📌در باب حامی پروری
🎯 @Signal99
🌀زمانی در مورد کشورهای عرب حوزه خلیج فارس میگفتند که این کشورها پترودلار خرج میکنند و اطاعت میخرند ولی صرف منابع برای جلب حمایت سیاسی در بسیاری از مناطق دنیا نظیر مصر و اردن پدیدهای رایج است. این پدیده را در اقتصاد سیاسی، حامیپروری نام نهادهاند که در واقع سازوکاری برای کنترل جامعه و سرکوب مخالفان و ایجاد ثبات به حساب میآید. ماجرای اعتراضهای اخیر بنگلادش را میتوان از این منظر هم بررسی کرد.
🌀بنگلادش حدود 170 میلیون جمعیت دارد؛ کشور فقیری که در این سالها رشد خوبی را تجربه کرده است و حجم اقتصاد آن به 460 میلیارد دلار میرسد. عمر این کشور دراز نیست ولی در آن یک سازوکار بامزه سهمیهبندی مشاغل دولتی پیشنهاد شده است که 56 درصد یعنی بیش از نیمی از مشاغل دولتی بنگلادش مشمول سهمیهبندی میشوند: 30 درصد شغلها در دولت به خانواده کهنهسربازان جنگ استقلال سال 1971 میرسد و 10درصد آنها به زنان، 10 درصد به مناطق محروم و شش درصد هم به اقلیتهای بومی و معلولان اختصاص دارد. شغل دولتی در بنگلادش مثل خیلی از کشورهای دیگر دنیا یعنی میتوانی خیلی کار نکنی ولی در عوض مواجبت را بگیری، به شبکههای قدرت وصل شوی و بارت را ببندی. بنابراین شغل دولتی، منبع اقتصادی و منزلتی خوبی به حساب میآید که خیلیها برایش سرودست میشکنند.
🌀اما تعداد بیکارها به 18 میلیون نفر رسیده و به ویژه نرخ بیکاری جوانان از کرونا به بعد همچنان بالاست؛ فارغالتحصیلانی که با کلی امید و آرزو میخواهند وارد بازار کار شوند فقط به 44 درصد از مشاغل دولتی دسترسی دارند. تصویب قانون سهمیهبندی در سال 2018 اعتراضهایی را برانگیخت ولی مسکوت گذاشته شد. پیشنهاد دوباره آن در سال جاری خیابانها را شلوغ کرد و معترضان به خیابانها ریختند؛ حکومت نظامی اعلام شد و دولتیها اینترنت را هم محدود کردند. با این همه تعداد زیادی کشته شدند و کار چنان از دست دولت در رفت که نخستوزیر مجبور به ترک کشور و گریختن به هند شد. ماجرای سر باز کردن کینههای دیرین و خشونتهای میان مسلمان و هندوها را هم که میدانیم. عوامل متعددی باعث شدند اعتراضهای بنگلادش پا بگیرد و گسترده شود ولی از این ماجرا چه میتوان در مورد ایران آموخت؟ حامیپروری عاقبتی جز دولت بزرگ ندارد؛ سیاسیون میخواهند شبکههای وفادار خود را بزرگ کنند و به منابع بیشتری دسترسی داشته باشند، پس سعی میکنند توجیهی برای بزرگتر شدن دولت بتراشند. معنای این هم بیرون راندن بخش خصوصی، رقابتهای سیاسی مخرب و البته فساد است؛ اگر به این معجون عامل تحریم را بیفزاییم کار حتی پیچیدهتر هم میشود. بد نیست چند نکته را به یاد داشته باشیم:
1- در رژیمهای سیاسی نظیر ایران درجاتی از حامیپروری ناگزیر است؛ خوب بود که نمیبود ولی شوربختانه هست. جایی که بازیگران میدان سیاست جای خود را سفت نکرده باشند برای یارگیری سیاسی به حامیپروری رو میآورند. در چنین اوضاعی که هنوز نهادهای قدرتمند شکل نگرفتهاند و قاعده بازی تثبیت نشده است، گروههای ذینفع اگر سهمی نگیرند به خشونت رو میآورند که میتواند جامعه را به آشوب بکشد.
2- تحریمهای اقتصادی بیش از یک دهه است ریشه اقتصاد کشور را خشکانده و ناکارآمدی و سوءمدیریت اهالی دولت را به بهانه تحریمها توجیه میکنند. به نظر به دلیل وجود تحریمها، اراده سیاسی لازم در میان اهالی قدرت برای تغییر اوضاع به چشم نمیخورد. باید این گفته را بارها تکرار کرد که بدون رفع و بیاثر کردن تحریمها هیچ امیدی به بهبود پایدار شرایط وجود ندارد. هرگونه تحول جدی در ایران پس از گذر از «شرایط حساس کنونی» معنی پیدا میکند؛ زمانی که کشور در معرض تحریمهای بیشتر و حتی جنگ نباشد.
3- مفاهیمی نظیر تبعیض مثبت و سهمیهبندی که با توجیه بهبود عدالت اجتماعی انجام میگیرند با وجود تمام ادعاها فقط کار را خرابتر میکنند. باید این قبیل تفننهای فکری را کنار گذاشت، اگر بر سیستمی که کارکرد حداقلی هم ندارد انتظارات بیشتری بار کنیم، عملکرد بهتری نشان نخواهد داد.
4- حرکت به سوی کوچک کردن دولت و استخدام نیروی انسانی بر مبنای شایستگیهای فنی (تخصص و نه تعهد) میتواند تا اندازهای اعتماد عمومی را بهبود ببخشد، شفاف کردن فرآیند گزینش و توسعه و نگهداشت کارکنان بخش دولتی گامی بزرگ در این زمینه به شمار میآید. یادمان نرود گروههای ذینفع هم مجبورند به درجاتی مردمی به نظر برسند.
5- برای مهار گروههای ذینفع سیاسی رسمی باید اجازه داد جامعه مدنی با ابزارهای خودش نظیر رسانهها، سمنها و تشکلهای صنفی آنها را تا اندازهای مهار کند؛ با ورود بازیگران مدنی جدید به میدان سیاست میبینیم که حامیپروری اندکی دشوارتر میشود.
✍️امیرحسین خالقی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ سوسیالیسم، آنقدر خوب بود که مجبور بودند برای نگهداشتن مردم، دورشان دیوار بکشند.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🤦♀ یادم رفت بگم.
