▶️ Present Perfect
حال کامل/ماضی نقلی
⏩ S + have / has + P. P (اسم مفعول فعل)
🔵 I have gone.
🔵 من رفته ام.
🔴 He has gone.
🔴 او رفته است.
..................................................
🅾▶️ Present Perfect Continuous
حال کامل استمراری: ماضی نقلی استمراری
⏩ S + have / has + been + شکل ing دار فعل
🔵 I have been teaching.
🔵 من در حال درس دادن بوده ام
🔴 I have been living here since 1980.
🔴 من از 1980 اینجا زندگی میکرده ام. (هنوز هم دارم زندگی میکنم)
💥 عملی که در گذشته ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد💥
...................................................
🅾▶️ Past perfect ماضی بعید
⏩ S + had + P. P (قسمت سوم فعل)
🔵 I had gone.
🔵 من رفته بودم.
🔴 When I saw him I noticed that he had had a haircut.
🔴 وقتی که من او را دیدم متوجه شدم که موهایش را کوتاه کرده بود(است).
💥 بیان کاری که در گذشته قبل از اتفاق گذشته دیگری انجام گرفته است. 💥
...................................................
🅾▶️ Past perfect continuous
گذشته کامل استمراری
⏩ S + had + been + فعل بصورت ing دار
🔵 I had been studying.
🔵 من مطالعه کرده بودم
🔴 He had been living in Tehran for 10 years before he died.
🔴 او قبل از اینکه بمیرد، ده سال در تهران زندگی کرده بود.
..................................................
🅾▶️ Future simple آینده ساده
⏩ S + will + شکل ساده فعل
🔵 I will go
🔵 من خواهم رفت.
🔴 I will be there tomorrow.
🔴 من فردا آنجا خواهم بود.
..................................................
🅾▶️ Future continuous
آینده استمراری
⏩ S + will + be + فعل ing دار
🔵 I will be going there.
🔵 من در حال رفتن به آنجا خواهم بود
🔴 I will be waiting there.
🔴 من آنجا منتظر خواهم بود.
💥 کاری که در زمان معینی در آینده در حال انجام خواهد بود 💥
.................................................
🅾▶️ Future perfect آینده کامل
⏩ S + will + have + P. P (قسمت سوم فعل)
🔵 When you return, I will have done my work.
🔵 وقتی که تو بر گردی من کارم را تمام کرده ام.
(وقتی تو برگردی من کارم تمام شده است.)
💥 كاری که قبل از کار دیگری در آینده تمام و کامل شده است.💥
..................................................
🅾▶️ Future perfect continuous
آینده کامل استمراری
⏩ S + Will + have + been + V (ing)
🔵 Next year I will have been working in that company for 10 years.
🔵 سال بعد من ده سال است که در آن شرکت کار کرده ام.
💥 این زمان برای کاری است که تا زمان معینی در آینده انجام خواهد گرفت و کامل خواهد شد یا فبل از زمانی در آینده تمام خواهد شد؛ و مدتی هم ادامه خواهد داشت. 💥
/channel/irfar
شرکت دیزنی، با انتشار ویدئویی زیبا از «میکی ماوس»، شخصیت کارتونی خلق شده در این شرکت رسانهای، نوروز را به عنوان جشن ملی ایرانیان تبریک گفت و آیینهای مربوط به «چهارشنبهسوری»، «نوروز» و «سیزده بدر» را در این ویدیو برای جهانیان توضیح داد. ایده آتش مصنوعی خودش یک ایده جالبیه که میشه روش کار کرد (تولید نماد مصنوعی آتش، مثل درخت کریسمس).
Читать полностью…Cat Expressions:
1. Cat nap - A short, light sleep.
Example: I just need a quick cat nap to refresh myself.
2. Curiosity killed the cat - Being too curious can get you into trouble.
Example: I decided not to ask about his past – curiosity killed the cat, after all.
3. Like herding cats - Trying to control a group of people or things that do not want to be controlled.
Example: Organizing the school trip was like herding cats.
