374
با سلام همراه عزیز ۶۰۸۱۶۷
برداشتن وسایل دیگران به اقتضای سن وشرایط در افراد متفاوت است .این رفتار درخردسالی شایع است کودک بیشتر بجهت لذت بردن یا اقناع حس کنجکاوی این کار را انجام میدهد.
کودکانی که به مدرسه نمی‌روند اغلب ارزش مادی اشیا را درک نمیکنند؛انها مفهوم مالکیت را نمیدانند؛ گاه کودک از سر خشم یا استرس این کار را انجام میدهد
تنبیه شدید وخشونت شیوه ی برخورد با این رفتار نیست.
راهکار
💢برخورد اول والد با این رفتار بسیار مهم است اولا باید آرامش خود را حفظ کنید واز واژهای منفی مثل «دزدی» استفاده نکنید اگر با کودک به تندی برخورد کنید آواز سر ترس دایم به شما دروغ خواهد گفت
💢اشتباهاتش را با آرامش وزبان قابل فهم توضیح دهید اگر در خانه قاعده و قانون حاکم باشد او میفهمد این کار خلاف قانون است
💢جریمه ی برای کودک در نظر بگیرید
جریمه نباید طولانی یا با خشونت باشد.مثلا محروم کردن از برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش
💢شرایط را برای جبران اشتباهش فراهم کنید اگر وسیله ی دوستش را برداشته بدون اینکه عزت نفسش زیر سوال رود به او بگویید وسیله را به صاحبش پس دهد واز او عذرخواهی کند
💢بیش از حد آسان نگیرید
💢ریشه ی این رفتار را پیدا کنید
گاه کودک به چیزی نیاز دارد ولی والدین آن را نادیده میگیرند وبرایش فراهم نمیکنند.گاه هم این رفتار از سر خشم ولجبازی است
💢خودتان الگو باشید .بدون اجازه به وسایل اعضای خانواده دست نزنید
💢ومهم ترین نکته
مفهوم مالکیت را از کودکی به فرزندان یاد دهید
در صورت تکرار حتما با مشاور کودک ونوجوان در ارتباط باشید.
سارا ثانی .کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۱۰
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم دکتر روشنی
🆔@Roshani_MD
شرح مشکل :
با سلام مطلب پارانوئید رو خوندم و تمام علائم رو همسرم داره. میل جنسیش هم به صفر رسیده. تقریبا دو ساله که این علائم رو پیدا کرده و به من و دوست خودش به شدت شک داره که بهش خیانت میکنیم. ۸ ماهه مرتب به روانپزشک مراجعه میکنیم اوایل داروها جواب میداد و شک همسرم خیلی کمتر شده بود ولی الان با اینکه به گفته خود دکتر داروهای قوی تری تجویز کردن ولی همسرم علائمش شدیدتر شده. من از همه لحاظ کمک میکنم به همسرم و حمایتش میکنم. همسرمم بسیار مرد خوبی هستن و بابت این شک هنوز با من درگیر نشده و خودش میگه که ذهن من مریضه تو خوبی ولی خب ازینکه عذاب میکشه منم عذاب میکشم. بنظرتون امیدی هست که بالاخره یک روزی همسرم درمان بشه؟ و دوم اینکه دارویی جهت میل جنسی بهم معرفی کنین
جواب سوال شما :
باسلام و احترام
دوست عزیز بهترین کسی که میتواند شما راهنمایی کند پزشک معالج میباشد که درجریان بیماری و شرایط میباشد، درمواردی بعضی بیماران پنهانی دوز دارو را کمتر مصرف میکنند که باعث عدم بهبودی موثر میشود.
برای داروی افزایش میل جنسی نیز با روانپزشک معالج مطرح کنید تا براساس داروهای تجویزی درمان مناسب انجام شود.
موفق باشید
دکتر ناز روشنی
متخصص اعصاب و روان
روانپزشک
عصرها ۴ تا ۸
مشهدخیابان چمران (جهانبانی) چمران۱۵ ساختمان المان واحد ۵۰۲تلفن ۳۸۵۲۵۹۸۲- ۰۹۳۵۲۳۶۴۶۲۴
ويزيت آن لاين نيز انجام ميشود.
صبح ها کلینیک ویژه بیمارستان قائم، ابن سیناوسيدي
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۸۱
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : خانم دکتر رزم خواه
🆔@Razmkhah60
شرح مشکل :
سلام استادبزرگ سوالم من یه دختر۶ساله دارم تازه یه دختردیگه به دنیاآوردم که۲ماهشه خیلی میخواستم دومین بچه ام پسرباشه که دیگه ازبچه آوردن خلاص بشم چون همسرم میگه تاچندتادخترهم بیاری بایدیه پسرهم بیاری منم بخاطرسختی هاش هم ازلحاظ مالی هم جسمی واسم نگه داریش خیلی سخته ازیه طرف هم خانواده پدرشوهرم میگن پسرمون بایدیه پیرداشته باشه که این نگرانم کرده یه وقت پسردارنشم واین فکراباعث افسردگیم شده که ایناباعث شده که حس خیلی بدی به دختربچه هادارم وگاهی هم چون تواسلام خانوم هاخیلی زیردستن مثلانمیتونن قاضی بشن نمیتونم روحانی بشن یادون اجازه سوهرسون گذرنامه بگیرن وغیره ایناهم باعث شده نسبت به دختربچه هاخیلی بدبین شدم هرکاری هم میکنم نمیتونم ازاین فکرامنفی خارج بشم گاهی یکی روکه حامله هست میبینم بچه اش پسره حسرتشومیخورم لطفاراهنماییم کنین چکارکنم ازاین حس بددوربشم باتشکر🙏🙏
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۵۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : خانم دکتر رزم خواه
🆔@Razmkhah60
شرح مشکل :
با سلام وعرض ادب خدمت شماخانم هستم ۳۸ساله متاهل داری دو فرزند وهمسرش هم ۴۱ دارن ومیزان تحصیل هردو دیپلم هست
سه ماه پیش با خانواده همسرم به مسافرت رفتیم یکی دو روز اول همه چیز عالی بود تا وقتی به کنار دریا رفتیم خواهر شوهرم فیلمی از خودشون گرفته بودن که در اون ی آهنگی رو میخوندن وقتی اونو به همسرم نشون داد همسرم با خنده گفت مشخصه اینجا شعر رو یادت رفته وخواهر با عصبانیت گوشی رو از ایشونوگرفتن وگفتن اصلا اشتباه کردم نشونت دادم تو همش میخوای آدمو مسخره کنی وهمین شد شروع ی بحث وقهر خواهر وبرادر والبته همه مقصر همسرم رو میدونن ومیگن نباید بحث رو ادامه میداد دختر ۸ ساله ای دارم که به علت علاقه‌ای زیادی که به عمش داره همش ذهنش درگیره و مدام میپرسه عمه و بابا کی آشتی میکنن وهر روز دلتنگتر میشه ومدام سوالت مختلفی رو ازم میپرسه ولی وقتی بهش میگموبیا زنگ بزن بادعمه صحبت کن میگه نه بابام مهمتر از عمه هست شما هم نباید به عمه زنگ بزنی من الان میخوام بدونم چطوره با دخترم صحبت کنم که آروم بشه وبه این موضوع فکر نکنه فقط مداوم بهش گفتم عمه شما رو خیلی دوست داره واروم آروم عمه وبابا با هم دوست میشن نگران نباش واضطراب ونگرانیش تمومی نداره وهر روز با سوالات مختلفش،مواجه هستم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۷۸
