محمد مجتهد شبستری خوانش پدیدارشناسانه و خوانش روایی را رویکرد فعلی خود به قرآن اعلام کرده است (هرچند به دلیل نامعلومی از واژه "ما" استفاده کرده است). او در این رویکرد جدید خوانش هرمنوتیکی و پدیدارشناسانه را جایگزین دیدگاه قبلی خود میداند. در خوانش پدیدارشناسانه آشکارا تحت تاثیر هوسرل و در خوانش روایی تحت تاثیر ریکور است که متن را به سان روایت میبیند. منظور از روایت، برجسته کردن نقش زمان در متن است(چنانکه ریکور چنین میکند). شبستری در برگرفتن این دو رویکرد از چند معضل خود را نجات میدهد: یکی اینکه دیگر نیازی ندارد جزمهای دینی (جزم در اینجا به معنای اصول اعتقادی است) را حقایقی عینی و تجربی و تخطیناپذیر بداند و به راحتی میتواند نقش آداب و رسوم و زمینه تاریخی قرآن و شخصیت و پیشفرضها و معلومات خود پیامبر را در متن قرآن دخالت دهد. دیگر اینکه بار گران تفسیر قرآن به عنوان آیاتی که مملو از حقایق انکارناپذیر علمی، تاریخی، اخلاقی، حقوقی و.. از دوش او و مفسر برداشته میشود.
سوم اینکه شخصیت پیامبر تاریخیتر میشود و روایت او هم تاریخی میشود و برای شناخت روایت او پدیدارشناسی هوسرلی به عنوان روشی که نحوه ظهور چیزها بر آگاهی را به نحوه بودن آنها در نفسالامر ترجیح میدهد، جایی برای کاویدن چیزها آنچنان که بر آگاهی پیامبر و مومنان ظهور میکنند، باز میکند. چون به تعبیر خود او مدعیات تاریخی قابل مناقشهاند و محل تردید واقع شدهاند.
از آنجا که اثبات حقایق تاریخی همیشه معضل مهمی بر سر راه مفسران و الهیدانان بوده و به تعبیر کییرکگارد ایمان دینی نمیتواند بر اساس آن بنا شود، الهیدانان جدید با توسل به هرمنوتیک و پدیدارشناسی میخواهند راه تازهای برای پژوهش دینی باز کنند. اما این دیدگاه تازه را نمیتوان عبور از رئالیسم دانست. تفاوت مهمی در میان هست که ما را در به کار بردن اصطلاح رئالیسم محتاطتر میکند. (تفاوتی که آقای مازیار در نظر نگرفته است).
نخست اینکه واقعگرایی اشکال گوناگونی دارد و تمامی اشکال واقعگرایی وجود عینی تمام حقایق فراطبیعی را مسلم نمیگیرند.(مثل واقعگرایی انتقادی).
دوم(به اذعان جان هیک) اینکه هنوز مرز مشخص و دقیقی بین واقعگرایی و ناواقعگرایی مخصوصا در الهیات مشخص نشده و شاید هرگز نشود. الهیدانان اغلب تا حدی واقعگرا و تا حدی ناواقعگرا هستند.
سوم اینکه وقتی از اصطلاح واقعگرایی و ناواقعگرایی حرف میزنیم یعنی درباره پیشفرضهای هستیشناختی سخن میگوییم. چه چیزی واقعیت دارد و چه چیز ندارد.
به این معنا نمیتوان ادعا کرد که شبستری از رئالیسم عبور کرده است مگر رئالیسم را در معنای غیرفنی آن به کار ببریم که در این صورت هم این نقد وارد است که در نوشتهای که قرار است بیانگر یک موضع فکری باشد باید مفاهیم را در معنای دقیق و کاربرد فنی آنها به کار ببریم.
اما نقدی که به خود آقای شبستری و سایر روشنفکران دینی به نحو جدی وارد است این است که مکاتب و نظریههای فلسفه غرب را به سان جعبه ابزاری میبینند مملو از وسایلی که هر وقت یکی از آنها به کارشان خورد، آن را به دست بگیرند و استفاده کنند و متاسفانه در این میان انسجام و سازگاری درونی نظام فکریشان تا حد زیادی آسیب میبیند و چنانکه اهل فن میدانند ناسازگاریها و ابهامات فراوانی در آثارشان به جا میماند.
