کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/qoqnoospub آدرس فروشگاه: انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب آدرس سایت: www.qoqnoos.ir ارتباط با ما: @qoqnoospublication
بر اين اساس، رمانتيكها پيرو سنتي ارسطويي بر سرشت اجتماعي انسان تاكيد ميورزيدند. در سطح هنجاري، نفع شخصي نهتنها منطقا، بلكه اخلاقا نيز فرع بر خير عمومي است؛ فرد بايد در جهت خير عمومي عمل كند هرچند بر خلاف نفع شخصياش باشد. نتيجه اين نگاه، ديدگاه خاصي در باب دولت است كه بنا بر آن هدف دولت نهتنها بايد صيانت از حقوق افراد، بلكه بايد همچنين تضمين خير عمومي باشد. به اين ترتيب، رمانتيكها ايدئال اجتماع خود را در قالب استعاره دولت ارگانيك پروراندند كه در مقابل تعبير دولت ماشيني روشنگري قرار ميگرفت و دو ويژگي اساسي داشت: يكم، برخلاف دولت ماشيني كه از بالا و از بيرون هدايت ميشود، دولت ارگانيك همانند هر ارگانيسمي از اجزايي خودسامانده و خودسازنده تشكيل شده و حيات آن متكي بر مشاركت فعال شهروندان آزاد و گروههاي خودآيين است. دوم، برخلاف دولت ماشيني كه براساس طرحي انتزاعي و تحميلي از بالا عمل ميكند، دولت ارگانيك همچون هر ارگانيسمي رشد ميكند و ساختار آن برآمده از بسط تاريخي و از پايين است. به اين ترتيب، رمانتيكها با ايدئال اجتماع خود در پي برآوردن آزادي هم براي فرد و هم براي اجتماع بودند. آنان ميخواستند با ايجاد يك كل ارگانيك در ساحت سياسي-اجتماعي بيگانگي فرد و ديگري را از ميان بردارند. (بيزر، 86-88)
ادامه در لینک زیر
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/217427/
@qoqnoospub
درد مشترک
انتشار ترجمة نکتة جزئی رمان جنجالی عدنیه شبلی
در هفتادوپنجمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت که ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شد، قرار بود بنیاد «لیتپروم» به خاطر رمان «نکتة جزئی» جایزةویژهاش را به عدنیه شبلی، نویسنده فلسطینی اهدا کند اما به دلیلطوفان الاقصی و جنگ غزه، یورگن بوس، مدیر نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعلام کرد این جایزه در فرصت دیگری به شبلی اهدا میشود. پس از اظهارت یورگن بوس، بیش از ۶۰۰ نویسندة مطرح جهانی با امضای نامهای سرگشاده، لغو برنامه تجلیل از عدنیه شبلی را تقبیح کردند. در این نامه که به امضای چهرههایی چون آنی ارنو برندةنوبل، اولگا توکارچوک برندة نوبل، آن انرایت، کامیلا شمسی، هشام مطر، راوی هیج، لیلا ابولیلا، ریچارد فلاناگان، والاس شاون، کالم توییبین، ایلین مایلس، هری کونسرو، سافیر، راشل کوشنر و صدها نویسنده دیگر و نیز دهها ویراستار، نمایشگاه کتاب و ناشر جهانی رسیده بود، آمده بود: «در حالی که کتاب «تکتة جزئی» شبلیتوسط دو روزنامهنگار و ویراستار ادبی آلمانی یهودستیزانه خوانده شده تا به آن انگ بچسبانند، دیگر منتقدان جدی ادبی به وضوح اینموضوع را در مطبوعات آلمان و دیگر نشریات ادبی کاملاً رد کردهاند.»آنها در ادامة نامة خود نوشته بودند: «نمایشگاه کتاب فرانکفورت به عنوان یک نمایشگاه بزرگ بینالمللی کتاب، مسئولیت دارد فضاییبرای نویسندگان فلسطینی ایجاد کند که آنها هم بتوانند افکار، احساسات و تأملات خود را در مورد ادبیات در این دوران وحشتناک و ظالمانه به اشتراک بگذارند، نه اینکه بخواهد صدای آنها را خاموش کند.»
به تازگی رمان جنجالی عدنیه شبلی توسط انتشارات ققنوس و با ترجمةسارا مصطفیپور منتشر شده است.
عدنیه شبلی، نویسنده و مقالهنویس فلسطینی، سال ۱۹۷۴ به دنیاآمد. تحصیلاتش را در مقطع دکتری رسانه و مطالعات فرهنگی از دانشگاه شرق لندن به پایان رساند و مدتی استاد مهمان دانشکدة فلسفه و مطالعات فرهنگی دانشگاه بیرزیت فلسطین بود. او اکنون ساکن برلیناست. آثار عدنیه شبلی به زبانهای مختلفی از جمله آلمانی، انگلیسی،فرانسوی، ایتالیایی و كرهای ترجمه شده است. دو رمان اول شبلی«حس» و «ما همگی به یک اندازه از عشق دوریم» (۲۰۱۲) نیز مورد توجه منتقدان قرار گرفته بودند و سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۴ جایزۀ نویسندگانجوان بنیاد القطان را دریافت کرده بود.
«نکته جزیی» در سال ۲۰۱۷ به عربی منتشر و در سال ۲۰۲۰ به انگلیسی ترجمه شد و به مرحله نهایی جایزه کتاب ملی در بخش ترجمه و جایزة بینالمللی بوکر راه یافت و توانست جایزة لیتپروم را برایترجمة آلمانی را از آن خود کند.
