.
برای رسیدن به عشق باید چهار مرحله طی شود : مرحله اول : حضور در لحظه ؛ زیرا عشق تنها در حال ممکن است ، عشق ورزیدن در گذشته ممکن نیست و احساس در لحظه معنا پیدا می کند ... مرحله دوم : تبدیل سموم وجود به شهد ؛ عشق بسیار ظریف و شکننده است ، لذا باید آن را از سمومی چون نفرت ، حسادت، خشم و احساس مالکیت رها کرد ... مرحله سوم : تقسیم کردن و بخشیدن ؛ انسان چیزهای منفی را برای خود نگه می دارد ، ولی خوبیها و زیبایی ها را با دیگران تقسیم می کند ؛ چرا که نفس بخشیدن است که ارزش دارد ، آدم تا وقت دارد باید ببخشد و جمع کردن و ذخیره کردن قلب را مسموم می کند ... مرحله چهارم : هیچ بودن ؛ انسان به محض اینکه تصور کند کسی هست ، عشق از جاری شدن باز می ایستد ، عشق فقط از درون کسی به بیرون جاری می شود که کسی نباشد ، عشق در نیستی خانه دارد ، هنگامی که فرد خالی باشد ، عشق نیز در او جای خواهد گرفت ، هیچ باش ؛ در هیچ بودن است که به کل می رسی ، اگر خود را کسی بپنداری راه را گم می کنی ، اگر خود را هیچ بپنداری به مقصود می رسی .
@sedaye_daron
- محمدرضا شجریان؛
و اگر بر تو ببندد همه رَهها و گذرها،
رَهِ پنهان بنماید که کس آن راه نداند...
هرگز به کسر آوردن و از دست دادن فکر نکن ، نگران نباش ، گدا نباش ... انرژی هرگز تمام نخواهد شد ... جهان هستی بی آغاز و بی پایان است ، لذت ببر ، جشن بگیر ، فعال باش ، و همیشه یک بخشنده باش ... یک بخشنده تمام عيار ... طوری که هرگز به فکر نگه داشتن هیچ چیز نباشی این تنها نیایش واقعی است ... بخشندگی یعنی نیایش کردن ... بخشندگی یعنی عشق ورزیدن ، و کسانی که بتوانند بدهند ، همیشه به آنان بیشتر از پیش داده خواهد شد ...
اشو
@sedaye_daron
تنها معیار برای آنکه بدانیم «انسان» به حقیقت رسیده است یا نه ، این است که : انسانی که به حقیقت رسیده باشد ، هرگز ناراضی نیست ... رضایت او رضایت مطلق است ... شما نمیتوانید او را از رضایتش جدا کنید ... شادی او به هیچ چیزی وابسته نیست ، نمیتوانید او را ناشاد کنید ، نمیتوانید شادی و رضایتمندی را از او بگیرید ... هر چه پیش بیاید ، او همچنان راضی و شاد باقی میماند ؛ پیروزی یا شکست ، زندگی یا مرگ ، با معشوق یا بدون معشوق ، تفاوتی ندارد ... حالت آرامش و راحتی او مطلق و تغییر ناپذیر است ، زیرا او مرکزیت یافته است ... اشو
@sedaye_daron
فصلها تغيير می كنند.
گاهی زمستان است
و گاهی تابستان.
اگر پيوسته در يك آب و هوا باشيد، احساس كسالت می كنيد.
بايد بياموزيم هر چه را كه پيش می آيد، دوست داشته باشيم.
اين حالت #بلوغ نام دارد.
بايد آنچه را كه هست دوست داشت.
خامی و عدم بلوغ پيوسته در بايدها و اجبارها نهفته است.
« بايد » فقط يك خواب و خيال است. هر چه هست، خوب است.
آنرا دوست داشته باشيد
و در آن بياساييد.
وقتی سختی ها پيش می آيند، آنها را دوست داشته باشيد و وقتی می روند، با آنها خداحافظی كنيد.
همه چيز در تغيير است ...
زندگی در تلاطم پيوسته است.
