بیانات و سخنان مکتوب حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی انتقادات و پیشنهادات : @islamic_culture
انالله و اناالیه راجعون
بدینوسیله درگذشت حاج محسن صراف زاده (رحمت الله علیه) را تسلیت عرض می نماییم.
از جمله خدمات عام المنفعه آن مرحوم تاسیس صندوق خیریه قرض الحسنه الزهرا و انتشارات بنیاد خیریه الزهراء (سلام الله علیها) بود.
سخنرانی مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
💠جلسه سی ام
تفسیر سوره نساء
@safirehedayaat
💠حبّ علي (علیه السلام)كافي نيست!
نشان دادند كه(عُنْوانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أبِيطالِبٍ (علیه السلام)؛ در اينكه سرلوحهي نامهي عمل مؤمنان، حبّ عليّ بن أبيطالب (علیه السلام) است شكّي نيست، ولي در عين حال سيّئات اخلاقي و زخمهاي پيكر روحي نيز قابل انكار نيست، و اين زخمها نياز به شستشو دارد. در نهر توبه اگر خود را شستشو ندهيد در حال سكرات مرگ و سپس در برزخ و سرانجام در بعضي از طبقات جهنّم بايد تطهير و تغسيل انجام شود تا شايستگي شفاعت و اسكان در غرفات بهشتي را به دست آوريد چه آنكه بهشت، دار السّلام است و جاي پاكان و سالمان است. ناپاكان و بيماران را به آنجا راهي نخواهد بود.
آن نمايش در عالم خواب بود و اين هم آيهي قرآن كريم كه ميفرمايد: سيّئات كساني را تبديل به حسنات ميكنيم كه واجد شرايط باشند.
(إلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَاُولئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ )؛[۱]
«آنان كه توبه كنند و ايمان بياورند و عمل شايسته انجام دهند، آري اينانند كه خدا سيّئاتشان را تبديل به حسنات ميفرمايد. »
در نهر توبه، جان خود را شستشو دهيد تا سيّئات شما تبديل به حسنات گردد.
خود مولا هم مكرّر مي فرمود:
(فَاعْمَلُو وَ أطِيعُوا وَ لا تَتَّكِلُوا لا تَسْتَصْغِرُوا عُقُوبَةَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَإنَّ مِنَ الْمُسْرِفِينَ مَنْ لاتَلْحَقُهُ شَفاعَتُنا إلاّ بَعْدَ عَذابِ ثَلاثَمِأةِ ألْفِ سَنَةٍ)؛ [۲]
«اي دوستان من؛ كار كنيد، بندگي كنيد، اطاعت فرمان نماييد، تنها اتّكال به محبّت من نداشته باشيد و عقوبت خدا را سبك نشماريد، [دين خدا را به بازي نگيريد]، اين را بدانيد كه در ميان همين دوستان من، اگر اسرافكار و تبهكار باشند و بيتوبه بميرند كساني هستند كه پس از سيصد هزار سال عذاب در جهنّم ممكن است مشمول شفاعت ما بشوند! »
البته ما اميدواريم، انشاء الله، از آن دسته نباشيم ولي خواستند تنبّه بدهند كه تنها داشتن حبّ علي (علیه السلام) براي تخلّص از عذاب كافي نيست و احتياج به توبهي از گناه دارد.
دينِ خدا حدود دارد. دين كه بازيچه نيست كه ما دلگرم به اين باشيم كه حبّ علي (علیه السلام) داريم و بعد از هيچ گناهي پرهيز نكنيم و باكي از حرامخواري و حرامكاري نداشته باشيم با اينكه خود مولا فرموده است:
(لاتَتَّكِلُوا) اتّكال به اين نداشته باشيد، عقوبت خدا را سبك نشماريد. شرايط شفاعت ما را بپذيريد و عمل كنيد.
حالا ما بحمد الله زندهايم، نمردهايم، در بيمارستان هم نخوابيدهايم كه نتوانيم كاري بكنيم. ما، هم حيات داريم و هم سلامت بدن. در مجالس مينشينيم و سخن از كلام خدا و اولياي خدا ميگوييم و ميشنويم. اين لطف و عنايت خداست كه شامل حال ما شده است و مهلت عمل و توبه به ما داده است.
💠حبّ علي (علیه السلام) ، ناجي انسان از خلود در جهنّم
البته حبّ علي (علیه السلام) يك فايدهي بسيار بزرگش اين است كه ما را از خلود در جهنّم ميرهاند. محبّ علي (علیه السلام) ، جهنّمي نميشود به اين معنا كه هميشه در جهنّم بماند و در زمرهي (اُولئِكَ أصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ) بشود. اين شدني نيست. امّا اينطور هم نيست كه همين كه حبّ علي (علیه السلام) داشت ديگر عذابش نكنند و در برزخ آن شكنجهها را ندهند.
حدود دين را نبايد شكست، بله چون شما محبّت علي (علیه السلام) داريد شما را هميشه در جهنّم نگه نميدارند، بلكه پس از اينكه با حميم و جحيم جهنّم تطهير و تغسيل كردند و شستشو دادند آنگاه به بهشت ميبرند و در غرفات بهشت اسكانتان ميدهند، أعاذَنَا اللهُ مِنْ شُرُورِ أنْفُسِنا.
__________
[۱] سوره فرقان آیه ۷۲
[۲] بحارالانوار جلد ۶ صفحه ۱۵۳ حدیث ۹ نقل از معانی الاخبار صدوق
📚صفیر هدایت شماره ۰۳ _سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
✅حضرت زينب كبري علیها السلام الگوي عفّت و حجاب
💠آن مرد عالم عابد گفت: من مدّتها در مدينه، همسايه با اميرالمؤمنين علي (علیه السلام) بودم.
