❇️سیما منصوری 🌐روانشناس و مشاور 💠سکستراپیست 💠خانواده درمانی 💠کودک و نوجوان 💠مشاوره زوجین 💠مشاوره پیش از ازدواج 💠اعتیاد 💒 خیابان ستارخان،بین فلکه اول و دوم صادقیه ۴۴۲۴ ۹۱۰۴ 🆔 @SimaaMansoorii
دستکاری ذهنی و احساسی یکی از روشهای متداول در روابط ناسالم است که در آن فردی سعی میکند از طریق تکنیکهای مختلف، دیگران را تحت کنترل خود قرار دهد و آنها را به شکلی که میخواهد رفتار کنند.
۱. احساس ناپایداری در رابطه
رابطهای که در آن دستکاری احساسی وجود دارد، اغلب به شکل یک چرخ و فلک احساسی تجربه میشود. شما ممکن است در یک لحظه احساس کنید که همه چیز خوب است و در لحظهای دیگر احساس کنید که همه چیز فروپاشیده.
۲. عدم امنیت و اعتماد
قربانی احساس میکند که نمیتواند به طرف مقابل اعتماد کند و همیشه در حال ارزیابی رفتارها و صحبتهای اوست.
۳. نیاز به دفاع مداوم
مثال: شما دائماً در حال توجیه و توضیح رفتارهای خود هستید، حتی زمانی که هیچ دلیلی برای دفاع وجود ندارد، زیرا دستکاریکننده دائماً شما را متهم به اشتباهات مختلف میکند.
۴. تغییر هویت
شما تغییر میکنید و سعی میکنید به کسی تبدیل شوید که فرد مقابل میخواهد، حتی اگر این به معنی نادیده گرفتن ارزشها و علایق شخصی شما باشد.
🌱
همه ما دو زندگی موازی داریم: یکی همین زندگی کنونیمان و دیگری همان که حس میکنیم باید میداشتیم یا هنوز هم ممکن است داشته باشیمش. با وجود تمام تلاشی که صَرف زیستن در لحظه میکنیم، آن زندگیِ نازیسته به حضوری گریزناپذیر میماند، به سایهای که گویی قدمبهقدم ما را دنبال میکند؛ و همین ممکن است تبدیل شود به داستان زندگی ما: مرثیهای در سوگ نیازهای برآوردهنشده و میلهای قربانیشده. افسانه استعدادهایمان ما را افسون میکند؛ این افسانه که میتوانیم چهجور آدمی شویم و چهها کنیم. و این میتواند زندگی ما را به یک ناکامی همیشگی و بیپایان تبدیل کند.
🌸
ما معمولاً با کمارزش جلوه دادن چیزی که از آن تعریف شده یا با بیش از حد متواضع رفتارکردن تعریفها را تباه میکنیم. ممکن است با خودتان فکر کنید که گفتن «ممنون» باعث میشود مغرور یا از خودراضی به نظر برسید. مشکل اینجاست که، با طفرهرفتن از یک تعریف صادقانه، به کسی که بهقدری مهربان بوده که از شما تعریف کند احترام نمیگذارید. با گفتن «ممنون» هم به کسی که از شما تعریف کرده احترام میگذارید و هم به خودتان اجازه میدهید که از آن لحظه لذت ببرید. برای مثال وقتی کسی به شما میگوید: «لباست بسیار زیباست.» بهجای گفتن: «اوه! منظورت این لباس قدیمیه؟ خیلی ساله که دارمش.» سعی کنید بگویید: «ممنونم. خوشحالم از لباسم خوشت اومده.»
🌱
🔵 چشموهمچشمی و تجملگرایی؛ فقط یه عادت نیست، یه مشکل روانیه!
شاید فکر کنیم آدمایی که دنبال زندگی تجملی هستن و دائم خودشون رو تو رقابت مصرفی میندازن، اعتمادبهنفس بالایی دارن، ولی تحقیقات نشون داده که این افراد معمولاً از درون با احساس ناامنی و حرمتنفس پایین درگیرن!
