هم نشینی موسیقی و اندیشه، مقوله ای است آگاهی بخش و در جهت رهایی از تیرگی و ارتقا امکانات نابِ اندیشیدن.
"حسن کامشاد"، مترجم و پژوهشگر ادبیات فارسی در سن ۱۰۰ سالگی در لندن درگذشت. او متولد ۴ تیر ۱۳۰۴ در اصفهان بود. تا سطح دیپلم همانجا تحصیل کرد. وارد دانشکده حقوق شد. پس از فراغت از تحصیل به استخدام شرکت نفت درآمد.
"حسن کامشاد" پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ وارد دانشگاه کمبریج شد و در آنجا ضمن تدریس، تحصیل کرد و درجه دکترا گرفت. در بازگشت به ایران بار دیگر به استخدام شرکت نفت در آمد و تا پس از انقلاب، کارمند عالی رتبه شرکت نفت ماند. سپس دچار بازنشستگی زودرس شد و در همان زمان بعد از دیداری اتفاقی با "صادق چوبک"، به سمت ترجمه سوق داده شد.
هر چند "ابراهیم گلستان" و "صادق چوبک" هر یک در مرحله ای از زندگی، بر سرنوشت او تأثیر گذاشتند اما براساس گفتههای خودش تأثیر شاهرخ مسکوب بر او از هر کس دیگر بیشتر بوده است چنانکه زمانی در این مورد گفته بود: «هنوز وقتی مینویسم حس میکنم شاهرخ بالای سر من ایستاده و ناظر کارهای من است».
"حسن کامشاد" معتقد بود «مترجم تا نویسنده نباشد نمیتواند مترجم باشد.»
@mosighi_andishe
#آسیبشناسی_اجتماعی
#اعتیاد_در_ایرانامروز
#سعید_مدنی
#مهدی_تدینی
@mosighi_andishe
حدیث آشنای غربت و دوری از میهن و زادبوم، که نو به نو تازه میشود، برای آنان که دردِ هجر را چشیدهاند، هیچگاه غبارِ کهنهگی بر روی آن نمی نشیند. حرف بلند و رسای ترانهها در این سال های اخیر، حرفِ غربت بوده است. طبیعی است که غربت، مهم ترین مسئله زندگی مهاجران شده و ترانه، اگر صادق باشد، بازتابی از همین زندگی است. از طرفی سخنهای مربوط به غربت، همواره یکسان نیست. به همین روی، از هر زبانی که میشنویم، نامکرر است. گاه حتی کسی که به غربت رفته، مورد سرزنش قرار میگیرد، چون غربت، تنها راه درست رهایی نیست. خواننده معروف پاپ، "ابراهیم حامدی" که در دنیای ترانه، به "ابی" معروف شده، ترانهای از این دست را در یکی از آلبوم های خود جای داده است. ترانه ضد غربت و ملامتگرِ آنها، که برای فرار از دشواری ها، راهِ سفر را در پیش گرفته است.
این ترانه، "شب زده" نام دارد، با آهنگی زیبا از، "واروژان" فقید و شعری از "زویا زاکاریان".
#شب_زده
#ابی
#واروژان
#زویا_زاکاریان
@javadtaat
@mosighi_andishe
فلسفه اخلاق از دیدگاه سعدی
در "بنیآدم اعضای یکدیگرند"
#دکتر_نصرالله_پورجوادی
@mosighi_andishe
درست است که فردوسی باعث شده زبان فارسی حفظ شود، اما اصل مطلب این نیست! زبان فارسی پیش از فردوسی هم زنده بوده؛ با رودکی، با شهید بلخی، با بوشکور بلخی و بسیاری دیگر. رسالت اصلی فردوسی چیز دیگری بودهاست...
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
کتابخانهٔ دکتر حکیمی
#دکتر_مهدی_نوریان
@mosighi_andishe
@dr_mehdi_nourian
Nuovo Cinema Paradiso (Ennio Morricone) - LUKA ft. EVGENY
@mosighi_andishe
خیام به سال ۱۴۰۴
نیک می دانیم که حکیم عمر خیام نیشابوری، همه چیزدان، فیلسوف، ستاره شناس و شاعر رباعی سرای ایرانشهر بزرگ است که در ۲۸ اردیبهشت ماه ۴۲۷ هجری قمری در نیشابور چشم به گیتی گشود و به سال ۵۱۰ هجری قمری تن خاکی به خاکدان سپرد و در نیشابور به جاودانگی پیوست.
