کلیم اللە توحدی (کانیمال) نویسنده و پژوهشگر
باد بهاری وزید، از طرف مرغزار
باز به گردون رسید، نالهٔ هر مرغزار
سرو شد افراخته، کار چمن ساخته
نعره زنان فاخته، بر سر بید و چنار
گل به چمن در برست، ماه مگر یا خورست
سرو به رقص اندرست، بر طرف جویبار
شاخ که با میوههاست، سنگ به پا میخورد
بید مگر فارغست، از ستم نابکار
شیوهٔ نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق ببار
خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع
نالهٔ موزون مرغ، بوی خوش لالهزار
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار
وقت بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار
بلبل دستان بخوان، مرغ خوش الحان بدان
طوطی شکرفشان، نقل به مجلس بیار
بر طرف کوه و دشت، روز طوافست و گشت
وقت بهاران گذشت، گفتهٔ سعدی بیار
درود به همراهان گرامی
با فرارسیدن نوروز باستانی، بر ماست که به کمک نیازمندان بشتابیم و آنها را یاری دهیم.
من نیز به رسم هر ساله مبلغی را به خانوادههای عاشقها و هنرمندان خراسان کمک کردهام و از شما هم خواهشمندم اگر میتوانید، بذل توجهی فرموده، به شش - هفت خانوار محترم از موسیقیدانان ما که دچار تنگدستی شده اند، کمکی بفرمایید.
این عزیزان، خدمتگزاران هزاران ساله فرهنگ و هنر ما بوده اند که شرایط روزگار با آنها و بسیاری دیگر چنین ناسازگاری کرده.
استدعا دارم در صورت امکان، کمک های مالی خود را به شماره کارت ذیل واریز فرمایید تا بین آنها تقسیم شود.
شماره کارت
6037 - 6981 - 1243 - 8242
بنام آقای حسین احمدی ( مدیر خیاطی کرمانج)
کلیمالله توحدی
@kanimaall
۱۵ اسفند؛ روز درختکاری در اوغاز
دار: درخت
دار چاندن: درخت کاشتن
داربەر: درختان گوناگون
سیێ دارێ: سایە درختان
شەلپێ داران: برگ درختان
دارک: درختچە
درخت در سەخشتیهای کرمانجی:
دارێ بیێ شاخە بال دا
کەچکێ چاڤ رەش لە وەر یان دا
دلێ منی ژێ را ژان دا
لە بن دارێ زەردئالیێ
تو شێ هلین، ئەز هیلیێ
ئەز قوروانە تە تێللی یێ
«دار» در شاهنامه فردوسی:
چون رستم برای آوردن قباد؛ شاه کیانی، به البرز کوه رفت، نگهبانان از رستم دعوت کردند تا در سایهی دار می بنوشد که رستم:
بیامد دمان تا لب رودبار
نشستند در زیر آن سایه دار
همچنین در بیت دیگری:
بهار آرد و تیرماه و خزان
برآرد پر از میوه دار رزان
از کتاب «فرهنگکردی خراسان» نوشتهی کلیمالله توحدی
#پاینده_ایران
🎶ارمان ارمان🎶
🎤:بانو ساریگل بوانلو
🎼: سبحان شرافتی
پیج اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/sarigolbovanloo1?igsh=MzRlODBiNWFlZA==
نشستی با نمایۀ فرهنگ کرمانجی
در رونمایی از کتاب گلستان کرمانج
رونمایی از کتاب گلستان کرمانج، اثر پژوهشی استاد کلیماللە توحدی با استقبال شایان تحسێن بیش از سیصد نفر از دوستداران فرهنگ برگزار شد. در این برنامە کە به همت نشر بیژن یورد در ئیوار روز جمعە دهم اسفند و در سالن اجتماعات دانشگاە پیام نور بجنورد اجرا شد؛ مخاطبان و میهمانان ازبرنامەهای متنوعی بهرە بردند.
