کلیم اللە توحدی (کانیمال) نویسنده و پژوهشگر
🙏🏼مراحل بافتن #سفره_کوردی توسط بانوان کورد شمال خراسان؛
💐هـهربژی دائیکا کورمانج💐
#اوغـــــــــازتازه
#ولاتــه مٍن
🆔@oghaztazeh
: ئەرزرووم
از نواحي كردنشين كه زيرسلطه شاهان ترك عثماني رفت. ناحیهای كوهستاني و سردسير كه «كرم» بە دنبال معشوقەاش «اصل خان» رفت و آنجا زير برف ماند كه كاروانيان از مرگ نجاتش دادند. شادروان سيد حسن تقي زاده در خاطرات سفرش به ارزروم، از سرماي سخت آن ياد كرده. معاهده ارزروم در زمان ناصرالدينشاه به تدبير ميرزا تقي خان اميركبير با دولت عثماني بسته شد و سرحدات كردها در دو طرف مرز معين گشت. كردهاي خراسان كه اغلب از ارزروم آمدهاند، اين ترانه را به يادگار سرودهاند:
وەلاتئ مە ئەرزروومە
وە کولووت و گول و توومە
هەف سالن کۆ ژئ جئ بوومە
ئەرک: ارگ. دژ. نارين قلعه. قلعه
حاكم نشين كه درمقابل دشمن تا آخرين لحظه پايداري ميكرد. فرمانده ارگ را ارگنده يا ارگبد ميگفتند كه اردشير ساساني در پادشاهي اردوان، مقام ارگبدی داشت.
فاتمە لە ئەرکئ
توفانگ ل تەرکئ
ئەرمان: آرزو. افسوس.
ئەسپئ مەلە: اسب طلایی رنگ
برای سفارش کتاب فرهنگ کردی خراسان لطفا به نیلوفر توحدی
۰۹۹۱۴۹۸۹۹۳۸
پیام بدهید
یا در شیروان:
از کتاب کرد: آقای حاتمی
و خیاطی کرمانج: آقای احمدی
تهیه کنید.
سپاس
@kanimaall
دخترک با غمی در دل، اما عاشقانە و سرشار از غرور بە سردار ایوز مینگریست کە مثل پهلوانان شاهنامە برای دفاع از مرزهای کشورش، مردانە میجنگید. چهرەی آفتاب سوختە و چشمهای عقابگونەی ایوزخان کە آنطور از عشق بە وطن میدرخشید، برای او تصویر کاملی از همان آرش کمانگیری بود کە شبهای بلند زمستان، بزرگان فیروزە در محافل شاهنامەخوانی ترسیم میکردند.
سردار گفت: اگر نمیخواهید اسیر دست این روسهای متجاوزهای از خدا بیخبر شوید، محض احتیاط، آخرین گلولە را برای خودتان نگە دارید.
اللەوردیبگ با افتخار و اندوه بە پسرش نگاە کرد: سخن کوتاە کن سردار. وقت تنگ است.
آراز، جلوتر آمد و فریاد زد: ما امروز سنگها و صخرەهای این کوهستان را از خون دشمن رنگین میکنیم!
و با این فریاد، ناگهان از گلوی زنان و مردان غیور فیروزە، فریاد «زندە باد سردار ایوز و پایندە باد ایران» در شکاف کوه، طنینانداز شد.
سردار ایوز که یارانش را آماده دید، عزمش برای شکستن محاصره، جزمتر شد.
نخست کاروان تحفەگل را کە مرکب از زنان و کودکان بود، بە سوی مرز روانە کرد. سپس دستور داد شتران و قاطران را پی کنند کە بە عنوان غنیمت جنگی بە دست روسها نیفتند و بعد هرچە مواد خوراکی و فرش و پوشاک بود، بە آتش کشید و فریاد زد: هرکس توانست خط محاصرە را بشکند و بە آن سوی مرز برسد، بە کردهای
مرزنشین جریستان و بیچرانلو خبر بدهد کە بە یاریمان بیایند.
