- چهاردهم تا بیستویکم آذرماه: هفتهٔ نجات ایران
پاییز سال ۱۳۰۳ است، تجزیهطلبان در شمال، شرق و غرب کشور تار و مار شدهاند اما هنوز بخش بزرگی از جنوب ایران، از سرزمین مادری جدا افتاده، «سردار سپه» تصمیم میگیرد با وجود تمام مخاطرهها کار را یکسره کند.
در راه اهواز، کنسول روس با شتاب و اضطراب خود را به گروه چند نفرهٔ سردار سپه میرساند تا او را نسبت به جانش بیم دهد و از ورود بدون جهاز نظامی به اهواز بازداردش. امید روس و انگلیس این است که توقف سردار سپه پشت دروازههای اهواز، مجالی فراهم کند تا با فشار بر احمدشاه و مجلس، بتوانند غائلهای برای بازگرداندن سردارسپه و ناتمام ماندن کار خزعل برپا کنند.
وقتی کنسول روس به رضاشاه میرسد، قشون ایران چند فرسخ و چند منزل با او فاصله دارد اما سردارسپه عزم کرده وقت را فوت نکند و به تنهایی، همراه با چند تن از یارانش وارد پایتختِ تا بن دندان مسلح شیخ خزعل شود!
خبر کنسول روس دربارهٔ اینکه قصد جان سردارسپه و چند نفر همراهش را دارند، پای همراهان کارآزموده و جانفشان او را سست میکند و آنان درخواست میدهند که تا رسیدن لشگر، متوقف شوند. لحظهای خطیر برای سردارسپه فرا رسیده که خودش دربارهاش مینویسد: «توقف یا مراجعت، بدترین شکست و نشانهٔ نهایت ترس است»، پس مصمم رو به یاران وفادارش میگوید:
«جان شريف است اما در ميدان جنگ نبايد آن را تا اين اندازه قيمت نهاد. با وجود تمام اين خطرها، مسلح بودن هواداران خزعل در اهواز، سوءقصد و تجهيزات شيخ، نبودن قشون و غيره، چون عزم کردهام، بايد به اهواز بروم و هيچچيز حتی گلوله توپ هم مرا برنمیگرداند. شما میگوييد بیاحتياطی و تهور است؟ باشد! اشخاص کمدل، شجاعت را تهور میخوانند و شهامت را بیاحتياطی! من تنها وارد اين شهر پردشمن میشوم و خود با تمام قوای خزعل روبهرو میشوم.»
سپس بیتوجه به دیگران، سوار ماشین میشود و با رانندهاش به سمت اهواز میرود. شب ۱۳ آذرماه ۱۳۰۳، سردار سپه به تنهایی وارد شهری میشود که تمام مزدوران خزعل برای کشتنش در آن گردهم آمدهاند. ورود او به تنهایی، لحظهٔ سقوط نهایی شیخ خزعل است، اینگونه است که هیمنهٔ خزعل در هم میشکند و روز ۱۴ آذر، پس از دیدار با نمایندهٔ سردارسپه، غلطکردمنامهای رسمی و ذلتبار خطاب به مجلس ایران مینویسد و این پایان فتنهٔ تجزیهٔ ایران با دسیسهٔ انگلیسی و قطع دست آنها از این مملکت است: رضاشاه در این روز، آخرین تکهٔ جامانده از خاک ایران را به مام میهن بازمیگردد که «روز نجات خوزستان» نامیده میشود.
۲۲ سال بعد، باز ایران در زمان پادشاهی پسرش، در آزمونی دشوار قرار میگیرد؛ این بار دسیسهٔ روسی و استالینی در شمال ایران، قصد جداسازی آذربایجان و مهاباد را کرده و صحنه، بسیار شبیه است به سال ۱۳۰۳. شاه، قوام و رزمآرا با وجود تهدیدهای بیپایان خارجی، به قصد پایان این فتنهٔ خارجی برمیآیند و ارتش شاهنشاهی، روز ۲۱ آذرماه ۱۳۲۵ با ورود قهرمانه به تبریز، مردمان آذربایگان را از یوغ ستم مزدوران شوروی آزاد میکند.
فاصلهی میان روز ۱۴ آذرماه، روز نجات خوزستان تا ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان را باید هفتهٔ نجات ایران نامید. یاد و خاطرهٔ تکتک مرزبانان این خانهٔ کهن، گرامی باد!
