👁🗨نگاه تحلیلگران: از سوال اصلی غفلت نکنیم
▪️درباره بیانیه روزنهگشایی و نقد سعید حجاریان
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ قابل پیش.بینی بود که بیانیه "روزنهگشایی" در دو گروه بازتاب مثبتی نداشته باشد:
✍ گروه اول، طیف متکثر حاملان پیام و کنشهای افراطی است که یک سر طیف آن را تندروهای نظم مستقر تشکیل میدهند که راهبرد اصلی آنها انسداد کامل کنشهای سیاسی واجتماعی غیرخودی است.
✍ این "انسدادطلبی" از زاویه دید موقعیت و منافع آنها کاملا توجیهپذیر است؛ چون هر روزنهای که به سمت مشارکت عمومی گشوده شود، ضربهای به نظریه "خالصسازی" است.
✍ این گروه با تلفیق پیچیده ایدئولوژی دینی، عوامگرایی و قرار گرفتن در یک جبهه مشخص در طیفی از قدرتهای فعال در عرصه جهانی قصد دارد بقا و حیات خود را تضمین کند.
✍ گروه دوم، در سوی طیف افراطی براندازی است که آنهم از همین ویژگی برخوردار است. در هر دو رویکرد افراطی نه مردم و اکثریت جامعه و مطالبات آنها محلی از اعراب دارند و نه چیزی بهنام منافعملی مطرح است.
✍ برندگان و بازندگان این دو طیف افراطی هم کاملا مشخص و روشن است. برندگان همانهایی هستند که معادله ثروت و قدرت و آمیختگی این دو را اساس کار خود قرار دادهاند
و بازندگان هم همچون همیشه و بر اساس تجربیات تاریخی، مردم و جامعهاند. پس کاملا مشخص و آشکار است که این دو طیف افراطی، هیچگونه روزنهای برای مشارکت مردم در امر سیاسی-اجتماعی را برنمیتابند.
✍ در این میان، انتظار این بود که حاملان و حامیان تحول و تغییر، موضع متفاوتی را اتخاذ کنند. حداقل انتظار این بود که آنها با نقد بیانیه "روزنهگشایی کنیم"، نقاط ضعف و قوت آن را بیابند و راه تکمیل و تقویت آن را باز کنند.
✍ اما برخی از روشنفکران و دلسوزان و صاحبان فکر و اندیشه از جمله آقای حجاریان بهجای اتخاذ چنین رویکردی، ابتدا سعی در بیاهمیت جلوه دادن این رویکرد نظری داشتند و سپس با موشکافی گذشته و ایجاد مباحث حاشیهای، از پاسخ به این سوال اصلی که روح اصلی بیانیه "روزنهگشایی" است، طفره رفتهاند.
✍ اساس و روح بیانیه "روزنهگشایی" ابتدا تلاش برای ارائه یک تحلیل فشرده از موقعیت و وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران و سپس طرح این موضوع است که در چنین وضعیتی "چه میتوان کرد؟"؛ نه "چه باید کرد؟".
✍ به عبارت دیگر، چه رویکردی مقرونبهصرفه و کمهزینهتر است؛ نه اینکه چه رویکردی خوب و بهتر است.
✍ در پاسخ به این سوال، دو نوع پاسخ میتوان ارائه کرد: پاسخ اول، در چارچوب نوعی ایدهآلتیپ قابل ارائه است و آنچه از حامیان این نظریه قابلبرداشت است، همان چیزی است که برخی دوستان، همانند عزیز دربند آقای تاجزاده مطرح میکند و آنهم تاکید بر "نظریه عبور" است؛ بدون خشونت و با اتکا به خواست و مطالبات اکثریت مردم و بدون اتکا به نیروی خارجی. برخی نیز سخن از "انقلاب" میگویند؛ انقلاب در چارچوبهای نظری، ساختار حکمرانی، رویکردهای فرهنگی و...
✍ این دو ایدهآلتیپ گرچه میتواند حامیان زیادی چه اعلامی و چه مخفی در میان مردم داشته باشد؛ اما کاملا آشکار است که این ایدهآل تیپ آرمانگرایانه است و بستر مناسب اجتماعی برای تحقق آن در چشمانداز کوتاهمدت وجود ندارد. درباره چنین رویکری باید بسیار بیش از این نوشت و ابعاد پیداوپنهان آن در همه ابعاد نظری و عملی را روشن و آشکار کرد.
✍ اما پاسخ دوم، ارائه یک پاسخ واقعگرایانه، ممکنالوقوع و قابل دسترس است. بیانیه "روزنهگشایی" سعی کرده است به سمت چنین رویکردی برود و در واقع، با ابزاری واقعی (مشارکت) پاسخی به این پرسش بدهد. در مقابل، هیچیک از ناقدان بیانیه یا نخواستهاند و یا نتوانستهاند به این عرصه ورود پیدا کنند.
✍ طبیعتا، راحتترین کار سخن گفتن از ایدهآلهاست که هم محبوبیتآفرین است و هم موج ناراضیان جامعه را با خود همراه میکند. اما آیا این نوع ایدهآلگرایی امکانپذیر، دستیافتنی، مفید و موثر است؟
✍ جستوجوی راههای واقعگرایانه در نهایت برای جامعه و مردم ثمربخشتر و کمهزینهتر است. انقلاب راهحل هر بحرانی، در هر شرایطی و در هر جامعهای نیست. اصلاحات در جامعهای با ویژگی جامعه ما تنها و آخرین راهحل است.
✍ اگر تاکنون اصلاحطلبان اسم و رسمدار و یا به تعبیر دیگر، "اصلاحطلبان کلاسیک" و نهادهای ریز و درشت آنها نتوانستهاند راهحل جامع و قابلدفاعی ارائه کنند؛ آیا باید سکوت و انتظار پیشه کرد و هیچ راهحل و ایده دیگری را تجربه نکرد؟ و البته، طبیعت سیاست این است که هر طرح و ایده نوینی با نقد گذشته و تامل جدی به تجربیات گذشته امکانپذیر است...
@javadrooh
🔸چرا وعده های دولت سیزدهم عملی نشد؟
🔹تداوم تحریم ها با اضافه شدن ناکارآمدی ها موجب تشدید مشکلات اقتصادی شد.
🔹آقایان می گفتند کمتر از ۲۰ درصد مشکلات به تحریم مربوط است و ما تحریم ها را دور زده و مشکلات را حل خواهیم کرد.
🖋 یادداشت راهبرد: «سلام» یا «جامعه»؟
▪️شکاف تحلیلی قدیمی میان نخبگان اصلاحطلب در سالگرد ترور حجاریان سر باز کرده است
👈 محمدجواد روح
✍ «سلام بر جامعه» تیتر درشت نخستین شماره روزنامهای بود که در ۲۴بهمنماه ۱۳۷۶ روی گیشهها آمد؛ روزنامهای که طلایهدار نسل جدید مطبوعات پس از دومخرداد بود و شعار «اولین روزنامه جامعه مدنی ایران» را سر میداد؛ «جامعه» به مدیرمسئولی حمیدرضا جلاییپور و سردبیری ماشاءالله شمسالواعظین که دوستانش او را محمود شمس خطاب میکردند.