سپس فرمان حملە را صادر کرد و خودش هم بیپروا بە قلب سپاە روس زد. دلاوران گمنام و تنهای فیروزه کە راضی نشدە بودند تسلیم شوند، بە طرز حیرتانگیزی خود را بە صف دشمن زدند و جانانە جنگیدند. گویی پس از هزاران سال، یکبار دیگر حماسە جانبازی «آریوبرزن» در مقابل سپاە متجاوز «اسکندر» در«دربند» پارس اینبار در شمال خراسان و توسط کردهای جلالی تکرار میشد.
روسها که غافلگیر شدە بودند، در هجوم ناگهانی زنان و مردان دلیر فیروزه، دچار سردرگمی و تلفات زیادی شدند؛ اما پس از دقایقی، انسجام یافتند. حملات آنها با شدت بیشتری از سر گرفته شد و اهالی فیروزه که ضمن جنگیدن، میکوشیدند از آن قتلگاه بیحفاظ خود را به سمت مرز ایران بکشانند، به خاک میافتادند و جان شیرین خویش را در راە سربلندی و پاسداری ایران تقدیم میکردند، بی که در آن سنگستان، جز خدا و دشمن مجهز و سالداتهای مسلح،
کسی شاهدشان باشد!
@kanimaall
سفارش کتاب «زیباترین سردار» از آقای حاتمی
09363933020
.
Bi navê her çi rastî ye
Pişta çend hîv bername rêjandin û talaş li roja înîyê li bajarê Şîrwanê, navenda belavkirina pirtûka Kurd bi alîkarîya weşana Bîjen yûrdê duyemîn festîvala firoşa prtûkên kurdî û cejna imzayê bi navê “hawara zanînê 2” bi rê xistin.
Pir kes ji derên dûr û nêzîk li vê cejnê beşdar bûn, em spasîya giştî wan azîzan û bi taybet nivîskarên me yên hêja ku em bitenê nehêliştin û sendelîya wan bital nema dikinî.
Li dawîyê jî spasîya alîkarên me, birêz Hemîd Ehmedî, birêz Mehbûbe Seadetmend û giştî hevalan ku pişta me bi hebûna wan germ e dikinî.
Li dûmahîyê hin wêne ji cejnê bê şîrove pêşkêşa we.
Mehdî Hatemî
Birêveberê Pirtûka Kurd
ب ناڤێ ھەر چ راستیە
پشتا چەند ھیڤ بەرنامە رێژاندن و تالاش ل رۆژا ئینییێ ل باژارێ شیروانێ، ناڤەندا بەلاڤکرنا پرتووکا کورد ب ئالیکاریا وەشانا بیژەن یووردێ دویەمین فەستیڤالا فرۆشا پرتووکێن کوردی و جەژنا ئمزایێ ب ناڤێ “ھاوارا زانینێ ٢” ب رێ خستن.
پر کەس ژ دەرێن دوور و نێزیک ل ڤێ جەژنێ بەشدار بوون، ئەم سپاسیا گشتی وان ئازیزان و ب تایبەت نڤیسکارێن مە یێن ھێژا کو ئەم بتەنێ نەھێلشتن و سەندەلیا وان بتال نەما دکنی.
ل داوییێ ژی سپاسیا ئالیکارێن مە، برێز ھەمید ئەھمەدی، برێز مەھبووبە سەئادەتمەند و گشتی ھەڤالان کو پشتا مە ب ھەبوونا وان گەرمە دکنی.
ل دووماھییێ ھن وێنە ژ جەژنێ بێ شیرۆڤە پێشکێشا وە.
مەھدی ھاتەمی
برێڤەبەرێ پرتووکا کورد
به نام هر چه راستی
پس از چند ماه تلاش و برنامهریزی، مرکز پخش کتاب کرد روز جمعه در شهرستان شیروان، به همت انتشارات بیژن یورد، دومین مراسم جشن امضای کتاب و فروش کتابهای کردی خود را با نام «هاوارا زانیني ۲» برگزار کرد.
