هدف تعلیم و تربیت باید آن باشد که در مردم آزاد فکری بپروراند و آنان را چنان بار بیاورد که با رغبت به بحثهای دیگران گوش کنند و چنانچه این بحثها به نتایجی که مورد دلبستگی آنان نیست منتهی گردید، خشمگین نگردند.
هر جا تعصبات عمومی حکمفرما باشد، اعم از تعصبات ملی و نژادی و تنگ نظریهای مذهبی، مدرسهها باید آگاهانه کوشش خود را مصروف تعدیل و رفع این تعصبات کنند.
👤 #برتراند_راسل
📚 معلم کیست؟ وظیفه او چیست؟
⌲ @chamedan_ketab 📚
«عدم اعتماد به علم»
ساعت یک بامداد شبکه خبر این مطلب رو زیرنویس کرده است:
اطلاعیه آموزش و پرورش شهر تهران: با توجه به بررسی های صورت گرفته و گزارش های سازمان هواشناسی در خصوص احتمال بارش سنگین امروز برف در تهران ، شهروندان قبل از حرکت به سمت کار و مدارس از طریق رسانه ملی وضعیت مدارس ( حضوری یا غیرحضوری بودن) و تردد جاده ای را بررسی کنند.
✅این نحوه تصمیم گیری در قرن ۲۱ خیلی عجیب است!!!!! با وجود این همه پیشرفت علمی در پیش بینی وضعیت هوا همچنان باید منتظر باشند تا با چشمانشان برف را ببینند بعد اعلام تعطیلی کنند!!!!! همین اتفاق هم در نهایت افتاد
@mahmoudizm
به شخصیت خود
بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید
زیرا شخصیت شما
جوهر وجود شما و آبرویتان
تصورات دیگران نسبت به شما است ...!
👤 #جان_وودن
⌲ @chamedan_ketab 📚
علت عقب ماندگی ما چیست؟
تلویزیون به نقل از شرکت راه آهن زیر نویس کرده است: به علت سردی هوا در ۲۴ ساعت گذشته ۳ تا ۴ قطار در نزدیک مشهد متوقف شده اند!!!!!😳😳
یک از علل عقب ماندگی ما همین «تا» هست که بین ۳ و ۴ وجود دارد؛ مسئولین کشور و تلویزیون از موضوعی که مربوط به ۲۴ ساعت گذشته هست اطلاعات دقیق ندارند و برایشان اهمیتی ندارد که اطلاعات دقیق چقدر مهم و ضروری هست 🫥😔
برای کشورهای پیشرفته مهم است که ۴ هزار سال قبل مثلا ۳ بار زلزله امده یا ۴ بار اما برای مسئولین ما در مورد اتفاقات ۲۴ ساعت گذشته آمار و اعداد مهم نیست!!!!
همین آمار و اعداد دقیق هستند که میتوانند پایه و اساس برنامه ریزی های کلان شوند.
@mahmoudizm
....🖇
📚 یک تکه کتاب
مردم آنطور که بىدلیل باور مىکنند،
بىدلیل تردید نمیکنند!
📚 #جزیره_پنگوئنها
👤 #آناتول_فرانس
⌲ @chamedan_ketab 📚
✅هم میهن:موفقیت حکومت پیروزی تیم فوتبال نیست، به آرامش رسیدن زاهدان و کردستان است
روزنامه هممیهن نوشت: موفقیت حکومت در تیم فوتبالی نیست که مربی آن پرتغالی است و بیش از نیمی از بازیکنانش در خارج از ایران هستند. موفقیت این است که در زاهدان به تفاهم رسیده و خشونت تمام شود. موفقیت حکومت دستیابی به آرامش در کردستان است.
خوشحالی موفقیت تیم ملی در برابر کشته شدن حتی یک نفر نیز برای سیاست نمره منفی محسوب میشود و ذهن سیاستمدار بیش از هر جا باید درگیر این باشد. تقلیل امر سیاست به ورزش همان اشتباهی است که مرتکب شدهاید، پس تکرارش نکنید.
@Sahamnewsorg
به مناسبت ۵ آذر سالروز مرگ محمد علی فروغی
محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) از مهمترین چهره های تاریخ معاصر ایران است که بیش از هر شخص دیگر در مدرنسازی ایران نقش داشته است.
او اولین و آخرین نخستوزیر رضاشاه است. البته از استبداد رضاشاه بی نصیب نماند و با اعدام پدر دامادش در واقعه گوهرشاد مورد غضب قرار گرفت و خانه نشین شد.
ذکر شده است که وقتی از او پرسیدند چرا برای پدر دامادش در واقعه گوهرشاد پادرمیانی نمیکند بیت زیر را خوانده است:
در کف شیر نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چاره ای
خدمات عظیم او به ایران غیرقابل شمارش است
-ترجمه و تالیف کتب متعدد از جمله اولین کتاب حقوق و اقتصاد به فارسی، اولین کتاب مدون در مورد فلسفه غرب (سیر حکمت در اروپا) و ...
-تصحیح کلیات سعدی، رباعیات خیام و ...
-تاسیس فرهنگستان ایران
-تشکیل انجمن آثار ملی
-تجدید یا تعمیر آرامگاههای بزرگان مانند فردوسی، ابنسینا، حافظ و ...
روحش شاد
فیلم در مورد زندگی پربار اوست
در کانال اخلاق نشر و منابع علمی در تلگرام عضو شوید
http://t.me/pubethicsmums/1442
سالها پیش وقتی یکی از دانشجویان انسانشناسی از "مارگارت مید" پرسید که نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ چیست، دانشجو انتظار داشت تا "مید" دربارهی قلابهای ماهیگیری، کاسههای سفالین یا سنگهای آسیاب حرف بزند.
ولی نه... "مید" گفت: نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ باستانی، استخوان رانی بوده که شکسته شده و سپس جوش خورده است.
"مید" توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما میمیرید. شما نمیتوانید از خطر بگریزید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسهزن.
هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد. استخوان شکستهی رانی که جوش خورده است گواهیست بر اینکه؛ کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند، محلِ جراحت را بسته است، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند. مید گفت: کمک به دیگری درعینِ دشواری، همانجاییست که تمدن آغاز میشود.
آیرا بایک
@Tafakkor
✅هفت پیشنهاد محمد قوچانی در مناظره با قاسم روانبخش برای اصلاح وضعیت موجود:
🔹بر مبنای اصل ۱۷۷ قانون اساسی جمهوری سوم اسلامی تاسیس کنیم
۱. قوه قضاییه با پلیس خاطی در مساله فوت مهسا امینی با حضور یک هیئت منصفه متشکل از «انجمن صنفی روزنامهنگاران، کانون وکلا و سازمان نظام پزشکی» برخورد کند.
۲. از تک تک کسانی که در این مدت کشته شدند، مستند ۱۵دقیقهای بسازیم و تلویزیون پخش کند.
