📘آیندۀ مبهمِ «سنت نظری»
— در وصف کتابهایی که از درمانِ درد ما عاجزند
(۲/۲)
✍🏻 #محبوبه_زمانیان
🍂 در نهایت، دیدیم که قربانی کردن شفافسازی و بیان پیچیدگیهای مساله به نفع ساقط کردنِ اعتبار پرسش اولیه، یعنی «تاریخ توهم اندیشهی کمونیسم» توسط مفسر اجتماعی، به کشاندن بحث به جهانی میرسد که در آن، تمامی واقعیتهای خام تاریخ، به حالت تعلیق در میآیند.
🍂 محدثی در مقام مفسر تاریخ از واژهی «توهم» «ابهامزدایی» نمیکند، بلکه آن را «نسبی» میکند و در حالت تعلیقی قرار میدهد که نویسندهی کتاب پیش از آن تلاش کردهبود، پیچیدگیهای آن را بطور شفاف و تاریخی نشان بدهد.
🍂 این بزرگترین خطا و مهلکترین سمی است که دانشگاهیان در طول تاریخ در صدد رفع آن برنیامدند و نتوانستند آیندهی شوم آن را تخیل کنند.
🍂 در نتیجه، بستر برای ورود اندیشهی «پستمدرن» و «گلوبالیسم» آماده شده و فرقهی «داس و چکش»، حالا به مدد آمادهشدن بستر اندیشهی پستمدرن، آن واقعیتهای اجتماعی که نویسنده تلاش کردهبود به مخاطب نشان بدهد را، با ایدههای «جهانوطنی»، به حالت تعلیق در میآورد.
🍂 نزاعی که در این جلسه رخ دادهاست، یک نزاع قدیمی در سنت اندیشهی تاریخ اجتماع ایران است و امر جدیدی نبود و باز هم به ما ثابت کرد که مشکل از نبود منابع کافی مطالعه تاریخی نیست، بلکه مشکل این است که ایرانیان هیچ درسی از شیوهی اندیشیدن انسان غربی نگرفتهاند.
🍂 برای انسان غربی، «روش اندیشیدن» به مساله بنیادیترین مساله بوده است، و برای دستیابی به آن، هزینههای فراوان جانی و تاریخی دادهاست که نتیجهی آن، شکلگیری «نظام فکری» و «سنت نظری» است.
🍂 در ایران، در جامعهای که اندیشه چهارچوبی ندارد، سنتی ندارد، روشی ندارد، ورود هر اثر مکتوب درجۀ یک نیز بیاثر و بینتیجه است.
🍂 عدم وفاداری به شیوهیخاص اندیشیدن، به این بهانه که در اندیشیدن باید آزاد و رها بود، و همچنین نداشتنِ نظام فکری، چنان ضربهای بر پیکر واقعیتهای تاریخی میزند که حتا مرگ و کشتار بیش از صد میلیون انسان بیگناه توسط کمونیسم، از زبان چپ ایرانی حاضر در جلسه، آنچنان مهم نیست! چرا که در تاریخ، از این نمونهها وجود دارد!
🍂 این ادعا بیش از هر چیز میبایست تمامی حضار در آن جلسه را به این هراس بزرگ میانداخت که چرا تا این حد ساده و آسان، کسی میتواند جنایاتی چنین عظیم و گسترده را کماهمیت بداند؟
🍂 البته نتیجهی چنین هراسی، باید به خودانتقادی علومانسانی بیانجامد و به همین علت است که از روبرو شدن با این پرسش طفره میروند.
🍂 زمانی که محدثی مانند عوام جامعه که واژه را از اعتبار خود ساقط میکنند، واژهی "توهم" را از اعتبار درونمتنی ساقط میکند، تا به نتیجهی دلخواه یعنی «سرکوب امر ملی» برسد، باید هم منتظر این بود که فرقهی «داس و چکش»، بهراحتی واقعیت جنایات کمونیسم را خونشویی کند.
🍂 این نشست بار دیگر نشان داد که مواجههی ما با پژوهشها و آثار مکتوب دنیا، بدون خودانتقادی، یک مواجههی معیوب و افتادن در دام تکرار ابدی ندانستن و نیاموختن است.
🍂 اصرار بر گفتگو هم کاری عبث و بیهوده است. بر این باور هستم که مشکل اصلی، قشر خواص جامعه یا عوام جامعه «عدم گفتگو» نیست (اصلا تصور میکنم اینهمه اصرار بر گفتگو نشانهی «کوتاهی فکر» است)، بلکه مشکل اصلی ما «عدم وفاداری به سنتی نظری» و «نداشتن دستگاه نظری» است. تا زمانی که چهارچوب فکری تا این حد ضعیف است هر گفتگویی صرفا نزاعی میانحزبی بیش نخواهد بود.
#فلسفیدن #نقد_روشنفکران #چپ_ایرانی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @jaiibarayeman
📘در بابِ جنجال در یک جلسۀ فرهنگی
(۲/۲)
✍🏻 #ناهید_زمانیان
🍂 حالا این چه ربطی به اتفاق نشست این دوستان داره؟! ربطش اینه که این دوستان هم بدون در نظر گرفتنِ تفاوت ادبیات و جامعهشناسی، از ادبیاتی استفاده میکنند که خارج از چارچوب دانش اونهاست و همین مسئله، باعث تنش مدام میان جامعه و این افراد میشه.
🍂 شما فقط ادبیات آقای محدثی رو در نظر بگیرید تا متوجه بشید اغلب نوشتههایش، چطور از گفتمان جامعهشناسی فاصله گرفتهاست.
🍂 جامعهشناس که نباید سبد قضاوتش رو روبروی تاریخ و مردمش قرار بده!! جامعهشناس که ذخائر فکری جامعهاش رو ازش نمیگیره! حتما یادتون هست که محدثی عکس ژاله آموزگار رو در صفحهش گذاشتهبود و به سبک تلوزیون میلی، مُهر قرمز با نوشتهی " دروغ" روی صورت این استاد گرانقدر زدهبود تا ثابت کنه ایرانیان بتپرست بودند!!
🍂 ادبیاتی که ایشون برای نقدهاش به کار میبره ادبیاتِ یک جامعهشناس نیست. ادبیاتی که جناب محدثی ازش استفاده میکنه، ادبیاتِ کسانی مثل ایرجمیرزاست. اگر واژهی " خر " رو در کانال تلگرامیشون سرچ کنید، از تعداد بالای استفاده از این واژه بهتزده میشید!!
🍂 در ادبیات، شاعر و نویسنده میتونه و اجازه داره از زبان عام وامگیری کنه، اما زبان علمیِ یک جامعهشناس، فیلسوف و یا عالم علوم سیاسی که نباید شبیه به زبان ادبیات باشه.
🍂 ما در اشعار مولانا چیزهایی میبینیم که نمیتونیم اونها رو حتی به اشتراک بذاریم. دلیلش اینه که ادبیات میآد خودش رو جای طبقات مختلف جامعه میذاره و چون این طبقات نمیتونن صداشون رو به گوش دنیا برسونند، به زبان اونها صحبت میکنه.
🍂 وقتی میگم اینها بهجای «بینامتنیت» از «روش ادبیات» استفاده میکنند، منظورم همین موارده. نکتهی بعدی اینه که ایشون طرفدارانش رو برای حمله و ناسزا به منتقدانش تحریک میکنه. خب این در هم تنیدگی عناصر نامربوط به هم باعث شده سطح همدلی اهالی جامعهشناسی با مردم به شدت پایین بیاد.
🍂 وقتی اعلام میکنی که کتابی در دست چاپ داری به نام «دو سه خروار خریت»، فارغ از محتوای کتاب که نمیدونیم چی هست، داری پالس منفی به مخاطبت میدی. تو که ایرج میرزا نیستی، تو جامعهشناسی و زبان تو باید شکل وزین علمی داشته باشه.
🍂 در انتها این رو اضافه کنم که قطعا عدم دیسیپلین و روش علمی این دوستان، بعنوان تنها عامل این اتفاق در نظر گرفته نمیشه، اما بد نیست در مورد این موضوع فکر کنیم که همهی کسانی که خودشون دارن ادبیات رو به سخره میگیرند و معتقدند که باعث زوال ایران شده، از بدترین روش متنی استفاده میکنند.
🍂 در کشوری که حتی فضای دانشگاهها هم از فضای آکادمیک فاصله گرفته، این سطح از دوری نسبت به روشهای درست علمی واقعا آسیبزاست. خلاصه که از تاثیر متن و نوشتهها در دنیای مجازی نباید غافل شد.
