parniyan7rang | Unsorted

Telegram-канал parniyan7rang - پرنیان ۷ رنگ

-

یادداشت های ادبی مهدی دهقان @Mehdi52d

Subscribe to a channel

پرنیان ۷ رنگ

🔹 دمی با خیام

در دایره‌ای کآمدن و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
               کس می‌نزند دمی در این عالم راست
               کین آمدن از کجا و رفتن به کجاست


#خیام

از رباعی‌های اصیل خیام که در #مرصادالعباد نجم رازی و #مونس‌الاحرار بدر جاجرمی آمده است.

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

فضل تو و این باده‌پرستی با هم
مانند بلندی است و پستی بـا هم
           حــال تـو به چشم ماهرویان مـانـَد
           کآنجاست مدام نور و مستی با هم

                                 #کمال‌الدین‌اسمعیل

عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشای (۶۵۸ق) می‌نویسد: نورالدین منشی پیوسته به شرب مشغول بوده، کمال‌الدین اسمعیل با جمعی بامدادی به خدمت او شدند هنوز از خواب مستی برنخاسته بود، رباعی [بالا] را بنوشت و در فرستاد. نورالدین منشی چون بر رباعی مطلع شد در جواب گفت:

چون نیست بلندی‌ات ز پستی خالی
خواهد شدن از تو دور هستی خالی
     خواهم که چو چشم و زلف خوبان نشوی
      یــک دم ز پریشــــانی و مستـــی خـــالی

                                       #نورالدین‌منشی

دولتشاه سمرقندی در تذکرة‌الشعراء (۸۹۲ق) این حکایت را در مورد نورالدین منشی آورده اما رباعی اول را به #اشهری‌نیشابوری نسبت داده است.
بعدها اوحدی بلیانی در عرفات‌العاشقین و امین احمد رازی در هفت اقلیم نیز ( احتمالا به نقل از دولتشاه ) رباعی را به اشهری نسبت داده‌اند.

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

#شاه‌شجاع راست:

روزگار آشفته‌تر، یا زلف تو، یا کار من؟
ذرّه کمتر، یا دهانت، یا دل غمخوار من؟

شب سیه‌تر، یا دلت، یا حال من، یا خال تو؟
شهد خوشتر، یا لبت، یا لفظ گوهربار من؟

نظم پروین خوب‌تر، یا دُرّ یا دندان تو؟
قامت تو راست‌تر، یا سرو، یا گفتار من؟

وصف تو دلجوی‌تر، یا شعرهای نغز من؟
هجر تو دلسوزتر، یا ناله‌های زار من؟

مهر و مه رخشنده‌تر، یا رای من، یا روی تو؟
آسمان گردنده‌تر، یا خوی تو، یا کار من؟

عشق من زاینده‌تر یا حُسن مادرزاد تو؟
بخت تو پاینده‌تر یا محنت و تیمار من؟

وعده‌ی تو کوژتر، یا پشت من، یا ابرویت؟
قول تو بی‌اصل‌تر، یا باد، یا پندار من؟

صبر من کم، یا وفای نیکوان، یا شرم تو؟
خوبی تو بیشتر، یا اَندُه بسیار من؟

چشم تو خون‌ریزتر، یا چرخ، یا شمشیر شاه؟
غمزه‌ی تو تیزتر، یا تیغ، یا بازار من؟

▫️مونس‌العشّاق و تحفة‌الآفاق، سلیمان قونوی، دست‌‌نویس شمارهٔ ۵۷۱۲ کتابخانهٔ مرعشی، کتابت ۸۶۰ ه‌ق، برگ ۲۰۱

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

🔹 از کوتاه‌ترین قالب‌های شعری جهان

گل گئدک داغــــا         قار یاغا یاغـــا
کهلیگیم اوچوب         سن گئدن باغـا

ترجمه:
بیا برویم کوه زمانی که برف می‌بارد
مرغ دلم پر می‌زند به هوای باغ تو...

بئشلیک ( دوبیتی پنج‌هجایی آذربایجانی ) از کوتاه‌ترین قالب‌های شعری ادبیات جهان است. هر مصراع آن ۵ هجاست و از دو یا سه کلمه کوتاه تشکیل می‌یابد. ساختار آن شبیه رباعی است و مصراع‌های اول، دوم و چهارم هم‌قافیه‌اند.
کل متن این شعر از نظر حجم در حد یک مصراع رباعی است و گنجاندن مطلب و موضوع کامل در آن واقعا سخت است اما سرایندگان گمنام این نغمات محلی دلنشین، خوب از عهده آن برآمده‌اند.
بیت اول معمولا به عنوان مقدمه و زمینه‌سازِ طرح مطلبی است که مدنظر سراینده بوده و در بیت دوم بیان می‌شود. علیرغم محدودیت وزنی و حجمی، غنای محتوا در این اشعار تا سرحد اعجاز پیش می‌رود و شنونده را غرق در حیرت می‌کند.
نمونه دیگری در نوازش فرزند دختر:
آران‌دا تـــک‌دی       داغ‌دا چیچــک‌دی
منیـم قیز بالام       گؤر نه گؤیچک‌دی


ترجمه:
دُردانه‌ی ییلاق است، غنچه نوشکفته کوهستان‌ را می‌ماند
فرزند دخترم را ببین که چقدر زیباست.