هيچ چيز همان كه بود، باقی نمی ماند. بنابراين، گاهی فضاهای بزرگ در دسترس است و گاهی اصلاً جايی برای تكان خوردن نيست.
ولی هر دو خوب هستند.
هر دو موهبتهای خلقت هستند.
بايد علیرغم هرچه روی می دهد،
در هر حال سپاسگزار و شكرگزار بود.
و اين چيزی است كه هم اكنون اتفاق می افتد. فردا شايد تغيير كند.
آنگاه از آن لذت ببريد.
پس فردا اتفاق ديگری می افتد،
از آن هم لذت ببريد.
گذشته را با خيالات بيهوده آينده مقايسه نكنيد.
در لحظه زندگی كنيد.
زندگی گاهی داغ است گاهی سرد.
هر دو لازم هستن
در غير اينصورت زندگی از بين میرود.
زندگی بر پايه قطبهای مخالف ادامه می يابد.
بايد آنچه را كه هست دوست داشت ...
#اشو
@sedaye_daron
ذهن نمی تواند خود را رها کند ، زیرا هر تلاشی از طرف خودش برای آزاد بودن ، تنها دام دیگری درست میکند که دوباره در آن گرفتار می شود ... آزادی یک تضاد نیست ... آزاد بودن ، رهایی از چیزی نیست ، رهایی حالتی از آزاد شدن از اسارت و بردگی نیست ... اصرار کردن و میل به آزادی ، خودش اسارت و بردگی را تولید می کند ... آزادی حالتی است که نتیجه ی میل به آزادی نیست ...
کریشنا مورتی
@sedaye_daron
"به دنیا کمک کنید تا بهتر شود ... دنیا را درست همانطور که یافتید ترک نکنید ـــ آن را قدری بهتر کنید ، آن را قدری زیباتر کنید" ... بگذارید ترانههای بیشتری باشد ، جشنهای بیشتری وجود داشته باشد ؛ بگذارید جنگهای کمتری باشند ، سیاستمدارانِ جنگافروز کمتری وجود داشته باشند ؛ بگذارید عشق بیشتر و نفرت کمتری در دنیا باشد ... اشو ، 📚 آموزش فراسو
@sedaye_daron
انسان از بيرون قطره ای كوچك بنظر می رسد اما از درون كاملا متفاوت است. در دنيای درون، انسان همچون درياست. ما به اين دليل از بيرون يك قطره كوچك جلوه می كنيم كه فقط بدن ما ديده می شود. اما از درون، وقتی در وجود خويش ريشه بدوانی و بر آن متمركز شوی، وقتی در سكوت محض وضوح و شفافيت پديد آيد، وقتی در مراقبه عميق بتوانی واضح و روشن ببينی، وقتی تمام گرد و غبارها و ابرهای اميال و آرزوها و افكار ناپديد شده باشد، ناگهان از خودآگاهی خويش آگاه می شوی نه از جسم و بدن. در حقيقت، تو در آن لحظه جسم و بدن خود را فراموش می كنی. نه فقط بدن، بلكه ذهن را نيز فراموش می كنی. در آن لحظه از خودآگاهی بی حد و مرزی آگاه می شوی. آن خودآگاهی بی حد و مرز، آن خودآگاهی درياگون، وجود حقيقی ماست. ماهيت ماست. ما از آنچه در ظاهر بنظر می رسيم نيستيم. پس فريب ظاهر را مخور. فريب آنچه را كه در آيينه می بينی مخور، زيرا آيينه فقط می تواند جسم تو را بنماياند. تو بايد زنگارهای آيينه درون خويش را بزدايی تا بدانی كه چقدر وسيع و پهناوری. تو به پهناوری همه جهان هستی.
#اوشو
@sedaye_daron
عارف حقيقی
تارك دنيا نيست.
رياضت كش نيست.
عاشق زندگی است.
از زندگی لذت میبرد.
زيرا زندگی چيزی نيست مگر تجلی خدا.
#اوشو
@sedaye_daron
خدا در هر قدم با شماست.
برای کسانی که این سفر را انجام می دهند،
این یک واقعیت زیبا و معجزه آسا است که خدا همیشه با آنهاست.
