virastaar | Unsorted

Telegram-канал virastaar - ویراستار

9759

حسین جاوید 🔹مدیر نشر #کتاب_سده مشاوره و همکاری در همه‌ی زمینه‌های تولید کتاب: 📲 ۰۹۱۲۲۴۷۲۸۳۸ ➡️ @hjavid اگر پرسشی دارید یا کمکی از من برمی‌آید، در حد توانم، با افتخار در خدمت هستم. لطفاً صبور باشید تا فرصت کنم پیامتان را ببینم.

Subscribe to a channel

ویراستار

دربی با تماشاگر برگزار شد، وضعیت رفت‌وآمدها و بازارها و خریدهای شب عید را دیدیم، امروز اعلام شده مسافران نوروزی از مرز ۱۰ میلیون نفر (تا همین لحظه) عبور کرده‌اند، دانشگاه‌ها ثبت‌نام خوابگاه‌ها را با هدف برگزاری کلاس‌های حضوری آغاز کرده‌اند و...

من نمی‌دانم مسئولان محترم برای برگزاری #نمایشگاه_کتاب_تهران در اردیبهشت‌ماه سال جاری چه برنامه‌هایی دارند (البته، احتمالاً خودشان هم نمی‌دانند! چون هنوز حتی ثبت‌نام از ناشرها شروع نشده)؛ هر برنامه‌ای هست و هر چه می‌شود، لطفاً چند هفته‌ی دیگر اعلام نکنید که «با هدف جلوگیری از شیوع ویروس کرونا» نمایشگاه را «غیرحضوری» یا «بدون فروش و فقط برای نمایش کتب» برگزار می‌کنید!

اگر به آرشیو نوشته‌هایم مراجعه کنید (اینجا)، خواهید دید که من از همان اسفند ۹۸ که کرونا تازه به ایران رسیده بود و ناشناخته بود و امید می‌رفت ظرف یکی، دو هفته یا حداکثر یکی، دو ماه بساطش جمع شود، هشدار دادم امکان برگزاری نمایشگاه در سال ۹۹ وجود ندارد و حتی در سال ۱۴۰۰ هم نمایشگاه حضوری کتاب برگزار نخواهد شد (که همین اتفاق افتاد). اعتراضی نداشتیم که هیچ، همراه هم بودیم. اما با وضع فعلی انگار فقط قرار است کتاب و صنعت نشر قربانی شود. ویروس کرونا در ورزشگاه، حجره‌ها و تیمچه‌های بازار، اتوبوس و هواپیما، غذاخوری‌های بین راهی، رستوران‌ها و اقامتگاه‌های غلغله، ساحل‌های شلوغ و... منتقل نمی‌شود اما در راهروهای نمایشگاه کتاب اوج می‌گیرد؟!

صنعت نشر ستون بالندگی یک کشور است و قطعاً آسیبی که در این چند سال دیده از آسیبی که صنوف دیگر دیده‌اند کمتر نیست. تصمیمی بگیرید که ناشرها بتوانند نفس تازه کنند. نمایشگاه را بدون فروشندگان بستنی و سیب‌زمینی سرخ‌کرده و همبرگر و بدون غرفه‌های تبلیغات و پروموشن برگزار کنید. فقط کسانی را راه بدهید که سه دوز واکسن تزریق کرده‌اند. ناشران عمومی و دانشگاهی و کودک را تفکیک کنید و برای هر گروه روزهای جداگانه در نظر بگیرید. برنامه‌های جنبی را تعطیل کنید. سالن‌های بیشتری را به ناشرها اختصاص دهید و راهروها را پهن‌تر بسازید. بله، باز هم ویروس منتشر خواهد شد و کسانی درگیر خواهند شد، همان‌طور که سر کار و خرید و سفر و... می‌رویم و کسانی درگیر می‌شوند؛ حالا دیگر فهمیده‌ایم باید هم‌زیستی با کووید را بیاموزیم و فقط دعا کنیم که در آینده‌ی نه‌چندان دور از شر آن خلاص شویم.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

در سال‌های اخیر، وزارت ارشاد در زمینه‌ی نام نوشیدنی‌ها (شراب، ویسکی، ودکا، آبجو و...) تساهل به خرج می‌دهد و خیلی از ممیزها، بدون اصلاحیه، از آن‌ها می‌گذرند، اما همچنان گاهی ممیز سخت‌گیری دستور می‌دهد نام نوشیدنی‌ها حذف شود. در این‌جور مواقع، معمولاً ناشر یا پدیدآور از اسم کلی «نوشیدنی» به‌جای نام خاصی که در متن آمده استفاده می‌کنند. مثلاً، به‌جای «یک لیوان شراب برای خودش ریخت»، می‌نویسند: «یک لیوان نوشیدنی برای خودش ریخت.» این جایگزینی در بعضی جملات صورت مطلوبی پیدا نمی‌کند، اما برخی به آن بی‌توجهند. مثلاً، وقتی «ودکا ننوشید» می‌شود «نوشیدنی ننوشید» یا وقتی «یک جرعه ویسکی خورد» می‌شود «یک جرعه نوشیدنی خورد»، درواقع افعال «نوشیدن» و «خوردن» که هر یک معنایی مستقل و کامل دارند تداخل پیدا می‌کنند. اگر بنا به حذف نام نوشیدنی یا برند آن باشد، می‌شود صورت مطلوب‌تری به جملات داد. مثلاً، دو جمله‌ی بالا را می‌توان چنین نوشت:

✅ ننوشید.
✅ یک جرعه نوشید.

