safirehedayaat | Unsorted

Telegram-канал safirehedayaat - بنای بندگی

1782

بیانات و سخنان مکتوب حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی انتقادات و پیشنهادات : @islamic_culture

Subscribe to a channel

بنای بندگی

سخنرانی شماره دهم

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن.

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

✅ایمان افتخارآفرین یحیی بن امّ طویل
نقل كرده‌اند كه یحیی بن امّ طویل از یاران وفادار امام سجّاد (علیه السلام) بود.

در زمان حكومت بنی مروان كه زندگی برای شیعیان بسیار دشوار بود آنگونه كه اگر از كسی اندك محبّتی نسبت به امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) احساس می ‌كردند دودمانش را به آتش می ‌كشیدند.

در خطبه‌های نماز جمعه سَبّ و لَعن امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)(العیاذبالله) علنی و رسمی شده بود و حجّاج بن یوسف ثقفی آن مرد سفّاك و خونخوار معروف تاریخ در كشتن شیعیان بیداد می‌كرد.

✅ در چنین زمانی یحیی بن امّ طویل این مرد قویّ‌الایمان آمد در سر چهارراه روی یك بلندی ایستاد و فریاد كشید: ✅لعنت خدا بر كسی كه به مولای ما امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) اهانت كند.

✅ ما از خاندان مروان و وابستگان به این خاندان متنفّریم.

✅ لعنت خدا بر مروان و مروانیان.

تا این صدا از حلقوم یحیی پخش شد، مأموران هجوم آوردند و او را دستگیر كرده پیش حجّاج بردند او باتندی و خشونت تمام گفت: اگر از علی(علیه السلام) تبرّی و بیزاری نجویی كشته خواهی شد.

✅ او هم با شهامت تمام گفت: جانم فدای مولایم علی(علیه السلام).

حجّاج دستور داد دست‌های یحیی را بریدند، او ناله می‌كرد و سخن از حبّ علی می‌گفت. پاهایش را بریدند، او همچنان دم از حبّ علی می‌زد. دستور داد سرش را هم بریدند.
سفینه البحار،جلد1، صفحه‌ی368.


در واقع او چندین بار كشته شده است زیرا دست و پا بریدن كمتر از سر بریدن نیست.

آری:_موحّد چه زر ریزی اندر بَرَش_         
 _و یا تیغ هندی نهی بر سرش_

_امید و هراسش نباشد ز كس_          

 _بر این است آیین توحید و بس_


@safirehedayaat

برگرفته از فرماشات حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره هشتم ؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن .

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

💠انگيزه‌ي اصلي سيّدالشّهداء(علیه السلام) از قيام خود.

در اين خطبه امام(علیه السلام) هدف اصلي خود را بيان نموده، مي ‌فرمايد:

انگيزه‌ ي من از اين قيام جز اين نيست كه به حقّ عمل شود ، مگر نمي ‌بينيد به حقّ عمل نمي ‌شود و از باطل جلوگيري نمي ‌گردد؟من مرگ را سعادت مي ‌دانم و زندگي با ستمگران موجب ملال و دلتنگي است.

بنابراين معلوم است كه امام حسين(علیه السلام) چه خواسته و هدفي داشت.او حقّ را مي ‌خواست.بنابراين اگر ما مرتّب از حقّ دم مي‌زنيم و براي امام حسين(علیه السلام) بر سر و سينه‌ي خود مي ‌زنيم امّا در زندگي ‌مان حقّ را مي ‌كُشيم، در آن صورت چگونه مي ‌توانيم بگوييم:يا لَيْتَنا كُنّا مَعَكَ فَنَفوزَ فَوزاً عَظيماً؛اي حسين جان!اي كاش ما هم با تو بوديم و به فوز عظيم مي‌ رسيديم.مبادا از نظر حضرتش در اين سخن دروغگو قلمداد شويم.

💠حسين(علیه السلام) مي‌فرمايد من از شما عمل به حقّ را مي‌ خواهم و به شما مي‌گويم:اَلا تَرَوْنَ اَنّ الْحَقّ لا يُعْمَلُ بِهِ؛آيا نمي ‌بينيد كه به حقّ عمل نمي ‌شود؟چرا در زندگي به حقّ عمل نمي‌ كنيد؟ چرا زن در مقابل شوهرش به حقّ عمل نمي‌ كند؟ چرا شوهر در مقابل زن و فرزندانش به حق عمل نمي‌كند ؟ چرا كاسب بازار مسلمان به حقّ عمل نمي ‌كند؟ اگر راست مي‌گوييد، به حقّ عمل كنيد و بدانيد كه امام حسين(علیه السلام) حقّ است و از او صادقانه پيروي كنيد.امام حسين(علیه السلام)كم‌ سخن بود ولي پر عمل. مِثل ما پرحرف كم‌عمل نبود.اگر سخنان امام حسين(علیه السلام)را جمع‌آوري كنيم از لحظه‌اي كه از مدينه حركت كرد تا هنگامي كه به كربلا رسيد سخنان محدودي از آن حضرت ثبت شده است.امّا در اين فاصله‌ي كوتاه آن امام همام يك دنيا عمل از خود نشان داد. ظرف چند ساعت در يك روز، عملي بزرگ و ماندگار انجام داد كه تا جهان، جهان است باقي و جاودان است و به سبب همين عمل خالصانه‌ي اوست كه سخنانش را دل‌هاي حق ّ‌پذير مي پذيرند و شخصيّت ممتازش محبوب جهانيان قرار گرفته است.... 