⚠️در تمام اين مدّت نه قامت زينب را ديدم و نه صدايي از او شنيدم!
وقتي مي خواست براي زيارت قبر مطهّر جدّ بزرگوارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برود اوّلاً شب مي رفت و ثانياً پدر و برادرانش با وي همراهي مي كردند. وقتي نزديك حرم مي رسيدند اميرالمؤمنين (علیه السلام ) جلوتر مي رفت و نور چراغها را كه در كنار قبر پيامبر اكرم بود كم مي كرد(فتيلهي آنها را پايين مي كشيد). يكبار امام حسن(علیه السلام) راز اين مطلب را از پدر پرسيد. فرمود: خوف اين دارم كه فرد نامحرمي قامت خواهرت را ببيند.
📚 (کتاب حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) شیخ جعفر نقدی صفحه ی بیست و هفت )
از سخنان مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
🌺رواياتي از معصومين (علیهم السلام) دربارهي ولايت
حال، چند جملهاي از رواياتشان بگوييم كه مايهي روشني دلهايمان گردد.
از امام علي (علیه السلام)
منقول است:
(إنَّ لِلا إلهَ إلاَّ اللهُ شُرُوطاً إنِّي وَ ذُرِّيَّتِي مِنْ شُرُوطِها) ؛[۱]
«حقيقت آنكه لا إله إلاّ الله [كلمهي توحيد] شروطي دارد، من و فرزندانم از شروط آن هستيم. »
كلمهي توحيد آنگاه علامت ايمان و نجاتبخش انسان است كه در كنار ولايت علي علیه السلام و فرزندان علي علیه السلام قرار گيرد وگرنه بياثر است.
رسول الله اعظم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
(إنِّي َلاَرْجُو ِلاُمَّتِي فِي حُبِّ عَلِيٍّ كَما أرْجُو فِي قَوْلِ لا إلهَ إلاَّ اللهُ)؛ [۲]
«من همان اثري را كه از لا إله إلاّ الله انتظار دارم از حبّ علي (علیه السلام) همان اثر را انتظار دارم، كه اگر حبّ علي (علیه السلام) نباشد از لا إله إلاّ الله اثري حاصل نخواهد شد.»
و همان حضرت فرمود:
(ألا وَ مَنْ أحَبَّ عَلِيّاً يُهَوِّنُ اللهُ عَلَيْهِ سَكَراتِ الْمَوْتِ وَ يَجْعَلُ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ) ؛[۳]
«توجّه؛ هر كه علي را دوست بدارد خداوند سكرات مرگ را بر او سهل و آسان ميگرداند و قبر او را باغي از باغهاي بهشت ميسازد. »
⚠️جوانان هشدار!!
و لذا خود اميرالمؤمنين (علیه السلام) مكرّر در خطبههايش ميفرمود:
(يا أيُّهَا النّاسُ؛ دِينَكُمْ دِينَكُمْ، فَإنَّ السَّيِّئَةَ فِيهِ خَيْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِي غَيْرِهِ، وَ السَّيِّئَةُ فِيهِ تُغْفَرُ وَ الْحَسَنَةُ فِي غَيْرِهِ لاتُقْبَلْ) ؛[۴]
«اي مردم؛ دينتان! دينتان! چه آنكه معصيت در محدودهي دين شما، بهتر از طاعت در خارج آن است. معصيت در دين و مذهب شما مورد آمرزش قرار ميگيرد ولي طاعت در غير مذهب شما مقبول واقع نميشود. »
مراقب باشيد دينتان لطمه نخورد و تزلزلي در اساس دينتان بوجود نيايد.
جوانها، نوجوانها؛ مراقب باشيد ولايت علي (علیه السلام) را كه روح دين است از شما نگيرند.
حبّ علي (علیه السلام) را كه سرمايهي اصلي در حيات جاوداني آخرت است از قلب شما بيرون نبرند.
اصل دين و گوهر دين را حفظ كنيد. آلودگيها و كاستيهاي فرعي در پرتو نور اصل دين، قابل تطهير و ترميم است. گوهر توحيد و جوهر دين، حبّ و ولاي علي (علیه السلام) است. شيّادها و صيّادها با دامها و كمندهاي فراوان در كمينند و ميكوشند افراد خام و ناپخته را به دام بيندازند و شكار كنند. هشيار و بيدار باشيد كه آدم ربايان شما را نربايند.
[۱]ـ غررالحكم، حكمت ۱۰۳، از فصل نهم.
[۲]ـ بحارالأنوار، جلد ۳۹ ، صفحه ۲۴۹، حديث ۱۱.
[۳]ـ بحارالأنوار، جلد ۲۷ ، صفحه ۱۱۴، حديث ۸۹.
[۴]ـ اصول كافي، جلد ۲، صفحه ۴۶۴، حديث ۶ .