برای مشاهدهٔ اسناد، «اینجا» را لمس کنید.
ساسان آقایی،
نویسنده و پژوهشگر
ــــــــــــــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
امروز مبارزه برای آزادی ایران گسترش یافته است و ائتلاف گسترده و متنوعی از ایرانیان در داخل و خارج را شامل میشود.
اما کسانی بودند که از همان روز نخست در مقابل این رژیم اشغالگر و برای آزادی ایران ایستادند. برخیشان جان خود را در این مبارزه به خطر انداختند.
پسرعمه عزیزم، ناخدا شهریار شفیق، نخستین مبارز از خیل مبارزان راه آزادی ایران بود که در ۴۴سال گذشته به دست جمهوری اسلامی در خارج از کشور ترور شدند. اغلب به یاد وی هستم؛ بهویژه هرچه به پیروزی که او برای آن مبارزه و جانش را فدا کرد، نزدیک میشویم.
Today the fight for Iran’s liberation has expanded to include a broad, diverse coalition of Iranians at home and abroad.
Yet there were those who stood up for Iran’s freedom from the very first day of this regime’s occupation. Some risked their lives in this fight.
My dear cousin, Shahriar Shafiq, was the first of far too many freedom-fighters assassinated abroad by the Islamic Republic. I think of him often, especially as we approach the victory he fought and gave his life for.
@OfficialRezaPahlavi
رئیسجمهوری تاجیکستان، دستور داد به تعداد خانوارهای این کشور شاهنامه حکیم «ابوالقاسم فردوسی» منتشر شود و به طور رایگان در دسترس آنها قرار گیرد تا مردم هرچه بیشتر از تاریخ، فرهنگ و تمدن نیاکان خود مطلع شوند.
امامعلی رحمان، رئیسجمهوری تاجیکستان، روز چهارشنبه در سمپوزیوم بینالمللی «باباجان غفورف»، بزرگترین محقق و مروج تاریخ مردم این کشور تاکید کرد که هدف دولت از این اقدام حفظ تاریخ و میراث علمی، ادبی، فرهنگی و تمدنی تاجیکان است.
او گفت: ما باید از این تاریخ پرافتخار و این میراث گرانبها هر چه بیشتر و عاقلانه به نام وحدت، انسجام، سربلندی مردممان، سعادت وطن نیاکانمان و تحکیم پایههای دولت ملی جدیدمان استفاده کنیم. امامعلی رحمان تاکید کرد: «در جلسات و سخنرانیهایم از ابتدای فعالیتم بهعنوان رئیسجمهور بارها بیان کردهام که باید بدانیم اجداد و خودمان چه کسانی هستند، یعنی ریشههای خود را بشناسیم، به آنها ادای احترام کنیم و به آریاییتبار بودن خود افتخار کنید.»
جشن سده جهانی شد
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
۱۵ آذر ۱۴۰۲
جشن سده به عنوان بیستوچهارمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در پروندهای مشترک با تاجیکستان، در هجدهمین نشست کمیته جهانی پاسداری از میراثفرهنگی ناملموس یونسکو در بوتسوانا ثبت شد.
جشن سده امروز چهارشنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۲ خورشیدی، در سومین روز از هجدهمین نشست کمیتهی بینالدولی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس ثبت جهانی شد.
همچنین «هنر تذهیب» به عنوان بیستودومین و «افطاری و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی وابسته به آن» به عنوان بیستوسومین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در همین نشست به ثبت جهانی رسید.
با ثبت جشن سده، شمار میراث ناملموس جهانی ایران به ۲۴ رسید.
هجدهمین نشست کمیتهی جهانی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس از ۱۳ تا ۱۸ آذرماه ۱۴۰۲ در در شهر کاسان جمهوری بوتسوانا (کشوری در جنوب قارهی آفریقا) در حال برگزاری است.
جشن سده، ۲۹ بهمنماه سال ۱۳۹۸ خورشیدی، به شماره ۲۰۶۷ در فهرست ملی ایران ثبت شد. پروندهی جشن سده از در سال ۱۳۹۹ در فهرست رزرو یونسکو جای گرفته بود.