✍ سیاستهای اعلامی سردبیر مشی و ادبیاتی سکولار به روزنامه میبخشید که با روزنامههای منتقد پیشین و سرآمد آنها، «سلام»، تمایز داشت. «سلام» گرچه در نیمه اول دهه هفتاد مهمترین روزنامه منتقد بود و هرچه پیش میرفت نشانههای تجدیدنظرطلبی در آن آشکارتر میشد؛ اما چه در سبک کار و چه ادبیات و نگرش سیاسی، درون نظام تعریف میشد و در حوزههایی چون سیاست خارجی و اقتصاد، حتی گاه مواضعی رادیکالتر از مشی حاکم بر دولت سازندگی و نظام سیاسی پس از جنگ اتخاذ میکرد.
✍ حال آنکه «جامعه» بهصراحت میکوشید مرزبندیهای مبتنی بر «خودی و غیرخودی» که ارگان سازمان مجاهدین انقلاب قبل از دومخرداد آن را تئوریزه کرده بود، از میان بردارد و به همین جهت نیز، یادداشتها و مصاحبههای متعددی از ابراهیم یزدی و حتی عباس امیرانتظام را درج میکرد.
✍ درون «حلقه کیان» هم، طیف چپ (چهرههایی همچون اکبر گنجی، سعید حجاریان و علیرضا علویتبار) در ماههای نخست پس از دومخرداد مخالف انتشار روزنامهای پرتیراژ و با گفتمان جدید بودند؛ در مقابل جلاییپور، شمس و طیف لیبرالتر کیان همچون مرتضی مردیها که با انتشار «جامعه» وارد میدان شدند. بهنوعی، موفقیت «جامعه» و آشکار شدن عطش جامعه برای روزنامههای سیاسی و فکری جدید بود که حدود یک سال بعد، طیف چپ مجله «کیان» را به انتشار روزنامه علاقهمند کرد تا «صبح امروز» با مدیرمسئولی سعید حجاریان منتشر شود.
✍ در یک صورتبندی کلی، «جامعه» چنانکه از نام و شعار آن برمیآمد، رویکردی «جامعهمحور» داشت و بیش از آنکه تریبون جریان سیاسی پیروز دومخرداد (چپ اسلامی) باشد؛ میکوشید نماینده و رسانه نیروی اجتماعی آفریننده دومخرداد باشد. چنین بود که «جامعه» در حوزه سیاست نیز، فراتر از اینکه منتقد جریان راست و عملکردها و مواضع انحصارطلبانه آن باشد، به نقد بنیانهای فکری و ریشههای تاریخی وضع موجود و گفتمان حاکم میپرداخت و در این مسیر، از اینکه جریان چپ و گفتمان خط امام را نیز به نقد بکشد، ابایی نداشت.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/e46841
@javadrooh
بیماری، سیستمی است
پرده اول:
پرده دوم:
پرده سوم:
پرده چهارم:
اینک در جوار اباعبد الله الحسین ع هستم و زیارت عاشورا از بلندگوها پخش میشود و شیعیان میگویند: لعن و نفرین بر اول ظالمان و بر همه آنان که آن شیوه را در طول تاریخ ادامه داده اند، مبادا ما هم مشمول این لعنها باشیم و لعنها بخودمان برگردد 😢😢Читать полностью…
📱 روایتهای مجازی: یکی از ایدهپردازان بنیادگرایی اسلامی، "جریان انقلابی" را هم خالصسازی کرد.
@javadrooh
📰 پیشخوان: چهارصدوشصتوهفتمین شماره #روزنامه_هم_میهن دوشنبه بیستویکم اسفندماه منتشر میشود.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: پرتگاه
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ فیلم درگیری یک طلبه جوان با زن جوانی در قم، به هر علتی که باشد، دو اثر ناخوشایند خواهد داشت:
اول، تشدید کینه و خشم اجتماعی علیه روحانیت و دین.
دوم، بسترسازی برای عمیق شدن فضای دوقطبی و خارج کردن مسیر تحولات جامعه از مسیر حقوقی و قانونی.
✍ هیچکدام از دو طرف این درگیری تاسفبار را نمی.توان مقصر دانست. مقصر کسانی هستند که با زیر پا گذاشتن قانون، عرف و سنتهای اجتماعی جامعه را به پرتگاه بیسامانی و ناامنی سوق دادهاند.
✍ طبق اصول اولیه حقوق انسانی و قوانین شرع و دین هیچ فرد عادی، چه روحانی و چه غیرروحانی، حق ثبت وضعیت و تجاوز به حریم خصوصی دیگران را ندارد.
✍ اینکه جامعه به چنین نابسامانی و وضعیت نابهنجاری دچار شده است، ناشی از ناتوانی نظام حکمرانی است که با رفتارها، تبلیغات و کنشهای خود به هرکس اختیار داده است که خود قاضی و مجری قانون باشد.
✍ با هر توجیهی، عمل و اقدام روحانی جوان در گرفتن تصویر و فیلم از کسی که ظاهری متفاوت با سلیقه او دارد، مجاز نیست؛ چون قانون به او چنین اجازهای نداده است.
✍ این رفتار منطبق بر قواعد دینی و شرعی هم نیست؛ چون ثبت و ضبط تصویر یک زن جوان توسط یک روحانی ورود به حریم شرعی و خصوصی یک مادر جوان است که شرعا فاقد توجیه است و حرمت دارد.
✍ این نوع رفتارها نباید از سوی کسانی که مجری قانون و مدیران اجتماعی و سیاسیاند، نادیده گرفته و توجیه شود؛ چراکه ادامه چنین تسامحی از سوی حکومت، مردم را رودرروی هم و در ادامه، دین و روحانیت را در معرض خشم اجتماعی قرار میدهد.
✍ هیچ حکومتی با هر ظرفیت و ادعا و قدرت قادر به مقابله با چنین خشمی نخواهد بود و اگر تصور کنیم که با زور و تهدید میتوان امنیت و آسایش را به جامعه تزریق کرد، تصور باطی است.
✍ حداقل تجربه سالهای اخیر نشان داده است که چنین دیدگاهی هزینههای غیرقابلجبرانی خواهد داشت. نگذارید جامعه به لبه پرتگاهی سوق داده شود که نتیجهای جز سقوط نخواهد داشت...
@javadrooh
📰 پیشخوان: چهارصدوشصتوششمین شماره #روزنامه_هم_میهن یکشنبه بیستم اسفندماه منتشر میشود.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: غفلت از استمرار
👈 مسعود سالاری، تحلیلگر سیاسی و از امضاءکنندگان بیانیه "روزنهگشایی کنیم"، در نقد یادداشت اخیر سعید حجاریان برای "راهبرد" نوشت:
✍ آقای دکتر حجاریان در نوشته اخیر خود، "روزنهگشایی" را فقط از منظر ایجاد روزنه در انسداد حاکمیتی فهم کردهاند. درحالیکه بیانیه روزنهگشایی در سمت جامعه هم خواهان گشایش روزنهای در انسداد گفتمانی و راهبردی است.
✍ باید خطاب به آقای حجاریان گفت؛ خوب است که با این بیانیه، چهرههایی همچون شما واکنش نشان میدهید. هرچند در این یادداشتتان کمکی به جهتگیری برای گشایشی در انسداد گفتمانی میلی بروز نکرده، ولی همین هم مغتنم است؛ چرا که هدف بیانیه هم درگرفتن همین گفتوگوهاست.
✍ تحلیل آقای حجاریان بر این فرض استوار است که متغیرهای عملیاتی شدن روزنهگشایی در سال۱۳۷۶ امروز دیگر مصداق عینی ندارد و این ثابت فرض کردن متغیرهای ایده جزمی از روزنهگشایی برای همیشه، از نظر ایشان را نشان میدهد.
