ادبیات عامیانه استان بوشهر
دکتر عبدالله رضایی
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
#ضربالمثل
"رنگ رخساره خبر میدهد از سرّ درون"
🎭 «لسانُ الحالِ أبینُ مِن المقالِ»
زبان حال روشنتر از زبان گفتار است.
❤️🔥 «العینُ ترجمانُ القلبِ»
چشمها ترجمهٔ قلبها هستند.
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
✳️ گزینگویههایی از "خیابانِ یکطرفه" (اثر والتر بنیامین"
❇️ خیابانِ یکطرفه مجموعه یادداشتها و نقطهنظرهای والتر بنیامین تاریخِاندیشهنگارِ آلمانی و اندیشمندِ متفاوتنویسِ مکتب فرانکفورت است. برخی از این مطالبِ کوتاه (از چندسطر گرفته تا چند صفحه) جستارگونه اند، برخی خاطرهنگارانه و پارهای نیز یادداشتگونه. برخی از این مطالب نیز کلماتِقصارگونه است؛ گزینگویههایی که قابلیتِ نقلِ قول و ظرفیتِ ضربالمثلشدن دارند.
◀️ دو یادداشت از آدرنو و سوزان سونتاک نیز به کتاب افزوده شده که در فهمِ بهترِ مطالب موثر است. آدرنو این اثر را درعینِ گزینگویهبودنشان، سرشار از "تصاویرِ پرمغز" خوانده. او این فرم را متناسب با "نگاهِ ریزبین" نویسندهمیداند (خیابان یکطرفه، والتر بنیامین، ترجمهی حمید فرازنده، نشر مرکز، ۱۳۸۰، ص ۱_۱۲۰). سونتاک نیز هنرِ بنیامین را در "مینیاتوریزهکردنِ چیزها" و توجه به ابعادِ "میکروسکوپی" دانسته. او اینگونه نوشتن را با وضعیتِ زندگیِ بنیامین که "فردِ سیّار و پناهنده"ای بوده، هماهنگ میداند و به عبارتی از شولم ارجاعمیدهد: "بیشترین چیزی که نظرِ او را به خود جلبمیکرد، چیزهای کوچک بود" (۶_۱۰۴).
◀️ عباراتی از کتاب:
✅ _ قانعکردن، تصاحبکردن [یکنفر است] بدونِآنکه لقاحی صورتپذیرد" (ص ۷).
✅ _ "اندیشه، الهام را ازمیانمیبرَد؛ سبک، اندیشه را مهارمیکند؛ و نوشتار سبک را بهنتیجهمیرسانَد" (ص ۳۱).
✅ _ آنکه نمیتواند موضعبگیرد، باید سکوتکند" (ص ۳۳).
✅ _ "تنها کسی که بتواند کتابی را ویرانکند، میتواند آن را نقدکند" (ص ۳۳).
✅ _ "تنها راهِ شناختنِ یکنفر، دوستداشتنِ او بدونِ هیچ امیدی* است" (ص ۴۷).
✅ _ "دو عاشق بیشاز هرچیزی به نامهای هم وابستهاند" (ص ۴۷).
✅ _ "سیاستمدارِ واقعی تنها روی تاریخِ رویدادها حسابمیکند" (ص ۵۱).
✅ _ "نقد یعنی در فاصلهی صحیح** قرارگرفتن" (ص ۶۳).
✅ _ "کشتنِ یک جنایتکار، شاید عملی اخلاقی باشد، اما مشروعیتدادنِ به آن هرگز" (ص ۷۲).
✅ _ "هیچ چیز درماندهتر از حقیقتی نیست که همانطور بیانشود که به ذهن خطورکردهاست" (ص ۷۱).
✅ _ "پول و باران به یکدیگر وابستهاند" (ص ۷۳).
✅ _ "آنکه خبرِ مرگ میآورَد، خود را آدمِ مهمی میپندارد" (ص ۷۷).
✅ _ "نبوغ، خود را بهکارسپردن است" (۸۰).
