🎓کانال یک آکادمی تئاتر: کارشناسی #کارگردانی 🎓کانال متمم: @TheatreAcademyII @TheatreAcademyV 🎓نمایش: @TheatreAcademyVI 🎓کانال کارشناسی ارشد: @TheatreAcademyVII 🎓کانال دانش بازیگری: @TheatreAcademyIV 🎓کانال ادبیات دراماتیک: @TheatreAcademyIII
🎓 مقاله
«اگر میخواهید بدانید #تئاتر چیست، باید از خود بپرسید که #کنش چیست، زیرا تئاتر نمایانگر کنش است و نمیتواند چیزی جز کنش را نشان دهد. آنچه ما میخواهیم وقتی به تئاتر میرویم دوباره کشف کنیم، طبیعتاً خودمان هستیم، نه خودمان آنطور که هستیم، بلکه خودمان آنطور که عمل میکنیم. تئاتر نمایانگر کنش است، نه شخصیتها یا تیپها». #ژان_پل_سارتر
سهم ژان پل سارتر نه فقط در فلسفه، که در زمینهی تئاتر هم ملموس است. او حدود دوازده نمایشنامه نوشت و اغلب در تولید آنها نقش داشت - و هم نظری - او از مثالهایی از تئاتر برای روشن کردن مسائل فلسفی در آثار فلسفی خود، از جمله هستی و نیستی (۱۹۴۳) و خیال (۱۹۴۰) استفاده کرد و در طول زندگی خود در مورد مسائل فلسفی در تئاتر نوشت و سخنرانی کرد. بنابراین، آثار او فرصتی بینظیر برای بررسی ارتباط بین فلسفه و تئاتر فراهم میکند. در حالی که مطالعات متعددی رابطهی بین درام و فلسفهی او را بررسی میکنند و به عنوان مثال میپرسند که نمایشنامههای او به چه روشهایی نمونههای ملموسی از مفاهیم فلسفی مانند نگاه یا نیت بد ارائه میدهند، تعداد کمی از آثار، روایتی پایدار از فلسفهی تئاتر او ارائه میدهند. در نتیجه، متون، سخنرانیها، و مصاحبههای متعددی که در آنها دربارهی تئاتر بحث میکند، عمدتاً ناشناخته ماندهاند. علاوه بر این، مطالعات فلسفی او در مورد تخیل، تجسم، و عمل، اگرچه به طور طبیعی به تحلیل بازیگری و تماشاگری میپردازند، اما به ندرت برای چنین اهدافی استفاده میشوند. در ادامه، بر اساس این آثار، روایتی از مفهوم تئاتر دراماتیک سارتر ارائه میشود. دیدگاه او در مورد تئاتر دراماتیک مستلزم برداشت خاصی از ماهیت و عملکرد نمایش، بازیگری و تماشاگری است. این فصل بر مسئلهی مهم بازیگری تمرکز خواهد کرد که از طریق آن مفهوم کنش که برای برداشت او از تئاتر دراماتیک بسیار مهم است، روشن خواهد شد. با این حال، از آنجایی که بازیگران متون را قبل از تماشاگران اجرا میکنند، تحلیل بازیگری بدون در نظر گرفتن متون از یک سو و تماشاگران از سوی دیگر تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل، مقاله همچنین در مورد روشهایی که بازیگران و تماشاگران از متون دراماتیک استفاده و آنها را درک میکنند، بحث خواهد کرد و به تجربهی تماشاگران از اجرای متون در تئاتر اشاره خواهد کرد.
[بخش «اعمال» به کار بازیگر میپردازد: از طریق بازیگر است که تصاویر در تئاتر تجسم مییابند. بنابراین، شخصیت بازیگر به ما این امکان را میدهد که به سمت کاوش در تقاطع بین تصویر و عمل حرکت کنیم].
تصویر و عمل
ژان پل سارتر در باب تئاتر دراماتیک
#لیور_لِوی
🎓 گزیده
همین اروپا با کوری نامیموناش که همیشه به روی خویش تیغ میکشد، امروزهروز در حملۀ گازانبری بزرگ میان روسیه از یک سو و آمریکا از دیگر سو، قرار دارد. روسیه و آمریکا، اگر از منظر متافیزیک بنگریم، هر دو یک چیزاند و آن چیز همان جنون چارهناپذیر فنآوری مهارناشده و نیز سازمان و تشکیلاتِ بیریشۀ انسان متوسط است.
