theatreacademy | Unsorted

Telegram-канал theatreacademy - Theatre Academy I

5071

🎓کانال یک آکادمی تئاتر: کارشناسی #کارگردانی 🎓کانال متمم: @TheatreAcademyII @TheatreAcademyV 🎓نمایش: @TheatreAcademyVI 🎓کانال کارشناسی ارشد: @TheatreAcademyVII 🎓کانال دانش بازیگری: @TheatreAcademyIV 🎓کانال ادبیات دراماتیک: @TheatreAcademyIII

Subscribe to a channel

Theatre Academy I

🎓 معرفی

#جودیت_روداکف
.
پروفسور «جودیت روداکف» نمایشنامه نویس، نویسنده، دراماتورژ، و منتقد کانادایی است که بیش از ۲۰ سال در سراسر کانادا و در سطح بین المللی کار کرده است. او مدیر سابق ادبی تئاتر ملی کانادا، و نمایشنامه‌نویس ساکن تئاتر آزاد تورنتو، شرکت کانادایی استیج، و تئاتر پاس مورایل در تورنتو است، و با شرکت‌های تئاتر حرفه‌ای از وایت‌هورس، یوکان تا شارلوت‌تاون، PEI و نقاط بین‌المللی کار کرده است. تحقیقات و انتشارات دکتر روداکف عمدتاً در زمینه‌ی دراماتورژی رشدی، تئاتر، و رقص معاصر کانادا و اجرا در سراسر کانادا، کوبا، انگلستان، دانمارک، ایالات متحده، و آفریقای جنوبی است. و‌ اثرات مکتوب ایشان شامل کتاب های «بازی منصفانه» - «گفتگو با نمایشنامه نویسان زن کانادایی (سایمون و پیر، ۱۹۸۹)» و «سنت های خطرناک: گلچین پس از مورایل ۱۹۹۲» و چندین کتاب دیگر، و همچنین بسیاری از مقالات در مجلات تئاتری و مجلات دانشگاهی است. او ویراستار مجموعه کتاب‌های « فعالیت‌های مشکوک»: که با هنرمندان تئاتر کانادا، و با دانشجویان تئاتر کانادا مصاحبه‌شده، و متعاقب آن « فعالیت‌های مشکوک: بهترین جلد شومیز تجاری» است که توسط اتحادیه نمایشنامه‌نویسان کانادا (۲۰۰۰) منتشر شده است می باشد. آخرین کتاب او، «بین خطوط: فرآیند دراماتورژی»، با همکاری نمایشنامه‌نویس آمریکایی "لین ام تامسون" توسط Playwrights Canada Press در سال ۲۰۰۲ منتشر شد.
دکتر روداکف، در مدرسه مرکزی گفتار و نمایش در لندن - انگلستان، روشی خلاقانه برای ابداع و دراماتورژی تئاتر تصویری (لوموگرام) را ابداع و بعدها آن را تکامل داد. در نتیجه این کار، فرآیند بکارگیری عناصر چهارگانه در تمرین خلاقانه و استفاده از لوموگرام (کارت های تصویری که از عکس های خودش با دوربین لومو روسی گرفته شده است) اتفاق افتاد، از وی برای برگزاری کارگاه های خلاق، کارگاه‌های بین المللی برای هنرمندان تئاتر، رقص، و هنرهای تجسمی در کشورهای مختلف دعوت شده است. پروفسور روداکف که از سال ۱۹۸۹ عضو هیئت علمی دپارتمان تئاتر دانشگاه یورک است، نمایشنامه نویسی، دراماتورژی تکاملی، و تئاتر معاصر کانادا را تدریس می کند و برنامه MFA را در نمایشنامه نویسی هماهنگ می کند. او دو بار به عنوان مدرس برتر توسط دانشگاه یورک به دلیل برتری در تدریس انتخاب شده است، و به عنوان دریافت کننده‌ی اولین جایزه‌ی آموزشی رئیس دانشکده هنرهای زیبا در سال ۱۹۹۸ و یک جایزه‌ی تدریس در بین دانشگاه ها، او همچنین به عنوان بهترین استاد دانشگاه در نظرسنجی سالانه خوانندگان مجله NOW تورنتو به مدت سه سال متوالی، از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ برگزیده شد. جدیدترین کتاب او Performing MeToo: How Not To Look Away ۲۰۲۱ است. او همچنین سردبیر Performing Exile: FOREIGN BODIES (۲۰۱۷) است، مجموعه ای از مقالات و درباره هنرمندانی که در تبعید زندگی می کنند. کتاب‌های اخیر شامل دراماتورژی روایت‌های شخصی: من کی هستم و اینجا کجاست؟ (۲۰۱۵) از Intellect Books (بریتانیا) و انتشارات دانشگاه شیکاگو (آمریکای شمالی)؛ TRANS(به ازای)فرمینگ نینا آرسنالت: مجموعه ای غیرمنطقی از کار (عقل، ۲۰۱۲) و بین خطوط: روند دراماتورژی (با لین ام. تامسون)؛ مقالات او در مورد تئاتر و اجرا در The Drama Review، TheatreForum، Theater Topics و Canadian Theatre Review منتشر شده است. جودیت روداکف عضو انجمن نمایشنامه نویسان کانادا و مدیران ادبی و نمایشنامه نویسان قاره آمریکا است. او پروفسور بازنشسته و محقق ارشد تئاتر در دانشگاه یورک است.

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 نکته

اگر می خواهید افراد بیشتری به #تئاتر بیایند، قیمت ها را ارزان نکنید، شما باید بتوانید تئاتر را فراگیر کنید، و در آن حال قیمت‌ها (هر قیمتی) منحصر به فرد خواهد بود.
قرار دادن ستاره ها و #سلبریتی‌ها و چهره‌های مشهور در اجرای نمایشنامه‌ها، فقط برای جذب مردم اشتباه است. انگار که شماره‌ی ۱۰ فوتبال انگلستان را به خاطر شهرتش به وینستون چرچیلِ چاق بدهید!

شما باید به جای آن، افراد مناسب و متناسب را در قسمت های مناسب داشته باشید، حیله‌گری با عوامل - به تئاتر آسیب بزرگی می‌رساند. شما باید مردم را با هیجان زده کردن آنها در مورد یک تجربه‌ی نابِ تئاتری فریب بدهید.
به قول جودی گارلند: «همیشه نسخه‌ی درجه یک خود باشید، به جای نسخه‌ی درجه دوم دیگران».

#کاترین_تیت

👁 @@TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 به یاد پری صابری

[یکم فروردین ماه هزاروسی صدویازده - بیستم شهریورماه هزاروچهارصدوسه]
کارگردان فقید تئاتر ایران

عکس یک و دو: پری صابری در نمایی از فیلم خشت و آینه به کارگردانی ابراهیم گلستان / سال  ۱۳۴۴

عکس سه و چهار: پری صابری در کنار استاد حمید سمندریان، پرویز فنی زاده، شهلا ریاحی، عباس یوسفیان در پشت صحنه تئاتر باغ وحش شیشه ای نوشته تنسی ویلیامز با ترجمه و کارگردانی حمید سمندریان و هم در هم چنین پری صابری در هنگام تمرین در کنار فرح اصولی / اجرا: در تالار مولوی / سال ۱۳۴۱

عکس پنج: پری صابری و فروغ فرخزاد در پشت صحنه تئاتر شش شخصیت در جست و جوی نویسنده، نوشته لوئیجی پیراندللو با ترجمه و کارگردانی پری صابری و با بازی پری صابری، فروغ فرخزاد، پرویز حسینی، اسماعیل محرابی، مسعود فقیه و شهلا هیربد / سال ۱۳۴۲

عکس شش: پری صابری در آیین خاک سپاری فروغ فرخزاد

■ منبع:
موسسه آفرانما

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 شخصیت‌شناسی

به خرس سفید فکر نکن

می‌توانید پنج دقیقه به هیچ وجه درباره خرس سفید فکر نکنید؟ به گمان‌تان آسان است؟ در اشتباه هستید!

قریب به ۳۰ سال پیش پروفسور دنیل واگنر، روان‌شناسی از دانشگاه هاروارد، برای نخستین بار این آزمایش را انجام داد و نتیجه شگفت‌انگیز بود. او به شرکت‌کننده‌ها گفت پنج دقیقه اکیدا به خرس سفید فکر نکنند و اگر در این مدت فکر خرس، ناخواسته وارد ذهنشان شد، زنگی را به صدا درآورند!

شرکت‌کننده‌ها چشم‌های‌ خود را بستند و همه سعی‌شان را کردند که هوش و حواس‌شان پی خرس سفید نرود، اما به طور متوسط در هر دقیقه، یک بار زنگ را به صدا درمی‌آوردند که یعنی خرس سفید راهی برای فتح ذهن‌شان پیدا کرده بود!
واگنر سپس به شرکت‌کنندگان در آزمایش گفت در پنج دقیقه دوم، مجازند به خرس سفید فکر کنند!
آن‌وقت بود که زنگ، بارها و بارها در هر دقیقه به صدا درآمد که ثابت می‌کرد شرکت‌کننده‌ها دم‌ به‌دقیقه یاد خرس سفید می‌افتند و از خیالش رهایی نداشتند!

پروفسور آن‌ قدر از نتایج آزمایش ذوق کرد که با حاصل کارش یک مقاله علمی نوشت؛ مقاله‌ای که طرفداران زیادی پیدا کرد و گوشه دل خیلی از روان‌شناس‌های بزرگ دنیا نشست و حالا هنوز هم خیلی وقت‌ها در مشاوره‌های‌شان به آن استناد می‌کنند!
واگنر در مقاله‌اش توضیح داد که تلاش برای اجتناب از فکر کردن به یک موضوع و سرکوبی‌اش در پنج دقیقه اول، باعث می‌شود بعدها بسیار بیشتر به آن فکر کنیم!
نفرات بعدی هم همین آزمایش را با سوژه‌های فکر نکردنی دیگر تکرار کردند و نتیجه همان شد که واگنر می‌گفت. اما چرا آزمایش خرس سفید این همه محبوب دل روان‌شناس‌ها شده و سبک زندگی خیلی‌ها را در دنیا عوض کرده است؟

تا به حال برای‌تان پیش آمده است وقتی با مشکلی بزرگ مواجه می‌شوید دوستی به شما بگوید: «فکرش را نکن»! یا خودتان تصمیم بگیرید به ماجرا فکر نکنید تا بعد؟ گاهی هم همین جمله «فعلا به آن فکر نکن» را، به عنوان توصیه‌ای برای دوستانی که با شما مشورت کرده‌اند به کار برده‌اید، چون وقتی مشکل‌شان را شنیده‌اید، احساس کرده‌اید فکر نکردن به موضوع تنها راه‌ خلاصی از آن است!
اما حالا ما و واگنر به شما می‌گوییم دست نگه دارید! این روش را کنار بگذارید! چون مشکلی که دائم سعی کنید به آن فکر نکنید یا تلاش می‌کنید نادیده‌اش بگیرید، همان خرس سفید یا فیل صورتی است که سرانجام شکارتان می‌کند! گرچه امکان دارد در نخستین تلاش برای سرکوبی افکار مربوط به آن موفق شوید و کمتر یادش بیفتید اما در آینده بیشتر و بیشتر اندیشه آن، شما را درگیر می‌کند!

در حقیقت، تلاش برای فکر نکردن به یک مشکل به جای حل آن، مثل مرهمی سطحی است روی دملی چرکی که تا وقتی درمان نشود هر‌ از گاه سر باز می‌کند! می‌پرسید راه چاره چیست؟
ما دقیقاً وقتی از فکر کردن به مشکلی اجتناب می‌کنیم که در ناخودآگاه، نگران‌مان می‌کند و از آن می ‌ترسیم! پس برای حل موضوع، ابتدا باید یاد بگیریم شجاعانه درباره مسأله بیندیشیم و سپس یا آنرا همان گونه که هست بپذیریم و با آن کنار بیاییم یا به طور منطقی حلش کنیم.

■ منبع:
مجله علمی ( Science Magazine )

فیلم سخنرانی دکتر واگنر در یوتیوب
وی اراده آزاد را نوعی توهم می‌دانست.

