همنوایی ویروس چینی با انقلاب!
ویروسی که آمار کشته های آن در سالگرد کشتار آبان به روزانه حدود پانصد تن رسیده بود با نزدیک شدن دهه زجر به مرور فروکش کرد و به نزدیک پنجاه تن رسید و اکنون پس از پایان دهه زجر و در آستانه چهارشنبه سوری و جشن نوروز میرود که وارد موج چهارم و صعود دوباره شود!
#خدعه
#باید_خون_گریست
@paniranist_org
ادامه کتاب "وقتی همه خواب بودند"
نوشته یک خوزستانی میهن پرست
واقعیت این است که بعد از انقلاب ۵٧ صدها شیخ خزعل جدید در لباس و کسوت روحانی در حکومت وارد شده و اهداف شیخ خزعل خائن و تجزیه طلبان را در زیر پوشش اسلام و شیعه به پیش می برند، تنها چیزی که می توان با حسرت گفت این است که: رضاشاه روحت شاد، برخیز و یک بار دیگر صورت شیخ خزعل های رنگارنگ زمان ما را به خاک مذلت بکش و بار دیگر خاک رنج دیده خوزستان را از چنگ جاسوسان دشمن و تجزیه طلبان خائن رهایی بخش.
در دوران جنگ آبرومندترین و متدین ترین خانواده عرب عراقی، اگر سارق و قاچاقچی نباشد، با گران فروشی و کم فروشی و گندفروشی معیشت خود را به هر طریقی که هست تامین می کند. هر چند ماه یک بار خیابان امام و نادری اهواز مملو می شود از جوانان، مردان و زنان دستفروش عرب عراقی و هر از گاهی با یک جنجال ظاهری و زرگری توسط شهرداری اهواز آنها را می برند و در بازارچه ای اسکان می دهند و به بهانه ساماندهی به آنها امتیازاتی می دهند و دوباره عده ای دیگر از عشایر عراقی می آیند و جایگزین قبلی ها می شوند. اینها تا قبل از انقلاب کجا بودند و حتی تا قبل از ریاست جمهوری خاتمی کجا بودند؟ از کجا یکباره مثل مور و ملخ وارد خوزستان شدند؟ غالباً نسل جوان هستند؛ جوان های بیکار و قالتاق عشایری عراقی وارد خوزستان می شوند. گویی که آنسوی مرز در عراق مادری فقط و فقط جوان می زاید و این جوانان نوزادی و کودکی ندارند و به یکباره این همه جوان در خوزستان بالاخص اهواز و روستاهای اطراف وارد می شوند و رو به ازدیاد هستند. از سویی دیگر طبق موارد مشاهده شده، محتمل است که تعداد کثیری از خانواده های عراقی از بدو ورود به خوزستان با برنامه و هدفمند وارد خوزستان شده باشند و از ابتدا وهابی بوده و تظاهر به شیعه بودن کرده اند.
بر هیچکس پوشیده نیست که نیت شومی در کار است؛ در حالی که جوانان غیرعرب خوزستانی بیکار هستند، دست هایی در دولت هست که این جوانان و مردان عرب عراقی تحت حمایت آنان هستند. علاوه بر استخدام رسمی عراقی ها در ادارات دولتی و شرکت نفت، در بیشتر ادارات و بیمارستان های اهواز این عراقیها در مشاغل باغبانی، نگهبانی و آشپزخانه استخدام می شدند و اکنون نیز به اسم عرب خوزستانی و بومی استخدام می شوند و جوانان خوزستانی در کشور خودشان بی پشت و پناه و بدون حمایت دولت به ظاهر اسلامی ایران در به در به دنبال شغلی بودند و هستند. این در حالی است که عراقی هایی که از کشور دیگری وارد ایران شده اند با حمایت حکومت و استانداری خوزستان و فرمانداریهای شهرستانهای مختلف از جمله اهواز به عنوان شهروند ایرانی در ادارات دولتی و غیردولتی و شرکت ها مشغول کار می شوند.
از زمان هرج و مرج ناشی از انقلاب و عدم کنترل و نظارت بر مرزهای ایران و عراق و نیز از زمانی که اقوام ایرانی در خوزستان سرگرم انقلاب، جبهه و جنگ و فرهنگ شهادت طلبی و پیروی از ولایت فقیه و سینه زنی و شرکت در راهپیمایی بودند، در یک سکوت خبری موذیانه، عشایر و طوایف عراقی را در خوزستان اسکان و به آنان تابعیت و شناسنامه می دادند و ما اقوام ایرانی در خوزستان محو و شیدا و شیفته ی چهره و گفتار ملکوتی امام خمینی شده بودیم و مشغول تطبیق زندگی خویش با سخنان ربانی امام خمینی بودیم و عده دیگرمان اسیر و دربند انواع مکاتب و ایسم های شرقی و غربی شده بودیم و بر صورت هم چنگ می زدیم، غافل از آنکه عشایر و طوایف عراقی در سرزمین های آباء و اجدادی مان خوزستان به کمک دولت جمهوری اسلامی و تئودور هرتسل های عرب و تئوری پردازان عربی کردن خوزستان و شیخ خزعل های ثانی و ثالث و... اسکان می یافتند.