وقتی اقصی نقاط کرهی ارض به تسخیر فنآوری درآمده است و میتوان از آنها بهرهبرداری اقتصادی کرد؛ وقتی هر حادثهای، در هر مکان که بخواهید و در هر زمان که بخواهید، به سرعت دلخواهتان، دستیافتنی میشود، وقتی میتوانید تلاش برای ترور یک پادشاه در فرانسه و اجرای یک کنسرت سمفونی در توکیو را همزمان تجربه کنید وقتی زمان چیزی جز سرعت، فوریّت و معیت نیست و زمان به عنوان تاریخ از همۀ دازاین همۀ مردمان رخت بربسته است؛ وقتی مشتزنی، بزرگمرد یک ملّت شمرده میشود؛ وقتی تظاهرات میلیونی انسانها را پیروزی میدانند؛ در این هنگام، آری در این هنگام، در میانۀ همۀ این غوغا، این پرسش بسان یک شبح پدیدار میشود:
برای چه؟ به کجا؟ و از آن پس، چه؟
درآمد به متافیزیک
#مارتین_هایدگر
🎓 ادامه
دسترسی شش پست پیشین
لیوینگ تیاتر:
حفظ نیروی سرکشی، تسلیم نشدن به قدرت نفی
نویسنده و مترجم:
#سمیرامیس_بابایی
قسمت های باقی مانده
| منبع: فصلنامه تجربه|
👁 T.me/TheatreAcademy
🎓 مقاله
تئاتر سلفی
شیوههای تخیلیِ هنرمند اینستاگرام
#سارا_سیلوستر
رولان بارت میگوید: «برای شخصی که به تصویر کشیده شده، عکس - ظهور من به عنوان دیگری است. عکاسی سوژه را به ابژه تبدیل کرده است». او میگوید: «در مقابل لنز، او همزمان همان کسی است که فکر میکند هست؛ همان کسی که میخواهد دیگران فکر کنند او اوست؛ همان کسی که عکاس فکر میکند هست؛ و همان کسی که عکاس از او برای نمایش هنر خود استفاده میکند».
ون هاوس بررسی کرده است که چگونه افراد از عکسها، به ویژه از خودشان و متعلقاتشان در رابطه با بازنمایی خود استفاده میکنند. توجه به این نکته جلب شده است که چگونه تصاویر «واقعیتر» از متن درک میشوند، که در آن به طور خاص، عکسها «همچنین به عنوان چیزهایی بیش از آنچه عکاس ممکن است در نظر داشته باشد، توصیف میشوند».
ون هاوس بر این واقعیت تأکید میکند که از طریق رسانههای اجتماعی «ما به آنچه دیگران دربارهی ما میگویند و عکسهایی که از ما میسازند، دسترسی صریح داریم». این دیده شدن و تداوم فعالیت در سایتهای شبکههای اجتماعی است که اعمال و رویههای دیگران را آشکار میکند؛ این رویه است که از توسعهی روایتِ هنرمندانِ خیالی پشتیبانی میکند. ساختار خود سایتها، مردم را تشویق کرده است تا در ساخت (خود-بازنمایی) با دقت بیشتری عمل و فکر کنند تا (خود-برندسازی) را به یک فرآیند طبیعی تبدیل کنند که در آن این خود-بازنماییهای ساخته شده، بخشی از یک تعامل پیچیده بین خود آفلاین، با پیچیدگی، احتمال، و پویایی آن هستند». ون هاوس به طور دقیق تعریف میکند که افراد «نه تنها خود را بازنمایی میکنند، بلکه خود را میسازند».
👁 @TheatreAcademy
🎓 فیلمتئاتر
ماهابهاراتا
| پاره یک|
کارگردان:
#پیتر_بروک
👁 @TheatreAcademy
🎓 نگریستار
«تئاتر بدن پیش از تاریخ»
موزهی انجمن #آسیا در شهر نیویورک، یک موسسهی فرهنگی پیشرو است که به تقویت درک آسیا و ارتباطات جهانی آن اختصاص دارد. این موزه طیف گستردهای از نمایشگاهها، اجراها، و برنامههای عمومی را ارائه میدهد که هنر، تاریخ، و مسائل معاصر آسیا و جوامع آسیایی پراکنده را بررسی میکند. این موزه به عنوان بخشی از انجمن گستردهتر آسیا، به عنوان بستری برای گفتگوی بین فرهنگی از طریق هنر عمل میکند.
در این اجرا که توسط گروه #تئاتر_بدن پیش از تاریخ استون گارودا رخ میدهد، رقصندگان اندونزیایی با الهام از دایناسورهای پیش از تاریخ، مضامین انقراض جمعی، بحران آب و هوا، و تبار تکاملی را از طریق حرکت بررسی میکنند. این گروه که به عنوان «شکلی نوآورانه از اطلاعرسانی عمومی جهانی برای دیرینهشناسی» (انتشارات دانشگاه آکسفورد) مورد ستایش قرار گرفته است، حرکات حیوانات را با رقص سنتی و سازهای کوبهای تجربی جاوهای ترکیب میکند. تئاتر بدن پیش از تاریخ که با همکاری هنرمندان بومی اندونزیایی خلق شده است، با دانشمندان بینالمللی همکاری میکند تا اجراهایی را خلق کند که با دیرینهشناسی پیشرفته - هنر، علم، و تعهد عمیق به حفاظت از طبیعت - شکل گرفتهاند.
