✔آیدی مشاوره و تبلیغات @rrborhani
* *چنتا ضربالمثل جالب ژاپنی*
* *1. بهار زیبا است زیرا زمستان وجود دارد.*
* *(شرایط دشوار لحظات شاد را حتی با ارزشتر میکند).*
* *2. خوشبختی به خانهای وارد میشود که اعضای خانواده شادمانه میخندند.*
* *(خوش بینی و شادی، شانس را به خود جلب میکند).*
* *3. ما وقتی به پل برسیم از آن عبور خواهیم کرد.*
* *(نگران آینده نباشید. شما با هر آنچه در زمان مناسب بیایید کنار خواهید آمد)*
* *4. از آنجا که خورشید در حال غروب است، ستارهها شروع به درخشش میکنند*
* *(شکستها به پایان نمیرسند ، آنها راه را برای وارد به چیزهای جدید و زیبا باز میکنند).*
* *5. در پشت ابرها همیشه یک آسمان آبی وجود دارد*
* *(حتی اگر اکنون همه جا تاریک به نظر برسد، همیشه نوری برای تابش بر این ظلمت است).*
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
💕💕
وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل هست🍒
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند
باد باعث طراوتش میشه
آب باعث رشدش میشه
و آفتاب پختگی و کمال میبخشه
اما …
به محض پاره شدن اون بند
و جدا شدن از درخت،
آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشه
بنده بودن یعنی همین، یعنی بندِ به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل تو نابودی ما موثره.
پول، قدرت، شهرت، زیبایی... تا بندِ به خداییم برای رشد ما مفید و خیلی هم خوبه اما به محض جدا شدن بندِ بندگی، همه اون عوامل باعث تباهی و فساد ما میشه!
خدایا هوامونو داشته باش❤️🙏
💥@rraavvaann
💥@rraavvaann
❤️من در خیابانهای بی پیادهرو برای عابرها
بوق نمیزنم.
کار بزرگی نیست ولی فکر میکنم صدای وحشتناک بوق ماشین
میتواند اعصاب کسی را برای ساعتها به هم بریزد و بیشتر مکث میکنم.
این روزها چیزی که متوجه شدهام، عصبی بودن جامعه است.
البته که مردم حق دارند عصبی باشند. هزاران دلیل برای این عصبیت جمعی وجود دارد. عصبی بودن و فریاد کردن کاملا طبیعی است.
اما این معنیاش این نیست که هر چیز طبیعی را باید انجام بدهیم.
چیزی که این روزها بیشتر از همیشه لازم داریم مهربانی است.
هر ذرهای از مهربانی که میتوانیم در ارتباط با انسانهای دیگر به کار ببریم، غنیمت است.
هر ذره از مهربانی که هزینهای هم ندارد:
یک لبخند
یک محبت ساده
یک مکث کوتاه
کمی صبوری.
در این روزها که دستهایمان کوتاه است و شاید نتوانیم به دیگری کمک کنیم، همین که مهربان باشیم، یک قدم رو به جلو است.
انتخابهای آسانتر را کنار بگذاریم.
شرایط زندگی برای همه دشوار شده
برای بعضیها دشوارتر.
حالا اگر نمیتوانیم باری از روی دوش هم برداریم، حداقل بار اضافهای نباشیم.
کمی دیرتر بوق بزن
مراعات همسایه ات را بکن
به ادمها لبخند بزن
فقط کمی مهربانی،
کمی مهربانی شاید یک نفر را نجات دهد
💥@rraavvaann
یکی از دلایلی که روان فردی ما برای اطرافیان مان رازآلود به نظر می رسد به این دلیل است که میان نیتِ روانی ما و اعمال بیرونی مان تقریبا همیشه فاصله ای وجود دارد و از آنجا که دسترسی به نیتِ فردی غیر از خودمان ممکن نیست، همواره در حالتی غیر مطمئن در رابطه با دیگران به سر می بریم. تفسیرمان از اعمال دیگران هم معمولا با نیتی که خودمان از آن عمل تصور میکنیم آمیخته است.
رابطه عمیق با انسانها همانقدر که ضروری و پیش فرض است،
دشوار و دست نیافتنی است.
💥@rraavvaann
هر دعایی که از عمق جانت برمیخیزد، پیش از آنکه بر زبانت جاری شود، شنیده شده است. حتی اگر هنوز پاسخش را نبینی،
ایمان داشته باش که در بهترین زمان، به زیباترین شکل اجابت خواهد شد. تأخیر در اجابت، بیحکمت نیست؛ گاهی خدا چیزی بهتر از آنچه میخواهی برایت کنار گذاشته، چیزی فراتر از تصورت،چیزی که فقط او حکمت آن را میداند.
💥@rraavvaann
♥️🌱🌸🌿
🌿
🌸
🌱
♥️
#انگیزشی
من زیاد چیزی را به دل نمیگیرم...
#معمولا کنار میآیم با تفاوتها، اما اگر جایی، زمانی، حرفی زدی که مرا دلگیر کرد، #همان لحظه ناراحتیام را ابراز میکنم و به تو فرصت میدهم که از دلم در بیاوری.
#شاید_اگر همه، به وقتش دلخوریها را ابراز میکردیم، شاید اگر به زمان نمیسپردیم، #شاید اگر به هم فرصت توضیح یا جبران میدادیم، اگر به همدیگر آستانهی تحمل و مرزها و خطوط قرمزمان را یادآوری میکردیم؛
🌱کدورتها و اندوههای فرساینده کمتر بود، کمتر به هم بد میکردیم و کمتر همدیگر را عذاب میدادیم و کمتر به جزئیات بیاهمیت و بحثهای بینتیجه فکر میکردیم و کمتر روانمان را با مسائل بیاهمیت، آزار میدادیم.