****
📚صفیر هدایت شماره ۰۳ _ سلسله مباحث معارفی عالم ربانی آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
ولادت با سعادت يعسوب المؤمنين
و امام المتقين و قائد الغُرّ المحجّلين
أسـد الله الغالب علـــي بن ابیطالـب
صلـــواتاللهعلیهما بـر شیعیـان 🌷
عالم مبـــــــارک و خجستــه باد🌷🌷
@safirehedayaat
💠طيّ الارض و عبور از موانع با توسّل به امام جواد (علیه السلام)
اين قصّه را كه مرحوم علاّمهي مجلسي (رضوان الله تعالی علیه) نقل كردهاند به تناسب امروز كه روز ولادت امام جواد(علیه السلام) است عرض ميكنم:
مردي به نام عليّ بن خالد گفته است: روزي شنيدم مردي را از شام دستگير كرده و برگردنش زنجير نهاده، به عراق آورده و زندانشكردهاند به اتّهام اينكه ادّعاي نبوّت كرده است.
من تعجّب كردم و خواستم او را از نزديك ببينم كه چگونه آدمي است. رفتم با زندانبانها رابطهاي برقرار كردم تا ترتيب ملاقاتم را با او دادند. وقتي رفتم و او را ديدم و صحبت كردم، او را آدم عاقل و فهميدهاي يافتم و ديدم معقول نيست او ادّعاي نبوّت كرده باشد.
پرسيدم: مطلب چه بوده كه شما را متّهم كردهاند؟ گفت: اصل جريان اين است كه من در شام، در جايي معروف به رأس الحسين، مدّتها مشغول عبادت بودم تا يك روز ديدم مرد بزرگواري نزد من آمد و گفت: برخيز و همراه من بيا، من نيز مانند كسي كه مجذوب شده باشد از جا برخاستم و همراهش شدم. چند قدمي كه رفتيم با كمال تعجّب ديدم در مسجد كوفه هستم! از من پرسيد: اينجا را ميشناسي؟ گفتم: بله، اينجا مسجد كوفه است. او مشغول نماز شد و من هم نماز خواندم. بعد حركت كرد و من هم دنبالش رفتم، چند قدم كه رفتيم، ديدم در مسجد مدينه هستم، فرمود: اينجا را ميشناسي؟ گفتم: بله، اينجا مسجد مدينه است. آنجا هم مشغول نماز و زيارت شد، من هم نماز خواندم و زيارت كردم. بعد از چند قدمي كه رفتيم، ديدم در مكّه و مسجد الحرام هستم، طواف بيت كرديم و نماز خوانديم.
بعد از چند لحظه ديدم در جاي اوّل خودم؛ يعني، در شام و رأس الحسين(علیه السلام) هستم.
خيلي تعجّب كردم كه اين چه سيري بود! ناگهان او هم از چشم من غايب شد.
تا يك سال از اين جريان گذشت و سال ديگر باز در همان مكان، همان شخص نزد من آمد و به من گفت: برخيز و با من بيا؛ باز همان برنامهي سال قبل تكرار شد.
وقتي كه به موضع خودم در شام برگشتم و او خواست از من جدا شود، قسمش دادم كه تو را به حقّ آن كسي كه اين قدرت را به تو داده است، خود را معرّفي كن. تأمّلي كرد و فرمود: من محمّد بن عليّ بن موسي الرّضا هستم. فهميدم كه حضرت امام جواد(علیه السلام) است.
اين مطلب گذشت و مردم باخبر شدند و در مجالس نقل شد تا به گوش وزير رسيد. محمّد بن عبد الملك زيّات، وزير خليفهي عبّاسي، آدم جبّاري بود و با آل علي (علیهم السلام) هم دشمني داشت.
او دستور داد مرا بردند و بدون مقدّمه زنجير بر گردنم نهادند و متّهمم كردند كه ادّعاي نبوّت كردهام؛ تا اينكه مرا اينجا آورده و زندانم كردهاند.
عليّ بن خالد گويد: من خيلي دلم به حال او سوخت كه چنين مرد بزرگوار و محترمي را اينگونه گرفتارش كردهاند.
گفتم: مايل هستيدگزارش حال شما را به وزير بدهم؟ شايد براي او اشتباه شده باشد. گفت: مانعي نيست.
من براي وزير نوشتم كه حال او چنين است و ادّعاي نبوّت نكرده و متّهمش كردهاند، و اميدوار بودم كه آزادش كنند ولي پس از مدّتي جواب آمد، ديدم زير آن نامه نوشته است: به او بگو همان كسي كه تو را در يك روز از شام به كوفه و مدينه و مكّه برده و برگردانده است، هم او بيايد و تو را از زندان بيرون بياورد.
ديدم مطلب را به مسخره گرفته و كينهتوزانه برخورد كرده است. خيلي متأسّف شدم و تصميم گرفتم بروم و دوباره او را ببينم و دلداريش بدهم و بگويم فعلاً چارهاي نيست، صبر كن تا شايد فرجي حاصل شود. وقتي كه به زندان رفتم ديدم غوغا و ازدحام عجيبي در اطراف زندان برپاست.
پاسبانها و زندانبانها شديداً مضطربند و اين سمت و آن سمت ميروند و سخت ناراحتند. پرسيدم: چه شده است؟
گفتند: آن مرد شامي كه ادّعاي نبوّت كرده و محبوس بود مفقود شده است. با اين كه درهاي زندان بسته بوده هيچ معلوم نيست چه شده؟ آيا به زمين فرو رفته يا به آسمان صعود كرده؟! نفهميديم!!
من با خود گفتم: بله، همان كسي كه او را در يك روز از شام به كوفه و مدينه و مكّه برده و برگردانده است، هم او نجاتش داده است.
همين عليّ بن خالد، راوي جريان، گفته است: من اوّل زيدي مذهب بودم؛ يعني، از امام سجّاد(علیه السلام) به اين طرف معتقد به امامت ائمّهي ديگر نبودم، آن روز مستبصر شدم و حقيقت را فهميدم و به امامت امام جواد(علیه السلام) و ديگر امامان (علیهم السلام) معتقد شدم.
