telegram.me/soltanghazal @nahidashoori
ســـــــلام
صبح زیبـاتون بخیـر
چهار شنبه تون پراز موفقیت
قلبتون مملو از عشق
زندگیتون سرشـار از نیڪی
الهی
ساحل زندگیتون همیشه آروم باشه
و لحظه هاتون توام با خوشبختے
شروع روزے خوب و
پر خیر و برڪتے براتون آرزو دارم
روزتون زیبا و در پناه خدا باشید
آرزو میکنم یک خبر خوب بشنوی از اونایی که بعدش آهنگ میذاری و کلی میرقصی.
آرزو میکنم برات یک معجزه پیش بیاد، از اونا که باورت نمیشه داره اتفاق میافته.
آرزو میکنم اونی که دوسش داری اندازه تو دوست داشته باشه.
آرزو میکنم کراشت ازت خوشش بیاد و بهت پیام بده.
آرزو میکنم به هدفی که داری خیلی زود برسی و مشکلاتت حل بشن.
آرزو میکنم یک روز پاشی و ببینی حس مثبت داری و احساس آزادی کنی.
آرزو میکنم فکرت رها باشه، آرامش داشته باشی و شبا زود و خوب خوابت ببره. برات همه ی چیزای قشنگ و آرزو میکنم، چون تو انسانی، قشنگی و حق رسیدن به همشونو داری ❤️
امروز ۲۶ دیماه جشن بهمنگان و روز پدر ایرانیان بر شما ایرانی پاک نهاد فرخنده و خجسته باد🌷🌷
جشن بهمنگان در روز دوم از ماه بهمن از سالنامهی زرتشتیان برابر با 26 دی سال شمار خورشیدی برگزار میشود.
این روز (جشن بهمن گان) به مردان اندیشهور و درستکار تعلق دارد و در نزد پارسیان (زرتشتیان) به عنوان روز پدر نامیده میشود.
بخت تو برخاست
صبح تو خندید
از نفست تازه گشت اتش امید
وه که به زندان ظلمت شب یلدا
نور ز خورشید خواستی و برآمد
#هوشنگ_ابتهاج
امروزتون مبارک☃️
سلام به خالق برف و باران
سلام به صبح دلانگیز
سلام زندگی
سلام دوستان عزیز
دلتون شاد لحظاتتون زیبا
جاده زندگیتون هموار
⛄️❄️🎅🏻🎄⛄️
عمر زاهد همه طی شد
" به تمنای بهشت "
او ندانست که در
" ترک تمناست"
بهشت
این چه حرفیست که در
"عالم بالاست بهشت"
هر کجا وقت خوش افتاد
همانجاست بهشت....
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
صائب تبریزی
روز سردتان مملو از گرمای خوشبختی باد🌻❤️🌞
آرزو میکنم،امروز بهترین روز زندگی شما باشد. گوش خود را به شنیدن خوبیها عادت بدهید و به آنچه که به صلاح و درستی تو نمیافزاید گوش مسپار،زیرا این کار دلها را زنگار میزند و موجب سرزنش میشود.
درود دوستان روزتان عالی
در این شبی که ستاره، گل، آسمان، چمن است
کدام کوکبیِ بی نشان، از آن من است؟
دلم هوای که دارد به سر که از قفساش
دوباره جانب بیجانبی، به پر زدن است
پرنده پر زده تا دام و دانهاش، این بار
کدام بستر و چشم و لبِ کدام زن است
که میبرد دلم؟ آیا کدام چنگی عشق،
مرا به وسوسه، سرگرم دل نواختن است؟
خوشا نسیم! اگر چه هنوز بیخبرم
که تحفهاش شمیم کدام پیرهن است
ولیک از تو چه پنهان که آشکاره، دلم
هنوز تشنهی آن بوسه و آن لب و دهن است
گشوده بر رخم آغوش دیگری، امّا
دلم هنوز گرفتار آن تن و بدن است
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
پیلهات را بگشا
تو به اندازهی پروانه شدن زیبایی !