🔸دکتر جواد رضایی نخستین سخنران این برنامە بود؛ این زبان شناس کرمانج، با انتقاد جدی از عدم تصویب تدریس زبانهای بومی توسط مجلس شورای اسلامی گفت: شگفتا کە یکی از اصول مسلم قانون اساسی توفیق تدریس و باز آموزی نمی یابد. رضایی در ادامە با بیان تحلیلی خودکشی زبانی، از مردم خواست تا به عنوان صاحبان اصلی در پاسداشت زبان خود کوشا باشند.
🔸خانم ناصری دومین مهمانی بود کە مخاطبان را با قرائت شعر کرمانجی بە وجد آورد. در ادامە رضا راشد درتومی، با خوانش یکی از اشعار دکتر حسن روشان در مقام لو، فضایی سرشار از احساس و انگیزە را ایجاد کرد.
🔸دکتر اسماعیل حسین پور هم از گویندگان این برنامه بود. این استاد ادبیات با تکریم زحمات کلیماللە توحدی، مطالبی در سیر نشر آثار فاخر کرمانجی توسط انتشارات بیژن یورد اظهار و با سوگسرودەای حماسی در شان مرزبان نامی کرمانج، سردار عیوض سخنان خود را بە پایان برد.
🔹 هنرمند جوان علی کریمی دیگر مهمان برنامە بود. بخشی جوان نخست ترانەای به مخاطبان عرضە کرد کە با تشویق همراە بود. همین امر باعث شد تا علی کریمی با درخواست دوستداران، یکبار دیگر با دوتار بە صحنە برگردد و بخواند.
🔹دکتر حسن روشان نیز از سخنرانان این محفل بود. روشان با بیان تحلیلی سەخشتیهای کرمانجی، بە عنوان بخش عمدە گلستان کرمانج، سەخشتیها را منبعی غنی از گویش، باور، احساس و ویژگیهای مردمشناختی و جامعەشناسی مردم ما ارزیابی کرد. وی در پایان سخنان تحلیلی خود، شعری کرمانجی را بە مخاطبان هدیە کرد.
🔹دکتر جعفرزادە دیگر شاعر کرمانج هم غزلی شیوا و شیرین با نام زوستان را قرائت کرد؛ شعری زلال کە با استقبال مخاطبان همراە بود. دکتر جعفرزادە همچنین با ستایش آثار استاد توحدی، این محقق کرمانج را ستونی مستحکم در تاریخ و اشاعە فرهنگ معرفی کرد.
🔸در بخش پایانی آئین رونمایی از گلستان کرمانج، بە رسم معهود و معمول، استاد کلیماللە توحدی در سخنگاە قرار گرفت. توحدی با معرفی اثر جدید خود، نمونەهایی از اشعار، متلها، اصطلاحات و چیستانهای ثبت شدە در کتاب را عرضە کرد. خوانش ملودیک "لییاڕێ" و اشاراتی بە این داستان تراژیک، شور و احساسی خاص در سالن پدید آورد. در پایان گلستان کرمانج رسما رونمایی شد و فرصتی ایجاد شد تا مخاطبان مشتاق اثر را با توشیح نویسندە بە یادگار ببرند.
🔸شایان یادآوری است کە مدیریت و اجرای این برنامە را مهدی رستمی بە عهدە داشت. اجرای تخصصی و متین ایشان با ارائە اشعار و قطعات ناب کرمانجی، موجب شد تا آئین رونمایی یک کتاب بە نمایەای از فرهنگ نجیب و با اصالت کرمانجی تبدیل و در فضایی شاد و آرام بە مرحلە اجرا گذاشتە شود.
انتشارات بیژن یورد ضمن آمادگی نشر آثار فرهنگ بومی، وظیفە خود می داند تا سپاس و ستایش خود را نسبت به شما مردم عزیز و حامی مالی این آیین، سیم و کابل بجنورد و فروشگاه عزمی اعلام و اظهار نماید.
