soltanghazal | Unsorted

Telegram-канал soltanghazal - سلطان غزل

214

telegram.me/soltanghazal @nahidashoori

Subscribe to a channel

سلطان غزل

از زیستن بی تو مگو، زیستن این نیست
ور هست به زعم تو، به تعبیر من این نیست

از بویش اگر چشم دلم را نگشاید
یکباره کفن باد به تن، پیرهن این نیست

یک چشم به گردابت و یک چشم به ساحل
گیرم که دل اینست، به دریا زدن این نیست

تو یک تن و من یک تن از این رابطه چیزی
عشق است ولی قصه ی یک جان دو تن این نیست

عطری است دراین سفره ی نگشوده هم اما
خون دل آهوی ختا و ختن این نیست

سخت است که بر کوه زند تیشه هم اما
بر سر نزند تیشه اگر کوهکن این نیست

یک پرتو از آن تافته در چشم تو اما
خورشیدمن-آن یک تنه صدشب شکن-این نیست

زن اسوه ی عشق است وخطر پیشه چنان ویس
لیلای هراسنده! نه، تمثیل زن این نیست

#حسین_منزوی


/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

#Ed_sheeran
#perfect

Читать полностью…

سلطان غزل

بوی بهار

خواننده : رزیتا یوسفی
شعر : فریدون مشیری

Читать полностью…

سلطان غزل

از امروز همه چیز آخـــرین است

آخــرین هفته
آخــرین دلشوره هایِ شیرین اسفند
اتمـــامِ اخرین جایِ گردگیری نشدهء خانه

آخــرین اتمام حجت ها با خــودمان
حــالمان
آرزوهــایمان
آخــرین یا مــقلب القلوب ها
و
آخــرین امیدهای گــره خورده، به اشــارهء سالی نو، ڪه هــمه چیز درست میشود

این چنــد روزِ اخر هم باید اسبِ سال را مـجاب ڪرد ڪه تا مـــنزلگاه راهی نیست

بتاز...ڪه نــو شدن نزدیڪ است!
😊🌺🌼🌺

Читать полностью…

سلطان غزل

و ما زمستان دیگری را سپری خواهیم کرد؛
با عصیان بزرگی که در درونمان هست و تنها چیزی‌که گرممان می‌دارد، آتش مقدس امیدواری ست.

👤 ناظم حکمت

🔥چهارشنبه سوری مبارک🔥

#در_خانه_می‌مانیم

Читать полностью…

سلطان غزل

#بهار

#راغب

Читать полностью…

سلطان غزل

#دلکش
#علی_تجویدی

Читать полностью…

سلطان غزل

تقدیر، تقویم خود را، تماماً به خون می‌کشید
وقتی که رستم تهیگاه سهراب را می درید

بی‌شک نمی‌کاست چیزی از ابعاد آن فاجعه
حتی اگر نوش‌دارو به هنگام خود می رسید

دیگر مصیبت نه در مرگ سهراب بود و نه در زندگیش
وقتی که رستم در آیینه‌ی چشم فرزند خود را ندید

آیینه‌ی آتشینی که گر زال در آن پری می‌فکند
شاید که یک قاف سیمرغ از آفاق آن می‌پرید

ایینه ای که اگر اشک و خون می ستردی از آن بی گمان
چون مرگ از عشق هم نقشی آنجا می آمد پدید

نقشی از آغاز یک عشق - آمیزه‌ی اشک و خون ناتمام
یک طرح و پیرنگ از روی و موی مه آلود گرد آفرید

سهراب آنروز نه بلکه زان پیش تر کشته شد
آندم که رستم پیاده به شهر سمنگان رسید

و شاید آن شب که در باغ تهمینه تا صبحدم
گل‌های دوشیزگی چید و با او به چربش چمید

آری بسی پیش‌تر از سرشتی که سهراب بود
خون وی از دشنه‌ی سرنوشتش فرو می‌چکید

ورنه چرا پیرمرد آن نشان غم‌انگیز را
در مهر سهراب با خود نمی‌دید و در مُهره دید؟

ورنه به جای تنش‌های قهر و تپش‌های خشم
باید که از قلب خود ضربه‌ی آشتی می‌شنید

با هیچ قوچ بهشتی، نخواهد زدن تاختش
وقتی که تقدیر قربانی خویش را برگزید


#حسین_منزوی


/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

میبینم من ؟
شکفتن شادی را ؟
ان جشن بزرگ آزادی را ؟
سالهاست دگر دست در دست نیست
خون بر دل جوانان نیست
همه گیریم به لقمه ای
حال تو میگویی آزادی را
از بس دویدیم پیر شدیم
از هر سویی که رفتم سیر شدیم
حال یار رفت ،عشق رفت ،جوانی هم رفت
تو میجویی آزادی را ؟
#م_مقصودی


#هوشنگ_ابتهاج

Читать полностью…

سلطان غزل

صبح را
شادی را
و رنگ‌ها را
به زندگی دعوت کن
که می‌گذرد مثلِ باد
این بهارِ عمر...

