📌 توزیع درآمد در نظام بازار
🎯 @Signal99
🌀 توزیع درآمد، همواره یکی از دلمشغولیهای اقتصاددانان بوده است. با آنکه آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد، تحقیق درباره ماهیت و علل ثروت ملل را بیش از هر چیز مورد توجه قرار داد، اما دیوید ریکاردو در کتاب خود با عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیات»، توزیع ثروت را در کانون بررسی خود قرار میدهد و به بحث در مورد توزیع محصول و درآمد حاصل از زمین بین سه طبقه مالک، سرمایهدار و کارگر میپردازد. در واقع نظریه توزیع از دیدگاه ریکاردو، کلید اصلی مکانیسم کلی نظام اقتصادی است. در همین راستا، ریکاردو در نامهای به تاریخ نهم اکتبر ۱۸۲۰ به مالتوس مینویسد: «اقتصاد سیاسی از نظر شما تحقیق در مورد ماهیت و علل ثروت اقتصادی است. در صورتی که از نظر من قوانینی است که بر اساس آنها تولید صنایع در جامعه میان طبقات مختلف تقسیم میشود و هدف اصلی بررسی اقتصادی را تشکیل میدهد. در این مورد امکان ندارد که بتوان قانونی از نظر کمی طرح کرد، ولی امکان طرح قوانینی که با نسبتهای تولید سر و کار دارد زیاد است. هر روز که میگذرد، قانعتر میشوم که تحقیق اولی در مورد اقتصاد بیهوده و قوانین توزیع ثروت، تنها هدف واقعی این علم است.»
🌀 بسیاری از مردم به گونهای در مورد توزیع درآمد صحبت میکنند که گویا تولید و توزیع دو فرآیند جداگانهاند، به نحوی که کالاها نخست تولید و سپس توزیع میشوند. چنین چیزی، در نظام بازار رخ نمیدهد. کالاها به عنوان اموال کسانی که تهیهشان کردهاند، به بازار میآیند. در یک نظام بازار آزاد رقابتی، هر عامل تولید به اندازه محصولی که تولید میکند به دست میآورد. به بیان جان کلارک، «رقابت آزاد، مایل است به نیروی کار همان چیزی را بدهد که نیروی کار میآفریند، به سرمایهدار آنچه سرمایه میآفریند و به کارآفرینان، آنچه تعاون و همکاری میآفریند. رقابت آزاد مایل است به هر تولیدکننده، میزانی از ثروت را بدهد که خودش ایجاد کرده است.»
🌀در واقع در نظام بازار، مکانیسم قیمت فرآیند توزیع درآمد را به صورت کاملا همبسته با فرآیند تولید تعیین مینماید، به نحوی که هر کس متناسب با مشارکتی که در تولید دارد، درآمد کسب میکند. به بیان هایک «البته غیرمنطقی خواهد بود اگر از عملکرد این نظام، انتظار بیشتری داشته باشیم. نظامی که در آن عاملان مختلف برای نیل به اهداف مشترک کار نمیکنند، بلکه فقط به این علت با هم همکاری میکنند که بتوانند از آن طریق متقابلا به یکدیگر در جهت تعقیب جداگانه منافع فردیشان یاری دهند. در واقع چیز دیگری در نظمی که در آن مشارکتکنندگان آزادند، امکانپذیر نیست».
🌀 برای درک بهتر موضوع توزیع درآمد در بازار، باید توجه داشت که قیمتها در بازار عوامل و نهادههای تولید نیز، همانند سایر بازارهای کالا و خدمات، عمل میکند. برای مثال بازار نیروی کار ساده را در نظر بگیرید. در بازار نیروی کار ساده، از یک طرف افرادی هستند که عرضهکننده نیروی کار هستند و هرچه دستمزد بالاتری پیشنهاد شود، نیروی کار بیشتری در بازار عرضه مینمایند. از طرف دیگر افراد و بنگاههایی وجود دارند که تقاضاکننده نیروی کار ساده هستند و هرچه دستمزد بالاتری پیشنهاد گردد، تقاضای کمتری برای نیروی کار خواهند داشت. بر این اساس مکانیسم قیمت با توجه به عرضه و تقاضای نیروی کار ساده، یک دستمزد تعادلی در بازار برقرار مینماید که در آن نرخ دستمزد، نه مازاد عرضه نیروی کار وجود دارد و نه مازاد تقاضای نیروی کار وجود خواهد داشت. متن کامل
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🗽دموکراسی یا بازار؟
🎯 @Signal99
🌀 رای دهنده با رای دادن به یک نامزد انتخاباتی خاص، صرفا ترجیح نسبی خود را نسبت به یک یا دو حاکم بالقوه نشان میدهد. او باید این را در چهارچوب این قاعده اجباری نشان دهد که چه او رای دهد یا ندهد، یکی از افراد طی چهار سال آینده بر او حکومت خواهد کرد. در یک دموکراسی نمیتوان گفت کسانی که رای نداده اند از حاکمان حمایت میکنند. همچنین این عبارت دربارهٔ رای دهندگان به نامزدهای شکست خورده نیز صادق است. اما حتی کسانی که به برنده رای داده اند نیز ممکن است صرفا بین بد و بدتر انتخاب کرده باشند. اما در خرید آزادانه از بازار، مردم خود را خریداران کالاهای مفید میدانند نه انتخاب کننده بین بد و بدتر
🌀 پروفسور میزس، بسیار زیرکانه به موقعیت متناقض بسیاری از روشنفکرانی اشاره کرده که ادعا میکنند مشتریان به اندازه ای بی توجه یا بی صلاحیت هستند که نمیتوانند عاقلانه در بازار دست به خرید بزنند حال آنکه آنها همزمان فضایل دموکراسی را مورد ستایش قرار میدهند، جایی که همان مردم به سیاستمدارانی که نمیشناسند و به سیاستهایی که به دشواری میفهمند، رای میدهند.
🌀اشتباه، همیشه در مسیر انتظار تا تحقق رخ میدهد اما بازار آزاد این اشتباه را به حداقل ممکن میرساند. نخست، معیاری مطمئن با کارآیی سریع و فهم آسان وجود دارد: سود یا زیان. سود نشانهٔ مسیر درست کارآفرین در ارضای خواسته های مشتری است و بالعکس... همچنین، سود و زیان؛ وظیفهٔ خارج کردن پول از دست کارآفرینان بد و قراردادن آن در دست کارآفرینان خوب را نیز ایفا میکند. ادامه در لینک پایین ...