برگرفته از سلسله مباحث اعتقادی حضرت آیت الله سید محمد ضیاء آبادی (کتاب از حسین (علیه السلام ) گفتن تا حسینی شدن )  .  

    @safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

روضه اسارت خاندان رسالت از زبان امام سجاد علیه السلام.

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

⚠️کشتن حجّت خدا و آثار وضعی آن

روز عاشورا هر سنگ و کلوخی که از زمین بر می داشتند زیر آن 🔴خون🔴 تازه می دیدند یعنی از همان روز به آدمیان اعلام خطر شد که از این پس زندگی خون آلودی خواهید داشت.

و از گوشه و کنار زندگیتان خون خواهد جوشید.

آخر مگر ساده است حجّت خدا را کشتن و اوراق قرآن را پاره پاره کردن و آنگاه زندگی خوش دیدن ؟ محال است ! به تعداد زخم هایی که بر پیکر آن عزیز خدا وارد شده است باید زخم ها بر پیکر این بشر وارد شود.

کشتنش یک اثر دارد و سر بریدنش یک اثر !

شکستن پیشانیش یک اثر دارد و شکافتن قلبش یک اثر !

سوز جگرش یک اثر دارد و خشکی لبهایش یک اثر ! بشری که آب به روی حسین خدا بسته است باید الی الابد آب رحمت خدا به روی او بسته شود.

بشری که یک پیراهن کهنه را هم به او روا ندید ؛ برای همیشه باید از جامه ی عزّت و شوکت محروم بماند.

شما توقّع دارید این بشر در پنجه ی زمین و آسمان له نشود و حال آن که عصر روز عاشورا صدا زدند اسبها را نعل تازه بزنید !

( وَاَنَا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی )

میهمان آمدم و تشنه لبان کشته شدم

از شرار سُم اسبان تن عریانم سوخت

آفتاب و عطش و داغ دل و شعله ی جنگ

شور غم آتش حسرت رگ شریانم سوخت


🔷قوّت قلب امام حسین (علیه السلام) به شهادت یکی از قاتلان آن حضرت

از یکی از قاتلانش نقل شده که گفته است :

و اللَّهِ مَا رَأَيْتُ مَكْثُوراً قَطُّ قَدْ قُتِلَ وُلْدُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ أَرْبَطَ جَأْشاً مِنَ الحُسَین

به خدا قسم من هرگز مصیبت زده ای را قویّ القلب تر از حسین ندیده ام که یاران و فرزندان و برادرانش کشته شده باشند و او همچنان مقاوم در مقابل دشمن ایستاده باشد !

جدّاً عجیب و وجودی خارق العاده است.

از یک سو طفل شیرخوارش روی دستش تیر می خورد دست و پا می زند و جان می دهد. او خون گلوی طفل را می گیرد و به آسمان می پاشد !

از دیگر سو فرزند جوان هجده ساله اش را قطعه قطعه شده  روی زمین می بیند ! از طرفی صدای قاسم برادر زاده ی عزیزیش بگوشش می رسد : یا (عَمّاه اَدرِکنی) ؛ عمو جانم مرا دریاب.

از دیگر طرف ندای برادر رشید با جان برابرش عّباس را می شنود (یا اَخاه اَدرِک اَخاکَ) ؛ برادرم برادرت را دریاب.

در تمام این مدّت صدای العطش بچّه ها از خیمه ها که از سوز تشنگی می نالند دلش را می سوزاند. دشمن از دیدن این جریانات تعجّت می کرد و به هم می گفتند :

اُنظُروُا اِلَی الحُسَینِ لا یُبالی بِالمَوتِ. بحارالانوار ج۴۴ص۲۹۷

(حسین را بنگرید باکی از مرگ ندارد و گویی دم به دم محکم تر و استوارتر می گردد)

لحظاتی رسید که دیگر تنها مانده بود. هم باید لشکر را عقب بزند که هجوم نیاورند و دستگیرش کنند و هم باید مراقب خیمه گاه باشد که اهل حرم آسیب نبینند. حمله به لشگر می برد و آنها را از خود دور می کرد و برمی گشت. در نقطه ای که می توانست خیمه ها را ببیند می ایستاد و نگاه به خیمه گاه می کرد و با صدای بلند می گفت :

لا حول و لا قوة الا بالله

که اهل حرم صدایش را بشنوند و بدانند هنوز زنده است.

📚صفیر هدایت شماره۰۱۸ - سلسله مباحث معارفی حضرت ایت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

☑️حضرت ابوالفضل علیه السلام حلال مشکلات عالمیان

مقتضی است چند جمله ای عرض احترام و ادب به آستان مقدس حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام داشته باشیم. 

✔️آن حضرت در روز عاشورا وقتی هر دو دست از بدنش جدا شد به جای اینکه به خودش تسلیت بگوید تبریک و تهنیت گفت و فرمود :

یانفس لا تخشی من الکفار
و ابشری برحمته الجبار

ای ابوالفضل ! مبادا از این نگران باشی که دشمن دست از تنت بریده است بلکه بشارت و مبارکت باد که حضرت خداوند جبار که جباریتش در عالم کار می کند و شکسته ها را جبران و دانه ی در دل خاک را تبدیل به غنچه ی گل میکند و از دل سنگ های سخت (برلیان) بیرون می آورد. آن خداوند جبار ؛ رحمت واسعه اش شامل حال تو گشته و این دو دست بریده ات را به بال و پر ملکوتی تبدیل میکند و تو را در بهشت و رضوان خودش به پرواز در می آورد.