* متن اصلی را ندیدهام اما گویا اینجا "امید" چندان برگردانِ دقیقی نیست؛ درستاش باید "چشمداشت" باشد.
** گویا "صحیح" نیز اینجا چندان برگردانِ دقیقی نیست و درستاش باید "مناسب" باشد.
❇️ مطلب ارسالی از: کانال « از گذشته و اکنون »
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
سور و سوگ در فرهنگ عامه لرستان و بختیاری( فرهنگ عامیانه )
محمد حنیف
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
فرهنگ مثلها و اصطلاحات گیل و دیلم
محمود پاینده لنگرودی
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
زن و آزادی و ضرب المثلهای ملل راجع بزنان: شامل آخرين تحقيقات زيست شناسان و علمای مذهبی، اجتماعی- سياسی و اخلاقی جهان درباره زن.
هدایت الله حکیم الهی. تهران: دفتر نشریات حکیم الهی، بی تا "چاپ2". [زمان نگارش سرآغاز چاپ 2، 1342].
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
فرهنگ جامع امثال و حکم
غلامحسین مراقبی و مجید جهانی
جلد دوم
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
فرهنگ جامع امثال و حکم
غلامحسین مراقبی و مجید جهانی
جلد یک
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
مقالهای از بنده با عنوان مثلهای مشترک فارسی و یمنی که در شمارهٔ اخیر دوماهنامهٔ آینهٔ پژوهش منتشر شده است.
پیشتر در یادداشتهایی به برخی از امثال و کنایات مشترک فارسی و عربیِ رایج در عراق، مصر و سوریه پرداختهام.
همچنین در یادداشتهایی دیگر، به امثال و کنایات مشترک فارسی و عربی رایج در فلسطین و عربستان نیز پرداخته شده است که منتشر خواهد شد.
این یادداشتها از محصولات تحقیقی با عنوان «فرهنگ تطبیقی ضربالمثلهای فارسی و عربی» است که امیدوارم تا سال آینده منتشر شود.
❇️ سهیل یاری گل دره
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
یادداشتی از بنده با عنوان جمهرةالأمثال و امثال کهن ایرانی که در شمارهٔ اخیر فصلنامهٔ پژوهشنامهٔ متون ادبی دورهٔ عراقی، بخش «مطالب عمومی»، چاپ شده است.
❇️ سهیل یاری گل دره
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
مقدمه کتاب
آهنگ ضربالمثلها
پژوهشی در وزن ضربالمثلها
تأليف مهدی شعبانی
نشر نیش. ۱۴۰۲. ۷۵ صفحه.
معرفی بیش از صد وزن نادر.
کتابی مناسب نوجویان وزن شعر.
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
آشنایی با لهجههای ایرانی؛ تهرانی
گردآوری: کامیلو آرتمند
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
با عرض معذرت ، چند ضرب المثل با واژه باد معده « گ و ز » با موارد کاربردشان 🙈🙈🙈
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
ضرب المثل های محلی (اوز) فارس. عبدالغفار سیفائی. بی جا: بی نا، 1368
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
✳️ «چند ضربالمثلِ جذّابِ رایج در جهان»
❇️ یکیدو روزی است که کتابِ «دایرةالمعارفِ ضربالمثلهای جهان»* را میخوانم. هنگامِ مطالعه، نکاتِ گوناگونی نظرم را جلبکرد. بهویژه مشابهتهای بسیاری از ضربالمثلهای زبانهای گوناگون که میتوان "ضربالمثلهای موازی خواندشان. این نمونههای مشابه، بیشتر ریشه در خردِ جمعیِ و تجربههای موازیِ آدمی دارد.
◀️ تعدادِ ضربالمثلهای فارسی در این اثر بهنسبت اندک است. البته برخی از مواردی که گویندهشان "ناشناس" دانستهشده نیز یا اصالتاً ایرانی است و یا در فارسی نیز رایج است.