📚بحارالأنوار، جلد ۵۰ ، صفحه ۳۸
@safirehedayaat
📚صفیر هدایت شماره ۰۳ _ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت سید محمد ضیاءآبادی (ره)
🌺🌺دهم ماه مبارک رجب سالروز ولادت با سعادت حضرت امام محمد تقی (علیه السلام) بر عموم شیعیان جهان مبارک باد.🌺🌺
@safirehedayaat
بسم الله الرحمن الرحیم
📚مرکز پخش آثار مکتوب حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (رضوان الله تعالی علیه)
نمایشگاه و فروشگاه دایمی انتشارات بنیاد خیریه الزهراء (سلام الله علیها)
واقع در تهران ؛ میدان منیریه ؛ خیابان شهید معیری ؛ نرسیده به چهارراه لشگر ؛ کوچه ارجمند پلاک ۴
تلفن انتشارات : ۰۲۱۵۵۳۸۰۵۳۴
@safirehedayaat
سخنرانی مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
💠جلسه بیست و نهم
تفسیر سوره نساء
@safirehedayaat
امام هادی (علیه السلام) فرمودند :
دنیا بازاری است و آدمیان در آن اشتغال به کسب و تجارت دارند و لذا گروهی با به دست آوردن سود فراوان اُخروی از این بازار بیرون می روند و در بهشت ابدی برخوردار از منافع کسب و کار دنیوی خود می گردند و گروهی سرمایه ی گرانبهای عمر را در راه اشباع شهوات نفسانی و التذاذ از لذات حیوانی تلف کرده اند و با زیان و خسران غیر قابل جبران بیرون رفته و مبتلا به عذاب های دردناک جاودان گشته اند.
بحارالانوار جلد 75 صفحه 366 ، بنای بندگی ، صفای زندگی(از تالیفات حضرت آیت الله سید محمد ضیاء آبادی) صفحه 320
✅@safirehedayaat
⚫️سوم ماه رجب سالروز شهادت مظلومانه حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام) را به محضر مبارک قلب عالم امکان حضرت بقیة الله الاعظم حجت بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و عموم شیعیان و محبان حضرتش تسلیت عرض می نماییم.
@safirehedayaat
صفیر هدایت شماره ۰۹۴ _ شیطان در کمین شیعیان _ ویژه نامه ولادت امام محمد باقر (علیه السلام)
سلسله مباحث معارفی عالم ربانی آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
سخنان حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (رضوان الله تعالی علیه)
در روایت داریم که گریه ی بر امام حسین علیه السلام در صفا بخشیدن به دل تاثیر عجیب دارد و این نعمت بزرگی است که خدا به ما عنایت فرموده است و مجالس ما با نام مقدس امام حسین علیه السلام منور و معطر می گردد و دل ها روشنی خاصی پیدا میکند.
از بعض بزرگان علما نقل شده که وقتی می خواستند در حوزه ی درسشان شروع به تدریس کنند ، اول دستور می دادند کسی چند جمله مرثیه بر امام حسین علیه السلام می خواند و بعد درس را شروع می کردند.
این کار را میکردند که قبلا صفا و لطافتی در دل ها پیدا شود و با قلب روشن ، به مطالب علمی وارد شوند.
💠صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
@safirehedayaat
💠حاضراني ناديدني در اطراف هر محتضر
خداي متعال، در سورهي واقعه،دربارهي حالت احتضار و اشراف به مرگ مي فرمايد:
{فَلَوْ لا إذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ *وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ *وَ نَحْنُ أقْرَبُ إلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ}؛(سوره واقعه آیات ۸۳ تا ۸۵)
«هنگامي كه جان به گلوگاه مي رسد و شما[اطرافيان محتضر]به او نگاه مي كنيد[و كاري از دستتان ساخته نيست]در آن حال، ما به او نزديك تر از شما هستيم ولي شما ما را نمي بينيد».
معلوم مي شود كه در حال احتضار، كسي در كنار محتضر هست كه از اطرافيان محتضر به او نزديك تر است و از جملهي{وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ}مي توان استفاده كرد كه آن شخص حاضر در كنار محتضر، ديدني است ولي اطرافيان او را نمي بينند و تنها محتضر او را مي بيند و مسلّماً خدا و فرشتگان نيست؛ زيرا خدا و فرشتگان ديدني نيستند.
🌺امام اميرالمؤمنين(علیه السلام) در كنار هر محتضر
حال، آيا ظنّ قريب به يقين نمي بريم كه او وليّ اعظم خدا، مولا و آقاي مهربان ما، حضرت علي اميرالمؤمنين(علیه السلام) ،باشد كه خود حضرتش به حارث همداني فرمود:
(اُبَشِّرُكَ يا حارِ لَيَعْرِفُنِي ـ
وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبّة وَ بَرَأَ النَّسَمَة ـ
وَلِيِّي وَ عَدُوِّي فِي مَواطِنَ شَتَّي لَيَعْرِفُنِي عِنْدَالْمَماتِ و...)
«بشارت مي دهم به تو اي حارث،قسم به كسي كه دانه را شكافته و انسان را آفريده است، دوست و دشمن من، مرا در مواطن چندي خواهند شناخت؛هنگام مردن و...».
