*از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار میکنید!*
🖊️رولف دوبلی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■یکبار برای همیشه تکلیف خودتان را با اخبار روشن کنید. مثلا یک سال گذشته را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید: واقعا کدام خبر را در روزنامه یا وبسایتی خبری خواندهاید که تأثیر مهمی در زندگی و کارتان داشته است؟ چه چیز مهمی هست که اگر خبر نخوانید از دست خواهید داد؟
□جوابش تقریبا برای همه ما یکسان است: هیچ چیز. دنبالکردن اخبار نهتنها هیچ فایدهای ندارد، که همهاش ضرر است. پس شاید بهتر باشد این ماده مخدر را ترک کنیم. به لطف مصرف زیاد اخبار، خیلیها عادت خواندن را از دست دادهاند و برای اینکه مطلبی بیش از چهار صفحه را پشت سر هم بخوانند، به تقلا میافتند. این مقاله نشانتان میدهد که چطور از این دام بیرون بیایید.
●اخبار برای ذهن حکم شکر را برای بدن دارد؛ اطلاعات زیادی داریم و با اینهمه خیلی کم میدانیم. چرا؟ در چند دهه گذشته، آدمهای خوششانس خطرات زندگی با وفور وحشتناک غذا را شناختهاند (چاقی مزمن، دیابت) و تغییر در رژیم غذایی ما را شروع کردهاند. اما اکثرمان هنوز متوجه نیستیم که اخبار برای ذهن، حکم شکر را برای بدن دارد. هضم اخبار راحت است.
○رسانهها تکههای کوچکی از موضوعی بیاهمیت را به خوردمان میدهند، خبرهای دستاولی که واقعا ربطی به زندگیهایمان ندارند و نیازی نیست دربارهشان فکر کنیم. بههمین دلیل است که تقریبا هیچوقت از اخبار سیر نمیشویم. برخلاف خواندن کتاب و مقالات طولانی و عمیق مجلات (که مستلزم درنگ و تأمل هستند)، میتوانیم مقادیر نامحدودی از اخبار کوتاه را که مثل آبنباتهای رنگی برای ذهن هستند، ببلعیم.
■امروز در مواجهه با بار اضافی اطلاعات به همان جایی رسیدهایم که ۲۰ سال پیش در رابطه با مصرف غذا با آن روبهرو شده بودیم. داریم متوجه میشویم که اخبار تا چه حد میتواند خطرناک باشد و یاد میگیریم که اولین گامها را به سمت نوعی رژیم اطلاعاتی برداریم. حواسپرتی کمتر، زمان بیشتر، اضطراب کمتر، تفکر عمیقتر، بصیرت بیشتر. آسان نیست، ولی ارزشش را دارد.
□دوست خوبم، نسیم نیکلاس طالب، نویسنده کتاب قوی سیاه (Black Swan) یکی از اولین کسانی بود که مصرف خبر به نظرش مشکلی جدی آمد. بسیاری از بینشهایی که در ادامه میآیند را مدیون او هستم.
●پانزده دلیل برای کنارگذاشتن اخبار و خواندن چیزهایی عمیقتر، طولانیتر و مفیدتر:
۱. اخبار به شکلی نظاممند باعث گمراهی ما میشود؛ گزارشهای خبری، جهان واقعی را نشانمان نمیدهند.
۲. اخبار بیربط است.
۳. اخبار درک را محدود میکند.
۴. اخبار برای بدنتان سمی است.
۵. اخبار بهطور گستردهای خطاهای شناختی را افزایش میدهد.
۶. اخبار جلوی تفکر را میگیرد.
۷. اخبار ساختار مغزتان را تغییر میدهد.
۸. اخبار پرهزینه است.
۹. اخبار پیوند بین اعتبار و دستاورد را قطع میکند.
۱۰. اخبار را روزنامهنگاران تولید میکنند.
۱۱. واقعیتهای گزارششده گاهی و تخمینها همیشه اشتباه هستند.
۱۲. اخبار فریبکارانه است.
۱۳. اخبار منفعلمان میکند.
۱۴. اخبار به ما توهم نوعدوستی میدهد.
