بخشی از یک کتاب (۴۸۵)
🌿📚🌿📚🌿
هر وقت انسان بتواند مثل کسی غیر از خودش به خودش بنگرد و درباره خود بیندیشد به خودآگاهی رسیده است و این از مشخصات نوع انسان است.
در واقع خودآگاهی بالاترین و والاترین کیفیتی است که انسان از آن برخوردار است.
خودآگاهی باعث میشود که انسان بین "خود" و دنیایی که در آن بسر میبرد تمییز قائل شود، به زمان و گذشت زمان توجه داشته باشد.
خودش را به کنار از زمان حال در گذشته و آینده فرض کند، از گذشته بیاموزد و برای آینده نقشه بکشد...!
✍🏻رولو می
📚انسان در جستجوی خویشتن
@yogitation
🎧🎼🌹🎼🎧
کتابخانه نیمه شب
فایل شماره ۲۹
فصل بیست و هفتم
☑️حس ناکامی از پیدا نکردن کتابخانه، وقتی به آن نیاز داری.
@yogitation
🎧🎼🌹🎼🎧
کتابخانه نیمهشب
نویسنده: مت هیگ
🎧🎼🌹🎼🎧
هر کتاب اقبال دوبارهای برای زیستن در یکی از زندگیهایی را که آرزویش را داشتیم برایمان فراهم میکند که به ما نشان بدهد اگر گزینهی دیگری داشتیم، زندگیمان چگونه پیش میرفت...
@yogitation
(سری دوم/ قسمت دوم)
نگاهی بر مشایخ صوفیه به روایت تذکرهالاولیاء
#عطار نیشابوری
#پادکست خرقه
💫ذکر دوم: اویس قرهنی
@yogitation
توصیههای سلامتی
دمنوش بابونه (Chamomile Tea)
بابونه، از گیاهانی است که خواص ضد التهابی دارد و در دسته گیاهان آرامبخش قرار میگیرد.
دمنوش بابونه به کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب کمک میکند، که نتیجهی آن میتواند کنترل فشار خون باشد. مطالعات نشان میدهند که خواص دمنوش بابونه بسیار است و به طور خاص، تاثیر مثبتی بر عروق و کاهش فشار خون دارد.
این دمنوش برای مصرف روزانه مناسب است و میتواند به عنوان بخشی از روتین روزانه به کاهش استرس و فشار خون کمک کند.
@yogitation
۱ دی ۱۴۰۳
فقط باهوشترین و قویترین موجودات دنیا نیستند که عمر طولانیتری دارند.
بقا و دوام زندگی متعلق به کسانی است که بتوانند خود را با شرایط زندگیشان تطبیق دهند ...
@yogitation
داستان کوتاه آدینه (۵۰)
🌿🌸🌿🌸🌿
یلدا
جهان تاریک بود. شبی سرد و طولانی و بیانتها. درون غاری در دل کوههای البرز، در ظلمات مطلق، پسری به دنیا میآید که آن را با نامهای مهر یا میترا میشناسیم. اسطورهای کهن و یکی از قصههای قدیمی بشر.
میگویند او از آناهیتا زاده شد که او را ایزدبانوی باروری دانستهاند. یعنی این زن که به گفته باستانشناسان، در صحنه تاجستانی شاه ساسانی از مهر، پشت سرش ایستاده.
زایش میترا، روایات گوناگونی دارد؛ بعضی او را زاده از سنگ میدانند و عدهای نیز او را برآمده از گل نیلوفر، همان نقش معروفی که به دفعات در نقشبرجستههای هخامنشی دیده میشود.
پژوهشگران، گرچه برای تولد مهر روایات متعددی گفتهاند، ولی در یک چیز همعقیدهاند؛ اینکه مهر در نخستین شب زمستان به دنیا آمد. همان شبی که آن را شب یلدا مینامیم؛ طولانیترین شب سال.
مهر، دشمن شب و سرما بود. دشمن اهریمن تاریک. او زاده زمستان بود، اما به هرکجای زمین که پا میگذاشت، آنجا را روشن و گرم میکرد تا زمستان به سمت بهار برود.
مهر، به جوانی رسید، قصد کرد گاوی را قربانی کند تا طبق باور قدما، خونش به شکوفایی و آفرینش زمین کمک کند و نیروهای شر و اهریمن را براند.
گاو تنومند، از دست مهر گریخت، اما کلاغ و سگ جایش را به مهر نشان دادند و مهر یا همان میترا، گاو را به غار خود برده و با دشنهای گلوی او را برید. خون این گاو باعث بارور شدن زمین و برآمدن گندم و رویش درختان شد، اما اهریمن هم بیکار ننشست.
