9375
✔آیدی مشاوره و تبلیغات @rrborhani
🌈🌈🌈🌈🌈
❖ پاکسازی بدن از انرژی های منفی، وسواس، افسردگی و بیماری
@paksazi_daroon
📎
❤️چرا باید منتظر بمونیم تا یکی بیاد
حالمون رو خوب کنه؟
مگه خودمون چمونه!
اگه منتظر اینی که یکی بیاد و بهت بگه دیوونه وار عاشقتم
و با این حرفش امید بگیری
و حالت خوب شه
با یه حرف دیگه ای هم میتونه حالت رو
بد کنه و از شدت ناراحتی داغون شی
و ساعت ها تو فکر بری!
ولی همین الان پاشو برو جلو آینه
و به اونی که رو به روت وایستاده بگو:
تو رو دیوونه وار دوست دارم
و عاشقتم و هیچوقت نمیزارم
غم تو دلت بشینه
و حتی از چشای نازت یه قطره اشک
پایین بیاد!
آره عزیزِ من به جای اینکه منتظر بمونی یکی پیدا بشه و بهت بگه دوست دارم؛
خودت به خودت بگو!
حداقل میدونی قرار نیست از خودت یه موقعی یه حرفی رو بشنوی که تا مدت ها اذیت بشی و بشکنی
💥@rraavvaann
👩🦳زن اگر باشی و بخواهی
دربارهٔ خودت حرف بزنی،
انگار کمی سختتر میشود.
بارها خواستهام از زنبودن و زنانگیام حرف بزنم. فارغ از مسائل جنسیتی یا تأکید بر جنبههای جنسیتم. همانقدر که باید از زنها حرف زد،
همانقدر هم باید از مردها حرف زد.
ولی همیشه چیزی بوده که بارها و بارها فکر من را به خودش مشغول کرده.
بارها و بارها به آن فکر کردهام،
بیآنکه چیزی بنویسم دربارهاش
یا با کسی صحبت کنم.
از نظر من، جنس تنهایی زنانه با مردانه متفاوت است.
مثل خیلی از تفاوتها که نمیتوان
منکرش شد و واقعاً وجود دارند.
مدتهاست دارم فکر میکنم
بین اینکه احساس تنهایی کنی
یا اینکه احساس کنی
به تنهایی احتیاج داری،
زمین تا آسمان فرق دارد.
امروز که کتاب «اول عاشقی» نوشتهٔ یودیت هرمان را میخواندم،
زنِ داستان، درست وسط یک روز
مثل همهٔ روزهای معمولی دیگر،
به خودش میآید و فکر میکند از کِی شیفتهٔ تنهایی شده است
و دلش میخواهد تنها باشد؟
از نظر من، بین زنی که متوجه تنهاییاش میشود، برای تنهاییاش برنامه میچیند و این تنهایی را باور میکند؛
با زنی که هنوز خیال تنهایی یا احساس تنهایی به سرش نزده، زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد.
زنهای تنها، زنهای باورمند و علاقهمند به تنهایی جذاباند. بیبدیلاند. مرموزند. برای همین است که گاهی فکر میکنم
اگر مرد بودم، چشم میدوختم
به تنهایی زنها و از بین آنها
زنی را انتخاب میکردم که
عجیب با تنهاییاش اُخت شده و تنهاییاش را زندگی میکند.
زنی که تنهاییاش را صبوری میکند، تنهایینوشتن، تنهاییخواندن، تنهاییماندن، تنهایی...
جزو رفتارهایش شده است،
لایق دوستداشتن و عشق است.
زنی که از مرز روزمرگیها عبور میکند
و دست میاندازد دور گردن تنهاییاش، حرفهای زیادی
برای شنیدن و دلسپردن دارد.
باور ندارید؟
کمی توی شهر قدم بردارید و بهجای زنهایی که صدایشان را هر روز میشنوید، گوش بسپارید به نرمنرمک تنهایی یکزن که گوشهای کتاب میخواند.
💥@rraavvaann
💕میدونی داشتن سواد رابطه
از کجا شروع میشه؟
از اونجایی که ممکنه با یه سری از دوستات، نزدیکات و یا حتی پارنترت به مشکل بخوری
و به هر دلیلی آدم های مهم زندگیت به غریبه تبدیل بشن
ولی تو انقدر بزرگ شدی
و این رو درک کردی که
به حرمت روز های که خندیدید،
گریه کردید و خاطره ساختین
و بخشی از روز های زندگی هم رو
رقم زدید؛
پیش کسی تخریبش نمیکنی،
ازش بد نمیگی،
راز هاش رو
فاش نمیکنی و..
چون میدونی که یه زمانی باهات حالش خوبه و یه روزی انتخاب زندگیت بوده!
💥@rraavvaann
👸این زن در نگاه اول در ذهن ها حک میشه.
💥@rraavvaann
🔥شیخ فضل الله نوری مخالف سفت و سخت شکل گیری مدارس نوین در ایران بود و همه کار کرد تا این مدارس شکل نگیرند تا جایی که
در یک سخنرانی کوبنده گفت:
آقایان، شما را به حقیقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟
آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقیدههای شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟
البته که سنت گرایی و مقابله با علم در ایران سابقهای زیادی دارد.
سنت گرایان ترمز مسیر توسعه و پیشرفت بودند مثلا در دورانی، سنت گرایان ایران از حمامهای جدید که دوش داشت پرهیز میکردند و معتقد بودند که دوش مطهر نیست و غسل با آن باطل است.
از رادیو، تلویزیون، بلندگو و حتی ویدیو هم دوری میکردند و آنرا مظهر شکل گیری فساد میدانستند.