ادامه دارد
٢٢ بهمن ۱٣٩٩
@paniranist_org
برای چه پیکار میکنیم؟
سرور یزدان✍
متهم ردیف اول:میهن پرستی محکوم به بیماریِ ویروسِ آگاهی،پان ایرانیستی مطرود از جمع روشنفکرانِ طاعون زده
او در دادگاه داد سخن میراند؛
ما برای چه می جنگیم؟
سکوت مهیب محیط را فرا میگیرد.
"ما نمی خواهیم تنها سهممان از تمدن ،فرشِ زیر پای غربیان باشد،ما نمی خواهیم ایرانمان مرکزی برای گردشگری توریست های سالخورده روسی باشد،ما نمی خواهیم به ناموسمان در مراکز فحشای خراسان ،از فرط فقر تجاوز شود؛ما چشم دیدن حلبی آباد های تهران را نداریم،ما چشم دیدن فساد و اعتیاد و گرسنگی را نداریم ما چشمِ دی...."
قاضی میگوید:گزافه نگو! تو یکنفری یک زندانی سیاسی از زخم انزوا نیز خواهی مُرد ،گربه شما در حال احتزار است"
محکوم میگوید:ما گربه ملوسِ دست آموز نیستیم ،ما مردانی برخاسته از هفت هزارسال تمدنیم جبر تاریخ میدانی چیست؟ما محکوم به عدم شدن برای ایرانیم،ما محکوم به مبارزه برای سرافرازی ایرانیم."
قاضی میگوید:آری میدانم،ما هم محکوم به نابودی؛تجاوز؛فریب؛و خفه کردن صدای شما در نطفه ایم حال چه میگویی؟
محکوم میگوید:روزی ایران ما معشوقِ کسی بود حال فاحشه ای است در دست نااهلان و قلب ما...
قلبِ ما زیر خاک از تپش باز نمی ایستد...
قلبِ ما با دانه های تسبیحِ تو و حکم های ضحاک وارت پاره نمیشود.
مفسد فی الارض ،تبلیغات علیه نظام،جاسوسی برای بیگانگان
حکم :اعدام
هوا گرگ و میش و سرد است،محکوم جام شوکران را با آرامش و آسودگی به لب خود نزدیک میکند.ردیفِ سربازان در پایین پای او ایستاده اند ،حلقه طناب دور گردن اوست،در تاریکیِ محیط نوری را میبیند،دنیایی دیگر ..
جوانی ،عشق،آرزو،شادی،لبخند
نه !
مهم نیست.
دیگر مهم نیست.
او همه آنهارا بخاطر "ایران "فدا کرد
او از همه آنها برای "خوشبختی"مردمش گذشت
حال اینجاست در مسلخ دژخیمان
پاسداران لگدی محکم به صندلیِ زیر پای محکومان میزنند
عدالت پشت عدالت جان میدهد.
خورشید از طلوع خود شرم دارد
باران به مثابه تیری بر سر قاتلان میکوبد
گورهای دسته جمعی حاضر است
ایران؛فرزندان خویش را در آغوش سرد خود جای میدهد.
چه هم آغوشی دلنشینی!
فرزندی دیگر،جوانی دیگر ،لبخندی دیگر...
بنزین و فندک
آتش و دودِ برخاسته از گور
آتش از سوزاندن جسم های جوان و محکمِ مبارزین بالا نمیرود،
آتش از بلیعدن گوشت های تازه خجل است،
کودکی در گوشه قتلگاه شاخه گلِ سرخی در دست دارد
او تمام ماجرا را دیده
اشکی از روی گونه سرخش فرو می غلطد
گل را محکمتر در آغوش میگیرد
آتشِ گور و خنده های دهشتناکِ پاسداران اورا می ترساند،در خود فرو میرود
به زنگ انشاء فکر میکند
معلم با دست خطی خوانا روی تخته مینویسد
"در آینده میخواهید چه شغلی را انتخاب کنید"
هرکس چیزی میگوید
دکتر
مهندس
خلبان
آتش نشان
ولی نه!
او دیده است
او طوفان را دیده
همین الان
پس چی؟
چه میخواهد؟
کمی فکر میکند؛نفس عمیقی که بوی خون و دود میدهد را به درون ریه اش میدهد
آری؛
حال میداند میخواهد چکاره شود
حال میداند به سوال معلم در کلاسِ درس چی جواب دهد
خانم اجازه؟ ، من دکتر شدن را دوست دارم ،مهندس شدن را هم دوست دارم ولی ایران را بیشتر از همه اینها دوست دارم
من مبارزه را دوست دارم
آری راست میگوید ، او ایران را دوست دارد
در کنار مزار شهیدان جوانه ای تازه سر از خاک بیرون آورده ،جوانه ای سبز و باطراوت
آری او میداند میخواهد چکاره شود
او پان ایرانیستِ دیگر است...