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم لطفی
🆔@nazaninlotfi67
شرح مشکل :
سلام و خسته نباشید، من حدود ۳سال و نیم هست که ازدواج کردم، همسرم از زمانی که ازدواج کردیم تمایلیبه رفت و امد با خانواده من را نداشته. اگر منزل پدری نیز میرفتیم باید زود به خانه می امدیم. حتی رفت و امدمان با خواهر و برادرم نیز کم شده. و از بچه های کوچک خواهر و برادرم اظهار تنفر میکند و مدام به من میگوید از فلانی بدم میاید. دوست ندارم به منزلشان برویم.بعد از هر مهمونی و دید و بازدیدی شروع میکنه به توهین کردن و فحش دادن و نفرین کردن، همینطور زن بردارم و اون رو هم نفرین می کنه اگر در مورد خانواده اش حرفی بزنم شروع به دعوا و بد و بیراه گفتن به من میکند. اما من همیشه می گویم به خانواده های هم احترام بگذاریم.همسرم در خانواده کم رفت و امد بزرگ شده و خودش نیز کم حوصله و کم حرف و عصبی است.اما باز دلیل نمی شود که از اقوام من بد بگوید.مدام می گوید تو طرفدار انها هستی. من نمی توانم به زور و دعوا او را جایی ببرم . از طرفی نمی توانم مدام دعوت اقوام را رد کنم. در ضمن مادر همسرم هم نیز با اقوام شوهری رفت و آمد ندارند.از ابتدای شروع زندگی مشترکمون خانواده همسرم مخصوصا مادر زنم توی خیلی از مسائل زندگیمون دخالت میکردن و مدام در حال تحمیل عقاید و نظراتشون به ما بودن و همچنانم هستن راستش خیلی این قضیه داره اذیتم می کنه، من دوست دارم که با خانواده ها رفت و آمد داشته باشم
زن من خیلی حساسه حتی وقتی سریال تلوزیونم نگاه میکنم عصبی میشه و میگه چرا به زنا نگاه میکنی ,بیرون میریم همش بمن نگاه میکنه و اگه نگاهم به کسی یه لحظه هم بیوفته عصبی میشه و بهم تهمت میزنه و توهین میکنه و کارمون به دعوا میکشه
توهم اینو میزنه با زن همسایه رابطه دارم و شروع میکنه دعوا و …
حرفهای بسیار زشت بعد همه توهین
دیگه از توهیناش و تهمتاش خسته شدم شما بگین چکار کنم
جواب سوال شما
سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان گروه شاه کلید و همیچنین مراجع گرامی:جناب اینکه گفتین همسرتون تمایلی به رفت و آمد نداره و بعد از اومدن از خونه اقوام دعوا راه میندازه خب ممکنه کمی نگران کننده باشه ……اینکه همسر شما تمایلی به رفت و آمد نداره دلایل متفاوتی داره ممکنه هزاران دلیل داشته باشه ……که در این پیام نمیگنجد اگر بخوایم تمام این موارد رو بررسی کنیم …..خب اینکه ایشون در یک خانواده کم جمعیت بزرگ شده دلیل کافی برای معاشرت نکردن همسر شما با خانواده شما نیست و دلایل بسیار بسیار مهم تری داره.به هیچ وجه با همسرتون سر اینکه چرا با خانواده شما رفت و آمد نمیکنه بحث نکنید چون اوضاع بدتر میشه . و کاری رو که همسرتون خیلی دوست داره براش انجام بدین مثلا رفتن به مسافرت و یا خریدن هدیه و یا هرکار دیگه ای و بعد از انجام اون کار و خوشحالی همسرتون تمامی موضوعات بحران ساز زندگیتون رو اعم از رفت و آمد نکردن با خانواده و یا دخالت مادرزنتون در امور زندگی رو در کمال آرامش و بامحبت کامل با همسرتون در میون بگذارید ……و بعد بخواهید که کمی به کاراش فکر کنه و بعد نظرشو رو به شما بگه…..اگر به هیچ نتیجه ای نرسیدید حتما با یک زوج درمانگر مشورت کنید.
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
با سلام همراه عزیز ۶۰۸۱۶۵
باید از شما والد عزیز پرسید نحوه ی فرزند پروری شما چگونه است ؟ آیا کودک تک فرزند است ؟ آیا خودتان درجمع خجالتی هستید ؟ آیا دایم به کودک گفته آید خارج از خانه آرام باشد ؟
یکی از چیزهایی که باعث میشود کودک بتواند در جمع بهتر ظاهر شود در این سن یادگیری از نحوه ی ارتباط والدین ست .
به کودک فرصت دهید که دربیرون از خانه بتواند با همسن وسالهایش ارتباط بگیرد ؛ از طریق گفتن داستان یا دیدن انیمیشن میتوان آن را یاد داد .
برای کودک وقت بگذارید با او بازی کنید و چون شما شاغل آید بهتر است حدود سه سالگی در مهد کودک ثبت نام کنید .
هر چقدر ارتباط اجتماعی خانواده گسترده تر باشد کودک نیز میبیند وتعاملات اجتماعی را یاد میگیرد .
🔰در دوران کودکی دوستی و بازی از اهمیت زیادی برخوردار است و در بسیاری مواقع شرایط رشد بهینه کودک را فراهم می آورد .
🔰کودکان به دنبال دوستانی هستند که شبیه خودشان باشند یعنی هم سن و هم جنس بوده و علایق مشترکی داشته باشند.
🔰دوستی باعث می شود کودکان هم فکری ، کمک و معاشرت را یاد بگیرند و نسبت به خودشان نیز احساس بهتری داشته باشند . موضوعی که اهمیت دارد این است که دیدگاه ما نسبت به دوستی در سنین مختلف تغییر می کند و بر اساس ان اعتقادمان دوست پیدا می کنیم و در سنین مختلف انواع دوست یابی را تجربه می کنیم .
1️⃣ 3 تا 7 سالگی ؛ مرحله همبازی موقت
🔰مراحل دوستی در کودکان 4 مرحله است و همبازی موقت اولین مرحله از این فرایند است .