❌این کانالا برای صد نفر اول رایگان بود که
✅ فقط ۳۲ نفر مونده......
⭕️ افزایش قیمتها علت ایجاد تورم نیست، بلکه نشانهی آن است. تورم، نتیجهی افزایش بیش از حد حجم پول است بنابراین کنترل قیمتها تورم را علاج نمیکند. اما حتی اگر اثری داشته باشد همچون درمانی است که از اصل بیماری عوارضش بیشتر است. کنترل قیمتها مانند این است که وقتی دمای کوره بالا رفته، دماسنج را بشکنیم، دهانه کوره را ببندیم و بگذاریم شعله باقی بماند؛ طبیعتاً نتیجهی حاصله، پایین آمدن دمای کوره (قیمتها) نیست بلکه نتیجه آن، ایجاد یک انفجار است.
✍میلتون فریدمن
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 روشنفکر مسلح
🎯 @Signal99
🌀 هیچ چیز مثل «برقراری عدالت در جامعه»، «قطع رابطه با غرب استعمارگر» و «برچیدن بساط بانکهای ربوی» نمیتوانست روشنفکران مذهبی و روحانیون انقلابی را خوشحال کند. آنها آرزو داشتند اقتصاد اسلامی را به جای نظام سرمایهداری بنشانند، کام جامعه را از «عدالت» شیرین کنند، «ربا» را از بانکداری کشور برچینند و ایران را به کشوری غیروابسته، خودکفا و قدرتمند تبدیل کنند. به همین دلیل وقتی انقلاب به پیروزی رسید، مسابقهای میان نیروهای انقلابی درگرفت که این آرزوها هرچه زودتر محقق شود.
🌀خروجی برقراری عدالت اجتماعی، ناترازی در منافع کشور، ملی شدن صنایع و مصادره اموال سرمایهداران و دولتی شدن تولید و تجارت بود. آرمان ایران غیر وابسته، به راهبرد خودکفایی و قطع رابطه با غرب و تحریمهای اقتصادی منتهی شد و از دل آرزوی سوم، ملی شدن بانکها و قانون عملیات بانکداری بدون ربا و ناترازی نظام بانکی بیرون آمد. این آرمانها به طور مشخص پنج منشأ اصلی داشت و پنج جریان فکری از آن حمایت میکردند؛ گروه اول روشنفکران چپگرا بودند که با الهام از ایدههای مارکسیستی و کمونیستی حکومت پهلوی را غربگرا و در خدمت امپریالیسم میدانستند. ایده محوری آنها که از عقاید ولادیمیر لنین برداشت شده بود، دولتی شدن اقتصاد و قطع رابطه با غرب بود. بهطور مشخص اعضای حزب توده که دارای سازماندهی قوی بودند، چنین گرایشهایی داشتند.
🌀 گروه دوم نیز روشنفکران مذهبی بودند که عمدتاً در فرانسه درس خوانده بودند و اعتقادشان بر این بود که ایران باید با آموزههای سوسیالیستی اداره شود. ضدیت با غرب و تلاش برای خودکفایی ایده محوری آنها بود که از اندیشههای امانوئل والشتاین، سمیر امین و دیگر روشنفکران فرانسوی وام گرفته شده بود. روشنفکران مذهبی سوسیالیست تعدادشان بسیار زیاد بود اما کمتر فعالیت حزبی و سازمانی داشتند. گروه سوم نیز روحانیون جوانی بودند که بهطور مشخص تحت تاثیر اندیشههای سید قطب قرار داشتند. «سید قطب» که نظریهپرداز سرشناس اخوانالمسلمین مصر بود در سال ۱۹۵۱ کتابی با عنوان «مبارزه بین اسلام و سرمایهداری» نوشت و اصول سرمایهداری را مغایر با آموزههای دین دانست. مدت زمانی کوتاه پس از طرح این نظرات، روشنفکران مذهبی و روحانیون ایرانی نیز اسلام را مکتبی مستقل اعلام کردند که با مارکسیسم و سرمایهداری در تضاد است.
🌀گروه چهارم نیز مجاهدین خلق بودند که هم عقاید اسلامی داشتند، هم ضدیت با غرب در دستور کارشان قرار داشت و هم اقتصاد را دولتی و اسلامی میخواستند. اعضای این گروه که سطحیترین برداشت را از علم اقتصاد داشتند، مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی را در دستور کار قرار دادند. گروه پنجم نیز سوسیالیستهای مسلمان بودند. نهضت خداپرستان سوسیالیست به طور مشخص سه عقیده مشترک داشتند: التزام به سوسیالیسم، احساسات قوی مذهبی و اعتقاد عمیق به ملیگرایی. اگر بخواهیم تنها یک نفر را مثال بزنیم که با همه این گروهها قرابت فکری داشت و هم از آنها اثر پذیرفت و هم روی فعالیت آنها اثر گذاشت، باید از علی شریعتی نام ببریم. روشنفکری که افکارش ریشه در سوسیالیسم داشت، در فرانسه درس خوانده بود، ضدیت با غرب را با جدیت ترویج میکرد و از اقتصاد آزاد متنفر بود.
🌀همگرایی روشنفکران و روحانیون به عنوان دو نیروی مرجع جامعه با تصور اینکه رژیم پهلوی دستنشانده قدرتهای امپریالیستی غرب بوده و هیچگاه استقلالی از خود نداشته است، فضای فکری و سیاسی کشور را در سالهای پیش از انقلاب به سمت ضدیت با اقتصاد آزاد سوق داد. در چنین فضایی، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و آرمان مبارزه با امپریالیسم و خاتمه بخشیدن به نظام سرمایهداری به یکی از مطالبات اصلی انقلابیون تبدیل شد. از میان همه افرادی که دنبال عدالت بودند، ایران را غیروابسته و خودکفا میخواستند و اقتصاد اسلامی را ترویج میکردند، نقش علی شریعتی برجسته و خاص است. او بیشترین اثرگذاری را بر ذهنیت جامعه ایران در سالهای منتهی به انقلاب داشت و به همین دلیل لقب معلم انقلاب را به او دادند.