او نهالِ دیگر است
پاینده ایران
@paniranist_org
واقعن مسخره است
این روزها که به میزگردها در تلویزیون های خارج کشور نگاه می کنم، می بینم نسل هایی که همین انقلاب شکوهمند اسلامی را با تمامی جان ِ جوان و جهانشان بر ملت ایران تحمیل کردند، هنوز از خواب این چهاردهه ی شوم و ایران برباد ده بیدار نشدند که هیچ بلکه هرباره شلی ِ پا را به غمزه رفع می کنند و دلیل این بختک شومی که بر ملت ایران تحمیل کردند-را- با سیاست فرار به جلو، مسئولیت بوجود آوردن آن را که تک تک شان مقصر بودند و هستند و باید به تاریخ پاسخگو باشند، به گردن پادشاهی می اندازند که اندک نزدیکی با این عقب ماندگی ها نداشت
واقعن حیرت انگیز است
که همه شان این روزها می گویند ما خمینی را نمی شناختیم و اگر نظام گذشته کتاب های او را در ابعاد میلیونی چاپ می کرد، می توانستیم او را بشناسیم
عجب
به این می گویند شامورتی بازی
آخر آدم باید یا عقل و شعور و خرد نداشته باشد که چنین ترهاتی را بر زبان بیاورد و یا نه در این چند دهه معلول و عقب مانده شده باشد که نمی داند چه می گوید
و حیرت انگیز این است که همه شان در نظام گذشته از سرآمدان نیروهای مخالف یا نیمه مخالف و یا نفوذی در دوایر ادارات و مطبوعات و مجلات بودند و از سیر تا پیاز آنچه را که در جامعه جریان داشت از آن مطلع بودند
یعنی این افراد دستی در کار نوشتن و شعر و مطبوعات و خبرنگاری داشتند
بنابراین وقتی که امروز می آیند و به دروغ می گویند که خمینی را نمی شناختند، می شود گفت تبهکارانه دروغ می گویند
چرا؟
برای اینکه یک نمونه ماهیت خمینی در خرداد ماه سال چهل و دوی خورشیدی بر همه ی کسانی که اندک سوادی داشتند، روشن شده بود، چه رسد به این جماعت که در راس نیروهای مخالف بودند
به باور من حتا کبری خانم هایی که غروب ها کنار دروازه شان یک دورهمی می گذاشتند، فهمیده بودند که خمینی با انقلاب سپید مخالفت کرده است
با آزادی زنان در انتخاب شدن و انتخاب کردن مخالفت کرده اسنت
بعد آن غائله پانزده خرداد را آفریده است
اما چطور این جماعت که تبهکارانه امروز دروغ می گویند، مطرح می کنند که ما خمینی را نمی شناختیم؟
خیر خانم ها و آقایان دروغگو
شما در یک کلام دنبال این نبودید که خمینی و خمینی ها را بشناسید
شما در یک کلام دنبال این بودید که همیشه با نظام گذشته مخالفت کنید
حتا اگر عسل در دهانتان می کرد و به شما مقام می داد و همه ی آنچه را که نداشتید به شما ارزانی می داشت
شما در واقع دنبال این بودید که از ارتجاعی ترین قشر جامعه کمک بگیرید تا آن نظام را سرنگون کنید نه اینکه مشکل تان این بود که اجازه نمی دادند خمینی را بشناسید
من مطمئن هستم که اگر کتاب خمینی بدست شما رسیده بود کما اینکه خیلی از شماها آن را خوانده بودید، از سطر سطر کتاب، انقلاب و مخالفت با نظام پادشاهی را بیرون می کشیدید و بر خمینی دست مریزاد می دادید
نگویید نه
مگر در روزهای منتهی به بهمن ماه سال پنجاه و هفت چنین نکردید؟
مگر همین سران به اصطلاح جبهه ملی، همرز خودشان را پای خمینی سر نبریدند و چهار نعل به سوی درخت سیب نشتافتند؟
مگر همه ی شما شعار نمی دادید که چو دیو بیرون رود فرشته در آید؟
مگر همه ی شما عکس خمینی را در ماه ندیده بودید؟
خب فرشته شما آمد
پس دردتان چی است؟
چرا نظام گذشته را مقصر می دانید؟
آیا زمان آن نرسیده است که از گذشته ناشاد و سراسر دروغ و تبهکاری تان دست بردارید و در پیشگاه ملت ایران زانوی ادب به زمین بسایید و پوزش بخواهید؟
به باور من اگر اندکی وجدان در شما مانده باشد، باید بی اما و اگر زانو بزنید و پوزش بخوایید
وگرنه شماها، در ردیف تبهکاران تاریخ تعریف می شوید و نامتان نیز به عنوان ننگ تاریخی در دل تاریخ ثبت خواهد شد.
احمد پناهنده
پنجم ماه فوریه سال دوهزار و بیست و یک
@paniranist_org
باز هم پوتین با درهای بسته ... این بار بر روی قالیباف. حتی نامه رهبر نتوانست این در بسته را بگشاید.