از جمله کارهای ارزشمند و مانای وی سرپرستی گروه دانشمندانی بود که که دست به کار بزرگ ابداع گاهشمار جلالی که همان تقویم جلالی است را بر عهده داشتند.این اتفاق در زمان "ملک شاه سلجوقی" و صدارت "خواجه نظام الملک" رخ داد. این گاهشمار با توجه به میزان دانش زمان خود و پس از حدود بیش از ۸۰۰ سال از عمرش در میان گاهشمارهای جهانی در برترین درجه دقت و صحت و زیباترین زمان تغییر گردش دوران و روزگاران قرا داده است و همچنین از دقت فراوان برخوردار است که گوی سبقت را از دیگر گاهشمارهای عالم را ربوده است. یکی دیگر از وجوه این همه چیزدان که سبب شهرت عالمگیر وی گشته، سرودن ریاعیهای نغز و پرمعنی و نمایانگر ذوق و اندیشههای فلسفی و جهانبینی وی نیز هستند.
تا جاییکه میدانیم "صادق هدایت" نخستین کسی در ایران است که پژوهش درباره رباعیات خیام را انجام داده و در کتاب ( ترانههای خیام) را به شیفتگان و عاشقان فرهنگ ایران زمین پیشکش نمود.
در سال ۱۲۳۱ خورشیدی دو فرزند پاک سرشت و نیکوخصال ایرانی دوستدار فرهنگ و ادب با نام های "محمد علی فروغی" ( ذکاء الملک ) و دیگری دکتر "قاسم غنی" همت به انتشار کتاب رباعيات حكيم عمر خیام نیشابوری نموند که شامل ۱۸۷ رباعی از خیام بود.
آقای "علی دشتی" با نگارشی شیوا، کتابی نوشت با نام (دمی با خیام) که در سال ۱۳۴۴ خورشیدی به زیور طبع آراسته و منتشر شد که خواندنی است. بزرگان و اندیشمندان فراوان دیگر هم در مورد خیام سخن گفته و نوشته اند......
در این مقال سر آن دارم که کتاب نوروزنامه را به اختصار بیان کنم:
نخست کاممان را به یک رباعی از خیام شیرین کرده و سپس به نوروزنامه به اختصار بپردازیم :
تا زُهره و مه در آسمان گشت پدید
خوشتر زمیِ ناب، کس هیچ ندید
من در عجبم ز می فروشان کایشان
زان به که فروشند چه خواهند خرید؟
نوروزنامه خیام:
کتاب نوروز نامه با نثری ساده و شیوا منسوب به خیام نیشابوری است. نخستین بار "علامه محمد قزوینی" در سال ۱۳۰۷ خورشیدی به نسخهای از آن در مجموعه رسالات کتابخانه عمومی برلین دست یافت و عکسی از آن را برای (کتابخانه وزارت معارف آن روز تهیه کرد و استاد "مجتبی مینوی" بر اساس این نسخه با مقدمه ای جامع و کامل و یاد داشتهایی عالمانه، به نشر آن همت گماشت. این کتاب در واقع در مورد پیدایش نوروز و آداب آن نوشته شده است...
ادامه در پیدیاف👇
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
رشت. دکتر دژآباد
@mosighi_andishe
نشست بررسی کتاب پله پله تا ملاقات خدا دکتر "عبدالحسین زرین کوب"
@mosighi_andishe
اعتراضات آبان ۹۸: آتش خاموش یا آتش زیر خاکستر؟سعید مدنی، بخش اول- به عبارت دیگر
@mosighi_andishe
#شبهای_بخارا
#شب_حسین_علیزاده
با سخنرانی هوشنگ مهراردلان، محمد فاضلی، سیروس جمالی، بابک خضرائی، علی بوستان، علی دهباشی و پریسا پولادیان
دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
فرهنگسرای نیاوران، سالن خزر
@mosighi_andishe
یکی از محاسنِ بزرگِ بازخوانی های قدیمی، این است که با تکنیکِ امروزی، یا به تعبیری دیگر، با کیفیت بهتری، ضبط و پخش و سپس عرضه می گردند و گوشِ آدمی از خِش و خِشِ صفحاتِ قدیمی و یا کِش آمدنِ نوارهای کاست، در امان می ماند. علاوه بر همه ی اینها، بازخوانی های امروزی، ویژگی های منحصر بفردی پیدا کرده است.