✍️ محمد طاهری/ سردبیر هفتهنامه تجارتفردا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 اهمیت قیمتها در مکتب اتریش
⭕️قیمتها به کارآفرینان این امکان را میدهد تا نیاز مصرفکنندگان را شناسایی کنند. این امر به تولید محصولات و خدمات بهتر کمک کرده و باعث بهبود زندگی مصرفکنندگان میشود. به همین دلیل است که بسیاری از اقتصاددانهای مکتب اتریش، بازار آزاد را دموکراسی مصرفکننده میدانند. در این ویدئو از موسسه فریزر با اهمیت قیمتها در مکتب اتریش آشنا میشویم.
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥مکتب اتریش و تفکر مارژینال
⭕️ یکی از مهمترین خدمات کارل منگر، بنیانگذار مکتب اتریش به علم اقتصاد، ایده تفکر مارژینال بود. منگر همزمان با دو اقتصاددان دیگر در اروپا، یک معمای مهم در علم اقتصاد را حل کردند: پارادوکس الماس و آب. چرا آب که برای زندگی ما حیاتی است، آنقدر ارزان است اما الماس که بدون آن مشکل بزرگی در زندگی کسی ایجاد نمیشود، گران است؟ در این ویدئو از موسسه فریزر به ایده تفکر مارژینال و پاسخ این معما میپردازیم.
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 در پی دستگیری پاول دوروف، امارات قرارداد خرید ۸۰ فروند جنگنده از فرانسه را به حالت تعلیق درآورد
⭕️شیخ محمد بن راشد، حاکم دبی و نخست وزیر امارات اعلام کرد که دوروف شهروند امارات است و دستگیری وی ممکن است علاوه بر قرارداد خرید جنگندهها دیگر قراردادهای تجاری از جمله حضور شرکت توتال در پروژه های این کشور را تحت الشعاع قرار دهد، حجم تجارت غیر نفتی امارات با فرانسه حدوداً ۱۰میلیارد دلار در سال است.
⭕️امارات متحده عربی که در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد به استعدادهای برتر از سرتاسر دنیا شهروندی این کشور را اعطاء میکند، اکنون اعلام کرده که اجازه نخواهد داد برنامه های این کشور برای جذب ستارگان، با این اقدام فرانسه دچار خلل گردد و همگان خواهند دید که در پرونده پاول دوروف هیچ فرقی میان وی و یک اماراتی عرب وجود نخواهد داشت.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥نقدی بر مداخله دولت در اقتصاد_ ایدههای مکتب اتریش
🌀لودویگ فون میزس میگوید مداخلههای دولت به نتایجی در خلاف با اهدافشان میرسند. اقتصاددانهای مکتب اتریش استدلال کردند که سیاستمداران تمامی نتایج مداخلههای خود را نمیدانند به همین دلیل یک مداخله با نیت خوب میتواند به نتایجی منجر شود که به ضرر کل جامعه است.
✍️ ویدئو از موسسه فریزر، ترجمه از فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ وقتی همه پیام رسانها اطلاعات کاربرا رو میفروشن به دولتها و یکی باهاشون همکاری نمیکنه...!
#FREEDUROV
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ استالین در مبارزه با رقیبان خود کمترین ملاحظه و ترحمی نداشت. یکی از اصلی ترین افرادی که در قدرت یافتن استالین موثر بود، زینوویف بود. ولی هنگامی که استالین تشخیص داده بود که باید او را از مقامش برکنار کند و راهی تبعید در سیبری کند، هیچ توجهی به خدمات و خوبی های او نکرد.
⭕️ باژانف (مسئول دبیرخانه حزب کمونیست) که خود شاهد آخرین گفتگوی استالین و زینوویف بوده مینویسد: زینوویف خدمات گذشته خود را به استالین یادآوری کرد و پرسید: " آیا رفیق استالین معنای وفا و حق شناسی را میداند؟ " استالین نیز جواب داد: " بله خوب میدانم ... یک نوع بیماری است که سگ ها به آن مبتلا میشوند".
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ در اولین روزهای حکومت کمونیستی شوروی، در یکی از جلسات هیئت دولت، لنین روی یک برگه کوچک مینویسد: "چند نفر زندانی ضدانقلاب داریم؟ " و برگه را به درژینسکی (اولین رئیس سازمان امنیتی شوروی که در ابتدا چکا نام داشت و بعدها به کا گ ب تغییر نام داد) میدهد. درژینسکی جلوی سوال مینویسد: ۱۵۰۰ نفر و برگه را به لنین پس میدهد. لنین یک علامت به علاوه (صلیب) روی عدد ۱۵۰۰ میکشد و برگه را مجددا به درژینسکی میدهد. فردای آن روز روسیه با خبر هولناک اعدام دسته جمعی ۱۵۰۰ زندانی طرفدار حکومت سابق از خواب بیدار میشود.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 نگاهی به بازار داغ تئوریهای توطئه / آیا امور جهان با توطئه ذینفعان پیش می رود؟
🎯 @Signal99
🌀تمام امور جهان تحت سلطه گروههای ذینفع است! این ادعایی است که باورمندان به نظریههای توطئه آن را میپسندند. به گمان آنان، هر رویدادی در جهان برای پیگیری منافع مادی گروههای ذینفع طراحی شده است. منظور از گروههای ذینفع، آن دسته سرمایهداران و اصحاب قدرتی هستند که از رویدادهای جهان نفع میبرند. آنها در واقع همان برندگان حوادث رخداده در جهانند. کافی است به بازار داغ تئوریهای توطئه نگاهی بیندازید. بازاری که در آن روایتهای تولیدشده از روایتهای بیرون آمده از آکادمیها محبوبتر و همهگیرتر است. بازاری که با قدرت هر حادثهای را در هرجای جهان ماحصل توطئه گروههای ذینفع میداند. گویی که بدون اجازه آنها در این جهان ما، آب از آب تکان نمیخورد.
🌀در این روایتها، همهچیز حاصل سودجویی مالی گروههای ذینفع تلقی میشود. از بیماریهایی چون همهگیری کرونا گرفته تا جنگهایی چون جنگ عراق همگی ماحصل برنامه دقیق و از پیش تعیینشده گروههای ذینفع است. این فهم سادهانگار که طرفداران جدی دارد، جهان را در یک قصه کوتاه خلاصه کردهاست: در جهان ما، عدهای سرمایهدار و اهالی قدرت وجود دارند که تمام حوادث جهان را رقم میزنند.