افراد زیادی از دور و نزدیک در این جشن شرکت کردند، سپاس ویژه خدمت همه آن عزیزان بالاخص نویسندگان عزیزی که ما را تنها نگذاشتند و صندلیشان خالی نماند.
در پایان نیز سپاس بیکران از دوستان و همیاران، جناب آقای حمید احمدی، سرکار خانم محبوبه سعادتمند و تمامی دوستانی که ما را یاری و پشتیبانی نمودند.
در پایان تصاویری از مراسم بدون توضیح تقدیم شما میگردد.
مهدی حاتمی
مدیر کتاب کرد
.
«فرهنگ کردی خراسان» بالاخره پس از چهار سال کشمکش برای گرفتن مجوز، چاپ شد.
میخواستم روی جلد، عکس «ماهسلطان» با لباس کردی پرافتخار و اسب زیبایش باشد اما پس از چهار سال رفت و آمد و نامهنگاری، اجازه ندادند عکس زن کرمانج روی جلد کتاب بیاید.
به هر روی این فرهنگنامه، نتیجه سالها تحقیق من و همراهی همسرم شادروان «حلیمه» است که اینک پیش روی شما قرار دارد.
انستیتو فرهنگی کردستان که این کتاب را چاپ کرده، قیمتش را یک میلیون و صد هزار تومان در نظر گرفته و میدانم که این قیمت برای قشر اندک کتابخوان ما، زیاد است.
به همین خاطر، من از تمام حق تالیف و زحمت و نوشتن خودم و عمری تحقیق میگذرم و این فرهنگ ۶۳۰ صفحهای را با قیمت ۶۰۰ تومن برای فروش میگذارم که خرج کاغذ و چاپخانه و درصد متعلق به کتابفروشهاست.
این تنها کاریست که از من برمیآید تا شما را به کتابخواندن تشویق کنم.
کتاب به زودی در قوچان و شیروان توزیع میشود و برای دوستداران فرهنگکرمانجی در دیگر شهرها، این کتاب را پست میکنیم که هزینه پست را هم خودم متقبل میشوم.
از کاک بهرام ولدبیگی عزیز بابت زحمات بیدریغش بسیار تشکر میکنم.
@kanimaall
مزگین و خەلات ل خەلکێ مەیێ هێژا.
ژ دوو ئومرەک کار و تالاش، فەرهەنگا کەلیم، جلد ۱ (فرهنگ واژگان کوردی کورمانجی خراسان)، ئیرۆ ژ بن چاپێ وەرکەت و گێشتە دەست من.
کوردێن کتابدۆست و فەرهەنگدۆست!
ژ کەرەما خوە ب کرینا وێ کتابێ، هوون ژی ل داگرتن و پاراستنا زمانێ داییکی ئالیکاریا من بکن.
@kanimaall
مستند لوره لوره
تهیه کننده، نویسنده و کارگردان: #کوهیار_ابراهیم_نژاد
مشاور پروژه: #سعید_حبیبی و روح الله امیری
مدیر تولید: بهرام اندرخور
تصویربرداری و تدوین: کوهیار ابراهیم نژاد
صدابرداری: احسان خزایی
بنیامین سرگُل زهی
تصاویر هوایی: هادی رحمانی
اجرای گفتار متن: علی رضوانی
گرافیست: رضا محمدآبادی
طراح پوستر: احمد حاتمی
صداگذاری: امین وحدانی نژاد
با حضور و لالایی خوانی : #ساریگل_بوانلو
سپاس ژە گشتئ هەڤالان کو ئیروو زەهمەت کشاندن و ژە دوور و نیزێک سا مەراسمئ مە را هاتن.
خوەدئ ئومرئ وە درێژ کە و سەلامەتیئ بدە وە.
@kanimaall
چهل روز در ناباوری گذشت مامان جان!