امام سجاد علیه السلام فرموده است : عموی من (عباس) در بهشت دارای دو بال یاقوتی است زیرا دو دستی که در راه خدا غرق خون شد در آخرت باید به دو بال یاقوتی تبدیل بشود.

آن کسی که برای رضای خدا در کنار نهر آب روان ، تشنه جان داده است نهرهای علم و حکمت از جانش می جوشد و سقای عالم انسان میشود و جان های تشنه را از آب علم و حکمت و معرفت سیراب می سازد.


آن دو دستی که در راه دین خدا از بدن قطع شده است (باب الحوائج و حلال مشکلات مردم ) می شود.

و آن دو دست حضرت ابوالفضل علیه السلام خصوصیت ممتازی دارد که دیگران ندارند و آن این که روز ولادتش ، پدرش امام امیرالمومنین علیه السلام آن دست ها را که متصل به تنش بوده با چشم های اشکبار بوسیده است .

و روز شهادتش هم که از تنش جدا شده و روی زمین افتاده بود برادرش امام حسین علیه السلام آنها را از روی زمین برداشته و با دو دیده گریان بوسیده است.

✅آری آن دو دستی که دو امام معصوم علیه السلام آنها را بوسیده است بایستی باب الحوائج و حلال مشکلات عالمیان گردد.


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و وفقنا لما تحب و ترضی واجعل خاتمه امرنا خیرا  ؛

والسلام علیکم و رحمت الله برکاته. 

برگرفته از سخنان حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره سوم؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن ....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

💠بسم الله الرحمن الرحیم

ان شاءالله جمعه مورخ ۲۲ تیرماه ماه سال ۱۴۰۳ جلسه روضه ماهانه در منزل مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (رضوان الله علیه) از ساعت ۱۷:۳۰ الی ۱۹ برگزار می گردد.

نشانی : تجریش ؛ میدان قدس ، خیابان باهنر ؛ کوچه صادقی.

مجلس مختص آقایان میباشد.

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره یک ؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن .....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

💠 باري وقتي پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به نجرانيان پيشنهاد مباهله كرد؛آنها گفتند:

يك شب به ما مهلت بدهيد تا با هم مشورت كنيم.فردا به شما جواب مي ‌دهيم.

شب كه با هم به مشورت نشستند،اُسقُفّ بزرگشان گفت:من نشانه‌هاي نبوّت در او مي ‌بينم و شما مي ‌دانيد هر قومي كه با پيامبر زمانشان مباهله كنند؛ محكوم به عذاب و نابود مي‌شوند حال اگر مي‌ خواهيد اطمينان پيدا كنيد؛ فردا كه براي مباهله حاضر شديم ببينيد اگر با اعوان و انصار و قوم و قبيله‌اش آمد نترسيد و با او مباهله كنيد!

ولي اگر خودش با كسان نزديكش آمد، مباهله نكنيد كه مبتلا به عذاب خدا مي ‌شويد و اگر هم نخواستيد دعوتش را بپذيريد با او مصالحه كنيد و به سلامت به وطنتان بازگرديد.

اين حرف را پسنديدند.فردا كه در محلّ مباهله حاضر شدند،ديدند رسول خدا از شهر بيرون آمد در حالي كه كودكي را در بغل گرفته و دست كودك ديگري هم به دستش.زن جواني پشت سرش و مرد جواني هم پشت سر آن زن حركت مي‌ كنند و كس ديگري همراهش نيست!

🌸اهل نجران از برخي از اصحاب پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)پرسيدند:

اين همراهان چه نسبتي با او دارند؟گفتند:آن زن يگانه دخترش فاطمه (علیها السلام) است و آن مرد دامادش و پسرعمويش عليّ‌ بن ابيطالب است و آن دو كودك نوه‌هايش حسن و حسين هستند و از اينها عزيزتر كسي را ندارد!

اسقف به همراهانش گفت:من چهره‌ هايي مي ‌بينم اگر دست دعا به درگاه خدا بردارند و از او بخواهند: كوه‌ها را از جا بركند،مي ‌كند!صلاح ما در مباهله نيست،مصالحه مي ‌كنيم و بر مي ‌گرديم و چنين كردند و رفتند.

بحارالانوار،جلد35،صفحات258و259.


قسمت سوم _ ادامه دارد....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

💠يعني اگر پدر نداشتن عيسی (علیه السلام) دليل بر اُلوُهيّتش* باشد؛ پس درباره‌ي حضرت آدم (علیه السلام) كه نه پدر داشت و نه مادر، چه بايد بگوييد؟!آري؛همانگونه كه خدا حضرت آدم (علیه السلام) را از خاك آفريد.

عيسی (علیه السلام) را هم از دَم روح‌القدس آفريد.هر دو مخلوق خدا و هر دو مورد لطف و عنايت خدا هستند.اين جواب با اينكه بسيار روشن و در عين حال قويّ و دندان شكن بود امّا آنها روي لجاج و تعصّب ناروا نپذيرفتند و همچنان در اعتقاد به الوهيّت عيسی (علیه السلام) پافشاري كردند!
اينجا بود كه دستور مباهله از سوي خدا صادر شد كه:

(فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَ‌كَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَ‌‌نا وَ أبْناءَ‌كُمْ  وَ نِساءَ‌نا وَ نِساءَ‌كُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَي الْكاذِبِينَ)؛[۱]

«حال اگر كسي بعد از اين دليل روشن و علم يقيني كه به تو رسيده است باز هم به محاجّه و ستيزگي با تو برخيزد، به آنها بگو:بياييد با هم مباهله كنيم.ما فرزندان خود را دعوت مي‌كنيم؛شما هم فرزندان خود را،ما زنان خويش را دعوت مي‌ كنيم،شما هم زنان خود را،ما خودمان را دعوت مي‌كنيم،شما هم خودتان را!آنگاه ابتهال و تضرّع به درگاه خدا مي‌بريم و از او مي‌ خواهيم كه لعنت خود را بر دروغگويان [از ما دو گروه] قرار دهد [و عذاب خود را بر آنان نازل كند]».