🌀 آنها از جهان شناخت کامل دارند و تمام ابزارهای لازم را برای پیشبرد اهداف خود دارند و در نهایت، چیزی جز منافع مادی برای آنها اهمیت ندارد. در جهان ما امر، امر آنهاست و دیگران هیچ نقشی ندارند و نمیتوانند داشته باشند. این فهم در همان نگاه اول از ایراداتی رنج میبرد. اولین ایراد این فهم، ابطالناپذیری آن است. مطابق این فهم هیچ اتفاقی نمیافتد، مگر به خواست و اراده و در واقع، امیال گروههای ذینفع.
🌀در نتیجه، اگر حادثهای رخ داد که مطابق میل گروههای ذینفع شناختهشده نبود، این گزاره ابطال نخواهد شد! بلکه طرفداران تئوریهای توطئه پاسخ خواهند داد که یا ما گروههای ذینفع را کامل نشناختیم یا آنها امیالی داشتند که در عقل ناقص ما غیر ذینفعان مغفول مانده است. همین عدم ابطالناپذیری تئوریهای توطئه نشانگر عمق ضعف شناختی آنهاست. ما برای نقد این ادعا به یکی از مقالات دنی رودریک، اقتصاددان آمریکایی رجوع میکنیم. او فروض باورمندان به تئوریهای توطئه را زیر سوال میبرد. دنی رودریک در سال2014 مقالهای با عنوان «When Ideas Trump Interests»(وقتی ایدهها بر ترامپ تاثیر میگذارند) را منتشر کرد که در آن به مواجهه ایدهها با گروههای ذینفع میپردازد.
🌀رودریک در این مقاله قصد دارد نشان دهد جهان به آن سادگیها که فرض میشود، کار نمیکند. شاید در کوتاهمدت، گروههای ذینفع پیشبرنده جهان باشند، اما در بلندمدت پای ایدهها نیز به امور باز میشود. بنابراین جهان ماحصل واکنش متقابل ایدهها و گروههای ذینفع است که دست آخر در یک نقطه تعادلی دیگر هم جمع میشوند. متن کامل را اینجا بخوانید
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ چرخه کمونیسم
- سرنگونی یک دولت
- ایجاد یک آرمانشهر کمونیستی جدید
- سرقت و کشتار مولدترین افراد (سرمایهداران)
- تبدیل دهقانان به برده
- تمام شدن غذا
- قحطی و نسلکشی گسترده
- ایجاد رعب و وحشت در میان مردم تا از شورش جلوگیری شود
- گفتن اینکه "آن کمونیسم واقعی نبود"
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥رونق و رکود اقتصاد از نگاه هایک
زندگی بزرگان اقتصاد
⭕️ دیدگاه هایک نسبت به چرخههای رونق و رکود با اقتصاددانهای جریان اصلی فرق دارد. هایک دلیل شکلگیری این چرخهها را دخالت دولت در بازار به خصوص عرضه پول میدانست. دخالتهایی منجر به شکلگیری یک رونق مصنوعی شده و نتیجه آن رکود است.
⭕️ از نظر هایک، دخالت در عرضه پول باعث سرمایهگذاریهای ناپایدار و تصمیمگیریهای غلط میشود. در این ویدئو از موسسه فریزر، ایده ادوار تجاری هایک توضیح داده شده است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌ایران، سلطان چاپ پول جهان
⭕️ ایران با ۷۵ هزار تریلیون ریال نقدینگی در سال ۲۰۲۳، ۶۷ درصد نقدینگی جهان (بر اساس مجموع ارزهای ملی) را به سبب نرخ رشد بالای نقدینگی و کم نکردن صفرهای پول ملی، به خود اختصاص داد. بر این اساس ریال ایران بی ارزش ترین پول جهان شد./ اقتصاد آنلاین
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
منبع درآمدزایی با 🤑 چنل های 🔠🔠🔠
/channel/addlist/FQxds_87h1ZiNjRk
❌ فقط دوساعت برای جوین فرصت دارین بعد خصوصی میشن⚠️
@tabevip
♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️
❌ دیگه ادمینی و گرفتن پیج دیگران راهکار پول دراوردن نیست
💰 چنل های 🔤🔤🔤 درآمد زایی رو که قیمتی بالای ۵ الی ۱۰ میلیون دارن براتون رایگان میذارم
/channel/addlist/FQxds_87h1ZiNjRk
‼️ دیگه خودت آقای خودت باش 👑
❌ فقط امشب فرصت داری ......
🎥ماجرای سقوط غول انرژی؛ انرون
⭕️شرکت انرون در سال ۱۹۸۵ از ادغام دو شرکت هیوستون نچرالگس و اینترنورث تشکیل شد. شرکت انرون در مقطعی هفتاد میلیارد دلار ارزش داشت و هفتمین شرکت بزرگ آمریکا محسوب میشد. در دوران اوجاش ارزش سهام آن، ۹۰/۷۵ دلار بود اما در سال ۲۰۰۱، یعنی دقیقاً قبل از اعلام ورشکستگی، هر سهم آن ۰.۲۶ دلار معامله می شد. بسیاری از مردم تعجب می کنند که چطور چنین کسب و کار قدرتمندی تقریباً یک شبه از بین رفته است. داستان عجیب این فروپاشی را در ویدئوی داستان برند مشاهده کنید.
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️سال ١٣۵۵ کلِ اقتصاد کرهجنوبی نصفِ اقتصاد ایران بود و امروز فقط اندازه شرکت سامسونگ کرهجنوبی تقریا برابر کل اقتصاد ایران است...
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌سطلی که چکه می کند
🎯 @Signal99
🌀اقتصاددان شهیر "آرتور اوکون" از این استعاره برای توصیف این شرایط استفاده نمود که کمک های دولتی به افراد فقیر در تضاد با بازدهی اقتصادی هستند. به گفته او انگار در این فرایند انتقال پول از غنی به فقیر، بخشی از این آب درون سطل چکه می کند و ناپدید می شود.