اين مضمون را سيّد حِميَري به نظم درآورده كه از جمله اين دو بيت است:
يا حَارِ هَمْدانَ مَـنْ يَمُتْ يَرَنِـي🌺
🌸مِن مُـؤمِـنٍ اَو مُنـافِقٍ قـُبُلاً
يَعْـرِفُـنـِي طَـرْفُهُ وَ اَعْـرِفُـه 🌺
🌸بِنَـعْـتِهِ وَ اسْـمِـهِ وَ ما فَعَلاً ( بحارالانوار جلد۳۹ صفحه ۲۴۰)
«اي حارث همداني، موقع مردن، هر كه هست، از منافق و مؤمن، مرا مي بيند؛ آن چنان كه هم او مرا مي شناسد هم من او را به اسم و وصف و عمل مي شناسم».
در روايت آمده است كه دربارهي مؤمن، دستور رفق و مدارا صادر مي كند و دربارهي منافق و كافر،به اخذ شديد و خشونت در رفتار امر مي فرمايد:
اي كه گفتي فَمَنْ يَمُتْ يَرَنِي💐
🌷جان فـداي كـلام دلجويت
كاش روزي هـزار مرتبه من 🌼
🌻مُردمـي تـا بديدمي رويت
حبل متین شرح زیارت جامعه کبیره (از تالیفات حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی) جلد ۲ صفحه ۱۸الی۱۹
@safirehedayaat
💠كظم چيست؛كاظم كيست؟
ايّام منسوب به حضرت امام كاظم(علیه السلام) است. روز بيست و پنجم ماه رجب، روز شهادت آن بزرگوار است.
آن حضرت كاظم ناميده شده است از آن جهت كه در مقابل ناملايماتي كه از مردم زمانش مي ديد كَظْم غيظ مي كرد.
كَظْم از نظر لغت به معناي بستن دهان مَشك پر از آب است.آدمي كه از خشم و غيظ و غضب پر شده است و فشار مي خورد امّا دست و دهان خود را مي بندد و حرفي نمي زند و كاري نمي كند و خشم خود را فرو مي خورد، به اين آدم، كاظم گفته مي شود.
قرآن كريم اين صفت را در جملهي صفات عالي متّقين نشان داده و فرموده است:
(...وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ...)؛[۱]
«...آنان كه كظم غيظ و عفو از مردم مي كنند[از متّقيان] بهشتي هستند...».
به اين روايت توجّه فرماييد:
(مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ قادِرٌ عَلي اِنْفاذِهِ مَلَأهُ اللهُ اَمْناً وَ ايماناً)؛
«هر كس غيظي را فرو بخورد در حالي كه قادر بر اعمال آن هست، خداوند او را پر از امن و ايمان مي گرداند».
از اين حديث و نظاير آن استفاده مي شود: آنچه كه آدمي را در مسير تكامل روحي حركت مي دهد و وجود او را كانون ايمان مي گرداند و او را از سقوط و انحطاط و تنزّل به مرحله ي حيواني در امان نگه مي دارد؛تخلّق به اخلاق فاضلهي انساني است وگرنه تنها نماز و روزه و ديگر اعمال عبادي آن هم به اين كيفيّت كه ما انجام مي دهيم ما را به عالم قرب خدا بالا نمي برد چنانكه تاكنون نيز نبرده است.
🔸تأثير ويرانگر غيظ و غضبهاي خودخواهانه
خدا داند كه همين غيظ و غضب هاي بي مورد خودخواهانه چه خانوادهها را متلاشي كرده و بي سر و ساماني ها بهوجود آورده است!
چه بسا يك كلمهي تند نابجا بر اثر يك هيجان روحي خالي از تأمّل، زن و شوهر را از هم جدا كرده و اطفال را بي سرپرست و زندگي افرادي را پر از رنج و تعب ساخته است!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) …فرموده است:
(مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إلاّ زَادَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ)؛[۲]
«هيچ بندهاي نيست كه غيظ خود را فرو بخورد مگر اينكه خداوند در دنيا و آخرت بر عزّت او مي افزايد»!
از اين گفتار عزّت بخش رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) استفاده مي شود كه اظهار غيظ و غضب با دست و زبان،آدمي را در دنيا و آخرت ذليل و خوار مي گرداند و ما مظاهر آن را در زندگي اجتماعي خود بالعيان مشاهده مي نماييم و معالاسف نمي انديشيم كه چرا چنين شدهايم؟
ما از دين جز ظواهري خشك و بي روح اتّخاذ نكردهايم و روح خود را با روح دين نياميخته ايم و قهراً به آنچه كه صاحب دين از ما خواسته است نرسيدهايم.
مردم به قول خود متديّن، اكثراً به دنبال اين هستند كه در ماه رجب و شعبان مثلاً شبها چه نمازي بخوانم و روزها چه دعايي و فلان ذكر را چند صد بار تكرار كنم و با اينكه همانها واجبات مسلّمي را در زندگي خانوادگي و كسب و كارشان زير پا مي گذارند و به محرّمات خدا اعتنا نمي كنند.
[۱]ـ سورهي آل عمران،آيهي134.
[۲]ـ كافي،جلد2،صفحهي110
******
📚 از سخنان حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره) تفسیر سوره هود صفحه ۲۰۴
@safirehedayaat
#معرفی_کتاب
تقویت ایمان
(پاسخ های روان به برخی از شبهات و سوالات نسل جوان )
نمایشگاه و فروشگاه دائمی انتشارات بنیاد خیریه الزهراء سلام الله علیها واقع در تهران ؛ میدان منیریه ؛ خیابان شهید معیری ؛ نرسیده به چهارراه لشگر ؛ کوچه ارجمند پلاک ۴
تلفن انتشارات : 021-55384790
@safirehedayaat
🌺حبّ علي (علیه السلام) پاك كنندهي گناهان است.