داستان «نکتة» در دو دورة زمانی و حولِ ماجرایی واقعی اتفاق میافتد. بخش اول آن روایتگر تابستان ۱۹۴۹ است، یکسال پس از روز نکبت که منجر به آوارگی و اخراج بیش از ۷۰۰ هزار فلسطینی و تشکیل رژیم صهیونیستی شد و اسرائیلیها آن را روزِ استقلال مینامند و جشن میگیرند. سربازان اسرائیلی تابستان ۱۹۴۹ گروهی از فلسطینیان را در صحرای نقب به قتل میرسانند. در این میان به یک دختر نوجوان فلسطینی تجاوز دستهجمعی میکنند، بعد میکشند و زیر شنها دفنشمیکنند. در بخش دوم، سالها بعد و نزدیک به زمان حاضر، زنی در رامالله به این «نکتة جزئی» در تاریخ علاقهمند میشود و تلاش میکندجزئیات حولوحوش این تجاوز و قتل بهخصوص را کشف کند، نه فقط به دلیل ماهیت این جنایت، بلکه به خاطر اینکه درست ۲۵ سال قبل از روز تولد او اتفاق افتاده است. مکاشفهای فراموشنشدنی. عدنیه شبلیبا روی هم قرار دادن این دو روایتِ نیمهشفاف، زمان حالی را به وجود میآورد که گذشته دست از سرش برنمیدارد. او در مصاحبهای میگوید:«با ادبیاتزدایی از نوشتار تاریخی، و نظر به اینکه استعمارگر به روایت استعمارشده حمله میکند و آن را «موثق» یا «دقیق» نمیداند،فقط داستان است که قلمروی مورد اعتماد نوشتار باقی میماند. این از یک طرف؛ از طرف دیگر از خودت میپرسی چه چیزی باقی میماندبعد از تخریبهای فراوانی که استعمارشده تحمل کرده، اما قابل ثبت در بایگانیها نیستند یا استعمارگر نتوانسته آنها را ببیند که نابود کند یا از آن خود سازد؟ فقط جزئیات بیاهمیت پیشپاافتاده که درون زبان پدید میآیند؛ در مورد فلسطین در زبان عربی. بنابراین،همانطور که انتظار میرود چنین جزئیات پیش پا افتادهای که به صورت زبانی پدیدار میشوند، قلمروی نهایی نوشتارند، نوشتن متنیپیش پا افتاده که در حقیقت لازم است قدرتمندان متوجهاش نشوند.»
….
روزنامه سازندگی ۲۹ اردیبهشت
@qoqnoospub
معرفی کتاب «فلسفه علم، فلسفه ذهن» از مجموعه دانشنامه فلسفه استنفورد با حضور استاد مصطفی ملکیان و دکتر یاسمن هوشیار ودکتر محمد شکری
روز پنجشنبه سوم خرداد در فرهنگان پاسداران برگزار میشود
@qoqnoospublication
موسیقی چگونه بر رانندگی افراد اثر میگذارد؟
موسیقی بیش از هر هنر دیگری در سفر همراه است. وقتی در حال رانندگی هستیم موسیقی میتواند عملکرد ما را بهبود بخشد یا تأثیر زیانباری داشته باشد. این که کدامیک از اینها درباره ما صدق کند به نوع موسیقی، زمینه و ویژگیهای شخصی ما بستگی دارد. اگر به موسیقی تند و با صدای بلند گوش دهیم، شاید ترغیبمان کند که با سرعت بیشتری رانندگی کنیم اما اگر خسته باشیم، ممکن است به حفظ تمرکزمان کمک کند.
به گزارش ایسنا، پیشتر طی دو گزارش «موسیقی آرام چگونه جیب ما را خالی میکند؟» و «آیا زنان بیشتر از مردان برای بهتر شدن حال خود موسیقی گوش میدهند؟» به بحث اهمیت موسیقی در زندگی روزمره پرداخته و دریافته بودیم که «فروشگاهها با ترفند استفاده از موسیقی آرامی میتوانند مشتریان خود را به خرید بیشتر ترغیب کنند» و «زنان بیش از مردان برای نان در مقایسه با مردان به احتمال بیشتری از موسیقی برای سامان دادن به احوال و احساسات خود استفاده میکنند».
این بار اما به نقش موسیقی در فعالیتهای روزمره و اوقات فراغت میپردازیم که در ادامه میتوانید آن را بخوانید.
موسیقی در نقش پشتیبان فعالیتهای روزمره
شما هم احتمالاً وقتی در حال انجام دادن کارهای دیگر هستید، موسیقی گوش میکنید. اکثر افراد همین طورند. وقتی در سفریم، کارهای خسته کننده جسمی (مثل کار منزل) و ذهنی (تکلیف وظایف روزمره کاری) را انجام میدهیم و در راستای خود آن فعالیت بدنی موسیقی گوش میکنیم. موسیقی میتواند موجب انحراف حواس ما شود به ما انرژی دهد، موجبات تفریح و وقت گذرانی را فراهم آورد و برخی امور را تقویت کند.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، موسیقی بیش از هر فعالیت دیگری با سفر همراه است و حتی هنگام سفر با وسایل نقلیه عمومی، ما را از سایر مسافران جدا میکند، موجب گذران زمان میشود و ما را آماده میسازد تا به مقصدمان میرسیم، برای فعالیتهای خود در وضع خوبی قرار داشته باشیم.
