3775
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره می شود) . ارتباط با مدیر کانال @ghanbarian_admin. . در پیامرسان های دیگر نیز ما را دنبال کنید . اینستاگرام Instagram.com/ghanbarian.ir . ایتا eitaa.com/m_ghanbarian
🙏 لطفا این دو کلیپ مهم را باهم ببینید!
🔘 قدرت نرم جامعه ایمانی
• تهمت تحجر به مومنین مطالبه گر!
❓چرا برخی مومنین و بچه های انقلاب تندند؟! /جواب از امام صادق(ع)!
⬅️ سه توصیه مهم در اینباره...
• مثل ربانیّ امت باشیم!
• سرمایه اجتماعی و قدرت نرم برای برخورد قضایی از کجاست؟!
🎥 حجت الاسلام و المسلمین #قنبریان
برنامه سحرنشینی/ شبکه دو/ رمضان۱۴۰۴ / #باز_نشر
❗️عذر خواه برخی غلط های املایی زیرنویس ها هستیم
📎 متن روایت امام صادق (ع) از علل الشرایع/ جلد۲ / باب۳۴۶
https://lib.eshia.ir/10107/2/557
#حجاب
#بچه_های_انقلاب
#حوزه_علمیه
☑️ @m_ghanbarian
🔰 درسهای نهجالبلاغه | شرح خطبه ۲۱۶
📝 خلاصه جلسهٔ پانزدهم (۸۴) | ۷ آذر ۱۴۰۴
🎙 حجت الاسلام محسن قنبریان
🟠 حقّ «تشکّل» و «تجمّع» برای إصلاحِ امور
🔸بر اساسِ آموزههای نهجالبلاغه و سیرهٔ علوی، «حُسن تعاون» تنها یک توصیهٔ اخلاقیِ فردی نیست، بلکه یک دستورِ راهبردی برای «استقامت بر حقوق اساسی» است که ملازمش؛ بهرسمیتشناختنِ «تشکّلیابی» (اصل ۲۶) و «تجمّعات/مظاهرات» (اصل ۲۷) را بهعنوانِ ابزارهای تحقِق این استقامت، ایجاب میکند. حاکمیت نمیتواند مردم را به استقامت فراخواند اما ابزارهای جمعیِ تحقّق آن را سلب نماید.
1️⃣ تبیین جایگاه «حُسن تعاون» در حقوق متقابل
بر اساس فراز «وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِی ذَلِکَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَیْهِ» در این خطبه، محوریتِ بحث بر حقوقِ طرفینی (حقوق متقابل مردم و حاکم) استوار است. نکات کلیدی عبارتاند از:
🔸شمولیتِ نیاز به تعاون
هیچکس، حتی اگر در منزلتِ حق و فضیلتِ دین در بالاترین جایگاه باشد (مانند معصوم علیهالسلام)، در أدای حقّی که خداوند بر عهدهٔ او نهاده، بینیاز از یاریِ دیگران نیست. متقابلاً هیچکس، هرچند در چشم مردم کوچک دیده شود، کمتر از آن نیست که یاری دهد یا یاری شود.*
🔸أبعاد دوگانهٔ تعاون
«حُسنِ تعاون» دارای دو ساحت است:
۱- تعاونِ مردم با یکدیگر برای «استقامت بر حقوق اساسی» خود.*
۲- یاریرساندن به حاکم (والی) برای تحقّقِ حقوقِ مربوط به او و پرداختِ حقوق مردم.*
در ادبیاتِ شیعیِ ما، وقتی امر به معرف بهصورت مطلق مطرح میشود، غالباً ناظر به قدرتِ حاکم است.
2️⃣ استدلال بر «ضرورت تشکّلیابی» (مبانی اصل ۲۶ قانون اساسی)
با استناد به مفهوم «استقامت رعیت» و «حسن تعاون»، استدلالهایی منطقی برای لزومِ شرعی و عقلیِ تشکّلیابی اقامه میشود:
🔸ملازمهٔ عقلانی بین «دستور به استقامت» و «ابزار آن»
نمیتوان از یکسو دستور به «تعاون بر استقامتِ رعیت» داد و از سوی دیگر، مجوّزِ ابزارِ آن (تشکّل، تجمّع) را صادر نکرد. اگر حاکمیت مردم را ملزم به استقامت بر حقوقشان میکند، لازمهٔ عادی و قهریِ آن، پذیرشِ «تشکّلیابی» است.
🔸«تشکّل» بهمثابهٔ مصداقِ «حُسن تعاون»
أحزاب، انجمنهای اسلامی و تشکّلهای صنفی، مصادیقِ بارزِ «حسن تعاون» در حوزهٔ استقامت رعیت بر حقوق اساسی هستند.
🔸خطرِ «سلطه»، در فقدانِ «تعاون»
اگر رعیت بر حقوق خود استقامت نکنند و در این راه تعاون (تشکّل) نداشته باشند، «إصلاح والی» صورت نمیگیرد و نتیجهٔ قهریِ آن، «سلطه»ی کانونهای قدرت و ثروت بر مردم خواهد بود. در چنین وضعیتی طبق سنّت الهی، یاوری در زمین نخواهند داشت.
3️⃣ تبیین مشروعیتِ «مظاهره» و تجمّعات (مبانی اصل ۲۷ قانون اساسی)
واژهٔ «مُظاهره» (پشتیبانیکردن/ پشتبهپشتدادن) بهعنوان ریشهٔ فقهی و لغویِ تجمّعات و تظاهراتِ امروزی تحلیل میشود:
🔸معنای لغوی و اصطلاحی
«مظاهره» در لغت بهمعنای «إعلامِ رأی یا اظهارِ عاطفه به صورت دستهجمعی» است. تظاهراتِ امروزی، توسعه در مصداقِ همان مفهومِ «تظاهر» و «مُظاهره» در متون دینی است. [بقره/۸۵] و [توبه/۴] و [أحزاب/۲۶] و [ممتحنه/۹]
🔸تفکیکِ أحکامِ «مظاهره»
تظاهرات و تجمّعات امروزی، مصداقِ جدیدِ همان «مظاهره» و «استظهار» (پشتگرمی جستن) در ادبیات دینی است. لذا حکم آن تابع هدف آن است:
مظاهره بر إثم و عُدوان: حرام است (همکاری بر گناه).
مظاهره بر بِرّ و تقوا: لازم و ممدوح است. این نوع مظاهره، مصداقِ «نِعْمَ الْعَوْنُ الْمُظَاهَرَةُ» (بهترین یاری، مظاهره است) و «أَفْضَلُ الْعُدَّةِ الِاسْتِظْهَارُ» میباشد.
🔸کارکردِ مظاهره
مظاهره ابزاری برای آوردنِ قدرتِ اجتماعی به میدان جهت مطالبهگری و استقامت بر حقوق است.
4️⃣ شواهد روایی و سیرهٔ امیرالمؤمنین (ع)
برای اثباتِ ادعای جواز و لزومِ تشکّلیابی و تجمّعات، به شواهد تاریخی و روایی زیر استناد شده است:
🔸 ماجرای مواجه با تجمّع اهل ذمّه
هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) با جمعی از أهل ذمّه مواجه شد، نهتنها آنان را از تجمّع منع نکرد بکه اجازه داد (فَلَمَّا اجْتَمَعُوا أَذِنَ لَهُمْ) و فرمود برای خود نمایندگان/عُرفایی نصب کنید (فَأَسْنِدُوا أَمْرَكُمْ إِلَى أَرْضَاكُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ وَ أَعَمِّهِ نَصِيحَةً لَكُمْ).*
این سیره بر دو امر دلالت دارد:
۱- جواز «تجمّع» و «اجتماع».
۲- آموزشِ «تشکّلیابی» و تعیینِ «نماینده» برای بیان مطالبات.
🔸پیمان «حِلفُ الفُضول»
اشاره به تأیید پیامبر (ص) نسبت به پیمان «حلف الفضول» (تشکّلِ غیرحکومتی در جاهلیت برای دفاع از مظلوم) بهعنوان شاهدی بر جوازِ تشکیلِ نهادهای مدنیِ مستقل برای إقامهٔ حق، حتّی در حضورِ حاکمیت دینی.
#خطبه_۲۱۶ #مظاهره #تشکّل #تجّمع
☑️ @m_ghanbarian
💢 به زمان شروع مراسم توجه کنید
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
هیات راه فاطمه (س) قم
💐 جشن ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـانـوای
💠کربلایی علی اصغر چاوشی
📅 جمعه ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۴
(همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء)
شروع سخنرانی راس ساعت ۱۸:۲۰
🕌 قم، بلوار معلم شرقی
(حدفاصل میدان بسیج و میدان معلم)
خیابان شهیدان عابدی، فرعی چهارم،
پلاک ۱۴، بیت الکریمه(علیها السلام)
🔰لوکیشن بیت الکریمه
https://nshn.ir/967bsVHOVxvQa
🔸شمارۀ کارت هیات جهت حمایت مالی
(رو شماره کارت بزنید کپی میشه)۶۰۳۷۹۹۷۷۵۰۰۰۹۹۲۱
✅ برادران - خواهران
🆔 @rah_fatemeh
#ریلز
#استاد_قنبریان
▪️جنابِ مدیر فرهنگی،
به اسم نظم، دیوانسالاری نکنید!
🔻برای خرید بسته تبیینی _ تبلیغی دعوت کلیک کنید!