Daniel M. Wegner
(Harvard University) 
The Art and Science of Thought Suppression, the plenary address at the 8th annual ACBS World Conference.
youtu.be/7d9c0jeXjSk


👁 T.me/TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 پرفورماتیو اشیاء

تاریخچه‌ #تئاتر مملو از اشیاء است، وسایل، لباس‌ها، طرح‌ها، کتاب‌ها، نامه‌ها، یادداشت‌ها،خاطرات روزانه، نقاشی‌ها، بریده‌های روزنامه، دفترچه‌ها، عکس‌ها، حلقه‌های فیلم، فیلم های ضبط شده، ویرانه های معماری، و غیره ..، اشیائی که باقی می مانند اغلب به زباله دانی استعاری تاریخ سپرده می شوند، به محققان عملکرد اجازه می‌دهند زمان را لمس کنند، گذشته را درحال تجربه کنندو آینده‌های جدیدی را تصورکنند، این اشیاء که درآرشیوها، موزه‌ها، گالری‌ها، مکان‌های اجرا، مکان‌های روستایی وشهری، ومجموعه‌های شخصی نگهداری می‌شوند، به ماکمک می‌کنند تاشیوه‌های اجرایی فراموش شده را بازیابی کنیم و روایت‌های تاریخی را دوباره تصورکنیم، با این حال درحالی که بسیاری ازما به طور ضمنی اهمیت #اشیاء را برای کار خودتصدیق می‌کنیم، چند نفر از ما درس‌هایی را که اشیاء به ما آموخته اند را تایید می‌کنیم؟ وقتی انسان در یک رویداد یامتن اجرایی، تاریخی، یا معاصرعقب می‌نشیند روی چه چیزهایی تمرکز می‌شود؟ تاریخچه تولیدوگردش یک شیء تئاتری در موردحرکت ایده‌ها، زبان‌ها، و بدن‌ها در زمان‌ها و مکان‌های خاص چه چیزی می‌تواند به ما بیاموزد؟ چه زمانی، کجا، و چگونه یک موجود روزمره، زندگی تئاتری به خود می گیرد و به رویدادهای عمومی تماشایی کمک می‌کند؟ اشیایی که در صحنه‌ها و آرشیوها، متون نمایشی، و محیط‌های خاص سایت با آنها مواجه می‌شویم چه دستورالعمل‌های ضمنی را به ما ارائه می‌دهند؟ پیامدهای اخلاقی یک مطالعه شیء محور چیست؟ این پرسش‌ها ما را بر آن می‌دارند تا به خارج از روش شناسی در مطالعات تئاتر و اجرا فکر کنیم که صرفاً عوامل انسانی تمرین و دانش هنری را نشان می‌دهند، کنش یک عامل می‌تواند انسان باشد یا نباشد، یا به احتمال زیاد ترکیبی از هر دو باشد، روش شناسی نظریه‌ی شبکه کنشگر (ANT) حرکات و همگرایی اشیاء، ایده‌ها، فناوری‌ها، نیروها، و بدن‌هایی را که برای تولید مثلاً یک ادعای تجربه گرا یا یک ساختار ساخته شده با هم همکاری می‌کنند ردیابی می‌کنند، برخی از اولین پروژه‌های ANT نشان دادند که چگونه فعل و انفعال پیچیده بین اشیاء و انسان در یک محیط آزمایشگاهی بر نتیجه و تفسیر نهایی آزمایش‌ها تأثیر گذاشت، معماری‌ها و فناوری‌هایی که هستی شناسی‌ها را شکل می‌دهند و بر روابط انسانی تأثیر می‌گذارند، "لاتور" نظریه پرداز ANT با بازتاب اندیشه‌های پساساختارگرایانه معتقد است که «اجتماعی» تنها از طریق تعاملات متنوع و فعالیت‌های گروه سازی که توسط بازیگران انجام می‌شود به وجود می‌آید، هدف‌های متحرک مجموعه‌ی وسیعی از موجودات که به سوی مونتاژ مجدد [آنها] ازدحام می‌کنند، خاص ANT از اصطلاح بازیگر توجه را به بسیاری از عناصر صحنه پردازی جلب می‌کند که عملکرد یک بازیگر را شکل می‌دهند و هدایت می‌کنند، لاتور می‌نویسد:
«استفاده از کلمه‌ی «بازیگر» به این معناست که وقتی بازیگری می‌کنیم هرگز مشخص نیست که چه کسی و چه چیزی بازی می‌کند، زیرا یک بازیگر روی صحنه هرگز در بازیگری تنها نیست»
در حالی که "لاتور" از «شبه» «شی» برای بحث در مورد ویژگی‌های زنده کننده یک موجود غیرانسانی به ظاهر ساکن استفاده کرده است، "برایان ماسومی" نظریه پرداز فرهنگی این ایده را از طریق تحلیل خود از «سوژه‌ی جزئی» بسط می دهد یا مجدداً فرموله می‌کند، که به نظر نشانه گذاری آن مفید است، پروژه‌ی ماسومی که در میان دیگران از کار «هانری برگسون» و «ژیل دلوز» مطلع شده است در پی آن است که یک انسجام منطقی به بینا دهد تا شرایط ظهور در سطح ماندگاری را بهتر درک کند، محور بحث او مفاهیم حس است، حرکت وتاثیر او استدلال می‌کند که مورد آخر از این سه اصطلاح در درون یک سوژه‌ی انسانی منفرد رخ نمی‌دهد، بلکه رابطه‌ای را بین آنچه تأثیر می گذارد و آنچه تأثیر می پذیرد تشکیل می‌دهد، ماسومی برای نشان دادن این منطق در میان، مثال "میشل سرس" از توپ فوتبال را توضیح می‌دهد: «اگر تیرک دروازه، زمین، وحضور بدن انسان در زمین بازی را القا کند، توپ آن را کاتالیز می‌کند، توپ کانون تمرکز هر بازیکن و هدف هر ژست است، به طور سطحی زمانی که بازیکنی به توپ ضربه می‌زند، بازیکن موضوع حرکت است، و توپ شیء است، اما اگر منظور ازموضوع نقطه آشکار شدن یک حرکت گرایشی باشد مشخص است که بازیکن موضوع نمایشنامه نیست، توپ است، حرکات گرایشی در بازی جمعی هستند. حرکات تیمی هستند و نقطه کاربرد آنها توپ است، توپ تیم را به دور خود می چیند، اگرتوپ جزء سوژه باشد هربازیکن جزء شیء آن است»، ماده اهمیت دارد، آینده‌ی دانش آموزی تئاتر و اجرابه تمایل هنرمندان برای حرکت فراتر از روش‌های متداول اومانیستی و امتیاز آنها از موضوع انسانی به منظور توسعه‌ی راه‌های جدید یادگیری، گوش دادن، و همکاری با موجودات غیر انسانی در قلمروهای پیچیده‌ی اشیاء اجرایی است.

درس‌های اشیاء
مارلیس شوایتزر
جوآن زردی



👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 برای آینده

فیلمی که هرگز نخواهید دید

"100Years "


‏ فیلم در سال 2015 به نویسندگی #جان_مالکوویچ و کارگردانی #رابرت_رودریگز ساخته شده اما نکته عجیب، تاریخ اکران آن سال ۲۱۱۵ است!
‏ایده ساخت این فیلم که در نگاه اول به نظر می‌رسد از دل داستان‌های علمی‌تخیلی بیرون آمده، بخشی از کمپین تبلیغاتی برای کنیاک لوئی سیزدهم (Louis XIII Cognac) است؛ نوشیدنی‌ای که به همان میزان از زمان و انتظار و صبر نیاز دارد تا به کمال نهایی خود برسد. اما داستان فیلم تا به امروز به خوبی مخفی نگه داشته شده است و بجز تیزرهایی کوتاه که از آن منتشر شده است، کسی از جزئیات آن اطل ندارد.
‏این فیلم درون یک گاوصندوق مخصوص با فناوری بسیار پیشرفته پشت شیشه‌های ضدگلوله در فرانسه نگهداری می‌شود و به‌گونه‌ای طراحی شده که تنها پس از گذشت یک قرن در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۱۱۵ به طور خودکار باز خواهد شد.
‏بلیط های نمادین از فلز برای تاریخ اکران آن ساخته شده که خریداران آن میتوانند بلیط ها را به فرزاندان خود بدهند!
‏به نظر ایده فیلم 100Years نه تنها یک ابتکار هنری، بلکه تأملی فلسفی در مورد گذر زمان و مفهوم ابدیت نیز می‌تواند باشد.

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 ادامه

هکابه، هکابه نه
مدیر جشنواره ۲۰۲۴ طبق سنت جشنواره «هکابه، هکابه نه».را کارگردانی کرد او شخصیت هکابه آخرین امپراتور تروی را، با امروز شخصیتی که قرار است نقش او را بازی کند، می‌آمیزد؛ زنی که بچه معلولش در مرکز نگهداری افراد نیازمند در فرانسه امروز، مورد خشونت قرارگرفته است.
رودریگوئز بار دیگر از «بولبون» استفاده می‌کند؛ یک مکان شگفت‌انگیز در بیرون آوینیون، در میان تپه‌ها و صخره‌ها که اولین بار توسط پیتر بروک برای اجرای تئاتر استفاده شد.

«لویاتان» با اسبی واقعی بر روی صحنه که به شکل غریبی به بازیگر نمایش بدل شد
از زمان شیوع کرونا تا به امروز، از این مکان استفاده‌نشده بود و حالا مدیر تازه جشنواره آوینیون ۲۰۲۴ تصمیم به استفاده دوباره از آن گرفته است.

اجرای جدید کافه مولر پینا باوش
بوریس چارماتز رقصندگانی طراز اول به صندلی‌های کافه جان می‌بخشند تا روایتگر ارتباط‌های گسسته انسانی و تنهایی آدم باشند. محمد الخطیب در «رازهای زندگی مردمان سالخورده»، پیرمردان و پیرزنانی را از خانه سالمندان می‌آورد تا در فضایی غریب درباره نیازها و روابط عشقی خود حرف بزنند...

■ پایان

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 تئاتر فیزیکال

■ بخش هشتم/ پایانی

۱۶- دینامیک گروهی و به اشتراک گذاری انرژی
هدف: پرورش حس گروه و تمرکز مشترک.
یک دایره تشکیل دهید: از بازیگران بخواهید دایره ای تشکیل دهند و در فاصله یک بازو از یکدیگر بایستند.
مفهوم انرژی را معرفی کنید: توضیح دهیدکه آنها از کنار اجسام خیالی با "وزن" اختصاص داده شده برای حفظ سطح ثابت انرژی در دایره عبور خواهند کرد.
با یک شی ساده شروع کنید: با چیزی سبک شروع کنید، مانندیک پر، بازیگران برداشتن آن را تقلید می کنند و با حفظ وزن و کیفیت جسم، آن را به نفر بعدی می دهند.
افزایش پیچیدگی: به تدریج «اشیاء» سنگین‌تر یا پیچیده‌تر مانند «توپ» یا «قالب یخ» را معرفی کنید.
بحث: بعداز تمرین، در مورد تجربه بحث کنید. آیا انرژی حفظ شد؟ آیا لحظات قطع ارتباط وجود داشت؟
۱۷- ماسک کار
هدف: درک قدرت جسمانی در به تصویر کشیدن احساسات و حالات.
توزیع ماسک ها: به هر بازیگر یک ماسک خنثی بدهید.
زمان کاوش: به بازیگران ۵ تا ۱۰ دقیقه فرصت دهید تا با ماسک به کاوش حرکات بپردازند.
اعلان‌های هیجانی: احساسات یاحالات مختلف (مثلاً شادی، غم، کنجکاوی) را بیان کنید و از بازیگران بخواهید آنها را به صورت فیزیکی به تصویر بکشند.
مرور و بحث: بازیگران را تشویق کنید که یکدیگر را مشاهده کنند و درمورد آنچه متوجه شده اند بحث کنند. آیا ماسک انتقال احساسات را آسان‌تر یا سخت‌تر کرد؟
۱۸- انتقال وزن
هدف: تعمیق درک وزن و تعادل در عملکرد بدنی.
دستورالعمل: بازیگران روی یک پا بایستند و وزن خود را به آرامی به پای دیگر منتقل کنند.
فعالیت: با مراکز ثقل مختلف آزمایش کنید.
نتیجه یادگیری: تعادل و درک توزیع وزن بدن را افزایش می دهد.
۱۹- مطالعات حیوانی
هدف: جدا شدن ازحرکات انسانی و کشف شخصیت پردازی از منظری تازه.
اختصاص حیوانات : حیوانات مختلف را به هر بازیگر اختصاص دهید.
مرحله تحقیق: به آنها زمان بدهید تا فیلم ها یا تصاویر حیوانات خود را مطالعه کنند.
تجسم: از بازیگران بخواهید که باتمرکز بر ویژگی‌ها و حرکات منحصر به فرد، حیوانات را تجسم کنند.
ویترین و بحث: هر بازیگر تجسم حیوان خود را انجام می دهد و پس از آن یک بحث گروهی انجام می شود.
۲۰- اشیاء و داستان گویی فیزیکی
هدف: تقویت خلاقیت و مهارت های روایی با استفاده از اشیاء به عنوان وسایل.
توزیع اشیا: اشیاء تصادفی را به بازیگران بدهید (مثلاً یک قاشق، یک تکه پارچه، یک چوب).
زمان خلاقیت: ۱۰ تا ۱۵ دقیقه به بلزیگران فرصت دهید تا فقط با استفاده از اشیاء و حرکات فیزیکی خود داستان کوتاهی را تهیه کنند.
عملکرد و بازخورد: بازیگران داستان های خود را اجرا می کنند. پس از هر اجرا، بازخورد همبازی‌ها را با تمرکز بر وضوح، خلاقیت، و اثربخشی داستان تشویق کنید.
۲۱- نقاط تمرکز
هدف: افزایش تمرکز و حضور در صحنه با استفاده از نقاط تمرکز.
دستورالعمل ها: از بازیگران بخواهید نقطه ای از دیوار یا در، فاصله ای را برای تمرکز روی آن انتخاب کنند.
فعالیت: در حین حرکت، بازیگران باید نگاه خود را روی این نقطه ثابت نگه دارند.
نتیجه یادگیری: تمرکز و احساس هدف را در حرکت ایجاد می کند، که می تواند یک حضور قدرتمند در صحنه ایجاد کند.
۲۲- جنبش ساعت
هدف: توسعه‌ی آگاهی از زمان، سرعت، و ریتم در فیزیکال.
دستورالعمل ها: بازیگران مانند قسمت هایی از ساعت حرکت می کنند و حرکات دایره ای و پیوسته را نشان می‌دهند.
فعالیت: با سرعت‌های مختلف و تغییرات جهت آزمایش کنید.
نتیجه یادگیری: آگاهی از زمان و ریتم در حرکت را پرورش می‌دهد.
۲۳- ارتباطاتِ بداهه
هدف: توسعه گوش دادن فیزیکی و اصول تقسیم وزن.
دستورالعمل ها: بازیگران را جفت کنید و مفهوم تقسیم وزن و تعادل را توضیح دهید.
شروع حرکت: یک شریک حرکت را آغاز می کند در حالی که دیگری پاسخ می دهد و تماس فیزیکی راحفظ می کند.
جابجایی نقش‌ها: پس از یک زمان تعیین شده، نقش ها را بین آغازگر و پاسخ دهنده تغییر دهید.
تأمل و بحث: آنها در مورد اعتماد، تعادل، و پاسخگویی چه چیزی مشاهده کردند؟
۲۴- صحنه های خاموش
هدف: تقویت مهارت های ارتباطی غیرکلامی.
تنظیم صحنه: گروه های کوچک تشکیل دهید و به آنها یک سناریوی اساسی برای بازی بدهید (مثلاً ملاقات با یک دوست، حل یک مشکل).
قانون سکوت: توضیح دهید که صحنه باید کاملاً در سکوت و فقط با استفاده از بیان فیزیکی پخش شود.
اجرا و نقد: گروه ها صحنه های خود را اجرا می کنند و افراد در مورد اثربخشی ارتباط غیرکلامی بحث می کند.
۲۵- عبور از جنبش
هدف: تقویت انسجام و سازگاری گروه.
دستورالعمل‌ ها: بازیگران یک دایره بزرگ تشکیل می دهند. یک بازیگر یک حرکت ساده را آغاز می کند. بازیگر بعدی در دایره حرکت را برمی‌دارد، کمی آن را تغییر می‌دهد و سپس آن را به نفر بعدی می‌دهد.

