کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/qoqnoospub آدرس فروشگاه: انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب آدرس سایت: www.qoqnoos.ir ارتباط با ما: @qoqnoospublication
«آنتوان چخوف؛ شش داستان و نقد آن» تجدیدچاپ شد
کتاب حاضر شامل شش داستان کوتاه از آنتوان چخوف و نقد آنهاست. تمرکز تحلیلی و پرهیز از اطنابِ کلام از ویژگی های نقد مجموعه داستانهایی است با این عناوین: وانکا، خواب آلود، دانشجو، گریشا، اندوه، و اسقف.
داستانهای این مجموعه به درونمایههایی چون رنج، شناخت، تنهایی و تردید و تامل در معنای زندگی می پردازند.
این کتاب دریچهای است به سوی جهان آنتوان چخوف و شناخت تحلیلی آثار او.
#آنتوان_چخوف_شش_داستان_و_نقد_آن #بهروز_حاجی_محمدی
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#انتشارات_ققنوس
#پخش_ققنوس
@qoqnoospublication
@qoqnoosp
ایزاک آسیموف در ششم ۱۹۹۲ در گذشت
@qoqnoospublication
.
بنیان کتاب «تجدد آمرانه»بر این پرسش مرکزی نهاده شده که ماهیت و ابعاد مدرنسازی در دوکشور ایران و ترکیه پس از جنگ جهانی اول چگونه بوده است.
در مسیر پاسخ به این سوال هر کدام از پژوهشگرانی که مقالهای از آنان در کتاب حاضر آمده تلاش داشتهاند تا دربارهٔ سرشتِ در اساس متمایز و دیگرگون مدرنسازی ایران و ترکیه درمقایسه با زادگاه مدرنیته یعنی غرب بحث کنند.
آنان نشان میدهند که اگرچه در جامعهٔ غرب فرآیند مدرنیزاسیون با رشد و گسترش تدریجی خرد نقاد، و نیز بسط و فربهسازی خودمختاری فردی همراه بوده است، درکشورهایی چون ایران و ترکیه وضع به تمامی شکلی دیگر یافته است.
در این دوکشور از ابتدا مدرنیزاسیون فرآیندی بود که نخست و بیش از هر قشر دیگر مورد توجه روشنفکرانی نزدیک به ساختار حاکمیت قرار گرفته بود؛ افرادی چون دیوانسالاران واُمرای ارتش که منافع آنها و منافع حاکمیت در یک راستا بود و مدرنسازی درنظرشان نمیتوانست چیزی جز برساختن یک ساختار حاکمیتی مقتدر باشد.
بورژوازی تجاری و صنعتیِ نوخاسته که در بدو شکلگیری انقلاب صنعتی و فرآیندشهرنشینی و مدرنیزاسیون در غرب موتور محرکهٔ مدرنسازی جامعه بود، درجوامعی چون ایران و ترکیه بیشتر تهدیدی برای حکومت تلقی میشد. همین امرِ بهظاهر کماهمیت دلیل اصلی بیتوجهی و به حاشیه رفتن حقوق فردی انسان و احترام به آزادیهای مدنی بود.
آزادیهایی که در اساس تهدیدی علیه ساختار صلب حکمرانی در ایران و ترکیه انگاشته میشدند. نه خرد فردی و نه خودمختاری انسان به عنوان بنیانهای اساسی مدرنیتهٔ سیاسی در نظر آورده نمیشدند و همین امرهستهٔ محوری آن چیزی است که در اینجا «تجدد آمرانه» دانسته شده است.
دلیل این امر همانگونه که در مقدمهٔ کتاب آمده این بود که: «رشد جامعههای مدرن اروپایی با عصر استعمار و امپریالیسم اروپایی و درگیری با شرق همزمان بود و ازآن بهرهمند میشد. اما مدرنسازی در خاورمیانه نوعی واکنش دفاعی بود».
این امر لاجرم موجد این نگرش در بین بسیاری از تجددخواهان و روشنفکران در ایران و ترکیه شد که «تنها نهادهای هماهنگ با یک رهبر مقتدر و برانگیزاننده قادرند برای مدرنسازی جامعه، به تغییر و اصلاح فراگیر مورد نیاز دست بزنند».
آنان در واقع براین نظر بودند که «چه در ترکیهٔ عثمانی و چه در ایران… در جهانی که بین قدرتهای استعماری تقسیم شده، و هر کدام در پی توسعهٔ قلمرو خود هستند، هرتلاشی برای دست زدن به تغییر و اصلاح از پایین به سست شدن یکپارچگی واستقلال کشور میانجامد».
کتاب حاضر، روایت این مدرنسازی خاص و تکین و تناقضهای بیشمار آن در این دو کشور است.