✍️مورای روتبارد-قدرت و بازار
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌عدم استقلال بانکهای مرکزی منجر به افزایش تورم میشود
🌀نمودار عالی امروز از انستیتو تحقیقاتی BCA، نشان میدهد که تورم در کشورهایی که بانک های مرکزی استقلال کمتری دارند، بیشتر است. در جریان کرونا، دولتها و بانکهای مرکزی همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتند، از این رو در سالهای آتی استقلال بانکهای مرکزی محک جدی خواهد خورد. فدرال رزرو نیز از این قاعده مستثنی نیست. آیا با رسیدن به حالت عادی، بانک مرکزی میتواند حداقل بخشی از محرکهای فوق العاده عظیم خود را معکوس کند؟ به خصوص با توجه به افزایش گسترده بدهی های دولت در نتیجه محرکهای اقتصادی بی سابقه؟ افزایش بازده اوراق خزانه میتواند اوضاع را پیچیدهتر نیز بکند. بدیهی است که وزیر خزانهداری آمریکا، جنت یلن، رئیس سابق فدرال رزرو نیز هست که این موضوع، استقلال بانک مرکزی آمریکا را بیش از پیش مورد توجه قرار میدهد. این نکته را نیز توجه کنید که تورم بالا یکی از سادهترین راهها برای کاهش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کرونا؛ ویروس چینی
⭕️ نزدیک سال نو میلادی بود، چینیها به بیمارستان مراجعه میکردند و جملگی میمُردند، اسکن ریه متفاوت بود، بسیاری مُردند اما "حزب کمونیست" گفته بود فعلاً صدایش را درنیاورید، پزشکی گفت ویروسی شبیه "سارس" آمده که داروها اثری روی آن ندارند، دستگیرش کردند، اوضاع خراب شد، خبر آمد که حالا ویروسی آمده که از حیوان به انسان منتقل میشود ولی انتقال انسان به انسان ندارد.
⭕️ شهرهای چینی قرنطینه شد اما پروازهای بین المللی همچنان برقرار ماند. حالا، یک سال بعد، اوضاع جهان دیدنی است. بریتانیاییها به بیمارستان مراجعه میکنند، پزشکان متوجه میشوند ویروس کرونا جهش یافته است، همه دنیا مطلع میشود، پرواز به بریتانیا ممنوع میشود و در سایر کشورهای اروپایی خبری از این ویروس جهش یافته نیست.
⭕️ در اواخر جنگ جهانی دوم، آلمانها میدانستند که شکست قطعی است و میان مردم حرفی از پیروزی نبود اما در کوچه پس کوچههای برلین صدای مردم به گوش میرسید که میگفتند «کاش بریتانیاییها قبل از روسها به اینجا برسند.»
✍️ یوسف خوشهچین
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🌀در اوایل سال ۱۹۱۹، شهر آستراخان در نزدیکی مصب رودخانه ولگا، آخرین پرچین و مانعی بود که نیروهای دریاسالار کولچاک را در شمالشرق از نیروهای ژنرال دنیکین در جنوبغرب جدا میکرد. شاید این وضعیت توجیهکنندهی خشونت غیرمتعارفی باشد که در سرکوب اعتصابهای کارگران در مارس ۱۹۱۹ در این شهر بکار برده شد.
🌀آغاز اعتصاب در اوایل ماه مارس، هم دلایل اقتصادی(سهمیه بسیار اندک مواد غذایی) و هم دلایل سیاسی داشت. هنگامی که در دهم مارس، هنگ ۴۵ پیادهنظام از شلیک به صفوف کارگران در مرکز شهر خودداری کرد، اعتصاب گسترش خطرناکی یافت. سربازان به صفوف اعتصابیون پیوستند و مرکز حزب بلشویک را غارت کردند، و چندین نفر از سردمداران حزبی را کشتند. به همین دلیل «سرگئیکیروف» رئیس کمیتهی انقلابی نظامی، دستور استفاده از همهی وسایل را برای «نابودی بیامان شپشهای گارد سفید» صادر کرد. نیروهایی که به هنگ خود وفادار مانده بودند به همراه واحدهای عملیاتی چکا، همهی راههای خروج از شهر را به اشغال خود درآوردند و به صورتی منظم به بازپسگیری و تسخیر مجدد شهر پرداختند.
.
🌀 از آنجا که زندانها دیگر جای خالی نداشت، شورشیها و اعتصابیها را در قایقهای باری که یدک کشیده میشدند، سوار کردند و در حالیکه به گردنشان سنگ آویزان کرده بودند، آنها را در گروههای صدنفری به رودخانه انداختند. از ۱۲ تا ۱۴ ماه مارس بین دو تا چهار هزار اعتصابی و شورشی یا تیرباران شدند و یا در ولگا غرق شدند.
.
🌀 از ۱۵ مارس، «بورژوازی» شهر نیز مشمول سرکوب شد. ادعا شد که آنها محرکان توطئه «گاردهای سفید» بودهاند و کارگران و سربازان فقط افرادی بودند که به وسیلهی آنها به راه انداخته شده بودند. دو روز تمام خانههای تجار ثروتمند آستراخان غارت شد، و صاحبان آنها بازداشت و تیرباران شدند. در مورد این پرسش که چه تعداد «بورژوا» قربانی قتلعامهای آستراخان شدند، تخمینهای غیر دقیق، رقم ۶۰۰ تا یکهزار نفر را به دست میدهد.
🌀 در مجموع در طول یک هفته بیش از ۳تا۵ هزار نفر اعدام شده، یا در آب غرق شدند. تعداد کمونیستهایی که کشته شدند و در هجدهم مارس با تشریفات فراوان به خاک سپرده شدند تنها ۴۷ نفر بود. از سلاخی انجام گرفته در آستراخان تا مدتها فقط به عنوان یک رویداد گذرا و کماهمیت جنگ بین سرخها و سفیدها نام برده میشد. امروز بر اساس اسناد به دست آمده از بایگانیها، محتوای واقعی آن آشکار میشود. سلاخی آستراخان بزرگترین قتلعامی بوده است که قدرت بلشویکی قبل از قتلعام کرونشتات از کارگران به عمل آورده است.
.
✍️کتاب سیاه کمونیسم- نیکلاس ورث
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کارکرد کارگاههای بد وضعیت
⭕️ اخیرا روزنامه نیویورکتایمز گزارشی در مورد نوکوتولا موسانگو منتشر کرد. او کارگر یک کارگاه تولید لباس در شهر نیوکاسل آفریقای جنوبی است. موسانگو ساعتهای طولانی را در شرایط سخت کار میکند درحالیکه دستمزد او فقط ۳۶ دلار در هفته است که واقعا مقدار کمی است، حتی در مقایسه با شرایط خود آفریقای جنوبی که حداقل دستمزد قانونی در آن ۵۷ دلار در هفته است. بسیاری کارگاه موسانگو را کارگاه بد وضعیت مینامند. آیا میتوان استدلال موجهی در دفاع از کارگاههای بد وضعیت ارائه کرد؟
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ به نظر میرسد سیاستهای 4 ساله ترامپ در اعمال محدودیت واردات کمک چندانی به کاهش تراز تجاری این کشور نکرده باشد!