سنت گرایان حتی اصلاح صورت دختران تا قبل از مراسم عقد را نماد فاحشگی میدانسنتد، دختر و پسر را حتی پس از عقد هم تا شب عروسی دور نگه میداشتند و حاملگی دختر در دوران عقد را فاجعه بزرگی محسوب میکردند.
از بردن نام زنان و دختران در
مجامع عمومی پرهیز میکردند
و گذاشتن عکس زنان روی اعلامیه فوت را مظهر بی حیایی میدانستند.
سنت گرایان کار کردن زنان در خارج از خانه را معادل از هم پاشیدن بنیان خانواده میدانستند و معتقد بودند وظایف زنان صرفا محدود به کارهای خانه ورسیدگی از شوهر و همسر است.
آنها با رای دادن و انتخاب شدن زنان مخالفت میکردند.
رانندگی زنان را جایز نمیدانستند و دختران خود را به مدرسه نمیفرستادند
تا مبادا اختیار زنان
از دستشان خارج شود.
امروز مدارس نوینی که شیخ فضل الله نوری با آن مخالفت جدی داشت راه افتاده و دختران و پسران آموزش میبینند
و بد نیست بدانید
نزدیکان شیخ در هنگام خاکسپاری
بر روی قبر او ادرار کردند!
امروز همه ی آن خط قرمزهای گذشته،
پیش پا افتاده و روتین شده
و حتی متعصبترین سنت گرایان هم
این موارد را عادی میدانند
و نکته جالب این جاست که
امروز فرزندان و نوادگان همان
منع و ملامت کنندگان دیروز
به این ممنوعیتها میخندند.
بسیاری از اموری که امروز هم خط قرمز است(مثل واکسن، فضای مجازی، حجاب، موسیقی زنان، ورود زنان به ورزشگاه و...) چند صباحی دیگر پیش پا افتاده
و عادی قلمداد خواهد شد
و آیندگان به آن میخندند.
نکته ی مهم اینجاست که
برای شکستن این تابوها افراد زیادی جانشنان را از دست دادهاند،
زندانی شدهاند،
کسب و کارشان پلمب شد
و در دوران خودشان
از خانواده و دوستان و جامعه طرد شدند و آبرویشان را در معرض خطر قرار دادند.
صاف کردن جادههای سنگلاخ همیشه
پر هزینه است.
پیش از ما کسانی هزینه آن را دادهاند و امروز هم عدهای در حال هزینه دادن هستند تا آیندگان آسودهتر زندگی کنند
و این افراد مقدسترین تاریخ هستند که عموما در بین کتابهای تاریخ هم
رد و نشانی از آنها پیدا نمیکنیم!
تابوها شکسته میشود،
سنت گرایان هم بالاخره مجبور میشوند
از مواضع خود عقب نشینی کنند،
ولی نکته اینجاست که
هزینه ی این تابو شکنی روی دوش
افرادی میافتد که برای رشد و توسعه ی
بیشتر و رسیدن به راه باریک آزادی،
جان و مال و آبرویشان را
وسط گذاشتهاند.
💥@rraavvaann
#پوریابختیاری
💥@rraavvaann
ببینید چه جوری به راحتی ذهنها
به بازی گرفته میشه و مثل مسخ شده ها ،
حماقت و نادانی و تقلید کورکورانه از هیچ ،
به سرعت فراگیر میشه
پس ، در این شرایط بیش از هرچیز بایدبرای به آگاهی و هشیاری و در نهایت بیداری عاقلانه مون رسیدن ، توجه و دقت داشته باشیم !!!!
.
💥@rraavvaann
💇♀️💇♂️💇♀️💇♂️💇♀️
متن روزنامه تایمز لندن به شرح زیر میباشد:
💥@rraavvaann
تحقیقات جدید نشان میدهد اکثر تصمیمات برای رابطـ،ـه در آرایشگاها گرفته میشود. در گذشته انسانها با دوستان و خانواده برای برقراری ارتباط مشورت میکردند، اما حالا آرایشگرها و ناخنکارها مافیـ،ـای دوست پسـ،ـر در جهانند.
کمتر دختری بوده که برای کاشت ناخن به آرایشگاه برود و بعد با دوسـ،ـت پسرش دعـ،،،ـوا نکند. آنها دائم در گوش مشتـ،ـریان خود میگویند: عقاب همیشه تنهاس، تعهد دست و پا گیره. یا با رنگهای گلبهی و ارغوانی و یاسی،ناخن دختر را رنگ میکنند و میگویند برو از پارتنرت بپرس این چه رنگیه؟ در حالی که پسران همه این رنگها را آبی میدانند. و همین امر باعث بهم خـ،ـوردن رابطه میشود.
استادان دانشگاه علمی کاربردی واحد توکیو معتقدند: خراب شدن رابطه زوجها باعث شلوغی بازار آزاد شده. آنها میگویند از رابطه خود به امید بازار آزاد بیرون نروید، زیرا الان بازار خرابه.
آرایشگران هم با سبک آرایش خلیجی به جنـ،،،ـگ پسران میروند. این درحالیست که ما چیزی به نام خلیج نداریم و خلیج همیشه فارس داریم. و چون پسران خلیج را به رسمیت نمیشناسند، فرق آرایش معمولی و آرایش خلیجی را نمیفهمند.
اصطلاحاتی همچون کانسیلر و هایلایتر مشکلات بعدی رابطه است. موردی نادر از شوهر خود پرسیده این کانسیلرم چطوره؟ و همسرش پاسخ داده: خوبه ولی کتونی بیشتر بهت میاد. محققان میگویند وقتی پسری نمیداند کانسیلر چیست، نباید از او در موردش پرسید.