#نقد_روشنفکران
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @nahidestan
🎧تکفیر در تشیع (+)
— داعش و طالبان و... را غرب درست کرد؟!
🎙#شبگرد و #فردزیلا
🔻با گوش دادن به این گفتار مهم تحقیقی و مستند، متوجه میشوید که چرا هیچوقت اهل سنت (که بخش بزرگی از جامعۀ ایران محسوب میشوند) به وزارت و مقامات ردهبالای حکومت شیعی نرسیدهاند و نخواهد رسید. امثال اسماعیل هنیه نیز نهایتا برای پیشبردِ اهداف شیعه، تقیهوار "شهید" اعلام میشوندY وگرنه بنا به باورهای تشیع، جانشان کمترین ارزش و احترامی ندارد. به همین جهت نیز به اعمال و سیاستهایی که مشخص است به قتل عام فلسطینیها (اهل سنت) منجر میشود، کمترین توجهی نمیشود. همچنان که در مییابید نگاه تکفیری مصباحیون، ریشهای در خارج از احادیث و روایات متعدد تشیع، که احتمالا بخش قابل توجهی از آنها، بنا به مصالح مختلف سیاسی و مبارزاتی، در دوران تسلط اعراب مسلمانان بر ایرانیان (شیعیان)، ساخته شدهاند، ندارد
❓چرا کنفرانس تقریب توسط شیعیان یک تقیۀ پوچ است؟
🔸غیرشیعه از نظر شیعه «ولدالزنا» هستند
🔻فیض کاشانی:
هر کس با امامت یکی از امامان ما مخالفت کند، با رسالت پیامبر مخالفت کردهاست.
کسی که امامات علی و اولادش باور نداشتهباشد، کافر، مشرک و خالد در جهنم است
امامت از اصول دین است و مخالفین امامیه، بدون هیچ اختلافی کافرند و طبق آیات روشن و روا متوالتر، برادران ما نیستند و دشمنی و برائت از آنها با آنها واجب است.
امام صادق فرموده: «ناصبی مهدورالدم است؛ مراقب باشید طوری آنها را بکشید که شاهدی نباشد!».
«خون مخالفان امامیه، باندازۀ خون بز هم ارزش ندارد».
غیبت مخالفین جایز است، مگر در حالت تقیه. شهادتین برای قبل از نصب علی معتبر است و بعد از آن، امامت از ارکان ایمان به الله و رسول شده. برادر بودن مومنان در قرآن، فقط مختص شیعیان دوازدهامامیاند که غیبت آنها جایز نیست. و بر ما واجب است که از آنها و مذهبشان و ائمهشان برائت جوییم. اگر با انصاف به روایات رجوع کنیم، میبینیم که اهل سنت احترامی ندارند و این از ضروریات مذهب ماست؛ همانطور که دیگر علما نیز این را گفتهاند. بلکه اگر در اخبار بسیاری که در ابواب مختلف وارد شده نظر کنیم، شکی در جواز هتک و بدگویی آنها نیست؛ کما اینکه ائمه نیز بسیار به آن بدگویی و لعنت کردهاند و در روایت نیز میبینیم که غیرشیعیان، اولاد زنا هستند و این بهمعنای جواز توهین و تهمت به آنهاست.
📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطورههایِ حُکمرانی
(۲/۳)
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگر فلسفه و دین)
ر۱. داستانِ دیگر چنین است که خلیفه زرهی را در دست کسی به نام عبدالله میبیند و به او میگوید: "این زره غنیمت از جنگ جمل است و باید آن را به بیتالمال بدهی".
عبدالله میگوید: پس بیا تا نزد قاضىِ دستنشاندۀ خودت برویم. به دادگاه میروند.
قاضى بر پایۀ مدارکِ دردست، حق را به عبدالله میدهد.خلیفه میگوید: زره را از او بگیرید؛ حکمِ قاضى نادرست است! آنگاه چند ایراد بر حکم میگیرد، و پس از آن به قاضى میگوید: امام مسلمانان در چیزهای بزرگتر از این مورد اعتماد میباشد.
.
.
.
(إمام المسلمين يؤمن (يؤتمن) من أمورهم على ما هو أعظم من هذا).
گ3️⃣. در زمان خلیفه زیور یک زن یهودی را به زور کشیده و به یغما بردند، وی از این رفتار چنان برآشفته شد که چنین گفت: اگر مسلمانی از این غم دق کند و بمیرد شایسته ستایش است.
.
.
.
(حدیث معتبر در کافی کلینی: إن أهل الكتاب مماليك للإمام لأنهم يؤدون الجزية كما يؤدي العبد الضريبة إلى مولاه).
.
.
.
(حدیث معتبر در تهذیب طوسی: كانوا نصارى فأسلموا ثم رجعوا عن الإسلام ... فبعث أميرالمؤمنين معقل بن قيس التميمي فخرجنا معه ... قالوا نحن كنا نصارى ثم أسلمنا ثم عرفنا أنه لا خير من الدين الذي كنا عليه فرجعنا إليه، فدعاهم إلى الإسلام ثلاث مرات فأبوا، فقتل مقاتليهم و سبى ذراريهم).
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم و همانند آن در اخبار دینوری: و بعث خليدا إلى خراسان فسار خليد حتى إذا دنا من نيسابور بلغه أن أهل خراسان قد كفروا و نزعوا يدهم من الطاعة ... فقاتل أهل نيسابور فهزمهم و حصر أهلها و بعث إلى علي بالفتح و السبي).
گ4️⃣. در زمان خلیفه حاکمیت مخالفان را در ابراز مخالفت آزاد میگذاشتهاست.
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم و همانند آن در اخبار دینوری و انساب بلاذری: ... فقام الأشتر فقال: من لهذا أيها الناس و هرب الفزاري و اشتد الناس على أثره فوطئوه بأرجلهم و ضربوه بأيديهم و نعال سيوفهم حتى قتل ...).
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم و همانند آن در ارشاد مفید: ألا إنه قد قعد عن نصرتي منكم رجال فأنا عليهم عاتب زار فاهجروهم و أسمعوهم ما يكرهون حتى يعتبوا).
📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطورههایِ حُکمرانی
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگر فلسفه و دین)
🗄پست مرتبط
📻 علی انسانی تاریخی یا برساخته؟
📻 سنجش حکومت علی (حکومت آرمانی شیعه)
📻 دو دستگی در آل محمد و آغاز پرستش علی
📻 از اللّات و ذوالشّری به فاطمه و علی
📕نهجالبلاغه و علی؟
📕چرا بخش عرفانی نهجالبلاغه از علی نمیتواند باشد؟ (نهجالبلاغه در آینۀ قرآن)
📕قصه و عقده: در غیاب تاریخ و تأویل
📓 آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📺 آلن دوباتن و متاخر بودنِ «عشق رمانتیک»
🍂 در فلسفۀ رواقی، عشق یه چیز کاملاً طبیعیه و به زندگیمون معنی میده، ولی باید باهاش به شکلی منطقی و با خودآگاهی برخورد کنیم.
🍂 فلسفۀ رواقیون بهمون میآموزه که عشق باید بهمون کمک کنه که انسان بهتری بشیم، و میگه که باید عشقمون اندازه داشتهباشه تا به زندگیمون کمک کنه؛ نه اینکه وابسته و محتاج بشیم. بهمون یاد میده که باید محبوبمون رو با دلی پر از مهربانی دوست بداریم، بدون اینکه چشمداشت یا انتظاری داشتهباشیم، و بپذیریم که روابط ممکنه یه جایی تموم بشن و این بخشی از قانون طبیعته.
🍂 اگه از این رویکرد استفاده کنیم، میتونیم عمیقاً عشق بورزیم و در عین حال آزاد باشیم؛ از هر لحظه لذت ببریم و برای هر تغییری که تو زندگیمون پیش میآد آماده باشیم.
🎞 زوئی دیگر، محصول ۲۰۲۳
#گزیدهفیلم #فلسفیدن
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📘چهرۀ دیگر از بنگلادش و جنبشِ «زبانِ مادری»
✍🏻 #سالار_سیفالدینی
🍂 در چند روز گذشته، فیلمهای هولناک زیادی از جنایتهای ناشی از بهاصطلاح "انقلابِ بنگلادش" منتشر شدهاست.
🍂 بنگلادش بهشتِ تجزیهطلبان و سرزمینِ آرمانی آنهاست. پاکستان شرقی با حمایت هندوستان از پاکستانِ امروزی، جدا و بنگلادش تأسیس شد.