وقتی با امور فکری نسبتاً سادهای مواجه میشویم، خیلی اوقات موسیقی پخش میکنیم، مثلاً دانشآموزان اغلب موقع انجام دادن تکالیف خود موسیقی پخش میکنند. تأثیر موسیقی، مثل مورد رانندگی، به مجموعهای از عوامل بستگی دارد که با هم در تعاملاند. امروزه الگوهایی ایجاد شدهاند که امکان درک بهتر این تأثیرات را فراهم میکنند. تصویر ۱.۴ چنین الگویی را به نمایش میگذارد. به طور کلی، وقتی موسیقی ملایم و آرامشبخش پخش میشود، مطالعه بهبود مییابد، هر چند اگر کار خسته کننده باشد، ممکن است برای حفظ تمرکز به موسیقی محرکتری نیاز باشد. اموری که متضمن حفظ طوطیوار مطالباند خصوصاً به واسطه موسیقی مختل میشوند، اگرچه موسیقی میتواند به شکل ترفندی برای یادسپاری عمل کند، مثلاً معمولاً برای کمک به کودکان برای به خاطر سپردن الفبا از آهنگ استفاده میشود. در مواردی که کودکان نیازهای آموزشی خاصی دارند که متأثر از تمرکزند، موسیقی آرام بخش میتواند تأثیرات مثبتی در اجرای کار داشته باشد.
موسیقی همواره نقش عمدهای در فعالیتهای کاری ایفا کرده و از آن برای هماهنگ کردن حرکات، رفع کسالت، پرورش روحیه کار جمعی و سرعت بخشیدن به آهنگ کار استفاده شده است. امروزه آواز خواندن در حین کار در کشورهای توسعه یافته رواج خیلی کمتری دارد، اما موسیقی ضبط شده به گستردگی در محل کار فروشگاهها، فرودگاهها، رستورانها و هتلها پخش میشود. مصارف تجاری و صنعتی موسیقی صنایع عمده را تشکیل میدهند. در محیط اداری، کسانی که به موسیقی انتخابی خود گوش میدهند مایل اند زمانی که امور روال عادی دارند تمرکز خود را حفظ کنند و موسیقی ای که فرد در تنهایی خود گوش میدهد، میتواند تمرکز را ارتقا دهد، خستگی را رفع کند، از فشار روانی بکاهد و جلو سر و صدای مزاحم را بگیرد.
…….
منبع: کتاب «روانشناسی موسیقی» از سوزان هلم با ترجمه سهند سلطاندوست
@qoqnoospub
📽️گزارشی از رویداد معرفی و نقد کتاب «مواجههای نامتعارف با منطق هگل»
با حضور و سخنرانی دکتر علی مرادخانی، دکتر سید مسعود حسینی، حسین نیکبخت (مترجم کتاب) و زهره نجفی (ویراستار کتاب)
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
ترس...
ترس دوباره دوست داشتن.
ترس دوست داشتن مردی که مرا در اسکله رها کند و با قایق برود...
میخواهم مردی را دوست داشته باشم با دستهایی قوی و پاهایی استوار که مثل ستونی در زمین محکم شدهاند. مردی که ساده و شفاف سخن میگوید. مردی با خندههای بلند و واقعی و آرزوهای ساده. مردی که درختکاری میکند، تختهها را ارّه میکند. زمین را شخم میزند. تراکتور میراند. خانه میسازد. مردی که شبها به خانه میآید، کنار من دراز میکشد و مرا در آغوش میگیرد، بدون اینکه از خودم بپرسم نکند نصف شب بلند شود و برود...
من دیوانهوار عاشق مردی بودم که رفت...
بدون هیچ حرفی، بدون هیچ توضیحی، حتی بدون اینکه پشت سر خود را نگاه کند.
مردی بامزه، خوشذوق، تحصیلکرده، جذاب، چابک، توانمند... مردی که میخواست پادشاه جهان بشود و قانون خودش را دیکته کند.
قانون مردانهاش را.
و من فکر میکردم ملکة او میشوم برای همیشه...
هرگز نمیخواهم دوباره چنین مردی را دوست داشته باشم، جاناتان، هرگز.
#مردی_در_دوردست
@qoqnoospub
روشنفکر، بهمنزلهٔ منتقد، وضعیت بحرانی را به ابژهٔ خود بدل میکند و رسالت تذکار را با نشان دادن تناقضات فرهنگ و سنت انجام میدهد، به این ترتیب همزمان هم مزاحم مردم است و هم مزاحم حکومت.
مرکز ثقل و ساخت اصلی این یادداشتها، در واقع قسمی رابطهٔ سوژه-ابژهوار است، بخشهای مختلف کتاب روی همین ساخت رشد میکنند و طی این رشد خودِ این ساخت را نیز دگرگون میسازند.
@qoqnoospublication
از مجموعهٔ دانشنامه فلسفه استنفورد منتشر شد
فلسفهٔ ذهن
فلسفهٔ علم
@qoqnoospublication
پاسخ یالوم به انتقاد از
مداخله شخصیتیاش در روند درمان
«اروین یالوم» پایهگذار الگوی روانشناسی هستیگرا یا اگزیستانسیال است. او نخستین روانشناسی است که توانسته با دانش گسترده در حوزهی روانشناسی و مطالعهی فلسفهی افرادی مانند ارسطو و سقراط، نگاه تازهای به علم روانشناسی و روانکاوی ایجاد کند. او موفق شد در سال 2002 جایزهی انجمن روانپزشکی آمریکا را دریافت کند.