البته، آرزوی همه‌ی ما این است که بساط این تنگ‌نظری‌ها برچیده شود و لازم نباشد لقمه را دور سرمان بچرخانیم!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

پژوهش‌ها می‌گویند ما در میانه‌ی بحران کمبود خواب به سر می‌بریم، و این ماجرا بر سلامت، عملکرد شغلی، روابط و شادی‌مان تأثیر می‌گذارد. آنچه برای رهایی از این بحران نیاز است کم از انقلابی در نحوه‌ی خوابیدن ندارد.

کتاب #انقلاب_خواب حاصل پژوهش‌های ذهن جست‌وجوگر روزنامه‌نگاری علاقه‌مند است و بر اساس کتاب‌ها و مقالاتی تألیف شده که از سال‌ها پیش تا امروز درباره‌ی موضوع خواب نوشته شده‌اند.

#آریانا_هافینگتون، از مؤسسان نشریه‌ی #هافینگتون_پست، در این کتاب جامع از زوایای مختلف به خواب پرداخته، از مفهوم خواب در تاریخ تا نقش رؤیاها در زندگی ما، از پیامدهای کم‌خوابی تا عصر طلایی علمِ خواب که تأثیر خواب را در هر لحظه از بیداری ما و هر جنبه از سلامتی‌مان ــ از چاقی و بیماری‌های قلبی تا دیابت و انواع سرطان و آلزایمر ــ آشکار می‌کند.

خانم هافینگتون برایمان از آخرین یافته‌های علمی می‌گوید که بدانیم وقتی خوابیم و وقتی رؤیا می‌بینیم، دقیقاً چه اتفاقی در بدنمان می‌افتد. از صنعت پرخطر تولید داروهای خواب‌آور می‌گوید و از اعتیاد روزافزون ما به فناوری که چطور خوابمان را ضایع می‌کند. همچنین، پیشنهادهای جالبی برایمان دارد درباره‌ی روش‌های بهبود خواب و بهره‌گیری بیشتر از خاصیت نیروبخش آن.

#انقلاب_خواب #آریانا_هافینگتون #شادی_حامدی #کتاب_سده

@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

تیتر زیر را از دویچه‌وله برداشته‌ام:

مجازات سنگین برای دزد گردن‌بند علی دایی و «بیست نفر دیگر»

این از زمره‌ی جملاتی است که کژتابی دارند یا اصطلاحاً دوخوانشی هستند، یعنی می‌توان دو یا چند برداشت مختلف از آن‌ها داشت.

جمله‌ی بالا را قاعدتاً می‌توان به یکی از دو شیوه‌ی زیر دریافت:

ــ کسی که گردن‌بند علی دایی و گردن‌بند بیست نفر دیگر را دزدیده بود به مجازات سنگین محکوم شد.

ــ کسی که گردن‌بند علی دایی را دزدیده بود و همراه او بیست نفر دیگر [که نقشی در سرقت گردن‌بند علی دایی نداشتند و احتمالاً جرایم دیگری داشتند] به مجازات سنگین محکوم شدند.

اما عجیب اینکه هیچ‌یک از برداشت‌های بالا درست نیست و پیداست که هیچ دزدی از بیست و یک نفر فقط گردن‌بند نمی‌دزدد! درواقع، شخصی که گردن‌بند علی دایی و اموال بیست نفر دیگر را دزدیده بوده به مجازات سنگینی محکوم شده. استفاده‌ی عجیب از گیومه هم شاید تلاشی ناکام بوده برای رساندن همین مفهوم!

نوشتن تیتری تا این اندازه گنگ واقعاً هنر نمی‌خواهد؟!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