4. Look like the cat that got the cream - To appear very pleased or smug, especially because of something you have achieved.
Example: He looked like the cat that got the cream after winning the award.
5. The cat's pajamas - Something considered to be outstanding.
Example: This new phone is the cat's pajamas!
t.me/irfar
برگزاری دوره اموزش و تربیت معلم (TTC) فصل تابستان جهت تدریس زبان انگلیسی برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان فردا پنجشنبه مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۲۵ بعداز ظهر ساعت ۱۵:۳۰ در اموزشگاه زبان های خارجی ایرانفر
۰۲۱۴۴۸۲۵۰۹۹
واتساپ و تلگرام: ۰۹۳۰۷۴۳۷۲۲۳
Daily conversation:
Just One More Tear To Cry, One Teardrop From My Eye
صرفا یک اشک دیگه برای گریه کردن، یک قطره اشک از چشمانم
You Better Save It For
بهتره نگهاش داری
The Middle Of The Night When Things Aren’t Black And White
برای نصف شب وقتی که همه چیز سیاه و سفید نیست (تا ابد)
Enter, Troubadour
وارد شو، نغمه سرای دوره گرد
(اشاره به آغاز فعالیت بازیگری خود در نقش نغمه سرای دوره گرد)
“?Remember Twenty-Four”
“بیست و چهار سالگی رو به یاد داری؟”
(اشاره به آغاز پخش فصل اول سریال Stranger Things که فصل جدیدی در زندگی اش آغاز شد. “هر شروع جدیدی از پایان آغاز دیگری می آید”)
And When I’m Back In Chicago, I Feel It
و وقتی که به شیکاگو برگشتم، احساس میکردم
Another Version Of Me, I Was In It
یک نسخه دیگه ای از خودمم، و داشتم
I Wave Goodbye To The End Of Beginning
برای پایان آغاز [قبلی] دست تکان میدادم و خداحافظی میکردم
This Song Has Started Now, And You’re Just Finding Out
این ترانه (ماجرا) در حال حاضر شروع شده و تازه دارید متوجه میشید
Now Isn’t That A Laugh?
الان این خنده دار نیست؟
A Major Sacrifice, But Clueless At The Time
یک فداکاری بزرگ، اما در آن زمان بی خبر
Enter, Caroline
وارد شو، نغمه سرای دوره گرد
“Just Trust Me, You’ll Be Fine”
“بهم اعتماد کن، طوریت نمیشه”
And When I’m Back In Chicago, I Feel It
و وقتی که به شیکاگو برگشتم، احساس میکردم
Another Version Of Me, I Was In It
یک نسخه دیگه ای از خودمم، و داشتم
I Wave Goodbye To The End Of Beginning
برای پایان آغاز دست تکان میدادم و خداحافظی میکردم
(Goodbye, Goodbye, Goodbye, Goodbye)
(خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ)
You Take The Man Out Of The City, Not The City Out The Man
مرد را از شهر بیرون میکنید، نه شهر را از مرد
You Take The Man Out Of The City, Not The City Out The Man
مرد را از شهر بیرون میکنید، نه شهر را از مرد
You Take The Man Out Of The City, Not The City Out The Man
مرد را از شهر بیرون میکنید، نه شهر را از مرد
You Take The Man Out Of The—
مرد را از شهر بیرون میکنید
And When I’m Back In Chicago, I Feel It
و وقتی که به شیکاگو برگشتم، احساس میکردم
Another Version Of Me, I Was In It
یک نسخه دیگه ای از خودمم، و داشتم
Oh, I Wave Goodbye To The End Of Beginning
برای پایان آغاز دست تکان میدادم و خداحافظی میکردم
(Goodbye, Goodbye)
(خداحافظ، خداحافظ)
T.me/irfar
اموزش و تربیت مدرس (TTC) جهت تدریس زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته روزهای پنجشنبه بعداز ظهرها در اموزشگاه زبان های خارجی ایرانفر
Читать полностью…✅ بسیار مهم
@irfar
✅ بعضی از فعلها هستند که معنای آنها در حالت معلوم و مجهول برای بسیاری از زبانآموزان گیجکننده است. برخی از این افعال عبارتند از:
✅ Follow
پس از چیزی آمدن، به دنبال چیزی آمدن...