یالوم با استفاده از نبوغ نویسندگی خود، یک قدم از سایر روانشناسان جلوتر است. او با داستانهای ساده و جالبی که از تجربیات خود و دیگران در کتابهایش حرف میزند، حتی توانسته مردم عامه را هم با خود همراه کند، ضمن این که در میان روانشناسان و روانکاوهای دیگر هم طرفداران زیادی دارد.
.
📚کتابهای «انسان موجودی یکروزه»، «آنگه که خود را یافتم»، «مسئلهی بودن و نبودن» و «موهبت رواندرمانگری» از آثار اروین یالوم در نشر ققنوس و با ترجمهی نازی اکبری منتشر شدهاند.
@qoqnoospub
منتشر شد
بین "برایِ" من بودن و "با" من بودن یک تفاوت بزرگ وجود دارد:
شما با من هستید، تا زمانی که نیازهایتان را رفع کنم
اما وقتی که نه تنها "با من"
بلکه "برای من" هستید،
به بهترینها در وجودم ایمان دارید.
فضای کافی برای اشتباه کردن به من میدهید. به رابطهمان بیشتر میبخشید تا بگیرید.
@qoqnoospub
وقتی بابام کوچک بود📗
عنوان تجدید چاپی آفرینگان📚
▪️مجموعه سه جلدی کتاب وقتی بابام کوچک بود حکایتهای بامزه و جالبی است که نویسنده از کوچکی باباش برای بچهها میگوید . راستی بابای شما وقتی کوچک بود چه کار میکرد ؟ اگر این کتابها را بخوانید به احتمال زیاد شما هم میتوانید کارهای کوچکی بابای خود را حدس بزنید و از دانستن آنها لذت ببرید .
نویسنده علی احمدی
تصویر گر رودابه خائف
#آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #کودک
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
-ما از شکستها درس میگیریم، نه از پیروزیها!
برام استوکر، خالق «دراکولا»، در اوان کودکی بیمار و علیل بود؛ به طوری که بسیاری از اطرافیان باور نداشتند این طفل بتواند سرانجام راه برود. ازاینرو، مدت زیادی را در بستر بیماری گذراند و طی دورهای که از نظر پزشکان به معجزه شبیه بود، رخت بیماری از تن به درآورد. شاید اگر این دورة سخت بیماری، آن هم در کودکی، برای برام استوکر رقم نمیخورد، مفاهیم اساسی و کلیدی رمانهایش، مخصوصاً «دراکولا»، هرگز در ذهنش جرقه نمیزد؛ هرچند، برام استوکر هیچ گاه نپذیرفت که دراکولا زاییده خیال اوست، بلکه با شیوه خاص روایت داستان دراکولا و آن طور که در مقدمهاش ذکر کرده، همواره بر واقعی بودن داستان تأکید داشته است.
@qoqnoospublication
فهم فقدان به جای سرخوردگی و بدبینی
پایان ناخرسندی؟ ژاک لکان و ظهور جامعه لذت» در گفتوگو با شروین طاهری
زهره حسینزادگان
کتاب «پایان ناخرسندی؟ ژاک لکان و ظهور جامعه لذت» نوشته تاد مک گوان با ترجمه امیرعلی علیمحمدی و نازنین شهبازی به همت نشر ققنوس منتشر شده است. نویسنده آن پروفسور دانشگاه ورمونت و پژوهشگر فلسفه هگل و روانکاوی در این کتاب می کوشد گذار از جامعه بازدارنده سنتی به جامعه لذت مدرن را نشان دهد که چگونه سازوکارهای کنترلکننده خود در جامعه مدرن بازتولید می شوند. به مناسبت انتشار این کتاب با شروین طاهری، مترجم و پژوهشگر گفتوگویی صورت دادیم.
عنوان کتاب نوعی طنز یا آیرونی دارد: ژاک لکان و ظهور جامعه لذت. گویا انگاره جامعهای هست به نام جامعه لذت و اینکه اصولش احتمالا توسط لکان تبیین میشود. در حالی که منظور از جامعه لذت جامعهای است که در آن امر به لذت بردن میشود و نه جامعه لذت در آن معنای عمومی که بلافاصله به ذهن آدمها میآید یعنی لذت بردن، کیف کردن و حظ بردن.
نخست برویم سراغ رابطه احتمالا نظریه انتقادی چپ به معنی عمومی و خود روانکاوی در یک مفهوم شستهرفته. به نظر مک گوان جنبشهای چپ معاصر با وجود تواناییشان در نقد سازوکار سرمایهداری معاصر یا سرمایهداری متاخر و چارچوببندی یک نقد رهاییبخش از اصل لذت غافلند. این موضوع مثل یک ترمز عمل میکند. علتش هم این است که تصویر سنتی از چپ انسانشناسیاش را با آدم کارورز یا فردی که از طریق تامین نیازهایش به صورت عقلانی دست به کنش میزند، آغاز میکند. این انسانشناسی فرض میکند که آدمها یک رو دارند، آن رویشان هم آگاهیشان و نیازهایشان است و شیوه برخورد عقلانی با این نیازها. بنابراین هر چیزی که مانع از تحقق آن فرآیند شود باید از سر راهشان بردارند تا بتوانند به خودشان برگردند. یعنی بر از خودبیگانگیشان فائق شوند. در حالی که روانکاوی مبانی تازهای برای انسانشناسی مطرح میکند و میگوید انسان موجودی است میلورز یا طالب لذت. نیازهایی وجود دارند که الزاما با هدفگذاریهای عقلانی تعریف نمیشوند و حتی میتوانند ماهیتی مخرب داشته باشند. پس مبنای نیازها به میانجی روانکاوی از آگاهی ناشی نمیشوند. به همین دلیل آرزوی جهانی بهتر، جامعهای برابر، جامعهای که در آن ناخرسندی به حداقل برسد، ممکن نیست، چون که اندیشه چپ اصل لذت را فراموش میکند. نقطه عزیمت کتاب تلاشی است برای اضافه کردن این وجه انسان به آن انسان کارورز و بعد وارونه کردن یا در رابطه قرار دادن این دو وجه.