🍂 چند سال پیش از تجزیه، جنبش موسوم به «زبان مادری» برای رسمیت دادن به زبانِ بنگالی در این منطقه شکل گرفتهبود. البته نه اینکه پاکستان یک دولتِ «متمرکزِ ناسیونالیست» بودهباشد که زبان اردو را تحمیل میکرد؛ پاکستان اصلاً دولت نیست و حاکمیّتِ مؤثر ملی بر بخشِ اعظم قلمروش را نداشته و ندارد، تا چه رسد به تحمیلِ زبان! اما نقش هند بعنوانِ دشمنِ ازلی پاکستان در این بازی، بسیار قوی بود.
🍂 پس از استقلال، بنگلادشیها پیشنهاد کردند روز دوم فوریه ازطرف یونسکو بعنوان «روزِ جهانی زبان مادری»، نامگذاری شود؛ زیرا یک الگوی موفقِ «جنبشِ چندزبانی» بود!
🍂 اما جالب اینجاست که همین بنگلادشِ پس از استقلال، فقط یک زبانِ رسمی را در قانون اساسی قرار داد، و زبانِ اقلیتها، بهویژه هندوها، غیررسمی باقی ماند.
🍂 در هفتۀ گذشته، تصاویر "انقلاب بنگلادش" که ریشۀ آن برای ما فاقدِ اهمیت است، صحنههای دلخراشی از هندوکشی را به تصویر کشید. روزی نیست که فیلم زشتی از تعرض و قتل یک هندو توسط گروهی خشمگین از بنگالیها منتشر نشود.
🍂 معلوم میشود که سیاست «چندفرهنگی، چند زبانی» و یاوههایی از این دست، نتوانسته اثر خاصی روی فرهنگ و اجتماعِ بنگالیها بگذارد، و یا اصلاً غیر از کتابهای جامعهشناسی، در عالمِ خارج، وجود نداشتهاست.
🍂 دوم فوریه که بعنوان روز جهانی «زبان مادری» برای برخی در ایران، خیلی مهم شدهاست، نوید همین صحنهها است. تجزیهطلبانِ ما که به بهانۀ زبان مادری، سفسطه میبافند، شاید همین راه را بروند و صحنۀ کشیدن یک انسان بر روی زمین، برایشان رؤیا باشد.
🍂 اما آن دسته از افراد که نمیدانند مقلّدِ چه کسانی هستند، شاید با دیدن این صحنهها، اندکی به فکر فرو بروند و متوجه شوند که مرجع تقلیدشان، چنین جامعهای است.
🍂 آرزوی توسعه با الگوی سوئیس، آلمان، ژاپن و... شروع شد، اما بهلطف برخی روشنفکرنماها، به آرزوی خودکشی دستهجمعی با الگوی «بنگلادش، عراق، اتیوپی» رسید.
🍂 پرواضح است مردمی که الگویش بنگلادش باشد، به وضعی بدتر از آنها دچار خواهند شد. همۀ این گفتارهای «ضدِّ توسعه» از جمله «چندفرهنگگرایی و چندزبانگی، پسااستعماری، شرقشناسی» و... برای جلوگیری از توسعۀ یک جامعۀ رو به رشد است، تا نتوانیم نقشِ واقعی کشورِ خودمان را در صحنۀ جهانی توضیح دهیم.
🍂 پروژۀ «تحقیر ملی» که از طرفِ محافلِ سایبری متعدد دنبال میشود، برای همین بود که تصور کنیم شایستگی ما در جهاتِ تقلید از بنگلادش است. دانشگاه ما را هم درست از جایی زدهاند که نتواند برخلاف این مسیر قهقرایی، رؤیای دیگری بسازد.
🍂 در حال حاضر، بنگلادش بیش از اینکه یک هدف باشد، یک وضع است؛ ابتدا روزِ «زبانِ مادری» یونسکو، سپس «چندفرهنگگرایی موفقِ بنگلادشیها» و ارائۀ یک تصویر غیرواقعی از یک جامعۀ فرومانده بعنوان الگو، و در نهایت بنیادگرایی قومی و خودکشی دستهجمعی.
🗄پست مرتبط
📺 دربارۀ انقلاب بنگلادش
📺 جنگی که «بنگلادش» را بوجود آورد
#سیاست #نقد_چپ #چپ_ایرانی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @IranDel_Channel
🎧 سوسیالیسم و روسپیسازی از #ونزوئلا (+)
🍂 این داستان یه کشوره که دروازههای توسعه به روش باز بود تا چپها اومدند، کشور رو تسخیر و غارت کردند. چیزی که سوسیالیسم بهوجود آورد، نه عدالت که تبدیل کشوری با بزرگترین ذخیرهی نفتیِ جهان به روسپیخانهی بزرگ و ارزان بود؛ زندهباد مارکس!
🗄پست مرتبط
📺 بلای سوسیالیسم بر سرِ ونزوئلا
📺 چه سرنوشتِ رقتباری!
📕 ونزوئلا و شکستِ دوبارۀ چپ
#اقتصاد #نقد_چپ #پادکستکش
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🎧 شباهت میان لژهای فراماسونی و انجمنهای مخفی کهن و رایجِ ایرانی
🎙دکتر #شروین_وکیلی (+)
🗄پست مرتبط
📻 ماجرای مشروطه ۶: فراماسون
#آینه_تاریخ #ایران
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📄 بهبهانۀ بازنشر چندبارۀ یک مطلب
— سخنی دوستانه با ادمینهای محترم کانالهای تلگرامی
کانال Finance & Economics
/channel/UTfinance/3407
کانال تحلیل زمانه
/channel/TahlilZamane/58047
🍂 جدا از مطالبی که برخی از عزیزان بطور مستقیم از نقدآگین به کانال خود فروارد میکنند و امکان ویراستاری آنها نیست. برخی دیگر از عزیزان، مطالب را کپیپیست میکنند، بدون کوچکترین «لینکدهی یا آیدیگذاری» از نقدآگین بعنوانِ کانالی که ادمینها و همیارانِ آن (اعم از دوستانِ داخل و خارج) با صرفِ زمانی قابل توجه، بدونِ کسبِ درآمد و دریافت هزینهای، به تالیف و ترجمه و ویراستاری، کار گرافیکی و یا گزینش و بازنشر مطالبِ مفیدِ انتقادیِ روز میپردازند.
🍂 ما در نقدآگین میکوشیم در حد امکان و وسعمان، ارجاع به کانالهای یوتیوبی و تلگرامی مولف را با «لینکدهی یا آیدیگذاری» انجام بدهیم. هرچند بعضا برخی از ادمینها، در برخی مواقع، سستی هم بخرج دادهاند، اما چندین سال است که این رویۀ کلی حاکم بر کانالِ ماست و این اخلاقِ حرفهای را از اصول اولیۀ اخلاقیِ هر کانال (خصوصا مرجع و پرمخاطب) میدانیم، که جدا از «اخلاق حرفهای» و «ادایِ دین و سپاسگزاری»، نوعی «حمایت از تولیدکنندگانِ محتوای مفید و همسو» نیز محسوب میشود؛ خصوصا در شرایطی که بهدلایل مختلف، امکان تبلیغ کانالهایی مثل ما، در بسیاری از کانالهای پرمخاطب فراهم نیست.
🍂 اگر بههر دلیل، ارجاع به کانال نقدآگین و دیگر کانالهایی که از آنها در تولید محتوایِ کانالِ خود، بهرۀ مقتضی را میبرید را صلاح و یا جزئی از دیسپلینِ حرفهای خود نمیدانید، و میلی هم ندارید به معرفی بیشتر آنها به سهم خود کمکی کنید و از خستگی مجموعۀ ما و دیگران بکاهید، لااقل از شما تقاضا داریم در کپیپیست کردن، کمی دقت بخرج بدهید و خطاهایی که در دقایق اولیه در متن موجود است و ویرایش نشده را، مجددا بازنشر ننمایید و با یک بار خوانشِ سریع، خطاها را خودتان دریابید و ویرایش نمایید و نوعی از مداخلۀ انسانیِ مفید را نیز در بازنشر خود بهخرج دهید.
🔻برای مثال، در متنِ اخیرا بازنشر شده، در جایی از آن، «مارکسیسم» «مارکیسم» نوشته شدهبوده که دقایقی پس از نشر، تصحیح شد:
و برای روشن شدنِ «عمق راهبردیِ» مارکیسیم در ایران و گرفتنِ «انتقام سختِ» دهۀ شصت، به لگدپراکنیِ واقعی و فیزیکی هم اقدام نمودهاند!