۳. مطبوعات در تعامل با حاکمیت قرار دارند/قدرت مطبوعات را برگردانید
۴. برجام را احیا کنید/مردم میدانند بین ۹۲ تا سال ۹۷ کشور در مسیر درستی بود/امروز طوری برخورد میکنند انگار اجلاس شانگهای را اقای رییسی کشف کرده/اینها تحریف تاریخ است
۵. این صدا و سیمای دولتی و حکومتی نتیجه نمیگیرد/تحت قانون جمهوری اسلامی شبکههای خصوصی داشته باشیم
۶. به چهار منطقه بلوچستان خوزستان آذربایجان و کردستان رسیدگی ویژه کنید/ نه اینکه به اقای مولوی عبدالحمید بسپارید/ آقای مولوی عبدالحمید هم از اقای رییسی حمایت کرد هم از پیروزی طالبان در افغانستان
۷. جمهوری اسلامی سه سند قانون اساسی دارد/ هرکدام از این قوانین اساسی گویای نظرات آن نسل بودند
@Sahamnewsorg
📌توصيه سعدي بزرگ به حكمرانان
برو پاس درویش محتاج دار
که شاه از رعیت بود تاجدار
رعیت چو بیخ اند و سلطان درخت
درخت ای پسر باشد از بیخ سخت
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکُنی؛ میکَنی بیخ خویش
فراخی در آن مرز و کشور مخواه
که دلتنگ بینی رعیت ز شاه
رعیت نشاید به بیداد کُشت
که مر سلطنت را پناهند و پشت
گریزد رعیت ز بیدادگر
کَند نام زشتش به گیتی سَمر
خرابی کند مرد شمشیر زن
نه چندانکه دوُد دل طفل و زن
چراغی که بیوه زنی برفروخت
بسی دیده باشی که شهری بسوخت
نيايد به نزديك دانا پسند
شبان خفته و گرگ در گوسفند
ریاست به دست کسانی خطاست
که از دست شان دستها بر خداست
◇کانال دکترخدایی
https://t.me/joinchat/AAAAAE8YIAzg31v4jcc47w
📌از کجا آمده اند؟
▫️عرفان نظرآهاری
می دانید این مردان که زنان را می ترسانند و این پسران که دختران را می زنند و این برادران که خواهرانشان را می کشند، از کجا آمده اند؟
این مردان و این پسران و این برادران از اقلیم بی عشقی آمده اند. از خانه های خالی از شعر و ترانه، از قحطی بوسه و آغوش آمده اند.
مادرانشان کودک همسرانی قربانی بوده اند که نطفه ای را به انزجار و به اجبار در زهدان خود پرورانده اند.
این پسران، میان خط و نشان و ترکه و توبیخِ هزار حرام و مکروه بزرگ شده اند.
آنها نوزادان مصیبت روزگار و تلخی ایامند.
کسی آنها را در گهواره های ناز و نوازش نخوابانیده. گوششان صدایی موزون لالایی را نشنیده.
شب ها کسی برایشان قصه نگفته.
کسی صورتشان را در گلاب شفقت نشسته.
کسی عسل دوستت دارم، بر لبانشان نچکانده.
کسی مرهم موسیقی بر تنهایی شان نگذاشته،
کسی جراحت زخم هایشان را با ابریشم ادبیات نبسته.
در خانه های توهین و اتاق های تحقیر بالیده اند.
در خانه های ترس و تنبیه، در خانه های خشم و خشونت، دستور زبان عشق تدریس نمی شود.
آنها لهجه همدلی و الفبای لطافت را نیاموخته اند.
آنها انسانیت را بلد نیستند.
حالا دیگر دیر است، حالا آنها دندان های تیز دارند و چنگال های خونین. حالا هر زنی صیدی است که باید دریده شود.
من شاعرم از سرزمین زیبایی و عشق می آیم، زورم به تیر و تفنگ و نفرت و خون نمی رسد.
مرا به گهواره ها ببرید، باید کارگاه گلستان را برای نوزادان برگزار کنم. باید سعدی را برای جنین های زاده نشده بخوانم. باید بوی گل را به نطفه های نبسته بیاموزم.
◇کانال دکترخدایی
https://t.me/joinchat/AAAAAE8YIAzg31v4jcc47w
حدیث اسم بیست ساله هاست.حدیثهای بیست ساله زیادی را میشناسم.حدیثها میآیند، با موهای رنگ شده عجیب و کلاههای گشاد.با سویشرتهای شل و شلوارهای پاره. با گوشیهایی در گوش و با هزار سیم از هزار جایشان اویزان.حدیثها کم حرف میزنندو تو نمیفهمی دارند به تو گوش میدهند یا موزیک گوشیهایشان.کوله های سنگینشان را تکیه میدهند به دیوار ومینشینند.حدیثها زیاد نگاه میکنند و تو نمیدانی واقعا به تو نگاه میکنند یا فکرشان جای دیگری است.و شک میکنی اینها عصبانی هستند یا بی خیال.
آنها میآیند با مرضهای لثه بیست سالگی.برای برداشتن فرنوم قبل از ارتودنسی،برای گذاشتن دندانهای لترالی که در نیامده اند.حدیثها زیاد نگاه میکنند و تو نمیفهمی واقعا به تو نگاه میکنند یا فکرشان جای دیگری است.مینشینند و من برای آنها میگویم که نباید سیگار بکشند چون بیماری لثه میگیرند و چون عمرشان کم میشود.به آنها میگویم که این موزیک لعنتی را کم کنند تا گوشهایشان خراب نشود و میگویم که نباید بیخود جراحی زیبایی بکنند وگرنه در سالهای بعد لثه هایشان دچار مشکل میشود و نباید زبانشان را پیرسینگ کنند چون در سالهای بعد سرطان خواهند گرفت.
من زیاد میگویم و حدیثها زیاد نگاه میکنند.کوله هایشان رابرای رفتن بر میدارند و جوری به من نگاه میکنند که گاهی شک میکنم که اصلا آنها هم مثل من سالهای بعد را دوست دارند یا نه.
وحالا یکی از این حدیثها که کم حرف میزنند و زیاد نگاه میکنند وآدم نمیفهمد توی کله شان چی میگذرد، برای همیشه ساکت شده است و نگاهش به آسمان خیره مانده است. ومن هنوز نمیدانم موقع مردن چی توی سرش بوده است.
واز این به بعد به بقیه حدیثها خواهم گفت که خوردن شش گلوله هم برای سر و دست وچشم و قلب خیلی بد است و باید برای داشتن عمر طولانی از خوردن شش گلوله خودداری کنند. مثل بیست سالگی من ومادرانشان ترس را خوب توی دهنشان بچرخانند تا مزه اش قشنگ دربیاید .تحقیر با لقمه های کوچک به خورد جانشان بدهند که قابل هضم باشد،خشم را بگذارند کمی ببات شود تا طعمش آن همه تند نباشد وبعد درسته ببلعند و هیچ وقت شش گلوله نخورند تا بتوانند سالهای بعد را ببینند.