📌 یعنی چی؟
🔹 آدمای خودشیفته بیشتر از بقیه به تجملگرایی و نمایش داراییهاشون علاقه دارن.
🔹 ولی در واقع، اونا سعی میکنن کمبودهای درونیشون رو با ظاهر پر زرقوبرق بپوشونن.
🔹 افرادی که اضطراب اجتماعی دارن، بیشتر از بقیه تو رقابتهای مصرفی میافتن، چون احساس میکنن اگه ساده باشن، دیده نمیشن!
⚠️ حالا مشکل چیه؟
🔸 تحقیقات روی ۲۵۹ مطالعه نشون داده هرچی آدم بیشتر به مادیات و چشموهمچشمی توجه کنه، اضطراب و افسردگیش هم بیشتر میشه!
🔸 در واقع، هرچی دنبال تجملات بریم، خوشبختی ازمون دورتر میشه.
آنچه باعث میشود بتوانیم سالها با شریک زندگیمان رابطه صمیمانه برقرار کنیم این است که بتوانیم خشم و گاهی نفرتی را که در رابطه به وجود میآید تحمل کنیم، رفتار مخرب نشان ندهیم و به او صدمه نرسانیم. این موضوع در مورد دوستان و خانواده هم صادق است.
تحمل این نوع دوسوگرایی به این معناست که یاد بگیریم، بدون آنکه از پا دربیاییم، هیجانی را تجربه کنیم و همچنین درک کنیم که همه احساسات موقتیاند. تحمل دوسوگرایی یعنی قادر باشیم این فکر و اعتقاد را داشته باشیم که: ممکن است الان از تو متنفر باشم و بخواهم خرخرهات را بجوم. اما میدانم که این احساس میگذرد و درنهایت، باز هم به تو عشق میورزم.
شاید شما کسانی را بشناسید که مدام از این رابطه به آن رابطه عاشقانه میپرند یا مدام دوست عوض میکنند و با دوستان قبلیشان به هم میزنند. اگر نمیتوانید واقعیت هیجانات آمیخته را تحمل کنید، مشکل بتوانید در روابط صمیمی بلندمدت دوام بیاورید.
جوزف برگو
⭐
هرچه فرد بیشتر جویای خوشی باشد، شادی بیشتر از او میگریزد. این دید باعث شد فرانکل بگوید: «نمیتوان در پی شادی رفت، شادی از پی انسان میآید.» اَلِن واتس میگوید: «درست همان زمان که در جستجویش هستی، از دستش میدهی.» پس لذت هدف نهایی نیست بلکه پیامد جستجوی فرد برای معناست.
…هرچه بیشتر در پیِ لذت باشیم، بیشتر از ما میگریزد. فرانکل میگوید لذت محصول معناست و جستجوی فرد باید به سمت معنا هدایت شود. من معتقدم جستجوی معنا نیز به همین اندازه ضد و نقیض است: هرچه بیشتر با منطق و استدلال در جستجوی آن باشیم، کمتر مییابیمش، پرسشهایی که فرد در برابر معنا مطرح میکند، همواره از پاسخها بیشتر عمر میکنند.
🌸
| احساسهای هماهنگ در مقابل احساسهای وسواسی |
وقتی حسرت میخورید به چیزی بیرون خودتان نیاز دارید. انگیزه را از بیرون میگیرید، مدام به چیزی که در بیرون اتفاق میافتد واکنش نشان میدهید؛ ولی در فرصت به چیزی بیرون خودتان نیاز ندارید از درون خودتان انگیزه میگیرید، اتفاقهای بیرون را میگیرید و به چیزی تبدیل میکنید که مایه پیشرفتتان باشد. «انگیزه و سرچشمهی حسرت نیازهای ناسالم است». «انگیزه و سرچشمه فرصت، خواستهای آگاهانه و سالم است». روانشناسان نیازها و خواستها را به دو دسته احساس تقسیم کردهاند: وسواسی و هماهنگ.