#دعوت
#اخلاق_اجتماعی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🆔 @maramyar_ir
🌐 http://www.negahschool.ir
🔰 درسهای نهجالبلاغه | شرح خطبه ۲۱۶
🔘 جلسه چهاردهم (۸۳) | ۲۳ آبان ۱۴۰۴
🎙 حجت الاسلام محسن قنبریان | هیئت راه فاطمه | قم
🟠 گذار از «توصیف» پیامدهای شومِ عدم رعایت «حقوق متقابل حکومت و مردم»، به «تجویز» راهکار: تناصح و تعاون
🔸امیرالمؤمنین پس از هشدار نسبت به شکستهشدنِ حقوق متقابل میفرماید: بر شماست که در باب این حقوق، خیرخواهی (تناصح) و همکاریِ نیکو (تعاون) داشته باشید:
«فَعَلَيْكُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِي ذَلِكَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَيْهِ»
1️⃣ راهکار «تناصح»
🔸سهضلعِ تناصح:
🔸 آداب نقد حاکمان
2️⃣ راهکار «تعاون» (تشکیلات و دینداری)
🔸تعاون بهمثابهٔ دیانت و امانت
🔸ضرورتِ تشکّل و سازماندهی
3️⃣ مبانی توحیدیِ حقوق و نقد الگوی ذینفعان
🔸حرمتِ مسلمان و پیوند آن با توحید
🔸نقد حکمرانیِ مبتنی بر تعادل ذینفعان
🔸اخلاص در برابر پروژهمحوری
#خطبه_۲۱۶ #حقوق_متقابل #تعاون #تناصح
☑️ @m_ghanbarian
🎯 زن؛ نه کارگزار، مدیر خانه
• نکته جدید بیانات امسال رهبر انقلاب اسلامی با بانوان، این بود که زن، نه کارگزار خانه، بلکه مدیر خانه است.
مصرف این سخن هم در شرایط #گرانی کشور بود؛ نه نوآوری فقهی در «الرجال قوامون علی النساء» و مانند آن (چنانچه برخی اهل فضل آنجا بردند)!
• فرمودند: «پیغمبر میفرماید: اَلمَراَةُ رَیحانَة. «ریحانه» یعنی گل؛ زن در خانه گل است. وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة؛ کارگزارِ خانه نیست که شما بگویید چرا این کار را نکردی؟ چرا آن کار را نکردی؟ چرا خانه تمیز نیست؟...
... رئیس خانه، مدیر خانه، زنان و بانوان خانهاند... عدم تحمیل کارهای خانه به زن؛ تحمیل نباید بشود»
• این قسمت دوم هم روایتی از پیامبر(ص) دارد:
«الرَّجُلُ راعٍ على أهلِ بَيتِهِ و هُو مَسؤولٌ عَنهُم ، و المَرأةُ راعِيَةٌ على بَيتِ بَعلِها و وُلْدِهِ و هِي مَسؤولَةٌ عَنهُم.
مرد ، سرپرست #خانواده خويش است و درباره آنها بايد پاسخگو باشد و زن ، سرپرست #خانه و فرزندان شوهر خود است و درباره آنها بايد پاسخ دهد»
⬅️ دوگانه های «کارگزار خانه _ مدیر خانه» / و «سرپرست خانواده _ سرپرست خانه» به قرینه مقابله، مساله را روشن می کند.
• مصرف سخن هم نه در فقه بلکه در تورم جاری بود؛ ادامه سخن ایشان:
« قدردانی از اینکه با وجود درآمدهای ناکافی، زنها خانه را میچرخانند؛ ماها کمتر به این نکته توجّه میکنیم. شما ملاحظه کنید، مرد مثلاً درآمد اداری ثابت دارد، اجناس گران میشود امّا خانه میچرخد؛ سر ظهر غذا حاضر است؛ چه کسی این کار را میکند؟ کدام هنرمندی است که خانه را میچرخاند؟»
محسن قنبریان
#روز_زن
#گرانی
☑️ @m_ghanbarian
🔸 معلم: «سائسٌ بِالعِلم»
در این منظومه، جایگاه معلّم بسیار رفیع و حسّاس است. در روایات اهلبیت (ع) و «رسالهٔ حقوق» امام سجاد (ع)، از معلّم تعبیر شده است به: «سائسُکَ بِالعِلم» (تدبیرکنندهٔ تو بهوسیلهٔ دانش). معلّم تنها یک انتقالدهندهٔ اطلاعات نیست؛ او یک سیاستمدار و مدیر است که ابزارِ حکمرانیاش «علم» است، نه زور و حکم.
4️⃣🔷 نسبت سیاست و تربیت
نسبتِ سیاست و تربیت یک نسبتِ طولی و درهمتنیده است:
۱. سیاست بهمعنای مشارکت: حقّ همگانی و بدون پیششرطِ تربیتی است (برای حفظِ اساسِ جامعه).
۲. سیاست بهمعنای حکمرانی: مشروط به عالیترین سطوحِ تربیت و خودسازی (سائس نفس) است.
۳. هدفِ سیاست: نه قدرت و ثروت، بلکه بسترسازی برای «تزکیه»، «اخلاق» و «رشد معنوی» کلّ جامعه است.
🔷 🔸 🔷 نتیجه 🔷 🔸 🔷
💡پس روشن باشد که منظور از تقدّم سیاست بر تربیت، تقدّمِ منطق قدرت بر انسانسازی نیست که حتی إتمامِ مکارم اخلاق را هم أمری در حاشیهٔ بعثت بدانیم؛ بلکه غرض توجّه به تأثیرِ نهاد قدرت و سیاست در تدبیرِ اقتضائات و موانعِ تزکیه و تعالیِ عموم جامعه است.
🔸 انبیا هم اگر برای تزکیه مبعوث شدند، این کار اساسی را از طریقِ تربیت [فردی] انجام میدهند یا از طریق سامانِ نظامان کلان سیاسی و اجتماعی؟ پاسخ، تفاوتِ اسلام سیاسی با فردی و اجتماعی را روشن میکند.
انبیا برای پیراستن و آراستنِ مـردم از چـه راهی استفاده کردند؟... آیـا آمدند پیشِ مردم، دانهدانه گوشِ افراد را گرفتند، دستِ افراد را گرفتند، تنها بردند در خلوتِ خانه و صندوقخانه و مدرسه و مکتب، بنا کردند آنها را تعلیم و تربیت دادن؟ آیـا انبیاء مثلِ زاهدان و عارفانِ عالم نشستند در خانقاهِ خودشان تا مردم بیاینـد، حالِ معنویِ آنها را ببینند و با آنها همعقیده و همراه و همگام بشـوند؟... انبیاء معتقد به تربیتِ فردی نیسـتند، انبیا معتقد به دانهدانه انسانسازی نیستند... مدرسهبازی و موعظهکاری و تربیتِ فردی، کارِ انبیاء نیست... انبیاء میگویند برای ساختنِ انسان باید محیطِ متناسب، محیطِ سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. انبیاء میگویند دانهدانه نمیشود قالب گرفت، کارخانه باید درست کرد... جامعه لازم است، نظامی لازم است. (سیدعلی خامنهای، طرح کلّی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه هفدهم)
🔸 تقدّمِ «دولتسازی» بر «جامعهسازی» در اندیشهٔ آیتالله خامنهای نیز حاکی از مقدّمداشتنِ اصلاحِ نهاد سیاست بر تربیت فردی و نهاد جامعه است، تا دولت اسلامی نشود، جامعه اسلامی نخواهد شد؛ گرچه این مردمِ مسلمان هستند که با انقلاب و تشکیل نظام اسلامی و استقامت بر آرمانها و مطالبهٔ حقوق اساسیِ خود، نهاد دولت را اصلاح میکنند.
🔶❕ اسلام سیاسی گرچه شرطِ سیاستمداری در نظام اسلامی را احرازِ صلاحیتهای لازمِ اخلاقی و تربیتی میداند (تقدّمِ تربیت بر سیاست در مواجههٔ فردی)، اما سیاستورزی (بهمعنای مطالبهٔ حقوق عمومی و اساسی) را متوقّف بر تربیت، یا منحصر در مربّیان تربیتی و مجتهدان فقهی نمیداند:
حرف ما این است که نه روحانیِ تنها، همهٔ قشرها باید در سیاست دخالت بکنند. سیاست یک ارثی نیست که مال دولت باشد، یا مال مجلس باشد، یا مال افراد خاصی باشد. سیاست معنایش همین وضع آن چیزهایی [است] که در یک کشوری میگذرد از حیث ادارهٔ آن کشور. همهٔ اهالیِ این کشور در این معنا حق دارند. خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند؛ تکلیفشان است. روحانیون هم حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیف آنهاست. دین اسلام یک دین سیاسی است. یک دینی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش. [امام خمینی، ۲۶ شهریور ۱۳۵۸]
انتخابات در انحصار هیچکس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همهٔ مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است. و انتخابات برای تأثیر سرنوشت شما ملت است. از قراری که من شنیدهام در دانشگاه بعض از اشخاص رفتهاند گفتهاند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است.... تا حالا میگفتند که «مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافی با حقّ مجتهدین است»، آنجا شکست خوردهاند حالا عکسش را دارند میگویند... انتخابات سرنوشت یک ملّت را دارد تعیین میکند. انتخابات بر فرض اینکه سیاسی باشد و هست هم، این دارد سرنوشت همهٔ ملّت را تعیین میکند، یعنی آحاد ملت سرنوشت زندگیشان در دنیا و آخرت منوط به این انتخابات است. این اینطور نیست که انتخابات را باید چندتا مجتهد عمل کنند. این معنی دارد که مثلًا یک دویستتا مجتهد در قم داشتیم و یک صدتا مجتهد در جاهای دیگر داشتیم، اینها همه بیایند انتخاب کنند، دیگر مردم بروند کنار؟! این یک توطئهای است. [امامخمینی/ ۹ اسفند ۱۳۶۲]
🎙 محسن قنبریان
#روز_دانشجو
#سیاست
#تربیت
☑️ @m_ghanbarian
🎥 دانشجو دماسنج جامعه است!