⭕️ آمار امروز نشان میدهد که تراز تجاری آمریکا در سال گذشته به 678.7 میلیارد دلار رسیده که حدود 102B$+ رشد سالانه داشته و بالاترین سطح از بحران اقتصادی سال 2008 است! چین در سال گذشته موفق شد تا با پیش افتادن از مکزیک و کانادا ... حایز رتبه اول شریک تجاری با آمریکا شود.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 ستیزهجویی با دانش
⭕️ سال گذشته هایت و پنج همکارش، مقالهای در نشریهای معتبر منتشر کردند و نسبت به فقدان تنوع عقاید در علوم اجتماعی هشدار میداد. بیش از شصت دانشمند دیگر در این باره نظر دادند اما همگی موافق بودند که این فقدان،خسارت بار بوده است خصوصا وقتی موضوع پژوهش، ایدئولوژی و باورهای فرد است.
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ دادهنما | ۱۰ کشوری که بیشترین واکسن را به شهروندان خود زدهاند (اعداد تعداد دوز به ازای هر ۱۰۰ نفر)
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 چرا میلیاردرهای چینی مدام ناپدید میشوند؟
⭕️ حدود صد روز از ناپدید شدن «جک ما» بنیانگذارسایت «علی بابا» میگذرد. او بعد از سخنرانی که در ۲۴ اکتبر داشت و انتقاداتی که از دولت چین کرده بود، دیگر در انظار دیده نشد. اما جک ما اولین میلیاردر چینی نیست که ناپدید میشود!
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 شاید حالا این کلیپ یک طنز باشه اما ازادی شکننده است, و به قیمت زندگی شما تمام خواهد شد.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎙 چگونه در بورس دو میلیون دلار بدست اوردم؟ بخش اول
⭕️ نیکلاس داوراس، یک مهاجر مجارستانی نشان داد، یک فرد چطور با شناسایی اشتباهاتش و تکرار نکردن آن میتواند موفق شود.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ بعد از فرار از کره شمالی و اردوگاههای کار اجباریاش در نهایت به کره جنوبی رسیدم و چندی بعد در دانشگاه ثبت نام کردم. همیشه از دست دانشجویان چپ گرای دانشگاه عصبانی میشدم، آنها همیشه سعی میکردند توجه مرا به کمبودها و نقایص نظام سرمایهداری کره جنوبی معطوف کنند. آنها میگفتند: " شمال هر عیبی داشته باشد، حداقل از مفاسد سرمایهداری و نبرد پایانناپذیرش برای سود بیشتر در امان مانده است ".
⭕️ آنها همیشه مرا با جملات روشنفکرمآبانه درباره طبقه، حکومت، امپریالیسم و غیره بمباران میکردند و مدام به نظرات متفکران چپگرای غربی ارجاع میدادند. اما من درنهایت یک حرف برای آنها داشتم: " اگر خیلی دوستدار نوع حکومتداری کمونیست کره شمالی هستید، خب تشریف ببرید شمال، چند روز که بگذره بعید میدونم باز هم نظرتون در مورد کره شمالی کمونیست و رهبر کبیرش کیم ایل سونگ این باشد ".
✍️ آکواریومهای پیونگ یانگ-کانگ چول هوان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 چرا رونالد ریگان میگوید که اگر فاشیسم بخواهد به آمریکا بیاید به نام لیبرالیسم خواهد آمد؟
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 طراحی و مدلسازی با دانش محدود ما سازگار نیست
🎯 @Signal99
🌀 در حالی كه انسانها به تنهايی برای رسيدن به اهداف خود دست به اقدام میزدند، برای تسهيل آنچه از ديگران طلب میكردند به ايجاد صدا پرداختند. بدين ترتيب سخن گفتن نتيجهی اقدام انسانی بود ولی نه نتيجهی طراحی عامدانهی او، آنچه به طور طبيعی به تكامل زبان انجاميد. اين تكامل شايد با راندامان و كارايی علمی به جلو نرفته باشد. اما به اندازهی كافی برای ميسر گشتن تكامل تمدن موثر و كارآمد بوده است. كارايی برنامههای دولتی چنانچه با چنين چيزی مقايسه شود ابداً تاب نمیآورد.
🌀 با اين حال صنعگراها استدلال میكردند كه يك جامعهی برنامه ريزی نشده بی حساب و كتاب و آشفته خواهد بود و با دانش كافی میتوان جامعهای از هر نظر بی عيب و نقص و كارآمد ساخت. در چنين جامعهای نه مازادی (مصرف نشده) و نه كمبودی خواهد بود. بازارهای بورس ديگر سقوط نمیكنند و (نرخ) پول رايج دچار نوسان نمیگردد. شايد حتی بتوان به نحوی اين جامعه را طراحی كرد كه اعضايش در هماهنگی كامل با اهداف اجتماعی مطلوب به جلو روند، درست به همانگونه كه آنها در يك جنگ دست در دست يكديگر به سوی پيروزی گام بر میدارند.
🌀 هايك (در پاسخ آنها) بی پرده و صريح اظهار داشت كه دانشی كه صنع گراها در جستجويش هستند حاصل نشدنی است. غير ممكن است بتوان طراحی اعمالی كه فردا قرار است انجام شود را بر اساس آن چه ديروز مردم عملی كرده اند به انجام رساند. (اعمال) مردم را نمیتوان پيش بينی كرد. انسانها از بنياد متفاوت از اشياء فيزيكی هستند كه دانشمندان آنها را مورد آزمايشات خود قرار میدهند. يك دانشمند میتواند هر آن چيزی را كه برای دانستن حركت يك شيء مورد نياز است بياموزد، و چنين دانشی با گذشت زمان نيازمند تغيير نيست. اما موجودات بشری بر اساس عوامل و انگيزههای روان شناختی دست به اقدام میزنند كه پوشيده است، اغلب حتی از خود آنها. جامعه از اشيايی كه بتوان آنها را طبقه بندی كرد و به پيروی از قوانين علمی واداشت تشكيل نشده است، جامعه از افراد بی نظم و غير قابل پيش بينی به وجود آمده است.
✍️ وندی مک الروی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
#تویت_اقتصاد
🌀 در رسانه های دولتی دلیل افزایش قیمت میوه قبل عید را دلال ها، عدم نظارت و توزیع مناسب معرفی میکنن.
🌀 اما دلیل واقعی را باید در پرینتر های بانک مرکزی که با سرعتی هر چه بیشتر در حال چاپ پول هستند (جهت پرداخت پول مفت به همین رسانه ها) و ارزش پول ملی را هر روز پایینتر می آورد جست و جو کرد.