رضا یعقوبی
۲/۳/۱۴۰۰
@rezayaghoubipublic
از اینستاگرام:
https://instagram.com/jingls.kim?igshid=9t1t00ml3fq0
@rezayaghoubipublic
کانت میگوید شگفتانگیز است که ایمان به بهشت و جهنم، خود را به شکل خودکار به همه تحمیل میکنند. این امر به خاطر خصلت اخلاقی عامی است که در نهاد بشر است. با این حال، وعده انجیل درباره روز جزا در جهان دیگر، به خاطر این نیست که آن را انگیزه رفتار اخلاقی کند. ترس از این جهان یا جهان بعد، هر دو به یک اندازه، ارزش انگیزه بودن را ندارند و نباید توسط مقامات دینی تحمیل شوند. کشتن افراد به خاطر اعتقادشان مسلما غلط است، مگر اینکه دستوری الهی برای مفتش مذهبی بارز شده باشد و این هم چیزی است که هرگز نمیشود قطعیت داشته باشد. هر کس بگوید 《کسی که به این اصل دینی اعتقاد نداشته باشد، ملعون است》 باید آماده باشد این را هم بگوید که 《اگر آنچه اکنون به تو می گویم درست نیست، ملعون اصلی منم》.
ایمانوئل کانت، آنتونی کنی، ترجمه رضا یعقوبی، نشر پارسه، ۱۳۹۹، ص۹۲.
_تا سوم اردیبهشت ماه میتوانید این کتاب را با ۳۰ درصد تخفیف و پست رایگان از وبسایت بنوبوک تهیه کنید:
bennubook.com
@rezayaghoubipublic
حسيات استعلايي يا زيباييشناسي استعلايي؟
رضا يعقوبي
امروز ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ در روزنامه اعتماد
ترجمة كتاب «ايمانوئل كانت» نوشتة آنتوني كني مدتي است به ترجمة من منتشر شده و برخي از دوستان خواهان روشنگري دربارة يكي از مفاهيم اساسي فلسفة كانت و معادلي كه براي آن انتخاب كردهام، شدند. اين مقاله پاسخي روشن اما فني به درخواست دوستان است. ترجمة درست transcendental aesthetic چيست؟ عبارت آلماني transzendentale Ästhetik در فلسفة كانت مراد خاصي دارد كه بدون درك آن نميتوان ترجمة مناسبي برايش ارائه كرد. در اين ميان اهالي ترجمه در ايران گاه Ästhetik را به حساني، حسيات، حسيك، زيباييشناسي ترجمه كردهاند. اما ببينيم كداميك از اينها درستتر است و اصلا ميتوان يك معادل فارسي برايش پيدا كرد كه همان بار معنايي را داشته باشد؟ براي توضيح اين مطلب بر متن اصلي خود كانت در نقد اول يعني نقد عقل محض متكي خواهم بود و بعد به پيشنهادهاي مترجمان ميپردازم.
@rezayaghoubipublic
.
پ. ن: يك. دليل انتشار اين نامه، پرسشي است كه فراوان در معرض آن قرار دارم: چه ربطي بين فلسفه، آن هم فلسفه تحليلي با حافظ هست؟ چطور اين دو را با هم سازگار ميدانيد و اين دو مشغله شما با هم متناقض نيستند؟ پاسخ اين است كه منطقدانان و فلاسفه بزرگي مثل جان استوارت ميل با اشعار رومانتيكهايي مثل كالريج انس داشتند و علاقه به يك شاعر يا بينشهاي او منافاتي به منطقي و تحليلي بودن ندارد. جداي از اينكه شعر مثل هر هنري براي همگان در هر رشته و مقامي دلپذير است، هميشه بينشهايي در اشعار برخي شاعران هست كه با انديشهی انديشمندان و منطقدانان سازگار و الهامبخش ميافتند.
دوم اينكه نشان ميدهد مرز بين فلسفه و حكمت مدتهاست از هم متمايز شده است و فلسفه برخلاف تصور برخي محافل فلسفي داخل كشور، رشتهاي نيست كه هر چه مابعدالطبيعيتر و ایدهآلیستیتر باشد، معنويتر و روحانيتر باشد. مخالفت بسياري از عارفان بزرگ ما با مابعدالطبيعه به خاطر همين بلندپروازيها و راه دور پيمودنها بود و مدام سعي در متعادل كردن اهداف فلسفه داشتند تا با نشان دادن محدوديتهاي آن راه را بر واقعگرايي و حكمتي كه سرچشمه غيرفلسفي دارد، باز كنند. چون نه هر چه حكمت است فلسفه است و نه هر چه فلسفه است، حكمت است. اين از بزرگترين خدمات فلاسفه تحليلي بود كه با تعيين محدودهها و ابزارهای فني، مرزهاي فلسفه را از اختلاط آن با روانشناسي و شعر و حكمت جدا كنند و از بلندپروازیها و جاه طلبیهای مابعدالطبیعههای مبتنی بر وهم جلوگیری کنند تا اوهام جای افکار را نگیرند و فلسفههای بعدی، متواضع، بهداشتی و کارآمد باشند.