#حدیث_نجفی
@canalsuez2
در کتاب #فقر_احمق_میکند می خوانیم:
آیا افراد فقیر به این خاطر فقیر هستند که تصمیمات بدی میگیرند؟
طرز فکری قدیمی میگوید: افراد فقیر به این خاطر فقیر هستند که تصمیمات بدی میگیرند. اما سندهیل مولاینیتن، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد، و الدار شفیر، استاد روانشناسی دانشگاه تاد، کتابی با عنوان «کمیابی» نوشتند که این مسئله را رد میکند. از نظر آنها ماجرا کاملاً برعکس است و در واقع افراد به این خاطر تصمیمات بدی میگیرند که فقیر هستند.
اگرچه تمام مشکل افراد فقیر مربوط به کمیابی نیست، اما کمیابی به هر شکلی و برای هر کس اتفاق بیفتد، ظرفیت ذهنی را ربوده و مختل می کند. این فرضیه، همه چیز را شامل میشود؛ از گرسنگی کشیدن و تنهایی گرفته تا کمبود زمان و فقر.
روانشناسان بهخوبی این مفهوم را توضیح دادهاند: اگر ذهن روی یک چیز یا یک کمبود متمرکز باشد، تواناییها و مهارتهای دیگر مثل توجه، کنترل فرد روی خودش و برنامهریزی بلندمدت مختل میشود. بهگفتۀ مولاینیتن و شفیر در این وضعیت، پردازشگر ذهن ما مانند پردازشگر رایانهای که در حال اجرای چندین برنامه است، کند میشود. در واقع ما ظرفیتهای ذهنیمان را از دست نمیدهیم؛ بلکه توانایی دسترسی به تمام داشتههای معمولمان را نخواهیم داشت.
اما مهمترین و بحث برانگیزترین بخشِ این کتاب مشخصساختن این ادعا است که کمیابی میتواند هر کسی را تحت کنترل خود درآورد. بحث آنها این است: ویژگیهایی که بخشی از شخصیت افراد تلقی میشوند، مثل رفتارهای فکرنشده، عملکرد نامناسب در مدرسه و تصمیمات نادرست مالی، شاید درحقیقت محصول احساس تأثیرگذار کمیابی باشند و زمانی که این احساس مداوم باشد، ذهن را در اختیار گرفته و این شرایط را به آن میقبولاند؛ مثل کسانی که در باتلاق فقر گرفتار شدهاند.
فقر، نوعی محدودیت در انتقال دادهها در ذهن یا به عبارتی «کاهش پهنایباند» را بهدنبال خواهد داشت که توانایی افراد برای تصمیمگیری و اقدام را میکاهد. او برای تبیین این موضوع چنین میگوید: «اگر بخواهیم واضح سخن بگوییم، هر کسی که باشی، فقر میتواند تو را احمقتر کند»
مولاینیتن و شفیر توضیح میدهند که «افزایش دغدغههای مالی برای فقرا، عملکرد ذهنی آنها را حتی بیش از بیخوابیِ شدید کاهش میدهد» فلذا فقر و کمبود از ظرفیت ذهن میکاهد.
آنطور که مولاینیتن توضیح میدهد، اگرچه تمام مشکل افراد فقیر مربوط به کمیابی نیست؛ کمیابی میتواند نشانگر نوع ذهنیتی باشد که افراد درگیر با آن از خود نشان میدهند
کسانی که خود را در چرخۀ کمیابی مییابند، ناگزیر عملکردشان دچار نقصان میشود، تمرکزشان کاهش مییابد و برنامههای بلندمدت آنان، جایش را به برنامهای کوتاهمدت روزمرگی میدهد: "خاموشکردن موقت آتش مشکلات مالی" که این خود مشکلات دیگری به وجود میآورد
اگرچه دانشمندان علوم اجتماعی از مسائل اقتصادی مرتبط با فقر بهخوبی مطلعاند؛ اما دربارۀ آثار روانی که در هر گروه از افراد ایجاد میکند، اطلاعات چندانی ندارند. آنطور که مولاینیتن میگوید، اهمیت این دانش اجتماعی به اندازۀ دانش تکنولوژیکی است که سیاستگذاران برای حل مشکلات به آن تکیه میکنند. دانشمندان منابع گستردهای را صَرف توسعۀ داروها، فناوریهای تصفیۀ آب، ابزار مالی و خدمات اجتماعی میکنند که برای کمک به افراد نیازمند طراحی شدهاند؛ اما واداشتن افراد به استفاده از این فناوریها نیازمند فهم ذهن و روان آنهایی است که از این ابزارها استفاده میکنند.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
«جلسه رای اعتماد وزرا»
۱- عدم شناخت بلندگو:
نمایندگان مجلس با صدای بسیار بلند سخنرانی می کردند گویا نمیدانستند که این وسیله ای که جلوی آنها هست چی هست و وظیفه اش چیست!!!!!
۲- عصبانی بودن :
همه عصبانی بودند گویا نمیدانستند که با خوردن یک لیوان آب میتواند عصبانیت خود را فرو بنشانند!!!
۳- طلبکار بودن:
هر کسی که سخنرانی می کرد طلبکار بود ؛ انگار نه انگار که مسوول هستند و باید پاسخگو باشند نه طلبکار !!!در نهایت هم من نفهمیدم که از چه کسی یا کسانی طلب داشتند.
۴- قدرنشناسی:
آنچه که گفتند از بی تدبیری و بی عرضه بودن قبلی ها بود. دریغ از سپاسگزاری از افرادی که در این سالها در این کشور تلاش کرده اند.
مجری تلویزیون :
فردا دوشنبه مدارس شهر تهران از ۹:۳۰ شروع به کار می کنند. اولیای شاغل هم مشکل خودشونه که بچه رو چطوری برسونن مدرسه!
یخ ها هم قول دادند دوساعته آب بشن.
همواره زمانی فرا میرسد که باید میان تماشاگر بودن و عمل یکی را برگزید، این معیار انسان شدن است!
- افسانهى سيزيف
- آلبر کامو
@Official_Hich
✅خطای شناختی و نتیجه معکوس
این روزها به علت برودت هوا مساله قطع گاز شهری جدی شده است.
تلویزبون زیر نویس می کند که : «استان های تهران، خراسان رضوی و اصفهان بیشترین میزان مصرف گاز را داشته اند».
اولا که این استانها پرجمعیت ترین استانهای کشور هستند و طبیعی هست که مصرف گاز در آنجا بیشتر باشد (خطای شناختی)
دوما این نوع اطلاع رسانی ممکن است باعث شود که مردم سایر استانها عنوان کنند که همان استانهایی که بیشترین مصرف گاز را دارند صرفه جویی کنند!!! (نتیجه معکوس)
@mahmoudizm
فرهاد قنبری
چیزهایی که باید از غربی ها آموخت.