منتشر شد
دست‌نامۀ ویرایش
بهروز صفرزاده
چاپ پنجم/ ۱۸۶ صفحه/ ۶۵۰۰۰ تومان
#کتاب_سده

ویراستاران همواره با مسئلۀ درست و غلط در زبان سروکار دارند و از همین رو نیازمند مرجعی راه‌نما در این زمینه‌اند. دست‌نامۀ ویرایش مرجعی کاربردی برای پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و نیازهای ویراستاران و عموم علاقه‌مندان زبان فارسی است.
مدخل‌های این فرهنگ چند دسته‌اند: غلط‌های املایی؛ غلط‌های دستوری؛ تحریف‌های واژگانی؛ حشو؛ املاهای گوناگون؛ واژه‌های هم‌آوا؛ واژه‌های هم‌انگاشت.
در تألیف این فرهنگ بنا بر ایجاز گذاشته شده تا خواننده در کوتاه‌ترین زمان پاسخ پرسش خود را بیابد. از همین رو، توضیحات هیچ مدخلی از چند سطر تجاوز نمی‌کند.
بهروز صفرزاده، مؤلف کتاب، از ویراستاران و فرهنگ‌نویسان باسابقه است و سال‌ها با مؤسسۀ لغت‌نامۀ دهخدا و فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری و در تألیف فرهنگ بزرگ سخن مشارکت داشته است.
دست‌نامۀ ویرایش کتابی است راه‌گشا برای ویراستاران، نویسندگان، مترجمان و ناشران.
@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

رمان #سفر_به_انتهای_شب، نوشته‌ی #لویی_فردینان_سلین، بعد از سال‌ها مجوز تجدید چاپ گرفته، اما متن پشت جلدش همان متن چاپ اول آن (در سال ۱۳۷۳) است: «سلین در ادبیات ایران چندان مشهور نیست!»

در این نزدیک به سی سال، همه‌ی کارهای سلین به فارسی ترجمه شده و او حالا از محبوب‌ترین و مشهورترین نویسنده‌های فرانسوی در ایران است.

متن پشت جلد کتاب‌هایی که از آزمون زمان سربلند خارج می‌شوند و خوانندگانی از نسل‌های مختلف چاپ‌های مکرر آن‌ها را می‌خوانند باید به تناسب رویدادها بازبینی و بازنویسی شود. مرگ نویسنده، تغییر موقعیت و شهرت، خلق آثار جدید، دریافت جوایز گوناگون و... از مواردی است که باید در اصلاح متون پشت جلد لحاظ شود.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

وقتی یک انگلیسی‌زبان از «پرداخت قبض‌ها» صحبت می‌کند منظورش درآمد داشتن و برآمدن از عهده‌ی مخارج زندگی است، اما بعضی مترجم‌ها هر جا pay the bills را می‌بینند سریع به یاد همان معادل تحت‌اللفظی می‌افتند. این اصطلاح را روان‌تر هم می‌شود به فارسی برگرداند:

📌 I'm so broke this month that I can hardly pay the bills.
✅ این ماه حسابی به خنسی خورده‌ام و به‌زور از عهده‌ی مخارجم برمی‌آیم.

📌 Our app is becoming popular enough that might actually start paying the bills soon.
✅ اپلیکیشن ما گل کرده و به‌زودی برایمان درآمدزایی خواهد داشت.

📌 Being an actor won't necessarily pay the bills, honey, so I think you should study something else in college.
✅ با بازیگری نمی‌شود مخارج زندگی را تأمین کرد، عزیزم. بنابراین، به نظرم باید در رشته‌ی دیگری تحصیل کنی.

البته، اصطلاح «paying my bills» یک معنی کوچه‌خیابانی بی‌ادبانه هم دارد که باید حواسمان بهش باشد!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

📌 «اراذل‌و‌اوباش» یک ترکیب اَتباعی است که از دو کلمه‌ی «اراذل» (جمع «ارذل») و «اوباش» (جمع «وَبش») ساخته شده است.

📌 «ارذل» یعنی «پَست» و «وبش» یعنی «فرومایه».

📌 «اراذل‌واوباش» معنایی واحد و مستقل از معنای اجزایش یافته است و امروزه به کسانی اطلاق می‌شود که خلافکارند و، با اعمال شرورانه‌ی عمدتاً آشکارا، نظم و قانون را زیر پا می‌گذارند.

📌 همچون اغلب ترکیب‌های اتباعی که واحدهای معنایی مستقل هستند، اجزای این ترکیب باید بدون فاصله از همدیگر (به‌شکل «اراذل‌واوباش» و نه به‌شکل «اراذل و اوباش») نوشته شود.

📌 «ارذل» و «وبش» صفت‌اند اما «اراذل‌واوباش» اسم است و شمار آن جمع است، پس باید همچون دیگر اسامی جمع در ساختار جمله به کار برده شود.

مثال:
❌ نادرست: «پنج اراذل‌واوباش دستگیر شدند.»
✅ درست: «پنج نفر از اراذل‌واوباش دستگیر شدند.»

📌 کسانی هم هستند که «اراذل» را، به‌غلط، «ارازل» می‌نویسند.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

کلمه‌ی انگلیسی #کافی_شاپ که در دهه‌ی هشتاد شمسی پربسامد شد اندک‌اندک قافیه را به کلمه‌ی فرانسوی #کافه باخته است و می‌رود که مهجور شود.