■ پایان

«کنوانسیون ها و تکنیک های تئاتر فیزیکال
#جاستین_کش»


□ با سپاس از:
اقای دکتر حمید عسگری

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 تیاتر فیزیکال

■ بخش ششم

«کافه مولر» پینا باوش یک کاوش خام و هیجان‌انگیز از روابط انسانی و جستجوی ارتباط است که قدرت حرکت و ژست برای انتقال مضامین عمیق و جهانی را به نمایش می‌گذارد. «پالتو» توسط شرکت تئاتر گکو اقتباسی بصری خیره کننده از داستان کوتاه نیکولای گوگول است که تئاتر فیزیکی، رقص، و موسیقی زنده را برای ایجاد یک تجربه تئاتری مسحور کننده و غوطه ور ترکیب می کند. دیگر تولیدات برجسته عبارتند از Theatre de Complicité «سه زندگی لوسی کابرول» که از داستان سرایی فیزیکی برای کشف زندگی یک زن دهقان فرانسوی استفاده می کند. DV8 Physical Theatre "Enter Achilles" که مردانگی و خشونت را از طریق مجموعه ای از تصاویر شدید و فیزیکی بررسی می کند. و Slava Polunin "Slava's Snowshow" که با استفاده از دلقک، میم، و تماشای بصری تجربه ای رویایی را برای مخاطبان ایجاد می کند. این تولیدات نمادین توانایی منحصر به فرد تئاترفیزیکی را در ترکیب حرکت، صدا، و طراحی بصری به نمایش می‌گذارند تا داستان‌های متقاعدکننده‌ای را بیان کنند که از موانع زبانی و فرهنگی فراتر می‌روند. از دیگر شرکت‌ها و گروه‌ها، و تئاترهای فعال در این زمینه می‌توان به (تئاتر ناشنوایان کانادایی / شرکت تئاتر Chotto Ookii / تئاتر دو لبه / تئاتر فیزیکی DV8 / خانواده‌ی فلوز / مجلس از کوره در رفته / مارمولک / تئاتر اسب و بامبو / تئاتر فیزیکی Kage / اتصال KimchiBrot / تئاتر زانو / پاها روی دیوار / شرکت آداپتورهای مارگولیس براون / موشن هاوس / تجربه‌ی مشترک / شرکت SITI / میمون جاسوسی / تئاتر سینتیک / شرکت Theatre de l'Ange Fou / شرکت Theatre du Soleil / شرکت تئو آدامز / تئاتر ترستل/ تئاتر میم آمریکا / سیرکومدیا / مدرسه‌ی بین المللی تئاتر فیزیکال دل آرته / آموزشگاه بازیگری ۱۵ شرق / شرکت آموزش هنرپیشه میمون چهارم / تئاتر L'École Internationale de Theatre Jacques Lecoq / مدرسه‌ی  بین المللی هنرهای نمایشی لندن / دانشگاه کارولینای ساحلی / شرکت Accademia dell'Arte / و غیره ...) و هنرمندان مشهور (تئو آدامز / آنتونن آرتو / استیون برکف / ولف بووارت / لس باب / رومئو کاستلوچی / قهرمان کیت / آلن کلی / کارلو مازونه-کلمنتی / آدام داریوش / آونر عجیب و غریب / آنتونیو فاوا / فیلیپ گولیه / نیرانجان گوسوامی / یرژی گروتفسکی / کاترین هانتر / لیندسی کمپ / ایرنئوس کرونی / توماس لیبهارت /  پتا لیلی / لیندا مارلو / پترا ماسی / جانی ملویل / مت میتلر / توماس مونکتون / لوید نیوزون / دیمیتری پاپایوآنو / رابین پترسون / آدریان پکنولد / جمی ریدکوارل / بیل رابیسون / ریچموند شپرد / دنیل استاین / تاداشی سوزوکی / جولی تیمور / جیمز تیره / هنریک توماشفسکی / استیون واسون / وهرام زاریان / گامرجبات / شیلدز و یارنل / برادران ناف / تیک و توک / و غیره ...) نام برد.
.
• گرم کردن و فعالیت های هوشیاری بدنی
بر خلاف درام سنتی، تئاتر فیزیکیچال اغلب به طیف پویاتری از حرکات نیاز دارد، بنابراین، گرم کردن مناسب ضروری است. گرم کردن اهداف متعددی رادنبال می کند: از آسیب ها جلوگیری می کند، آگاهی را افزایش می دهد، و بازیگر را از نظر ذهنی برای فعالیت های پیش رو آماده می‌کند.
۱- رول گردن
دستورالعمل: بازیگران را راهنمایی کنید تا به آرامی گردن خود را در یک حرکت دایره ای بچرخانند.
تمرکز: به هر تنش یا ناراحتی توجه کنید و حرکتی نرم و روان داشته باشید.
نتیجه یادگیری: افزایش آگاهی و انعطاف پذیری در ناحیه گردن، که برای حرکت سر و بالاتنه بسیار مهم است.
۲- دایره های بازو
دستورالعمل ها: بازیگران دست های خود را به طرفین دراز کرده و حرکات دایره ای کوچک تا بزرگ انجام می دهند.
پیشرفت: با دایره های کوچک شروع کنید و به تدریج آنها را بزرگتر کنید.
نتیجه یادگیری: تحرک شانه را افزایش می دهد و بالاتنه را برای حرکات بیانی آماده می کند.
۳- کشش های جانبی
دستورالعمل: با بازوهای کشیده شده بالای سر، بلزیگران از کمر به هر طرف خم می شوند.
فعالیت: کشش هر طرف را برای چند ثانیه نگه دارید.
نتیجه یادگیری: انعطاف جانبی و آگاهی از دامنه‌ی حرکتی بالاتنه را افزایش می دهد.
4. کشش چهارگانه
دستورالعمل : بازیگران یک مچ پا را گرفته و به سمت باسن می کشند و تعادل را حفظ می‌کنند.
تمرکز : اطمینان حاصل کنید که زانوها به هم نزدیک هستند و وضعیت بدن صاف است.
نتیجه یادگیری : به آماده سازی چهارتایی برای هر فعالیت پر انرژی یا پویا کمک می‌کند.

□ ادامه دارد

«کنوانسیون ها و تکنیک های تئاتر فیزیکال
| جاستین کش»



👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 تئاتر فیزیکال

■ بخش چهارم

صحنه‌ی عریان با حذف مجموعه‌های استادانه، وسایل، و دیگر عناصربصری، بوم خنثی ایجاد می‌کند که اجراکنندگان می‌توانند روی آن خلق کنندوکاوش کنند، استفاده از صحنه‌ی برهنه در تئاتر فیزیکال را می‌توان به آموزه های تأثیرگذار ژاک لکوک که بر اهمیت «نقاب خنثی» و «فضای خالی» در آموزش و اجرای بازیگر تأکید داشت ردیابی کرد. لکوک معتقد بود که با کار در یک فضای بدون تزئین، نوازندگان می توانند آگاهی بیشتری از بدن خود و پتانسیل بیانی حرکت ایجاد کنند. این اصل به سنگ بنای تئاتر فیزیکال تبدیل شده است و برای کار پزشکان و شرکت های بی شماری در سراسر جهان اطلاع رسانی می کند).
۷- موسیقی (موسیقی نقش حیاتی در تئاتر فیزیکال دارد و به عنوان ابزاری قدرتمند برای تقویت تجربه‌ی احساسی و حسی اجرا عمل می‌کند. به عنوان یک قرارداد رایج در هنر، موسیقی برای ایجاد فضا، تأکید بر مضامین روایی، و هدایت کنش فیزیکی روی صحنه استفاده می‌شود. با ادغام موسیقی در تار و پود اجرا، هنرمندان تئاتر فیزیکی می‌توانند آثاری فراگیر و با طنین احساسی خلق کنند که مخاطبان را در سطوح مختلف درگیر کند، یکی از کارکردهای اصلی موسیقی در تئاتر فیزیکال ایجاد و دستکاری حال و هوا و لحن یک صحنه یا کل اجراست. موسیقی علاوه بر تأثیر عاطفی، می‌تواند هدفی عملی در تئاتر فیزیکال نیز داشته باشد، و با ایجاد پایه‌ای ریتمیک برای اجراکنندگان، به ساختار و هدایت کنش فیزیکی روی صحنه کمک کند. این امر به ویژه در قطعات رقص بسیار مهم است، جایی که زمان بندی دقیق و هماهنگی حرکات بازیگران برای موفقیت اجرا ضروری است).
۸- سبک سازی (بازیگریِ تلطیف شده و برجسته یکی از قراردادهای کلیدی تئاتر فیزیکال است. از رویکرد طبیعت گرایانه برای خلق نمایش های بصری و احساسی چشمگیر فاصله می گیرد. این سبک برجسته با حرکات اغراق آمیز، فیزیک بدنی تلطیف شده، ارائه‌ی صدای غیر طبیعی و شخصیت های کهن الگویی یا نمادین مشخص می شود. استفاده از ژست‌های تقویت‌شده، واژگان حرکتی برگرفته از رشته‌های مختلف، و تکنیک‌های آوازی تلطیف‌شده به اجراکنندگان کمک می‌کند تا معنا، احساسات و روایت را به گونه‌ای منتقل کنند که فراتر از زبان بدن و گفتار روزمره باشد. این رویکرد به هنرمندان تئاتر فیزیکی اجازه می‌دهد تا آثاری بسازند که از نظر زیبایی‌شناختی جسورانه، از نظر موضوعی طنین‌دار باشند و بتوانند مخاطبان را در سطحی عمیق و درونی درگیر کنند. ریشه‌های بازیگری رها و پیشرفته در تئاتر فیزیکال را می‌توان در تئاتر یونان باستان، کمدیا دل آرته، و کارهای هنرمندان قرن بیستم مانند ژاک کوپو، اتین دکرو، و ژاک لکوک جستجو کرد. امروزه، این کنوانسیون عنصری تعیین کننده‌ از فرم هنر باقی مانده است، که مرزهای تئاتر سنتی را جابجا می کند و قدرت بیانی بدن انسان را به نمایش می گذارد).
.
○ ویژگی های تئاتر فیزیکال
در اینجا سه ​​عنصر به کار گرفته شده توسط شرکت های تئاتر فیزیکی در اجراهای خود آورده شده است:
۱- مشارکت تماشاگران: [بسیاری از شرکت‌های تئاتر فیزیکال با گسترش مرزهای صحنه از مرزهای سنتی پیش‌نمایش «صحنه‌های قاب‌عکسی»، جدایی بین تماشاگران و اجراکنندگان را از بین می‌برند. برخی دیگر تکنیک «شکستن دیوار چهارم» برتولت برشت را با مخاطب قرار دادن مستقیم از طریق حرکت یا تشویق تماشاگران به تعامل با بازیگران می‌پذیرند].
۲- اجرای ابداع شده: [در حالی که تئاتر فیزیکال بر حرکت بر دیالوگ تأکید دارد، برخی از تمرین‌کنندگان تئاتر فیزیکی از عناصر نمایش‌نامه یا اجراهای گفتاری الهام می‌گیرند. اجراهای ابداع شده بر بداهه نوازی و همکاری تاکید دارند و گاهی از یک متن به عنوان نقطه‌ی پرش استفاده می کنند. به عنوان مثال، گروه تئاتر فیزیکی بریتانیا Frantic Assembly از عناصر نمایشنامه‌های ویلیام شکسپیر، ابی مورگان، و دیگران در تولیدات خود استفاده می‌کند].
۳- عناصر میان رشته ای: [حرکت بدنی در قلب تئاترفیزیکال قرار دارد، اما شکل هنری نیز عناصری از دیگر رشته های تئاتر معاصر را پذیرفته است. تمرین بازیگر و کارگردان استیون برکف از "تئاتر کامل" شامل قطعات رقص، بداهه نوازی، و مهارت های فیزیکی بازیگران برای خلق محصولات نوآورانه است، در حالی که شرکت تئاتر بریتانیایی Complicité هنرهای بصری را در قالب طرح ریزی فیلم در نمایشنامه های برنده جایزه خودگنجانده است.
مسلماً نقطه‌ای که تئاتر فیزیکی از میم ناب متمایز شد، زمانی است که ژان لوئی بارو (شاگرد دکرو) نظر معلمش را مبنی بر اینکه میم باید ساکت باشد رد کرد. اگر یک میم از صدای خود استفاده کند، طیف وسیعی از امکانات را برای آنها باز خواهد داشت که قبلاً وجود نداشتند. این ایده به «تئاتر توتال» معروف شد و بارو طرفدار این بود که هیچ عنصر تئاتری نباید بر دیگری اولویت داشته باشد: حرکت، موسیقی، تصویر بصری، متن، و غیره ...]