🔸مباهله،شيوه‌اي براي پايان بخشيدن به مناظرات ديني و پيشگيري از انحراف

اين معناي مباهله است و طريقي است بسيار قاطع و پايان بخش به مناظرات مفصّل ديني كه جز افراد مؤمن صادق، جرأت آمدن به اين ميدان را نخواهند داشت و اين اختصاص به زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و شخص ايشان ندارد بلكه در هر زماني‌كه مناظره‌اي در مورد مسأله‌ي مهمّي از مسائل ديني پيش بيايد كه اگر روشن نشود؛ زمينه‌ي انحراف جمعيّت معتنابهي از مسير دين فراهم مي‌گردد،اينجاست كه افرادي تحت شرايط خاصيّ ممكن است موظّف به اتّخاذ طريق مباهله گردند.در روايتي از حضرت امام صادق (علیه السلام) رسيده است:

(خاصِموُهُم وَ بَيِّنوا لَهُمُ الْهُدَي الّذي اَنْتُم عَلَيْهِ وَ بَيِّنُوا لَهُمْ ضَلالَتَهُم وَ باهِلُوهُم فِي عَلِيٍّ)؛[۲]

«با آنها[مخالفين حقّ]مخاصمه كنيد و هدايتي را كه به دست آورده‌ايد براي آنها بيان كنيد و ضلالت و گمراهي آنها را براي آنها روشن كنيد و در مورد علی (علیه السلام) با آنها مباهله نماييد».

مردي به نام ابومسروق مي ‌گويد:خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: ما با برخي از مخالفين مذهب بحث مي ‌كنيم، هر آيه‌ از قرآن كه مي‌ خوانيم،آن را توجيه مي‌ كنند.آيه‌ي(اولي‌الامر)؛مي‌خوانيم؛آيه‌ي ولايت مي‌خوانيم؛آيه‌ي تطهير مي‌خوانيم و آيات ديگر... همه را توجيه مي‌كنند! ما متحيّر مي ‌مانيم كه چه بكنيم؟!فرمود:

(اِذا كانَ ذلِكَ فَادْعُهُم اِلَي الْمُباهَلَةِ)؛

«وقتي چنين شد،آنها را به مباهله دعوت كن».

گفتم:چگونه عمل كنم؟فرمود:

(اَصْلِحَ نَفْسَكَ ثَلاثاً)؛

سه روز خودت را اصلاح كن و گمان مي ‌كنم فرمود:

(صُمْ وَ اغْتَسِلْ)؛

«روزه بگير و غسل كن».

بعد با طرف بحثت به بيابان برو و انگشت‌هاي دست راست خود را در وسط انگشت‌هاي او قرار بده.بعد دعايي را تعليم او فرمود كه مضمونش اين است:

خدايا! اگر ابومسروق درغگو است؛ عذاب دردناك خود را بر او نازل كن و اگر فلاني(طرف بحث)دروغگو است؛عذاب دردناك خود را بر او نازل كن.بعد فرمود:طولي نمي ‌كشد كه عذاب خدا را درباره‌ي او مشاهده مي ‌كني!ابومسروق مي ‌گويد:تا به حال نشده است كه كسي براي مباهله با من حاضر شود![۳]
................

*الوهيت:اله بودن،خدايي.
[۱]ـ سوره‌ي آل عمران،آيه‌ي61.
[۲]ـ سفينهْْ البحار،جلد1،صفحه‌ي113(بهل).
[۳]ـ سفينهْْ البحار،جلد1،صفحات111و112(بهل).

قسمت دوم _ ادامه دارد....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

بیست و چهارم ذی الحجه روز مباهله، روز نزول آیه ولایت ، نزول آیه تطهیر

http://www.ahadith.ir/fa/s-z-j/101-s-m-m-z/785-1395-07-03-19-36-31.html

Читать полностью…

بنای بندگی

💠عقیده افتخار آمیز شیعه امامّیه

بنابراين جا دارد كه ما شيعه‌ي اماميه با كمال افتخار و سربلندي  به جهانيان اعلام نماييم كه ما معتقديم پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) نه يك بار و دو بار بلكه مكرّراً به مناسبت‌هاي مختلف وصيّ و خليفه و جانشين بعد از خودش را شخص امام اميرالمؤمنين عليّ بن ابيطالب (علیه السلام) معرّفي كرده است

🔸حتّي همان روزي كه براي اوّلين بار از طرف خدا مأمور شد طبق فرمان (وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِين)‏ نزديكترين افراد خويشاوند خود را دعوت كرده و ابلاغ رسالت خود را بنمايد در آن مجلس به آنها اعلام كرد كه من از جانب خدا مبعوث به نبوّت شده‌ام و هر كدام از شما كه امروز در اين مجلس دست بيعت به من داده و ايمان بياورد او وصيّ و خليفه‌ي بعد از من خواهد بود و آن روز تنها كسي كه از جا برخاست و اظهار اسلام و ايمان كرد عليّ بن ابيطالب (علیه السلام) بود كه نوجواني ده ساله بود.

در همان‌جا پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) دست روي شانه‌ي علي گذاشت و فرمود: اين علي وصيّ و خليفه و جانشين من بعد از من است.

