آکادمی مدیریت استراتژیک، مسیرِ متفاوتِ اندیشیدن... ☎️ارتباط با ما @manager_irst 👈
✅محورها و اجزای ماتریس BCG
ماتریس BCG دارای دو محور اصلی است:
1. نرخ رشد بازار: این محور نشاندهنده سرعت رشد بازار است. بازارهایی که سریع رشد میکنند نیاز به سرمایهگذاری بیشتری دارند.
2. سهم بازار نسبی: این محور نشاندهنده سهم بازار یک محصول یا خدمت نسبت به بزرگترین رقیب در همان بازار است. سهم بازار بالا نشان میدهد که محصول در بازار موقعیت قویتری دارد.
🔰بر اساس این دو محور، محصولات یا خدمات به چهار دسته تقسیم میشوند:
1. ستارهها (Stars)
ویژگیها: این محصولات یا خدمات در بازاری با رشد بالا قرار دارند و سهم بازار بالایی دارند.
استراتژی: نیاز به سرمایهگذاری زیاد دارند تا بتوانند سهم بازار خود را حفظ کرده و در آینده به "گاوهای شیرده" تبدیل شوند.
2. گاوهای شیرده (Cash Cows)
ویژگیها: محصولات یا خدماتی با سهم بازار بالا اما در بازاری با رشد کم.
استراتژی: این محصولات منابع مالی زیادی تولید میکنند و نیاز به سرمایهگذاری کمتری دارند. سود حاصل از آنها میتواند برای سرمایهگذاری در "ستارهها" استفاده شود.
3. علامت سؤالها (Question Marks)
ویژگیها: محصولات یا خدماتی در بازاری با رشد بالا اما سهم بازار پایینی دارند.
استراتژی: این محصولات نیاز به سرمایهگذاری دارند تا مشخص شود آیا میتوانند به "ستاره" تبدیل شوند یا باید از بازار خارج شوند.
4. سگها (Dogs)
ویژگیها: محصولات یا خدماتی با سهم بازار پایین در بازاری با رشد کم.
استراتژی: معمولاً توصیه میشود که این محصولات از بازار خارج شوند زیرا سودآوری کمی دارند و منابع سازمان را هدر میدهند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅پنجره جوهری
دو روانشناس به نامهای جوزف لوفت (Joseph Luft) و هرینگتون اینگهام (Harrington Ingham) در دههی پنجاه میلادی در یک کنفرانس مرتبط با مهارت ارتباطی در شهر اوجای (Ojai) کالیفرنیا شرکت کرده بودند. یکی از تمرینها و فعالیتهای کنفرانس چنین بود که شرکتکنندگان در گروههای کوچک با هم بنشینند و سعی کنند تجربهی تعامل خود را با دیگر شرکتکنندگان در برنامه، تدوین کرده و ارائه کنند.
لوفت و اینگهام ماژیک در دست گرفتند و یک جدول دو در دو ترسیم کردند. آنها محورهای عمودی و افقی این ماتریس ۴ خانهای را بصورت زیر نامگذاری کردند:
- محور افقی: آنچه در مورد خودم میدانم؛ آنچه در مورد خودم نمیدانم.
- محور عمودی: آنچه دیگران درباره من میدانند؛ آنچه دیگران درباره من نمیدانند.
لوفت و اینگهام در آن زمان نمیدانستند که فقط یک گام با جاودانه شدن در کتابهای درسی مدیریت فاصله دارند. فقط کافی بود روی هر یک از این ۴ خانه یک اسم بگذارند.
هر یک از ما ویژگیها، صفات، نقاط قوت و ضعفی که داریم که هم خودمان آنها را میدانیم و هم دیگران از آنها مطلع هستند. مثلاً من خودم میدانم زودرنج هستم و اطرافیانم هم از این زودرنج بودن من اطلاع دارند. یا من میدانم مثبتاندیش هستم و اطرافیانم هم من را با این ویژگی میشناسند. این بخش را Public Self یا Open Self نامیدند. در فارسی میتوانیم به این بخش، منِ آشکار یا من عمومی یا منِ افشاشده بگوییم.
اما ویژگیها و صفات دیگری هم وجود دارند که ما خودمان از آن مطلعیم، اما دیگران خبری از آنها ندارند. مثلاً من میدانم حسود هستم، اما آن را پنهان کردهام و دیگران از این ویژگی من خبر ندارند. لوفت و اینگهام این بخش را Hidden Self یا Private Self نامیدند. شاید ترجمهی منِ پنهان یا بخش شخصی من برای این خانه از مدل مناسب باشد.
گروه سوم از صفتها و ویژگیها آنهایی هستند که دیگران دربارهی ما میدانند، اما خودمان از آنها خبر نداریم. گاهی اوقات به شوخی اینها را به «سبزی گیر کرده در لای دندان» تشبیه میکنند. وقتی پس از صرف غذا سبزی لای دندانهای جلوی شما گیر میکند، تقریباً همه در نخستین نگاه آن را میبینند و تنها خود شما هستید که از آن بیخبرید. شاید شما خودتان را خودشیفته یا مغرور یا غیرهمدل یا پرحرف ندانید. اما اینها صفاتی هستند که معمولاً به سادگی به چشم میآیند و دیگران آنها را در شما میبینند. نام این بخش را Blind Self یا Unaware Self نامیدند. اجازه بدهید نام این بخش را هم منِ کور یا من ناآگاه بگذاریم.
چهارمین بخش مختص ویژگیهایی است که نه خودم از آنها خبر دارم و نه دیگران از آن اطلاع دارند. این بخش را هم Unknown Self یا Potential Self نامیدند که در فارسی میتوان آن را منِ ناشناخته یا منِ بالقوه نامید.
این تقسیمبندی مورد توجه شرکتکنندگان در سمینار قرار گرفت و تعدادی از آنها، این مدل را بعداً در سمینارها و کلاسهای خود نیز تشریح و تدریس کردند.
این مدل پیوند فرد با اشخاص دیگر را در ۴ خانه نشان میدهد که این ۴ خانه هر یک خانهای از یک پنجرهٔ بزرگ است. اندازهٔ هر خانه نشان دهندهٔ آگاهی - بهوسیلهٔ خود فرد یا بهوسیلهٔ دیگران - از رفتار، احساسات و انگیزههای خود است.
مطابق مدل پنجره جوهری هر قدر ناحیه عمومی افراد گستردهتر شود، توان برقراری ارتباطی آنها بیشتر، انعطاف پذیری در سبک رهبری آنها گستردهتر و حالات من آنها وسیعتر میشود زیرا در این ناحیه طرفین شناخت دارند و امکان بروز تضاد، ضعیف است. پس افراد برای افزایش توان ارتباطی خود باید ناحیه عمومی را گسترش دهند.
راهکارهای گسترش ناحیه عمومی عبارت اند از:
۱. افشا یا خودگشودگی. افشا یا خودگشودگی یعنی این که فرد (در اینجا مدیر) پیرامون خودش اطلاعات منتشر کند. لازم به ذکر است که افشا باید به موقع و طرفینی باشد یعنی اگر در فرایند ارتباطات فقط یک طرف اقدام به خودگشودگی نماید و دیگری آن را انجام ندهد ارتباط برقرار نمیشود. افشا باعث پیشروی ناحیه عمومی در خصوصی میشود و ناحیه خصوصی را کوچک می کند.
۲. بازخورد. بازخورد باعث گسترش ناحیه عمومی در ناحیه کور می شود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅۵ ویژگی رهبران با شخصیت
۱- صداقت
رهبران واقعی همواره گفتار و رفتاری صادقانه دارند و ظاهر و باطنشان یکی است. رهبران بزرگ چه با دیگران و چه با خودشان رو راست هستند، هیچگاه دیگران یا خودشان را فریب نمیدهند و هیچ حرف یا رفتار نادرستی از ایشان سر نمیزند.