اين قصّه را از كتاب دار السّلامِ مرحوم محدّث نوري (ره) نقل كردهاند كه يكي از علما گفته است:
يك شب من در اين فكر بودم كه عاقبت كار من چه خواهد شد با اين همه گناهان و لغزشها كه از جواني تا به حال داشتهام؟!
چه خوب است كه انسان گاهي با خودش به محاسبه بنشيند و حسنات و سيّئاتش را با هم بسنجد و ببيند در نتيجه چه دارد. ولي يا للأسف كه ما در وادي غفلت زندگي ميكنيم و ناگهان با بانگ جناب عزرائيل (علیه السلام) مواجه ميشويم.
آن مرد عالم ميگويد: من به محاسبهي با خود نشستم كه با اين همه گناهان چه كنم. هرچه فكر كردم يك عمل خوب كه خودم بتوانم آن را قبول كنم و خالصاً لوجه الله باشد غير از حبّ اميرالمؤمنين (علیه السلام) چيزي به نظرم نرسيد.
با خودم گفتم: درست است كه حبّ اميرالمؤمنين (علیه السلام) در عالم آخرت به دادم ميرسد ولي در عالم برزخ با اين گناهاني كه دارم چه كنم!! چون خودشان فرمودهاند: در محشر، ما شما را شفاعت ميكنيم ولي مراقب كار برزختان باشيد. گرفتاريها در برزخ داريم، آيا ميدانيد چقدر در برزخ هستيم؟ شايد صدها سال، هزاران سال در برزخ باشيم تا به محشر برسيم.
اين مرد ميگويد: در همان حال تفكّر خوابم برد، در عالم خواب ديدم در صحراي بيپاياني هستم بسيار وحشتناك با صداهاي هولانگيز، هم تنها هستم و هم برهنه و عريان. فقط لنگي، از ناف تا ساق پا را پوشانده است. بعد متوجّه شدم و ديدم تمام بدنم زخم است، دانههاي سياه مثل دُمَلهاي چركين بدنم را فرا گرفته است، از اين بيابان و تنهايي و بدن غرق در زخم و جراحتم وحشت كردم.
در اين فكر بودم كه ناگهان دو نفر آمدند و گفتند: قيامت بر پا شده و بايد تو را به موقف حساب ببريم. مرا گرفتند و بردند. در بين راه گفتم: ميشود شما مرا نزد پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله )يا اميرالمؤمنين (علیه السلام) ببريد؟
گفتند: نه، ما مأموريت داريم شما را به موقف حساب ببريم، مقداري كه رفتيم ديدم سمت راست مسير، چند نفري نشستهاند. گفتم: اينها چه كساني هستند؟
گفتند: پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و اميرالمؤمنين (علیه السلام) و سه نفر ديگرند. وقتي آنها را شناختم، حال تضرّع در من پيدا شد كه اي مولاهاي من؛ به فريادم برسيد.
ديدم پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) به آن دو نفر مأمور اشاره كردند كه او را اينجا بياوريد. وقتي مرا بردند، از شدّت خجالت كه بدنم برهنه و زخمي بود سرم را پايين انداختم، سلام كردم و ايستادم. فرمود: نامهي عملش را بياوريد. نامهي عملم را آوردند و به آن حضرت تقديم كردند. خودم ديدم نامهي سيّئاتم پر است و گناهانم فراوان است، ولي در نامهي حسناتم هيچ چيز نيست، تنها يك سطر با خطّ درخشان نوشته شده است:
🌸 حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أبيطالِبٍ 🌸
پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) نگاهي به من كردند و فرمودند: ببريدش در ميان آن نهر تا خود را شستشو دهد. بسوي آن نهر بردند و گفتند: خود را بشوي، داخل نهر شدم و خودم را شستشو دادم، تمام زخمها از تنم ريخت و بدنم پاك و سالم شد. لباس پاكيزهاي آوردند بر من پوشاندند. بعد ديدم نامهي سيّئاتم خالي شد و نامهي حسناتم پر شد. در همين حال از خواب بيدار شدم.
گاهي خدا لطفش شامل حال انسان ميشود و صورت باطني و برزخيش را نشانش ميدهد كه تا نمرده است به فكر خودش بيفتد و بفهمد كه چقدر زخم دارد و چه بايد بكند. بعد به ما توجّه ميدهند كه شما هم تا خودتان را شستشو ندهيد بهشتي نخواهيد شد.
آن نهري كه در خواب نشان آن مرد دادند نهر توبه است؛ يعني، تا خودتان را در نهر توبه شستشو ندهيد اين زخمها در اندام جانتان همچنان هست و با اين زخمها ميميريد و در برزخ نيز به وسيلهي همينهامعذّب خواهيد بود.
📚صفیر هدایت شماره ۰۳ _ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
15 ماه رجب سالروز وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) را تسلیت عرض می نماییم.
@safirehedayaat
عمار یاسر (ره) و گفتن فضایل مولا امیرالمومنین (علیه السلام)
فرمایشات حضرت ایت الله سید محمد ضیاءآبادی
@safirehedayaat
💠اماماني كه در كودكي به امامت رسيدند!!
در ميان امامان ما، سه بزرگوارند كه در سنّ كودكي به امامت رسيدهاند.
اوّليشان حضرت امام جواد (علیه السلام) كه در سنّ هشت يا نُه سالگي، بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، به امامت رسيدند.