در حقوق اساسی و مانند آن نه قیل و قال های جناحی!
این مرتبه ی سیاست ورزی مخصوص تربیت شده ها نیست برای همه است!
پُست و سِمت گرفتن اما تربیت می خواهد!
🎬 حجت الاسلام و المسلمین قنبریان
دانشگاه فرهنگیان / آبان۱۴۰۴
#روز_دانشجو
۱۶#آذر
☑️ @m_ghanbarian
#ریلز
#استاد_قنبریان
▪️جنابِ مدیر فرهنگی،
نهاد را سازمان نکنید!
🔻برای خرید بسته تبیینی _ تبلیغی دعوت کلیک کنید!
#دعوت
#اخلاق_اجتماعی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🆔 @maramyar_ir
🌐 http://www.negahschool.ir
طبقه ناجی؟!
• شکل گیری طبقه متوسط در برخی کشورهای اروپایی، به محدود کردن اشراف و سلطنت و رخ دادِ "مشروطیت" انجامید.
این، شعار شد که "بدون بورژوازی، دموکراسی نداریم"!
• غربزده های ایران این حرف را رها نکردند و به زبان های مختلف تکرار می کنند. اخیراً دکتر سریع القلم با لحنی توهین آمیز و دفاع روزنامه سازندگی از ایشان!
• در حالیکه در همان تاریخ اروپا هم ثابت شد: طبقه متوسط، "همیشه دنبال منافع خود" هست؛ اما منافعش همیشه از "دموکراسی" نمی گذرد.
مثلا از ترس کمونیسم، موتورِ فاشیسمِ هیلتر و موسولینی و فرانکو هم میشود!
حالا اشمیت تئوریزه می کند: "تنها یک دولت اقتدارگرای قوی [بخوانید: هیتلر] می تواند حافظ دارایی های طبقه متوسط باشد"!
[بخوانید!]
موتورمتحرکِ "استعمار" نیز همین طبقه بود!
در آسیا هم حافظ "الیگارشی های عربی"، همین طبقه است!
• پس هیچ ملازمه ای بین طبقه متوسط و مردمسالاری نیست!
از لیبرالیسم، فقط آزادی اقتصادی و بالتبع اخلاقی اش برایشان مهم است؛ با آزادی سیاسی بشود یا سلطنت و فاشیسم فرقی نمی کند!
• دقیقا از اینجا هم "ضد انقلاب"اند؛ چون برای انقلاب، آزادی سیاسی مهم است و بر آزادی اخلاقی (بی بند و باری) و اقتصادی قیدهایی می زند!
• مشکل این روشنفکران فقط در انتخاب مسئولان از طبقات محروم نیست، بلکه انتخاب کردن و "رای دادن طبقه محروم" هم هست!
انتخابات ۸۴ و ۸۸ را دقیقا از هر دو جهت بد می دانند.
انتخاباتهایی با کاهش مشارکت محرومین و رای دادن بیشتر بالاشهری ها (برخی انتخابات های پس از آبان۹۶) برایشان دموکراسی تر است ولو مشارکت زیر ۵۰٪ باشد!
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🗞 پای درسِ قانون اساسی در شادیِ مناظرهٔ پیروز
نخست اعتراف میکنم که این پیشنهاد، پیشتر هم در مواجهه با افکار و بیاناتِ ناصوابِ دیگران قابل طرح بود؛ اما حالا شاید شنیدنیتر (أوقع في النفوس) باشد که طعمِ پیروزی در یک مناظره هم بر کامِ مذهبیها نشسته است.
ماجرای اصل ۲۴ قانون اساسی و مشروحِ مذاکراتِ تصویبِ آن - که در جلسات ۲۵ و ۶۳ طرح شده - در اینباره بسیارخواندنی است؛ کمیسیونِ تنظیمکننده تصریح دارد که بهدنبالِ تعیینِ «خطّ و مشیِ مطبوعات و رسانههای گروهی» در جمهوری اسلامی بودند، نه اینکه اول آزادی بدهند و بعد قید بگذارند. (مشروح مذاکرات، جلسه اول تا سیویکم، ص۶۴۷)
اما متن نهایی سرانجام این شد:
«نشریات و مطبوعات در بیانِ مطالب آزادند، مگر آنکه مخلّ به «مبانیِ اسلام» یا «حقوق عمومی» باشد. تفصیلِ آنرا قانون معین میکند.»
قیدهای بیشتری در پیشنویسها بود: مخالفِ عفّتِ عمومی، توهین به شعائرِ دینی، موجبِ گمراهی(ضلال)، مخلّ به استقلال و تمامیتِ ارضی و امنیت عمومی کشور و مانند اینها. اما به همان دوقید بسنده شد.
اشکالِ برخی نمایندگان بر این قیدگذاریها ثبوتی نبود (تا مثلاً آزادیِ مطبوعات برای گمراهیِ مردم را قبول داشته باشند)، بلکه اشکالِ اثباتی داشتند در تشخیصِ مصادیقِ آن قیود و دادنِ چنین اختیاری به دولت؛ لذا روی «کِشداربودنِ قیود» و «اگرها و مگرها» حسّاس بودند.
یکی گفت: «اگر [این قیود] دستِ دولتِ نابابی بیافتد، احتمال نمیدهید آن دولت یکچنین متنی را بگیرد و هرچه مخالفِ میلش شد بگوید گمراهیِ مردم است؟!... اگر خدای نکرده یکذرّه تمایلاتِ استبدادی داشته باشد، این اصل کافی است که یک خفقانِ کامل در ایران برقرار کند.» (جلسه۲۵/ ص۶۴۶)
دیگری گفت: «[در رژیم سابق] دیدید چه تضییقاتی بر مطبوعات آمد و شروعش هم همان بود که علیهِ دینِ مبینِ اسلام چیزی نوشته نشود، ولی - همانطور که فرمودند - از آن برای مبارزه با خودِ دینِ اسلام سوء استفاده کردند». (جلسه۶۳/ ص۱۷۲۸)
دربارهٔ قیودی مانند «موجبِ گمراهی»؛ مؤافقین به عنوانِ فقهیِ «حرمت حفظ کتب ضلال» استناد میکردند و مخالفین به سیرهٔ امیرالمؤمنین (ع) با خوارج. (جلسه۲۸/ ص۷۲۸)
🔻 اما در ضمنِ مذاکرات، دو تفصیلِ نیکو مطرح شد که بر این اصل أثر گذاشت:
1️⃣ تفصیل بینِ «نوشتنِ اصل در قانون اساسی» یا «تعیینِ جرم به شکلِ پسینی در قانونِ مطبوعات»:
«پیشنهادِ من این است که بنویسیم «توقیف و سانسورِ مطبوعات و نشریات مطلقاً ممنوع است.»، ولی بقیه [قیود] را که نوشتهایم، جزوِ جرایمِ مطبوعاتی قلمداد کنیم. خوب اگر کسی به کسی اهانت کرد، دادگستری است و قانونِ جزاء... یا کسی که به اسلام توهین کرد، باز دادگستری است و قانون هست و موردِ مجازات قرار میگیرد. اما اگر ما بخواهیم چنینمطلبی بگوییم که حقّ است که روزنامه سانسور بشود بهعنوان اینکه خلافِ اسلام مطلبی ننویسند، میروند توی روزنامه و مطالبِ حقّ روزنامه و حتّی مطالبی که به نفعِ اسلام است [را] سانسور میکنند. در رژیمِ سابق هم این کار را میکردند. ما جلوی سانسور و توقیف را بگیریم و خلافهای مطبوعاتی را بهشدّت مجازات کنیم. (شهیدآیت، جلسه۶۳/ ص۱۷۲۷) شهیدبهشتی هم با این تفصیل مؤافق بود. (همان/ ص۱۷۲۸)
با دو رویکردِ متفاوت مواجهیم:
نخست به دفع و پیشگیری از وقوعِ هرچیزی که احتمالاً فسادانگیز و گمراهکننده است بپردازیم؟
یا اصل را بر برائت و آزادی گذاریم و بعداً بهصورت قانونی با رخدادهایی که مجرمانه یا توهین و اهانت است برخورد کنیم؟
جالب اینکه نمایندهٔ محترمی به شهید آیت اشکال کرد: «یعنی اول سمپاشی و مسموم بکنند بعد ببریم بهداری معالجه کنیم؟!»، و آیت جوابِ گزندهای داد: «این حرفِ شاهنشاه آریامهر است! او هم همین بهانه را میآورد!» (ص۱۷۲۸)
ادامه 👇
☑️ @m_ghanbarian
🎥 درخواست حجت الاسلام و المسلمین #قنبریان از نخبگان مخالف ورود حکومت به #مسئله_حجاب !