احساسهای وسواسی به شدت تکانهایاند و منشا آنها هیجانات سرکوب شده و تعارضات حل نشده درونی است. وسواس یعنی تبدیل کردن چیزی به مشغولیت روانی تا حد درماندگی با تمام وجود حس میکنید به آن نیاز دارید و بدون آن هرگز شادکام نخواهید شد. این احساسها معمولاً با اعتیاد همراهاند؛ به علاوه، وقتی به چیزی وسواس پیدا میکنید از دیگر جنبههای زندگی غافل میشوید، وسواستان بر همه چیز سایه میاندازد و شما را برای رسیدن به آنچه وسواسش را دارید، به تصمیمهای کوتهبینانهای وا میدارد که تأثیر نامطلوبی بر دیگر جنبههای زندگی میگذارد. از همان لحظهای که به چیزی وسواس یا وابستگی پیدا میکنید حسرت شما آغاز میشود. فرقی ندارد چیزی کوچک باشد یا چیزی بزرگ.
اگر به پیروزی در بحث نیاز داشته باشید دچار حسرت هستید؛ اگر چیزی مطابق برنامهتان پیش نرود و ناراحت شوید، دچار حسرتید؛ همیشه تجربه یا وضعیتتان را در مقایسه با چیزی میسنجید که خیال میکردید قرار است بشود، در حالی که باید از تجربهها درس بگیرید و بدون توجه به اتفاقی که افتاده شادکام باشید. پژوهشها ثابت میکنند احساسات وسواسی نمیگذارند درست فکر کنید. حضور ذهن در لحظه برایتان دشوار میشود، چون تمام فکر و ذکرتان گرفتار وسواس است. وسواس، احساس فرسایندهای است آکنده از حسرت و تنازعات درونی. بنابراین احساس وسواسی مانع غرقگی شما در فعالیتهایتان میشود؛ یعنی نمیتوانید با تمام وجودتان غرق کار شوید؛ به جای اینکه سیال و روان کار کنید، مدام ارتباطتان با خود و اطرافتان قطع میشود.
ولی احساسهای هماهنگ، درست در نقطه مقابل وسواسها ذاتاً برانگیخته و سالماند؛ وقتی احساس هماهنگی نسبت به چیزی دارید، مهار احساس به دست شماست، نه مهار شما به دست احساس؛ کارتان را با فکر و بینش عمیق انجام میدهید نه به شکلی نامعقول و واکنشی. انگیزه شما رسیدن به هدف است نه «نیاز».
🌱
💌یه نفر را هم میشناختم باادب و با شخصیت. روز آخر، وقتی فهمید همه چیز مطابق میلش پیش نمیره تبدیل شد به یه آدم بددهن و بیشخصیت.
مونده بودم اینو کجای دلم بذارم که قسمت شد یه نمایش ببینم به اسم سی و یک رویا. یه جای نمایش یکی گفت تو دنیایی که ۵۱ بر ۱۷ بخشپذیره، هر کاری از هر کس بر میاد.
میخوام بگم یه وقت هایی آدمها در وضعیت تقسیم ۵۱ بر ۱۷ قرار میگیرن. یه کاری ازشون سر میزنه که انتظار نداری. بعضی وقتها بخشپذیری ۵۱ بر ۱۷ شون خیلی ترحمانگیزه، بعضی وقتها فاجعه است، بعضی وقتها هم میشه از کنارش گذشت.
چه کاری از دست ما بر میاد؟ هیچی،
همین که وقتی سر و کله یه ۱۷ از دور پیدا شد
مواظب باشیم از ۵۲ پایین تر نریم.
🟣راه سریع از بین بردن استرس
روش های زیادی برای از بین بردن استرس و اضطراب در طولانی مدت است. اما درمان فوری استرس از دغدغه های اصلی افراد در شرایط خاص است. استفاده از دم و بازدم عمیق، نوشیدن یک لیوان آب سرد، پیدا کردن راه حل برای مسئله پیش آمده، عدم تفکر زیاد و نشخوار ذهنی، مشورت کردن با فرد ایمن، مشغول کردن ذهن خود به موضوعی دیگر از اقدامات اولیه برای از بین بردن فوری استرس است.