🎧ماجرای مشروطه
— قسمت ششم: فراماسون
🍂 در این قسمت دربارۀ تاریخچۀ تشکیلِ انجمنهای فراماسونی در ایران حرف زده میشود و انجمنهایی که در زمان مشروطه فعال بودند را هم مرورِ مختصری میشود.
🔻نقلقولهای مستقیم از این منابع بود (اینجا)
🔻منابع برای مطالعه بیشتر (اینجا)
#آینه_تاریخ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📘مردی و آهُوَکی در باغ
— #ترجمه شاعرانهترین شعرِ محمود درویش
✍🏻 #مسعود_بابالحوائجی
▪️نهم اوت (دیروز) سالمرگ #محمود_درویش بود.
🔺ویدئو بالا را که شب شعر این شاعر فلسطینی در رامالله است، برای صحبت دربارهی او انتخاب کردم؛ چرا که تاکنون ندیدم مترجمان ایرانی آثار درویش، به ترجمهی این شعر پرداختهباشند.
🍂 چیزی که این شعر درویش را متمایز میکند، این است که شعر را به یک فعال سیاسیِ کمونیست تقدیم میکند؛ یعنی «سلیمان النجاب»که دبیرکل حزب کمونیست فلسطین بود.
🍂 درویش برای شاعرانِ بسیاری چون نزار و سیاب و بیاتی و بولص وفدوی طوقان و سلیم برکات، شعر گفته، اما هیچیک از آنها بهپای شاعرانگی این شعری که به"سلیمان النجاب" کمونیست تقدیم کرده، نمیرسد. عنوانِ شعر "رَجُلٌ وخِشْفٌ في الحديقة" است، یعنی:
مردی و آهُوَکی در باغ
پستانهایت چون دو آهو-بچهاند
که بر پهنهی سوسنزارها میچمند
مردی و آهوکی در باغ همبازی همدیگرند.
میگویم: رفیق! این بچهآهو از کجا آمده؟
میگوید: از آسمان! شاید که یحیایِ زندگیبخش همو باشد.
آهوکی که روزیام گشته تا بلکه همدم و ندیم تنهاییام باشد.
از هیچ مادری شیر ننوشیده و خودم مادرش گشتهام
شیر گوسپندی با آمیزهای از قاشقی عسلِ خوشبو مینوشانمش
وانگاه بهسان ابری عاشقانه او را تا بلوطزارها میبرم
- گفتمش: رفیق! مگر به خانهی پر از سر و صدای تو خو گرفته؟
گفت: بله! آنچنان که وقتی بیمار شد در رختخواب من دراز کشید و من با او بیمار شدم و در هذیان بیماری به او میگفتم:
ای یتیمک من؛ پدر و مادرت منم!
برخیز و با جستوخیزت به من آرامش ببخش.
- یک ماه گذشت و در منزل روستاییاش به دیدارش رفتم؛ نخستینباری بود که آن سلیمانِ استوار میگریست و حرفهایش به گریه بدل شدهبود.
با صدایی لرزان گفت:
آهوکم، بچهآهوکم مُرد!
گویی به زندگی این خانه خُو نگرفتهبود
اما نه آنسان که من و تو میمیریم.
-به رفیق غمگینم هیچ نگفتم.
او هم مانند همیشه مرا با ابیاتی از شعرهای آرکائیک خود بدرقه نکرد و خرامان به سمت گور آهوی سپیدش رفت.
خاکش در آغوش گرفت و با هقهق گریههایش میگفت:
«پسرکم برخیز تا اینبار پدرت در تختخواب تو بخسبد، که تنها اینجاست که من آرامش را در آغوش میگیرم».
و آنگاه در گور آن مارال زیبا بخفت و آن مکان را به گذشتهی کوچکی برای من بدل ساخت: به «مردی و آهوکی که در باغچهای کنار هم غنودهاند».
🍂 چند روز پس از دریافت تعدادی از جنگندههای F16، اوکراینیها در اقدامی عجیب و غافلگیرانه، با نیرویی کم، در حد دو گردانِ مکانیزه، به استان کورسک روسیه حمله کرده و پیشروی تا عمقِ ۴۰ کیلومتری، نزدیک به ۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک روسیه را تصرف کردند.
🍂 آنها پس از گرفتن ۳۰۰ اسیر، نخستین کاروان نیروهای کمکی روسها را با یک کمینِ ماهرانه منهدم کردند.
🍂 اکنون چندین صف از اتومبیلهای شهروندان روسی که در حال فرار از مناطق مجاور هستند، دیده میشود و ارتش روسیه در این ۴ روز، قادر نبوده که هیج واکنش کارسازی نشان دهد.
🍂 این نخستین بار است که ارتش اوکراین وارد خاک روسیه میشود. این اقدام ریسکی بزرگ در خود دارد. ورود نیرویی کوچک در شرایطی که اوکراین به بخش اعظم نیروهایش برای دفاع در داخل کشور نیاز دارد، و با توجه به این که عملیات تهاجمی نیاز به عقبۀ کمکی نیرومند و خطوط تدارکاتی با ثبات دارد، ممکن است مخاطرات جدی برای اوکراینیها در پی داشتهباشد.
🍂 در صورتی که بنا باشد که مناطق تصرف شده حفظ گردد، قطعا به ورود نیروهای بیشتر و احداث «مواضع مستحکم دفاعی» نیاز هست. اما در اینجا بحث من سرنوشت این عملیات نیست، بلکه میخواهم بپرسم که در کلیتِ موضوعِ جنگ اوکراین مهمترین مسئله کدام است؟
🍂 در واقع، میخواهم بگویم اصلیترین جنبۀ این جنگ که باید مورد توجهِ مردمان آزادیخواه و بیزار از انقیاد و فلاکت در سراسر جهان باشد، حتی این نیست که آیا اوکراین میتواند تمامِ بخشهای اشغالشدۀ سرزمینش را آزاد کند یا خیر؟
🍂 مسئله اصلی و حیاتی آن است که این جنگ باید به «زوال ماشین جنگی روسیه» و «شکستنِ کمر اقتصاد و شیرازۀ حکمرانی» رژیم پوتین منجر شود.
🍂 ارتش بزرگ بهجا-مانده از امپراتوری شوروی، حتی در شرایطی که روسیه از دایرۀ کشورهای پیشرو در فنآوری و اقتصاد خارج شدهاست، تهدیدی بزرگ برای آزادی در بخشهایی از جهان ماست.
🍂 اگر روندِ فعلی تضعیف و فرسایش ارتش روسیه در جنگ اوکراین، یکی دو سالِ دیگر ادامه داشتهباشد، واقعیتی بهنام ارتش بزرگ روسیه برای همیشه به آرشیو تاریخ میپیوندد و در آن شرایط، دیگر روسها نیرویی برای دخالت نظامی بهسود قصابی همچون بشار اسد و یا حمایت از حکومت مستبد لوکاشنکو و دیگر عمالشان در جمهوریهای اطراف، و یا ارائۀ تجهیزات نظامی و امنیتی به نظایر حکومتهای کوبا، ونزوئلا و کرهشمالی نخواهند داشت.
🍂 هر روزی که از این جنگ میگذرد و هر تانک، توپ، سیستم پدافندی، هواپیما و یا هلیکوپترِ روسها که منهدم میشود، بر رقمِ نزدیک به ۱۰ هزار دستگاه ادوات نظامی منهدمشدۀ ارتش روسیه، افزودهشده و مردمانِ آزادیخواه جهان به این هدف بزرگ و شیرین نزدیکتر میشوند.
🍂 برآوردها نشان داده که اگر نبرد یک سال، یا کمی بیشتر، با میانگین شدت فعلی ادامه داشتهباشد، روسها دیگر تانکی برای جنگیدن نخواهند داشت. یک ماه پیش اعلام شد که ذخایر بزرگ تانکهای T72 بازمانده از شوروی، تقریبا تمام شده و نرخ تولید فعلی برای جبران تلفات بسیار کم است.
🍂 تهاجم سهماهۀ روسها به خارکف (که در بهار امسال آغاز شد) پرتلفاتترین نبرد برای روسها از آغاز جنگ بود که ۷۰ هزار کشته روی دستشان گذاشت. ۴ يا ۵ نبرد اینچنینی در دو سال آینده، میتواند کمر ماشین جنگی منحوس بهجا مانده از امپراتوری شوروی را برای هميشه بشکند.