علت دیگر خراب شدن روابط حجم اطـ ـلاعات وسیع ردوبدل شده در آرایشگاههاست. منابع مطلع میگویند بعضی از آرایشگران از سایز، وزن، قد و حتی تاریخ ختنه شدن پارتنـ،ـر مشـ،ـتریهای خود خبر دارند. که این اطلاعات باعث خجـ،ـالت و شرمـ،ـندگی همه پسران در انزار عمومی
شده است
💥@rraavvaann
منبع : ترجمه ی روزنامه تایمز لندن
💥@rraavvaann
باشگاهی که هر شنبه به شنبهی بعدی
موکول میکنی،
کتابی که هر شب باز کردنش را میگذاری برای فردا،
و تغییری که هر سال با خودت وعده میدهی
«از اول سال بعد»…
همینها معجزههای کوچکیاند که زندگیات تشنهی آنهاست،
اما ما بیشتر از همه از همان چیزهایی
فرار میکنیم
که بیشترین نجات را برایمان دارند.
ما همیشه کارهای مهم را عقب میاندازیم
نه چون تنبلیم،
بلکه چون در عمق خودمان میترسیم؛
از شروع کردن،
از شکست خوردن،
از اینکه شاید آن نسخهای که
آرزویش را داریم،
واقعاً آنقدرها هم دور از دسترس نباشد
و این یعنی دیگر نمیتوانیم پشت بهانهها پنهان شویم.
تأخیر، گاهی سپریست
که با آن اضطراب رشد نکردن را
پنهان میکنیم.
اما حقیقت این است که هیچ تغییر بزرگی
با یک جهش اتفاق نمیافتد؛
زندگی با همان قدمهای کوچک
ساخته میشود،
همان قدمهایی که همیشه فکر میکنیم
«بعداً» وقتش میرسد.
معجزه، نه در تصمیمهای عظیم،
که در همین انتخابهای سادهی
هرروزه است؛
همان لحظههایی که میگوییم:
«امروز نه… فردا».
اما فردا هیچوقت شکل امروز را ندارد و وقتی میرسد،
دوباره باری از خستگی و تعویق را
با خودش میآورد
تا چرخه ادامه پیدا کند.
ما فکر میکنیم برای تغییر باید آماده باشیم،
انرژی داشته باشیم،
شرایط بهتر شود؛
اما آماده بودن یک افسانه است.
هیچکس با روحیهی کامل و انگیزهی کامل شروع نمیکند.
شروع کردن، خودش انگیزه میسازد.
همین یک بار که برخلاف عادتت،
برخلاف تردیدت،
برخلاف هزار توجیه ذهنیات کاری را
آغاز میکنی،
گرهای درونت باز میشود؛
گرهی که سالها منتظر همین لحظه
بوده است.
تغییر همیشه با یک قدم شروع میشود،
نه بیشتر، نه کمتر.
و شاید تلخترین حقیقت این باشد:
چیزهایی که بیشتر از همه عقب میاندازیم،
همان چیزهاییاند که زندگیمان را
نجات میدهند.
هر بار که امروز را خرج فردا میکنیم،
تکهای از آیندهمان را از دست میدهیم.
اما اگر فقط یک بار بلند شویم،
فقط یک تصمیم ساده را همین حالا بگیریم،
جریان زندگی عوض میشود.
شاید معجزهای که دنبالش هستیم،
نه در فردا،
بلکه همینجاست؛
پشت همین کاری که مدتهاست
از انجامش فرار میکنیم.
💥@rraavvaann
آیا میدونستید
❌گاهی محبت نکردن آقایون
یک گس لایته!
یعنی وقتی مرد محبت نمیکنه،
زن بههم میریزه، بعد همون مرد
بهش میگه
«تو دیوونهای»، «همیشه دعوا داری»،
«بیمنطق شدی».
در حالی که خودش با رفتار سردش،
زن رو به این نقطه رسونده.
مثلاً:
زن میگه «چرا باهام سردی؟ چرا دیگه نوازشم نمیکنی؟»
مرد میگه «باز شروع شد! تو همیشه یه مشکلی داری. واقعاً حالت خوب نیست!»
این یعنی واقعیت زن رو انکار میکنه، احساساتش رو تحقیر میکنه، و خودش رو بیتقصیر نشون میده.
این یه بازی روانیه، نه یه سوءتفاهم ساده. اسمش گسلایتینگه.
زنان و مردان فهیم
درگیر بازیهای روانی نیستند✅
💥@rraavvaann
#یک_فنجان_تفکر ☕️
✅ این تبریکها را نگوییم!
— انشاالله شاسی بلند بخری.
— انشاالله صد و بیست متری بخری.
◀ شاید فکر کنید مته به خشخاش میگذارم اما وقتی کسی ماشین یا خانه خریده این جملات را به او نگوییم.
ما با خوشدلی این حرفها را میزنیم
اما شاید این تمام توان کسی است که
با جان کندن پراید قسطی، دست دوم یا یک خانه شصتمتریِ چندسال ساخت خریده.
◀ با این جملات انگار جان کندن و
وام گرفتن و رنج کشیدنش را
نادیده میگیریم
و به او میگوییم کاری نکرده
و در حالیکه هنوز نفس نفس میزند
باید خودش را برای مسابقه
شاسی بلند و صدوبیست متری آماده کند وگرنه باخته!
—انشاالله با این ماشین کلی
سفر خوب برید.