۲- انتخاب درست
انسان را میتوانیم «موجود انتخابکننده» بنامیم، چون هر کدام از ما روزانه صدها نوع انتخاب انجام میدهیم. وقتی یک حرف یا رفتار را انتخاب میکنیم، به این معناست که دهها حرف یا رفتار دیگر را کنار میگذاریم. به همین دلیل، انتخابهای ما نشان میدهند که چه چیزهایی برای ما مهم هستند و چه چیزهایی بیاهمیت. رهبران بزرگ همواره به خصوص در شرایط سخت «گفتار و رفتار درست» را انتخاب میکنند، حتی اگر این کار هزینههای بالایی برایشان داشته باشد.
۳- پایبندی به ارزشها
رهبران بزرگ در تمام شرایط به ارزشهای شرکتشان پایبندند و تحت هیچ شرایطی این ارزشها را زیر پا نمیگذارند. برای مثال، توماس واتسون، شرکت آیبیاِم را بر اساس سه ارزش مهم پایهگذاری کرد:
- احترام به تمام کارمندان،
-ارائه بهترین خدمات به مشتریان،
-انجام تمام کارها به بهترین نحو ممکن.
وی با پایبندی به این ارزشها توانست آیبیاِم را به بزرگترین شرکت کامپیوتری در دنیا تبدیل کند
۴- تسلط بر نفس
رهبران بزرگ تسلط بالایی بر نفس خویش دارند به این معنا که تا جای ممکن منطقی و به دور از احساسات تصمیمگیری و رفتار میکنند و در رهبری کسب و کارشان، مسائل و علائق شخصیشان را دخالت نمیدهند
۵- استقامت
آلبرت گِرِی، از معروفترین مشاوران مدیریت در آمریکا، پس از ۱۳ سال مطالعۀ زندگی رهبران بزرگ، خلاصه تحقیقاتش را در این جمله خلاصه کرد: «رهبران بزرگ، بر خلاف رهبران معمولی، استقامت بالایی برای رسیدن به موفقیت دارند و هیچ گاه دست از تلاش برنمیدارند»
دِنیس وِیتلی، یکی دیگر از مشاوران مدیریت در آمریکا، خصوصیت استقامت در رهبران بزرگ را این گونه تعریف میکند: «رهبران بزرگ برای رسیدن به اهدافشان سخت تلاش میکنند، ولی رهبران معمولی برای خلاص شدن از استرس و انتقاد دیگران»
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ماتریس BCG (Boston Consulting Group)
ماتریس BCG یکی از ابزارهای کاربردی و مشهور در مدیریت استراتژیک است که توسط گروه مشاوره بوستون (Boston Consulting Group) توسعه داده شده است. این ماتریس به سازمانها کمک میکند تا محصولات و خدمات خود را در چهار دسته مختلف طبقهبندی کنند و برای هر کدام استراتژی مناسبی تدوین کنند.
🔰هدف ماتریس BCG
هدف این ماتریس، تحلیل سبد محصولات یا خدمات یک شرکت است تا مشخص شود کدام یک از محصولات باید توسعه یابند، کدام باید نگه داشته شوند، و کدام باید حذف شوند. این ابزار به شرکتها کمک میکند منابع خود را به طور مؤثر تخصیص دهند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
در محیط تجاری پیشرفته امروزی، ادغامها و تملکها نهتنها به عنوان استراتژیهایی برای رشد و رقابتپذیری، بلکه عمدتاً با هدف دستیابی به فناوری شرکتهای هدف انجام میشوند. با تحلیل شرکتهای عمومی آمریکا، نشان میدهد که شرکتهایی با سبد فناوری منحصربهفرد توجه بیشتری برای تملک جلب میکنند، بهویژه از سوی رقبای نزدیک در بازار محصول.
این رقبا به دنبال کاهش رقابت و تقویت کسبوکار محصول خود از طریق ادغام فناوری منحصربهفرد هستند. شرکتهایی با فناوری منحصربهفرد همچنین برای شرکتهایی که از نظر فناوری به آنها نزدیکتر هستند جذابیت بیشتری دارند، زیرا فرآیند ارزیابی و ادغام را آسانتر میکنند. یافتههای ما تأکید میکند که داشتن سبد فناوری منحصربهفرد یک دارایی حیاتی در بازار کنترل شرکتی و یک محرک مهم در فعالیتهای ادغام و تملک است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مهمترین ریسکهای جهان در سال ۲۰۲۵
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ لبه نازک کوه
اصطلاح "لبه نازک کوه" در مدیریت استراتژیک به موقعیتی اشاره دارد که سازمان یا شرکت در آن در شرایطی بسیار حساس و بحرانی قرار دارد. این موقعیت معمولاً با عدم تعادل یا نااطمینانی شدید همراه است و کوچکترین اشتباه یا تصمیم نادرست میتواند به شکست یا سقوط سازمان منجر شود.
در این شرایط، مدیران باید با دقت بسیار زیاد و تحلیلهای دقیق عمل کنند تا بتوانند سازمان را از این وضعیت بحرانی عبور دهند و به موفقیت برسانند. این اصطلاح میتواند به وضعیتهایی مانند رقابت شدید، بحرانهای مالی، تغییرات ناگهانی در بازار یا تحولات تکنولوژیک اشاره داشته باشد که نیازمند تصمیمگیریهای استراتژیک حیاتی هستند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅چرا نسل z علاقه به فعالیتهای سنتی ندارد؟
✍محسن جلال پور
نسل زد به سه دلیل آمادگی لازم را برای کار در بخشهای قدیمی اقتصاد ایران ندارد:
🔹 دلیل اول به رقابت ناسالمی برمیگردد که در اقتصاد کشور وجود دارد. درآمدهای هنگفتی که عمدتاً آقازادهها و آقازاده آقازادهها در طول سالهای اخیر برای خود دستوپا کردند باعث میشود فضای سالمی برای رقابت وجود نداشته باشد. تقریباً همه مزیتهای اقتصاد ایران در اختیار گروههای خاص و بهطور مشخص در اختیار آقازادگان است. جریان ناسالمی که در اقتصاد ایران شکل گرفته، باعث شده که بیانگیزگی جدی میان جوانان به وجود بیاید. این بیانگیزگی هم شامل تحصیلکردههای جوان میشود که عمدتاً به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی، راه مهاجرت را در پیش گرفتهاند و هم باعث سرخوردگی نیروی کار جوان میشود. نیروی جوان کشور نابرابری را با همه وجود خود احساس میکند و در عین حال با خودش میگوید که اگر همه عمرش را هم کار کند، نمیتواند به اندازه یک ماه منتفعان بد کار کردن اقتصاد ایران درآمد داشته باشد. فرض کنید جوانی که با اتوبوس در حال رفتن به محل کار خود است، پشت چراغ قرمز، جوانی را پشت فرمان ماشین لوکس میبیند و اولین چیزی که به ذهنش میرسد این است که وارد یک بازی ناعادلانه شده است. با خودش میگوید من اگر 30 سال کار کنم، نمیتوانم از مسیر درست، به چنین درآمدی برسم و در نتیجه یا دست از کار میکشد یا کسب درآمد از مسیر نادرست را برمیگزیند. این یک واقعیت است که وقتی ما جوان بودیم، منابع برای شروع کار جدید کم بود اما فضای سالمتری وجود داشت و در نتیجه یک جوان میتوانست با چند سال کار کردن در مسیر پیشرفت قرار گیرد اما در حال حاضر فضای کار کردن به قدری ناسالم شده که جوانان امید خود را از دست میدهند. اگر نسلهای قبل با پدیده آقازادگی مواجه بودند، نسل جوان امروز با آقازادههای نسل زد مواجه است که تعدادشان هم کم نیست. مشخصاً این شرایط، بیانگیزگی جدی به وجود میآورد.
