7.7.2017 🌷دلنوشته های من و آموزه های دیگران🌷 🌱 تغییر را از خودم شروع می کنم🌱 ⚘️تحول فردی مقدمه ی توسعه ی جمعی⚘️ @pepinoo_DIY #سپیده_شفیعی #سپیده_شین Sepideh.Sh
اول گمان می کردم کلمات را ساخته اند
تا آدمی بگوید آنچه بر دل دارد را...
حالا اما فکر میکنم
کلمات را آفریدند تا آدمی بداند
چه چیزها که کلمه نمی شوند
چه حرف ها که در هیچ کلامی نمی گُنجد...
#معصومه_صابر
🍊 @sin_shin_daily_notes 🍊
شروع رسمی زمستان خیر باشه❄️☃️
⚜ @sin_shin_daily_notes ⚜
در خانواده ای پدر و مادر در کار و ذهنیات خود غوطه ورند فرزند کوچک شان در اثر بی توجهی می میرد. آیدا دختر نوجوان خانواده که بیش از همه احساس مسئولیت می کند در اندیشه انتقام و رویارویی است اما...
نقی سلیمانی بیش از سی سال است که داستان می نویسد و مخاطب اغلب آثارش نوجوانان اند. او بعضی از آثارش از جمله رمان دیوانه وار را برای گستره ای از مخاطبان نوجوان و بزرگسال نوشته است...
#با_من_کتاب_بخوان #معرفی_کتاب #کتاب_بخوانیم #کتابخوانی #با_من_بخوان #زندگی_با_قصه_ها #با_هم_کتاب_بخوانیم #کتاب_بزرگسال #مطالعه #دنیای_نشر #رمان #بوی_کتاب #پناهگاه_من #کتاب_خوب #دنیای_یک_کرم_کتاب #کرم_کتاب #سپیده_شین #کتابخانه_من #دنیای_کتاب #کتابخوانی_با_سین_شین #کتاب_باز #کتابخوانی_باهم #قصه #کتاب_را_فراموش_نکنیم #کتاب_دوست #داستان #کتاب_جدید
📕📘 @sin.shin.daily.notes 📗📙
گاهی ما سالها در رابطههای بیسرانجامی گیر میکنیم که انگار خودمان میدانیم قرار نیست تغییری رخ دهد.
گاهی آنقدر منتظرِ تغییر میمانیم که جوانیمان، که هدفهایمان و حتی سلامتیمان را از دست میدهیم.
در درون هر کدام از مایی که منتظر هستیم چیزی در رابطهمان با فرد مقابلمان تغییر کند، کودکی غمگین، چشم انتظارِ تغییر رفتاری در پدر و مادرش زندگی میکند. کودکی که نگرانِ رابطهی پدر و مادرش است. کودکی که هنوز منتظر است فردا صبح معجزهای رخ دهد و دردی از رابطهی پدر و مادرش حذف شود و یا رفتاری در آنها تغییر کند.
اگر سالهاست در رابطهای بیسرانجام و دردناک گیر کرده اید شبی به ملاقات خودتان بروید. به چشمهایتان در آیینه نگاه کنید. آن کودکِ منتظر هنوز همان چشمها را دارد اگر با دقت به خودتان نگاه کنید، پیدایش میکنید. جایی در درون چشمهایتان، دردهایی عمیق از آنچه بر شما گذشته وجود دارد. گاهی ما نمیدانیم که همان دردهای درک نشدهی ما، کنترلِ اکنونِ رابطههایمان را در دست میگیرند و اگر بتوانیم کمی به خودمان نزدیک شویم، دردها کم میشوند و کنترلِ بعضی از تصمیمها و رفتارها به دست بخشِ هشیار و آگاهمان میافتد.