صبح بخیر 💚

Читать полностью…

سلطان غزل

مرا مردن بیاموز و

بدین افسانه پایان ده


که دیگر برنمی تابد

دلم نوبت شمردن را


#حسین_منزوی

@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

چه جای صحبت سال و مَه و بهار و خزان؟
که دل‌گرفته ام از روزگار دور از تو...

#حسین_منزوی
@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

پیشواز کن شاعر با غزل که یار آمد
بسته بار گل بر گل عشق با قطار آمد

یک دو روز فرصت بود تارسیدن پاییز
که به رغم هر تقویم باز هم بهار آمد

دانه ای که چندین سال پیش از این به دل کشتم
نیش زد سپس بالید عاقبت به بار آمد

یک نفر گرفت از من عشق و شعر را . انگار
سکه های نارایج باز هم به کار آمد

او امید بود امات بیم نیز با او بود
مثل نور با ظلمت ماه شب سوار آمد

تا محاق کی دزدد بار دیگرش ، حالی
آن شهاب سرگردان باز بر مدار آمد

با رضایتی در خور از تسلط تقدیر
گرچه هم شکایت ور هم شکسته وار آمد

او تمام ارزش هاست خود یرای من . با او
باز هم به فصل عشق اصل اعتبار آمد

با زلالی اش سرزد ازکدورتی کهنه
صبح هایم اوست گرچه از غبار آمد


#حسین_منزوی


/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

زندگی از من نشأت می‌گیرد
من وجود را معنا می‌بخشم
من مادرِ بخشاینده‌ات
خواهر دلسوزت
همسر عاشق پیشه‌ات
دوست و همراهت
من، یک «زن» هستم


۸ مارس روز جهانی زنان گرامی باد.

@cofsher

Читать полностью…

سلطان غزل

نم چرا حالوم بده
#شیرازی

#بهاریه
@cofsher

Читать полностью…

سلطان غزل

سلام عزیزان
صبحتون بخیر❤️ آخرین چهارشنبه قرن مبارک

الهی
در این صبح
که نوید بخش
امید و رحمت توست
هرآنکه چشم گشود
قلبش سرشار از امید
و زندگیش سرشار
از رحمت و برکت تو باد

Читать полностью…

سلطان غزل

چنین گفت زرتشت:
که سوزانید بدی را در آتش
تا ز آتش برون آید نیکی

امشب در خانه بمانیم و آرزو کنیم که چهارشنبه سوری سال بعد همه در کنار هم این جشن باستانی رو جشن بگیریم

زردی روی من از تو 🔥
سرخی تو از من🔥

چهارشنبه سوری تون مبارک ♥️

Читать полностью…

سلطان غزل

قطعه شاد کردی از گروه رستاک با صدای استاد بیژن کامکار..👌👌👌

@cofsher

Читать полностью…

سلطان غزل

باز كن پنجره را
من تو را خواهم برد
به سر رود خروشان حيات،
آب اين رود به سر چشمه نمي گردد باز؛
بهتر آنست كه غفلت نكنيم از آغاز .
باز كن پنجره را ! -
- صبح دميد !

#حمید_مصدق


سلام دوستان صبح بخیر

Читать полностью…

سلطان غزل

من که قدر گهر پاک تو میدانستم،
زِ چه مفقود شدی،
ای گهر کانی من...

۲۵ اسفند ۱۲۸۵ زادروز #پروین_اعتصامی

Читать полностью…

سلطان غزل

۲۴ اسفند سالروز درگذشت روانشاد #علی_تجویدی

Читать полностью…

سلطان غزل

#درون_آینه

#همایون_شجریان

@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

خدای خوبم!
در آستانه ی سال جدیدی ایستاده ایم،
به مردم کشورم کمک کن،دستی به سر و گوش زندگی شان بکش،دردهایشان را درمان باش و
دل هایشان را از همیشه شادتر کن...
کاری کن که سال جدید برایمان،سال اتفاقات خوب باشد،بادهای بهاری،گرد امید و تعهد و عشق را همه جا پخش کنند و ابرها،همدلی، عافیت و مهربانی بر سر این مردم ببارند، آن قدر که انسانیت جانی دوباره بگیرد.
کاری کن که سال پیش رو بهترین سال زندگی مان شود،سالی که تنها اشک جاری از چشم ها اشک شوق باشد،سالی که همگی خوشبخت باشیم...
سالی که؛
دلمان نیاید تمام شود...