◀️ بلاغت و ادبیّتِ ضربالمثلها تاحدّی شبیهِ تمهیداتِ شعری است؛ بهویژه که برخی از ضربالمثلها یک بیت، بخشی از یک بیت یا سطری از یک شعر هستند. از منظرِ والاییِ پیام یا معنا نیز گاه حکمتی که در یک ضربالمثل نهفته با اثرگذاریِ برترین آثارِ ادبی برابریمیکند.
◀️ چند ضربالمثلِ زیبا از این مجموعه که از جنبهٔ جمالشناختی بهنظرم جالب آمدهاند:
_ هیچ بالشی به نرمیِ وجدانِ آسوده نیست [فرانسوی] (ص ۶۳۹).
_ شانسِ عاری از شعور، مثلِ کیسهای پر از سوراخ است [عبری] (ص ۳۹۸).**
_ ازبینِ ده دلّالِ ازدواج، تنها نُه نفر دروغمیگویند! [چینی] (ص ۲۹۵).
_ سُرفه و عشق را نمیتوان پنهانکرد [رومی] (ص ۴۶۳).
_ خبرِ بد، بال دارد [فرانسوی] (ص ۲۳۲).
_ سودِ قرض، بدونِ باران رشدمیکند [عبری] (ص ۱۰۹).
_ زندگی بسانِ لیسیدنِ عسل از خار است [مجارستانی] (ص ۳۴۹).
_ سوراخ، آبرومندانهتر از وصله است [ایرلندی] (ص ۷۴).
_ خرگوش و دروغ بهسرعت تکثیر میشوند [اسپانیایی] (ص ۲۸۲).
_ نقاشی و جنگ را از دور بهتر میتواندید [ریچاردِ بیچاره] (ص ۴۸۳).
_ گرسنگی، بهترین آشپز است! [ رومی] (ص ۵۵۴).
* گردآوریِ جان. آر. استون، ترجمهٔ بهزادِ رحمتی، انتشاراتِ نقشِ سیمرغ، ۱۳۸۸.
** بهسببِ اهمیتِ کارکردیِ ایجاز در ضربالمثلها، برخی از این نمونهها را میشد موجزتر به فارسی برگرداند. مثلاً همین نمونه: شانسِ عاری از شعور، مثلِ کیسهای سوراخ است.
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
فرهنگ جامع امثال و حکم
غلامحسین مراقبی و مجید جهانی
جلد دوم
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
فرهنگ جامع امثال و حکم
غلامحسین مراقبی و مجید جهانی
جلد یک
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
#ضرب_المثل
#بز_خری_می_کنی_.
✳️ روزی بود و روزگاری بود یک روز ملانصرالدین تصمیم گرفت گاوش را به بازار ببرد و بفروشد پیش از رفتن به بازار آب و علف خوبی به گاوش داد و آن را به بازار برد . یکی از آدم های بد کار وقتی دید ملانصرالدین گاوش را به بازار آورده تا بفروشد فکر شیطانی به ذهنش رسید و نقشه ای کشید که سر بیچاره کلاه بگذارد او با عجله به سراغ دوستانش رفت و نقشه اش را با آن ها در میان گذاشت و طبق نقشه یکی یکی به طرف ملا نصرالدین رفتند .
اوّلی گفت: عمو جان این بز را چند می فروشی؟ ملانصرالدین گفت: این حیوان گاو است و بز نیست. مرد گفت: گاو است؟ به حق چیزهای نشنیده! مردم بز را به بازار می آورند تا به اسم گاو بفروشند. ملاّ داشت عصبانی می شد که مرد حیله گر راهش را گرفت و رفت .
دوّمی آمد و گفت : ملاّ جان بزت را چند می فروشی ملّا از کوره در رفت و گفت : مگر کوری و نمی بینی که این گاو است نه بز؟ ، مرد حیله گر گفت: چرا عصبانی می شوی؟ بزت را برای خودت نگه دار و نفروش.چند لحظه بعد سومّی آمد و گفت: «ببینم آقا این حیوان قیمتش چند است» ملا گفت: «ده سکه» خریدار گفت: ده سکه؟ مگر می خواهی گاو بفروشی که ده سکه قیمت گذاشتی این بز دو سکه هم نمی ارزد
ملا باز هم عصبانی شد و گفت: گاو؟ پس چی که گاو می فروشم.