با اینکه تمام اون روزهای پر از رنج که ذره ذره آب شدنت رو میدیدیم، هر لحظه منتظر بودیم تا برای همیشه چشمهای قشنگت رو ببندی، باز هم رفتنت بزرگترین شوک عالم رو بهمون وارد کرد!
هنوز باور نمیکنیم که نیستی! هنوز با دلتنگی دنبالت میگردیم اما نه مشهد پیدات میشه، نه اوغاز!
خونه مشهدت در خاموشی و سکوت و تنهایی، پاییز رو سپری میکنه و خونه اوغازت پر شده از صدای لرزان بابا که مرتب میخونه:
ئەز کو ئیروو پر غەمگینم، چاڤ ل کووچان دەگەرینم، نیشان ژە تە ئەز ناوینم…
و نالههای بابا عشقی رو به یادمون میاره که خالص و ناب و قدیمی بود! عشقی پایدار از نسلی کهن!
هر بار که بابا سر خاک، برات ترانه میخونه، یاد آخرین روزهات میفتیم که دیگه جون نداشتی و ضعف و بیحالی، خستهات کرده بود!
بهت گفتیم: مامان جان! اگه نمیخوای، اگه نمیتونی، لازم نیست برای افتتاح موزه به اوغاز بری.
ناله کردی: نکووم ڤا زلم رێئا هەرم. وەشە ناکم!
گفتیم: هەرچئ تو بوێژی!
بعد یک کمی فکر و خیال کردی و دوباره گفتی: نا! گەرئ هەرم! کەلیم چاڤ لە رئ دەمینە….
ئاخ کۆ ڤا چە کەلیموو نەنئ جان که آخرین ذرههای جانت رو هم برای کلیم و موزهاش در طبق اخلاص و عشق گذاشتی و راهی شدی!
و ما حتی نگذاشتیم که تو با درد خودت بمیری… حتی نگذاشتیم با اون تبی که به جونت افتاده بود، بسوزی تا تموم بشی!
تو رو خسته و تبدار سوار ماشین کردیم و بردیم اوغاز. اما چه خوب شد که تصمیم گرفتی کنار بابا باشی و نتیجه خیلی از سختیهای زندگیتون رو ببینی.
اون روز میتونست باشکوهترین و زیباترین روز زندگی همه ما باشه ولی دریغ و درد که قلبمون از دیدن شما دو نفر مچاله میشد!
اون روز تلخی و شیرینی به هم تنیده بود.
خنده و اشک و بغض و رنج شما دو نفر، جیگر ما رو خون کرده بود! انگار میدونستیم که این آخرین عکسها و فیلمهای دو نفره است!
اما تو برعکس ما امیدوار بودی مامان خانوم!
روز بعد وقتی راهی مشهد میشدی، دم ماشین، آخرین نگاە رو بە خونە و زندگیت کردی و گفتی: کەلیم: گۆچکئ تە لە سەر ڤا دەر و بەران بوە تای ئەز تم…..
تە مال و روزگارئ خوە ئسپارتە کەلیم، هەما تە کەلیم ئسپارتە کئ هەلیمە بانوو؟
@kanimaall
✅ ئاییش، منتشر شد؛
رونمایی در حضور شما
🔸مراسم رونمایی از مجموعه شعر ئاییش، که حاوی دوبیتیهای کُردی کُرمانجی دکتر صادق فرهادی است، با حضور شما و همصحبتی جمعی از اهل قلم و ادب خراسان، بهصورت مجازی برگزار میشود.
🔸نشانی برنامهی زنده:
لایو اینستاگرامی "مالا کوردان" به نشانی 👇
https://instagram.com/apoye_xorasan.explore
با مدیریت: آپو مهدی گنجبخش.
🔸زمان:
پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ از ساعت ۲۱ الی ۲۳
چشم به راهتان هستیم. لطفا دوستانتان را نیز فرابخوانید.