از آنجا که در ایرانِ امروز، صدای بانوان را هنوز هم نمی توان به ضبط درآورد و شنیدنِ آن همگانی نیست، به ناچار مردان، خوانده های قدیمی زنان را بازخوانی می کنند. این بازخوانی ها البته فاقدِ ظرافت های صدای اصلی شده و اینکه، حسنِ آن شاید این باشد که بسیاری از ترانه های قدیمی را از فراموشخانه بیرون می کشد. ترانه هایی که فراموش شدنِ آن، با فاجعه ای در عالم موسیقی برابری می کند.
ازجمله در سال های اخیر "علیرضا افتخاری" ترانه های قدیمی زنده نام استاد "علی تجویدی" را بازخوانی کرده که غالباً بانو "دلکش" آنها را خوانده و یا "محمد اصفهانی" ترانه های شادروان استاد "همایون خرم" را که در گذشته آنها را با صدای بانو "پروین" شنیده ایم.
استاد "همایون خرم" در جایی گفته بود، هدفش از ضبط و پخشِ مجدد این ترانه ها این است که حکایتشان را به نسلِ جوانِ امروز نیز برساند. حال اگر شوربختانه زنان نمی توانند این کار را انجام دهند می شود با مردان آن را به سامان رساند.
از میانِ ترانه های بازخوانی شده ی استاد "همایون خرم" با صدای "محمد اصفهانی" ترانه ی «مهر و ماه» است که بانو "پروین" خواننده ی اصلی آن، با شعری از "کریم فکور" بوده که در سال های چهل و پنجاه خورشیدی، یکی از پُرکارترین ترانه نویسانِ آن دوران بوده است.
#مهر_و_ماه
#پروین
#همایون_خرم
#کریم_فکور
#محمد_اصفهانی
@javadtaat
@mosighi_andishe
بیست و پنجمین روز از فصل زیبای اردیبهشت، مزین است به بزرگداشت یکی از بزرگترین بزرگان این مرز و بوم. درست حدث زده اید فردوسی بزرگ را میگویم. او که هر پارسی زبانی و هر پارسی گویی در این خاکدان وام دار اوست و تا جهان باقی است، نام او جاوید است و مانا. در این مجال به بخش کوچکی از بیکرانه پند و اندرز و راهنمای این کتاب شاه نامه و خرد نامه و زندگی نامه میپردازم:
انسان خوب در شاه نامه
بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
۱. خردمندی: هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از خردمندی نیست کسی که از خرد برخوردار است میداند که چگونه باید زندگی کند. هرگز زیان نمیبیند و به راه کژ نمیافتد، خرد، گوهر زندگی است، چون آن را یافتی، رستگاری این جهان و آن جهان با تست. در گشتاسبنامه، دقیقی نیز همان لحن شاهنامه را در اعتقاد به خرد میبینیم.
"دقیقی"، «درخت زرتشت» را «همه برگ او پند و بارش خرد» می خواند و جوهر دین بھی بنظر او این است «خرد برگزین این جهان خوار کن».
در مقابل خرد هوا و آز است «به رنج درازیم در چنگ آز» مردان بد شاهنامه در مقابل خوبان همگی بر اثر هوا و آز به دیگران بدی میکنند و خود سرانجام گرفتار میشوند.
۲. فرهنگ: پس از خرد فرهنگ میآید. در واقع این دو به هم وابستهاند. خردمند به فرهنگ روی می برد، و با فرهنگ از خرد نصیب مییابد. خاصیت فرهنگ آن است که به ما راه و رسم زندگی می آموزد و انسانیت ما را میشکوفاند. فرهنگ اکتسابی است، هر چند برای دست یافتن به آن
آمادگی ذاتی لازم است مرد با فرهنگ از اعتدال و آهستگی و رفتار برخوردار است. خوبی هر چیز در آن است که به اندازه باشد. (همه کار گیتی به اندازه به - دل شاه از اندازه ها تازه به ).