✅ Precede
قبل از چیزی آمدن، مقدم بر چیزی بودن...
✅ Surmount
روی چیزی قرار داشتن، در بالای چیزی قرار داشتن (البته معنی دیگر این فعل غلبه کردن و شکست دادن است)
✅ Outnumber
(از نظر تعداد) بیشتر بودن
✍️ مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن هر دو جمله به یک معنی هستند:
• Summer follows spring. = Spring is followed by Summber.
تابستان بعد از بهار است.
💡 اگه فراموش میکنید، این مثال ساده رو حفظ کنید:
• The number 2 follows 1.
عدد 2 بعد از 1 میآید = عدد بعد از 1 عدد 2 است.
• The agreement followed months of negotiation.
توافق پس از ماهها مذاکره بدست آمد.
• Ali finished first, closely followed by Hasan and Gholi.
علی اول شد و در جایگاه بعدی (با اختلاف کم) حسن و قلی قرار گرفتند.
• In English, the letter Q is always followed by U.
در انگلیسی حرف U همیشه بعد از حرف Q میآید (میدونستید؟ 🤔)
• Her accident was followed by a long period of recovery.
• First came the student speeches, and the presentation of awards followed.
• The assassination of Martin Luther King in 1968 was followed by that of Robert Kennedy.
• The meal consisted of smoked salmon, followed by guinea fowl (= with this as the next part).
• The paragraph that precedes this one is unclear.
پاراگرافی که قبل از این آمده مبهم است.
• Verbs are usually preceded by the subject in English.
در انگلیسی فاعل معمولاً قبل از فعل میآید.
• Lunch will be preceded by a short speech from the chairman.
سخنرانی کوتاه رئیس قبل از ناهار انجام میشود.
• The house surmounts a high hill.
خانه بر فراز تپهى بلندى قرار دارد.
• The island is surmounted by a huge black castle.
یک قلعهی سیاه بزرگ روی جزیره قرار دارد.
• The central 12-foot column is surmounted by a bronze angel with outspread wings.
• In nursing, women still outnumber men by four to one.
در پرستاری، تعداد زنان هنوز 4 برابر مردان است.
• Men in prison vastly outnumber women.
تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است.
• His troops were hopelessly outnumbered.
سربازان دشمن خیلی بیشتر از سربازان او بودند.
• Despite being outnumbered, they managed to fight back bravely.
✔️ فعل surmount در مفهوم گفته شده معمولاً بصورت مجهول بکار میرود.
❓ در این مثال تعداد چه کسانی بیشتر بوده؟
• The demonstrators were heavily outnumbered by the police.
⁉️ چه فعلهای دیگهای میشناسید که مثل این موارد باشن؟
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
💎 t.me/irfar 👑
💢A few expressions with "DEAD"
🔶dead wall دیوار بدون پنجره
🔶dead colour رنگمات
🔶dead end بن بست
🔶dead alive نیمه جان
🔶dead sound صدای گرفته
🔶dead pan چهره بی احساس
🔶dead sleep. خواب عمیق
🔶dead letter نامه بدون آدرس
🔶dead bead خسته و کوفته
🔶dead right کاملا درست
🔶dead heat با همبرابر و مساوی
🔶dead cert برنده حتمی
🔶dead gone مرده و از یاد رفته
برای عضویت در کانال انحصاری اموزشگاه زبان های خارجی ایرانفر، آی دی زیر را لمس کرده و بعد از ورود به کانال روی دکمه JOIN کلیک کنید👇👇
🆔 @irfar
🆔 @irfar
🆔 @irfar
تلگرام : 09307437223
دوستان خود را نیز دعوت کنید . مطالب کانال جذابتر خواهد شد.