🌀وقتی دولت مثلا یک دلار از مالیات دهندگان می گیرد، به دلیل کاهش بازده اقتصادی ناشی از سیاست های مالیاتی، در عمل هزینه ای بیش از آن یک دلار بر آنها تحمیل می شود. به گفته انجمن مشاوران اقتصادی ریاست جمهوری، هزینه یک دلار درامد مالیاتی برای دولت برابر 1.5 دلار برای مالیات دهندگان است. از این 50 سنت اضافی، مقدار 10 سنت مربوط به سیستم های چون حسابرسی مالیاتی، زمان صرف شده برای اظهار مالیاتی و غیره است و بقیه مربوط به اختلال ایجاد شده در رفتار اقتصادی مانند تاثیر بر کار، پس انداز و مخارج است. {میزان dead-weight loss ناشی از جابجایی منحنی عرضه و کاهش مقدار تولید بیشتر از مقدار درامد مالیاتی منتقل شده به دولت است}.
🌀در مرحله بعدی هم هزینه های اجرای برنامه های رفاهی دولت مقداری از مالیات دریافت شده را جذب می کند، احتمالا حدود 10 سنت بطور میانگین. پس در نهایت حدود 90 سنت به دست گیرنده خدمات رفاهی می رسد.
🌀اما از طرف دیگر خود برنامه رفاهی باعث ایجاد اختلال در انگیزه کار کردن، وضعیت زندگی، و تصمیمات افراد در مورد مصرف می شود. بنابراین دریافت کننده کمک مالی فوق الذکر ارزش 90 سنتی برای آن قائل نیست. هرچند تحقیقات در این زمینه کاملا گویا نیست ولی تخمین من این است که خدمات رفاهی ارائه شده برای گیرنده آن حدود 60 سنت ارزش دارد، یعنی نشتی 30 سنتی.
🌀نشتی دیگری که برای دریافت کنندگان خدمات رفاهی با سطح درامد پایین وجود دارد هزینه های مربوط به اثبات اینست که شایسته دریافت آن کمک ها هستند که می توان آن را 10 سنت تخمین زد. بنابراین دریافت 1.5 دلار از مالیات دهندگان منجر به خدمات رفاهی 50 سنتی به افراد نیازمند خواهد شد. از دید چکه کردن سطل، دو سوم محتویات از دست می رود.
🌀مانند سیاست های مهاجرتی با اختلال در دستمزد کارگران غیرماهر، و یارانه اتانول و افزایش قیمت غذا، سیاست های رفاهی دولتی هم به همان گروهی که میخواهد کمک کند بیشترین آسیب را می زند.
🌀هر ساله بیش از یک تریلیون دلار طی انواع و اقسام سیاست ها و برنامه ها از طبقه ثروتمند امریکایی به طبقه فقیر منتقل می شود. استعاره سطلی که چکه می کند کمک می کند متوجه شویم چرا نتایج اینقدر ناامید کننده بوده اند.
✍ادگار براونینگ محقق موسسه Independent و استاد اقتصاد بازنشسته دانشگاه A&M تگزاس
🔖سیگنال
🎯 @Signal99
📎 https://goo.gl/Ycqk66
📌 اقتصاد کینزی چگونه فریبتان میدهد؟
🎯 @Signal99
🌀 در زمانهای که بحران، افکار و اندیشهها را به سوی کینز و دخالتهای دولتی هرچه بیشتر در اقتصاد منحرف کرده است، پرداختن به مغالطهها و مشکلات اقتصاد کینزی و تقیبح دخالت دولت، آن هم از زبان بزرگترین مخالف کینز پس از هایک، یعنی مورای روتبارد، بیش از پیش ضروری مینماید. گویی که روتبارد این متن را همین دیروز نگاشته است.
🌀 پنجاه سال پیش، بسیاری از مردم ایالات متحده آگاهی ناچیزی در مورد علم اقتصاد داشتند و اهمیت کمی برای آن قائل بودند. اما به هر حال آمریکاییان به اهمیت آزادی اقتصادی واقف بودند. این تعلق خاطر عموم مردم به آزادی اقتصادی را وجود اقتصاددانانی که به ابزار تئوریک مجهز بودند، تکمیل میکرد.
🌀 در حال حاضر به نظر میرسد که علم اقتصاد، اصلیترین مساله آمریکا و جهان است. روزنامهها و مجلات از بحثهای پیچیده راجع به بودجه، دستمزدها و قیمتها، وامهای خارجی و تولید مملو است. اقتصاددانان نیز هر چه بیشتر باعث سردرگمی مردم می شوند. از یک سو پروفسور X، میگوید که فلان طرح اقتصادی میتواند به حل مشکلات اقتصادی منجر شود، از طرف دیگر پروفسور Y، ادعا میکند که این طرح بیمعنی و مهمل است.
🌀 با این وجود مکتب فکری کینزی موفق شده است نظر اکثر اقتصاددانان را به خود جلب کند. اقتصاد کینزی ریشههای عمیقی در تفکرات مرکانتیلیستی و قرون وسطی دارد، اما با افتخار، خود را اقتصادی مدرن معرفی میکند که میتواند نوشدارویی برای درمان مشکلات اقتصادی به دنیا عرضه کند. کینزیها ادعا میکنند که توانستهاند عاملی را که میزان اشتغال را در هر زمان مفروضی تعیین میکند «کشف کنند». آنها میگویند که بیکاری را میتوان از طریق افزایش مخارج دولت و تورم را با استفاده از ابزارهای مالیاتی از بین برد. جالب است که کینزیها منتقدانشان را به «ارتجاع» و «کهنه پرستی» متهم و به این واقعیت (تلخ) که اقتصاددانان جوان عموما جذب مکتبشان شدهاند، افتخار میکنند.
🌀 تفکر کینزی در طرح نیودیل، در بیانیه رییسجمهور ترومن و مشاوران اقتصادی وی، هنری والاس (معاون ترومن.م)، اتحادیههای کارگری، رسانهها، دولتها و برنامههای سازمان ملل و به طرز اعجاب آوری در میان «بازرگانان روشنفکر» عضو کمیته توسعه اقتصادی به وضوح تفکر غالب است. در مقابل بسیاری از شهروندان لیبرال، مجبورند سیاستهای کینزی - به خصوص مداخله شدید دولت به بهانه کاهش بیکاری- را تحمل کنند. بدترین بعد این قضیه این است که حتی اقتصاددانان لیبرال، که عموما در این کشمکشها صدایشان به جایی نمیرسد، واکنش مناسبی به تفکرات کینزی نشان ندادهاند.