جشن سده، (۱۰ بهمنماه خورشیدی)، جشن پیدایش آتش است. این جشن نیز مانند نوروز و مهرگان از جشنهای بزرگ ایرانیان بوده و پیوند ویژهای با آتش دارد.
«سده» از آیینهای ارزشمند ایران باستان است که همچنان در گسترههایی از ایران و در آغاز شامگاه دهم بهمنماه برگزار میشود. در این آیین، آتش به همراه آب، باد و خاک از آخشیجهای (:عناصر) سپند به شمار میرود، که در بسیاری از جشنهای ایرانیان نقش کاربردی داشته است. ایرانیان باستان بر این باور بودند آتشی که در این روز افروخته میشود، نماد و نشانهی گرم شدن زمین و آماده شدن برای ورود به فصل بهار است.
در دورههایی که ایرانیان برای اجرای این آیین با محدودیت روبهرو بودهاند، هیزمها را بر بلندای کوه یا بالای بام خانهها گرد میآوردند و در آیین سده میسوزاندند، اما امروزه مکانهای مشخصی را برای افروختن آتشبرمیگزینند و این آیین را در این مکانها برگزار میکنند.
در این جشن، زرتشتیان و موبدان که در دورههای گوناگون در کنار دیگر مردم ایران، پاسدار فرهنگ ایرانی بودهاند، به صورت حلقه، گرد آتش میایستند و مردم پشت سر آنها قرار میگیرند. در این آیین موبدان دعای آتش نیایش میخوانند و سپس هیزمها را آتش میزنند و در ادامه به شاهنامهخوانی و اجرای موسیقی میپردازند.
سده در شاهنامه
در شاهنامه آمده است: هوشنگ پادشاه پیشدادی، در راه شكار، ماری دید، سنگ برگرفت و بر مار انداخت تا مار را بكشد. مار بگریخت اما از برخورد سنگها جرقهای جهید و آتش زاده شد.
فروغی پدید آمد از هردوسنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار كشته ولیكن ز راز
ازین طبع سنگ، آتش آمد فراز
هوشنگ به پاسداشت پیبردن به راز چگونگی دستیابی بر آتش، جشنی به پا ساخت، نامش سده نهاد و به نیایش اهورامزدا، دست فرازبرد.
جهاندار، پیش جهانآفرین
نیایش همی كرد و خواند آفرین
كه او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
یكی جشن كرد آنشب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده كرد
https://amordadnews.com/187397/
@paniranist_org
“پول چایی” دزدیهای ۴۵ ساله!
الان اگر دقت کرده باشیم حجم دزدیهای میلیارد دلاری ۵۷یها که در قالب پکیج سلطانهای فلان و بیسار خودشان بیرون میدهند در واقع سر کوه یخ است. مانند همین دزدی ۳/۵ میلیارد دلاری با چایی دبش! حقیقت ماجرا در خود این مساله دزدیها به اصل دو دو تا چهار تا باز میگردد. میزان دزدی ۳/۵ میلیارد در واقع همانگونه که تحت نامش از ایران دزدی شده است “پول چایی” دزدان ۵۷ی است. حجم سرمایه دزدی شده از ثروت ملی ایران در این ۴۵ سال فقط در یک فقره به میزان نود درصد کل فروش نفت ۴۵ ساله بازمی گردد. حساب سرانگشتی کنیم میزان غارت تحت نام فروش نفت ایران در این ۴۵ ساله بالغ بر ۱۸۰۰ میلیارد دلار است در حالی که ۱۸۰ میلیارد دلار آن در این ۴۵ ساله در ایران هزینه نشده است. اگر میشد اقتصاد و نظام مالی کشور اینگونه دچار فروپاشی نمیشد.
از سوی دیگر برای لوث کردن خبر دزدی پول چایی بلافاصله با هماهنگی برادران میت عثمانی آلت دستی چون تتلو را به ایران تحت عنوان بازداشت و استرداد برگرداندند تا افکار عمومی از دزدی پول چایی منحرف به سمت تتلو شود!