در این سطح از دوستی تمایز نایافته ، کودکان خودمحور هستند و نمی توانند دیدگاه دیگران را در نظر بگیرند ؛ آنها معمولا فقط به آنچه خود از یک رابطه می خواهند می اندیشند .
🔰بیشتر کودکان بسیار خردسال دوستان خود را بر اساس نزدیکی فیزیکی تعریف می کنند و تنها برای ویژگی های مادی یا فیزیکی آنها ارزش قائل می شوند .
مثال : " او در خیابان ما زندگی میکند " ، " او بازی پاور یا رنجر را دارد " .
سارا ثانی کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
پاسخ به سئوال ۶۰۸۱۹۰
فاطمه برگ نیل
کارشناس ارشدمشاوره خانواده وروانشناس
مشاوره اعتیاد
آدرس پیج:
@f.b.psychologist
شماره تماس۰۹۳۷۵۴۴۹۶۶۷
https://www.instagram.com/p/Cq4_RPvIy_Y/?igshid=YTUzYTFiZDMwYg==
پاسخ به سئوال ۶۰۸۱۷۹
فاطمه برگ نیل
کارشناس ارشدمشاوره خانواده وروانشناس
مشاوره اعتیاد
آدرس پیج:
@f.b.psychologist
شماره تماس۰۹۳۷۵۴۴۹۶۶۷
https://www.instagram.com/p/Cq4_RPvIy_Y/?igshid=YTUzYTFiZDMwYg==
با سلام همراه عزیز۶۰۸۲۰۶
کودک در این سن مفهوم خوب بود را درک میکند ؛ خونسرد وارام باشید ودر یک زمان مناسب با او گفتگو کنید ؛ قاطع باشید وتعیین کنید که اگر خارج از چهار چوب خانواده رفتار کند باید منتظر پیامد رفتارش باشد .از محرومیت زمان مند استفاده کنید .خودتان الگوی کودک باشید اگر خانه کمتر محل تنش باشد کودک آرام تر رفتار خواهد کرد.
🌟كودكان از تكرار كلمات زشت لذت ميبرند،
💥چون باعث ميشود مركز توجه باشند و به راحتي ميتوانند با تكرار كلمات، بزرگسالان اطراف خود را كنترل كنند.
💥در حقيقت اطرافيان به كلماتي كه كودكان ميگويند قدرت ميدهند.
💥اگر فرزندتان كلمه نامناسب جديدي ياد گرفته تنها يكبار محكم اما آرام و شفاف بگوييد انتظار داريد در خانه كسي كلمات نامناسب استفاده نكند و بعد از آن مطلقا توجه نشان ندهيد
سارا ثانی کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۷۱
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم صالحی
🆔@slh_nas
شرح مشکل :
سلام مردی هستم 31 ساله فوق العاده احساساتی و رمانتیک من 7 ساله ک ازدواج کردم و از اون اول همسرم رو دوست داشتم و بهش علاقه داشتم ولی متاسفانه خیلی با هم دعوا میکردیم از اون دوران عقد کلن اخلاقیات زود رنجی داشته و دایم قهر میکرد و شبها هم بهد از عروسی تا قهر میکرد جاشو از من جدا میکرد من برای اون خیلی کارها میکردم از تولد و کادو و مهر و محبت به خودش و خانوادش بگیر هر چی که ی زن از همسرش میخاد رو من انجام دادم ولی اون بعد از عقدمون علاقه ای ب خانوادم نداشت وادیم تو این شک و شبهه بود ک دوستش ندارم و از این حرفا بعد از اون ما صاحب فرزند شدیم الان دختر من 4 سالشه خانومم شمع سازی میکنه ،و خودم فرستادمش ک مشغول بشه تو این مدت هفت سال من قبل از ادواج با ی دختر دوست بودم مدت کمی تقریبن دو سال به خاطر شرایط موجود نتونستم برای ازدواج با اون راضی بشم و قبل از ازدواجم رابطمو با اون بهم زدم ….بعد از مدتی وقتی بی مهری هایی متعدد همسرم رو دیدم ناچارن سراغ دوست قدیمی رفتم و باو درد و دل کردم و از اون حلالیت گرفتم و گفتم شاید بخاطر نفرین اونه ک زندگیم اینطوری شده رابطمون خیلی صمیمی بود و من گاهن به اون ابراز علاقه میکردم اما نه اونطوری ک بخام همسرم رو نفی کنم علی و حال این رابطه گاهن تمام میشد و حالا یا من بعد از مدتی با اون ارتباط میگرفتم گاهی هم اون با من که بعد از مدتی اونو توی کامال شمع سازی همسرم اد کردم اونجا رابطمون بعنوان مشتری شمع ادامه داشت و چندین بار برای سفارش شمع با همسرم میرفتیم و شمع به ایشون میدادیم خانومم متوجه ارتباط ما شده بود ولی خب شک داشت بعد از مدتی گوشی منو چک کرد و به رابطمون پی برد و بعد از تلفن زدن به اون خانوم همه چیز رو فهمید من بعد از این جریان فهمیدم ک چکار اشتباهی کردم کلی گریه و زاری و معدرت خواهی کردم ک منو ببخشه و بهم فرصت بده ک جبران کنم اونم منو بخشیده ولی گاهن هی به اون خانوم زنگ میزنه و ازش هرچی ک بین مابوده رو میمرسه من بعد از اون جریان همه تلاشمو برای جلب اعتماد همسرم انجام دادم محبتمو چندبرابر کردم هرکاری بگین کردم ولی اون به ظاهر منو بخشیده ولی هر هفته این قضیه رو وسط میکشه و دعوامون میشه ….چکار کنم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
☞۶۰۸۱۷۳
محبوبه رمضانی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
زوج درمانگر
خانواده درمانگر
مشاوره پیش از ازدواج
درمانگر بیماران مزمن پزشکی
عضو انجمن نظام روانشناسی ایران
مشاوره آنلاین.
09355145010
شماره تماسهای کلینیک
0915 765 2428
051 9177 1202
آدرس کلینیک: مشهد ، خیابان سناباد ، سناباد ۴۵، کلینیک سبک زندگی
☞۶۰۸۱۸۸
محبوبه رمضانی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
زوج درمانگر
خانواده درمانگر
مشاوره پیش از ازدواج
درمانگر بیماران مزمن پزشکی
عضو انجمن نظام روانشناسی ایران
مشاوره آنلاین.
09355145010
شماره تماسهای کلینیک
0915 765 2428
051 9177 1202
آدرس کلینیک: مشهد ، خیابان سناباد ، سناباد ۴۵، کلینیک سبک زندگی
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۵۲
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم حیدری
🆔@roya_hdi
شرح مشکل :
سلام دخترم و ۲۰ سالمه . حدودا چند وقتی هست که به آقایون ۳۵ تا ۴۰ سال علاقه‌مند میشم آیا این اختلاله ؟ و اینکه چرا باید یک دفعه اینطوری بشم ؟ به طوری که پسر های همسن خودم یا کمی بزرگتر رو میبینم با خودم میگم چقدر اینا بچه ان .قبلا هم دوست پسر مجازی داشتم و تا الان رابطه جنسی نداشتم . ولی خودارضایی همراه با پورن دارم. و افسردگی هم دارم متاسفانه.