يعني همان روزي كه براي اوّلين بار اعلام نبوّت و رسالت پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) شده است همان روز براي اوّلين بار اعلام خلافت و امامت علي (علیه السلام) شده است و بعدها در موارد عديده به مناسبت‌هاي مختلف همين مطلب مورد تأكيد مكرّر قرار گرفته است تا سال آخر عمر پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) تقريباً دو ماه پيش از رحلت به هنگام مراجعت از حجةالوداع كه قريب يكصد و بيست هزار نفر از مهاجرين و انصار همراهش بودند طبق فرمان خدا در غديرخم وسط بيابان مردم را متوقّف كرد و دستور داد از پالان شترها شبيه منبري درست كردند و بر فراز آنها ايستاد و بعد از انشاء خطبه‌ي مفصّلي فرمود:

آيا اين مطلب را قبول داريد كه خدا فرموده است پيامبر خدا نسبت به اهل ايمان از خودشان بر خودشان متصرّف‌تر است[۱]

و به حكم اين آيه من بر شما در امور مربوط به خودتان اولي به تصرّف مي‌باشم؟ همه يك صدا گفتند آري تو اي رسول خدا اولي به تصرّف در امور مربوط به ما مي‌باشي. آنگاه دست علي (علیه السلام) را كه يك پلّه پايين‌تر از خودش نگه داشته بود گرفت و بلند كرد و فرمود:

(الا من كنت مولاه فهذا عليّ مولاه)؛
هان اي اهل ايمان آگاه باشيد كه بر حسب امر خدا هر كه من مولا و اولي به تصرّفم اين علي او را مولا و اولي به تصرّف است. پس فرمانش را بشنويد و اطاعتش كنيد.

۱_سوره‌ي احزاب،آيه‌ي۶.
📚صفیرهدایت شماره ۰۶۸ ؛ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی 

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

🌸چون محبّ علی (علیه السلام) باشی علی (علیه السلام) هم محبّ توست

 
اين قصّه را مرحوم عالم ربّاني حاج ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي(رحمة الله عليه) در كتاب المراقبات نقل كرده كه:

يكي از دوستان ما تاجر در بازار بود امّا تاجري واقعاً متديّن و در ميان مردم معروف بود كه محبّت شديد نسبت به امام اميرالمؤمنين علي (علیه السلام) دارد و مدّت‌ها آرزوي زيارت نجف اشرف داشت تا مقدّمات سفر فراهم شد.

آخرين شبي كه مي‌خواست از تبريز به سوي نجف حركت كند، از اوّل شب تا سحر سرپا ايستاده بود و اشك مي ‌ريخت و اين شعر را خطاب به اميرالمؤمنين (علیه السلام) مي‌خواند:

گر بشكافند سراپاي من🌺
جز تو نبينند در اعضاي من🌺


در آن زمان ما در نجف اشتغال به تحصيل داشتيم. به نجف آمد و ايّامي در نجف بود. هر وقت كه مشرّف به حرم مطهّر مي‌شد، با سوز دل مي‌گفت: يا اميرالمؤمنين! من دوست دارم در جوار تو باشم، از خودت دورم مكن. تا اينكه رفقا و همراهانش آماده‌ي رفتن شدند، او هم ناچار شد با آنها برود.نشست در ميان كجاوه كه وسيله‌ي سفر روي مركب بود.

يكي از خدّام حرم نيز كنارش بود. از او نقل شده كه گفته است با هم نشستيم در ميان محمل و از نجف بيرون آمديم.او دائم نگاه به گنبد مطهّر مي‌كرد و اشك مي ‌ريخت و مي ‌گفت:

گر بشكافند سراپاي من🌸
جز تو نبينند در اعضاي من🌸


تا به مسجد سهله كه بين راه نجف و كوفه است رسيديم، آنجا حالش دگرگون شد و گفت پياده‌ام كنيد. از محمل پايينش آورديم. او روي زمين دراز كشيد و همان‌جا از دنيا رفت. دوباره به نجف برگشتند و آنجا تجهيزش نموده و دفنش كردند.

💠هنيئاً له و طوبي له، او چون محبّ علي (علیه السلام) بود، علي (علیه السلام) هم محبّ او شد و او را در كنار خود نگهش داشت. آري:


(قُلْ إنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ...)؛
شما اگر دوستدار خدا باشيد، خدا هم دوستدار شما خواهد شد.


اللّهمّ عجّلْ لوليّك الفرج و اجعلنا من المنتظرين لظهوره و اجعل خاتمة امرنا خيراً

📚صفیرهدایت شماره ۰۶۰ ؛ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی 

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

طاووس یمانی و نقل مناجات حضرت امام سجاد (علیه السلام) با خداوند متعال
@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره نهم ؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن.

/channel/safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره هفتم ؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی:
سخنرانی شماره ششم ؛


برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

💠عاقبت کار به آنجا رسید که روز عاشورا دیگر تنها ماند ؛ یعنی ، هرکه را داشت از او گرفتند.اصحاب و اخوان و اولادش را کشتند ، تنها ماند ! به خیمه گاه می آمد سری به خواهران و دخترانش می زد و دوباره به میدان بر می گشت .

گاه برای مردم صحبت می کرد و گاه شمشیر می زد تا عاقبت دید خسته شده ، دیگر توانایی جنگیدن ندارد. برای آخرین بار به خیمه گاه آمد ، به خیمه ی فرزند بیمارش ، زین العابدین رفت و کنار بسترش نشست.