🌀 باید دلیل را در ایجاد انحصار در توزیع به علت همین نظارت ها و قوانین که در مقایس کلی باعث کاهش تولید نیز شده است، جست وجو کرد. دادن این ادرس های غلط، فقط برای فریب افکار عمومی است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🌀 ایده کنترل اجاره برای اقتصاددانان همانقدر مرده است که بحث کردن در مورد اینکه آیا خورشید به دور زمین میگردد یا بالعکس. در سال ۱۹۹۲ یک نظرسنجی نشان داد که ۹۳ درصد اقتصادانان آمریکایی و کانادایی اعلام کردند که ایجاد سقف برای اجاره باعث کاهش تعداد و کیفیت واحدهای مسکونی میگردد. حتی اسار لیندبک، اقتصاددان سوئدی در این مورد گفت که بنظر می آید برای نابودی یک شهر، به غیر از بمباران آن، هیچ راهی موثرتر از مقررات کنترل اجاره نیست. اما هیچوقت نباید فرصت جویی اهل سیاست را دست کم گرفت. آنها دوست دارند اینطور تظاهر کنند که قهرمان نجات بخش مردم عادی هستند.
🌀 کنترل اجاره دوبار در آمریکا در سطح ملی اجرا شد، یکی در سال های سخت جنگ جهانی دوم و دیگری در ۱۹۷۱ بعنوان بخشی از مبارزه رئیس جمهور نیکسون با تورم. وقتی مقررات وضع شده توسط نیکسون منقضی شد بسیاری شهرها همچنان شکلی از کنترل اجاره را حفظ کردند. با وجود آزادسازی های اقتصادی صورت گرفته همچنان ایده کنترل اجاره محبوبیت بسیاری دارد. در ژوئن ۲۰۰۸ در انتخاباتی حمایت خود از مقررات کنترل اجاره را ادامه دادند. دموکرات های منتخب مردم در نیویورک تصمیم دارند بعضی از مقررات کنترل اجاره قدیمی را دوباره احیا کنند. چنانکه پل کروگمن میگوید “حالا شما میفهمید چرا اقتصاددانان بی خاصیت هستند، چون مردم تمایلی ندارند به آنها گوش کنند.” متن کامل مقاله
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎧فصل سوم کتاب صوتی "چرا ملت ها شکست می خورند"
🔻تولید فقر و غنا(60 مگابایت)
✍️عجم اغلو -جیمز رابینسون
🔖سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کوبا ، این بهشت مارکسیستی جهان
🎯 @Signal99
🌀وقتی باتیستا، دیکتاتور کوبا، در ژانویۀ ۱۹۵۹ فرار کرد و فیدل کاسترو و یارانش تفنگشان را به نشانۀ پیروزی بلند میکردند، هیچ هنرمند سوررئالیستی با همۀ تواناییاش در خیالپردازی فکر نمیکرد نیمقرن بعد کوباییها به بهترین تعمیرکاران ماشینهای کلاسیک آمریکایی تبدیل شوند؛هیچ نویسندۀ داستانهای علمیـتخیلی تصور نمیکرد نیمقرن بعد ماشینهای آمریکایی دهۀ ۱۹۴۰ همچنان در خیابانهای کوبا جولان خواهند داد و شهر به موزۀ بزرگی از خودروهای کلاسیک بدل میشد این عتیقههای تمیز و براق جاذبۀ توریستی کوبا میشود.
🌀 مارکسیستها از روز اول در یک چیز تردیدی نداشتند: اینکه مارکسیسم «مترقیترین» جنبش است و همۀ مخالفانشان را از لیبرال تا محافظهکار، از کاپیتالیست تا دهقان، از دموکرات تا سلطنتطلب، «مرتجع» و «واپسگرا» مینامیدند. البته در قرن بیستم همۀ جریانهای سیاسی همدیگر را «مرتجع» مینامیدند. اما واقعیت این است که ناسزای «مرتجع» را چپها به همه یاد دادند و دیگران هم برای اینکه انبان ناسزاهای سیاسیشان خالی نماند، این ناسزا را هم علیه حریفان به کار میبردند. ولی سند منگولهدار این تعبیر به نام مارکسیستها بود.
🌀 مارکسیسم (با همۀ شاخههایش) اصلاً با این هدف آزادیهای فردی را محدود کرد و بخش بزرگی از فردیت انسان را گرفت که او را به سطح بالاتری از پیشرفت و آزادی برساند. این هم نوعی قرارداد اجتماعی بود: فرد بخش بزرگی از حقوق فردی و آزادیهایش را میداد و در قبالش امنیت اجتماعی میگرفت. معقول و منصفانه به نظر میرسید.
🌀 اما وقتی میبینیم تعمیرکار آفتابسوختۀ کوبایی سر در کاپوت یک کادیلاک ساخت ۱۹۵۰ فرو کرده تا مشکل سیمکشی آن را حل کند. همهچیز دوباره نامعقول به نظر میرسد؛ «زمانپریشی» آزاردهندهای در اینجا رخ داده... مرد تعمیرکار سر از کاپوت درمیآورد، چشمانش را تنگ میکند و شمع ماشین را در آفتاب با دقت نگاه میکند. چرا بهشت مارکسیستی به جای آنکه آینده را نشان دهد به موزۀ زندۀ گذشتههای دور بدل شد؟ چرا جنبشی که شعارش «ترقی» بود از آخرین واگن تاریخ بیرون افتاد؟ کلیترین و سادهترین جواب این است که مارکسیسم از لحظۀ تولد «واکنشی به پیشرفت» بود.
🌀 مارکسیسم واکنش به انقلاب صنعتی بود، میخواست انسانها را از بلایای پدیدآمده در پی انقلاب صنعتی نجات دهد و متوجه نبود نفس این واکنش «محافظهکارانه» است. هیچ مارکسیستی برنمیتافت کسی او را «محافظهکار» بنامد، اما واقعیت این است که مارکسیسم (یعنی اندیشههای مارکس و انگلس) واکنشی بود. سرنوشتی که انقلاب صنعتی برای مردم انگلستان رقم زده بود؛ یعنی درک آنها از اقتصاد کاپیتالیستی بر مبنای آن چیزی بود که دو سه نسل پیش از آنها از انقلاب صنعتی درک کرده بودند. بنابراین مارکسیسم از ابتدا شورشی علیه انقلابی صنعتی بود که موتور محرکش سرمایۀ خصوصی بود.
🌀 پس مارکسیسم نوعی انقلاب ضدانقلابی ــ ضدانقلاب صنعتی ــ بود و جنبشی که از اول شورش علیه صنعتیسازی است سرنوشتی غیر از این نمیتواند داشته باشد. درست است که خود سوسیالیسم در خیلی جاها نوع خاصی از صنعتیسازی دولتی را با ضربوزور قدرت سیاسی پیاده کرد. اما آن صنعتیسازی دولتی کوچهای بنبست بود که امروز در انتهای آن، تعمیرکار کوبایی ما کاپوت کادیلاک را میبندد و سراغ یک پونتیاک دهۀ پنجاهی میرود. از انقلاب کوبا (۱۹۵۹) خریدوفروش و واردات خودرو ممنوع شد. از ۲۰۱۴ مردم اجازه یافتند خودرو بخرند، اما ابتدا قیمتها سرسامآور بود، برای مثال پژوی ۵۰۴ مدل ۲۰۱۳ که در اروپا ۲۰ هزار یورو بود، در کوبا ۲۰۰ هزار یورو قیمت داشت!