منظور از لذت چیست؟
ادامه در لینک زیر
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/215582/
@qoqnoospub
📖 قدمزدن در بوستان سعدی با استاد علیرضا پورامید 📖
در کافه کتاب ققنوس
در انتهای جلسه شناخت و اجرای موسیقی ایرانی و شعرخوانی انجام خواهد شد.
منتظر دیدار شما دوستان و هنرمندان گرامی در آخرین دوشنبه هرماه هستیم.
زمان: دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۸
مکان: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه شفیعی، پلاک ۱ کافه کتاب ققنوس.
@qoqnoospub
ماجراي رمانتيسم آلماني اوليه
تمنايي براي وحدت
علي سهرابي
«كل ماجرا يكسر به رقصي بر فراز آتشفشاني فروزان ميمانست.»
(لوكاچ، در باب فلسفه رمانتيك زندگي)
به گفته آيزايا برلين ميتوان رمانتيسم را تاثيرگذارترين جنبش ادبي، فرهنگي و فكري در دو سده اخير دانست. اما رمانتيكها كه بودند و چرا چنين تاثيري برجاي گذاشتند؟ رمانتيسم معمولا جنبشي ادبي-انتقادي و هنري دانسته ميشود كه از يكسو در مقابل معيارهاي نقد ادبي نئوكلاسيسم قرار ميگيرد و از سوي ديگر در واكنش به عقلگرايي تفكر مدرن و جنبش روشنگري بر اهميت عواطف و احساساتيگرايي تاكيد ميورزد. اما اين ديدگاه رايج تصوير واضح و كاملي از رمانتيسم اوليه[1]و دلمشغولي افرادي چون شلگل، نوواليس، هولدرلين و شلينگ به ما نميدهد. دغدغه اين افراد را نه ميتوان در چارچوب ادبيات و نقد ادبي خلاصه كرد و نه در ضديت با جنبش روشنگري. ماجراي رمانتيسم آلماني اوليه با عميقترين مسائل فكري و فلسفي زمانهشان گره خورده و دغدغه آنان از اساس دغدغهاي اخلاقي و سياسي است.
فردريك بيزر در كتاب رمانتيسم آلماني خوانشي متفاوت از اين جنبش ارايه ميكند، [2] كه در فهم مباني فلسفي آنان و دغدغههاي اخلاقي-سياسيشان به ما ياري ميرساند. بيزر در اين كتاب روشي تاريخي-هرمنوتيكي را پيش ميگيرد و ميكوشد با «بازسازي رمانتيسم اوليه در تفردِ مكاني و زماني آن» اين جنبش را در زمينه تاريخياش بنشاند. (بيزر، 85) برخلاف ديدگاه رايج، بيزر معتقد است كه «ايدئالهاي كانوني رمانتيكها در وهله نخست اخلاقي و سياسي بودهاند، نه ادبي و انتقادي»، درنتيجه زيباييشناسي رمانتيكها اساسا معنايش را از زمينه فلسفي و ايدئالهاي اخلاقي-سياسي آن ميگيرد و در واقع رمانتيكها براي نيل به اين ايدئالها آثار ادبي و انتقاديشان را مينوشتند. (بيزر، 69) از اين رو، براي به چنگ آوردن همهجانبه رمانتيكها، فهم ايدئالهاي اخلاقي-سياسي و متافيزيك كلگرايانه آنها ضروري است.
