وقتی همه چیز نرم و آسان پیش میرود توکل آسان است ، ولی ارزشی ندارد ... وقتی که امور دشوار ، طاقت فرسا و غیرممکن میشوند و تو هنوز هم بتوانی توکل کنی ؛ وقتی که توکل کردن مطلقاً غیرمنطقی باشد و بازهم بتوانی توکل کنی ... فقط چنین توکلی ، یک نیروی دگرگون کننده میشود ... اشو
@sedaye_daron
آدمها هستن
که زندگی رو پیچیده میکنن
خود زندگی به طرز عجیبی سادهست
یاسوجیرو_اوزو
@sedaye_daron
آنگاه که مرگ فرا رسد ، آخرین "پرده نمایش" فرو میافتد و تمام بازیگران ناپدید میشوند ... همه شان به انرژی کیهانی تبدیل می شوند ... اگر با یاد داشتن این موضوع در دنیا زندگی کنی ، از تمامی بدبختیها رها میشوی ... "بدبختی ، نتیجه جدی گرفتن و شادمانی ، نتیجه آسان گرفتن زندگی است" ... اشو
@sedaye_daron
برای دستیابی به مراتب بالاتر آگاهی و ادراک الهی ، باید از طریق مراقبه ذهن را از عملکردهای دائمی و بی قرار خود رها کرد.
در آن حالت درونی شده ، ادراک معنوی یا شهود بیدار می شود. قوه ی شهود قدرت روح است و به او به ارث رسیده تا به وسیله آن حقیقت بطور مستقیماً و بدون واسطه درک شود.
همانطور که وسعت اقیانوس را
نمی توان در یک فنجان کوچک گنجاند ، دریافت خرد بی پایان الهی در جام محدود هوش انسانی نیز غیرممکن است. اگر بخواهید اقیانوس نامحدود حقیقت را در خود دارا باشید ، آگاهی انسان باید گسترش یابد.
#پاراماهانسا_یوگاناندا
@sedaye_daron
تو حاصل گذشتهات نیستی؛
تو انتخاب این لحظهای...
سادگورو میگه: «اگر کارمای همین لحظه رو با آگاهی انجام بدی، میتونی از تمام گذشتهات رها بشی.»
زندگیات رو هر لحظه میتونی از نو بسازی؛ با آگاهی، با حضور، با خودتِ واقعیت.
#سادگورو
@sedaye_daron
فراموش نکن تو برای آموختن
به این دنیا آمده ای
تمام مشکلات، دردها ،
تجربه ها و سختی های سر راهت
بخشی از فرایند یادگیری توست
در خلال این چالش ها رشد کن
و تصویر بزرگتر را ببین...
تا بتوانی به حقیقت خویش بیدار شوی...
@sedaye_daron
در جایی که با روح شما می لرزد، هرگز مجبور نخواهید بود برای عشق، توجه یا احترام التماس کنید.
در آنجا زمان خود به خود می گذرد، عشق احساس بی دردسری می کند و ارزش شما بدون نیاز به اثبات آن شناخته می شود.
زیرا وقتی در فضای مناسبی قرار می گیرید، چه رابطه باشد، چه پیوند، یک اجتماع و چه با خودتان، آنچه هستید کافی است و آنچه می دهید تجلیل می شود نه مشروط.
شما ساخته نشده اید که به زور در آن جا بیفتید یا کسی را متقاعد کنید که بماند.
شما ساخته شده اید تا با آزادی انتخاب شوید، با لطافت دیده شوید و بدون شک دوست داشته شوید.
عشق واقعی التماس نمی شود... شناخته می شود. مفتخر است. او از خودش مراقبت می کند.
و هنگامی که آن را پیدا کردید، آن را خواهید دانست: نه به این دلیل که درخشان تر است، بلکه به این دلیل که در نهایت آرامش را احساس خواهید کرد.