خریدار گفت : دروغ به این بزرگی! مگر مردم نادان هستند که پول گاو بدهند و بز بخرند.
ملاّ نگاهی به گاوش انداخت کمی چشم هایش را مالید و با خود گفت : «نکند من دارم اشتباه می کنم و این حیوان واقعاً بز است نه گاو» خریدار چهارمی سر رسید و با لبخند آرامش گفت : ببخشید آقا! آیا این بز شما شیر هم می دهد؟ مّلا که شک در دلش بود گفت : «نه آقا ، بز است ، به درد این می خورد که زمین را شخم بزند» خریدار گفت: «خوب حالا این بزت را چند می فروشی تا با آن زمینم را شخم بزنم» ملا با خود گفت: «حتماً من اشتباه می کنم مردی به این محترمی هم حرف سه نفر قبلی را تکرار می کند» معامله انجام شد . ملا گاوش را که دیگر مطمئن بود ، بز است به دو سکه فروخت و به خانه اش برگشت.
دزدها هم با خیال راحت گاو را به آن طرف بازار بردند و با خیال راحت فروختند از آن به بعد وقتی خریداری بخواهد هر جنسی را به قیمت کمتری بخرد می گویند: بز خری می کنی).
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
مقالهای از بنده با عنوان مثلهای مشترک فارسی و عربیِ رایج در سوریه که در شمارهٔ اخیر دوماهنامهٔ آینهٔ پژوهش منتشر شده است.
پیشتر در یادداشتهایی به برخی از امثال و کنایات مشترک فارسی و عربیِ رایج در عراق و مصر پرداختهام.
همچنین در یادداشتهایی دیگر، به امثال و کنایات مشترک فارسی و عربی رایج در فلسطین، عربستان و یمن نیز پرداخته شده است که بهزودی منتشر خواهد شد.
این یادداشتها از محصولات تحقیقی با عنوان «فرهنگ تطبیقی ضربالمثلهای فارسی و عربی» است که امیدوارم تا سال آینده منتشر شود.
❇️ سهیل یاری گل دره
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi
به یاد پدرم
مقالهای از بنده با عنوان پژوهشی در مثلهای مشترک فارسی و عربیِ رایج در عراق که در شمارهٔ اخیر دوماهنامهٔ آینهٔ پژوهش منتشر شده است.
نگارنده پس از بررسی بیش از ۴۰ عنوان مثلنامهٔ کشورهای عربی، همچون مصر، عراق، فلسطین، سوریه، یمن، عربستان، لبنان، کویت، سودان، مراکش، لیبی، الجزائر، قطر و...، متوجه این نکته شد که میان امثال فارسی و عربیِ رایج در برخی از این کشورها، مشابهات بیشتری دیده میشود. پس بر آن شد که در مقالاتی، به این مقوله بپردازد. پیشتر در یادداشتی به برخی از امثال و کنایات مشابه فارسی و عربیِ مصری پرداخته شد.
در اینجا، مفصّلاً، به مثلهای مشترک فارسی و عراقی، با مطالعهٔ موردی امثال بغداد، بصره و موصل، پرداخته شده است.
همچنین در یادداشتهایی دیگر، به امثال و کنایات مشترک فارسی و عربی رایج در سوریه، فلسطین، یمن و عربستان پرداختهام که چاپ خواهد شد.
این یادداشتها از محصولات تحقیقی با عنوان «فرهنگ تطبیقی ضربالمثلهای فارسی و عربی» است که امیدوارم تا سال آینده منتشر شود.
❇️ سهیل یاری گل دره
@molavi_asar_o_afkar
@zarbolmaslhaefarsi