۱- پول هدف یا وسیله؟
برای اکثریت شهروندان کشورهای توسعهیافتهٔ غربی پول وسیلهای برای رسیدن به هدف است. اغلب شهروندان این کشورها پنج روز هفته یا ماه یا سال را کار میکنند و در آخر هفته پسانداز خود را هزینه سفر و گردش و تفریح و رفتن به سیرک و ورزشگاه و سینما و کنسرت و تئاتر و رستوران و... میکنند. در کشور ما در میان اکثریت مردم کسب و افزایش پول خود هدف است. بسیاری از هموطنانمان با انواع و اقسام روشهای عجیب سعی در افزایش ثروت خود دارند اما این ثروت در نهایت به اضافه کردن آپارتمان و خرید چند قطعه زمین بیشتر و تغییر وسایل و دکوراسیون خانه و امثالهم ختم میشود.
۲- احترام به زنان:
یکی از اساسیترین تفاوتهای جامعهٔ ایران [و شرقی] با جوامع غربی، تفاوت جایگاه زن در جامعه است. در مخیلهٔ حتی تحصیلکردهترین و متشخصترین مردان خاورمیانه هم جایگاهی که زن در نگاه مرد غربی دارد، نمیگنجد. اصلاً نوع تربیت و تحصیل و الگوی زندگی ما ایرانیان اجازهٔ شکلگیری چنین نگاهی به زنان را نمیدهد. [منظور از جامعه غرب یعنی اکثریت جامعه یا همان طبقه متوسط و متوسط به بالاست]
۳- خردگرایی:
یکی دیگر از وجوه اساسی تمایز میان ملتهای جهان سوم و ایرانیان با جوامع توسعهیافتهٔ غربی در جایگاه «عقل و خرد» در تصمیمات فردی و اجتماعی است. بهعنوان مثال محال است فردی با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری «مارادونا» یا «چهگوارا» (اسطوره که جای خود دارد) حداقلی از احترام را در میان جامعهٔ [مثلا] آلمانی برانگیزد. در جامعهٔ آلمانی مارادونا احتمال بسیار زیاد کارتنخواب میشود. در آلمان ورزشکاری با ویژگیهای رفتاری فوتبالیستهای برزیلی و برخی ورزشکاران هموطن ما محال است تحمل شود و بهعنوان اسطوره و قهرمان معرفی گردد. (مقایسه کنیم رفتار اجتماعی بکن بائر و ماتئوس و الیور کان و رومنیگه و سایر بزرگان ورزش و فوتبال آلمان را با مارادونا و رونالدینهو و آدریانو و...).
۴- دوری از بیان سخنان بیمعنی و غیرقابل سنجش:
محال است یک رئیسجمهور یا وزیر یا نمایندهٔ مجلس یک کشور غربی همینگونه اندیشیدهنشده سخن بگوید. محال است فردی با ویژگیهای آقای احمدینژاد در کشوری غربی به قدرت برسد و راحت پشت تریبون سخنانی مانند «ما ابرقدرتیم» و «اقتصاد و سیاست ما فلان است» و «دنیا از ما نقشه راه میخواهد» و «مردم ما با دنیا متفاوتند» و... را بر زبان بیاورد، اما آمارها چیز دیگری بگویند. چنین فردی اصلاً امکان رسیدن به جایگاه بازیگر سیاسی در جوامع توسعهیافته را نمییابد.
۵- پذیرشِ «غیر» و دوری از تعصب :
در جامعهٔ غربی ممکن است در یک ساختمان چهارطبقه یک بی دین، یک کشیش، یک فرد بی قیدوبند و یک استاد دانشگاه زندگی کنند اما بدون اینکه احترامی برای هم قائل باشند، کوچکترین مزاحمتی هم برای یکدیگر ایجاد نکنند. این میزان از تحمل «غیر» در جامعهٔ ما چیزی غیرممکن و محال به نظر میرسد.
۶- برخورد با حیوانات:
بسیاری از برخوردهایی که با گربهها و سگها و بسیاری از حیوانات در کشور ما صورت میگیرد و امری عادی تلقی میشود، در جامعهٔ غربی مطلقاً تحمل نمیشود. غربیها در مقایسه با ما ارزش و احترام بسیار بیشتری برای حق حیات حیوانات قائلند.
۷- تماشای خشونت:
محال است در یک شهر اروپایی کسی به خود جرأت دهد که مقابل پای عروس و داماد یا هنگام خرید خانه و خودرو و... در کوچه و مقابل چشم همهٔ مردم حیوانی را سر بریده و بهاصطلاح قربانی کند. در جوامع غربی محال است کسی در خیابان دیگری را [هر جرمی که مرتکب شده باشد] شلاق بزند یا در ملاءعام اعدام کند.
۸- ذوق زیباییشناسی:
سلیقه و ذوق زیباییشناسی شهروندان غربی (اعم از شناخت زیبایی ظاهری تا زیبایی ادبی، معماری، نقاشی، موسیقی و در کل تمام هنرها) در سطحی کاملاً متفاوت با سلیقه و ذوق زیباییشناسی جوامع جهان سوم بهویژه ملل خاورمیانه است. نگاه عموم شهروندان غربی به تخت جمشید و میدان نقشجهان تا به شعر و رمان و نمایش و معماری و مجسمهسازی و سبکهای هنری و هنرمندان نگاهی کاملاً متفاوت از نگاه ماست.
۹- احترام به بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر:
جایگاهی که بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر غرب در میان مردمان این کشورها دارند در کل با نگاه مردم سرزمین ما به مفاخر هنری و فرهنگی متفاوت است.
۱۰- میزان مطالعه:
شاید مهمترین و عمدهترین تفاوت جوامع جهانسومی و توسعهیافته در همین باشد. میزان مطالعه در کشورهای توسعهیافته بسیار بیشتر از جوامع جهانسوم است.
پ.ن: موارد اشاره شده به معنای تاکید تمام و کمال ویژگی های شهروندان غربی نیست و بدون شک غربی ها در بسیاری امور مانند خودبرتربینی، نژادپرستی، نگاه تحقیرآمیز به جوامع دیگر، روحیه سرد و در خودفروبسته و معضلاتی مانند تنهایی و افسردگی و.. بحرانها و مشکلات فراوانی دارند.
@Kharmagaas
📌 فقر، قاتل ایمان است
✍️سید علی آزمایش،
روزی دانشجویان در محضرِ استاد دکتر سید علی آزمایش،
استاد حقوق جزا و جرمشناسی،
پرسیدند که چرا استاد دانشش را در کتابی گردآوری نمیکند؟
استاد چهره درهم کشید که؛
من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید ..؟؟؟
دانشجوی دینداری از استاد پرسید؛ مگر شما حدود و قصاص را قبول ندارید؟
استاد فرمود: مگر میشود قبول نداشت؟ اتفاقآ من مدافع اجرای حدود و قصاص هستم!
همه در شگفت از پاسخ استاد بودند که استاد کلاس تمام شده را دوباره آغاز کرد.
همه سراپا گوش و چشم شدند!