آیین رونمایی از کتاب
🔴 گلستان کرمانج
نوشته: استاد کلیمالله توحدی
انتشارات بیژنیورد با همکاری
🔸اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی
و با حضور شاعران، نویسندگان و هنرمندان برجسته شمال خراسان برگزار میکند
زمان:
جمعه 10 اسفند 1403
ساعت: 16:30
مکان: بجنورد، سالن همایش دانشگاه پیامنور
با مشارکت
🔸فروشگاه سیم و کابل بجنورد
🔸فروشگاه عزمی
دو سال پیش بود که پیامی از سوی خانم «سمیه خاکشور» از کانادا به دستم رسید.
ایشان علاوه بر خواندن کتابهایم به «آلبوم موسیقی شمال خراسان» نیز دست یافته و از لالایی بانوان هنرمند کرد خراسان بویژه بانو سودابه لذت برده بود. خانم خاکشور پولی را که از راه تحقیقات دانشگاهی بدست آورده بود، برای من فرستاد تا هزینه کاغذ و تایپ این کتاب فراهم شود.
قسمتی از نوشتهی ایشان که در مقدمه کتاب آوردهام:
استاد توحدی همیشه پهلوانانه در راه زنده نگهداشتن طنین نغمههای شمال خراسان تلاش کردهاند و برای ما حتی در ینگه دنیا خوراک روح فراهم میکنند. ایشان با دل ما همان میکنند که با باغ سبز و آبادشان در اوغاز.
من سال ۲۰۱۹ در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه سایمون فریزر بودم و مشغول تحقیق. این تحقیق در پی به تصویر کشیدن رابطهایست میان صورتهای گوناگون ماه با مفهوم چندگانهی کلمهی «لا».
کلمهای که از سویی بیانگر فنای عاشق است و از سویی «نه» گفتن برای تعیین حد و مرز.
حین تهیهی این اثر شبهای زیادی را به شکار طلوع صورت ماه بیرون از خانه میگشتم. در طول این گشتهای شبانه و همنشینیهایم با کلمهی «لا» و تکرار آن، زمزمهی لالای مادرانم از آن سوی زمان و مکان به گوش جانم میرسید. لالاییای که انگار به بیداری فرا میخواند.
ازینرو برای پیدا کردن قطعهای اصیل از لالایی کردی، جستجویی را آغاز کردم و هر جا میگشتم با نام آشنای کلیمالله توحدی روبرو میشدم. با هول و هراس با ایشان تماس گرفتم و ایشان سخاوتمندانه و بدون هیچ چشمداشتی نتیجهی زحمات خود را با من به اشتراک گذاشتند و مرا با صدای نسیموار بانو سودابه شاملو آشنا کردند و این صدا، به تصویر خام آن تحقیق روح بخشید.
پس از آن، بنا به رعایت قانون جبران، مبلغ ناچیزی را که دانشگاه به عنوان کمکهزینهی این پروژه در اختیارم گذاشته بود، به استاد تقدیم کردم و ایشان پذیرفتند که آن را در مسیر چاپ اثری در رابطه با لالاییهای کردی صرف نمایند، تا از این طریق نام و آثار خانم سودابه شاملو و دیگر زنان هنرمند کرمانج بیشتر شناسانده شود.
بدیهیست من هم سر از پا نشناختم از این که سهمی هر چند ناچیز در این مسیر پر پیچ و خم داشته باشم.
سمیه خاکشور فاروجی
@kanimaall
نشریه داکار چاپ آلمان که به آسیبشناسی موسیقی کردی میپردازد.
@kanimaall
.
یادداشتی برای معرفی «ژان و ژیان» و یادی از خالق آن زنده یاد استاد حیدر جنگجو
کتاب «ژان و ژیان» اثر ارزنده زنده یاد استاد حیدر جنگجو توسط انتشارت بیژنیورد چاپ و روانه بازار کتاب شد...
این کتاب هم دربرگیرنده سه خشتیهایی میباشد که توسط زنده یاد جنگجو سروده شده و هم تعدادی از این سه خشتی ها توشه ارزشمندشان از گفتگو با سالخوردگان و اهالی ذوق می باشد...