@paniranist_org
جمهوریاسلامی هر چه تناقض داشته باشد، هر چه وعده بدهد، هر چه رجز بخواند، هر چه دروغ بگوید، هر چه تکذیب کند، هر چه کتمان کند، هر چه تحریف کند، هر چه محو کند، هر چه مسخ کند، هر چه تخریب کند، هر چه جعل کند، هر چه نامها را عوض کند، هر چه رد پاها را پاک کند، هر چه خدعه کند، هر چه تقیه کند، هر چه توریه کند، هر چه تظاهر کند، هر چه جام زهر بخورد و هر چه نرمش قهرمانانه کند در دو چیز ثابت قدم و استوار و محکم و مقاوم ایستاده است و نه با کسی شوخی دارد و نه از موضع خود ذرهای به عقب بر میگردد :
ایرانی کشی و ایران خواری
@paniranist_org
شاهرخ شاهید یکی از نخستین هنرمندان ایرانی در تبعید بود که هنرش را به مبارزه آشکار با جمهوری اسلامی پیوند زد و در تمام ۴۴ سال گذشته، در این مبارزه در کنار مردمش پابرجا ایستاد. او به درستی معتقد بود که هیچ ایرانی تبعیدی نمیتواند بگوید که سیاسی نیست. شوربختانه این هنرمند میهنپرست زود از میان ما رفت اما ترانههای دلنشین و صدای گرمش تا سالها برای ایرانیان ماندگار خواهد بود. فقدان شاهرخ را به خانواده وی، جامعه هنری ایران، و همه دوستان و دوستدارانش تسلیت میگویم. یادش گرامی!
@OfficialRezaPahlavi
🎥 [ببینید]: گفتوگو با اکبر پازوکی، رئیس اتحادیه لوازم خانگی
کاهش قدرت خرید مردم چگونه به بدهکارسازی ختم میشود؟
بانکها با چه مبنایی برای فروشگاههای زنجیرهای خلق اعتبار میکنند ؟
فروشگاههای زنجیرهای لوازم خانگی چگونه علیه اتحادیه لوازم خانگی و هزاران مغازهدار می تازند؟!
متن کامل این گفتوگو را در این[لینک]بخوانید.
@ensafnews
همانطور که انتظار میرفت و بارها و بارها تکرار شده نشریات چپ یا چپزده کشورهای به اصطلاح مترقی جهان به جای اینکه از دولتمردان خود پرسش کنند که چرا به تروریستها و دزدان در سال ۵۷ میدان دادند و سالهاست با رژیم فرقهای ایران در غارت اموال ملت ایران همکاری میکنند به نیش و کنایه زدن به رضاشاه بزرگ و آریامهر میپردازند و صحبتهای شاهزاده رضا پهلوی را هم به سود اهداف شوم خود برمیگردانند.
در گفتگوی شاهزاده با روزنامه بیلد آلمان، شاهزاده میگویند که خواستار تحریم رژیم و کمک به مردم است که جلوی این رژیم ایستادهاند.
ولی در متن ترجمه شده آمده است: پهلوی خواستار تحریم ایران و کمک به مردمی است که جلوی رژیم ایستادهاند.
و نیز تیتر مصاحبه با این جمله شروع میشود که او فرزند آخرین شاه ایرانی و چراغ امید بسیاری از ایرانیان برای زندگی بهتر، بدون ظلم و ستم رژیم آخوندها است. رضا پهلوی دوم ۶۲ ساله، بیش از ۴۰ سال در تبعید زندگی کرده و به دموکراسی پایبند است. بر خلاف پدرش که یک رژیم استبدادی را در ایران رهبری میکرد.
@paniranist_org
🌹🌷این تصویر ماهواره ای از رشته کوه های زاگرس در ایرانه که پس از بارش برف به این شکل بسیار زیبا در آمده ....نام این عکس را ایران بانوی آرمیده نهاده اند ...این یکی از زیباتربن و بدیع ترین تصاویر طبیعی است که تا کنون ثبت شده....
http://telegram.me/bavarh
خلوتگاه ماموران امر به معروف و نهی از منکر و آمران حجاب اجباری!
https://vm.tiktok.com/ZGJmGMh4m/
@paniranist_org
ما کردها مرزنشین نبودیم بلکه مرزها آنقدر به عقب میروند تا به کردها تکیه کنند. تا ابد برای ایران جان خواهیم داد.
جانمان فدای ایران
#بژی_هربژی_ایران
#جاوید_شاه
مجید فلاح
@paniranist_org
امنیت اقتصادی یا اقتصاد امنیتی؟!