✍ حال اینکه روزنهگشایی یک منطق مبتنی بر توافق و گفتوگو و تلاش برای بهکارگیری همه ظرفیتها و ابزارها برای همگرا کردن دو سر طیف راست تا چپ و حضور داشتن در گوشهای هرچند کوچک در این میدان کشمکش است و متعلق به زمان یا دوره خاص نیست. بدیهی است متغیرهای زمان خودش را باید شناخت و بنای نقشآفرینی را بر آنها نهاد.
✍ در انگارهای آقای حجاریان اشاره داشتهاند، روزنهگشایی سال۱۳۷۶ بسیار بیشتر از انتظار گشایش ایجاد کرد و از خاکستر آن، مقاطع ۸۸، ۹۲، ۹۴ و ۹۶ فروزان شد. اگر چنین بود که بود؛ چرا اشارهای به سال۹۰ نداشتهاید. آیا اگر سال۹۰ فروزان نشده است، خاموش شده بود. اگر چنین است، پس ۹۲، ۹۴ و ۹۶ را دیگر چرا به حساب فروزانی آن خاکستر میگذارند؟
✍ اگر در تداوم همان باشد؛ باید از ایشان پرسید که چرا همان منطق تناوب خاموش روشنی را برای ۴۰۲، ۴۰۴ و... صادق ندانیم؟ خاصه آنکه جامعه نسبت به آن زمان هم باتجربهتر و هم در تنگاتنگی ارتباطی بیشتری هست و پایگاه اجتماعی حاکمیت هم بسیار رقیقتر شده است. "غفلت از استمرار" کلیدیترین عامل مغفول نظرتان، در این گسست و پیوست است.
✍ در این مرقومه توجه به دو جنبه تعیینکننده قضیه مغفول است:
اول، استمرار فعالیت فعالان و الیتهای سیاسی و تبیین مستمر شرایط تهدیدات و فرصتها و ضعفها و قوتها و تلاش برای یافتن استراتژی برونرفت از آنها که همان "انفعال" نامیده شده است.
دوم، تاثیر موازنه قدرت جهانی بر تحولات داخلی. اگر آمریکا دست از حمایت از سلطنت پهلوی برنمیداشت و به توافقی با شرکا و رقبای خود در این عدم حمایت نمیرسید تا یکسال قبل از سال۱۳۵۷ فروپاشی سلطنت در مخیله هیچکس رسوخ هم نکرده بود.
✍ در همان بحبوحه فروپاشی، اگر مرحوم صدیقی نوعا راهبرد "روزنهگشایی" را پیش کشید، از سوی نخبگان همگروه و دسته خودش هم همانند موضع امروزی شما نخبگان مطرود شد و تنها ماند. که اگر جدی گرفته میشد و حول آن گفتمان توافقبخشی صورت میگرفت، امروز کشور چند دهه از هر حیث جلوتر بود؟ اما در این رابطه، امروز قضاوت تاریخ حقانیت را به که میدهد؟
✍ پرسش ذهنی حجاریان در مورد عدد ۱۱۰ و ربطش به معجزه ابجد، علیرغم تحلیل مبتنی بر استدلال و فاکتهای جامعهشناختی و تاریخی، در هشت مبحث استفهامی در بیانیه، این سوال را خطاب به ایشان شکل میدهد که: آیا رسیدن به چنین گمانهای، ناشی از وجود رسوب نگاه عوامگرایی و سطحینگری در نزد شما نیست؟
✍ کلام آخر اینکه، آیا طرح گزاره «ما آزمودهایم در این راه بخت خویش»، آیا حکایت از یک نوع خود همهچیدانی و خودکاملپنداری دارد؟
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: درخواست توضیح از ستاد کل نیروهای مسلح
👈 احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ سردار عزیز جعفری، فرماندۀ قرارگاه بقیهالله گفته است: "درمورد امر به معروف و نهی از منکر در مسئله حجاب حتی اگر در سایر ایستگاهها هم کارمان را توسعه ندهیم، فعالیتهای ما در متروی تئاتر شهر متوقف نخواهد شد، اما میخواهیم با توسعه اقدامات خود، زودتر بساط فتنه بیحجابی را خنثی کنیم".
✍ وی در تابستان امسال نیز "جوانان انقلابی و ارزشی" را به اقدام بر اساس آتش به اختیار در نیمهٔ دوم سال جاری فراخوانده بود.
✍ من بهعنوان یک شهروند ایرانی میخواهم بدانم سردار جعفری از چه جایگاه رسمی و قانونی و تعریفشده، این نوع احکام مربوط به "نظامات قانونی کشور" را صادر میکند و قرارگاه تحت امر وی، مشخصاً مشغول چه نوع فعالیتی است؟
✍ آیا ستاد کل نیروهای مسلح حاضر است دراینباره توضیحی در اختیار افکارعمومی قرار دهد؟
@javadrooh
💥خبر: عطریانفر: دلایل ردصلاحیت روحانی ناموجهتر از جوابیه شورای نگهبان به لاریجانی است
👈 محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی، شب گذشته در برنامهی تلویزیونی شیوه از ارسال نامهی شورای نگهبان دربارهی دلایل رد صلاحیت حسن روحانی خبر داد.
🔹به گفته عطریانفر، دلایل ردصلاحیت روحانی حتی از دلایل ردصلاحیت لاریجانی هم ناموجهتر است.
🔹به صورت غیرمستقیم مطلع شدهام که آقای روحانی بهزودی توضیحات شورای نگهبان درباره ردصلاحیتش را منتشر خواهد کرد و جامعه را از رویکرد این شورا آگاه خواهد کرد/ انصافنیوز
@javadrooh
✍ گویی، اینبار صندوق را نه "معنابخش" مییافت (مشابه خرداد۱۳۷۶)، نه "نجاتبخش" میدید (مشابه خرداد۱۳۹۲) و نه "اکسیربخش" (مشابه ۱۳۹۴). اما آیا مسئله خاتمی، بیمعنایی صندوق - و بهعبارت دقیقتر، "معنازدایی از صندوق"- بود؟
✍ به نظر میرسد آنچه عامل اصلی غیبت خاتمی در این دوره بود؛ نه ناامیدی از روزنهگشایی در "صخره" پیش روی اصلاحات، بلکه نوعی ناامیدی از خویشتن است.
✍ او امروز در آینه هشتادسالگی، نه خاتمی ۱۳۷۶ را میبیند که صندوق را فرصت و بستری برای ظهور و تریبونی برای گفتن و میدانی برای سازمان یافتن میخواست؛ نه خاتمی ۱۳۹۰ را میبیند که صندوق را ابزاری برای ارسال پیام آشتی و جرقهای برای خیزش ققنوسوار میدانست؛ نه خاتمی ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ را میبیند که رهبری یک نیروی سیاسی و جنبش انتخاباتی را برعهده گرفت و صندوق را میدان قدرتنمایی میساخت.
✍ او حال در آینه، خاتمی ۱۴۰۲ را میبیند که چه تکرار کند و چه تکرار نکند، چه پای صندوق برود و چه پای صندوق نرود، چه از لیستی حمایت بکند یا نکند؛ تاثیری در روند مناسبات نخواهد داشت.
✍ او ازیکسو، ساختار سیاسی و جریان حاکم را میبیند که نه فقط با او که با محافظهکارانی چون ناطقنوری، حسن روحانی و علی لاریجانی هم سر آشتی ندارد و به بیان خاتمی، در مسیر "خودبراندازی" و به بیان لاریجانی، در تداوم "خالصسازی" گام برمیدارد. او از سوی دیگر، جامعهای با اکثریت ناراضی، منفعل، خشمگین و خسته از کنش را میبیند که دیگر حتی صدای او را نمیشنود؛ چه رسد که با تکجملههای تکراریاش، به میدان آید و صحنهآراییها را بر هم بریزد.