#تجدد_آمرانه
@qoqnoospub
تجدیدچاپ شد
یکی از مهمترین موانعی که اغلب مردم را از نزدیک شدن به کتب فلسفی باز میدارد این است که مضامین و نحوهٔ ایدهپردازی در این آثار به حدی غامض جلوه میکند که در همان سطور ابتدایی و یا در بهترین حالت صفحات نخستین کتاب افراد را از ادامهٔ مطالعه منصرف میسازد.
به همین دلیل رابرت ام. مارتین میخواهد به خواننده نشان دهد که تا چه حد میتوان با فلسفه خوشگذرانی کرد؛ و از این مجرا آشکار سازد که چگونه میتوان این دیدگاه مرسوم را که فلسفه چیزی بیروح و کسلکننده و به شدت خشک و جدی است را به کناری نهاد.
اما داستان به همینجا ختم نمیشود.
نویسنده در گام بعدی تلاش میکند تا نشان دهد آن سوالات و تناقضات عالم فلسفه، که در اغلب موارد برای مردم حلنشدنی و سخت جلوه میکنند، میتوان به یاری پویایی ذهن و چابکی تفکر فلسفی مرتفع ساخت و از فلسفیدن، مجرایی برای تفکری امیدبخش و سازنده ساخت.
#دو_خطا_در_عنوان_این_کتاب_وجود_دارد
@qoqnoospublication
نوروزتون پیروز
از آرشیو گروه انتشاراتی ققنوس
ضبط شده بهمن ۱۴۰۳
@qoqnoospub
گرامی باد هفتاد و چهارمین سالگرد ملی شدن صنعت نفت ایران.
@qoqnoospub
مجموعه موش کتابخانه📚
مجموعهی «موش کتابخانه» داستان موش کوچکی به اسم سام را روایت میکند که در یک کتابخانه زندگی میکند. او داستانهای بسیاری شنیده و اکنون میخواهد داستان بنویسد، او بعد از نوشتن داستان آن را روی قفسه کتابخانه میگذارد، روز بعد بچههای کتابخانه داستان سام را میبینند و میخوانند و بسیار لذت میبرند، آنها تصمیم میگیرند که نویسنده این داستان زیبا را پیدا کنند و او را به روز نویسنده دعوت کنند..
مولف دنیل کرک
مترجم محبوبه نجف خانی
#آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #کودک #نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
🎧 پادکست #نوای_ققنوس
🔻اپیزود اول خودکشی- قسمت هفتم؛
من تنها ایستادهایم
🎙کارشناسان برنامه: کامبیز سلامی و سمیه نوروزی
در قسمت هفتم پادکست نوای ققنوس با موضوع خودکشی،
یک قصه است که فراز و فرود دارد و گاهی خودکشی بانی این امر یا نتیجهاش میشود در این قسمت تلاش شد تا با ورود به برخی از مباحث فیلمنامهنویسی بخشی از قصههای زندگی، بیان شود و بگوییم که پایان خوش داستان نیازمند زمینهچینی قصههایی در گذشته است که حال ما را می سازد، این حال می تواند یک تصمیم درست یا غلط باشد.
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
مدیر تولید: فرشید قربانپور
⏰مدت:25دقیقه
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرمهای پادکست موجود است.
@qoqnoospublication
@navayeqoqnoos
https://castbox.fm/ch/4499266
https://B2n.ir/d88500
چرا «دولت های ترک- ایرانی»؟
ششمین کتاب از مجموعه «تاریخ ایران زمین» در 6 اسفند 1403 به طور رسمی وارد بازار کتاب ایران شد. این کتاب به بررسی تاریخ و فرهنگ ایران در سده های پنجم تا هفتم هجری به ویژه سه دولت مهم غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان می پردازد.
انتشار این کتاب بازتاب رسانه ای گسترده ای داشت و همین سبب شد خیلی زود با واکنش برخی استادان و پژوهشگران تاریخ روبرو شود و همکاران انتشارات ققنوس این واکنش ها را با مولف در میان گذاشتند که در اینجا به دو نمونه مهم اشاره می کنم.
نخستین پیام از یکی از شرکت کنندگان مراسم 40 سالگی دائره المعارف بزرگ اسلامی در 11 اسفند (تنها پنج روز پس از انتشار رسمی کتاب!) بود: «چند تن از اعضا از جمله آقای علی ... اعتراض داشتند به کتابی از نشر ققنوس با عنوان سلسلههای ترکایرانی معتقد بودند در آن دوره خود آن شاهان هویتشان را ترک نمیدانستند و هویت ترک برساختهی دوران معاصر است و چنین عنوانی دستمایهی پانترکان قرار خواهد گرفت. خلاصه خیلی شاکی بودند. من گفتم حرفتان را انتقال میدهم.»