از صدای گذر آب چنان فهمیدم
تندتر از آب روان عمر گران میگذرد
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
آرزویم این است :
" آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست "
#سهراب_سپهری
#صبحتون_به_زیبایۍ_آفتاب
راز تغيير كردن در اين است كه
كل انرژیتان را روی ساختن عادت جديد متمركز كنيد؛ نه روی جنگيدن با عادت قديمی...☕️
صبح سهشنبهتون بخیر 🤍😉
برای کینه؟ آه نه! برای عشق من، بمان
برای دوست داشتن، برای خواستن بمان
هر آنچه دوست داشتم، برای من نماند و رفت
امید آخرین اگر تویی، برای من بمان
به سبزه و نسیم و گل، تو درس زیستن بده
بهار باش و باز هم به خاطر چمن بمان
تمامت و کمال را به نام ما رقم زدند
کمال عشق اگر منم، تو هم "تمام زن" بمان
برای آنکه تیشه را به فرق خویش نشکند
امید زیستن شو و برای کوهکن بمان
مزن به نقش خود گمان، ز سرگذشت این و آن
برای دیگران چرا؟ برای خویشتن بمان
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
در خود خروشها دارم، چون چاه، اگر چه خاموشم
میجوشم از درون هر چند با هیچکس نمیجوشم
گیرم به طعنهام خوانند: «ساز شکسته!» میدانند،
هر چند خامشم اما، آتشفشان خاموشم
فردا به خون خورشیدم، عشق از غبار خواهم شست
امروز اگر چه زخمش را، هم با غبار میپوشم
در پیشگاه فرمانش، دستی نهادهام بر چشم
تا عشق حلقهای کرده است، با شکل رنج در گوشم
***
این داستان که از خون گُل بیرون دمد، خوش است، اما
خوشتر که سر برون آرد، خون از گُل سیاووشم
من با طنین خود بخشی از خاطرات تاریخم
بگذار تا کند تقویم از یاد خود فراموشم
مرگ از شکوه استغنا با من چگونه برتابد؟
با من که شوکرانم را با دست خویش مینوشم
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
برخیز که صبح رنگی پاییز است،این منظرہ پر شرار و شورانگیز است نقاش کشیدہ نقشی از مهر و سپهر این تابلو از عشق و هنر لبریز است.
سلام صبح بخیر
در این صبح دلانگيز از خدای مهربان براتون یک حــس قـشنگ یک نـفس عـطر خدا یک دنیا آرزوهای خوب و آرامش خواستارم.💫💫
ســلام صبح بخیر روزتون خوش🌺🌺
هیچکس چشم به راه من دیوانه نبود
هرچه بر در زدم انگار کسی خانه نبود
راندی از خویشم و من مردن خود را دیدم
کاش تشییع من اینقدر غریبانه نبود
سر به میخانهی یادت زدم اما دیگر
جای لبهای تو روی لب پیمانه نبود
در دلم بودی و شرمنده ز مهمان بودم
که سزاوار تو این خانهی ویرانه نبود
پیش چشم همه ای عشق! جوانم کن باز
تا ببینند، که اعجاز تو افسانه نبود
✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#مهمان
/channel/fazelnazariii
چشمان تو از هیجان گریه میکنند
در من هزار ابر نهان گریه میکنند
نفرین به شعر هایم اگر چشم های تو
این گونه از شنیدنشان گریه میکنند
شاید که آگه اند ز پایان ماجرا
شاید برای هر دو مان گریه میکنند
بانوی من چگونه تسلایتان دهم؟
چون چشمهای باورتان گریه میکنند
پر کرده کیسههای خود از بغض رودها
چون ابرهای خیس خزان گریه میکنند
وقتی تو گریه میکنی ای دوست در دلم
انگار ابرهای جهان گریه میکنند
انگار عاشقانهترین خاطرات من
همواره با تو مویه کنان گریه میکنند
انگار باتو بار دگر خواهران من
در ماتم برادرشان گریه میکنند
در سوگ صدهزار گل ارغوان مگر
باهم هزار سرو جوان گریه میکنند
حس میکنم که گریه فقط گریهی تو نیست
همراه تو زمین و زمان گریه میکنند
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
✅روز مرد را به "کودکان کار"
که به جای بازی و درس
مردانه نان آور خانواده اند
باید تبریک گفت...