🌑واقعه عاشورا از زبان امام سجّاد (علیه السلام)

از خود امام سجاد (علیه السلام) نقل کرده اند که من روز عاشورا تب شدید داشتم و در حال اغما بودم ؛ در همان حال احساس کردم دستی بر پیشانیم نهاده شد. چشم باز کردم پدرم را دیدم کنار بسترم نشسته ، سرش را بسته و خون بر چهره اش جاری شده و از حلقه های زرهش خون می جوشد.

تکان خوردم که بنشینم نتوانستم . به عمّه ام زینب (علیها السلام) گفتم : عمّه ؛ کمکم کن تا مقابل پدرم نخوابم ولی نتوانستم. امام (علیه السلام) تمام اهل حرم را در خیمه ی فررزند بیمارش جمع کرد و وصیّت کرد و فرمود :

اِسْتَعِدُّوا لِلْبَلاءِ وَاصبِرُوا

آماده بلا شوید و صبر کنید.

وَاعْلَمُوا اَنَّاللّه َحافِظُكُمْ وحاميكُمْ

بدانید که خداوند حافظ و حامی شماست.

لا تَشْكُوا وَلا تَقُولُوا بِألْسِنَتِكُمْ ما يَنْقُصُ مِنْ قَدْرِكُمْ

شکایت نکنید و هرگز به زبان چیزی نگویید که از قدر و منزلتتان بکاهد.

به امام سجاد (علیه السلام)فرمود : وصّیتها دارم ، به عمّه ات سپرده ام تحویل تو خواهد داد. آنگاه برای آخرین بار خم شد و لبهای خشکش را روی پیشانی فرزندش گذاشت و او را بوسید و از جا برخواست ؛ دیگر او را ندیدند تا وقتی که صدای اسب بی صاحبش را شنیدند. از خیمه ها دنبال هم به سمت قتلگاه بیرون دویدند :

(واحُسَیناه ؛ وامُحَمَّداه ؛ واعَلِیّاه )

یک زن بی پناه دست رو سر نهاده بود و می گفت :

(أما فِیکُم مُسلِمٌ)

آیا یک مسلمان در میان شما نیست.

برادرم را می کشند و شما تماشا می کنید.

صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا مَولانا یا اَباعَبْدِاللَّهِ الحُسَینِ صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

📚صفیر هدایت شماره ۰۹ - سلسله مباحث معارفی حضرت ایت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)

 /channel/safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره پنجم ؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن...

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره چهارم؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی


@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

سخنرانی شماره دوم ؛

حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی .

برگرفته از مجموعه از حسین علیه السلام گفتن تا حسینی شدن....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

🔸سخن زمخشري در عظمت مباهله و فضيلت امام اميرالمؤمنين (علیه السلام)

زمخشري صاحب تفسير كشّاف كه از بزرگان علماي اهل سنّت است پس از نقل داستان مباهله مي ‌گويد:

(وَ فيهِ دَليلٌ لا شَيْءَ اَقْوَي مِنْهُ عَلي فَضْلِ اَصْحابِ الْكِساء (علیهِم السلام) وَ فيهِ بُرهانٌ واضِحٌ عِلي صِحَّتِ نُبُوَّةِ النَّبِي)؛بحارالانوار،جلد35،صفحات۲۴۰

در جريان مباهله، دليلي بر فضيلت اصحاب كساء وجود دارد كه قوي ‌تر از آن چيزي نيست و در آن برهان روشني بر صحّت نبوّت نبيّ اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم)هست كه دشمنان متعصّب به سبب كشف صحّت نبوّتش اقدام به مباهله‌ي با او نكردند و در فضيلت علي و فاطمه و حسن و حسين (علیِهم السلام) همين بس كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)آنها را در امر دعوت به توحيد همدوش خود قرار داده است و در آيه‌ي مباهله فضيلت خاصّي براي امام اميرالمؤمنين (علیه السلام) وجود دارد كه در هيچكدام از آيات ديگر نيست و آن اينكه در اين آيه‌ از آن حضرت تعبير به نفس نَبِيّ يعني خود پيامبر شده است.زيرا چنانكه مي‌ بينيم خداوند به رسول مكرّمش دستور داده كه براي مباهله كساني را بياور كه مصداق اين سه عنوان باشند:

(ابنائنا)يعني:پسرانمان،(نسائنا) يعني:زنانمان،(انفسنا)؛يعني:خودمان و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هم در مقام امتثال امر خدا و تحقّق دادن به اين سه عنوان حسن و حسين (علیهِما السلام) را تحت عنوان(ابنائنا)؛آورده و فاطمه (علیها السلام) را تحت عنوان(نسائنا)؛و علی (علیه السلام) را تحت عنوان]انفسنا[؛آورده است!

پس به حكم آيه‌ي مباهله، علی (علیه السلام) نفس پيامبر يعني خود پيامبر است و بديهي است كه علي شخص پيامبرنيست زيرا دو نفرند؛بلكه منظور اين است كه نبيّ و علي در تمام كمالات و مقامات معنوي با هم متّحد هستند به استثناي مقام نبوّت كه در وجود اقدس حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)خاتمه يافته است.

بنابراين، با بودن علی (علیه السلام) در ميان امّت، پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله و سلم)در ميان امّت حضور دارد!

⚠️حال آيا پيامبر را كنار زدن و ديگران را جاي او نشاندن نشانه‌ي اسلام و ايمان است؟!

