سنندج- خ پاسداران، پاساژ بهاره، طبقه ۳واحد۴ tel:08733239820 درمان اضطراب و افسردگی و وسواس..روابط عاطفی وازدواج -خانواده-زناشویی پیشگیری ازطلاق-خیانت تربیت کودک شاد و با اعتماد به نفس. @kamangar71 https://t.me/moshavereavin instagram.com/moshavere.aviin
در خانواده هایی که مادر همه کاره هست فرزندان ...ر
Читать полностью…ویدیوی جالب و مفید
با چه کسی معاشرت می کنی
تاثیرآدمای اطراف
جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
کلیپ کوتاه و جالب
تربیت بچه سر سخت و با اعتماد به نفس
مشاوره ئه وین-جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
@moshavereavin 08733229382
اگه اوضاع حتی گل وبلبل باشد,ذهن بازهم خار خواهد ساخت.
سنکا، فیلسوف ثروتمند رومی,۲۰۰۰سال پیش در روم مردم ثروتمندی را میدید که در ویلاهای مرمرین ,مهمانی پشت مهمانی ،اما شبها رو با بیخوابی واضطراب می گذراندن!
نه به خاطر کم داشتن ,به خاطر اینکه نمی دانستن با این همه دارایی چکار کنن.
سنکا می گوید:آنکه چیزی برای سختی کشیدن ندارد,ازخود دشمن می سازد.
قرن ها بعد(دورکیم)جامعه شناس فرانسوی این معما را کشف کرد.
دورکیم در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که هرچه رفاه بالاتر وامکانات بیشتر,نرخ خودکشی بیشتر میشود.
.....دورکیم این وضعیت را آنومیAnomyنوعی سردرگمی یا بی هنجاری نامید.
ریشه ی آن:میل ذاتی شدبه معنا داشتن.
دورکیم گفت :ما میل گرسنگی جسمی را با غذا آرام میکنیم
ولی میل گرسنگی به معنا را نه ......
وقتی همه چیز به ظاهرخوبه'ذهن بیکار نمی ماند
شروع می کنه کاویدن ترک های دیوار تا چیزی پیدا کنه که کامل نیست
_چیزی را بتراشد که تهدیدش کنه _نقصی.....کمبودی 'دغدغه ای که در تاریکی ذهن ورز بده .
چون اگه معنا نداشته باشیم باید رنج تازه ای بسازیم که دوباره حس زنده بودن کنیم .....
دورکیم نتبجه گرفت ما نیاز داریم چیزی باشیم که براش بجنگیم واگه نباشه
با ترس های بیجا -'نگرانی های بیخود -ومقایسه های بی پایان... این دغدغه های درونی را درونمان خلق میکنیم
راه حل:
سنکا میگفت :
-سختی رو داوطلبانه تمرین کن
-به کار معنا بده
-واگر رنجی نیست ,رنجی اختیاری بساز....
مثل سخت کوشی ومقاومت در برابر راحت طلبی
امیل دورکیم هم اینو میگفت:
رفاه بدون معنا: فقط خاک حاصل خیزی برای اضطراب های تازه است .
چون در نهایت ما -بدون رنجی که معنا را زنده کنه -جزو مردگانیم
حتی اگه ظاهرا همه چیز خوب باشه۰
حالا رنج معنادارتو در زندگی چیه ؟ .....
برگرفته از کتاب (((یافتن معنا در دنیای ناقص)))
جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
پنج مورد مهم در فیلم
1- اجبار کردن به قرار گیری در محدویت ها
2- اجبار به کنار بودن – نفر دوم بودن نفر آخر بودن
قرار نیست بچه های ما همیشه نفر اول باشن
قرار نیست همه به بچه من سرویس بدن بعدا فاجعه خواهد شد
3- اجبار به حوصله سر رفتن
یعنی یه جاهایی باید بچه من حوصله اش سر بره
قرار نیست همیشه سرگرمش کنم
چرا ؟
چون ... ادامه در فیلم
4- اجبار به دورهمی های خانوادگی
توضیح در فیلم
5- اجبار به انجام کارهای خانه و مشارکت در ان با توجه به سن وسال و ...
مسئولیت پذیری اینجاها خود رو نشون میده
زیبا دیدنی
جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
وسواس باجدهی ماست به اضطراب
و
اضطراب تاوان عدم تحمل ابهام است.