— انشالله تو این خونه شادی و خوشبختی رو تجربه کنید.
◀ من معمولاً این جملهها را میگویم. میدانم طرف هم خودش عقلش میرسد و هم تلاش خواهد کرد آنها را بهتر کند.
در این روزهایی که فشارهای اقتصادی و روانی استقامت روحیمان را در هم شکسته، کمی بیشتر مراقب هم باشیم.
مواظب واژهها، نگاهها.
✅ به هم برای لذت بردن از داشتههای هر چند اندک کمک کنیم.
هل دادن همدیگر برای ورود به مسابقه بیانتهای خرید اشیا حتی با حسننیت اشتباه است.
💥@rraavvaann
یکروز،
چشم باز میکنی و میبینی
عزیزترین آدمِ زندگیات دیگر نیست،
کسی که تا دیروز خیال میکردی
همیشه برایِ داشتنش
و برایِ دوستداشتنش فرصت هست.
کسی که فکرش را هم نمیکردی،
رفتنی باشد .
💥@rraavvaann
به همین سادگی آدمها میروند و جایِشان برایِ همیشه خالی میماند،
عزیزانت را همین ثانیه دوست داشتهباش، همین ثانیه قدرِشان را بدان و همین ثانیه در آغوشِشان بگیر ...
منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش ...!!
چه آدمها که با زخمِ سکوت و تنهایی رفتند،
چه دلها که تا ابدیتِ تاریخ شکسته ماندند،
و چه دوستتدارمها که تا همیشه میان حنجرههایِ زمان گیر کردند ...
مبادا؛
یعنی امروز،
یعنی الان،
یعنی همین لحظه ...!!
💥@rraavvaann
✨ شبتون بیغم و دلواپسی
💥@rraavvaann
💖زنهاوقتی خوشحالند،
لباسهای زیبا می پوشند.
وقتی خوشحال ترند،
گوشواره آویزان می کنند.
غمگین که باشند، با موهایشان ور می روند.
تنها که باشند، کفش می خرند،
کتاب می خرند، قهوه زیاد می خورند.
دلتنگ که باشند، عینک سیاه بزرگ می زنند و دور از چشم دنیا با واژه های تلخ، جمله های قشنگ می سازند.
دلگیر که می شوند، فرق می کند؛
گاهی با لباسی زیبا در را برایت باز می کنند و با لبخند به یک چای دعوتت می کنند،
گاهی با کتابی در دست، کنج یک کافه،
بی خیال حضور چشمهای کنجکاو با موهایشان بازی می کنند.
حالا اگر تو مردی باشی که در هر شرایطی
با همان لباس ساده،
با همان عینکی که گاه به گاه روی صورتت جابجا می کنی،
با همان حالت خودمانی همیشگی
و دستهایی که بیشتر وقتها تکلیفشان
را نمی دانند،
به دیدن زن محبوبت بروی،
از کجا خواهی فهمید در درون این موجود آراسته چگونه توفان جایش را به تعادلی پرچذبه می دهد؟
چگونه زمان در لحظه درد می ایستد تا به وقت تنهایی بغض را به سلاخی چشمهای منتظرش بفرستد؟
چگونه خواهی فهمید زنی که تا مرز جنون به معجزه رویا ایمان دارد، از پشت عینک سیاهش دیوانه وار دوستت دارد؟!!!
/channel/rraavvaann
ما به این دنیا نیومدیم تا جایگاه کسی رو بگیریم
یا ازش جلو بزنیم یا خودمونو به دیگری ثابت کنیم
و با برتر بودن احساس کافی بودن
و خوب بودن کنیم
میگن آدم با اعتماد به نفس کسی نیست که
وارد یک جمع بشه و چون از بقیه بهتره به خودش افتخار کنه
بلکه کسیه که وارد هر جمعی بشه
اصلاً خودش رو با دیگران مقایسه نکنه!
حالا یه سوال
شاگرد اولای کلاس الآن کجا هستن؟
کاپیتان های تیم های ورزشی الآن در چه حالین؟!
ما در تمام عمر فکر کردیم
که باید تلاش کنیم تا از بقیه بهتر باشیم
در حالی که باید یاد میگرفتیم که
به خاطر دل خودت تلاش کن
با لذت در مسیر دلخواهت حرکت کن
و برای خوشحالی
و حال خوب خودت به سمت
هدف هات حرکت کن
باور کنید
اونهایی که نفرات متوسط تری بودن
اما کنار درس خوندن ورزش و تفریح میکردن
الآن آدمای خوشبخت و موفقی در زندگیشون هستن
ولی آدمای تک بُعدی یا رقابت طلب
و مقایسه کن
که فقط میخواستن از دیگران جلو بزنن
حتی اگه الآن به آرزوشونم رسیده باشن
باز هم خوشحال نیستن!
چرا؟!
چون در حال رقابت با یکی دیگه
و سر یه چیز دیگه و در یک سن دیگه هستن
تا اثبات کنن که بهتر و سر تر و موفق ترن!
آخرش که چی؟!
با این نگرش
حتی اگه ببری، باز هم بازنده ای!
چون موفقیتی که با رنج و اعصاب خردی به دست بیاد
و دستاوردی که باعث بشه هر روز استرس بکشی و حرص بخوری
در نهایت هم لذت واقعی به همراه نداره
پس لطفاً درست فکر کنیم
ما با هم در رقابت نیستیم
و قرار نیست جای کسی رو در زندگی بگیریم
بلکه فقط باید به خاطر دل خودمون
تلاش کنیم
تا موفق و خوشحال باشیم و از زندگیمون لذت ببریم
اینجوری مطمئناً دنیامون هم قشنگ تر میشه
.
