khatartculture | Unsorted

Telegram-канал khatartculture - خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

-

ادمین محمدعلی شکیبایی مسعود سعدالدین

Subscribe to a channel

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

دکتر کمال جعفری یزدی، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴، جانباز جنگ و زندانی سیاسی سابق، طی پیامی خطاب به هموطنان، روز ۲۲ بهمن را روز عزای عمومی اعلام کرد و از همه خواست که در این موضوع مشارکت کنن. متن این پیام به شرح زیر است:

«هموطنان گرامی؛
روز ۲۲ بهمن را در فراق جوانان مظلوم کشورمان و بخاطر انبوه گرفتاری‌ها و سیاهی و تباهی ایران و مردم، روز "عزای عمومی" دانسته و‌ در این روز به احترام جان‌فشانان راه آزادی و سربداران بی‌گناهی که توسط ماشین ترور و سرکوب رژیم فاسد و با احکام ظالمانه دستگاه غیرمستقل قضایی، سلب حیات شدند، به همراه جمعی از مبارزان وطن و شما مردم گرانقدر برای اعلام نفرت و بیزاری از رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و به پاسداشت نام و یاد همه‌ی این جان بر کفان و سربداران میهن، سیاه‌پوش و عزادار خواهیم بود.

ضمنا به رژیم ایران ویران‌کن و به سیرکِ انتخابات فرمایشی ۱۱ اسفند آن "نه" خواهیم گفت.

به خون یاران قسم، تا نجات ایران از چنگال غاصبان و جنایتکاران و رسیدن به آزادی و دموکراسی و عدالت و... تا پای جان ایستاده‌ایم.

از همه‌ مبارزان و آزادی‌خواهان داخل و خارج کشور از هر جناحی می‌خواهم که با انتشار بیانیه فردی یا جمعی یا ویدیویی کوتاه از این کارزار پشتیبانی و همراهی کنند.

کمال جعفری یزدی
مشهد. ۱۲ بهمن ۱۴۰۲»

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_رژیم_اعدامی
#رای_بی_رای
#کارزار_عزای_ملی_۲۲‌بهمن
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

(چاپ کتاب کاغذی بدون سانسور و مجوز)

از آنجا که نشر کتاب با مجوز رسمی از اداره ی ارشاد ، با ممیزی های سختگیرانه و سانسور شدید مواجه است . نشر نورهان کتاب های مولفین محترم را بدون هیچگونه سانسور به چاپ میرساند .
نشر نورهان : نشرِ بدون سانسور و مجوز
با کمترین زمان ،با صفحه‌آرایی و کیفیت چاپ عالی

تماس از طریق واتساپ میلاد زنگنه 09330107207

کانال تلگرامی نورهان

/channel/nashrnowrahan

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

شعر ۷۶


مرگ در مترو اژدها را تشنه‌تر کرده. آنطرف‌تر گردنی برای دار آماده است. چند قدم مانده به دیوار خاورمیانه...غم بر غم می‌گذارد گلابتون. خاورمیانه خاورمیانه خاورمیانه...این‌جا ایران است. سرزمین ِ روسری‌تو بردار. زن زندگی آزادی می‌تازد و عقل در گلوی عاقل تاول زده. استخوان ِ کودک را می‌جود اژدها. خاورمیانه...این‌جا ایران است. حال ِ همه خوب است. «به مامان چیزی نگو»...اذان ِ مرگ در هم می‌شکندٓم. چشمانت را ببند دخترم، این همه خون زیبایی‌ات را می‌شکند. از کنار ِ اذان ِ لعنتی عبور کن. بگذار آیه‌های لعنتی لعنت شوند. دوچرخه‌ات را در چشم ِ جنگ پارک کن...تا گلوله تو را نبیند. بگذار آبان موهایت را ببافد. آبان آبان آبان گفتی وُ...خراب ِخرابم. دخترم! می‌دانم مرده‌ها با تو انقلاب می‌کنند. در دفتر ِکلمه‌هایم اتراق کن! تبریز تب کرده در گم‌شدنت. چه ساده عبور می‌کند زاهدان در دود ِ تریاک ِ آقازاده‌ها. دوشنبه خاکستری است...سه شنبه خاکستری است...چهار شنبه خاکستری است...پنج شنبه خاکستری است. جمعه اما سفید است و سیاه. پر از قارچ‌های سمی...با کلاهک‌های سیاه و سفید. با یک چشم بهم زدن...کلاغ‌ها رؤیاهایت را می‌دُزدٓند. دخترم، مترو جای تو نیست. انقلاب را پیاده تا سعدی قدم بزن. فرقی نمی‌کند کجای زمین باشی. فقط از گرگ‌ها نترس. کش ِ تنبانشان شُل است سیفون را که بکشی...عمامه‌ای نیمه جان می‌شود. فلسطین را هم با چای دبش زهر مار می‌کنند.