حسین جاوید

@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

#کتاب_سده منتشر کرد
#خاطرات_یک_دوست_خیالی
#متیو_دیکس
ترجمه‌ی #گیتا_گرکانی
#رمان
چاپ اول: پاییز ۱۴۰۰/ ۴۲۶ صفحه/ ۵۰۰ نسخه/ ۱۲۵۰۰۰ تومان

«وقتی هیچ‌کس آنچه را هستی دوست ندارد، باید شجاع‌ترین آدم دنیا باشی که بتوانی هر روز بیرون بروی و خودت باشی.»

@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

پرانتز ــ ( ) ــ مجالی است برای آوردن اطلاعاتی اضافی که با متن ارتباط قوی دارند. هویت پرانتز چنین است که می‌توان آن را بدون آنکه لطمه‌ای به ساختار جملات وارد شود حذف کرد. پس پرانتز خودبسنده است، یعنی هر اتفاق مربوط به آن باید همان بین دو پرانتز باشد و از آن بیرون نزند.

با توجه به آنچه گفته شد، باید دقت داشت که وقتی عدد توک به کل مطلبی که در پرانتز آمده یا به بخش آخر پیش از بسته شدن پرانتز اشاره دارد باید داخل پرانتز باشد و نه بیرون آن. درواقع، هر توکی خارج از پرانتز اشتباه است.

در تصویر این پست می‌توانید درک بهتری از موضوع بحث پیدا کنید.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

#کتاب_سده منتشر کرد

#تختخواب_دیگران
#آیدا_مرادی_آهنی

چاپ سوم: پاییز ۱۴۰۰/ ۳۸۴ صفحه (با تصاویر رنگی)/ ۱۰۰۰ نسخه/ ۱۲۲۰۰۰ تومان

«فردا، همین فردا، می‌توانستی فکر کنی همه‌ی این ساحل یک رؤیا بوده. رؤیای شب نیمه‌ی تابستان. مخصوصاً وقتی از سمت آب ــ که در شب غرق بود ــ صدای خنده‌ی زنی و کلمات نامفهوم مردی را می‌شنیدی و نمی‌دانستی از کجا.
غادة السمان گفته بود در تاریکی شبْ نورهای بیروت به جواهرِ زنی جادوگر می‌ماند که برای آب‌تنی به میان آب رفته، و گفته بود پاتوق این آدم‌ها در خیابان متنبی است. اما فوکو به این آدرس‌ها کار نداشت. یک آدرس سرراست داشت برای جاهایی که ناکامی و کامجویی با هم در آن لانه دارند...»

@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

#کتاب_سده منتشر کرد

کانون وکلا در گذر زمان
(خاطرات نیم قرن وکالت)
سید محمد جندقی‌ کرمانی‌پور

چاپ اول: پاییز ۱۴۰۰/ ۴۵۸ صفحه (با تصاویر گلاسه‌ی رنگی)/ قطع وزیری/ جلد سخت/ ۱۰۰۰ نسخه

سید محمد جندقی‌ کرمانی‌پور نخستین رئیس انتخابی کانون وکلا پس از انقلاب است و بیشترین و طولانی‌ترین دوره‌ی ریاست را بر این نهاد مدنی تجربه کرده است. او در این کتاب خاطرات بیش از نیم قرن فعالیت خود در حوزه‌ی وکالت را روایت می‌کند. اسناد و تصاویر زیادی هم ضمیمه‌ی کتاب هستند که برخی از آن‌ها برای اولین بار منتشر می‌شوند.

@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

توزیع کتاب در ایران (بخش اول)

لابد شما هم زیاد شنیده‌اید که نویسنده یا مترجمی مدعی است ناشرش «پخش ندارد» یا کتابش را «خوب پخش نکرده». آیا این حرف درست است؟ گره‌های کار کجاست؟
سعی می‌کنم مختصر و مفید در این باره توضیح بدهم. مطمئناً آشنایی با نظام توزیع کتاب در ایران هم برای ویراستارها و هم، به‌ویژه، برای نویسنده‌ها و مترجم‌ها سودمند خواهد بود.

پخش یعنی چه و مؤسسه‌ی پخش چیست؟

📌 «موزع»، «پخشگر»، «پخشی»، «مؤسسه‌ی پخش» و نام‌های مشابه به حلقه‌ای از زنجیره‌ی تولید و فروش کتاب اشاره دارد که واسطه‌ی بین ناشر و کتاب‌فروش است. درواقع، نظام پخش یک تجارت B to B یا Business to Business Marketing است و با مصرف‌کننده‌ی نهایی (End User) ــ در اینجا خواننده‌ی هر کتاب ــ در ارتباط مستقیم نیست. ناشر نمی‌تواند کتابش را مستقیم به چند هزار کتاب‌فروش در سراسر کشور بفروشد و پولش را تک‌به‌تک وصول کند. کتاب‌فروش هم نمی‌تواند با چند صد ناشر در تماس باشد و دانه‌به‌دانه از آن‌ها کتاب بخرد و در قفسه بچیند. اینجا مؤسسات پخش به میان می‌آیند، با ده‌ها و صدها ناشر و کتاب‌فروش قرارداد می‌بندند، کتاب‌ها را از ناشرها می‌گیرند و با پخش مویرگی به کتاب‌فروشی‌های سراسر ایران می‌رسانند. در قبال این خدمت، درصدی از قیمت پشت جلد کتاب به پخشی تعلق می‌گیرد.