[۶۶ میلیون سال پیش، یک سیارک عظیم با نیروی یک میلیارد بمب اتمی به زمین برخورد کرد. انقراض آخرالزمانی حاصل از آن، که به سلطنت ۱۵۰ میلیون سالهی دایناسورها پایان داد، در فسیلهای سازند هل کریک مونتانا حفظ شده است. در این دنیای ماقبل تاریخ، رپتور پردار، آکروراپتور، قبل از نابودی در آتش انقراض جمعی، با ظرافت و زیبایی پرسه میزد. با این حال، در میان ویرانی، معجزهای پدیدار شد: اولین جد نخستین بشر، پورگاتوریوس، از هرج و مرج جان سالم به در برد و با اولین میوههای یک دنیای دوباره متولد شده، شکوفا شد].
این اجرا شامل حرکات نمادین حیوانات بیومیمتیک است که با پیشینهی عمیق اجراکنندگان در رقص سنتی اندونزیایی آمیخته شده و با زیباییشناسی لباس متمایز آنها از آرایش سفالی بافتدار تمام بدن و لوازم مصنوعی نمادین، مجسم شده و دریچهای به گذشتهی ماقبل تاریخ زمین ایجاد میکند.
استون گارودا آیینهای جفتگیری زیبای آچروراپتور را جشن میگیرد که از طریق پدیده لک زدن - یک آیین بیولوژیکی که در آن نرها پرها، صداها، و رقصهای خود را نشان میدهند، در حالی که مادهها از طریق انتخاب جفت خود قدرت نهایی را در دست دارند - به وضوح زنده میشود. گارودای سنگی با الهام از سنت رقص عاشقانه گاندرونگ در شرق جاوه، به همراه موسیقی اصیل گاملان از هانگسون گاندرونگ، مواجههای فراموشنشدنی با گذشتهی تکاملی ما خلق میکند، جایی که دایناسورهای در آستانهی انقراض میرقصند، در حالی که بذرهای اجداد ما ریشه میدوانند.
| تار نما |
«تئاتر بدن پیش از تاریخ»
👁 @TheatreAcademy
🎓 دفتر
تاریخ اجتماعی-سیاسی تآتر در ایران
#مجید_فلاح زاده
#تعزیه
👁 @TheatreAcademyVI
🎓 مقاله
تئاترِ #تکنو_نوماد
#پترا_کوپرز
مککنزی از اصطلاح دریدا برای تقریب کارکردهای #اجرا استفاده میکند و مینویسد:
در یک عطر، فرد صرفاً به عنوان یک بازیگر، مهندس، مدیر و غیره عمل نمیکند. فرد عطر میزند، تجزیه میشود و از طریق یک فرآیند ماشینی اختراع، مداخله، دخالت (یا مداخله) به دیگری تبدیل میشود.
در تئاتر عطر، منظومههای مختلفی از دانش، ماشینها، گوشت و فلز در عرصهای صمیمی و بازیگوشانه پدیدار میشوند. مزخرفات، نگاشتهای بیمعنی، میتوانند خود را به حوزههای اندیشه راه دهند.
■ با سپاس از:
دکتر حمید عسگری
👁 @TheatreAcademy
🎓 کتاب
تئاتر در ایران
#ژوزف_دوگوبینو
ترجمه:
جلال ستاری
👁 @TheatreAcademy
🎓 کتاب
تئاتر علمی، سیستم استانیسلاوسکی
دکتر #مصطفی_اسکویی
👁 @TheatreAcademy
🎓 مقاله
اجرای بدونِ بازیگر
(مستند-داستانیِ تئاتری)
# استر_فوکو
#تمرین اجرایی، مبتنی بر حضور حداقل یک #اجراکننده و یک #تماشاگر است. این حضور ( #بروک ۱۹۹۸)، که عمدتاً به بدن سوژههای درگیر گره خورده است، به عاملی تعیینکننده برای ساخت و گردش معنا تبدیل میشود، عنصری اساسی از بیانیهی تجسمیافته، که در آن بدن به عنوان مصداق #بیان و همچنین بیانیه عمل میکند (نانسی ۲۰۰۰). وقتی یک اجرای تئاتری بدون #بازیگر #اجرا میشود چه اتفاقی میافتد؟ یک زیباییشناسی جدید پدیدار میشود که شامل تعاملات و دگرگونیها، امکان همکاری/تعامل بین عناصر متناقض است. تحلیل دو نمایشنامهی معاصر، «شاید همه اژدهایان گروه تئاتر برلین» و «قطعهی بدون شخصیت ناخلاس از ریمینی پروتکل»، به ما فرصتی میدهد تا پدیدهی رو به رشد ارائه و بازنمایی، مستند-داستانی در تئاتر را مورد بحث قرار دهیم، یعنی زمانی که فناوری، ظهور (Schein) یک حضور واقعی را ایجاد میکند، اما بدون اینکه آنچه را که در واقع یک تجلی (Erscheinung) است - یعنی بدنها و اشیاء، به شکلی که در حال حاضر حضور آن است - به ارمغان بیاورد.