محمدعلی شکیبایی

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

فراسپید ۷۶


مرگ در مترو اژدها را تشنه‌تر کرده. آنطرف‌تر گردنی برای دار آماده است. چند قدم مانده به دیوار خاورمیانه...غم بر غم می‌گذارد گلابتون. خاورمیانه خاورمیانه خاورمیانه...این‌جا ایران است. سرزمین ِ روسری‌تو بردار. زن زندگی آزادی می‌تازد و عقل در گلوی عاقل تاول زده. استخوان ِ کودک را می‌جود اژدها. خاورمیانه...این‌جا ایران است. حال ِ همه خوب است. «به مامان چیزی نگو»...اذان ِ مرگ در هم می‌شکندٓم. چشمانت را ببند دخترم، این همه خون زیبایی‌ات را می‌شکند. از کنار ِ اذان ِ لعنتی عبور کن. بگذار آیه‌های لعنتی لعنت شوند. دوچرخه‌ات را در چشم ِ جنگ پارک کن...تا گلوله تو را نبیند. بگذار آبان موهایت را ببافد. آبان آبان آبان گفتی وُ...خراب ِخرابم. دخترم! می‌دانم مرده‌ها با تو انقلاب می‌کنند. در دفتر ِکلمه‌هایم اتراق کن! تبریز تب کرده در گم‌شدنت. چه ساده عبور می‌کند زاهدان در دود ِ تریاک ِ آقازاده‌ها. دوشنبه خاکستری است...سه شنبه خاکستری است...چهار شنبه خاکستری است...پنج شنبه خاکستری است. جمعه اما سفید است و سیاه. پر از قارچ‌های سمی...با کلاهک‌های سیاه و سفید. با یک چشم بهم زدن...کلاغ‌ها رؤیاهایت را می‌دُزدٓند. دخترم، مترو جای تو نیست. انقلاب را پیاده تا سعدی قدم بزن. فرقی نمی‌کند کجای زمین باشی. فقط از گرگ‌ها نترس. کش ِ تنبانشان شُل است سیفون را که بکشی...عمامه‌ای نیمه جان می‌شود. فلسطین را هم با چای دبش زهر مار می‌کنند.

محمدعلی شکیبایی

#محمدعلی_شکیبایی
#فراسپیدی
#خط_مجلس_هنر_و_ادب
/channel/khatartculture

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

شب یلدا و حافظ خوانی در کنار دوستان جان.
به امید پیروزی زن زندگی آزادی ✌️🕊️
به نوبه خودم یلدا را به همه‌ی هم‌وطنانم تبریک می‌گویم.
فیلم از دوست تئاتری‌ام اصغر جان نصرتی و هزاران سپاس 💚💚
#یلد
#حافظ_خوانی
#محمدعلی_شکیبایی
#اصغر_نصرتی
#جواد_طالعی
#شاپور_سلیمی
#محمدعلی_بهبودی
#حسن_فرهوش
#خط_مجلس_هنر_و_ادب

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

شش یلدا را بدون تو پشت سر گذاشتم. تو با یلدا رفتی. و زخم شد یلدایم.
چقدر دلتنگم شاعر جانم❤️❤️❤️



در کوچه های شهر


راستی در کوچه‌های شهر
آن زمان‌ها قیل و قالی بود
در کتابِ چهره‌ی هر باغ
شعر شوق و شور و حالی بود.

هر درختی سایبانی داشت
هر پرنده بود، در پرواز
شعر شاعر آب جاری بود
در حریم جنگل آواز.

از گل هر خنده می‌چیدی
بوسه‌های مهربانی را
در سرشک دیده می‌دیدی
آیه‌های شادمانی را.

این زمان در کوچه‌های شهر
پیکر گلگون یاران‌ست
وز دلِ آن نازنینان نیز
شطّ خونی در خیابان‌ست.

هم‌چو همراهان بی‌پروا
دشمن دیرینه‌ی ننگیم
در رهِ آزادی میهن
تا توانی هست می‌جنگیم.

آسمان گر باشد ابرآلود
می‌رسد فردای نورانی
تا جهان باقی است، خواهد بود
کشور ایران و ایرانی.

ای دو چشمت همچنان گیرا
سینه مالان پیش می‌تازیم
تا که در رگ‌هایمان خون‌ست
نقد جان بازیم و می‌نازیم.