✍ در چنین موقعیتی است که خاتمی، خود را در صفحه شطرنج سیاست همچون شاهی مات مییابد؛ ناتوان از هرگونه حرکت و کنش. با این تفاوت که او، نه فقط با مهرههای رقیب (جریان حاکم و ساخت قدرت) که با مهرههای خود (بدنه اجتماعی و ناراضیان) نیز محاصره شده است.
✍ چنین است که او، برخلاف ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ که هرطور بود سربازانی را به خانه آخر میرساند تا فرزین شوند، حتی وزیر و رخ و اسب و فیل خود را هم حرکت نمیدهد و تکوتوک فرزینهای باقیمانده در میدان را هم تنها رها میکند تا ناچیزترین سربازان رقیب در صدر نشینند و جشن پیروزی بگیرند و مست کنند و هرچه بر زبانشان میآید، بگویند.
✍ چنین است که خاتمی ۱۴۰۲، برای نخستینبار صندوق را و بازی را و صفحه شطرنج را رها کرد و در خانه نشست. گویی، تنها این کار را میتوانست. اینکه خود را رها کند. رها از دو لبهی انسداد قدرت و انفعال ملت...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://mjrahbord.blogfa.com/post/134
@javadrooh
🌀 گزارش روز: پایان راه رسایی؟
👈 خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه یادداشت تندی با تیتر «خودزنی صداوسیما برای نجات رسایی / اقدام مستقیم علیه بیانات رهبر انقلاب» نوشته است.
🔹در ابتدای این متن نوشته شده است: «صداوسیما برای تطهیر حمید رسایی از بداخلاقی، شب گذشته برنامه عجیب و غریبی را روی آنتن برد که خود همین برنامه هم مصداق تخطی از تذکر عمومی رهبر معظم انقلاب بود.»
🔅متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید.
@javadrooh
📰 پیشخوان: یکصدوهشتادودومین شماره #هفته_نامه_صدا شنبه نوزدهم اسفندماه منتشر میشود.
@javadrooh
📰 پیشخوان: چهارصدوشصتونهمین شماره #روزنامه_هم_میهن چهارشنبه بیستوسوم اسفندماه منتشر میشود.
@javadrooh
✅آقای خاتمی و ولایت فقیه
✍️سیدمصطفی تاجزاده
✅آقای خاتمی عمیقاً به قانون اساسی موجود انتقاد دارد و اگر بیشتر از من نباشد، کمتر نیست و آن زمانی که این انتقادها را داشت، بسیار زودتر از آن بود که من به آنها رسیدم. بنابراین ازنظر فهمِ مسئله و اینکه مشکل کجاست، بسیارخوب میداند و میبیند. اما تفاوت ایشان که قابلِانکار نیست، مصلحت ندانستن طرح تغییر قانون اساسی است.
✅هنگامی که آقای خاتمی در دوران دوم خرداد گفت: تغییر قانون اساسی خیانت است، همان زمان به قانون اساسی انتقاد داشت. منتهی معتقد بود اگر امروز سراغ تغییر قانون اساسی برویم، باتوجه به ترکیب شورای بازنگری، بهاحتمالزیاد قانون اساسی ارتجاعیتر خواهد شد، نه دمکراتیکتر.
✅بنابراین نباید شعاری بدهیم که زمینه فراهم کند تا قدرت مطلقهتر بشود و جنبههای دمکراتیک آن تضعیف و محدودتر گردد.
✅ضمنا فکر میکرد که اگر همین قانون اساسی کامل اجرا شود، بسیاری از مشکلات برطرف میشود.
✅من البته شخصاً از ایشان نپرسیدهام که به حذف ولایت فقیه از قانون اساسی معتقد است یا نه. اما برداشتم این است که اعتقادی به ولایت فقیه در قانون اساسی ندارد، چراکه این نظریه را در عمل شکستخورده میبیند.
✅به نظرم او نیز بر این باور است که فقها و مراجع باید مانند آقای سیستانی در عراق عمل کنند، ولی بیان این مسئله را فعلا به مصلحت نمیبیند. احتمالا فکر میکند طرح آن، جریانها ارتجاعی را تقویت میکند و اصلاحطلبان تحت فشار بیشتری قرار میگیرند. حال آنکه به نظر من دوره این نگرانیها گذشته است.
✅اولاً؛ به علت انباشت مشکلات و افزایش شدید نارضایتیهای عمومی از عملکرد حکومت، رهبر قادر نیست تغییر مهم جددی به زیان جنبههای دمکراتیک قانون اساسی و متمرکزکردن بیشتر قدرت ایجاد کند. زیرا منتقدان و مخالفان او میتوانند همهپرسی اصلاحات قانون اساسی را به «نه» بزرگی به رهبر و به تغییرات ارتجاعی اعمالشده تبدیل کنند. بنابراین آقای خامنهای یا زیربار بازنگری قانون اساسی نمیرود، یا مجبور است تن به اصلاحات دمکراتیک در آن بدهد.
✅ثانیاً؛ نباید نگران انسداد بیشتر فضای سیاسی یا واردکردن فشار بیشتر به اصلاحطلبان و دیگر منتقدان بود. چراکه رهبر تقریباً تمام فضا را برای فعالیت آزاد سیاسی بسته و زندان هم پروژهای شکستخورده شده است. اما طرح شعار رفراندوم تغییر بنیادین قانون اساسی و تبیین ضرورت حذف ولایت فقیه از آن، موجب دلگرمی میلیونها شهروندی میشود که بسیاری از آنها پیش از این به اصلاحات دل بسته بودند و در سالهای اخیر مایوس و سرد شدهاند.
(بخشی از فصل چهاردهم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده)
(گفتوگوهای زندان-پاییز۱۴۰۲)
🔗برای خواندن متن کامل فصل چهاردهم 👈🏿اینجا را لمس کنید.
🆔@MostafaTajzadeh
🖋 یادداشت راهبرد: روزنهگشایی دومخرداد از کدام منظر؟
👈 محمدجواد روح
▪️بخشی از یادداشت "سلام یا جامعه؟" در سالگرد ترور سعید حجاریان
✍ حجاریان در نقد اخیری که به بیانیه روزنهگشایی منتشر کرد؛ از چند زاویه به بحث پرداخته است واز آن جمله، رد تیتر «هممیهن» با عنوان «دومخرداد هم روزنهگشایی بود» (تحلیل سردبیر، پنجشنبه ۳اسفند، شماره۴۵۳).
✍ رویکرد پروژهای حجاریان به اصلاحات و امر سیاست، در این گفتار نیز آشکار است. او بحث دومخرداد را به نحوه مواجهه نیروهای سیاسی چپ با انتخابات ۱۳۷۶ فرو میکاهد و از جمله خاطره دیدار اعضای مجاهدین انقلاب با مقام عالی نظام را ذکر میکند تا اثبات کند از همان زمان هم، هدف جریان چپ در انتخابات «داغ کردن تنور» نبوده است.
✍ حال آنکه، نگاه پروسهای به اصلاحات و امر سیاست، متوقف بر خواست حاکم نیست. اتفاقاً، پیششرط باور به ایده «روزنهگشایی» (چنان که در نقد ادعای کیهان هم نوشتم)، «انسدادباوری» است. انسدادی که نهفقط در حکومت، بلکه در جامعه هم شکل گرفته و سیاست را به تعلیق برده است. روزنهگشایی، پیشنهاد و ایدهای است برای از بین بردن انسداد دوسویه و احیای سیاست و مشارکت.