پوتین با تحقیر دولتمردان جمهوری اسلامی چه پیامی می فرستد ؟
منوچهر یزدی
https://fararu.com/fa/amp/news/475826?
@paniranist_org
۳۷ سال پیش در چنین روزی مطابق با ۱۸ بهمن ۱۳۶۲ ارتشبد غلامعلی اویسی، به همراه برادرش غلامحسین اویسی توسط گروهک تروریستی جهاد اسلامی لبنان به سرکردگی عماد مغنیه در پاریس به قتل رسید.
ارتشبد اویسی از فرماندهان لایق، شجاع و میهن پرست بود که به دریافت نشانهای زیادی نائل آمده بود. وی متولد ۱٢٩٧ خورشیدی در روستای فردوی قم بود.
@paniranist_org
با نهایت تأسف از درگذشت دکتر حسین یزدی، یکی از میهن پرستان و هموندان حزب مشروطه آگاهی یافتیم.
دکتر حسین یزدی در تمام طول عمر پر بار خود همواره در راه ایران قدم برداشت و شانزده سال از سالهای جوانی خود را نیز بخاطر ایران در بند زندانهای رژیم کمونیستی آلمان شرقی به سر برد و در سالهای سیاه پس از واقعه شوم پنجاه و هفت نیز لحظه ای از تلاش غافل نبود.
حزب پان ایرانیست این ضایعه را به خاندان محترم ایشان و هموندان حزب مشروطه و ملت بزرگ ایران تسلیت می گوید.
پاینده ایران
شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست
۱٨ بهمن ۱٣٩٩
@paniranist_org
رئیس سازمان مدیریت بحران:
تمام منازل کشور از اوایل سال ۱۴۰۰ «بیمه حوادث» میشوند
دریافت اقساطی حق بیمه از طریق قبوض برق
_ کیسه جدید رژیم برای پول مردم!
@paniranist_org
📽برشی از فیلم منصور...
📌برخورد سرلشگر شهید منصور ستاری با نیروی ارتشی که شرکت در جلسه زیارت عاشورا را بهانه ای برای فرار از مسولیت کرده بود...
🆔@IR_Azariha
🔴 برای نخستین بار در اینترنت :
کتاب ارزشمند و نایاب "هفت خواهران نفتی" (چاپ زمان شاه).
✍در این کتاب با هفت شرکت نفتی بزرگ جهان آشنا میشوید و خواهید دید که چطور محمدرضا شاه با تأسیس سازمان " اوپِک" (OPEC) و متحد کردن کشورهای نفتخیز، نه تنها برای حقوق ملت ایران، بلکه برای گرفتن حق سایر کشورهای جهان گام بر میداشت و چگونه در دهه هفتاد میلادی (دهه پنجاه خورشیدی)، در تقابل با استعمارگران، شاهنشاه ایران قیمت نفت را چهار برابر کرد.
این کتاب در سال ١٣۵٧ توسط "ذبیحالله منصور" ترجمه شد و چاپ شد؛ اما پس از روی کار آمدن جمهوری اشغالگر اسلامی، دیگر هرگز مجوز چاپ نگرفت و تا امروز هیچ نسخه پی دی اف نیز از آن برای دانلود در دسترس نبوده است.
👈🏼امروز برای نخستین بار، نسخه الکترونیک این کتاب را که برای تهیه آن ساعتها وقت صرف شده، با شما هم میهنانم به اشتراک میگذارم. لطفاً کتاب را بخوانید و به اشتراک بگذارید.
مهرا ملکی
نهم بهمن ٢۵٧٩ ایرانی (١٣٩٩)
@DrMehraMaleki
روزنامه اطلاعات:
مجلس در لایحه بودجه سال آینده، ۳۵۰ هزار میلیارد تومان هزینهتراشی اضافی کرده. مجلس، سال سختی را رقم میزند.
جعفرزادهایمنآبادی، نماینده سابق مجلس:
کشور نباید علیالحساب اداره شود. تغییرات بودجه ۱۴۰۰ در کمیسیون تلفیق تورمزاست.
درآمد کاذب بر اقشار ضعیف فشار وارد میکند.
چگونه شعار حمایت از اقشار ضعیف میدهید و بعد نرخ ارز را بالا میبرید.
قیمت کالاهای اساسی مردم با تغییر نرخ ارز فشار معیشتی را زیاد میکند.
مجلس در لایحه بودجه سال آینده، ۳۵۰ هزار میلیارد تومان هزینهتراشی اضافی کرده. مجلس، سال سختی را رقم میزند.