به چشمهایتان نگاه کنید و ببینید آیا هنوز منتظرید چیزی تغییر کند؟ آیا هنوز پدر و مادر را در نقشِ پدر و مادر میخواهید و از آنها توقع دارید که پدر مادری کنند؟
اگر جوابتان مثبت است به خودتان در اکنونتان نگاه کنید. آیا سالها در انتظار برگشتِ کسی هستید؟ آیا سالهاست که منتظرید رفتاری در یارتان یا دوستتان تغییر کند؟ آیا منتظر آمدنِ شخصی رویایی هستید و نتوانسته اید رابطههای صمیمانهی عمیقی را تجربه کنید؟
اگر جواب باز هم مثبت است احتیاج دارید کمی مکث کنید و به خودتان برای رد شدن از دردهای گذشتهتان کمک کنید.
به خودتان نگاه کنید و به آن کودک همیشه منتظر بگویید: "من درکت میکنم. مسیر سختی را آمدهای اما از امشب من کنارت میمانم و با هم میتوانیم با تغییر نیافتنی بودنِ گذشته کنار بیاییم و دوباره در انتظاری بیسرانجام قرار نگیریم. اکنون من آنقدر بالغ و بزرگ هستم که میتوانم رابطهای فارغ از نقشها با پدر و مادرم داشته باشم و قادرم با واقعیتها رو به رو شوم و با انتظار دردها را طولانیتر نکنم"...
#پونه_مقیمی
⚜ @sin_shin_daily_notes ⚜
نگید من محبتم رو زبونم نیست تو رفتارمه!
اگر بلد نیستید یاد بگیرید!
آدمیزاد «باید» بشنوه که دوست داشتنیه، زیباست و عزیزه!
🌱 @sin_shin_daily_notes 🌱
امیدوارم وقتی چشماتو میبندی و گوشش میدی، فکرای قشنگ بیاد تو سرتو و دلت آروم شه 🕊️✨
🍊 @sin_shin_daily_notes 🍊
مادرها شوخیشوخی بچهها را تهدید به «رفتن» میکنند...
بچهها جدیجدی تا آخر عمر اضطراب «رها شدن» را با خود حمل میکنند!!
نکنید این کارارو🫤🫤
⭐️ @sin_shin_daily_notes ⭐️
گاهی شفا پیدا کردن زخمهایمان میتواند این شکلی باشد که:
تنها کاری که انجام میدهیم استراحت کردن باشد،
از گفتوگوهای کوچک بیاهمیت اجتناب کنیم
و دیگر در هرج و مرج زندگی دیگران شرکت نکنیم...
گاهی تنها کار رهایی بخش میتواند همین باشد!!
⚜ @sin_shin_daily_notes ⚜
اگر روزی چشم هایت را باز کردی
و خودت را وسط یک کوره دیدی،
نترس و سعی کن از آن
پخته خارج شوی...
چرا که "سوختن" را همه بلدند...!
#هاروکی_موراکامی
🫧 @sin_shin_daily_notes 🫧
بیشتر ما با این ندا بزرگ شدیم:
«دوستت دارم اگر...دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر نمره کارنامهات خوب باشد. دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی. اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شدهاست.»
بدینترتیب ما عملاً بهتدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هرچیز دیگری را بهدست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری.»
اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط، با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتابهایی دربارهی مرگ و مردن بنویسیم.
#تامس_هریس
🍊 @sin_shin_daily_notes 🍊
آدما همیشه فکر میکنن میشه برگشت،
میشه جبران کرد،
میشه معذرت خواست،
میشه توضیح داد،
اما چیزی که آدما بهش فکر نمیکنن اینه که:
هر چیزی یه زمانی داره،
از زمانش که گذشت،
دیگه بود و نبودش فرقی نداره،
وقتی از زمانِ درستِ یه چیزی بگذره،
دیگه هر کاری هم بکنی
قابلِ جبران نیست،
آدما همیشه این قسمتو اشتباه میکنن...
🫧 @sin_shin_daily_notes 🫧
روز زن را به من تبریک نگویید!!
من روز نمی خواهم، من روزهای تمام عمرم را میخواهم!!