@Psychology_Haleh
🟧استرس چیست؟
@Psychology_Haleh
استرس ، میتواند گاهی خفیف و زودگذر باشد (مانند استرسی که قبل از یک آزمون ساده به ما دست میدهد) یا ممکن است شدید باشد و حالت مزمن پیدا کند.
در واقع کمی استرس قبل از انجام هرکاری لازم است و میتواند به بهتر انجام شدن آن کار منجر شود.
اما استرس شدید و مزمنی که فشارهای روحی و جسمی بیش از حد به فرد وارد میکند، میتواند تأثیر مخربی بر زندگی او داشته باشد و حتی سبب بیماری شود.
🟧 اضطراب چیست؟
اضطراب یک حالت هیجانی شدید است که معمولاً با احساس ترس، دلهره و نگرانی همراه میشود. اختلالات اضطرابی یکی از رایجترین بیماریهای روانی در جهان هستند که تمام گروههای سنی از کودکان تا بزرگسالان را تحت تأثیر قرار میدهد.
@Psychology_Haleh
| ۶کار اشتباه که باید ترکشون کنی |
اشتباه اول: سرزنش کردن خودت وقتی اشتباه میکنی.
جایگزین صحیح: به جای سرزنش، نقطه ضعفت رو شناسایی کن و رشد کن.
اشتباه دوم: وانمود کردن به اینکه حالت خوبه درحالیکه حالت بده.
جایگزین صحیح: درباره حال بدت با یک انسان امن مثل روانشناس یا مشاور صحبت کن.
اشتباه سوم: باور به اینکه برای ارزشمند بودن حتما باید موفق باشی.
باور جایگزین: برای ارزشهات تلاش کن و بدون، موفقیت، یعنی رشد؛ نه رسیدن به مقصد.
اشتباه چهارم: بد دونستن و سرکوب کردن احساسات بدی که داری.
جایگزین صحیح: منشأ احساساتت رو به کمک مشاور کشف، و راه کنترلش رو یاد بگیر و سرکوبش نکن.
اشتباه پنجم: اینکه فکر میکنی به کمک نیاز نداری و از کسی کمک نمیگیری.
جایگزین صحیح: کمک گرفتن از افراد قابل اتکا و امن صحیح و کاملا کار درستی است.
اشتباه ششم: باور به اینکه همیشه همین جایی که هستی میمونی.
جایگزین صحیح: من با رشدِ مهارتهام و با گسترش روابط صحیح میتونم شرایطم رو تغییر بدم و اوضاعم رو بهتر کنم.
🌱
بهترین شیوه زندگی آن نیست که نقشههایی بزرگ برای فردایت بکشی، آن است که وقتی آفتاب غروب میکند، لذت یک روز آرام را چشیده باشی!
📚
هیچ كسﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩه ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪﺍﯼ،
ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ.
هیچ كس ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ..
ﺩﺭﺑﺎﺭه ی ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﻬﻨﺪﺱ یا ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ، ﺭﻓﺘﮕﺮ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ گل ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ.
ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ،
ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ،
ﺍﻧﺪﺍﻡِ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ،
و ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺗﻨﻬﺎ ﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ..
📚
زندگی فقط رسیدن به اهداف نیست
زندگی مسیرِ آرامش است
آرامشت را بساز
در راهِ رسیدنهای بیجا نجنگ
گاه کوتاه بیا و آرام بگیر
و در خلوتِ خویش چایِ آرامش را خوش طعم بنوش...
📚
فلسفه اینکه مدام تاکید میکنیم خودآگاهی داشته باشید و رو خودتون کار کنید چیه؟
چرا میگیم وقتی تو رابطه میری غرق رابطه نشو و خودمراقبتی رو تو اولویت قرار بده
به این جمله دقت کنید. من هوای تورو دارم و تو هوای منو داشته باش
حالا چی میشه اگه اینوری بگیم. من به خاطر تو هوای خودم رو دارم و تو به خاطر من هوای خودت رو داشته باش. من خودمو رشد میدم، بیشتر آگاه میشم، خودمو عمیق میشناسم، رو ضعفهام کار میکنم، با ترس هام مواجه میشم و تو هم همینکارو بکن.