□ ادامه دارد

👁 T.me/TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 تئاتر فیزیکال

■ بخش دوم

بدون محدودیت های گفتگو، بازیگران به چالش کشیده می شوند تا خارج از چارچوب فکر کنند و راه حل های تخیلی برای به تصویر کشیدن احساسات، روابط، و روایت ها ایجاد کنند. این تفکر خلاق آنها را پرورش می دهد و آنها را تشویق می کند تا تکنیک های مختلف تئاتر را با تکنیک های تئاتر فیزیکی از قبیل (وضعیت / حالت / استفاده از بداهه های تماسی / ترکیب گفتگوها و حرکات فیزیکی / رقص / بازی‌های ابداع شده / نوآوری / کار با ماسک / میم / قرابت / محیط فضایی / تنش / و غیره ...) آزمایش کنند. تمام تئاترهای زنده به نوعی فیزیکال هستند، اما تئاتر فیزیکال داستان سرایی‌ای است که عمدتاً از بدن برای انتقال حالات، فضاها، و احساسات روایت، و طرح داستانی که گفته می شود استفاده می کند. به همان اندازه به بیان بصری، فیزیکی، موسیقیایی، و غیرکلامی اهمیت می دهد که به کلمات. و از حرکات و اجسام در فضا به عنوان نقطه‌ی شروع استفاده می کند. تئاتر فیزیکال پویا و هیجان انگیز است. مخاطب را به سفری می برد که در آن تنظیمات، لوازم، شخصیت ها، و داستان ها با منابع فیزیکی اجراکننده ساخته می شوند. این می تواند کار سختی باشد، هم برای مخاطب و هم برای بازیگر/اجراگر،، زیرا ظهور خود در عرصه‌ی تئاتر فیزیکال مستلزم تخیل و توجه است. کار تئاتر فیزیکی را می توان ابداع یا اسکریپت کرد. رقص خالی یا ژیمناستیک خالی نیست. این هرگز حرکت فقط به خاطر حرکت نیست. بلکه هر حرکت در روی صحنه باید هدفی داشته باشد و چیزی را به مخاطب منتقل کند. این می تواند طرح، فضا، شخصیت پردازی، یا جنبه های یک رابطه باشد. اصطلاح تئاتر فیزیکی در تاریخ تئاتر نسبتاً جدید است، از دهه‌ی ۱۹۸۰ بر سر زبان ها افتاد، اما مهارت ها، سبک، و ژانر ذاتی آن تاریخی طولانی و طولانی‌تر دارد. تئاتر فیزیکال در مکان های مختلف و از بسیاری از اشکال هنر سنتی توسعه یافته است. اساساً تئاتر فیزیکال شکلی است که داستان ها را به صورت فیزیکی روایت می کند. تئاتر فیزیکال بر «روایت» تمرکز دارد که بیان یک داستان است. فراتر از صحبت کردن روی صحنه (روایت کلامی)، ترکیب عناصر فیزیکی و بصری در سطحی حداقل برابر با کلام گفتاری است. این باید بیشتر از یک حرکت ساده انتزاعی باشد – باید شامل برخی از عناصر شخصیت، روایت، روابط و تعامل بین اجراکنندگان باشد، نه لزوماً خطی یا آشکار، اما تاکیدأ فقط حرکتی برای حرکت نیست. تئاتر فیزیکال از موسیقی مدرن و معاصر برای هدفی استفاده می کند - نه فقط برای ایجاد یک فضا بلکه به عنوان روشی برای برقراری ارتباط با مخاطب. موسیقی می تواند بخشی از شخصیت شود - اشعار می توانند افکار خود را بیان کنند، پس شامل طیف گسترده ای از سبک ها، رویکردها، و زیبایی شناسی است - می تواند شامل تئاتر رقص، تئاتر حرکتی، دلقک، نمایش عروسکی، میم، ماسک، وودویل و سیرک باشد. این تقاضا از مخاطب وجود دارد که انگار فضاها را با تخیلات خود پر کند. همانطور که برخی از آثار هنری، به ویژه از خاور دور، بخش بزرگی از بوم را خالی می‌گذارند تا از شاخه نقاشی شده‌ی شکوفه‌های گیلاس، ذهن ما در درخت، آسمان، حال و هوای جسمانی پر شود. گروه تئاتر تصاویر ساخته شده توسط بدن آنها را تامین می کند و لینک ها با تجربه خود ما توسط خودمان پر می شود. این یک فرآیند دو طرفه است. در تئاتر فیزیکال انرژی ایجاد شده توسط رابطه‌ی زنده با تماشاگر ضروری است. تئاتر فیزیکال شکلی شاعرانه از تئاتر است، زیرا مانند شعر، که در آن شعر اغلب نقطه‌ی آغازی برای سفر به تجربه‌ی خود خواننده است، تصاویر تئاتر فیزیکی تلقین کننده هستند، نه با توضیح کلامی یا منطقی. این متفاوت از ناتورالیسم است که در آن تخیلات ما خوابیده است، جایی که تمام جزئیات ارائه می شود و آنچه در مخاطب بیدار می شود رضایت از شناخت زندگی یا واقعیت یک شخصیت است. ما ممکن است با شخصیتی در صحنه ناتورالیستی احساس همدردی کنیم، اما فریسون‌های حسی، کالیدوسکوپ احساسات، و احساساتی را که بهترین تئاتر فیزیکی به ما ارائه می دهد، تجربه نمی کنیم. تأثیر تئاتر فیزیکال را می توان در اشکال مختلف هنری و رسانه‌ها مشاهده کرد. بسیاری از تولیدات معاصر عناصر #تئاتر_فیزیکال مانند حرکت، ژست، و داستان سرایی بصری را در بر می گیرند که مرزهای بیان تئاتر و تعامل با مخاطب را پیش می برند. علاوه بر این، تکنیک های تئاتر فیزیکال اغلب در سینما و تلویزیون، به ویژه در کار بازیگران آموزش دیده در این رشته، مانند اندی سرکیس و داگ جونز، استفاده می شود. موفقیت تولیداتی مانند «شیر شاه» در برادوی و گروه مرد آبی، پتانسیل تئاتر فیزیکی را برای تبدیل روایت‌های سنتی به مناظر بصری پویا نشان می‌دهد که طبقه‌بندی را به چالش می‌کشد و برای مخاطبان مختلف جذابیت دارد.

□ ادامه دارد

«کنوانسیون ها و تکنیک های تئاتر فیزیکال | جاستین کش»


👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 مقاله

«تئاتر بینافرهنگی»

#اریکا_فیشر_لیخته می گوید:
«آیا بین‌فرهنگ‌گرایی تئاتری امروز از درک بین‌فرهنگی حمایت می‌کند و برانگیخته می‌شود، یا تفاوت‌های اساسی بین فرهنگ‌ها را انکار می‌کند و هرگونه ارتباطی را غیرممکن می‌کند، چه می‌شود اگر کسی فریب جامعه‌ای مشترک را باور کند، جامعه‌ای که در واقع وجود ندارد؟»

«ریک نولز» در تعریف تئاتر بینافرهنگی در کتاب " #تئاتر و #بینافرهنگیت" می نویسد: تئاتر #بینافرهنگی نوید اتوپیایی جهانی را ارائه می‌دهد که در آن تفاوت نژادی و فرهنگی اهمیتی ندارد، نمایش‌های تئاتری زیادی وجود دارد که عناصر از بافت اجتماعی، فرهنگی، و نمایشی یا آیینی که آنها را تولید کرده است حذف می‌شوند و معانی خود را تولید می‌کنند، (یعنی الگوهایی که می‌توان آنها را درک کرد که در بین تفاوت‌هایی به اشتراک گذاشته می‌شوند که خود می‌توان آنها را تصادفی دانست)، تئاتر بین فرهنگی شباهت هایی با نظریه و عمل چندفرهنگی دارد. این در مورد شرایط جهانی بشر و دیدگاه های ایده آلیستی "برادری انسان" است، تبادل فرهنگی از طریق تجارت و مذاکرات سیاسی و اقتصادی آغاز شده است، #پیتر_بروک پتانسیل اجرای تئاتر بین‌فرهنگی را برای تولید آرمان‌شهر با کنار هم قرار دادن هنرمندانی با زمینه‌های مختلف فرهنگی در جستجوی یک انسانیت مشترک می‌بیند. به گفته اریکا فیشر لیخته: «تئاتر بینافرهنگی زمانی به برنامه ای آگاهانه تبدیل شد که گوته در تئاتر وایمار آلمان شروع به کار کرد»، در آغاز قرن بیستم، ژاپن چرخشی به سمت شکسپیر، ایبسن، چکوف، استانیسلاوسکی، و سبک‌های اجرایی طبیعت‌گرایی غربی و درام گفتاری را تجربه کرد. در چین هم همین اتفاق افتاد. استعمار راه را برای تئاتر بینافرهنگی باز کرد، در آفریقا و هند ژاپن، چین و کره سنت‌های اجرا را رد و بدل کرده‌اند و این سنت‌ها در نهایت بخشی از فرهنگ خودشان شده‌اند. هند از شکل‌های تئاتر بریتانیایی تقلید کرد،  تئاتر پارسی تمرین‌های صحنه‌سازی انگلیسی قرن نوزدهم با رقص و موسیقی کلاسیک هندی، که مضامینی از رمان‌های عاشقانه پارسی و اساطیر هندو ترسیم کرد، #کمدی الیزابتی شامل سنت های عامیانه انگلیسی-آمریکایی، عاشقانه های فرانسوی و ایتالیایی، کمدیا دل آرته ایتالیایی و درام رومی (ترکیبی بر اساس مدل یونانی نادرست) است، بسیاری از اجراهای #بینافرهنگی توسط مردان سفیدپوست، کاریزماتیک، و غربی رهبری می شوند، ریچارد شکنر می‌گوید: «فرهنگ‌های مستعمره یا تحت سلطه اغلب تلاش‌هایی را تشکیل می‌دهند تا بفهمند چه چیزی در جوامع غربی ارزش پیدا می‌کنند، چه چیزی می‌توانند ما را در مبارزه برای استقلال در برابر سلطه ملی غرب بدانند»، شک و تردیدهای زیادی در مورد چند فرهنگی ملی وجود دارد و برای مثال بری کانپول و پیتر مک لارن این شک و تردید را به طور مفیدی در تئوری و عمل عملکرد بین فرهنگی آورده اند. تنها زمانی است که مهاجران، و بومی‌های جهان کنترل بیشتری بر بودجه، فضاها، و فرآیندهای تولید به دست آورند، که بوم‌شناسی عملکرد بینافرهنگی و گفتمان‌های انتقادی آن می‌تواند مجموعه‌ای از آثار ایجاد کند که ممکن است جهان را تغییر دهد، یک بازی در یک زمان، به نظر ریک‌ نولز از هنرمندان تئاتر بینافرهنگی می توان از:

- ویلیام باتلر ییتس و ژاک کوپو – "تئاتر نو" از ژاپن.
- ادوارد گوردون کریگ – ماسک‌های آفریقایی.
- ماکس راینهارت – هانامیچی ژاپنی.
- وسوالد مه یرهولد – شیوه‌های نمایش ژاپنی غیرواقع‌گرایانه.
- آنتونن آرتو – رقص بالیایی.
- و برتولت برشت – بازیگری شرقی - جلوه‌ی آشنایی زدایی نام برد، #یوجنیو_باربا با کار با یک تیم بین‌المللی و بین‌فرهنگی متشکل از اجراکنندگان و تمرکز بر بسیاری از اجراکنندگان، به جستجوی کلیت‌ها در چیزی می‌پردازد که او آن را «پیش‌اکسپرسیو» می‌نامد، (حرکات، ریتم‌ها، و موضع‌گیری‌هایی که در بدنه‌های فوق‌العاده آموزش‌دیده‌ی اجراکنندگان در سراسر فرهنگ‌ها تکرار می‌شوند)، توجه او به تمرینات عملکردی آسیایی او بر کار اجرا کنندگانی از فرهنگ‌های مختلف تکیه می‌کند: ارزش کار نه در محصول، بلکه در مبادله‌ی خود اجراهاست، یکی از معروف ترین اجراهای تئاتر بینافرهنگی، "مهابهاراتا" اثر پیتر بروک است ...
.

منابع:

- اریکا فیشر لیخته | درهم آمیختن فرهنگ های اجرا - بازاندیشی در «تئاتر بینافرهنگی» | به سوی یک تجربه و نظریه‌ی عملکرد فراتر از پسااستعمار.
- جولی هالج و جواَن تامپکینز | نمایش بینافرهنگی زنان.
- ریک نولز | تئاتر و بینافرهنگیت.



👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 مقاله


«تئاترِ فرافرهنگی»
.
#تئاتر #فرافرهنگی رسانه‌ای حیاتی برای روی آوردن به خارجی است. برنهارد والدنفلز تئاتر را «صحنه بیگانگان» توصیف کرد و اجازه داد که عجیب بودن تئاتر درست از آغاز غربی آن در تئاتر #تراژدی باستانی آغاز شود. تصادفی نیست که برشت، «انیشتین شکل نوین دراماتیک»، تجربه ی خارجی را یکی از وظایف اصلی تئاتر در دوران #مدرن نامیده است. مفهوم بیگانگی برشت که اغلب تنها به صورت کوتاه شده درک می شود، تجربه‌ی غرابت را به عنوان یک تبدیل شدن به خود تجربه درک می کند، عجیب: «[هنرمند به] خود و اجراهایش با غریبی می نگرد...»، بیایید از والدنفلز و برشت پیروی کنیم، تئاتر با خودش بیگانه است، اساساً «بیرون از خودش» است، این باعث می‌شود آن مکان ترجیحی برای ارتباط بین غریبه‌ها و رسانه‌ای برای ارتباطات فرافرهنگی باشد، تئاتر فرافرهنگی از فرهنگ‌های بسته و متمایزی شروع نمی‌شود که می‌خواهد با یکدیگر تماس برقرار کند، بلکه با تجربه‌ی بیگانگی در درون فرهنگ به اصطلاح خود، به اصطلاح فرهنگ ملی آغاز می‌شود. زیرا فرهنگ های ملی همگی خیالات، آرزوها، و توهمات پاکی هستند، از آنچه ذاتی و ضروری است. اما در واقعیت، هرگز «خالص» نیست، بلکه با «نجس ها»، سایر مردم و گروه های قومی، آداب و رسوم، تأثیرات فرهنگی، دگرگونی ها و غیره آمیخته است. آمیخته با اجسام خارجی است که باید کنار گذاشته شوند، زیرا فقط در طرد خارجی‌ها و خیال‌پردازی‌ها می‌توانند فرهنگ خود را ایجاد کنند. اما دقیقاً همان چیزی است که «اجباری» شده است، همان چیزی است که تئاتر غریبه درباره آن است. بیگانه ای که از آنچه در فرهنگ ظاهراً متعلق به خود فرد است می گذرد، این ترانس که از آن چیزی عبور می کند که تصور می شود متعلق به شخص است، انگیزه‌ی تئاتر فرافرهنگی است. تئاتر فرافرهنگی به دنبال #بیگانه در مکان های دور نیست، بلکه قبل از هر چیز در درون چیزی که ظاهراً متعلق به خود و نزدیک است، که آن را در نوری ناآشنا قرار می دهد، جستجو می کند. تنها زمانی که مرز بین مال خود و خارجی مورد تردید قرار گیرد و آنچه مال خود است بیگانه شود، امکان پرداختن آزادانه به بیگانگی، چه خود و چه دیگری وجود دارد. هدف این رویکرد "وضعیت آشتی" است که آدورنو، بر اساس شعر آیکندورف به همین نام، آن را "غریبه‌ی زیبا" توصیف می کند. او «بیگانه را به امپریالیسم فلسفی ضمیمه نکرد، اما خوش شانس بود که در مجاورت اعطا شده، فراتر از ناهمگن و همچنین خود، دور و متفاوت باقی بماند »، آدورنو به عنوان فضایی از چیزی دور و متفاوت، مهم نیست که چقدر نزدیک باشد، وضعیت آشتی بین خود و بیگانه را درک می کند. این فضای #تجربی تئاتر فرافرهنگی است، یک فضای میانی، یک فضای گذری بین آنچه که خود شخص است و آنچه که خارجی است، اما چون این فضای گذری فضای تجربه است، نمی توان چیزهای عجیب را به گونه ای نشان داد که بتوان با انگشت به آن اشاره کرد. پناهندگان، مهاجران و پسا مهاجران غریبه نیستند. اگر به عنوان خارجی دیده شوند، آنها را عجیب و غریب می کنند. هر جا که تئاتر در جستجوی چیزهای عجیب و غریب می رود، بسیار مهم است که عجیب و غریب را عجیب و غریب نسازد. این که فرض نمی‌کند از جانب دیگران صحبت کند و دوباره وارد دراماتورژی‌های مخالفت نمی‌شود که اجازه می‌دهد طرح منسوخ شده دوست و دشمن کنش سیاسی، حتی در مبارزه برای هدف ظاهراً خوب، بازگردد. خارجی عین نیست، بیگانه فاعل نیست. غریبه تجربه ای است که برای ما اتفاق می افتد. ادراک ما از غریبه را بیگانه می کند به طوری که ادراک خودمان برایمان غریب می شود. تجربه‌ی غرابت، تجربه‌ی یک غرابت در درون خود است. تئاتر می تواند، تئاتر باید این تجربه را امکان پذیر کند. تنها از طریق این تجربه، ارتباط فرافرهنگی ممکن می شود. بنابراین، تئاتر غریبه ها و بیگانه ها نه تنها توسط و برای غریبه های خارج، بلکه برای غریبه هایی که ما هستیم. این یک تئاتر در میان غریبه ها است، [...] تئاتر فرافرهنگی که در اینجا از آن صحبت می‌شود در حال ساخت است، و تقریباً در سراسر جهان در آثار تئاتر معاصر یافت می شود، اما اشکال پیشین تئاتر نیز ظهور تئاتر فرافرهنگی را به چشم اندازی علمی جدید نشان می‌دهد، و مسئله‌ای فرای از «تئاترِ بین فرهنگی» است، با این وجود نمی توان این تئاتر را در زمره‌ی شاخه های خاص تئاتر قرار داد.

«تئاترِ فرافرهنگی»
#گونتر_هیگ


👁 @TheatreAcademyV

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 مقاله

«اجرا و اشیاء»

در زندگی روزمره، ما توسط #اشیاء مادی بیشماری احاطه شده ایم. در چارچوب ماتریالیسم جدید، ماده نه به عنوان منفعل یا پایدار، بلکه به عنوان پویا و به عنوان یک فرآیند درک می شود. اشیای زندگی روزمره پایدار نیستند، اما اجرا می‌شوند و ما را به #اجرا وادار می کنند. همانطور که سارا پینک و کرستین ال مکلی (۲۰۱۵) خاطرنشان کرده‌اند: «هنگامی که فرد فکر می‌کند، برای مثال، به شستن لباس‌ها و خشک کردنشان در خانه فکر می‌کند، در روال‌ها، ریتم‌ها، و مسیرهایی که مردم از طریق آن حرکت می‌کنند و خانه‌های خود را می‌سازند، تعبیه می‌شود». ما از این اشیا در زندگی روزمره و هنگام اجرای نمایش استفاده می کنیم، اما به ندرت به مادی بودن آنها یا فرآیندهای اطراف آنها فکر می کنیم. ایده این است که به فضا و اشیایی که در اطراف خود داریم، توجه کنیم و ببینیم آیا این نشان می دهد که چگونه روابط بین انسان ها و اشیا در زندگی روزمره پدیدار می‌شوند یاخیر.
.
ماتریالیسم جدید فمینیستی
ریچل تیلمن (۲۰۱۵) در مورد #ماتریالیسم و ​​معرفت شناسی #فمینیستی می‌نویسد و رابطه‌ی پویا بین ذهن و ماده (شامل اراده، قصد، عقل، و نیروهای اجتماعی و فرهنگی) را برجسته می کند و بر نحوه‌ی تعامل این دو به روش های مهم و پویا تأکید می کند. تیلمن ایده‌ی کارن باراد در مورد #رئالیسم عاملی و درون کنش را دنبال می کند و می گوید: «ماده تعاملی بی اثر و منفعل نیست و نمی تواند باشد. در عوض، ماده پویا است و عامل خاص خود را دارد. عاملیت، در کلی ترین معنا، به معنای توانایی ایجاد نوعی تغییر است. این فقط یک مسئله هستی شناسی نیست، بلکه مسئله مسئولیت و اخلاق نیز هست. طبق نظر #تیلمن، ما همیشه درگیر یک رابطه‌ی مسئولیت پذیری متقابل با جهان هستیم. همه‌ی تعاملات ما با ماده به این دلیل از نظر اخلاقی بارگذاری می شود. ما انتخاب نمی کنیم که این مسئولیت را بپذیریم، اما در تمام روابط بین انسان ها و اشیاء مادی تجسم یافته است. نتیجه گیری او در اینجا این است که "ما نه ناظر بیرونی هستیم و نه تنها عامل عمدی در جهان، بلکه همیشه به طور تعاملی مسئول ایجاد مشترک هستیم." استیسی آلایمو هنگام تأمل در رابطه‌ی بین اشیاء و انسان و همچنین عاملیت "مواد" پیشنهاد می کند که انسان ها را نمی توان از همه چیزهای دیگر در جهان جدا کرد. او پیشنهاد می‌کند که: «تفکر به‌عنوان ماده‌ی دنیا مستلزم دست‌وپنجه نرم کردن با عوامل عجیب و غریب اشیاء معمولی است که قبلاً بخشی از ما هستند، و همچنین در نظر گرفتن اینکه چه معنایی برای سایر موجودات دارد که با محیط‌هایی که اکنون در آن زندگی می‌کنند مبارزه کنند», او همچنین از هستی شناسی شی گرا (ooo) و هستی شناسی مسطح - برابری همه‌ی اشیا - "که تمام تمایزات بین محصولات مصرفی و موجودات زنده را پاک می کند" بسیار انتقاد دارد، در عوض، او خواستار تمرین تفکری است که هستی شناسی، معرفت شناسی، افشای علمی، دیدگاه های سیاسی، اخلاق پسا بشری، و کنشگری محیطی را در هم می آمیزد. او افکار خود را با ایده‌ای از کارن باراد خلاصه می‌کند: «ماتریالیسم جدید پسا انسان‌گرا، که از بدنه‌ی سیاست فمینیستی و کنش‌گری محیط‌ زیست سرچشمه می‌گیرد، ممکن است بخواهد با این ادعای باراد شروع کند که «هیچ "منِ" جدای از جهانِ تبدیل درون‌ فعالی وجود ندارد» ...
.

«اجرا و اشیاء | پیلوی پورکولا»


👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 لیست

مهم ترین هنرمندان #پرفورمنس

وقتی صحبت از اشکال مختلف #هنر_معاصر در دوران پس از جنگ به میان می‌آید، #پرفورمنس_آرت مسلماً یکی از رادیکال ترین و تجربی ترین اشکال است که هنر را که توسط برخی از برجسته ترین و بدنام ترین هنرمندان دوران معاصر تنظیم شده است، بار دیگر تعریف می‌کند، تعریف هنر پرفورمنس دشوار است، اما به راحتی می توان به نام‌های مشهوری چون "مارینا آبراموویچ" - "یوکو اونو" - "یوزف بویز" و دیگران اشاره کرد، با این حال، تعدادی دیگر از هنرمندان از همان نسل بودند که در شکل‌دهی پرفورمنس آرت نقش‌آفرینی کردند ...
.

منبع:
«مهم ترین هنرمندان پرفورمنس»
وبسایت: (هنر معاصر) CAI contemporaryartissue

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 یادداشت

«هیلومورفیسم»

#هیلومورفیسم یک آموزه‌ی فلسفی است که توسط فیلسوف یونان باستان ارسطو ابداع شده است، که در آن هر موجود یا موجود فیزیکی (ousia) را به عنوان ترکیبی از ماده (قدرت) و صورت غیر مادی (عمل) درک می‌کند و شکل عمومی را به صورت ذاتاً واقعی در درون فرد می داند. این واژه یک اصطلاح قرن نوزدهمی است که از کلمات یونانی ὕλη ( hyle چوب، ماده) و μορφή ( morphē شکل) تشکیل شده است. زبان باستانی یونان بر خلاف مواد خام مناسب برای اهداف خاص یا موارد دیگر، در اصل هیچ کلمه ای برای مفهوم ماده نداشت،  بنابراین ارسطو کلمه‌ی #چوب را برای این منظور اقتباس کرد. این ایده که هر چیز فیزیکی از یک ماده‌ی اولیه ساخته شده است، در علم مدرن به خوبی قابل قبول است، اگرچه ممکن است بیشتر از نظر انرژی یا ماده/انرژی در نظر گرفته شود. معادل لاتین مفهوم hyle - و بعداً نسخه قرون وسطایی آن - نیز از مفهوم ارسطو بیرون آمد. معادل لاتین این واژه یونانی silva بود که در لغت به معنای جنگل یا درختان بود. با این حال، متفکران لاتین کلمه ای را انتخاب کردند که دارای معنای فنی (به جای معنای تحت اللفظی) بود. این بر سیلوا به عنوان چیزی که یک چیز از آن ساخته شده است تأکید می کرد، اما زیرلایه ای با شکل تغییر یافته باقی می ماند. کلمه materia به جای آن برای نشان دادن معنایی نه در صنایع دستی، بلکه در نقش منفعلانه ای که مادر در لقاح ایفا می کند، انتخاب شد. مفهوم ارسطو از هیله، اصلی است که با شکل همبستگی دارد و آن چیزی است که شکل یا قطعیت می گیرد، همچنین می‌تواند علت مادی تغییر در فلسفه ارسطویی باشد، ارسطو توضیح داد که "منظورش از hyle چیزی است که به خودی خود نه یک چیز خاص است و نه مقدار معینی دارد و نه به هیچ یک از مقوله هایی که هستی به وسیله آنها تعیین می شود اختصاص دارد." این بدان معناست که هیله نه به دلیل فاعل بودن یا فعلیت خود، بلکه تنها زمانی به وجود می آید که شکل به آن متصل شود. به عنوان یک پلنوم یا یک میدان توصیف شده است، مفهوم سازی‌ای که مخالف هستی شناسی اتمی دموکریتوس بود که معتقد است که مفهوم ارسطویی نباید به عنوان یک «مواد» درک شود، زیرا برای مثال، هیله ای وجود دارد که هم عقلی و هم معقول در بدن یافت می شود، از نظر ارسطو، هیله از چهار عنصر تشکیل شده است (آتش، آب، هوا، و خاک)، اما اینها مواد خالص در نظر گرفته نمی شدند، زیرا ماده و شکل به صورت ترکیبی از گرم، مرطوب، خشک، و سرد وجود دارند، به طوری که همه چیز عناصر با هم متحد شده و تشکیل می شود. ارسطو ماده را اینگونه تعریف می کند: «آنچه از آن چیزی ساخته شده است». بنابراین، «ماده» یک اصطلاح نسبی است، یک شیء به عنوان ماده نسبت به چیز دیگری به حساب می آید. به عنوان مثال، خاک رس ماده ای نسبت به آجر است، زیرا آجر از خاک رس ساخته شده است، در حالی که آجر ماده ای نسبت به یک خانه آجری است. تغییر به عنوان یک دگرگونی مادی تحلیل می شود: ماده چیزی است که دستخوش تغییر شکل می شود. برای مثال، یک توده‌ی برنزی را در نظر بگیرید که به شکل مجسمه است. برنز ماده است و این ماده یک شکل را از دست می دهد و شکل جدیدی پیدا می کند. طبق نظریه ادراک ارسطو، ما یک شیء را با دریافت شکل آن (eidos) با اندام های حسی خود درک می کنیم. بنابراین، نه فقط اشکال، که  فرم ها شامل کیفیت های پیچیده ای مانند رنگ ها، بافت ها، و طعم ها هستند.

■ با سپاس از:
دکتر حمید عسگری

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 اجرا

بانو آئویی (Aoi no Ue)
| نمایش نو ژاپن|

این اثر براساس قسمتی از رمان حماسی داستان گِنجی (Genji Monogatari)، یکی از مهم‌ترین آثار ادبی کلاسیک ژاپنی‌ متعلق به اوایل قرن و به قلم زن شاعری به نام موراکاسی شیکیبو است. ویدئو دارای زیرنویس انگلیسی است.


👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 درگذشت

پری صابری که تئاتر تجربی ایران او را از افتتاح تالار مولوی در آغار دهه پنجاه به یاد دارد. در دهه هفتاد و هشتاد به نوعی تئاتر مورد پسند طبقات خاصی رو آورد که بیشتر برازنده نام #زنده_کننده_شاعران _کلاسیک ایرانی بود.
به همان میزان که صابری در دهه چهل و پنجاه به یک کارگردان مدرن بدل شده بود در دهه هفتاد و هشتاد در امتداد ان راه موفق عمل نکرد.
صحنه های او آمیخته از آواز خوانندگان سنتی.، رقص اقای #یارتا_یاران در میانه و چرخش حیرت انگیز صحنه و بالا رفتن و پایین رفتن ان برای نشان دادن مفاهیمی از شعر و تعزیه بود. تئاتری که مخاطبان ان معمولا طبقه پردرامد ولی خالی از اندیشه بودند.
در سال ۷۹ جمعی از دانشجویان تئاتر در برابر تالار وحدت تحصن کردند تا به اجراهای تکراری خانم صابری برای طبقات شمال شهری در آن تالار خاتمه دهند ..‌ که با برحورد قهری پلیس ناکام ماند.
او جوایزی از فرانسه و اینالیا در کارنامه داشت.