رضا يعقوبی
@rezayaghoubipublic
ویتگنشتاین و زبان خصوصی
رضا یعقوبی
منتشر شده در سالنامه نوروزی روزنامه شرق
@rezayaghoubipublic
ويتگنشتاين و زبان خصوصی
رضا يعقوبی
اين مقاله به پاسداشت زحمات آقای مالك حسينی در اهتمام به ترجمه آثار لودويگ ويتگنشتاين، بزرگترين فيلسوف تحليلی قرن بيستم نگاشته شده است. اين مجلدات به همت نشر كرگدن در سال 1399 منتشر شدند. همچنين حاوي بياني تا حد امكان ساده و روان از استدلال زبان خصوصي ويتگنشتاين است كه عيدانه نگارنده به مخاطبان گرامي است.
http://rezayaghoubi.ir/component/k2/item/143.html
@rezayaghoubipublic
@kargadanpub
آقای رضا یعقوبی پژوهشگر و مترجم در حوزه فلسفه لیست زیر را برایمان فرستادند:
#کتاب_سال
@Nedaye_siyasat
گفتگو با خبرگزاری ایلنا درباره نسبت ما با کانت و نسبت کانت با ویتگنشتاین و نیز ویتگنشتاین و روشنفکران دینی
https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1045395
@rezayaghoubipublic
در قرن نوزدهم تعامل پایداری از باب اندیشههای فلسفی بین جهان انگلیسیزبان و کشورهای اروپای قاره وجود داشت. کانت و هگل نفوذ زیادی در دانشگاههای بریتانیا داشتند و بسیاری از اندیشمندان قاره هم جذب تجربهگرایی بریتانیایی شده بودند. در ابتدای قرن نوزدهم در بریتانیا و اتریش تقریبا تمام مسائل فلسفی با یک روش بررسی میشدند. اما در اواسط قرن اوضاع فرق کرد. فلاسفه خود را به دو گروه با نامهای «تحلیلی» و «قارهای» تقسیم کردند. این عنوانها بیمسما هستند چون پدران بنیانگذار جنبش تحلیلی که در جهان انگلیسیزبان رواج پیدا کردند، یعنی فرگه و ویتگنشتاین هر دو آلمانی زبان بودند. اما شک نیست که دو سبک کاملا متفاوت در فلسفهورزی وجود داشت که شاغلان به آنها به ندرت به یک زبان فلسفی سخن میگفتند. ص417
تاريخ فلسفه غرب / آنتوني كني/ ترجمه رضا یعقوبی/جلد چهارم/ کتاب پارسه/ چاپ دوم/ 1399
@rezayaghoubipublic
گفتگوی ایلنا با رضا یعقوبی درباره وظیفه فلسفه و نقش و نحوه تفسیر آن در فضای امروز کشور ما
https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1037739
http://www.ibna.ir/fa/naghli/302677/
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران تاریخ فلسفه غرب نوشته آنتونی کنی که از پر فروش ترین های نمایشگاه مجازی کتاب تهران بود، در مدت یک ماه به چاپ دوم رسید. همزمان جلد اول این کتاب به چاپ سوم رسید.
🗞 ویژهنامه روزنامه اعتماد (۶ بهمن ۹۹ صفحه اندیشه) درباره تاریخ فلسفه غرب آنتونی کنی و زندگی و آثار او به همراه نقد و ارزیابی روشهای آموزش فلسفه در ایران و نقش تاریخ فلسفه در آموزش فلسفه. با نوشته هایی از حسین شیخ رضایی، حسین دباغ و رضا یعقوبی...