جواب سوال شما :
سلام دوست عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه
این مسئله برمیگرده به ناخودآگاه شما که طبق اتفاق های خاصی که برای شما افتاده،تمایل شما به این افراد بیشتر شده و با تحلیل کردن میتونید متوجه این مسائل ناهشیار بشوید و برطرفش کنید…
برای درمان افسردگی هم نیاز هست مراجعه کنید به روانشناس که باتوجه به علائمی که دارید ،تشخیص داده بشه و درمان را شروع کنند که شما اشاره ای به علایمتون نکردید.
و خودارضایی با توجه به سن شما،و نیاز جنسی که انسان داره،طبیعی هست،به شرطی که افراطی نباشه وفقط برای برطرف کردن میل جنسی باشه.اما دیدن پورن توصیه نمیشه چون میتونه روی تمایلات جنسی شما اثر بذاره و منحرفش کنه و عوارض دیگه ای که میتونه داشته باشه…
با آرزوی موفقیت و حال خوب🙏🏻❤️🌹
رویا حیدری
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
کانال تلگرام👇🏻
@ravanshenasivaerfan
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۷۲
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم جهانگیری
🆔@khadijehjahangiry
شرح مشکل :
سلام و وقت بخیر . من اخیرا مشکلی با نامزدم پیدا کردم که خیلی مارو ناراحت کرده و دعواهای زیادی هم سر ایم موضوع داشتیم . دوست قدیمی وبسیار نزدیک نامزدم با دختری دوست هستش که این دختر رفتار به شدت نامناسبی با من داشته از دخالت تو امور شخصی ، تیکه انداختن گرفته تا بددهنی وفحش دادن به نامزدم البته ایهارو نشونه صمیمیت میدونه واصلن بد نییست بنظرش طوری که یکجور فاز دانشجوهای هنریو به خودش گرفته و با نامزد منم احساس صمیمیت میکنه البته نامزد من بمن حق میده میگه شما باهم تفاوت دارین و علیرغم ناراحتی شدید من روابط نامزدم بااین دونفر همچنان پابرجاس وکسی هم انگار رفتارهای بد اونو ندیده …نامزد من هم روابطش بااونهارو محدود نکرده و درغیاب من اونارو میبینه …این منو ناراحت میکنه که این من بودم ک باهام بدرفتار شده اما نهایتا من حذف شدم و حرفیم میزنم به ضررمه نامزدم حاضر نییس روابشو محدود کنه چون دوست قدیمیش الان خیلیی ادم مهیه براش باهم کار میکنن اما این خانم همچنان بی بند وبار رفتار میکنه وهیچیم براش مهم نییس . من نمیدونم چیکار کنم از یه طرف به عنوان یه زن مستقل نمیخوام زور بشنوم از یه طرفم نامزدم هم حق داره منم نمیخوام اونو از دست بدم … خواهش میکنم راهنمایی کنید که من چه رفتاری داشته باشم که هم حرفمو به این ادم دوبهم زن که فقط وقتی من تنهام هرچی دلش میخواد میگه وعصبی میکنه ادمو بزنم هم رابطم حفظ بشه . باتشکر
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
سلام به شما دوست و همراه عزیز
ببینید دوست عزیز روابط شغلی جای خودش باید باشه و روابط صمیمی هم جای خودش که برای حفظ اینها باید چارچوب ها شفاف باشه و به اونها احترام گذاشته باشه. شما بهتر هست با نامزدتون راجع به این حدود صحبت کنید و بگید چه چیزهایی برای شما باعث ناراحتی و آزارتون میشه و چه چیزهایی برای شما از اهمیت کمتری برخوردار هست. شما باید بتونید این حدومرزها رو بذارید و کسی این اجازه رو به خودش که پا فراتر از این حریم بذاره. همسر شما میتونه شغل خودش و همکاریشو داشته باشه و از طرفی هم باید به حریم شما احترام بذاره و با کسی بیشتر از حدش صمیمی نشه. و در این مورد فقط قاطعیت شما هست که میتونه تعیین کننده باشه و اگر نباشه نباید هیج انتظار دیگه ای داشته باشید چون شما اگر کوتاه بیایید باید این انتظار و داشته باشید که در آینده هم کوتاه بیایید و به خاطر ترس از دست دادن همه چی و فدا کنید.
✅خدیجه جهانگیری
✅روانشناس
✅خانواده و زوج
✅اصفهان
✅شماره تماس ۰۹۹۱۰۲۹۵۲۹۷
❤❤❤
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۹۶
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم شیروانی
🆔@paria_51
شرح مشکل :
سلام من وقتی۱۳سالم بودعموم که مجردم بود اذیتم میکرد هرجا که دور از بقیه گیرم میاورد من الان ۱۹سالمه و ۶سال هست که همش اون صحنه ها روبه رو مه و حالم خیلی بده.اصلا نمیتونم فراموش کنم من سال کنکورمم هست دیگه نمیکشم خسته شدم.یه مشکلی ام هست اینه که اون فکر میکنه من هیچی یادم نیست از اون دوران و کارایی که کرده.الانم هربار میبینیم همو(از رو اجبارچون من به کسی چیزی نگفتم).باهام حرف میزنه منم جلو بقیه به زور خودمو نگه میدارم.خیلی عذاب میکشم اینطوری خیلی.من اصلا نمیتونم حتی به قیافش نگاه کنم..متنفرررم ازش.الان فقط میخام بفهمونم بهش که بام دیگه تا ابد کاری نداشته باشه،حرف نزنه و هیچی.حالمو از این بدترم نکنه.فقط نمیدونم چطوری بگم.حالم ازش به هم میخورره.متاهلم هست اینروزاس بچشون به دنیا بیاد. .بعضی وقتا به انتقام از طریق بچش فکر میکنم و خیلی زود پشیمون میشم … خیلی به کمک نیاز دارم من واسه این موضوع نمیتونم به مشاوری ام مراجعه کنم.چون خانوادم خبر ندارن و تنهایی جایی نمیرم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
جهت تنظیم وقت و شرایط مشاوره تلفنی با شماره های زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
📲 0902 0902 461
📲 0933 323 46 75
جهت تنظیم وقت از طریق تلگرام، با آیدی زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
🆔 @paria_51💐
🆔 @afsordegidarmani💐⬅️⬅️کانالم
مشاوره حضوری؛
آدرس کلینیک:
مازندران، قائمشهر، خیابان جویبار _ ساختمان پاسارگاد_ طبقه سوم _ کلینیک نوید سلامت با مجوز رسمی از سازمان نظام روانشناسی ایران