همان روز یکی از استادان فلسفه اسلامی یادداشتی نه چندان محترمانه در کانال تلگرامی خود منتشر کرد: «آقایی کتابی منتشر کرده و در عنوانش حکومت های غزنوی و سلجوقی و خوارزمشاهی را دولت های ترک-ايرانی خوانده. من فقط عنوان کتاب را ديدم. خود کتاب را نديده ام اما عنوان کتاب نشان می دهد ظاهرا نويسنده درکی از معنای دولت و نظام و ساختار تمدن اسلامی و ایرانی ندارد. ... همه این دولت ها دولت های ایرانی بودند. عنوان کتاب حتما خطاست. چرا آدرس غلط می دهيد؟».
من همواره هوادار نقد کتاب هایم بوده ام و در پیشگفتار هر شش کتاب این مجموعه از استادان و دانشجویان تاریخ خواسته ام که دیدگاه های خود را به رایانامه شخصی من بفرستند زیرا به باور من هیچ پژوهشی کامل و بی نقص نیست و انتقادناپذیری نشانه ناپختگی شخصیتی یک پژوهشگر است.
به هر روی در پاسخ به نقدهای این عزیزان دو نکته شایان ذکر است:
1- یکی از ضرورت های نقد عاقلانه و عادلانه یک پژوهش این است که نقدکننده کتاب را دستکم یک بار با دقت بخواند در حالی که چنانکه از فحوای نوشته ها برمی آید و حتی در یکی از این متن ها به صراحت ذکر شده، نقدکنندگان محترم اساسا کتاب را از نزدیک ندیده اند! جالب تر اینکه یکی از آنان براساس عنوان کتاب درباره دانش نویسنده نیز اظهارنظر کرده است!
به راستی دیدن چنین واکنش های شتابزده و خشمگینانه ای آن هم فقط براساس عنوان یک کتاب مایه تاسف بسیار است بنابراین به همه این عزیزان توصیه می کنم اگر فرصت مطالعه کل کتاب را ندارند دستکم پی دی اف 30 صفحه نخست آن را از سایت انتشارات ققنوس دانلود کنند تا متوجه شوند که این کتاب به هیچ وجه نمی تواند «دستمایه پان ترکان» قرار گیرد.
2- با توجه به توضیحات بالا به نظر می رسد آنچه واکنش برانگیز شده کاربرد اصطلاح «ترک- ایرانی» بر روی جلد کتاب است. در توضیح کاربرد این عنوان باید تاکید کنم که اصطلاح «ترک- ایرانی» ساخته و پرداخته مولف نیست بلکه به شکل گسترده ای در کتاب ها و مقاله های علمی خارجی به کار می رود و اشاره به پیوند عناصر سیاسی و فرهنگی ایرانی و ترکی در دوره میانه دارد. برای نمونه های مهم کاربرد این اصطلاح نگاه کنید به کتاب «Turko-Pesia in Historical perspective» چاپ شده در انتشارات دانشگاه آکسفورد و کتاب «Timurids in Transition: Turko-Persian Politics and Acculturation in Medieval Iran» چاپ انتشارات بریل.
با این توضیح کاربرد این اصطلاح نباید تا این اندازه مایه شگفتی و خشم شود زیرا صرفا اشاره به همکاری سلطان ها و امیران ترک و وزیران و دیوانیان ایرانی در اداره این دولت ها دارد و من در کاربرد آن هیچ نکته منفی نمی بینم.
در پایان برای آگاهی بیشتر خوانندگان گرامی بخش کوتاهی از پیشگفتار کتاب «دولت های ترک- ایرانی» را در اینجا می آورم: «سلطان های ترک خیلی زود پی به اهمیت ثبات سیاسی و رونق اقتصادی بردند. آنان اداره قلمرو خود را به وزیران و دیوانیان ایرانی سپردند و ساختاری شکل گرفت که در آن سلطان ترک و وزیر ایرانی با همکاری هم فرمانروایی می کردند به همین دلیل است که دولت های غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهی را می توان دولت های ترک-ایرانی نامید».
@qoqnoospub
نشست بیست و ششم خیروخرد - گفتگو پیرامون کتاب «در اوج تاریکی» با سخنرانی دکتر جعفر بوالهری
📝 خودآگاهی و خودمراقبتی؛ دو شعار سازمان بهداشت جهانی دربارهی پیشگیری از خودکشی است.
📝 هر کسی ممکن است در معرض خودکشی و افکار خودکشیگرایانه قرار بگیرد.
فایل تصویری در آپارات
فایل صوتی در تلگرام
گزارش متنی در سایت
در صورتی که افکار خودکشیگرایانه دارید با ۱۲۳ تماس بگیرید
برای هموارتر شدن مسیر آموزش کودکان ایران همراه ما باشید: اینجا
🆔 @bemehrbani
@qoqnoospub
ویدیوی کامل کتاب این خانه از آن من است
خانم دورتا سوآپا لهستانیاند و دكترای «ايرانشناسی» دارند
این خانه از آن من است جزو پرفروشهای ادبیات آلمان و نیز دنیا بوده و نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده است.