۱۵. اخبار خلاقیت را از بین میبرد
○این که تصمیم بگیرید اخبار را چک نکنید و در عین حال فکر کنید، بنویسید یا بخوانید، این کار نیاز به ریاضت دارد. دارید با میلی که در مغزتان جا خوش کرده میجنگید. در ابتدا، احساس بیخبری یا حتی انزوای اجتماعی میکنید. هر روز وسوسه میشوید سایت خبری مورد علاقهتان را چک کنید.
■به برنامه پرهیز کاملتان پایبند بماند. ۳۰ روز بدون اخبار بمانید. بعد از ۳۰ روز، نگرشی متعادلتر به اخبار دارید. میبینید که وقت بیشتر دارید، تمرکزتان بیشتر است و درک بهتری از جهان دارید.
□اگر اطلاعاتی واقعا برای حرفهتان، شرکتتان، خانوادهتان یا اجتماعتان مهم باشد، به موقع از آن باخبر میشوید، از سمت دوستانتان، مادرزنتان یا هر کسی که با او صحبت میکنید یا میبینید. وقتی با دوستانتان هستید، بپرسید که آیا اتفاق مهمی دارد در جهان میافتد یا نه. این سؤال، شروعکنندهای عالی برای مکالمه است. اکثر اوقات جوابش این است: نه واقعا.
📝 رولف دوبلی، ترجمه میترا دانشور
_______
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*
_______
💠 *تلگرام*
/channel/gahname_modir
👨💻 *سایت*
http://gahnamemodir.ir/
👩💻 *اینستاگرام*
www.instagram.com/gahname_modir
_________
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
کسانی که وعده بهشت به ما دادند،
چیزی جز جهنم خلق نکردند...
کارل_پوپر ❤
/channel/mellateeshgh
نوازش کلامی❤
حرفات تاثیر میذارن
حرفامون اثرمیذارن
و وظیفه ما اینه که قبل از حرف زدن
در مورد اثر حرفمون فکر کنیم
این مهارت دشواریه که باید یاد بگیریم
دشوار اما مهم و ضروری برای زندکی
چون نمی خوای قلب دیگران را پژمرده کنی .
آموزش نحوه کلام به کودکان 👆
@mellateeshgh
معرفی کتاب " فرزندان سکوت و زمان آرام "
نویسنده : ایان مک کروری
ترجمه : افشین سپهوندی❤
با توجه به توضیحات زیر 👇
ارتباط بین بیماری های روانی و ظرفیت عشق ورزیدن ❤
@mellateeshgh
فرق عرفان و معنویت زرد و محبت
عرفان و معنویت زرد به محبت منتهی نمی شود ولی محبت دربردارنده و کامل است .
ادیان ، مکاتب ، تکنیک ها و سبک هایی که به محبت منتهی نمی شوند در واقع تلف عمر می باشند ❤
@mellateeshgh
قدیمی ها خوب فهمیده بودن از زندگی چی میخوان؛
حیاط، حوض، آسمون...
چندتایی درخت که به وقت
و فصلش میوه هاشو بچینن و
بشینن لب حوض و لذتشو ببرن
همین قدر ساده و قشنگ...❤
@sokhan_nab53
@mellateeshgh
در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روانشناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یك مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یك مركز شبانه روزی تأسیس كردند.
در این مركز، نوجوانان ۱۲ تا ۱۹سال آموزش میدیدند و زندگی میكردند. مدت یك سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت
و آزمایشهای مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام گرفت.
در طول این یك سال، هر نوجوان سه وعد ی غذایی روزانه با احتساب میان وعدهها، ۸۰۰ گرم غذا میخورد.
پس از یك سال به تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانهروزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیرهبندی شود.
شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.
هنگامی كه عملاً جیرهبندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵ كیلوگرم غذا میخوردند.
دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم میدیدند.
هنگامی كه مركز شبانهروزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف میكردند
و نسبت به یكدیگر رابطهای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد.
در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان كمرنگ گشت.
آینده ی مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و ... آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه ای كاهش میدهد.
به طور مثال، در جامعهای كه همۀ افراد با هر تخصصی میتوانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخنچینی، چاپلوسی و.. كمتر است.
به طور كلی در جامعهای كه نیازهای اساسی انسانها در آن تأمین میشود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی میكنند.
پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.❤
@sokhan_nab53
/channel/mellateeshgh
دربارهٔ احترام
مورد احترام بودن لعنت است. شیطانی است که ذهن و قلب را میخورد. ناخودآگاه بر روی فرد میخزد و عشق را نابود میکند. مورد احترام بودن احساس موفقیت کردن است در تمایل فرد نسبت به کسب موقعیت در دنیا، ساختن دایرۀ اطمینان بدور فرد است، از آن اطمینانی که از پول، قدرت، موفقیت، مقام یا پرهیزگاری میآید. این اطمینانِ منحصر به فرد، تولید نفرت و خصومت در روابط انسانها در جامعه میکند. افراد مورد احترام همیشه سرشناسان جامعه هستند، و بنابراین همیشه علت نزاع و بدبختی هستند.
افراد مورد احترام، همچون افراد نفرین شده، همیشه در موقعیتهای مروتاند؛ تأثیرات محیط و سنگینی سنت به شدت برایشان مهم است، بخاطر اینها اقتدار درونیشان را مخفی میکنند. افراد مورد احترام در کیفیت تدافعی، هراسناک و بدگمانی قرار دارند. ترس در قلبشان است، بنابراین خشم عدالت آنهاست؛ پرهیزگاری و پارسایی آنها استحکامات آنهاست. آنها مانند طبل هستند، خالی در دروناند اما پر سر و صدایند وقتی که به آنها ضربه زده میشود.
افراد مورد احترام هرگز نمیتوانند بر واقعیت باز باشند، چرا که، همچون افراد نفرین شده، در دلواپسیهای پیشرفت شخصی خودشان محصور شدهاند. از آنجا که از حقیقت اجتناب میورزند، شادمانی آنها را منکر میشود.
جیدو کریشنامورتی❤️
@Krishnamurti
/channel/mellateeshgh
این نقاشی دانش آموز کلاس نهم به نام آجونات سیندهو از کرالای هندوستان است! آجونات همواره از پدر می شنید که درباره ی مادرش می گوید او خانه دار است و کار نمی کند و از این نحوه معرفی مادرش حیرت می کرد، زیرا هرگز مادرش را بیکار ندیده بود! وی این نقاشی را کشید تا زحمات بی پایان مادرش را نشان دهد! او نقاشی را به معلم خود نشان داد! معلم هم حیرت زده شد و نقاشی را به دفتر ایالتی فرستاد و نقاشی وی در آن مرکز برای جلد سند بودجه جنسیتی سال ۲۰۲۱ انتخاب شد و اکنون از معروف ترین و گران ترین نقاشی های جهان است که در موزه بزرگ بمبی نگهداری می شود! این اثر ساده و تاثیرگذار تقدیم به تمام زنان خانه دار ومادران اطراف خود کنید❤
*درود بر همه ی بانوان و مادران زحمتکش*
@matalebzib
@mellateeshgh
نیاز به انسانیت ❤
لئوتولستوی :با من از دین صحبت نکنید بلکه بگذارید دین را در کردار شما ببینم
دینداری تان را به خدا نشان دهید نه اینکه به رخ یکدیگر بکشید .
@mellateeshgh
معرفی مختصری از کتاب فرزندان سکوت و زمان آرام و نویسنده آن ایان مک کروری:
کسانی که در وادی معنویت و عرفان قدم گذاشتهاند خوب میدانند که سمبلها، نمادها، تمثیلها و استعارهها معمولاً ابزاری قدرتمند برای بازیادآوری و انتقال تجربیات معنوی هستند.
اندیشیدن استعاری معمولاً بهترین انتخاب برای عبور از تنگناهای زبانی بوده است، لذا ویژگی مهم و برجستة تمثیلها و استعارههای اصیل ِ معنوی این است که بخشهای مهمی از واقعیت را که در قالب توضیحات زبانی نمیگنجد در قالب تصویر، درک، برداشت احساسی و اشاره به تجربه ارائه کند.
ایان مک کروری (انتاریو، 1947) در دانشگاه کارلتون اتاوا فلسفه و علوم سیاسی خوانده است. او سالها عزلت و گوشهنشینی را برگزید و سالهای مدیدی معلم مراقبة ویپاسانا نیز می باشد. یکی از ویژگیهای بارز و منحصربهفرد او مراقبه و عزلتنشینیهای طولانی و سپس بازگشت به زندگی عادی و تاهل است. او به سراسر جهان سفر کرده و از معلمهای بزرگ و مشهور معنوی آموخته است.