مالها و هایپر مارکتهای زنجیرهای را میتوان از نمادهای یک اقتصاد کاپیتالیستی دانست که با ترویج مصرفگرایی خود را موتور محرک اقتصاد باز میدانند. در این مدل اقتصادی این سرریز تولید است که باعث رقابت شده و سیستم فروش را وادار به ارائه شرایط فروش ویژه و تخفیفهای گوناگون میکند.
اما اگر به یکباره در یک اقتصاد بسته مانند ایران یک ابر هایپرمارکت پدیدار شود که در تبلیغاتش قول همه گونه شرایط ویژه را میدهد باید کمی به فکر فرو رفت.
براستی در کشوری که چرخ تولید لنگ شده است با کدام سر ریز تولید میخواهیم تقاضا را تحریک کنیم؟!
چه منطق اقتصادی میتواند ریسک فروش اقساطی پنج ساله را در کشوری که در آن تورم چهل درصد امری عادی است را بپذیرد؟!
در کشوری که اولین شوک دلاری منجر به بسته شدن درب انبار اکثر شرکتهای تولیدی میشود چه منطقی میپذیرد دست به یک سرماگذاری بسیار بزرگ بزند در صورتی که از تامین کالای خود به هیچ وجه نمیتواند مطمئن باشد؟
از هر نظر به هیچ عنوان این گشایش این هایپرها نمیتواند اقتصادی باشد و باید دلایل آن را در جای دیگری جستجو کرد.
نخست باید این پرسش را از خود داشت که چطور در کشوری که گرفتن مجوز یک گاوداری و یا رستوران بین راهی چندین سال به طول میانجامد چطور مجوز یک هایپر مارکت به این وسعت بدون هیچ مشکلی صادر میشود؟!
در کشور ما همه چیز را باید نخست از دریچه امنیتی نگاه کرد.
شاید در نگاه اول فروش اقساطی کالا هیچ ربطی به مسائل امنیتی رژیم نداشته باشد اما اگر اخبار این چند ساله را دنبال کرده باشیم میدانیم که یکی از کارهایی که رژیم از آن بسیار بیم داشت اعتصاب کسبه و بازاریان بود که اگر به صورت وسیع گسترش پیدا میکرد میتوانست برای رژیم بسیار خطرناک باشد. پس رژیم بر اساس تئوری همیشگی موازی سازی دست به ایجاد یک بازار موازی و البته تحت کنترل زد.
البته پیش بینی رژیم این خواهد بود که در این رقابت نابرابر کسبه و بازاریان یا از صحنه حذف خواهند شد و یا قدرت چنین حرکاتی را نخواهند داشت.
@paniranist_org
۱۶ آذر ۱۳۵۸، روزی که والاگهر ناخدا شهریار شفیق در پاریس به قتل رسید.
شهریار شفیق، متولد ۲۴ اسفند ۱۳۲۳ در قاهره و فرزند دوم شاهدخت اشرف پهلوی بود. پدرش٬احمد شفیق٬ فرزند وزیر دربار سابق مصر و مسئول شرکتهای هوایی تجاری در مصر بود. او تحصیلات خود را در مدرسه رازی تهران و سپس در دانشکده نیروی دریایی دارتموث در انگلیس به پایان رساند و در هنگام تحصیل در آن دانشکده شمشیر افتخار گرفت. با درجه ناوبان دومی به عنوان افسر مخابرات ناو بایندر در خرمشهر خدمت نظامی خود را در نیروی دریایی شاهنشاهی ایران آغاز کرد و در سال ۱۳۵۴ به فرماندهی هاورکرافتهای(هواناوهای) نیروی دریایی منصوب گردید. همچنین در فروردین ۱۳۵۷ به ریاست فدراسیون جودو و کاراته برگزیده شد. وی با خانم مریم اقبال(دختر منوچهر اقبال، نخست وزیر) ازدواج کرد که نتیجه این ازدواج دو فرزند به نامهای نادر و دارا میباشد.
مهمترین خدمت وی فرماندهی آزادسازی جزایر سه گانه(تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی) به همراه ناخدا فرید خزعل(فرزند شیخ خزعل) میباشد.
وی یکی از فرماندهان بسیار محبوب نیروی دریایی سلطنتی و آخرین عضو خاندان سلطنتی پهلوی بود که ایران را ترک کرد.