ورزش و سالمندی
تفاوت ده سال اخر دو نفر که ورزش کردند و دیگری که اهل ورزش نبود
مشاوره ئه وین-جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
@moshavereavin 08733229382
عشق یعنی:
بین او و دیگران از چند جهت
باید فرق بگذاری:
«حدیثاً و شعوراً و اهتماماً»
اول: نوع کلامت با او فرق کند نسبت به کلامت با دیگران،
دوم: احساست به او منحصر به فرد باشد.
سوم: و مهمترینشان، «توجه».
چرا بعد از تموم شدن بحران حالمون بدتر میشه!؟
▪️هانس سلیه از بزرگان حوزه استرس میگه وقتی بحران، فشار یا مصیبتی میاد بدن سه مرحله رو پشت سر میذاره. مرحله اول هشداره، تو این مرحله بدن میره تو فاز بقا و با ترشح کورتیزول و آدرنالین فرد رو آماده مقابله با تهدید میکنه.
▪️مرحله دوم مقاومته؛ تو این مرحله اگه محرک استرسزا ادامه داشته باشه، بدن با تمام قوا جلوش وایمیسته و زورش رو میزنه فرد رو سرپا نگه داره.
▪️و مرحله سوم فرسودگیه؛ وقتی استرس طول بکشه!، بدن هرچی داره میذاره پای اون و وقتی انرژيش ته بکشه، خالی میکنه و وارد مرحله فرسودگی میشه. پس؛
▪️اگه الان بیحوصله، خسته و غمگینی!، نشونه ضعیف بودنت نیست!، بدن داره بهای مقاومت سخت این چند روز دردناک رو پس میده و وقتشه که ریکاوری روانی رو شروع کنی.
✅ ۹ گام برای مدیریت استرسهای شدید
👌براساس نظریهی«پُلیوگال»از استفن پورجز، سیستم عصبی ما یه جور سلسله مراتب داره برای مواجهه با تهدید.
➖اولین واکنش، وقتی هیچ راه فراری نیست، «یخزدگی» هست. جایی که شاخهی پشتی عصب واگ فعال میشه تا بدن، بیصدا و بیحرکت باقی بمونه و دیده نشه.
➖بعد، اگه راهی پیدا شه، سیستم سمپاتیک وارد بازی میشه و انرژی لازم برای فرار یا دفاع رو فراهم میکنه؛ و اگر خطر رفع بشه یا حس امنیت نسبی برگرده، اونوقته که شاخهی جلویی عصب واگ فعال میشه، همونی که به بدن اجازه میده آروم شه، نفس راحت بکشه، و دوباره وارد حالت اجتماعی بشه.
⁉️حالا توی این موقعیتها چیکار کنیم تا استرس کنترل بشه؟
😮 ۱. نفس کشیدن با دهان باز
خیلی وقتا توی شوک، ناخودآگاه نفسمون رو نگه میداریم. انگار خودمون رو موقتاً از جریان زندگی قطع میکنیم. کاری که میتونی بکنی اینه: دهنت رو کمی باز کن، و یه نفس بلند با صدای "هاااااااا" بیرون بده. شل شدن فک، سیگنال امنیت رو به مغز ارسال میکنه.
🤝۲. یه چیزی تو دستت بگیر. این کار ترس ما رو از بدنمون جدا میکنه. واسه همین، گرفتن یه شیء واقعی مثل یه سنگ، یه بطری آب، یه تکه پارچه باعث میشه مغز دوباره وصل بشه به «اینجا و اکنون» حتی فشار دادن آروم اون شیء کمک میکنه از حالت فریز بیای بیرون. اگه کنار کسی هستی که بهت حس امنیت میده، گرفتن دستش خیلی کمک میکنه.
🫂۳. فشردهسازی متقاطع(آغوش خودت)
دست راستت رو بذار روی بازوی چپت، دست چپ رو روی بازوی راستت.
بعد شروع کن به وارد کردن فشارهای کوچیک، ریتمدار. انگار داری خودت رو بغل میکنی. این حرکت ساده، یه سیگنال امن به سیستم عصبی میفرسته که: «آروم باش تو تنها نیستی.»