@qoqnoospublication
https://ensafnews.com/582855/کتاب-کمحجم-مناسب-نوروز-5-مجموعه-پانور/
Читать полностью…ادموند هوسرل در 8 آوریل 1859 در چنین روزی در موراویا که اکنون در جمهوری چک واقع است متولد شد. نظام فکری غنی و پیچیدهٔ او سبب شده برخی او را همتای ارسطو و کانت بدانند.
کار فکری هوسرل از مطالعهٔ روانشناختیِ مبانی علم حساب شروع شد، با نقد رویکرد روانشناختی (در تلاش برای بنیانگذاری نوعی منطق محض) ادامه یافت، سپس در مواجهه با مباحث معرفتشناختی و معمای شناخت و نسبت سوژه و ابژه در فضایی کانتی به طرح ایدهٔ پدیدارشناسی معطوف شد.
تفکر هوسرل به طور کلی تحولات مختلفی را از سر گذرانده و در هر مرحله مفاهیم خاصی در آن برجسته شده، اما به هر صورت نام هوسرل به طور خاص با مکتب «پدیدارشناسی» گره خورده است، مکتبی که تحولات عمیقی در سیر تفکر در اروپا ایجاد کرد، هم در سنت تحلیلی و هم در سنت قارهای.
البته خود مفهوم پدیدارشناسی هم نزد هوسرل به شیوههای گوناگون مطرح شده است و همین سبب میشود ارائهٔ تعریف مشخص و واحدی از آن آسان نباشد، اما به طور کلی میتوان پدیدارشناسی هوسرلی را علمی در باب ساختارهای ذاتی آگاهی خواند.
پدیدارشناسی هوسرل در دوران متأخر سویه ای به شدت دکارتی پیدا میکند، و به همین دلیل در آخرین اثر او، یعنی «بحران علوم اروپایی» به بحثهای مفصلی در باب اگوی محض، منِ محض، و به عبارتی منِ استعلایی برمیخوریم. هوسرل در این اثر ریشههای نگرش ابژکتیویستی و پوزیتیویستی مدرن را میکاود تا به گالیله برسد. بشر بحرانزدهٔ امروزی از دل ریاضی سازی طبیعت برآمده است. از نظر هوسرل علم مدرن بنیان خودش را فراموش کرده است، و این بنیان «زیست جهان» است، همان جهان مشترک پیشاعلمی که همهٔ ما اولا در آن ساکنیم.
میراث فکری هوسرل نه تنها بستری برای شکوفایی نسلی قدیمیتر از فیلسوفان همچون هایدگر، لویناس، سارتر و مرلوپونتی فراهم کرد، بلکه در دوران جدید نیز همچنان در حوزههای مختلف از جمله فلسفهٔ ذهن و فلسفهٔ زبان تأثیرگذار است.
تحریریه ققنوس
@qoqnoospublication
آیزاک آسیموف (Isaac Asimov) (زادهٔ ۲ ژانویه ۱۹۲۰ – درگذشتهٔ ۶ آوریل۱۹۹۲) نویسندهٔ مشهور آمریکایی بود که بهویژه در دو حوزهٔ ادبیات علمی-تخیلی ونیز پژوهشگری علمی جایگاهی ویژه داشت.
او در روسیه (در روستای پتروویچی) ازوالدینی یهودی متولد شد و در سه سالگی به همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرد. آسیموف در دانشگاه کلمبیا در رشتهٔ شیمی تحصیل کرد و بعدها به تدریس بیوشیمی پرداخت. او به شکلی حیرتانگیز پرکار بود و چیزی حدود پانصد کتاب از او برجایمانده که در نوع خود مثالزدنی و شگفتانگیز است. یکی از یادگارهای او در ساحت ادبیات و اندیشه، مجموعهٔ فاندیشن (Foundation) اوست؛ مجموعهای حماسی وجذاب در باب سقوط و بازسازی امپراتوریای کهکشانی. آسیموف بهعنوان یکی ازسه نویسندهی بزرگ ژانر علمی-تخیلی (همراه با آرتور سی. کلارک و رابرتهاینلاین) شناخته میشود که به شکلی بنیادین چشماندازههای این شاخه را دچار تحول کردند. داستانهای او ترکیبی از علم و فلسفه است و تأثیر عمیقی بر فرهنگ عامه و پیشرفت فناوری گذاشته است.