🌀 با این اجازۀ جدید در چند سال اخیر چهرۀ خیابانهای کوبا قدری عوض شده، اما باید پرسید اگر قانون منع خریدوفروش خودرو درست بود چرا آن را لغو کردند و اگر نادرست بود چه کسی جوابگوی اجرای ۵۵ سال قانون غلط است؟ اگر هم قرار است مردم به پیشرفت در بخشهای خاص مانند بهداشت و درمان (البته اگر واقعی باشد) دلخوش کنند، باید بگویم کاریکاتور اگر زیبا بود، همه به جای عکس خود، کاریکاتورشان را به دیوار میزدند. کاریکاتور برای سخره و خنده است....
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 خیز ویتنام از خاکستر جنگ
🎯 @Signal99
🌀 کشور ویتنام از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵گرفتار جنگی خانمانسوز شد که بخش قابلتوجهی از مردم را درگیر قحطی و فقر کرد. تلاشهای ویتنام قبل از دهه ۹۰، نتوانست موتور اقتصاد این کشور جنگزده را روشن کند. اما در سه دهه اخیر ویتنام با درس گرفتن از اشتباهات گذشته خود، اصلاحات اقتصادی را در دستورکار قرار داد. «آزادسازی اقتصادی»، «عقد توافقنامههای تجاری با دیگر کشورهای منطقه»، «ثبات اقتصاد کلان» و «اصلاح سیاستهای پولی و مالی» اقتصاد این کشور را متحول ساخت.
🌀 براساس آمارهای بانک جهانی، صادرات ویتنام در سه دهه اخیر ۱۰۰برابر شده است. نکته جالب فتح بازار آمریکاست؛ اگرچه این کشور بزرگترین آسیبهای جنگی را از آمریکا دید، اما در حال حاضر صادرات این کشور به آمریکا به ۶۱ میلیارد دلار رسیده است. طی این مدت همچنین متوسط درآمد ویتنامیها حدود ۳۰ برابر شده است. براساس آمارها، جمعیت زیر خط فقر نیز از ۶۰ درصد جمعیت به کمتر از ۵ درصد رسیده است که این امر نشان میدهد این کشور در مسیر توسعه اقتصادی قرار دارد.
🌀 ویتنام، کشوری است که نامش بیشتر تداعیکننده جنگ با آمریکا است. بررسی آمارهای دو دهه اخیر نشان میدهد که ویتنام در جبهه اقتصادی، درحال رقم زدن یک پیروزی است. در یک دهه اخیر، ویتنام از کشورهای جنوب شرقی آسیا، بین کشورهای دنیا یکی از بیشترین رشدهای اقتصادی سالانه را داشته است. اگر چه اقتصاد این کشور راه زیادی تا رسیدن به اقتصاد کشورهای همجوار خود یعنی سنگاپور و تایوان دارد ولی رشد اقتصادی در یک دهه اخیر و پتانسیلهای بالقوه اقتصادی در این کشور نوید توسعه اقتصادی در سالهای آینده را نیز میدهد. رویکرد جدید سیاستگذاران از اواخر دهه ۸۰ میلادی نقش موثری در رشد اقتصادی در سالهای بعد از آن داشته است.
🌀 در این تغییر رویکرد، سیاستگذار از یک اقتصاد مبتنی بر برنامهریزی مرکزی به بازار آزاد تمایل پیدا کرده و تجارت آزاد در دستورکار قرار گرفته است. در نتیجه این تغییر سیاستی با وجود افزایش جمعیت به اندازه ۲۵ درصد از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۱۹ درآمد سرانه از ۹۵ دلار به ۲۷۱۵ دلار رسیده است و در همین مدت خطفقر نیز از ۶۰ درصد به کمتر از ۵ درصد رسیده است. نکته جالب توجه اینکه ویتنام از معدود کشورهای منطقه جنوب غربی آسیا محسوب میشود که در سال ۲۰۲۰ گرفتار رکود نشد. براساس آخرین آمار در سال ۲۰۱۹ این کشور بیش از ۶۰ میلیارد دلار به آمریکا صادر کرده است، همچنین میزان واردات این کشور از آمریکا در سال ۲۰۱۹ به میزان ۳/ ۱۴ میلیارد دلار بوده است. متن کامل د دنیای اقتصاد
✍️رضا احمدزاده
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 تاریخ آمریکا نشان میدهد: مقصر تورم، پرینتر بانک مرکزی است نه مردمان منفعت طلب!
🎯 @Signal99
🌀 در تاریخ آمریکا، پس از پایان دورهٔ استعمار، آمریکایی ها سه بار به "نظام پول اعتباری غیرقابل تبدیل به طلا" تن در داده اند: بار اول در طول انقلاب آمریکا وقتی که میخواستند هزینه های جنگ را تأمین کنند، دولت مرکزی مقدار زیادی پول کاغذی یا "کانتیننتال" منتشر کرد. آنها به سرعت ارزش خود را نسبت به کالاها و پول طلا و نقره از دست دادند بطوریکه مدتها قبل از اتمام جنگ، بمعنای واقعی کلمه بی ارزش شده بودند. در این زمان بود که این ضرب المثل معروف و ماندگار بوجود آمد: "کانتیننتال ثروت نیست". بار دوم، دورهٔ کوتاهی در جنگ سال ١٨١٢ بود. در اواخر جنگ، ایالات متحده از استاندارد طلا خارج شد و کمی بیش از دو سال بعد دوباره به استاندارد طلا بازگشت.
🌀بار سوم در زمان "جنگهای داخلی" بود وقتی شمالیها و همچنین جنوبیها اسکناسهای "پشت سبز green backs" را منتشر کردند. اسکناسهای کاغذی غیرقابل بازخرید که برای تأمین هزینه های جنگ منتشر شده بود. ارزش این اسکناسها در پایان جنگ نصف شده بود، این اسکناسها منازعات بسیاری را بدنبال داشت و ١٤ سال طول کشید تا ایالات متحده دوباره به استاندارد طلا بازگشت.
🌀در زمان انقلاب و جنگ داخلی، آمریکاییها انتخاب مهم دیگری نیز داشتند و آن انتخاب این بود که میتوانستند در کنار پول کاغذی از سکه های طلا و نقره نیز استفاده کنند. نتیجه اینکه، نه تنها در مورد پول کاغذی غیرقابل بازخرید، تورم قیمتی وجود داشت؛ بلکه قیمت طلا و نقره نیز نسبت به پول کاغذی متورم میشد. یعنی یک دلار کاغذی ممکن بود ابتدا با یک دلار طلا برابر باشد اما با افزایش دلارهای کاغذی توسط دولت، ارزش آنها کاهش می یافت بطوریکه یک دلار طلا مدتی بعد دو، سه، پنج و بالاخره ١٠٠ دلار کاغذی یا بیشتر، ارزش داشت.