آهستگی نرمخوئی و نرمگوئی است. آهستگی بخصوص از این جهت در شاهنامه بسیار ستوده شده است که ما با پهلوانان و جنگاوران که انقضای کار آنها تندی است سر و کار داریم. رستم در ستایش پیران میگوید: «ز توران یکی مرد آهسته اوست» و سیاوش به «بالا و دیدار و آهستگی و فرهنگ و و دانائی» ممتاز است.
۳. صلح طلبی: با آنکه شاهنامه کتاب جنگها است با اینحال مردِ خوب کسی است که صلح طلب باشد. تنها در یک مورد جنگ رواست و آن جنگ بر ضد بدی است. جنگ های کین - خواهی نیز از این جهت واجب است که برای مجازات گناهکار است. این دو بیت خیلی پرمعناست:
پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ
نه خوبست و، داند همی کوه و سنگ
چو کین سر شهریاران بود
سر و کار با تیر باران بود
۴. بی آزاری: انسان خوب، به کسی آزار نمیرساند. مصراع معروف «میازار موری که دانه کش است»، همه حکمت شاهنامه را در خود خلاصه کرده است. فریدون به پسرش ایرج میگوید:
نباید ز گیتی تو را یار جست
بی آزاری و راستی یار تست
بی آزاری جنبۀ خودداری دارد، جنبه مثبت آن خدمتگزاری است و همه مردان خوب شاهنامه سعی داشتهاند که خدمتگزار مردم باشند.
۵. نام نیک: این درست نیست که انسان به هر قیمتی شد زندگی کند باید با نیکنامی و سربلندی عمر بسر برد. در نظر پهلوانان خوب شاهنامه، مرگ بهتر از بد نامی است، چنانکه در این بیت آمده است:
بنام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون
و یا در جنگ معروف بین رستم و اسفندیار که خود به تنهایی شاهکاری است، فردوسی نام را برتر از دین میداند و قهرمان و پهلوان جوان، اسفندیار، که به اصطلاح معروف (( کمر بسته زردشت و دین بهی است )) را فدای نام و غرور پاک ملیِ رستم، میکند و این گونه استدلال
میآورد، پس از آنکه رستم از هر دری وارد میشود که شاهزاده را از این تصمیم نابخردانه دست بستن و به پیش شاه کم خردی چون گشتاسپ بردن را از اندیشه اسفندیار دور گرداند ولی موفق نمیشود، برای ارزش نام میفرماید:
جهان یادگار است و ما رفتنی
به گیتی نماند بجز مردمی
به نام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن خاک راست
در واقع معنای زندگی در شاهنامه در نام و ننگ خلاصه می شود. اشخاصی که به خواری میافتند برای آنست که
ادامه در پیدیاف👇
بیستوپنجم اردیبهشت ۱۴۰۴
رشت. دکتر دژآباد
@mosighi_andishe
"سووشون"
شعر: پوریا سوری
#همایون_شجریان
#تهمورس_پورناظری
هم آوایان: سحر محمدی و دنیا کمالی
جان پدر کجاستی؟
"تقدیم به به دل های سوگواری که عزیر خود را از دست دادهاند."
جانمایه این قطعه سوزناک شاید تأکید روی عبارت «جان پدر کجاستی؟» است، عبارتی که پدر یکی از جانباختگان حادثه تروریستی دانشگاه کابل به فرزندش فرستاده بود.
بیشک همایون تحتتأثیر ازدستدادن پدرش، محمدرضا شجریان، بود که نام هنری سیاوش را برای مدتها بهجای نام اصلی خود به کار میبرد و انتخاب نام «سووشون» برای این قطعه، این گمان را تقویت میکند.
«سووشون» آیین کهن در سوگ ازدستدادن سیاوش است که سالها در ایران رونق داشته است و هنوز هم در بعضی مناطق کشور گرامی داشته میشود.