#مهدی‌دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

🔸 دمی با خیام

دارنده چــو ترکیب چنیــن خــوب آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست؟
            گر خوب نیامد این بنا، عیب کراست؟
            ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست؟


از رباعی‌های اصیل خیام که در #رساله‌‌التنبیه امام فخر رازی و #مرصادالعباد شیخ نجم‌الدین رازی آمده است.

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

.
شباهت رسم‌الخط دو نسخه به حدی زیاد است که با احتمال زیاد می‌توان حدس زد کاتب هر دو نسخه یک نفر است.

#مهدی‌دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

تا کی دلت از چرخ حزین خواهد بود؟
                با محنت و درد هم‌نشین خواهد بود
خوش باش که روزگار پیش از من و تو
                تا بود چنان بود و چنین خواهد بود


#هلالی_جغتایی

دیوان هلالی جغتایی، سعید نفیسی، انتشارات کتابفروشی سنائی، تهران ۱۳۳۷، صفحه ۲۱۴

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

دوشم[دستم] بگرفت آن نگـار سرمست
کـز دست مــن ِ دلشــده نتوانی جَســت
گفتم که شب است دستم از دست بدار
تــا بــا تو نگیردم کسی دست به دست!

                                #مهستی‌گنجوی

این رباعی که در نزهه‌المجالس ( سده ۷ هجری ) و خلاصه‌الاشعار ( سده ۸ هجری ) به نام مهستی ثبت شده، از زاويه نگاه يک زن سروده شده و نشانگر دغدغه خاطر و محافظه‌کاری زن در جامعه سنتی ایران است.
گرچه تاریخ ادبیات ایران به لحاظ فضا و زبان در کل تاریخی مردانه است و عاشقانه‌های زنان شاعر نیز اغلب تحت‌الشعاع این فضای مردسالار، فاقد هویت زنانه هستند؛ اما مهستی گاه این حصار را می‌شکند و از فضای مردانه رها می‌شود، فردیت زنانه خود را فریاد می‌زند و از خود ردپایی زنانه در شعر بر جای می‌گذارد.

#مهدی_دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

🔷 چهارشنبه‌های آخر سال در آذربایجان

🔹 در آذربایجان، ماه اسفند را «بایرام آیی» یعنی «ماه ِ عید» می‌نامند. جشن‌های نوروز در آذربایجان تقریبا از یک ماه مانده به نوروز آغاز می‌شد. چهارشنبه‌های اسفند هر کدام نامی دارند و هر یک منتسب به یکی از عناصر چهارگانه تشکیل دهنده زمین یعنی آب، باد، خاک و هوا.

✅ اولین چهارشنبه‌ی اسفندماه «سو چرشنبه‌سی» یعنی «چهارشنبه‌ آب» نامیده می‌شود و این باور وجود دارد که آب دوای دردهاست.

✅ دومین چهارشنبه‌ اسفندماه در آذربایجان «اود چرشنبه‌سی» یعنی «چهارشنبه‌ آتش» نام دارد. آتش پیش از اسلام، عنصری مقدس بوده و در عقاید زرتشتیان مظهر فروغ ایزدی به‌شمار می‌آید.

✅ سومین چهارشنبه «یئل چرشنبه‌سی» یعنی «چهارشنبه‌ باد» نامیده می‌شود. اهالی آذربایجان معتقدند که در این هفته، باد با آمدن خود به زمین و طبیعت، به همه نوید بیداری می‌دهد.

✅ آخرین چهارشنبه‌ سال «تورپاق چرشنبه‌سی» یعنی «چهارشنبه‌ خاک»  نامیده شده‌ است. این نامگذاری به این دلیل است که در آخرین چهارشنبه‌ سال، زمستان رو به پایان است و هوا رو به گرما می‌رود، زمین کم‌کم آماده‌ی رویش می‌شود و خاک، آمدن بهار را با رویش گل‌ها و گیاهان نوید می‌دهد.

◀️ تا چند دهه پیش در آذربایجان، در هر یک از چهارشنبه‌های یادشده، آیین‌ها و مراسم خاصی برگزار می‌شد و در هر یک از این هفته‌ها زمان غروب سه‌شنبه، آتش‌افروزی می‌شد. اما معمولا آیین‌های چهارشنبه آخر سال به دلیل نزدیکی عید و بهار پرطمطراق‌تر از چهارشنبه‌های قبلی برگزار می‌شد.
در گذر زمان و طی سده اخیر با غلبه مدرنیته بر باورهای پیشین، جشن‌ها و آیین‌های مربوط به بایرام آیی در چهارشنبه آخر سال تجمیع گردیده و امروزه مراسم و آیین‌ها فقط در چهارشنبه‌ آخر سال اجرا می‌شود.

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

جان چيست؟ غم و درد و بلا را هَدَفى   
دل چيست؟ درون ِ سينه سوزىّ و تَفى

القصّه پی ِ شکستِ ما بسته صفى         
مرگ از طرفىّ و زندگى از طرفى‏!


#مومن_یزدی

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

🔹 #یاد_پدر_به_خیر...