_ پ.ن:
این درآمدهای اضافی چیست؟ بودجه مملکت و حق شهروندان بینوای ایرانی به جیب چه کسانی سرازیر می شود؟ سرکوب و خفقان اقتصادی تا به کِی ادامه خواهد داشت؟
#دزدسالاری
@paniranist_org
عقل سالم حکم می کند و به نظر می آید که در همه جای دنیا "بازنشسته" به کسی اطلاق می شود که سال های سال در شئون مختلف اداری به اندازه کافی کار کرده و دیگر آن توان کار کردن و مفید واقع شدن را از کف داده است و نیاز فراوان و احتیاج مبرم به استراحت و آسایش خیال دارد و بی تردید در چنین شرایطی یکی از اصولی ترین وظایف دولت های مردمی این است که با دقت بسیار وسایل آسایش کارمندی را که عمری را در خدمت ملت و مملکت خود صرف کرده است فراهم سازد و به او این امکان داده شود که با احساس غرور و افتخار به سلک بازنشستگان درآید.
ولی متاسفانه در کشور ما این واقعیت به مانند خیلی از مسائل اصولی دیگر در تار و پود فساد و پوسیدگی و نارسایی های سازمان های اداری قلب ماهیت داده و چه بسا در برهه های زمانی خاص بازیچه اعمال نظرهای شخصی و اغراض خصوصی قرار گرفته است. گاهی عده ای بازنشسته کردن فله ای کارمندان را دگرگونی و اصلاحات ضروری سازمان های اداری قلمداد می کنند! و زمانی بازنشستگی را به جای افتخار "خشکیدن درختان بی بر" و عاطل و باطل شدن کارمند و احیانا "مجازات" او عنوان می نمایند و برخی آن را تنها راهکار ایجاد اشتغال و جذب جوانان به حساب می آورند!! و با بوق و کرنا درباره چنین اقدام فاتحانه ای داد سخن می دهند و در صدد توجیه مخاطبین خود برمیآیند! و غافل از آنند که چنین برخوردی با پیشکسوتان و فرهیختگان جامعه چه تبعات و زیان های جبران ناپذیری را برای ملت و مملکت به دنبال دارد و چه اثرات سوئى در ذهن و روحیه شاغلین و جوانان امروز که همواره زندگی و سرنوشت پیشکسوتان و بازنشستگان را آیینه زندگی آتی خود می دانند می گذارد.
چه بسا که انگیزه بسیاری از بزهکاریها و تخلفات اداری موجود از قبیل فرصت طلبی ها، سودجویی ها، اختلاس ها، رانت خواری های مالی و نابسامانی های اداری... علاوه بر عدم آرمان خواهی و ضعف تقوای اخلاقی مرتکبین، عدم اطمینان آنها به آینده خود و خانواده هایشان می باشد که با مشاهده وضع زندگی اسفبار بازنشستگان و پیشکسوتان خواه و ناخواه نگران روزهای پیری و از کار افتادگی خود هستند و برای پیشگیری به هر عمل غیرانسانی و خلاف اخلاقی دست می زنند.
اسماعیل رحیمی، نشریه حاکمیت ملت، سال هفتم، شماره ٨۵، دی و بهمن ماه ۱٣٨۴
@paniranist_org
تاکتیک های "انقلاب سیاه"
... دزدی اسلحه از هر جای ممکن و مخفی کردن آن ها در مساجد و تکایا، تحریک قوای انتظامی در خیابان ها و کوچه ها برای واداشتن آن ها به شلیک به روی تظاهر کنندگان و ایجاد وضعی غیر قابل برگشت، استفاده از تکنیک رنگ کردن لباس های افراد معین با جوهر قرمز یا خون گوسفند و یا خون آدم به منظور ایجاد "جنون خون" که در تحریک جماعت اثری معجزه آسا دارد، به کار گماشتن شیون کنان حرفه ای از زن و مرد در قبرستان ها با ماموریت گریه کردن و به سر و سینه زدن به طوری که این مراکز به صورت کانون های ثابتی برای تحریک احساسات مردم درآیند و همچنین برای جلب توجه وسایل ارتباط جمعی یعنی خبرنگاران مطبوعات خارجی و رادیوها و تلویزیون ها و خبرگزاری ها به کار گرفته شود (که می باید به تعداد هرچه بیشتر و به دفعاتی هرچه زیادتر بدین قبرستان ها آورده شوند)، به وجود آوردن این احساس که اختناق دولتی بسیار شدید و شمار قربانیان آن بسیار زیاد بوده است، صحنه سازی زد و خوردهای شبانه در کوچه ها با سر و صدای زیاد در بلندگوها برای تلقین ترس در میان مردم، آتش زدن منظم سینماها و کافه ها و بانک ها و سایر مظاهر تمدن غربی، استفاده وسیع از تکنیک "تابوت" از راه ترتیب دادن مراسم ساختگی تشییع جنازه شهدا و کشاندن تعداد هرچه بیشتری از مردم به دنبال این تابوت ها (که در عمل باید ذخیره گاه اسلحه باشند تا به محض حمله احتمالی پلیس، از این سلاح ها علیه نیروی انتظامی استفاده شود)، آتش زدن اتومبیل ها در مراکز رفت و آمد عمومی و سعی در جلب هرچه بیشتر وسایل ارتباط جمعی بین المللی برای تهیه و انتشار عکس هایی از صحنه های خشم و عصیان مردم، جا دادن یک یا چند آخوند در صفوف مقدم تظاهرات برای نشان دادن نقش رهبری روحانیت در انقلاب، ایجاد هرچه بیشتر موانع در رفت و آمد وسایط نقلیه در خیابان ها و چهارراه ها به منظور عصبانی کردن مردم و ایجاد مانع در نقل و انتقال قوای انتظامی ... .