این نارضایتی تنها در مورد نسل زی هم نیست؛ بلکه حتی ما که سه یا چهار نسل با آنان فاصله داریم هم با آن درگیریم. بیانگیزگی برای امثال من هم زمانی پیش میآید که میبینم 60 سال فعالیت خانوادگی پدر با 40 سال فعالیت خانوادگی خودم که روی هم میشود 100 سال؛ با یورش آقازادهای به محاق میرود. یکی میآید و یکشبه از همه این سابقه و تلاش سبقت میگیرد. علتش هم فقط رانتها، درآمدهای بیبنیان و پولهای حاصل از بدهبستانهای رانتی است. ضمن اینکه ما مسیری را آغاز کردیم و امروز مجبور هستیم در امتداد آن حرکت کنیم؛ ولی آنها بعد از مدتی دیگر نیازی به پیشرفت نمیبینند.
🔹 دلیل دوم؛ مقایسه درآمد در برابر هزینههاست. به نظر من یکی از بزرگترین ناترازیها در سطح افراد و خانوارها، ناترازی درآمد و هزینه است؛ یعنی امروز درآمد کارمند دولت و کارگر صنعتی به هیچ عنوان با هزینههایشان مطابقت ندارد. طرف حساب میکند که اگر یک ماه در شهرستانها کار کند 15 تا 20 میلیون تومان و در تهران 30 تا 35 میلیون تومان حداکثر درآمد دارد (آن هم اگر در بالاترین جایگاه کاری و بهترین شرایط کار کند)، باز هم درآمدش با خرج زندگیاش جور درنمیآید، یعنی دخلوخرج نمیخواند. جوان نسل جدید وقتی میبیند کار کردن و نکردنش در زندگیاش چندان تاثیری ندارد نسبت به آینده ناامید میشود.
🔹 دلیل سوم که به نظر من از دو دلیل اولی هم مهمتر است به مقایسه «خود» در برابر یک جوان خارجی بازمیگردد. جوان نسل زد از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی به راحتی میتواند خود را با جوانان کشورهای دیگر مقایسه کند. امروز اینترنت همه را به هم وصل کرده است. در قدیم اینطور نبود و نهایت شما از شهر و روستای خودت خبر داشتی. یادم هست زمانی که بچه بودیم، روزنامه، هفتگی به شهرمان میآمد و هفتهنامهها به صورت ماهانه دستمان میرسید. بزرگترهای ما هفتهای یکبار میرفتند پای ماشینهای بینراهی میایستادند تا مجله اطلاعات هفتگی یا مجله جوانان را بخرند اما امروز خبرها لحظهای منتقل میشود. بنابراین جوان نسل زد، وقتی خودش را با همسنوسال خود در یک کشور دیگر مثل ترکیه و امارات یا کشورهای اروپایی و آمریکایی مقایسه میکند، میبیند خیلی با رفاه او فاصله دارد. بنابراین دلیلی نمیبیند برای کار در سطح عادی تلاشی کند. نهایتاً سعی میکند شرایط را به سمتی ببرد که حداقل اگر جایی کار میکند، درآمدش با شرایط زندگی، رفاه و آزادی عملش مطابقت داشته باشد.»
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ادارات بدون آبدارچی و امنیت ملی با دلار ایکس هزار تومانی؟
✍محمدرضا اسلامی
ماجرای آبدارچی دیوان عالی کشور هنوز در دست بررسی است و روایت اصلی هنوز مشخص نیست (شاید هم مشابه برخی اتفاقات امنیتی هرگز مشخص نشود) اما این اتفاق را باید از منظری بزرگتر، در اصطلاح Big Picture دید. این اتفاق، رخدادی بسیار مهم بود که باید به حوادث چندماه اخیر در سوریه و منطقه مرتبط دید.
پیش از پرداختن به این بحث مروری کنیم روی بودجه رسمی کشور سوریه در سال ۲۰۲۴:
🔵 بودجه مصوب مجلس کشور سوریه در سال گذشته ۳۵،۵۰۰ میلیارد پوند سوری
معادل ۳.۱ میلیارد دلار بوده است.
این جمله چه معنی ای می دهد؟ بگذارید این جمله را اینگونه با هم بخوانیم:
با بودجه کشور سوریه کلا ۲ تا برج خلیفه می شود ساخت.
(هزینه احداث برج خلیفه حدودا ۱.۵ میلیارد دلار بوده است).
این یعنی که یک تاجر عرب یا یک تاجر آمریکایی می توانند کل بودجه کشور سوریه را تامین کنند.
بودجه کشور سوریه در سال قبل یعنی در ۲۰۲۳ چقدر بوده است؟
۵.۴ میلیارد دلار
چنین وضعیتی منجر به چه می شود؟ نگاهی به مصاحبه اخیر نخست وزیر سابق سوریه بسیار تکان دهنده است.
محمد جلالی نخست وزیر سوریه (در زمان بشار اسد) مصاحبهای کرده و گفته: حقوق منِ نخست وزیر ۱۴۰ دلار در ماه بوده است.
این یعنی که قطعا «آبدارچی نخست وزیر» یا راننده نخست وزیر یا حتی مسئول دفتر او رقمی بسیار کمتر از ۱۴۰ دلار در ماه دریافت میکردهاند.
این یعنی که یک مهندس آمریکایی با پول خرد هزینه بنزین ماشینش میتواند حقوق نخست وزیر سوریه را بدهد. این یعنی یک تاجر اماراتی میتواند با پول خردی که برای خشکشویی لباس و پارکینگ ماشیناش می دهد حقوق نخست وزیر سوریه را پرداخت کند.
و آیا «مقاومت» وقتی که آبدارچی و سرباز حقوقش اینگونه است و نخست وزیر حقوقش آنگونه است معنی دارد؟ (جالب اینکه بدانیم او پیش از آنکه نخستوزیر بشار بشود رئیس دانشگاه بوده).
[رفرنس اعداد بالا، گزارشهای منتشر شده در این لینک + و همچنین این لینکها + ، +، + ، + ، + و + را ببینید]
این یک جلوه وحشتناک از فقر است. اما ماجرا در همین جا متوقف نیست. فقر جلوههای بدتری هم دارد.
🔵 بازگردیم به مسئله آبدارچی دیوان عالی کشور و ببینیم ارتباط این اتفاق با اتفاقات چند ماه اخیر در منطقه چیست؟
طی ماههای گذشته موساد اسرائیل جلوه های عجیب و جدیدی از توان اطلاعاتی خود را نشان داد. مسئله پیجرها یک شوک برای جهان عرب بود و مسئله ترور سیدحسن نصراله نمونه دیگری از اشراف اطلاعاتی اسرائیل بر محرمانهترین امور تشکیلاتی حزباله بود. در تمام این اقدامات اخیرِ اسرائیل رد پای آبدارچیها و یا افرادی را می توان دید که با حقوق ۱۴۰ دلار در ماه زیسته اند و حاضر به فروش اطلاعات محرمانه به نیروهای اسرائیلی در ازای چندهزار دلار بوده اند. Credit اصلی از آنِ سیستم اطلاعاتی اسرائیل و موساد نیست بلکه Credit اصلی از آن فقر است. وقتی که موساد از لحظه (ساعت، دقیقه، ثانیه) موقعیت سیدحسن نصراله اطلاعات دارد یعنی در همان تشکیلات حزباله افرادی هستند که تا این حد نشتی اطلاعات محرمانه و فوق محرمانه دارند.
در تمام اجزای افراد پیرامون فرماندهان حماس، افرادی هستند که سالهاست خسته از درآمدهای ۱۰۰دلار در ماه زندگی کرده اند. همین افراد عامل نشت اطلاعات حماس و خبردادن لحظه/موقعیت فرماندهان بوده اند.
جلوه فقر فقط نخستوزیر سوریه نیست. جلوه فقر فقط «نجنگیدن ارتش» سوریه نیست. جلوه فقر جایی است که آبدارچی تو را می فروشد. جایی است که معتمدین سیدحسن نصراله نیز موقعیتِ لحظهای فرمانده حزباله را در ازای چندهزار دلار (یا چندصدهزار دلار) میفروشند.