چند مؤسسه‌ی پخش داریم؟

📌 تعداد مؤسسات پخش زیاد نیست و بعضی پخش‌ها هم تخصصی ــ مثلاً، فقط در زمینه‌ی کتاب‌های آموزشی یا کتاب‌های هنری ــ کار می‌کنند و بعضی ناشرها هم پخش اختصاصی برای عرضه‌ی کتاب‌های خودشان دارند. شاید بشود گفت کمابیش پنجاه مؤسسه‌ی پخش داریم، اما حرفه‌ای‌تر‌ها حدود بیست تا هستند.

📌 پخش‌های عمومی شناخته‌شده‌تر در ایران عبارت‌اند از: «ققنوس»، «گسترش مطالعات و فرهنگ» (مشهور به «گسترش»)، «صدای معاصر»، «دوستان»، «چشمه»، «مکتوب»، «هیرمند»، «آثار»، «سرزمین کتاب»، «میعاد»، «ماهریس» و...

پخش‌ها چطور کار می‌کنند؟

📌 در دهه‌های پیش، ویزیتورها نسخه‌ی فیزیکی کتاب‌ها را با خود به کتاب‌فروشی‌های شهرهای بزرگ می‌بردند و برای شهرهای کوچک با تلفن، یا از طریق پست و باربری، بازاریابی می‌کردند.

📌 با اندک پیشرفت‌های فنی دهه‌ی شصت و همچنین رشد چشمگیر تعداد عناوین جدید، عملاً بازاریابی با نسخه‌ی فیزیکی کتاب‌ها یا ارائه‌ی توضیح تلفنی درباره‌ی همه‌ی کتاب‌ها مقدور نبود. کم‌کم آلبوم عکس‌های جلد در شهرهای بزرگ و فکس کردن تصاویر جلد برای کتاب‌فروشی‌‌های شهرهای کوچک جای بازاریابی با نسخه‌ی اصلی کتاب را گرفت.

📌 امروزه، سایت‌ها، کانال‌های تلگرامی، گروه‌های واتس‌اپی و صفحات اینستاگرامی تا حدود زیادی جای شیوه‌های سنتی را گرفته‌اند. عناوین جدید در صفحات موزعان نمایش داده می‌شوند و کتاب‌فروش‌ها آن‌ها را می‌بینند و در جریان قرار می‌گیرند. البته، در کنارش بازاریابی حضوری (با ابزارهای نوین همچون تبلت) و بازاریابی تلفنی هم هست، اما دارد کم‌رنگ می‌شود.

ویزیت یعنی فروش؟

📌 خیر. ویزیتور یا مؤسسه‌ی پخش، به شیوه‌هایی که گفته شد، انتشار یا بازنشر هر کتاب را به اطلاع کتاب‌فروش می‌رساند. کتاب‌فروش می‌بیند و بر اساس شناختش از بازار، نوع مشتری‌هایش، متوسط فروشش، نقدینگی‌اش و... کتاب‌هایی را که فکر می‌کند زود فروش می‌روند یا ارزش بودن در کتاب‌فروشی‌اش را دارند به تعداد مورد نیاز سفارش می‌دهد.

📌 روزانه ده‌ها کتاب جدید منتشر می‌شود و ده‌ها اثر هم بازنشر. تعداد کتاب‌فروشی‌ها در ایران متناسب با تعداد زیاد ناشرها و کتاب‌ها نیست و قفسه‌های کتاب‌فروش و بودجه‌ی او هم محدود است. پس نمی‌تواند همه‌ی کتاب‌ها را سفارش دهد. شما اگر کتاب‌فروش بودید، حاضر بودید کتاب‌هایی را که ریسک رسوب بیشتری دارند بخرید و در قفسه بچینید؟ یا اینکه ترجیح می‌دادید کتاب‌هایی را بخرید که خوش‌فروش‌اند و هر روز کلی نقدینگی راهی صندوق شما می‌کنند؟ خطر بزرگ و اصلی هم در کمین است؛ چه خطری؟...

📢 (ادامه‌ی یادداشت را در پست بعدی بخوانید.)

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

نخستین نقد انگلیسی منتشرشده درباره‌ی کتاب #تختخواب_دیگران نوشته‌ی #آیدا_مرادی_آهنی.

چاپ دوم #تختخواب_دیگران هفته‌ی گذشته و در روز توزیع تمام شد و چاپ سوم آن هفته‌‌ی آتی به بازار عرضه می‌شود.

https://minorliteratures.com/2021/10/07/untranslated-other-peoples-beds-by-aida-moradi-ahani-siavash-saadlou/

@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

از اشتباهات مبتلابه آموزگاران و پژوهندگان ویرایش و درست‌نویسی یکی هم این است که هر شاهدمثال کهنی را معتبر می‌دانند و بر پایه‌ی آن حکمی درباره‌ی روا یا ناروا بودن شکلی خاص صادر می‌کنند.