نقطهاي كه ميتواند مدخل مناسبي براي ورود به بحث باشد و در واقع پروبلماتيك رمانتيكها را شكل ميدهد، واكنش آنها نسبت به روندهاي جاري در جامعه مدرن است. رمانتيكها در پس اين روندها مشكلي بنيادين ميديدند؛ انشقاق يا بيگانگي. از نظر رمانتيكها، اين انشقاق يا بيگانگي انسان مدرن در سه سطح رخ داده است: انشقاق در درون خود، انشقاق ميان خود و ديگري، انشقاق ميان خود و طبيعت. درواقع كل تلاش فكري رمانتيكها را ميتوان در جهت غلبه بر اين انشقاقها فهميد. نخستين انشقاق، انشقاقِ ميان قواي انساني است، انشقاق ميان عقل و احساس. در اين شكل از انشقاق نهايتا يكي از طرفين به نفع طرف ديگر ناديده گرفته ميشود. شكل دوم انشقاق يا بيگانگي كه در نسبت ميان خود و ديگري رخ داده است ناشي از زوال اجتماعِ سنتي است. در واقع، با اهميت پيدا كردن بيحدوحصر فرد در جامعه مدرن، پيگيري نفع شخصي بدل به جهانبيني غالب شده است و تعلق به هر گروهي بر همين مبناي فايدهباورانه ارزيابي ميشود. سومين شكل بيگانگي، بيگانگي ميان خود و طبيعت است. از نظر رمانتيكها منشا اين شكل از بيگانگي، يكي رشد تكنولوژي مدرن است كه طبيعت را بدل به ابژهاي صرف براي استعمال كرده و تمام افسونگري و رازورمز آن را زدوده است و دوم، فيزيك مكانيكي است كه طبيعت و ذهن را به منزله ماشيني مينگرد كه صرفا برمبناي علل فاعلي كار ميكنند و نميتواند زندگي را به چنگ بياورد. (بيزر، 80-79)
رمانتيكها ميكوشند به اين روندها در سه سطح فردي، اجتماعي و متافيزيكي پاسخ دهند و اين پاسخها در عين حال با ايدئالهاي اخلاقي-سياسي و فلسفه رمانتيكها متناسب است. پاسخ رمانتيكها در سطح نخست، همان ايدئال اخلاقي آنها، يعني «بيلدونگ» (Bildung) يا تعليم و تربيت است. اصطلاح آلماني بيلدونگ به دو فرآيند يادگيري و رشد شخصي دلالت دارد و براي رمانتيكها دقيقترين توصيف آن از منظر فلسفي «اخلاق خودتحققبخشي» است. تعيينكنندهترين مشخصه ايدئال بيلدونگ رمانتيك كلگرايانه بودن آن است، يعني از يكسو بر پروراندن همه قواي نوعي انسان تاكيد دارد و از سوي ديگر بر هماهنگ ساختن اين قوا در يك كل يكپارچه. اين ايدئال رمانتيك در عين حال فردگرايانه است، چراكه در فرآيند رشد شخصي بر پروراندن قواي منحصربهفرد هر شخص نيز تاكيد ميورزد. (بيزر، 71-73، 79، 186، 188)
پاسخ رمانتيكها در سطح دوم، ايدئال سياسي آنها، يعني اجتماع يا دولت ارگانيك است. رمانتيكها با رويكرد سياسي-اجتماعيشان به نقد ديدگاههاي ليبرال در باب دولت پرداختند، يعني اين ديدگاه كه هدف دولت تنها صيانت از حقوق افراد است. ايدئال اجتماع را ميتوان به نوعي احياي پوليس يوناني در برابر سنت فردگرايانه مدرن دانست. براي درك اين ايدئال بايد آن را در دو سطح منطقي و هنجاري مدنظر قرار دهيم. در سطح منطقي، دولت به منزله يك كل مقدم بر اجزاست.
خاطرات کودکی کامو مملو از سکوتی بود که نه قابلمشاهده بود و نه قابلتعریف اما حضوری محسوس و آشکار در جهان داشت، مادر کامو به سختی میشنید و از آن سختتر سخن میگفت. این سکوت مادر، مادری که آخرین اثرش را تقدیم به او کرده بود و آرزو داشت هر چه نوشته را بخواند تاثیری دیرپا بر کامو داشت به طوری که به ادعای زارتسکی نویسنده کتاب بیش از آفتاب و دریا این سکوت بود که آثار کامو را پُر کرده بود. برای کامو سکوت پیش از انسان وجود داشت و همه چیز را دربر گرفته بود حتی پدرش را. هیچ کس درباره پدر حرف نمیزد تنها خاطرهای که از پدر باقی مانده بود، خاطرهای بود از مواجهه پدر با مجازات اعدام، مواجههای که در اکثر آثار کامو دربارهاش خواندهایم. پدری که در مواجهه با اعدام واکنشی جز تهوع ندارد و همین حس را به پسرش منتقل کرد و پسر تا پایان عمر به این حس از پدر پایبند ماند و همۀ عمر با مجازات اعدام مبارزه کرد.
@qoqnoospub
تجدیدچاپ شد
کتاب«تاریخ و فرهنگ ساسانی» مجموعهای از پژوهشهای بدیع دکتر تورجدریایی در حوزهٔ مطالعات دوران باستان متأخر و بهصورت مشخص ایران دورهٔ ساسانی است.
از حیث شکلی، کتاب از دوازده اثر مستقل پژوهشی تشکیل شده و از حیث محتوایی ، با سه محور اساسی پیش میرود : برخی از مقالات بر اهمیت تعیینکنندهٔ سکهشناسی در پژوهشهای ساسانی و چند و چون و کاربرد آن تاکید کرده است، و برخی دیگر به مسائلی اساسی در تاریخنگاری، اندیشه، الهیات و عناصر فکری و فرهنگی دوران ساسانی پرداخته است. در این میان اما توجه ویژهٔ نویسنده به ضرورت منبعشناسی و خوانش نقادانه از منابع
موجود در حوزهٔ مطالعات ساسانی، بر اهمیت کتاب افزوده است.
انتشارات ققنوس «تاریخ فرهنگ و هنر ساسانی» اثر دکتر تورج دریایی را با ترجمهٔ دکتر مهرداد قدرت دیزجی بازنشر کرده است.