مقاومت، با فقر بی معناست. چون تو میتوانی مقاومت کنی(و ممکن است بخواهی به مقاومت ادامه بدهی) ولی پیرامونِ تو افراد به مرز جاریشدگی Yeilding رسیده اند. ممکن است سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضا بخواهد مقاومت کند ولی وقتی که آبدارچیِ حاجی زاده از درون بریده باشد، و یا راننده حاجی زاده به مرز Yeilding رسیده باشد، مقاومت چگونه ممکن است؟
🔵 آقای پورمحمدی دیروز آمده مقابل دوربین و گفته:
ضارب «در هنگام ترور از منافقین صحبت کرده و شعار میداده که نشان میدهد هدفدار آمده بود.»
آقای پورمحمدی آدم کم هوشی نیست ولی چطور مسئله را به سازمان مجاهدین تقلیل می دهد؟ آیا او ندیده که این چندماه اخیر در منطقه چه مسائلی رخ داده است؟ آیا ترور اسماعیل هنیه را ندیده؟
🔵صورت مساله کشور ایران امروز یک چیز است: اقتصاد. فقط همین. روند کشور با مسیر فعلی و با دلار صد یا دویست هزار تومانی به نقطهای خواهد رسید که نه کوچکزاده به آبدارچی اش اعتماد خواهد داشت و نه پورمحمدی به برادرِ راننده اش.
ویروس فقر بیش از ویروس کرونا به انسانها نزدیک میشود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅متن معاهده جامع ایران و روسیه
متن این معاهده که مشتمل بر ۴۷ ماده است به پیوست قابل دریافت است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅موانع بازیابی بعد از شکست
۱- شخصی سازی(personalization):
من مقصر این اتفاق هستم.
۲- فراگیر بودن(pervasiveness):
این اتفاق ناگوار تمامی ابعاد زندگی من را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
۳- تداوم(permanence):
تبعات این اتفاق برای همیشه در زندگی من باقی خواهد ماند.
هر یک از این سه عامل بالا میتواند زمان و انرژی زیادی از فرد گرفته و مقاومت او را در مقابل بازیابی و برگشت عملکرد به قبل از بحران بیشتر کند.
حتی بعد از تجربه یک اتفاق بد، میتوان رشد کرد و به انعطاف، توان و درک معنایی عمیقتر نسبت به زندگی دست یافت.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅تورم کشورهای حاشیه خلیج فارس در مقایسه با ایران
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅بهرهگیری از قابلیتهای سازمانی
برای بهرهگیری صحیح از قابلیتهای سازمانی، لازم است روی چند دستورالعمل ساده تمرکز کنید:
تمرکز بر چند قابلیت کلیدی: بهتر است سازمان حداکثر بر سه قابلیت مهم تمرکز کند که بیشترین تأثیر را بر موفقیت دارند.
تشخیص وابستگیهای متقابل: درک کنید که چگونه قابلیتهای سازمانی به هم وابستهاند و یکدیگر را تقویت میکنند.
الگوگیری از بهترینها: سازمان خود را با شرکتهای موفق مقایسه کرده و از تجربیات آنها در صنایع مختلف استفاده کنید.
ایجاد چرخه ارزیابی و سرمایهگذاری: با ارزیابی دقیق قابلیتها، زمینههای مناسب برای سرمایهگذاری را شناسایی کنید و این چرخه را تکرار کنید.
مقایسه دیدگاههای مختلف: از ذینفعان مختلف بازخورد بگیرید تا درک جامعی از قابلیتهای سازمانی به دست آورید.
تطبیق قابلیتها با اجرا: رهبران باید قابلیتهای سازمانی را به عمل تبدیل کنند و نتایج قابل اندازهگیری تعریف کنند.
اجتناب از عدم سرمایهگذاری در سرمایههای نامشهود: به عوامل زیربنایی سازمانی که ارزش افزوده دارند، توجه کنید.
تمایز بین قابلیت و فعالیت: به جای تمرکز بر فعالیتهای خاص، بر قابلیتهای حاصل از آنها تمرکز کنید.
ارزیابی مداوم قابلیتهای سازمانی، به درک بهتر نقاط قوت و ضعف و تدوین استراتژیهای مؤثر کمک میکند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅سی ویژگیهای یک ایرانی
✍ روانشاد ابراهيم نبوی
آقای سریع القلم مقالهای نوشته بود با عنوان سی ویژگی انسان عقلانی.
من مقاله را خواندم. هی از بالا به پایین آمدم و از پایین به بالا رفتم و دیدم از آن سی ویژگی تقریبا هیچ کدامش را، من و شما و خیلی از ایرانیها ندارند.
برای همین نشستم چند ویژگی انسان ایرانی را نوشتم.
یک انسان ایرانی، انسانی است که:
۱- هرگز نمیگوید “من نمیدانم.”
۲- همیشه از دیگران توقع دارد و خودش را مسوول هیچ چیزی نمیداند.
۳- در همه مسائل صاحب نظر است و اگر دربارهی چیزی که نمیداند نظر ندهد دق میکند.
۴- خودش را موظف به انجام هیچ چیزی نمیداند و هر کاری که میکند بخاطر این است که به دیگران لطف دارد و بزرگوار است.
۵- هرگز اشتباه نمیکند، حتی اگر در مسیر برعکس اتوبان رانندگی کند.
۶- هرگز با کسی که مخالفش است دوست نمیشود، چون مخالفانش بیشعورند.
۷- موظف است که هر چیزی را دربارهی هر کسی میداند به بقیه بگوید.
۸- زباله را توی خیابان میریزد و حتی الامکان هیچ قانونی را رعایت نمیکند.
۹- هیچ وقت هیچ تغییری نمیکند، چون همیشه کارهایش بی عیب است.
۱۰- هر فحشی که به دیگران میدهد انتقاد است و هر انتقادی که بقیه از او میکنند فحش است.
۱۱- برای نقل قول از دیگران حق دارد حرفهای آنان را به هر شکلی دوست دارد تغییر بدهد.
۱۲-همه موظفند به عقایدش احترام بگذارند، چون همیشه حق دارد.
۱۳- همیشه سعی میکند پوز دیگران را بزند و روی دیگران را کم کند.
۱۴- هیچ کاری را بخاطر دیگران انجام نمیدهد، چون معتقد است مردم یک مشت بیشعورند.
۱۵- شهری که در آن به دنیا آمده بهترین شهر، رشتهای که در آن تحصیل کرده بهترین رشته و شغلی که دارد بهترین شغل است.
۱۶- در هر کاری تخصص دارد و مطمئن است که آن را بهتر از دیگران انجام میدهد.
۱۷- خوشبختی برایش یعنی کار نکردن و داشتن همه چیز
۱۸- وقتی اشتباه میکند نباید بگوید که اشتباه کردم چون بقیه پررو میشوند.
۱۹- در هیچ صفی نمیایستد، هرجا دلش بخواهد ماشینش را پارک میکند، بلند بلند حرف میزند و وسط حرف دیگران میپرد، چون همیشه حق دارد.
۲۰- به ستایش دیگران نیاز دارد ولی نظر دیگران برایش مهم نیست.
۲۱- از نظر او هر کسی که موفق شده امکانات داشته، اما هر موفقیتی که او به دست آورده بخاطر لیاقتش است.
۲۲- هیچ وقت برای انجام دادن هیچ کاری به برنامه نیاز ندارد، چون وقتی راه افتاد خودش درست میشود.
۲۳- حتی الامکان همیشه نیم ساعت برای هر کاری تاخیر دارد.
۲۴- هرگز از دیگران قدردانی نمیکند، چون هر کاری میکنند وظیفه شان است، چشمشان کور.
۲۵- برای اثبات نظرش دائما آن را تکرار کند و اگر بقیه نظرش را قبول نکنند آنها بیشعورند.
۲۶- برای قضاوت کردن دربارهی دیگران نیاز به هیچ اطلاعاتی نداشته باشد، چون از بچگی اولین احساسش در مورد دیگران درست بوده و تا حالا سابقه نداشته که در قضاوتش اشتباه کند.
۲۷- حق دارد از هر کسی که بهتر از اوست بدش بیاید، چون آنها حقش را خوردهاند.