بله، متون منثور و منظوم کهن و آثار کسانی همچون #بیهقی و #فردوسی و #سعدی سنگ محک خوبی است، اما اینکه برویم از نوادر آثار قرون گذشته شاهدمثالی #منفرد بیرون بکشیم و آن را مبنای کارمان قرار دهیم خردمندانه نمی‌نماید.

اول، مبرهن است که در خیلی از نسخ کتب مشهور هم کاتبان به‌عمد یا به‌سهو دگرگونی‌هایی ایجاد کرده‌اند. متن مقدسی همچون #اوستا که سده‌ها همچون ناموس یک ملت مزداپرست بوده و یک دستگاه عظیم دولتی و مذهبی از آن پشتیبانی می‌کرده از اشتباهات کاتبان در امان نمانده و در #اوستای_متأخر می‌توان نمونه‌های زیادی از لغزش‌های دستوری و زبانی یافت؛ چطور انتظار داریم اثر فلان شاعر یا نویسنده‌ی نه‌چندان سرشناس، یا حتی سرشناس، فلان قرن از گزند خطا در امان بوده باشد؟

دودیگر، به‌فرض، مگر نامداران عصر ما همه درست و بی‌لغزش می‌نویسند؟ اگر پژوهشگری از سده‌های آینده به متون داستان‌نویسان مهم دوران ما، نظیر #جمال_زاده و #هدایت و حتی #دولت_آبادی، مراجعه کند، با آشی درهم‌جوش مواجه خواهد شد (طبعاً منظورم ارزش ادبی آثار آن‌ها نیست و از نثر و زبانشان سخن می‌گویم)؛ باید این نثر را معیار درست‌نویسی فارسی قرار دهد؟!

شاه‌کلید قفل سنجش درستی یا نادرستی این است: #بسامد.
ویژگی‌های سبکی در دوره‌های مختلف در متن‌های مختلف نمود پیدا می‌کنند و #منفرد نیستند. اگر قرار است شاهدمثال را معیار سنجش قرار دهیم، نباید از #بسامد کاربرد آن غافل باشیم.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

سال نو و #سده‌ی نو مبارک

ارادتمند
حسین جاوید

Читать полностью…

ویراستار

#کتاب_سده منتشر کرد:

انقلاب خواب
آریانا هافینگتون/ ترجمه‌ی شادی حامدی
چاپ اول: بهمن ۱۴۰۰/ ۳۸۴ صفحه/ ۱۲۵۰۰۰ تومان
@SadePuB

Читать полностью…

ویراستار

زیاد دیده‌ام که به‌ انحای گوناگون از اصطلاح نادرست #زبان_میخی استفاده می‌کنند. مثلاً، همین روزها، بزرگواری در وصف مرحوم #هاشم_رضی نوشته بود که «اوستایی و میخی می‌دانست».

کلید رفع این اشکال تمایز قائل شدن بین دو مفهوم #خط و #زبان است. ساده بگویم، خط و نوشتار ابزاری برای ثبت گفتار هستند. خط را می‌شود تغییر داد، یا ممکن است گویشوران یک زبان با خط آن آشنایی نداشته باشند (اصطلاحاً «بی‌سواد» باشند)، اما زبان مفهومی انتزاعی است و برای برقراری ارتباط به کار می‌رود.

ترکیه و تاجیکستان را در نظر بگیرید: یکی در دوره‌ی آتاتورک و دیگری در دوره‌ی استیلای شوروی #خط خود را تغییر دادند، اما آیا #زبان آن‌ها هم تغییر کرد؟ مردم از فردای تغییر خط به #لاتین و #سیریلیک همچنان داشتند با زبان دیروز با دوستانشان معاشرت می‌کردند، دادوستد انجام می‌دادند، عشق می‌ورزیدند و گاهی ناسزا می‌گفتند! تفاوت اینجا بود که دیگر نمی‌توانستند سخنانشان را به خط جدید «بخوانند» و «بنویسند» و باید آن را می‌آموختند.

#خط_میخی هم تنها یک ابزار و نظام نوشتاری بوده و بس. گونه‌های مختلف #خط_میخی حدود ۲۵۰۰ سال به کار می‌رفته‌اند و ازجمله به ایران هم راه یافته‌اند و کتیبه‌های #هخامنشی (قدیمی‌ترین متون ایرانی که به دست ما رسیده) هم با همین خط بر سنگ نقر شده‌اند. زبان هخامنشیان #فارسی بوده ــ گونه‌ای که امروزه آن را #فارسی_باستان (#Old_Persian) می‌نامیم ــ و این #فارسی با #خط_میخی نوشته شده است. پس ما چیزی به اسم #زبان_میخی نداریم. در نظر بگیرید که همین زبان فارسی در دوره‌های بعدی با خط‌های متنوعی از قبیل #پهلوی_کتابی، #پهلوی_کتیبه‌ای، #مانوی و... به تحریر درآمده است. یا مثلاً از #خط_مانوی برای نوشتن متونی به زبان‌های #فارسی_میانه، #سغدی و #اویغوری استفاده شده است.