آسیموف، افزون بر خلق داستانهای علمی-تخیلی پیشگامانه، اندیشههای فلسفی عمیقی را نیز در آثار خود گنجاند که ترکیبی از علم، اخلاق، و جامعهشناسی بود. یکی از محورهای فلسفی مهم در آثار و دیدگاههای او پیشبینی تاریخ و جبرگرایی علمیست. او در سری فاندیشن، مفهوم «روانتاریخ» (Psychohistory) را مطرح کرد؛ شاخهٔ علمی خیالیای که با تحلیل آماری رفتار جمعی انسانها، آیندهٔ تمدنهای بزرگ را پیشبینی میکند. این ایده به مسئلهٔ جبرگرایی در برابر اختیارمیپردازد و در واقع واکاوی این پرسش است که آیا انسانها اسیر الگوهای کلان تاریخیاند یا میتوانند سرنوشت خود را تغییر دهند؟
- آسیموف در این زمینه،دیدگاهی میانه داشت: او معتقد بود دانش علمی میتواند آینده را پیشبینی کند، امااستثناهای غیرقابل پیشبینی (همچون ظهور یک فرد تکین و استثنایی) همیشه وجوددارند.
یکی از مهمترین حوزههایی فکری-ادبی که آسیموف در آن گام میزد و دردنیای امروز ما با ظهور و گسترش بهرهگیری از هوشمصنوعی اهمیتی صدچندانیافته، رابطهٔ انسان و تکنولوژی و استلزامات فکری و اخلاقی آن است.
آسیموف دریکی از مشهورترین نظرگاههای فلسفی خود از «قوانین رباتیک» یاد میکند که در آن پرسشهای اخلاقی دربارهٔ رابطهٔ انسان و ماشینهای هوشمند را برجسته میسازد ویه این موضوع میپردازد که ساحت زندگی انسانی تا چه میزان باید در اختیار فناوری قرار بگیرد و کجا باید خطرات اخلاقی مسخشدگی تکنولوژیک را به بشر گوشزد کرد. در این حوزه آسیموف شاید در کنار فلاسفهای چون هایدگر و آدورنوقرار میگیرد و به سهم خود سعی میکند تا پرسشهای بنیادین در باب به تسخیردرآمدن زیستجهان زندگی افراد توسط تکنولوژی را به بحث بگذارد. او اما به اندازهٔ دو فیلسوف آلمانی به تکنولوژی بدبین نبود و در واقع با شروطی آن را زمینهساز سعادت بشری میدانست.
آسیموف در اساس به علم خوشبین بود و در عینحال یک اومانیست به حساب میآمدو به توانایی انسان برای حل مشکلات از طریق خرد جمعی و پیشرفت علمی باورداشت. نظرگاه فکری آسیموف ترکیبی از خوشبینی علمی، تأملات اخلاقی، و نقداجتماعی بود. او از داستانهای علمی-تخیلی به عنوان ابزاری برای کاوش درپرسشهای بنیادین در باب انسان، فناوری، و آینده استفاده میکرد. آثار او نه تنهاسرگرمکننده، بلکه دعوتی به تفکر دربارهٔ مسئولیت انسان در قبال دانش و قدرت است.
یکی از مشهورترین نقلقولهایی که از او برجای مانده این است:
«اندوهبارترین جنبهٔ زندگی در زمانهٔ حاضر این است که علم، دانش را سریعتر از آنکه جامعه خردمندی بیاموزد، گردآوری میکند…»
انتشارات ققنوس کتاب «زنگ آهنگین و شبی که مرد» را از ایزاک آسیموف در مجموعه پانوراما منتشر کرده است.
#ایزاک_آسیموف
@qoqnoospub
مجموعه آثار گوتیک #نشر_ققنوس
#کتابفروشی_دانشگاه_شیراز
#پخش_ققنوس
@qoqnoospub
@qoqnoosp
تجدید چاپ شد
کتاب «تجدد آمرانه» مشتمل بر مجموعه مقالاتی است از برخی از برجستهترین صاحبنظران در حوزهٔ «مطالعات تاریخ معاصر ایران و ترکیه» همچون محمدعلی همایون کاتوزیان، تورج اتابکی، متیو الیوت، هوشنگ شهابی و دیگران که به همت تورج اتابکی گردآوری شده.
#تجدد_آمرانه
@qoqnoospublication
آنتونی گاتلیب مورخ اندیشه و تاریخنگار فلسفه در کتاب جذاب و خوشخوان خود درباب سیر تفکر فلسفی در غرب یعنی «رؤیای خرد» پس از بررسی مفصل خود درباب تاریخ اندیشهٔ فلسفی از یونان باستان تا عصر رنسانس به نتیجهای جالب میرسد: اینکه نمیتوان شاخهای منفک از کلیت معرفت بشری تحت عنوان فلسفه را بدون بررسی و واکاوی سایر حوزهها همچون علوم فیزیکی، ریاضی و نیز دیگر علوم انسانی مورد ارزیابی قرار داده و تعریف کرد.