@paniranist_org
تروریستهای بزن در رو حماس در چنگال ارتش اسرائیل
جایی که دیگر دستشان به مردم بیپناه نمیرسد و نمیتوانند پشت بیگناهان پنهان شوند
تصویری از حقارت حامیان عقیدتی و مالی و تسلیحاتی و سیاسی این اراذل مسلح از تهران تا مسکو و لندن و پاریس و برلین و واشنگتن
این تصویر میتواند الگویی باشد برای همه مردمانی که در چنگال گروهکهای غارتگر و قاتل گرفتار شدهاند
@paniranist_org
دلایل کنار آمدن آمریکا با جمهوریاسلامی:
۱) حفظ وضع موجود
۲) همکاری جمهوری اسلامی با آمریکا:
- همکاری نزدیک ج.ا با امریکا و سیا برای جنگیدن علیه حضور شوروی در افغانستان
- در جنگ عراق
- در افغانستان، امتیاز آمریکا به ج.ا: نگذاشت پادشاهی به افغانستان برگرده و...
@AmirTaheri4
طالبان موجبات فرار افغانهای فارسی زبان از این کشور را فراهم میکند و جمهوریاسلامی اسلامی هم موجبات اسکان آنها را در استانهای عمدتا مرکزی ایران فراهم میکند تا به خیال خام خود پیش زمینه ایجاد اختلافات گویشی و زبانی و دسیسههای بعدی را مهیا کرده و لبخند به لب اربابان خود بنشانند!
#جمهوریاسلامی_و_طالبان_غلام_حلقه_به_گوش_گلوبالیستها
@paniranist_org
پس از افشای خبرهای بیاهمیت در مورد ۲۲۴ فقره وام ازدواج جعلی در قم و گم شدن ۱۷ هزار میلیارد تومن در شهرداری تهران و تخصیص ارز یارانهای ۳ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلاری به یک وارد کننده چای خبر مهم و پر اهمیتی منتشر شد مبنی بر دستگیری تعدادی از اهالی رشت بدلیل انتشار ویدئوهای رقص و شادی و جریحهدار کردن عفت عمومی ! تبریک به رژیم و دولت دست پاک و مسئول و متعهد که با اقدام سریع ،فوری، انقلابی خیلی محکم و استوار پای آرمانهای انقلابشان ایستادهاند !
@paniranist_org
⚠️ راه بردگی
◽️ هشدار❗️ تلهی چینی به کار افتاده
⛔️ #ترکمنچین
آژیر هشدار "از دست رفتن ایران" بلندتر میشود و آن قدر، سروصدا تولید میکنند تا موضوع اساسی، بیرون از توجه بماند.
دو خبر ساختن "فاز دوم فرودگاه بینالمللی" و "ورزشگاه جدید تهران" به دست "چینیها"، خبرهایی هولناک و خانمانسوز است. چرا؟ چون #تله_چینی به کار افتاده است!
۲.۵ سال پیش به هنگام بستن شدن قرارداد شوم "ترکمنچای چینی"، در مقالهای بلند (لینک)، توضیح دادم که تلهی چینی چیست، چگونه کار میکند و چرا ایران برای چین، شهد شیرین بکریست که تا آخرین قطرهاش را خواهد نوشید و جز تفالهای باقی نخواهد گذاشت.
مختصر و مفید، تلهی چینی گردابی از پروژههای فاقد توجیه علمی/عملی/اقتصادیست که چین با وام خودش به خودش، در کشورهای ورشکسته به اجرا درمیآورند و از آنجا که این کشورها قادر به بازپرداخت بدهیها نیستند، در گردابی تصاعدی از نرخ بهره، وثیقهگذاری و در نهایت مستعمره شدن، غرق میشوند(لینک).
دو طرح اخیر چین که نتیجهی قرارداد ننگین ۲۵ ساله یا بهتر، ترکمنچای چینی است، اگر اجرایی شود، نمونههای بارز تلهی چینیاند؛ طرحهایی فاقد هر توجیه اقتصادی که آن قدر مطالعات آن سطحی و ابلهانه است که میخواهند ورزشگاه را روی گسل بسازند؛ همین قدر پوچ و بیمصرف!