در درک معاصر از #اجرا، از دههی هشتاد به بعد، ظهور فناوریهای دیجیتال، رابطهی بین بدن واقعی و بدن میانی را برجسته کرده است. این بحث پیرامون دو سنگ بنای اصلی به هم پیوسته ادامه یافت: مفهوم حضور زندهی اجراکننده به عنوان اولین اصل هنر تئاتر از یک سو، و از سوی دیگر امکان ارتقاء فضای دوجملهای/اجراکننده با بازتولید تصاویر، و در نتیجه جایگزینی اجراکننده با تصویرش - همانطور که بعداً خواهیم دید. تصویر، نگاه، حس بینایی به طور سنتی توصیف اصلی تحلیل نظری مربوط به #تئاتر بوده است. همانطور که به طور گسترده شناخته شده است، کلمهی تئاترون، که اصطلاح مدرن "تئاتر" از آن گرفته شده است، برای اولین بار در متون ادبی یونانی قرن پنجم پیش از میلاد پدیدار میشود و از فعل theàomai "دیدن" گرفته شده است، و نه تنها میتواند به مکانی که نمایش در آن رخ میدهد اشاره کند، بلکه به جمع تماشاگرانی که آن اجرای خاص را تماشا میکنند، در ایتالیایی "spettacolo" نیز اشاره دارد. اصطلاح «spettacolo» از واژه لاتین spectacŭlum ، از فعل spectare گرفته شده و به حوزهی «بینایی» اشاره دارد. باید تأکید کرد که هیچ اشارهای به حضور فیزیکی و ملموس آنچه دیده میشود، وجود ندارد، اما #مشارکت (نه حضور) یک #بازیگر و یک #تماشاگر اساسی و سازنده تلقی میشود.
پیش از تعریف مسئلهی مفهوم "حضور تئاتریِ حسشده توسط تماشاگر"، درک این نکته مهم است که برای صحبت از تئاتر به چه چیزی نیاز داریم.
آیا تئاتر میتواند بدون لباس یا صحنهپردازی وجود داشته باشد؟ بله. آیا میتواند بدون موسیقی که توصیفکنندهی اتفاقات است، وجود داشته باشد؟ بله. آیا میتواند بدون جلوههای نوری وجود داشته باشد؟ مطمئناً. و بدون متن؟ بله، و تاریخ این را تأیید میکند. […] اما آیا تئاتر بدون بازیگر وجود دارد؟ من نمونههای مشابهی نمیشناسم. […] آیا تئاتر میتواند بدون تماشاگر وجود داشته باشد؟ حداقل یکی لازم است تا بتوانیم از اجرا صحبت کنیم ( گروتوفسکی ۱۹۷۵: ۴۱ ).
با تفریق از #گروتفسکی، هنوز میتوان نکتهای را به این تعریف بنیادی اضافه کرد: حضور اساسی است، اما نه لزوماً در همان مکان یا زمان؛ رابطه، به عنوان یک مؤلفهی اساسی در تعریف یک رویداد تئاتری، میتواند از راه دور و با واسطهی یک وسیلهی تکنولوژیکی نیز ایجاد شود. از این گذشته، حضور به عنوان یک پدیدهی تئاتری، به گفتهی هانس تیس لمان: «از وقفه، محرومیت، انحراف زاده میشود». زیرا آنچه معمولاً به عنوان حضور برجستهی اجراکننده درک میشود «همچنین نوعی انحراف از حضور معمول، یک عدم حضور است».
طبق تعریفی که پاتریس پاویس در «فرهنگ تئاتر» ذکر کرده است، حضور، کیفیتی از یک اجراکننده است که قادر به جلب توجه مخاطب، صرف نظر از نقشی که ایفا میکند، میباشد. «حضور داشتن» در بافت تئاتر به معنای تحمیل خود به مخاطب و داشتن کیفیتی ظریف است که باعث همذاتپنداری فوری تماشاگر میشود. فیشر لیخته، در کتاب «زیباییشناسی اجرا» ، سوالاتی اساسی را مطرح میکند:
[…] بازسازی هاله، به معنای والتر بنیامینی آن، با حضور همزمان است. آیا حضور به معنای «اینجا بودن» بدن است، بدون در نظر گرفتن فرآیندهای تجسمی که دائماً از سر میگذراند، به عنوان شدن؟ یا اینکه حضور فقط به برخی فرآیندهای خاص تجسم، فرآیندهای تجسمیابی معمول یک بدن زنده اشاره دارد؟
👁 @TheatreAcademy
🎓 نخل طلا
با اهدای نخل طلا به فیلم «یک تصادف ساده» ساخته آقای جعفر پناهی سینمای ایران برای دومین بار، پس از زنده یاد #عباس_کیارستمی برنده نخل طلای بهترین فیلم جشنواره #کن شد.