محسن رضایی (فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت)، کتاب "تاکتیک های انقلاب"، مندرج در شماره مخصوص پیام انقلاب، نشریه سپاه پاسداران ۱٧ بهمن ۱٣۶۰
@paniranist_org
جشن سده
سده جشن همه آزادگانست
سده جشن فروغ جاودانست
سده نور خدای مهربانست
سده مهراب هر پیر و جوانست
سده جشن و پیام نور و آتش
سده خود جلوه ی ایرانیان ست
سده خورشید تابان کیانست
سده نور خدای پُر توانست
سده خود یادگار بیکرانست
سده جشن همیشه جاودانست
ز آتش رمز و راز شادی آموز
که او نور خدای مهربانست
سده جشنی پُر از نور و امیدست
انرژی بخش کُل این جهانست
سده هم آتش و هم نور یزدان
سده آیین هر خرد و کلانست
سده جشن خوش است و پایکوبی
زمان شادی و آرام جانست
سده جشن خدای ملت ماست
که با آتش همیشه توامانست
اگر خواهی ببینی نور یزدان
بدان که آتش از جلوه ی آنست
زمان شادی و جامست و باده
در این جشنی که از آزادگانست
سرور مهدی(خشایار) امیری
۱۳۹۵/۱۱/۱۰
@paniranist_org
بیست و دوم بهمن پنجاه هفت...
نام نویسنده پنهان است
۲۲ بهمن ۲۵۷۹ - ۱۳۹۹
خیابان های گلفرش شده تهران در انتظار مردی که از او چشم یاری داشتند اما غلط بود آنچه که می پنداشتند.
زیراکه احساس او توام با هیچ بود و هیچ و هیچ...
اما...
فریاد مستانه الله و اکبر جماعتی مسخ شده با دستانی مشت شده و قلبی آکنده از تباهی و پلیدی، جشن و پایکوبی که دیری نپایید جای خود را به تیرباران ها و عزادار شدن مادران و همسران بسیاری داد و به دنبال آن شعله ور شدن آتش جنگی خانمانسوز و طولانی.
تنها به فاصله چند روز و ساعت و شاید چند لحظه بعد از آن شادی مستانه، صدای غرش گلوله هایی برخاست که با هر فرمان آتشی سینه یک افسر و فرمانده وطن پرست ارتشی را می شکافت؛ خلبان تیمسار نادر جهانبانی، تیمسار خسرو داد، خلبان تیمسار ربیعی، تیمسار بدره ای، تیمسار علی نشاط،
و دکتر عاملی تهرانی و...
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
تراژدی غم انگیزی که تا اکنون پایانی بر آن نبوده است، هر روز یک بیدادگاه و یک فرمان مرگ.
هر شلیکی یک پیام روشن داشت:
نابودی تمدنی بزرگ که دروازه های آن گشوده شده بود و خاری در چشم انیرانیانی بود که یارای دیدن آن شکوه را نداشتند، و اما به دنبال آن وحشتی بزرگ که تا دهه ها پس از آن جایگزین شد،
نه فقط در اين سرزمين، بلکه در فراسوی مرزهای آن. و این تلخی تاریخ همچنان پا برجاست و هر روز و ساعت جان یک ایرانی را میستاند.
و البته که بابک ها در این خاک پاک همیشه شکوفه می زنند و می بالند، چونان نوید افکاری ها و پویا بختیاری ها و...
بدون شک روز دادخواهی را خواهیم دید و به این ستم ها و جنایت ها پایان خواهیم داد و مادران داغدار این سرزمین را تا همیشه گرامی خواهیم داشت.
امید که این روند تلخ و جانسوز تاریخ ایران را پایانی باشد و روشنایی بر تاریکی دهه های اخیر چیره شود.
پاینده ایران تا ابد
@paniranist_org
چندی بعد از مرگ عزیزخان خواجه (نصرت الممالک) که از متمولین بود، اطلاع پیدا کردم که قبل از مرگش در محضر سیدعلی آقای یزدی، پدر سیدضیاءالدین طباطبایی رئیس الوزرا وصیت نامه ای نوشته و کلیه اموالش را وقف پادشاه کرده. البته گوینده در حال تردید گفته بود و بنده به عرض نرساندم، فقط از گوینده موضوع سؤال کردم چرا تا به حال سیدعلی آقای یزدی گزارش نداده تا بهره ای هم داشته باشد.