در جایی که خود خدا باشد،
هیچ آسیبی نمی تواند آنها را تحت تأثیر قرار دهد. گاهی آدم درگیر می شود.
اما کسانی که مطلقاً یک هدف دارند و تنها مقصدشان رسیدن به معرفت الهی است،
خداوند همیشه با آنهاست.
#آناندامایی_ما
@sedaye_daron
"ما آزرده میشویم ، چرا که از خودمان ، تصویر ساختهایم ... این یک واقعیت است" ... وقتی کسی میگوید «آسیب دیدهام» ، تصویری که از خودش دارد مخدوش شده است ... یکنفر آمده و چکمه سنگیناش را روی آن تصویر او گذاشته و او صدمه دیده ، و آزرده شده ... شخص از طریق مقایسه صدمه میبیند ، «یکی دیگر از من بهتر است» ... تا زمانی که فرد تصویری از خود داشته باشد ، صدمه خواهد دید ، آزرده میشود ... اگر کسی به تصویری که از خود دارد توجه کامل کند (توجه ، نه تمرکز ، بلکه توجه) ، آنگاه میبیند که آن تصویر معنایی ندارد و ناپدید میشود ...
کریشنا مورتی
@sedaye_daron
دلبستگی ...
بدبختی از دلبستگی برمی خیزد ، ما به اشیا و به مکان ها و اشخاص دل بسته شده ایم ؛ به همه چیزدل بسته و وابسته ایم و دلبستگی بدبختی به بار می آورد ، زیرا زندگی پیوسته در حال تغییر است ... زندگی در حرکت دایم هيچگاه از حرکت باز نمی ایستد ، حتی چند لحظه کوتاه ... آن گاه که خورشید طلوع می کند از آن لذت ببر ، اما دل بسته نشو ... آن یک عکس نیست به زودی ناپدید می شود ... انسان ها همه چیز را از دست می دهند ، اما انسان خردمند ازهمه چیز لذت می برد ، از روز و شب لذت می برد ، از تابستان و زمستان و از زندگی و مرگ لذت می برد ... انسان خردمند دل بسته نیست و در وارستگی ودل بسته نبودن بسی شور و حال است ...
اشو ، 📗 با قيانوس یکی شدن
@sedaye_daron
اگرچه این بدن بسیار هوشمند است اما نمیتواند تفاوت بین یک موقعیت و وضعیت واقعی و یک فکر را بداند ... بنابراین به تمام افکار چنان واکنش نشان میدهد که گویی آن فکر یک واقعیت است ... نمیداند که آن فقط یک فکر است ، برای بدن یک فکر هراسآور و نگران کننده به معنای این است که "من در خطر هستم" و مطابق آن واکنش نشان میدهد ، هرچند شاید شما در بستر گرم و نرم خودتان خوابیده باشید ... قلب تندتر میتپد ، ماهیچهها جمع میشوند و تنفس سریعتر میشود ؛ این یک افزایشِ انرژی است ... اما از آنجا که آن خطر فقط ساخته و پرداخته ذهن است ، آن انرژی هیچ راه خروجی ندارد ... پس بخشی از آن به عقب به ذهن خورانده میشود و بنابراین افکاری حتی دلواپسانهتر تولید میکند ؛ و بقیهی آن انرژی ، سمی شده و در عملکرد هماهنگ بدن تداخل ایجاد میکند ... اکهارت تله
@sedaye_daron
عاشق باش ، نه عاشق شخصی معين ، "فقط عاشق باش" بگذار عشق كيفيت وجود تو باشد ، "نه فقط رابطه تو با شخصی معين" ، زيرا هرگاه عشق به رابطه تبديل شود ، تنها يک نفر را در بر میگيرد نه كل عالم را، معامله ای بس خطرناک است برگزيدن يک نفر و مستثنی كردن كل عالم ، در جايی كه كل عالم متعلق به توست و تو متعلق به آن كل عالم پيوسته عشقش را بر تو جاری میسازد و پاسخ ندادن به آن بسی ناسپاسی است ... عاشق خورشيد باش ! ... عاشق ماه ، ستارگان ، درختان ، كوهها ، انسانها ، حيوانها. فقط يک عاشق باش "و بگذار كل، معشوق تو باشد" ... اين همان چيزی است كه تو را ديندار میكند ... آنگاه كه عشق تو در همه فضا گسترده شود و هيچ حد و مرزی نشناسد ، آنگاه كه هيچ چيز نتواند عشق را محدود سازد ، آنگاه كه عشق تو بر هيچ چيزی متمركز نيست و فقط حالتی از بودن است ، آنگاه عشق عبادت است ، مراقبه است و آنگاه عشق رهايی بخش است ... اشو