✍🏻 #طوس_طهماسبی
#روسیه #اوکراین #نظامی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
تنها حکومت “لائیک” بهسود مذهب است
مخالفت خود را با جمهورى اسلامى پیش از رفراندم با آقاى خمینى در میان نهادم و گفتم: «حاج آقا، من با جمهورى اسلامى مخالفم».
[آقای خمینی] پرسید: «مخالفى؟»،
گفتم: «آرى».
پرسید: «چرا؟».
گفتم: حکومتهاى جهان هر شکلى که دارند، دیکتاتورى سیاه یا سرخ، دموکراسى، تکحزبى و یا چند حزبى، نمی توانند همه افراد ملت را راضى نگه دارند و فاقد چنین قدرتى هستند.
جمهورى اسلامى به هر شکلى که در آینده حکومت کند، ناراضی بسیار خواهد داشت، و اینان از اسلام ناراضى خواهند شد، پس جمهورى اسلامى به زیان اسلام است. پاکستان این کار را کرد، حکومت سعودى ادعا میکند حکومتش اسلامى است.
[آقای خمینی] پرسید: «پس چه کنیم؟».
گفتم: «جمهورىِ» تنها اعلام کنید. وقتى جمهورىِ تنها اعلام شد، قوانین را اسلامى کنید، آن وقت ناراضىهاى حکومت میگویند جمهورى اسلامى نکردند، چنین شد؛ اگر جمهورى اسلامى میکردند چنین نمیشد.
تاریخ نشان داده که حکومتهائى که بهنام مذهب پایهگذارى شده بهسود مذهب نبودهاست و بغض مذهب را در دلها ایجاد کرده، تنها حکومتى که به سود مذهب است حکومت “لائیک” می باشد.
📘آیندۀ مبهمِ «سنت نظری»
— در وصف کتابهایی که از درمانِ درد ما عاجزند
(۱/۲)
✍🏻 #محبوبه_زمانیان
🍂 برای ایرانیان امر گفتگو به غایتی چنان مهم و ضروری تبدیل شدهاست که روزی نیست مطلبی در وصف و ستایش آن نوشته نشود
🍂 این حسرت بزرگ انسان ایرانی را شاید بتوان همچون آرزوی او برای رسیدن به ضیافت افلاطونیای دانست که در طول تاریخش بدان دست نیافتهاست.
🍂 انسان ایرانی پیش از آن که آرزوی پیشرفت او را به حرکت وادارد، آرزوی پیشینِ یونانیشدن سایه بر تمامی مناسبتهای او انداختهاست. آرزو و امید برای تحقق گفتگو، نمیگذارد به بخش مهمتری بیاندیشد و آن «ساختِ یک سنت نظری» است.
🍂 سنتهای نظری در طول تاریخ، گام به گام ساخته شدهاند و نقشهی راهنمای خوبی برای دوری از شلختگی فکری و آشوب در حوزه فکری هستند. آنها کمک میکنند تا ملتها در هزارتوی اندیشه گرفتار نشوند و راه خروج بیابند. اولین قدم در ساخت یک سنت نظری را تاریخ برمیدارد. واقعیت تاریخی نه روایتی ذهنی، بلکه روایتی عینی از آنچه رخ داده است، میباشد.
🍂 تاریخنگاران وقایع را خام و بدون کوچکترین تغییری روایت میکنند و پس از آن است که کار اصلی آغاز میشود. مفسران تاریخی وارد میدان گفتگو میشوند و رویکردهای مختلف فکری با یکدیگر به بحث و تضارب آراء مشغول میشوند.
🍂 در واقع، تمامی سنتهای نظری، حول محور "واقعیتی تاریخی" شکل میگیرند. توافقی بر سر "آنچه رخ دادهاست" شکل میگیرد و هر رویکرد آن واقعه را به بحث و گفتگو و بررسی میگذارد.
🍂 نقش مهم رویکردهای مختلف نظری از علوم مختلف، باعث میشود قوام و پایداری اندیشه راه را برای آسیبهای ناخواسته به ساختار گفتگو و اندیشه ببندد. در نتیجه، اندیشیدن چهارچوب مشخصی پیدا میکند و به بیان ساده، رشتهی اندیشه و سخن از دست نمیرود.
🍂 این همان موقعیتیست که نهتنها تا به امروز در میان اهالی اندیشه در تاریخ ایران رخ ندادهاست، بلکه عدم وجود چنین ساختار اندیشیدنی در جلسهی معرفی کتاب "گذشتهی یک توهم" به اوج خود میرسد.
🍂 در زمان تقریبی ۲ ساعت و ۱۱ دقیقه گفتگو، شاهد اولین گام هستیم؛ یعنی ارائهی فکتها و واقعیتهای تاریخی از تاریخچهی کمونیسم و آماری که از قتل و جنایات آن بدست ما رسیدهاست.
🍂 در همین اولین قدم، جمع حاضر اصرار دارد تاریخ نهتنها دست به تحلیل ماجرا ببرد (وظیفهای که سنگینی آن ممکن است تاریخ را از بیان واقعیتها بترساند و یا به سکوت وادارد)، بلکه همین جمع زبان تاریخ را کُدگذاری میکند.
🍂 در واقع، ایدئولوژی روبروی تاریخ میایستد و از او میخواهد در بیان واقعیتها سوگیری و جهتگیری نشان بدهد.
🍂 پس از آن، نوبت به مفسر و تحلیلگر اجتماعی میرسد. یعنی روایت تاریخ از آنچه رخ داده، حالا باید با افزودن واقعیتهای اجتماعی دیگر تکمیل شود و آنچه رخ داده، بصورت کاملتری بیان شود. اما در همین مرحلهی مهم است که مسیر به بیراهه میرود.
🍂 «مفسر اجتماعی» بودن وظیفهی سنگینی است. یک ظرافت و پیچیدگی همزمان دارد. این اشتباه است که تصور کنیم کار مفسر، سادهسازی مساله برای مخاطب عام است. ساده کردن مسائل اجتماعی، فورا به افتادن به دام ایدئولوژیها منجر میشود.
🍂 از طرف دیگر، افزودن ابهام بر مساله، راه را برای نسبیسازی و تعلیق واقعیت تا زمان مشخص باز میکند که در نهایت، پروسهی تفسیر نسبی شده و به پستمدرنیسم نظری منجر میشود.
🍂 در واقع، وظیفهی اصلی مفسر، نه سادهسازی مساله و نه مبهم کردن آن است. وظیفهی او شفاف کردن و صیقل دادن مساله و نشان دادن پیچیدگیهای آن است.
🍂 برخلاف نظر کلی درباره این وظیفه، کار مفسر عینیسازی در کنار ذهنیسازی مساله است؛ اما عموما به اشتباه بر این باورند که مفسر اجتماعی، نباید در پرداخت مساله وارد حوزهی انتزاعیات بشود.
🍂 این خطای بزرگ سبب شده است که سنت نظری نهتنها شکل نگیرد، بلکه عینیگرایی به مرحلهای برسد که همان، نتیجهی چنین نشستی بود؛ یعنی یورش امر عینی فکر نشده به اندیشه و تفسیر همهجانبهی موضوع.
🍂 این امر آن قدر مهم است که میتواند به آسانی تمامی مسیرهای استدلالی را مسدود کند و از بین ببرد. عموما چنان ترسی از امر ذهنی دارند که نمیدانند با حذف این بخش مهم از پروسهی اندیشیدن، لایهی محافظتی در برابر بنیادگرایی و رادیکالیسم چپگرایانه را از دست میدهند و همچنان با عدم درک اهمیت این موضوع، هر نمود امر ذهنی را با تمام قدرت سرکوب میکنند که در نهایت، به مرگ منطق و استدلال ذهنِ جامعه میانجامد.
(ادامه دارد)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📘در بابِ جنجال در یک جلسۀ فرهنگی
(۱/۲)
✍🏻 #ناهید_زمانیان
🍂 حالا که چند روزی از هیجاناتِ اتفاقی که در نشست آقایان اشکان زارع و محدثی گذشته، راحتتر میشه در موردش حرف زد. با وجود اینکه این اتفاق خیلیها رو دچار بهت کرد، اما تا وقتی که به بدعت تبدیل نشه، نمیتونیم چیزی بیشتر از تضارب آرا در نظرش بگیریم. به هر حال در چنین محافلی هم اختلاف آرا وجود داره و هم ممکنه عدهای برای کارشکنی وارد جلسه شدهباشند. مسئله زمانی ترسناک میشه که با آغاز یک بدعت روبرو باشیم.