Telegram.me/irfar
برای عضویت در کانال انحصاری اموزشگاه زبان های خارجی ایرانفر، آی دی زیر را لمس کرده و بعد از ورود به کانال روی دکمه JOIN کلیک کنید👇👇
🆔 @irfar
🆔 @irfar
🆔 @irfar
تلگرام : 09307437223
دوستان خود را نیز دعوت کنید . مطالب کانال جذابتر خواهد شد.
Telegram.me/irfar
💢 اصطلاحات و عبارات های رایج در فیلم
♨️I want you to be realistic about it.
ازت می خواهم واقع بینانه نسبت به این مسئله برخورد کنی.
♨️ I’m not in the mood for talking; get rid of them.
💢حوصله صحبت کردن ندارم؛ ردشون کن برن
♨️ I’m in a lousy mood.
💢سرحال نیستم (حوصله ندارم).
♨️I’m not in the mood for playing.
💢حوصله بازی کردن ندارم.
♨️He is a moody person.
💢 او آدم دم دمی مزاجیه
♨️ I think you can make it on time if you hurry up.
💢فکر می کنم اگر بجنبی می تونی سر وقت برسی.
♨️ The bastards have us cornered.
💢 نامردها (پدر سوخته ها) مارو توی منگنه گذاشتند.
♨️ Stay out of my personal life.
💢در زندگی خصوصی من دخالت نکن.
♨️keep your nose out of my business.
💢 سرت تو کار خودت باشه
♨️I didn’t mean that.
💢 منظوری نداشتم، منظورم اون نبود.
♨️ What has drawn you to this?
💢چه چیزی تو رو درگیر این جریان کرد؟
🌹🌹🌹
Join us:
Telegram.me/iranfarenglish
Telegram.me/irfar
Telegram.me/iranfarL
یک عمر موفقیت و خوشبختی ارزش چند ماه تمرین و پشتکار را ندارد؟ زندگیات را طوری بساز که گذشتهات جلوی آیندهات زانو بزند...
Isn't a life of success and happiness worth a couple of months of practice and perseverance? Build up your future so magnificant that your past kneels down in front of it!
آرزویی بکن ... گوشهای خدا پر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه ... آرزویی بکن ... شاید کوچکترین
معجزهاش بزرگترین آرزوی تو باشد !
Make a wish… To God are sent innumerable wishes, and in His hands are oceans of miracle. So, make a wish… Maybe His tiniest miracle would be your biggest wish!.
🌹🌹🌹🌹
t.me/irfar
Hi
The study of death in the different forms:
Dead مرده
The dead مردگاه
Deadly = exactly
A deadly awful accidence= تصادف وحشتناک و کشنده
To die مردن
He is dying طرف داره میمیره
The demised مرحوم
To demise وفات یافتن، مردن
Death مرگ
@irfar
Corpse جسد مرده
🅾 Future Continues Tense
🅾 زمان آینده استمراری
🛑 آینده استمراری برای بیان کارهایی است که قرار است در زمان معینی در آینده انجام شود یعنی از زمان دقیق انجام آن اطلاع داریم.
🛑 ساختار 👇 structure 🛑
🔵 Subject + will be + verb + ing + .....
💥 Examples 💥
🔵 At this time tomorrow I will be studying in the library.
🔵 در این موقع فردا، من مشغول مطالعه در کتابخانه خواهم بود. (فردا این موقع دارم تو کتابخانه درس میخونم)
🔴 We will be sitting for the exam at this time tomorrow.
🔴 فردا این موقع نشستیم برای امتحان
🔵 I will be driving to Tehran at this time tomorrow.
🔵 فردا این موقع دارم به سمت تهران رانندگی می کنم
🔴 Will you be driving to Tehran tomorrow at this time?
🔵 ➖Yes, I will
🔵 ➖No,I won't
🅾 زمان آينده استمراري در مکالمات 🅾
🔵 Good morning George, can you come to the movies tonight at 7?