یـاد ِ پـدر به خیـر، چـه مهمان‌نـواز بـود
کـارش همــه نـوازش اهــل نیــاز بـــود
او، واپسین گل از چمن حسن و ناز بود

            او رفت و گشت قامت طالع سیاه‌پوش
            بی‌او، چراغ مهر و محبت شده خموش

‏                                                         ●‏●●

منیـم آتـام سفره‌لی بیــر کیشی‌ایدی
ائل الیندن توتماق اونون ایشی‌ایدی
گـؤزللــرین آخیــره قــالمیشی‌ایــدی
                         اوندان سورا دؤنرگه‌لر دؤندولر
                         محـبتیـن چیراقلاری سؤندولـر

#روز_پدر
#یاد_پدر
#شعر‌شهریار
#ترجمه‌مشروطه‌چی
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

نسخه الکترونیکی شماره اوّل مجلّه سفینه تبریز
(ویژه نامه حافظ پژوهی در آذربایجان / 330 صفحه / پاییز 1395)

t.me/Safinehyetabriz

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

در مطبخ عشق جز نکو را نکشند
                    لاغرصفتان زشت‌خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز
                    مردار بُوَد هر آنچ او را نکشند

#شمس_بط

🔸 شعری زیبا و بسیار معروف منسوب به شاعری ناشناخته و گمنام در سفینه رباعیات کتابخانه آیت‌ا... مرعشی ( دستنویسی از اوایل سده ۸ هجری که تحت عنوان سفینه کهن رباعیات به اهتمام آقایان مرادی و افشین‌وفایی تصحیح و چاپ شده است. )

🔸 پیشتر و در سه منبع از سده ۷ هجری، رباعی بدون ذکر نام سراینده درج شده است:
۱.  الاقطاب‌القطبیه عبدالقادر اهری،
۲. مناهج‌الطالبین سید محمد بخاری
۳. رساله نزهه‌العاشقین محمد زنگی بخاری

🔸 رباعی در مناقب‌العارفین افلاکی ضمن حکایتی و از قول مولانا نقل شده و به همین اعتبار به مولوی نیز منسوب گردیده، اما در نسخه‌های خطی و چاپی دیوان مولانا نیامده است.

🔸در نسخه‌ای از دیوان خاقانی به تاریخ ۷۶۳ هجری که به اهتمام جهانگیر منصور تصحیح و چاپ شده، این رباعی به نام خاقانی ثبت است؛ اما در نسخه‌های متعدد از دیوان خاقانی که در چاپهای سجادی، عبدالرسولی و کزازی مورد استفاده بوده‌اند نیامده است.

🔸 در سده ۱۰ هجری و در دو منبع این رباعی ثبت است. محمد قزوینی در ترجمه مجالس‌النفائس امیرعلیشیر آن را به دختری ( بدون ذکر نام ) منسوب کرده و می‌نویسد: این رباعی شعر دختری است.
حافظ حسین کربلایی تبریزی در روضات‌الجنان آن را به نام دختر شیخ فضل‌ا... نعیمی حروفی آورده است.

🔸 در مجموعه رباعیات سرمد کاشانی شاعر سده یازده وارد شده و در ریاض‌العارفین هدایت نیز به نام سرمد آمده؛ اما با توجه به ثبت رباعی در منابع متعدد در سده‌های ۷ و ۸ و ۱۰ هجری، این انتساب صحیح نیست.

🔸 مصراع اول در الاقطاب‌القطبیه و نسخه دیوان خاقانی "در مسلخ عشق . . ." ثبت شده و همین صورت از رباعی مشهور است، اما بقیه منابع یاد شده همگی "در مطبخ عشق . . ." نوشته‌اند.

#مهدی_دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

بس رنج و عنا که دل کشید از دیده
               بس شربت غم که دل چشید از دیده
آن چیست بگو که دل ندید از دیده
               کار من و دل به جان رسید از دیده !

#کمال_اسمعیل

▫️سفینه کهن رباعیات ( سده ۸ هجری )، تصحیح و تحقیق: ارحام مرادی و محمد افشین وفایی، تهران، سخن ۱۳۹۵، ص ۱۶۵

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

در دیوان ترکی نسیمی غزلی مشابه این غزل وجود دارد که از معروف‌ترین اشعار نسیمی است. دو غزل از جهات لفظی و معنوی تقریبا ترجمه هم هستند اما استحکام سخن و فخامت لفظ در غزل ترکی در حد بالاتری قرار دارد. ذیلا دو بیت آغازین غزل ترکی با ترجمه ذکر می‌شود:

منده سیغار ایکی جهان من بو جهانه سیغمازام
گوهر لامکان منم ، کون و مکانه سیغمازام

عرش‌له فرش و کاف و نون، منده بولوندو جمله چون
کس سؤزونو اوزاتما کیم، شرح و بیانه سیغمازام


ترجمه:
دو جهان در وجود من می‌گنجند، اما من در این دنیا نمی‌گنجم
من گوهر لامکان هستم که در کائنات و مکانها نمی‌گنجم

عرش و فرش و کاف و نون جملگی در وجود من یافت می‌شود
سخن کوتاه باید، که من در شرح و بیان نمی‌گنجم

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

.
سیزده را همه عالم بدر امروز از شهر

من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم
!

#شهریار

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

.
🔹 این غزل در #تذکره‌الشعراء امیر دولتشاه سمرقندی ( ۸۹۲ ق ) و #عرفات‌العاشقین اوحدی بلیانی ( ۱۰۲۴ ق ) به نام #اشهری_نیشابوری آمده است. از مقایسه مطالب و اشعار اشهری در این دو منبع چنین به نظر می‌رسد که تذکره‌الشعرا به عنوان منبع مورد استفاده اوحدی بوده و به احتمال زیاد اوحدی این غزل را به نقل از دولتشاه به نام اشهری آورده است.