#آنوقت، زمان بیشتری داشتیم تا به چیزهای بهتری فکر کنیم و با #آسودگی خاطرِ بیشتری زندگی کنیم.
🌱من آدمهای خوبِ حوالیام را دوست دارم و اجازه نمیدهم هیچ چیز این تصویر ذهنی و این #علاقه را خراب کند، چون هم من نیاز دارم به #آرامش و دوست داشتن آنها، هم آنها نیاز دارند وقتی مقابلشان به لبخند نشستهام، عمیقا و حقیقتا خرسند باشم از اینکه کنارشان هستم و وانمود نکنم!
🌱هیچ چیز نباید بماند برای بعد، هر چیزی که هست، باید همانلحظه حل شود، هرچند کوچک و هرچقدر که بیاهمیت باشد.
#اجازه_ندهید هیچ چیز به زمان سپردهشود، زمان، از کاه، کوه میسازد،
زمان، همه چیز را بزرگ میکند.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
ما مردم امروزی دوست داریم باور کنیم که احساس رضایت با رسیدن به خواستههایمان بدست میآید. اما این طور نیست. احساس رضایت از توانایی ما در سامان بخشیدن به خواستههایمان با توجه به آنچه هست؛ رشد می کند. اصل بینادین معنویت، یادگیری پذیرفتن «آنچه هست» به جای اصرار بر پیش رفتن زندگی به شیوهای خاص میباشد. این بدان معنا نیست که میبایستی تسلیم شویم یا منفعل باشیم. هنر تحقق بخشیدن به احساس رضایت، فرایندی فعال و پویاست. میتوان تصور کرد که داشتن احساس رضایت، حرکتی است موزون میان آرزوها و واقعیت؛ میان آنچه میخواهیم و آنچه بدست میآوریم.
💥@rraavvaann
🌱برای کاریزماتیک بودن از تکنیک ساندویچ استفاده کنید
تا به حال برای شما پیش آمده است که بخواهید خبر ناخوشایند یا مطلب ناراحت کننده ای را به کسی بگویید و یا نکتهای منفی را به دوستی متذکر شوید ولی ندانید چگونه موضوع را عنوان کنید که کمتر ناراحت یا دلخور شود؟
متخصصان علوم رفتاری در این زمان تکنیک ساندویچ را پیشنهاد می دهند.
به این طریق که برای کم کردن اثر ناخوشایند یک پیام یا خبر منفی، آن را در میان دو عبارت یا خبر مثبت قرار داده و به مخاطب عرضه کنید.
به این روش :
"جمله مثبت، جمله منفی، جمله مثبت"
نمونه:
آقای کمالی، شما کارمند بسیار وظیفه شناسی هستید؛ با وجود آنکه امروز کمی دیر به دفتر رسیدید، اما همیشه پروژههای خود را به موقع تحویل میدهید.
پسرم تو دانش آموز سختکوشی هستی، اگرچه نمره ریاضیت کمتر از سطح انتظاره، ولی در دروس فارسی و علوم نمرات عالی کسب کردی.
عزیزم شما آشپز بی نظیری هستی، اگرچه خورشت کمی شور شده، ولی سوپت واقعا خوشمزه است.
مامان، تو خیلی به فکر من هستی، گرچه بعضی اوقات از سختگیریهایت خسته میشوم ولی میدانم که چقدر دوستم داری!
قرار دادن جمله منفی در بین دو جمله مثبت از شدت اثر تخریبی آن کم کرده و با اشاره به نکات مثبت، فرد احساس می کند فقط نکات منفی دیده نشده، رعایت انصاف شده و به همین دلیل انگیزه بیشتری برای تغییر و بهبود شرایط خواهد داشت.
این نکته مهم را به خاطر بسپارید:
برای بیان نکات مثبت لازم نیست اغراق کنید یا به دروغ ویژگی مثبتی را به کسی نسبت دهید، این کار اثر معکوس خواهد گذاشت.
هر کسی ویژگی های مثبت فراوانی دارد که با کمی دقت متوجه آن ها خواهید شد.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
برای من، نگاه به این جنگ غیرتحمیلی هم یک جور انتخاب است. همیشه در اتاق درمان این جمله را تکرار میکنم که «هیچ خوب و بد مطلقی وجود ندارد و شما هستید که خوب و بد خودتان را انتخاب میکنید».
پس حتی ناامیدی روزهای این جنگی که میگویم غیر تحمیلی است، چون بیشترمان پیشبینیاش میکردیم، اما نمیخواستیم و شاید هنوز هم نمیخواهیم باور کنیم که پیامد ناگزیر مسیری بود که داشتیم میرفتیم، یک جور انتخاب است.
ما میتوانیم انتخاب کنیم ناامید باشیم یا نباشیم. میتوانیم با تمام دلواپسی، با تمام درماندگی، با تمام رنجی که از این روزگار میکشیم و کاری هم نمیتوانیم برایش بکنیم، ایمان داشته باشیم به گشایش. همچنانکه میتوانیم انتخاب کنیم تسلیم ذهن منفیبافمان باشیم و آن افکارمان را واقعیت تلقی کنیم و فقط سیاهی و تباهی را بپذیریم.