🌀وقتی در اقتصاد، استفاده از دلار طلا و دلار کاغذی در کنار هم مجاز باشد، مردم استفاده از دلارهای کاغذی را کنار گذاشته و به سمت استفاده از طلا روی می آورند. از این گذشته روشن شد که علتِ تورم، محتکران (سفته بازان، زمین خواران)، کارگران، مصرف کنندگان حریص، خصوصیات ذاتی یا دیگر مردمان منفعت طلب نیستند. چرا این نیروها تنها بر پول "کاغذی" اثر میگذارند ولی بر پول "طلا" تأثیری ندارند؟
🌀بطور خلاصه اگر یک کیسه آرد که در اصل (ابتدا) سه دلار ارزش داشت، الان نیز همان سه دلار طلا ارزش دارد در حالیکه با دلار کاغذی ١٠٠ دلار قیمت دارد، برای کسی که حتی کمترین اطلاعاتی نیز داشته باشد روشن میگردد که باید ایرادی در این پول کاغذی وجود داشته باشد، اشخاص و چیزهای دیگر مقصر نیستند، نه کارگران، نه محتکرین، نه کسبه، نه افراد حریص و غیره، خواه طلا مورد استفاده قرار گیرد خواه کاغذ، همه در حال کار هستند.
✍️ مورای روتبارد، مترجم: عباس مطهری نژاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کسی نردبان را واژگون نکرده است؛ به جای بارآفرینان دنبال کارآفرینان باشید!
🎯 @Signal99
🌀 خیلی ها از جمله چانگ کره ای (سلبریتی مداخله گرایان وطنی) اشاره دارند که کشورهای ثروتمند در دوران استعمار از صنایع خود حمایت می کردند، ولی برای بقیه خواهان اقتصاد آزاد و باز بودند، این را به اصطلاح امپریالیسم تجارت آزاد می خوانند، به عبارتی آنها از نردبان حمایت گرایی بالا رفتند و بعد نردبان را واژگون کردند.
🌀 ویلیام ایسترلی، اقتصاددان مشهور امریکایی نقدی جدی بر این دیدگاه دارد، به باور وی چانگ شواهد چندانی از این حمایت ارائه نمی کند، بیشتر حمایت ها از کشاورزی، و نه صنایع، بود و البته پلت، تاریخدان اقتصاد، میز نشان می دهد که نمی توان از الگوی تاریخی به نام امپریالیسم تجارت آزاد سراغ گرفت، با آنکه طبیعتا کشورهای ثروتمند علاقه مند به واردات آزاد مواد خام از کشورهای فقیرتر بودند و از صنعتی شدن آنها استقبال نمی کردند، کمتر بتوان از امپریالیسم تجارت آزاد سخن گفت، مسئله مهمتر در قضیه تجارت آزاد میان بود، هزینه حمل و نقل! در کشورهای فقیر به دلیل نبود زیرساخت و تکنولوژی های ارزان حمل و نقل اساسا امکان تجارت آزاد وجود نداشت و این کشورها حتی برای واردات ارزان از قضا اقدامات حمایتی متعددی داشتند.
🌀 در همان دوران البته در اروپا و امریکا هم خبری از حمایت نبود و تجارت آزاد از مسیرهای آبی میان کشورهای اروپایی و همچنین بندرهای شرقی امریکا در جریان بود، مزایای تجارت هم که نیازی به گفتن ندارد و در تجارت همیشه هر دو طرف "سود" می برند.
🌀 اما مرد اقتصاددان در آخر نقد نکته ای می گوید که برای کشورهایی نظیر ایران ما هم رواست: کره جنوبی بیش از کارشناسانی مثل همین چانگ برای توسعه نیاز به کارآفرینانی مثل بنیانگذار سامسونگ دارد! راست هم می گوید، در تحلیل نهایی رشد اقتصادی و ثروت را کارآفرینان ایجاد می کنند، نه مشتی بوروکرات پرت (بارآفرین) که یحتمل بیش از رشد کشور به جیبشان فکر می کنند، والله اعلم.
✍️کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⚠️این پولها پا در میآورند، به خیابان میآیند، و انقلاب میشود
🎯 @Signal99
🌀در سالهای نخست دهه ۵۰ و بعد از جنگ اعراب و اسراییل، قیمت نفت ناگهان جهش کرد و از بشکهای ۱دلار به ۴دلار و سپس تا ۱۲ دلار هم رسید. در همین دوره، با جهشِ درامد نفت، شاه دستور داد اعتبارات برنامهی پنجم را دو برابر کنند. و اما، کسی در میان کارشناسان درجهی یک دولت از بابت این تصمیم شاهانه دلخوش نبود. و او الکساندر مژلومیان، جوانی از ارامنهی ایرانی بود.
🌀شاید او تنها کسی بود در دستگاه مدیریت کشور که با تحلیل درست از پیآمدهای تصمیم شاهانه برای یکشبه دو برابر کردن بودجهی دولت سخت نگران شده بود. وی در شورایعالی اقتصاد نسبت به افزایش ناگهانی اعتبارات و سرریز بیحساب پول به اقتصاد کشور هشدار داده و پیشبینی شگفتانگیزی کرده و گفته بود که، «این پولها پا در میآورند، به خیابان میآیند، و انقلاب میشود». مرادش این بود که جهش یکبارهی اعتبارات و پاشیدن پول در جامعه، با بالا بردنِ انفجاری چشمداشتهای مردم و ایجاد فسادِ اداری و اجتماعی، همهچیز را به خطر میاندازد.
🌀در دههی ۱۹۷۰، با نظر به پیشرفتهای چشمگیر توسعه در ایران در زمینههای گوناگون، شاه از سازمان برنامه و بودجه خواست که از تیم تحقیقاتی دانشگاه استنفورد دعوت کنند تا چشمانداز جهش اقتصادی ایران را ارزیابی کنند. این کاری بود که این تیم تحقیقاتی در ژاپن هم انجام داده بود تا با جمعآوری دادهها آیندهی اقتصادی این کشور را پیشبینی کنند. پس از جمعبندی دادهها اعلام شد که ژاپن در آستانهی جهش بزرگ اقتصادی ست. با توجه به رشد اقتصادی بالای ده در صد در ایران، شاه دوست داشت که همان تیم استنفورد به ایران بیایند و همان حرفها را در بارهی آیندهی ایران بزنند. آنها هم آمدند و بررسی کردند، اما به این نتیجه رسیدند که جهش اقتصادی در ایران به جایی نمیرسد.