آنجاست. اونجا میمونی
@sedaye_daron
از خواستن و گدایی کردن و دعا کردن دست بردار. این فقط حماقت است ... تو خود حقیقت هستی ! ... من به شما میگویم : خواستن را متوقف کن ، گدایی کردن و دعا کردن را متوقف کن ! ... و تعجب خواهی کرد که این همان خواستن و گدایی کردن و دعا کردن بوده که مانع یافتن حقیقت بوده است ... اشو
@sedaye_daron
دست از نگرانی بردار!
به یاد داشته باش، همهچیز بهخوبی پیش میرود. تو در جهانی هوشمند زندگی میکنی که همهچیز را درباره تو میداند و میتواند از تو مراقبت کند. این جهان تمام نیازهایت را به بهترین شیوه برآورده میسازد، آن هم به روشهایی که حتی تصورش را هم نمیکنی.
به آن اعتماد کن.
به چیزی که درکش نمیکنی، ایمان داشته باش.
تمام ترسهایت را رها کن.
#رابرت_آدامز
@sedaye_daron
لحظهها را درياب ...
زندگی در فردا نه ، همين امروز است !
راه ها منتظرند تا تو هرجا كه بخواهی برسی !
لحظهها را درياب ، پای در راه گذار ...
رازِ هستی اين است ...
سهراب_سپهری
@sedaye_daron
خاص بودن ...
انسان ها سعی می کنند که ثابت کنند که خاص هستند. آن ها تلاش می کنند که به خود و دیگران بقبولانند که مرکز جهان هستی هستند ولی همهٔ ما خوب میدانیم که این مسئله حقیقت ندارد ... شما چگونه می توانید مرکز جهان باشید در حالی که جهان سال های سال بوده و شما اصلا نبودید و روزی خواهد رسید که باز شما نباشید و جهان همینطور وجود داشته باشد؟ ... "همهٔ ما تنها موج هایی هستیم که می آیند و می روند و در نهایت تنها اقیانوس است که باقی می ماند" ...
اشو ، 📗 کتاب این نیز بگذرد
@sedaye_daron
سببساز آرامش باش و هرجا هستی ، شادی و تكاپو را با خود به آنجا ببر ... و اين چنين است كه همهی موانع برداشته میشوند ... وين داير
@sedaye_daron
به نام آغاز
و به نام معلم
در هنگام آفرینشِ اولین حروف
و نخستین واژه
در تقدیر من اگر پرواز
اگر روشنایی ست
پیامبری از جنس تو
راهنمای اندیشه ی من است...
به نام آغاز
در هنگام آفرینش اولین واژه به نام معلم
@sedaye_daron
کاش می شد از این بیماری علاج ناپذیر «کسی بودن» شفا یافت و برای زمانی کوتاه به چشم نیامد یا نیاز به این رویت نداشت، نیاز به انعکاس، به تکثیر، به انتشار، انتشار خود.
گلی ترقی
@sedaye_daron
واکنش ، بخشی از خرد است
کاری که یک انسان با توجه به محیط اطرافِ خود انجام میدهد ، معیاری از خرد است.
وقتی انسانها تصویر بزرگتر را درک میکنند، کمتر تمایل دارند تا هیجانات ناکارآمد خود را بروز دهند.
#کرایون
@sedaye_daron
خنده را نیایش خودتان بکنید بیشتر بخندید ... هیچ چیز مثل خنده انرژیهای مسدود شدهتان رو آزاد نمیکند ... هیچ چیز مثل خنده شما را به معصومیت نمیرساند ... و هیچ چیز مثل خنده شما را کودکوار نمیکند ...