🧏♂️۴. به صداهای آشنا گوش بده
وقتی میترسیم، حس تنهایی شدید هم میاد سراغمون. گوش دادن به صدای یه دوست، صدای ضبطشدهی عزیزان، یا حتی صدای خودت توی یه موقعیت آروم، مغز رو از حالت اضطراری میبره سمت ارتباط. اگه اینا در دسترس نبود، حتی صدای بارون، پرندهها یا یه موزیک ملایم با پس زمینه صدای طبیعت هم میتونه کمک کنه.
📝 ۵. کارهای روتین انجام بده
کارهای کوچیک و آشنا مثل مسواک زدن، شونه کردن مو، آب دادن به گلها، یا حتی نوشتن توی دفترت، مغز رو آروم میکنن. این کار به مغز میگه که آروم باش دنیا هنوز سرجاشه و این ثبات رفتاری، حتی در دل موقعیتهای بیثبات باعث مدیریت هیجانات مغز میشه.
👤۶. ایجاد لرزش در نقاط مختلف بدن
بر اساس نظریهی Peter Levine Trauma discharge drama، وقتی از ترس خشکمون میزنه، بدن نیاز داره این انرژی رو تخلیه کنه. ایستادن و لرزوندن زانوها، بالا پایین کردن شونهها، یا تکون دادن انگشتها حرکتهایین که کمک میکنن استرس فیزیکی از بدن خارج شه.
🗣۷. شرح موقعیت با کلمات
وقتی مغز توی حالت فاجعهسازی میره، لازمه برش گردونی به واقعیت.
کافیه با صدای بلند بگی: "الان تو اتاقم، نشستم روی تخت، کنار دیوار، نفسهام تنده، ذهنم پر از فکره که قراره چی بشه و چیکار کنم." این کار ساده باعث میشه مغز اطلاعات واقعیتری دریافت کنه و از خیالهای ترسناک فاصله بگیره.
🌺 ۸. یه چیزی بو کن.
رایحه، یکی از سریعترین راههای ارتباط با مغزه. بوهایی مثل قهوه، خاک خیس، صابون، یا حتی لباس یکی از عزیزات، مغز رو میبره به جای آشنا. اگه چیزی دم دست نبود، حتی بو کردن کف دست خودت هم جواب میده.
🎯۹. درصورتی که... آنگاه...
گاهی اوقات در موقعیتهای بحرانی که شرایط زندگی و برنامههای ما دچار اختلال میشه، مغز وارد یک حالت بینظمی فکری میشه که برای برنامههای آینده نگرانه و نمیدونه باید چیکار کنه. توی این شرایط نیاز به طراحی مجدد استراتژی داریم تا بتونیم مغزو از این شرایط خارج کنیم.
‼️ یک تمرین معرفی میکنم در اولین فرصت توی چند پومودورو در خلوت انجامش بدید:
📝یک قلم و کاغذ بردارید و آنچه در ذهنتون میگذره رو روی کاغذ بیارید تا ذهن از حجم زیاد افکار تخلیه بشه و بهتر بتونه موقعیت رو پردازش کنه. وقتی تمام احساسات و افکارتون رو روی کاغذ آوردید حالا وقتشه که چند استراتژی برای خودتون چه در شرایط فعلی چه در آینده طراحی کنید تا افکار مغز منظم بشه و در طول روز با نشخوار فکری اذیتتون نکنه.
📊موقعیتهای مختلف و چه در لحظهی حال و چه در آینده توی ذهنتون متصور بشید و با جملهی درصورتی که... آنگاه... برای اون موقعیت استراتژی بنویسید.
🔎 مثال: « درصورتی که اینطور شد..... آنگاه اینکارو..... میکنم.» و برای سناریوهای مختلف این جملات رو بنویسید تا به یک چشمانداز کلی دست پیدا کنید و بتونید برنامهی بهتری برای خودتون براساس شرایط طراحی کنید.
منبع: کتاب The Polyvagal Theory
/channel/moshavereavin
ترس، سایهایست که پیش از خودِ واقعه فرا میرسد.
ذهن را تسخیر میکند، تصویرها را بزرگ میسازد، آینده را تیره میکند و حال را ناپیدا.
وقتی ترس چیره میشود، دیگر چیزی باقی نمیماند جز واکنش؛
انرژی حیاتی، که میتوانست صرف ادراک، صبر یا خلق شود،
در آستانهی بقا میسوزد و خاموش میشود.