@qoqnoospub
نوشتی تقصیر کسی نیست. روزگار نکبتی شده. آنقدر که آدم دلش میخواهد مدام به خاطرههایش چنگ بیندازد و آنجا دنبال چیزی بگردد. بعد چنگ انداختی به خاطرهها و آنجا دنبال بچگی گشتی و سایۀ بعدازظهر و پدربزرگی که معلوم نشد کِی مُرد. اینها را همان اولِ دریاروندگانِ جزیرۀ آبیتر نوشتی. حتما توی آن جزیرۀ آبیتر هم چیزی پیدا نکردی که یکی دو سال بعد نشستی به ذوب کردن. و در ذوبشدهات گم شدی. خودت گفتی نویسنده در قصه گم شده. نگفتی؟ بعدتر مسیحا و اسماعیل و دیگر پسرانت را کُشتی تا یحیای مُرده را زنده کُنی. زنده کردی. چون یادت به وسعت تاریخ است و آدمها در یادت زندگی میکنند. ادعا کردی توی سال بلوا. اشتباه هم کردی. آنجا که نوشتی در یاد هیچکس نیستی. اشتباه کردی سید. آنقدر در یادشان بودی که کوچت دادند. همکلاسیات هم همین را گفت. گفت عباس اساساً قصد رفتن نداشت. گفت تمام صبوری و سماجتت را برای ماندن به کار گرفتی اما عزم برای راندنت جزم بود. باید بین کشته شدن و گریختن یکی را انتخاب میکردی. تو اما راه سوم را انتخاب کردی. تو انتخاب کردی که در یادها بمانی. ماندی جناب معروفی. تولدت مبارک ما.
@qoqnoospub
@qoqnoosp
برای ما که نمیدانیم امروزه در چه وضعیتی به سر میبریم وقتی میگوییم «پسامدرنیست» منظورمان چیست؟
بمباران شهرهای ژاپن، جنگِ سرد، پیمانِ ژنوی که بیشتر زیر پا گذاشته شد تا حمایت؛ آری پسامدرنیست، در مفهوم اجتماعیاش، گویی واکنشی بود به این رویدادها، به روزهای پس از جنگ، چه جهانیاش چه غیرجهانیاش.
یعنی ما باید میپرسیدیم این چه جهانی است؟ با آن چه باید کرد؟
در کنار اینها، «متن»ها پس از مرگ اسطورگان ادبیات مدرن، یعنی جیمز جویس و ویرجینیا وولف، به سازهای رؤیتپذیر تبدیل شدند، سازهای که دست نویسندۀ خود را رو میکرد و مخاطب را با فضای میان «جهانها» مواجه.برایان مکهیل در این کتاب در پی صادر کردن نظریۀ ادبی نیست، اما کتابش پر از نظریه است، همانطور که پر از تفسیر است؛ خب پسامدرنیست همینگونه است دیگر. او از روبگریه و ناباکوف و بکت سخن میآورد تا به دگرگونی امر غالب در فضای پسامدرنیست بپردازد. در واقع، ما با کتابی پسامدرنیستی برای تفسیر نویسنده-متن پسامدرنیستی مواجهیم.
نگاه سحر بکایی به #داستان_پسامدرنیستی
#برایان_مکهیل
#علی_معصومی
@qoqnoospublication
خسته بودن گاه ممکن است صفت مردی شود که هرچه تلاش میکند به جای دلخواهش نمیرسد، گاه لقب زنی میشود که کلی جان کنده و کوششهایش دیده نشده. خستگی اما میتواند شروع باشد؛ شروع ماجرا، شروع عصیان.
رمان مرد خسته قصهی کارمندیست که از شرایط نابرابر زندگی ذله شده، اختلاف طبقاتی آزارش میدهد، در مقابل فساد مالی همکارانش کاری از دستش برنمیآید، و از همه مهمتر نیازهای خانوادهاش را نمیتواند برآورده کند. خسته است و بهظاهر منفعل. آدمهای دور و بر کنایه بارش میکنند و او لبخند تحویل میدهد اما یک روز، یک جا، وقت عصیان است. وقت انتقام یا فرار. مردِ خستهی رمانِ بن جلون کدام را انتخاب میکند؟ مرد خسته را بخوانید و بدانید آدمهای خسته گاه میتوانند خطرناک باشند...
#مرد_خسته
@qoqnoospub
دیوید هیوم از نخستین متفکران در تاریخ بشر است که به اهمیت خصایص روانشناختی در شکل دادن به باورهای جمعی، پی برده بود. او به خوبی دریافته بود که نه فقط در قلمر شخصی، حس های خوشایند و بدآیند شخص بسیار تعیین کننده است، در ساحت جمعی نیز داوری های اخلاقی انسان ها بر چنان قاعده روانشناختی استوار است. از این رهگذر است که ملت ها می توانند خشونت و قساوت خود بر ضد دیگری را توجیه کنند.
@qoqnoospub
نیم نگاهی به کتاب نیایش گنجشک هابه قلم نیره محمودی راد https://payamedanesh.ir/?p=68302
@qoqnoospublication
🌊روز ملی خلیج فارس، امتداد هویت تاریخی و تمدن ایران
.
📚کتاب تاریخ خلیج فارس درباره پهنه آبی «خلیج همیشه پارس» و نكته جالب اين كه در اين اثر، خليج فارس به صورت يك كل و نه صرفاً ضميمه تمدنهاي فلات ايران يا شبه جزيره عربستان بررسي شده است. ديدگاهي نو كه دستاوردهايي تازه و بس ارزنده به ارمغان آورده است، گرچه گاه در مستقل شمردن اين پهنة آبي و كرانههاي آن از ايران شايد غلو شده باشد. همسانيهايي كه از آنها ياد شده است تنها جنبههاي ظاهري زيست و فرهنگ مردمان و اقوام را شامل ميشود، حال آنكه انسان هويتي مستقل دارد از آنچه ظاهر وي مينمايد. هويتي برخاسته از باورها و ارزشهاي او كه اگر از اين جنبه داوري ميكنيم، ساكنان خليج فارس با مردمان سواحل هند يا كرانههاي «مالابار» تفاوتهاي بسياري دارند.