🌐 تاریخ فلسفه آنتونی کنی در گفتگو با رضا یعقوبی؛ تاریخ فلسفه،گفتگوی اندیشهها (مطالعه متن کامل)
🌐 رویکردهای دوگانه به تاریخ فلسفه در گفتگو با حسین دباغ؛ فلسفه تحلیل است نه تقلید (مطالعه متن کامل)
🌐 نوشتار حسین شیخرضایی با عنوان «فلسفه در جهان جدید» (مطالعه متن کامل)
🧾 فایل PDF ویژهنامه
🌾 @Sedanet
🌾 @hossein_dabbagh
🌾 @Rezayaghoubipublic
https://www.etemaad.ir/fa/main/detail/168063
رضا یعقوبی:
علوم شناختي علومي هستند كه ميخواهند شناخت روان را در حالت علمي انجام دهند اما مسائل مربوط به روان به خاطر خصلتشان تا حد زيادي فلسفياند و اينجاست كه در علوم شناختي، علم و فلسفه و روانشناسي به ديدار هم ميآيند و هر يك به سهم خود اداي دين ميكنند. او ميگويد وظيفه فلسفه علم در اين ميان، بررسي پيشفرضهاي مفهومي است. علمي با موضوع شناخت، يك «روانشناسي اصيل علمي» است و «انگاره اصلي آنچه علوم شناختي ناميده ميشود، اين است كه سازوكارهايي عصبي وجود دارد كه اعمال شناختي به وسيله آن محقق ميشود» (ص 34). هره در اين كتاب پس از تبيين پيشفرضهاي علمي، فلسفي و روانشناختي علوم شناختي، در ادامه به لوازم و مسائل چنين علمي ميپردازد و سعي ميكند حد و مرزهاي دقيقي به مثابه يك علم مستقل (اما تلفيقي) براي آن مشخص كند.
-مقدمهای فلسفی بر علوم شناختی، رم هره، ترجمه حسین شیخرضایی و مجید داوودی بنی، نشر نو، چاپ سوم،۱۳۹۹.
@rezayaghoubipublic
از اینستاگرام:
https://instagram.com/jingls.kim?igshid=9t1t00ml3fq0
@rezayaghoubipublic
جنگ جهانی دوم باعث خلق یکی از آثار بزرگ فلسفه سیاسی شد: کتاب جامعه باز و دشمنان آن که نوشته کارل پوپر، اتریشی تبعیدی بود. پوپر در این کتاب معتقد است که اگر قرار است یک سازمان شکوفا شود، باید نهادهای آن بیشترین مجال را برای اصلاح خود داشته باشند. همان طور که علم با اصلاح دائم فرضیههای نامناسب پیشرفت میکند، جامعه هم فقط در صورتی پیشرفت میکند که سیاستها، تجربههایی قلمداد شوند که بشود بازسنجی و متوقفشان کرد. بنابراین دو چیز اهمیت دارد: یکی اینکه باید در حکومت، آزادی وافری وجود داشته باشد تا سیاستهای مطرح شده توسط حاکمان بحث و نقد شوند؛ دیگر اینکه اگر حاکمان نتوانند رفاه شهروندان را ترفيع دهند باید بشود بدون خشونت و خونریزی آنها را عوض کرد. اینها ویژگی های اصلی جامعه بازند و در مردمسالاری این عناصر از انتخاب صرف یک حاکم توسط اکثریت مهمترند. جامعهی باز در نقطه مقابل سیاستهای مدیریتشده از مرکز حکومتهای زمان جنگ، یعنی آلمان ایتالیا و روسیه قرار دارد.
-تاریخ فلسفه غرب، آنتونی کنی، ترجمه رضا یعقوبی، کتاب پارسه، ج۴،ص ۳۷۷.
- تا ۲ اردیبهشت با ۳۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان از بنوبوک تهیه کنید:
bennubook.com
http://rezayaghoubi.ir/component/k2/item/144.html
http://www.ibna.ir/fa/note/304027
@rezayaghoubipublic
رضای عزيز
تبريك تولد و هدايای شما بسيار با حلاوت بودند. مطالعه ديوان حافظ را آغاز كردهام و مشتاقم كه بيشتر بخوانم. خيلی مسرورم كه به نظر حافظ هم، فلسفه بايد بلندپروازیهايش را متعادل كند:
حديث از مطرب و می گو و راز دهر كمتر جو
كه كس نگشود و نگشايد به حکمت این معما را
چقدر خردمندانه!
سپاس فراوان و آرزوهای خوب
آنتونی كنی
@rezayaghoubipublic
ای نوبهار حسن بیا کان هوای خوش
بر باغ و راغ و گلشن و صحرا مبارک است
بر خاکیان جمال بهاران خجسته باد
بر ماهیان تپیدن دریا مبارک است.
عید نوروز ۱۴۰۰ بر همگان مبارک باد.