به دیگر سخن فلسفه در نظر او به عنوان رشتهای تماماً مجزا در اساس وجود خارجی ندارد.
در نگاه او تاریخهای سنتی فلسفه که در پی تفکیک فلسفه از دیگر ساحتهای معرفت بشری بودهاند در واقع کاری جز سادهسازی مسیر پر پیچ و خم تفکر در غرب انجام ندادهاند و بیگمان غیرممکن خواهد بود که فلسفه را تنها حوزهای نظری صرف وبیارتباط با سایر علوم بشری در نظر آوریم.
مسیری که او در کتاب «رؤیای خرد» پیش گرفته در واقع مسیری است در جهت رفع این کاستی.
در نظر گوتلیب یکی از دلایل این امر تغییر نامهای مربوط به حوزههای معرفت بشری در طی قرون بوده.
همانگونه که او میگوید: «برای مثال، در قرون وسطی، «فلسفه» در عمل شامل تمام آن شاخههایی از دانش نظری میشد که ذیل مبحث خداشناسی نیامده بودند. رشتهٔ مورد مطالعهٔ نیوتن «حکمت طبیعی» بود»؛ اصطلاحی که تانیمهٔ نخست قرن نوزدهم نیز بخشی بزرگ از آنچه امروزه علم مینامیم و نیز فلسفه در معنای امروزیاش را شامل میشد.
گاتلیب همین مسیر را در تاریخ فلسفهای که در کتاب حاضر عرضه کرده برای ماروشن میسازد. به عنوان مثال در فصل اول نشان میدهد که فلسفه در یونان باستان با رد و امتناع از پذیرش سخن «خدایان» شکل گرفت.
کسانی که در آن عصر نام«فیلسوف» بر آنان مینهیم به جای ادلهٔ طرح شده توسط خدایان به سراغ «دلایلطبیعی» رفتند. تمامی شاخههای دیگر معرفت تا به امروز شامل جامعهشناسی،روانشناسی و اقتصاد دقیقاً همین مسیر رد دلایل غیرطبیعی و التفات به دلایل طبیعی در فهم و تفسیر جهان انسانی را طی کردهاند.
بر همین مبنا گاتلیب ما را با هستهٔ اصلی دیدگاه خود در تاریخنگاری اندیشهٔ فلسفی آشنا میسازد: «اینکه تاریخ فلسفه بیشتر تاریخ نحوهٔ نگرش بسیارکنجکاوانهٔ بشر است تا تاریخ رشتهای با محدودهای کاملاً مشخص».
و اینکه چیزی در مقام یک ساحت نظری مبتنی بر تأمل و تفکر فردیِ منفک از سایر جهان و معارف بشری، در واقع ناشی از بدفهمیای درازدامنه در باب ماهیت اندیشهٔ فلسفی است که خود ناشی از تلقیای اشتباه از مضمون «تاریخ اندیشه» است.
ارزش کتاب گوتلیب بیشتر از آن که در اطلاعاتی باشد که در باب فلاسفهٔ مختلف دراختیار ما قرار میدهد، در همین رویکرد بدیع در تاریخنگاری تفکر فلسفی خانه دارد.
#رویای_خرد
@qoqnoospub
پیشنهاد استاد مصطفی ملکیان
کتاب "سفر فلسفی در جستجوی معنا"
@qoqnoospub
ملی شدن صنعت نفت در ایران تنها یک رویداد اقتصادی نبود. این مهم بیش از هر چیز میوهی دههها مبارزهی «ملت ایران» برای استیفای حقوق مبرهن خود و در صدر آن حق تعیین سرنوشت بود و از این رو بیش از هر چیز دستاوردی «سیاسی» بود. «رخدادی» مهم و تعیینکننده که از مجرای آن مبارزهی ملت ایران برای حاکمیت قانون که قریب به نیم قرن و از مشروطه آغاز شده بود میرفت تا به ثمر بنشیند. فرمول مصدق و یارانش در جبههی ملی به منظور عملی ساختن ایدهی مترقی ملی شدن صنعت نفت روشن بود: «به نام سعادت ملّت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود. یعنی تمام عملیات، اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.»
نبرد مصدق و یارانش دو بال داشت که باید به شکلی توأمان و موازی نگریسته شود: مبارزهی سال ۱۳۲۳ مصدق در ممانعت از دادن امتیاز استخراج نفت به شوروی در راستای جانب «منفی» سیاست موسوم به «موازنهی منفی» او بود که وضع و موضعی تدافعی داشت و برای جلوگیری از لطمات بیشتر «همسایهی شمالی» به ملک و ملت به انجام رسیده بود، و حال آنکه مبارزهی سال ۱۳۲۹ (ملی کردن نفت) به منظور الغای استعمار انگلیس در راستای وجه «مثبت و ایجابی» سیاست «موازنهی منفی» پیگرفته شده بود و وضعی تهاجمی داشت و در پی آن بود تا ورق را برای همیشه برگردانده و «دیالکتیک شکست ملی» در مواجهه با دولتهای خارجی را بدل به «برگ زرین ظفرمندی ملی ایرانیان» کند.