🔹 #مونس‌الاحرار، #آتشکده‌آذر، #هفت‌اقلیم و #مجمع‌الفصحا منابع دیگری که نمونه شعر اشهری در آنها ثبت شده، این غزل را ندارند. و به جرات می‌توان گفت تذکره دولتشاه تنها منبع انتساب این غزل به اشهری است. با توجه به اینکه مونس‌العشاق از نظر تاریخی اقدم بر تذکره‌الشعراست، بعید نیست دولتشاه در انتساب غزل به اشهری خطا کرده باشد.

🔹 نکته‌ای که این حدس و احتمال اشتباه دولتشاه را تقویت می‌کند این که وی در انتساب شعر دیگری به اشهری نیز اشتباه کرده است.
دولتشاه رباعی زیر را که با استناد بر تاریخ جهانگشای جوینی سروده کمال‌الدین اسماعیل است به نام اشهری آورده:

فضل تــــو و این باده‌پرستی بـــا هم
مـــانند بلندی است و پستی بــــا هم
حال تــــو به چشم خوبرویان مـــاند
کآنجاست همیشه نور و مستی با هم

#مهدی‌دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

میخانه اگر ساقیِ صاحب‌نظری داشت
می‌خواری و مستی ره و رسم دگری داشت

پیمانه نمی‌داد به پیمان‌شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت

بیدادگری شیوهٔ مرضیّه نمی‌شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت

یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی‌مانْد
مرغ دلِ غم‌دیده اگر بال‌ و‌ پَری داشت

افسوس که دست ستم از ریشه برآورد
هر شاخ برومند که امّیدِ بَری داشت

در معرکهٔ عشق که پیکار حیات است
مغلوبْ حریفی که به‌جز سر سپری داشت

"سرمد" سرِ پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت.

#صادق‌سرمد ( درگذشت: ۱۳۳۹ ش )

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

گیتی که سمند ستمش در زین است
با کس نرود راست که او فرزین‌است
هر دم جگری به تیغ هجری بخلد
تا بود و بُود پیشه و کارش این‌است


#جنگ_نظم_و_نثر سده ۸ ق. ص ۱۹۸
به شماره ۱۰۹۴.or کتابخانه لیدن هلند

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

🔹 پنبه‌ی داغ جنون

پنبــه‌ی داغ جنــون ایچــره نهــاندیر بدنیـم
دیری اولدوقجا لباسیم بودور اؤلسم کفنیم

جانی جانان دیله‌میش وئرمه‌مک اولماز ای دل
نه نزاع ائیله‌یه‌لیم! اول نه سنین‌دیر نه منیم..


#فضولی

ترجمه:
تمام بدنم در استتار پنبه داغ جنونی است که بر جانم مستولی است. این ( پنبه داغ جنون ) تا زمانی که زنده‌ام پوشاک تن است و چون بمیرم همچون کفنم
ای دل بر سر ِ جانی که جانان طلب کرده، نزاع نتوان کرد؛ چرا که جان نه از آن من است و نه از آن تو...

🔸 طبق باور قدما شخص مجنون یا سودازده را با پنبه داغ می‌زدند تا عامل جنون از بدنش خارج شود. این باور به گونه‌ای دیگر تا امروز باقی است در آذربایجان بدن شخصی را که به شدت ترسیده و ترس بر جانش مستولی شود جهت زائل کردن ترس، با پنبه داغ می‌زنند. ( قورخولوق گؤتورمه )

🔸 شاعر در مصراع اول می‌گوید جنون ( عشق ) او در حدی است که برای رفع این جنون نه تنها باید او را با پنبه داغ کنند بلکه باید تمام بدنش را در پنبه‌ی داغ نهان کنند ( سراسر بدنش پنبه داغ شود )
در ادامه و در مصراع دوم:
مجنون عشقی که سراسر بدنش با پنبه‌ی داغ پوشانده شود آن پنبه‌ی سفید در حیات و ممات در حکم لباس و کفن اوست.

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

زیب چمــن حُسن قوام قد توست
در شهر قیامت از قیـام قد توست
        دانی که چرا سرو سهی آزاد است
        زیرا که به راستی غلام قد توست


#شمس‌قواس‌تبریزی

🔹 شمس قَوّاس تبریزی از شعرای گمنام و بی‌دیوان است که نام و شعرش در روضةالناظر آمده؛ و در منبع دیگری نام او را ندیده‌ام. قواس در لغت به معنای کمانگر، کماندار، کمان‌ساز و کمان‌فروش است و به نظر می‌رسد نشان از شغل و مهارت شاعر دارد.

🔹 رباعی فوق در روضةالناظر در دو موضع آمده، در نسخه استانبول در برگ ۲۳۳ به نام مهستی و در برگ ۲۷۰ به نام شمس قواس تبریزی است. اما با مقابله نسخه تبریز معلوم می‌شود کاتب نسخه استانبول در این موضع سهوا نام شمس قواس را از قلم انداخته و نام مهستی را که بیت قبل از این رباعی، سروده اوست برای این رباعی ذکر کرده است.