گر شب ما را چراغی نیست
لاله‌ی جان می‌کنیم روشن
سر دهیم آوای پیروزی
از حصار کوچه‌ی دشمن.

ای عروس شهر آزادی
بازتر کن چتر آغوشت
این زمان بر شانه‌ام بگذار
باغ رنگین بناگوشت.

ای سراپا موج اقیانوس
کشتی جان گر چه بشکسته است
ناخدا، امّا در این گرداب
بر ستیغِ عشق بنشسته است.

گر نباشد حرفی از دریا
یا ز باغ و سهره و آهو
عشق می گوید که دیگر بار
دل به دریا می زند جاشو.

فتح اله شکیبایی

از مجموعه ( گردوی پیر باغچه)
انتشارات نصیرا

#فتح‌اله_شکیبایی
#یلدا_کوچ_شاعر
#خط_مجلس_هنر_و_ادب
/channel/khatartculture

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

سریانه ها

/channel/sorayaneha

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

تانگو که می‌رقصد
به چیزی فکر نمی‌کند
فقط بال دارد و
از آسمان انار می‌چیند.

محمدعلی شکیبایی
زن زندگی آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خط_مجلس_هنر_و_ادب

/channel/khatartculture

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

این نیمکت و
این درخت
دیگر جای خالی ما را پر نمی‌کند
دیگر دستی برای خداحافظی
                     تکان نمی‌خورد
و سلامی
که به تعریفی از ما برسد.

من می‌مانم
کنار همین ریل و
                            سنگریزه‌ها
تا اواخر این پائیز
که روز میلاد من ورق می‌خورد.
و آنوقت
با قطار عصر می‌روم
اما
شانه‌های‌ام را
برای اشک‌های تو
                         جا می‌گذارم
کنار همین ریل و
                             سنگ‌ریزه‌ها
تا دوستت دارم‌ها را
برای خودت معنا کنی.

محمدعلی شکیبایی
زن زندگی آزادی
طراحی عکس از: فرشته محمد شاهی
#محمدعلی_شکیبایی
#فرشته_محمد_شاهی
/channel/khatartculture

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

سنگ آرامگاه عباس معروفی
در قبرستان جنگلی در برلین بنا شد.
نوشته روی سنگ، ماده اول حقوق بشر می‌باشد.
یادش جاوید شاد 🌷♥️♥️♥️♥️
زن زندگی آزادی
#عباس_معروفی
#خط_مجلس_هنر_و_ادب
/channel/khatartculture

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

پورونداد - فرزاد بنی „سرو آزادی"

آبان،, ماه خون،, ماهی که سرو قامتان سرزمینمان به دست تبر داران خونخوار جلاد در خون خود غلطیدند، ولی خاموش نگشتند. سرو آزادی آوازیست برگرفته از طنین آزادیخواهانه این جاویدنامان, تقدیم به دادخواهان راه آزادی، خصوصا خانواده های دادخواه آبان

خواننده : فرزاد بنی
farzadbeni_official

تنظیم و تهیه: گروه پورونداد
pourwandad


#revolution #music #iran #patriots #women #life #freedom #pourwandad #farzadbeni
#ایران #انقلاب #زن #زندگی #آزادی #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #موزیک #موزیک_اعتراضی #آبان_۹۸ #پورونداد #فرزادبنی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

۲۰ آبان زادروز شاعرمان عالیجناب علی باباچاهی است. من هم به نوبه خودم به دوست بزرگوار و نازنین‌ام شاعر معاصر و مدرن علی جان باباچاهی زادروزش را تبریک می‌گویم و برای شاعرمان بهترین‌ها را آرزومندم.

شعری تازه از او در این‌جا می‌آورم:


اعتراض از یک سو
انقراض از سمتی دیگر
آتش افروخته‌ایم در کشتی آنان که
باد شرطه یارشان نیست دیگر
ترس از ارتفاع دارند و سقوط از قله‌ی کوه

این، اینان
دزدیدند جسدهامان را
و کاشتند ما را در شورستان‌ها
جوانه زدیم و قد کشیدیم و
همچنان و چنین و چنان‌ترها

خنده‌مان گرفته از چارچشمانی که
به تعجب و ترس شاخ درآورده‌اند
از سوزاندن روسری‌هامان هم‌زمان در آزادی و
تا آزادی

دیدن دارد اکنون خیابان‌هایی که راه افتاده‌اند
و ما گرفته‌ایم به دهان و به دندان‌ها
کلمات و جمله‌های برافروخته را
و فعلیت در زانوهای ماست!

من برخاستم و  تو
برخاستیم ما
بله، برخاستیم و  متوقف نمی‌شویم
بله و دقیقا بله!