روحش شاد و یادش گرامی

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 زایش تراژدی


#نیچه در قالبِ تمثیلی برگرفته از هراکلیتوس می‌نویسد این احدیتِ ازلی، مثل کودکی‌ست که با شن‌های ساحل بازی می‌کند و با بازیگوشی و به شکلی تصادفی اَشکال و صورت‌های متفردی می‌آفریند و بعد آن‌ها را نابود می‌کند و از هر دو بخشِ فرایند، لذّتِ یکسانی می‌بَرَد؛ هم از آفرینش (آپولون)، هم از نابودی (دیونیسوس).
جهانِ ما چیزی نیست جز یک تغییرِ شکلِ لحظه‌ای در شن‌ها. بازیِ کودک به هیچ‌وجه تابعِ اصولِ «عقلانی» نیست و هدفی ورای خودش ندارد. این بازی، معصومانه و «ورای خیر و شر» است. تنها معنایی که می‌توان از کلِ این فعالیت مستفاد کرد معنای زیباشناختیِ آفرینش یا پاک کردنِ فلان صورت به‌جای بهمان صورت برای کودک است. ولی از این واقعیت که جهان، چشم‌اندازِ زیباشناختیِ خوشایندی را برای خدایانِ به‌خصوصی به نمایش می‌گذارد و از این حیث «قابل توجیه» است به وضوح نتیجه نمی‌شود که من زندگی‌ام را ارزشمند خواهم یافت، به ویژه اگر نقش‌ام در این چشم‌انداز، نقشِ قربانی باشد، چه رسد به این‌که دلایلِ فلسفیِ متقاعدکننده‌ای، مثل دلایلِ مطرح شده در آثارِ شوپنهاور، وجود داشته باشند.
اگر ما بتوانیم، از طریقِ تجاربِ
#زیباشناختیِ مختلف، خودمان را با کودکِ ازلی یکی بگیریم و زیباییِ بازی را تماشا کنیم، ممکن است جهان و زندگی برایمان موجّه به‌نظر برسند. کودکی که در بازیِ متافیزیکی، جهان را می‌آفریند و نابود می‌کند، از یک جهت، واقعیتِ بنیادین خودِ ماست (زیرا واقعیتِ بنیادینِ همه‌چیز است)؛ ولی ما به معنای معمولِ «یکی» بودن با این کودک «یکی» نیستیم؛ «ما» یکی از اَشکالِ موهومی هستیم که کودک با آن‌ها بازی می‌کند.

زایش #تراژدی از روح #موسیقی
فریدریش نیچه


👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓کتاب

فهم برشت
#والتر_بنیامین

مترجمان:
احسان نوروزی، نیما عیسی‌پور، حسین نمکین، رضا سرور

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 شخصیت شناسی

رابطه لانگ دیستنس
  
#لانگ_دیستنس یا رابطه از راه دور برای بسیاری از افراد غیر قابل قبول به نظر می‌رسد و شاید قبلا در مورد آن نشنیده باشند و اصلا این سوال ذهنشان را درگیر کند که رابطه لانگ دیستنس چگونه است ؟ فرض کنید شریک زندگی بسیار همراه و خوبی دارید،  با هم کنار می‌آیید، با هم خوش می‌گذرانید و به نظر می‌رسد همه چیز خوب پیش می‌رود. تنها مشکل این است که او به تازگی پیشنهادی برای شغل رویایی خود در شهری دیگر دریافت کرده است!!! با قبول شغل جدید رابطه لانگ دیستنس شروع می‌شود. همچنین برخی افراد از ابتدای آشنایی در فاصله زیادی با یکدیگر قرار دارند و رابطه ادامه می‌یابد که باز هم یک رابطه لانگ دیستنس شکل گرفته است. اگرچه ممکن است ترسناک یا چالش برانگیز به نظر برسد، یک رابطه از راه دور می‌تواند موفقیت آمیز باشد فقط به کمی توجه و کار اضافی نیاز دارد...

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 گزارشی از هفتاد و هشتمین دوره جشنواره تئاترآوینیون ۲۰۲۴

آوینیون ۲۰۲۴ در ماه ژوئیه میزبان هزاران نمایش، رقص، کمدی‌های تک‌نفره، اپرا و کنسرت در بزرگ‌ترین جشنواره هنرهای نمایشی جهان بود.
امسال هفتاد و هشتمین دوره جشنواره آوینیون به دلیل تلاقی با برگزاری المپیک در فرانسه، کمی زودتر برگزار شد و اندکی کوتاه‌تر از همیشه بود، اما کماکان ده‌ها هزار مشتاق از سراسر فرانسه و کشورهای دیگر برای تماشای اجراهایی که هر روز از صبح تا بعد از نیمه‌شب ادامه داشتند، صف‌های طولانی تشکیل می‌دادند.
جشنواره‌ای برای اتحاد ملت‌های اروپا
جشنواره‌ای که در سال ۱۹۴۷ توسط# ژان_ویلار پایه گذاشته شد تا مرهمی باشد بر زخم‌های جنگ دوم جهانی و عاملی شود برای اتحاد ملت‌های اروپا، حالا توسط مدیر تازه‌ای که از امسال کار خود را شروع کرده، سعی دارد بار دیگر به اهداف سیاسی اجتماعی این جشنواره نزدیک‌تر شود، با جشنواره‌ای که بیش‌ازپیش با بار سیاسی همراه شد و میزبان چندین نمایش مختلف بود با موضوعات سیاسی اجتماعی روز.

ما جشنواره آفرینش هستیم که برای آزادی هنرمندان می‌جنگیم


آزادی هنرمندان
تیاگو رودریگوئر مدیر تازه جشنواره آوینیون می‌گوید: «چرا ما این جشنواره را نسل به نسل برگزار می‌کنیم و چون گنجینه‌ای که ما به داده‌شده، نگه می‌داریم؟ چرا ما هنوز در جهانی مملو از جنگ، بی‌عدالتی، بحران‌های اقلیمی، قدرت گرفتن تندروها و پوپولیست‌ها و اطلاع‌رسانی غلط، هنرهای نمایشی را جشن می‌گیریم؟ ما جشنواره آفرینش هستیم که برای آزادی هنرمندان می‌جنگیم تا به دنبال کلمات، صداها، ایماواشاره‌ها و تصاویری باشند که درباره زندگی در این جهان حرف بزنند.»

مادران؛ آوازی برای زمان جنگ
با این رویکرد، حیاط شگفت‌انگیز قصر پاپ امسال میزبان اجرایی بود به نام «مادران؛ آوازی برای زمان جنگ». این اثر مارتا گورنیکا با صدای بیست‌ویک زن اوکراینی، لهستانی و بلاروسی شکل می‌گیرد که با آوازهای خود از مصائب جنگ روسیه و اوکراین می‌گویند و از زنانی حرف می‌زنند که مصیبت‌های بسیاری را در این جنگ تجربه کرده‌اند.
این زنان شاهدانی هستند که از جنگ گریخته‌اند و هر یک صاحب شغلی بوده‌اند که حالا در مهاجرت ازدست‌داده‌اند. مارتا گورنیکا کارگردان لهستانی، این زنان مهاجر را یکجا گردآورده تا تجربیات خود را با استفاده از موسیقی محلی بر زبان بیاورند.

ترمینال
«ترمینال» اثر اینس باراهونا و میگوئل فراگاتا هم موضوع بحران‌های آب و هوایی و اقلیمی رو موردبررسی قرار می‌دهد، با گروه شش نفره‌ای که با نواختن پیانو و آوازخوانی، داستان تخیلی‌ای را از گذشته به امروز پیوند می‌زنند.

اثر مارتا گورنیکا با صدای بیست‌ویک زن اوکراینی، لهستانی و بلاروسی از مصائب جنگ روسیه و اوکراین می‌گویند.

وایکیکونا و تگ گویی
اما «وایکیکونا»(برادران من) و «تگ گویی» دو اثر تیزیانو کروز از آرژانتین نوع اغراق‌شده‌ای از پرداختن به مسائل سیاسی/اجتماعی روز را به نمایش می‌گذاشت که در آن کروز در تک‌گویی‌های بسیار بلند درباره تغییرات اقلیمی، مفهوم تئاتر و وظیفه آن و همین‌طور سرمایه‌داری (با جملات شعاری نظیر «سرمایه‌داری گرگ است»)، اجراهای خسته‌کننده‌ای را رقم زد که نسبتی با هنر نداشت.

لویاتان
«لویاتان» اثر لوران دو ساگازان اما حرف‌های سیاسی و اجتماعی روز را با زبان هنری جذابی با مخاطبش قسمت می‌کرد؛ با اسبی واقعی بر روی صحنه که به شکل غریبی به بازیگر نمایش بدل شد.

□ ادامه در پست پسین

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 «تئاتر فیزیکال»

■ بخش هفتم
.
۵- کشش همسترینگ
دستورالعمل: بازیگران درحالت نشسته یک پای خود را به جلو دراز کرده و به سمت انگشتان پا دراز می‌کنند.
فعالیت: کشش را برای چند ثانیه نگه دارید، با هدف احساس کشیدگی به جای درد.
نتیجه یادگیری: انعطاف پذیری عضلات همسترینگ را بهبود می بخشد، که برای حرکاتی که قسمت پایین بدن را درگیر می کند ضروری است.
۶- رول مچ پا
دستورالعمل: در حالت نشسته یا ایستاده، بازیگران مچ پاهای خود را به صورت دایره ای می چرخانند.
فعالیت: رول ها را درجهت عقربه های ساعت وخلاف جهت عقربه های ساعت انجام دهید.
نتیجه یادگیری : تحرک مچ پا را افزایش می دهد و پاها را برای انواع مختلف زمین و سطوح آماده می کند.
۷- ورزش پیاده روی
دستورالعمل: از بلزیگران بخواهید که با پای برهنه در محل راه بروند.
تمرکز: به احساسات پاها و اتصال به زمین توجه کنید.
نتیجه یادگیری: این فعالیت با هدف بهبود آگاهی عمومی فضایی و زمینه سازی انجام می شود.
۸- چرخاندن پا
دستورالعمل: بازیگران ثابت می‌ایستند و پاهای خود را از پاشنه تا نوک پا می‌چرخانند.
فعالیت: این تمرین باید به آرامی انجام شود و روی هر قسمت از پا در تماس با زمین تمرکز کنید.
مزایا: به دانش آموزان کمک می کند تا مکانیزم پاهای خود را درک کنند و اتصال آنها به زمین را افزایش می دهد.
۹- تعادل روی یک پا
دستورالعمل: بازیگران برای مدت زمان معینی روی یک پا تعادل خود را حفظ می کنند.
چالش: حرکات جزئی یا حواس پرتی را برای آزمایش و بهبود تعادل خود وارد کنید.
نتیجه یادگیری: هدف این فعالیت بهبود تمرکز و آگاهی بدن است.
۱۰-پیاده روی آگاهی فضایی
دستورالعمل ها: با راه رفتن بازیگران در محل شروع کنید.
پیشرفت: مطمئن شوید که آنها به یکدیگر برخورد نمی کنند،. این می تواند به سرعت ها یا سطوح مختلف در (پیاده روی، دویدن، پریدن، یا خزیدن) پیشرفت کند.
نتیجه یادگیری: این فعالیت به بازیگران کمک می کند تا از محیط اطراف خود و همسالان خود آگاه شوند.
۱۱- اکتشاف سطوح
دستورالعمل ها: قسمت‌های مختلف اتاق را به عنوان فضاهای "بالا"، "متوسط" یا "کم" اختصاص دهید.
فعالیت: به بازیگران آموزش دهید که در این فضاها حرکت کرده و تعامل داشته باشند، با توجه به احساس و واکنش بدنشان در هر سطح، برای مثال سطح "پایین" ممکن است شامل خزیدن یا غلتیدن باشد، در حالی که "بالا" ممکن است پریدن یا رسیدن به بالا را تشویق کند.
۱۲- دوره های مانع
راه اندازی: مسیرهای ساده موانع را با استفاده از وسایل یا مبلمان ترتیب دهید.
فعالیت: از بازیگران بخواهید دوره را طی کنند.
تمرکز: بر روان بودن حرکت، آگاهی از روابط فضایی و استفاده خلاقانه از بدن خود تمرکز کنید.
۱۳- شخصیت پیاده روی
هدف: هدف این تمرین القای درک این موضوع است که چگونه ویژگی های فیزیکی متمایز می توانند ویژگی های شخصیت را به اشتراک بگذارند و تطبیق پذیری عملکرد را غنی کنند.
دستورالعمل ها: به بازیگران آموزش دهید که به عنوان یک شخصیت خاص راه بروند. تخصیص شخصیت می تواند از خاص (مثلاً یک فرد مسن، یک سرباز) تا انتزاعی (مثلاً شخصی که وزنه سنگینی را حمل می کند، شخصی که روی آب شناور است) متغیر باشد.
فعالیت: به بازیگران فرصت دهید تا پیاده‌روی‌های خود را آزمایش کنند و بر تفاوت‌های ظریفی که هر شخصیت برای حرکت‌شان ایجاد می‌کند، تمرکز کنند.
۱۴- احساس از طریق حرکت
هدف: این تمرین به دنبال افزایش آگاهی عاطفی و بازنمایی فیزیکی آن است که برای کار لایه ای شخصیت در تئاتر فیزیکال ضروری است.
دستورالعمل ها: به هر بازیگر یک احساس اختصاص دهید، یا به آنها اجازه دهید یک احساس از خود را انتخاب کنند.
فعالیت: بدون استفاده از حالات چهره، دانش آموزان وظیفه دارند احساسات خود را صرفاً از طریق حرکات بدنی منتقل کنند.
بحث: پس از تمرین، گروه را در شناسایی احساسات نمایش داده شده و بحث در مورد اثربخشی و چالش های انتقال احساسات از طریق حرکت به تنهایی درگیر کنید.
۱۵- مونولوگ های فیزیکی
هدف: تمرینی پیچیده با هدف به چالش کشیدن بازیگران در ساخت یک روایت منسجم با استفاده از فیزیکی به تنهایی، افزایش توانایی آنها در گفتن داستان بدون کمک بیان صوتی.
دستورالعمل ها: خلاصه ای از شخصیت ها را به بازیگران ارائه دهید.
فعالیت: بازیگران یک مونولوگ یا صحنه‌ای بی‌صدا خلق می‌کنند و داستان، احساسات، و روابط شخصیت خود را از طریق حرکت بازگو می‌کنند.
ارتقای اختیاری: این را می توان با موسیقی پس زمینه یا جلوه های صوتی برای عمق احساسی و روایت بیشتر جفت کرد.