🔹 بیت قبل از این رباعی در روضةالناظر که بر اساس نسخه تبریز سروده مهستی است بیت دوم از یک رباعی است که در نسخه استانبول با عنوان "فرد" نقل شده:

هر دعوی خوبی که تو دی می‌کردی
انصــــاف کــــه امروز پریش آوردی


بیتی نویافته از مهستی که آن را در منبع دیگری ندیده‌ام.

#مهدی‌دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

اصلاح یک رباعی نزهةالمجالس

در نمط سی و ششم از باب یازدهم نزهةالمجالس که اختصاص به رباعیات سؤال و جواب دارد، این رباعی به نام نظامی گنجوی نقل شده است (چاپ اول، ۴۳۰، شمارۀ ۲۶۳۴):
گفتم: سخنم با تو عیاری بدهاد
در عشق تو ایزدم قراری بدهاد
گفتا که: از این دعا غرض چیست تو را؟
گفتم: وصلت، گفت: خدایت بدهاد!

شادروان محمدامین ریاحی در بخش «تصحیحات و نسخه بدل‌ها» مرقوم فرموده: «قافیه غلط است و تصحیح ممکن نشد» (ص ۶۲۳). شادروان سعید نفیسی که پیشگام محققان ایرانی در استفاده از دستنویس نزهةالمجالس بوده، رباعی را به نقل از کتاب مذکور در دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی آورده (ص ۳۵۱)، و مصراع چهارم رباعی را به سلیقۀ خود بسامان کرده است:
گفتم: وصلت، گفت که: آری بدهاد!

خوشبختانه با دسترسی به سفینۀ رباعیات شمارۀ ۱۲۰۳ کتابخانۀ دانشگاه استانبول که نسختی ناقص از نزهةالمجالس است، متوجه شدم که رباعی مذکور، در اصل دو رباعی مجزّا بوده که ابهری کاتب نزهةالمجالس آن‌ها را ترکیب کرده است. این اشتباه در رباعیات متحد الشکل گاهی اتفاق می‌افتد. متن و عنوان دو رباعی در سفینۀ مذکور چنین است (برگ ۲۹پ):

لغیره
گفتا سخنم با تو عیاری بدهاد
در عشق تو ایزدم قراری بدهاد
گفتا همه ساله کار تو عشق بود
بی‌کاران را خدای کاری بدهاد!

امام اثیر گوید
گفتم که خدا کام و هوایت بدهاد
در عشق تو ایزدم قراری بدهاد
گفتا که از این دعا غرض چیست تو را؟
گفتم وصلت، گفت خدایت بدهاد!

البته کاتب سفینۀ رباعیات استانبول نیز از لغزش مصون نمانده و مصراع دوم رباعی اول را در رباعی دوم تکرار کرده است. تا اینجا ما دو رباعی مجزّا داریم که هنوز تکلیف یک مصراع آن‌ روشن نیست. خوشبختانه شکل کامل رباعی دوم در سفینۀ اشعار شمارۀ ۹۰۰ مجلس که در اوایل قرن هشتم پدید آمده، موجود است. عنوان رباعی در آنجا «ایضاً» است، اما به فرد خاصی اشاره ندارد (ص ۵۴۲):
گفتم که فلک کام و هوایت بدهاد
ایام دلی طرب‌فزایت بدهاد
گفتا که از این دعا غرض چیست تو را؟
گفتم وصلت گفت خدایت بدهاد!


اگرچه متن کامل دو رباعی به دست آمد، اما مشکل دیگری که وجود دارد، تعیین شاعر این دو رباعی است. نظامی گنجوی را باید شاعر کدام رباعی بدانیم؟ در سفینۀ رباعیات استانبول، نظامی گنجوی سرایندۀ رباعیِ بعد از این دو (شمارۀ ۲۶۳۵ نزهةالمجالس) شمرده شده: گفتم هوس نرگس شهلات کنم.

منظور از «امام اثیر» که در سفینۀ رباعیات استانبول آمده، امام اثیرالدین ابهری است یا اثیر اخسیکتی؟ عجالتاً نمی‌دانم. نام اثیر در نزهةالمجالس بر رباعی ماقبل آن‌ها آمده است (شمارۀ ۲۶۳۳): گفتم که دلم گفت مدارا نکنم. در دیوان اثیر، هیچ کدام از این دو رباعی موجود نیست. در عوض اثیر رباعیی دارد که با رباعی دوم مورد بحث، اشتراک قافیه و ردیف دارد (جُنگ رباعی، ۲۳۶):
یارب دلکی مهرفزایت بدهاد
بِهْ زین نظری به من گدایت بدهاد
شوخی و کشی و دلفریبی و جمال
داری همه جز وفا، خدایت بدهاد!