گرامی باد هفتاد و چهارمین سالگرد ملی شدن صنعت نفت ایران.
دکتر فرهاد محرابی
یک رشته از جشنهای اقوام آریایی، جشنهای آتش است. در ایران قدیم و امروز دو جشن آتش شهرت بسیاری داشته، جشن سوری و جشن سده.
جشن چهارشنبه سوری اینک در شب چهارشنبه آخر سال با مراسم و آداب و تشریفات و سنن ویژهای برگزار میشود و یکی از جشنهای بسیار پر طول و تفصیل و سرشار از مراسم و شعایر است.
#چهارشنبهسوری
@qoqnoospub
به زودی
در باب جباریت اثری یکتا و منحصربهفرد در باب جباریت است. اشتراوس در این اثر تصمیم میگیرد مطالعۀ خود در باب جباریت را از طریق شرحی بسیار دقیق بر دیالوگ پیشامدرن و فراموششدۀ کسنوفون تحت عنوان هیرون (گفتگویی میان یک حکیم و یک جبار) ارائه کند. به باور اشتراوس، جباریت مدرن، به تفکیک از جباریت پیشامدرن، همواره به واسطۀ نسبتش با ایدئولوژی و تکنولوژی وجود نوعی علم یا فلسفه را پیشفرض میگیرد. در حقیقت، جباریت مدرن بیان جنونآمیز آرزوهایی است که واضحترین بنیادهای خود را در مؤسس فلسفۀ سیاسی مدرن یعنی ماکیاولی مییابد.
#جباریت
@qoqnoospub
تا ساعاتی دیگر قسمت هفتم اپیزود خودکشی باعنوان
من تنها ایستادهام
صحبتهای کامبیز سلامی و سمیه نوروزی
را درباره خودکشی در سینما به عنوان موتور محرکه و پیرنگ فیلمنامه میشنویم
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرمهای پادکست موجود است.
@qoqnoospublication
@navayeqoqnoos
https://castbox.fm/ch/4499266
کلمه «rape» (تجاوز) از کلمه لاتینِ rapere به معنی قاپیدن و دزدیدن مشتق شده است اما این کلمه با کلمات rave و raven نیز خویشاوندی دارد و به معنی «غلبه کردن»، «به وجد آوردن»، «حمله کردن»، «غصب کردن»، «تاراج کردن» و «دزدیدن» است. کلمات امروزی «شستشوی مغزی»، «کنترل فکر» و «ذهنکُشی» در خدمت ارائه مفهوم شفافتری از روشهایی واقعی هستند که شرافت آدمی را زیر پا میگذارند. چیزی شگرف در دنیایمان در حال روی دادن است. امروزه فرد دیگر فقط برای جرمی که واقعاً مرتکب شده مجازات نمیشود و ممکن است مجبور شود به جرایمی اعتراف کند که قضات برایش برساختهاند، قضاتی که از اعترافش برای پیشبرد مقاصد سیاسی خویش سود میبرند. اینکه کسانی را که بر مسند قضاوت نشستهاند شریر تلقی و لعن و نفرینشان کنیم کافی نیست. باید بدانیم چه چیزی باعث اقرار کاذب به گناه میشود؛ باید به ذهن آدمی با همه شکنندگی و آسیبپذیریاش نگاه دیگری بیفکنیم.
#تجاوز_به_ذهن
#یوست_آبراهام_موریتس_میرلو
#روانششناسی_کنترل_فکر
#ذهنکشی
#شستشوی_مغزی
@qoqnoospublication
www.philosophycity.ir
جنگ بد است.
همه میدانیم. اما یک خوبی دارد؛ اینکه بالاخره تمام میشود. و نکته همینجاست؛ آنچه هرگز تمام نمیشود، اثرات جنگ است.
در این رمان هم جنگ، بعد از آواره کردنِ هزاران انسان، بالاخره تمام شده اما اثری که بر جای گذاشته، پس از شصت سال هنوز قدرتنمایی میکند.
ورا، مهاجر جنگ، حالا
پیرزنی است که به دو مهاجر دیگر پناه داده، اما آن احساس غریبگی و انزوا هنوز در اوزنده است. مگر میشود روزی مجبور باشی خانهات را، محل امنیتت را، شَهرت را، آدمهای
زندگیات را رها کنی و بروی و بعد فراموش کنی چه از دست دادهای؟
شاید آنها که برطبل جنگ میکوبند گذشته ندارند... شاید داشتهای ندارند... شاید... کاش هرگز هیچ
جا جنگ نشود...