✍ عامل اصلی طرح این بحث هم آن است که شرط توسعه را مشارکت (بهویژه نیروهای مدرن و طبقه متوسط) میداند و از همین منظر نیز، دومخرداد ۱۳۷۶ و حتی ۲۴خرداد ۱۳۹۲ را گامی در جهت روزنهگشایی در ساخت متصلب و برهمزدن توازن قوا به سود نیروهای توسعهگرا میشناسد.
✍ طبعاً، نیروی سیاسی حامل تغییر نیز مسئولیت دارد از این فرصتهای سیاسی و انتخاباتی تا حد امکان بهره ببرد و مانع تثبیت و تشدید انسداد شود (برخلاف مسیر پس از ۱۳۹۶).
✍ ضمن آنکه در انتخابات اخیر، بحث و نقد اصلی متوجه در پیش گرفتن سیاست «نه به انتخابات» از چند ماه قبل و خودداری بسیاری از اصلاحطلبان از نامزدی بود. و الا، اگر همچون ادوار قبل چهرههای سیاسی کاندیدا میشدند و عملاً پس از ردصلاحیتها در حوزهای نامزدی وجود نمیداشت، کسی هم انتظار معرفی کاندیدا نداشت (چنانکه احزاب همسو با ایده روزنهگشایی نیز در این انتخابات، از ۲۹۰ کرسی تنها ۱۶۵ نامزد معرفی کردند و در حوزههای غیررقابتی، برخلاف ادعای منتقدان تنوری را داغ نکردند).
✍ اتفاقاً، نقد اصلی متوجه جریان عدمشرکت در انتخابات است که از ابتدا به میدان نیامد و در پایان هم، از فرصت رقابت در ۱۶۵ کرسی به بهانههای مختلف خودداری کرد و حال نیز پس از انتخابات، کسب ۴۵کرسی برای میانهروها را اسباب تمسخر و زیر سوال بردن ایده روزنهگشایی قرار داده است.
✍ البته، بر منتقدان فجازی و میدانی حرجی نیست. اما از بزرگانی چون حجاریان، انتظار آن بود که به جای اندیشیدن در رمز و راز تعداد امضاءکنندگان بیانیه، در ریشههای ریزش پایگاه رای ۲۰میلیونی ۱۳۷۶ و ۲۴میلیونی ۱۳۹۶ بیاندیشند و ایده و راهبردی برای احیای «مشارکت سیاسی» پیشنهاد دهند.
✍ البته، راه عافیتجویانه آن است که در سایه و خانه بنشینیم و همچون تحریمگران قدیمی، خود را همراه و نماینده و سخنگوی آرای ریختهنشده به صندوق یا باطله و مخدوش بخوانیم.
✍ چنین عافیتطلبیای به هرکس بچسبد به سعید حجاریان که ۲۳سال است رد گلوله بر چهره دارد، نمیچسبد و از همینروست که از او انتظار میرود به میدان نظر آید و راه و روزنهای بگشاید. همچنان که خلیل ملکیها، مهدی بازرگانها، عزتالله سحابیها، ابراهیم یزدیها و بهزاد نبویها چنین بودند و هستند و از اقلیت بودن و در کوتاهمدت شکست خوردن، هراس به دل راه ندادند و نمیدهند.
✍ اگر اصلاحات را پروسه بدانیم، در راه روزنهگشایی گام میگذاریم. چنانکه در دومخرداد رقم خورد...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://B2n.ir/e46841
@javadrooh
📰 پیشخوان: چهارصدوشصتوهشتمین شماره #روزنامه_هم_میهن سهشنبه بیستودوم اسفندماه منتشر میشود.
@javadrooh
#اخبار
💢نامه دکتر روحانی به شورای نگهبان برای ارائه مستندات ردصلاحیت
🔻با گذشت بیش از ۴۰ روز و ارسال چهار نامه از سوی حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی، شورای نگهبان هفته گذشته در پاسخ، موارد ردصلاحیت او در ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری را اعلام کرد.
به دلیل اینکه پاسخ شورای نگهبان فاقد مستندات بوده، دکتر روحانی در نامهای به این شورا خواستار ارائه اسناد و دلایل ردصلاحیت و خودداری از کلیگویی شده است.
یکی از فقها و نیز سخنگوی شورای نگهبان تأکید کرده بودند که باید به نامه دکتر روحانی دربارهٔ اعلام دلایل ردصلاحیتش سریعتر پاسخ داده شود و پاسخ این شورا پس از ارسال نامه چهارم دکتر روحانی و گلایه از بیپاسخ ماندن سه نامه قبلی در ۱۵ اسفند دریافت شد.
اما پاسخ شورای نگهبان بدون ارائه مستندات بوده و دکتر روحانی در نامه خود که دیروز (یکشنبه، ۲۰ اسفند) ارسال شده، خواستار دریافت دلایل مستند ردصلاحیت شده است.
نامه دکتر روحانی به شورای نگهبان در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
rouhanihassan.com/Fa/News/108990
@rouhanioffic
چراهای رویداد قم
▫️دادستان قم دستور شناسایی عناصری را صادر کرده است که فیلم را به رسانههای معاند منتقل کردهاند.چرا نباید این فیلم در منظر مردم دیده شود؟ یکی از علل ناسور و عمیق شدن زخمها، همین پنهانکاریها و عدم شفافیت است. از پنهانکاری بدتر، شفافیت گزینشی است
▫️نظام رسمی از انعکاس واقعیت اجتماعی هر چند بد باشد باید استقبال کند، نه آنکه به نام «سوءاستفاده شبکههای معاند» جلوی انتشار آنها را بگیرد
سرمقاله هممیهن
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
🔹ماجرای عکسبرداری یک روحانی از یک مادر که در گوشهای از درمانگاه روی زمین نشسته و به دور از فضای عمومی مشغول شیر دادن به نوزادش بوده، ابعاد بزرگی پیدا کرد. سپس یک کانال در شبکه مجازی ایتا اعلام کرد که آن خانم و مسئولین درمانگاه بازداشت شدهاند و حتی جواز درمانگاه باطل شده است.
🔹این خبر جدید که بازتاب منفیتری داشت، ازسوی دستگاه قضایی تکذیب شد، ولی بعدازظهر خبر رسمی آمد که دادستان قم دستور شناسایی عناصری را صادر کرده است که فیلم را به رسانههای معاند منتقل کردهاند. در واقع، همینجا مورد نقد است.
🔹اگر قرار بود که در ماجرای کشته شدن جرج فلوید، با تصویربردار آن حادثه که آمریکا را به معنای دقیق کلمه به آشوب کشاند، به این صورت برخورد میشد، قطعاً باید برای او حکم دهبار اعدام صادر میشد. ولی پلیس و دستگاههای امنیتی و قضایی آن دختر نوجوان 17ساله را نهتنها با مشکلی مواجه نکردند، بلکه کمیته پولیتزر که معتبرترین جایزه روزنامهنگاری است به او جایزه داد. چرا؟ به این علت که عدمانتشار این حقایق نهتنها هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه مشکلات را پنهان و عمیقتر میکند.
🔹اگر ما در منظر خدا هستیم و زشتی و زیبایی افعال عمومی ما نزد او شناخته شده است، پس چرا نباید در منظر مردم دیده شود؟ یکی از علل ناسور و عمیق شدن این زخمها، همین پنهانکاریها و عدم شفافیت است. از پنهانکاری بدتر، شفافیت گزینشی است. نظام رسمی از انعکاس واقعیت اجتماعی هر چند بد باشد باید استقبال کند، نه آنکه به نام «سوءاستفاده شبکههای معاند» جلوی انتشار آنها را بگیرد.