استاد طرح پرسشی کرد و به دانشجوی متشرع و دیندار گفت:
فرض کن در بیابانی بی آب و علف که حتی جاده هم ندارد در حال رانندگی هستی، پس از ساعتی، پلیس جلوی شما را میگیرد و به شما میگوید چهار تا ورود ممنوع رفتهاید، پنج چراغ قرمز را رد کردهاید، شش تا سبقت غیرِمجاز داشتهاید!
شما به آن پلیس چه میگویید؟
دانشجوی متشرع گفت؛
این بلاهت است! در بیابانِ خدا، خیابان کجا بود که من مرتکب این جرایم شوم؟!
استاد گفت:
اگر پلیس به شما بگوید مقرر است در زمانی نامعلوم در آینده، در این بیابان، شهری بنا شود که این جاهایی که شما از آن عبور کردید خیابان یک طرفهای قرار است احداث شود و چراغهای راهنمایی نصب گردد و الی آخر .. . . .
آنوقت چه میگویید؟؟؟؟
دانشجوی متشرع پوزخندی زد و گفت:
استاد مزاح میفرمایید؟
استاد فرمود؛
شما مزاح میفرمایید!
مقدمه اجرای حدود اسلامی، عدالت اسلامی است!
شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید که همان خیابان کِشی است، سپس اجرای حدود کنید، که همان جریمه است.
در عدالت اسلامی فقر نیست، بیکاری نیست، فساد نیست، رانت نیست، ستم نیست!
در جامعهای که بیکاری و فساد است و خبری از عدالت نیست، اجرای حدود، معنا ندارد و اجرای حدود خودش نقضِ غرض است و خودش ستم است!
فقر، قاتل ایمان است!
شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید خودم برای اجرای حدود، کفن میپوشم!!!
همه شرمسار شدند از این که از اسلام، فقط ظاهرش را دیده بودند .. . .
جامعه اسلامی شرط وجودیش عدالت است نه اجرای حدود
▫️کانال دکترخدایی
/channel/+TxggDODfW_iNxzjv
📌برخورد با دادستان سازمان امنیت و دفاع از دانشآموز دبیرستان البرز
[سال] ۱۳۳۲ بود زمان [نخستوزیری] آقای سپهبد زاهدی که آن کودتایی که مصدق را گرفتار کرد و آقای زاهدی آمد. اول مهر کلاسهای دبیرستان [البرز] تشکیل شد. یک دفعه تو اتاقم بودم سوم یا چهارم مهر بود، یک سرهنگی وارد اتاقم شد، اسمش [از] یادم رفته، تصور میکنم قربانی بود، نه، یا یک اسم دیگری داشت.
این جناب سرهنگ آمد نشست [در اتاق من و] گفت که، من فلان، اسم یک شاگردی را برد، گفت «من میخواهم این [دانشآموز] را ببینم.» گفتم: «شما پدرش هستید؟» گفت:«نه.» کسانی که پدرشان در تهران نبودند برای اسمنویسی در دبیرستان البرز میبایستی یک نماینده تعیین کنند. گفتم: «نماینده پدرش هستید؟» گفت: «خیر.» گفتم: «پس چه کار دارید؟» گفت: «من دادستان...»، حالا [این زمانی است که] آقای [تیمور] بختیار رئیس سازمان امنیت است، گفت «من دادستان سازمان امنیتم و این جوان را کار دارم.» گفتم «چه کار دارید؟» گفت: «این جوان در پشت آن تخته [کلاس] بر علیه ما چیز نوشته.» گفتم «این تنبیهش با من است نه با شما. من مسئول دبیرستانم تنبیهش با من است.» گفت که «من میخواهم این جوان را باهاش صحبت کنم.» گفتم «شما نمیتوانید با این جوان صحبت کنید. هر حرفی دارید به من بزنید. شما هیچ وابستگی به این جوان ندارید.» گفت که «همینطور؟» گفتم «بله.»
گفت: «من دادستانم، به شما گفتم [گویا] توجه نکردید.» به من گفت «توجه نکردید، من دادستان سازمان امنیت هستم.» گفتم «من شنیدم آقای سرهنگ. من شنیدم شما دادستان هستید. بنده را میتوانید جلب کنید همین حالا. من در خدمتم، ولی هیچکدام از این شاگردهای دبیرستان البرز را شما نمیتوانید ببرید. من به شما معرفی نمیکنم.» گفت، «همینطور؟» گفتم «بله همینطور.»
البته این حرف [را که زدم] پیه [این] را مالیده بودم به [تن] خودم که همین حالا برای من ابلاغ بیاید [که] برو پی کارت. خب من میروم پی کارم. بهتر این [است] که من بروم پی کارم تا مطابق فکر من عمل نشود. پدر این طفلی که این آقا[ی سرهنگ] خواسته، این پسر را آورده به من سپرده. اگر پولش را به من میسپرد من میخوردم یا خرج میکردم یا دزد میزد، [به او] میگفتم «آقا بیا. منفعت چقدر میدهند تو بازار؟ بکش رویش. من نقد ندارم به شما بدهم، به اقساط به شما میپردازم.» ولی اگر این جوان معیوب بشود من چه کار کنم؟ چه خاکی به سر بریزم؟ هیچ راهی ندارم. این طرز فکرم بود.
این [سرهنگ] بلند شد و پا شد رفت بیرون. در را زد بهم و رفت بیرون. [با خودم] گفتم همین حالا برای من ابلاغ [عزل از مدیریت دبیرستان البرز] میآید. اتفاقاً نیامد. وقتی این رفت بیرون من آن جوان را به ناظمش گفتم آمد اتاق من. گفتم که «تو چیزی نوشته بودی پای تخته بر علیه این آقایان کنونی؟» با من راست بودند. گفت، «بله نوشتم.» گفتم «اینجا آمده بودند عقبت. پاشو برو، در خانه خودت هم نرو. پاشو برو منزل قوم و خویشهایت و از این در هم بیرون نرو، از [در] جلوی حظیرة القدس از آن طرف برو.» او را فرستادم رفت.
آها، این سرهنگه از من پرسید گفت که «پس آدرسش را به من بدهید.» گفتم «مگر اینجا ثبت احوال است؟ اینجا شهربانی است؟ اینجا مدرسه است. آدرس [میخواهید؟] شما که آدرس همه دست شماست. شما خودتان همه آدرسها را دارید. پاشید بروید پیدا کنیدش. من به شما آدرس پسرم را بدهم که کجا هست؟ آقا این غیر ممکن است.»
📚بخشی از مصاحبه محمدعلی مجتهدی (۱۲۸۷-۱۳۷۶) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار هفتم
تاریخ مصاحبه: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵
مصاحبه کننده: حبیب لاجوردی
▫️کانال دکترخدایی
/channel/+TxggDODfW_iNxzjv
✅ «مردم ایران یک عذرخواهی به علی دایی بدهکارند»
۱۶سال قبل همزمان با جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ هجمه زیادی علیه علی دایی وجود داشت به طوریکه بعد از بازی اول ایران در جام جهانی ، به خاطر فشار زیاد افکار عمومی در بازی دوم از علی دایی استفاده نشد.