علی باباچاهی
زن زندگی آزادی

#وزن_دنیا
#علی_باباچاهی
#خط_مجلس_هنر_و_ادب
@vaznedonya

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

https://instagram.com/m.a.shakibaei_official?utm_source=qr&igshid=OGIxMTE0OTdkZA==

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

اهدای منشور کوروش بزرگ، به پدر خانم «نرگس محمدی»، برنده جایزه صلح نوبل، «همزمان با گرامیداشت کوروش بزرگ»

دکتر محمد سیف‌زاده نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و جمعی از فعالین مدنی همزمان با گرامیداشت ۷ آبان (روز کوروش بزرگ) به دیدار پدر خانم نرگس محمدی در زنجان رفتند و تندیس حقوق بشر را به ایشان تقدیم کردند.

۵ آبان ۱۴۰۲

#کوروش_بزرگ #حقوق_بشر #نرگس_محمدی #جایزه_صلح_نوبل #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

خنیاگری که می‌رود...وطن را وطن بکند و کفن کند هرچه بد را. فلسفه را از خانه به خیابان می‌آورد. چه حس ‍ِ خوبی دارد منطق ِ زن زندگی آزادی. فلسفیدن در هوای گرگ و میش تنبان ِ هرچه درنده را حلق‌آویز. کافی‌ست کبریتی به پشمشان جلوس کند...تا لبیک گفتنشان آوار شود میان ِ آن‌چه می‌بینیم یا نمی‌بینیم. چشم‌ها از فلسفه‌ی دکارت هم در حیرت. زاهدان در خون بی‌امان. حاج آقا چُپُق‌اش را برای حماس چاق می‌کند...تا رنج ِ فلسطین را کنج ِ دلش بگذارد. چقدر نمک برای چاشنی گازهای سمی‌ سفارش داده...بماند. بماند تا هرچه گفتم را یدک بکشد. جنازه‌ها را که بشماری...تازه می‌فهمی زن زندگی آزادی افسانه نیست. کلمه درد دارد. درد ِ کلمه...کلمه‌ی درد عصب ِ خاورمیانه است.

محمدعلی شکیبایی
#خاورمیانه
#آبان_خونین

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

لبریزم از باران‌هایی
که به تعریف چتر می‌رسند
اسطوره‌ی کدام سیاره را در بغل داری
که نیامدن‌هایم را
به حساب دو دو تا چهار تا می‌گذاری
بی‌آنکه هلاک شوم
در چراهایی که به سویم پرتاب می‌شود.
آواز کدام سیاره را خواب می‌بینی
در بزرگداشت بال‌های بی‌پرواز.
من دهلیزها را پشت سر گذاشته‌ام
چهارراه‌های مورب
بی‌آنکه عبور کنند از شانه‌هایم
در چشمان سوخته‌ی دزدان دریایی
خاکستر می‌شوند

پل‌های سرگردان را به یاد داری
که در شیهه‌ی اسبان دریایی
خم می‌شدند؟
و ما دریا را به تنهایی پشت سر می‌گذاشتیم
با دست‌های خالی
خالی از تفنن‌ صداهای بی‌صدا.
و هر بار که
گل‌های پیراهن‌ات می‌ریخت
                      بر سنگفرش آبی‌ها
از ماسه‌های داغ می‌گذشتی
و من دروغ برمی‌داشتم
از آیه‌های سنگی
آیه‌های یأس.
و سکوت چشمان تو بود
که تماشایم می‌کرد.

محمدعلی شکیبایی
زن زندگی آزادی

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی #آپارتاید_مذهبی #نه_به_اعدام #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_انتخابات

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

از دوست بزرگوارم آقای حامد مطلق سپاسگزارم بخاطر تهیه و تنظیم این کلیپ.

فراسپید ۴۵

‍ ‍ کاظم جانم رفتن‌ات را هنوز...

نبودن‌ات را
کجای دلم بگذارم
انصاف نیست
که تو نباشی وُ
من باشم.