تو حالت اول دست به فداکاری و از خودگذشتگی میزنی و آخرش نه تنها رشد نمیکنی، بلکه شکست و پشیمانی نصیبت میشه ولی تو حالت دوم علاوه بر رشد و قدرت زیاد، احترام خروجی اونه
رو خودت تمرکز کن
🌹
(صبا وقت سحر بویی ز زلف یار میآورد)
بنازم فال حافظ را امیدم داده می آیی...!
صبح بخیر
🌸
| سه شیوه رواندرمانی در مثنوی |
یافتن شیوهها و نظریههای رواندرمانی در اثر ارزشمند مثنوی گواه این است که قرنها قبل از انتشار نظریههای انسانشناسی و رواندرمانی از سوی دانشمندان غربی، بزرگمردی چون مولانا که دستپرورده عرفان ناب اسلامی است به بعُد روحی-روانی انسان سالم توجه خاص داشته و برای تأمین آن راهکارهای ارزندهای به کار گرفته است.
۱. شعردرمانی: یکی از این شیوههای هنری مؤثر، شعردرمانی است. شعردرمانی یک هنر درمانی خلّاق است که شعر و دیگر شکلهای برانگیزنده ادبیات را برای رسیدن به اهداف درمانی و رشد شخصی به کار میگیرد.در این شکل منحصربهفرد درمان، مراجعهکننده فرصتی متفاوت برای تعریف هویت خود و نشاندادن خود به درمانگر با صدای درونی خودش دارد. این خود افشایی توسط مراجعهکننده، یک رابطۀ خوب با درمانگر را تقویت میکند.
یکی از اهداف شعر درمانی، بهجریاندرآوردن هیجانات سرکوبشده و آزادسازی تنشها و نیز کشف معانی جدید از طریق نظرات، بصیرتها و اطلاعات جدید است. مولوی همچون روانشناسی آگاه و درمانگری توانا، شعر خویش را به اعماق روح خواننده رسوخ میدهد و ناخودآگاه ذهن او را مهیای پذیرش میسازد.
۲. تکنیک استفاده از خواب و رؤیا در روان درمانی: رؤیا صورتهای ذهنی و حسی است که شخص در خواب میبیند و معمولاً بدون ارتباط و نظم منطقی به دنبال هم میآید. از نظر فروید، رؤیا آینۀ ضمیر ناهشیار انسان است و معمولاً برای کاهش اضطراب و پردازش نیازهای سرکوبشده به کار میرود.
۳.و اقعیتدرمانی:واقعیتدرمانی یکی از جدیدترین تلاشهای درمانگران در راه توصیف انسان، تعیین قوانین رفتاری و چگونگی نیل به رضایت، خوشبختی و موفقیت محسوب میشود.در این شیوه درمان، مواجهشدن با واقعیت، قبول مسئولیت و قضاوت اخلاقی درباره درست و نادرست بودن رفتار و در نتیجه نیل به هویت توفیق مورد تأکید است.واقعیتدرمانی با تأکید بر رفتار اجتماعی مناسب و مسئولیت فردی در موقعیتهای اصلاحی، رسمی، سازمانی و تحصیلی، رویکرد مشاورهای پرقدرتی به حساب میآید.
🌱
| احساسهای هماهنگ در مقابل احساسهای وسواسی |
وقتی حسرت میخورید به چیزی بیرون خودتان نیاز دارید. انگیزه را از بیرون میگیرید، مدام به چیزی که در بیرون اتفاق میافتد واکنش نشان میدهید؛ ولی در فرصت به چیزی بیرون خودتان نیاز ندارید از درون خودتان انگیزه میگیرید، اتفاقهای بیرون را میگیرید و به چیزی تبدیل میکنید که مایه پیشرفتتان باشد. «انگیزه و سرچشمهی حسرت نیازهای ناسالم است». «انگیزه و سرچشمه فرصت، خواستهای آگاهانه و سالم است». روانشناسان نیازها و خواستها را به دو دسته احساس تقسیم کردهاند: وسواسی و هماهنگ.