چرا بیمصرفند و فاز دوم فرودگاهی یا ورزشگاه جدید، فاقد توجیه اقتصادیست؟ چون مطلقن در هزار اولویت اقتصادی امروز ایران هم نیستند! کشوری منزوی که ایرلاینهای جهانی، حاضرند با صرف هزینهی گرانتر و مصرف سوخت بالاتر، شرق و غرب و شمال و جنوب آن را دور بزنند تا در حریم فضاییاش قرار نگیرند و حجم مسافر خارجیاش به اندازهی یک جزیرهی ترکیه نمیرسد، فاز دوم فرودگاه در کجای اولویت اقتصادیاش قرار دارد؟ کشوری با یک فوتبال مرده، بدون تماشاگر، ممنوع برای زنان و بدون مقام بینالمللی که از نگهداری درست ورزشگاه آريامهر(آزادی) ناتوان است، ورزشگاه جدید به چه کارش میآید، آن هم وقتی که دو ورزشگاه فرحآباد(تختی) و امجدیه، بیمصرف و ویرانشده، رها شدهاند؟
این طرحهای مالیخولیایی اقتصادی که بیش از هر چیزی، یادآور پروژهی چینی"بندر هامانتونا" در سریلانکاست(لینک)، قرار است به کدام درد امروز ایران پاسخ دهند؟ اما مهمتر؛ پول این طرحهای بیمصرف، قرار است از کجا تامین شود؟
مسلم است ج.ا که برای ادارهی خودش، مدتهاست به زدن جیب مردم با مالیات و تورم و انواع عواید و عوارض دولتی روی آورده و حتا با تمام اینها، باز در تامین مستمری بازنشستگان درمانده، یک سنت هم در بساط ندارد که بخواهد خرج طرحهای بیمصرف چینیساخت کند، تازه اگر هم داشت کمافیالسابق، به جای خرج شدن در عمران کشور، سر از کانادا درمیآورد!
بودجهی این طرحها از چین میآید، چگونه؟ براساس مدل هزار بار آزمودهشدهی تله چینی!
اجرای این طرحها را شرکتهای چینی با چند برابر قیمت واقعی پروژه بر عهده میگیرند و سرمایهی لازم طرح را هم بانکهای چینی تامین میکنند، در حقیقت از جیب خودشان به خودشان، وام میدهند و صورتحسابش را به پای ما مینویسند؛ یک میهمانی اشرافی بیپایان که مردم ایران حمال سفرهاش هستند!
و در نهایت چه خواهد ماند؟ پروژههایی بدون بازده که بارها جدول بودجهای و زمانیاش تغییر کرده و بر قیمتهای ابتدایی چند برابری آن، چند برابر دیگر هم افزودهاند، به همراه لیستی بیپایان از بدهی برای ایران که ناتوان از بازپرداختش، ناچار میشود هر جایی که چینیها میخواهند و روی هر چیزی که انگشت میگذارند را به مالکیت آنها درآورد، داراییهایی که مستقیمن با شمول "حاکمیت ملی" ما سروکار دارند، مانند؛ تصدی فرودگاه، در اختیار گرفتن جزیرهها، ایجاد پایگاههای تجاری اسمی و نظامی واقعی و ...
من ۲.۵ سال پیش، ترکمنچای چینی را "پایان ایران" دانستم و متاسفانه ما در این مدت نتوانستیم روند فروشِ ارزان ایران به چین و روسیه را متوقف کنیم، امری که عامدانه است و به جز رشوههای کلان، نگاه امنیتی در حفظ وضع موجود هم در آن وجود دارد. پروژههای اخیر، اگر به مرحلهی اجرا برسند، به جز خود ما، سرنوشت تکتک فرزندانی را که امروز در این مملکت به دنیا میآیند، دستخوش بحران، فقر و تباهی خواهد کرد و من چیزی خطرناکتر از روند روسیسازی و چینیسازی برای کشورم نمیبینم. اعتراض و ایستادن در برابر این روند، "وظیفه ملی" ماست!