او زمین را تاریک و بیبار میخواست، پس به فرمان او مار و عقرب و مورچه، خون گاو را مکیدند تا به زمین نریزد. آنها نطفه گاو را آلوده کردند، اما مهر دوباره خون را بر زمین جاری و نطفه را پاک کرد تا از آن نخستین انسانها به دنیا بیایند؛ یعنی مشی و مشیانه.
مهر از لحظه تولد خود با اهریمن نبرد میکرد. نبردی بین روشنایی و تاریکی؛ سرمای بیحاصلی و گرمای رویش. اهریمن، مسبب خشکسالی و بلایای طبیعی است و مهر، بانی عشق و زندگی و باروری. مهر هر آنچه آموختنی بوده، از ساختن خانه و به بار آوردن محصول و چرای دام، به آدمیان آموخت و در شب یلدایی دیگر، گاوی دیگر قربانی کرد و پس از ضیافت شامی با همراهان، با ارابهای چهارچرخ به آسمان رفت.
شاید خود خورشید میشود و شاید خورشید از او نور میگیرد. هرچه هست، پس از شب یلدا، روزها بلندتر میشود و شبها کوتاهتر.
@yogitation
در هوای اشراق (۶۹)
سخنان اُشو
🌿🌸🌿🌸🌿
اگر زندگی هدفی میداشت، هیچ چیز این همه زیبا نبود، زیرا عاقبت یک روز به هدف خود میرسیدید و آنگاه همه چیز کسل کننده میشد. همه چیز تکرار میشد، فقط تکرار و تکرار. همان حالت یکنواخت ادامه پیدا میکرد.
زندگی از یکنواختی بیزار است. پس اهداف تازه میسازد، زیرا هدفی ندارد. زمانی که به مرتبهی خاصی برسید، زندگی هدف دیگری پیش رویتان قرار میدهد. افق در برابرتان ادامه مییابد. شما هرگز به آن نمیرسید، بلکه همیشه در راه و پیوسته در حال رسیدن هستید.
اگر این موضوع را درک کنید، آنگاه تمام تنشهای ذهن از میان میرود، زیرا تنش، ناشی از جستجوی هدف و رسیدن به جایی است.
ذهن پیوسته در طلب رسیدن و زندگی، عزیمت و رسیدن مداوم است. رسیدن برای عزیمت دیگری منظور شده است که نهایتی ندارد، هرگز کامل نمیشود و این نکته، کمال زندگی است. زندگی فرایندی پویاست، چیزی مرده و راکد نیست.
زندگی راکد نیست، بلکه جریان دارد و ساحل دیگری در میان نیست تا جریان زندگی به آن برسد. وقتی این نکته را دریابید، از خود این سفر لذت میبرید. هر قدم یک هدف است و هدفی هم در کار نیست.
وقتی این شناخت در عمق وجودتان بنشیند، آرام میگیرید و دیگر تنشی وجود نخواهد داشت، زیرا جایی نیست که بخواهید به آن برسید. پس دیگر سرگردان و گمراه نمیشوید.
@yogitation
🎧🎼🌹🎼🎧
بِبُر ز خَلق و چو عَنقا قیاسِ کار بگیر
که صیتِ گوشهنشینان ز قاف تا قاف است
حدیثِ مُدّعیان و خیالِ همکاران
همان حکایتِ زَردوز و بوریاباف است
🎧🎼🌹🎼🎧
غزل شماره ۴۴
#حافظ
@yogitation
فنگشویی در عمل
روز بیست و پنجم
💫⚡️💫⚡️💫
هر لامپ سوختهای را عوض کنید تا انرژی خود را بار دیگر تغذیه کنید.
@yogitation
۲ دی ۱۴۰۳
زندگی آبرومند انسان حد فاصلی است بین آنچه که خودش میخواهد و آنچه که مردم میخواهند...!
@yogitation
سیذارتا (۱۱۲)
🌿🌸🌿🌸🌿
سیذارتا فکر مىکرد که چقدر زندگیش عجیب است. در راه عجیبى سرگردان بود. به دوران کودکى خود را پیوسته سرگرم خدایان و قربانىها و در زمان جوانى پاىبند ریاضت و تفکّر و اندیشه یافت.
به خود گفت من در جستجوى براهمان بودم و ابدیت را در آتمان دیده و محترم مىشمردم. در جوانى توجه من در نفى نفس بود. در جنگل زندگى کرده و از سرما و گرما رنج بردم.
یاد گرفتم که چگونه روزه بگیرم و چگونه بدن خود را مسخر سازم. آن وقت با شگفتى تعالیم بوداى بزرگ را کشف کردم. آن وقت احساس کردم که دانش و وحدت جهان همه در رگهاى من جریان دارند، امّا آن وقت نیز احساس کردم که باید بودا و آن دانش بزرگ را ترک کنم.
رفتم و لذت عشق را از کماله و بازرگانى را از کاماسواتى فرا گرفتم. به جمعآورى ثروت پرداختم، مال خود را به دور افکندم. براى اغذیه عالى ذائقه و رغبت پیدا کردم.
و نیز فرا گرفتم که چگونه حواس خود را تحریک کنم. حتما سالیان درازى را بدینگونه گذرانیدم. فهم و ادراک و نیروى تفکر را از دست داده و وحدت چیزهایى را که احاطهام کرده بودند فراموش کردم. شاید به آهستگى و در طى تقسیمات عدیده از صورت بلوغ گذشته و کودکى شدم؟
مگر من از حالت مردى متفکر بیرون نیامده و به جامه مردم عادى در نیامدم؟
ادامه دارد...
@yogitation
گفتند: «چونی؟»
گفت: «چگونه باشد کسی که بامداد برخيزد و نداند که تا شبانگاه خواهد زيست يا نه؟»
گفتند: «کار چگونه است؟»
گفت: «آه از بیزادی و درازی راه.»
@yogitation
من تنها به خدایی ایمان دارم که رقصیدن را بداند.
وقتی به شیطان نگاه کردم، او را جدی، دقیق، عمیق و عبوس یافتم..!
✍🏻فردریش نیچه
@yogitation
آوازِ خوشِ زندگی (۴۴)
🌿🌸🌿🌸🌿
دانشمندان مىگویند ذهن یک انسان ظرفیت آن را دارد که محتواى تمامى کتابخانههاى دنیا را در خود جاى دهد.
البته، این کار، تو را به یک دائرهالمعارف تبدیل مىکند، اما از تو بودا و حلاج و مولانا نمىزاید.
تا زمانى که عشقى در دل جوانه نزده است، تا زمانى که عشق معلمى نکرده است، از بصیرت و فرزانگى خبرى نخواهد بود؛ و حماقت در کسوت علم گام برخواهد داشت و تفاخر خواهد کرد.
پشت صورت ظاهرِ دانش، انواع و اقسام دیوانگىها و حماقتها مىلولند. در واقع، با این پوشش، این حماقتها امنتر و تحت حمایت به حیات خود ادامه مىدهند.
حتى براى این حماقتها استدلال نیز مىکنند. به این مىگویند عقلانیت.
آدم موجه و عاقل، براى حماقتهایش استدلال مىکند. او بدینگونه از آن حماقتها حمایت مىکند و آنها نیز بدینسان در او پناه مىگیرند.
این بزرگترین خطرىست که تلنبار کردن دانش مىآفریند: چنین دانشى، جهل تو را زایل نمىسازد؛ برعکس، از آن حمایت نیز مىکند. اشتباه نکن، این دانایى نُماست که حامىِ جهل و حماقت است، نه دانایى.
@yogitation
🎧🎼🌹🎼🎧
جَریده رو که گذرگاهِ عافیت، تنگ است
پیاله گیر که عُمرِ عزیز بیبَدَل است
نه من ز بیعملی در جهان مَلولَم و بس
مَلالتِ عُلما هم ز علمِ بیعمل است
🎧🎼🌹🎼🎧
غزل شماره ۴۵
#حافظ
@yogitation
توصیههای سلامتی
یکی از مهمترین تأثیرات مثبت شب یلدا بر سلامت روان، کاهش استرس و افزایش حس امنیت است.
در این شب، افراد فرصت دارند تا از فشارهای زندگی روزمره فاصله بگیرند و در محیطی آرام و دوستانه با خانواده و دوستان خود وقت بگذرانند.
این محیط گرم و صمیمی میتواند به افراد کمک کند تا از استرسها و نگرانیهای خود رها شوند و احساس آرامش و امنیت بیشتری را تجربه کنند.
@yogitation
۳۰ آذر ۱۴۰۳
به گذشته فكر كنيد،
زماني كه كودك بوديد و دوست داشتيد كارهايي بكنيد كه از نظر ديگران قادر به انجامش نبوديد.
اينكه با شجاعت رويايتان را دنبال ميكنيد كاري سخت ولي ارزشمند است...!
@yogitation
🎧🎼🌹🎼🎧
کتابخانه نیمه شب
فایل شماره ۲۴
فصل بیست و دوم
☑️درختی که زندگیِ ماست
@yogitation
🎧🎼🌹🎼🎧
کتابخانه نیمهشب
نویسنده: مت هیگ
🎧🎼🌹🎼🎧
هر کتاب اقبال دوبارهای برای زیستن در یکی از زندگیهایی را که آرزویش را داشتیم برایمان فراهم میکند که به ما نشان بدهد اگر گزینهی دیگری داشتیم، زندگیمان چگونه پیش میرفت...
@yogitation
سیذارتا (۱۱۱)
🌿🌸🌿🌸🌿
سیذارتا با این حالى که داشت به فکر فرو رفت. اما فکر کردن را مشکل یافت، اصلاً در خود میل تفکّر نمىیافت. و مىدید که باید خود را بدان مجبور کند.
اینک سیذارتا در اندیشه بود و مىدید که تمام این چیزهاى فانى، راه در ذلت است و بار دیگر چون زمان کودکى در زیر آفتاب قرار مىگیرد. مىگفت: هیچ چیز به من تعلق ندارد و هیچ چیز نمىدانم. و داراى هیچ چیز نمىباشم و هیچ چیز فرا نگرفتهام.
چقدر عجیب است! اینک که موها رو به سپیدى و نیروها رو به ضعف گذاردهاند بایستى چون زمان کودکى همه چیز را از نو فرا گیرم.
بار دیگر تبسم کرد. بلى، سرنوشت عجیبى بود. به عقب برگشت و خود را در جهان، خالى، تهىدست، برهنه و نادان یافت.
امّا از اینها اندوهى نداشت. نه، بلکه، میل شدیدى براى خندیدن در خود احساس کرد. مىخواست که خود بخندد. بدین جهان عجیب و دیوانه بخندد. وى خندید و به خود گفت که همه چیز با او به عقب برمىگردد. و چون بدین گونه با خود در فکر شد به رودخانه نگریست و دید که جریان آب نیز پیوسته به عقب برمىگردد و در کمال مسرت زمزمه مىکند.
از شنیدن زمزمه آب بسیار خوشحال شد و به رودخانه تبسم کرد. مگر این آن رودخانه نبود که مىخواست روزى خود را در آن غرق سازد. چه زمانى بود؟ صدها سال پیش؟ بلکه آن نیز خوابى بیش نبود؟!
ادامه دارد...
@yogitation
اسرار تنفس (۱۱۶)
🌿🌸🌿🌸🌿
تمرینات تنفس / فصل دوم
🌿انفصال و اتحاد
شما خودتان را با موضوع تمرکز متحد میکنید.
اتحاد تمرین کننده با موضوع مدیتیشن. لحظهای که این اتحاد ایجاد میشود، مدیتیشن انجام شده است، این چیزی است که ما آن را جدایی انرژی از ماده نامیدهایم.
درواقع در این لحظه، جدایی از ماده و رسیدن به شاکتی ذاتی همان بیداری کندالینی است.
زمانی که بیداری کندالینی روی میدهد، شما چه فردی بیسواد باشید و چه یک برهمن تعلیمیافته یا حتی فردی که باکتی هم ندارد، دقیقاً در آن لحظه شروع به تجربه میکنید و این تجارب از یک مرحله به مرحله دیگر هدایت خواهد شد.
به همان صورت که انرژی از مرکز پایین به مراکز بالاتر صعود میکند، مثل انتقال انرژی از مرکز خورشیدی یا مانی پورا به ویشودهی و از ویشودهی به آجنا و ساهاسرارا، این انتقال انرژی در هفت چاکرای اصلی بدن از مولادهارا تا آجنا و همچنین ساهاسرارا، هفت لوکا یا هفت سطح وجودی بدنمان را ارتعاش خواهد داد و از حاصل آن میزان پیشرفت و سطح آگاهیمان بیان میشود.
ادامه دارد...
@yogitation
توصیههای سلامتی
یک نکته را به خاطر بسپار :
هرگز زمانی که حال و هوای مسموم بر تو غلبه کرده، کاری انجام نده.
فقط صبر کن و بگذار آن سم به غیر خود تبدیل شود.
این یکی از قوانین و اصول پایهی زندگی است
که همه چیزها در حال تغییر به غیر خود است.
@yogitation