• اگر نگران برخورد حکومتی هستید، بار حکومت را کم کنید، شما به زبان فرهنگی بگویید! مثل جنگ ۱۲روزه همه بنویسند و بگویند!
اگر ایران است یک کتیبه بی حجاب ندارد اگر اسلام است که قرآن گفته!
• پیامبر(ص) برای مسئله حق زن، خیریه نزد، انقلاب کرد!
از حکم خدا هم کوتاه نیامد، طالبانی هم اجرایش نکرد؛ مفاهمه اجتماعی شکل داد!
🖥 برنامه #سوره شبکه ۴/ ۴آذر۱۴۰۴
🎧 فایل صوتی کامل برنامه را اینجا بشنوید!
▫️ پ.ن:
موضع اخیر رئیس جمهور درباره برخی ناهنجاری های پوشش
☑️ @m_ghanbarian
🖥 تماشای فیلم کامل برنامه #سوره
با موضوع: تاملی در نظام شهری مبتنی بر ولایت و عدالت در اندیشه سیاسی فاطمه زهرا(س)
با حضور حجت الاسلام و المسلمین #قنبریان
۴آذر۱۴۰۴
https://share.google/oa6D1A81538oj7srw
❓آیا غیر ملک مقرب و نبی مرسل و عبد ممتحن، "یک شهر" هم میتواند حامل فرهنگ اهلبیت و معارف و ارزشهایشان باشد؟!
• احتمال برداشتی دیگر از روایت " مدینه حصینه"!
• قرآن چنین شهری را "حسنه دنیا" می شمارد( ۴۱نحل)
• روایات مستفیض "یعسوب المومنین" موید دیگر
• زیر ساخت این شهر دو ولاء ( طولی و عرضی) و دو عدالت( مردم-مردم / مردم-حاکم) است.
• خوانش این دو در تجربه نبوی
• حالا حمل احادیث می کند ؛ نمونه حجاب...
❓پس چطور چند روز بعد از نبی(ص) آن اتفاقها افتاد؟!
• ماجرا سقیفه با شورش علیه عثمان مشابهت نداشت !
• طرح مخفی برخی مهاجر و اشتباه محاسباتی انصار !
• صرتم بعد الموالاه احزاباً...
❗️فرآیند حمل ارزشها و معارف در شهرپیامبر(ص)
• تقاضایی مهم از همه نخبگان جامعه درباره حجاب
☑️ @m_ghanbarian
❇️منشور جدید
🔰منشور صحیفه۶۶ صدف۵
🔹بعثت و احیاء جایگاه انقلاب
▫️گفتاری از حجتالاسلاموالمسلمین محسن قنبریان پیرامون کنشگری اجتماعی زن مسلمان
|#منشورات
|#صحیفه
|#صدف
🚩 پایگاهجامعمحتواییهیأت:
▫️ eitaa.com/joinchat/3893428257C3a05e55578
🔘 مراتب فاطمیتِ حضرت زهرا(س)
جلسه سوم(آخر) / ۳آذر۱۴۰۴
هیأت الزهرا(س) دانشگاه شریف
• فاطمیتِ خداوند به وسیله فاطمه(س)
▫️ فاطمیت از جهالت
• جهالت، جاهلیت نیست. در انسان و جامعه متولی هم ممکن است!
• دو صورت کلی جهالت در متولیان به امام حق:
۱. آویختگی در فروعات به نظام جاهلیت!
• روایت امام صادق(ع) در اینباره
• دو مثال از آویختگی نظری به نظرات مخالفان امیرالمومنین: رای مردم / زن !
۲. عدم التزام عملی به همان باور درست!
• نمیشود او از شدت عبادت پاهایش ورم کند، من نماز صبح نخوانم و شیعه باشم! و...
• مرجئه گری ساخت معاویه و عمروعاص، نباید در مجالس اهلبیت رسوخ کند!
• فاطمیتِ زهرا(س) در این مقام:
مثل گرفتن از شیر!
فرمول کلیدی مناجات شعبانیه!
• دستور به ساخت تجربه معنوی و بشارت گرفتن از زهرا(س) برای این فاطمیت!
- اضافه کلمه "بالبُشری" در نسخه تهذیب و لطیفه آن
- این سلام اقتضائاً سه روزه می تواند جواب دهد (روایت شیخ طوسی)
• روضه: نکته هلمّوا تَزَوَّدوا!
فاطمیه، زاد و توشه برداشتن است؛ مثل ایام حج(۱۹۷/بقره)/ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ
☑️ @m_ghanbarian
⁉️ این دو قضیه چگونه با هم صادق اند:
۱.کمبودهای زیادی داریم (که گرد و غبار کوچکترینش!)
۲. کشور در حال پیشرفت است [بلکه به قله نزدیک میشویم]!
✔️ سه رویکرد پاسخ:
1⃣ یکی عینی، یکی ذهنی:
کشور "واقعا" در حال پیشرفت است، کمبودهای بزرگ، ذهنی ["توهم"] اند!
کمبود بزرگ، محاصره تبلیغاتی و عدم روایت پیشرفت است!
☆ طبعا این رویکرد مشکلات را به کلی تکذیب نمی کند؛ مثلا آلودگی هوا را توهم نمی داند، اما اینها را در قبال پیشرفت ها کوچک می داند.
☆ راه حل: مقابله با جنگ تبلیغاتی، جهاد تبیین و...!
2⃣ هردو عینی و هم جهت:
در رفع همان مشکلات بزرگ در حال پیشرفتیم.
اما آثار مشکلات، ملموس و روزمره؛ ولی پیشرفت، تدریجی و زمان بر است و فوری درک نمی شود!
☆ پیشرفتِ بالاتر از رفع کمبودها و در حد رسیدن به قله را معمولا الهیاتی یا آخرالزمانی، تمدنی و... توضیح می دهد.
☆ راه حل: صبر و استقامت پس از تبیین.
3⃣ هر دو عینی اما غیر هم جهت:
پیشرفت از جهتی و کمبودهای بزرگ در جهت دیگر است. مثلا:
• دور زدن تحریم ها و بطور کلی رشد اقتصادی/ مقابلِ فساد و کمبود عدالت و بهرمندی عمومی از پیشرفت
• پیشرفت علم و فن آوری / مقابلِ حکمرانی بد و نارضایتی از نظام اداری
• ارتقاء موقعیت منطقه ای و جهانی / کاستیِ اعتماد عمومی به نهادهای سیاسی و امید به آینده در داخل!
• و...
☆ این رویکرد می تواند منکر پیشرفت در حوزه رفع برخی کمبودها نباشد.
یا جنگ تبلیغاتی دشمن را هم در ضریب دهی کمبودها لحاظ کند.
☆ راه حل: مقابله و مطالبه در حوزه کمبودها + امید آفرینی با اقدام عملی، کنار دیدن پیشرفت ها
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۹/۲۱
☑️ @m_ghanbarian
🔰 درسهای نهجالبلاغه | شرح خطبه۲۱۶
🔘 جلسهٔ پانزدهم ۷آذر۱۴۰۴
🎙 محسن قنبریان | هیئت راه فاطمه قم
🟠 حقّ «تشکّل» و «تجمّع» برای إصلاحِ امور
🔸بر اساسِ آموزههای نهجالبلاغه و سیرهٔ علوی، «حُسن تعاون» تنها یک توصیهٔ اخلاقیِ فردی نیست، بلکه یک دستورِ راهبردی برای «استقامت بر حقوق اساسی» است که ملازمش؛ بهرسمیتشناختنِ «تشکّلیابی» (اصل۲۶) و «تجمّعات/مظاهرات» (اصل۲۷) را بهعنوانِ ابزارهای تحقِق این استقامت، ایجاب میکند. حاکمیت نمیتواند مردم را به استقامت فراخواند اما ابزارهای جمعیِ تحقّق آن را سلب نماید.
1️⃣ تبیین جایگاه «حُسن تعاون» در حقوق متقابل
🔸شمولیتِ نیاز به تعاون
🔸أبعاد دوگانهٔ تعاون
2️⃣ استدلال بر «ضرورت تشکّلیابی» (مبانی اصل۲۶ قانون اساسی)
🔸ملازمهٔ عقلانی بین «دستور به استقامت» و «ابزار آن»
🔸«تشکّل» بهمثابهٔ مصداقِ «حُسن تعاون»
🔸خطرِ «سلطه»، در فقدانِ «تعاون»
3️⃣ تبیین مشروعیتِ «مظاهره» و تجمّعات (مبانی اصل۲۷ قانون اساسی)
🔸معنای لغوی و اصطلاحی
🔸تفکیکِ أحکامِ «مظاهره»
🔸کارکردِ مظاهره
4️⃣ شواهد روایی و سیرهٔ امیرالمؤمنین (ع)
🔸 ماجرای مواجه با تجمّع أهل ذمّه
🔸پیمان «حِلفُ الفُضول»
☑️ @m_ghanbarian
🤰 مادری و معاد❗️
#باز_نشر
• "باور" به معاد با "اطمینان" به آن فرق دارد. مثل تفاوت دیدن بهار و انتقال به مفهوم معاد است با زنده شدن ۴پرنده توسط ابراهیم خلیل(ع)!
ابراهیم(ع) در مسیر حشر و احیای الهی قرار گرفت و بعث و معاد را #تجربه کرد.