🍂 البته ما که نمیدونیم در آینده چنین اتفاقات مشابهی باز هم به وقوع خواهد پیوست یا نه، با اینحال، باید پیشاپیش به این مسئله فکر کرد.
🍂 در اینکه چپ همیشه بهدنبال جنجال و هیاهو بوده و هست که شکی نیست! اثبات این ادعا هم کار سختی نیست. چپها طرفداران پر و پا قرص انقلابها بودهاند، اما وقوع چنین اتفاقی یک حُسن داره؛ اینکه میتونیم برگردیم و برای یکبار هم که شده نگاهی نقادانه به خودمون داشتهباشیم.
🍂 اگر فرض رو بر این بگیریم که این اتفاق باز هم تکرار خواهد شد، باید قبل از هر چیزی به این مسئله فکر کنیم که همیشه هم پشتِ بدعتها یک اتاق فکر ننشسته. در بسیاری مواقع، بدعتها بر اثر هیجانات طرفین مناقشه شکل میگیره و همچنان که گفتم، یک سمت این اتفاق خودِ ماییم.
🍂 امروز دیگه مثل گذشته نیست که نویسنده فقط با اثرش شناخته بشه. در دنیای معاصر، انتخاب واژههای نویسنده در دنیای مجازی، احساسات و عواطفش، حتی طرز لباس پوشیدن و دیسیپلینش، جلوی چشم همگان قرار داره و همهی اینها بر مخاطبش تاثیر میذاره.
🔻بیپرده بگم، وقتی اشکان زارع در صفحه اینستاگرامش برای دعوت به این نشست، مخاطبش رو با جملههایی مثل:
" قرار است چپنوازی کنم؛ چپ ایرونی هم حضور فیزیکی داره.... شدم مشتمالچی مشتی چپ و تروریست"
📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطورههایِ حُکمرانی
(۳/۳)
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگرِ فلسفه و دین)
ر٣. در زمان جنگ نهروان فرماندار کوفه، بهنام "هانی بن هوذه"، به خلیفه نامه نوشت که دو قبیله در کوفه فتنه به راه انداختهاند؛ زیرا دعا میکنند "خدا دشمنت را بر تو پیروز گرداند"، خلیفه به او نامه نوشت: "آنان را از کوفه تبعید کن و هیچ کدامشان را باقی نگذار".
.
.
.
(غارات ثقفی: ... فكتب إليه علي: أجلهم من الكوفة و لا تدع منهم أحدا).
.
.
.
(غارات ثقفی: ويحك إنما أنت امرأة انطلقي فاجلسى على ذيلك).
.
.
.
(نهجالبلاغه: عليك لعنة الله و لعنة اللاعنين، حائك بن حائك، منافق بن كافر).
.
.
.
(خصال صدوق: إن أميرالمؤمنين نهى عن الصلاة في خمسة مساجد بالكوفة: مسجد الأشعث بن قيس الكندي و ... الذين قعدوا عنه لا يصلون معه عداوة له).
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم: فلما هرب حنظلة أمر علي بداره فهدمت).
📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطورههایِ حُکمرانی
(۱/۳)
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگر فلسفه و دین)
🍂 در درازنای زمان، گاه کسانی رفتاری برجسته انجام میدهند که جا دارد آن رفتار، نمایانده شود تا نمادی از کردارِ نیک و ارزشمند باشد، و «اسطورهسازیِ ارزنده» چنین است که از بینندگان خواستهشود که به الگوگیری از همان رفتار برجسته، بسنده کنند.
🍂 به همین روند، اگر فرمانروایی در زمان حکمرانیِ خود رفتاری برجسته انجام دهد، میتوان «تنها همان رفتار ستودنی» را نمادی از کردار نیک و ارزشمند در زمینۀ حکمرانی دانست که شایستۀ الگوگیری میباشد.
🔺اما «اسطورهسازیِ لغزنده» - که خاستگاه پذیرش آن انگیزههایِ ملی یا مذهبی است - بهمعنای نمایاندنِ رفتاری ستودنی از کسی جهت جا-اندازیِ وی بعنوان الگویی در دیگر رفتارها میباشد.
🍂 «اسطورهسازیِ لغزنده» نسبت به فرمانروایانی در روزگاران گذشته، میتواند کسانی را به الگوگیری از آنان در آن چه شایسته نیستند نیز بکشاند.
🍂 از نگاه عقلانی، رفتاری ستودنی از یک انسان، نمیتواند وی را در رفتارهای دیگر نیز موضوعِ الگوگیری قرار دهد.
🍂 از سوی دیگر، با بررسی نیز میتوان مایههای «اسطورهسازیِ لغزنده» را از میان برداشت؛ زیرا اگر بررسی نشان دهد داستانِ رفتاری ستودنی واقعیت نداشتهاست، یا در کنار رفتار شایسته، از آن انسان رفتاری ناشایسته نیز در نظر گرفته شود، دیگر مایهای برای آن اسطورهسازی نخواهد ماند.
🍂 در تاریخ حاکمان مسلمان، برترین جایگاهِ حکمرانی را کسانی داشتهاند که بعنوان خلیفه و جانشینِ پیامبر اسلام، بر تخت فرمانروایی نشستهاند.
🍂 جا دارد تاریخ خلفا - همانند هر تاریخ حکمرانی دیگری در جهان -، با بررسی نقادانه، از «اسطورهسازی لغزنده» دربارۀ آنها پیراسته شود.
🍂 نمونهای از این اسطورهسازی را دربارۀ روزگار خلیفۀ چهارم (۳۵ - ۴۰ ه.ق) از خلفای نخستین (۱۱ - ۴۰ ه.ق) میتوان دید.
🍂 در این جستارِ پرسشگرانه، به بررسیِ چند نمونه از مایههای این پدیده پرداخته شدهاست.
🍂 پرسشها با پیشکشیدن رویههای دیگر، در جستوجوی این امر هستند که هر گزاره، تا چه اندازه سست یا استوار میباشد. در این جستار، روایتهای ویژه یا برجسته بهکار رفتهاست.
مخففها:
گ: گزاره.
پ: پرسش.
ر: رویه.
***
گ1️⃣. خلیفه پولی که از بیتالمال به مسلمانان داده میشد را یکسان و برابر در میان آنان پخش میکرد.
.
.
.
(تاریخ یعقوبی: و قسم أبوبكر بين الناس بالسوية لم يفضل أحدا على أحد)
.
.
.
(امالی طوسی: فقسمه ثلاثة دنانير ثلاثة دنانير بين من حضر من الناس كلهم، فقام سهل بن حنيف فقال: يا أميرالمؤمنين قد أعتقت هذا الغلام، فأعطاه ثلاثة دنانير مثل ما أعطى سهل بن حنيف. شرح ابنابیالحدید: إن عندنا مالا نقسمه فيكم و لا يتخلفن أحد منكم ... إذا كان مسلما حرا).
.
.
.
(امالی طوسی: إن قوما لا يحضرون الصلاة معنا في مساجدنا ... لا يأخذوا من فيئنا شيئا).
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم: دخلوا عليه فسألوه أن يعطيهم عطاءهم و قد کانوا تخلفوا عن علي حين خرج إلى صفين و الجمل ... فردهم و لم يعطهم شيئا).
.
.
.
(غارات ثقفی: فرض علي لمن قرأ القرآن ألفين ألفين).
.
.
.
(غارات ثقفى: قال رجل لأبي عبدالرحمن السلمي: بالله هل أبغضت عليا إلا يوم قسم المال في أهل الكوفة فلم يصبك و لا أهل بيتك منه شيء؟ قال: أما إذا أنشدتني بالله فلقد كان ذلك).
گ2️⃣. خلیفه جهت دادخواهی بر سر زرهش به دادگاه میرود، قاضی که دستنشاندۀ وی بوده، بر پایۀ مدارک در دست، حق را نه به وی، بل به طرف مقابل میدهد، آن فرد که نامسلمان بوده، با دیدن این روش، مسلمان میشود و اعتراف میکند "زره مال خلیفه است"، اما خلیفه زره را به او میبخشد.
📺 روانکاویِ «ناخودآگاهی و زنستیزی»
🎙دکتر #محمدرضا_ابراهیمی
#زیستروان #زنان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin | @DrEbrahime
📘بنگلادش؛ شکست دیکتاتوری، یا پیروزی فرومایگان؟!
🍂 صحنههای انقلاب بنگلادش مرا به یاد انقلاب شکوهمند خودمان میاندازند و خاطرات دردناک «شورش فرومایگان» را در من زنده میکنند. کشتار هندوها مرا به یاد کشتار بهائیان میاندازد و آتشزدن معبدشان یادآور سینما رکس است.