/channel/rraavvaann
❌❌ قضاوت ممنوع! ✋
چرا لاغری؟ چرا چاقی؟
چرا عمل؟ چرا عمل نمیکنی؟
حقیقت تلخ اینه:
هیچ زنی از قضاوت در امان نیست.
این سؤالها درباره ما نیست،
درباره استانداردها و ناامنیهای
کسیه که میپرسه.
شما جای ما زندگی نکردید!
شما چطور
با قضاوتهای بیجا برخورد میکنید؟
#قضاوت
#دخالت نکنیم
#فرهنگ سازی #بدن من انتخاب من
💥@rraavvaann
🍃گاهی یک چیزِ درست،
اگر در «زمان غلط» وارد زندگی شود،
نهتنها خوشحالت نمیکند،
بلکه همانقدر ویرانگری دارد
که یک اتفاق بد دارد.
واقعیت تلخ این است که بعضی چیزها
فقط وقتی معنا دارند که ما
ظرفیت نگهداشتنشان را پیدا کرده باشیم؛
وگرنه حتی عشق واقعی هم میتواند به دلزدگی برسد،
فرصت بزرگ میتواند تبدیل به
اضطراب شود،
و لذت میتواند دست خالیمان بگذارد.
گاهی آدمی وارد زندگیات میشود
که میتوانست آرامش باشد،
اما تو هنوز با زخمهای کهنه
زندگی میکنی.
حضورش را تهدید میبینی نه تکیهگاه،
توجهش را فشار تعبیر میکنی نه محبت،
و هر چیزی که میتوانست رشد باشد،
تبدیل میشود به سنگی روی سینهات.
نه چون او بد است،
نه چون رابطه بد است؛
چون زمان، غلط است.
چون تو هنوز در جنگی هستی که هیچکس خبرش را ندارد.
یا شاید فرصتی میرسد
که هرکس دیگری آرزویش را دارد،
اما تو که هنوز توان اداره خودت را نداری،
همان فرصت میشود
آغاز یک فرسودگی تازه.
موفقیت، زمانی که روان آمادگیاش
را ندارد،
بیشتر از شکست آسیب میزند.
شادی هم اگر در لحظه نابالغ برسد،
فقط روشن میکند که درونت چقدر تاریک مانده است.
حقیقت این است:
چیزی که زودتر از وقتش وارد
زندگیات شود،
تو را نمیسازد؛
از درون خالیات میکند.
ظرفیت، چیزی نیست که با آرزو
ساخته شود.
باید زمانش برسد.
باید خودت به جایی برسی که
بتوانی نگهداری،
بفهمی،
و از دست ندهی.
و اگر اکنون چیزی در زندگیات نیست،
شاید نه چون لایقش نیستی؛
بلکه چون هنوز زمان درستش فرا نرسیده.
چیزهای واقعی دیر میآیند،
اما وقتی برسند،
تو دیگر از وزنشان نمیترسی.
/channel/rraavvaann
🌤روزی بالاخره به شرایط ایدهآلت میرسی و فراموش نکن
مقابل هرکس که در کمال تعجب، دستاوردهای خودش را با تو قیاس کرد و از رسیدنهای تو
و نرسیدنهای خودش
و چراهای روزگار حرف زد؛
💭قاطعانه بایستی و بگویی:
"چون من
سخت تلاش کردم
و به خودم
سخت گرفتم
و خودم را بیمحابا
محدود کردم
و تمام وقتهایی که تو
به قضاوت و قیاس و تفریح
نشسته بودی،
داشتم کار میکردم
و میجنگیدم
و به بنبست میرسیدم
و دوام میآوردم
وقتی با من از این
پلههای بسیار
و
دامنهی ناهموار نگذشتهای
و ذرهای از
دشواریهایی که
به جان خریدهام را نچشیدهای
و زمانت را به
آسایش و راحتطلبی
اختصاص دادهای،
حق نداری
روی قله کنار من بایستی
و جوری از
سهولتِ رسیدنم حرف بزنی
که انگار
راه صد ساله را یک شبه پیموده ام !
❌آدمها فقط حق دارند
خودشان و تلاشها و دستاوردهای خودشان و مسیر زیستیِ خودشان را قضاوت کنند.
🗣تو چه میدانی برای اینکه امروز
بتوانم بخندم، چند بار گریستهام ...
و برای نفسهای آسودهی امروزم،
چندینبار نفسهایم به شماره افتاده
و چندبار به انتهای خطِ طاقتم رسیده
و با خستگی و ناکامی بازگشتهام؟
🗣کسی چه میداند
در جهانِ دیگران چهها گذشته
و آدمهای به مقصد رسیده
کدامین مسیرهای صعبالعبور و دشوار
را پشتسر گذاشتهاند؟
🗣کسی چه میداند
بهای لبخندهای امروز،
چندین زخم و آسیب و اندوهِ جانفرسا
در دیروز بوده؟
💥@rraavvaann
هر چهقدر هم که به وقتِ پریشونیت محتاجِ تنهایی و سکوتی،
یادت نره که...
یه زنِ آشفته رو هیچ وقت نباید
بیحرف و تنها رها کرد به حالِ خودش!
مشکلاتِ هیچ زنی
با منطق و استدلالِ مردانهیِ تو حل نمیشه!
بزرگترین غم هایِ یه زن رو میشه
با چند تا جملهیِ عاشقانه ...
و یه بوسه و آغوش...
و کمی نوازش ...
و یک دوستت دارم از بین برد...