• قرآن برای رفع ریب و شک از بعث و قیامت به #فرآیند_مادری توجه داده است. در آیه ۵حج مراحل یک تولد از نطفه تا قرار گرفتن جنین در رحم و تولد طفل از مادر را به رخ می کشد: لِنُبَیِّنَ لَکُم: جهت تبیین برای شما!
• ما تصویرش را می بینیم؛ مادر اما این بعث را درون خود دارد. تجربه درونی معاد مثل تبیین آن با عکس و فیلم هایش نیست. لحظه دمیده شدن روح و نُقِرُّ فِی الاَرحامِ، لحظه جانبخشی است؛ لحظه ای ابراهیمی است.
• امام رضا(ع) این لحظه را چنین توصیف کرد: چون ۴ماه تمام شود، خدای تعالی دو فرشته صورت گر می فرستد تا جنین را صورتگری کنند...(قرب الاسناد ص۳۵۲)
این دو فرشته از سپهر جان مادر در جنین روح می دمند.
• همه مادران معمولی هم از این هفته ها زنده شدن موجودی درون خود را احساس می کنند؛ مادران عارف تجربه شان ابراهیمی تر است...
• بی حساب نیست که زنان و مادران بیش از مردان به معاد معتقدند. در نظر سنجی از ۹هزار بریتانیایی زیر ۴۵سال، ۶۰٪زنان معتقد به معاد و بهشت و جهنم بودند.(بی بی سی)
در جامعه ما اعتقاد به معاد بالای ۹۰٪ است.(ایسپا)
#روز_مادر
#قیامت_کوچک
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔰 درسهای نهجالبلاغه | شرح خطبه ۲۱۶
🔘 خلاصه جلسهٔ چهاردهم | ۲۳ آبان ۱۴۰۴
حجت الاسلام محسن قنبریان
🟠 گذار از «توصیف» پیامدهای شومِ عدم رعایت «حقوق متقابل حکومت و مردم»، به «تجویز» راهکار: تناصح و تعاون
🔸امیرالمؤمنین پس از هشدار نسبت به شکستهشدنِ حقوق متقابل میفرماید: بر شماست که در باب این حقوق، خیرخواهی (تناصح) و همکاریِ نیکو (تعاون) داشته باشید:
«فَعَلَيْكُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِي ذَلِكَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَيْهِ»
🔸تقدّمِ سیاست بر تربیت
باید توجه داشت که اقامهٔ حقوق اساسی (سیاست)، بستر و زمینهساز تربیت است. برخی دیدگاههای تربیتی گمان میکنند بدونِ اصلاحِ ساختارهای قدرت و برقراریِ عدالت، میتوان به تربیت حقیقی دست یافت.
1️⃣ راهکار «تناصح»
🔸سهضلعِ تناصح:
«تناصح» از ریشهٔ «نُصح» به معنای خلوص (مانند عسل خالص) و خیرخواهیِ طرفینی است که در سه ساحت نمود مییابد:
۱. نصیحت حاکم به مردم: که در أواخر حکومتشان با گلایه از عدمِ همراهیِ مردم و إتمام حجّت با آنان دیده میشود. («قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً…»).
۲. نصیحت مردم به حاکم: که طبق روایت، «النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ» یکی از سه امری است که قلب مؤمن هرگز در آن خیانت نمیکند.
۳. نصیحت مردم به مردم: در راستای اقامهٔ این فریضهٔ الهی.
🔸 آداب نقد حاکمان
در خیرخواهی برای حاکمان گرچه هدف، اصلاح است و گاهی زبان تلخ میشود، اما قاعدهٔ «الأسهل فالأسهل» حکم میکند که تاحدّ امکان با «لینت» (نرمی) سخن گفته شود و ملاحظاتِ جانبی نظیرِ «عدم تضعیف کلیّت نظام در برابر دشمن» نیز مدنظر قرار گیرد.
2️⃣ راهکار «تعاون» (تشکیلات و دینداری)
🔸تعاون بهمثابهٔ دیانت و امانت
تلاش و تعاون برای برپاییِ بزرگترین فریضهٔ الهی (حقوق متقابل)، أدای امانت خداوند است و مسیری برای قرب الهی محسوب میشود:
«طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ دِيَانَةٌ وَ أَمَانَةٌ»
🔸ضرورتِ تشکّل و سازماندهی
این تعاون نیازمندِ «تشکّل» است. در برابرِ دستگاهِ حکمرانی یا ساختارهای معیوب، فرد بهتنهایی کاری از پیش نمیبرد. مردم باید یکدیگر را یاری کنند تا:
اولاً: تکالیف خود را در قبال حاکم انجام دهند.
ثانیاً: حاکمیت را ملزم به رعایت حقوق خود کنند.
3️⃣ مبانی توحیدیِ حقوق و نقد الگوی ذینفعان
🔸حرمتِ مسلمان و پیوند آن با توحید
خداوند حقوق مسلمانان را با «اخلاص» و «توحید» گره زده است. در نگاه توحیدی، حقوقِ افراد برخاسته از ذاتِ انسانی و الهیِ آنهاست، نه حاصلِ دیالکتیک و تضادِ منافع:
«وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ كُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا»
🔸نقد حکمرانیِ مبتنی بر تعادل ذینفعان
الگوهای وارداتیي حکمرانی که صرفاً بهدنبالِ راضیکردنِ «ذینفعان» هستند، در جامعهای که بخشِ بزرگی از مستضعفان صدا و تشکّل ندارند، کارآمد نیستند. حکمرانیِ اسلامی مکلّف است صدای کسانی باشد که صدا ندارند، چنانکه خداوند از علما پیمان گرفته است:
«مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ»
🔸اخلاص در برابر پروژهمحوری
احقاقِ این حقوق نیازمند «اخلاص» است و نه نگاهِ کاسبکارانه و پروژهمحور. با روحیهٔ عافیتطلبانه و ویترینی نمیتوان اقامهٔ حق کرد. جمهوری اسلامی «حرم» است و پاسداشت این حرم، به فریادزدنِ حقوق مردم و هزینهدادن در راه عدالت نیاز دارد، نه سکوت و محافظهکاری.
#خطبه_۲۱۶ #حقوق_متقابل #تعاون #تناصح
☑️ @m_ghanbarian
♟ ماراتن یا شطرنج؟ از کیش تا مات!
▫️ آزادی اجتماعی (مقابل آزادی درونی= آزادگی) سه حوزه اصلی دارد: سیاسی، اخلاقی، اقتصادی:
• آزادی سیاسی از فکر و بیان و حق تعیین سرنوشت و تامین حقوق اساسی تا مردم سالاری است. منطقاً متعلق به همه (=عامه، جمهور) است؛ اگر طبقاتی نشده و از عامه سلب نشود.
• آزادی اقتصادی، اصالت و تحرک سرمایه، رقابت و بازاری سازیِ همه چیز تا پیدایش انحصارِ پسا رقابت است. بدون "عدالت پیش از تولید"، این آزادی عملاً برای اهالی ثروت خواهد بود؛ نه فروشندگان کار و مصرف کنندگان صرف.
• آزادی اخلاقی هم رها سازی امیال فُرودینِ انسانی است. همه کسانی که اشتهاء و جهازش را دارد نامزد مشارکت اند! لکن با طبقاتی شدن سیاست و اقتصاد این هم طبقاتی می شود. آنها در باغ ویلا و پارتنرهای ...، بازندگان در حاشیه خیابان و مصرف وی اُ دی ها و "وصف العیش نصف العیش"...
▫️وقتی می گویند: "سرمایه داری، لیبرالیسم را بلعید"؛ منظور این است که آزادی اقتصادی (عملاً برای طبقه صاحب سرمایه) ، آزادی های سیاسی (در یک نظام مردم سالار، متعلق به همه) را تصاحب کرده است؛ یعنی ثروت، قدرت تولید کرده و کانون های ثروت، مجاری قدرت را تصاحب کرده اند.
• این وسط، آزادی اخلاقی، وجه المصالحه ی طبقه برنده با خیل بازندگان می شود.
چه استبداد سیاسی (که آزادی سیاسی را می گیرد) چه استئثار اقتصادی (حاصل از آزادی سرمایه و پیدایش انحصارات پسا بازار)، عامه و جمهور را در اخلاق رها می گذارند تا سوپاپ اطمینان زیست خود در جامعه و بین جمهور را فراهم کنند.
• در شطرنج قدرت و ثروت، واقعا ماراتنی سیاسی یا اقتصادی برای عامه نمی ماند! یا قدرت، ثروت را هم مال خود می کند یا ثروت، قدرت می سازد و مجاریش را تصاحب می کند.
آری هر دو به جمهور، آزادی اخلاقی (بی بند و باری) می دهند تا وارد بازیِ بزرگان نشوند و به جای شطرنج، ماراتن های خانوادگی شرکت کنند؛ خواستند روسری هم بردارند!
اسپانسر برگزاری این ماراتن ها را کانون ثروت تامین می کند و مجوزش را قدرت می دهد!
▫️ اوایل برای ماراتن های آزادی اخلاقی (وجه المصالحه با جمهور)، رشوه می دادند؛ مثل انتخابات های دهه ۷۰ و۸۰ ؛ که تجمعات مختلط و رقص و پایکوبی دختران کم حجاب را بنام مردم سالاری (آزادی سیاسی) فقط در ایام انتخابات مجوّز می دادند!
• بعد که تمتعات اقتصادی و جلوات آزادی اخلاقیِ مقتضیِ آن، نیم طبقه ای ساخت، از رشوه به رهن در آمدند.