تا قول کُتَک بُخورَد...حواسِ پنجگانه چهلم‌ات را چهل روزِ سیاه...به داغ. چهل پنجره گل‌های شیشه‌ای را به قاب. قدم‌هایت چهل پله در خواب. کاش می‌دیدی...مادرت برایت در قبر اسپند دود می‌کند. اصلن خوشم نیامد از این شوخی...که خداحافظی‌ات را پاییز کردی. چقدر نامه سوراخ نوشتم، چقدر کلمه برای تو سوخت، چقدر حرف لای این کاغذ‌ها انبار...که گفتن‌ام به رفتن‌ات عادت نیست. چهل پرده که می‌افتد...افتادن‌ام می‌گیرد وُ، صندلی‌های خالی سردرگُم... انگشتان‌ات شاخه‌های بلوط... خیسِ شرابِ چهل روزه. چه پاییزی کردی‌ که تا دوردست‌ها برگ می‌بینَدَم، و می‌ریزدَم. چهل فاخته فریاد، چهل قناری اشک. عقربه‌های ساعت که مُچ می‌گیردَم...زمان در دهان‌ام قفل. تابوت‌ات چه سنگین، سنگین‌تر از چشمان‌ام. به گور کن گفته بودم، گورش را گُم کند. به چه حقی گورت را کَند؟...و تو را مُرده منتشر. دلت برایش سوخت. دلت گنجشک بود. راستی نیستی که ببینی... مارادونا هم مثل تو قلبش گرفت وُ جاودانه شد. چقدر تُف کردم به این دستِ بی‌نمک...که ندیدن‌ات کابوس شد. نشد؟ شد. خودت نخواستی که ببینَمَت. خودت نخواستی...که آهنگِ رفتن‌ات را پنجره گام بردارد. مارادونا هم نخواسته بود وُ، مثلِ خودت دلش گنجشک بود. چهل پنجره داغ...چهل ناقوس سکوت...پشتِ کلمه‌های تل انبار مکث. چقدر شبیهِ تو بودم، که بودن‌ام تو را...می‌خندی، و مکث می‌کند دیوار. مار در سوراخ نیش‌اش را قورت...پاییز رگ‌ات را می‌زند. چهل پنجره تو را صدا... چهل ساعتِ دیواری تو را مکث. شکلِ مرگ می‌گیردَم... چقدر شبیهِ تو هستم، که ندارمَت می‌افتد از من. سایه می‌گیرد عصب‌ام را سرخ. سرخ‌تر از دهانِ باروت. چهل چشم می‌پایدَت...چهل چرخ در چرای نچرخیدن. و من در حوالیِ ساعت‌ها...به سفینه‌ای که تو را بُرد، دیدارت را لحظه به لحظه خواب می‌بینم.

محمدعلی شکیبایی
#محمدعلی_شکیبایی
#حامد_مطلق
#فراسپیدی
#کاظم_قوامی
#چهلم
#پسر_دایی
#شیرین_قوامی


https://www.instagram.com/m.a.shakibaei_official
http://t.me/mohammadalishakibaei

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

از همه جا

خشمگین شدم و گفتم به او
جنگ در غزه سر و دست می شکند
برای شکستن سر و دست ها!
تو از یهود ستیزی هایدگر هنوز در حیرتی
قضایا ولی پیچیده تر از آن است!

خوابم هنوز در تونلی که پراز مواد اخطاری ست
زنده زنده - قطعه قطعه شدم و کارد
خوش خدمتی های خودش را دارد
بر پرده ی سینمایی که حدس بزن!

درسایه - روشن جنگ
خنده هست و قهقهه و
عقل عذابم می دهد!
تانک هست و موشک و
راکت های دلبرانه ی دشمن نواز
کشتن کودک
کار آدم های بی تجربه نیز هست
هست و
گفت:


طنابیده بودند و شاید دراز کشانیده
بر فرشی که" خبر هولناک " را شنیده بود
یا؟
سلاخان بی طاقتی می کردند و
غرق خون نبود سر و صورت هایمان
بود غرقه به خون بود
بر پرده ی سینماهای جهان بود!


- به پناهگاه بروید!
رسوایی را به قرص نانی خریده بودند
رنگ پریده بود صورتشان و مهتابی
مارکس
کینه ی مهتاب به دل داشت که تکراری ست
ضربدر از نو !
بیرون انداخت آن که لاف ستمگری می زد!

‌از من بشنوید:

دختر فلسطینی پایش را گذاشت روی
" سر مار" همون مار و ناگهان
ظلمت برق انداخت در فضا
خیالیدم و جنگ از دو طرف می فشرد دنده هایم را
با دندان های ببر و پلنگ چه کنم
در وطنی با بی وطنانی که
پس نمی دهند جسدهایم را؟