@sedaye_daron
اگر ذهن منحرف حواسپرت شد بیدرنگ بپرسید ، این فکرهای حواسپرت کننده برای چه کسی برمیخیزند؟ ... آن ، شما را بیدرنگ به نقطه "من" برمیگرداند ... رامانا ماهارشی
@sedaye_daron
از چرخش وقایع زندگی دلگیر مباش ... بسیاری از این وقایع ، فراسوی درک ما هستند ... تلاش برای فهم هدف جهانِ هستی با ذهن محدودمان ، مانند سنجش حجم اقیانوس با پیمانه است ... بیایید سعی نکنیم چراهای امور را در بیابیم ... بیایید کاملا بپذیریم که در هر وضعیتی ، حتی وضعیت نامطلوب ، نیکیِ پنهانی برای همه وجود دارد ...
اشو
@sedaye_daron
آن انرژی که شهوت خوانده میشود
همیشه متوجه یک شخص است ، شهوت ، مالکیت دارد
و به سبب همین مالکیت ، زشت است
تبدیل شهوت به مهر، یعنی که انرژی عشق تو
به شخص بخصوصی متوجه نیست ، فقط عطر خودت است
حضور توست ، فقط همانطوری که هستی است
جهت دار نیست ، بنابراین هر کس که نزدیک بیاید
عشق تو را احساس میکند و این مهر
مالکیت ندارد ، عشق با مالکیت ، عبارتی متناقض است
زیرا مالکیت یعنی اینکه تو آن شخص دیگر را
به یک شی،،ٕ تنزل داده ای
فقط اشیاء را میتوان مالک شد، نه افراد را
کیفیت اساسی یک فرد ، که او را از اشیاء متمایز میکند
آزادی اوست و مالکیت و تصاحب ، این آزادی را نابود میکند
بنابراین از یک سو می پنداری که آن شخص را دوست داری و
از سوی دیگر خود آن عصاره و کیفیت اساسی او را نابود میکنی
مهر ، رها کردن عشق است از چنگ مالکیت
آنگاه عشق فقط یک درخشش نرم است
بدون اینکه جهت دار باشد و متوجه یک شخص باشد
تو آنرا بارش میکنی ،فقط به این دلیل که سرشار از آن هستی
ولی این مسئله فکر کردن تنها نیست
شهوت باید از تمامی روند مراقبه گذر کند،تا به مهر تبدیل شود
مراقبه تمام احساس مالکیت ، تصاحب گری و حسادت را از بین خواهد برد و آن عصاره خالص ،
آن عطر عشق را باقی خواهد نهاد.
فقط انسانی که عمیقاً در مراقبه ریشه گرفته باشد
میتواند مهر بورزد...
اشو
@sedaye_daron
️ انسان بدونِ مراقبه (مدیتیشن) یعنی انسانی خالی از برکت، او فقط میتواند شِکوه و شکایت در برابر زندگی ابراز کند. در فقدان مراقبه، نگرش انسان ناگزیر به سوی منفیگرایی سوق مییابد و او تنها امور نادرست را برمیگزیند.
~ اُشو
@sedaye_daron
من هیچ ادعایی ندارم، نه خاصم، نه فرستادهای از جانب کسی. فقط روزی خواب بودم و حالا بیدارم. حقیقت این است که شما هم خواب هستید، در دنیایی از عادتها، باورهای نادیده و دیوارهای نامرئی. اما بیدار شدن ممکن است، تغییر ممکن است! وقتی آگاه شوی، وقتی چشم دلت را باز کنی، دیگر هیچچیز مثل قبل نخواهد بود. من این راه را رفتهام، و اینجا هستم تا یادآوری کنم: تو هم میتوانی بیدار شوی و به انسانی جدید تبدیل شوی.