@kaniyadil
TV 359: an interview with Mamosta Kalim Tavahodi on the opening ceremony for the new museum and library
زنگ سلامت 359:
گفتگو با استاد کلیم الله توحدی به مناسبت افتتاح موزه کرمانجی نادرشاه و کتابخانه فردوسی
@roseclinicphysio
عزیزان مهربان درود
استاد محمد یگانه دیروز به من اطلاع دادند که یکی از هنرمندان بینظیر ما در تنگنای مالی شدیدی قرار دارند و چند ماه اجاره خانهشان عقب افتاده است. من مطمئنم که همگی شما بارها و بارها صدای ساز و آواز او را شنیده و لذت بردهاید.
میدانم که همه ما در شرایط اقتصادی بدی هستیم اما خواهشمندم که اگر میتوانید، ما را یاری کنید تا کرایه خانه ایشان را پرداخت کنیم. لطفا در حد توان، هر مقداری را که صلاح میدانید به شماره حساب آقای یگانه واریز کنید که به دست او برساند.
6037998108297143
به نام محمد یگانه سلمان
پیشاپیش از همگی شما تشکر میکنم.
کلیمالله توحدی
درود بر شما عزیزان دلسوز و مهربانم
خواستم مرثیهای سوزناک بنویسم در غم از دست دادن همسرم که راوی غصهام باشد اما دیدم ما همه داغداریم و نیازی به سوگنامه نیست. پس راوی زیباییهای این وداع میشوم.
روز چهارشنبه پنجم مهر ماه، حلیمه بانو را با دهل و سرنا راهی خانه ابدیش کردیم و من زنی را که سالهای طولانی مثل یک کوه پشتم بود، رو به کوهستان کیسمار و در کنار پدرش به خاک سپردم.
بعد از پایان خاکسپاری، ابر سیاهی بر روی گورستان آشکار شد، بارانی بیامان باریدن گرفت و اولین جملاتی که مردم زمزمه کردند، این بود: نور به قبرت حلیمه که آنقدر باطنصاف بودی!
چند دقیقه بعد رنگینکمان بزرگ و زیبایی بر پهنای آسمان دلبری میکرد و چند ساعت بعد در شب تاریک اوغاز، ماهی کامل میتابید! ما حلیمه را به خاک سپرده بودیم اما نشانههای شادی روح او از آسمان میآمدند پس جای غصه نبود.
همینجا از تمامی شما دوستان گرانقدرم که از راههای دور و نزدیک در مراسم حضور پیدا کردید، ممنونم.
از همه کسانی که با تلفن و پیام و فرستادن گل و چاپ بنر ابراز همدردی کردید، متشکرم.
از عزیزان خوشذوقی که شعر سرودند، آهنگ ساختند و دکلمه و آواز خواندند، سپاسگزارم.
تمام دایرکتها و کامنتهای محبت آمیزتان را خواندم و بسیار شرمندهام که نتوانستم جواب تک تک شما را بدهم. من از اینکه شما را دارم به خودم میبالم و خوشحالم که دوستان مهربانی هستند که به وقت غم و شادی کنارم خواهند بود.
روزی که همسرم با آن جسم رنجور و دردمند موزه را افتتاح کرد، او هم از دیدن آنهمه شور و اشتیاق مردم به وجد آمد و احساس غرور و افتخار کرد. وقتی با خستگی سر بر شانهام گذاشت، دو جمله کوتاه گفت که نشان از شادی و رضایتمندیاش داشت:
کەلیم خەلکئ مە جەواو دا، نکا زانم کو زەهمەتئ مە هێچە نەبوو.
روح همه رفتگان شاد باد. سلامت و شاد باشید.
کلیمالله توحدی
Xwedayê Evînê
خدای عشق
Dengbêj: Esmer Hemîdî
با صدای: اثمرحمیدی
Helbestvan: Mihemed Husêynpûr
شاعر: محمدحسین پور
Alîgir: KekoCan
اسپانسر: ککو جان
Eyarker û Mêlodî: Hadî Nizafetî
تنظیم و ملودی: هادی نظافتی
Mîx û Mestirîng: Arno Bend.