۲۸- وقتی با دیگران بحث میکند لزومی ندارد حرف دیگران را گوش کند، چون خیلی خوب میداند نظر آنها چیست.
۲۹- حتی الامکان سعی کند فکر نکند، چون بقیه با فکر کردن به جایی نرسیدهاند.
۳۰- وقتی میتواند اشتباهات را به گردن دیگران بیاندازد، چرا بابدخودش مسوولیت آن را بپذیرد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅یک خط مشی درست باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
1. خطمشی باید معین و مشخص باشد در غیر این صورت اجرای آن دشوار خواهد شد.
2. خطمشی باید روشن و بدون ابهام باشد. نباید در تعریف خطمشی از مفاهیم ضمنی استفاده کنید.
3. خطمشی باید قابلاعتماد و یکنواخت باشد تا بتواند بهصورت مؤثر توسط زیردستان مورداستفاده قرار بگیرد.
4. خطمشی تجاری باید متناسب با اهداف فعلی سازمان باشد.
5. خطمشی باید ساده باشد تا همهی کارمندان به راحتی آن را درک کنند.
6. خطمشی مشخصشده باید جامع و کلی باشد.
7. خطمشی باید نسبت به تغییرات انعطافپذیر باشد. این بدان معنا نیست که خطمشی و سیاست شرکت باید همیشه در حال تغییر باشد بلکه منظور این است خطمشی باید جامع باشد.
8. خطمشی باید پایداری و ثبات داشته باشد تا بتواند کارمندان و مدیران را به سمت هدف مشخصشده هدایت کند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅شخصیتی که ۵ سال دیگر خواهی داشت، به اینها بستگی دارد
🔹 آموزش هایی که می بینی
🔹 غذاهایی که میخوری
🔹 عادتهایی که میسازی
🔹 دوستانی که باهاشون ارتباط داری
🔹 تمرینهایی که انجام میدی
🔹 پولی که سرمایهگذاری میکنی
🔹 فداکاریهایی که انجام میدی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅تبلیغ خلاقانه
تبلیغ چسب برند اسکاچ
پیام: این مدل میخ زدن مطمئن تر است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅دلیل وجود تورم همیشگی در کشور چیست؟
نقدینگی در طی ۳۰ سال گذشته مستمرا ۲۸.۳ درصد رشد داشته است.
یعنی به طور متوسط سالی ۲۸ درصد میزان نقدینگی کشور افزایش پیدا می کند.
این نقدینگی، منجر به افزایش تقاضا میشود.
پس ما همیشه با ۲۸ تا ۳۰ درصد افزایش تقاضا مواجه هستیم اما عرضه ما که از طرف تولید است، هیچگاه از ۳ تا ۴ درصد به طور متوسط افزایش پیدا نکرده است. یعنی به طور متوسط ما ۳ تا ۴ درصد افزایش تولید و عرضه داریم.
به بیان دیگر به طور متوسط سالی ۲۸ درصد نقدینگی ایجاد می شود و طرف تقاضا افزایش پیدا می کند در صورتی که طرف تولید فقط ۳ تا ۴ درصد افزایش پیدا میکند.
نتیجه آن می شود که سالانه ۲۴ تا ۲۵ درصد تورم بر جامعه تحمیل میشود.
دکتر محمدباقر نوبخت
#اقتصاد
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مدل هفت مرحلهای برای تصمیمگیری کارآمد
1. فهرست کردن گزینهها: ابتدا باید تمام راهحلها و گزینههای ممکن را شناسایی کنید. این مرحله معمولاً از طریق جلسات طوفان فکری یا فرآیندهای خلاقانه دیگر انجام میشود.
2. تنظیم زمانبندی و تعیین مسئول تصمیم: در این مرحله، زمان لازم برای تصمیمگیری تعیین و مشخص میشود که چه کسی مسئولیت تصمیم را بر عهده خواهد داشت. این امر کمک میکند که فرآیند تصمیمگیری بهموقع انجام شود.
3. جمعآوری اطلاعات: تمام اطلاعات مرتبط با تصمیم باید جمعآوری شود. این اطلاعات باید بهروز و دقیق باشد تا تصمیمگیری بر اساس دادههای درست انجام شود.
4. ارزیابی ریسکها: در این مرحله، میزان ریسک هر گزینه بررسی میشود. باید مشخص شود که چه مقدار ریسک قابل پذیرش است و بدترین نتایج ممکن چه تأثیری خواهند داشت.
5. توجه به ارزشها: ارزشهای شخصی یا سازمانی که بر تصمیم تأثیر میگذارند، باید مد نظر قرار گیرند. این ارزشها به شما کمک میکنند تا تصمیمات همسو با اصول و اهداف خود بگیرید.
6. سنجیدن مزایا و معایب: مزایا و معایب هر گزینه باید به دقت بررسی شود. این کار معمولاً با استفاده از یک ترازنامه انجام میشود تا بتوان بهترین گزینه را انتخاب کرد.
7. گرفتن تصمیم نهایی: پس از بررسی تمامی مراحل قبلی، تصمیم نهایی گرفته میشود. بهتر است قبل از اعلام عمومی تصمیم، کمی زمان برای تأمل در نظر گرفته شود تا از صحت آن اطمینان حاصل شود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مهمترین ریسکهای جهان در سال ۲۰۲۵
گزارش «ریسکهای جهانی ۲۰۲۵» که توسط مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) تهیه شده است، به بررسی جزییتر عوامل ریسکهای کوتاهمدت و بلندمدت، و تحلیل پیامدهای احتمالی پرداخته میشود.
بر اساس نظرسنجی از بیش از ۹۰۰ کارشناس جهانی در حوزههای مختلف مانند اقتصاد، محیطزیست، فناوری و ژئوپلیتیک تدوین شده است. هدف اصلی این گزارش شناسایی و اولویتبندی ریسکهایی است که جهان در کوتاهمدت (۲ سال آینده) و بلندمدت (۱۰ سال آینده) با آنها مواجه خواهد بود. این گزارش همچنین نشاندهنده تعامل پیچیده میان ریسکهای مختلف و تأثیرات متقابل آنها است.
🔰ریسکهای کوتاهمدت (۲ سال آینده) :
۱. جنگ و درگیری میان دولتها: افزایش تنشها میان کشورها، بهویژه در مناطقی با اهمیت ژئوپلیتیک مانند شرق اروپا، جنوب آسیا و دریای چین جنوبی، از عوامل اصلی این ریسک است. رقابتهای نظامی و سیاستهای ملیگرایانه برخی کشورها میتواند به جنگهای منطقهای یا حتی جهانی منجر شود.
۲. انتشار اطلاعات نادرست: اطلاعات گمراهکننده، بهویژه در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، یکی از چالشهای اصلی انسجام اجتماعی در کوتاهمدت محسوب میشود. این مشکل میتواند اعتماد به دولتها، نهادهای عمومی و رسانهها را تضعیف کند.
۳. حوادث شدید آب و هوایی: افزایش تواتر و شدت طوفانها، سیلابها، موجهای گرما و خشکسالیها ناشی از تغییرات اقلیمی است. کشورهایی که زیرساختهای ضعیفی دارند یا در مناطق مستعد بلایای طبیعی قرار دارند، آسیبپذیرتر هستند.
۴. نابرابری اجتماعی: نابرابری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان گروههای مختلف، موجب افزایش تنشهای داخلی در جوامع میشود. اعتراضات اجتماعی و جنبشهای مردمی میتوانند ساختارهای سیاسی و اقتصادی را بیثبات کنند.
۵. جنگ سایبری و جاسوسی دیجیتال: افزایش حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی مانند انرژی، آب و سیستمهای مالی از دیگر ریسکهای برجسته است. کشورها و گروههای غیردولتی از این ابزارها برای اهداف سیاسی و اقتصادی استفاده میکنند.
🔰ریسکهای بلندمدت (۱۰ سال آینده):
۱. رویدادهای شدید آب و هوایی: همچنان مهمترین تهدید برای دهه آینده محسوب میشود. افزایش سطح آب دریاها و تخریب اکوسیستمها پیامدهای بلندمدت این پدیده هستند.