🌀اقتصاددانان لیبرال تنها برنامههای سیاسی کینزیها را مورد انتقاد قرار میدادند و به تئوری اقتصادی پشت این برنامهها کاری نداشتند. در نتیجه این ادعا که سیاستهای کینزی میتوانند ما را به اشتغال کامل برسانند، با هیچ پاسخ درخوری مواجه نشد. ادامه در لینک زیر...
✍ نویسنده: مورای روتبارد* / ترجمه: مریم کاظمی،روشنک آذر افشار
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌از ۲۵ شرکت بزرگ جهان ، ۲۰ شرکت در آمریکا مدیریت میشود، یک شرکت در چین، یک شرکت در کره جنوبی، یک شرکت در اروپا، یک شرکت در تایوان و یک شرکت در عربستان .این بهترین تصویر است از اینکه در شاخص مهم مدیریت ثروت و قدرت در جهان، آمریکا اساسا در یک لیگ دیگر قرار دارد.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 در باب مزایای بحران!
🎯 @Signal99
🌀نگارنده این سطور می تواند نسل خود را چنین توصیف کند: نسلی که در «شرایط حساس کنونی» به دنیا آمد، در «شرایط حساس کنونی» زیست و احتمالا در «شرایط حساس کنونی» منقرض خواهد شد! آنچه که برای بقیه جوک است شاید برای ما خاطره باشد. انقدر به زندگی در بحران خو کرده ایم که آرامش را نمی توانیم تحمل کنیم! نیازی به گفتن ندارد ولی برای مثال همین امسال و ماجرای مهمترین نرخ اقتصاد (قیمت دلار) را ببینید؛ مطلقا برنامه ریزی برای آینده غیرممکن است و ما خوابزدگان هم کورمال کورمال دنبال اینکه امروز چه شده و فردا چه خواهد شد.
🌀اما ماجرا شاید خوبی هایی هم داشته باشد؛ آدم ها تا وقتی همه چیز درست کار می کند به جزئیات توجه نمی کنند ولی وقتی به مشکل می خورند تازه به فکر بررسی جدیتر موضوع می افتند. ما چکشمان را می زنیم تا وقتی میخ در چوب گیر کند و آن وقت است که بررسی می کنیم ماجرا چیست. چند روز پیش اتفاق جالبی افتاد، بخت برگشته ای در خیابان طالقانی رنگ نمای ساختمان خود را به صورتی تغییر داد؛ رنگی نامتعارف که البته در تضاد کامل با ساختمان های تیره و رنگ و رو رفته مجاورش بود. در کشورهای دیگر احتمالا کسی خیلی توجهی به این ماجرا نمی کرد، در انجاها قوانینی هست و عرف رایجی که کل ماجرا را به یک کار اداری ساده تبدیل می کند اما در ایران ماجرا متفاوت است. بانویی معمارباشی شروع کرد به انتقاد که چه وضعی است مگر شهر صاحب ندارد که هر کس هر رنگی دلش خواست به نمای خانه بزند؟ هویت بصری و موزون بودن شهر چه می شود و ... کسانی هم از شهرداری پیگیر شدند که مالک رنگ را تغییر دهد. از این طرف صدای عده ای بلند شد که خوبیت ندارد گشت ارشاد رنگ نما تشکیل دهید، به شما چه مربوط که طرف چه رنگی به ساختمانش می زند! مگر جان و مال دیگری را به خطر می اندازد؟ چهاردیواری اختیاری و ....
🌀 تا همین لحظه این بحث با شدت و حدت ادامه دارد و طرفین با استفاده از انواع ابزارهای نظری و عملی! می خواهند همدیگر را قانع کنند که درست می گویند. حرف از «حق به شهر» لوفور هست تا «نظم خودجوش» هایک و «حق مالکیت» لاک و البته ایده های چپ و راست و توتالیتر و ... بازار فحش هم داغ است. گشت ارشاد نمونه دیگری است و اینکه دولت چقدر حق دارد در پوشش مردم فضولی کند بحث داغی میان جوانترهاست، شبکه های اجتماعی و دسترسی به محتوای جهانی هم کار را ساده تر کرده است. خیلی چیزها که در جاهای دیگر کسی سراغش نمی رود در ایران محل بحث های جدی می شود که این البته اصلا بد نیست.
🌀 اما چه نتیجه ای می شود گرفت؟ بحران یعنی ایده های قبلی کار نمی کند پس باید ایده های جدید خلق کرد و صاحبان ایده ها با هم گفتگو کنند تا راهی برای بیرون آمدن از بحران خلق شود. می بینم برخی می گویند الان تئوری بافی به درد نمی خورد و باید به سراغ مردان اهل عمل رفت اما اجازه دهید بگویم از قضا امروز وقت تئوری بافی است! مشکل اصلی کشور و به طور خاص دولت جدید بی ایده بودن و تئوری نداشتن است. در چنین اوضاعی حتی خوش نیت ترین ها هم فقط منابع را هدر می دهند. توصیه اصلی در شرایط فعلی می تواند این باشد باید اجازه داد ایران تمام پتانسیل فکری خودش را فریاد بزند و گروه های مختلف صدایشان را به گوش بقیه برسانند؛ چیزی که سیاسیون بعید است زیربارش بروند. در جامعه بشری عقل کل نداریم و نسخه جادویی وجود ندارد، باید آدم ها با هم حرف بزنند تا شاید راهی برای مسائل مشترکشان پیدا شود. این برای مملکتی که دارد با سر به پرتگاه می رود دیگر انتخاب نیست ضرورت است، الله اعلم.
✍️امیرحسین خالقی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 مکتب اقتصاد اتریش
⭕️ بنیانگذار مکتب اتریش، کارل منگر بود. قبل از تدریس در دانشگاه، کارل منگر روزنامهنگار بود. به عنوان یک روزنامهنگار او فهمید که میان واقعیت اقتصاد و آنچه در دانشگاه تدریس میشود، تفاوتهای بسیاری وجود دارد. این موضوع دلیلی شد تا او کتاب اصول علم اقتصاد را بنویسد و مکتب اتریش شکل بگیرد.