لطفا، متن کامل این یادداشت را ذیلا ملاحظه بفرمایید💐👇
@Kaniyadil
روستای #گوفل یک روستای #کرمانج زبان در بخش #خورگام شهرستان #رودبار در جنوب استان #گیلان و معروف به پاکترین روستای ایران است.
در آخرین سرشماری ملی، تعداد خانوار آن ۱۲۰ خانوار ثبت شده است که البته ساکنان فصلی آن بیشترند.
نکته مورد توجه، کوچ بخشی از کردها به دستور نادرشاه به شهرستان رودبار است. نام بخش عمارلو برگرفته از قوم عمارلو است که در این سفر به این منطقه کوچ کرده اند و حال کرمانج های رودبار در چند شهر و یکصد روستای تاریخی شهرستان رودبار پراکنده اند.
شەڤێ چەللە ل وە گشتییان پیرووز بە.
من دوتارزن نیستم اما ساز زدن و آواز خواندن همیشه حال و هوای خوبی دارد. به امید روشنایی و روزهای خوب برای سرزمین کهن و عزیزمان؛ ایران.
#پاینده_ایران
درود بر هموطنانم
برای نجات جان یک جوان از چوبهی دار، از شما کمک میخواهم!
چند سال پیش دو نفر با هم درگیر میشوند و مثل بسیاری از بدبیاریها و مصیبتهای روزمره، یکی از آن دو کشته میشود. حالا دادگاه به آقای یوسف زمان که در هنگام وقوع قتل فقط ۱۹ سال داشته، حکم قصاص و اعدام داده.
خانواده فرد کشته شده، با بزرگواری در خواست سه میلیارد تومن کردهاند که ما همینجا از آنها بابت این تصمیم بزرگمنشانه تشکر میکنیم و امیدواریم روح عزیز از دست رفتهشان شاد باشد.
از این سه میلیارد حدود یک میلیارد و چهارصد تومان جمع شده و حالا مادر آقا یوسف برای مابقی این پول از من کمک خواسته. من و خانوادهام مبلغی را اضافه کردیم اما این کار یک همت جمعی میطلبد. از یکایک شما دوستان به ویژه عزیزانی که در خارج از ایران زندگی میکنند، استدعا دارم که به ما کمک کنید. نور امیدی در دل یک مادر رنجدیده روشن شده، اجازه ندهیم که خاموش شود و یک پدر مادر داغدار دیگر به خیل عزاداران کشورمان اضافه شود.
دست یک مادر و دامان سخاوت شما.
شماره کارت خانم معصومه عباسپور
بانک ملی
6037 9982 8011 1914
.
روانشاد بخشی عیسی قلیپور استاد بزرگی بود که به چهار زبان کردی، ترکی، ترکمنی و فارسی آواز میخواند. او یک انسان شریف کرد- ترک بود و یک استاد چیرهدست در ساز و آواز که نامش همواره یادآور زیباترین ترانههاست.
عیسی بخشی، جانشین و یادگار بخشی حسن یزدانی بجنوردی و بخشی مختار زنبیلباف اسفراینی بود.
تسلیت صمیمانهای برای همسر گرامی و مهربان ایشان دارم که در مهمان نوازی سنگ تمام میگذاشت و برایش صبر و بردباری آرزو دارم.
این ضایعه بزرگ را به تمام مردم شمال خراسان بویژه مردم فرهنگدوست بجنورد و بخشی علی کریمی تسلیت می گویم.
بخشی عیسی قلیپور رفت و به یاران دیرینش؛ سهراب محمدی، ولی رحیمی، علی آبشوری و حسین ببی، پیوست.
روح همگی خنیاگران این سرزمین شاد باد.
کلیمالله توحدی
مستند کردهای خراسان، ساخته آقای سوران مردوخی
@kanimaall
لۆ کە بەخشی
آواز: ساریگل بوانلو و مجید خانی
شعر: علیرضا سپاهی لایین
ویدیو: احسان پارسایی
دوتار: وحید طاهری
@kanimaall
فرهنگستان کانیمال، روزهای جمعه از ساعت یازده صبح تا یک ظهر و چهار تا شش عصر برای بازدید عموم باز است. لطفا فقط در همین ساعات تشریف بیاورید تا بتوانیم پاسخگو باشیم.