این کتاب مجموعه جدیدی از استعاره ها و داستان- شعرهای اوست که به گفتة خودش بازتابها و تأملات شخصیای است که میتواند ذهن و روان را تغذیه کند. او بهواسطه تجربه زیستة منحصربهفردی که داشته، بسیاری از استعارهها و تمثیلهای معنوی را از حالت خیالی خارج کرده است و روایت و تفسیر اختصاصی خود را از آنها ارائه میکند.
مک کروری در کتاب اول خود که با عنوان آب آرام ماه نمایان در زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است، اغلب استعارهها و تمثیلهای سنتی ارائه کرده است، اما در کتاب پیش رو توانسته با عناصر و اشیای زندگی مدرن به بازسازی استعارههای کهن و تولید استعارههای جدید بپردازد و درک آنها را برای ما آسان کند. گویی با درون رویها و یافتههایی که از خلوت و مراقبه خود داشته است، موفق به ساخت روابط جدیدی در تمثیلها و استعارههایش شده تا تجربیات معنوی را برایمان ملموستر و در دسترستر کند. همچنین در این کتاب ما را از افراط و وابستگی به هر چیزی، حتی مراقبه، بهشدت برحذر میدارد و نشان میدهد چگونه هنوز از زمان بودا تا کنون قوانین و اصول حاکم بر تعاملات میان ذهن و جسم تغییری نکرده و همانی است که قبلاً بوده است.
براي تهيه كتاب می توانید به موبایل زیر پیام ارسال کنید
09121205509
و یا از فروشگاه انتشارات بهجت به ادرس خیابان ولی عصر دوراهی يوسف اباد پلاك 1978 کتاب فوق را تهیه بفرمایید
آرزوی بهترین ها برای شما - افشین سپهوندی ❤
/channel/mellateeshgh
*توهّم توانمندی*
دکتر امیر ناظمی❤
*نشر:* گاهنامه مدیر
■در سال ۱۹۹۵، یک مرد میانسال به نام «مک ارتور ویلر» در روز روشن بدون ماسک یا پوشاندن صورتش، به دو بانک در یکی از شهرهای امریکا دستبرد میزند. او حتی صورتش را رو به دوربین می گیرد و لبخند میزند.
□عصر همانروز وقتی پلیس به خانهاش میریزد و دستگیرش میکند، ناباورانه میگوید «ولی من به صورتم آبلیمو زده بودم!». او ایمان داشت با زدن آبلیمو به صورتش دوربینها نمیتوانند تصاویرش را ضبط کنند!
●ایمان ویلر به معجزهی آبلیمو و عدم تصویربرداری، نوعی از تعصّب است که امروز به نام *«توهّم توانمندی»* شناخته میشود. نوعی از توهّم که در آن فرد به توانمندیهای خود یا دیگری (مانند آبلیمو) ایمان دارد و آن را میستاید.
○«توهّم توانمندی» هم ویلر را در انجام ماموریتاش ناموفق میکرد و هم فرصت یادگیری و آموختن را از او میربود. این توهّم یکی از گستردهترین و رایجترین توهّمها و موانع رشد، هم در سطح فردی و هم سطح جمعی است.
*نمونههایی از توهم توانمندی:*
• *توهّم دانش:* زمانی که مدرک دانشگاهی برابر با دانش دانسته میشود، این توهّم دوچندان میشود. در این وضعیت فردی که دارای مدرک دانشگاهی باشد، خود را دارای تخصّص در آن زمینه و احتمالاً زمینههای مشابه میداند. توهّم دانش آفت دنیای مدرن آموزش و اصلیترین مانع یادگیری است.
• *توهّم مدیریت:* توهّمی که در آن فرد تمامی موفقیّتها را به توانمندی خودش نسبت میدهد و شکستها را حاصل شرایط و وضعیت جامعه میداند. استارتآپهایی که خود را اپل و مدیری که خود را استیو جابز فرض میکند تا کارگردانی که خود را اسکورسیزی میبیند، آیینههای توهّمی یکسانی دارند.
• *توهم کنترل:* فردی که مجموعه، سازمان یا جامعه را تحت کنترل خویش میداند. این توهم همان پاشنهی آشیل دیکتاتورها در تاریخ بوده است. دیکتاتورها توهم کنترل جامعهی خود را پیشفرض اصلی داشتهاند.