"معیشت مردم"، گرو (رهن) برداشته شد تا "بده برهِ برجام" با "کاسبان تحریم"، قمار کند!
چالش آزادی کنسرت در دهه۹۰ ، پوشش بود برای ندیدن جنگ فقر و غنای داخلی و خارجی!
عجیب بود؛ چه تحریم، چه برجام هردو فقط حال یک طبقه را خوب کرد: کسانی که از تحریم تکسّب می کردند و دهکی که اجرای موقت برجام وضعش را بهتر می کرد!
جمهور اما "کیش" شد! تحریم و برجام هر دو ضرر او بود!
• اخیراً از رهن به گروگان گیری رسیده اند!
"امنیت و انسجام اجتماعی" در شرایط جنگ وجودی با اسراییل، گروگانِ فوق العاده ای است؛ تا کیش را به "مات" برسانند و راهِ جمهور را کامل سدّ کنند.
آن حرکتِ آخر، آخرین حرکتِ مجموع شطرنج بازیِ قبل است: ارزشها نباید امکان امر عمومی (= سیاسی) شدن بیابد!
این چاره اصالت فردِ لیبرالیسم در تمام دنیا بوده که: وجه مشترک آدم ها را امور دارای نفع مادی (معاش و مسائل روزمره) قرار دهد و تنظیم آن را هم به دست نامرئی بازار بسپارد، لکن امور معنوی را شخصی و باطنی کرده و اجازه امر عمومی شدن را از آن بگیرد.
از همین جا تکثرها در باور و ارزشها را رسمیت داده است: حرمها برای شما، ساحل و کیش برای آنها!
امر عمومی فقط منفعت هایی است که بازار تعیین کننده اش است والسلام!
• "مات شدن جمهور" دقیقاً نقطه ای است که یک مملکت مذهبی و معتقد به ارزشها وقتی برای ارزشهای مشترکش نگران شود، امنیت و انسجامش را گروگان ببیند و نگران تکرار حوادث۱۴۰۱ شود! اگر هم سکوت کند، آخرین میخ برای شخصی شدن ارزشها کوبیده و زیر ساخت لیبرالیسم اقتصادی نهادینه میشود!
(تامل کنید)
▫️ چاره اساسی ملت رشید ایران این است:
• کنار زدن پوششِ کنسرت، ماراتن، ورزشگاه زنان و... از واقعیتِ جنگ فقر و غنا
• توجه به اینکه شخصی سازی ارزشها، احترام به سلیقه ها نیست، نهادینه کردن لیبرالیسم اقتصادی است.
• برگرداندن سیاست و آزاد و عمومی کردن آن یعنی دخالت همه مردم در مقدرات اساسی زندگی، تنها آلترناتیو و جایگزین برای ابطال وجه المصالحه های آزادی اخلاقی است.
خلق اراده عمومی (به جای صرفاً گروه های مذهبی) برای تحقق ارزشها از اینجا می گذرد.
* قلمبه گی این متن را مطالب دیگر این کانال می گیرد بخصوص :
- مباحث جنگ فقر و غنا بخصوص جلسه پنجم
- جزوه طبقه مرفه جدید از مجتبی نامخواه
✍🏻 محسن قنبریان ۱۴۰۴/۹/۱۸
☑️ @m_ghanbarian
🎥 سیاست زدایی از مدرسه و دانشگاه!
استقامت بر سر حقوق اساسی نه فقط موضع گیری علیه این و آن!
حتی اگر دانشجو خطا کند این معرکه نباید تعطیل شود!
در موضع گیری ها تقوا و بینش را رعایت کنیم
🎬 حجت الاسلام و المسلمین قنبریان
دانشگاه فرهنگیان/ آبان۱۴۰۴
#روز_دانشجو
۱۶#آذر
☑️ @m_ghanbarian
♻️ تربیت، سیاست، دانشگاه
📝 برگرفته از سخنرانی استاد محسن قنبریان | دانشگاه فرهنگیان | فاطمیه ۱۴۰۴
1️⃣ 🔷 سیاست بهمعنای «حقوق اساسی»
منظور از سیاستی که مقدّم بر تربیت شمرده میشود، امری فراتر از بازیهای حزبی و سودای کسبِ مقام و قدرت است. از منظر اسلامِ سیاسی، إحقاق و إقامهٔ حقوقِ عمومی و اساسی مقدّم است بر تزکیه و تربیتِ فردی: حقّ ِ آزادی، آموزش، عدالت، استقلال، تعیین سرنوشت و مقابله با غلبهٔ اشرافیت و استبداد است که دانشجو باید روی این مسائل حسّاس و دماسنجِ جامعهٔ خودش در این مسائل باشد.
این مهمّ در بیانِ یک والیِ معصوم – علی علیهالسلام – بهعنوانِ بزرگترین فریضهٔ الهی معرفی شده است:
بزرگترين حقّى كه خداوند از آن حقوق واجب گردانيده، حقّ والي است بر رعيّت و حقّ رعيّت است بر والي. [نهجالبلاغه/خطبه۲۱۶]
یادداشت پیشین به نسبتسنجی میانِ سیاست و تربیت در موقف حاکمیت پرداخته نه اولویتبندی میان سیاست یا تربیت برای فرد و جامعه؛ اینکه برخی سیاست را نتیجهٔ فرآیندِ اخلاقی و تربیتی بدانند (نه شرطِ لازم آن) و رعایتِ مثلاً حقوق اساسی را هم صرفاً در حدّ ابزاری برای تربیتِ مردم تقلیل دهند، و از قولِ رهبران انقلاب بر اهمیّتِ اخلاق و معنویت و تربیت تأکیداتی بیاورند؛ البته توجّهی لازم اما بحثی فراتر از نسبتِ سیاست و تربیت است و نخست باید پایگاه معرفتی خود را (اسلام سیاسی یا اجتماعی؟) مشخص کرد.
2️⃣🔷 تقدّم إصلاح «قائمه» بر صلاح جامعه
برای «انسانسازی» و راهبریِ همهٔ جامعه به سمت کمال، ابتدا باید «قائمه» (ستون و ساختار حکومت) اصلاح شود. بدونِ تشکیلِ «دولت اسلامی» و اصلاحِ ساختارهای قدرت، نمیتوان انتظار داشت که «جامعه اسلامی» بهطور کامل محقق شود. نمیتوان سبکِ زندگیِ مردم را درست کرد، مگراینکه سبکِ دولتداری اصلاح شده باشد.
این توجّه که حقوقِ مردم تقدّم دارد بر حقوق حاکمیت، در بیان حضرت علی (ع) آمده است:
حقّى كه شما بر عهدهٔ من داريد... چون چنين كردم، بر خداست كه نعمت خود بر شما عنايت كند. و بر شماست كه از من فرمان ببريد. [نهجالبلاغه/نامه۵۰]
و صلاحِ مردم در إصلاحِ حاکمان است، و اصلاحِ حاکمان هم در گروِ استقامتِ مردم بر همان حقوق اساسیِ خود:
فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ، وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّةِ. [نهجالبلاغه/خطبه۲۱۶]
🔸پیشتر هم در جمعی از فعّالینِ تربیتیِ جبههٔ انقلاب، از ناترازی در این حقوقِ متقابل (مانند فروکاستهای نهادی و بنیادین در امر تربیت و آموزش) گلایه کرده بودیم.
3️⃣🔷 دوگانهٔ «مشارکت عمومی» و «صلاحیت کارگزار»
یکی از محورهای کلیدی در تبیینِ نسبتِ سیاست و تربیت، تفکیک میانِ «حقّ مشارکت» و «حقّ مسئولیت» است:
🔻 الف) مشارکت: حقّی برای همه (بدون شرطِ تربیت)
در مسائل اساسیِ جامعه و تعیین سرنوشت (مانند انتخابات و صندوق رأی)، شرط «تربیتشدگی» ملاک نیست، بلکه «انسانبودن» و عضویت در جامعه ملاک است.
نباید یک «خوانش خطرناک حزباللهی» شکل بگیرد که گمان شود فقط تربیتشدگانِ مکتب انقلاب حقّ رأی دارند. حتی دختری که حجاب کامل ندارد، امروز باید با عدالت جامعه، با استکبار و با طاغوت کار داشته باشد. مشارکت سیاسی و حساسیت نسبت به امور عامه، همچون کلاس اول دبستان است که همگان باید در آن حضور داشته باشند.
اصل در ارتباط با مردم بر برائت است و اینکه همهٔ مردم حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند. استقامت بر سر حقوق اساسی، فرع بر تربیت نیست، بلکه زیرساخت آن است.
🔻 ب) مسئولیت: مشروط به تربیت و صلاحیت (سائسشدن)
اما آنگاه که سخن از پذیرش «سِمَت» و بهدستگرفتنِ قدرت میشود، معادله تغییر میکند. اگر کسی بخواهد سمتی بپذیرد (از امام جماعت و قاضی گرفته تا فرماندار و استاندار و بالاتر)، باید «صلاحیت» داشته باشد. در اینجا شرط اصلی، «تربیت» است.
جامعهٔ اسلامی کار را دست کسی که تربیت نشده است، نمیسپارد. همانطورکه برای اقتدا به امام جماعت باید «عدالت» او احراز شود (و اصل بر برائت نیست)، برای سپردنِ بیتالمال و سرنوشتِ مردم به یک مسئول نیز باید صلاحیتهای اخلاقی و تربیتی و تخصّصیِ او محرز گردد.