👁 @TheatreAcademy
🎓 استندآپ کمدی
#جیمی_فالن کمدین آمریکایی در برنامه شبانه خود با کنایه به ادعاهای اخیر ترامپ گفت:
"ترامپ وعده داده اعلامیهای مهم بدهد... یا پنجشنبه، یا جمعه، یا دوشنبه! حتی اداره پست هم گفته ممکنه لطفاً این بازهی زمانی رو یه کم دقیقتر کنی؟"
"شنیدم ترامپ میخواد اسم خلیج فارس رو به خلیج عربی تغییر بده! باید بگم هیچ رئیسجمهوری تو تاریخ آمریکا به اندازه ترامپ در تغییر نام خلیجها موفق نبوده!"
"این که بخوای اسم چیزی رو عوض کنی که مال خودت نیست، مثل اینه که بیای اسم بچههای همکارتو عوض کنی؛ مثلا بری بگی «اسمت مکس بود؟ نه دیگه، از امروز اسمت خلیج عربیه!
👁 @TheatreAcade
🎓 معرفی کتاب
کتابهایی که نشر #نیماژ امسال و سال گذشته منتشر ساخته است.
👁 @TheatreAcademy
🎓 سپاس
آقایان دکتر کاظم نظری و ایوب آقاخانی مدیران دانشکده #هنر و دپارتمان #تئاتر دانشکده هنر #سوره در یادداشتهای جداگانه به #روز_تئاتر_دانشجویی با درکی هوشمندانه بها دادند.
👁 @TheatreAcademy
🎓 مقاله
«من اساساً ضد تئاتر هستم».
#نیچه
#نیچه به #بازیگر - «دروغگویی با وجدان راحت» - را نسبت میدهد، یعنی فقدان نگرانی خاص در مورد اینکه آیا فرد فریب میدهد یا خیر. همانطور که در آرمان اودیسه دیدیم، این به خودی خود نیازی به یک ویژگی منفی ندارد، اما آنچه او «مشکل بازیگر» مینامد، درست زمانی رخ میدهد که فریب از یک ابزار مفید به نوعی نیاز فینفسه تبدیل میشود، ریاکاری از وسیله به هدف تبدیل میشود. این با همرنگی که قبلاً با آن مواجه شدهایم متفاوت است: همرنگ واقعاً با بادهای غالب تغییر میکند، اما احتمالاً وقتی بادهای غالب تغییر نمیکنند، همان میماند. برخلاف همرنگ، بازیگر مشکلساز حتی اگر مدها متوقف شوند، به ریاکاری ادامه میدهد، زیرا ریاکاری هدف نهایی است. بنابراین، در اینجا، بازیگری اجتماعی به وضوح با وانمود کردن به غیر از آنچه هستیم، مرتبط است. نیچه در جای دیگر، عمل تلاش برای به حرکت درآوردن جمعیتی از مردم را عملی توصیف میکند که در آن فرد باید احساسات خود را اغراقآمیز، ساده و زمخت کند و به «بازیگری تبدیل شود که نقش خودش را بازی میکند».بنابراین، ایده به حرکت درآوردن جمعیت - چیزی که نیچه آن را قویاً با واگنر مرتبط میداند - با حرکات اغراقآمیز مرتبط است و تا حدودی در چارچوب آثار واگنر است که نیچه به بازیگری ژیمناستیک تالما استناد میکند. در نهایت، به ایدهآل عروسک خیمهشببازی میرسیم. نیچه مطمئناً نگران این بود که وقتی شروع به فکر کردن به خودمان به عنوان یک موجود مشاهدهشده میکنیم، چه اتفاقی میافتد؟!
نیچه، نقاب، و مسئلهی بازیگر
#تام_استرن
🎓 کتاب
تئاترهای لالهزاری
پرویز ممنون
تصحیح و تدوین:
احسان زیورعالم
🎓 زنده باد ایران
جنگ های ایران و روس فقط جنگ روسیه عليه قاجار نبود عليه ایران بود.
اشغال در جنگهای جهانی فقط عليه قاجار و پهلوی نبود علیه ایران بود.
حمله صدام فقط عليه ج . ا نبود علیه ایران بود.
