onlyshear | Unsorted

Telegram-канал onlyshear - سرای شعر

8946

ارتباط بامدیر درتلگرام t.me/HOS_SE_IN فال حافظ👇 http://dl.payamneshan.com/Fal.html سرای شعر (شوریده دلان) گلچینی ازبرترین ونابترین اشعارکهن ومعاصربا زیباترین اهنگهای خاطره انگیز و موزیک ویدیوهای جذاب

Subscribe to a channel

سرای شعر

پس چشم به راهت خواهم ماند
چونان خانه ای متروک
که بیایی و در من زندگی کنی
که بیایی و دیگر
پنجره هایم درد نکشند ...

#پابلو_نرودا

Читать полностью…

سرای شعر

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

خوبیِ آدم‌ها را ببینید.
آدم‌ها گاهی بی‌تابانه انتظار کسی‌ را می‌کشند که بدی‌های آنان را ندیده‌باشد و بتوانند در مقابل او، بدون هیچ ترسی از قضاوت شدن، خوب رفتار کنند یا حتی تلاش کنند آدمِ بهتری باشند.
گاهی برای دوستان و نزدیکانت خودت را به فراموشی بزن و مانند یک تازه وارد رفتار کن و هیچ اشاره‌ای به نقص‌ها و کاستی‌ها و اشتباهات گذشته‌ی آنان نکن!
بگذار اگر کسی تصمیم گرفته تغییر کند، تغییر کند.
#نرگس_صرافیان_طوفان


@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

جایی خوندم:
«آدم‌ها به میزان شدت عزیز بودنتون از دستتون ناراحت میشن، نه خطاهاتون.»
و من با تموم وجودم حسش کردم …

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

برای رشد کردن باید سختی کشید. برای فهمیدن باید شکست خورد و برای بدست آوردن باید از دست داد
این قانون زندگیست پیشرفت هزینه دارد ولی ارزشمند است.


#رابرت_سانچز

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

دیوانه نبودی، نه به اندازه‌ی کافی!
هر شب ننشستی که خیالات ببافی

بی‌حدّیِ غم، شوق رسیدن به تو را برد
هرگز نشود اشک به دیدار تلافی

بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را
من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی

من ماندم و یک حسرت و یک قصّه‌ی کوتاه
من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه

فرق است میان من و تو، ساده بگویم
من بنده‌ی مضمونم و تو بند قوافی...

سید تقی سیدی

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

بیا که چشم‌به‌راهی، برید امانم را
به لب رساند غمِ انتظار، جانم را

بیا و وحشتی از شب مکن که چون دو چراغ
دلم به راه تو آویخت دیدگانم را


#حسین_منزوی

Читать полностью…

سرای شعر

.

نکنــد ای گـــرهِ زنــدگی ام ؛ کــــور شوی
از من و هــر چــه که دارم؛ بـــروی دور شوی !

گرچــه انـــــدوهِ من انـــدوهِ بزرگیست ؛ ولی
کاش با این غـــمِ از جنسِ خودت؛ جور شوی

آنقَــدر می زنـــم این نی لبـــکِ غمــزده را
تا تو یک گوشه ؛دراین نغمه ی پُر شور شوی

وقتی آنطور که می خواستی از عشق؛نشد
کاملا من به توحق می دهم اینطور شوی !

"صوفیان ؛ رقص کنان ؛ساغرِ شـکرانه زدند "
تا که تــو خـــاکِ درِ بــاده ی انگــور شوی !

هـــر چــه قلاب زدم در دلِ دریــایی عشـــق
نشد ای مـاهــیِ سرگشته! نشد تور شوی !

لادری
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر



اردیبهشت
عشقی دارد
به پراکندگی عطر بهار نارنجِ
کوچه های بی قرارو
دستهای دو نفره
و آرامشی دارد
به وسعت یک فصل ع
اشقی

#پریسا_سیروس

Читать полностью…

سرای شعر

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان
گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی

خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی

کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن
که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی

#حافظ
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

ترا صدبار اگر بینم، همان مشتاق دیدارم
تهی چشمی به گوهر کم نمی گردد ترازو را

ز رشک شانه در تابم که با کوتاه دستی ها
به صد آغوش در بر می کشد آن عنبرین مو را

#صائب_تبریزی
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

پشت او کوه شدم، پشت سرم خنجر شد
تخت جمشید شدم، بدتر از اسکندر شد

پشت او بودم و با هر که به جز او دشمن
بابت کشتن من با همه هم‌سنگر شد

مثل پیغمبری‌ام که همه‌ی عمر، دلش
خوش به تنها پسرش بود ولی کافر شد

با نقابی ز نسیم آمد و طوفان رو کرد
بیت‌بیت غزلم با وزشش پرپر شد

دل به دل راه ندارد، که دقیقاً بر عکس
هر چه من بیشتر عاشق شدم او بدتر شد

#محمد_مهدی_ شیخی

Читать полностью…

سرای شعر

یکی دیوانه‌ای آتش برافروخت
در آن‌هنگامه جان خویش را سوخت

همه خاکسترش را باد می‌برد
وجودش را جهان از یاد می‌برد

تو همچون آتشی ای عشق جانسوز
من آن دیوانه‌مرد آتش‌افروز

من آن‌ دیوانه‌ی آتش پرستم
در این آتش خوشم تا زنده هستم

بزن آتش به عود استخوانم
که بوی عشق برخیزد ز جانم

خوشم با این چنان دیوانگی‌ها
که می‌خندم به آن فرزانگی‌ها

به غیر از مردن و از یاد رفتن
غباری گشتن و بر باد رفتن

در این عالم سرانجامی نداریم
چه فرجامی؟ که فرجامی نداریم

لهیبی همچو آهِ تیره‌روزان
بساز ای عشق و جانم را بسوزان

بیا آتش بزن خاکسترم کن
مسم، در بوته‌ی هستی زَرَم کن

#فریدون_مشیری

.

Читать полностью…

سرای شعر

ما همانیم که بودیم و محبت باقیست
ترکِ صحبت نکند دل که به مهر آکندند

عیبِ شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
جرمِ صاحب نظرانست که دل می‌بندند

مرضِ عشق نه دردیست که می‌شاید گفت
با طبیبان که در این باب نه دانشمندند

#سعــــــــدی
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

شرمی است در نگاه من؛ اما هراس نه
کم صحبتم میان شما؛ کم حواس نه

چیزی شنیده ام که مهم نیست رفتن ات
درخواست می کنم نروی؛ التماس نه

از بی ستارگی است دلم آسمانی است
من عابدی "فلک" زده ام؛ آس و پاس نه

من می روم، تو باز میایی، مسیر ما
باهم موازی است ولیکن مماس نه

پیچیده روزگارتو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه


#کاظم_بهمنی
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر


حاصلِ عشق ، مُکدر شدنِ خاطـرِ ماست



آتـشِ سـرخ ، عجـب دودِ سیـاهی دارد

#سعید_صاحب_علم

Читать полностью…

سرای شعر

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

لبخند بزنید،
به تمام آنهایی که زندگیشان را گذاشته‌اند
برای آزار دادنتان.
باور کنید هیچ‌چیز به اندازه‌ی لبخند شما،
معادلاتشان را بهم نمی‌ریزد .

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

دوست داشتن، هیچ‌وقت "زورکی نبوده و نیست"
نمی‌توانی با مهربانی‌ات کسی‌را مدیونِ
خودت کنی که دوستت داشته ‌باشد. دوست داشتنی کـه از روی "دِین و تشکر" باشد دوست داشتن نیست
اصلا نمی‌توانی کسی‌را مجبور کنی
تپش قلبش را با حرارتِ دست‌های تو تنظیم کند
کـه در شلوغیِ شهر یک باره "به یادت بیفتد" و دلش قنج برود!
من این را خوب فهمیده‌ام
دوست داشتن منطق نمی‌شناسد و عشق، دلیل
اگر کـه روزی فهمیدی، پُشت دوستت دارم‌های رابطه‌ات دلیل است، منطق است، دِین و انجام وظیفه است!

دکمه لق پیراهن که با چنگ
و دندان می‌ایستد، نباش...
فقط همین

#مهسا_پناهی

@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

🌟🔑[به دلیل درخواست مکرر شما برای اخرین بار لینک کانال ( VIP ) رو میذارم خواهشا دیگه کسی تو PV درخواست نکنه]

🎁 اینم لینکش برای آخرین بار👇

/channel/addlist/qevY6kXkN6FiMDE0

👑این کانال امشب فقط رایگانه👆
پیشنهاد ویژه👇
@lifepoodcast🎁👈

Читать полностью…

سرای شعر

پایان ندارد چرخش ما مثل تاسِ نرد
سخت است فرجام قشنگی را تصور کرد

مردانه جنگیدن ندارد سود در پیکار
از هر طرف وقتی که تیغت می‌زند نامرد

نسل بشر اهل بهشت آدمیت بود
پردیس ، باغی بود در اندیشه‌ی هر فرد

ما در مقصر جلوه دادن كم نياورديم
شیطان نبود؛ آدم به دندان داشت سیب طرد

مومن به کفر هم شدیم از فرط دانستن
پیغمبران را جز خصومت نیست دستاورد

در زیر سمهای نفهمی له شدیم...افسوس
ما را مسخّر کرد این اندوه دنیاگرد

گور عدالت می‌شود هر خاک وقتی که
پیراهن قاضی بپوشد قاتلی خونسرد

ارکیده های آبی باغ تخیل را
بر دل برویان در گذار از فصلهای زرد

چیزی نبین؛نشنو؛نخوان؛ تنها بمان با خویش
گاهی به خود برگرد از دروازه‌های درد


#غزل_آرامش .

Читать полностью…

سرای شعر

🔰امشب جمعه کانال VIP خاص رو معرفی میکنم ، که ظرفیتش برای اضافه شدن
به تعداد افرادی که
میخوان رشد کنند

🎁 اینم لینکش برای آخرین بار👇

/channel/addlist/e0zFQn-Md7s3NzE0

👑 پیشنهاد فوق العاده
👇
@lifepoodcast🎁

Читать полностью…

سرای شعر

.