اینجاست که امیرالمومنین (ع) میفرمایند:
«مَن ساسَ نَفسَهُ أدرَكَ السِّياسَةَ؛ هرکس خود را تدبیر و تربیت کرد، میتواند سیاست و تدبیرِ امور جامعه را به دست گیرد.»
🔸واژهٔ «سیاست» همریشه با «سائس» است. در زیارت جامعهٔ کبیره، اهلبیت (ع) را «ساسَةُ العباد» میخوانیم؛ «سائس» یعنی راهبر و تدبیرکنندهای که جامعه را از پیشمیبرد.
کسی که میخواهد «سائس» باشد، باید ابتدا خودسازی کرده باشد. اگر کار دستِ تربیتناشدهها بیفتد، جامعه خراب میشود؛ بیتالمال را هدر میدهند و منافعِ شخصی و خانوادگی را بر مصالحِ عمومی ترجیح میدهند.
ادامه 👇
☑️ @m_ghanbarian
#جزوه #طبقه_مرفه_جدید
#مجتبی_نامخواه
♨️ ما و طبقات اجتماعی: طبقه متوسط و طبقه مرفه جدید
جزوه بالا تحریر و تکمیل گفتاری است که به کنکاش درباره چیستی طبقه، طبقه متوسط و طبقه مرفه جدید پرداخته و نسبت نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی با طبقات اجتماعی را به بحث میگذارد
سوال ما این است: مسئولیت کوههای ثروت به جای خود، اگر علما و همهی نخبگان و اهالی فرهنگ به مسئولیت خود عمل میکردند امروز در این شهر و جامعه، درههای فقر این چنین آشکارا برپا بود؟
آیا این وضع قابل تغییر است؟
آیا امیدی به بهبود است؟
جواب حتماً مثبت است.
ما مردمی هستیم که طاغوتی بزرگ را سرنگون کردیم،
این طاغوتهای کوچک، این طبقهی مرفه برآمده از دل انقلاب، این سرمایهداران زالوصفت که چیزی نیستند.
مسئله اما این جاست که دیروز، مسئلهی کارگران، برای دیگران مسئولیت میآفرید و امروز این طور نیست.
مسئله این جاست که امروز ما میپنداریم مسئله کارگران، مسئلهی کارگران است و ما اهالی فرهنگ و کتاب و شعر و داستان و رسانه، باید از گل بگوییم و....
http://tabagheh3.ir/category/%D8%AC%D8%B2%D9%88%D9%87-%D9%87%D8%A7/
#ریلز
#استاد_قنبریان
▪️مبلغ عزیز،
دعوت و تبلیغ، طبقاتی نیست!
🔻برای خرید بسته تبیینی _ تبلیغی دعوت کلیک کنید!
#دعوت
#اخلاق_اجتماعی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🆔 @maramyar_ir
🌐 http://www.negahschool.ir
2️⃣ تفصیل میانِ «حرمت تکلیفیِ برعهدهٔ مکلّفان» یا «پیگردِ قانونیِ برعهدهٔ حکومت»:
این تفصیل را «شهید بهشتی»، پس از تأکید بر اصالتِ «ایمان» و نقشش در نظامِ سیاسیِ اسلام و لزومِ حفظ و نگهداریِ آن مطرح کرد. همچنین حسابِ «اهانت و توهین» را از حرفِ مستدل جدا کرد و با لحاظِ شرایطِ «زمان و مکان در اجتهاد»، حرمتِ حفظِ کتبِ ضلال را فقط در همان حرمتِ تکلیفی برعهدهٔ مکلّفان نهاد و پیگردِ حکومتی برای حرفهای مستدل را منع کرد:
«نظامی که بخواهد بر ایمانِ قلبیِ مردم تکیه داشته باشد، بیشک باید برای حفظ و حراستِ این ایمان خیلی اهمیت قائل باشد. تحریمِ خرید و فروش و نشرِ کتب ضلال زیربنایش همین است که اولاً مکتب برای ایمانِ مردم در ساختنِ زندگیِ سعادتمند برای فردفردشان نقشِ بنیادی میبیند و ثانیاً وقتی نظامِ سیاسی و اجتماعی هم بر این ایمان متّکی است، خودبهخود اگر او متزلزل بشود، نظام متزلزل میشود؛ منتها آنچه مهم است این است که در چه شرایطِ زمانی زندگی میکنیم؟ در یک شرایطی باید خودِ مکلّف را بهعنوانِ همان تکلیفِ ایمانی وادار کرد که از خرید و فروش و نشر و استفاده از کتبِ ضلال - اگر اهلش نیست - خودداری کند. این همان حکمی است که از قدیم تا حالا بوده و حالا هم هست، اما آیا حکومت به عنوان جلوگیری از منکَر، إعمال قهر بکند یا نه؟ این مسئله موردِ بحث است آیا اعمال قهر در هر دورهای، در هر موردی، میتواند طریقِ جلوگیری از همهٔ منکرات باشد؟ حرف من این است که در شرایطی که ما هستیم، إعمالِ قهر برای جلوگیری از نشریاتی که مبارزهٔ فکری با اسلام میکنند سودمند نیست، برحسب تجربهٔ عینی و بررسیشدهای که ما داریم نهتنها سودمند نیست بلکه جلوگیری با إعمال قهر از نشر و تهیهٔ این نشریات، مضرّ به اسلام هم واقع شده است. پس عرضِ بنده این است که این یک حرام، یک منکر، ولی راهِ مبارزه با این منکر و برای جلوگیری از این منکر آیا باید با استفاده از قهر باشد - که اینجا ما میگوییم قهرِ قانونی و قدرتِ قانونی - یا نه؟ همان قدرتِ تکلیفی را بگوییم و إعمالِ قهرِ قانونی نکنیم و بگذاریم با آن نفوذی که همان رسالهٔ عملیه در مردم دارد و بسیاری از مردمِ متدیّن این کتابها را چاپ و پخش و توزیع نمیکنند - چون به احکامِ الهی متعهّدند - باید آن راه را دنبال کنیم، زیرا آن راه مرثرتر خواهد بود. بنابراین بنده معتقد هستم که آنجا که اهانت باشد، که عبارتست از یک کار زشتی که نسبت به فرد هم میگوییم باید جلویش را گرفت، نسبت به اسلام و شعائر اسلامی به طریق اولی. آنجا که تحریک و توطئه علیهِ استقلال کشور باشد باید جلوی آن را گرفت. نمیشود جلوی توطئهٔ سیاسی را بازگذاشت و بعد با قدرتِ سرکوبِ نظامی با آن مقابله کرد. اینها درست است. ولی آنکه آقایان نگرانش هستید که میفرمایید اگر بعضی از نشریات طوری است که از نظرِ مذهبی افکار را مسموم میکند، در اینجا بیایید با آن حکمِ تکلیفی که توی رساله میگویید و با تربیتی که میکنید جلوی نشرِ اینها را بدونِ إعمالِ قهر بگیرید، آن مؤثرتر است. اگر خواستید از إعمالِ قهر استفاده کنید، نتیجه به عکس میدهد.» (جلسه۶۳/ صص۹-۱۷۲۸)
🔻 چنانچه واضح است؛ شهید بهشتی:
الف) این مبنا را برای حرفهای مستدلّ ولو در مقامِ مبارزهٔ فکری با اسلام میگوید، نه اهانت و توهین (مثل کتاب آیات شیطانی و مانند آن).
ب) در مقابلِ رویکردی است که پیشگیرانه قائل است: «هر حرفی پس از بررسی منتشر شود و اگر کسی حرفِ جدیدی دارد، فقط در محافلِ علمی و نزدِ عالمان مطرح کند.» (در مذاکراتِ ذیل اصل۲۷ هم مطرح شد.)
ج) در مسائلِ فکری میگوید، نه مسائلِ حوزهٔ عفّتِ عمومی و شهوت، مانندِ مسئلهٔ حجاب؛ چه اینکه تصریح دارد در این موارد غیر از إقناع، جلوگیریِ قانونی را هم لازم میداند. (موقعیتِ زن از نظر اسلام، صص۹-۱۳۸)
د) طبعاً در کنارِ وظیفهٔ مکلّفین، وظیفهٔ عالمان - چنانچه سیرهٔ عملیِ خودش نیز بود - را هم مقابلهٔ فکری از طریقِ روشنگری و مناظرات و مانند اینها میداند تا حق یاری گردد و منکَر از أذهان زایل شود.
✍️ محسن قنبریان| ۱۱ آذر ۱۴۰۴
💡با دیگریِ مذهبی چگونه باید برخورد کرد؟!
💡تحلیلی از مذاکرات پیرامون اصل بیستوچهارم قانون اساسی (آزادی مطبوعات)
#سالروز_قانون_اساسی #اصل_۲۴
#شهید_بهشتی
#مناظره #کاشانی #اردستانی
☑️ @m_ghanbarian
🌹شهید؛ نه تأویل، نه تقلیل
ماجرای درجِ عکسِ شهیده «نیلوفر قلعهوند» در رسانه وابستهٔ به رهبری و حواشیِ آن، بهانهای شد برای بازکاوی در نسبت شهادت با دو چیز:
یکی پیشینهٔ گفتار و کردارِ شهدا،
دیگری هم روایتهای رسمیِ پسینی یا روتوشهای رسانهای از ایشان.
❗️مسئله فقط «حجاب» نیست؛ برخی شهدا ممکن است دارای شغل یا سبکِ زیستِ شبههدار هم بوده باشند!