یادت باشه قهرمانِ قصههایِ زنی
که بهت پناه میاره خدایِ احساسه،
نه منطق!
💥@rraavvaann
ابتلا به آدمها ولی از مبتلا شدن به هر بیماری و ویروسی سخت تر است،
دردناک تر است...
ابتلا به ویروس نهایتش دو ورق قرص است و یک آمپولِ قوی که
فرو میرود توی تنت،
نهایت سرگیجه است
و بی حالی چند روزه
و دوران نقاهت چند هفته ای و تمام...
ابتلا به آدمها ولی ؛
اولش شیرین است، یک جور که اصلا
حس نمیکنی این مبتلا شدن کشنده ترین نوعِ ممکن باشد،
ویروسِ بودنشان میپیچد
توی تک تک سلول هایت،
بعد که آلوده شدی
نه قرص رفعش میکند،
نه هزار سوزن که توی تنت
فرو رفته باشد...
دوران نقاهت چند ماهه را پشت سر میگذاری و آخر سر ،
با دیدن چشمانی شبیه چشمانی که
به آن مبتلا بودی،
با شنیدن عطر تنی که بیمارت کرده بود،
با به گوش رسیدن ترانهای که روزی پر از خاطره بود
اصلا با شنیدن دوبارهی یک کلمه که روزی تکیه کلام عزیزترینت بود،
تمام ویروسهای زنده و مرده
در وجودت هشیار میشوند
و تو میفهمی
که روی تمامِ قلبهایی که
یک روز مبتلا شدند به کسی،
برچسب خورده :
"لاعلاج"
💥@rraavvaann
❌در پایان یک رابطه،
❌باید رابطه را تمام تمام کنید
انگار که مرده ای را خاک میکنید.
عزاداری واقعی و جدی لازم است
و تبدیل فرد به خاطره.
هر چیزی که فرد را زنده نگه دارد ،
به شما فرصت عزاداری واقعی
و اتمام رابطه را نمی دهد.
عزاداری طبیعی،
شدید ولی کوتاه است
مثل عزاداری مرگ یک عزیز.
عزاداری مزمن و طولانی نشانه قبول نکردن پایان و زنده نگاه داشتن است.
همیشه یک مشاور خوب کمک بزرگی است اما قدم اول خواست شماست.
گاهی ما انتخاب میکنیم که
به جای عزاداری طبیعی،
پنج یا ده یا بیست سال عزادار باشیم
و البته انتخابمان همیشه محترم است.
💥@rraavvaann
ما سالهاست مسموم شدهایم.
این اتفاقات فقط تجسم تمام آنچیزیست که سالها به صورت نامرئی در مدارس به ما تحمیل شد.
مدرسه که باید نماد امنیت و رشد باشد تبدیل میشود به مکانی برای وحشت از مسموم شدن و دردمند شدن دخترکانمان؟!
آیا این دقیقا اتفاقی نیست که برای تمام ما قدیمیترها رخ داد؟
چه کنایه و طنز تلخی در این مسمومیتها نهفته است.
گازی نامرئی پخش میشود و تن ظریف دخترکانمان آلوده میشود و بیمار میشوند.
درست شبیه به آنچه سالها بر ما گذشت و هیچ کس خبر نداشت به غیر از خودمان!
اینکه چطور در مدرسهای که باید به ما شجاع بودن و زنده-گی کردن را یاد میدادند افکاری همچون گازی سمی در روانمان وارد شد و ما سالها و سالها دچار مسمویت شدیم و ترسیده و اسیر بزرگ شدیم
و زندگی کردیم!
چه روزها و شبهایی که از شدت درد و سمِ روحی که برما وارد شد نتوانستیم بخوابیم.
چه شبهایی که از ترس دوزخ و شکنجه، تا صبح با افکار سمی، رنج کشیدیم
و بر خود لرزیدیم.
چه روزهایی که در بزرگسالی به خاطر اثراتِ مدام مسموم شدن در کودکی و نوجوانیمان، تصمیمهای اشتباه گرفتیم
و آدمهای اشتباه را وارد زندگیمان کردیم.
حال آنچه همچون فیلمی ترسناک در جلوی چشمانمان در حال اکران است، به تجسم در آمدن تمام آن روزهاییست که بر ما گذشت.
اما اکنون همه چیز تغییر کرده است.
دیگر نه دختران ما شبیه به ما هستند
و نه بستر شبیه به آن زمان.
اکنون، دیگر در توانشان نیست روان را مسموم کنند چون روانهای ما دیگر پادتن سمهای آنها را در خود حمل میکند.
درست است، رنج و دردی جاودانه از آن روزهای سخت بر جان ما باقی مانده است اما مهم این است که ما با تمام زخمها و اثرات سمها، هر روز آگاهتر و مصمم تر میشویم و ما در کنار تمام دخترکانمان ایستادهایم.
در کنار دخترکانمان و در مقابل دشمنانشان.
دشمنانِ لطافت و زنانگی،
دشمنان آگاهی و شادی،
دشمنان سرزندگی و جوانی.
دشمنانی که اکنون
بدنهایی ظریف و نحیف را
نشانه رفتهاست.
که این رسم آنها بوده و هست،
حمله به شکنندهترین و ظریفترین بخشها، غافل از اینکه ما قدرتمان را در دل ضعیفترین و دردناکترین شبهایمان
پیدا کردیم.
همانهایی كه باید زنانگی و برابری را
درک میکردند اما تاب نیاوردند؛
نفهمیدند
و هنوز هم نمیفهمند.
💥@rraavvaann
🔥گوسفندان
تمام عمر از گرگ می ترسیدند...