0933 323 4675
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۶۷
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام
پسر 8 ساله اي دارم كه بدون اجازه وسايل ديگران رو بر ميداره و وقتي بهش ميگيم اصلأ چيزي نميگه و يا با لحن محكم دروغ ميگه.موندم باهاش چيكار كنم؟؟؟؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
پاسخ سوال 608181
دکتر نسیم رزم خواه
زوج درمانگر
عضو رسمی سازمان نظام روانشناسی
و دارای پروانه اشتغال تخصصی از سازمان نظام روانشناسی
عضو رسمی انجمن روانشناسان امریکا
(APA)
مدرس دانشگاه و درمانگر پروژه بین المللی صلیب سرخ در خراسان رضوی
🏢مشهد- خیابان احمداباد عارف۲ ساختمان پزشکان سپهر کیلینیک سلامت آسا
☎️09159194080
جهت دریافت نوبت پیام بگذارید
🆔https://www.instagram.com/dr.nasimrazmkhah?igsh=MXY4eWY0ZDM4OHVvNA==
پاسخ سوال 608153
دکتر نسیم رزم خواه
زوج درمانگر
عضو رسمی سازمان نظام روانشناسی
و دارای پروانه اشتغال تخصصی از سازمان نظام روانشناسی
عضو رسمی انجمن روانشناسان امریکا
(APA)
مدرس دانشگاه و درمانگر پروژه بین المللی صلیب سرخ در خراسان رضوی
🏢مشهد- خیابان احمداباد عارف۲ ساختمان پزشکان سپهر کیلینیک سلامت آسا
☎️09159194080
جهت دریافت نوبت پیام بگذارید
🆔https://www.instagram.com/dr.nasimrazmkhah?igsh=MXY4eWY0ZDM4OHVvNA==
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۰۱
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم دکتر روشنی
🆔@Roshani_MD
شرح مشکل :
با عرض سلام ، من (مرد) 29 سال سن دارم مدت حدوداً 3 یا 4 ساله که تو بیداری یه چیزایی می بینم ( مثل توهم ) مثلا خیلی وقتا که سوار موتور هستم می بینم که الان یه ماشین میاد و به طرز وحشتناکی تصادف می کنم بعد چونکه نمیخوام ادامه شو ببینم با گفتن (( نَـــــــــــــه )) صحنه مهو میشه یا فکر میکنم دارم سر بچه ام را می برم یا با دیگران درگیر میشم …. و …. با (( نَـــــــــــــه )) گفتن تموم میشه شاید باورتون نشه ولی باور کنید توی یک روز شاید بیش از 20 – 30 بار از این نوع صحنه ها می بینم تو رو خدا کمکم کنید زندگی ندارم با این افکار یا توهم یا هرچی که اسمشو میزارید . ممنون میشم اگه کمکم کنید.
جواب سوال شما :
باسلام واحترام
دوست عزیز این افکار شما میتواند مطرح کننده اختلال وسواس میباشد البته نیاز به بررسی بیشتر میباشد توصیه میکنم برای پیشگیری از طولانی شدن علایم هرچه زودتر به روانپزشک مراجعه کنید تا پس از ارزیابی اقدامات لازم درمانی دارویی و رواندرمانی شروع شود.
موفق باشید
دکتر ناز روشنی
متخصص اعصاب و روان
روانپزشک
عصرها ۴ تا ۸
مشهدخیابان چمران (جهانبانی) چمران۱۵ ساختمان المان واحد ۵۰۲تلفن ۳۸۵۲۵۹۸۲- ۰۹۳۵۲۳۶۴۶۲۴
ويزيت آن لاين نيز انجام ميشود.
صبح ها کلینیک ویژه بیمارستان قائم، ابن سیناوسيدي
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۵۹
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم قاسمی
🆔@Mgh491011
شرح مشکل :
سلام خدمت دکترخیلی خوشحالم بااین گروه آشنا شدم من مشگل بزرگی توزندگیم دارم شوهرم هست شوهرم 49ومن41سال دارم دوتا بچه دارم ی پسر19وی دختر11 ساله دارم شوهرم افسردگی داره ازکارش راضی نیست همش بهم میگه اشتباه کردم باتو ازدواج کردم وقتی مریض میشم باهزارمنت وکتک منو میبره اجازه نمیده ازخونه بیرون برم حق کارکردن بهم نمیده پول بهم نمیده طلاهاموازم گرفته حساب بانکیم خالی کرده خودش هرماه میره اصلاح اما سالی یه بارپول میده میرم اصلاح میگه توحق نداری پول داشته باشی ب شدت جلوی بچه هام منوخانوادمو مسخره یاخاروذلیل میکنه دست ب زنم داره معذرت میخوام موقع رابطه میگه توبایدبرده من باشی من اربابم حتی غیرازرابطه جلوی بچه ها میگه توبرده ی منی خواستم جدابشم اما بابام میگه حق نداری جدابشی خانوادم حمایتم نمیکنن خسته شدم ازاین زندگی نکبت بارهمش ب مرگ فکرمیکنم 😭😭
جواب سوال شما :
سلام دوست خوبم منم خوشحالم که میتونم باهات حرف بزنم و چه خوب که از مشکلت‌گفتی امیدوارم بتونم راهکار خوبی بهت بدم
نازنینم زندگی مشترک‌وقتی با چالش روبرو میشه انتظار هر رفتاری از طرفین میره .! حرفایی که برامون خوشایند نیست رو میشنویم و رفتارایی که باب طبعمون نیس مبینیم . اما به قول معروف سیلی اولو که خوردی تقصیر تو نیست ولی سیلی بعدی و بعدی که خوردی خودت مقصری
در حالت روحی نرمال و سلامت روان این اتفاقات نمیفته چون کنترلی روش هست ولی همسر شما با شرح حالی که دادی پکیج کامل از اختلالات روانی و رفتارهای ناهنجاره
ایشون افسردگی دارند ، ذهنیت ارباب و برده دارند و شرایط مالی خوبی ندارند و پشیمان از ازدواج با وجود دو فرزند خب جای بخث داره
آیا به فکر درمان برای افسردگی بوده ؟ و قبول میکنه که افسردگی داره؟
بهداشت فردی براش مهم نیست و شرایط یک رابطه ی سالم رو نمیدونه ،،دوست خوبم سعی کن این مسائل فکرتو درگیر نکنه و نشخوار فکری نداشته باشی ،،همین افکار منفی شما رو درمانده میکنه و باعث میشه که نتونید از این فضا بیرون بیاید و خودتو نجات بدی
،،نشستن و غصه خوردن هیچ دردی رو دوا نمیکنه حتی اگه نمیتونی بیرون بری و خانواده ی حمایتگری نداری روی خودت حساب کن و توانایی ها و مهارت های خودتو افزایش بده و یک مهارت کاربردی که میتونه استقلال مالی و آزادی عمل برات داشته باشه رو از فضای مجازی یاد بگیر شرایط کار بیرون از خانه رو نداری داخل منزل و دورکاری داشته باش به همسرت پیشنهاد بده و با همراهی ایشون کارهایی که میشه در منزل انجام داد رو دنبال کن ، نازنینم خودت در این رابطه چه قدم های مثبتی برداشتی ؟آیا مهارت های رابطه رو میدونی؟ به عنوان همسر یک فرد بیمار چقدر کمک کننده بودی؟