سلام دوستانم صبح بخیر

Читать полностью…

سلطان غزل

لاله پورکریم از خطه زیبای گیلان (بندر انزلی) و پناهنده در شهر یوتوبری (Gutenberg) در سوئد با صدایی مخملینش در برابر معلم موسیقی دبیرستان خود میخواند. لاله با چند آلبوم، برنده جوایز معتبری در سوئد و نروژ و ... است. او چندین ساز مینوازد از جمله گیتار، و ساکسیفون ... و در کالج هنرهای دراماتیک درس خوانده است. لاله در یک فیلم بسیار معروف سوئدی نیز نقش بازی کرده است بنام Jalla jalla

Читать полностью…

سلطان غزل

🍁🍂🍁🍂🍁🌼
دوباره عشق، دوباره هوا، دوباره نفس
دوباره عشق، دوباره هوی دوباره هوس

دوباره ختم زمستان، دوباره فتح بهار
دوباره باغ من و فصل تو نسیم نفس

دوباره باد بهاری - همان نه گرم و نه سرد
دوباره آن وزش میخوش آن نسیم ملس

دوباره مزمزه‌ای از شراب کهنه‌ی عشق
دوباره جامی از آن تند تلخواره‌ی گس

دوباره همسفری با تو تا حوالی وصل
دوباره طنطنه‌ی کاروان، طنین جرس

نگویمت که بیامیز با من اما، آه
بعید تر منشین از حدود زمزمه‌رس

که با تو حرف نگفته بسی به دل دارم
که یا بسامدش این عمرها نیاید بس

کبوترم: به تکاپوی شاخه‌ای زیتون
قیاس من نه به سیمرغ میرسد نه مگس

برای یاختن آن به راه آزادی است
اگر نکوفته‌ام سر به میله‌های قفس



#حسین_منزوی

/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

دل من! باز مثل ِ سابق باش
با همان شور و حال... عاشق باش

مهر می ورز و دَم غنیمت دان
عشق می باز و با دقایق باش

بشکند تا که کاسه ات را عشق
از میان ِ همه تو لایق باش

خواستی عقل هم اگر باشی
عقل ِ سرخ ِ گل ِ شقایق باش

شور گرداب و کشتی ِ سنگین؟
نه اگر تخته پاره، قایق باش

بار پارو و لنگر و سکّان
بفکن و دور از این علایق باش

هیچ باد ِ مخالف اینجا نیست
با همه بادها موافق باش

#حسین_منزوی

/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

🍁🍂🍁🍂🌼
🍂🍁🌼
🍁
محبوب من! بعد از تو گیجم، بی قرارم، خالی ام، منگم
بر داربستی از "چه خواهد شد؟"، "چه خواهم کرد؟"، آونگم

سازی غریبم من که در هر پرده ام، هر زخمه بنوازد
لحن همایون تو می آید برون از ضرب و آهنگم

تو جرأت رو کردن خود را به من بخشیده ای، ورنه
آیینه ای پنهان درون خویشتن از وحشت سنگم

صلح است عشق اما اگر پای تو روزی در میان باشد
با چنگ و با دندان برای حفظ تو با هر که می جنگم

خود را به سویت می کشانم گام گام و سنگ سنگ اما
توفان جدا می افکند با یک نهیب از تو به فرسنگم

در اشک و در لبخند و سوک و سور، رنگ اصلی ام عشق است
من آسمانم، در طلوع و در غروب، آبی است پیرنگم

از وقت و روز و فصل، عصر و جمعه و پاییز دلتنگند
و بی تو من مانند #عصر_جمعه_ی_پاییز، دلتنگم


#حسین_منزوی


@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

جز صبا کیست کزین خسته برد پیغامی؟
جز نسیم از بر دلدار که آرد خبری؟

ای صبا، صبح دمی بر سر کویش بگذر
تا معطر شود آفاق ز تو هر سحری

#عراقی


سلام دوستان صبح بخیر

Читать полностью…

سلطان غزل

مسئول نهایی آرامش جهان،

آغوش عجیبِ حضرتی

به نام زن است ...

سیدعلی_صالحی


۸ مارس روز جهانی زن مبارک


@cofsher

Читать полностью…

سلطان غزل

نیست بوی آشنا را
تاب غربت بیش از این...
از نسیم صبح
بوی #یاار مےباید ڪشید...😚❣️

#صائب‌تبریزی

سلام دوستان صبح بخیر

Читать полностью…
Subscribe to a channel