احساسهای وسواسی به شدت تکانهایاند و منشا آنها هیجانات سرکوب شده و تعارضات حل نشده درونی است. وسواس یعنی تبدیل کردن چیزی به مشغولیت روانی تا حد درماندگی با تمام وجود حس میکنید به آن نیاز دارید و بدون آن هرگز شادکام نخواهید شد. این احساسها معمولاً با اعتیاد همراهاند؛ به علاوه، وقتی به چیزی وسواس پیدا میکنید از دیگر جنبههای زندگی غافل میشوید، وسواستان بر همه چیز سایه میاندازد و شما را برای رسیدن به آنچه وسواسش را دارید، به تصمیمهای کوتهبینانهای وا میدارد که تأثیر نامطلوبی بر دیگر جنبههای زندگی میگذارد. از همان لحظهای که به چیزی وسواس یا وابستگی پیدا میکنید حسرت شما آغاز میشود. فرقی ندارد چیزی کوچک باشد یا چیزی بزرگ.
اگر به پیروزی در بحث نیاز داشته باشید دچار حسرت هستید؛ اگر چیزی مطابق برنامهتان پیش نرود و ناراحت شوید، دچار حسرتید؛ همیشه تجربه یا وضعیتتان را در مقایسه با چیزی میسنجید که خیال میکردید قرار است بشود، در حالی که باید از تجربهها درس بگیرید و بدون توجه به اتفاقی که افتاده شادکام باشید. پژوهشها ثابت میکنند احساسات وسواسی نمیگذارند درست فکر کنید. حضور ذهن در لحظه برایتان دشوار میشود، چون تمام فکر و ذکرتان گرفتار وسواس است. وسواس، احساس فرسایندهای است آکنده از حسرت و تنازعات درونی. بنابراین احساس وسواسی مانع غرقگی شما در فعالیتهایتان میشود؛ یعنی نمیتوانید با تمام وجودتان غرق کار شوید؛ به جای اینکه سیال و روان کار کنید، مدام ارتباطتان با خود و اطرافتان قطع میشود.
ولی احساسهای هماهنگ، درست در نقطه مقابل وسواسها ذاتاً برانگیخته و سالماند؛ وقتی احساس هماهنگی نسبت به چیزی دارید، مهار احساس به دست شماست، نه مهار شما به دست احساس؛ کارتان را با فکر و بینش عمیق انجام میدهید نه به شکلی نامعقول و واکنشی. انگیزه شما رسیدن به هدف است نه «نیاز».
🌱
میشود شبی مُرد و صبح روز بعد، با لبخند ادامه داد...
صبح بخیر زندگی🪴
| تجربهی همزمانی یونگ |
مفهوم همزمانی، اولین بار به دست کارل گوستاو یونگ، روانپزشک سوئیسی، در دهه ۱۹۲۰ میلادی توضیح داده شد. همزمانی اصطلاحی توصیفی است برای رابطه بین دو واقعه که از بعد معنا به یکدیگر مرتبط هستند؛ رابطهای که نمیتوان از طریق علت و معلول شرح داد و همین «معنا» همزمانی را از یک رویداد صرفا همزمان متمایز میسازد. همزمانی تقارن رویدادهایی است که برای فرد معنیدار است؛ بنابراین هر تجربه همزمانی منحصر به فرد است. ممکن است دو اتفاق هم¬زمان برای یک فرد معنی داشته باشد و برای دیگری نداشته و همزمانی محسوب نشود. درک یک واقعه همزمانی مستلزم این است که فرد توانایی توجه به وضعیت ذهنی خود اعم از فکر، احساس، بصیرت، رؤیا یا پیشآگاهی را داشته باشد و به طور شهودی آنرا با یک واقعه بیرونی مرتبط سازد.