موضوع این بود که چون سهراب زاده در حیات عزیزخان کارهایش را انجام می داد، با دستیاری خواهر عزیزخان که تنها وارث و خانم امیر معزز بود تبانی کرده بود که اموال را از بین ببرد و حاضر شده بود نسخه دیگر وصیت نامه را که در نزد سیدعلی آقا بود خریداری کند. در قیمت خرید وصیت نامه اختلاف داشتند که قضیه کشف شد. چون یک نسخه از وصیت نامه در نزد عمه عزیزخان که عیال ترجمان الدوله بود پیدا شد، از آن استفاده کردند و آنچه از اموال که باقی مانده بود جمع آوری کردند. مأموریت این کار به امیرلشکر خزاعی و بنده واگذار شد و اعلیحضرت همایونی دستور فرمودند تمام آنها به صورت وقف در آمده و زیر نظر هیأتی اداره شود. در همان منزل مسکونی عزیزخان پرورشگاهی برای یتیمان تأسیس شد که بنده سرپرستی می کردم به نام "پرورشگاه ایتام شاپور" و بعداً از بلدیه مدیری که اطلاع از امور پرورشگاه داشت به مدیریت انتخاب و نظارت و مخارج اداری هم با بنده بود و شاگردان خوبی بیرون داد که اغلب مدیرکل و یکی دو نفر هم به مقام ریاست رسیدند و دخترهایی هم بودند که بعداً به زندگی خوب رسیدند و هنوز هم اموال و مستغلات موقوفه عزیزخان که تجدید بنا شده و با وضع خوبی اداره می شود وجود دارد. از جمله محل فعلی هنرستان دختران در خیابان سوم اسفند و مستغلات جدیدالبنا واقع در چهارراه عزیزخان، عمارات ابتدای خیابان استخر که مدتی به اجاره سازمان برنامه بود و هست و چهار قریه ملک مزروعی در ورامین و باغ بزرگ در نیاوران. این موقوفات بعداً به دستور محمدرضاشاه به آقای امیرحکمت سپرده شده که واقعاً خوب اداره می کردند و اغلب برای ازدیاد عواید موقوفه تجدید بنا کردند و باز هم می کنند.
بیست سال با رضاشاه، خاطرات سلیمان بهبودی
@paniranist_org
حسن گلچین، معلم دزفولی در شرایطی که مدارس به صورت مجازی برگزاری میگردد، با حضور در کنار خیابان به کودکان کار افغان ساکن در دزفول درس میدهد.
تارنمای عصر جنوب
http://asrejonoob.ir/?p=47309
@paniranist_org
نشان های جنبش ساز
(گرگ)
نوشتاری از سرور حسین کاظمی
۲۰ بهمن ۲۵۷۹ - ۱۳۹۹
پاینده ایران
تجزیه طلبان خود ترک پنداری که نشان های ایرانی را می دزدند تا برای خودشان بنیان های فرهنگی بسازند تا همه گرد این توتم های دزدیده شده ایرانی جمع شوند، چرا ایرانیان نباید نشان های میهنی خود را بشناسند تا ترکان بوزقورد از بنمایه های فرهنگی ما هویت نداشته خود را بنیان نهند؟
حال می بینیم که آیا نشان گرگ یک توتم ایرانیست یا انیرانی و اگر آن ها توانستند سندهای تاریخی و قدیمی تر از متون ایران باستان بیاورند آنگاه بیایند و از برابری با پیشینه و تاریخ ایران سخن برانند نه اینکه نشان های ایرانی "گرگ و ستاره / مهپاره" را بدزدند و هویت دزدی کنند و دم از پیشینگی بزنند.
(آن ها مدیون کسانی چون وامبری هستند، اگر نه بیابانی ها و چه به تمدن) ادامه...
گفتگوی سهراب یل با هژیر:
یکی گرگ پیکر درفش از برش
برآورده از پرده زرین سرش
بدو گفت کان پور گودرز گیو
که خوانند گردان ورا گیو نیو
گیو بزرگ ترین پسر گودرز پهلوان هست که توتم او گرگ است و اینک گرگ را بر درفش خویش با سری زرین نگاریده.
گرگ: نماد تیزبینی، چالاکی، درندگی، سخت جانی با صبر و پایداری
"ورکانا یا ورکانَه" در اوستا و در کتیبه های هخامنشیان می باشد که از لحاظ تاریخی و مستند، نخستین نام این دریا (دریای کاسپین) است. این کلمه از دو بخش «ورگ» و پسوند «انا یا انَه» تشکیل می گردد. ورگ در زبان تاپوری که ریشه در زبان های اوستایی و پهلوی دارد به معنای گرگ می باشد و پسوند «انَه یا انا» همان پسوند مکان «ان» در زبان پارسی می باشد. ورکانا یعنی سرزمین گرگ ها، این نام بر جنگل های باستانی شمال ایران و در دامنه های شمالی رشته کوه البرز نیز به کار برده می شد.
وندیداد (ویدیو دات): نهمین سرزمین و کشور نیکی که من، اهوره مزدا، آفریدم "خنِنته در وهرکانه" بود). پس آنگاه انگرهمَینیوی همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی، گناه نابخشودنی کون مرزی را بیافرید.