۲. از دست دادن تنوع زیستی: نابودی گونههای زیستی و تخریب اکوسیستمها ناشی از فعالیتهای انسانی، بهویژه جنگلزدایی و آلودگی، یک تهدید جهانی محسوب میشود. این موضوع نهتنها حیاتوحش، بلکه معیشت انسانها را نیز به خطر میاندازد.
۳. کمبود منابع طبیعی: افزایش جمعیت و مصرف بیرویه منابع طبیعی میتواند به بحرانهای آب، غذا و انرژی منجر شود. رقابت برای دسترسی به منابع حیاتی میتواند درگیریهای جدیدی ایجاد کند.
۴. تغییرات بحرانی در سیستمهای زمین: این تغییرات شامل ذوب شدن یخهای قطبی، اسیدی شدن اقیانوسها و کاهش ذخایر کربن خاک است که میتوانند به ناپایداری گسترده محیطی منجر شوند.
۵. آلودگیهای محیطی: آلودگی هوا، آب و خاک که سلامت انسان و طبیعت را تهدید میکند، بهعنوان یک ریسک بلندمدت شناخته شده است.
۶. فشار بر سیستمهای بهداشت جهانی: پاندمیهای آینده، بیماریهای مقاوم به آنتیبیوتیکها و کمبود زیرساختهای بهداشتی در برخی کشورها از دیگر ریسکهای برجسته بلندمدت هستند.
🔰چالشهای بینالمللی و پیامدها
۱. بر اساس گزارش، احتمالاً جهان به سمت یک نظم جهانی چندقطبی و تکهتکهشده حرکت میکند. این مسئله همکاریهای بینالمللی را دشوارتر خواهد کرد.
۲. همچنین کشورهای در حال توسعه که آسیبپذیری بیشتری نسبت به ریسکهای اقلیمی و اقتصادی دارند، احتمالاً بیشتر از کشورهای توسعهیافته آسیب خواهند دید.
۳. کاهش اعتماد به دولتها و نهادهای بینالمللی میتواند موجب بیثباتی سیاسی و اقتصادی شود.
۴. پیشرفتهای فناوری مانند هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی میتوانند فرصتهایی ایجاد کنند، اما در صورت سوءاستفاده یا توسعه بدون کنترل، به ریسکهای بزرگی منجر میشوند.
جمعبندی
گزارش «ریسکهای جهانی ۲۰۲۵» به وضوح نشان میدهد که جهان در دورهای پیچیده و چالشبرانگیز قرار دارد. تعاملات پیچیده میان ریسکهای اقلیمی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی و اجتماعی نشاندهنده ضرورت اقدامات هماهنگ و جهانی برای کاهش اثرات این تهدیدات است. تنها از طریق همکاریهای مؤثر بین دولتها، سازمانهای بینالمللی، بخش خصوصی و جوامع مدنی میتوان آیندهای پایدارتر و امنتر ساخت.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
کوکاکولا در سال اول، فقط ۲۵ بطری فروخت، پس به جای دلسرد شدن، تلاش کنید...
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ راه های ارتقا مهارت مدیریت استرس
▶️ برای خود برنامه داشته باشید
▶️ نفسهای عمیق بکشید
▶️ انتظارات بیش از حد را کنار بگذارید
▶️ نشانههای استرس را بشناسید
▶️ پسانداز داشته باشید
▶️ تغذیهی مناسب داشته باشید
▶️ خندیدن را فراموش نکنید
▶️ با دوستان خود بیشتر صحبت کنید
▶️ موسیقی مناسب گوش دهید
▶️ در برنامهی روزانهی خود کمی هم ورزش بگنجانید
▶️ خواب کافی داشته باشید
▶️ بیش از حد در معرض استرس قرار نگیرید
▶️ به استرسهای دراز مدت خود بی توجه نباشید
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مدیریت استرس
عموماً استرس ناشی از لزوم سازگاری جسمانی، روانی و هیجانی ما با تغییرات است. منظور از «تغییرات» صرفاً فرایندهای منفی نیست. برای مثال، اگر پس از مدتها کار کردن در یک اداره به شما، ترفیع شغلی خاصی داده شود که منتظر آن میبودید، از گرفتن این ترفیع خوشحال و هیجانزده میشوید، اما اگر این ترفیع زمانی به شما داده شود که انتظار آن را نداشته باشید یا خود را سزاوار گرفتن آن ندانید از بروز چنین تغییری دچار اضطراب و ناراحتی خواهید شد. استرس در حد کم بسیار مفید است چون نه تنها سبب به وجود آمدن علاقه و انگیزه در زندگی و کارِ ما میشود، بلکه باعث ایجاد اعتماد به نفس نیز می گردد.
اما به هر حال استرس جنبهای اجتنابناپذیر از زندگی ماست. گرفتار شدن در دام استرس و اجازه دادن به آن برای تسلط یافتن بر وجود افراد، مسئلهای است که به آسانی رخ میدهد؛ از استرس گردهماییهای بزرگ اجتماعی گرفته تا ضربالاجل پروژههای کاری. بنابراین مدیریت استرس نیازمند یک مهارت ویژه است که باعث افزایش قابلیتهای کاری و مدیریتی ما خواهد شد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅از لسآنجلس چه مانده است؟
شهر ارواح
✍صدیقه نژادقربان
🔹بادهای سانتا آنا بزرگترین آتشسوزی قرن را در کالیفرنیا رقم زد و لسآنجلس را به شهر سوختهای تبدیل کرد که در حال حاضر از بخشهای زیادی از آن چیزی جز خاکستر باقی نمانده است.
🔹علاوه بر وارد آمدن خسارت نزدیک به ۱۵۰ میلیارددلاری و چالش شرکتهای بیمه، ادامه روند تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین، آینده این ایالت را تحتالشعاع قرار داده و سوالهای زیادی مبنی بر اینکه آیا شهر سوخته میتواند دوباره تبدیل به شهر شود ایجاد کرده است.
🔹حداقل ۲۵ نفر در آنچه میتواند ویرانگرترین فاجعه طبیعی در تاریخ ایالاتمتحده باشد، جان خود را از دست دادهاند، بیش از ۱۲ هزار خانه و ویلا ویران شده و ۱۰۰ هزار نفر بیخانمان شدهاند.
🔹تصاویر آخرالزمانی سوختن خانههای افراد ثروتمند و مشهور و مردم عادی چنان سوررئال بود که برخی هنوز آن را باور نکردهاند.
🔹آیا این رویداد برای همیشه رابطه بین خطر آبوهوا و خانهها را در یکی از باارزشترین بازارهای املاک جهان تغییر میدهد و باعث ورشکستگی بیمهگران میشود؟
🔹یکی از چالشهایی که حکمرانی کالیفرنیا و در مجموع دولت فدرال با آن مواجه بود، عدم آمادگی و نداشتن تجهیزات کافی برای مهار این آتشسوزی بسیار بزرگ بود.
🔹پیش از وقوع آتشسوزی، رئیس آتشنشانی لسآنجلس در مورد کاهش بودجه این اداره برای پاسخگویی به شرایط اضطراری هشدار داده بود.
🔹لسآنجلس سالی بسیار خشک و کمباران را گذرانده و در اکتبر تنها شاهد چهار سانتیمتر بارش باران بوده و تندبادهای قدرتمند فراساحلی معروف به بادهای سانتا آنا نیز شرایط مناسبی را برای آتشسوزی فراهم کرده است.
🔹اگرچه وزش باد شدید و کمبود باران باعث ایجاد آتشسوزی شده است، اما کارشناسان میگویند تغییرات آبوهوایی و خشکسالی شرایط را تغییر داده و احتمال وقوع چنین آتشسوزیهایی را افزایش میدهد.
🔹نوسانات «اقلیمی» بین دورههای خشک و مرطوب در سالهای اخیر باعث ایجاد حجم عظیمی از پوشش گیاهی خشک شد که آماده سوختن بود.