✍🏻مترجم: سمانه سیگارچی
اشو
@sedaye_daron
ذهن انسان ، یک میمون است
اگر ذهنت را مشاهده کنی ، میتوانی ببینی ،
هرگز آرام نیست ، دشوار ترین کار برایش اینست که
،هیچ کاری نکند.
نظریه چارلز داروین ، شاید درست باشد و شاید نادرست
به احتمال زیاد ، نادرست است
زیرا ما هزاران سال است که ندیده آیم که میمونی از روی درخت پایین بیاید و شروع کند
مثل انسان راه رفتن ، و چرا بخش کوچکی از میمون ها به انسان ، تغییر یافته اند
و بقیه ی میمون ها ، میلیون ها سال است که همان میمون
باقی مانده اند؟
آیا به ذهنشان خطور نکرده است که عموزاده هایشان ، برادرانشان ، خواهرانشان و عروس و داماد هایشان ، چنان پیشرفت کرده اندو اینها هنوز از درخت آویزان هستند ؟!
رفتار یک میمون ، رفتار ذهن بیقرار است
که از اینجا به آنجا میپرد، از این شاخه به آن شاخه
هرگز ساکن نیست
حتی قادر نیست ، برای چند لحظه ، آرام بگیرد و بنشیند ، همیشه در فعالیت است چه فعالیت ها با معنی باشد ، چه بی معنی ،
چه مربوط چه نامربوط
ولی برخی انسان ها ترتیبی داده اند تا از این ذهن میمونی ،
بیرون بزنند
و قادر بوده اندتا هر زمان که میخواهند بدون عمل بمانند.
در مشرق زمین تمامی عرفا در طول قرن ها،
در یک نقطه توافق داشته اند
که اگر ذهن بتواند برای چهل و هشت دقیقه ،
بدون وقفه ساکت بمانداز چنگ آن خلاص شده ای
ولی ذهن نمیتواند حتی برای چهل و هشت ثانیه ساکت بماند
چه رسد به چهل و هشت دقیقه!
و تمامی کار یک رهرو همین است:
تغییر دادن ذهن میمونی و آنرا به وضعیت آرام در آوردن
، شاید این آخرین مرحله تکامل باشد...
@sedaye_daron
همهی ما رؤیاهایی داریم، اهدافی که میخواهیم به آنها برسیم. اما وقتی زمان رسیدن به آنها طولانی میشود، ذهن ما شروع به تردید میکند. ناامیدی سر میزند و شاید این سؤال را از خود بپرسی: “آیا واقعاً در مسیر درستی هستم؟”
قانون حیات این است: هر چیزی در زمان خودش شکوفا میشود.
همانطور که نمیتوانی یک درخت را مجبور کنی سریعتر رشد کند، نمیتوانی زندگی را وادار کنی تا همهی نتایج را فوراً به تو بدهد. اما این به این معنا نیست که هیچ اتفاقی نمیافتد. در واقع، تغییرات اغلب زیر سطح اتفاق میافتند، جایی که دیده نمیشوند. درست مثل بذرهایی که قبل از شکوفایی، مدتی در تاریکی خاک رشد میکنند.
اما در این فاصلهی زمانی چه باید کرد؟
۱. درک کن که زندگی فرایند است، نه فقط نتیجه.
ذهن ما به دنبال نتایج فوری است، اما واقعیت این است که مسیر، خود بخشی از نتیجه است. هر تجربهای که امروز داری، تو را برای آنچه در پیش است آماده میکند. اگر به نتیجهی دلخواهت نرسیدهای، به این معنا نیست که مسیر اشتباه است، بلکه یعنی روند هنوز کامل نشده است.
۲. تفاوت میان “تأخیر” و “
شکست” را درک کن.
ذهن ما اغلب فکر میکند که اگر چیزی فوراً اتفاق نیفتد، پس شکست خوردهایم. اما در واقع، تأخیر به معنای شکست نیست. گاهی، تو به زمان بیشتری نیاز داری تا رشد کنی، ظرفیت بیشتری پیدا کنی، و آمادگی پذیرش آن چیزی را که میخواهی داشته باشی.