🔹این فیلم یا فیلمهای مشابه باید در رسانههای رسمی کشور و صداوسیما منتشر شود؛ چون یک مسئله عمومی است. اگر چنین شود، شبکههای معاند بلاموضوع میشوند. چرا نباید شبکههای رسمی جرأت انتشار چنین ناهنجاریهایی را داشته باشند؟ علت بیاعتمادی به این شبکهها همین سیاست محدودیتآفرین است..
چرا نباید خبرنگار در آنجا با آن فرد روحانی و آن خانم و مردم حاضر در صحنه گفتوگو کند؟ چرا گمان میکنید که با نشان ندادن این رویدادها، مشکلات حل میشود و انتشار آنها تبلیغ علیه نظام است؟ با ریختن آشغال زیر فرش، خانه تمیز نمیشود.
چرا خود را یک طرف دعوا تعریف میکنید؟ چرا آن روحانی نباید جلوی دوربین و به لحاظ اخلاقی و شرعی و سیاسی از کار خود دفاع کند؟ چرا آن خانم نباید توضیح دهد که آنجا چه میکرده؟ و چرا این اندازه عصبانی شده است؟ چرا مردم حاضر در صحنه نباید برداشت خود را از این واقعه بگویند؟ چرا دادستان و حقوقدانان و روانشناسان و جامعهشناسان نباید در این زمینه از منظر حوزه تخصصی خود اظهارنظر کنند؟ چرا نباید از مراجعتقلید در این زمینه سوال شود و آنان هم فتوا و نظر خود را بگویند؟ اگر این نظرات مطرح شود، کمکم جامعه بهسوی تعادل و تفاهم حرکت خواهد کرد. چرا مدیران استان قم توجه نکردهاند که در این مذهبیترین شهر کشور، زنان این اندازه عصبانی هستند؟ آیا جز این است که بیش از دیگران خود را تحت فشار و مضیقه میبینند؟
حساسیت حسن روحانی بر بودجه و تخلفات قرارگاه خاتم
روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران از حساسیت رئیس جمهور پیشین به بودجه قرارگاه خاتم خبر داده و نوشته:
🔹نامزد شناسایی شده برای آن وزارتخانه کلیدی نقل میکرد از گفتگو با آقای روحانی متوجه شدم فعالیت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا برای ایشان یک دغدغه جدی است که ذهن او را مشغول کرده و به دنبال تخلفات بودجهای و هزینهای در این مجموعه است.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-13652
@hammihanonline
گفتوگو با محسن گودرزی جامعهشناس درباره حاشیههای انتشار موج چهارم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان:
نتیجه پیمایشها محافظهکارانهتر از واقعیت است
🔹موج اول پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال 1379 انجام شد. هدف از این پیمایش، ارائه تحلیل مستمر روند تحولات فرهنگی در فاصلههای زمانی مشخص در تمام کشور بود. موجهای دوم و سوم آن هم در سالهای 1382 و 1394 اجرا شد.
🔹انتشار موج چهارم با حاشیه هایی همراه بود. همان موقع اعلام شد که نتایج این پژوهش محرمانه است و انتقادهای فراوانی به آن در شبکههای اجتماعی شد. از میان آنها، پرویز خسروشاهی، اقتصاددان و سمیه توحیدلو، جامعه شناس بودند: «کتاب رونمایی شده ولی منتشر نشده است، به خاطر جلساتی که برای تحلیل وجود داشت بخشهایی در اختیار سخنرانان این نشستها قرار گرفت. اما گفته شده به دلیل مُهر محرمانه، امکان استفاده مستقیم فعلاً نیست. اما دادهها کاملاً چشمگیر و معنادار است.»
🔹عباس عبدی، فعال سیاسی و اجتماعی هم در نقد محرمانه بودن آن نوشت: مگر میشود نظر مردم محرمانه باشد؟ صدای مردم را نمیتوان خاموش کرد.
متن کامل 👈
B2n.ir/a04897
@hammihanonline
«شبکه شرق» برخی اعداد کمتر دیده شده انتخابات مجلس دوازدهم را روایت میکند
🔻11 اسفند به روایت اعداد
پایداریها ۸۰ کرسی اختصاصی در مجلس دوازدهم دارند و در دوم هم ۲۸ کاندیدایشان با دیگران رقابت میکند
مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم، کمترین میزان ثبت شده در تاریخ جمهوری اسلامی است. بنا به اعلام وزارت کشور، در این دوره از انتخابات، 41 درصد واجدان شرایط پای صندوق رفتند تا مشارکت از انتخابات مجلس یازدهم هم، یک درصد کمتر شده باشد.
در این گزارش از دریچه آمار به نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی نگاه کردیم.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-922461
@sharghdaily
sharghdaily.com
💥خبر: هنرمندان معاصر هنرهای تجسمی برای حفظ "خانه هنرمندان ایران" و تامین منابع مالی آن، آثار خود را به فروش گذاشتهاند.
@javadrooh
🖊 به قلم سیاستمدار: زمانمندی و زمانپریشی در روزنهگشایی
👈 سعید حجاریان، نویسنده و نظریهپرداز سیاسی، در یادداشتی به نقد بیانیه ۱۱۰کنشگر سیاسی- فرهنگی و ایده "روزنهگشایی" پرداخت و در بخشی از آن نوشت:
✍ به گمانم شرط لازم گشودن هر روزنهای در قالب یک پروژه سیاسی- فکریِ منسجم «زمانمندی» است. امروزه عرصه عمومی کشور با انبوهی از اخبار اعم از جنگ و غارت و فقر و فاقه سر و کار دارد. بنابراین، اگر نتوان یک پروژه سیاسی- فکری را بههنگام کلنگ زد، عاقبتی جز شکست برای آن متصور نیست.
✍ پرسش اول من این است که چرا بیانیهی روزنه در زمانی منتشر شد که جامعه نهتنها انتخاباتی نبود، بلکه در ضدیت تام و تمام با امر انتخابات و شاید امر سیاسی قرار داشت؟
✍ در اینجا کمی توقف میکنم و پیشاپیش یک پرسش مقدر را پاسخ میگویم. ممکن است روزنهگشایان شرایط سال۱۴۰۲ را با شرایط سالهای۱۳۷۵ و۷۶ مقایسه و استدلال کنند رخداد دوم خرداد هم محصول روزنهگشایی بوده است.
✍ در رد این ادعا میبایست به کیفیت شم سیاسی براساس درک منطق موقعیت ارجاع دهم. دومخردادیها در آستانه لحظه تغییر، بهرغم عدم حضور در ارگانهای دولتی یا بهتعبیر پیشینام «سوتهدلی» با جامعه در ارتباط بودند و گرایشها و ذائقه مردم را تا حد قابل قبولی درک میکردند. بهطور مشخص در ماههای منتهی به خرداد ۱۳۷۶ اطمینان حاصل شده بود که مردم با استمرار وضع موجود همدل نیستند، اما تصویری دقیق وجود نداشت که چند میلیون نفر از مردم مخالف وضع موجود هستند و تغییر را از مجرای صندوق رأی و توسط شخص سیدمحمد خاتمی مطالبه میکنند. به عبارت دیگر، روزنه از آنچه مفروض پنداشته شده بود، گشودهتر شد؛ برخلاف چند انتخابات اخیر که بر طبل روزنه کوبیده شد، درحالیکه مردم اساساً علاقهای به شنیدن نداشتند.