🌸روزت مبارک
🌹بزرگ مرد کوچک🌹
@cofsher
گوئی نه زمستانم، برف این همه باراندهاست
سرمای زمستان را، گرمای تو تاراندهاست
هر کس که تواَش بردی، تا مقصدش آوردی
واماندهی تو، اما، از قافله واماندهاست
دست تو که صد شادی با من به نوازش داد
گویم به دعا کز درد آزرده مباد، آن دست
ای دوست! دلم را باش، وقتی که چنین قّلاش
دست از همی عالم، غیر از توبرافشاندهاست
جز عشق چه نامش هست؟ و زنابترین جامش
این جرعه که جان با تو نوشیده و نوشاندهاست
من گوش چرا دارم، تا عقل چه میگوید
در خطهی ما اینک، عشق است که فرماندهاست
این عشق نه امروزیاست در من که دلم انگار
هر نامه که میخواندهاست، با نام تو میخواندهاست
بر من بوز و با خود، بردار و ببر، ای عشق!
خاکستر سردی را کز عقل به جا ماندهاست
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
يه اجراي يلدايي از دو خواهر هنرمند کشورمان مهرناز و فرناز دبیرزاده 😍👌
Читать полностью… برف نو در آغوش آسمان دی
چه اتفاق مباركي ست !
مادربزرگ هميشه مي گويد:برف نو يك نشانه از افتادن اتفاق خوب است
اميدوارم اتفاق خوب زندگيتان امروز به حقيقت بپیوندد ...
برف نو مبارك ...
@cofsher
آه ! شبهای چلّه و کرسی
قصّه و ذهن زود باور من
با صدای تو،شعر گل میکرد
در ضمیر خیال پرورِ من
#حسین_منزوی
@soltanghazal
محمدعلی بهمنی:
حسین منزوی همیشه هست.
۰
روزی که نشر ( چیچیکا ) را باز میکردم. یادم هست که بمن گفت: " نا...شعر " که بودی " ناشر" هم شدی! دیگه میخوای چه " نا " یی بشی؟
گفتم: هیچ
گفت: میخواستم خودت اعتراف کنی.
.
بر سر سجاده میافتاد چشمم تا به می
شیشه می با دهان باز میپرسید: کی؟
کاش از اول بر در میخانه میخواندم نماز
حیف از آن عمری که شد در گوشهٔ محراب طی
نالهٔ جانسوز من بود آنچه میآمد به گوش
آه من بود آنچه یکدم زیر لب میخواند نی
کاش با ساقی حسابم پاک میشد، سالهاست
او به من جامی بدهکار است و من جانی به وی
من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش
با توام ای یار! ای غمخوار! ای «بسیار ای»!
✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#بسیارای
/channel/fazelnazariii
چه بنویسم، چه ننویسم، چه بسرایم چه نسرایم
تویی تو، گفته و ناگفته، بانوی غزل هایم
تمام عشق ها، پیش از تو مثل رودها بودند
که باید میرساندندم به تو، آری به دریایم
به بام انس تو خو کرده ام چون کفتر جلدی
که از هر گوشه ای پر واکنم، سوی تو میآیم
پس از فرزند مریم اینک این من: عیسای دیگر!
که شد بالای عشق و بازوی شعرم چلیپایم
خوشم میآید از شادی ولی هر بار میخوانم
همین تحریر محنت میتراود از غماوایم
به سختی خسته ام از زندگی وز خود، کجایی تا
به قدر یک نفس، در سایه سروت بیاسایم؟
کلیدی دارم از شعر این فلز ترد سحرآمیز
که قفل بوسه از لبهای شیرین تو بگشایم
دوباره میکشد سر، آتش از خاکستر شعرم
که من هم در غزل از جوجه ققنوسان نیمایم
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
سلام
وقتتون بخیر
این دختر نوجوان در صانحه تصادف ممکنه دوتا چشمش رو از دست بده..با آمبولانس داره میاد تهران..