هر دو این جریانهای افکار، محصولات پردازشگر ذهن ما هستند و واقعیت چیزی جداست از آن. ما دلمان میخواهد باور کنیم که آینده را پیشگویی میکنیم. آنوقت، حتی اگر آینده را بد میبینیم، دستکم میتوانیم به خودمان بگوییم «ببین چه قدرت تحلیلی داری!»، اما من ترجیح میدهم آینده را خوب ببینم. مگر زندگی، هر روز این گردش سیاهی و سپیدی شب و روز را به ما یادآوری نمیکند؟ و مگر برای ما این شب، این همه به درازی نکشیده؟ کدام شب است که به صبح نرسد؟ پس فکر میکنم هرچه شب طولانیتر، طلوع خورشید، نزدیکتر.
هنوز در حیاط نشستهام و در این مدت، هیچ صدای انفجاری نشنیدهام. صدای پرندهها را میشنوم و وزوز خرمگسی که این اطراف میپلکد. دقت که میکنم، صدای جاروی رفتگری را هم میشنوم که برگهای خشک کف کوچه را جارو میکند. بر میگردم به یالوم. ساعت دل. ارتباط با اینجا و اکنون.
💥@rraavvaann
فلسفی ترین توصیه در بحرانها این است که درباره موضوعاتی که هیچ نقشی در اتفاق افتادن یا نیفتادنش نداری نگران نباش و صبوری کن اما گمان نکنم بوسعید ابوالخیر هم اگر در وضعیت امروز ما بود میتوانست به این توصیه عمل کند ما انسانیم ترکیبی از گوشت و پوست و اضطراب و نگرانی
شرایط پیچیده است و طبیعی است عزیزانمان سرشار از اضطراب باشند و به همین دلیل بعضا سخنی نادرست بگویند یا تصمیمی بیهوده بگیرند.
اما مختصر توصیه من اینکه تا حد امکان تلاش کنید تصمیمهای آنان را زیر سوال نبرید میخواهد باک بنزینش را پر کند بگذارید بکند. میخواهد ده بسته آب معدنی بخرد؟ بگذارید بخرد میخواهد برود روستای پدری؟ بگذارید برود.
نه تنها بگذارید بلکه با او همراهی کنید فراموش نکنید شما هم في المجموع همان قدر میدانید که او میداند اصلا شاید راه او درست تر باشد. در شرایط بحرانی هیچ راه حلی جز برخی توصیه های بنیادی ضرورتا بهترین نیست.
سعی کنید توصیه ها و مخالفتهایتان را محدود کنید به تصمیماتی که یقین دارید اشتباهند و تا حد امکان اجازه ندهید فضای پرخاش و تنش حاکم شود وقت برای دعوا بسیار است اصلا فرض کنید تمام حرف هایش اشتباه و تصمیماتش خطا به یکدیگر اجازه اشتباه و خطا بدهید. این کمترین نشانه برای ابراز دوست داشتن است.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
⛔️ فهمیدیم بدبختیم، خب بعدش چی؟
💥@rraavvaann
— ما خیلی بدبختیم!
+ خیـــــلی! 🙌
— ما خیلی بیچارهایم!
+ خیــــــلی! 🙌
خب بعد؟
◼️به نظرم ما به ته این ژانر رسیدهایم. به نهایت تکثیر حس بدبختی!
چیزی که سالها امثال من مینوشتیم که «ایجاد ناامیدی» راهکار نجاتبخشی نیست و کسانی در داخل و خارج کشور دارند هدفمند روی این پروژه کار میکنند، کسانی که منفعتشان در ناامید کردن مردم است و موفق هم شدند.
اما عدهای چنان حمله میکردند که انگار طلبی دارند، حقوق بگیرشان هستی و مجبوری دقیقاً مثل آنها فکر کنی. میگفتند: ازت انتظار نداشتیم اینو بگی، از حکومت پول گرفتی بگی ما بدبخت نیستیم!
❌ قبول! اصلاً به این نتیجه رسیدیم که ما خیلی بدبختیم. خیلی بیچارهایم. خب حالا باید چکار کنیم؟
فایده این حس بدبختی؟ دستاوردش؟
🧳 الان برنامه و راهکار خیلیها #مهاجرت است، اما چند میلیون نفر میتوانند بروند؟ بیست میلیون؟ سی میلیون؟ پنجاه میلیون باقیمانده دقیقاً باید چکار کنند؟ چه راهکار عملی و اجرایی برای۸۵میلیون نفر دارید؟ نه خیالپردازی و شعار و رویابافی!
مردم صورتشان را خنج بکشند؟مثل نهنگها خودکشی دستهجمعی کنند؟ منقرض شوند؟
⛔️ راهکاری بدهید که خودتان نفر اول آن را اجرا کنید و شرایط را بهتر کند نه اینکه توی سایه قایم شوید و بچه مردم را تشویق کنید برود کف خیابان.
من میتوانم جوری بنویسم که حس کنید بدبختترین و بیچارهترین موجودات کره زمین هستیم. خب بعد؟
حس کنید هیچ انسانی در طول تاریخ اندازه ما به گابن سفر نکرده، خب بعد؟
❌ من هم خیلی وقتها خسته و دلسرد میشوم و دیگر چشم انتظار معجزه بزرگی نیستم، در عرصههایی که میتوانم، برای خودم گریزگاهی میسازم که زندگی کنم. گاهی میشود، گاهی نمیشود اما دلیلی نمیبینم مثل #گلام هی بگوییم: “من خودم میدونم ما موفق نمیشیم!” و توی دل آدمهای بیپناه را خالی کنم.
اینکه مدام به مردم بگویم خاک توی سرتان که #ایران زندگی میکنید چه سودی دارد جز متلاشی کردن روان آنها؟
❌ فکر میکنم چارهای نداریم جز افزایش #آگاهی، تلاش برای ارتقای توانمندیهای خودمان و بچههایمان، مطالبهگری (حتی به سختی!) و پرهیز از نگاه سفید و سیاه مطلق.