⭕️ تمرکز این مکتب بر مردم، انگیزهها، محدودیت دانش و محیطی است که افراد در آن تصمیم میگیرند. منظور از محیط نهادهای قانونی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. باقی مکاتب اقتصادی به اقتصاد به مانند یک ماشین نگاه میکردند اما مکتب اتریش به اقتصاد به مانند یک ساختار پیچیده، دائما در حال تغییر و در حال سازگاری نگاه میکرد. لودویگ فون میزس و فردریش فون هایک از چهرههای شناخته شده این مکتب هستند.
✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 چگونه ضریب هوشی جهان را بالا ببریم
🎯 @Signal99
🌀اکونومیست سرمقاله این هفته خود را به بالا رفتن حدود ضریب هوشی در جهان اختصاص داده است. مردم امروز بسیار باهوشتر از نسلهای قبلی هستند. مطالعه 72 کشور نشان داد که میانگین ضریب هوشی بین سالهای 1948 تا 2020 در هر دهه ۲.۲ درصد افزایش یافته است. بالا رفتن ضریب هوشی تا حد زیادی به واسطه تغذیه بهتر بوده است. همانطور که عضلات برای قوی شدن به غذا و ورزش نیاز دارند، مغز نیز برای رشد به مواد مغذی و فعالیت مناسب نیاز دارد.
🌀در سطح جهان، 22 درصد از کودکان زیر پنج سال - تقریباً 150 میلیون کودک - دچار کوتاهی قد به دلیل سوءتغذیه هستند. این بدان معناست که مغز آنها نیز احتمالا از عوارض سوتغذیه رنج میبرد. نیمی از کودکان جهان از کمبود ریزمغذیها رنج میبرند که میتواند رشد مغز را نیز مختل کند. تغذیه نامناسب و عدم تحریک میتواند منجر به از دست رفتن معادل 15 نمره از ضریب هوشی شود. در دنیا غذای کافی تولید میشود، اما چندین عامل مانع ورود مواد مغذی به مغزهای جوان میشود. یکی از مهمترین آنها جنگ است.
🌀فقر نیز بخش بزرگی از مشکل است. با این حال دادههای جهانی یونیسف، یک آژانس کمک نشان میدهد که اگرچه نیمی از کودکانی که رژیمهای غذایی بسیار محدود دارند (شامل بیش از دو گروه غذایی) در واقع از خانوادهها درگیر فقیر هستند، اما نیمی دیگر اینطور نیستند. در مورد گروه دوم عوامل دیگری مانند عادات غذایی نادرست صدق میکند. بسیاری از والدین، حتی در کشورهای با درآمد متوسط، فکر میکنند که کافی است کودک خود را با کربوهیدراتهای ضعیف تغذیه کنند، آنها از پروتئین و ریزمغذیها غافل شدهاند. لینک
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎙 جف بوث در مصاحبه با سیفالدین:
⭕️ حالت طبیعی بازار آزاد ضدتورمه.در واقع، با افزایش بهرهوری ما، قیمت اجناس باید پیوسته کاهش پیدا کنه. اما هزارههاست در دنیایی زندگی کردیم که برعکسش صادق بوده. بیتکوین راه خروج از این تلهست.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ دیکتاتورها و آمارِ آدمکشیهایشان (هر قطره خون: ۱ میلیون نفر)
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌اصلاحات اقتصادی آموزگار چگونه تنشآفرین شد؟
🎯 @Signal99
🌀 فراز و فرود دولت مستعجل جمشید آموزگار (مرداد 1356-شهریور 1357) روایتی آموزنده است از اینکه چگونه ریاضت ناگزیر میتواند در همراهی با بحرانهای اجتماعی-سیاسی، آتشفشان نیمهخاموش خواستههای انباشتشده عمومی را فعال کرده و به فوران درآورد. سال 1356 در حالی آغاز شد که حکومت پهلوی با اعتراضهای بخشی از طبقه متوسط جدید برآمده از فرآیند مدرنیزاسیون مانند دانشگاهیان، وکلا، روشنفکران و هنرمندان دست و پنچه نرم میکرد. در همین حال، اعتماد به نفس جنونآمیز ناشی از دلارهای نفتی و رویاهای سرخوشانه فشار بزرگ برای صنعتی شدن و گذار شتابان به «تمدن بزرگ» ابتدای دهه 1350 با دیوار مستحکم واقعیتهای سرد و خشن اقتصادی برخورد کرده و آثار «نفتی شدن» فضای سیاستگذاری خود را به شکل تنگاهای بیسابقه در ظرفیت جذب اعتبارات و پیشبرد طرحها و پروژههای دولتی، کاهش تولید کشاورزی و کمبود نیروی کار ماهر نشان داده بود.
🌀 بیش از همه، برهم خوردن تعادل ساختار اقتصادی و «بیماری هلندی»، موتور مهمترین محرک نارضایتیهای عمومی یعنی تورم، بهویژه در مسکن و موادغذایی را روشن کرده بود. بیمیلی به ترک رویاپردازی موجب شد تا سیاستهای ضدتورمی در سالهای 55-1352 بهجای تمرکز بر کاهش تدریجی مخارج، در قالب برنامههای اضطراری پرهزینه، کمپینهای مبارزه با گرانفروشی و سودجویی، تخصیص گسترده یارانهها و طرحهای رفاهی اجرا شود. در نتیجه، نه تنها امواج تورمی تا سال 1356 تعدیل نشده بود بلکه دایره نارضایتیها به بخشهایی از بازار مانند اصناف، مغازهداران و تجار (طبقه متوسط سنتی) نیز گسترش یافته بود. در چنین شرایطی، شاه در سال 1356 همگام با اعلام فضای باز سیاسی، جمشید آموزگار، تکنوکرات باسابقه، را با هدف تغییر مسیر نادرست اقتصاد به جای امیرعباس هویدا، به عنوان نخستوزیر منصوب کرد.