میکس و مستر: آرنو بند
Gîtar û Sêtar: EmîrSalar Erzenlî
گیتار و سهتار: امیر سالار ارزنلی
@esmerhemidi
#اثمرحمیدی
#محمدحسینپور
#ککوجان
#کانیادل
#هادی_نظافتی
#احسان_پارسایی
#کوردخراسان
@kaniyadil
محمد معین در مورد کار بزرگ خود یعنی «فرهنگ فارسی» میگوید: این فرهنگ را که شامل ۳۰۰هزار فیش میشود به همراهی گروهی از دوستان در مدت ۲۰ سال تدوین کردم. هیچ فرهنگ کاملی، کار یک تن نباید باشد و نمیتواند باشد.
سپس نام ۷۰ تن از اساتید معتبر دانشگاه تهران را به عنوان همکار خود معرفی کرده که هر کدام در شاخهای به کمک او شتافته و گوشه ای از این کار سترگ را عهده دار گشتهاند.
همچنین بیش از ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با استاد معین در نوشتن فرهنگش همکاری کردهاند. علاوه بر آن بیشتر ادارات دولتی و مراکز صنعتی و تمام امکانات و منابع موجود و پول کافی در اختیار استاد معین بوده.
من به تنهایی و فقط با کمک همسرم، تمامی این فرهنگ ۶۰۰ صفحهای را با هزاران واژه گردآوری کردهام و میدانم که کم و کاستی هم دارد. از شما خوانندگان خردمند میخواهم اگر کلمهای هست که در این کتاب نیامده، به من اطلاع دهید تا به مرور زمان نارساییها تکمیل شوند.
در این فرهنگ، تعدادی هم کلمات ترکی و عربی و فارسی را که بسیار در زبان کردی، مرسوم شدهاند، گنجاندهام و ریشهی آنها را مشخص کردهام که بدانید از کدام زبان وارد زبان کردی شدهاند.
یادداشت آقای حسین آخرتی، مدیر انتشارات بیژنیورد
با سلام و ارادت حضور مخاطبان گرانقدر فرهنگ مدار و فرهنگ دوست در خراسان شمالی
هفتهای که گذشت به نام هفته کتاب مزین شده بود. به این بهانه نمایشگاه کتابی در مجموعه طلای سفید بجنورد برگزار و در اختتامیه این نمایش، همایشی برای تجلیل از برترینهای حوزه نشر، توسط اداره فرهنگ و ارشاد استان خراسان شمالی ترتیب دیده شد که شایسته است به نوبه خودم به عنوان ناشر از این کوشش بهجا سپاس گزاری نموده و به دوستان دخیل و سهیم در این امر مهم خسته نباشید عرض کنم.
اما طبق دعوت نامهایی که اطلاع رسانی هم کردیم نشر بیژن یورد ناشر برتر شد و طبق دورههای گذشته و رسم مرسوم در کشور و دنیای تکریم، شایسته بود که از طرف اداره محترم ارشاد مورد تقدیر قرار گرفته و به رسم یادبود حداقل لوح سپاسی دریافت نماید.
اما چه شد که چشم بر این مهمِ کم بسته شد؟
آیا براستی انتشاراتی که در همه سالهای فعالیت خود در رتبههای نخست کوشیده است، شایسته این بی مهری عیان بود؟
از لوح تقدیری که دورههای قبل به ما اهدا شد، تنها خاطره خوش همکاریهای دو جانبه به جا ماند نه چیزی بیشتر.
ما لوح تقدیرهای بیشماری از مردمان فرهنگ دوست و قدرشناسمان گرفتیم که با خواندن «چیکسای» عاشق وطن و فرهنگ خود شدند؛ فرهنگ غنی و اصیلی که داشت به تاریخ میپیوست.