دوّمين، حضرت امام هادي (علیه السلام) ، امام دهم كه در سنّ شش يا هشت سالگي متصدّي امر امامت شدند
و سوّم، حضرت امام حجّهْْ بن الحسن العسكريّ (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) كه ايشان هم در سنّ پنج سالگي حامل منصب اعلاي امامت گرديدند.
🌺(عَجَّلَ اللهُ تَعالي فَرَجَهُ الشَّرِيفَ وَ جَعَلَنا مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ)🌺
براي ما كه پيرو قرآن هستيم اين مطلب هيچ استبعادي ندارد، ما در قرآن ميخوانيم كه حضرت مسيح، عيسي بن مريم (علیه السلام) ، طفل نوزادي بوده كه به نبوّت رسيده است:
(قالَ إنِّي عَبْدُ اللهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّاً) ؛[۱]
وقتي كه خداوند به طفل نوزادي شايستگي مقام نبوّت داده باشد چه استبعادي دارد كه به كودك پنج و هشت و نُه ساله هم شايستگي حمل مقام امامت داده باشد.
🌸امام جواد (علیه السلام) در دو سالگي!
البته اختلاف و اضطرابي در ميان شيعه هم بود. بعضي كه ضعيف الايمان بودند ميگفتند: يك كودك مثلاً هشت ساله چطور ميشود حامل منصب امامت امّت باشد؟! و لذا لازم شد كه امام جواد (علیه السلام) در يك محفلي، گوشهاي از مقام ولايي خودشان را نشان بدهند. در حالي كه ظاهراًَ كودك دو سالهاي بودهاند، (از ابن شهر آشوب، صاحب مناقب، نقل شده است كه بيست و پنج ماهه بودند؛ يعني، دو سال و يك ماه) همراه خدمتكارشان ـ حالا در آغوش او يا دستشان در دست او بوده است ـ در گذرگاهشان به مسجد النّبي (صلی الله علیه و آله) رسيدند در موقعي كه اجتماعي از مردم بود، داخل مسجد شده و از پلّهي منبر بالا رفته و با وقاري تمام، لب به سخن گشودند:
(اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِي خَلَقَنا مِنْ نُورِهِ وَ اصْطَفانا مِنْ بَرِيَّتِهِ وَ جَعَلَنا اُمَنآءَ عَلي خَلْقِهِ وَ وَحْيِهِ ، أيُّهَا النّاسُ؛ أنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَي الرِّضا علیه السلام ... إنِّي وَ اللهِ َلاَعْلَمُ النّاسِ أجْمَعِينَ. أعْلَمُ ما في سَرائِرِهِمْ وَ خَواطِرِهِمْ وَ ما هُمْ إلَيْهِ صائِرُونَ ... عِلْماً قَدْ نَبَّأنَا اللهُ تَبارَكَ وَ تَعالي قَبْلَ الْخَلْقِ أجْمَعِينَ، وَ أيْمُ اللهِ لَوْلا تَظَاهُرُ أهْلِ الْباطِلِ وَ دَوْلَةُ أهْلِ الضَّلالِ لَقُلْتُ قَوْلاً تَعْجَبَ مِنْهُ اْلاَوَّلُونَ وَ اْلإخِرُونَ) ؛
«به خدا قسم، من از تمام سرائر و ضمائر مردم آگاهم، سرنوشت آيندهي همگان را ميدانم. اين علمي است كه خدا قبل از آفرينش عالم و عالميان به ما عنايت فرموده است. به خدا قسم، اگر شرايط زمان مقتضي بود سخني ميگفتم كه اوّلين و آخرين از شنيدن آن به شگفتي ميآمدند. »
بعد دست به دهان خودشان نهاده و فرمودند:
(يا مُحَمَّدُ، اِصْمِتْ كَما صَمَتَ آباؤُكَ وَ اصْبِرْ كَما صَبَرَ اُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ) ؛[۲]
«اي محمّد؛ ساكت شو و صبر كن آن گونه كه پدرانت سكوت كرده و انبياي اولوا العزمِ خدا صبر كردند. »
دوباره دست به دست خادمش داد و حركت كرد. مردم در حاليكه انگشت حيرت به دندان ميگزيدند راه باز كرده و زير لب ميگفتند:
(اَللهُ أعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ)
*با چنين حُسن و ملاحت اگر اينان بشرند ز آب و خاكِ دگر و شهر و ديار دگـرند*
*اخــتران، پرتـو مشـكاهْْ دل انــور ما
*دل ما مظهر كلّ ،كـلّ هـمگي مظـهر ما
*بَرِ ما پيرِ خِرَد ، كودك ابجدخواني است
*فــلسفي مقـتبِسي از دل دانــشور ما
💠ما ميترسيم با همين قصوري كه در معرفت داريم، بميريم و در عوالم پس از مرگ بهرهاي از جمالشان نبريم، چرا كه فرمودهاند:
(الْمَعْرِفَةُ بَذْرُ الْمُشاهَدَةِ) ؛[۳]
ديدار جمال خدا و اولياء خدا در عالم آخرت محصول معرفت و شناخت آنان در عالم دنياست.
[۱]ـ سورهي مريم، آيهي ۳۰
[۲]ـ بحارالأنوار، جلد ۵۰ ، صفحه ۱۰۸ ، و مناقب ابن شهر آشوب، باب معجزات امام جواد كه ملفّقاً از هر دو منبع نقل شده است.