نکته‌ی آخر اینکه، روشن است، قدمت زبان بسیار بیش از قدمت خط و نوشتار است. حدس زده می‌شود بشر از حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار سال قبل در آفریقا توانسته گفتار را به کار بگیرد، اما اولین نشانه‌های کاربرد نوشتار به حدود ۸ هزار سال قبل از میلاد و اولین کاربردهای منسجم نوشتار به حدود ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد بازمی‌گردد.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=409&publisher-name=%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D8%B3%D8%AF%D9%87

Читать полностью…

ویراستار

#دوباره_آوردیم چه مشکلی دارد که می‌نویسند #شارژ_شد؟

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

«پاکبان» از واژه‌هایی است که در دهه‌ی اخیر «تخصیص معنایی» یافته و صورت محترمانه‌ی «سپور» و «آشغالی» (رایج در دهه‌های گذشته) شده است (قدیمی‌ها حتماً به خاطر دارند که این واژه‌ها پیش‌تر بی‌ادبانه نبودند و حتی شاغلان این شغل، وقتی برای گرفتن آنچه «ماهیانه» نامیده می‌شد زنگ منازل را می‌زدند، خود را در اغلب موارد «آشغالی» معرفی می‌کردند). گاه جامعه تلاش می‌کند با «به‌سازی» یا حسن تعبیر (euphemism) وجدانش را آرام کند و زهر کلمات را بگیرد. کاربرد «روشن‌دل» به‌جای «کور» و «توانجو» به‌جای «معلول» از زمره‌ی همین تغییرات زبانی است.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

بیش از ۵۳۰۰ نفر در همخوانی کتاب #تختخواب_دیگران (#آیدا_مرادی_آهنی/ نشر #کتاب_سده) شرکت داشتند و این ویدیوی دلچسب حاصل همین جمع‌خوانی است. با تشکر از خانم یلدا علایی عزیز و تک‌تک عزیزانی که در این اتفاق دوست‌داشتنی شرکت داشتند.

https://youtu.be/sPXTjaqhXUY

@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

می‌دانستید #آتش_بدون_دود را #نادر_ابراهیمی با چنین خط خوشی نوشته است؟

عکس از حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

این روزها صحبت از «آنفلوانزا» زیاد است. املای درست نام این بیماری ویروسی به همین شکل است. برخی آن را به‌صورت «آنفلوآنزا»، «آنفلونزا»، «آنفولوانزا» و... می‌نویسند که درست نیست.

حسین جاوید

@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

لابد کلمه‌ی «گاهان» به گوشتان خورده است. «گاهان» به ۱۷ یسن از ۷۲ یسن کتاب #اوستا گفته می‌شود. باور باورمندان زرتشتی این است که این بخش‌ها مستقیماً به زرتشت الهام و بر زبان او جاری شده و از دید زبان‌شناختی هم این بخش قدیمی‌ترین بخش #اوستا و کهن‌ترین سرود ایرانی است که به دست ما رسیده است.

کلمه‌ی «گاهان» از «گاه» (gāɵā اوستایی، gthā سنسکریت) + «ان» جمع‌ساز ساخته شده است. gāɵā («گاه») یعنی «ترانه» و «نغمه» و «سرود». بعدها، در فارسی میانه، این کلمه معنی «زمان» و «هنگام» هم یافته است.

این «گاه» همان است که در نام دستگاه‌های موسیقی ایرانی، نظیر «سه‌گاه» و «چهارگاه» و «پنج‌گاه»، باقی مانده است.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

این تیتر اصلی امروز یکی از خبرگزاری‌هاست، «ریزش خیره‌کننده‌ی بورس»!

بعضی از صفت‌ها بار معنایی مثبت دارند و نباید آن‌ها را در جملاتی با بار معنایی منفی به کار برد. موصوف «خیره‌کننده» می‌تواند «جهش» باشد یا «رشد» یا نظایر این‌ها. پیشنهاد من مثلاً تیتری مثل «ریزش شدید بورس» یا، اگر بخواهیم ادبی‌تر باشد، «ریزش ناامیدکننده‌ی بورس» است.

پیشنهاد شما چیست؟
(نیازی نیست پیشنهادها را برای من ارسال کنید.)

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

توزیع کتاب در ایران (بخش دوم)

خطر کتاب‌هایی که خاک می‌خورند

📌 پخشی کتاب‌‌ها را معمولاً با ۴۰ درصد تخفیف به نسبت پشت جلد و به‌شکل امانی از ناشر می‌گیرد و با ۲۵ درصد تخفیف و با فروش قطعی به کتاب‌فروش می‌دهد ــ البته، گاهی تخفیفی که ناشر به پخش می‌دهد بیشتر یا کمتر است، یا فروش ناشر به پخشی هم قطعی است، اما ما وضعیت غالب را در نظر گرفتیم.