🍂 راستی! ستایشگران فرومایگی ۵۷، توصیهای برای مردم تاجیکستان ندارند؟! بعد از ایران و افغانستان و حالا بنگلادش، ظاهراً تاجیکستان تنها تپهای است که ووکیستها آن را آباد نکردهاند!
✍🏻 دکتر #محسن_بنائی
#نقد_چپ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📘بیادبی همۀ وجودتان را فرا گرفتهاست!
✍🏻 #علیرضاموثق
🍂 بعد از متن اخیرم، برخی شاکی شدهاند که فلانی در توصیف آن صحنۀ فضاحتبار، «چرا به اسب شاه گفته یابو» و خودِ این امر هم مصداق خشونت و بلکه مقدمۀ فاشیسم است!!! توصیفات دقیق من از موقعیت و تناقضات فکری-وجودیِ این جماعت را ندیدهاند و بند کردهاند که چرا کسی را که کوتوله است، میگویی کوتوله، و چرا به بیسواد تحصیلکردهای که جفتکپرانی کرده میگویی، پشتکوهی و غارنشین! این ادببازان، بیشک اگر داستان «کنیزک و کدو» را بخوانند به مولوی میگویند فحشیستِ فاشیست!
🍂 شما چپهای لگدپران و تروریستستا و «فاشیستگو» به هر غیرخودی، و شما مسلمینِ چماقبدست معتقد به «جهنم خلد» و «نجس بودن کفار»، تا اطلاع ثانوی به کسی درس ادب ندهید و به اوضاع وخیم خود برسید!
🍂 عموم مسلمین طی ۱۴۰۰ سال، بیشترِ وقتشان صرف جهاد و صدور اسلام و فرو کردن میخ خود در سوراخ دیگران شدهاست، از جمله اخیرا در سوراخِ علوم تجربی سکولار. اگر میتوانستند با شمشیر و اگر نمیتوانستند با لطایفالحیل دیگر این کار را میکردند.
🍂 مسلمین عطش زیادی برایِ ابراز قدرت و ابراز وجود و احساس هویت از طریقِ حقنۀ اسلام به دیگران دارند؛ البته این روند، ناشی از الگویی بود که از اسلام گرفتند و به حکم الله و با احساس حقیقتیافتگی، دائم برای بردن دیگران به بهشت احساس تکلیف میکردهاند؛ حتی زمانی که خودشان تا گردن در چاه انحطاط و فساد و ظلم فرو رفتهاند و از سیاست تا اقتصادشان، بوی تعفن میدهد و محیطزیستشان ویران شدهاست و در خاورمیانه توام با تلاوت قرآن، مشغول دریدن و سوزاندن و خوردن یکدیگرند.
🍂 چپها نیز در تاریخ معاصر، نشان دادند هیچ کموکاستی از یک دین تمامیتخواه نظیر اسلام ندارند، منتها بخت و اقبال تاریخی با آنها یار نبوده، و حتی در سال ۲۰۲۴ و پس از رقمزدنِ تجارب بس خونین و سیاه تاریخی، باز هم کارشان یا تقلبهای گلدرشت در انتخابات است، یا حمله به جلسات فرهنگیِ مخالفان، یا با جنگِ انگ و فاشیست-فاشیستگویی به همه جز خودشان، برای خود و ایدئولوژیِ پوسیدۀ دولتمحورشان پپسی باز کردن.
🍂 چپهای ایرونی و مسلمینِ وطنی، بعد از انقلاب ۵۷ نیز کمافیالسابق به این کارویژۀ خود مشغول شدند؛ یعنی به گسترش اسلام و افکار منحط چپ در داخل با توسری-روسری و اسلحهبازی و لاتبازی، و در خارج با صدور انقلابِ اسلامی-آخوندی یا حمایت جانانه از گفتمانِ محور مقاومت؛ امثال علی علیزاده بیهوده با ولاییون تخت نرد عشق نمیبازند!
🍂 مسلمین ایرانی در خارج از کشور چون زورشان به غربیها، چینیها، روسیها و ژاپنیها نمیرسید و آنها به عقبماندگی اینها میخندیدند و اینها نیز در ناخودآگاهشان میفهمیدند که نسبت به آنها چقدر مفلوکاند، و مضحک است که برای ارشاد و هدایتِ الهیِ آنها قیام کنند، از فرط بلاهت رفتند سراغ گسترش اسلام در بین خود مسلمینی که نسبت سببی و نسبیشان با پیامبر بیشتر بود و از اینها مسلمانتر بودند.
🍂 اکنون هم وضع جامعه و حکومتِ اسلامی در کشورشان این شدهاست که میبینیم؛ چون وقت و انرژی و منابعِ محدودشان را در عین بیصلاحیتی و گرفتاری در انحطاط و فساد و ظلم و نکبت، صرفِ بردنِ دیگران به بهشت کردند، تا آنجا که خودشان تا عمق جهنم فر رفتند!
🍂 فقر و فساد و تبعیض غوغا میکند، ارزش پول ملی با باد معده رقابت میکند، طلاق و اعتیاد گسترش یافته بنحوی که تقریبا در مقابلِ هر ۲ ازدواج، یک طلاق داریم، وضع محیط زیست بحرانی است، ۲۰ میلیون حاشیهنشین داریم و تخلفاتِ رانندگی در یک روز در شهر تهران برابر با یک سال در اتحادیه اروپا و یک قاره است و ...
🍂 البته تحمل موارد مذکور برایشان مصداق بیاخلاقی و بیادبی نیست و حالشان را بهم نمیزند، اما بیرون بودنِ موی دختران و یا الفاظی چون «ابله و کودن و احمق» و «پشتکوهی» و «عقبمانده و فرومایه» یا بهکار بردن لفظِ «کاندوم» هنگامِ مراجعه به داروخانه، هزار و یک جای وجودشان را از خجالت میلرزاند!
🍂 حالا لطفا و برای امتحان، مدتی بیخیالِ ادب و اخلاقِ نامسلمانها و نارفقای ضدانقلابی شوید و به خودتان و به اسلامتان و به سبک زندگیتان و به خدا و پیامبر و مارکس و لنینتان بپردازید، تا شاید از این انحطاط و نکبت خلاص شوید!
🍂 بروید سراغِ تاریخ مشعشِ خشونت و فقرگستری در شوروی کمونیستی و چین مائویی و ونزوئلا و... و شعارهای جنسیتیتان در انقلاب پرشکوه(!) ۵۷ که دزدیدهشد(!)، ارواحِ عمهتان!
🍂 بروید سراغ قرآنتان که از فحش «حرامزاده، سگ، گوره خر و بوزینه» استفاده کرده و به الله منتسب نمودهاست!
🍂 بروید سراغ جهنمِ خشن و هیتلری و کافرسوزش که الگوی شقاوت و داعش است!
🍂 بروید سراغ قتل و غارت و تکفیر و حکم ارتداد و سنگسار و قطع دست و پا و جهاد ابتدایی که به الله منتسب و مآلا مقدس شدهاست و ...
#نقد_چپ #نقد_فرهنگ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📘یورشِ کمونیستها به جلسۀ رونمایی یک کتاب
✍🏻#بیژن_اشتری (+)
🍂 خبردار شدم که یکی دو روز پیش در جلسه رونمایی کتاب «گذشتهی یک توهم»، نوشته ارزندهی فرانسوا فوره، ترجمه آقای هاشمی کهندانی، شمار قابل توجهی از کمونیستهای وطنی حضور یافته و با فحاشی و یقه درانی و مشت و لگدپرانی جلسه را به هم زده و به ویژه توهینهای بی شمار به سخنرانان جلسه از جمله دکتر حسن گیلوایی استاد دانشگاه کردهاند.
🍂 ظاهراً چاپ ترجمه فارسی کتاب فرانسوا فوره، که تاریخ توهمات مارکسیستی و کمونیستی را به صورت مفصل و علمی برملا کرده بر جماعت همیشه متوهم کمونیستهای وطنی بس گران آمدهاست.
🍂 من که بعنوان یک مترجم آثار روشنگرانه در خصوص کمونیسم همواره طی این سالها در معرض انواع تهدیدات کلامی و سایبری این جماعت بودهام، تذکر میدهم که عدم مقابله با این نوع اوباشگری کمونیستی، میتواند به جسورتر شدن این جماعت منجر شود و فضای فرهنگی ما را مخدوش کند.