🌀در همین دوران در راهروهای سازمان برنامه و بودجه نمودارهایی به دیوار نصب شده بود که رشد اقتصادی ایران را با ژاپن میسنجید. این نمودارها نشان میدادند که رشد اقتصادی ژاپن در دو-سه دههی پس از جنگ جهانی دوم، که چشم دنیا را خیره کرده بود، تا ۱۹۹۵ رفته-رفته افت میکند. اما نمودار رشد اقتصادی فزایندهی ایران، در قیاس با آن، نشان میداد که، بهعکس، رشد اقتصاد ایران شتاب میگیرد و در سال ۱۹۹۵ از ژاپن جلو میزند. اما اینها همه، سرانجام داستانِ خواب شتر و پنبهدانه از آب درآمد که شاهد تکرار آن به صورتی دیگر در وضع کنونی ایران هستیم.
🌀عبدالمجید مجیدی، رئیس وقتِ سازمان برنامه و بودجه در کابینهی هویدا در خاطراتاش از کنفرانس سالانه اقتصادی در رامسر یاد میکند که کارشناسان اقتصادی همین هشدار را در حضور شاه مطرح کردند. او عصبانی شد و جلسه را ترک کرد. سپس مجیدی را احضار کرده و گفته بود که اگر کارشناسان از این حرفها بزنند، «من درِ آن سازمان برنامه را گِل میگیرم.» در نشستی، برای تهیهی برنامهی ششم، در سازمان برنامه، هنگامی که رشد پنج در صد برای کشاورزی مطرح شد، شاه دستور داد که این رقم هشت درصد باشد. این نمونهای بود از «أوامر ملوکانه» برای توسعه که به نظر کارشناسان بکل بیاعتنا بود.
🌀نتیجه این شد که صاحبان تجربههای بزرگی مثل برادران لاجوردی در گروه بهشهر و دیگران، کارخانههاشان را به گرو بانکها بسپارند و پولها را به خارج از کشور ببرند. سرمایه امنیت حقوقی و سیاسی میطلبد که با اوامر شبانهروزی شاهانه ناسازگار بود. سرانجام، آنچه آلکس مژلومیان پیشبینی کرده بود رخ داد ... و اما، آلکس سالیانی پیش به پاریس آمده بود و او را دیدم. از پیشبینی درخشاناش در آن سالها یاد کردم. فروتنانه گفت که، «من از این جور حرفها زیاد زده بودم.» یادش بهخیر.
✍️ داریوش آشوری
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 چشمپوشی از یک بمب ساعتی
🎯 @Signal99
🌀 «صندوقهای بازنشستگی مثل یک بحران و به مثابه یک بمب است که اگر به موقع به آن نپردازیم قطعا با بحرانی فراتر از تصور مواجه خواهیم شد.» این جمله من نیست. این عبارتی است که بارها و بارها بیان شده است. گزارشهای تفصیلی متعدد با اعداد و ارقام جزئی همراه با پیشبینی نهادهای بینالمللی از وضعیت صندوقهای بازنشستگی توسط نهادهای پژوهشی منتشر شده است. در جلسات نهادهای موثر نظام و در حضور مقامات بلندپایه نیز از وضعیت بحرانی صندوقهای بازنشستگی سخن گفته شده است.
🌀 با این وصف صریح و ساده باید گفت درخصوص موضوع «بحرانی بودن صندوقهای بازنشستگی» هیچ حرف تازهای وجود ندارد. هم درخصوص ارائه تصویر موجود، هم پیرامون دلایل بروز این وضعیت، هم درخصوص سرنوشتی که این صندوقها خواهند داشت (در صورت تداوم وضع موجود) و هم درباره تاثیرات فروپاشی صندوقها بر کیان و امنیت ملی کشور تقریبا همه حرفها و سخنها گفته شده است.
🌀 تصور من این است که ساحت سیاستگذاری درخصوص موضوع بحران صندوقهای بازنشستگی دچار دو وضعیت است. نخست همان که میتوان آنرا غفلت یا چشمپوشی آگاهانه یا عامدانه willful blindness نامید و این همان وضعیتی است که ما نسبت به خطرات کور میشویم و باید منتظر بدترین اتفاق باشیم. در این شرایط اطلاعات روشن و شفافِ یک وضعیت آگاهانه نادیده گرفته میشود.
🌀 میتوان تعبیر یونگ درخصوص «انسان بیسایه» را برای رویکرد حوزه سیاستگذاری کشور درخصوص بحران صندوقهای بازنشستگی به کار برد. انسان بیسایه به تعبیر «یونگ» انسانی است که «هیچ تصوری از بدی ندارد و در نتیجه به هیچوجه احساس گناه نمیکند و از این امتیاز بیجا برخوردار است که هیچگاه خود را از بابت فجایع اجتماعی و سیاسی مقصر نمیداند. از نگاه وی تنها چیزی که مرتکب خطا میشود همان جمع بیهویتی است که دولت یا جامعه خوانده میشود.» درخصوص وضعیت صندوقهای بازنشستگی هم میتوان مشاهده کرد که نهادهای مختلف «دیگری» را پاسخگو در به وجود آوردن شرایط موجود و «مسوول» برای اصلاح امور میدانند.
✍️ روزبه کردونی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌مجاهدان شنبه علیه دلار ۴۲۰۰
🎯 @Signal99
🌀 حوالی عصر روز جمعه ۲۴ تیرماه ۱۲۸۸ بود که استبداد صغیر شکست خورد و ستارخان و باقرخان در رأس مجاهدان تبریز با همراهی مجاهدان گیلان و بختیاری، تهران را فتح کردند. اما درست یک روز بعد یعنی در روز شنبه، صدها نفر از افرادی که در جنگ شرکت نداشتند و در خانههای خود مخفی بودند و حتی بعضی از آنها از مستبدان بودند به محض شنیدن خبر پیروزی مشروطهخواهان و فرار محمدعلی شاه از خانهها بیرون خزیدند و خود را شبیه مجاهدان ملی، مسلح و ملبس کردند و از فداکاریهای خود در جنگ داستانها سراییدند که به نام «مجاهدان روز شنبه» معروف شدند.
🌀 این روزها که دولت و مجلس درگیر مباحثی حول نحوه تصمیمگیری درخصوص نرخ دلار در بودجه سال آینده هستند، به نظر میرسد زمان مناسبی برای بازخوانی پرونده ارزی هشت سال اخیر است. عده زیادی که چه بسا در این خطای مهلک سیاستگذاری، سهمی قابل توجه دارند چنان شبیه «مجاهدان شنبه عصر مشروطه» عمل میکنند که گویی خود هیچ نقشی در انحراف سیاستگذاران به این مسیر بحرانی نداشتند یا گویی نوشدارویی داشتند و کسی به آنها مجال عرضه نداد.