درجایی که دخترِ نه ساله، کامل است و میتواند ازدواج کند و نماد فرزندآوری است، ولی شهادتش در هیچ محکمه ای ارزش ندارد؛
سهم ارثیه ی او نصف پسر است، دیه سقط جنینِ دختر از جنینِ پسر، حتی جنینی که جنسیتش معلوم نیست، کمتر است؛
حق خروج از کشور، حتی از خانه، بدون اجازه ی آقای بالاسر (پدر، همسر) را ندارد؛
اگر با مردی(بیکار، بیمار، بیعار) زندگی کند، بدسرپرست؛ و اگر همان مرد نباشد، بی سرپرست می خوانندش، زیرا او هیچگاه نمی تواند سرپرست خودش باشد؛
بر روی هیچ مدرک دولتی یا غیردولتی، حتی سنگ قبر، نامی از مادر برده نمی شود، و همان مادر، عکسش روی آگهی ترحیمش اجازه چاپ ندارد؛
اگر فرزند و یا همسرِ آن زن اشتباهی بکند، نخست مادر و یا زن مقصر و محکوم میشود؛ و...
من روز نمیخواهم!
دسته گل و هدیه نمی خواهم!
روز من آن روزی است که بتوانم با امنیت در شهرم تردد کنم، بدون قضاوت شدن در پارک ورزش کنم، بدون آنکه از حرفها و نگاه های هوسبازان بترسم، لباسی با رنگ مورد علاقه ام را بپوشم و...
من میخواهم بخندم، بخوانم، برقصم، و هیچگاه از سنم یا سپیدشدن موهایم نترسم!
آن روز اگر بیاید، روز من است و من فریاد میزنم "تمام روزها و فصلها برای من است"...
من یک دختر، یک زن، یک مادرم...
من و ماییم که آن روز را می سازیم و به هم تبریک خواهیم گفت...
🍊 @sin_shin_daily_notes 🍊
🍊 @sin_shin_daily_notes 🍊
یه میکس خییییییلی جذاب🔥
باشد که جنگجوی درونت به جایی امن برسد، به آدمهای امن...
و فرصتی بیابد برای استراحت، بازی، عشقورزی و رویاپردازی...
⭐️ @sin_shin_daily_notes ⭐️
اگه هوا از اینم سردتر شه
باز دستامون با هم گرم میشه.
بله مامان خانوم❤️
⚜ @sin_shin_daily_notes ⚜
همه ی ما بخشی در درونمان داریم که بسیار میتواند دیگران را به ما بیاعتماد کند. میتواند آنقدر رفتارهای متعارض از خودش نشان دهند که هم خودمان تعجب کنیم هم دیگران. در نهایت تعارض بخشی جدا نشدنی از دنیای درونی ماست.
و یکی از مهمترین رفتارهایی که میتواند دیگران را به ما بیاعتماد کند، حمله به طرف مقابل است وقتی اشتباه با ماست!
گاهی ظرفیت درونی ما آنقدر کم است که با دیدنِ اشتباهِ خودمان نمیتوانیم سطح اضطراب و درد ناشی از آن را تحمل کنیم و فقط دنبال راهی میگردیم که این تنشِ درونی را کم کنیم و قطعا در جامعه مدرن ما با کلمات و فرافکنی حمله را انجام میدهیم و بعد از آن وقتی احساس میکنیم دیگری را هم به شدت زیادی مقصر کردهایم حالمان بهتر میشود. حالمان نسبت به بخشی از درون خودمان بهتر میشود و احساس میکنیم الان فقط من اشتباه نکرده ام و مسئولیت این کار تقسیم میشود و او هم مانند من در آشفتگیام شریک است.
اما بعد از گذشت مدت زمان اندکی میتوانیم نتیجه ی این رفتار را در روابطمان ببینیم. کم کم آدمهای امن زندگیمان از ما دور میشوند و فقط از دور سکوت میکنند و ما را نظاره میکنند. کم کم احساس میکنیم دیگران فقط موافقت میکنند که ما سکوت کنیم و واقعا به این علت نیست که حرف ما را پذیرفتهاند.