✍ مضاف بر این، در فضای سیاسی منتهی به انتخابات دومخرداد، به نیروهای چپ بهعنوان بازیگرِ فعالِ صاحب قدرت و اثر مراجعه میشد. بهعنوان نمونه در یک دیدار چهار نفره (سه عضو یک تشکل سیاسی با یک مقام حاکمیتی) در پاسخ به طرح موضوع «حضور بهمنظور گرم کردن تنور انتخابات» پاسخ داده شد: ما تنور انتخابات را گرم میکنیم، اما نان خود را میپزیم؛ که همانا ایجاد گشایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی باشد!
✍ حال آنکه امروز ایده بازیگر فعال صاحب قدرت بهشکل معکوس ترجمه و حداکثر بهعنوان بازیگر منفعل و بخشی از میزانسن انتخابات پذیرفته است. میخواهم از این مثال نتیجه بگیرم که کنش سیاسی- انتخاباتی علاوه بر «زمانمندی» نیازمند بهرهمندی از پول سیاست است، که همان «قدرت» باشد.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://mashghenow.com/?p=6043
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: آنچه ترامپ میتواند...
👈 رضا نصری، تحلیلگر مسائل بینالملل، در رشته توئیتی نوشت:
✍ اگر از الان این تحلیل در ایران غالب شود که ترامپ هیچ ابزار جدیدی برای اِعمال فشار به ایران ندارد و آمدنش تاثیری بر اقتصاد کشور نخواهد داشت، حاکمیت قادر به برنامهریزی برای مواجهه با او و ایجاد آمادگی برای «راند دوم فشار حداکثری» نخواهد شد.
✍ برخلاف تصور برخی تحلیلگران، ترامپ میتواند فشار اقتصادی به ایران را به صورت قابل ملاحظهای تشدید کند و تمام مجراهای محدود فعلی برای تنفس اقتصادی را مسدود نماید.
✍ ترامپ میتواند ایران را وجهالمصالحه مذاکرات خود با چین قرار دهد و از این طریق فروش نفت ایران به چین را به حداقل یا صفر برساند.
✍ میتواند با کنگره برای تصویب طرحهایی مانند Solidify Iran Sanction Act و End Iran Terror Act همکاری کند و در راستای دائمیسازی تحریمهای ایران و توقف فروش نفتِ ایران به چین از طریق قوانین فراسرزمینی کنگره اقدام نماید.
✍ میتواند - با توجه به رویکردی که نسبت به پوتین و روسیه دارد - میان ایران و روسیه شکاف بیندازد و در ازای چشمپوشی از مسئله اوکراین منافع ایران را قربانی کند.
✍ میتواند با اِعمال فشار به کشورهای اروپایی عضو برجام آنها را به بازگرداندن قطعنامههای تحریمی شورای امنیت وادار سازد و شرایط پیش از برجام را بازسازی نماید، با این تفاوت که این بار رفع تحریمها را به مذاکره بر سر برنامه موشکی و نظامی و هستهای وغیره مشروط سازد.
✍ میتواند ۶میلیارد دلاری پولی را که معلوم نیست چرا تا کنون خرج نکردهایم را مجدداً مسدود کند و هرآنچه توافق نانوشته میان دولت بایدن و ایران صورت گرفته را به صورت یکجانبه فسخ نماید.
✍ پافشاری بر این تصور گمراهکننده که «تحریمها خنثی شده است» و ایران نیازمند هیچگونه آمادهسازی برای مواجهه با دولت تهاجمی ترامپ نیست، رویکرد اشتباهی است که میتواند تبعات سنگینی برای کشور در پی داشته باشد.
✍ حداقل تدبیری که باید از هماکنون صورت بگیرد، سامان دادن به وضعیت سیاست داخل کشور است تا هم مقدمات تشکیل یک دولت وحدت ملی فراهم شود و هم از اتخاذ سیاستهایی که موجب تشدید التهاب اجتماعی، تشدید تنشهای داخلی و گسترش شکاف میان دولت و ملت میشود ممانعت شود.
✍ اگر این حقیقت که تحولات سیاسی در آمریکا تاثیر مستقیمی بر وضعیت کشور دارد را از هماکنون انکار کنیم، قادر به سیاستگذاری و برنامهریزی برای مواجهه با چالشهای جدی پیش رو نخواهیم بود.
✍ حداقل پیشنیازِ برنامهریزی هم اول، پذیرش این حقیقت است و دوم، گام برداشتن در جهت تحکیم وحدت در پایین و ائتلاف در بالاست...
@javadrooh
🖋 یادداشت راهبرد: غایب همیشه حاضر
▪️درباره سیدمحمد خاتمی که برای اولینبار پای صندوق رای نرفت
👈 محمدجواد روح
🔅نکاتی از متن:
✍ ابزار اصلی این تحول بزرگ (دومخرداد)، صندوق رای بود. صندوقی که اکثریت قریببهاتفاق جامعه نه فقط خود آن را "معنادار" تلقی میکردند؛ بلکه خروجی آن را "معنابخش" زندگی و آینده خویش میدیدند. آن روز، صندوق رای، حامل میلیونها رویا بود.
✍ فراتر از این، صندوق رای بود که به خود منتخب نیز معنا بخشید. خاتمی از یک روحانی روشنفکر و حداکثر یک وزیر مستعفی و حاشیهنشین در ساختمان کتابخانه ملی، به مظهر و نماد و رهبر تحول بزرگ اجتماعی در ایران دهه ۱۳۷۰ تبدیل شد. چهرهای که در داخل میان نسلها و جنسها و قومها و دینها و مذهبها و گرایشهای مختلف و متنوع انسجام میبخشید و همه آنها را حول ایدهها و اندیشههای مدرنی چون حاکمیت قانون، آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، جامعه مدنی و نهایتا، خلاصه و چکیده همه آنها، "اصلاحات" همراه و همگام میکرد و همزمان، در عرصه بینالمللی نیز تصویری تنشزدا، اهل دیالوگ، لیبرال و انسانگرا از خود بروز میداد.
✍ این چهرههای داخلی و خارجی خاتمی اما، بدون صندوق رای و بیپشتوانه جنبش اجتماعی-انتخاباتی دومخرداد ۱۳۷۶ هیچگاه شکل نمیگرفت. بدون صندوق رای، خاتمی حداکثر و در بهترین و خوشبینانهترین حالت، در حد متفکران و اندیشمندانی چون سیدجواد طباطبایی، عبدالکریم سروش و در حالت محتملتر، در حد روحانیونی چون سیدمصطفی محققداماد و داود فیرحی میتوانست مفید و موثر باشد و شاید، اکثریت آن ۲۰میلیون نفری که به او رای دادند؛ هیچگاه نام او را هم نمیشنیدند و او را هرگز نمیشناختند.
✍ در واقع، این صندوق رای و جنبش اجتماعی بود که از "خاتمی قبل از دومخرداد"، "خاتمی پس از دومخرداد" را ساخت.
✍ خاتمی برخلاف بسیاری از اهلقدرت و سیاست، در همه این سالها آن درایت، ظرافت و بصیرت را داشته است که از میان همه متغیرها و عوامل پیچیده و تودرتوی جامعه ایران و تندبادهای بسیاری که طی این ۲۶سال صحنه سیاسی ایران را درنوردیده است، خود را تاحدزیادی سالم و مقاوم نگاه دارد.