🌎@flowwithmusic
دارم غم جانکاهی، شب های سياهی، دور از رخ ماهی
نه يار و نه همراهی، جز قطره اشکی، جز شعله آهی
با سوزِ محبت چه کند دل، چه کند دل
با آتشِ حسرت چه کند دل، چه کند دل
می سوزم و می نالم با حالِ تباهی
نابرده نصيبی، ناکرده گناهی
ای راحتِ جان چاره ی من کن به پيامی، به نگاهی
ز غم جان آمد بر لب بر دل زارم ای شب تو گواهی "رهی معیری"
بعد از سالهای بیست خورشیدی، نسیم تغییر و دگرگونی در فضا موج میزد. همپای نیاز به تغییرات سیاسی- اجتماعیِ کشور، نهادهای فرهنگی نیز میبایست تن به دگرگونی میدادند. موسیقی ایران نیز از مشروطیت به اینسو، ثابت و راکد مانده بود. صدای بانوان "قمرالملوک وزیری" و "ملوک ضرابی" رفته رفته از فضای تالارها به درون گرامافونها باز میگشت، از طرفی بانو "روحبخش" هنوز تحریرهای شش دانگی داشت، ولی با این همه نیاز زمانه را برآورده نمیساخت.
اگر بانو "دلکش"، به نیروی ترانههای تاثیرگذار زنده یاد "مهدی خالدی" در صف اول جای گرفته بود، "مرضیه" با چاشنی عرفانی که در صدایش بود با تصنیف- ترانههای عارفانه خود را به او رسانیده بود. "مرضیه" برای شعر پیوند خورده با موسیقی اهمیت ویژه ای قائل بود و از همین روی هر شعری که فقط وزن و قافیه داشت، او را نمیفریبد.
غالباً تصنیفهای او با بهترین سرودههای ترانهسرایان برجسته پیوند خورده بود، که از جمله میتوان به "رهی معیری"، "بیژن ترقی"، "معینی کرمانشاهی"، "نواب صفا" و "تورج نگهبان" اشاره کرد. آهنگسازان ترانههای او نیز از بهترینهای دوران، از جمله "مجید وفادار"، "همایون خرم"، "علی تجویدی"، "پرویز یاحقی"، "مرتضی محجوبی" و در صدر همه استاد فقید "روحالله خالقی" با ترانه چنگ رودکی در پیوند با شعری از رودکی سمرقندی و تنظیم شده برای دو صدا، بودند.
یکی از زیباترین خواندههای عاشقانه "مرضیه"، ترانهایست با عنوانِ «اشک و آه» در مایه «ابوعطا»، کلام آن را شادروان "رهی معیری" و آهنگش را مرحوم "مرتضی محجوبی" ساخته و پرداخته است. این ترانه زیبا را شادروان "غلامحسین بنان" با صدای گرم و مخملینش نیز اجرا نموده است. شاعر، دوری از یار را، با شب سیاه و غمِ کشنده برابر میداند. از یارش خبری نیست و چشمانش گریانست. منتظر خبری از یارست و حتی به یک نگاه آن نیز راضی ست....
#اشک_و_آه
#غلامحسین_بنان
#مرضیه
#رهی_معیری
#مرتضی_محجوبی
#ابوعطا
#قمرالملوک_وزیری
#ملوک_ضرابی
#دلکش
#روحبخش
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
#بیژن_ترقی
#نواب_صفا
#تورج_نگهبان
#مهدی_خالدی
#مجید_وفادار
#همایون_خرم
#علی_تجویدی
#پرویز_یاحقی
#روحاله_خالقی
@javadtaat
@mosighi_andishe
باید شخصیت قدرتمندی داشته باشی که نتوانند رو در رو، با شهامت به تو بگویند نیا! پیراهن شماره یک تیم ملی را درآر! آنها برای مقابله با تو، باید دسیسه میچیدند! از خودشان قانون در میآوردند! باید بهانهای جور میکردند! مثل همان بهانه ممنوعیت حضور بازیکنان بالای ۲۹ سال!
قانونی که فقط برای حذف تو نوشته شد! لابد این پاداش گروهی از انقلابیون برای تو بود اگر آن روز، پیش از شروع مسابقه استقلال، عکس آیت الله خمینی را از دست آن نماینده فدراسیون گرفته بودی، شاید همه چیز فرق میکرد. خب البته که اهل این جور حساب کتاب ها نبودی ... فلزت با بقیه فرق داشت، همیشه فرق داشت ... این را همانها که میخواستند غرورت را در سال ۵۹ بشکنند هم میدانستند... آدم حسبی بودی... همیشه بودی... تا همین اواخر، همین ۱۴ سال پیش که همچنان با همان غرور، نشکسته رفتی...