@kanimaall
برادر خردمند و فرهیختهام جناب آقای علیرضا سپاهی؛ شاعر توانا و گرانقدر کرمانج:
خبر درگذشت عمه شادروانت ما را متاثر ساخت. برای شادی روح آن مرحومه از خداوند بزرگ آمرزش و مغفرت را خواهانیم.
امیدواریم روزهای غمگین با صبوری شما بگذرد و شادمانی و سلامتی نصیبتان شود.
توحدی و فرزندان
از دور که سواد شهر پیدا شد، دود و آتش بود که از شهر زبانه همی کشید. به شهر که رسیدم، کشته بود که بر جای جای شهر فتاده بود، زنان و مردان و کودکان. مهاجمان حتی بر حیوانات رحم نکرده آنها را نیز کشته بودند.
ناگاه از برزنی صدای بربط شنیدیم، به کوی وارد شدیم و مردی را در حال بَربط نوازی و رقص دیدیم. گفتیم: ای مرد! این چه حال است؟ با چشمانی گریان و حالی پریشان گفت: سپاهیان مسلمان بر نیمروز تاخته و یزید بن مهلب دستور کشتار همگان داد و کشتند و سوختند، من به همراه اندکی بیرون از شهر بودیم و پس از رفتن آنان آمدیم.
حیرت زده گفتیم: پس این نواختن و رقص از برای چیست؟
گفت: مگر نمیدانید که امروز نوروز است؟
تاریخ سیستان
احمد کسروی
@kanimall
اسفند ماه در باورهای عامیانه مردم کرد خراسان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
آنها که سرما و برف و بوران بهمن را پشت سر گذاشته بودند، در گوش کودکانشان قصهی طغیان #بهار علیه #زمستان را زمزمه میکردند.
#نوروز شورشی عزیزی بود که همراه دار و دستهاش قیام میکرد و گرما و نور میآورد.
هفته اول اسفند؛ ئەمەن دەمەن
هفته دوم اسفند؛ هوورتم پوورتم
هفته سوم؛ پیرە ژن
هفته آخر اسفند؛ گیس گۆللک
شب قبل نوروز؛ ئەلەفئ مردان
@kanimaall
🎶کچکا چار برجی🎶
🎤:بانو ساریگل بوانلو
🎼: سبحان شرافتی
پیج اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/sarigolbovanloo1?igsh=MzRlODBiNWFlZA==
درود و سپاس از همه عزیزانی که جمعه ده اسفند ماه، با حضور گرم و صمیمانه خود در مراسم رونمایی از کتاب «گلستان کرمانج» این محفل کوچک فرهنگی را رونق بخشیدند.
از اینکه با اینهمه گرفتاری و مشکلات مالی، هنوز برای خریدن کتاب، مشتاقانه صف میکشید و با محبت و مهربانی به من دلگرمی میدهید، تشکر میکنم.
کتاب «گلستان کرمانج» مجموعهای از سرودههای کردی است که با واژههای اصیل و گاها از یادرفتهی کرمانجی، شما را بار دیگر به گذشته و خصوصا زبان شیرین مادری پیوند میدهد.
«لۆ» به سبکهای مختلف، لالایی مادران کرمانج، سهخشتیها و کلامهای قدیمی از جمله بخشهای این کتاب هستند.
لازم میدانم از آقای آخرتی؛ مدیر انتشارات بیژنیورد تشکر کنم که با چاپ این کتاب و برگزاری مراسمی درخور مهمانان گرامی، مرا یاری کرد.
همچنین از اسپانسرهای مالی این برنامه؛ «فروشگاه عزمی» و «سیم و کابل بجنورد» که برای ما شبی به یادماندنی رقم زدند، ممنونم.
شاد و پیروز و کتابخوان باشید.
کلیمالله توحدی
@kanimaall
درود به همه مردم مهربان ایران
بسیار خرسندم که به اطلاع شما برسانم با کمک شما عزیزان مبلغ دیه مورد نظر برای آزادی آقای یوسف زمان جمعآوری شد و ایشان تا چند روز آینده آزاد میشوند.