در چنین وضعیتی، هوشیاری جای خود را به اضطراب میدهد.
جایی برای شنیدن درون نمیماند، چون صداهای بیرون دائماً تکرار میشوند.
رسانهها، اخبار، شایعات… همه چیز را با زبانی میگویند که در آن، «بودن» جای خودش را به «ترسیدن» داده است.
اما ترس، اگرچه طبیعیست، لزوماً حقیقت را نمیگوید.
کار ترس، نجات دادن است، نه نشان دادن واقعیت.
و آنچه ما نیاز داریم، نه فقط نجات جسم، بلکه نجات آگاهیست از انجماد.
درک شرایط بحرانی، ضروریست؛
اما اگر این درک با تسلط ترس آمیخته شود، دیگر به عقلانیت نمیرسد،
بلکه به فلج شدنِ ذهن و تحری...
تصویری از خیابان طالقانی تهران!
27 خرداد 1404
ویدیوی جالب
قبل از قیژ فیژ ...به سفر و تفریحات برووووو
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
خدای من
در هر ثانیهای که میگذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب،
دم و بازدم.
دیدن و شنیدن
لمس کردن،
نبض زدنها
پلک زدن،
فکر کردن
و …
نعمات بیشماری که از شمردن آنها ناتوانم
خدایا شکرت برای هر آنچه که به ما بخشیدی
تربیت به سبک فنلاندی ها ....مشاوره ئه وین 08733229382
Читать полностью…مهمترین پست در مورد فرزندپروری همینه
Читать полностью…فرزندت رو مجبورش کن که این پنج کار ر انجام بده
حتی اگه تو سرش کوبید و داد و قال کرد...
اولینش اجبار کردن به محدودیتها ...محدودیت هاهست که بچه ها رو می سازو
ادامه در فیلم.....
جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
بیشتر رنج و مشکلی که ما تجربه میکنیم، محصول برداشت ذهنی ما از واقعیته، نه خود واقعیت.
یعنی چی؟ بیایم سادهاش کنیم:
🔹 واقعیت بیرونی: یه اتفاق مشخصه. مثلا:
• یکی جواب پیامت رو نداده.
• حقوقت کمتر از چیزی شده که انتظار داشتی.
• بدنت یک بیماری داره.
🔹 برداشت ذهنی ما: ذهن ما بلافاصله تفسیر میکنه:
• «پس من مهم نیستم.»
• «یعنی من شکست خوردم.»
• «من ناقص و بیارزشم.»
این برداشتها معمولاً ناخودآگاه هستند و ریشهشون:
✅ باورهامون
✅ خاطرات تلخ قدیمی
✅ الگوهای تربیتی
✅ ترسها
✅ شرطیسازیهای اجتماعی
پس «همهی مشکلات ریشهش تو ذهنه، تو زندگی نیست.»
یعنی:
✅ اتفاق بیرونی خودش خنثی یا محدوده.
✅ این ذهن ماست که بهش بار احساسی و معنایی عظیم میده.
📌 مثال خیلی واضح: دو نفر اخراج میشن:
• نفر اول میگه: «این فاجعه است! من هیچوقت موفق نمیشم.»
• نفر دوم میگه: «این یه فرصته
برگرفته از یک فایل صوتی حسین آورا
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
✅ ربع پایانی عمر
بیر یوهانسون، جامعهشناس سوئدی که در دانشگاه استکهلم جامعهشناسی تدریس میکرد، مقالهای برای سالمندان نوشته است که در آن تجربه شخصیاش پس از بازنشستگی را با عنوان «ربع پایانی عمر» بازگو میکند:
همانطور که میدانی... زمان طوری حرکت میکند که گویی تو را میرباید، بیآنکه متوجه سرعت گذرش باشی...
انگار همین دیروز بود که جوان بودم و تازه زندگی را آغاز میکردم... ولی به طرز عجیبی احساس میکنم که این اتفاق مربوط به قرنها پیش بوده، و از خود میپرسم: همهی آن سالها کجا رفتند؟
میدانم که همهی آنها را زندگی کردهام، خاطراتی از آن زمان و رویاهایی که در سر داشتم دارم...
اما ناگهان متوجه شدم که اکنون در ربع پایانی زندگیام هستم، و این کشف مرا شگفتزده کرد...