#ناصر_حجازی
#مهرداد_حجتی
@mosighi_andishe
ترانه "چهره به چهره" يكی از زيباترين آثار مشترك بهجامانده از مرحوم "استاد محمدرضا شجريان" و "زنده ياد محمدرضالطفی" است كه در سال ۱۳۵۶ خورشيدی در شيراز اجرا شد و شعر آن منسوب است به بانو "طاهره قره العين".
اين ترانه را خوانندگان و نوازندگان بسياری اجرا نموده اند كه برخی از آنها را با هم میشنويم.
"فاطمه زرین تاج" ملقب به "طاهره قرةالعین"، متولد ۱۲۲۸ قمری بوده واز روایتهایی که در باره سیمای طاهره گفته و شنیده شده؛ میشود دریافت که او زنی زیبارو بوده است. با توجه به فضیلت، علم و هوشیاری طاهره، "ناصرالدین شاه" دلباخته او شده و از وی خواستگاری میکند. "قرةالعین" پیشنهاد "ناصرالدین شاه" را رد کرده و نمیپذیرد که از افکار و عقاید آزاداندیشانهاش دست بشوید و به ملکه دربار مبدل شده و راه به حرمسرای پادشاهی ببرد. بر اساس اسناد برجای مانده، طاهره نه تنها اشعار و نثر استادانهای داشت؛ بلکه در نظریه پردازی سیاسی نیز از پیشتازان بوده است. او در سال ۱۸۴۸ میلادی، از حقوق برابر زنان و مردان سخن میگوید، حجاب از سر برداشته و اقدام به کشف حجاب میکند.
با فشار از سوی "ناصرالدين شاه" "محمود خان، کلانتر تهران" برای او زندانی، در قلعه طبرسی که واقع شده در کاخ طبرسی بود ساخت و به مدت یک سال او را در حبس نگاه داشت. کلانتر زندانبان از او خواست که اظهار ندامت بکند و سپس او را تهدید به مرگ نمود.
آخرین کلام طاهره را پیش از اعدام چنین ثبت نمودهاند: “میتوانید بزودی، هرگاه که اراده کردید، مرا به قتل برسانید. اما جلوی پیشرفت و مبارزه زنان برای آزادی را که روزگارش بزودی خواهد رسید، نمیتوانید بگیرید."
با آگاهی و آمادگی کامل از قبول پیشنهادات امتناع کرده و سرانجام به فرمان" ناصرالدین شاه" قاجار وقتی که ۳۶ سال داشت به قتل رسید. او را با روسری که بر سر مینهاد خفه کردند و سپس جنازهاش را در چاهی انداختند که توسط مردم پیدا و شناسایی گردید...
ادامه در پی دی اف 👇👇
#چهره_به_چهره
#طاهره_قرهالعین
#محمدرضا_شجریان
#محمدرضا_لطفی
#فریدون_فروغی
#محسن_نامجو
#فائزه
@javadtaat
@mosighi_andishe
تصاویری از واحدهای مسکنمهر فاز ۱۱ پردیس پس از ۱۲ سال!
فقط یک کار، فقط یک پروژه را نام ببرید؛ کاری که واقعاً برای بهبود زندگی مردم بود، شما کلنگش را زدید، درست اجرا شد و آخرش هم به نفع مردم تمام شد. فقط یک مورد!
#آزاده_مختاری
@mosighi_andishe
شادروان "پرويز مشكاتيان" نه تنها آهنگسازی توانا و ملودی پردازی مٌسلط، بلكه اديب و شعرشناسی شايسته بود، كه با تلفيق و تركيب اين دو هنرِ اصيلِ ايران، آثاری بديع و جاودانه ساخت كه هم تائيد خواص را به دنبال داشت و هم با اقبالِ عمومی مواجه گردید و دقيقاً به همين دليل است كه آثار او در حافظه تاريخی و شنيداری مردم ايران به ثبت رسيده است. زنده نام استاد "پرویز مشکاتیان" یکی از معدود هنرمندانی بود که می دانست چگونه با شعر کلاسیک رفتار کند. خلاقيت در همه ابعادِ هنرش موج می زد. آهنگ سازی، تنظيم و نوازندگیِ او واجدِ تمامی اين ويژگی ها بود. در تكنوازی و جوابِ آواز و در همراهی با خواننده منحصر به فرد می نمود.