موضوع دیگه اینکه همسر شما نقش ارباب رو در رابطه داره و علاقمنده البته که میتونه این مسئله ی عادیی باشه زمانیکه هر دو طرف رابطه قبول کرده باشن که یکی ارباب و دیگری برده باشه ولی دررابطه ی شما این موضوع یک طرفه به نفع همسرتونه و دوست داره آسیب بزنه و از درد و رنجی که میکشی لذت میبره و خب باید بدونیم که این افراد از درون احساس پوچی و بی ارزشی میکنن برای اینکه به خود یا دیگری ثابت کنند که فرد قدرتمند و باکفایتی هستند، در نقش ارباب قرار میگیرند و در س ک س قدرت‌نمایی میکنند. و یا خشم درونی و نهفته ی دوران کودکیه والبته دلایل دیگه ای هم داره که باید توسط سکس تراپ و یا مشاور بالینی بررسی بشه
در این شرایط که شما تمایلی به رابطه ی ارباب و برده در س ک س ندارید پس یک تجاوز جنسی تلقی میشه و باید درمانی صورت بگیره
چنانچه همسر شما علاقمند به تغییر نیست شما تلاش برای تغییر سبک زندگی انجام بدید
طبق نظریه ی سیستم های خانواده ی بوئن تمایز یافتگی به معنای جدا شدن از نزدیکان و تمرکز بیشتر بر نیازهای خودمان است
حتی حتی اگر خانواده حمایت نمیکنند و اجبار در ادامه ی این زندگی هست ، از خانواده و افکار شون متمایز شو و خودت و شرایطتو در یاب حتی اگر به طلاق فکر میگنی از مشاوری با تجربه راهنمایی بگیر که در این مسیر کمکت کنه البته اگر همسر اجازه ی این کارو نمیده از خانواده درخواست کنید که اینکارو براتون انجام بدن
با کمال میل در کنارت هستم
در پناه خدا 🌺🌺🌺
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
/channel/AramRavan7
مشاوره حضوری اصفهان
تلفن 09351301940🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۶۵
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام پسر دو ساله اي دارم كه در خانه خيلي بازي ميكنه و شيطنت ميكنه ولي وقتي بيرون ميريم خيلي ساكت ميشينه و با بچه ها بازي نميكنه و وقتي كسي باهاش شوخي ميكنه زود گريه ميكنه.من شاغلم و از صبح تا غروب سركارم.چكار كنم پسرم از اين حالت بيرون بياد؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۹۰
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم برگ نیل
🆔@Bargnill
شرح مشکل :
سلام
یک سال و نیم عقد کردم، از اون اول ازدواج سعی کردم ملاحظه همسرم بکنم، تا حالا خرید نکردیم، حتی لباس عقد هم خانوادم خریدن، گفتم عروسی و طلا نمیخوام اما به جای اینا صاحب خونه بشیم بهتره، همین مساله باعث شد از اون اول ازدواج هیچ کاری نمی کرد چون میخواد خونه بخره، برای عیدی هم که رسمه عید نوروز انگشتر گرفت اون هم به اصرار خودم چون جلوی خانوادم ابروم میرفت اما خانوادش به جای اینکه برام با احترام بیارن مادرش گفت ما رسم نداریم و مثل بچه ها همسرم اونو از جیبش درآورد و به من داد، البته برای خیلی چیزا میگن ما رسم نداریم هر کاری که باید انجام بدن اما نمیکنن و میگن ما رسم نداریم، با وجود همه اینا به نظرتون من ادم توقعیم؟ همسرم میگه هوامو نداری و پرتوقعی، خانوادم میگفتن چرا تورو رستوران نمیبره یه شب به همسرم گفتم بریم رستوران مهمون من، لوازم آرایشی میخرم البته دو سه بار هم ایشون برام خریده اما وقتی خودم میخرم به خانوادم میگم همسرم خریده، حالا که رفته خونه خریده یه بار بحثمون شد رفت خونه رو اگهی کرد برای فروش، شما بگین من چیکار کنم؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۷۹
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم برگ نیل
🆔@Bargnill
شرح مشکل :
سلام
خیلی احتیاج به مشاوره دارم اگه کمکی از دستتون بر میاد بهم بگین چون واقعا خستم خیلی زیاد
من خودم ۲۷ سالمه وشوهرم ۳۳ سالشه دخترعمو پسر عمو هستیم منو شوهرم بد ازچهارسال عقد عروسی گرفتیم تو دوران عقد من متوجه شدم شوهرم اعتیاد داره ولی خودش گفت تفریخی ومنم به خانوادم چیزی نگفتم این ماجرا ادادمه داشت تا ما عروسیمون گرفتیم سال ۹۲ عروسیمون بود ومن متاسفانه همونجا باردار شدم تو دوران بارداری که خیلی سختی تحمل کردم واز اعتیاد شوهرم خیلی زیاد تو رنج بودم به خانوادش زیاد گفتم ولی متاسفانه هیچ فایده نداشت که حتی بدتر هم شد تااینکه سال ۹۳ من زایمان کردم از لحضه اول با پسرم درگیر مریضش بودم به تنهای کنارش بودم هیچوقت از حانب شوهرم بهم محبت نشد تمام مخارجمون از طرف پدر شوهرم تامین میشه چه واسه لباس یا حتی دکتر اهان اینم بگم ما خونمون طبقه بالا خونه پدرشوهرمه تما این مدت که دعوا کردیم یا حتی مواقع که من میرفتم خونش مشکلمو میگفتم همه میگفتن که دروغه وچون پدر خودم اعتیاد داشت میگفتن که مت این وسایل مصرف که بهشون نشون میدادم از خونه پدرم میارم این ماجراها ادامه داست تا اینکه اعتیاد شوهرم بیشتر بیشتر شد یکبار رفت ترک کرد ولی به شیش ماه نرسید دوباره شروع کرد مصرف کرد تو یه تصمیم احمقانه از طرف هودم خواستم از خانواده شوهرم دور بشم از همه فرار کردم رفتیم روستا با وام بدبختی خونه درست کردیم ولی ای کاش هیچوقت پامو اونجا نمیزاشتم دور که شدم بدبختیام بیشتر شد اعتیادش بالاتر رفت یه جوری که صبح که بیدار میشد نشسته بود میکشید تا شب باز شب تا صبح اصلا بفکر کار هم نبود کار میکرد ولی درحد بخور نمیر یا پول موادش دیگه به حدی رسیده بودیم که مثل گداها زندگی میکردیم از نداشتن این ماجرا بود تا اینکه من تواین دوسال ی