🌀آموزگار یک برنامه ریاضت اقتصادی را که یادآور برنامهای مشابه در اوایل دهه 1340 بود، به اجرا گذاشت و در جهت بهبود روابط غیردوستانه دولت با بخش خصوصی حرکت کرد. او برای مقابله با تورم،کنترل قیمتها را کنار گذاشت و به سیاست مبارزه با گرانفروشی پایان داد. با این حال، برخی اهداف اعلام شده او در تناقض با یکدیگر قرار داشت. برای نمونه، گرچه آموزگار کنترل قیمتها را لغو کرد اما بهطور همزمان از تثبیت دستمزدها حمایت کرد. در نتیجه، در حالی که سیاست آزادسازی قیمتها موجب افزایش تورم شد، قدرت خرید طبقات حقوقبگیر کاهش یافت تا جایی که وی ناچار به تغییر این سیاست شد. در واقع، آموزگار بین چارهجویی برای نارضایتیهای بخش خصوصی و طبقه متوسط سنتی از سویی و پاسخگویی به مطالبات کارگران و طبقه متوسط مدرن حقوقبگیر از سوی دیگر در نوسان بود و از همین رو، نه تنها نتوانست شرایط رو به وخامت اقتصادی را بهبود بخشد، بلکه در عمل دایره بازندگان اقتصادی را گستردهتر کرد. از همه مهمتر، برنامههای تورمزدایی آموزگار با تمرکز بر محدودسازی سریع طرحها و پروژههای دولتی و اعتبارات و وامها به بخش خصوصی، رکود را در بخش مسکن، حاکم کرد و افزایش ناگهانی بیکاری، به ویژه بین کارگران نیمهماهر و غیرماهر، را کلید زد.
🌀 آنچه ناآرامیهای انتهای دولت آموزگار را از اعتراضهای پیش از آن متمایز میکرد حضور طبقات فرودستتر شهری بهویژه کارگران کارخانهها در کنار طبقه متوسط بود که نه تنها اعتراضهای چند دههزار نفری را به اعتراضهای چند صدهزار نفری گسترش داد بلکه با روی آوردن کارگران به اعتصاب، حکومت را زمینگیر کرد. در سال 1357، رویای سرخوشانه «تمدن بزرگ» دیگر در عمل چندان بزرگ بهنظر نمیرسید. سیاستهای ریاضت اقتصادی آموزگار در کنار اشتباهات پیشین، با فراهم کردن موجبات بههم پیوستن بازندگان اقتصادی و بازندگان اجتماعی-سیاسی، به یک وضعیت کلاسیک پیشاانقلابی منتهی شده بود. برخی از تحلیلگران، اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی با ریسک سیاسی بالا در دوره آموزگار را به تکنوکرات بودن و نه سیاستمدار بودن او نسبت میدهند. درس اقتصاد سیاسی آموزگار این است که اصلاحات اقتصادی سریع و ناگهانی در پاسخ به بحرانهای اقتصادی میتواند با افزودن رنج اقتصادی به نارضایتیهای اجتماعی-سیاسی، بهسرعت به ضد خود تبدیل شود.
✍️نوید رئیسی/ مشاور علمی هفتهنامه تجارتفردا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌دستور به جای قاعده و عرف!
🎯 @Signal99
🌀 مصادف شدن روز تنفیذ ریاستجمهوری با تعطیلی ادارات دولتی و بانکها بهدلیل گرمای شدید هوا نشانهای گویا و نمادین از معضلات گریبانگیر جامعه ایرانی بود.
🌀 کشوری که در ردههای نخست دارندگان بزرگترین ذخایر نفت و گاز دنیا به شمار میآید، گرفتار مشکل کمبود تولید برق و برای تامین مصرف بنزین نیازمند واردات چندمیلیارد دلاری این فرآورده نفتی است و در زمستانها با کمبود گاز مواجه میشود.
🌀 به نظر میرسد دو پدیده مناقشهآمیز و منفی، عامل بروز این معضلات بوده است: یکی بیدولتی یا دقیقتر بگوییم فقدان حاکمیت قانون و دیگری بهکار گرفتن دستور به جای قاعده و عرف. این دو پدیده البته دو روی یک سکهاند و هر یک مقوّم دیگری است.
🌀 دولتی که منافع ملی را درست تشخیص ندهد و با تسلیم شدن به شعارهایی مانند خودکفایی به منابع کمیاب ملی آسیب شدید بزند، در حقیقت به ضد خود یعنی عامل بیدولتی تبدیل میشود.
🌀 زمانی که از اواسط دهه۱۳۸۰ موسسات مالی و اعتباری متعدد غیرمجاز بدون رعایت مقررات بانک مرکزی قارچگونه تکثیر شدند و داراییهای نقدی مردم را از چنگشان درآوردند و نهایتا دولت و بانک مرکزی را وادار به پرداخت هزاران میلیارد تومان هزینههای کلاهبرداری خود از کیسه بیتالمال کردند، ما دقیقا شاهد بیدولتی به معنای حقیقی کلمه بودیم.
🌀 نتیجه این بیدولتی اخیر، افزایش مستمر نقدینگی و نهایتا تورمی است که در ۴سال گذشته نسبت به میانگین ۴دهه پیش از آن، بیش از ۲برابر شده است. اما وجه دیگری از عوامل ایجادکننده معضلات اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور که ارتباط وثیقی با بیدولتی دارد، به اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری بهطور کلی برمیگردد.
🌀 هرگاه دستور جای قاعده رفتاری کلی و همهشمول را بگیرد ما با پدیده اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری روبهرو هستیم. علاوه بر اقتصاد، ما در روابط اجتماعی نیز با پدیده دستور به جای قاعده روبهرو هستیم؛ مثلا از اجرای کنسرتی که مجوز قانونی گرفته بهدلیل مخالفت برخی مقامات صاحب قدرت و نفوذ جلوگیری میشود یا از ادامه اکران فیلمی که مجوز پخش گرفته ممانعت به عمل میآید.
🌀 مساله پوشش زنان که از نزدیک به دو سال پیش با شدت و حدت مطرح شده، ناظر بر قانونشکنی یا هنجارشکنی اقلیتی از زنان نیست، بلکه ریشه در رویهای دارد که تغییرات عرف حاکم بر جامعه را برنمیتابد. پوشش مردم در هر جامعهای تابع عرف زمانه است و ایستادن در برابر عرف زمانه اتفاقا به بیدولتی میانجامد.
🌀 اصولا هر تصمیم حکومتی که برخلاف تمایل عمومی و عرف رایج جامعه بهصورت «قانون» درآید و به مردم تحمیل شود در حقیقت شأن قانونی ندارد و مردم تا جایی که بتوانند زیر بار آن نمیروند؛ تجربه «قانون» ممنوعیت ماهواره نمونه بارزی از این واقعیت است.
✍ دکتر موسی غنینژاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99