جديت و صلابت هنری "مشكاتيان" در دهه ۵۰ و ۶۰ به ويژه ساختِ آثاری كه ارتباط گسترده ای با وقايعِ اجتماعیِ آن دوران و با مخاطبان بر قرار مي كرد، و بهمراه آثار زیبایی از ساخته های اساتیدی چون، "محمدرضالطفی" و "حسین علیزاده" و... موجب شد تا موسيقی ايران، جانِ دوباره ای گرفته و خون تازه ای در پيكر آن، جريان يابد. اگر به آن سالها که هنوز بسیار دور نیست بیاندیشیم، گاه انسان به فکر فرو می رود که این، شرایط است که او را ساخته بود، یا او که شرایط را زیر و زِبَر می کرد. در هر حال "مشکاتیان"، هم دگرگون کننده بود و هم در شرایطی زیست و به بار نشست، که در دوره ی معاصر، یکی از منحصر به فردترین ها است، پس او نیز خودآگاه یا ناخودآگاه نبضِ این زمان را دریافت و دستِ کم تا مدتی قدر دانست. چندین سال پیش که او با استاد "محمدرضا شجریان" همکاری می کرد، بر روی چند غزل معروف، اثرهایی را ساخت که تقریباً همه آنها بی نظیرند.
یکی از بهترینِ آنها، ترانه یا تصنیف زیبای "یاد باد" _ از آلبوم "بیداد" _ نام دارد. آلبوم "بیداد" یکی از به یاد ماندنیترین آثار مشترک "محمد رضا شجریان" و "پرویز مشکاتیان" است که در سال ۱۳۶۴ منتشر شد. این آلبوم از دو بخش تشکیل شده بود که بخش اول در دستگاه همایون، با آهنگسازی زنده یاد "پرویز مشکاتیان" و بخش دوم در همایون و شور، با نوازندگی تار زنده یاد استاد "غلامحسین بیگجهخانی" است که اشعار این آلبوم از سرودههای حافظ و سعدی هستند. تلفیق زیبای شعر و موسیقی که از مشخصات آثار "مشکاتیان" است در این اثر چنان برجسته و نمایان است که گویی حافظ، شعرش را به سفارش "مشکاتیان" سروده است. از نقاطِ قوتِ این اثر، ملودی، تنظیم و هماهنگی و همدلی نوازندگانِ همراهی است که سالها با یکدیگر کار کرده، نواخته و زندگی کردهاند و تقریباً همگی از یک نسل و از یک کارگاه، پرورش یافتهاند.
قسمت شاهکار این اثر، انتخاب شعر زیبای حافظ با مطلعِ:
روز وصل دوستداران یاد باد/ یاد باد آن روزگاران یاد باد، است. این تصنیف بیشک، از زیباترین تصنیف های موسیقی سنتی است که اجرای خارق العاده استاد "شجریان" زیبایی آنرا چند برابر کرده است. استاد "شجریان" در پایان بیت سوم، گرچه یاران فارغند از حال من/ از من ایشان را هزاران یاد باد.
چنان با قدرت و در اوج، فریاد از حنجره می کشد "از من ایشان را هزاران یاد باد" که مو بر بدن شنونده، می ایستد.
در "یاد باد" جمعی از بهترین نوازندگان همان زمان، حضور دارند، سنتور را "پرویز مشکاتیان"، تار را "محمدرضا لطفی" و "زیدالله طلوعی"، تمبک را "ناصر فرهنگ فر"، بربط را "ارسلان کامکار"، کمانچه را "اردشیر کامکار"، نی را "جمشید عندلیبی" و بم تار را "فرخ مظهری"، به بهترین شکل ممکن، مینوازند و آهنگی را در آرشیو موسیقی ایران به ثبت می رسانند که برای همیشه جاویدان خواهد ماند. البته آلبوم "بیداد" تبعات سیاسی نیز برای استاد "شجریان" داشته است. گفتنی است که هر دو بخش این آلبوم به یاری حافظ، به نوعی به یک اثر انتقادی تبدیل شده و در دورانی که حملِ ساز، در اماکن عمومی می بایست با مجوز صورت میگرفت، محتوایِ اجتماعیِ این اثر، موجب بروزِ حرف و حدیث هایی در جامعه شده و حتی کار به مجلس شورای اسلامی نیز کشیده شده بود.