□ ادامه دارد

👁 T.me/TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓«تئاتر فیزیکال»

■ بخش پنجم

دنیل استاین در مورد تئاتر فیزیکال می‌گوید: «من فکر می‌کنم تئاتر فیزیکال بیشتر جنبه‌ی درونی دارد، و تماشاگران بیشتر از نظر ذهنی تحت تأثیر ظاهری قرار می‌گیرند. اساس تئاتر یک تجربه‌ی زنده و انسانی است که با هر هنر دیگری که من می شناسم متفاوت است. تئاتر زنده، جایی که انسان های واقعی در مقابل انسان های واقعی ایستاده‌اند، درباره‌ی این واقعیت است که همه‌ی ما این ساعت را کنار گذاشته ایم. اشتراک گذاری در هر دو جهت انجام می‌شود. این واقعیت که این یک شکل بسیار فیزیکی و احشایی است، آن را به تجربه ای بسیار متفاوت از تقریباً هر چیز دیگری که در زندگی خود شریک می‌شویم، تبدیل می‌کند. من فکر نمی‌کنم که در فیزیکال مدرن اگر تئاتر مبتنی بر ادبیات انجام می‌دادیم، نمی‌توانستیم این کار را به همان شیوه انجام دهیم». تئاتر فیزیکال مدرن اشکال مختلفی دارد که سه ​​نوع آن عبارتند از:
۱- دلقک و میم: (دلقک و میم تئاتر به شدت بر آموزش بازیگر و حرکت فیزیکی تمرکز دارد. بسیاری از حامیان برجسته‌ی تئاتر فیزیکال این رشته ها را مورد مطالعه قرار داده‌اند، از جمله استیون برکف، که در L'École Internationale de Theatre Jacques Lecoq در پاریس، فرانسه، آموزش بدنی دریافت کرد، و بازیگر اتین دکرو، که تغییری در شکل سنتی میم به نام "میم جسمی" ایجاد کرد).
۲- رقص معاصر: (هر دو تئاتر فیزیکال و رقص تئاتر ایده‌ی داستان سرایی از طریق حرکات فیزیکی را به اشتراک می گذارند. تئاتر فیزیکال DV8 طراح رقص و کارگردان «لوید نیوزون» نمونه ای از شرکتی است که رقص را به عنوان شکلی از تئاتر فیزیکی آزمایش می‌کند).
۳- تئاتر نو Noh (شکلی از تئاتر سنتی ژاپنی Noh از رقص، حرکات فیزیکی سبک، و موسیقی برای گفتن داستان استفاده می کند. Noh ژاپنی دارای یک صحنه‌ی باز است که اجراکنندگان و تماشاگران را به ارتباط دعوت می‌کند. استفاده از عناصر بصری مانند ماسک‌ها بر استفاده‌ی ژاک لکوک، بازیگر تئاترفیزیکی، از ماسک خنثی برای آموزش بازیگران برای تأکید بر اجرای فیزیکی خود تأثیر گذاشت).
چندین شرکت تئاتر فیزیکال به دلیل کارهای نوآورانه و قانع کننده خود شهرت بین المللی به دست آورده اند. شرکت Theatre de Complicité که توسط «سایمون مک‌بورنی» تأسیس شد، به‌خاطر تولیدات تخیلی و سخت‌گیرانه‌اش که اغلب عناصر چندرسانه‌ای را در خود جای می‌دهند، شهرت دارد. تئاترفیزیکی DV8 به رهبری «لوید نیوسون» از طریق اجراهای فیزیکی شدید، به مسائل اجتماعی و سیاسی بحث برانگیز می‌پردازد و مرزهای رقص و تئاتر را جابجا می‌کند. Frantic Assembly که توسط «اسکات گراهام» و «استیون هاگت» تأسیس شد، حرکت پویا را با داستان سرایی ترکیب می‌کند تا محصولاتی با بار احساسی و بصری خیره‌کننده خلق کند. دیگر شرکت‌های برجسته عبارتند از Cirque du Soleil که آکروباتیک، رقص و روایت را با هم ترکیب می‌کنند تا اجراهای جذابی خلق کند، و Mummenschanz، یک شرکت سوئیسی که به دلیل استفاده از ماسک‌ها، وسایل و فرم‌های انتزاعی برای خلق نمایش‌های سورئال و شاعرانه مشهور است. در استرالیا، شرکت‌های تئاتر فیزیکی عبارتند از Zen Zen Zo و Legs on the Wall، بسیاری از درمانگران به صورت انفرادی سهم قابل توجهی در زمینه تئاتر فیزیکی داشته اند. «استیون برکف» به خاطر تولیدات بسیار شیک و سخت‌گیرانه‌اش که اغلب از عناصر میم و کمدیا دل آرته استفاده می‌کنند، شناخته می‌شود . پینا باوش، طراح رقص و کارگردان، خطوط بین رقص و تئاتر را در آثار پر احساس و بصری خیره کننده خود محو کرد و سبک Tanztheater را ایجاد کرد که تأثیر قابل توجهی بر تئاتر فیزیکال معاصر داشته است. مارسل مارسو هنرپیشه‌ی فرانسوی و هنرمند میم، هنر میم را رواج داد و الهام بخش نسل‌های بازیگر تئاتر فیزیکی بود. آن بوگارت کارگردان و نظریه پرداز آمریکایی، تکنیک Viewpoints را توسعه داد که رابطه‌ی بین حرکت، فضا، و زمان را در اجرا بررسی می کند. سایر تمرین‌کنندگان تأثیرگذار عبارتند از یرژی گروتوفسکی که ابعاد فیزیکی و معنوی اجرا را بررسی کرد، و وسوالد مه‌یرهولد، که سیستمی برای آموزش بازیگر به نام بیومکانیک ایجاد کرد. این تمرین‌کنندگان فردی و سبک‌های متمایز آن‌ها آثار انکار ناپذیری را در این زمینه بر جای گذاشته‌اند و بر تعداد بی‌شماری اجراکننده و شرکت‌ها در سراسر جهان تأثیر گذاشته‌اند. تئاترفیزیکال در طول این سال ها نمایش های به یاد ماندنی و راهگشای بسیاری را ارائه کرده است. «هفت جریانِ رودخانه اوتا» اثر Ex Machina، به کارگردانی «رابرت لیپج»، حماسه‌ی هفت ساعته است که به بررسی ارتباط متقابل تجربیات انسانی در زمان و مکان از طریق ترکیبی خیره کننده از تئاترفیزیکال، چند رسانه ای، و داستان سرایی بصری می پردازد.

□ ادامه دارد

«کنوانسیون ها و تکنیک های تئاتر فیزیکال | جاستین کش»


👁 /channel/TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 «تئاتر فیزیکال»

■ بخش سوم
.
#تئاتر_فیزیکال شکلی از اجرای تئاتر است که یک داستان را عمدتاً از طریق حرکت فیزیکی روان به جای دیالوگ یا موسیقی روایت می کند. تئاتر فیزیکال از تأثیرات مختلفی در رشته های مختلف هنرهای نمایشی مانند میم، کمدیا دل آرته و رقص معاصر نشأت می گیرد، همه انواع تئاتر فیزیکال بر داستان سرایی از طریق بدن انسان تاکید دارند. دیدگاه های متفاوتی در مورد اینکه چه چیزی به عنوان تئاتر فیزیکی واجد شرایط است و تفاوت آن با سایر اشکال تئاتر یا اجرا، مانند رقص یا نمایش عروسکی وجود دارد.
.
• رویکردهای آموزش تئاتر فیزیکال
۱- کاوش در تحلیل جنبش لابان: (LMA که توسط رودلف لابان توسعه یافته است، یک روش ساختار یافته برای درک، مشاهده و توصیف حرکت ارائه می دهد. پیچیدگی های حرکت را به اجزایی مانند بدن، تلاش، شکل، و فضا تقسیم می کند. معرفی LMA به بازیگران می تواند واژگان و چارچوبی جامع برای تجزیه و تحلیل و ایجاد حرکت در اجراهایشان به آنها بدهد).
۲- ادغام میم و ژست (میم یک هنر بی صدا است که از ژست، بیان، و حرکات بدن برای روایت داستان استفاده می کند. بازیگران با مطالعه‌ی میم و ژست، و تنها با تکیه بر توانایی بدنی خود، یاد می‌گیرند بدون کلام ارتباط برقرار کنند. این می تواند درک آنها از نشانه های غیرکلامی را عمیق تر کند و ظرفیت آنها را برای داستان گویی فیزیکی افزایش دهد، میم و ژست عناصر اساسی تئاتر فیزیکال هستند. میم شامل استفاده از بدن برای ایجاد توهم و انتقال ایده ها بدون استفاده از گفتار است. هنرمندان تئاتر فیزیکال واژگانی از ژست‌ها و حرکاتی که اشیاء، اعمال، و احساسات را نشان می‌دهند، ایجاد می‌کنند. این تکنیک‌ها شامل اغراق‌آمیز کردن حرکات بدن، و حالات صورت برای انتقال معنی است که اغلب از نظر سبکی برای پر کردن شکاف بین اجراکننده و مشاهده‌گر تقویت می‌شود. ژست، برعکس، به حرکات بیانی بدن و دست‌ها اشاره دارد که مقاصد و روابط بین شخصیت‌ها را ارتباط می‌دهند. در تئاتر فیزیکال اجراکنندگان از میم و ژست برای خلق شخصیت‌های جذاب، انتقال احساسات پیچیده، و پیش بردن روایت استفاده می‌کنند).
۳- ترکیب تکنیک های دیدگاه ها (روش دیدگاه‌ها، برگرفته از رقص پست مدرن، مجموعه‌ای از اصول نام‌گذاری شده مربوط به زمان و مکان را ارائه می‌دهد. این بداهه نوازی خودجوش و مبتنی بر گروه را تشویق می کند، بازیگران می‌توانند روابط فضایی، زمان‌بندی، ژست‌ها، و حرکت را در یک محیط گروهی با گنجاندن دیدگاه‌ها در آموزش تئاتر کاوش کنند.
۴- ماسک (استفاده از ماسک یکی دیگر از قراردادهای مهم در تئاتر فیزیکال است. ماسک‌ها می‌توانند تمام صورت یا جزئی باشند و برای تبدیل مجری به شخصیت یا موجودی متفاوت عمل می‌کنند. آنها اغلب برای انتزاع یا تقویت چهره‌ی انسان مورد استفاده قرار می گیرند و به بازیگران اجازه می دهند نقش های متعددی را اتخاذ کنند یا مفاهیم موضوعی را به صورت نمادین به تصویر بکشند. کار با ماسک مستلزم آن است که بازیگران برای بیان خود تنها به بدن خود تکیه کنند، زیرا ویژگی های صورت آنها پنهان است. این تکنیک مخاطب را تشویق می کند تا بیشتر روی زبان بدن و حرکات بازیگران تمرکز کند. ماسک‌ها همچنین می‌توانند شخصیت‌های کهن الگویی را کشف کنند، ویژگی‌های فیزیکی را اغراق کنند، یا حس رمز و راز و ماورایی را ایجاد کنند. برخی از هنرمندان برجسته‌ی ماسک، شامل ژاک لکوک و شرکت تئاتر ترستل بریتانیا، که متخصص در ماسک و تئاتر فیزیکال است.
۵- جنبش (تئاتر فیزیکال تاکید زیادی بر استفاده از فضا وحرکت دارد. فضا وحرکت به طرز پیچیده‌ای برای بیان یک داستان یا برانگیختن یک احساس طراحی شده اند. پویایی فضایی روی صحنه، مانند نحوه‌ی حرکت بازیگر درمنطقه‌ی اجرا، می تواند بیانگر حالات مختلف روایی و احساسی باشد و بر تأثیر کلی اجرا بر تماشاگر تأثیر بگذارد، اجراگران آموزش دیده اند که از محیط اطراف خود آگاه باشند و از فضا به شیوه‌های خلاقانه و پویا استفاده کنند. آنها ممکن است حرکات آکروباتیک، رقص، یا حرکات سبک را برای ایجاد تصاویر بصری چشمگیر وانتقال معنی ترکیب کنند. استفاده از سطوح، مجاورت، و روابط فضایی بین اجراکنندگان نیز در تئاترفیزیکال بسیار مهم است. تمرین‌کنندگان اغلب مفهوم «فضای منفی» را بررسی می‌کنند، که به فضای خالی اطراف و بین اجراکنندگان اشاره دارد و اینکه چگونه می‌تواند تنش، صمیمیت، یا علاقه‌ی بصری ایجاد کند).
۶- صحنه‌ی برهنه (صحنه‌ی برهنه، یک قرارداد بنیادی از تئاتر فیزیکال است که هم برای اهداف عملی و هم اهداف هنری خدمت می کند. تئاتر فیزیکال درهسته‌ی خود برپتانسیل بیانی بدن انسان تأکید دارد و استفاده از یک فضای نمایشی با تزئینات حداقلی به حرکات و ژست‌های بازیگران اجازه می دهد در مرکز صحنه قرار گیرند.