همهی آن سالها کجا رفتند!؟ جوانیام کی و کجا از من جدا شد؟
در طول عمرم با سالمندان زیادی روبهرو شدم، اما همیشه فکر میکردم پیری چیزی دور از من است... آن زمان در ربع اول مسیر زندگیام بودم و ربع چهارم آنقدر دور بهنظر میرسید که حتی نمیتوانستم تصورش را بکنم...
اما حالا، ربع چهارم در را کوبیده، از آستانهام گذشته و جوانیام را با خود برده است... دوستانم بازنشسته شدهاند، موهایشان سفید شده، آهسته راه میروند، به سختی میشنوند، به زحمت میفهمند...
برخی از آنها از من بهترند و برخی بدتر... اما بهوضوح میبینم که چقدر تغییر کردهاند... دیگر آن آدمهای پرشور و جوانی که در خاطرم بودند نیستند...
ما اکنون همان سالمندانی هستیم که زمانی نگاهشان میکردیم و هرگز تصور نمیکردیم روزی مثل آنها شویم...
امروز برایم حمام کردن خودش به هدف روز تبدیل شده!! و چرت نیمروزی دیگر اختیاری نیست، بلکه ضروریست!!
چرا که اگر خودم بهدلخواه نخوابم، همانجا که نشستهام خوابم میبرد...
و اینگونه وارد فصل جدیدی از زندگیام شدهام، بیآنکه برای دردها، ناتوانیها و کارهایی که میخواستم انجام دهم ولی هرگز نکردم آماده باشم...
چقدر برای کارهاییکه نباید انجام میدادم پشیمانم... و چقدر برای چیزهایی که باید انجام میدادم و نکردم افسوس میخورم...
در عین حال، کارهای زیادی هم هست که از انجامشان در گذشته خوشحالم...
پس اگر تو هنوز وارد ربع پایانی زندگیات نشدهای... بگذار به تو یادآوری کنم که زودتر از آنچه فکرش را میکنی از راه میرسد...
بنابراین، هرچه در زندگیات میخواهی انجام دهی، همین حالا انجامش بده...
کار را به فردا نینداز!!
زندگی با سرعت میگذرد... پس هرچه میتوانی امروز انجام بده، چون هیچگاه نمیتوانی مطمئن باشی که در کدام ربع از زندگیات هستی...
هیچ تضمینی نیست که همهی فصلهای عمرت را ببینی... پس امروز را زندگی کن و هرچه میخواهی انجام دهی یا بگویی تا عزیزانت بهیاد بسپارند، همین امروز بگو و انجام بده...
امیدوار باش که قدردانت باشند و بهخاطر همهی آنچه برایشان در این سالها کردهای، دوستت داشته باشند...
«زندگی» هدیهای است برای تو.
و نحوهی زندگیات، هدیهایست برای کسانی که بعد از تو میآیند...
پس آن را عالی کن... زندگیات را خوب زندگی کن.
از روزت لذت ببر...
کاری مفرّح انجام بده...
شاد باش...
برای تو روزی فوقالعاده آرزو دارم...
به یاد داشته باش که «سلامتی» ثروت واقعیست، نه طلا و نقره...
و بهتر است این موارد را هم در نظر داشته باشی:
بیرون رفتن خوب است
بازگشت به خانه بهتر
فراموش کردن اسامی اشکالی ندارد... چون بعضیها حتی فراموش کردهاند که تو را میشناسند!
میدانی که قرار نیست در همهچیز حرفهای باشی، مثل گلف
کارهایی که قبلاً انجام میدادی، دیگر برایت مهم نیستند، و اینکه اهمیتی هم نمیدهی که دیگر علاقهای نداری
روی صندلی راحتی و با تلویزیون روشن بهتر از تخت میخوابی
دلت برای روزهایی که فقط با کلید «روشن» و «خاموش» همهچیز کار میکرد تنگ شده
تمایل داری از کلمات کوتاهتری استفاده کنی: «چی؟»... «کی؟»... «کجا؟»
لباسهای زیادی در کمد داری... که بیش از نیمی از آنها را دیگر هرگز نخواهی پوشید
چیزهای قدیمی برایت ارزشمندتر میشوند:
آهنگهای قدیمی
فیلمهای قدیمی
و از همه بهتر: دوستان قدیمی!!
و بهیاد داشته باش: مهم نیست چه اندازه جمع کردهای، بلکه مهم این است که چه چیزهایی پخش کردهای...
