دوست داشتن
گاهی وقتها تحمل است
اینکه بتوانی با زخمهای زندگی
هنوز سرپا ایستاده باشی
دوست داشتن
گاهی وقتها، زندگیست
همانند سینهای بدون نفس،
از مرگِ
قلب بدون عشق
آگاه باشی
دوست داشتن
گاهی وقتها
سنگین است
به سان
سنگینیِ لیاقت دوست داشته شدن
و بعضی وقتها
دوست داشتن
حیاتی دیگر است
زنده نگه داشتن
کسی درونات
حتی
با وجود این فاصلههای دور
#ازدمیر_آصاف | @Darrkoob
ایستاده روی پلکهام
و گیسواناش
درون موهام
شکل دستهای مرا دارد
رنگ چشمهای مرا..
در تاریکی من محو میشود،
مثل سنگریزهای در برابر آسمان.
چشمانی دارد همیشه گشوده.
که آرام از من ربوده...
رویاهایش،
با فوجفوج روشنایی،
ذوب میکنند
خورشیدها را
و مرا وامیدارند به خندیدن
گریستن
خندیدن
و حرفزدن
بیآنکه چیزی برای بیان باشد...
پل الوار | مترجم: گلاره جمشیدی
@Best_Stories
نه من بیهوده گِرد کوچه و بازار میگردم
مذاق عاشقی دارم پیِ دیدار میگردم
خدایا رحم کن بر من پریشانوار میگردم
خطاکارم گنهکارم به حالِ زار میگردم
شراب شوق مینوشم، به گِردِ یار میگردم
سخن مستانه میگویم ولی هُشیار میگردم
گَهی خندم گَهی گریم گَهی افتم گَهی خیزم
غلامِ شمسِ تبریزم قلندروار میگردم
@Darrkoob
سال نو مبارک دوستان عزیز
با آرزوی نور و شور زندگی برای تک تک شما...♥️
@Darrkoob
هیچ رابطهای قادر به از میان بردن تنهایی نیست.
هریک از ما در هستی تنهاییم
ولی میتوانیم در تنهایی یکدیگر شریک شویم، همانطور که عشق درد تنهایی را جبران میکند.
بوبر میگوید:
"یک رابطهی خوب و صمیمی، بر دیوارهای سر به فلک کشیدهی تنهایی آدمی رخنه میکند، بر قانون بی چون و چرای آن فائق میشود و بر فراز مغاک وحشتانگیز عالم، از وجود خود به وجود دیگری پل میزند."
روان درمانی اگزیستانسیال | #اروین_د_یالوم
@Darrkoob
🌒🌑...
چه سفر درازی کردم
در اندوه
و چون باز آمدم
روح عریانی دیدم
در انتهای افق
و خود را
در اندوه خود بازشناختم....
@Darrkoob
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی !
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عظیمت تو ناگزیر میشود
آی... ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
دشمن تو جز تو نبود این لعین
بیگناهان را مگو دشمن به کین
.
.
.
.
نردبان خلق این ما و منیست
عاقبت زین نردبان افتادنیست
لاجرم هر که بالاتر رود ابلهترست
که استخوان او بتر خواهد شکست...
#مولانا | مثنوی معنوی | دفتر چهارم
سر فرود آورده، بال آویخته، ویران
در غروبِ قاف سیمرغ است با اندوهِ تنهایی
چشمِ غمگینش به سوی درّه دلتنگ
مانده با جانش
دردِ یارانِ ز ره مانده
زهرخندی بر لبش:
سیــــــمُـــرغ!
#هوشنگ_ابتهاج | @Darrkoob
قطعه تاریخی وکمیاب جلوه گل اولین آهنگی که بروی صفحه گرامافون باصدای یک خواننده مرد ایرانی توسط کمپانی هيزمسترزويش انگلستان درسال ۱۳۰۴ ضبط شد
شعر از: نورالله همایون
آهنگ:عبدالحسین شهنازی
🎼 @Darrkoob
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد
نهلد کشته خود را کشد آن گاه کشاند
چو دم میش نماند ز دم خود کندش پر
تو ببینی دم یزدان به کجا هات رساند
به مثل گفتم این را و اگر نه کرم او
نکشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به کی ماند به کی ماند به کی ماند به کی ماند
هله خاموش که بیگفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
مولوی » دیوان شمس » غزلیات