اشو
@sedaye_daron
عشق بورز و در عین حال در آن گم نشو ... ارتباط داشته باش و در عین حال تنها باش ، کاملاً تنها ... خوب بدان که تمام روابط یک بازی است ، یک نقش است که به تو داده شده است ، بازی را بازی کن و تا حد ممکن آن را زیبا و با مهارت بازی کن ... یک بازی هرچه باشد یک بازی است ، و یک بازی نمیتواند بدون قوانین وجود داشته باشد ... به آن وابسته نباش ، در آن جدی نباش ، همیشه اجازه بده که حس شوخ طبعی در تو زنده بماند ... صادق باش ولی غیر جدی ، نقشی که در زندگی به تو داده شده است را عالی ایفا کن ، اما فراموش نکن که تو نقشت نیستی ، با نقشت هویت نگیر ... همسر بودن ، مادر بودن ، پدر بودن و فرزند بودن و .... همگی نقشی است که باید به زیبایی ایفا کنی ، آنها را جدی نگیر ... اما آگاه باش که تو نقشت نیستی ، تو ورای همه نقشها و صورتها هستی .
@sedaye_daron
فرار نکن...
نه از درد، نه از تاریکی، نه از خودت.
زیرا آنکس که همیشه میدود، هرگز نمیفهمد از چه میگریزد.
در آینهی حقیقت بایست، بینقاب، بیبهانه...
و با خویشتن، بیرحمانه صادق باش.
زیرا دروغ به خود، زهر آرامیست که آهسته میکشد.
آگاهی، با پذیرش آغاز میشود...
با دیدن بیگریز، با ماندن در طوفان، با نگریستن به چشمان ترس.
و پس از آن، تمرین میآید.
تمرین بودن، تمرین ساختن، نه بهعنوان فرار از گذشته، بلکه چون دعوتی به حقیقتِ آینده.
قدمبهقدم، نه برای رسیدن به کسی یا چیزی،
بلکه برای آفریدن چیزی از درونت
که هنوز به دنیا نیامده…
اما حق دارد که متولد شود.
خویشتن را نساز، بیدارش کن.
او آنجاست، در پسِ تمام تردیدها،
در سکوتی که هنوز نامی ندارد.
.
.
.@sedaye_daron
غمزه را گو که به تاراجِ دل ما نرود
کس به اقلیمِ خراب از پی یغما نرود
ترکِ گلزارِ سرِ کوی تواَم ممکن نیست
عهد کردم که اگر سر برود، پا نرود
محض کفر است شکایت ز تو اما چه کنم؟
رشک، دردیست که از دل به مداوا نرود
#ادهم_نیشابوری
@sedaye_daron
لازمه اساسی دوستی اینست که به دیگری باید ،
آزادی مطلق داد که خودش باشد ، اگر خوشحال است ،
خوشحال باش ، او شادمان است ،
اگر تو نیز بتوانی خوشحال باشی و در شادی او
شریک باشی، خوب است .
اگر نمیتوانی تنهایش بگذار ، اگر او غمگین است ،
اگر بتوانی در اندوه او شریک شوی ، خوب است ،
اگر نمیتوانی و مایلی آواز بخوانی و احساس خوشحالی داری
او را تنها گذار ، او را همراه خودت نکش ، تنهایش بگذار.
آنگاه آهسته آهسته یک حرمت بزرگ برای یکدیگر ،
بر خواهد خواست ، آن حرمت پایه و اساس معبد عشق است.
@sedaye_daron
مدیتیشن به این معنی نیست که باید از زندگی فرار کرد
مدیتیشن نوع جدیدی از زندگی کردن را به شما می آموزد
زندگی شما در گذر خواهد بود ، حتی با شدت بیشتر ،
با لذت ، شفافیت و خلاقیتی بیشتر و در عین حال ، شما
کاملاً از آن جدا هستید و با این حالت ، عدم وابستگی را
تجربه میکنید ، فقط یک مشاهده گر هشیار بر فراز
تپه های دوردست ، که به سادگی هر آنچه در حال
اتفاق افتادن در اطراف است را تماشا میکند.
این آگاهی و این حالت مشاهده باید همواره در شما
بصورت شفاف و واضح باقی بماند.
در زندگی عادی و روزمره ، آگاهی ما مشغول هزار و یک چیز
در بیرون است ،فقط لازم است ارتباط آگاهی با دنیای بیرون
را قطع کنیم و اجازه دهیم در خودش استراحت کند
و آرامش یابد و در اینصورت به مقصد رسیده ایم ...