ممکن است همین رباعی، گردآورنده یا کاتب نزهةالمجالس را به خطا افکنده و رباعی متن را از اثیر پنداشته باشد. عجالتاً روشن شد که ما با دو رباعی سر و کار داریم و نظامی گنجوی ممکن است گویندۀ یکی از آن‌ها باشد یا طبق سفینۀ رباعیات، شاعرِ رباعی بعد از آن‌ها باشد.
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

دوست بی‌پروا ، فلــک بی‌رحم ، دوران بی‌سکون
درد چُوخ¹، همدرد یُوخ²، دشمن قوی، طالع زبون

ســایــه‌ی امیــد زائــل ، آفتــاب شــوق گــــرم
رتبــه‌ی اَدبــار عــالــی ، پــایــه‌ی تــدبیــر دون

من غریب ملک، راه وصل پر تشویش و مکر
مـن حریف سـاده‌لوح و، دهر پُر نقش فسون

#فضولی
____

1_ چوخ: زیاد
2_ یوخ: نیست

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

گر جور کنی، جور تو بر دیده نهیم
                    منت همه بر جان ستمدیده نهیم
شوریده شده‌ست عالم دل ز غمت
                    این نیز بر آن عالم شوریده نهیم

                                            (شاعر ناشناس)

▫️نسخه خطی مجلس به شماره ۶۵۱ سنا [ سفینه شعر از شاعران سده ۷ و پیش از آن ]، مولف و کاتب ناشناس، کتابت احتمالا در سده ۱۱ هجری قمری، ص ۴۵۷

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

«روضة‌الناظر و نزهة‌الخاطر» مجموعه‌ای است از منتخبات اشعار فارسی و عربی که عزالدین عبدالعزیز کاشی در اوایل سده ۸ هجری گردآوری کرده است. این اثر از نظر معرفی و ارائه نمونه‌های شعری تعدادی از شاعران گمنام و بی‌دیوان دارای ارزش و اهمیت ویژه‌ای است و مشتمل است بر بیش از ۱۵۰۰۰ بیت شعر عربی و فارسی از حدود ۳۰۰ شاعر، که تعداد قابل توجهی از آنها ناشناخته‌اند. شاعرانی چون بدیع خاتمی، صائن‌الدین شیرازی، قطب ساوه، تاج جامی، نور منشی و ...     
کاشی در اوراق مختلف این اثر نزدیک به ۵۰۰ رباعی بصورت پراکنده ثبت کرده که کمتر از نصف آنها یعنی ۲۲۹ رباعی با ذکر نام شاعر و بقیه بدون ذکر نام سراینده آمده‌اند. کمال اسماعیل با ۷۷ رباعی و پس از او مولف جُنگ با ۲۰ رباعی بیشترین سهم از رباعیات این مجموعه را دارند.    
رباعیات مندرج در این جُنگ جهت مطالعه و استفاده علاقه‌مندان و پژوهشگران تقدیم می‌گردد. جهت سهولت در مطالعه و تحقیق، ترتیب رباعیات بصورت الفبایی با توجه به حروف پایانی کلمات ردیف ( یا قافیه ) تنظیم گردید.

#مهدی_دهقان
@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

.
🔸#عـادت_ایـام

بلبل گله‌گونه‌ای به گل کرد آغاز
کی آمده دیر ، زود می‌گردی باز
                گل گفت که وصل کوته و هجر دراز
                دانی که به اختیار ما نیست ، بساز!

گل می‌شد و با صباش پیغام این بود
کآغاز چه بایست ، چو انجام این بود
               در رفت به خود صبا و با گل می‌گفت
               ما را چه گنه،
#عادت_ایـام این بود!
                                             (شاعر ناشناس)

▫️خلاصةالاشعار‌ فی‌الرباعیات، ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی، کتابت سال ۷۲۱ هجری قمری، [ بخشی از مجموعه‏ سفینه تبریز ]، دستنویس شماره ۱۴۵۹۰ کتابخانه مجلس، برگ ۳۰۷

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

«دریغا استاد سلیم نیساری! »

حافظ در شعرش به تبریز اشاراتی دارد، ازجمله این بیت:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
( با این توضیح که به قرینهٔ بغداد، درمی‌یابیم مرادش از عراق، عراقِ عجم بوده).
آذربایجانی‌ها گویا بیش از هر قوم و گویش‌ورِ غیرفارسی‌زبانِ ایرانی، به حافظ‌پژوهی گرایش داشته‌اند. هم مصحّحِ آذریِ دیوان حافظ داریم و هم تحلیلگر و ... . از ابوطالب تبریزی ( یا لندنی و اصفهانیِ نویسندهٔ سفرنامهٔ سفینهٔ طالبی، چاپ استاد حسین خدیو‌جم) که تباری آذری داشته، گرفته (که با مقابلهٔ ۱۲ نسخه، نخستین گام را در تصحیح دیوان حافظ برداشت؛ چاپ ۱۲۰۶ قمری در کلکته؛ چاپ در ایران به‌کوششِ حسین خدیو جم، ۱۳۵۲) تا عبدالرحیم خلخالی که سال ۱۳۰۷ نسخهٔ مکتوب به‌سالِ ۸۲۷ (کهن‌ترین نسخهٔ شناخته‌شده تا آن زمان) را منتشرکرد و مجموعه‌مقالاتی نیز با‌عنوانِ حافظ‌نامه از او دراختیارِ ماست. نیز استاد منوچهرِ مرتضوی که با تألیف مکتب حافظ (چاپِ نخست، باعنوانِ «جامِ جم»، ۱۳۳۷) پیشروِ حافظ‌پژوهیِ نوین به‌شمار‌می‌رود. در میانِ این استادان، استاد رشیدِ عیوضی در تصحیحِ دیوانِ حافظ چهره‌ای نامدارند. ایشان نخست باهمکاریِ دکتر اکبر بهروز تصحیحی از دیوان حافظ ارائه‌دادند (۲۵۳۶) و سپس در تلاشی دیگر برپایهٔ هشت نسخهٔ کهن مستقلاً شعر خواجه را تصحیح کردند ( انتشارات صدوق ۱۳۷۶). استاد عیوضی صاحب اثر بسیار ارجمندی نیز هستند با عنوانِ حافظ برتر کدام است؟ (انتشارات امیرکبیر ۱۳۸۴). در این اثر گزینش‌های چاپ‌های سایه، سلیم نیساری، خرمشاهی_جاوید با تصحیح خودشان سنجیده‌شده‌است. از دیگر آذری‌زبان‌های حافظ‌پژوه می‌توان از استادان محمد‌امین ریاحی (نویسندهٔ گلگشت در اندیشه و شعر حافظ) و زریاب خویی (نویسندهٔ آیینهٔ جام) که باریک‌بینانه ابهام‌هایی در حوزهٔ حافظ‌پژوهی را برطرف ساختند، نام برد. استاد حسن انوری نیز در همین زمره‌اند. ایشان هم سرپرستی واژه‌نامهٔ بسامدی دیوان حافظ را به‌عهده داشتند (کلک خیال‌انگیز، ۵جلد، انتشارات سخن) و هم کتاب موجزی باعنوان یک‌ قصه بیش نیست، نگاشته‌اند که بارها چاپ شده‌است. در این میان مترجم شرح سودی بُسنوی بر حافظ را نیز نباید از یاد برد: خانم عصمت ستارزاده دختر ستارخان، سردار ملی.