و این نشان میدهد که چه نوع زندگیای داشتهای...
در پایان... و گمان میکنم این خلاصهی خرد زندگیام باشد:
ما خوب میدانیم که نمیتوانیم زمانی به عمرمان بیفزاییم، اما میتوانیم زندگی را به زمانمان بیفزاییم..
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereavin
استرس یا بی حوصلگی کدام کشنده تر است ؟
جمال امینی :روانشناس و مشاور خانواده-
08733229382 مشاوره ئه وین-@moshavereav
چطور تغیر درونی تو فرمان حرکت کائنات به نفع توست
اگه واقعاً میخوای یه تغییر واقعی رو تجربه کنی…
وقت های آشفتگی،
بهترين كار نشستن و سكوت است.
صحبت زياد و بی قراری
آشفتگی را بيشتر می كند
و كارها را خراب تر
توصیه های روانشناختی برای این روزا بر اساس رویکرد اکت
واقعیت اینه که :روزهای بسیار سختی را سپری میکنیم.
✅ چه باید کرد!؟
پذیرش و عمل، یکی از بهترین راههای مقابله با سختیهای این روزها است.
پذیرش به این معنا که داد و فریاد و واویلا و فحش و ناسزا هیچ دردی را از ما درمان نمیکند. باید قبول کنیم و بپذیریم که در شرایط سختی قرار گرفتهایم و باید چارهای اندیشید. یعنی کاری کرد.
اگر فقط دنبال مقصر باشیم و کاری نکنیم فقط روان و اعصابمان خطخطی و داغان میشود. چونکه نمیتوان به راحتی به یک عامل و حتی دو یا سه عامل هم اشاره کرد.
انکار این وضعیت و تلاش برای مجازات عاملان و مسببان آن بیفایدهاست.
بعد از پذیرش این وضعیت و شرایطی که در آن قرارگرفتهایم، «عمل و اقدامِ» ما بسیار ضروری و تعیین کننده است.
۱- تا میتوانید کمتر پیگیر اخبار باشید. چون ذهن ما طاقت و تحمل و ظرفیت پردازش و تحلیل این همه اطلاعات را ندارد. ضمناً مغز انسان خاصیتی دارد که مدام دنبال چرایی و دلیل کارها و یا پایان و اتمام پروژههااست و چون به چنین چیزی نمیرسد آرام و قرار را از انسان میگیرد و مرتب استرس و فشار روانی وارد میکند.
۲- بااعضای خانواده کنار هم باشید و از خاطرات قدیمی و گذشتههای دور صحبت کنید. ذهن را باید به چیزی دیگر مشغول کرد. و گرنه، شما را مشغول و درگیر میکند.
۳- به دوستان و آشنایان زنگ بزنید. از حالشان بپرسید و از حال خودتان بگویید.
۴- گروهی تشکیل دهید و به نیازمندان محله و یا از اقوام و خویشان کمکهای لازم را برسانید. از نظر دینی و علمی، هیچ چیز به اندازهی کمک و یاری به همنوعان، عزت و اعتماد بهنفس به انسان نمیدهد و او را شاد نمیگرداند.
۵- به مساجد بروید و در فضاهای معنوی قرار بگیرید و با پروردگار نیایش کنید. قرآن را تلاوت کنید و یا آن را به دیگران آموزش دهید.
۶- مطالعه بکنید. رمان بخوانید. موسیقی گوش دهید و یا خودتان آن را بنوازید.
۷- نقاشی بکشید. آشپزی کنید و یا هنرهای دستی را یادبگیرید.
۸- قلم بهدست بگیرید و بنویسید. نوشتن مغز را منظم و آرام میکند. نوشتن مغز را رام میکند. نگران نباشید. همه اینقدر سواد دارند که بنویسند. حرفهای ساده و خودمانی و خاطرات و مشاهدات خود را بنویسید.
/channel/moshavereavin
به پناهگاه روان هم سری بزنیم
با لحظه به لحظه دنبال کردن خبرها، ذهنتون رو بمبارون نکنید و مراقب خودتون باشید.
برای چک کردن خبرها خودتون رو محدود کنید. فاصله زمانی مشخصی را برای چک کردن خبرها برای خودتون تعیین کنید.