🔹بهطور کلی تصور میشود که فصل آتشسوزی در جنوب کالیفرنیا از ماه می تا اکتبر ادامه داشته باشد و این نشان میدهد، آتشسوزیها به یک موضوع همیشگی تبدیل شدهاند.
🔹آتشسوزیها ضربهای بزرگ به بازار بیمه اموال منطقه وارد کرده است. پس از آتشسوزیهای جنگلی در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ که سود صنعت بیمه را از بین برد، شرکتهای بیمه در سالهای اخیر از بازار بیمه اموال کالیفرنیا عقبنشینی کردهاند.
.
🔹عقبنشینی بیمهگران از کالیفرنیا به این معنی است که بخش قابل توجهی از صاحبان خانه در لسآنجلس به آخرین راهحل بیمه ایالتی، یعنی طرح دسترسی منصفانه کالیفرنیا به الزامات بیمه (FAIR) متکی هستند.
🔹اکنون نگرانیهایی وجود دارد که طرح (FAIR) که دولت ایالتی اداره میکند، ممکن است با کمبود بودجه مواجه شود و شرکتهای بیمه خصوصی را برای پرداخت صورتحساب درگیر کند.
🔹اگرچه هفتهها طول میکشد تا میزان کامل خسارتها ارزیابی شود، اما آتشسوزیهای لسآنجلس، بازار شکننده بیمه کالیفرنیا را به لبه پرتگاه میکشاند.
🔹هفت شرکت از ۱۲ شرکت بزرگ بیمهی خانه، پوشش خود را در ایالت کالیفرنیا طی دو سال گذشته محدود کردهاند.
🔹افزایش خطر آتشسوزی ناشی از تغییرات آبوهوایی بخشی از دلیل این اقدام بوده است.بنابرین لسآنجلسیها با چالش خانههای بدون بیمه دستبهگریبان هستند.
🔹کارشناسان میگویند تا سال ۲۰۵۰، لسآنجلس و کالیفرنیا چهرهای متفاوت خواهند داشت. آتشسوزی و امواج گرما، دیگر «بیسابقه» نخواهد بود، بلکه در چالشهای زندگی حل میشوند. جادههای باتلاقی گسترش مییابد و انقراض گونههای گیاهی زندگی را بر ساکنان این ایالت سختتر خواهد کرد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅جهان جدید
روابط ایران و آمریکا در میزگرد فریدون خاوند و موسی غنینژاد
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅سازمان شبدری
شبدر از سه برگ متصل به هم تشکیل شده است. هر برگ یک بخش از نیروی کار مشارکت کننده در سازمان را منعکس میکند:
1. برگ اول: کارکنان اصلی
نخستین برگ شبدر کارکنان اصلی سازمان هستند که هسته متخصص نامیده می شوند. آنها افرادی معمولا متخصص، توانمند و حرفهاى هستند. حضور این افراد برای کسبوکار ضروری است و آنها رکن اصلى سازمان هستند. آنها شرکای اصلی سازمان هستند. جایگزینى این افراد تقریبا خیلی دشوار است و اغلب سازمانها به این اعضاى خود حقوق و مزایاى چشمگیرى مى پردازند. مثلا ً شرکت نایکی بیش از 40 محقق متخصص دارد که بر روی نوآوریها کار میکنند.
2. برگ دوم: بخش قراردادی یا پیمانکاران
دومین برگ شبدر پیمانکاران (شرکتهایی) هستند که با سازمان قرارداد میبنـدند و در ازای دریافت حقالزحمه بسیاری از کارها و خدمات سازمان را انجام میدهند. در سازمان شبدری فرض بر آن است که قسمت بزرگی از کارهای با اولویت پایینتر به این گروه از بازیگران که در آن امر تخصص دارند سپرده شود. نایکی بیش از 300 تأمین کننده خارجی در بیش از 35 کشور دنیا مثل چین و ویتنام و مانند آنها دارد.
3. برگ سوم: کارکنان منعطف
سومین برگ شبدر، نیروی کار منعطف شامل نیروهاى قراردادى، آزادکار، پارهوقت، موقتى و فصلى و مشابه آنها هستند که به ویژه در شرایط بحرانی یا بار کار اضافه حضور پررنگتری پیدا میکنند. آنها قطعا گاه تعهد یا بلندپروازی اعضای برگ نخست را نخواهند داشت و وفاداریشان به کار و خودشان است و نه سازمان. نایکی در تبلیغات خود با برترین ورزشکاران مثل رونالدو ستاره دنیای فوتبال همکاری میکند.
برای هر یک این برگها باید سیاستها، استراتژیها و سازوکارهای مدیریتی خاص خود را تعریف کرد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅سازمان شبدری
ساختارهای سازمانی مکانیکی انعطافپذیری پایینی دارند و نمیتوانند به تغییرات و دگرگونیهای فراوان، همیشگی و گسسته امروز واکنش مناسبی نشان بدهند. به سخن دیگر، در فضای کسبوکار پیچیده و متلاطم امروزی نیاز به ساختارهایی داریم که در بتوانند پویایی، انعطاف و سرعت را در سازمان بالا ببرند.
در این راستا و جهت پوشش الزامات جدید ساختارها و شکلهای سازمانی متعددی پیشنهاد شدهاند. یکی از آنها سازمان یا ساختار شبدری است. ایده سازمان شبدری اولین بار توسط چارلز هندی مطرح شد. چارلز هندی اعتقاد دارد که آینده به سازمان شبدری تعلق دارد. او بر این باور است که سازمان شبدری لایههای مدیریتی را کاهش میدهد و دید سلسلهمراتبی را از بین میبرد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅وحدت استراتژیک چیست؟
وحدت استراتژیک یعنی ما در بیان و اشتراک نقطه نظرات استراتژیک خوب هستیم.
وحدت استراتژیک در سه سطح ایجاد میشود: فکری ، رفتاری و رویهای.