@rezayaghoubipublic
سلام و درود
فهرست کتاب های پیشنهادی بنده از این قرار است:
نئولیبرالیسم؛ درآمدی خیلی کوتاه، مانفرد استگر و روای روی، ترجمه مسلم قربان بابایی، نشر لوگوس، ۱۳۹۹.
سکولاریسم و آزادی وجدان، چارلز تیلور، جاستین مکلور، ترجمه مهدی حسینی، نشر روزبهان، ۱۳۹۹.
انقلاب فرانسه، الکسی دوتوکویل، ترجمه محسن ثلاثی، نشر مروارید.
تحقیقات فلسفی، لودویگ ویتگنشتاین، ترجمه مالک حسینی، نشر کرگدن با همکاری نشر هرمس، ۱۳۹۹.
مقدمه ای بر علوم شناختی، رم هره، ترجمه حسین شیخ رضایی و مجید داودی بنی، نشر نو.
#کتاب_سال
@Nedaye_siyasat
http://www.ibna.ir/vdcfmmdmjw6dxta.igiw.html
گزارش خبرگزاری ایبنا از کتاب ایمانوئل کانت نوشته آنتونی کنی به همراه نقل بخش هایی از مقدمه درباره برخی معادل گزینی ها
کتاب ایمانوئل کانت، آخرین نوشته آنتونی کنی به ترجمه رضا یعقوبی منتشر شد
مهمترین ویژگی این اثر، اعتبارسنجی نظریههای کانت بر اساس نظریههای فلسفی قزن بیستویکم است و اینکه با ظهور فلسفههای جدید، کدامیک از آرای کانت معتبر باقی مانده و کدامیک زیر سوال رفته یا منحل شده است.
کتاب حاضر مانند بیشتر آثار کانتشناسی، به کلیات بسنده نکرده و به هنجارهایی مثل عشق، اخلاق، دوستی، جنگ و صلح، قتل و دروغ هم پرداخته و فلسفه سیاسی کانت را نیز تقریر کرده است.
برایان دیویس، استاد فلسفه در دانشگاه فوردهام نیویورک درباره نویسنده این کتاب نوشته است: آنتونی کنی یکی از بهترین متخصصان در قید حیات تاریخ فلسفه غرب است. او در این کتاب تبیینی از کانت بهدست داده که اختصار و دقت تحسینبرانگیزی دارد. او همچنین به خواننده کمک میکند که ارزش اندیشه کانت را به خاطر بیاورد و درعینحال به نقاط قوت و ضعف آن هم پی ببرد.
برای خرید این کتاب و ارسال پست سفارشی رایگان به Bennubook.com بروید.
ایمانوئل کانت/ آنتونی کنی/ ترجمه رضا یعقوبی/ چاپ اول، ۹۹/ ۱۴۴ ص/ ۳۵۰۰۰ تومان/ بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
@rezayaghoubipublic
وقتی شروع به صحبت درباره یک فیلسوف میکنید باید با رعایت اصل همدلی تفسیر کنید درواقع این اصل عبارت است از اینکه آن فیلسوف را در بکار بردن آن مفاهیم و ایجاد اندیشه در نظام فلسفی موجه نشان دهد یعنی ما وقتی اندیشه فیلسوفی را تفسیر میکنیم نمیتوانیم بگوییم این فیلسوف فکرش ضعیف بود یا نبوغش را نداشت که اینجا این حرف را زد، ما باید طوری حرف بزنیم که وقتی میگوییم این مفهوم را ایجاد کرد دقیقا تبیین کنیم که چه شد که این مفهوم را بکار برد و این رعایت اصل همدلی در تفسیر است که در همه جا چه درغرب و چه در شرق باید رعایت شود.