📌 قضیه را پیچیده نکنیم؛ فرض کنید شما کتاب‌فروش هستید و روی هر کتاب ۲۵ درصد سود می‌کنید. اگر چهار کتاب بخرید و سه تا از آن‌ها را بفروشید و فقط یکی‌شان روی دستتان بماند، عملاً سود آن سه کتاب را صرف نگه‌داری یک کتاب در قفسه کرده‌اید و از دست داده‌اید. خب، نتیجه چیست؟ محتاط می‌شوید.

می‌شود ناشری پخش نداشته باشد؟

📌 خیر، مگر اینکه ناشری بسیار کوچک، تازه‌کار یا غیرحرفه‌ای باشد. هر ناشر حداقل با یکی، دو مؤسسه قرارداد دارد و ناشرهای بزرگ‌تر تقریباً با همه‌ی مؤسسات خوب. بدیهی است که بعضی ناشرهای ضعیف‌تر، حداقل در سال‌های شروع کارشان، نمی‌توانند بعضی پخش‌های بزرگ‌تر را راضی به همکاری کنند و قافیه را می‌بازند، اما این به معنی «نداشتن پخش» نیست.

پس چه اتفاقی می‌افتد؟

📌 خیلی از کتاب‌ها هم به دست پخش می‌رسند و هم ویزیت می‌شوند، اما فروش چشمگیری ندارند. خیلی وقت‌ها مشکل در نظام توزیع نیست. کُمیت ناشر در تولید شایسته و تبلیغات بایسته می‌لنگد. درنتیجه، تقاضای چندانی وجود ندارد که طرف‌های عرضه (پخش و کتاب‌فروش) بخواهند آن را پاسخ بگویند.

📌 گذشته از این، مگر می‌شود همه‌ی کتاب‌ها پرفروش باشند؟ مثل هر بازار تولیدی دیگری، تعدادی کالای محدود فروش چشمگیر پیدا می‌کنند و خیلی دیگر سربه‌سر پیش می‌روند یا با ضرر و زیان همراهند. مشکلاتی هم که پیش‌تر به آن‌ها اشاره شد مانع می‌شوند کتاب‌فروش با دست باز همه‌ی کتاب‌ها را سفارش دهد و عرضه کند.


اوضاع فقط در ایران این‌طور است؟

📌 خیر. در همه‌جای دنیا اوضاع کمابیش به همین منوال است و خیلی از نویسنده‌های خارجی ــ حتی در آمریکا ــ از این شکایت دارند که ناشرشان کتابشان را خوب توزیع نمی‌کند و فقط پی کتاب‌هایی را می‌گیرد که پرفروش‌اند. در همین روزهای اخیر، نوشته‌ی تند یک نویسنده‌ی آمریکایی را درباره‌ی ناشرش می‌خواندم (نقل به مضمون): «ناشرها مقداری ماکارونی به سمت دیوار پرت می‌کنند تا ببینند کدام رشته به دیوار می‌چسبد؛ رشته‌هایی که روی زمین می‌افتند فراموش می‌شوند!»


جمع‌بندی

گمان می‌کنم حالا برایتان روشن شده باشد که جملاتی مثل «ناشر کتابم را پخش نکرده» خیلی درست نیست و شاید بهتر باشد گلایه‌ها را این‌طور اصلاح کنیم که «ناشر کتابم را خوب تولید نکرده و برای آن تبلیغات و بازاریابی مناسب نداشته». از طرفی، با این جوالدوز، می‌شود یک سوزن هم به خودمان بزنیم که «شاید کتابم پتانسیل فروش بالا ندارد»!


* مؤسسات توزیع و کارمندان آن‌ها از مهم‌ترین و زحمت‌کش‌ترین حلقه‌های صنعت نشر هستند اما معمولاً زحماتشان آن‌طور که باید به چشم نمی‌‌آید. در پایان این یادداشت بر خود فرض می‌دانم از همه‌ی این عزیزان تشکر کنم.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

جلسه‌ی این هفته‌ی پنجشنبه‌صبح‌های #بخارا به دیدار و گفت‌وگو با #بهروز_صفرزاده اختصاص دارد.

#کتاب_سده کتاب کاربردی #دستنامه‌_ی_ویرایش را از ایشان منتشر کرده که با استقبال خوبی مواجه شده و به‌زودی #چاپ_پنجم آن به بازار عرضه می‌شود.
@SadePub

Читать полностью…

ویراستار

«قسی» کلمه‌ای عربی به معنی «سنگدل» و «بی‌رحم» است و صفت «قسی‌القلب» ‌هم که به فارسی نوشتاری راه یافته همین معانی را می‌رساند. برخی این ترکیب را به‌شکل «قصی‌القلب» می‌نویسند که اشتباه است.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…
Subscribe to a channel