#یاد_باد
#پرویز_مشکاتیان
#محمدرضا_شجریان
#محمدرضا_لطفی
#زیدالله_طلوعی
#ناصر_فرهنگ_فر
#ارسلان_کامکار
#اردشیر_کامکار
#جمشد_عندلیبی
#فرخ_مظهری
#حافظ
#همایون
#بیداد
@javadtaat
@mosighi_andishe
بخشی از سخنرانی دکتر نصرالله پورجوادی
در شب دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی
(به مناسبت نود سالگی)
شنبه چهارم اسفندماه ۱۴۰۳
دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، تالار فردوسی
@mosighi_andishe
به نظر میرسد که بزرگترین آرزوی اغلبِ شاعران، این باشد که در باز شود و معشوقهشان از راه برسد، اما ناگفته پیداست که شرطی هم برای شوقِ دیدار وجود دارد. در واقع شاعر، معشوقه را خرم و خندان و پذیرنده عشق میخواهد و نه خنثی و بی تفاوت و احتمالاً همراه با رقیب.
ترانه «آمد اما» از "ابوالحسن ورزی"، دیداری از این دست را تصویر می کند. معشوقه پس از مدتها دوری از راه می رسد، ولی در نگاهش نوازشهای پیشین نیست. شاعرِ این ترانه زیبا از دیدارِ سرد و بیتفاوتِ معشوقهای می گوید که دیگر تنها نمیباشد.
شعرِ "ورزی" در دامنِ موسیقیِ سازگاری از زنده یاد استاد "همایون خرم" نشسته و اساتیدی همچون "غلامحسین بنان" با پیانوی شادروان "جواد معروفی" و در اجرایی دیگر بانو "الهه"، خواننده سال های شکوفایی، آن را با صدای گرم و آسمانیاش، پرورانده است. همچنین در بزمی خصوصی، زنده یاد استاد "حبیب الله بدیعی" با صدای بی نظیر شادروان بانو "هایده" نیز بر روی این شعر تاثیرگذار، هنرنمایی کردهاند.
#آمد_اما
#الهه
#ابوالحسن_ورزی
#غلامحسین_بنان
#همایون_خرم
#هایده
#جواد_معروفی
#حبیباله_بدیعی
#بیات_اصفهان
@javadtaat
@mosighi_andishe
جارى شو
#خیام نیشابوری و دلیل شهرتش در آمریکا و اروپا
دكتر #محمود_كوير
كارشناس تاريخ و ادبيات و مدير بنياد فرهنگى كوير
این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
فانوس خیال از او مثالی دانیم
خورشید چراغدان و عالم فانوس
ما چون صوریم کاندر او حیرانیم
🌎@flowwithmusic
همزمان با سفر ترامپ و تیم اقتصادیش به کشورهای حاشیه خلیج فارس، این تیم هم از تانزانیا تشریف آورده بودند تهران!.
@mosighi_andishe
اعتراضات آبان ۹۸: آتش خاموش یا آتش زیر خاکستر؟سعید مدنی، بخش دوم- به عبارت دیگر
@mosighi_andishe
کنسرت نغمه روشن
تکنوازی رباب پریسا پولادیان در بیات کرد
#هفدانگ
@mosighi_andishe
Final "Echoes"performance with Richard Wright (Pink Floyd)
@mosighi_andishe
«مرگ رستم»
برداشت از درسگفتار شماره ۱۴ در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ دکتر ابوالفضل خطیبی
@mosighi_andishe
@dr_khatibi_abolfazl
#راهی_برای_نجات_ایران
#هایده_شیرزادی
#سجاد_فتاحی
#عباس_سوری
#محیط_زیست
#پسماند
#رسانه_پارسی
@mosighi_andishe
جاری شو
در وصف عشق
خاطره #سیمین_دانشور از #جلال_آل_احمد
گفت معشوقی به عاشق کای فتی
تو به غربت دیده ای بس شهرها
پس کدامین شهر ز آن ها خوش تر است؟
گفت: آن شهری که در وی دلبر است
#مولانا
🌎@flowwithmusic