هسته اصلی و روح مراقبه اینست که آموزش ببینیم ،
چگونه مشاهده کنیم ؟
به عبارت ساده در گذر هر فکر ، هر تصمیم و انجام هر عملی
مانند گذر مداوم افکار از مسیر ذهن ، هنگام شنیدن آواها
تصمیم به انجام کارهای روزمره با تمرین و ممارست ،
شاهد افکار و اَعمال بدن خودمان باشیم....
@sedaye_daron
آنان که عشقبازی عمیق و تانتریک را تجربه کرده اند ، می دانند که در هنگام همآغوشی لحظه ای فرا میرسد که هر دو طرف محو می شوند ، در آنجا دیگر هیچ کس وجود ندارد ، جایی که بی نشان حضور یابد ، چه چیز دیگری میتواند وجود داشته باشد؟ ... حضور او آنقدر وسیع و گسترده است که تمام چیزهای دیگر را محو می کند ، درست مانند زمانی که آفتاب می تابد و سایه ها محو میشوند ... در آن هنگام عاشق و معشوق محو می شوند اما هر دو نسبت به این محو شدگی آگاه هستند ... یعنی خودشان می دانند که غایب هستند ، که محو شده و وجود ندارند ؛ این بسیار رازآمیز و عجیب است ... اگر آنها وجود ندارند ، پس چگونه می دانند که وجود ندارند؟ ... گویی آنها به بُعد سوم صعود میکنند و دقیقا مانند یک شاهد ، خودشان را نظاره می کنند ، نسبت به حضور و غیاب خودشان به غایت هوشیار و آگاه هستند و عجیب تر انکه به یقین می دانند که در این محو شدگی، بیشتر از هر زمان دیگری وجود دارند ... در واقع در می یابند که این اولین بار است که به صورت واقعی وجود دارند و وجودشان ازلی و جاودانه است ... آنها وقتی که از آن فضای تانتریک خارج می شوند ، هیچ کلمه ای برای توصیف آنچه که دیده و حس کرده اند نمی یابند ... حکمت تانترا
@sedaye_daron
دست از نگرانی بردار!
به یاد داشته باش، همهچیز بهخوبی پیش میرود. تو در جهانی هوشمند زندگی میکنی که همهچیز را درباره تو میداند و میتواند از تو مراقبت کند. این جهان تمام نیازهایت را به بهترین شیوه برآورده میسازد، آن هم به روشهایی که حتی تصورش را هم نمیکنی.
به آن اعتماد کن.
به چیزی که درکش نمیکنی، ایمان داشته باش.
تمام ترسهایت را رها کن.
#رابرت_آدامز
@sedaye_daron
این جسم فقط روی زمین میتواند تجربه ی اکنونت را داشته باشد
سخت یا آسان ، هرچه که باشد
به آن اجازه ی تجربه کردن دهید و نترسید
لذت ببرید از فراز و فرودهایش
لذت ببرید از بالا رفتن و پایین رفتنش
از بیاشتهایی و حس گرسنگی اش و عطش هایش
از ضعف و قوتش،
از بی حالی و خوش حالی
به هیچ احوال و احساسی نچسب
فقط خوب تماشا کن و لذت ببر
که این فرصت بسیار ارزشمندیست برای روحِ نامحدودت
نووش جان کن تمام زندگی را
وقتی تمام زندگی را بدون چسبیدن به آن ، نوش کنی ،
خودِ نامحدودِ بینیازت را پیدا میکنی
تنها راه حضور آن خودِ یگانه،
کنار رفتن این خودِ کاذب هست.
و تنها راه کنار رفتن این خودِ کاذب،
مشاهدهی کامل و پذیرش تمام تجربههای زندگی بدون برچسب ذهنی هست...