از بجنوردیهای اصیلی که با خواندن «دوچنار» به شوق آمدند و بسیاری از خاطرات آنها زنده شد و بابت همین حظ بردنها، زنگ زدند و ابراز لطف و محبت کردند.
از خواهران و برادران تات زبان ما که برای اولین با کتاب فاخر «مسین دژ» تاریخ خود را ورق زدند و پی به میراث گرانسنگ خود بردند و رضایتمندی خودشان را به اشکال مختلف بیان نمودند.
از هموطنانی که بعد از خواندن کتاب «زیباترین سردار» از جای جای ایران عزیز زنگ زدند و با اشک شوق از داشتن سردارانی چون ایوز و تحفه گل گفتند و به خاطر بیکفایتی پادشاهان قاجار و از دست دادن نگین درخشانی چون «فیروزه» حسرت خوردند.
از همزبانان کردمان که با خواندن «خهزرچاڤ» غزلوکهای عاشقانه را زمزمه کردند و ترک زبانهای ما که به خاطر کتاب «بُجنُوردِن بِهِی اَنَه لَرِن وَ بِهِی آتَه لَرِن نِقل لَرِه» تشکر کردند.
ما به لطف خدا بودیم و هستیم و اینها را با لوح تقدیرهای تاریخ مصرفدار عوض نخواهیم کرد و تنها چیزی که تا به ابد در ذهن و قلب ما خواهد ماند رضایتمندی مردم ماست ⚘⚘
باتقدیم مهر و ارادت
نشر بیژن یورد
@kanimaall
درود به عزیزان کتابخوان
بسیار خرسندم که اعلام کنم
کتاب «زیباترین سردار» نوشته ایران توحدی، به عنوان رمان برتر سال در خراسان شمالی شناخته شد.
دیشب طی مراسمی از نویسندگان برتر، تجلیل و تقدیر به عمل آوردند اما مسئولین اجازه ندادند که نام کتاب « زیباترین سردار» هم اعلام شود.
همینجا به آقای آخرتی مدیر محترم انتشارات بیژنیورد و نویسندگان برتر این دوره، تبریک و شادباش عرض میکنم.
برای سفارش کتاب، لطفا به شماره زیر پیام دهید:
۰۹۹۱۴۹۸۹۹۳۸
@kanimaall
بخشی از مقدمه کتاب:
هر ملتی با زبان خویش تاریخ را امضا خواهد کرد.
تاریخ کردها تاریخی تراژیک است، مملو از کوچ و آوارگی! و کردهای خراسان همچون آینهای این تاریخ را بازتاب دادهاند. مردمانی که در گردونه مناسبات سیاسی و تاریخی از سرزمین تاریخی خود به خراسان کوچانده شدهاند.
پس از سالها بیخبری از کردهای خراسان، توحدی با انتشار کتاب حرکت تاریخی کرد به خراسان، این مردمان را از حاشیه به متن گفتمان کردی آورد. آن کتاب پیش از آنکه شرح یک حرکت تاریخی باشد، نالهای بود از سر بهت و حیرت که کردهای خراسان را به آغوش مهربان همزبانانشان بازگرداند.
توحدی با تلاشی خستگیناپذیر و کولهباری از رنج از روستای اوغاز برخاست و به صدای مردمش تبدیل شد تا سفرهای مهربانانهاش، حرکتی تاریخی شود برای پژواک ندای کردهای کرمانج.
او در سال ۷۵ در کنگره فرزانگان کرد سنندج، به همراه گروه موسیقیاش، آوازی ماندگار شد، در سال ۷۹ به عضویت افتخاری انستیتو فرهنگی کردستان درآمد و در سال ۸۱ در اولین کنگره زبان کردی در تهران به عضویت مجمع علمی زبان کردی انتخاب شد.