.
روز ملی خلیج فارس با هدف پاسداشت نام خلیج فارس در تاریخ ایران ثبت شد و هر ساله ۱۰ اردیبهشت مراسم گرامیداشت این روز برگزار می شود.
@qoqnoospub
مجلد دهم دانشنامۀ استنفورد با عنوان «معرفتشناسی» در هفت مدخل به مهمترین موضوعات و مباحثات معاصر در معرفتشناسی میپردازد.
در مدخل «صدق» نظریههای نوکلاسیک صدق با نظریۀ مطابقت، نظریۀ همسازی و نظریۀ عملباورانه بررسی میشود.
در مدخل «دروننگری» نخست برخی ویژگیهای ضروری دروننگری از قبیل اول شخص بودن ارائه میشود و سپس به تبیینهای دروننگرانه و غیر دروننگرانه در معرفت به خود پرداخته میشود.
مدخل «شهود» ماهیت و نقش معرفتشناختی شهود را بررسی میکند و میکوشد با طرح چالشهای پیشروی شهود محدودیتهای آن را مشخص سازد.
مدخل «بدناگاهی» بر دو پرسش تمرکز میکند:
1.بدنآگاهی ما چه تفاوتی با آگاهی از دیگر اشیا دارد؟
2.عمل و بازنمودهای ذهنی از بدن چه نقشهایی در بدن دارند؟
مدخل «شواهد» نخست به شواهد به منزلۀ اموری توجه میکند که توجیه کنندۀ باور هستند و سپس شواهد را به منزلۀ راهنمای صدق بررسی میکند.
مدخل «معرفتشناسی اجتماعی» ضمن طرح توضیحی مختصر در باب تاریخ معرفتشناسی اجتماعی به بررسی رویکردهای کلاسیک و ضد کلاسیک در معرفتشناسی اجتماعی میپردازد.
مدخل «عقل به روایت کانت» نخست با توجه به نقد عقل محض، نقش عقل را در معرفتشناسی و متافیزیک او تشریح میکند. سپس با نظر به نقد دوم نقش کلیدی عقل را در فلسفۀ اخلاق او مشخص میسازد، و در نهایت به بررسی این موضوع میپردازد که آرای کانت در باب عقل نظری و عملی چگونه میتوانند با هم مرتبط شوند.
@qoqnoospub
"زندگیای که ارزش زیستن دارد" منتشر شد
آیا زندگیهایمان که بهناچار سرشار از فقدان و رنج است، ارزش زیستن دارد؟ تجربۀ رنج نقشی محوری در زندگی و کار یک اخلاقگرا دارد. مطمئناً همین تجربه بوده که آغازی چنین ازتهدل را در اولین رسالۀ کامو یعنی اسطورۀ سیزیف شکل داده است: «تنها یک پرسشِ فلسفی بهراستی جدی وجود دارد و آن خودکشی است. تصمیم در اینباره که زندگی ارزش زیستن دارد یا نه بسته به پاسخی است که به این پرسش بنیادین فلسفی داده میشود.»
زندگیای که ارزش زیستن دارد کتابی است دربارۀ کامو، اما زندگینامه به معنای معمول آن نیست، نویسنده سعی کرده در این کتاب، تفکرات و اندیشههای کامو را بر بستر زندگی و تجربیات کامو فهم کند فلذا مباحثی را طرح میکند که از بسیاری جهات جدیدند، مثل سکوت که در ارتباط با رابطه کامو با مادرش در آثار کامو حضور پررنگی دارند و پایبندی که از پایبندی به تنها آموزه پدرش یعنی پایبندی به انسان و ذات انسانی برای کامو به ارث رسیده است.
@qoqnoospublication
گفتگوی نشر ققنوس با شروین طاهری، مترجم و محقق، در باب کتاب«پایان ناخرسندی» برای دوستداران فلسفه، علوم سیاسی و اجتماعی
.
هرچند مارکسیسم بیشترین روشنگری را در زمینهٔ رویگردانی از جامعهٔ سنتی و روی آوردن به مدرنیته انجام داده است، درک ماهیت گذار از جامعهٔ بازداری به جامعهٔ لذت نیازمند بینش روانکاوی است. نکتهٔ اساسیای که باید دربارهٔ جامعهٔ لذت بازشناخت این است که جستجوی لذت همواره در آن نافرجام بوده است. جامعه نهتنها لذتی را که وعده داده فراهم نکرده بلکه آن را بیش از پیش دسترسناپذیر ساخته است. آنچه جامعهٔ لذت آشکار میسازد امکانناپذیری هر گونه تجربهٔ مستقیم لذت است: اگر تلاش کنیم لذت را مستقیما تجربه کنیم، ناگزیر آن را از دست میدهیم.
.
تاد مکگوان پروفسور دانشگاه ورمونت است. او در مطالعات خود بر فلسفهٔ هگل، روانکاوی، و اگزیستانسیالیسم متمرکز بوده و دربارهٔ فصلهای مشترک این حوزههای اندیشه با سینما تأمل کرده است.
@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿
مادرم به پرستارهايی که در بيمارستانهای مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت میکرد.
دلش میخواست پدرم سلامتیاش را فقط مديون او بداند؛
میخواست پدرم به وفاداری خستگی ناپذير او اهميت دهد،
ديکتاتوری، روی ديگر فداکاری است.
#آدمکش_کور
مارگارت اتوود
@qoqnoospub