🔵 صبح بخير جورج، امشب ساعت ٧ ميتوني سينما بياي؟
🔴 Hi Jason, I'd love to but I will be working on my secret project at that time.
🔴 سلام جيسون،از خدامه، ولي در آن ساعت روي پروژه سري ام مشغول كارم٠
🔵 How about tomorrow night? What will you be doing at 8?
🔵 فردا شب چطور؟ ساعت ٨ مشغول انجام چه كاري خواهي بود؟
🔴 Oh Sorry, I'll be studying mathematics for my Tuesday exam.
🔴 اوه متاسفم، من در حال خواندن رياضي براي امتحان روز سه شنبه ام خواهم بود
🔵 So I think , every night this week from 7 to 10 you will be doing something.
🔵 فكركنم، تو اين هفته هرشب از ساعت ٧ تا ١٠ مشغول انجام يه كاري هستي
🔴 Unfortunately yes.Why don't we go to the movies at 7 p.m. on Sunday? I won't be doing anything.
🔴 متاسفانه بله. چرا روز يكشنبه ساعت هفت عصر به سينما نريم؟ من در حال انجام هيچ كاري نخواهم بود
🔵 On Sunday, let me see, although I am supposed to go shopping , I can postpone it to another day
🔵 روز يكشنبه، اجازه بديد ببينم، اگرچه قراره برم خريد ولي ميتونم آنرا به يه روز ديگه موكول كنم
🔴 Do you mean you can make it.
🔴 منظورت اينه كه ميتوني بياي
🔵 Yeah, of course I can. We need to have a change once in while
🔵 بله البته كه ميتونم هر از گاهي نياز به تنوع داريم
🔴 Then, see you on Sunday at 6:30.
🔴 پس روز يكشنبه ساعت ٦:٣٠ ميبينمت
🔵 All right, So long.
🔵 باشه ،خدا حافظ
/channel/irfar
T.me/irfar
🅾 Past Perfect Continuous Tense
🅾 زمان گذشته کامل استمراری
🛑 برای بیان کارهایی است که در زمان گذشته انجام شده و طول زمان را هم بیان می کند. این زمان کاری را نشان می دهد که قبل از زمان دیگری در گذشته تمام شده ولی مدت زمانی قبل از اتمام در حال انجام بوده است.
💥 فرمول 💥
🅾 Subject + had + been + فعل + ing + ادامه جمله.
🔵 این زمان نشان می دهد که کاری در گذشته قبل از زمان گذشته دیگری شروع شده و تا آن زمان ادامه داشته است.
🔵 She had been teaching for a year before she went to Tehran.
🔵 او قبل از اینکه تهران بره، یک سال انگلیسی درس داده بود. (داشت یک سال انگلیسی درس می داد)
🔴 I had been working for 2 hours before he came here.
🔴 او قبل از اینکه اینجا بیاد، من دو ساعت کار کرده بودم.
🔵 Before the war started, we had been living there for 5 years.
🔵 قبل از اینکه جنک شروع بشه، ما 5 سال اونجا زندگی کرده بودیم.
🔴 Had you been working for 2 hours before he came here?
🔵 ➖Yes, I had
🔵 ➖No, I had not
🅾 گذشته کامل استمراری در مکالمات 🅾
🔵 Hi، David, what had you been doing before you left home?
🔵 سلام ديويد، قبل از اينكه خونه را ترك كني، چکار ميكردي؟
🔴 Hi, Fred, I had been eating breakfast before I left home.
🔴 قبل از اينكه خونه را ترك كنم داشتم صبحانه ميخوردم.
🔵 How about you, what had you been doing before you went to bed last night?
🔵 تو چطور، تو ديشب قبل از اينكه به رختخواب بري داشتی چه ميكردي؟
🔴 I had been studying English for two hours before I went to bed.
🔴 من قبل از اينكه به رختخواب برم بمدت ٢ ساعت داشتم انگليسي ميخوندم
🔵 Good for you, so you're ready for this afternoon English language exam.