شما اگر راه بهتری دارید انجام بدهید و کشور را نجات بدهید. غرغرو بودن نشانه روشنفکری نیست.
❌ شما به یک ناامیدی بزرگ اعتقاد دارید که کشور را نجات میدهد؟
این حق طبیعی شماست.
پس تا اطلاع ثانوی ادامه بدهید:
— ما خیلی بدبختیم!
+ خیـــــلی! 🙌
—ما خیلی بیچارهایم!
+ خیــــــلی! 🙌
این چیزی است که اتفاقاً «ناامیدکنندگانِ» باهوش مردم سالها در پی آن بودند.
انفعال ملی.
💥@rraavvaann
♦️با افکار زیبا, زندگیتان را تغییر دهید:
♦️1- تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید. بارها و بارها این کار را انجام دهید.
♦️2- بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید. شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید, اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شوید و از لحظه اکنون غافل شوید.
♦️3- شما نمی دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد, پس بهترین کار این است که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید.
♦️4- دو چیز بیش از بقیه, روزتان را می سازد, صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی.
♦️5- صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست, بلکه به این معنی است که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود, همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید.
💥@rraavvaann
براى "اتفاقِ خوب" زندگى ات منتظر باش
هر قدر كه لازم است!
اصلاً هر روز خودت را براى اتفاق افتادنش آماده كن و هر لحظه دنبالش بگرد!
روزى نرسد كه اتفاق خوبت، لابه لاى مشكلات و مسائل روزمره گم شود و ديگر هرچه بگردى پيدايش نكنى...
يا اين كه
هى بيايد پشت پنجره ى اتاقت
هى بنشيند روى يقه ى پيراهنت
هى خودش را روى ميز كارَت برقصاند
و تو ناديده اش بگيرى!
و بعد ها در آلبوم هاى جوانى ات به دنبال يافتن اثرى از "اتفاق خوب" به چشم هايت توى عكس ها خيره شوى و...!
نكند كه دير شود
نكند كه فكر كنى اتفاق نمى افتد..!
زندگى پُر از اتفاق هاى خوب ريز ريز است
فقط بايد نگاهشان كنى.💚
💥@rraavvaann
این جوونترین، پرانرژیترین، بیباورترین
سنیه که داری. و تو داری منتظر
"کامل شدن" میمونی؟!
پاشو و کاری که دلت میخواد رو
همین الان شروع کن.
نسخه آیندهت قراره بهت افتخار کنه،
نه بخاطر کامل بودن، بخاطر شروع کردن.
💥@rraavvaann
مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: «چرا دیر میآیی؟»
جواب میداد: «یک ساعت بیشتر میخوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمیگیرم!»
یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد تدریس هم میکرد. هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ میزد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.
یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود. مرد هر زمان نمیتوانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آنها میخواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمیکرد و عذر میخواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شدهاند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش میکشید. به فکر فرو رفت. باید کاری میکرد. باید خودش را اصلاح میکرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او میتوانست بازیگر باشد.
از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر میشد. کلاسهایش را مرتب تشکیل میداد و همه سفارشات مشتریانش را قبول میکرد. او هر روز دو ساعت سر کار چرت میزد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه میرفت، دستهایش را به هم میمالید و با اعتماد به نفس بالا میگفت: «خب بچهها، درس جلسه قبل را مرور میکنیم.»
سفارشهای مشتریانش را قبول میکرد اما زمان تحویل، بهانههای مختلفی میآورد تا کار را دیرتر تحویل دهد. تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و دهها بار به خواستگاری رفته بود. حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شدهاند!
اما او دیگر با خودش صادق نیست. او الان یک بازیگر است، همانند بقيه مردم
💥@rraavvaann
#برایان تریسی
💥@rraavvaann
💥@rraavvaann
تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزهات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز میکنه و توش هشتاد و ششهزار و چهارصد دلار پول میگذاره، ولی دو تا شرط داره!
یکی اینکه همه پول رو باید تا شب خرج کنی وگرنه هر چی اضافه بیاد ازت پس میگیرند، نمیتونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول رو به حساب دیگهای منتقل کنی.
هر روز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز میکنه، شرط بعدی اینه که بانک میتونه هر وقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد.
حالا بگو چه طوری عمل میکنی؟
او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا ... همه ما این حساب جادویی رو در اختیار داریم؛ "زمان".
این حساب با ثانیهها پر میشه، هر روز که از خواب بیدار میشیم هشتاد و ششهزار و چهارصد ثانیه به ما جایزه میدن و شب که میخوابیم مقداری رو که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم.
لحظههایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته دیروز ناپدید شده، هر روز صبح جادو میشه و هشتاد و ششهزار و چهارصد ثانیه به ما میدن.
یادت باشه که من و تو فعلا از این نعمت برخورداریم ولی بانک میتونه هر وقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده.
ما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل میکنیم و غصه میخوریم.
بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم، ازت تمنا میکنم.