تمامی این توهّمهای توانمندی در هر شکلی که باشند، راه یادگیری و اصلاح را میبندند.
■سه روش پیشنهادی برای رهایی از توهّمهای توانمندی عبارتند از:
• *رقابت:* رقابت با دیگران اصلیترین ابزاری است که انسان های متوهّم را درمان میکند. انسانی که توهّم دانش دارد، در زمان شکست از دیگران، در آزمونها، ممکن است از توهّم دست بکشد، همانطور که مدیر متوهّم در رقابت در بازار آزاد است که میتواند خود را در محک ارزیابی قرار دهد. مدیر متوهّم هیچ تمایلی ندارد تا هیچ بازار آزادی یا اساساً هیچ رقابتی شکل بگیرد. او دوست دارد تا در دنیای مصنوعی و متوهّم خویش یگانه مدیر توانمند جهان بماند.
• *مقایسه با دیگران:* مقایسهی یک سازمان با استانداردهای جهانی و یک سازمان در قیاس با سازمانهای دیگر است که به مدیر متوهّم نشانه میدهد. هر چند همواره انسان متوهّم با استدلال اینکه «شرایط ما فرق دارد» تلاش دارد تا راه مقایسه را ببند تا از توهّم توانمندی خویش محافظت کند.
• *نقد:* تنها نقد است که میتواند فرد متوهّم توانمندی را در مقابل واقعیت پرسشهای سخت قرار دهد. نقد حتی اگر حاوی هیچ پیشنهاد جایگزینی نباشد، میتواند توهّم توانمندی را به چالش بکشاند. نقد به انسانی در هر جایگاهی کمک میکند تا از افتادن در دام توهّم توانمندی رها شود. نقد هم البته خوشایند فرد متوهّم توانمندی نیست. او راه نقد را به بهانههای مختلف میبندد.
□هر سه ابزار فوق راههای نجات یک جامعه از توهّم است. جامعهای که این راهها را ببند سرشار از بازندگان متوهبمی خواهد شد که در جایگاههای مختلف از خود تصویر قهرمانان بزرگ دارند. ارتباط جهانی اگر هیچ فایدهای نباشد، از شکلگیری انسانهای متوهّم توانمندی جلوگیری میکند. وقتی بازندگان در کنار توانمندها قرار میگیرند، هم فرد و هم جامعه هستند که نجات مییابند. شرکت نوپایی که توهّمهای بزرگ دارد، هرچه زودتر شکست بخورد به نفع خودش و جامعهاش هست، همانطور که مدیر دولتی و سیاستگذار متوهّم هر چه سریعتر شکست بخورد. وقتی توهّم تکثیر میشود؛ شکست یک هدیه الهی است. بزرگترین دشمنان نقد، رقابت و مقایسه، بدون شک متوهّمان توانمندی هستند که از کاریکاتوری شدن عکسهایشان میهراسند.
/channel/mellateeshgh
ابوعلی سینا و نتیجه آزمایش در خصوص استرس مزمن و زندگی در شرایط نامناسب ❤
@mellateeshgh
گالیله در جریان محاکمه اش جمله جالبی گفت:
گفت فرض کنید که شما ساعتی را به دوست خود هدیه کنید و دوست شما خوشحال شود.
اما به او بگویید: از این ساعت استفاده نکن، بلکه هر وقت خواستی زمان را بدانی بیا و از خود من بپرس.
با این حرف هدیه شما تمام اثرش را از دست می دهد
و تبدیل به وزر و وبالی بر دوش دوست شما می شود.
گالیله به روحانیان کلیسا گفت:
شما روحانیان چنین وضعی برای ما درست کرده اید.
از سویی می گویید: بزرگ ترین نعمتی که خدا به شما هدیه کرده است، عقل است.
از سویی می گویید: تمام حقایق را باید با رجوع به تورات و انجیل فهمید. از تورات و انجیل باید فهمید که زمین گرد است یا مسطح است. از تورات و انجیل باید فهمید که خورشید به دور زمین می چرخد یا زمین به دور خورشید.
یعنی در واقع خدا هدیه ای به ما داده
ولی به ما گفته از آن استفاده نکنید
فقط از تورات و انجیل بپرسید که حق و باطل چیست!؟❤️
@sokhan_nab53
/channel/mellateeshgh