@sedaye_daron
ختم کلام اینکه اگر ذرهای هوشمندی در تو باشد. این چالش را قبول میکنی که قبل اینکه مراسم تشییع جنازه ات برگزار بشه، خودت رو بشناسی. بله خودت رو بشناسی.
هیچ اشکالی در این نیست که تشییع جنازه به جای فردا امروز برگزار بشه.
زیرا کسی که به شناخت خودش نائل بشه، هیچ مرگی نخواهد داشت.
تنها راه کمال تجربه بیمرگی و جاودانگی ست.
سپاسگزارم
✍️اشو
@sedaye_daron
چشمان خود را ببندید و به درون حرکت کنید ... همه عرفان جهان در این نکته توافق کامل دارند : شما همان کسی هستید که در جستجویش هستید ... جوینده مورد جستجو است ، تیر همان هدف است ... مشاهده کننده ، همان مشاهده شونده است ... اشو
@sedaye_daron
هدف از مراقبه (مدیتیشین) این است که هدفی نداشته باشیم.
نه!
صبر کن!
این هم خودش یک هدف است: این که بخواهیم هدفی نداشته باشیم!
پس ما فقط هدف هایمان را نگاه میکنیم.
ما افکاری را که به دنبال هدف هستند را میبینیم که بلند میشوند و محو میشوند.
ما متوجه صداهای سرمان میشویم که میآیند و میروند.
ما میبینیم که اهدافمان میآیند و میروند
تصوراتمان از آینده میآیند و میروند
اما لحظه حال این طور نیست.
لحظه حال بدون هدف است اما به همه هدف ها اجازه بودن میدهد.
لحظه حال بدون زمان است ولی زمان را مجاز میداند.
لحظه حال بی حرکت است اما همه حرکات را در بر میگیرد
این خانه توست
تو مدتها قبل به اهدافت رسیده ای....
#جف_فاستر
@sedaye_daron
چنین نیست که لحظاتی بدون تفکر وجود نداشته باشند. پپ میگوید که وجود دارند. تمام کسانی که وارد فضای درونی انسان شدهاند، می دانند که فاصلههایی وجود دارند. ولی شما به نوعی آنها را از دست میدهید، زیرا آن لحظات در زمانحال وجود دارند. تو از یک فکر به فکری دیگر میپری و بین او فکر یک فاصله هست. در این بین بهشت وجود داشت. تو از یک جهنم به جهنم دیگر میپری. در بین دو فکر بهشت هست، ولی در این بین تو نیستی ! تو همراه یک فکر به فکر دیگر میپری.
هر فکر به نفس تو خوراک میدهد، کمک می کند که باشی، تو را تعریف میکند، به تو محدودهای، شکلی، اندازهای و هویتی میدهد. تو به آن فاصلهی بین دو فکر نگاه نمیکنی زیرا نگاه کردن به آن فاصلهی بین دو فکر یعنی نگاه کردن به چهرهی اصیل خودت، که هویتی ندارد. نگاه کردن به آن فاصله یعنی نگاه کردن به جاودانگی جایی که در آن گم خواهی شد.
تو از نگاه کردن به آن فاصلهها چنان وحشت داری که تقریباً ترتیبی دادهای که آنها را از یاد ببری.
در بین دو فکر یک فاصله هست، ولی تو آن را نمیبینی. یک فکر را میبینی، سپس فکر دیگر را میبینی، سپس فکری دیگر .... فقط قدری تماشا کن.
فکرها روی همدیگر سوار نیستند و همدیگر را نمیپوشانند . هر فکر جدا و مستقل است. در بین هر دو فکر باید فاصلهای باشد. فاصلهای هست و آن میانپرده، همان دروازه است. از آن دروازه میتوانی بار دیگر وارد جهانِهستی شوی.
از آن دروازه تو از باغ عدن اخراج شده بودی. از آن دروازه بار دیگر وارد باغ عدن خواهی شد، بار دیگر مانند مارمولکی خواهی شد که روی سنگ مشغول آفتابگرفتن است.
@sedaye_daron
#اوشو