که روستا بودم همش ضربه میخوردم به حدی که پام شکست سه ماه باید استراحت میکردم دوباره یکسری از وسایلمون اوردیم سرخس من دوباره برگشتم طبقه بالا خونه پدرشوهرم پای من بداز سه ماه تو گچ ودوماه فزیو تراپی خوب شد وبه شوعرم گفت دیگه روستا برنمیگردم اونم چیزی نگفت تواین سه ماه که مت سرخس بکدم اون روستا با یک خانوم اشنا شده که از روستلی خودمون بود اون خانوم هم اعتیاد داشتن منکه خونه نبودم اون خانوم راحت میمودن خونه ما ومصرف میکردن وبا سوهرم در ارتباط بودن 😔 اون خانوم باردار بود تااینکه شوهرم دوباره تصمیم میگیره پاک بشه میره مشهد کمپ و پاک میشه الان سه ماه میشه که پاکه وهنوزم با اون خانوم در ارتباطه ولی جوری رفتار میکنه که من نفهمم خونه روستامون هست بعضی شبا میره اونجا و بهم گفتن که اون خانوم میاد اونجا پیشش حتی رفتارش هم مشکوکه و مشخصه ولی بخاطر پسرم چیزی نمیگم الان چندماه درست کهر نمیکنه اصلا وسایل واسه خونه نمیگیره حتی ماالان کولر نداریم تواین گرما همیشه باید چشمم به دست پدرشوهرم باشه یا برم خونه اونا غذا بخورم بخدا دیگه خستم بردیم دیشب بهم میگه با زبون بی زبونی دارم بهت میگم که برو دیگه چقدر تحمل کنم الان ۱۰ساله همش با نداری ساختم ولی حالا دیگه نمیتونم عمر جونی من بپاش رفته
میخوام وسایلمو جمع کنم برم خونه پدرم واقعا دیگه بریدم تا کی تحمل تواین ۱۰سال هیچوقت نداشته همیشه دستمون جلو یکی یکی دراز بوده هیچوقت اونجوری که باید برام خرج نکرده منم زنم باهزار ارزو میام خونش ولی اینجوری دیگه صبر تحمل ندارم من یه اشتباه خیلی بزرگ کردم که خودمم قبول دارم نباید اینکارو میکردم وقتی روستا بودیم شوهرم اعتیاد داشت پسر عمم بهم نزدیک شد ابزار علاقه محبت کرد بااینکه ازم خیلی کوچکتره اون اقا ۲۲سالشه منم تشنه محبت بودم تنهابودم از همه لحاظ نا خواسته بااین اقا ارتباط برقرار کردم الان دوسال ما باهمیم بارها ازش خواستم ازم جدا شه ولی نتونستیم خیلی بهم وابسته شدیم ولی من جدیدا بهش گفتم باید بری واسه خودت زندگی کنی دروغ چرا خیلی دوسش دارم خیلی زیاد ولی ابروم واسم مهمتره نمیدونم دیگه چکارکنم تورو خدا راهنمایم کنین چه راهی درسته من برم قهرکنم برم طلاق بگیرم یا بازم بمونم تواین زندگی خراب شده که همیشه حسرت بخورم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۲۰۶
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام خسته نباشید
پسری ۷ ساله دارم با برادر و خواهرش زیاد دعوا مبکنه و حرف های زشت میزنه ، ما خیلی رعایت میکنیم ، میره تو کوچه و پارک از بقیه میشنوه ، چیکار کنم یادش بره ممنونم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۵۸
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم صالحی
🆔@slh_nas
شرح مشکل :
سن ۲۲ /دانشجو/متاهل/دختر
سلام درمان اظطراب اجتماعی چیه
گاهی دچار اظطراب میشم در اجتماع و حتی در منزل وقتی تنهام، و عدم تمرکز و نشخوارفکری
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۷۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم رمضانی
🆔@Mah_ramezani26
شرح مشکل :
سلام. من ٦ ماه است كه ازدواج كرده ام در طول اين مدت همسرم مدام با مادرش چت ميكنه بطوريكه من حس ميكنم مادرش كلاً در جريان لحظه به لحظه زندگيه ما هست .چندين بار هم به همسرم تذكر دادم ولي هيچ تاثيري نداشته و همچنان روزي چندبار با مادرش چت ميكنه و اين موضوع به شدت منو عصبي و حساس كرده .لطفاً منو راهنمايي كنيد كه چجوري اين مشكلو حل كنم.
با تشكر فراوان
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۸۸
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم رمضانی
🆔@Mah_ramezani26
شرح مشکل :
سلام دوستان
من دخترهستم مجرد30ساله کارشناسی علوم تربیتی من خواستکارهای زیادی داشتم ولی بخاطر ملاک وشرایطش قبول نکرم وردکردم چون میخوام توزندگیم کسی انتخاب کنم واسه یک عمرباشه ن چندماه وچندسال ملاک اول منم اینه بایدتصورکنم ک میتونم باطرف زندگی کنم یان بعدخانواده وشغل هم برام مهمه تاحالاکسی انتخاب نکردم ولی یکسال میشه بایک پسرهمشهرخودم تودنیای مجازی موقع کرونااشناشدم توگروه بودم درموردکروناایناحرف میزدطرف خودش کارمندبیمارستان بعدیک ماه کامل حرف زدیم بعدهمدیگرمحیط بیمارستان یکدیگردیدم قیافه همدیگرب دلمون نشست قصدایشون هم ازدواج بود ولی مشکل ایشون این بودقبلازن داشته دوسال تودادگاه بهم گفت درحال طلاقش هستم بعد4ماه گفت طلاقش نمیدم ناشیزه میکنم 25سال ناشیزه میکنم بخاطر اینکه تمام سکه ودارایم برده 8ماه یکبار هم ب د ختره سکه میده; بهم گفت نامه ازدواج بگیرم میام خواستکاریت منم قبول نکردم گفتم اول شماگفتی طلاق ش میدم الان بعد4ماه حرف دیگ میزنه بعدمنم ارتباطم بخاطر همین ناشیزه کات کردم بعدخودش هی زنگ میزنه منم چندبار جوابش کردم گفتم اگر هم بیای خانواده م قبول نمیکنه پسریکی ک زن ش ناشیزه کنه هنوزاسمش توشناسنامش;
دیگ بهم گفت من بهت ی قول دادم بهش هم اعمال میکنم گفت نامه ازدواج گرفتم میام خواستکاریت خانواده قبول کردن ک خوب نکردن دیگ بیخیال همدیگرمیشیم .گفت من شمارو واسه ازدواج خواستم منم دیگ هیچ نگفتم حرف زدنمون ادامه دادحرف زدنمون خیل اجتماعی وپاک بود چون قصدمون ازدواج بودبعد8ماه طرف موفق شدنامه ازدواج بگیره بعداومدخواستگاریم البته خاله روخواهرش اومدن دیدنم البته پسره مادر نداشتن تازه فوت کرده بود خاله ش دیدم اومدخونه خداشاهده ازش ترسیدم خیلی چرب زبان بودب باباگفت پسرمون بیچاره س تمام دارایی ش ب زنش داده ازاین حرفاحالابیخیال . بعدوختی خواهروخاله ش برگشتن خونشون .پسره به من ن زنگ ازپسردیدم ن پیام حتی ج خانواده ش که من دیدن بهم نگفت خودم بعد4روزپیام دادم گفتم چرا خبرشون بهم نگفتی گفت خانواده م انتخابت نکردن