هر نظری درباره جنگ دارید این جنگ را بیشرمانه فقط عليه ج.ا جلوه ندهید #تجاوز علیه ایران است.
#محمد_فاضلی
👁 @TheatreAcademy
🎓 فیلمتئاتر
ماهابهاراتا
| پاره دو |
کارگردان:
#پیتر_بروک
👁 @TheatreAcademy
🎓 کتاب
هنر و علم تحلیل شخصیت
#کارل_ا_واگنر
ترجمه:
ناتالی چوبینه
👁 @TheatreAcademyIII
🎓 نگریستار
تئاتر هتروتوپیا
#ناتالی_کاتسو
#هتروتوپیا توسط #میشل_فوکو به عنوان «دیگر مکان» معرفی شد، مکانی که میتواند میزبان چندین فضای - ذاتاً ناسازگار - به طور همزمان باشد، برخلاف اتوپیا «آرمانشهر یا ناکجاآباد»، تئاتر به طور پیشفرض یک هتروتوپیا است. عملکرد اساسی آن شامل ترکیب مکانها و زمانهای مختلف و ایجاد مداومِ «مناظر ذهنیِ جدید، مکانهای وجدانی جدید» در فضا و زمانِ واقعی است.
تئاتر همچنان محل تجسم یک ایده است و «امکانی را برای بدن ایجاد میکند تا به عنوان ابژه، سوژه، ماده، و منبع ساخت نمادین، و همچنین محصول کتیبههای فرهنگی عمل کند»، فضایی که در آن نامرئی خود را آشکار میکند و خیال به عنوان یک عمل هنری و به عنوان یک رویداد اجرا میشود، و بین پدیداری و مفهومی تعادل برقرار میکند. این امر در مورد هر مکان و عملی روی صحنه صادق است. با این حال، برخی مکانها به طور طبیعی آستانهای هستند و به طور خودکار نیاز به سازگاری و ایجاد تحول دارند تا خود را در گذر زمان حفظ کنند، به معنای نجاتی که توسط #والتر _بنیامین توسعه داده شده است، و به بخشی از تاریخ تبدیل شوند، یا حتی به نوعی فراتر از فقدان مداوم و سوگواریِ ابدی، طبق بقای دریدا، زنده بمانند.
["آستانهای" به معنی "مرز" یا "سطحی" است، و به طور خاص به معنی "سطح یا مقداری که سیستم از آن فراتر می رود تا به وضعیت جدیدی برسد" استفاده می شود].
نامرئی بودن و غیرمادی بودن، تفسیری نسبتاً انتزاعی را ترجیح میدهند و حس غیاب را به عنوان یادآوری حضوری پنهان و زیربنایی تثبیت میکنند. احساس غریب یک دیگریِ همهجا حاضر، به این دیگری اجازه میدهد تا از یک نماد به توپوسی گسترش یابد که شامل قرارداد تئاتری به معنای واقعی کلمه میشود: لازم نیست همه چیز روی #صحنه باشد تا اجراکنندگان و تماشاگران آنها را ببینند، مانند دریای باب ویلسون، یا حتی مانند پیشنهاد اریک استوب، در آن غرق شوند.
👁 @TheatreAcademy
🎓 کتاب مرجع
عصر طلایی تئاتر
#کنت_مکگوئن & #ویلیام_ملنتز
|مدرسان UCLA|
کتاب سال ۱۹۵۹ منتشر میشود و به سبب شیوه نگارش روایتگونه و ساده به کتاب درسی بدل میشود.
انتشار دوباره کتاب به سال ۱۹۷۹ ثبت شدا است.
نسخه فارسی کتاب در ۱۳۶۹ خورشیدی در کلن آلمان منتشر شده است. نام مترجم ف. مجید ثبت شده است که در مقدمه کتاب هم از هویت کامل خود پرده برنمیدارد. به نظر نمیرسد در آن سالها پای کتاب به بازار کتاب ایران باز شده باشد و شاید نویسنده برای مخاطبان مهاجر ایرانی اقدام به ترجمه این کتاب کرده است. کتاب ناشری ندارد و یحتمل به صورت افست چاپ شده؛ ولی اینکه کتاب به چاپ دوم رسیده، جالبتوجه است.
چاپ اول کتاب بی تردید در #افغانستان منتشر شده و در سال ۱۳۶۹ مرحوم مجید فلاح زاده آن را در آلمان به نام خود تجدید چاپ و پخش کرده است. هر چند ایشان نزدیک دو سال در افغانستان حضور داشتند، ولی فاقد توانایی ترجمه به زبان فارسی دری بودند و اصولا این کار هیچ ضرورتی نداشت. همین طور استفاده از نام مجید ف. چون دیگر کتابها و تالیفات خود را با نام کامل منتشر کرده است.