وظیفه خودم دانستم تا از همه شما تشکر کنم که در این کار خیر شریک شدید و آرزوی پدر و مادری را جامهی عمل پوشاندید. دست تک تک شما را به گرمی میفشارم و آرزومندم دعای پر از مهر این خانواده در زندگی شما جاری شود.
خیلی مواقع ما نتوانستیم از اعدام جلوگیری کنیم. شبهای بسیاری منتظر اذان صبح از عالم و آدم کمک خواستیم، پتیشن امضا کردیم، جلوی زندانها ایستادیم، اما کاری از دستمان برنیامد.
ولی این بار، شما اجازه ندادید که «آخرین ملاقات» و «لحظههای تلخ اذان صبح» برای یک خانواده تکرار شود.
به امید روزهای خوب برای ملت بزرگ و سرافراز و مهربان ایران.
**پینوشت: در ویدیویی که دوماه پیش پخش کردم و درخواست کمک داشتم، عنوان کردم که
«بر سر در سازمان ملل شعر سعدی نوشته شده؛ چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار»
همینجا بابت اشتباهم عذرخواهی میکنم. گویا بر سر در سازمان ملل چنین شعری نوشته نشده و دوستانم تذکر دادند که من اشتباه کردهام.
#پاینده_ایران
کلیمالله توحدی
@kanimaall
به زودی مراسم رونمایی از کتاب جدید کلیمالله توحدی
با تشکر از انتشارات بیژنیورد و آقای آخرتی
@kanimaall
.
یادداشتی برای معرفی «ژان و ژیان» و یادی از خالق آن زنده یاد استاد حیدر جنگجو
کتاب «ژان و ژیان» اثر ارزنده زنده یاد استاد حیدر جنگجو توسط انتشارت بیژنیورد چاپ و روانه بازار کتاب شد...
این کتاب هم دربرگیرنده سه خشتیهایی میباشد که توسط زنده یاد جنگجو سروده شده و هم تعدادی از این سه خشتی ها توشه ارزشمندشان از گفتگو با سالخوردگان و اهالی ذوق می باشد...
ایشان که در عمر ۵۰ ساله خود آرزوهای بزرگی را برای معرفی فرهنگ و هنر کردهای خراسان محقق کرده بودند، سال ۱۳۹۶ و در کمال ناباوری طی اشتباه پزشکی از کنار ما کوچیدند و این در حالی بود در تمام این سال ها زمان و هزینه های زیادی را برای چاپ کتاب های سایرین گذاشتند، بدین ترتیب بخشندگی و کمک تا پایان عمر جز جدانشدنی زندگی استاد حیدر جنگجو بود تا آنجا که این بخشندگی ها باعث غافل ماندن ایشان از چاپ آثار خودشان شد.
استاد جنگجو به همراه همسر همیشه همراهشان خانم معیری اولین کتاب فروشی دربرگیرنده کتاب های کردی را به نام امید فردا راه اندازی و مدیریت میکردند و همانطور هم شد، امید فردا امید و سازنده ای برای فردای بسیاری از جوانانی بود که هرکدام بعداً در رَسته ای هنری قد اعلم کردند، عده ای شاعر شدهاند، عده ای پژوهشگر و مورخ و عده ای از جمله خودم کتاب فروش تخصصی کردی در خراسان...
به طور کلی با نظارت استاد جنگجو در چاپ و نشر کتاب های کردی خراسان تحول چشمگیری صورت گرفت که تاثیرات مثبت آن هنوزم پابرجاست.