نشان های نمادين بر پيكره درفش ها و ويژگی های آن ها در تحليل چگونگی شخصیتی، اجتماعی و نيز ويژگی های درونی و روانی بهره گیرنده (برای نمونه پهلوان گیو) آن ها، اهميت می یابد.
نشان گرگ، پیام گیو پهلوان به دشمنان ایران بوده که در برابر گردان، دلیران و ارتشتاران ایران مانند گله ای گرگ زده خواهید شد و مانند گرگ بر سرتان آوار خواهم شد.
آن دسته ای که خود را گرگ زاده می پندارند بدانند که درکی از فرهنگ ایران ندارند (فرهنگ یعنی این نه خود را فرزند "گرگ بوزقورد" دانستن) و با دزدی نشان های ایرانی نمی توانند بر دهل فرهنگ بوزقورد بکوبند و پیشنهاد دیگری به اروغان و ریزه خواران او: فرزندان رستم و گیو بیدارند و اگر چشمی به سرزمینشان باشد بی گمان آن چشم کور خواهد شد.
#سامانه_پهلوانی
پاینده ایران
@paniranist_org
ظریف وزیر امور خارجه رژیم اسلامی امروز: در رهبری جمهوری اسلامی در مورد مذاکره با ایالات متحده اتفاق نظر وجود ندارد. بدون چنین اجماعی به دنبال مذاکره بودن، مسئله ساز است.
(فراهم کردن زمینه برای این ادعا که "پسران نیویورک" مذاکره میخواستند و "تندروها" تلاشهای آنها را خراب کردند؟)
@AmirTaheri4
روایت نفوذ ساواک در حزب توده
مصاحبه با شادروان دکتر حسین یزدی
https://youtu.be/EI4PRQpdFDM
@paniranist_org
در تواریخ و روایات کهن ایرانی آمده است که جوانمرگی یکی از نتایج شوم چیرگی اهریمن و حکومت ضحاک است.
و از ابتدای انقلاب سیاه پنجاه و هفت و حکومت شوم انقلابی هر روز جوانان میهنمان در حال پرپر شدن هستند بوسیله:
جنگ، اعدام، اعتیاد، خودکشی، تصادف، ویروس، در مسیر فرار از لجنزار انقلاب و ...
#باید_خون_گریست
@paniranist_org
به تاریخ ایران توهین می کند؟ به فرهنگ و تمدن ایران می تازد؟ منشور حقوق بشر کورش را لوح گندیده نامیده است؟ میرزا کوچک خان جنلگی را قهرمان خود می داند؟ از تجزیه طلبان حمایت می کند؟
بله...
یک نگاه به پوشش، سبیل، گفتار، و اندیشه شاهین نجفی نشان می دهد که او برای آنکه شبیه به استالین باشد، تنها جراحی پلاستیک نکرده است!
@paniranist_org
جمهوری اسلامی در اخبار و گزارشهای هر روزه خود مدعی است که به نوآوری و پیشرفت های جدیدی در زمینه های سلولهای بنیادی، فرآوری پلاسما، توسعه موشکی، طراحی قطعات صنعت خودرو و نفت، رکورد تولید و فروش، فن آوری دیجیتال، قطعات حساس و ..... دست یافته است در حالی که از کنترل دزدی و دلالی و گرانی و تورم بخصوص در زمینه های ارزاق عمومی و آب و برق و گاز و تلفن و بهداشت و درمان و تحصیل و خوراک دام و ..... ناتوان است!!!
چیزی شبیه آنچه که در بلوک شرق سابق گذشت.
به نظر شما نشریات و رسانه های وابسته چه خدمتی به مردم می کنند؟
@paniranist_org
شرم بر مشاور امنیت اسلامی علی شمخانی به دلیل تمجید از تروریستهای #طالبان برای جهاد با "شیطان بزرگ" آمریکا.
از سال ۲۰۰۲ طالبان گلولهای علیه نیروهای آمریکایی شلیک نکردهاند اما بیش از ۷۰۰۰ افغان را کشتهاند.
آنها همچنین ۱۷ دیپلمات ایرانی را شکنجه و به قتل رساندند.
@AmirTaheri4
آیا گروههای قوم گرا و منطقه ای می توانند حزب به شمار آیند؟
آیا یک جدایی طلب مسلح می تواند کارشناس سیاسی و فعال مدنی باشد؟
فکر می کنید اشخاصی مانند عثمان زرقندی معروف به کاوه آهنگری چه در سر دارند؟
@paniranist_org
منشور نیرومندی ملت بزرگ ایران (چکیده دکترین پان ایرانیسم)
ویرایش نوین - بهمن 2579 (1399)
@paniranist_org
رابرت مالی کسی است که قیام آبان را توطئه آمریکا و عربستان و اسرائیل نامیده بود و در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ با جواد ظریف در نیویورک دیدار کرده بود!
از جو بایدن رئیس جمهور انتصابی مافیای گلوبالیسم و رسانه ها انتظاری غیر از این نمی رفت!
@paniranist_org