#علی_باباچاهی
۲۶ مهرماه ۱۴۰۲


/channel/kanale_alibabachahi
🅱️🅰🅱️🅰
@kanale_alibabachahi
#کانال_علی_باباچاهی

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

سال گذشته وقتی جمهوری اسلامی برای مجاهد کورکور. حکم اعدام صادر کرده بود، زهرا سعیدیان‌جو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو، در یک پست اینستاگرامی مجاهد کورکور، حسین سعیدی و محمود احمدی را که حکومت قاتلین کشتار ایذه معرفی کرده بود، برادران خود خوانده بود. او همچنین این متن را با دستخط خود منتشر کرده بود. پس از آن هم با وجود همه تهدیدها چند بار در استوری اینستاگرام و در توییتر از مجاهد کورکور دفاع کرده بود.
زهرا در توییتر نوشته بود:
«جان برادرم میلاد سعیدیان‌جو را گرفتند. و حالا بخاطر جنایتی که در حق ما کردند می‌خواهند جان برادر دیگرم مجاهد کورکور را بگیرند. بارها گفتم باز هم میگم قاتل برادر من مجاهدکور کور نیست اما به دروغ می‌خواهند او را بعنوان قاتل میلاد معرفی کنند و جانش را بگیرند.»

#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

‍ شش یلدا را بدون تو پشت سر گذاشتم. تو با یلدا رفتی. و زخم شد یلدایم.
چقدر دلتنگم شاعر جانم!( محمد علی شکیبایی)



در کوچه های شهر


راستی در کوچه‌های شهر
آن زمان‌ها قیل و قالی بود
در کتابِ چهره‌ی هر باغ
شعر شوق و شور و حالی بود.

هر درختی سایبانی داشت
هر پرنده بود، در پرواز
شعر شاعر آب جاری بود
در حریم جنگل آواز.

از گل هر خنده می‌چیدی
بوسه‌های مهربانی را
در سرشک دیده می‌دیدی
آیه‌های شادمانی را.

این زمان در کوچه‌های شهر
پیکر گلگون یاران‌ست
وز دلِ آن نازنینان نیز
شطّ خونی در خیابان‌ست.

هم‌چو همراهان بی‌پروا
دشمن دیرینه‌ی ننگیم
در رهِ آزادی میهن
تا توانی هست می‌جنگیم.

آسمان گر باشد ابرآلود
می‌رسد فردای نورانی
تا جهان باقی است، خواهد بود
کشور ایران و ایرانی.

ای دو چشمت همچنان گیرا
سینه مالان پیش می‌تازیم
تا که در رگ‌هایمان خون‌ست
نقد جان بازیم و می‌نازیم.

گر شب ما را چراغی نیست
لاله‌ی جان می‌کنیم روشن
سر دهیم آوای پیروزی
از حصار کوچه‌ی دشمن.

ای عروس شهر آزادی
بازتر کن چتر آغوشت
این زمان بر شانه‌ام بگذار
باغ رنگین بناگوشت.

ای سراپا موج اقیانوس
کشتی جان گر چه بشکسته است
ناخدا، امّا در این گرداب
بر ستیغِ عشق بنشسته است.

گر نباشد حرفی از دریا
یا ز باغ و سهره و آهو
عشق می گوید که دیگر بار
دل به دریا می زند جاشو.

فتح اله شکیبایی

از مجموعه ( گردوی پیر باغچه)
انتشارات نصیرا

#فتح‌اله_شکیبایی- زنده یاد-

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

امروز زادروز جاویدنام بکتاش آبتین است. شاعر، فیلمساز و نویسنده عضو کانون نویسندگان که در زندان جمهوری اسلامی بود که به کرونا مبتلا شد و اجازه درمان به او داده نشد تا اینکه در ۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ جان سپرد.

او در این ویدیو به سوال «آیا نمی‌ترسی که بلایی سرت بیاورند» پاسخ می‌دهد و می‌گوید مفهوم آزادی برایش ارزشمندتر از زندگی طولانی اما محافظه‌کارانه است، پس شجاعانه زیستن را ترجیح می‌د هد.

پیش‌تر در سال ۱۴۰۰ در کلاب هاوس برنامه‌های درباره بکتاش آبتین با حضور آرش صادقی، مدافع حقوق بشر، و امیرسالار داودی، وکیل و مدافع حقوق بشر، و جمعی از کنشگران برگزار کردیم..

فایل کامل برنامه را در یوتیوب بشنوید:
https://youtu.be/o15NnaJWLIg

کاش بکتاش امروز زنده بود و برای شهامت جوانان ایران شعر می‌سرود....

#بکتاش_آبتین #شهامت #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

برای ماشاالله کرمی‎

طرح از مانا نیستانی

ماشاالله کرمی پدر دادخواه محمدمهدی کرمی‌ست۔ جوانی که جمهوری اسلامی او را اعدام کرد۔ ماشاالله کرمی پس از اعدام فرزندش فریاد دادخواهی سر داد و در هر فعالیتی، پختن غذای نذری، رفتن به مزار فرزندش حتی کوهنوردی نام فرزندش را فریاد زد۔

او از ۳۱ مرداد ۱۴۰۲، به «جرم» دادخواهی برای پسرش در زندان است.