دورته هانزن در این رمان که اولین اثر اوست به مضامینی همچون خانواده، خانه، بستگان و نیز پناهندگی میپردازد. این خانه از آنِ من است در واقع داستان جنگ و مهاجرت است، روایت سه نسل از انسانهایی متفاوت و دور از هم که به اجبار زمانه کنار هم قرار میگیرند.
این خانه از آن من است جزو پرفروشهای ادبیات آلمان و نیز دنیا بوده و نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده است.
#این_خانه_از_آن_من_است
@qoqnoospublication
«تجربۀ پلبینی»، به قلم مارتین براو، تاریخی ناپیوسته از برخی از تجارب مبارزاتیِ پلبینهای تاریخ برای نیل به آزادی به دست میدهد. پلبها، یا پلبینها، اصطلاحی در اساس برگرفته از روم باستان جهت اشاره به مردمان عادی، نامی است برای تمامی مردمانی که بهرغم عاملیت انکارناشدنیشان در تقویم حیات جمعی در گذشته، حال و آینده از میدان قدرت بیرون رانده میشوند. تاریخی ناپیوسته که خبر از سنتی زیرزمینی، کمتر رؤیتشده و پنهان میدهد؛ تجربهای که رخداد استثنایی و نادر آن دستبرقضا با هستی خاصِ انسان و سیاست راستین همارز است. و، صدالبته، در اینجا مراد از سیاست بالکل غیر از آن چیزی است که، تحت عناوینی همچون «علم ممکنات» و «رئال پولتیک»، جهانی تحت سیطرۀ کابوسهای همهجایی و همیشگیِ فقر، فساد، سلطه، ترور، جنگ و ... آفریده است.
کتاب «تجربۀ پلبینی»، همچون خودِ تجربۀ پلبینی، تجربهای است زنده، پویا و شوقبرانگیز که در تلاقیگاه تاریخ، فلسفه و سیاست، بخشی از راهگشاترین آموزههای تاریخ، فلسفه و سیاست را در طریق رهایی و آزادیِ انسان از چنبرۀ سلطه به بحث میگذارد؛ تا اینچنین و به مدد کالبدشکافی فلسفی تاریخی ناپیوسته، باری دیگر، یادآور شود که چه اندازه گذشته امری است بالفعل، حاضر و کنونی. بدینسان «تجربۀ پلبینی» با در هم آمیختن بدیعِ تاریخ، سیاست، و تفکر، نه فقط تاریخ، بلکه اندیشیدن و تصمیمگیری در خصوص امر حاضر را نیز پروبلماتیزه میکند. لذا میتوان «تجربۀ پلبینی» را اثری خواندنی، جذاب، تأملبرانگیز دانست که بسیاری از مسلمات رایج در باب اندیشیدن به سیاست را به چالش میکشد: از سوبژکتیویتۀ راستین سیاست تا اصول و مؤلفههای سیاستی بدیع و متفاوت، به قصد گسست از وضع موجود و تأسیس نظمی دیگر.
#تجربه_پلبینی
@qoqnoospub
هشتم مارس، جز تبریکهایی که رد و بدل میشود، یادآورِ چهرههاییست که برای زنان قدمی برداشتهاند. و مگر میشود هشتم مارس باشد و از اتوود، نویسندهی دغدغهمند، حرف نزد؟ سرگذشت ندیمه را که میخوانی با خودت میگویی امکان ندارد کسی بتواند اینطور دقیق، جزئیات زندگی در فضایی دیکتاتوری را روایت کند، بی آنکه به قضاوت بنشیند. اتوود اما چنان وضعیت زنهای ستمدیده را به تصویر میکشد، گویی خود آن را زندگی کرده، و چنان از تبعیض مینویسد، خواننده مبهوت میماند که مگر میشود کسی در قلب یکی از بهترین کشورهای جهان دست به قلم شود و اینقدر خوب تبعیض را بشناسد. بله. میشود. اگر تاریخ را خوانده باشد و بداند بیش از صد سال پیش در قلب نیویورک زنانی علیه نادیده گرفتن حقوق اولیه شوریدهاند و جان دادهاند، اگر سفر کرده و از نزدیک زنان سرزمین ما و اطرافمان را دیده باشد، میتواند هم بنویسد، هم با نوشتن، قلمش را تبدیل کند به سلاحی برای مبارزه با تبعیض و ظلم علیه زنان، حتی در عصر حاضر. روز مبارزه زنان علیه بیعدالتی اول به ما، بعد بر زنان همسایه، و بعد به خانم اتوود، گرامی باد.
@qoqnoospub