💥@rraavvaann
فقر ریشه ی تمام مشکلات بشره،
اگه کسی گفت نه بهش نشون بدین فقر باشه اول فکر پر کردن شکمتی تا مغزت، فقر باشه برای رسیدن به معاش تن به هر رذالتی میدی ممکنه حتی برای یه وعده ی حکومتی پای یه بچه ی بیگناه رو به این دنیای کثیف باز کنی، فقر که باشه فرصت یادگیری، پیشرفت و حرکت رو قبل از بقیه از دست میدی، فقر که باشه بهداشت و سلامتی تو زندگیت به آخرین موضوع مورد بررسی تبدیل میشن،
فقر که باشه روان مسموم و بیمارت هیچوقت نمیتونه از اون سم ها خلاص شه چون حتی فرصت تراپی کردن نداری، فقر که باشه مجبوری به عدالتِ بی وجودی که هرگز هم نمیاد و مشتی خرافه وعده ش رو دادن دل بدی و خلاصه که فقر ریشه ی تمام مشکلات بشره باورت نمیشه؟ گوشه ای از خاورمیانه رو ببین که بهش میگیم وطن.
💥@rraavvaann
همین روزها اتفاقاتِ خوب خواهند افتاد درست، وسطِ روزمرِگی هایمان
دلخوشی ها راهشان را گم خواهند کرد
و این بار به سمتِ ما روانه خواهند شد.
شب هایی را می بینم که از خستگیِ شادی و لبخندِ روزهایمان می خوابیم و صبح هایی که با اشتیاقِ دلخوشی هایِ تازه بیدار می شویم
من شک ندارم یکی از همین روزها همه چیز درست خواهد شد.
💥@rraavvaann
*
چگونه می توانيد زبان عشق خود را پيدا كنيد؟
*ابتدا، رفتار خود را بررسی كنيد. شما معمولا چگونه عشق و تحسين خود را نسبت به افراد ديگر نشان می دهيد؟
*اگر هميشه دست بر پشت ديگران می زنيد يا آنها را در آغوش می گيريد، پس شايد زبان اصلی تان تماس بدنی باشد.
*اگر سخاوتمندانه به ديگران كلمات تحسين آميز می گوييد، پس شايد كلمات تأييد آميز زبان عشق شما باشد.
*اگر يك هديه دهنده هستيد پس شايد آنچه كه می خواهيد هديه گرفتن است.
*اگر از خوردن ناهار يا قدم زدن با يك دوست لذت می بريد پس شايد زبان عشقتان با هم بودن است.
*اگر هميشه به دنبال راه هایی برای كمك به ديگران هستيد، پس خدمت كردن زبان عشق شما است.
زبانی كه شما با آن سخن می گوييد به احتمال بسيار زياد همان زبانی است كه دوست داريد ديگران با شما سخن بگويند.
📘كاش قبل از ازدواج می دانستم؟!
📝 گری چاپمن
💥@rraavvaann
❇️احتمالا این روزها خیلیاتون بدن درد دارید و بی حالید از نظر جسمی
دوش آب گرم، تکان دادن آروم و لرزوندن عضلات راهکار های ساده ایه که جواب میده تا خون بهتر توی عضلات جریان پیدا کنه
توصیه اکید می کنم مدام کانال های خبری رو چک نکنید اگه هم جسم هم روان براتون مهمه
حداقل یک یا دو کانال موثق داشته باشید فقط همونارو بخونید
هر زمان خوابتون گرفت بخوابید
خواب بسیار به ترمیم جسم و روان کمک میکنه، بابت پرخوابی خودتون رو سرزنش نکنید این روزها
💥@rraavvaann
🔆 چه چیزهایی فرکانس شما رو پایین میاره؟
سلام به همگی! 🙋♀️🙋♂️
امروز میخوام در مورد چیزایی صحبت کنم که ممکنه ناخواسته فرکانس انرژی ما رو پایین بیارن و باعث بشن احساس خستگی، بیحالی یا ناراحتی کنیم. شناخت این موارد بهمون کمک میکنه آگاهانهتر زندگیمون رو پیش ببریم و حال بهتری داشته باشیم. 💫
این موارد رو جدی بگیرید:
افکار منفی و نشخوار فکری:🤔 غرق شدن در نگرانیها، گذشته یا آیندهای که هنوز نیومده، انرژی زیادی ازمون میگیره. به جای گیر افتادن تو این چرخهی منفی، سعی کنیم روی لحظه حال تمرکز کنیم و افکار مثبت رو جایگزین کنیم. ✨
ترس و اضطراب: 😨 ترس از ناشناختهها، شکست، قضاوت شدن یا هر چیز دیگهای، مثل یه وزنه سنگین فرکانس ما رو پایین میکشه. روبرو شدن با ترسهامون و پذیرش اونها قدم بزرگی برای رها شدن از این انرژی منفیه. 🔑
انتقاد از خود و دیگران: 👎 مدام خودمون رو سرزنش کردن یا ایراد گرفتن از بقیه، نه تنها فرکانس خودمون رو پایین میاره، بلکه باعث دور شدن آدمها از ما هم میشه. بیاید با خودمون و بقیه مهربونتر باشیم. ❤️
مقایسه کردن خود با دیگران: 🤳 شبکههای اجتماعی پر از زندگیهای به ظاهر بینقص هستن. مقایسه کردن خودمون با اونها فقط باعث حسادت و نارضایتی میشه. یادتون باشه هر کسی مسیر خودش رو داره و ارزش شما منحصر به فرده. 💎
مصرف زیاد اخبار منفی و محتوای ناامیدکننده: 📰 غرق شدن تو اخبار بد، فیلمها و سریالهای پر از خشونت یا محتوای ناامیدکننده، به مرور روحیه آدم رو از بین میبره. کمی فاصله گرفتن از اینها میتونه خیلی کمککننده باشه. 🧘♀️
کمبود خواب و استراحت کافی: 😴 بدن و ذهن ما برای عملکرد خوب به استراحت نیاز دارن. کمخوابی باعث خستگی، بدخلقی و کاهش تمرکز میشه. خواب کافی رو جدی بگیرید! 🛌
تغذیه ناسالم: 🍔 فستفودها و غذاهای پرشکر ممکنه برای یه مدت کوتاه حس خوبی بدن، اما در درازمدت انرژی ما رو پایین میارن و باعث بیحالی میشن. به سلامت جسمتون اهمیت بدید. 🍎
روابط سمی: 💔 بودن در کنار افرادی که مدام انرژی منفی میدن، انتقاد میکنن یا باعث آزار شما میشن، به شدت فرکانس شما رو پایین میاره. جسارت داشته باشید و از این روابط فاصله بگیرید. 🚶♀️
نداشتن هدف و اشتیاق: 🎯 وقتی زندگی بدون هدف باشه، شور و شوقی برای ادامه دادن نداریم. اهداف کوچک و بزرگ برای خودتون تعیین کنید و برای رسیدن بهشون تلاش کنید. این کار بهتون انگیزه میده. 🔥
یادمون باشه، ما مسئول انرژی خودمون هستیم. با آگاهی و مراقبت، میتونیم فرکانسمون رو بالا نگه داریم و زندگی شادتر و پربارتری داشته باشیم. 🚀
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
🔥 ۳ بخش ایجاد عادت
۱. نشانه؛ آغازگر عادت:
عادتها زمانی شکل میگیرند که رفتاری پرتکرار با حضور نشانهای محیطی انجام شود.