اگر تلاش‌های فریدون‌میرزا گورکانی را که به‌همت او چند عالم در دههٔ نخست قرن دهم ( ۹۰۷ قمری) با مقابلهٔ ده‌ها نسخه دیوان حافظ را (البته با شیوه‌های رایج در آن روز) تصحیح کردند و نیز همت ابوطالب تبریزی و تصحیح ذوقی اما بنابه‌ضرورتِ روزگارِ قدسی را، نادیده بگیریم، شیوهٔ مصححان دیوان حافظ از روزگار خلخالی به این‌سو، به پیش و پس از تصحیح استاد خانلری تقسیم می‌شود. استاد خانلری آغازگر راهی است که تا به‌امروز در این راه کسی را دقیق‌تر و امانت‌دارتر از او نمی‌شناسیم. او جز یکی دو مورد (از جمله « عبوس زهد...» که به‌جای «ننشید» تصحیح قیاسی کرده‌اند: «بنشیند») با وسواس تمام تفاوت ضبط‌های ۱۴ نسخه ( قدیمی‌ترین: ۸۱۱ ؛ متأخترین: ۸۳۸) را به‌دست‌داده است.

زنده‌یاد استاد دکتر سلیم نیساری دنبال‌کنندهٔ شیوهٔ استاد خانلری و الگوی نستوهی و استمرار در کار حافظ‌پژوهی است. ایشان نخست سال ۱۳۲۷ اثری درباب حافظ با عنوان سخن حافظ منتشر کردند و درست نیم قرن پس از آن دیوان حافظ را برپایهٔ ۴۸ نسخه تصحیح کردند (انتشارات سینانگار، ۱۳۷۷). و درنهایت ثمرهٔ یک‌عمر حافظ‌پژوهی خویش را با عنوان «دفتر دگرسانی‌ها در غزل حافظ» (۱۳۸۵ انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی) به حافظ‌دوستان تقدیم کردند؛ کاری است به‌راستی کارستان؛ و البته نقدهایی نیز بر آن وارد است، به‌ویژه کنارگذاشتنِ ده‌ها غزل که از پشتوانهٔ ده‌ها نسخه برخوردارند و نیز تفاوت‌هایی در ترتیب ابیات و کاستی‌ها و افزونی‌های برخی غزل‌ها. تا آن‌جا که می‌دانم مستدل‌ترین انتقادها بر کار ایشان را در لابه‌لای شرح شوق نوشتهٔ استاد دکتر سعید حمیدیان باید جُست. استاد نیساری به‌برکتِ بیش‌از نیم‌قرن موانست با شعر خواجه و تخصص در نسخه‌پژوهی، از نسخه‌شناسان و خط‌شناسان بزرگ فرهنگ ما نیز بوده‌اند. هرچند در این زمینه نیز در کارشان اما و اگرهایی است. ازجمله سال ۱۳۸۷ که مجموعه‌غزل‌هایی مکتوب در روزگار حیات حافظ (به خط علا‍ء مرندی به کوشش دکتر علی فردوسی، انتشارات دیبایه) به‌چاپ رسید و ایشان ( و نیز استاد خرمشاهی) نسخه را اصیل تشخیص ندادند، اما بعدها مقالهٔ مفصل استاد ایرج افشار و تأیید استاد شفیعی کدکنی از اصالت نسخه خبرداد.

استاد نیساری یک اثر کمترشناخته و بسیار تخصصی نیز درباب حافظ منتشر کردند: «تبصره‌ای بر تدوین غزل‌های حافظ» (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۲) این اثر سرشار از اشارات ارجمندی است درباب اصول نسخه‌پژوهی دیوان حافظ. استاد زنده‌یاد نیساری، سال‌ها عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودند.
یادشان گرامی!