خاطرم هست که ایشان سال های زیادی را صرف پژوهش و ثبت میراث عامه کردهای خراسان در قالب کتاب کرده بودند اما با کوچیدن از کنار ما آثار ناتمامشان از جمله کتاب ژان و ژیان بر زمین ماند تا اینکه با زحمت و نظارت همسر مهربانشان و دلسوزی استاد اسماعیل حسینپور امروز به چاپ رسیده است
امیدوارم سایر آثار استاد فرزانه مان از جمله «فرهنگ لغت کرمانجی»به همت خانواده ایشان و هر آنکس که میتواند قدمی بردارد به چاپ برسد
روح استاد حیدر جنگجو شاد و یادشان نامیرا🙏
📝شاگرد مهدی حاتمی
ژان و ژیان
شاعر و گردآوری: حیدر جنگجو
ناشر: بیژنیورد
قیمت: ۸۵ هزار تومان
فروش آنلاین و ارسال پستی به سراسر ایران
09363933020 حاتمی
in:@ketabkurd
@Kaniyadil
.
«مادر کردهای خراسان» برداشتی آزاد است از آخرین روزهای زندگی یک زن صبور، یک مادر فداکار!
روایتی کوتاه از روزی که بزرگترین آرزوی یک مرد برآورده میشد اما همزمان آرزوی دیگرش به خاک میافتاد!
روزی که شادی و غم به هم آمیخته بود!
ایران توحدی
چوورکا پاچهسور
بەرەف کرن ژە: گولی شادکام
روژان مەنسووری ژە کەلێ ئەغازئ
@kanimaall
Stran:Ka?
آهنگ کجاست؟؟
Stranbêj: Elî Kerîmî
خواننده علی کریمی
Helbestvan:ElîRiza Sipahî Layîn
شاعر علیرضا سپاهی لایین
Rêkûpêk:Hesen Teqîzade
تنظیم حسن تقی زاده
Sînemageran: Husêyn Fîrûze û Elî Azerî
فیلمبرداران:حسین فیروزه و علی آذری
Derhêner:Zanyar Rizayî
کارگردان زانیار رضایی
/channel/alikarimi13677
پیج اینستا👇👇
http://www.instagram.com/_u/alikarimi.1367
@kaniyadil
درخواست کمک برای نجات جان یک جوان.
لطفا این پست را برای دیگران هم بفرستید تا شاید قطره قطره جمع گردد و ما بتوانیم دل مادری را شاد کنیم.
پیشاپیش از سخاوت شما ممنونم.
کلیمالله توحدی
«سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو»
ای بیبصر! من میروم؟؟؟او میکشد قلاب را
یک اردیبهشت، روز بزرگداشت سعدی
برای بزرگداشت روز ملی عطار
غزلی محذوف از مجموعهی «زیباتر از زن» چاپ؛ 1399 / نشر مادیار.
نامه
به: نیشابوریان و زخمهای ناسورشان
به نیشابوریان پیغام ما این است؛ برخیزند
وگرنه خاکشان را «تولی»یان با خون درآمیزند
قلمدان را بیاور تا که از نو نامه بنویسم
بگویم؛ از غلامان مغول، باید بپرهیزند
به نیشابوریان اصرار کن این نیمهشب، جَلدی
بپا خیزند و گرد از دودمان خان، برانگیزند
بگو شیخی که از بیهق نیاید، چشمبادامی است
بگو بادام را باید که با دامش بیاویزند
به نیشابوریان از چشم من هم چشمهای بنویس
بگو این کاسهها، سرچشمهی باران پاییزند...
پریروی شهید شادیاخ، افتاده و دزدان
سر فیروزهیِ سُرخِ گلوبندش، گلاویزند...
حصاری نیست، یاری نیست، مرد سربهداری نیست
زنان باید که دستی در حنا، با مرگ بستیزند...
اَبَر شهرِ مرا قاآن قُرق کردهاست و با مردم
اگر برگ عبوری هست، کو راهی که بگریزند؟
سراسر «منطقالتیر»* است در یاسای شبگردان
پیاپی شیشههای عطرِ خیام است، میریزند...
***
به نیشابوریان از قول من، ننویس بیش از این...
که این چاپارها تیزند و چشم و گوش چنگیزند!
....
*ناگفته پیداست که منظور منطقالطیر نیست!
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
/channel/maname49
ناتێ جەفەرقولی گوتێ:
ئیروو ئەیدێ جەمنشان، تەزە بوو ل خەلایق
@kanimaall