🍂 نگرانی اصلی، نفوذ کمونیستهای ریشو در پارهای نهادهای اداری، فرهنگی و آموزشی است که بدون ذکر نام مقتداهای فکریشان (مارکس و لنین و استالین) زیر پرچم مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم، مشغول پیشبردن اهداف واقعی خویش هستند.
🍂 شواهد دیگری هم وجود دارد که این حضرات به ویژه طی ماههای اخیر، توانستهاند موفقیتهایی در عرصه جلوگیری از چاپ و نشر کتابهای ضدکمونیستی بهدست آورند. در زمان مناسب در این باره بیشتر با شما صحبت خواهم کرد.
🗄پست مرتبط
📕چپِ بچهپرروی ایرونی
#چپ_ایرانی
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
🍂 ایمان خلیف مدال طلای المپیک ۲۰۲۴ فرانسه را در رشتهٔ بوکس زنان برد، اما این سوال مطرح است که آیا این مدال حقش می باشد؟
🔻طرفداران شرکت کردن خلیف در مسابقات بخش زنان و همچنین کمیته المپیک میگویند:
او زمانی که بچه بود، کاملاً شبیه دخترها بوده و شناسنامهاش او را زن خطاب میکند و از ابتدا خودش را زن دانسته و او فردی دوجنسه نیست و اگر شورتش را برایتان به پایین بکشد با واژن روبرو خواهید شد!
"موتورسواری که خودش را دوچرخهسوار می داند، تور دو فرانس را برنده می شود".
📘مفسد فی الارضی که "شهید شریعت" و بتازگی "آزادیخواه" شد!
✍🏻 #علی_صاحبالحواشی
🍂 در سپهر اجتماعی "گفتمانها" حیاتی از خود دارند؛ آنها بر اذهان مردم چیرگی مییابند و در این چیرگی "هنجارها" تعریف میکنند که ذیل آن بحث "برحقی" هم طرح میشود.
🍂 برای نمونه، در تاریخ معاصر ما، از ۱۳۲۰ شمسی تا اواخر دهه ۱۳۶۰، گفتمان مارکسیستی چنان گستره هژمونیک یافت که هیچ آدم اهلفکری، ولو آنکه مارکسیست هم نبود، ادعایی گونهای از همسویی با آن مینمود؛ زیرا اگر به مخالفت صریح با مارکسیسم مبادرت میکرد، "انگ" نادانی تا "نوکری غرب" میخورد.
🍂 مثال دیگر "اسلامسیاسی" است که از دهه ۱۳۴۰ به گونهای جایگاه موجهنمایی رسید که حتی کسانی که اعتقاد به اسلام هم نداشتند، دربارۀ عقیده اسلامسیاسی "همدلانه" نظر میدادند.
🍂 هژمونی گفتمانی مارکسیسم با فروپاشی اتحاد شوروی به پایان آمد، طوری که امروزه حتی طرفداری از سوسیال دمکراسی هم "هزینۀ" انگگونهای دارد! گفتمان اسلامسیاسی را هم نظام ولایتفقیه با فجایعی که آفرید، چنان بهقتل رساند که امروز استشهاد به نهجالبلاغه و قرآن در مقام احتجاج به "برحقی"، متضمن اقسام انگها شدهاست.
🍂 نهاد روحانیت پس از پیروزی انقلاب، با هدایت خمینی، توانست تا فضلاللهنوری را به مقام "شهید" برکشد. البته اسلامگرایان متجدد بیش از آن، مراتبِ فساد و تبهکاری فضلاللهنوری را میدانستند که این کالای قلابی را که خمینی از او عَلَم کرده بود، بخرند؛ منتها "کاریزمای" بلامنازعی که خمینی یافت، همگان را در قبال این تقلب بیشرمانۀ او به سکوت واداشت.
🍂 بههرحال، شاکلۀ فکر سیاسی خمینی همانقدر ضدتجدد و ضدآزادی و ضدکرامت انسان (بما هو انسان) بود که مال فضلاللهنوری بود؛ پس همسویی این دو، ابدا تعجبی نداشت. شاهدش آنکه خمینی، حتی یکبار هم سخنی و نامی از روحانیت مشروطهخواه به میان نیاورد؛ چون همۀ آنان را "منحرف از اسلام" میدانست!
🍂 خمینی در طرفداریِ بیچون از فضلاللهنوری، حتی بر فتوای اعلم مراجع زمان بر "مفسد فیالارض" بودن فضلاللهنوری پرده پوشید. همین حکم "مفسدفیالارض" بودن فضلالله نوری بود که اساس حکم اعدام او شد.
🍂 مراجع برجستۀ عتبات در صدورِ حکم "مفسد فی الارضی" فضلالله، علاوه بر دسیسهچینیهای منجر به قتل و جرحی که او با تبانی دربارِ قاجار علیه مردم کرد، بر فساد مالی او، و بر ریاستطلبیهای بیشرمانۀ او نیز استشهاد کردند؛ والا نهاد روحانیت محافظهکارتر از آن است که چنین حکمهای غلاظ-و-شدادی را، آن هم به یکی از خودیهایش، بدهد.
🍂 در واقع، مراتب فساد و تبهکاری فضلاللهنوری، به بسی فراتر از اینها رفتهبود که آنان، حکم "مفسد فی الارض" به او دادند. خمینی خبر از همۀ اینها داشت؛ منتها چون هممسلک فضلالله بود، او را "شهید" رنگ کرد و به مردم قالب نمود!
🍂 امروزه، گفتمان اسلامسیاسی، فقط این نیست که "مرده است"، این گفتمان اینک مردۀ متعفنی شدهاست که مردم از عفونتش به او نزدیک هم نمیشوند که سخت دلآشوب است! بجایش، اینک دهههاست که در جامعۀ ایران، گفتمانِ "آزادی و کرامت انسان" رو به اعتلاست.
🍂 این گفتمان به فراتر از "دین" و "تقوا" و اینقبیل میرود، تا هر فرد انسانی فارغ از هر تخصیصی که دارد، "حرمت و کرامت" داشتهباشد و "آزادی" حق مسلم غیرقابل سلب او باشد.
🍂 ناگفته پیداست که این گفتمان، چه تنافر ژرفی با شاکلۀ فکر اهلشریعت دارد؛ همان شاکلۀ تباهی که فضلالله نوری در یکی از لوایحِ منتشر کردهاش رو به مردم نوشت:
"ای بیشرف! خداوند به تو برتری به اسلام دادهاست؛ آنوقت تو میگویی من با یهودی و ارمنی و... «برابر و برادر» هستم؟!"
🎧اهمیت بستر فرهنگی (۴)
🎙گفتوگوی #شاهین_نژاد با #شهرام_آرین
🔸مروری بر نکات ۳ جلسۀ قبل
🔸نظامِ دیوانیِ گشودۀ ساسانیان و امتدادش در زمان عباسیان
🔸تفاوت جایگاه انسان در زرتشتیت و اسلام
🔸صفویان با برکشیدنِ یک مذهب مسلح استقلالی برای #ایران رقم زدند
🔸اسلام دو ستون آیین زرتشت (خردگرایی و وجدانگرایی - گرامی بودن انسان-) را از بین برد
❓اگر از شاهان صفوی میپرسیدید چرا خود را دادگر میدانی، پاسخشان چه تفاوتی با پاسخ کسی چون انوشیروان داشت؟
#آینه_تاریخ #نقد_فرهنگ
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📺 هیسس؛ ساکتم بی حوصلهم سردم..🤫🙃
.
جوری که موزیک نشست روش انگار شایع برای خودش خونده..🤣
#فان
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
📺 کاوۀ آهنگر و درفش کاویانی (نماد قدرت ایرانیان)
🎙دکتر #زند (+)
🔸مقبرۀ منسوب به کاوه، در واقعیت امر ربطی به او ندارد
🔸درفش کاویانی ساسانیان بهطول ۴۰ متر با پارچۀ ارغوانی و جواهردوزیشده با نگارۀ ماه و خورشید بود.
🔸سوارهنظام ساسانی در جلوی سپاه ایران، آن را حمل میکردند. بنا به روایت رسمی تاریخنگاری اسلام (عباسی)، در جنگ قادسیه و شکست سپاه ساسانی بهدست تازیان افتاد؛ آنرا به مدینه برده و بهدستور خلیفۀ دوم (عمر) تکهتکه کرده و هر قطعه را به دوازده هزار درهم فروختند.
#آینه_تاریخ #ایران
➖➖➖
🌾 @Naqdagin