من خیلی ناراحت شدم گفتم کاش اجازه نمیدادم منظورشون چی بودپسرمیترسیدخاتواده من اوناروقبول نکنندمن وپسرواقعایکسال ارتباط اجتماعی وپاک داشتیم وابستش شدم الان هی منتظرم هی زنگ یاپی ام بده درکل خودم نمیخوام خودم بزنم بی ارزش کنم شایدپسرحرف خانواده ش براش مهم باشه
دوستان لطفاازتون خواهش میکنم کمک م کنیدچطورکلابیخیال طرف بشم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۸۷
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم جهانگیری
🆔@khadijehjahangiry
شرح مشکل :
بنده ۲۵ سالمه با خانومم مشکل دارم زیاد به خواهرم و مادرم توهین میکنه .زود اعصبانی میشه .الان دو ماه دیگه ما بچه دار میشیم .ولی اون اصلا مفهوم زندگی رو نمیدونه .چکار کنم متوجه اشتباهش بشه .لطفا راهنمایی کنید .ممنون
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
سلام به شما دوست و همراه عزیز
باید اول علت این توهین و بی ادبی مشخص بشه. اگر روابطتون با خانواده ها بیش از حد شده و همین باعث توهین میشه پس لازم هست روابط و کمتر کنید.مفهوم زندگی برای هر کسی ی چیزی هست و لازم هست که شما با حرف زدن و شنیدن در مورد مفهوم زندگی این درک و فهم و بهم نزدیک کنید و اجازه ندید بیش از حد اختلافات وارد رابطه ی شما بشن. شما با صحبت کردن در مورد اختلافات و چالش هایی که دارید میتونید به اشتباهات همدیگه پی ببرید. تا دو ماه دیگه و چندماه بعد از اون همسرتون به حمایت و همدلی شما بیشتر نیاز داره و بهتر هست توی این شرایط که سخت هم هست بیشتر کنارش باشید بیشتر حرفاشو نیازهاشو بشنوید و باهاش همدلی کنید. و بعد از این مدت که خب با ورود بچه شرایط هم سخت تر میشه باید یاد بگیرید که با همدیگه راجع به مشکلات حرف بزنید و اونها رو حل کنید و فقط مشکل و از سمت همسرتون نبینید بلکه ببینید خودتون کجا اشتباه دارید اونجا رو اصلاح کنید اینجوری شرایط تغییر میکنه و مشکلاتتون کمتر میشه اما اگر فقط شما همسرتون و مقصر کنید به مشکلات شما افزوده میشه. و نهایتا اینکه اگر بخواید هر بار از خانواده و مادر و خواهرتون دفاع کنید همسر شما از این موضوع بیشتر شاکی میشه و بیشتر توهین میکنه پس از همسرتون دفاع کنید حتی اگر حق با اون نیست.
✅خدیجه جهانگیری
✅روانشناس
✅خانواده و زوج
✅اصفهان
✅شماره تماس ۰۹۹۱۰۲۹۵۲۹۷
❤❤❤
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۱۷۵
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم شیروانی
🆔@paria_51
شرح مشکل :
سلام..۳۸سال سن دارم یه پسر داریم. ازدواج دوم هر دوی ما هست ..خیلی سردیم ابدا کلمه ی عاطفی بیان نمیکنیم بعد امدن فرزندمان بدتر هم شده …کلا جز روزمره گی چیزی نیس بشدت کاری هستن مقروض بودن و کار زیاد رو دلیل این بی میلی به زندگی میدونه..۵۰سال سن دارند از ازدواج قبلی دو فرزند دارن …تو مسایل مالی خود مختار میدونه خودش رو .حتی یک ریال در حساب من نیس .ساکن اصفهانیم ولی من جنوبی هستم و بشدت تنهایی حس میکنم.رابطه جنسی ما هم تحت تاثیر زود انزالی ایشون و چاقی من بد و بندرت هست…درونگراس ..نه تفریح داریم نه سفر و نه هیچ رفت و امدی .چکار کنم .طلاق هم نمیخام
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
جهت تنظیم وقت و شرایط مشاوره تلفنی با شماره های زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
📲 0902 0902 461
📲 0933 323 46 75
جهت تنظیم وقت از طریق تلگرام، با آیدی زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
🆔 @paria_51💐
🆔 @afsordegidarmani💐⬅️⬅️کانالم
مشاوره حضوری؛
آدرس کلینیک:
مازندران، قائمشهر، خیابان جویبار _ ساختمان پاسارگاد_ طبقه سوم _ کلینیک نوید سلامت با مجوز رسمی از سازمان نظام روانشناسی ایران
0933 323 4675
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۲۰۵
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم شیروانی
🆔@paria_51
شرح مشکل :
سلام خسته نباشید
میشه لطفا سوال من و بدید خانم دکتر شیروانی جواب بدهند ، ممنون شما میشم
آقایی ۳۲ ساله هستم مجرد از شیراز
کارمند هستم، چند ماهی میشه خیلی زیاد دلم میگیره، مثلا در محیط کار یاد موضوعی میفتم و دلم میگیره، یا در حال ورزش آهنگی گوش میدم دلم میگیره، تا حالا افسردگی نداشتم و ندارم، معاشرتی هم هستم و منزوی نیستم ، ولی نمیدونم چرا اینطوری شدم، خیلی زود دلم میگیره و این موضوع داره اذیتم میکنه، خانم دکتر میشه لطفا راهنمایی کنید، ممنونم از شما و گروه بسیار مفید تون
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
جهت تنظیم وقت و شرایط مشاوره تلفنی با شماره های زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
📲 0902 0902 461
📲 0933 323 46 75
جهت تنظیم وقت از طریق تلگرام، با آیدی زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
🆔 @paria_51💐
🆔 @afsordegidarmani💐⬅️⬅️کانالم
مشاوره حضوری؛
آدرس کلینیک:
مازندران، قائمشهر، خیابان جویبار _ ساختمان پاسارگاد_ طبقه سوم _ کلینیک نوید سلامت با مجوز رسمی از سازمان نظام روانشناسی ایران
0933 323 4675