۲. رفتار؛ تجلی عادت:
در ابتدا رفتارهای مدنظر که از سر عادت است، به صورت ناخودآگاه انجام میشوند؛ اما با گذر زمان به امری خودکار تبدیل شده.
۳. پاداش؛ تقویت عادت:
پاداش باعث تقویت رفتارهایی میشود که از سرِ عادت انجام میشوند و احتمال ماندگاریشان را افزایش میدهد.
💥@rraavvaann
ما پدر و مادرها احساسات و رفتارهای متعددی را در سطوح مختلف به بچههایمان منتقل میکنیم:
💥@rraavvaann
ترس از حشرات، حیای جنسی، عکسالعمل در مقابل غذا، دارایی، پول و همینطور ترس از مرگ، آن هم بیهیچ توضیحی و میپنداریم که کارمان درست بوده است، هیچ رضایت ضمنی هم در ما پدید نمیآید.
ویژگیها یا عادات رفتاری هیچکس بهصورت بستهبندی به دیگری منتقل نمیشود، بلکه از نسلی به نسل بعد سرایت میکند. واقعا چقدر از فردیت ما باقی مانده است؟ رشد شخصیت ما بیان همه چیزهایی است که باعث تفاوتمان با دیگران میشود، روش منحصر به فرد و تلاش متمایزمان، همان فردیتمان.
اما اغلب از رشد بازمیمانیم و فردیتمان درون شخصیتی غرق میشود که از آن ما نیست. بنابراین، عاداتی را که از نسلی به نسل بعد منتقل شده است تکرار میکنیم. در چنین شرایطی گذشته نقش دزد بزرگی را ایفا میکند که خودش را به صورت عادات ذهنی و حسی تکرار میکند و حضور بینظیر و نوی خودش را میدزدد.
در دنیایی که هر لحظه رو به نو و تازهشدن دارد، تنها کار ما تقلید کردن شده است، چون تقلید راحتتر از ابداع است چراکه از سوی دیگران تایید میشویم و احساس بهتری داریم.
بچهداشتن این واقعیت را با نیروی هرچه بیشتری برایمان بیان میکند. ما یاد گرفتهایم که همزمان با خودِ بزرگسال و خودِ کودکمان زندگی کنیم. حتی اگر آنها در تمام طول عمرْ ما را همراهی کنند هم، آنها را علیالسویه میگیریم و گاهی اوقات فراموششان میکنیم و دیگران این موضوع را در ما میبینند اما خودمان خیر. به محض اینکه آن را به آدم پاک و بیگناهی مثل بچهمان منتقل میکنیم، تازه برای خودمان آشکار میشود. شاید بتوان گفت که آنها با دقتی شرمآور خود را به ما نشان میدهند.
💥@rraavvaann
🔥روایت من از تنهایی و جنگ
محمدرضا رجبی شکیب
حالا که دارم مینویسم عصر پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ است. از دیروز اینترنت هم قطع شده و تهران، احتمالا خلوتترین روزهای تاریخ را به چشم میبیند. امروز که بگذرد، فردا که برسد، میشود یک هفته جنگ.
بارها به مراجعانی که ذهنشان درگیر جدایی یا پایان یک رابطه بوده، این جمله را گفتهام: «هر چیزی که شروع میشود، یک روز هم تمام میشود. و رابطه هم یکی از همین چیزهاست.» و حالا فکر میکنم جنگ هم همین است.
ما اما بیشتر شبیه آن بچههای طفلکی هستیم که وسط میدان جنگ پدرومادرشان زندگی میکنند. کودکان مضطربی که آرزو میکنند صلح و آرامش بازگردد، اما کی؟ شاید هیچ وقت. پس احتمالا وضعیت ما از آن بچههای جنگهای زناشویی بهتر باشد. امید ما به پایانی نزدیک و مطلوب، بیش از آنهاست.