برای غلبه بر وسوسه خبرخوانی، خودتان را به کاری مشغول کنید و تا جایی که ممکن است، کارهای روزمره را انجام دهید.
گوشی را برای مدتی از خود دور نگه دارید و خاموشش کنید و از تلویزیون و جابجا کردن دائم کانالهای آن خودداری کنید.
با اطرافیان دائم در باره خبرهای جنگ صحبت نکنید.
با دیگران برای گفتن جاهای جدیدی که بمباران شده مسابقه ندهید و نخواهید نفر اول خبررسانی باشید!
موارد بالا به معنای انکار واقعیت و فرار از اون نیست، بلکه برای محافظت روانی از خود و اطرافیان است.
پناهگاه فقط برای جسم لازم نیست که به جای امنی پناه بروید و از خطر جان سالم بهدر ببرید.
بلکه علاوه بر آن داشتن پناهگاه روانی یکی از ضروریات این روزهای ماست
که باید ذهن خود و اطرافیان را با بمباران خبرها و تحلیلهای جنگ آلوده نکنیم
و اجازه دهیم ذهن در پناهگاه روانی کمی آرام بگیرد.
/channel/moshavereavin
توصیههای دکتر علی صاحبی به والدین
🆔 @Sayehsokhan
همراهان عزیز ،
همه ما شب و روزهای سختی را میگذرانیم. همه کم و بیش احساس خطر میکنیم و مضطربیم.
بدیهی است وقتی شرایط تحت کنترل ما نیست ،
و اوضاع غیر قابل پیشبینی است نگران آینده باشیم.
🔹 اما در همین زمانه سخت ؛
این که زمان را صرف چه چیزی کنیم،
چه بگوییم و چه بکنیم،
در بهتر یا بدتر شدن حال خود و اطرافیان تاثیر زیادی دارد.....
مثلا ؛
_ از دنبال کردن مداوم اخبار جلوگیری کنید.
با خود و اطرافیان قرار بگذارید و برای چند ساعت گوشیها را زمین بگذارید ،
اجازه دهید ذهنتان کمی از بمباران خبر و تحلیل رها شود.
🔹 به کارهای معمولی روزمره بپردازید:
جارو کنید، وسایل خراب شده را تعمیر کنید، گلها را آب بدهید و به آنها رسیدگی کنید،
آلبومها را نگاهی بیندازید،
کتاب بخوانید، فیلم و سریال ببینید و به کارهای عقبمانده رسیدگی کنید.
🔹 یادتان باشد کنترل اوضاع بیرونی دست ما نیست.
اما کنترل حال و احوال خود و خانواده دست ماست.
🔹 اما از بزرگنمایی خطر و تشدید اضطرابهای هم خودداری کنید.
حال همدیگر را درک کنید ...
🔹 در این شرایط احساس ترس و اضطراب بدیهی است.
پس احساسات خود یا دیگری بخصوص کوچکترها را سرکوب نکنید،
و بپذیرید که حال هیچ کس خوب نیست.
در باره دیگران قضاوت نکنید ،
و به ترسو بودن متهم نکنید...
🔹 تا جایی که ممکن است سعی کنید روال عادی زندگی خود را داشته باشید.
نگویید " دست و دلم به هیچ کاری نمیره" ،
و به گوشی نچسبید و ذهنتان را منفجر نکنید. کنترل دست و دلتان در اختیار شماست.
🦋 از روشهای آرامشدهی به خود غافل نشوید: بدنتان را ریلکس کنید، نفس عمیق بکشید، افکارتان را روی کاغذ بیاورید،
دعا بخوانید و ....
🦋 مراقب کودکانتان باشید.
ممکن است آنها زبان گویایی برای ترسهایشان نداشته باشند،
اما مطمئن باشید ترس و اضطراب آنها چند برابر شماست،
_ و منبع مهم این ترسها شما هستید ،
و حرفهایی که حضوری و تلفنی به دیگران میگویید.....
🔹 یادتان باشد آنچه بزرگسالان به صورت حدس و گمان از احتمال خطر بر زبان میاورند،
کودکان صد در صد باور و برایش تصویرسازی میکنند ،
که میتواند منشا شکلگیری اختلالات اضطرابی یا افسردگی شود.
🦋 امیدوارم همگی به زودی از این روزهای پرتشویش به سلامت عبور کنیم.
/channel/moshavereavin