💠اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ مَوْلانا صاحِبِ الْزَّمانِ وَاَظْهِرْ بِهِ دينَكَ وَاَحْيِ بِهِ سُنَّةَ نَبيِّكْ وَاجْعَلْنا مِنْ اَعوانِهِ وَاَنْصارِهِ وَمِنَ الْمُنْتَظِرينَ لِظُهُورِهِ

@safirehedayaat

📚برگرفته از سلسله مباحث  معارفی سید محمد ضیاء آبادی ؛ سه آیه در شأن مولا علیّ امیر (علیه السلام) ؛ مباهله ، ولایت ، تطهیر

Читать полностью…

بنای بندگی

🌺بیست و پنجم ذی الحجه روز نزول سوره هل اتی (انسان) در شأن اهلبیت (علیهم السلام)


💠در سوره‌ي دهر كه خدا خاندان عصمت (علیهم السلام) را مورد مدح و ستايش قرار داده است مي ‌فرمايد:{وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أسِيراً}؛( سوره انسان آیه هشت )آنها طعامي را كه محبوبشان بود به مسكين و يتيم و اسير مي ‌دادند.در شأن نزول آيه آمده است كه حسن و حسين (علیهما السلام) در كودكي مريض شدند و رسول اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به عيادت تشريف فرما شد و به علي (علیه السلام) فرمود: چه خوب است كه شما براي شفاي حسنين نذري كنيد.

علي و فاطمه (علیهما السلام) و فضّه‌ي خادمه نذر كردند كه اگر آن دو نور ديده شفا يابند، آنها سه روز روزه بگيرند.

چندي نگذشت كه هر دو شفا يافتند و والدين (علیهما السلام) و فضّه به نيّت وفاي به نذر روزه‌ دار شدند و علي (علیه السلام) سه من جو براي تهيّه‌ي غذاي افطار قرض كرد و فاطمه (علیها السلام) قسمتي از آن را آرد كرد و چند قرص نان جوين براي افطار آماده شد. نزديك افطار در كوبيده شد و صداي سائلي به گوش رسيد كه مي‌ گفت: من مسكيني از مساكين مدينه‌ام و به غذا نيازمندم. علي (علیه السلام) گفت: من سهم خودم را دادم. فاطمه و حسن و حسين (علیهم السلام) و فضّه خادمه هم گفتند: ما هم سهم خود را داديم و آن شب به آب تنها افطار كردند.فردا باز فاطمه (علیها السلام) با آرد كردن قسمت ديگر از جو چند قرص نان آماده ساخت. نزديك افطار در كوبيده شد و صداي سائلي به گوش رسيد كه مي ‌گفت: من يتيمي هستم بي پناه و به غذا نيازمندم. باز تمام افراد خانواده غذاي منحصر خود را به يتيم دادند و آن شب هم به آب خالي افطار كردند. روز سوّم روزه ‌دار شدند و هنگام افطار سائلي رسيد و گفت درمانده‌ام و به غذا محتاجم؛ باز آن مقرّبان درگاه الهي ايثار كردند و غذاي منحصر خود را به سائل دادند و نتيجتاً سه شبانه ‌روز گرسنه ماندند و لذا خداوند منّان در مقام تقدير از آن خاندان فرموده است:{يُوفُونَ بِالنَّذْرِ....وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أسِيراً}؛آنها وفا به نذر مي‌ كنند و غذا را كه مورد علاقه [و نياز]شان مي‌ باشد به مسكين و يتيم و اسير مي ‌دهند و گفتار به زبان حالشان اين است كه :{إنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً}؛(سوره انسان آیه 9)[انگيزه‌ي ما در] اطعام شما تنها براي جلب رضاي خداست و از شما نه پاداشي مي ‌خواهيم و نه انتظار تشكّر داريم.به اصطلاح اهل ادب، مرجع ضمير در«حبّه» طعام است و نشان مي ‌دهد كه آن طعام پس از سه شبانه‌ روز گرسنگي بر حسب طبع بشري محبوبشان بوده است و با انفاق محبوب در راه خدا مورد تقدير و تشكّر از جانب خدا قرار گرفته‌اند و آيات شريفه از سوره‌ي انسان(دهر) در مدحشان نازل شده است. 

  💠از سخنان حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی.

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

💠چگونگي مسأله‌ي مباهله

 امّا مسأله‌ي مباهله كه آن نيز (روز ۲۴ ذيحجّه) واقع شده است و به طور اختصار عرض مي‌ شود: نصاراي نجران كه گروهي از مسيحيان بوده و درباره‌ي حضرت مسيح (علیه السلام) اعتقاد غلوّآميزي داشته و جنبه‌ي فوق بشري براي آن حضرت قائل بودند و مي ‌گفتند:

او چون بدون داشتن پدر از مادري متكوّن* شده است پس لابدّ او پسر خداست! در حالي كه قرآن مي‌ گويد:

( مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ اُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأكُلانِ الطَّعامَ...) [۱]

«مسيح فرزند مريم فقط فرستاده[ي خدا]بود و پيش از او نيز فرستادگان ديگري بودند،مادرش زن بسيار راستگويي بود و هر دو غذا مي ‌خوردند...».

 طبيعي است كه غذاخوردن پيامدي هم دارد!و آن از لوازم جنبه‌ي حيواني بشر است و چنين كسي نمي ‌تواند فوق بشر باشد و معبود بشر قرار گيرد.!

در آيه‌ي ديگر هم فرمود:

( إنْ هُوَ إلاّ عَبْدٌ أنْعَمْنا عَلَيْهِ...)؛[۲]

«او[عيسي بن مريم(علیهِما السلام]فقط بنده‌اي است[همانند ساير بندگان]كه ما به او نعمت بخشيديم...».

پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از فتح مكّه نامه‌ها به سلاطين دنياي آن روز و رؤساي قبائل مي ‌نوشتند و آنها را دعوت به توحيد و اسلام مي ‌نمودند.از جمله نامه‌اي به اُسقُف‌ هاي نجران نوشتند :

(بِسْمِ اللهِ اِلهِ اِبْراهيمَ وَ اِسحاقَ وَ يَعْقُوبَ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ اِلَي اُسْقُفِّ نَجْرانَ وَ اَهْلِ نَجْرانَ اِنَّ اَسْلَمْتُمْ فَاِنّي اَحْمَدُ اِلَيْكُمُ اللهَ اِلهَ اِبْراهيمَ وَ اِسْحاقَ وَ يَعْقُوب اَمَّا بَعْدُ اَدْعُوكُمْ اِلَي عِبادَةِ اللهِ مِنْ عِبادَةِ الْعِبادِ وَ اَدْعُوكُمْ اِلَي وِلايَةِ اللهِ مِنْ وِلايَةِ الْعِبادِ فَاِنْ اَبَيْتُم فَالْجِزْيَةُ وَ اِنْ اَبَيْتُمْ فَقَدْ آذَنْتُكُمْ بِالْحَرْبِ وَ السَّلام)؛

«به نام خدا معبود ابراهيم و اسحاق و يعقوب از سوي محمّد فرستاده‌ي خدا به سوي كشيش بزرگ نجران و اهل نجران، اگر اسلام را بپذيريد؛ از خدا معبود ابراهيم و اسحاق و يعقوب سپاسگزاري مي‌ كنم[كه به ارشاد و هدايت شما موفّقم فرموده]و اين سپاسگزاري از خدا را به شما ابلاغ مي ‌كنم.امّا بعد من شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت مي ‌كنم و شما را دعوت مي ‌كنم مطيع فرمان خدا باشيد نه مطيع فرمان بندگان و اگر از پذيرفتن اسلام امتناع مي ‌ورزيد،پس پرداخت جزيه را بپذيريد و اگر از آن نيز امتناع داريد،پس با شما اعلام جنگ مي ‌كنم والسّلام».

💠حيرت اُسقف نجران از دريافت نامه‌ي قاطعانه‌ي رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

اين نامه‌ي قاطعانه و تهديدآميز كه به اسقف نجران رسيد در تاريخ آمده كه:

( فَظِعَ بِه وَ ذَعِرَ ذَعْرَاً شَدِيداً )؛

«سخت ترسيد و بر خود لرزيد».

در پاسخ نامه، چاره‌اي جز ملاقات حضوري با شخص رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نديد و لذا جمعي كه در ميانشان چهارده تن از اشراف و سه تن از عالمانشان بودند براي سفر به مدينه انتخاب و با تشريفات خاصّ به خودشان وارد مدينه شدند و پس از مقدّماتي به حضور رسول‌الله(صلی الله علیه و آله و سلم)رسيدند و ضمن سخنانشان راجع به حضرت مسيح (علیه السلام) پرسيدند كه نظر شما درباره‌ي آن حضرت چگونه است؟فرمود:من او را بنده‌اي از بندگان خدا و فرستاده‌اي از فرستادگان خدا مي ‌دانم.گفتند:اگر او بشر است پس پدرش كيست؟در اين موقع اين آيه‌ نازل شد:

(إنَّ مَثَلَ عِيسي عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)؛[۳]

«حقيقت آن كه مثل عيسي در نزد خدا،مانند مَثَل آدم است كه خدا او را از خاك آفريد و سپس به او گفت:موجود شو او هم فوراً موجود شد».

..............

*  متكوّن:تكوّن يافته،پديد آمده.
[۱]ـ سوره‌ي مائده،آيه‌ي۷۵
[۲]ـ سوره‌ي زخرف،آيه‌ي۵۹
[۳]ـ سوره‌ي آل عمران،آيه‌ي۵۹

💠قسمت اول _ ادامه دارد....

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

هیجدهم ذيحجّه سالروز فرخنده و شكوهمند انتصاب مولاي متّقيان امير مؤمنان حضرت علي عليه السلام  به امامت اهل ايمان از سوي خداوند سبحان به دست مبارك رسول مكرّم اسلام صلي الله عليه و آله  بر حضرت مهدي صاحب الزّمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف) و همه‌ي حق دوستان و حق باوران در سراسر جهان خجسته و مبارك باد.

/channel/safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

🌺اهمیّت روز عید سعید غدیر خم 🌺


💠از بیانات حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)

@safirehedayaat

Читать полностью…

بنای بندگی

امام هادی (علیه السلام) فرمودند :

دنیا بازاری است و آدمیان در آن اشتغال به کسب و تجارت دارند و لذا گروهی با به دست آوردن سود فراوان اُخروی از این بازار بیرون می روند و در بهشت ابدی برخوردار از منافع کسب و کار دنیوی خود می گردند و گروهی سرمایه ی گرانبهای عمر را در راه اشباع شهوات نفسانی و التذاذ از لذات حیوانی تلف کرده اند و با زیان و خسران غیر قابل جبران بیرون رفته و مبتلا به عذاب های دردناک جاودان گشته اند.

بحارالانوار جلد 75 صفحه 366 ، بنای بندگی ، صفای زندگی(از تالیفات حضرت آیت الله سید محمد ضیاء آبادی) صفحه 320

🌺پانزدهم ذی الحجه سالروز ولادت با سعادت حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام) را تبریک عرض مینماییم.

@safirehedayaat

Читать полностью…
Subscribe to a channel