نشستهام در حیاط کوچک یک خانهی سه طبقهی ویلایی، حوالی مینیسیتی، منطقهای که تا دلتان بخواهد اطرافش پادگان هست و شهرکهای مسکونی نظامیان. اما من ترجیح میدهم به دقت بمبهای اسراییل اعتماد کنم و از اینجا تکان نخورم. همسایههایم مثل من فکر نکردهاند و رفتهاند. منم و آرامش خلوتی که گاهی با صدای پدافند یا انفجاری از دور آزارش میدهد، اما انتخابم همچنان همان است. ماندن.
فکر میکنم این چند سال اخیر، چی در من عوض شده؟ آن آدم بیتعلقی که فکر میکرد به موهبت کار آنلاین میتواند هر لحظه جمع کند و هرجای دنیا که خواست برود، چطور حالا اینقدر یکجا نشین شده؟ شاید این خاصیت زندگی است. افراط، تفریط، افراط، تفریط، و در نهایت، شاید تعادل.
حالا بیشتر از همیشه، به تعادلی بین «با هم بودن» و «تنها بودن» در زندگی فکر میکنم. این چند وقت ذهنم خیلی مشغول این ایده بوده که هرکس، چطور میتواند نقطه تعادل خودش را پیدا کند. فرهنگ و جامعه، بصورت پیشفرض، آدمها را تشویق میکنند به پیوند، به ازدواج، به زندگی خانوادگی، و خلاصه به هرچیزی که «خلوت» را از شما بگیرد. انگار انزواطلبی انحرافی از سرشت انسانی ماست. اما مگر نیاکان ما، هزاران هزارسال، بخش زیادی از عمر خود را تنها در دامن طبیعت سپری نکردهاند؟ مگر چقدر وقت است که شلوغی و تراکم زندگی شهری شکل گرفته؟ این سبک زندگی که غیر از زمان خواب، دیگر هیچ زمانی را پیدا نمیکنی که آدمیزادی در میدان دیدت نباشد، مال چند وقت گذشته است؟
مغز ما طی میلیونها سال، جوری شکل گرفته که همانقدر که به محرک احتیاج داریم، نیازمند سکوت و خلوت هم هستیم. همانقدر که به جمع احتیاج داریم، به تنهایی هم نیازمندیم. اما جوری بارمان آوردهاند که وقتی حس میکنیم دوست داریم هیچکس نباشد، عذاب وجدان میگیریم. صدایی از درون میگوید: «نه! تنهایی که کابوس است! اگر کمک خواستی و کسی نبود چه؟ نکند افسرده شدهای!»
این روزهای جنگ، روزهای دلهره و انتظار، معجونی عجیب از تنهایی و تجمیع را به خورد ما میدهد. هم ارتباطاتمان محدود شده، و هم مجبوریم با نزدیکانمان بیشتر وقت بگذرانیم. چیزی شبیه تجربهی دوران کووید، اما خیلی سهمناک تر. و اگر آدمهایی باشند مثل من، که تنها زندگی میکنند، گاهی عطش معاشرت با دوستان و آشنایان برایشان شعله ورتر میشود. و خب، وقتی بیشتر آدمها شهر را ترک کردهاند، کار و زندگی هم که تعطیل شده، چه میشود کرد؟
این است که آدمی مثل من مینشیند به نوشتن. تنها راه ممکن برای برقراری ارتباط.
نوشتن همیشه برای من، و فکر میکنم برای بیشتر آدمها، تسلی بخش است. راهبردی برای تنظیم هیجان. فکر میکنم مثلا راز اینکه ذهن و جسم اروین یالوم در این سن و سال هنوز زنده و پویاست، همین باشد که سالهاست دارد مینویسد. حالا چرا یالوم؟ چون بیکاری این روزها، فرصت خواندن کتاب «ساعت دل» یالوم را برایم فراهم کرده. شاید اصلا با همین نوشته هم، دارم ادای یالوم را در میآورم.
نشستهام در حیاط خانه و بعد از نوشتن این یادداشت، باز بر میگردم به خواندن کتاب یالوم: «ساعت دل، ارتباط گرفتن در اینجا و اکنون» هرچند به ذهنم میآید، اما مطمئنم هیچ تلفنی نخواهم زد به دوستان معدودی که میدانم هنوز تهراناند، که قراری بگذاریم. سبک سنگین که میکنم، میبینم در روز ششم از جنگ، تنهایی و مطالعه را ترجیح میدهم.
پیامد انتخاب این سبک زندگی، حتما که تحمل ساعتهای دلتنگی و نیاز به پیوند با دیگران هم هست، اما سرجمع، سودهای این انتخاب برایم بیشتر است تا زیانهایش. فکر میکنم اینطور بهتر میتوانم تعادل برقرار کنم بین آن دو نیاز بنیادین که گاهی بدجور در تعارض قرار میگیرند: عشق و آزادی.
💥@rraavvaann
💥@rraavvaann
فروتن باشید. به خود بخندید، از عیب ها و اشتباهات خود آگاهی داشته باشید و قبول کنید که آنها شخصیت شما را تعریف نمی کنند.
همیشه آماده یادگیری باشید. هوش و تحصیلات عالیه خود را به رخ دیگران نکشید. بدانید که همیشه چیزی برای یادگرفتن وجود دارد حتی از کسانی که دانش کمتری دارند.
بگذارید انتخابتان کنید. علاقه صادقانه خود را به دیگران نشان دهید. از کلمه شما بیشتر از کلمه من استفاده کنید. بااشتیاق به دیگران گوش کنید و جنبه های مثبت شان را به آنها گوشزد کنید.
به افراد هدایایی دهید که دوست دارند. هدایایی نخرید که برای خود شما مهم است و یا دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد.
پیوسته خود را به چالش بکشید. متوسط نباشید. به معلومات گذشته خود اکتفا نکنید. مدام در حال پیشرفت باشید و در مواجه با فرصت ها و نحوه استفاده از آنها خلاقیت داشته باشید.