#امیر_عزتی
باشگاهادبیات
👁 @TheatreAcademy
🎓 نریشن
بخشی از گفتار فیلم جادهها ساختهی عباس کیارستمی
کیارستمی بخشی از تذکرهالاولیا را با یکی از رباعیات عطار به صورت نثر ترکیب کرده است.
قسمت آخر متن نیز نوشته خود کیارستمی است.
👁 @TheatreAcademy
🎓 کتاب
پژوهشی در تاریخ تئاتر ایران
#مصطفی_اسکویی
چاپ ۱۳۷۰، مسکو
🎓 کتاب
سیری در تاریخ تئاتر ایران
دکتر #مصطفی_اسکویی
👁 @TheatreAcademy
🎓 مقاله
اجراهای تلهماتیک
#جولیا_گستر
از زمانی که مفهوم غربی #تئاتر به وجود آمده است، یک پارامتر در تاریخهای متنوع تئاتر دست نخورده باقی مانده است. حتی رادیکالترین آزمایشها نیز آن را به چالش نکشیدهاند. این پارامتر، حضور فیزیکی مشترک #اجراکنندگان و #تماشاگران بود. تا به امروز، وحدت مکانی - زمانی اجراکنندگان و تماشاگران، یکی از معیارهای تعریفشدهی رایج برای اصطلاح تئاتر بوده است.
با ظهور فناوریهای #تلهماتیک و به ویژه اینترنت به عنوان رسانهای که (به طور بالقوه) رسانههای متنوع را ادغام میکند، به اصطلاح «تلهماتیک» یا «اجراهای توزیعشده» به عنوان نوع جدیدی از اجرا پدیدار شدند. [اصطلاح «تلهماتیک» (متشکل از «مخابرات» و «انفورماتیک») توسط آلن مینک و سیمون نورا ابداع شد. این اصطلاح به درهمتنیدگی فزاینده رایانهها و رسانههای مخابراتی و اهمیت فزاینده اطلاعات به عنوان وسیلهای برای قدرت اشاره دارد. مینک و نورا در گزارش خود برای رئیس جمهور فرانسه که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد، ظهور یک مدل فرهنگی جدید را در نتیجهی اهمیت فزایندهی رسانههای تلهماتیک پیشبینی کردند. گزارش آنها آغازگر «برنامه تلهماتیک» و اجرای موفقیتآمیز چیزی به نام مینیتل در فرانسه بود]. اجراهای تلهماتیک و توزیعشده، وحدت مکانی (اما نه زمانی) بین اجراکنندگان و تماشاگران را از بین میبرند و فضای صحنه را در مکانهای دورافتاده و متنوعی توزیع میکنند. تعداد این مکانهای دورافتاده و مکان مخاطبان بسته به مفاهیم پروژهها متفاوت است. مکانهای دورافتاده از طریق سرویسهای اینترنتی متنوعی مانند چت رله اینترنتی (که یک محیط متنی است که برای اجراهای درام استفاده میشود). [در کنار IRC نوع دیگری از محیطهای مبتنی بر متن، به اصطلاح MOO ها (مخفف «سیاهچال چندکاربره شیءگرا»)، برای آزمایشهای #درام در اینترنت مورد استفاده قرار گرفتهاند. در هر دسته، اجراکنندگان، فضا و کنش توسط متن نمایش داده میشوند. هیچ نمایشی از جسم اجرا کنندگان خارج از #متن وجود ندارد. اغلب، به شرکتکنندگان اجازه داده میشود که نقشهای نمایش را بر عهده بگیرند]. یا شبکه جهانی وب (با رسانههای تلهماتیک که اجزای بصری را در اجراها ادغام میکنند) به هم متصل میشوند. اجراهای اینترنتی به عنوان یک اصطلاح عمومی که به حوزهی ناهمگنی از فعالیتهای تئاتری اشاره دارد، میتواند به عنوان زیرمجموعهای از اجراهای توزیعشده در نظر گرفته شود.
این مقاله، بر اجراهای اینترنتی از راه دور متمرکز شده است. در اینجا، جسم اجراکنندگان و فضای صحنه از طریق رسانههای از راه دور مانند سیستمهای ویدئو کنفرانس و وب کمها میانجیگری میشوند. سه بعدی بودن بدن اجراکنندگان و فضا به صورت دو بعدی روی رایانه شخصی یا سطحی که به عنوان صفحه نمایش عمل میکند، نمایش داده میشود. این وضعیت از راه دور واسطه شده جسم اجراکنندگان، «حضور از راه دور» نامیده میشود و همراه با مفهوم «زنده بودن» موضوعی بسیار بحث برانگیز در بحث پیشرفته در مورد اجرا و رسانههای جدید است. [در کنار اجراهای اینترنتی مبتنی بر متن و تلهماتیک، میتوان دسته سومی از اجراهای اینترنتی را نیز تشخیص داد. گروه تئاتر رومیزی از نرمافزار چت دوبعدی پالاس برای اجراهای بداههپردازی خود مانند تارنمای waitingforgodot.com استفاده کرده است. در اینجا، اجراکنندگان و فضای صحنه توسط آواتارها، چهرههای کمیکمانند با بادکنکهایی برای پاسخها، نمایش داده میشوند].