مثلاً محققی که در خصوص نکته مهمی سردرگم شده است و نیاز به اطلاعات فنی بسیار پیچیدهای دارد، به طور اتفاقی هنگام صرف شام در رستوران متوجه گفتوگوی بین دو دوست در همان زمینهای میشود که او در آن دچار چالش شده بود و میتواند جواب معمای خود را پیدا کند. یونگ منشاء و منبع چنین رویدادهایی را در ناخودآگاه جمعی افراد (ظرفیتهای مشترک انسانها) میداند و معتقد است که روان انسان، از طریق ناخودآگاه جمعی، با طبیعت و دنیای عینی در ارتباط است و حوادث همزمانی هم که نمیتوان بهوسیلهی منطق علّی توجیهشان کرد، برآمده از چنین رابطهای هستند.
🌱
ما از فقدان عشق میترسیم. ترس از فقدان عشق یعنی منع کردن بعضی اشکال عشق (عشق محرمخواهانه، عشق بین نژادهای متفاوت، عشق همجنسخواهانه، یا روابط جنسی بهاصطلاح منحرفانه و از این دست). کودک به والدینش میگوید: «در قبال عشق و حمایتی که به من میدهید، تا جای ممکن، همان چیزی خواهم بود که دلخواه شماست.»
کموبیش شبیه حکایت تامس هابز درباره حکومت مطلقه - که در آن حاکم مطلق به معنی واقعی کلمه امکان زندگی را مهیا میکند - حمایت از آدمها برای بقا مهمتر از هر چیز است: همهچیز باید فدای این امر شود جز جان آدمی.
امنیت به میل ترجیح داده میشود؛ میل فدای امنیت میشود. ولی این امنیتِ مفروض، دستکم از منظر فروید، به قیمت قابل ملاحظهای تمام میشود؛ در واقع، به قیمت فروکاسته شدن به یک ابژه، به خاطر اینکه مثل یک ابژه با ما رفتار میشود.
🌹
⚜استرس طولانی مدت چه تاثیرات جسمانی ای برای شما به همراه دارد؟
@Psychology_Haleh
🟧اضطراب و استرس
استرس و اضطراب دو طرف یک سکه هستند. استرس نتیجه واکنشهای روی مغز یا بدن شماست که میتواند ناشی از یک رویداد یا فعالیت باشد که شما را عصبی یا نگران میکند. اضطراب همان نگرانی، ترس و دلهره است. در واقع اضطراب میتواند واکنشی در برابر استرس باشد، اما ممکن است در افرادی که استرس هم ندارند رخ دهد. اضطراب و استرس علائم جسمی و روحی ایجاد میکند.
@Psychology_Haleh
كسى كه منتظر میماند تا انتخاب شود،
هيچوقت خوشبختى را تجربه نخواهد كرد!
براى خوشبخت شدن بايد جسور بود
و دل را به دريا زد!
اصلا بايد هر چه در اين دلِ لعنتى میگذرد
را بريزيد بيرون!
نهايتش اين است:
زندگیات را با "ای كاش" ها
پيش نمیبرى…
📚
فرقی نمیکند شب چگونه گذشت،
هر صبح زندگی متولد میشود
صبح بزرگترین پاداش
برای کسانیست ک زنده مانده اند!
صبح مثل معجزه میماند،
آغاز یک زندگیست که به پایان رسیده بود.
📚
بزرگترین شلاقی که ما بر گرده جسم و جان کودک فرود میآوریم مقایسه است. و مهمترین علت خشم و نفرتی که رفته رفته به درون او میخزد و لانه میکند، مقایسه است. در هر قدم شلاق مقایسه دور ذهن کودک میچرخد و او را به طرف قله ارزشها میراند. با توجه به هوایی و موهوم بودن ارزشها، با توجه به تحققناپذیری آنها، با توجه به اینکه هر فرد خود را دردانه خلقت تصور میکند و ارزشها را حق خود میداند؛ و با توجه به اینکه تصور هر فرد اینست که ارزشها نصیب دیگران شده است، نه او، میتوان به عمق خشم و نفرت و حسرت و حقارت و خودخواهی و بیرحمی انسانها پی برد. و زندگی و روابط را انسانهایی میسازند با چنین زمینه روانیای. در این صورت آیا میخواهی چهره دنیا بهتر از اینکه هست باشد؟
🌱