ای کـه با ڪـوچ پرستو زده ای سازِ جدایی....
نوبت چلچله ها شد ،  به سرت
نیست بیایی.... ؟

به سَرَت نیست ببینی کـه یکی بَست نشسته
به مسیرِ گذرِ تو به خیالی به هوایی..!!!

.ناشناس

    ‌@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

چند بارد غم دنیا به تن تنهایی
وای بر من تن تنها و غم دنیایی

تیرباران فلک فرصت آنم ندهد
که چو تیر از جگر ریش برآرم وایی

لاله‌ای را که بر او داغ دورنگی پیداست
حیف از ناله معصوم هزارآوایی

آخرم رام نشد چشم غزالی وحشی
گرچه انگیختم از هر غزلی غوغایی

من همان شاهد شیرازم و نتوانی یافت
در همه شهر به شیرینی من شیدایی

تا نه از گریه شدم کور بیا ورنه چه سود
از چراغی که بگیرند به نابینایی

همه در خاطرم از شاهد رؤیایی خویش
بگذرد خاطره با دلکشی رؤیایی

گاه بر دورنمای افق از گوشه ابر
با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

انعکاسی است بر آن گردش چشم آبی
از جمال و عظمت چون افق دریایی

دست با دوست در آغوش نه حد من و تست
منم و حسرت بوسیدن خاک پایی

شهریارا چه غم از غربت دنیای تن است
گر برای دل خود ساخته ای دنیایی

#شهریار
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

اگر کسی آمد...
و به شاخ و برگ باورهایت تبر زد
نترس
چون دستش به ریشه‌ات نمی‌رسد
از همان جا که قطع شدی
جوانه بزن ، ریشه کن و بزرگ شو



@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

مـرا بـبر به نـگاهى كـه آسـمان باشد
به سمتِ آبىِ دستى كه مهربان باشد

بـه عـمـقِ پـاکیِ عشـق و زلالِ دريـاهـا
و مـوج‌هـاى نـگـاهى كه بـى‌كران باشد

به سمتِ باغ، به باران، به آسمان، مهتاب
بـه هـر کـجا که نـشانِ تـو در مـیان باشد

بـه سـرزمـیـنِ  غـزل‌های عاشقانه که باز
شمیـمِ  عـطرِ تـو در واژه‌هـا وزان بـاشـد

بـخـوان مـرا بـه نـگاهِ بهـاریـت، مـگـذار
که بی‌تو سهمِ من از فصل‌ها خزان باشد

مرا ببر به همان جا که عشق می‌خواهد
که شـهر خـوب نـگاه تـو، مـرزِ آن باشـد

#مريم_پاییزی
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

نباشد عیب پرسیدن تو را خانه کجا باشد
نشانی ده اگر یابیم و آن اقبال ما باشد

خریدی خانه دل را دل آن توست میدانی
هر آنچه هست در خانه از آن کدخدا باشد


مولانا
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

شاعری هستم که باشد بیستون ما را دیار
همچو شیرینم که با فرهادِ خود دارد قرار


    آرزو دارم که باشد داستان عشق ما
آخرش وصل و ببینم خویش را در پیش یار




#یکتا_حق_پرست

Читать полностью…

سرای شعر

بیا در امنِ آغوشم رها کن انزوایت را
که گرمای تنِ من آب می‌سازد حیایت را

ببین دنیای بی‌تو بر سرم آوار خواهد شد
کجا دارم پناهی جز تنت جز شانه‌هایت را

دلم را برده‌ای و حقِ من شاید همین باشد
نباشی مالِ من اما بپردازم بهایت را

اگر صدبار از من دل بریدی، در دلم این است
که با پیراهنِ مِهرم بپوشانم خطایت را

هوادار توأم هرچند حالم را نپرسیدی
خدا هرگز نگیرد از دلم حال و هوایت را


#نازنین_زالی
@onlyshear

Читать полностью…

سرای شعر

دے از بر من میگذشت آن یوسف ڪنعانیم
گفتم قدم در خانہ نہ گفتا مگر زندانیم؟
میگویے از ڪویم برو چون میروم میخوانیم
اے بے وفاے سنگدل تا چند سرگردانیم؟
ڪردے رها چون از قفس در خون مڪش بال و پرم
ترسم ڪہ نشناسد ڪسے از طایر بستانیم
در سینہ پنهان ڪردہ ام گنجینہ اے از داغ غم
تا میتوانے سعے ڪن اے عشق در ویرانیم
خوش آنڪہ اے باد خزان چون بگذرے بر بوستان
این مشت خار آشیان با گل بخاڪ افشانیم
گفتے ڪہ عاشق چون تویے من در وفا ڪم دیدہ ام
خاطر بہ این خوش میڪنے یا این چنین میدانیم؟


#عاشق_اصفهانی
@onlyshear

Читать полностью…
Subscribe to a channel