بررسی اجراهای اینترنتی به عنوان یک هنر مکان-محور، هم از نظر نظری و هم از نظر تاریخی، فرضیهای امیدوارکننده است. اولاً، این امر، اجراهای اینترنتی را در سنت آزمایشهای قرن بیستم بین #هنرهای_نمایشی و زیبا از یک سو و فناوری رسانه از سوی دیگر قرار میدهد. ثانیاً، مفهوم هنر مکان-محور بر شیوههای دگرگونشده ادراک در اجراهای اینترنتی از راه دور تأکید دارد. این شیوههای دگرگونشده ادراک تحت تأثیر واسطهگری اینترنت قرار دارند. [رسانهای بودن را میتوان به عنوان نحوهی قرارگیری فناوریهای مورد استفاده در یک اجرا، بدنهای اجراکننده و ادراککننده، و اشکال نمادین حاصل از آنها درک کرد. چنین حالتی، شیوههای موجود ادراک و از طریق آن، شکلگیری معنا در اجرا را تغییر میدهد].
«اجراهای تلهماتیک به عنوان هنر مکان-محور | جولیا گلِسنِر».
🎓 گزیده
#هنر تنها جایی است که از خواست، بهرهجویی،حقارت و زور در زندگی خلاص میشویم. لحظه زیبایی شناسانه لحظه آزادی است.
#شوپنهاور
👁 @TheatreAcademy
🎓 ژانر نو در تئاتر عروسکی
#انه_کلینکه تنها #بازیگر #تئاتر_پا در جهان است که با اضافه کردن بینی و کلاه گیس به پاهای خود عروسکهایی می سازد که نقش دو شخصیت را باز میکنند.
این# بازیگر #تئاتر آلمانی که در رشته پانتومیم و تئاتر فیزیکال تحصیل کرده تاکنون در جشنواره های کمدی بین المللی زیادی از جمله در استرالیا ژاپن چین پرو و هند اجرا داشته است.
کلینکه می گوید که ابتدا این بینیها را برای ایفای نقش کودکان روی صورتش میگذاشته اما بعد از این بینی ها روی دستانش و سپس از پاهایش استفاده کرده است. او امیدوار است که در آینده تئاتر پا به عنوان یک ژانر مستقل در تئاتر عروسکی تثبیت شود.
👁 @TheatreAcademy
🎓 کتاب مصور
هنر داستانسرایی سینمایی
#کلی_گوردون_براین
براین طراح #استوری_برد سریالهای تلویزیونی مثل گمشده در فضا و جسیکا جونز و مدرس #طراحی در دانشگاه تورنتو. با تکیه بر تکنیکهای کتب مصور به #کارگردان ها نشان میدهد چطور تصاویر را با در نظر گرفتن نقاط برش برداشت کنند و موقعیت دوربین و حرکات بازیگران رو با در نظر گرفتن پیوستگی زمان و مکان و حرکت در تدوین طراحی کنند.
🎓 کتاب
«کارگردانی با تکنیکِ
میخائیل چخوف»
دیوید کری - ربکا کلارک کری
فرآیند همکاری بین #کارگردانِ یک نمایش و کل تیم تولید را بررسی میکند و با استفاده از تکنیک #میخائیل_چخوف، سفر یک فرآیند تولید را منسجم میسازد. هیچ تکنیک دیگری به اندازهی تکنیک چخوف، ابزارهایی را برای #بازیگر و کارگردان فراهم نمیکند تا به روشنی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. «کارگردانی با تکنیک میخائیل چخوف» اولین کتابی است که بینشهای این تکنیک مشهور را در واقعیتهای کارگردانیِ یک تولید تئاتری به کار میگیرد. این کتاب، سفر یک نمایش را از ایده تا تولید، از نگاه کارگردان شرح میدهد. که برگرفته از دفترچههای تمرین، گزارشها، و یادداشتهای نویسنده از هر اجراست، و به خواننده نشان میدهد که چگونه با استفاده از تکنیکهای خاص میخائیل چخوف برای حل مشکلات بازیگری و طراحی، به یک مفهوم برسد، یک بیانیهی مفهومی ایجاد کند، و اجرای نمایش را مدیریت کند. «کارگردانی با تکنیک میخائیل چخوف» راهنمای کاملی برای فرآیند تولید برای هر کارگردانی است.
👁 @TheatreAcademy