✔️ @SasanAghaei
📌 لینکهای مفید
✍🏼 این پایان ایران است! (تلگرام | اپکتایمز)
✍🏼 تلهی چینی چیست و چطور کار میکند؟ (لینک)
📹 توضیح دیگری بر گرداب بدهی و تلهی چینی (لینک)
⏬ اگر اهل شنیدن هستید، این دو از اپیزود #مدبویز، راهنمای خوبیست
📻 اژدها حریصانه میبلعد! (کستباکس | تلگرام)
📻 آقای رییسجمهور! کشورتان فروخته شده (کستباکس | تلگرام)
شاهرخ شاهید درگذشت
هنرمند خوانندهای که هیچگاه رژیم غارتگر جمهوریاسلامی را برنتافت و همواره صحنه هنر را به تریبونی برای مبارزه با این گروهک ایرانخوار تبدیل میکرد.
روانش شاد
@paniranist_org
بعد از شرکای جا مانده از غارت در فاجعه ۵۷، نشریات و صدا و سیمای ملا-موتلفه-سپاه هم مجبور شدند برای دقایقی اخبار غزه، حوادث امریکا، وعدههای اقتصادی و فیل هوا کردنهای رژیم را قطع کنند و به تکذیب سخنان جناب پرویز ثابتی بپردازند.
بیگمان تا وقتی که سفره انقلاب در داخل و خارج کشور پهن است این تکذیب کردنها و مظلوم نماییها ادامه دارد.
#ساواک_کابوس_تروریستها
@paniranist_org
نهم آذر، سالروز بازپسگیری جزایر سه گانه ایرانی خجسته باد
یاد و خاطره همه فرزندان میهنپرست ایران از شاهنشاه آریامهر تا وزیر و دیپلماتهای وزارت خارجه و پرسنل ارتش شاهنشاهی که وظایف خطیر خود را به انجام رساندند گرامی باد
@paniranist_org
گفتگویم با روزنامه «بیلد» آلمان درباره نقش و هدف جمهوری اسلامی در حمله تروریستی حماس به اسرائیل در روز ۷ اکتبر، و هدف اصلی و بزرگتر این رژیم از آغاز تاسیس برای ایجاد یک خلافت شیعی
نسخه آلمانی در وبسایت «بیلد»
ترجمه فارسی «کیهان لندن» از همین گفتگو
@OfficialRezaPahlavi
کتاب کمیته ۳۰۰ کانون توطئههای جهانی
نویسنده: جان کولمن
مترجم:یحیی شمس
@ketab_siyasi
چند پرسش آقای بهراد توکلی از آقای حامد اسماعیلیون
https://vm.tiktok.com/ZGJm4kPsm/
@paniranist_org
خیلی دور، خیلی نزدیک
سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل از بسیاری جهات قابل بررسی است. سفری که کل یک پاسخ محکم به کسانی بود که ایشان را به دلیل دوری از ایران ناآگاه به مسائل سیاسی اجماعی میدانستند. هر چند در عصر ارتباطات این قبیل توجیهات بیشتر به بهانه های کودکانه شبیه است. شاهزاده در این سفر به کشوری که به دشمن شماره یک ایران تحت اشغال رژیم خمینیستی است ثابت کرد یک ایران آزاد تحت حکومت ملی و اسرائیل میتوانند دوستانی خوب در یک منطقه بحران زده باشند یا دست کم دست از تخاصم علیه هم بردارند. حضور ایشان در دیوار ندبه و باغ بهاییان این پیام را به دنیا ارسال کرد که ایران آزاد میتواند به مانند تاریخ چند هزار ساله خود محل تساهل و تسامح باشد و حکومت فعلی که همه دنیا را حتی فرَق دیگر اسلامی را در ظلالت گمراهی میداند نمایانگر تفکر ایرانی نیست. شاهزاده نشان داد که حتی به مشکلات آینده ایران هم واقف است. ایشان به جای بازدید از کارخانههای اسحه سازی و یا صنایع غذایی که اسرائیل در آنها از مزیت تولید برخودار است به سراغ آب رفت. جایی که حکومت آینده ایران را به شدت گرفتار خواهد کرد. آب بزرگترین دغدغه حکومت آینده ایران خواهد بود. شاهزاده با این حرکت نشان داد چقدر به مسائل ایران اشراف دارد. هرچند سالها ایشان از خاک دور باشند اما هنوز دل در گرو این آب و خاک دارد. شاید به ظاهر خیلی دور باشند ولی همچنان در اتمسفر ایران نفس میکشند.
به قلم هوم
@paniranist_org