اما در نهایت این چوپان بود که
آنها را سر می برید
نزدیکان شما می توانند
بدترین دشمنان شما باشند...
💥@rraavvaann
❤️مادرجان
این چند خط رو بخون و بذار یه گوشه ی دلت:
دخترت،
گوهریه که باید بلد باشه
خودش رو دوست داشته باشه،
نه اینکه منت بقیه رو بکشه.
بدن و دلش مال خودش هست .
نه برای کسی که میخواد تحقیرش کنه
یا کنترلش کنه.
بهش یاد بده ،
نه گفتن اشکالی نداره،
اشتباه کردن پایان دنیا نیست،
و از قوی بودن نترسه.
زندگی دخترت،
به اندازه عشق و پناهی که تو بهش میدی،
قشنگتر میشه.
این متن رو ذخیره کن
و به همه مادرها نشون بده که دخترت شایسته بهترینهاست.
تو اگر از دخترت مراقبت کنی ، الگوهای آپدیت نشده خودتو در ذهن دخترت جاسازی نکنی .
همین دخترت ، در آینده فرزندانی را به ایندنیا تحویل خواهد داد .
همونهایی که دنیا بهشون بشدت نیازمنده .
💥@rraavvaann
⭕️چالش ۷ روزه برای ترک یه عادت بد:
💥@rraavvaann
روز ۱: فقط بشناسش. هر وقت انجامش دادی، بنویس:
کِی؟ کجا؟ چه حسی داشتی؟
روز ۲: دلیلش رو پیدا کن.
چرا این عادت رو داری؟
خستگی؟ استرس؟ فرار از چی؟
روز ۳: جایگزین انتخاب کن. مثلاً بهجای گوشی، پیادهروی یا نوشتن.
روز ۴: محیطتو اصلاح کن. هرچی محرکت رو فعال میکنه حذف یا دور کن.
روز ۵: یه همراه انتخاب کن.
کسی که بتونی بهش گزارش بدی.
روز ۶: وقتی وسوسه شدی،
۵ دقیقه صبر کن. فقط ۵ دقیقه.
روز ۷: موفقیت هات رو مرور کن.
چندبار جلوی خودتو گرفتی؟
همونا رو جشن بگیر.
💥@rraavvaann
🍁مهم نیست میخواهی بروی یا بمانی؛
وقتی دلت با ماندن نیست، وقتی به دفعات نسبت به من احساسات ناخوشایند داشتهای و حضور من تو را
-بیآنکه بدانم و بخواهم-
آزار داده، وقتی حتی محبت و نیاز و دوست داشتنم را غرضورزانه و علیه خودت
تفسیر کردهای؛ دیگر چه فرقی میکند
بروی یا بمانی؟
جز اینکه شاید دور از من آرامش بیشتری داشتهباشی و کمتر برنجی و کمتر آسیب ببینی.
من متاسفم از اینکه جوری رفتار کردم و جوری رابطهام با تو را پیش بردم که تو از حضور و برخوردهای من غمگین باشی و احساس بدی نسبت به خودت پیدا کنی و با این اوصاف، اگر بخواهم منصف باشم؛
به تو حق میدهم که رفتن را انتخاب کنی و جای دیگری و با آدمهای دیگری اوضاع و احوالت بهتر باشد.
💥@rraavvaann
همیشه فکر میکردم
ترس یه چیزیه که باید باهاش جنگید
ولی هر بار که حمله پنیک میاومد سراغم، فقط بیشتر میترسیدم؛ بیشتر از خودم،
از بدنم، از ذهنم.
حس میکردم دارم میمیرم ولی هیچکس نمیفهمید تو وجودم چی میگذره.
وقتی من از تو نمیترسم رو خوندم،
انگار یکی بالاخره گفت: «میفهممت.»
نویسنده با زبونی ساده و صمیمی توضیح داده که این ترسها، این حملهها، این حالتهای عجیب،
واقعیان ولی قابل کنترل.
فهمیدم تنها نیستم و مهمتر از اون،
فهمیدم که راههایی هست برای اینکه
دوباره بتونم زندگی کنم،
نه فقط دوام بیارم.
یکی از چیزایی که خیلی کمکم کرد،
بخش مربوط به آگورافوبیا بود.
همیشه از جاهای شلوغ فرار میکردم
ولی حالا میدونم چرا و مهمتر اینکه میدونم چطور میتونم
کمکم برگردم به اون فضاها،
بدون اینکه وحشتزده بشم.
این کتاب یه همراه بود.
یه صدای آروم که بهم گفت:
«تو میتونی از این ترس عبور کنی.»
حالا هر بار که حس میکنم
دارم دوباره توی این اون چرخه ی ترس میافتم، یادم میاد که من ازش نمیترسم؛ چون میدونم چیه
و میدونم چطور باهاش کنار بیام.
📚 من از تو نمیترسم
🖊 محیا احمدیپور
💥@rraavvaann
خانم ها بدانند
مردان لذت بردن همسر خود را دوست دارند،
خوشحالی وشادابی یک زن برای همسرش بسیاربا اهمیت است...
خودت میتونی کاری کنی که خوشبختی رو به خودت هدیه بدی..
💥@rraavvaann
فقط وفقط خودت...!
💥@rraavvaann
تسلیم نشو!
تلاش کن!
اگر شکست خوردی بازم تلاش کن!
برای چیزی که دوستش داری،
برای هدفی که تلاش می کنی،
برای آرزویی که میخوای به دستش بیاری تسلیم نشو!
و هر روز و هر ساعت بیشتر تلاش کن تا هی قوی تر بشی!