۳. تغییرات نامرئی را ببین.
خیلی وقتها، وقتی چیزی را در دنیای بیرونی نمیبینیم، فکر میکنیم که پیشرفتی وجود ندارد. اما آیا درونت عوض نشده است؟ آیا درک عمیقتری از زندگی نداری؟ آیا صبوری و استقامتت بیشتر نشده است؟ اینها نشانههایی از حرکت در مسیر درست هستند.
۴. تمرکزت را از نتیجه به فرآیند تغییر بده.
اگر فقط به نتیجه نهایی فکر کنی، هر لحظهای که در آن هستی، به چشم یک مانع دیده میشود. اما اگر فرآیند را بپذیری، میبینی که هر لحظه درسی در خود دارد که تو را برای نتیجه آمادهتر میکند.
نتیجه همیشه در حال شکلگیری است، حتی اگر هنوز آن را نبینی. پس ادامه بده.
@sedaye_daron
مردم همچون صفحه هایی زیبا و خالی به این دنیا می آیند و سپس همه چیز به آنان اضافه می شود ... هر آنچه که به تو اضافه شده ، تو نیستی ، ولی تو با آن ها بسیار هویت می گیری ... اشو
@sedaye_daron
آگاهی و ایگو باهم جمع نمی شوند.
آگاهی ،حضور تو در لحظه ی حال است.
ایگو،غیبت تواز لحظه ی حال است.
💫💫💫
@ghodratebikaranedaroon
زندگی چیست؟ ...
زندگی چیزی نیست که بتوان آن را تعریف کرد و زندگی یک چیز هم نیست ، به تعداد مردمان زنده زندگی وجود دارد ... زندگی یک پدیده ی منفرد نیست .. زندگی من طعم خود مرا دارد ، زندگی تو فردیت خودش را دارد ... زندگی یک درخت ، زندگی تو نیست ، و زندگی یک رودخانه زندگی یک درخت نیست .. زندگی یک تکثر است ، زندگی میلیون ها شکل دارد ؛ چگونه می توانی آن را تعریف کنی؟ ... هیچ تعریفی حق مطلب را ادا نخواهد کرد ... آری ، زندگی را میتوان زندگی کرد ، میتوان آن را چشید ، ولی نمی تواند تعریف شود .. اشو
@sedaye_daron
خسته از روی زمستانم بهارم می شوی؟
باعث ِ آرامشم در روزگارم می شوی؟
زندگانی تادلت خواهدشکستم داده است
بعد ِ عمری سرنگونی اقتدارم می شوی؟
بودنِ من با نبودن فرق چندانی نداشت
چندروزی رانباشم ، بی قرارم می شوی؟
کار هرکس نیست باشد تاابد همراه من
تاهمیشه همدم من درکنارم می شوی؟
در زمان ِ روبه راهی اعتباری داشتم
در چنین آشفته حالی اعتبارم می شوی؟
عده ای تنهائی ام را از خود ِ من دیده اند
باوفایت پیش مردم افتخارم می شوی؟
از تمام راز گفتن ها پشیانم رفیق
گربگویم سِرِّ خودرا، راز دارم می شوی؟
#معصومه_صابر
@sedaye_daron
به هستی اعتماد کن ... در هستی جاری باش ... به تو قول میدهم چیزی برای ترس وجود ندارد ...
اشو
@sedaye_daron
ردیابی .. ِ
حالت احساسی-ذهنیتان را از طریق مشاهدهٔ خود به صورت عادت درآورید ... «آیا در این لحظه آرام هستم»؟ ... سوال بسیار خوبیست که بارها میتوانید آن را از خودتان بپرسید ... یا میتوانید بپرسید : «در این لحظه در درونم چه میگذرد»؟ ... دست کم نسبت به آنچه که در درونتان میگذرد همان اندازه علاقمند باشید که به رویدادهای بیرونی هستید ... اکهارت تله ، نیروی حال
@sedaye_daron