✍ شاید اوج هنر او، در انتخابات مجلسنهم (۱۳۹۰) بود که با تکرای خود در حوزه دورافتاده دماوند، رشته پیوند خود با عرصه رسمی قدرت را پس از توفان گسستآفرین ۱۳۸۸ نگاه داشت. آن تکرای، گرچه همچنان که بعدها روشن شد، اهمیت استراتژیک داشت؛ اما برخلاف دومخرداد ۱۳۷۶ جنبش اجتماعی را با خود نداشت.
✍ تاثیرگذاری خاتمی سال۱۳۹۴ در انتخابات مجلسدهم چنان بود که گویی، اعتبار و معنای صندوق، به انگشت اشاره اوست که اگر بخواهد و فرابخواند، اکثریت میآیند و هر چوب خشکی را نماینده خویش میسازند؛ و چنین هم شد. همه حذفها و ردصلاحیتها در برابر "تکرار" خاتمی، چون مارهای ساحران بود در برابر عصای موسوی.
✍ چهره محبوب و مولود خرداد ۱۳۷۶، در زمستان ۱۳۹۴ دیگر به پیر سیاست تبدیل شده بود. چنین بود که نهتنها میدانست صندوق را باید به هر شکل زنده نگه داشت، بلکه این را هم بهخوبی دریافته بود که این، کنش و مشارکت و جنبش اجتماعی است که صندوق را معنا میبخشد؛ حتی اگر تیغ استصواب، به معنازدایی آن برخاسته باشد.
✍ حضور خاتمی و پیوند او با بدنه اجتماعی در آن دوره از انتخابات، جدیترین و موثرترین حضور او در همه ادوار بود؛ حتی شاید موثرتر از دومخرداد ۱۳۷۶. اگر در دومخرداد، این صندوق رای بود که به خاتمی و بدنه اجتماعی جویای تغییر معنا بخشید و از چهرهای فرهنگی، یک رهبر و نماد سیاسی ساخت؛ در سال۱۳۹۴، این خاتمی بود که در پیوند با بدنه اجتماعی به صندوق رای معنا بخشید و مهمتر اینکه، نظارت استصوابی و حذف و ردصلاحیتها را از معنا و تاثیر تهی کرد و بلاموضوع ساخت.
✍ نه فقط اقتدارگرایان در این مدل از کنش سیاسی، مقهور خواست جامعه میشدند؛ بلکه اصلاحطلبی نیز از چارچوب "اصلاحطلبان رسمی" (تعبیری که خاتمی در سخنان اخیر خود به کار برده است)، فراتر میرفت و به همه نیروهای ناشناخته، اما دارای ظرفیت کنشگری و نقشآفرینی در دایره اصلاحطلبی فرصت مشارکت و فعالیت و نمایندگی میداد.
✍ به عبارت صریحتر، الگوی انتخابات ۱۳۹۴ و نقشی که خاتمی در رهبری نیروی سیاسی-اجتماعی جویای تغییر/مقاومت ایفا کرد؛ هم در سطح مناسبات کلان سیاسی (گشودن قفل نظارت استصوابی) و هم در سطح مناسبات درونجریانی (گشودن دایره نیروهای اصلاحطلب)، کنشی ظفرمند و بیمانند بود که در هیچیک از ادوار انتخابات قبل و بعد از آن، تکرار نشد.
✍ داستان ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ اما به شکلی متفاوت رقم خورد. خاتمی اینبار نهفقط رهبری یک حرکت انتخاباتی را برعهده نگرفت؛ بلکه خود نیز رای نداد.
📰 پیشخوان: چهارصدوشصتوپنجمین شماره #روزنامه_هم_میهن شنبه نوزدهم اسفندماه منتشر میشود.
@javadrooh
💥خبر: یک مقام ارشد چینی: اسلام نیاز به «چینیسازی» دارد!
👈 مقام ارشد حزب کمونیست چین در سینکیانگ روز پنجشنبه (۷ مارس) گفت که «چینیسازی» اسلام در مناطق با اکثریت مسلمان اجتناب.ناپذیر است.
🔹رویترز خبر داده، دبیر حزب کمونیست سینکیانگ، ما شینگرویی، در حاشیه جلسات سالانه پارلمانی چین در پکن به خبرنگاران گفت: «همه میدانند که اسلام در سینکیانگ نیاز به چینیسازی دارد، این یک روند غیرقابل اجتناب است.»
🔹این مقام چینی همچنین با تاکید بر ضرورت توسعه اقتصادی سین کیانگ و حفظ امنیت و باز شدن این منطقه به روی گردشگران خارجی گفت: «جداییطلبی قومی، افراطگرایی دینی و نیروهای تروریستی خشونتآمیز» هنوز در این مناطق فعال هستند، اما ما نمیتوانیم به خاطر وجود آنها (از باز شدن) واهمه داشته باشیم.
🔹رئیسجمهور چین نیز بارها خواستار «چینیسازی» ادیان از جمله اسلام، بودایی و مسیحیت شده است و از پیروان ادیان خواسته است که بیش از همه به حزب کمونیست وفادار بمانند. بر اساس گزارش یک اندیشکده استرالیایی، از سال ۲۰۱۷، حدود دو سوم مساجد در سینکیانگ آسیب دیده یا تخریب شدهاند.
🔹یادآور میشود «منطقۀ خودمختار سینکیانگ بزرگترین استان چین است. این منطقه از دوران سلسلۀ هان، برای حاکمان چینی درحکم یک معمای پیچیده عمل کرده و مردم آن در حوزههای فرهنگی، مذهبی، قومی و… متفاوت بودهاند. نژاد غالب مردم این منطقه، ایغور است که از اقوام ترکتبار و عمدتاً مسلمان محسوب میشوند و به زبان اویغوری سخن میگویند. افزونبراین، ویژگیهای جغرافیایی و وجود یک منطقۀ مرزی از عوامل دیگری است که کنترل چین بر این منطقه را بهچالش کشیده است».
🔹پکن در سال۲۰۱۷ پس از موجی از اعتراضات خشونتآمیز قومی، یک سرکوب امنیتی شدید را در سینکیانگ آغاز کرد که طی آن، طبق ادعای گروههای حقوقبشر، بیش از یک میلیون نفر از اقلیتهای مسلمان مختلف در اردوگاههای بازآموزی بازداشت شدند.
🔹«چینیسازی اسلام» یا «چینیزاسیون» (Sinicization) واژهای است که شی جینگ پینگ، رئیسجمهوری کنونی و دبیرکل حزب کمونیست چین، آن را برای کنترل مسلمانان و اماکن منتسب به آنها به کار برده است.
🔹«چینیسازی» به فرایندی اشاره دارد که طی آن جوامع با ادیان و مذاهب و فرهنگ غیرچینی تحتتأثیر فرهنگ، اجتماع، سیاست یا سیستم اقتصادی چین قرار میگیرند. این میتواند شامل پذیرش زبان، آداب و رسوم، سنت، قانون، فلسفه سیاسی، معماری، آشپزی یا سبک زندگی چینی باشد.
🔹این فرایند میتواند به صورت داوطلبانه از طریق تبادل فرهنگی و تجارت یا از طریق کنترل سیاسی و سیاستهای همسانسازی اجباری رخ دهد. بهویژه از ۵سال پیش سیاستهای فشردهای برای تطبیق تفکر و بینش اسلامی با ارزشهای چینی از جانب حزب حاکم مدنظر قرار گرفته است.
🔹آمار دقیقی از تعداد مسلمانان چین ارائه نشده؛ اما گفته میشود حدود ۶۰ تا ۷۰میلیون مسلمان در چین زندگی میکنند/ شفقنا
@javadrooh