داریم پول عمل و آمبولانس را برایش جمع میکنیم..
پدرش وضعیت مالی خوبی ندارد. اگر کمک کنین یا جایی بفرستین که کمک کنن..ممنون میشم ازتون
۵۰۲۲۲۹۱۳۳۳۱۴۵۶۷۸
بنام مطهره عرب نیا
کجا و کی دراین اقلیم بی معنی است این عشق است
وعشق ازبی « زمان » ، از « ناکجا آباد » می آید
به هفت آرایی مشاطه گان او را نیازی نیست
که شهر آشوب من ، با حسن مادرزاد می آید
#حسین_منزوی
@soltanghazal
سلام
وقتتون بخیر
این دختر نوجوان در صانحه تصادف ممکنه دوتا چشمش رو از دست بده..با آمبولانس داره میاد تهران..
داریم پول عمل و آمبولانس را برایش جمع میکنیم..
پدرش وضعیت مالی خوبی ندارد. اگر کمک کنین یا جایی بفرستین که کمک کنن..ممنون میشم ازتون
۵۰۲۲۲۹۱۳۳۳۱۴۵۶۷۸
بنام مطهره عرب نیا
سرما، اگر غلاف کند تازیانه را
غرق شکوفه میکنی ای عشق! خانه را
با سرخ گل بگوی که تیغی به من دهد
تیغی چنان که بگسلد این تازیانه را
هر میوه باغ و باغ بهاری شود اگر
تأئید تو به بار رساند جوانه را
کوچکترین نسیمت اگر یاریم کند
طی میکنم خزان بزرگ زمانه را
با اشکم آب دادم و با نورت آفتاب
وقتی دلم به یاد تو افشاند دانه را
ای عشق! ما که با تو کناری گرفته ایم
سر سبز و پر شکوفه بدار این کرانه را
با دست خود به شاخه ببندش وگرنه باز
توفان ز جای میکند این آشیانه را
عشق! ای بهار مستتر! ای آنکه در چمن
هر گل نشانهایست، توی بی نشانه را
من هم غزلسرای بهارم چو بلبلان
با گل اگر چه زمزمه کردم ترانه را
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
ای دوست! ای شفق، قدح خونفشان تو!
وی لالهزار، زمرهی دردیکشان تو!
کی خوب میشود؟ به کدامین چهل شفا،
آن چار زخم سوختهی خونفشان تو
با سبزهزار پیرهن و لالهزار زخم
شرمنده از بهار نیامد، خزان تو
از سرب و خون و آتش و ایثار و عشق و مرگ
پرداخت قصهگوی قدر، داستان تو
پیچیده شد در آتش و خون، چرخ واژگون
وقتی گرفت، صاعقه، در ارغوان تو
آیا چه دید در دم آخر؟ که باز ماند،
وقتی نگاه کرد به شب، دیدگان تو
کآنگونه سرد و یخزده، هرگز نبوده بود
در چشم خانهها، نگه مهربان تو
چون عبهر رها شده بر دشت سرخ گل
در خون نشسته بود، کران تا کران تو
میجویدت هنوز که عادت نکرده است،
چشمم به جای خالی سرو جوان تو
تا از کدام بید تبر خوردهای که نیست
در جنگلی که سوخت، بگیرد، نشان تو
حسین منزوی
telegram.me/soltanghazal
اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم،
تمام روزهای اکنونم را با رِندی
و جسورانه تر زندگی خواهم کرد؛
نمیکوشم بی نقص باشم،
راحتتر خواهم بود،
سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم...
#خورخه_لوئیس_بورخس
درود دوستان صبح بخیر