[ ۳]ـ علم اليقين فيض (ره) ، صفحه ۲۳۰ پايين صفحه: (إنّ المعرفهْْ في هذه الدّنيا بذر المشاهدهْْ في الآخرهْْ و اللّذّهْْ الكاملهْْ متوقّفهْْ علي المشاهدهْْ ).
****
📚صفیر هدایت شماره ۰۳_ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
💠صفیر هدایت شماره ۰۳
🌺هدایت در سایه امامت🌺
ویژه نامه ولادت امام امیرالمومنین و حضرت جوادالائمه (علیهم السلام)
سلسله مباحث معارفی عالم ربانی آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
سخنرانی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی ؛ تفسیر سوره یونس آیات ۱۳ و ۱۴
(مورخ ۱۹ . ۲ . ۸۲ )
(اعمال ناشایست ، زمینه ساز نزول بلا)
💠 @safirehedayaat
💠کانال بنای بندگی
بیانات عالم ربانی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
بخشی از روضه منزل مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (رضوان الله تعالی علیه)
۱۳۹۵.۲.۲۹
@safirehedayaat
تشییع پیکر مطهر حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره) . تهران . جاده قدیم شمیران
@safirehedayaat
💠منشاء ارتكاب گناه از نگاه امام باقر (علیه السلام)
امام باقر (علیه السلام) در جملهي پاياني اين حديث چنين ميفرمايد: «مَا عَرَفَ اللهَ مَنْ عَصَاهُ»
[تحف العقول صفحه ۲۹۴]
كسي كه خدا را شناخته باشد، هرگز گناه نميكند.
پس معلوم ميشود كه شما هنوز خدا را نشناختهايد كه دچار معصيت ميشويد.
اصلاً نفهميدهايد كه صاحبخانه چه كسي بود كه شما را به اينجا آورده است هفتاد سال هشتاد سال خورديد و خوابيديد و عاقبت او را نشناختيد؟!
زيرا انسان اگر كسي را به جمالي بشناسد، دوستدار او و عاقبت عاشقش ميشود و هرگز با او مخالفت نميكند.
پس چطور ممكن است كه شما خدا را شناخته باشيد و اين همه گناه و نافرمانياش كنيد؟
تَعْصِي الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ
هَذَا لَعَمْرُكَ فِي الْفِعَالِ بَدِيعٌ
لَوْ كَانَ حُبُّكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ
إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ أَحَبَّ مُطِيعٌ
اي آدم عاقل! عجيب است كه تو خدا را معصيت ميكني و درعين حال ادّعا ميكني كه او را دوست ميداري!
«هَذَا لَعَمْرُكَ فِي الْفِعَالِ بَدِيعٌ»
تو كه در حال ارتكاب گناه اظهار محبّت خدا ميكني، به جان خودت قسم! دروغ ميگويي.
«لَوْ كَانَ حُبُّكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ»
تو اگر راستي خدا را دوست داشتي اطاعتش ميكردي!
«إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ أَحَبَّ مُطِيعُ»
چه آنكه هر محبّي، مطيع محبوب خويش است.
🔸عشق ما زباني است نه قلبي
كدام عاشق است كه معشوق خود را بيازارد و اطاعت فرمان او ننمايد.
ما كه مدّعي عشق و محبّت به امام حسين (علیه السلام) هستيم آيا نميدانيم كه با مخالفت با دستورات دين و ارتكاب گناهان، با بدحجابي و رباخواري و بيبندوباري در واقع با امامحسين (علیه السلام)سر جنگ داشته و در قتل آن عزيز خدا مشاركت داريم!!
آيا مگر نشنيدهايم كه آن امام محبوب ما در بيان علّت قيام عاشورايياش فرموده است:
«ألا تَرَوْنَ أنَّ الْحَقَّ لايُعْمَلُ بِهِ، وَ أنَّ الْباطِلَ لايُنْتَهي عَنه» [الحیاه جلد ۵ صفحه ۲۵۹]
آيا نميبينيد كه به حق عمل نميشود و از باطل جلوگيري نميگردد.
يعني من خودم و عزيزانم را فداي زنده نگه داشتن دين حق كردهام تا احكام آسماني خدا از واجبات و محرّماتش در ميان امّت اسلام مورد عمل قرار گيرد و بساط ارتكاب گناه و نافرماني خدا از ميان مسلمانان برچيده شود.
حال آيا شما ميخواهيد دوباره آن بساط را بگسترانيد و در لفّافهي محبّت و دوستي من به مبارزهي با من برخيزيد و با وسعت دادن به محيط گناه و معصيت، بيديني را ترويج كنيد و دين حق را كه احياء آن هدف اصلي از قيام من بوده است تدريجاً بيارزش و بياثر سازيد؟
اَعاذَنَا اللهُ وَ اِيّاكُم مِنْ شُرورِ اَنْفُسِنا وَ مِنْ تَبَعاتِ سَيِّئاتِ اَعْمالِنا.
اللّهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و ارزقنا معرفتهم و محبّتهم و شفاعتهم و وفّقنا لما تحبّ و ترضي واجعل خاتمة امرنا خيراً.
صفیر هدایت شماره ۰۹۴ _ سلسله مباحث معارفی مرحوم آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@safirehedayaat
اول ماه رجب ولادت با سعادت حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)
@safirehedayaat
#مناسبتهای_ماه_رجب
مجموعه تصاویر مرحومآیت الله سید محمد ضیاءآبادی (رضوان الله تعالی علیه)
@safirehedayaat
تصاویر تشییع پیکر مطهر حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
قسمت اول
@safirehedayaat