🌀برای روشن شدن واقعیت، لازم است همه منتقدان سیاست ارزی هشت سال اخیر به دو پرسش مهم پاسخ دهند: ۱- آیا امکان پیشگیری از شوک ارزی در بهار ۹۷ وجود داشت یا نه و اگر پاسخ مثبت است چگونه؟ ۲- اگر اختیار کامل تصمیمگیری در جلسه شبانه ۴۲۰۰ را داشتند، چه تصمیمی میگرفتند که از نظر آنها بهتر از تصمیم جلسه مذکور بود؟
🌀 پرسش اول، پاسخ روشنی دارد و کارشناسان مطرح اقتصادی بین سالهای ۹۴ تا ۹۷ به کرات هشدار دادند که تثبیت نرخ اسمی ارز همزمان با موتور روشن پول تورمساز، هیچ نتیجهای جز انفجار ارزی در آینده دور یا نزدیک نخواهد داشت.
🌀 در پاسخ به پرسش دوم نیز صرف اینکه منتقدان دولت، عدد بزرگتری از ۴۲۰۰ را (مثلا ۵۸۰۰ تومان) ذکر کنند، کافی نیست و باید ارزش واقعی دلار در سال ۹۶ و ۹۵ را هم با فرمولی که طبق آن به عدد ۵۸۰۰ در اردیبهشت ۹۷ رسیدهاند، محاسبه و اعلام کنند؛ بهگونهایکه ناسازگاری منطقی بین این اعداد وجود نداشته باشد.
🌀 بررسی سوابق افرادی که بعد از روشن شدن فجایع دلار ۴۲۰۰، پرچم مخالفت با آن برافراشتند، نشان میدهد که اکثر آنان از هواداران پروپاقرص تثبیت نرخ اسمی ارز و لنگرسازی از آن برای تثبیت قیمتها بودند و هیچ نظر کارشناسی جز نظر اشتباه خود را برنمیتافتند. خوشبختانه نظرات همه جریانات سیاسی، اقتصادی و رسانهای در این زمینه بهطور کامل در دسترس است که امکان راستیآزمایی را فراهم میکند.
🌀 کنار هم قرار دادن دفاع از تثبیت نرخ دلار در سالهای قبل از ۹۷ و حمله به دلار ۴۲۰۰ پس از آثار فاجعه بار آن، بیانگر نوعی آشفتگی و ناسازگاری در مواضع اقتصادی است که در خوشبینانهترین نگاه، ناشی از عدم تسلط به تجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی است، اما از نگاهی بدبینانه، موج سواری پوپولیستی روی سیل نارضایتیهای مردم را تداعی میکند تو گویی که خود اینان، مسیر سیلاب را هموار نکردهاند.
🌀 در عین حال، تاکید روی این نکته ضروری است که انگشت گذاشتن روی نقش منتقدان دولت در سیاستهای مخرب، هرگز نافی مسوولیت مجری نیست؛ ولی این نکته هم نباید فراموش شود که غفلت از نقش شرکای یک خطای سیاستی نیز میتواند باعث تکرار آن خطا یا خطاهای فاجعهبار دیگر شود. این بحث را ادامه خواهیم داد.
✍️ علی میرزاخانی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 پول
🎯 @Signal99
🌀 کتاب های دانشگاهی پول را اینگونه توصیف می کنند: وسیله مبادله، واحد حسابرسی، و دارای ارزش درونی. در اقتصادهای بدوی ممکن است غذا با لباس مبادله شود، یا کمک در ازای کمک، اما تبادل در تمام اقتصادهای امروزی توسط پول صورت می گیرد. به اعتقاد آدام اسمیت، پدر اقتصاد نوین، مالکیت، پول، و بازارها نه تنها پیش از نهادهای سیاسی وجود داشتند بلکه بنیان و اساس جوامع بشری بودند. به عقیده او قبل از اختراع پول مبادله پایاپای وجود داشت. اما این نوع مبادله مشکل ساز بود زیرا نیازهای دو طرف بندرت می توانست هماهنگ باشد. در نهایت بنظر میرسد در تمام جوامع انسان ها به فلزات گران بها (مانند طلا و نقره) که خود ذاتا برای انسان ها ارزشمند بودند بعنوان پول، یعنی کالایی مورد توافق برای انجام معاملات، گرایش پیدا نمودند.
🌀 اما دیوید گریبر در کتاب خودش "بدهی" می نویسد در جوامعی که پول وجود ندارد افراد دست به مبادله پایاپای نمیزنند. تحقیقات انسان شناسی هم هرگز اثری از اقتصاد مبتنی بر مبادله پایاپای نیافته است چه برسد به تکامل پول از درون آن، بلکه مبادله پایاپای تنها بین غریبه ها اتفاق میافتاد. درحالیکه برای بیشتر تاریخ عموم انسان ها در گروه های کوچک زندگی می کردند که در آن همه همدیگر را میشناختند، بیشتر مبادلات بصورت کردیت (وام/ قرض) صورت می گرفت زیرا اعتماد بین آنها وجود داشت. در جوامع کوچک محلی همه به همدیگر بدهکار هستند ولی همچنان نیازی به پول برای ثبت این تراکنش ها نیست چون هرکسی بخاطر دارد به دیگری چه داده یا چه گرفته است.
🌀 پول در سومر قدیم هم در واقع توسط بوروکرات های دولتی برای ثبت اطلاعات مربوط به منابع بوجود آمد، و تراکنش ها هرچند برمبنای سکه های نقره محاسبه میشدند اما عملا جابجایی واقعی سکه صورت نمی گرفت. این بدین معنی است که ارزش سکه ناشی از جنس فلز آن نبود بلکه صرفا واحدی برای اندازه گیری و مقایسه ارزش سایر کالاها بود.
🌀 به عقیده گریبر اما رواج پول ارتباط تنگاتنگی با جنگ و کشورگشایی دارد. در حدود سال های 600 قبل از میلاد سه امپراطوری چین، هند، و لیدی قدرت خود را براساس ارتش های حرفه ای بنا کردند که از دلایل عملی بودن آن امکان پرداخت دستمزد با سکه بود. درحالیکه پیش از آن سربازان تنها از آنچه در غارت نصیب شان میشد بهره میبردند که آن هم به معنی این بود که بیشتر غنائم نصیب اولین نفرات میشد درحالیکه کسانیکه آخر به محل میرسیدند چیزی گیرشان نمی آمد و واضحا چنین سیستمی امکان پشتیبانی از نیروی نظامی یک امپراطوری بزرگ را نداشت، که این مشکل با ایجاد سکه توسط این حکومت ها برطرف شد.
🌀 به عقیده گریبر همچنین جنگ ها باعث افزایش عدم قطعیت شرایط و نتیجتا تضعیف اعتماد لازم برای مبادله پایاپای میشد که این هم بمعنی رواج بیشتر سکه ها شد. همچنین این تئوری وابستگی پول به دولت وقتی تقویت می شود که میبینیم با افول امپراطوری ها کاربرد سکه های آنها هم کم اهمیت تر گشت. بنابراین بنظر گریبر از نظر تاریخی این دولت ها بودند که پول سکه ای را رایج کردند. منبع
✍️ مسعود علیمحمدی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99