#ماشاالله_کرمی #محمدمهدی_کرمی
#کارتون_بازنشر
#یاری_مدنی_توانا
منتشرشده در ایران‌وایر

@Farsi_Iranwire
@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

‍ این نیمکت و
این درخت
دیگر جای خالی ما را پر نمی‌کند
دیگر دستی برای خداحافظی
                     تکان نمی‌خورد
و سلامی
که به تعریفی از ما برسد.

من می‌مانم
کنار همین ریل و
                            سنگریزه‌ها
تا اواخر این پائیز
که روز میلاد من ورق می‌خورد.
و آنوقت
با قطار عصر می‌روم
اما
شانه‌های‌ام را
برای اشک‌های تو
                         جا می‌گذارم
کنار همین ریل و
                             سنگ‌ریزه‌ها
تا دوستت دارم‌ها را
برای خودت معنا کنی.

#محمدعلی _شکیبایی

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

طراحی چهره‌‌ام از شهرام کریمی


فراسپید ۱۴

انگار دارد با پنبه سر می‌بُرد...و آب از آب هم تکان نمی‌خورَد. ما که اینور ِخط‌یم نمی‌داند که با انگشت ِاشاره می‌شود ماهی را قلاب کرد. چقدر مسخرگیِ یک دلقک را لباس می‌پوشد...به اندازه‌ی پنجره‌ای که تمام بِدن‌اش را دراز کشیده، فکر می‌کند دارد فکر می‌کند...دو چشم دارد به هوای پریدنِ بادبادک‌های آشوب‌گر. باج می‌گیرد از چیزهایی که به جمجمه‌های انسان ِغارنشین بی‌ربط نمی‌پرَد. یک صدای اهورایی، چفت می‌شود به روز ِمیلادِ هر ساله‌اش...که مبادا قوز بالا قوز می‌جنباند.

محمدعلی شکیبایی
زن زندگی آزادی

#محمدعلی_شکیبایی
#فراسپیدی
#خط_مجلس_هنر_و_ادب
#شهرام_کریمی
/channel/khatartculture

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

وریا غفوری به مناسبت زادروز خود و آزادی توماج صالحی: به امید آزادی تمامی زندانیان با شرافت

وریا غفوری، قهرمان مردمی با انتشار مطلبی درباره زادروز خود که مصادف با آزادی توماج صالحی شد، نوشت: آبانی که از سال ۹۸، تداعی‌کننده روز‌های سیاه است. کام من برای همیشه در این ماه تلخ خواهد بود. زادروزم مصادف شد با خبر آزادی توماج صالحی عزیز. خبری که بسیار مسرت‌بخش بود. به امید آزادی تمامی زندانیان با شرافت. بسیار سپاسگزار تمامی عزیزانی که زادروزم را شاد‌باش گفتند هستم.

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

در سوگ تو
واژه ها داغدارند
جملات بدون تو اکسیژن ندارند
به خِروار نگاه می کنم
به عکاسی مهتاب
که عکس تمام قدت را قاب گرفته است
بی تو انگار خِروار هویت ندارد!
خیالم تخت بود که هستی
که داستانِ خِروار را برایم می نویسی
داستانِ آن خیابان
سونامی بغض شد برایم!
چه بی رحم است پاییز
وقتی به درختِ سبزِ خروار هم رحم نمی کند!
پاییز است و واژه هایم برایت تب کرده اند
برای تو که راویِ خیابان‌های خیسِ شهر بودی...
منتظرم محمود،منتظرِ داستان خیابان خروار می مانم که تو برایم بنویسی...

فرزاد صدری
عضو گروه تاریخ و فرهنگ بهبهان
۲۳ آبان ۱۴۰۲ - شیراز

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

آلنوش طریان، نخستین زن فیزیک‌دان ایران و مادر ِ ستاره‌شناسی ایران

توانا- آلنوش طریان، هجدهم آبان‌ماه ۱۲۹۹ در خانواده‌ای ارمنی، تحصیل‌کرده و اهل فرهنگ در تهران به دنیا آمد. پدرش آرتو طریان دانش‌آموخته‌ی نمایش و بازی‌گری از مسکو بود. مادر آلنوش، وارتو طریان نیز فارغ‌التحصیل رشته‌ی ادبیات و هنر سخن‌وری از کشور سوئیس بود. وارتو طریان با نام هنری «لالا» هم‌چنین هنرپیشه و کارگردان تئاتر نیز بود.