به نظرم رشد واقعی در زندگیمان زمانی شروع میشود که تمام قد اشتباه خودمان را قبول کنیم و برای کمتر کردنِ مسئولیتمان که قطعا فشار و درد زیادی را وارد میکند، شخص دیگری را تحت فشار قرار ندهیم. این بزرگترین بخش رشد است. مسئولیت پذیری و قبول اشتباه.
اگر احساس میکنیم در قبول اشتباهاتمان ضعیف هستیم احتیاج داریم سکوت کردن را تمرین کنیم. سکوت کردن به رشد درونی و تحمل کردنِ احساسات ناخوشآیند، بدون واکنش نشان دادن، کمک میکند.
وقتی احساسات تلخِ ناشی از اشتباه کردن به ما حمله میکنند سعی کنیم سکوت کنیم و این حمله را به بیرون از خودمان پرتاب نکنیم. همین تمرینِ کوچک، آرام آرام به ما کمک میکند مسئولیت احساساتمان را قبول کنیم و واکنشهای کمتری نشان دهیم.
هر چه بیشتر مسئولیت رفتارها، حرفها و قولهایمان را قبول کنیم، آدم مورد اعتمادتری به نظر میآییم و آدمای مورد اعتماد روابط صمیمانهی گرمتر و طولانیتری را تجربه میکنند...
#پونه_مقیمی
⚜ @sin_shin_daily_notes ⚜
اتفاقات مربوط به از دست دادن اعتماد تقریبا در هر شخصی تجربه می شود و می تواند تأثير مهم و طولانی مدتی را داشته باشد.
شاید اعتماد به والدین تان را از دست بدهید، شاید اعتمادتان به خدا را از دست بدهید و هر گونه اعتمادی در هر نوع رابطه ای...
آیا از دست دادان اعتماد نوعی تجربه از سوگ است؟
پاسخ مثبت است: آری
و مشکلات مربوط به کنار آمدن با این فقدان ها اثرات مشابهی مثل از دست دادن فقدان های دیگر نظیر سوگواری برای از دست دادن عزیزی است.
سوگواری مسئله ای طبیعی و نرمال است، اما ما به درستی برای این گونه از دست دادن ها آماده نشده ایم. سوگ درباره ی مغز شکسته نیست بلکه درباره ی قلبی شکسته است.
🍋 @sin_shin_daily_notes 🍋
این کتاب مشتمل بر هفت داستان است که حول مسائل فردی و زناشویی نوشته شده است. داستانهایی است درباره آشنایی، عشق و تنها شدن انسانها.
گاوالدا در این آثار دست به تجربههای محتوایی و فرمی تازهای زده و از لحاظ مضمون و شیوه روایت، داستانهایی متفاوت را روایت کرده است.
این کتاب، روایتی است از فراز و نشیبهای زندگی، از کامیابیها و ناکامیها، از شکستها و پیروزیها، و از اینکه باید به خود آمد تا ادامه زندگی میسر شود. نویسنده در این کتاب، خواننده را میان خشونت دنیای مدرنی که انسان را به کنج انزوا میراند و موهبت نشاطآور یک آشنایی، در نوسان نگه میدارد.
عناوین هفت داستان کتاب عبارتند از: عشق شهسوارانه، ماکیزارد، سگم دارد میمیرد، غذای شادمانه، جانهای من، سرباز پیادهنظام و پسر...
#با_من_کتاب_بخوان #معرفی_کتاب #کتاب_بخوانیم #کتابخوانی #با_من_بخوان #زندگی_با_قصه_ها #با_هم_کتاب_بخوانیم #کتاب_بزرگسال #مطالعه #دنیای_نشر #رمان #بوی_کتاب #پناهگاه_من #کتاب_خوب #دنیای_یک_کرم_کتاب #کرم_کتاب #سپیده_شین #کتابخانه_من #دنیای_کتاب #کتابخوانی_با_سین_شین #کتاب_باز
📕📘 @sin.shin.daily.notes 📗📙