کلیم در طول ۶۰ سال در نبردی تاریخی با فراموشی هویت ملی کوچانده شده از سرزمین مادری در مسیر بازگشت به خویشتن، رنج فراوان کشید تا کرمانج خراسان را به جامعه رنگین کمان ایران معرفی کند و با چاپ کتابهای متعدد ستایش و تقدیر اهالی قلم را در ایران، عراق، ترکیه و سوریه را همراه خود کند.
آخرین اثر او این فرهنگ کرمانجی-فارسی است که بعد از سالها تلاش روستا به روستا و خانه به خانه گشتن به جمعآوری آن نایل آمده. این کتاب نتیجه سالها عرقریزان روح اوست و بیشک اندیشمندان آگاه به هویت ملی، این کار سترگ را ارج خواند نهاد.
انستیتو فرهنگی کردستان در تهران، ضمن تقدیر و ستایش از مردم صبور و مقاوم خراسان شمالی چاپ این فرهنگ را که به همه کردزبانان در جهان هدیه میشود، به فال نیک گرفته و تبریک میگوید.
بهرام ولدبیگی
مدیر انستیتو فرهنگی کردستان-تهران
@kanimaall
۲۰ داستان تراژیک وحماسی از کوردهای خراسان براساس واقعیت اثری از باغکانی باغچقی پیشکش به دوست داران فرهنگ✌️
Читать полностью…۲۸ هزار روز تاریخ ایران و جهان در کتابخانه و مرکز اسناد فردوسی
@kanimaall
فردا در چهلمین روز درگذشت حلیمه بانو، یادش را گرامی میداریم…
Читать полностью…زنگ سلامت دوشنبه 1 آبان 1402 - گفتگو با کلیم الله توحدی به مناسبت افتتاح موزه نادرشاه و کتابخانه فردوسی
Читать полностью…حلیمه بانو
به نام تو که همچون کوه، استوار و سربلند و مهربان و عاشق بودی، در کوهستان زاگرس بلوط کاشتیم.
تو نامری داییکا ئەڤین و ئەرمان.
▪️ بۆ مامۆستا کەلیموڵا تەوەحودی
🔹«پرسـە و سـەرەخۆشی»
«ئەو، تمیشە هەیە!»
داییکا جان، داییکا قوربانیا دەردێ بێدەرمان
داییکا ئشق و ئەڤین و ژان، ل سەر دل بوونه خەرمان
ئەو «هەلیم»ا کو تمیشە سا «کەلیم» پشت و برا بوو
بار کر و چوو، دیتنا وێ سۆرگولێ، بوو سا مه ئەرمان...
مامۆستای مەزن و ڕێزداری کـوردمان ئاپێ کەلیموڵا تەوەحـودی(کانیـمال)
👇
درێژەی لە خوارەوە بخوێنەرەوە 👇
– Telegraph
https://telegra.ph/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%DB%95%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%95%DB%8C-%D8%A6%DB%95%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%95%D9%86-%D8%A8%DB%86-%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%DB%95%D9%84%DB%8C%D9%85%D9%88%DA%B5%D8%A7-%D8%AA%DB%95%D9%88%DB%95%D8%AD%DB%86%D8%AF%DB%8C-10-02
لە سەرێ مە بویە تووفان
کیسمار ژی سەر وە دوومانە
چاڤێ کوردێن خوراسانێ
تژێ هێستر و ئەرمانە
هەلیمە دایکا رند کوردان
چاڤێ مە هین ژیرا پانە
کەو ماریا کەلیم فڕی
لە تیفەگولێ میڤانە
🖤🎋🖤🎋🖤
بر سرمان طوفانى بپا شده است
كيسمار هم ابرى و مه آلود است
چشمان كوردهاى خراسان نيز...
اشك آلود و پر از حسرت و آرزوست
حليمه مادر خوب كوردها
چشمانمان هنوز در پى اوست
كبك زيبا و يار كليم به پرواز درآمد
اكنون مهمان ويژه تيفه گل است.
✍️ شعر و دكلمه : على فروزش
🎋 نى : على اصغر قربانى
🎋🖤كانال رسمى قلعه بيگ
@GhaleBeig