ساده زیستی پیشه کنید. زیرا باعث میشود شما تحت فشار،عجول، به هم ریخته و یا گیج و سردرگم نباشید. به خودتان زمان و مکانی برای تمرکز بدهید.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
مگر یادَت رفته باهم از چهها گذشتیم؟
مگر یادَت رفته هرچه سختتر شد ما امیدوارتر شدیم؟
مگر یادَت رفته با وجود همه سختیها میخندیدیم و به آینده امید داشتیم؟
مگر یادَت رفته با چیزهای کوچک چطور دلخوش بودیم؟
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
باز هم در سرزمین ما خورشید طلوع خواهد کرد
باز هم دست در دست هم در ولیعصر قدم خواهیم زد
باز هم در کافهها قهوه مینوشیم
باز هم صدای خندههایمان گوش فلک
را پر خواهد کرد
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
💥@rraavvaann
آزارگرانی که پشت جملات عاشقانه پنهان میشوند، فقط در طول زمان و با کمک موقعیتهایی که زندگی بهوجود میآورد، قابل شناسایی هستند.
از اینکه بحرانهایی بین شما فاصله میاندازد نترسید.
در فاصلهها و حتی بعد از تمام شدنها (چه موقت چه همیشگی) بنشینید و مشاهده کنید که چطور رفتار میکنند.
💥@rraavvaann
آزارگرِ واقعی، نقابش را زمانی برمیدارد که احساس میکند ممکن است شما را از دست بدهد یا شما را نمیتواند کاملا کنترل کند. آنگاه رفتارهایی را خواهید دید که درون واقعیاش را به شما نشان میدهد.
رفتارهایی که تماما «متمرکز» بر آسیب رساندن به شماست.
مثلا ممکن است با کسی ارتباط بگیرد که خط قرمز شما بوده است.(یکی از نشانه های اصلی آزارگران همین است، آنها با «دوستان شما» سعی میکنند صمیمی شوند و يا حتي با آشنایان قدیمی و دشمنان شما طرح دوستی بریزند)
ممکن است حرفهایی برای تخریب شما بزند.
ممکن است تمام رفتارهایی که شما حساس بودید و به عنوان نقطه ضعفهایتان به او گفته بودید را انجام دهد.
چرا؟
چون یک آزارگر تابِ تمام شدن و فاصله گرفتن را در رابطه ندارد و در او نفرتی بیدار میشود که دسترسیاش نسبت به مهرش از بین میرود و شما میتوانید این نفرت پراکنی را در تمام رفتارهایش ببینید.
اما آدمِ امن حتی در تمامشدنها هم امن است.
نه به مرزهای شما تعرض میکند، نه سعی میکند به شما آسیب بزند.
به تمام نقطه ضعفهای شما آگاه است چون زمانی با شما رابطهی عمیق داشته است و به خاطر اینکه در کنار احساسِ خشم و غمی که از تمام شدن دارد به احساس عشق و دوست داشتنش نسبت به شما هم دسترسی دارد، از هیچ کدام از نقطه ضعفهای شما استفاده نمیکند که به شما آسیب بزند.
آدم امن، محترم است و این احترام به نگاه و جهانبینیِ همراه با مهرش برمیگردد که باعث میشود بتواند تاب بیاورد تمام شدنها و فاصله گرفتن ها را.
و بهترین راهِ تشخیص اینکه آدمی که برای شما عاشقانه میفرستد آیا آزارگری پنهان یا آدمی امن است همین است که فرصت دهید در فاصلهها خودش را نشان دهد.
💥@rraavvaann
این یه ماه رو امتحان کن🌱
بهت قول میدم نمیمیری؟🙃
برای اینکه نتیجه متفاوتی بدست بیاری
باید رفتار جدیدی داشته باشی🙃
🌱 و با این چالش قدرت و توانایی خودت
رو متوجه میشی🙂🌱
💥@rraavvaann
رنگ پوستشان سیاه بوده یا سفید؟
چاق بودهاند یا لاغر؟
به خدایی باور داشتهاند یا نه؟
ارباب بودهاند یا برده؟
خوشبخت زندگی کردهاند یا با اشک؟
ترسو بودهاند یا شجاع؟
عاشق بودهاند یا در غارها سنگ تیز میکردند برای سلاخی قبیله دیگر؟
استخوانها تا قبل از رفتن به آزمایشگاهها ساکتند. شبیه همند، ناشناخته.
◾️این ماییم، چند صد سال بعد. همینقدر بیدفاع، همینقدر ناشناس، همینقدر بیآزار، همینقدر بیاهمیت برای آنها که زل میزنند به جمجمههایمان و با خودشان میگویند:
رنگ پوستشان سیاه بوده یا سفید؟
چاق بودهاند یا لاغر؟
به خدایی باور داشتهاند یا نه؟
عاشق بودهاند یا بیرحم و خونریز؟
ارباب بودهاند یا برده؟
خوشبخت زندگی کردهاند یا ...
◾️میمیریم، چنان که انگار هرگز زنده نبودهایم و از یاد میرویم چنان که انگار نه انگار روزی همهکس و همهچیز یک نفر بودیم.
✅ پس تا زندهایم، پر اشتیاق و حریص زندگی کنیم، لذت ببریم و لذت ببخشیم و اگر نمیتوانیم دلیل حال خوب همدیگر شویم، محترم از سر راه هم کنار برویم که دیر یا زود، ناگهان و بیخبر باید گذاشت و گذشت ...
💥@rraavvaann