برای نظارت بر چنین وحدت استراتژیکی در سطح فکری ، اطمینان حاصل کنید که کارمندان از بالا به پایین سازمان می دانند که این استراتژی چیست و چرا اهمیت دارد. با تکرار پیامهای ساده می توانید این نوع درک مشترک را تقویت کنید. میتوانید با توجه به اینکه چگونه کارکنان در مورد استراتژی سوال میپرسند، این مورد را ارزیابی کنید. برای سنجش توافق استراتژیک در سطح رفتاری، از کارکنان بپرسید که چه مقدار از وقت خود را صرف حمایت از استراتژی میکند و آیا پیشنهاداتی برای بهبود ان دارند یا خیر. به عنوان مثال ، دیزنی باید توجه مداوم به هرگونه روش مربوط به تجربه خدمات به مشتری داشته باشد. باید اطمینان حاصل کند که پارکهای تفریحی آن همیشه ایمن و تمیز بوده و میهمانان میتوانند با موفقیت از هر کارمند راهنمایی بگیرند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ ۳۰ ذهنیتِ غیرواقعی در دیپلماسی
✍دکتر محمود سریعالقلم
1-که حقوقِ بین الملل بر سیاستِ بین الملل اولویت دارد؛
2-که سیاستِ بین الملل بر اقتصادِ بین الملل اولویت دارد؛
3-که سیاستِ خارجی یعنی روابط عمومی خارجی یک دولت؛
4-که بدون اجماع داخلی میتوان در سیاست خارجی موفقیتِ پایدار کسب کرد؛
5-که سیاست خارجی عمدتاً یعنی فضا سازی مجازی؛
6-که کشورهای اروپایی با توجه به عدالت خواهی و حق طلبی، باید موضع بگیرند؛
7-که آمریکا و اسراییل دو روی یک سکه نیستند؛
8-که آمریکا یعنی رئیس جمهور آمریکا؛
9-که جان بولتون باعث شد ترامپ از برجام خارج شود؛
10-که صرفاً مثلثِ ترامپ، پمپئو و مشاور امنیت ملی، سیاست خارجی آمریکا را شکل میدهند؛
11-که اِیپَک (AIPAC) صرفاً یک گروه لابی است؛
12-که مجموعۀ دستگاه نظامی- امنیتی آمریکا، حامی سیاست خارجی ترامپ نیست؛
13-که قوۀ مقننه آمریکا، حامی سیاست خارجی ترامپ نیست؛
14-که مهم ترین منطقه در سیاست خارجی آمریکا، خاورمیانه است؛
15-که دولت ترامپ برای دستیابی به یک قرارداد جدیدِ برجام، مستأصل است؛
16-که عموم رسانه های آمریکا، مخالف سیاستهای خاورمیانه ای دولت آمریکا هستند؛
17-که سیاست خاورمیانه ای آمریکا در کاخِ سفید شکل میگیرد؛
18-که منافع اسراییل یعنی مواضع بنیامین نتانیاهو؛
19-که تفاهم و همکاری کشورهای عربی با اسراییل پایدار نیست؛
20-که اعراب خلیج فارس از خود منافع و مصالحی ندارند؛
21-که ماهیتِ اصلی روابطِ آمریکا با کشورهای عربی خلیج فارس، صرفاً امنیتی است؛
22-که دورۀ غرب در جهت دادنِ به سیاست بین الملل پایان یافته است؛
23-که 900 صفحه تحریم را نباید خیلی جدی گرفت؛
24-که جو بایدن ادامۀ باراک اوباما است؛
25-که دولتِ احتمالی جو بایدن با مسایل خاورمیانه خیلی کاری نخواهد داشت؛
26-که نفوذ امنیتی در کشورهای دیگر بر نفوذ اقتصادی اولویت دارد؛
27-که در مذاکرات، اهرم امنیتی کارسازتر از اهرم اقتصادی است؛
28-که یک کشور جهان سومی میتواند بین منافع اروپا و آمریکا شکاف بیاندازد؛
29-که بدون مزیتِ نسبی اقتصادی، میتوان در سیاست خارجی امتیازاتِ گسترده گرفت؛
30-که خیلی ها تفاوتِ بین سیاست خارجی و پروپاگاندا را متوجه نمی شوند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅خلاصه کتاب "جنگل استراتژی" نوشته هنری مینتزبرگ
"جنگل استراتژی" کتابی است که با نگاهی جامع به نظریهها و مکاتب مختلف استراتژی میپردازد. هنری مینتزبرگ در این اثر، دنیای پیچیده استراتژی را به یک جنگل تشبیه میکند و تلاش میکند تا خواننده را از میان این جنگل پیچیده عبور دهد و درک بهتری از مسیرهای مختلف ارائه دهد.
فصل اول: مقدمه به جنگل استراتژی
مینتزبرگ در ابتدا توضیح میدهد که چرا دنیای استراتژی مانند یک جنگل پر از پیچیدگی و ابهام است. او تأکید میکند که برای درک بهتر استراتژی، باید تمام مکاتب فکری و دیدگاههای مختلف را بشناسیم. او وعده میدهد که در این کتاب، خواننده را با تمامی این مکاتب آشنا خواهد کرد.
فصل دوم: مکتب طراحی
مکتب طراحی بر این اصل استوار است که استراتژی باید به صورت یک فرایند منظم و آگاهانه طراحی شود. این مکتب معتقد است که مدیران باید با تحلیل دقیق محیط داخلی و خارجی سازمان، یک استراتژی واضح و دقیق طراحی کنند. این مکتب به مدل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها) تأکید دارد.
فصل سوم: مکتب برنامهریزی
در این مکتب، استراتژی به عنوان یک فرایند رسمی و ساختارمند دیده میشود که باید در قالب برنامههای دقیق و مستند تدوین شود. این مکتب بر برنامهریزی دقیق و پیشبینیهای آینده تأکید دارد و مدیران را به پیروی از یک رویکرد گامبهگام دعوت میکند.
فصل چهارم: مکتب موقعیتیابی
این مکتب بر این باور است که موفقیت استراتژیک به انتخاب موقعیت درست در بازار بستگی دارد. تمرکز اصلی این مکتب بر تحلیل رقبا و شناسایی جایگاه مناسب در بازار است. این دیدگاه با استفاده از مدلهایی مانند مدل پنج نیروی پورتر، به تحلیل رقابت و بازار میپردازد.
فصل پنجم: مکتب کارآفرینی
مکتب کارآفرینی بر نقش رهبر یا کارآفرین در شکلدهی به استراتژی تأکید دارد. در این دیدگاه، رهبر با بینش و شهود خود، جهتگیری کلی سازمان را مشخص میکند و استراتژی به صورت پویا و خلاقانه شکل میگیرد. این مکتب به تصمیمگیریهای جسورانه و فرصتطلبی توجه ویژه دارد.
فصل ششم: مکتب شناختی
این مکتب به فرایندهای ذهنی و شناختی در تدوین استراتژی میپردازد. مکتب شناختی معتقد است که استراتژی نتیجه برداشتها، تفسیرها و ادراکات مدیران از محیط پیرامون است. این مکتب بر پیچیدگیهای شناختی و نحوه پردازش اطلاعات تأکید دارد.
فصل هفتم: مکتب یادگیری
مکتب یادگیری بر این باور است که استراتژی به مرور زمان و از طریق تجربه و یادگیری مداوم شکل میگیرد. این مکتب معتقد است که سازمانها باید از تجربیات گذشته بیاموزند و به تدریج استراتژیهای خود را اصلاح کنند. این دیدگاه بر انعطافپذیری و توانایی تطبیق با تغییرات محیطی تأکید دارد.
فصل هشتم: مکتب فرهنگی
در این مکتب، فرهنگ سازمانی به عنوان عامل اصلی در شکلدهی به استراتژی معرفی میشود. مکتب فرهنگی تأکید میکند که استراتژیها باید با ارزشها، باورها و هنجارهای فرهنگی سازمان سازگار باشند. این مکتب بر اهمیت نقش فرهنگ در تصمیمگیریهای استراتژیک تأکید دارد.
فصل نهم: مکتب قدرت
مکتب قدرت به روابط قدرت و تأثیرات سیاسی در تدوین استراتژی میپردازد. این دیدگاه معتقد است که استراتژی نتیجه تعاملات و چانهزنیهای سیاسی بین گروههای مختلف درون سازمان است. این مکتب بر نقش قدرت و نفوذ در فرآیند تدوین استراتژی تأکید میکند.
فصل دهم: مکتب محیطی
مکتب محیطی بر تأثیرات محیط خارجی بر استراتژی تمرکز دارد. این مکتب معتقد است که سازمانها باید به محیط پیرامون خود واکنش نشان دهند و استراتژیهای خود را بر اساس تغییرات محیطی تنظیم کنند. این مکتب بر تحلیل محیطی و توانایی تطبیق با تغییرات محیطی تأکید دارد.
فصل یازدهم: مکتب پیکربندی
مکتب پیکربندی به ترکیبی از تمامی مکاتب قبلی میپردازد و بر این باور است که استراتژی در طول زمان میتواند بین مکاتب مختلف جابجا شود. این مکتب به اهمیت تطبیقپذیری و تغییرات دینامیک در استراتژی تأکید دارد و سازمانها را به استفاده از رویکردهای مختلف در موقعیتهای مختلف دعوت میکند.
فصل پایانی: نتیجهگیری
مینتزبرگ در پایان کتاب نتیجه میگیرد که هیچ کدام از مکاتب به تنهایی کافی نیستند و سازمانها باید با توجه به شرایط خاص خود، از ترکیبهای مختلف این مکاتب بهره ببرند. او تأکید میکند که استراتژی یک فرآیند پیچیده و چندوجهی است که نیازمند درک عمیق و انعطافپذیری است.
جمعبندی کلی: "جنگل استراتژی" به خواننده کمک میکند تا با دیدگاهی جامع و چندجانبه به دنیای استراتژی نگاه کند. این کتاب با ارائه توضیحات دقیق و مثالهای متنوع، خواننده را از میان جنگل پیچیده نظریات استراتژی عبور میدهد و در نهایت او را به درکی بهتر از مسیرهای مختلف هدایت میکند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy