فرمند جان! اینهمه خرج تبلیغات میکنی، یک ویراستار هم بگیر!
درستش این است:
“As Sweet As a Smile!”
حسین جاوید
@Virastaar
دوستی در توییتر نوشته بود که در ارجاع دادن به نام «مرتضی بابک معین» دچار مشکل شده است، چون مشخص نیست نام ایشان «مرتضی» و فامیلیشان «بابک معین» است یا نامشان «مرتضیبابک» است و فامیلیشان «معین».
برای ایشان نوشتم:
در رکوردهای فیپا «مرتضیبابک» اسم و «معین» فامیلی ایشان ثبت شده است. از آنجا که ناشر در ثبت اطلاعات فیپا بهطور مجزا قسمتهای مربوط به نام و فامیلی را پر میکند و او به اطلاعات شناسنامهای نویسنده دسترسی دارد، میشود اطمینان داشت که همین درست است، هرچند نام کمبسامدی است و چهبسا بخشی از آن (بابک) اسم دوم باشد.
معاون فرهنگی جدید وزیر ارشاد، که خودش در دولت قبل هم معاون یک وزیر دیگر بوده، یکی از مدیران اصلی فرهنگی دولت قبل، با کارنامهی عجیبوغریب، را به سمت دبیر هفتهی کتاب منصوب کرده است!
دولت محترم آقای دکتر پزشکیان رسماً حامیانش را به سخره گرفته! اگر قرار بود آش همان باشد و کاسه همان و چهرههای پایداریچی قبلی پشت میزشان باشند، چهکاری بود مردم بروند رأی بدهند؟!
حسین جاوید
@Virastaar
ثبتنام دورهی جدید کارگاه ویرایش (مقدماتی و پیشرفته) آغاز شد
در یک دههی اخیر، بیست کارگاه ویرایش برگزار کردهام و این بیست و یکمین دورهی کارگاه خواهد بود. این دوره عمدتاً به کار کسانی میآید که شرایط اولیه را در خودشان میبینند و دوست دارند با مؤسسات انتشاراتی بهعنوان ویراستار همکاری کنند. ناشرها و مترجمها و نویسندههایی که میخواهند کارهای پیراستهتری ارائه دهند هم از مخاطبان بالقوهی کارگاه ویرایشاند. باعث افتخار من است که در این سالها چند صد نفر دوست عزیز در کارگاه ویرایش حاضر بودهاند و اکنون شمار قابل توجهی از آنها بهعنوان ویراستار و حتی سرویراستار با مؤسسات انتشاراتی همکاری دارند.
در ویدیوی بالا (که ابتدای دورهی پانزدهم ضبط شده) توضیحاتی راجع به کارگاه ارائه دادهام.
روز برگزاری: یکشنبهها
تعداد جلسات دورهی مقدماتی: ۸
تعداد جلسات دورهی پیشرفته: ۸
شیوهی برگزاری: حضوری (تهران، خیابان ویلا) و مجازی
برای ثبتنام در این دوره با شمارهی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسهی تهرنگ) تماس بگیرید. اگر پرسشی دربارهی چندوچون دوره داشتید، میتوانید به خود من پیام دهید (@hjavid).
حسین جاوید
@Virastaar
بازیکن تیم ملی و چهرهی مشهوری هستید و در اینترمیلان بازی میکنید، قراردادهای میلیونیورویی میبندید و رانتهای واردات خودروهای میلیاردی میگیرید؛ راه دوری نمیرود اگر مبلغ مختصری را هم صرف استخدام مشاور رسانهای کنید تا «سپاسگزار» را «سپاسگذار» ننویسید. ناسلامتی پنج، شش میلیون نفر صفحات اجتماعی شما را دنبال میکنند.
حسین جاوید
@Virastaar
در دانشگاه تهران، و لابد در دانشگاههای دیگری، رشتهای هست با نام «نوازندگی موسیقی ایرانی»!
«موسیقی» صدای گوشنوازی است که از نواختن سازها ایجاد میشود و خود موسیقی را نمینوازند! عجیب است که نام یک رشته غلط باشد. شاید خواستهاند از آوردن کلمهی «ساز» در عنوان این رشته پرهیز کنند، که این هم بسیار نابخردانه است، چون چیزی به اسم «موسیقی ایرانی» نداریم، بلکه «سازهای ایرانی» و «دستگاههای موسیقی ایرانی» داریم.
حسین جاوید
@Virastaar
«میدونستین سوخاری یک کلمهی روسیه؟
Сухари»
(ماسیکو معتکفالملک)
#از_توییتر
@Virastaar
امروز سالگرد درگذشت دکتر #غلامحسین_مصاحب است، دانشیمرد کمنظیر که دایرةالمعارف فارسی را برای ما به یادگار گذاشت.
#همایون_صنعتی_زاده تعریف کرده است که در آن سالها و پیش از شروع کار تدوین و تألیف دایرةالمعارف، دکتر مصاحب را به خرج انتشارات #فرانکلین به انگلیس، فرانسه و آمریکا فرستادهاند تا فن دائرةالمعارفسازی را بیاموزد. روزگاری اقتصاد و فرهنگ و صنعت نشر ما در این سطح بود و حاصلش را سالها استفاده کردیم و آیندگان هم از آن بهره خواهند برد...
حسین جاوید
@Virastaar
خبر جالب این که از روی رمان #صد_سال_تنهایی، شاهکار گابریل گارسیا مارکز، سریالی شانزده قسمتی ساختهاند و حدود دو ماه دیگر پخش آن از نتفلیکس آغاز میشود.
@Virastaar
یکی از رویکردهای هوشمندانهای که اخیراً مقامات ارشد و دستگاههای تبلیغاتی در پیش گرفتهاند استفاده از صفت «صهیونی» بهجای «صهیونیستی» در ترکیب با کلمهی «رژیم» برای اشاره به اسرائیل است.
این آشناییزدایی از یک «باهمآیی» کمک میکند مخاطبی که سالها «رژیم صهیونیستی» را شنیده و خوانده توجه بیشتری به ترکیب جدید نشان دهد و «رژیم صهیونی» را مقدمهی شنیدن مطلبی بداند مهمتر از آنچه همیشه به گوشش رسیده است. اگر خاطرتان باشد، یکی، دو دههی پیش هم با استفاده از ترکیب «پیامبر اعظم» (ص) بهجای ترکیب بسیار پربسامد و جاافتادهی «پیامبر اکرم» (ص) از همین شیوه برای دمیدن روح تازهای در تبلیغات دینی استفاده شد.
من باور ندارم اینها اتفاقی باشد و قطعاً کسی که چنین واژهها و اصطلاحاتی را پیشنهاد میدهد یا به کار میگیرد هوش زبانشناختی بالایی دارد.
حسین جاوید
@Virastaar
در آلبوم عکسهای کاخ گلستان که چندی پیش از منبعی ناشناس منتشر شد توضیحات زیر یک تصویر توجه من را جلب کرد: «زنیست یهودیه...»
جالب است که تحشیهنویس صفت «یهودی» را در فارسی «مؤنث» کرده است («یهودیه»)، درحالیکه پیش از آن واژهی «زن» را هم داریم (بهطور کلی نیز میدانیم که در فارسی، برخلاف زبانهایی مثل عربی و فرانسه، میان صفات تمایزی از لحاظ مؤنث و مذکر وجود ندارد).
البته، «یهودیه» اسم هم هست و منطقهای در فلسطین تاریخی به شمار میرود، که روشن است این دو واژه را نباید یکسان پنداشت.
حسین جاوید
@Virastaar
ترجمههای درخشان بالاخره روزگاری از زبان مبدأ رها و بخشی جداییناپذیر از زبان مقصد خواهند شد، از #کلیله_و_دمنه و #تاریخ_بلعمی و #رساله_ی_قشیریه گرفته تا #قرآن میبدی و #هزار_و_یک_شب طسوجی و #دن_کیشوت قاضی و دهها و صدها کتاب مانده و نماندهی دیگر.
#روز_جهانی_ترجمه بر همهی دوستان و همکاران مترجم مبارک.
حسین جاوید
@Virastaar
امروز (هشتم مهر) روز بزرگداشت #مولانا است.
سفر بسیار رفتهام، اما سفر #قونیه چیز دیگری بود.
تصویر: مزار مولانا در قونیه، عکس از حسین جاوید
@Virastaar
نه سال پیش، در یکی از همین روزهای مهرماه، فتحالله بینیاز از بین ما رفت، مردی آرام و مهربان و دستبهخیر. در دانشگاه آریامهر (شریف) درس خوانده بود و در حرفهاش، مهندسی، کاردان و نخبه بود، اما عشق به ادبیات همیشه بخش پررنگی از شخصیت او را شکل میداد. حالا که مدتهاست این جنوبی خونگرم در میان ما نیست، شاید گفتنش بیایراد باشد که او پنهانی و بدون خودنمایی، به خیلی از جوانهای ادبیاتی کمک میرساند و چند جایزهی ادبی را هم تأمین مالی میکرد. سرش به کار خودش بود و واقعاً در عمرم کمتر کسی را دیدهام که اینچنین از کینه خالی باشد و مالامال از مهر. چند سال افتخار آشنایی و دوستی با او را داشتم و خیلی وقتها به او فکر میکنم و دریغا میگویم. شاید نویسندهی طرازاولی نبود، اما قطعاً انسان طرازاول و کمنظیری بود. خدایش بیامرزاد.
زندهیاد بینیاز در سالهای آخر عمرش چند فهرست از کتابهای پیشنهادیاش آماده کرده بود و برای من، و طبعاً بعضی دوستان دیگر، فرستاده بود. گفتم شاید بد نباشد در این روزهای سالگرد درگذشت او این فهرستها را منتشر کنم. آقای بینیاز در سال ۹۴ بر مرکب چوبین نشستند و ناگفته پیداست که کتابهای پیشنهادی ایشان مربوط به سالهای پیش از این تاریخ هستند.
این چهار فهرست را با همان رسمالخط و صورتی که زندهیاد بینیاز آماده کرده بود در فرستهی بعدی کانال قرار میدهم و بار دیگر یاد این انسان رنجکشیده و خوشقلب را گرامی میدارم.
حسین جاوید
@Virastaar
امروزه رسم است که اگر جوانی در راه اعتقادات جانش را از دست بدهد (یا به تعبیری «شهید» شود) بزرگان سیاسی و دینی به منزل بازماندگان میروند و تسلیت میگویند و دلداری میدهند که جای عزیز ازدسترفتهی آنها در بهشت است. شاید برایتان جالب باشد که این سنت، با همین تشریفات و تعارفات امروز، دستکم دو هزار سال دیرینگی دارد!
در یکی از متون مانوی، به زبان پارتی، مانی به خانهی پیرزنی به نام «خبرا آسیگ» رفته است که بهتازگی پسرش، «داراوپور»، را از دست داده. خبرا خود از نیوشایان است. هرچند این قطعهی مانوی، موسوم به «رویدادی در یکی از سفرهای مانی»، بسیار آسیب دیده و خواندن کامل آن ناممکن است، از چند سطری که باقی مانده و سخنان مانی میتوان حدس زد که داراوپور جایگاه والایی بین مبلغان مانوی داشته و احتمالاً جانش را در راه دین از دست داده است.
مانی در خانهی خبرا «روانگان» («خیرات») میخورد (همین خوراک خوردن در خانهی کسی در دین مانی نشانهای است پراهمیت از جایگاه او) و سه بار نماز میبرد و داراوپور را دعا میکند و وقتی ملازمان از او میپرسند «چرا نماز بردی»، پاسخ میدهد «آرزوی من برآورده و دعای شما پذیرفته شد و فرشتگان روان داراوپور را در برابر من آوردند و دیدم که به جامهی شاهان آراسته است» (استعاره از اینکه اوضاع خوبی دارد و، به تعبیر خود مانویان، لابد در «بهشت روشنی» خواهد بود).
حسین جاوید
@Virastaar
✅ «بورس» نوعی «مقرری» است و درواقع کمکهزینهای است که بعضی دانشگاهها برای دانشجویان عمدتاً مستعد و آیندهدار در نظر میگیرند.
✅ «بورسیه» کسی است که از «بورس» استفاده میکند.
👈 پس دانشگاه «بورسیه» نمیدهد، بلکه «بورس» میدهد و دانشجو هم «بورس» نمیشود، بلکه «بورسیه» میشود.
سابقهی بورس دادن به علمآموزان بسیار دراز است و ازجمله میدانیم که #سعدی هم در نظامیهی بغداد بورسیه بوده است:
✅«مرا در نظامیه ادرار بود/ شب و روز تلقین و تکرار بود.» (باب هفتم بوستان)
در بیت بالا «ادرار» تقریباً به معنی «بورس» به کار رفته است.
حسین جاوید
@Virastaar
📢 ⏳ امروز آخرین مهلت ثبتنام در دورهی جدید کارگاه ویرایش است و کلاسهایمان بهزودی شروع میشود.
اگر قصد شرکت در این دوره را دارید، با شمارهی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسهی تهرنگ) تماس بگیرید.
حسین جاوید
@Virastaar
برخی از کسبوکارهای مشهور ایرانی و شرکتهای زیرمجموعهی آنها.
فقط شرکت پاکسان که پیش از انقلاب تأسیس شده نامهای فارسی برای محصولاتش برگزیده و بقیه، اغلب افراطی، نامهای خارجی یا خارجیگونه برگزیدهاند و حتی ویژندشان با حروف انگلیسی است!
زور فرهنگستان و ادارهی اماکن در این سالها فقط به «نوتلابار»ها رسید که بکنندشان «نان داغ، شکلات داغ» (آنها هم چنان رفتند گویی هرگز نبودهاند)! بقیه انگار پول را دادهاند و دارند روی سبیل شاه نقاره میزنند!
حسین جاوید
@Virastaar
عادت نداریم در فضاهای شهری تبلیغ کتابهای عادی را ببینیم، اما چند روزی است تعدادی آگهی تبلیغاتی برای کتابی به نام ش کو؟! ه در بزرگراههای شمال تهران نصب شده است.
فارغ از موضوع و ارزش این کتاب خاص، این که بدنهی خصوصی صنعت نشر هم سهمی از تبلیغات شهری داشته باشد اتفاق فرخندهای است.
حسین جاوید
@Virastaar
«در باب بحث قیمت کتاب.
این کتابو سال ۱۳۸۷ خریدم ۳۰۰۰ تومان. که ۳ دلار میشد.
امروز این کتاب ۱۵۰ صفحهای با همین قطع و کاغد حداکثر و در حالت گرانفروشی ۱۵۰ تومن قیمت میخوره. که میشه حدود ۲ دلار.
کتاب ارزانتر هم شده، ارزش پول ما از بین رفته و ما بیپولتر شدیم.»
(mashal)
#از_توییتر
@Virastaar
«با توجه به مطالعات زبانشناسی زبانهای ایرانی از آن جمله زبان گیلکی ادامه یا زیرمجموعهی زبان فارسی نیستند بلکه در کنار یکدیگر ادامهی تحولیافتهی زبانهای پیش از خود در دورهی باستان و میانهی ایرانی و زیرمجموعهی زبانهای هندواروپایی هستند.» (متن پشت جلد کتاب بررسی تطبیقی تاریخی واژگان زبان گیلکی)
داشتم فکر میکردم که روند تاریخ نسبت به سدههای گذشته بسیاربسیار تند شده است و حوادث سیاسی و اجتماعی و... شدت عجیبی یافتهاند. در نظر بگیرید از تاجگذاری آقامحمدخان قاجار و برآمدن سلسهی قاجاریه فقط ۲۲۸ سال گذشته است و در این مدت ما انقلاب صنعتی، دو جنگ جهانی، سقوط امپراتوری عثمانی و فروپاشی شوروی، کشف آنتیبیوتیک و بسیاری از داروها، برآمدن بیش از ده پادشاه و رهبر در ایران، جنگ ایران و عراق، ظهور اینترنت، فروریختن برجهای دوقلو و سپس اشغال عراق و افغانستان و دهها و صدها واقعهی دیگر را در جهان و ایران تجربه کردهایم!
حسین جاوید
@Virastaar
امروز چشمم به جمال «عرمنی» هم روشن شد که یک پانترکیست به کار برده بود!
حسین جاوید
@Virastaar
در زبان فارسی گاهی برای اشاره به اسم اشخاصی که حدس میزنیم برای مخاطب ما ناشناس باشند از الفاظ «نام» یا «نامی» پس از اسم آنها استفاده میکنیم. مثلاً، «حسن نامی آنجا مشغول کار بود» یا «یک نفر، رضایی نام، این را به من گفت».
این «نام» یا «نامی»، همانطور که در مثالهای بالا دیدید، باید با یک فاصلهی کامل از اسمِ پیش از خود نوشته شوند.
نکتهی جالبی که شاید ندانید این است که این ترکیب از دیرباز در زبانهای ایرانی کاربرد داشته است. بهعنوان نمونه، در سطرهای ۲۷ تا ۲۹ کتیبهی بیستون، که به خط میخی و به زبان فارسی باستان است، از زبان داریوششاه میخوانیم:
«...Kabūjiya nāma Kurauš puça amāxam taumāyā hauvam idā xšāyaθiya āha.»
«… کمبوجیه نامی، پسر کوروش، از تخمهی ما، اینجا شاه بود.»
حسین جاوید
@Virastaar
«کانزاشی» («kanzashi») واژهای ژاپنی برای نامیدن نوعی گیرهی موی سنتی است و بهتازگی، با رواج استفاده از آن بین خانمها و بعضاً آقایان ایرانی، دارد وارد زبان فارسی میشود.
از آنجا که هنوز وامواژهی «کانزاشی» برای عموم شناختهشده نیست، از عبارت «کانزاشی مو» هم برای نامیدن این وسیله استفاده میشود، که البته نمیتواند مصداق حشو باشد. جالب است که خود انگلیسیها هم از عبارت «kanzashi hair stick» و امثال آن بهره میگیرند و این نشان میدهد وضعیت «کانزاشی» برای گویشوران بومی زبان انگلیسی هم مشابه وضعیت آن بین فارسیزبانهاست.
از آنجا که «کانزاشی» بهعنوان اسم خاص وارد زبان فارسی شده، در صورت دوام آوردن، با همین شکل در زبان کاربرد خواهد یافت و کسی سراغ معادلسازی برای آن نخواهد رفت، کمابیش شبیه به اتفاقی که برای «سوشی» افتاده است.
حسین جاوید
@Virastaar
بدون باز کردن لای این کتاب، میشود یک نقد مفصل تخصصی و دقیق راجع به آن نوشت! :)
حسین جاوید
@Virastaar
❇️ «مغلوبه» مؤنث «مغلوب» است و «جنگ مغلوبه» کنایه از جنگی است که شدت بیابد و طرفین متخاصم بهشدت به یکدیگر یورش ببرند.
❇️ «مقلوبه» (به معنی «واژگونشده») نوعی غذای مخصوص شامات (بهویژه فلسطین) است که با برنج و بادمجان و گوشت و افزودنیها و ادویههای دیگر پخته میشود.
حسین جاوید
@Virastaar
خبر روز:
دزدها به یک کتابفروشی در تهران زدهاند، از شکلاتهای روی میز خوردهاند و سیگار کشیدهاند، هفتاد میلیون لوازم التحریر و کیف و کوله برداشتهاند و بردهاند، اما… بله، حتی به یک کتاب دست نزدهاند!
حسین جاوید
@Virastaar
در حوزهی زبانشناسی پیکرهای (Corpus Linguistics) ما پیکرههای متنی محدودی داریم و همانها هم معمولاً روزآمد نیستند، ویژگی «نمایندگی کردن» در آنها کمرنگ است و دسترسی بهشان دشوار است، اما در بخش پیکرههای گفتاری واقعاً دستمان خالی است.
در آثار زبانشناسان خارجی مدام میبینیم که مثلاً به گفتوگوهای عادی در یک کافهی محلی یا حرف زدن دو زن از پشت تلفن یا گفتوگوی یک مشتری با یک شرکت یا شیوهی بیان یک استاد مرد در کلاس درس شیمی و... اشاره میشود اما ما فاقد چنین دادههایی هستیم. حتی به دیالوگها و اصطلاحات سریالها و فیلمهای سینمایی و مستندها هم دسترسی سامانمند نداریم.
بهویژه اکنون که هوش مصنوعی دسترسی به دادهها و تحلیل آنها را آسانتر کرده، جا دارد پیکرههای گفتاری بیشتری تهیه شود و در دسترس قرار گیرد. نوشتار همیشه از گفتار عقب است و فرضاً ممکن است کاربردی که ما از فلان ساخت یا واژه در رمانهای دههی پنجاه شمسی میبینیم از دههی سی یا چهل شمسی در محاوره رواج یافته باشد. ضمناً، ماهیت گفتار چنان است که جنبههایی جدا از نوشتار را هم به نمایش میگذارد و به بافت طبیعی زبان نزدیکتر است.
حسین جاوید
@Virastaar