□ ادامه دارد

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓  تئاتر فیزیکال

■ بخش اول
.
#تئاتر_فیزیکال شکلی از اجراست که بر استفاده‌ی از بدن، حرکت، و فیزیک بدنی برای انتقال معنا، احساسات، و روایت ها تاکید دارد. این یک رویکرد میان رشته ای است که تئاتر سنتی، رقص، میم، و سایر هنرهای نمایشی را با هم ترکیب می کند. برخلاف تئاتر معمولی که به شدت بر دیالوگ و متن متکی است، تئاتر فیزیکال بر بدن بازیگران و توانایی آنها در برقراری ارتباط از طریق ژست، میم، و حرکت بیانی تمرکز دارد، ریشه‌های تئاتر فیزیکال را می‌توان در سنت‌های مختلف هنرهای نمایشی طول تاریخ جستجو کرد. در یونان باستان، استفاده از ماسک و حرکات سبک، بخشی جدایی ناپذیر از اجرای تراژدی ها و کمدی ها بود. به طور مشابه، تئاتر Noh ژاپن برای انتقال شخصیت ها و داستان ها به شدت بر حرکت، ماسکها و ژست‌های سبک تکیه داشت. در طول رنسانس ایتالیا کمدیا دل آرته به عنوان یک شکل محبوب از تئاتر بداهه ظاهر شد که به شدت بر کمدی فیزیکی و شخصیت های سهام متکی بود. در اوایل قرن بیستم، تمرین‌کنندگان تئاتر شروع به کشف و ابداع مجدد این تکنیک‌ها کردند که منجر به توسعه‌ی تئاتر فیزیکی مدرن شد. ژاک کوپو، اتین دکرو، و ژاک لکوک پیشگامانی بودند که به دنبال خلق شکلی گویاتر و پویاتر از تئاتر بودند که بتواند ایده‌ها و احساسات را فراتر از محدودیت‌های زبان گفتاری منتقل کند. آنها رویکردهای جدیدی را برای تئاتر ایجاد کردند که بر جنبه های فیزیکی اجرا تأکید می کرد و در مقابل حاکمیت درام گفتاری و رئالیسم در تئاتر در آن زمان واکنش نشان می داد، این دوره شاهد ظهور نمایش‌های فیزیکال تجربی بود که بر ارتباطات غیرکلامی و حرکت بیانی تأکید می‌کردند و پایه و اساس حوزه‌ی متنوع و پرجنب‌وجوش تئاتر فیزیکی را که امروزه می‌شناسیم، پی ریزی می‌کردند. چندین شخصیت و جنبش کلیدی به توسعه‌ی تئاتر فیزیکال شکل داده اند، ژاک کوپو هنرپیشه‌ی فرانسوی و هنرمند میم، پیشگام استفاده از ماسک بود و بر اهمیت بدن بازیگر در اجرا تاکید کرد. او راه را برای تمرین‌کنندگانی مانند ژاک لکوک هموار کرد که مدرسه بین‌المللی تئاتر ژاک لکوک را در پاریس تأسیس کردند که به مرکزی مشهور برای مطالعه تئاتر فیزیکال تبدیل شد. آموزه‌های لکوک بر اهمیت حرکت، بداهه‌پردازی، و استفاده از ماسک تأکید می‌کرد و رویکرد تأثیرگذار او در آموزش تئاتر فیزیکال بر کاوش در تجربیات جهانی انسان متمرکز بود. دیگر چهره های قابل توجه عبارتند از وسوالد مه‌یرهولد کارگردان تئاتر روسی که سیستمی برای آموزش بازیگر به نام بیومکانیک ایجاد کرد که بر استفاده‌ی دقیق و رسا از بدن متمرکز بود. آنتونن آرتو و تئاتر بی‌رحمی او، که بیان‌های تکان دهنده و فیزیکی طراحی شده برای رهایی ضمیر ناخودآگاه مخاطب را در اولویت قرار دادند. و یرژی گروتفسکی، که تئاتر بی چیزش تزئینات فضاهای اجرای سنتی را از بین برد و بر ارتباط فیزیکی و معنوی بین بازیگر و تماشاگر تمرکز کرد، جنبش هایی مانند اکسپرسیونیسم، باوهاس، دادا و سوررئالیسم نیز با به چالش کشیدن ساختارهای روایی سنتی، پذیرش انتزاع و داستان سرایی غیرخطی، و تأکید بر جنبه های بصری و فیزیکی اجرا، به توسعه تئاتر فیزیکال کمک کردند. این چهره‌های پیشگام و جنبش‌های آوانگارد، پایه و اساس حوزه‌ی متنوع و پیوسته در حال تکامل تئاتر فیزیکال معاصر را پایه‌گذاری کردند. تئاتر فیزیکال یک ژانر نمایشی است که در درجه‌ی اول بر اعمال، حرکات، و عبارات فیزیکی بازیگر تأکید دارد تا کلام گفتاری. در حالی که تئاتر سنتی به شدت بر دیالوگ و فیلمنامه متکی است، تئاتر فیزیکال از بدن به عنوان ابزار اصلی ارتباط، داستان گویی، و بیان استفاده می کند. این می تواند سبک های بسیاری از جمله میم، دلقک، رقص، و ... تئاتر مبتنی بر حرکت را در برگیرد. گنجاندن تئاتر فیزیکال در آموزش نمایش به بازیگران ابزاری جایگزین برای درگیر شدن با داستان‌گویی، رشد شخصیت و بیان ارائه می‌دهد. با تمرکز بر بدن، بازیگران تشویق می شوند تا ارتباطات غیرکلامی را کشف کنند و احساسات، روایت ها و ایده‌های پیچیده را بدون تکیه بر کلمات تفسیر و انتقال دهند. بنابراین تئاتر فیزیکال به ابزاری برای گسترش چشم انداز تئاتر و تنوع بخشیدن به شیوه های بیان در دسترس بازیگران تبدیل می‌شود. تئاتر فیزیکال آگاهی بازیگران را از بدن خود افزایش می دهد و به آنها کمک می کند دامنه و پتانسیل فیزیکی خود را درک کنند. این کار توانایی های عملکردی آنها را غنی می کند و خودآگاهی و اعتماد به نفس عمیق تری را در حرکات آنها القا می کند. از طریق  آموزش اختصاصی در تئاتر فیزیکال، بازیگران مجموعه‌ی بزرگ‌ تری از مهارت‌های حرکتی، از ژست‌های فیزیکی گسترده تا تفاوت‌ های ظریف بدنی را به دست می‌آورند.این مجموعه مهارتی قابل انتقال به سایر ژانرهای تئاتری است و می تواند تصویر شخصیت و داستان سرایی را حتی در اجراهای پر دیالوگ تقویت کند.

□ ادامه دارد

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓شخصی‌شناسی

رابطه اموفیلیا با خیانت
اگر خیلی زود عاشق می‌شوید فردی خیانت‌کار هستید؟

براساس یک مطالعه جدید احتمالا «زود» عاشق شدن با #خیانت مرتبط باشد. شما جزو کدام دسته هستید؟
آنهایی که زود #عاشق می‌شوند و این فرایند برایتان تدریجی است؟

خیلی از ما حداقل یک بار در زندگیمان عاشق شده‌ایم. البته فرآیند این تجربه عاشقانه برای همه ما یکسان نیست. برخی از ما خیلی زود و ناگهانی، عشقی پرشور را یک یا چند بار تجربه می‌کنیم اما برای برخی این تجربه تدریجی و نادر است و سریع به اصطلاح به دام عشق نمی‌افتند. 

براساس مطالعات جدید: «تفاوت‌ در عاشق شدن انسان‌ها با دو عامل یعنی سریع و چندبار عاشق شدن، مرتبط است. این دو عامل نشان دهنده #اموفیلیا است.»

«اموفیلیا» با تمایل به عاشق شدن سریع و مکرر تعریف می‌شود که با درگیری عاشقانه سریع همراه است.


| بیشتر بخوانید |


👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 مقایسه

عظمت افتتاحیه المپیک #آتن ۲۰۰۴ ،
در برابر افتتاحیه افتضاح #پاریس ۲۰۲۴

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…

Theatre Academy I

🎓 ادامه از پست پیشین

#پرفورمنس_آرت

به طور مشابه، رویکرد میان رشته ای به کار گرفته شده توسط هنرمندان Fluxus (یک گروه یا شبکه‌ی آوانگارد بین‌المللی) به دنبال این بود که تمایز بین #هنر و روزمره بودن را از بین ببرد. به دلیل تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در دهه ۱۹۶۰ هنرمندان نگران  کالایی شدن فزاینده  هنر و ارتباط نهاد هنری با فرآیندهای اجتماعی-اقتصادی-و سیاسی گسترده تر شدند. هنرمندان با آگاهی از پیشرفت‌های جدید در طیفی از رشته‌های نظری و عملی، مانند #فمینیسم، #پسا_استعمار، و نظریه‌ی انتقادی، و با استناد به استراتژی‌های قبلی اختلال، اشکال جدیدی از تمرین، مانند کارهای موقت، متن‌محور، آموزشی، و نمایشی را برای پیچیده کردن درک شیء هنری به عنوان کالا ابداع کردند، در دهه ۱۹۷۰ اصطلاح پرفورمنس آرت مورد استفاده عمومی قرار گرفت و ارتباط نزدیکی با  #هنر_مفهومی داشت که بر تولید ایده بر روی اشیاء هنری تأکید داشت. پتانسیل زودگذر، جسمانی، و رادیکال پرفورمنس آرت برای هنرمندانی که متعهد به بی ثبات کردن وضعیت مادی اشیاء هنری هستند جذابیت داشت. پتانسیل هنر پرفورمنس برای دور زدن موزه یا گالری و وساطت مستقیم با مردم، موجی از  ابتکارات رهبری هنرمند و فضاهای جایگزینی را برانگیخت که در آن آزمایش‌هایی در اجرا ابداع شود. پرفورمنس آرت بسیاری از گرایش های هنر خاص‌سایت و نقد نهادی را با در نظر گرفتن فضا، زمینه، مکان و مداخله به کار گرفت. گسترش پرفورمنس آرت در دهه ۱۹۷۰ منجر به ظهور اشکال و دسته بندی های جدیدی از پرفورمنس آرت شد. به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی دهه ۱۹۶۰ اجراهای مبتنی بر کنشگر، مانند هنر فعال، هنر خیابانی، و تئاتر چریکی، به دنبال جلب توجه به موضوعات سیاسی و اجتماعی از طریق طنز، فنون دیالوگ و اعتراض بودند. اجراهای مبتنی بر بدن تحت تأثیر ظهور نظریه و نقد فمینیستی در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ قرار گرفتند که بازنمایی‌های سنتی بدن، و همچنین بدن زن را دوباره ارزیابی کردند. هنرمندان از بدن خود برای به چالش کشیدن تعاریف محدود کننده از تمایلات جنسی استفاده کردند و به طور فعال بدن برهنه خود را برای تضعیف مفاهیم مرسوم برهنگی زنان به نمایش گذاشتند. به طور مشابه، هنرمندان از بدن خود برای آزمایش محدودیت‌های بدن در حال اجرا استفاده می‌کردند و موضوعاتی مانند استقامت، خودکنترلی، دگرگونی، خطر، و درد را دنبال می‌کردند. بدن به عنوان یک آمادگیِ جهانی تعبیر شد، که شاخه‌هایی از هنرهای نمایشی مانند هنر بدن، هنر فمینیستی، و مجسمه‌ی زنده را به وجود آورد، عکاسی، #فیلم و  ویدئو نقش اصلی را در مستندسازی هنرهای نمایشی ایفا کردند و این رسانه‌ها به ابزار اولیه‌ای تبدیل شدند که هنر پرفورمنس از طریق آن به عموم مردم دسترسی پیدا کرد. در دهه ۱۹۸۰ هنرمندان پرفورمنس به طور فزاینده‌ای رسانه‌های فن‌آوری را در عمل خود وارد می‌کردند، مانند  Slide Projection ،  Sound ،  رسانه‌های دیجیتال، و Computer-Generate Imaginery  برای ایجاد اشکال هنری مرتبط مانند  Video Art ،  Sound Art  و  Installation Art .
پس از چندین دهه دور زدن موزه و گالری، بیشتر و بیشتر پرفورمنس آرت‌ها در فضاهای موزه و گالری قرار گرفته و اجرا می شوند. ماهیت زودگذر و گذرا پرفورمنس آرت با توجه به حفظ، بایگانی، و ارائه‌ی مجدد آن چالش هایی را ایجاد می کند. با این حال، بسیاری از موزه‌ها و گالری‌های معاصر در حال بازسازی آثار اولیه، ارائه آثار جدید، اتخاذ برنامه‌های بین‌رشته‌ای و به دست آوردن اجراهای زنده در مجموعه‌های خود هستند. سازمان‌ها، برنامه‌های آموزشی، و جشنواره‌های متعددی وجود دارند که به هنر پرفورمنس اختصاص داده شده‌اند، و تعداد فزاینده‌ای از پزشکان حرفه‌ای همچنان به مرزها، ارتباط، و اهمیت آن به عنوان شکلی از  هنر معاصر می‌پردازند، پرفورمنس آرت اصطلاحی است که معمولاً به هنر مفهومی اشاره می‌کند که معنایی مبتنی بر محتوا را به معنایی مرتبط‌تر با درام منتقل می‌کند، نه اینکه اجرای ساده‌ای برای خود برای اهداف سرگرمی باشد. این تا حد زیادی به نمایشی اشاره دارد که به مخاطب ارائه می شود، اما به دنبال ارائه‌ی یک نمایش تئاتری مرسوم یا یک روایت خطی رسمی نیست، یا متناوباً به دنبال به تصویر کشیدن مجموعه ای از شخصیت های ساختگی در تعاملات نمایشنامه ای رسمی نیست. بنابراین می‌تواند شامل کنش یا کلام به‌عنوان ارتباط بین هنرمند و مخاطب باشد، یا حتی انتظارات مخاطب را نادیده بگیرد، به‌جای اینکه نمایشنامه‌ای را که از قبل نوشته شده دنبال کند.

■ پایان

منبع:
پرفورمنس آرت چیست؟

آماندا کوگان
وب سایت IMMA


👁 @TheatreAcademy

Читать полностью…
Subscribe to a channel