او نخستین زن ایرانی بود که نمایش‌نامه‌ای را کارگردانی کرده است. مادر آلنوش، در سال ۱۲۷۵ شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. او برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت و پس از بازگشت با آرتو طریان ازدواج کرد. مادر و پدر آلنوش در نمایش‌های متعددی با یک‌دیگر بر روی صحنه رفتند و بیش از بیست‌وپنج سال در این عرصه به فعالیت پرداختند.

مادر ِ آلنوش در نمایش‌نامه‌های فارسی بسیاری نقش‌آفرینی کرد و بارها از سوی مجلات «ایران»، «اتحاد»، «ستاره ایران»، «ایران آزاد»، «قانون» و «مرکز دوفرانس» ِ پاریس مورد تمجید قرار گرفت. آلنوش در چنین خانواده‌ای بالید و رشد کرد. آلنوش تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی ارامنه و دوره‌ی دبیرستان را در دبیرستان «انوشیروان دادگر» زرتشتیان سپری کرد.

آلنوش در مورد تحصیل در این مدرسه می‌گوید: «در آن زمان، در مدارس ارمنیان تنها تا کلاس نهم تدریس میشد و من، پس از اتمام دورۀ نه ساله در مدرسۀ ارمنیان، برای تکمیل تحصیلات به مدت دو سال به مدرسۀ انوشیروان دادگر، که متعلق به زرتشتیان بود، رفتم. دلیل انتخاب این مدرسه هم نزدیک بودن آن به منزل ما بود.»

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2hoyr6m

#پروفایل
#یاری_مدنی_توانا
#فیزیک
#زنان


@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

دیوارنویسی برای آرمیتا گراوند

«ارمیتا را شما کشتید»

#آرمیتا_گرواند #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

بخشی از ترانه «اما»

کاری از : عاصی
شعر از : دکتر سید مهدی موسوی

متن:

با اینکه ما شبامون تاریکه
با اینکه غم به دلا نزدیکه


بوی خون می‌ده انگار هر شب بارون
تو خیابونا می‌میرن بچه‌هامون

اما اما اما ما می‌رسیم
به یه فردای خوب
ما می‌رسیم
جلو گولّه هاتون
ما فریادیم

با اینکه دل زیر اوار درده
با اینکه شب مارو اواره کرده

ولی راهی نمونده تا روز شادی
می دونیم خیلی نزدیکیم به آزادی

اما اما اما ما می رسیم
به یه فردای خوب ما می رسیم
جلو گوله هاتون ما فریادیم

باهم باهم باهم ما می تونیم
اگه هرچی بشه ما می تونیم
آخر این شبها ما آزادیم

با اینکه تو توی دستات تفنگه
با اینکه تو انگار قلبت از سنگه

ولی راهی نمونده تا روز شادی
می‌دونیم خیلی نزدیکیم به آزادی

اما اما اما ما می رسیم
به یه فردای خوب ما می رسیم
جلو گوله هاتون ما فریادیم

باهم باهم باهم ما می تونیم
اگه هرچی بشه ما می تونیم
آخر این شبها ما آزادیم


به زودی نسخه کامل منتشر می‌شود.

#ارمیتا_گراوند #مهسا_امینی #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

Читать полностью…

خط مجلس هنر و ادب Khat of Art and Culture

فراسپید ۷۴


خنیاگری که می‌رود...وطن را وطن بکند و کفن کند هرچه بد را. فلسفه را از خانه به خیابان می‌آورد. چه حس ‍ِ خوبی دارد منطق ِ زن زندگی آزادی. فلسفیدن در هوای گرگ و میش تنبان ِ هرچه درنده را حلق‌آویز. کافی‌ست کبریتی به پشمشان جلوس کند...تا لبیک گفتنشان آوار شود میان ِ آن‌چه می‌بینیم یا نمی‌بینیم. چشم‌ها از فلسفه‌ی دکارت هم در حیرت. زاهدان در خون بی‌امان. حاج آقا چُپُق‌اش را برای حماس چاق می‌کند...تا رنج ِ فلسطین را کنج ِ دلش بگذارد. چقدر نمک برای چاشنی گازهای سمی‌ سفارش داده...بماند. بماند تا هرچه گفتم را یدک بکشد. جنازه‌ها را که بشماری...تازه می‌فهمی زن زندگی آزادی افسانه نیست. کلمه درد دارد. درد ِ کلمه...کلمه‌ی درد عصب ِ خاورمیانه است.


محمدعلی شکیبایی

#آبان_خونین
#رویا_ذاکری
#آرمیتا_گراوند
#فاطمه_سپهری
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_اعدام
#خط_مجلس_هنر_و_ادب
/channel/khatartculture

Читать полностью…
Subscribe to a channel