@azgozashtevaaknoon

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

▫️رباعیات فارسی در پنج دستنویس کهن، سید علی میرافضلی، آینۀ پژوهش، سال سی و چهارم، شمارۀ چهارم (پیاپی ۲۰۲)، مرداد و شهریور ۱۴۰۲، ۲۵-۴۸
‏..

یکی از منابع ارزشمند اشعار کهن پارسی، یادداشت‌هایی است که دارندگان نسخه‌های خطی در اوراق سفید اول و آخر دستنویس‌ها، فواصل رسالات، و هامش اوراق کتابت کرده‌اند. هرچه تاریخ نسخه‌ها و به طریق اولی تاریخ کتابت این یادداشت‌ها قدیمی‌تر باشد، بر ارزشمندی آن‌ها افزوده می‌شود. در مقالۀ پیش رو، ۵۷ رباعی از پنج دستنویس کهن استخراج و با توضیحات لازم عرضه شده است. این رباعیات به نام خیام، مهستی گنجوی، اوحد‌الدین کرمانی، کمال اسماعیل اصفهانی و دیگران ثبت شده و برخی از رباعیات نیز فاقد نام گوینده است. دو رباعی در این منابع، ترجمۀ اشعار عربی ویا بالعکس است و از منظر ادبیات تطبیقی در خور اهمیت و استناد است.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

آن دم کــــــه اجل موکل مرد شــــــــود
آهش چــــو دم سحرگهی سرد شــــــود
خورشید که پُردل‌تر از آن چیزی نیست
در وقت فرو شدن رُخَش زرد شــــــــود
                           #عمادالدین_نسیمی

سیدعمادالدین متخلص به نسیمی از شاعران و عارفان برخاسته از مکتب حروفیه در سده ۸ هجری است. نسیمی اصالتاً ترک زبان بود و با اشعار ترکی و فارسی و عربی خود نقش بسزایی در گسترش اندیشه‌های فضل‌الله نعیمی داشت.
زادگاه نسیمی مشخص نیست او را شروانی و گاه شیرازی خوانده‌اند. برخی او را اهل اورمیه و یا تبریز معرفی می‌کنند. و عده‌ای وی را اهل بغداد و از ترکمانان عراق می‌دانند.
قدیمی‌ترین سند در باب مزار نسیمی، سیاحتنامه اولیا چلبی است. او در توصیف شهر حلب از «تکیه شیخ نسیمی» سخن می‌گوید: مردم روایت کنند که نسیمی پس از کنده شدن پوست از تنش به این مکان آمد و قرآن تلاوت کرد و غیبش زد!
آرامگاه نسیمی اکنون در شهر حلب سوریه واقع است.
نسیمی در سال ۸۰۷ هجری بر سر پایبندی به عقایدش بعد از حبس و شکنجه‌های فراوان در زندان حلب، به طرز وحشتناکی زندگی را بدرود گفت. زنده زنده پوست بدنش را کـَــنده و پیکرش را قطعه قطعه کردند!
در هنگام اجرای حکم، خون زیادی از شاعر می‌رود و یکی از زاهدان به طعنه می‌گوید: تو که آنقدر اناالحق می‌گویی نباید از مرگ هراسی داشته باشی! پس چرا این گونه از ترس رُخت زرد شده است؟ نسیمی در پاسخ می‌گوید:

             آن دم که اجل موکل مرد شود
             آهش چو دم سحرگهی سرد شود
             خورشید که پردل‌تر از آن چیزی نیست
             در وقت فرو شدن رُخَش زرد شود

@parniyan7rang

Читать полностью…

پرنیان ۷ رنگ

من گنج لامکانم ، در لامکان نگنجم
برتر ز جسم و جانم در جسم و جان نگنجم

عقل و خیال انسان ره سوی من ندارد
در رسم از آن نیایم در عقل از آن نگنجم

من بحر بی کرانم حد و جهت ندارم
من سیلم و شکافم در ناودان نگنجم

من نقش کایناتم من عالم صفاتم
من آفتاب ذاتم در آسمان نگنجم

من صبح روز دینم من مشرق یقینم
در من گمان نباشد من در گمان نگنجم

من جنت نعیمم من رحمت رحیمم
من گوهر قدیمم در بحر و کان نگنجم

من جان جان جانم برتر ز جسم و جانم
من شاه بی نشانم چون در نشان نگنجم

من رکن ضاد فضلم من دست زاد فضلم
من روزه‌دار فضلم من در زمان نگنجم

من مصحف کریمم در لام فضل میمم
من آیت عظیمم در لامکان نگنجم

من سر کاف و نونم من بی‌چرا و چونم
خاموش و لاتحرک من در بیان نگنجم

من منطق فصیحم من همدم مسیحم
من کاسه سپهرم در هفت خوان نگنجم

من قرص آفتابم چرخ است آسیابم
من لقمه بزرگم اندر دهان نگنجم

من جانم ای نسیمی یعنی دم نعیمی
درکش زبان ز وصفم من در زبان نگنجم

#نسیمی

▫️دیوان نسیمی، دستنویس شماره ۳۹۷۷ کتابخانه ایاصوفیه، کتابت سلطان احمد هروی به سال ۹۰۹ قمری، برگ ۴۶

@parniyan7rang

Читать полностью…
Subscribe to a channel