این تفسیرها وقتی با بیطرفی وارد فضای فکری ما میشوند نخبگان میتوانند از طریق این تاریخ و سیر اندیشههایی که به دستشان رسیده وضعیت خودشان را در نظربگیرند و بسنجند و از اینجا به مسائل بیشتری راه ببرند و از اینجا به بعد است که آن نقدها و بومیسازیها آغاز میشود. آنوقت میتوانیم نسخههای خودمان را بسازیم و فضای فکری را درک کنیم، نیازها و خلأهایمان را بشناسیم و تشخیص دهیم و با نگاه درمانی بفهمیم که چه چیزهایی را بد و چه چیزهایی را کم فهمیدهایم تا آنها را درمان کنیم که بر همه حوزهها تأثیرگذار است؛ یعنی اگر مفهوم انسان را طوری تفسیرکنید که با گذشته متفاوت باشد این تفسیر بر سیاست جامعه، فضای فکری مردم، رویکردهایی که حاکمان دارند و رویکردهایی که مردم نسبت به خودشان، جامعه و اخلاق دارند تأثیر میگذارند و جامعه از بن بست خارج و دچار پویایی میشود، فکرو اندیشههای جدید تولید میشود و راه گفتگو و تضارب آرا و نقد باز میشود و تمام اینها بدون تفکر انتقادی میسر نیست. تفکر انتقادی چیزی است که به ما یاد میدهد که وقتی یک نظام فکری را تشریح و تفسیر میکنیم مفاهیم کلیدی، چارچوب ها، نقاط قوت و ضعف را مشخص کنیم و از این طریق بفهمیم که این اندیشه چقدر کارایی دارد یا چقدر آسیبزا و سازنده است و موجب پیشرفت در جامعه و و همه عرصهها میشود؛ این نیاز امروز ما به فلسفه و تاریخ فلسفه فکر و تاریخ فکر است.
-برگرفته از گفتگو با خبرگزاری ایلنا، 26 بهمن 1399
@rezayaghoubipublic
آیا فلسفه با مردم قطع رابطه کرده است؟
نوشته ای از کواین به ترجمه رضا یعقوبی
امروز شنبه 25 بهمن ماه در روزنامه اعتماد
ويلارد ون ارمن كواين (2000-1908) فيلسوف از بزرگان فلسفه تحليلي به ويژه فيلسوف علم است. او عمر علمياش را در هاروارد سپري كرد. معروفترين مقاله او «دو جزم تجربهگرايي» نام دارد و در آن تمايز بين گزارههاي تحليلي و تركيبي را به چالش ميكشد. او نگاه كلنگرانهاي دارد كه طبق آن ميخواهد برحسب علوم طبيعي،توصيفي علمي از جهان ارايه دهد. به تعبير خودش او هوادار «فلسفه علمي» است. نظريه «نامعين بودن ترجمه» از ديگر ابتكارهاي اوست. او در مقاله دو جزم تجربهگرايي به ارتباط بين تجربه با معرفت ميپردازد و ميخواهد ثابت كند كه تجربه، تمام ميدان علم را تحت تاثير قرار ميدهد. در حالي كه منطقدانان قبلي، تجربه را در ارتباط مستقيم با گزارههاي واحد و اتمي ميديدند. او در اين نوشتار به عمومي شدن فلسفه و عمومي نوشتن فيلسوفان براي عامه مردم سخن ميگويد و درباره برنامه برايان مگي كه خودش هم در آن شركت كرده اظهارنظر ميكند. او به اين پرسش ميپردازد كه چرا و چگونه بايد فلسفه را براي مخاطب عمومي، سهل و ساده نوشت و اين كار شدني هست يا نه و چه فايدهاي بر آن مترتب است. كواين در اين نوشته، فلسفههايي را كه از منطق و واقعبيني و مستدل بودن پرهيز دارند از فلسفههايي كه آنها را علمي مينامد جدا ميكند. در واقع او فلسفه را غذاي فكر ميداند نه روح و آنچه غير از عقلانيت و به اسم فلسفه رواج پيدا ميكند و سعي دارد روان و روح مخاطب و نه فكر او را تحت تاثير قرار دهد از دايره فلسفه بيرون ميگذارد و به مخاطب گوشزد ميكند كه براي اين كار بايد دنبال حكمت برود نه فلسفه.
توصیه می شود که نوشتار آقای محسن آزموده را با عنوان "فلسفه ورزی دشوار است" در همان صفحه بخوانید.👇
چشمم به راه مانده كه پيك سلامتت
از در رسد چو نسيم سلام تو
از باد صبح بوی تو را می کنم طلب
گوشم دگر نمي شنود جز كلام تو
رضا يعقوبي
17 بهمن ماه 1399
به امید بهبودی هر چه زودتر استاد بهاءالدین خرمشاهی از بیماری کرونا
@rezayaghoubipublic
ویژه نامه روزنامه اعتماد درباره کتاب تاریخ فلسفه غرب آنتونی کنی
دوشنبه 6 بهمن 1399
با نوشته هایی از
دکتر حسین شیخ رضایی(دکترای فلسفه علم از دانشگاه دورهام)
دکتر حسین دباغ(دکترای فلسفه اخلاق از دانشگاه ردینگ)
رضا یعقوبی(پژوهشگر فلسفه و مترجم کتاب)
@rezayaghoubipublic