بدترین چیز این بود که علی دایی را به حکومتی بودن متهم می کردند و بودن علی دایی در فوتبال را به دلیل حمایت شخصیت های سیاسی از او می دانستد و متاسفانه افراد روشنفکری مثل عادل فردسی پور هم در دام این موضوع افتادند و مردم ایران چه فحش ها که به علی دایی ندادند.
عملکرد علی دایی در این سالها نشان داده است که از وابستگی به جریانات سیاسی مبرا بوده و همیشه در کنار ملت بزرگ ایران هست به همین خاطر مردم ایران یک عذرخواهی به علی دایی بدهکارند .
من بابت اتفاقات جام جهانی ۲۰۰۶ از علی دایی معذرت میخواهم .
@mahmoudizm
تولستوی در سن 67 سالگی دوچرخه سواری را یاد گرفت، این در ادبیات به یک مفهوم تبدیل شده است که به آن "دوچرخه تولستوی" گفته میشود و معنی آن میشود:
"برای هیچ چیز دیر نیست"
@zehneziba97
آدرس ما در اینستاگرام 👇👇👇
https://www.instagram.com/zehnezibaa97/
✅آنچه در بیانیه مشترک نهادهای امنیتی درباره نیلوفر حامدی آمده دروغ است
🔺️ واکنش مدیر مسئول روزنامه شرق به بیانیه مشترک نهادهای امنیتی
انتشار عکس و خبر توسط خبرنگار و نشریه ما کار درستی بوده و رسالت خبری خود را انجام دادهایم
🔺️ مدیر مسئول روزنامه شرق در گفتوگو با دیدارنیوز گفت: اتهام آموزش خبرنگار شرق در خارج از کشور برای انتشار عکس و گزارش مرگ مهسا امینی کذب است، خانم حامدی در همه مراحل با من هماهنگ بود.
🔺️ وی در پاسخ به این پرسش که نیلوفر حامدی برای انتشار خبر و گزارش با شما هماهنگ بوده است، اظهار کرد: هر چه درباره او میگویند دروغ است. ایشان اولین بار عکس مهسا امینی را منتشر نکرده و قبل از او عکسهایی منتشر شده بود.نیلوفر از ابتدا تا انتهای این موضوع با من هماهنگ بود. انتشار عکس و خبر توسط خبرنگار و نشریه ما کار درستی بوده و رسالت خبری خود را انجام دادهایم.
🔺️مگر برای آموختن کار خبر حتما باید به خارج بروند؟ در همین کشور هم امکانات آموزشی فراوان است.
🔺️ در عجبم چگونه دو جریان مهم امنیتی کشور وقت خود را صرف اینگونه مطالب میکنند
@Sahamnewsorg
مقاله لنست برای #مهسا_امینی و توئیتر!
سردبیر مجله لنست، در مقاله ای در شماره جدید این مجله با عنوان "زن، زندگی، آزادی و توئیتر" مختصرا به موضوعات مربوط به سحر خدایاری و #مهسا_امینی و وقایع این روزهای ایران پرداخته و در ادامه در مورد جایگاه توئیتر نوشته است.
مقاله با اشاره به مرگ سحر خدایاری (#دختر_آبی) بر اثر آتش زدن خودش در اعتراض به تهدید شدن با حکم زندان به علت حضور در ورزشگاه برای تماشای فوتبال آغاز میشود. حضور بانوان در ورزشگاه در ایران ممنوع بوده و این زن ۲۹ ساله، برای تماشای بازی فوتبال تیم محبوبش خودش را به شکل مرد درآورده بود تا بتواند در ورزشگاه آزادی تهران حضور یابد. نیروهای امنیتی او را دستگیر کرده و متعاقبا دادگاه انقلاب اسلامی اعلام کرد که او باید به زندان برود. بعد از خروج از دادگاه، او خود را با بنزین آتش زد و سپس یک هفته بعد در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مطهری تهران درگذشت. او در رسانه های اجتماعی به عنوان #دختر_آبی (رنگ تیم فوتبال محبوبش، استقلال) شناخته میشود.
مقاله در ادامه به پژوهش خانم زهرا ابطحی و همکارانش از دانشگاه فلوریدا، پرداخته است. آنها در مطالعه ای، واکنش عمومی به خودکشی سحر خدایاری را به عنوان نمونه ای از آسیب های جمعی یا فرهنگی در میان کاربران فارسی زبان توییتر بررسی کرده و سه مضمون اصلی را شناسایی کرده اند: درخواست و فراخوان برای آگاهی بیشتر در مورد مرگ او، حمایت از عدالت اجتماعی از طریق اعتراض به دولت و پردازش تجربیات و احساسات عمومی.
آنها در مجلهی Journal of Traumatic Stress چنین عنوان کردهاند که "در کشورهای غیر دموکراتیک، مانند ایران، که در آن فضاهای فیزیکی آزاد محدودی برای تجمعات عمومی وجود دارد، رسانههای اجتماعی بستری را فراهم میکنند تا مردم پس از رویدادهای غمانگیز گرد هم آیند تا ابراز احساسات کنند و افکار و اعمال را به بحث بگذارند."
ریچارد هورتون با اشاره به این که توئیتر می تواند یک راه ارزشمند برای ایجاد ارتباطات انسانی باشد، توئیت یکی از کاربران پس از خودسوزی خدایاری را ذکر کرده که می گوید" دختران کشورم هر روز می سوزند!"
سردبیر مجله لنست بعد از آن سراغ مرگ #مهسا_امینی می رود و می گوید مرگ این دختر 22 ساله، در حالی که در بازداشت «پلیس اخلاق» ایران به اتهام نقض مقررات سختگیرانه حجاب جمهوری اسلامی ایران بود، یکی دیگر از موارد خشمگین کننده ای است که شبکه های اجتماعی را بسیج کرده است. گسترش سریع اعتراضات عمومی - که با ویدئوهایی از زنان در حال برداشتن و سوزاندن روسری، کوتاه کردن موهای خود و سرپیچی از پلیس ایران تقویت شد - مقامات دولتی را به سمت قطع اینترنت سوق داد.
زن، زندگی، آزادی، شعار اصلی این نافرمانی رو به گسترش شده است.
در ادامه ریچارد هورتون در مورد توئیتر و مزایا و معایب آن به خصوص در دنیای علم می نویسد و می گوید امروزه توییتر به ابزاری قدرتمند برای ارتباطات علمی تبدیل شده است. برای مثال از نقش کاربران توئیتر (مثل اریک توپول) در پاندمی کووید-19 یاد می کند. او می گوید توئیتر کشورها، جوامع و نسل ها را به هم متصل می کند. البته به معایب شبکه های اجتماعی مثل گسترش اطلاعات غلط و نادرست، نژاد پرستی و اثرات مخرب شبکه های اجتماعی بر سلامت هم اشاره می کند. او در پایان با اشاره مجدد به تراژدیهای سحر خدایاری و #مهسا_امینی ، بر استفاده از توئیتر به عنوان مکانی برای مخالفت و مقابله مشروع با زور توسط واقعیت تاکید می کند.