بلکه مسئله فقط أفعال و فروعات فقهی هم نیست؛ ممکن است قهرمانانی در جبههٔ مقاومت باشند که به عقیدهٔ حقّ (تشیّع) بار نیافته، و برخی حتّی تعریض یا تعرّضی به أهل مذهب حقّ هم ثبت کرده باشند!
از آن طرف، برخی از شهدای شاخص در دفاع مقدّس مواضعی متفاوت از مواضعِ رسمیِ نظام دارند دربارهٔ بعض نهادها، شخصیتها، رویدادهای سیاسی و مانند این، که رسانههای رسمی گاهی تمایلی به تبلیغِ آنها ندارند!
🔻سهرویکرد در مواجهه با این چالشها
1️⃣ رویکرد تصحیح و تأویل:
رویکردی که همّتش مراقبت از ذهن جامعه است. چون شهادت را مقامی مقدّس و جامعه را به آن معتقد میداند؛ لذا شهادت را نقطهٔ تثبیت گرفته و هرچه غیر از ارزشهای معمول و مواضعِ رسمی است را در مورد شهدا سانسور کرده یا به تأویل میبرد؛ تا مبادا ارزشها تضعیف یا بر ناهنجاریها صحّه گذاشته شود!
این ملاحظه فقط به تصرّف در تصویرِ اجتماعیِ شهید در بیّناتی مانندِ حرمتِ کشفِ حجاب - که تصریح قرآن است - خلاصه نمیشود؛ چهبسا تشخیص دهد مواضعِ سردار سلیمانی مثلاً در مورد دخترانِ کمحجاب یا آقای رفسنجانی هم نباید شنیده شود! یا مخالفتش با کنشِ سیاسیِ نمایندگیِ ولیّفقیه در انتخابات دوّم خرداد هم روایت نشود.
امتدادِ این رویکرد سرانجام همهٔ شهدا را اصولگرایانی مثل خود تصویر خواهد کرد!
2️⃣ رویکرد تصویب و تأیید:
برخلافِ رویکرد اول، رویکردی پلورالیستی است که همّتش تکیه بر تکثّرها و مخالفت با قرائتهای رسمی است؛ حجاب یا بیحجابی، اعتقاد به مذهبِ حقّ یا بیاعتقادی به آن و مانند این، برایش کاملاً مساوی است. سرانجامِ شهادت را شاهد میگیرد که پس هیچیک از ارزشها در کمالِ نهایی مؤثر نیست و نهایت این مهمّ است که در جبههٔ حقّ باشد و دیگر هیچ!
گرایشهای گذارطلب از قرائتهای مشهور و رسمی بعضاً در این دسته هستند؛ از جریانهای وحدتگرای مقابل با قرائتِ مشهور از نقشِ عقیده و تشیّع، یا مخالفِ قرائتِ رسمیِ نظامِ سیاسی و ارزشهای آن.
3️⃣ رویکرد تفصیلی:
شهادت را نقطهٔ اوجِ کمالِ انسانی میداند و خداوند را جبرانکنندهٔ گذشتهٔ او که صورتِ أعمالِ ناترازش را پاک میکند*.
اما پیشینهٔ برجایمانده نزد ما چه؟!
این پیشینه و آثارِ برجایمانده؛ عکسهای پروفایل و صفحاتِ مجازی تا رسالهٔ دکتری و مکتوبات یا مصاحبهها و مواضعاش را فرامیگیرد.
این رویکرد بهجای تصحیحِ سابقهٔ شهید و تأویلبردنِ پیشینه به دلخواهِ رسمی، یا تصویب و تأییدِ هرچه بوده، روی شعور اجتماعی حساب میکند.
بین «بیّنات» (مثل وجوب حجاب) با «نظریات» (مثل مواضعِ فکری و سیاسی) فرق میگذارد؛ هم شهادت را لازمهٔ عصمتِ ماقبل نمیگیرد و راهِ بررسی و حتی تخطئه را باز میگذارد؛ هم خود را جای نخبگان و افکارِ عمومی نمینشاند و شهید را به دلخواه روتوش نمیکند.
مثلاً عکسِ بیحجابِ آن شهیده را - وقتی محترمه و بخشیده شده است - علنی نمیکند، ولی تصویری که جامعه او را بدان شناخته هم روتوش نمیکند؛ بهجایش خطای بیحجابی را در کنارِ صواب و ثوابِ شهادت روایت میکند تا ارزشها تضعیف نشود.
مانند علی (ع) که کشتههای صفّین را - گرچه همه شیعهٔ اعتقادی نبودند - «برادرانِ خود»، «ملاقاتکنندهٔ پروردگار»، «دریافتکنندهٔ همهٔ أجر» و «بهشتی» خواند*؛ شهدای جبههٔ مقاومت را شهید میخواند. (بهخصوص که لحظهٔ «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي»* را شاهد نبوده است تا تقصیر یا انکارِ ولایت برایش ثابت شده باشد!)؛ اما همزمان از مذهبِ حقّ و نقشِ اعتقاد در راهیابی به درجاتِ کمال میگوید. به نکاتِ قابلِ نقد درمکتوباتِ شهدا هم عالمانه میپردازد.
شهیدان بروجردی و متوسّلیان و سلیمانی و دیگران را به سطحِ قرائتِ رسمیِ اصولگرایی یا کلیشههای تلویزیونی یا حزباللهی زمانهٔ کنونی تقلیل نمیدهد؛ همانطور که بودند روایتشان میکند، تفاوتِ رأی با ایشان در مواضع را مؤدّبانه طرح میکند و میگذارد افکار عمومی قضاوت کرده و رشد کند.
اگر چنین رویکردی بهبهانهٔ قداستِ شهدا تخطئه شود، ناگزیر راه برای سانسور و تأویلِ شهدا به قرائتهای غالب و مرسوم، باز میشود.
✍️ محسن قنبریان| ۱۰ آذر ۱۴۰۴
.................................................
*«هرکس در لحظهٔ مرگ امیرالمؤمنین را میبیند.»؛ آیتالله شاهآبادی در «رشحات البحار» توضیح داده است که چگونه مؤمن از طریقِ بیعت با امام مدارجِ کمالش تکمیل، و منافق و کافر با ردّ بیعت، درکاتِ خویش را طی خواهند کرد.
☑️ @m_ghanbarian
📺 تاملی در نظام شهری مبتنی بر ولایت و عدالت در اندیشه سیاسی فاطمه زهرا(س)
حجت الاسلام قنبریان / برنامه سوره
۴آذر۱۴۰۴
❓آیا غیر ملک مقرب و نبی مرسل و عبد ممتحن، "یک شهر" هم میتواند حامل فرهنگ اهلبیت و معارف و ارزشهایشان باشد؟!
• احتمال برداشتی دیگر از روایت "مدینه حصینه"!
• قرآن چنین شهری را "حسنه دنیا" می شمارد (۴۱نحل)
• روایات مستفیض "یعسوب المومنین" موید دیگر
• زیر ساخت این شهر دو ولاء (طولی و عرضی) و دو عدالت (مردم-مردم / مردم-حاکم) است.
• خوانش این دو در تجربه نبوی
• حالا حمل احادیث می کند؛ نمونه حجاب...
❓پس چطور چند روز بعد از نبی(ص) آن اتفاقها افتاد؟!
• ماجرا سقیفه با شورش علیه عثمان مشابهت نداشت!
• طرح مخفی برخی مهاجر و اشتباه محاسباتی انصار!
• صرتم بعد الموالاة احزاباً...
❗️فرآیند حمل ارزشها و معارف در شهر پیامبر(ص)
• تقاضایی مهم از همه نخبگان جامعه درباره حجاب
☑️ @m_ghanbarian
#مکتوب
#باز_نشر
🗓 ۵ کلان ایده محتوایی برای منبر با موضوع
"تبیین حجاب در منبر"
🔅 با ارائه حجت الاسلام و المسلمین شیخ محسن قنبریان
💠 کاری از مجمع خطبا اصحاب الصاحب علیه السلام
☑️ @m_ghanbarian
📹#ببینید | سخنرانی بسیار مهم حجتالاسلام والمسلمین قنبریان راجع به دانشگاه فرهنگیان
🗓شب چهارم فاطمیه ۱۴۴۷ | ۲۸ آبان ۱۴۰۴
📥 #پیشنهاد_دانلود
#سخنرانی
هیئت امابیها علیهاالسلام دانشگاه فرهنگیان تهران
☑️ @m_ghanbarian
💢 به زمان شروع مراسم توجه کنید
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
هیات راه فاطمه (س) قم
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـانـوای
💠کربلایی حسین آل حبیب
📅 جمعه ۷ آذر ماه ۱۴۰۴
(همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء)
شروع سخنرانی راس ساعت ۱۸:۲۰
🕌 قم، بلوار معلم شرقی
(حدفاصل میدان بسیج و میدان معلم)
خیابان شهیدان عابدی، فرعی چهارم،
پلاک ۱۴، بیت الکریمه(علیها السلام)
🔰لوکیشن بیت الکریمه
https://nshn.ir/967bsVHOVxvQa
🔸شمارۀ کارت هیات جهت حمایت مالی
(رو شماره کارت بزنید کپی میشه)۶۰۳۷۹۹۷۷۵۰۰۰۹۹۲۱
✅ برادران - خواهران
🆔 @rah_fatemeh