🔵 خوش بحالت پس تو براي امتحان زبان انگليسي امروز بعد از ظهر آماده اي٠
🔴 Aren't you ready? Didn't you study last night?
🔴 ايا تو آماده نيستي؟ ديشب نخوندي؟
🔵 I had been studying for an hour before I left home this morning.
🔵 من امروز صبح قبل از اينكه خونه را ترك كنم، داشتم به مدت يك ساعت ميخوندم٠
🔴 Why didn't you study last night?
🔴 چرا ديشب نخوندي؟
🔵 Oh, I was too tired to study for exam last night.
🔵 اوه ديشب براي درس خواندن واسه ي امتحان خيلي خسته بودم
🔴 Why were you tired? What had you been doing before you went to bed?
🔴 چرا خسته بودي؟ قبل از اينكه به رختخواب بري، داشتی چه ميكردي؟
🔵 I had been working on my research project.
🔵 من داشتم روي پروژه تحقيقي ام كار ميكردم
🔴 So I am not as ready as you are ,for the exam.
🔴 بنابراين من مثل تو آماده امتحان نيستم
🔵 Don't worry you always get an A.
🔵 نگران نباش تو هميشه الف ميگيري
🔴 I hope both of us get an A.
🔴 اميدوارم هر دو مون الف بگيريم
/channel/irfar
پیش وندهای بیانگر تعداد
—---------
Uni = یک، یکی، متحد، یگانه، یکدست
uni + directional = یک طرفه، یک جهتی
uni + form = یک دست، یک شکل
uni + code = کدهای یکدست، کد یکسان
union = اجتماع، انجمن
united = متحد، واحد
—---------------—
Multi = چند، چند تایی، چندگانه
multi + media = چندرسانه ای
multi + user = چند کاربره
multi + tasking = چند وظیفگی
multi + processing = چند پردازشی
multi + programming =چندبرنامه ای
multi + purpose = چند منظوره
—---------------—
Mono = یک، یکی، تک
monochrome = تک رنگ
monolog = تک صدایی، صحبت یک نفره
—---------------—
Bi = دو، دوتایی، دوگانه
bi + directional = دوطرفه، دوجهتی
bi + lingual = دوزبانه
binary = دودویی
bi + cycle = دوچرخه
—---------------—
POLY = چند، چند تا، بیش از دوتا
poly + gone = چند ضلعی
—---------------—
Tri = سه، سه تایی
tri + angle = سه گوشه، مثلث
tripod = سه پایه
—---------------—
Semi = نیم، نصف
semi + conductor = نیمه هادی، نیمه رسانا
semi + final = نیمه نهایی
Understanding the Zero Conditional
اگر آب را تا دمای صد درجه سلسیوس گرم کنیم چه اتفاقی میافتد؟ میجوشد.
اگر در هوای سرد لباس گرم نپوشیم چه اتفاقی میافتد؟ بدون شک سرما میخوریم.
پاسخ این پرسشها بر مبنای حقیقت یا قانون کلی شکل گرفته است، قوانین ثابت و مشخصی که همه در مورد آن میدانند. این حقایق در هر زمان و مکانی میتوانند مطرح شوند و برای ساختن آنها از جملات شرطی نوع صفر کمک میگیریم. بنابراین، جملات شرطی نوع صفر دو ویژگی مهم دارند که عبارت است از:
برای بیان حقیقتی کلی یا عمومی، قوانین و عادتهای همیشگی به کار میروند.
به زمان و مکان خاصی مربوط نمیشوند (میتواند متعلق به لحظه حال یا هر لحظه دیگری باشد).
Structure of the Zero Conditional:
Form: If + present simple, present simple.
Example:
If water reaches 100 degrees Celsius, it boils.
If I have free time, I read a book.
Practice Exercise:
Try creating your own sentences using the Zero Conditional. Think about general truths or habits in your life, and how you can express them using this structure. Share your sentences with us and let's learn together!
@irfar