@Scientometric
🔴 وقتی راه گفتوگو را میبندی
✍️مصطفی داننده
🔹حاکمیت سالها تلاش کرد تا سرطانی که توسط ناظران اجتماعی و سیاسی تشخیص داده شده بود، سرپوش بگذارد و بگوید که ما هیچ بیماری نداریم و تندرستتر از همیشه در حال کار هستیم.
🔹حالا اما سرطان متاستاز کرده و تمام تن را گرفته است. نکته جالب اینجاست که در همین لحظه بازهم به جای پذیرش پیشرفت بیماری، ماجرا را انکار میکند و میگوید آزمایش اشتباه است و در آن دستکاری شده است.
🔹همیشه نظام جمهوری اسلامی از این ندیدن و نشنیدن ضربه خورده است. همین که در همه زمانهای وقتی حرف و نقدی شنید، ناقد را به خارج وصل کرد و هزار برچسب بزرگ و کوچک به او زد. تقریبا حال منتقدان به مثابه درهای قدیم تهران است که با برچسبهای تبلیغاتی که معمولا هم تخلیه چاه بود، رنگ میشدند. آنها هم هزار برچسب میخورند تا نظام اشتباه خود را قبول نکند.
🔹مردمی که امروز به شرایط کشور اعتراض دارند و بخشی از آنها این اعتراض را به کف خیابان آوردهاند، همیشه دوست داشتهاند حرف بزنند. بارها وقت دادند که حاکمیت صدای آنها را بشنود اما هربار نه تنها صدا شنیده نشد بلکه با مشت بر دهان اعتراض کننده کوبیده شد.
🔹خدا یک رجوی چه مسعود و چه مریم را به عنوان مخالف جمهوری اسلامی آفرید، تا هر کس در این کشور حرفی زد، سریع از سوی حامیان حکومت به فرقه منحوس و مانده در تاریخ وصل شد.
🔹آنقدر دایره مقدسات در کشور گسترده شد، که حتی حرف زدن در مورد رابط با چین و روسیه هم با عتاب و خطاب روبرو شد.
🔹چرا راه دور میرویم، اعتراض در دانشگاه به غذا به هزار داستان چسبیده میشد و اعتراض کنندگان راهی کمیته انضباطی میشدند که چرا به غذا اعتراض کردید و معلوم است، اهداف دیگری دارید!! حالا ثابت کن که آقا، ما به مزه قرمه سبزی که بوی جوراب یک هفته نشسته میداد معترض بودیم و تمام.
🔹وقتی راه حرف زدن را ببندیم باید در خیابان منتظر مشتهای گره کرده باشیم. این یک اصل همیشگی است. مردم در تمام این سالها تلاش کردند حرف بزنند. حتی گاهی گفتند اشکال ندارد، حرف نمیزنیم اجازه بدهید با سکوت اعتراضمان را نشان بدهیم که آن هم نشد.
🔹در ماجرای کشته شدن مهسا امینی در مقر گشت ارشاد در خیابان وزرای تهران هم همین است. مردم چند روزی منتظر توضیح دادن و حرف زدن در این مورد بودند.
🔹منتظر بودند یکی بیاید و بگوید ما اشتباه کردیم. ما را ببخشید. با کسانی که در قتل مهسا نقش داشتند برخورد میکنیم.
🔹این توضیحات داده نشد و نماینده مجلسی هم همین امروز گفت:« دشمنان با حاشیه سازی و ایجاد اغتشاش به دنبال تاثیرگذاری بر دستاوردهای سفر رییس جمهور به نیویورک هستند.» خطبههای نماز جمعه این هفته کشور را بخوانید تا متوجه آنچه گفتم شوید.
🔹اعتراضات امروز ایران، بسیار جدی است و شبیه هیچکدام از اعتراضهای دهههای گذشته نیست. حتی اگر هم خاموش شود قطعا آتش زیر خاکستری است که با هر نسیمی دوباره شلعهور میشود.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
نکاتی برای انتخابِ رشته دانشگاهی
محمد فاضلی - جامعهشناس
✅ روزهای انتخاب رشته است. چند تجربه را با دانشآموزان و والدین آنها به اشتراک میگذارم. رشته دانشگاهی بر سرنوشت فرد مؤثر است اما در دنیای جدید، شهر و دانشگاه محل تحصیل، و شبکه دوستان و آدمهایی که در طول تحصیل با آنها سروکار دارید، به اندازه رشته و گاه بیشتر از آن اهمیت دارند.
✅ مهارتهایی که در طول تحصیل یاد میگیرید تأثیر تعیینکننده بر موفقیت و آینده دانشجو دارند. مهارتی به سادگی توانایی تایپ دهانگشتی سریع تا کار مؤثر با نرمافزارهای آفیس یا قابلیت جستوجوی مؤثر اینترنت میتوانند بر آینده شغلی، درآمد یا مسیر زندگیتان اثر تعیینکننده باقی بگذارند.
✅ عادات زمان تحصیل در دانشگاه نظیر اینکه چقدر و چه کتابهایی میخوانید، چقدر و با چه کیفیتی و در چه شبکه ارتباطاتی ورزش میکنید، چه هنری را با چه کیفیتی و در ارتباط با چه کسانی یاد میگیرید، بر توانمندیهای فردی، نشاط روحی و جسمی و شبکه ارتباطات سازنده آینده شما بسیار مؤثر است.
✅ ذهنیت بینرشتهای بسیار مهم است. صرفنظر از رشته تحصیلی، یادگیری کامل یک یا دو زبان خارجی و ترکیبی از فهم ریاضیات، توانایی درک دنیای کامپیوترها و حتی برنامهنویسی، آشنایی با محیط کسبوکار و شناخت روندهای جهانی، بخت موفقیتتان را افزایش میدهد. بینرشتهای بخوانید و عمل کنید.
✅ رشته تحصیلی مهم است اما بدانید دانشجو ممکن است در دوره کارشناسی یا در زمان تغییر مقطع تحصیلی به کارشناسی ارشد و بالاتر تغییر تغییر رشته دهد، و به دلایلی در حوزه شغلیای فعالیت کند که ربط مستقیم به رشته تحصیلیاش ندارد، اما از آنچه در دانشگاه تجربه کرده، به شدت تأثیر میپذیرد.
(اگر میپسندید با دیگران به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
تنها پناه ما برای حفظ سلامت مردم علم است.
روسای بیش از ۵۰ تشکل علمی پزشکی برای لغو دستورالعمل بررسی ناهنجاری جنین، به وزیر بهداشت نامه سرگشاده نوشتند.
این نامه از سوی جامعه علمی کشور بنا به وظیفه ذاتی صیانت از علم پزشکی و به منظور دفاع از سلامت مردم به ویژه مادران و کودکان کشور نوشته شده است.
امضاءکنندگان نامه درخواست دارند که در یک شورای موثق علمی با حضور نمایندگان جامعه پزشکی و حقوقی مرتبط ضمن رفع فوری آسیب های پزشکی فنی و اخلاقی و حقوقی این دستورالعمل، از بدعت گذاری در نظام پزشکی و سلامت کشور ممانعت نموده و امکان طراحی و اجرای دستورالعمل مبتنی بر اصول علمی، اخلاق
حرفه ای با رعایت عدالت اجتماعی توسط دستگاه متولی سلامت فراهم شود.
من اینجا به برخی از موارد مهم نامه اشاره میکنم و متن کامل نامه هم از اینجا (خبرآنلاین) قابل دسترس است.
✅ در کمیته علمی تدوین دستورالعمل از هیچ یک از انجمنهای علمی مرتبط دعوت به عمل نیامده است و از سوی دیگر بدون هیچ پشتوانه علمی و فنی اقداماتی ناصحیح را به نظام پزشکی و شبکه های بهداشتی درمانی کشور تحمیل نموده است.
✅ دستورالعمل برخلاف منابع علمی معتبر و به روز نگاشته شده است.
✅ اشکالات علمی و فنی ساختاری و محتوایی این دستورالعمل منجر به محرومیت مردم به ویژه قشر روستایی و محروم جامعه از خدمات ضروری سلامتی میگردد.
✅ این دستورالعمل شروع روند غربالگری را منوط به درخواست توسط والدین کرده است در صورتی که والدین از سواد کافی و اطلاعات لازم بی بهره باشند امکان درخواست تست های تشخیصی را از پزشک خود ندارند که موجبات گسترش بی عدالتی در سطح کشور می گردد.
✅ در این دستورالعمل ارائه دهندگان خدمت درصورت ارائه اطلاعات صحیح و علمی اما برخلاف پروتکل تهدید به مجازات هایی نظیر حبس، جزای نقدی و ابطال پروانه طبابت شده اند که موجب نقض آشکار حقوق پزشکان و ارائه دهندگان خدمت می شود و قطعا سبب آسیب به روابط سلامت و جامعه پزشکی با مردم می شود.
t.me/scientometric
جلسات دانشگاه (۱)
جلسه کمیته مجازی سازی دانشگاه به صورت حضوری!!! برگزار شد ، آن هم در اتاقی که فقط گنجایش ۱۰ نفر را داشت ولی حدود ۲۰ نفر حضور داشتند!!!
جلسه ساعت ۱۳ شروع شد و تا ۲۰دقیقه بعد از ساعت ۱۵ ادامه داشت!!!
خلاصه اینکه نه پیش بینی تعداد افراد شرکت کننده شده بود نه پیش بینی زمان پایان جلسه!!!
آقای ابراهیم رئیسی در تاریخ بیستم مرداد لیست وزرای پیشنهادی خود را اعلام کرد.
یکی از موارد جالبی که در این لیست به چشم میخورد، درج عنوان «دکتر» برای اکثر افراد معرفی شده بود. اینکه اساسا چه نیازی هست که فردی که تا مدرک دکترا را در دانشگاه خوانده، تدریس و پژوهش را رها کند و به عالم سیاست رو بیاورد، و یا برعکس کسی که در حوزه سیاست یا مدیریت اداری مشغول بوده احساس نیاز کند تا در دانشگاه به کسب مدرک دکترا بپردازد، پرسشی است که جامعه شناسان یا روانشناسان باید به آن پاسخ دهند.
کنجکاو شدم بدانم اعضای کابینه دولت مرکزی استرالیا چه مدرک تحصیلات تکمیلی دارند و در بین آنها چند «دکتر» وجود دارد؟
📝 برای اینکار از سایت ویکیپدیا جایی که اعضای کابینه را معرفی کرده بود (نشانی زیر)، صفحه مربوط به تک تکاعضای کابینه را باز کردم و مدرک تحصیلی آنها را جستجو کردم. در صورتیکه سوابق تحصیلی ءنها در صفحه ویکی پدیا درج نشده بود و فرد وب سایت شخصی داشت، صفحه مربوطه در وی سایت شخصی را جستجو کردم. در مواردی که افراد بیش از یک مدرک دانشگاهی داشتند، بالاترین مقطع تحصیلی در نظر گرفته شد.
⭕️ نتیجه این بررسی از این قرار است:
۹ نفر فوق لیسانس (کارشناسی ارشد)
۱۲ نفر لیسانس (کارشناسی شامل مهندسی)
۲ نفر نامشخص (احتمالا دیپلم)
۱ نفر دیپلم دبیرستان
نکته جالب اینکه در بین اعضای فعلی کابینه دولت مرکزی استرالیا، هیچ کسی مدرک دکترا ندارد!
📜 لیست اسامی اعضای کابینه و مدرک تحصیلی آنها را در ادامه میبینید:
Scott Morrison MP - Prime Minister
لیسانس
Barnaby Joyce MP - Minister for Infrastructure, Transport and Regional Development
لیسانس
Josh Frydenberg MP - Treasurer
فوق لیسانس
David Littleproud MP - Minister for Agriculture and Northern Australia
دیپلم
Senator Simon Birmingham - Minister for Finance
فوق لیسانس
Senator Michaelia Cash - Minister for Industrial Relations
نامشخص
Senator Marise Payne - Minister for Foreign Affairs
لیسانس
Karen Andrews MP - Minister for Home Affairs
لیسانس
Peter Dutton MP - Minister for Defence
لیسانس
Alan Tudge MP - Minister for Education and Youth
فوق لیسانس
Greg Hunt MP - Minister for Health and Aged Care
لیسانس
Paul Fletcher MP - Minister for Communications, Urban Infrastructure, Cities and the Arts
فوق لیسانس
Senator Bridget McKenzie - Minister for Drought and Emergency Management
لیسانس
Dan Tehan MP - Minister for Trade, Tourism and Investment
فوق لیسانس
Stuart Robert MP - Minister for Employment, Workforce, Skills, Small and Family Business
فوق لیسانس
Christian Porter MP - Minister for Industry, Science and Technology
فوق لیسانس
Angus Taylor MP - Minister for Energy and Emissions Reduction
فوق لیسانس
Sussan Ley MP - Minister for the Environment
فوق لیسانس
Senator Anne Ruston - Minister for Families and Social Services
لیسانس
Ken Wyatt MP - Minister for Indigenous Australians
نامشخص
Senator Linda Reynolds CSC - Minister for the National Disability Insurance Scheme
لیسانس
Andrew Gee MP - Minister for Veterans' Affairs
لیسانس
Melissa Price MP - Minister for Defence Industry
لیسانس
====
منبع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Cabinet_of_Australia
تاریخ بازدید: سوم شهریور ۱۴۰۰
@Farhad_Fatehi
.