نزار هیچ کسی باعث بشه تسلیم بشی!
اگر هدف چیزی هست که دوستش داری و آرزوت بوده،
پس به دستش بیار!
تو میتونی…
هرچی تلاش کردی،
هرچی شکست خوردی مهم نیست!
باز هم تلاش کن
و باز هم شکست بخور
اما این بار، سخت تر شکست بخور
تا روزی که ببینی موفق شدی
اما هیچ وقت تسلیم نشو
اگر به خودت و باورهات و خدا ایمان
داری،مطمئن باش که میتونی…!
💥@rraavvaann
خدای مهربانم
نورت را در وجودمان متجلی کن که
سخت محتاج آنیم ...
خدایا
برکت نگاهت را در نگاهمان بریز تا هر
کجا که مینگریم نیکی باشد و مهر ...
خدایا
میدانی که خسته ایم از خودمان از
روزمرگی ها از نفرتها از جدایی ها از
من بودن ها و ما نشدن هایمان ...
خدایا
دستمان را بگیر تا یادمان باشد که باید
دستی را بگیریم ....
خدایا نگاه مهربانت را ما دریغ مکن تا
یادمان باشد که باید به تمامی نگاهی
باشیم از سر مهر و عشق به انسانها ..
/channel/rraavvaann
0⃣5⃣ پنجاه سالگی
میخواهم در مورد پنجاه سالگی بنویسم. پنجاه سالگی عدد کثرت همهی عمرم بوده. کسانی که ده دوازده سال به پنجاه سالگیشان مانده، هر لحظه که به یادش میافتند خودشان را به آن راه میزنند و بیش از همه انکارش میکنند.
بلندبلند جار میزنند که خیلی فرصت دارند،مثل خود من وقتی
سی و هشتنه ساله بودم.
آن موقعها که هنوز
ماشینها با رانندگان جوانشان
دنبال ماشینم میافتادند
تا شماره بگیرند،
اتفاقی که الان خیلی کم میافتد
و اگر از سر اتفاق کسی هم بخواهد
ازت تعریف کند میگوید
ماشالله خوب ماندهای
و دلت جوان است.
این برای من از صدتا فحش بدتر است.
یعنی صرف این که یک جوان،
تورا تایید کرد
باید از ذوقت تا خانه معلق بزنی.
غافل از این که من دیگر اصلا دلم نمیخواهد جوان باشم
یا جوان حساب شوم.
جوانی با آن همه
راه و اعمال انجام نداده در پیش رو.
خدا هرگز برایم نخواهد.
💥@rraavvaann
جوانی با آن همه سختی. با آن همه انتظار خودت از خودت و خانواده و جامعه از تو. کار و شغل و ازدواج و زاییدن و....
و رقابت و حسادت و هورمونهایی که غلغل میکند گاهی و مسخ یک الاغ تر از خودت میشوی.
جوان که بودم فکر می کردم
پیرها چه زجری می کشند از این که
جوان نیستند ولی حالا می فهمم
پیری با خودش ابزارش را هم می آورد،
یعنی هورمونها و جنون و عصبیت
را می برد و صلح و وادادگی شیرینش را
با خود می آورد؛
بنابراین تو دردت نمی گیرد که
چروک شده ای یا استراحتدوست شدهای یا با خودت و هیچکس رودرواسی نداری؛ هرجا دلت بخواهد؛
خسته و بیزار میشوی.
دوسال پیش وقتی دستهایم درد گرفت
و هم زمان چند اتفاق در نتیجه آزمایشات خونم افتاد خیلی شوکه و درمانده شدم. یکی از دوستانم که پزشک است و امریکا کار و زندگی می کند بهم گفت:
لعنتی! چهل و هشت سال بدون هیچ مشکلی زندگی کرده ای و حالا فکر کن که مجبوری برای بقیه عمرت یک مقدار دارو مصرف کنی یا مراقبت بیشتری کنی.
حرفش عین چراغ ،جلوی راهم را
روشن کرد. وقتش رسیده بود که
خودم را آماده کنم
این تن امانتی را هم وا بدهم.
در این هیچ نکته ی غمگینی نیست؛
واقعیتی است که اگر بپذیریش
هراس و هول می رود
و اتفاقا
شجاعت و آرامشی بهت برمی گردد
که خیلی از اضطراب هایت را میکشد.
در این سن و سال می دانم که هرکاری کردهام و هرجور خودم را معرفی کردهام جوری بوده که دلم میخواسته است.
بعضی وقتها فکر میکنم
کاش جوری رفتار یا زندگی میکردم که
مرا جدی تر از این میگرفتند
ولی چه کنم که هنوز هم معتقدم
در جدی گرفتن خود و بدتر از آن
جدی جلوه کردن،
بلاهتی نابخشودنی هست.
تا همین چندسال پیش فکر می کردم
کسی هست، کسانی باید باشند که مرا بشناسند و قدر سلول به سلولم را بدانند ؛
امروز خیلی خوشحالم که
از این بند هم وارستهام
و کسی را دارم که تمام چهرههای مرا
دیده و میشناسد
و محترم میدارد
و او کسی است که خودم زاییدمش.
💥@rraavvaann
فقط او میداند که من گاهی چه سختگیر ،چه جبار،
چه دیسیپلینمدار و بی انعطاف
و سرسخت بودهام.
از به دنیا آمدنم نه خوشحالم نه ناراحت، بالاخره اتفاقی بوده که افتاده.
خوشحالم که ادای خوشحالها در نمیآورم. من از این که به هیچ کاری مجبور نیستم خیلی خوشحالم.
💥@rraavvaann